پیامدهای جنگ بر حقوق کودکان- فایل ۲۱ |
بدون چنین گزارشهایی جامعه بینالمللی در تواناییاش برای ارزیابی موقعیتهای درگیری و گسترش واکنشهای مناسب محدود میشود بنابراین دبیرکل UN نیاز برای تطبیق ارائه کمک بشردوستانه با دفاع از حقوق بشر تأکید کرده است۲۸۹ و برای ادغام فعالیت حقوق بشر در موقعیت فعالیتهای بشردوستانه درخواست داده است.۲۹۰
بهطور مشابه، دبیرکل برای ادغام فعالیت حقوق بشر در اخطارهای اولیه و تلاشهای ایجاد و حفظ صلح درخواست کرده است.۲۹۱ درنهایت، گزارش هیئت در مورد عملیات حفظ صلح سازمان ملل متحد به نحو قابل ملاحظهای اصلاح طرح مأموریت میدانی و آمادگی توانایی مأمور عالیرتبه حقوق بشر را پیشنهاد کرد. این هیئت همچنین از مأمور عالیرتبه درخواست کرد تا بهطور گستردهتری در طراحی و اجرای اصول عملیات ایجاد صلح که حقوق بشر را مورد بررسی قرار میدهد شرکت کند.۲۹۲
مسیرهای مناسب پنهانی یا آشکار باید در سطح ملی و در عرصه بینالمللی ایجاد شود تا از طریق آن اهمیت نگرانی جدی مربوط به کودکان را گزارش کنند. مأمور عالیرتبه حقوق بشر، سازمانهای ملی و مأموران ویژه، سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و انجمنهای حرفهای باید به طور جدی در این مورد به کار گرفته شوند، منابع باید برای تقویت کنترل و گزارش در مورد تجاوز حقوق کودکان در دسترس قرار گیرد. این منابع باید همچنین با استفاده مؤثرتر، واضحتر، سریعتر از اطلاعات مذکور توسط گروههای بینالمللی فعال در زمینه حقوق کودکان همراه شود.
علیرغم اقدامات امیدبخش، امکانات بالقوه فراوان معیارهای بینالمللی به عنوان یک ابزار مؤثر برای اطمینان دادن به اینکه زندگی کودکان موردتوجه قرار میگیرد استفاده نشده است. حقوق کودکان همچنان در موقعیتهای جنگ مورد تجاوز قرار میگیرد و بهطور غیرقابل قبولی درجه بالایی از بخشودگی برای چنین تجاوزها و سوءاستفاده هایی به قوت خود باقی میماند. دو دادگاه تشکیل شده توسط انجمن امنیتUN برای بررسی تجاوزهای آشکار در روآندا و یوگسلاوی سابق، مهمترین اقدامات ابتکاری برای پایان دادن به بخشودگی میباشد. با وجود این، در واقع آنها نتیجه شکست جامعه بینالمللی برای نجات افراد در این کشورها از قتلعام میباشد. اجرای معیارهای بینالمللی برای محافظت از حقوق کودکان به اقدامات احتیاطآمیز بهعلاوه اصلاح نیاز دارد. این معیارها وجود دارند با وجود اینکه اغلب هیچگونه قصد سیاسی برای عملی کردن به آنها وجود ندارد.
۳٫۴٫ زنان و روند صلح
بیش از ۵۰سال طول کشیده است تا سازمان ملل متحد، نقش زنان را در تقویت صلح و امنیت بینالمللی بررسی کند. در مارس۲۰۰۰، انجمن امنیت UN صلح را اعلام کرد تا به طرزی تفکیکناپذیر با تساوی بین زنان و مردان مرتبط شود.۲۹۳ بهعلاوه، تصویب کرد که وقتی زنان در پروسههای صلح نقش اصلی را ایفا میکنند و وقتی تأثیر جنگ روی زنان کاملاً تأیید و موردتوجه قرار میگیرد، برابری جنسیت افزایش مییابد.
