رویکرد نهادی[۱۰۵]
رویکرد هم­افزا[۱۰۶]
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ رویکرد اجتماع­گرا
پیروان این رویکرد، سرمایه اجتماعی را همان سازمان­های محلی نظیر باشگاه­ها، انجمن­ها و گروه ­های مدنی می­دانند و با تأکید بر تعداد و تراکم این گروه­ ها در یک اجتماع، بر این باورند که نه تنها سرمایه اجتماعی ذاتاً خوب می­باشد بلکه گسترش آن در یک اجتماع نیز تأثیر مثبتی بر رفاه اجتماعی افراد خواهد گذاشت. با این وجود، پیروان این دیدگاه در تحلیل­شان از اجتماع، نقطه ضعف مهم آن را نادیده می­گیرند، مثلاً در مواردی که اجتماعات یا شبکه­ ها به صورت منزوی می­باشند یا در راستای اهداف متعارضی تلاش می­ کنند سرمایه اجتماعی سازنده به سرمایه اجتماعی منحرف یا کژکارکرد[۱۰۷] تبدیل می­گردد و توسعه را با چالش رو­برو می­ کند.
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ رویکرد شبکه­ ای
این رویکرد به عنوان دومین رویکرد پیرامون سرمایه اجتماعی محسوب می­ شود که تلاش می­ کند به بیان نقاط قوت و ضعف بحث سرمایه اجتماعی بپردازد. پیروان این رویکرد با تأکید بر اهمیت انجمن­های افقی و عمودی بین افراد و روابط درون و بین واحدهای سازمان­یافته نظیر گروه ­های اجتماعی، بیان می­ کنند که وجود پیوندهای اجتماعی درون گروهی به ایجاد احساسی از هویت و هدف مشترک در بین افراد خواهد انجامید (استن و همکاران، ۱۹۹۹).
لازم به ذکر است، این رویکرد دارای دو ویژگی شاخص به شرح ذیل است: اولاً از نظر آنها سرمایه‌ی اجتماعی شمشیری دو لبه است یعنی ضمن اینکه می ­تواند به ارائه­ خدمات ارزشمندی به اعضای یک گروه یا اجتماع بپردازد، ممکن است منجر به پیامدهای منفی نیز شود. مثلاً ممکن است وفاداری افراد به یک گروه آنقدر زیاد باشد که آنها را از کسب اطلاعات جدید و تلاش جدی جهت پیشرفت باز دارد.
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۳ ـ رویکرد نهادی
از منظر پیروان رویکرد پیرامون نهادی به سرمایه اجتماعی، قابلیت ­های گروهای اجتماعی برای اقدام در جهت منفعت جمعی­، بر پایه­ کیفیت نهادهای رسمی­ای که آنها را در خود جای داده­اند، تعیین می­ شود. لذا از منظر آنها در حالی­که شبکه ­های اجتماعی و جامعه­ مدنی عمدتاً محصول بستر سیاسی، حقوقی و نهادی موجود می­باشند، عملکرد آنها نیز تابعی از انسجام داخلی، اعتبار، شایستگی و پاسخگو بودن آنها در قبال گروه است (شجاعی­باغینی، ۱۳۸۷).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ ۴ ـ رویکرد هم­افزا
این رویکرد تلاش دارد تا آنچه که از رویکرد­های شبکه­ ای و نهادی حاصل شده است را تلفیق نماید. لذا از نظر پیروان این رویکرد، سه وظیفه­ی اصلی پژوهشگران و سیاستگذاران عبارت است از: شناختن ماهیت و میزان روابط اجتماعی، نهادهای رسمی و تعامل بین آنها؛ بسط راهبردهای نهادی بر پایه­ فهم روابط اجتماعی به ویژه میزان سرمایه اجتماعی وحدت­زا در جامعه یا اجتماع محلی و در نهایت تشخیص شیوه ­ها و ابزارهایی که از طریق آنها پیامدهای مثبت یا منفی اجتماعی چون همکاری گسترده، اعتماد و کارایی نهادی، فرقه­گرایی، انزواطلبی و فساد اجتماعی پدید می ­آید (شجاعی­باغینی، ۱۳۸۷).
لازم به ذکر است، با وجود تحقیقات متعدد پیرامون سرمایه اجتماعی و ابعاد سازنده­ی آن، این موضوع همچنان به عنوان یک موضوع مورد اختلاف به شمار می ­آید و هر کس از منظر و رویکردی بدان نگریسته است. با این جود، بر اساس مطالعات انجام شده پیرامون سرمایه اجتماعی و با اتخاذ رویکردی سیستمی پیرامون این مفهوم، علاوه بر اینکه امکان شناسایی و احصاء ابعاد و عوامل تشکیل­دهنده سرمایه اجتماعی برای محققان، صاحبنظران و مسئولان آموزشی فراهم می­گردد، در درک، تبیین و پیش ­بینی جامع این مفهوم نیز به آنها یاری می‏رساند.

۲ ـ ۱ ـ ۲ ـ ۵ ـ سطوح سرمایه اجتماعی

پیرامون سطوح سرمایه اجتماعی میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد. به عنوان نمونه از نظر گروهی از محققان، سرمایه اجتماعی قابل تفکیک به سه سطح خرد، میانی و کلان می­باشد که در ادامه به توضیح مختصری پیرامون هریک پرداخته شده است (شجاعی باغینی، ۱۳۸۷):
۱ ) سطح خرد (فردی)
سرمایه اجتماعی فردی بیانگر مجموعه ­ای از منابع می­باشد که اعضای شبکه‌ی فردی از طریق برقراری رابطه با دیگران بدان دست می­یابند و قابل تفکیک به دو بُعد شناختی و ساختاری می­باشد. در توضیح این دو بُعد می­توان گفت بر خلاف سرمایه اجتماعی ساختاری که بسیار محسوس و قابل لمس است و به اشکال مختلف سازمان­های اجتماعی شامل نقش­ها، قواعد و رویه­های معمول سازمانی می ­پردازد؛ سرمایه اجتماعی شناختی، مفهومی انتزاعی است که بیانگر ابعاد غیر ملموس، نگرش­ها و هنجارهای رفتاری، ارزش­ها، اعتماد و تعاملات می­باشد (گروتر و باستلار[۱۰۸] ، ۲۰۰۱). علاوه بر تقسیم ­بندی مذکور از سرمایه اجتماعی فردی، از منظر فلپ (۲۰۰۲) نیز سرمایه اجتماعی مشتمل بر سه بُعد به شرح ذیل می­باشد:
حجم شبکه (تعداد افراد موجود در شبکه)
منابع موجود در شبکه
میزان دسترسی به این منابع
۲) سطح میانی (جمعی)
بر خلاف سرمایه اجتماعی فردی که افراد به آن به عنوان ابزاری جهت نیل به خواسته­ های خود نگاه می­ کنند (بوردیو، اریکسون و لین[۱۰۹]، ۱۹۹۹) در سرمایه اجتماعی جمعی، سرمایه به عنوان امری دانسته می‌شود که به طور جمعی تولید می­ شود و کل اجتماع از آن بهره­مند می­شوند. به عبارتی از این نظر سرمایه اجتماعی دارای یک نفع جمعی است که در قالب هنجارهایی مانند اعتماد تجلی می­یابد. در این رابطه پوتنام (۲۰۰۰) با تعیین دو بُعد ساختاری (شبکه ­های اجتماعی) و فرهنگی (هنجار اجتماعی)، پیوندهای بین افراد (شبکه های اجتماعی) و هنجارهای اعتماد و معامله به مثل را که از این پیوندها ناشی می‌شود را سرمایه اجتماعی می­نامد.
۳) سطح کلان (نهادی)
مطابق با این سطح، یک شبکه­ خاص سرمایه اجتماعی در درون یک سیستم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کلان­تری قرار دارد که ضمن شکل­دهی به ساختارهای اجتماعی آن شبکه، توسعه­دهنده هنجارهای اجتماعی آن نیز می­باشند. لذا توجه به آن در تحلیل و توسعه سرمایه اجتماعی یک سیستم حائز اهمیت است.
از منظر گروه دیگری از محققان سطوح سرمایه اجتماعی قابل تفکیک به سطوح سه‏گانه­ای به شرح زیر است ( شجاعی باغینی، ۱۳۸۷؛ کمیسیون بهره­وری استرالیا، ۲۰۰۳):
الف) سطح پیوندی[۱۱۰] (محکم­کننده)
این سطح از سرمایه اجتماعی، به روابط بین گروه ­های نسبتاً همگن ( مانند یک گروه مذهبی، قومی و …) اشاره دارد که به­ دلیل عدم پیوستگی با سایر سازمان­ها و تقویت پیوندهای اجتماعی درون­گروهی جنبه­ انحصاری به خود می­گیرد.
ب) سطح پل­زننده[۱۱۱]
این سطح از سرمایه اجتماعی نیز به فعالیت­های فراگیری اشاره دارد که مشتمل بر افراد متعددی با خاستگاه­های متفاوت (گروه ­های ناهمگن) می­باشد که به خاطر یک هدف مشترک با یکدیگر کار می­ کنند.
ج) سطح ارتباطی[۱۱۲] (پیونددهنده)
در این سطح از سرمایه اجتماعی نیز به روابط افراد و گروه­ ها به صورت افقی و عمودی اشاره می­ شود که امکان دستیابی به شأن و قدرت اجتماعی را از طریق برقراری رابطه با گروه ­های مختلف اجتماعی فراهم می ­آورد.
نظر به آنچه گفته شد، می­توان گفت، سرمایه اجتماعی مفهومی چندبعدی و متشکل از ابعاد و عناصر متعددی است که هم بر پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان یک منبع با ارزش می­نگرد و هم از طریق ویژگی­هایی چون هنجار و اعتماد اجتماعی به تسهیل همکاری و هماهنگی دو جانبه بین افراد یاری می­رساند. بنابراین توسعه سرمایه اجتماعی علاوه بر اینکه به انسجام درونی سازمان­ها از جمله دانشگاه­ها کمک می­ کند، به بهبود عملکرد اعضا و در نتیجه بهبود وجه­ی بیرونی دانشگاه نیز یاری خواهد رساند. لذا شایسته­ توجه و توسعه است.