این اولین باری بود که انجمن امنیت یک بیانیه در مورد آن موضوع صادر کرده بود و آن یک پروسه ای را به جریان انداخت که بهطور مستقیم مشارکت کامل زنان را در پروسههای صلح با حفظ و حمایت از صلح و امنیت بینالمللی مربوط میکرد. در قطعنامه۱۳۲۵ انجمن اکتبر۲۰۰۰ در مورد زنان، صلح و امنیت،۲۹۴ انجمن یک چارچوب سیاسی را فراهم کرد که در داخل آن حمایت زنان و نقش آنها در ایجاد صلح میتوانست موردتوجه قرار گیرد. قطعنامه یک نقطهی عطفی بود در حرکت برای اطمینان دادن به اینکه ابعاد امنیتی جنسیت، اسکان، توافق و نظارت به کرات در مذاکرات صلح موردتوجه قرار میگیرد.
۱٫۳٫۴٫ حمایت از حقوق زنان
آگاهی از تأثیر جنگ روی زنان و دختران اولین گام برای اطمینان دادن به این میباشد که پروسه صلح، حمایت، بهبودی و توانبخشی زنان را ضمانت خواهدکرد. چنان که انتظار میرفت سازمانهای بشردوستانه و سیاسی، تدابیر و برنامهها درکی از بعد جنسیت جنگ نشان نمیدهند. آنها اغلب فرض میکنند که زنان به خودیخود ذینفع کمک بشردوستانه خواهند شد. اما این اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه برنامههای خاصی برای ارتباط برقرار کردن با زنان و بررسی نیازهای خاصشان گذاشته شود. منصوب کردن محافظان برای زنان در مناطق پرخطر، یک روش برای به حداقل رساندن خطرها برای امنیت زنان میباشد. کمکهای ضروری برای موردتوجه قرار دادن نیازهای روانی، تغذیه یا بهداشت باروری زنان طراحی نخواهد شد مگر اینکه زنان به عنوان یک گروه ذینفع با نیازهای خاص شناسایی شوند. یکی از دلایل اصلی که حمایت زنان آشکارا ناکافی میباشد این است که تحقیقها، گزارشها و اطلاعات در مورد ابعاد جنگ حقوق بشر برای بررسی و تجزیه اطلاعات برمبنای جنسیت و سن با شکست مواجه شد.
در ماه می سال۱۹۹۹آژانسهای بشردوست یک تعهد فوری ایجاد کردند تا اطمینان دهند که مسئله جنسیت به داخل پروسه درخواستهای تثبیت شدهUN آورده میشود، پروسهای که بهواسطه آن کودکان برای موقعیتهای اضطراری بشردوستانه افزایش مییابد. اگرچه زنان از درخواستهای تثبیتشده به طور کلی سود بردهاند، اما نیازهای خاصشان تا حد زیادی برآورده نمیشود. اولین بحث انجمن امنیت در مورد زنان، صلح و امنیت در اکتبر سال۲۰۰۰، این موضوع را موردتوجه قرار داد و منجر به درخواست انجمن برای یک ارزیابی در مورد مقدمات سازمانی فعلی مناسب برای حمایت از زنان شد.
۲٫۳٫۴٫ روند صلح معتبرتر زنان
اعتبار مذاکرات که نصف جمعیت را به خاطر جنسیت در نظر نمیگیرد، بهندرت به همان روش مذاکراتی که بخشهایی از جمعیت را براساس نژاد، مذهب یا وابستگی سیاسی نادیده میگرفت، به چالش کشیده میشود. دکتر تئو– بنگوریراب، وزیر امورخارجه نامیبیا گفت: «زنان نصف هر جامعه میباشند بنابراین آیا آنها نصف هر راهحل نیستند؟»۲۹۵
اصول شمول و تساوی جنسی، عنصر اصلی برای دموکراسی و ایجاد صلح میباشد. دادن یک سهم به شهروندان در سیستم سیاسی و دادن اختیار در مورد تصمیماتی که زندگیشان را تحتتأثیر قرار میدهد لازمه رویکرد حقوق بشر میباشد. زنان درک واقعیشان در مورد مسائلی که به آنها و جوامعشان مربوط میشود را به میز صلح میآورند. اما با این همه، مشارکت زنان در پروسههای صلح اعتبار در تداومپذیری آنها را افزایش میدهد.
در اوگاندا، ۳۰%سهمیه برای زنان در گروههای منتخب در محل یک مکانیسمی را برای زنان فراهم میکند تا در عرصههای سیاسی مشارکت کنند. نماینده اوگاندایی گفت: «با غنیمت شمردن این فرصت زنان خودشان را به عنوان رهبران کارآمد نشان دادند که قادر بودند برنامههای سیاسی را تغییر دهند و در مرحلهای، آنها بیش از ۵۰%، جایگاه ها را گرفتند.»۲۹۶
پذیرفته شدگان جدید اوگاندایی از انجمنهایشان کمکهای اصلی از جمله آب، دانههای پرورش داده شده، خدمات مراقبت از بچه و مادر و آموزش برای یتیمها درخواست کردند. خانم باینیما گفت: «زنان با هزینههای اداری و رشوهخواری که جهت منابع کمیاب را تغییر میدهند، مخالفت میکنند. آنها همچنین به شدت در فراهم کردن امنیت جوامعشان درگیر میباشند زیرا آنها به یک منطقه آرام اهمیت میدهند.»۲۹۷
در طول مذاکرات صلح اوگاندا، اگرچه مفهوم محرومیت اساساً در اصطلاح نژادی موردتوجه قرار گرفت اما گروههای سیاسی به سرعت یاد گرفتند که یک تعهد برای تساوی جنسی میتوانست امتیازاتی داشته باشند. گروههای سیاسی به طور قابلتوجهی از طریق به خدمت گرفتن کسانی که بهواسطه درگیری، براساس جنسیت، سن، معلولیتشان کنار گذاشته شدند هوادارانشان را افزایش دادند. بههمین ترتیب در گواتمالا و ایرلند شمالی، آوردن زنان به میز مذاکره منجر به یک مذاکره کلیتر شد. گرفتن سهامداران بیشتر در ابتدایی ترین و بی ثباتترین مراحل پروسه صلح به گفتگو و مذاکرات وسعت میبخشد.
۳٫۳٫۴٫ صلح مردمی
در جنگ، زنان مسئولیتهای همیشگیشان را گسترش میدهند و نقش حامی فعال را به عهده میگیرند، درحالی که انسجام جوامعشان را حفظ میکنند. با وجود این، آنها اغلب کنترل کمی روی تصمیمگیری رسمی و عمومی دارند. علیرغم این محدودیتها، راهبردهای زنان برای ایجاد و حفظ صلح در سطح جامعه نتایج مهمی داشته است. در فیلیپین، زنان «مناطق صلح» ایجاد کردند تا از سربازگیری کودکانشان توسط گروههای مسلح محافظت کنند. زنان کلمبیایی الهامبخشِ اقدام گروهی از طریق مسیر آرام زنانشان بودند، اقداماتی که آنها را به داخل پُرخشونتترین مناطق کشور بود، کشاند.
اوایل سال۱۹۹۹، انجمن مسیحیان سودان در پیشبرد یک کنفرانس صلح بین داینگا و نوئر شرکت داشت. از طریق اصل تبعیض مثبت زنان قادر به شرکت در پروسههای صلح بودند و آنها قادر بودند اطمینان دهند که تجزیه نتایج کنفرانس صلح جهانی نگرانیهای زنان را موردتوجه قرار میدهد.۲۹۸
حامیان فعال زنان در محدوده و داخل تقسیمات مذهبی، قومی و سیاسی به یکدیگر ملحق شدهاند. در بوروندی، صندوق توسعه سازمان ملل متحد برای زنان(UNIFEM) و گروه آماده باش بینالمللی به منظور آموزش رهبران زن جامعه از طرف حامیان سیاسی مختلف در مورد راهحل جنگ و مهارتهای ایجاد صلح با یکدیگر درحال فعالیت میباشند. ابتکار عمل زنان لیبریایی زنان را از یک گستره متنوعی از سازمانها در پی یک راهحل صلحآمیز درگیری در لیبریا متحد کرد. آنها مذاکرات را در میان رهبران باندهای متخاصم آغاز کردند و بهنحو مطلوبی نگرانیهای اجتماعی و بشردوستانه را در پروسه رسمی صلح سیاسی گنجاندند. هریبرونل یک حامی فعال صلح لیبریایی گفت: «ما سخت کار کردیم تا در میزگرد صلح حضور داشته باشیم. اگرچه ما دعوت نشدیم اما ما خودمان را به آنجا کشاندیم، اگر نوعی از صلح در لیبریا وجود دارد ما زنان می توانیم بگوییم که ما یک نقش اصلی را ایفا میکنیم.»۲۹۹