۲ ـ ۱ ـ ۳ـ رضایت تحصیلی

 

۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۱ ـ تعریف رضایت تحصیلی

مفهوم رضایت و رضایت تحصیلی دانشجویان که بیانگر میزان احساسات و نگرش­های مثبت دانشجویان به وضعیت موجود آموزشی می­باشد، مهم ترین و شایعترین موضوعات در حوزه­ رفتار سازمانی در شرایط پر رقابت امروز محسوب می­ شود (اسپکتر[۱۱۳]، ۱۹۹۷). از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران، رضایت تابع عملکرد ذهنی و انتظارات افراد است. به­همین دلیل، هر گونه احساس خوشایندی که نتیجه­ مقایسه­ عملکرد ذهنی افراد با انتظارات آنان باشد، رضایت نامیده می­ شود (فارسیجانی، ۱۳۸۶).
رضایت یکی از ویژگی­های رفتار فردی محسوب می­ شود که به واسطه­ فرهنگ سازمانی، موجب شکل­ گیری نگرش­ها و رفتار سازمانی افراد می­ شود (تسوئی و کایفدکار[۱۱۴]، ۲۰۰۷). اُلیور و دیساربو[۱۱۵] (۱۹۸۹) نیز رضایت­تحصیلی دانشجویان را به معنی تناسب بین ارزشیابی ذهنی آنها با تجارب و پیامدهای متنوع ارزشیابی شده از آموزش میدانند. لذا از این منظر، رضایت تحصیلی دانشجویان متأثر از رضایت کلی آنان از میزان تحقق انتظارات­شان می­باشد. سی­مور[۱۱۶] (۱۹۹۳) نیز با بیان این نکته که هر چه در کلاس اتفاق می­افتد و هرگونه گزینش علمی که توسط دانشجویان صورت می­گیرد، منفک از تجارب کلی آنها در زندگی دانشگاهی نیست، اظهار می­دارد که تجارب دانشجویان بر رضایت کلی آنها مؤثر است. کُو (۲۰۱۰) نیز رضایت دانشجویان را بیانگر چگونگی ادراک آنها از تجارب یادگیری­شان دانستند، به نحوی که مطابق با تحقیقات، وجود دانشجویانی با تجارب رضایت بخش به حفظ و بهبود بقای آنها در دانشگاه خواهد انجامید (دِبورگ[۱۱۷]، ۱۹۹۹؛ کاسِک[۱۱۸] و کاسِک، ۱۹۹۱).
از نظر چو[۱۱۹] (۲۰۰۴) رضایت یکی از چهار عنصر کلیدی جهت ایجاد و توسعه تجارب رقابتی محسوب می­ شود به نحوی که جلب رضایت دانشجویان نه تنها به وفاداری آنها کمک خواهد کرد، بلکه منجر به حفظ و نگهداشت آنها در طولانی مدت نیز خواهد شد (آتناسپولوس و همکاران، ۲۰۰۱). از نظر برخی نیز رضایت مفهومی چندبعدی است و اغلب به منظور بررسی تجانس یا توافق بین انتظارات و نتایج، مورد بررسی قرار می­گیرد (اُرپن[۱۲۰]، ۱۹۹۰).
در مجموع می­توان گفت، رضایت تحصیلی به معنای ادراک دانشجویان از تجربیات زندگی دانشگاهی است که تعیین کننده­ نگرش مثبت یا منفی آنها از دانشگاه خواهد بود. محققان و صاحبنظران، علل و عوامل چندی را برای رضایت تحصیلی دانشجویان برشمرده­اند که چگونگی هر یک از این عوامل، بر میزان رضایت­مندی آنها مؤثر می­باشد. لذا در ادامه به برخی از ابعاد و عناصر ذکر شده توسط محققان و پژوهش­گران پرداخته شده است.

۲ ـ ۱ ـ ۳ـ ۲ ـ ابعاد رضایت تحصیلی

پیرامون ماهیت ابعاد مورد استفاده در ارزیابی رضایت تحصیلی بین صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد (بتز، کلاین­اسمیت و من­نه[۱۲۱]، ۱۹۷۰). صاحبنظران و پژوهشگران ابعاد و عناصر متعددی را برای رضایت دانشجویان برشمرده­اند (آرشینو[۱۲۲]، ۲۰۰۷؛ ساهین[۱۲۳]، ۲۰۰۷؛ بولیگر و مارتین داله[۱۲۴]، ۲۰۰۴) که از این جمله می­توان به عناصری مانند میزان تعاملات، اعتماد به نفس و میزان یادگیری خودتنظیمی دانشجویان اشاره کرد (بری، اُکی و دلاگوش[۱۲۵] ، ۲۰۰۸؛ چجلکی[۱۲۶]، ۲۰۰۶). بر اساس نظر آستین[۱۲۷] (۱۹۹۳ ب) و وتزل[۱۲۸] و همکاران (۱۹۹۹) متغیرهایی مانند پیشرفت علمی و سلامت روانی (مانند عزت نفس، رتبه­ی علمی و جنسیت)، کیفیت تناسب بین محیط دانشگاه و ویژگی­های شخصی افراد، اعتبار و شهرت علمی دانشگاه و میزان توانایی دانشگاه برای پیشرفت از طریق برنامه ­های علمی از جمله عناصر مؤثر بر رضایت تحصیلی دانشجویان محسوب می­شوند. بنا به نظر لچر[۱۲۹] (۲۰۱۰) نیز هشت عامل مؤثر بر رضایت تحصیلی دانشجویان عبارتند از:
اعتماد به نفس
رضایت از برنامه ­های درسی، آموزشی و کلاس­ها
رضایت از کیفیت تدریس و مواد درسی
رضایت از فعالیت­های فوق­برنامه و فرصت­های شغلی
رضایت از مشارکت
کیفیت تدریس و ارائه بازخورد توسط اساتید
رضایت ازمیزان تسهیلات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...