برای بسیاری از زنان، عملگرایی جامعه یک زمینهی آموزشی برای فعالیت سیاسی آینده میشود. موسوچرا، عضو بنیاگذار اولین NGO کامبوجی به اسم خمارا یا زنان کامبوجی، سرانجام وزیر کشورش برای امور زنان و سربازهای قدیمی شد.۳۰۰ اعضای جنبش زنان در بوسنی و هرزگوین دسترسی بیشتری به حوزههای رسمی سیاسی از زمان جنگ بهدست آوردهاند.۳۰۱
ارتباط بین شبکههای زنان ملی و بینالمللی میتواند بهطور متقابل تقویت شود. تعداد ائتلافهای زنان برای صلح به شدت افزایش یافته است. زنان برپاکننده صلح، همچنین به گسترش سازمانی، واقعی و اساسی منابعشان کمک کردهاند. شبکهها میتوانند از طریق رسانهها، وابستگی سیاسی یا براساس موضوعات خاصی مانند حقوق بشر یا قاچاق تقویت شوند. آنها میتوانند همچنین به تقویت توانایی ریاست زنان از طریق حمایت از توسعه فنی، سیاسی، مذاکرات و مهارتهای مدیریت کمک کنند. سازمان بینالمللی و جوامع کمککننده میتوانند از طریق حمایت و کمک مالی و تخصصی از این رابطهها حمایت کنند.
۴٫۳٫۴٫ تضمین مشارکت زنان
مشارکت زنان برای هر پروسه صلحِ معتبر، ضروری میباشد و درحقیقت یک مسئله مهم است که در هر برنامه صلح قرار داده میشود. راهبردهای متعددی موردنیاز میباشد تا اطمینان دهد که حامیان فعال زنان در سطح جامعه مشارکت زنان را به میز مذاکره میآورند. خواه بهعنوان نماینده در داخل گروههای مذاکرهکننده یا به عنوان گروههای ذینفع مستقل، زنان باید در همه مراحل مذاکرات بهعلاوه در کنترل و اجرای مکانیسمهای ایجاد شده توسط یک پروسه صلح مشارکت کنند. زنان توضیح دادند که آنها دیگر مسئولیت حمایت از خانواده و جوامعشان را بهعهده نخواهند گرفت، در مهمترین قسمتهای فعالیتهای صلح انجام وظیفه نمیکنند و یا در کنار رزمندههای مرد بدون یک شرایط مساوی نخواهند جنگید تا ایدههایشان را در مذاکرات رسمی صلح بیان کنند.۳۰۲
لازم است که گروههای سیاسی، تسهیل کنندهها و گروههای منطقهای و بینالمللی حامی پروسه صلح به اهمیت مسئله جنسیت و مشارکت زنان آگاه باشند. این یکی از کارآمدترین ضمانتها برای ورود احتمالی زنان به زندگی سیاسی میباشد. در بوروندی، مشارکت زنان در پروسه صلح افزایش یافت وقتی که مؤسسه موالیمونائیرر به کمک مذاکرات صلح انجام شده، UNIFEM را دعوت کرد تا گروههای مذاکرهکننده را در مورد مسئله جنسیت مربوط به پیمان صلح در جریان گذارد.
در سومالی، نماینده زنان برای کنفرانس توافق ملی سومالی در جولای سال۲۰۰۰ با حمایت رئیس جمهور جیبوتی، ۲۵جایگاه برای زنان در انجمن موقت با ۲۲۵عضو فراهم کرد.
عملگرایی سست زنان و تشکیلات جامعه مدنی میتواند اختلاف ایجاد کند. در سالهای مهم تا انتخابات ۱۹۹۴ در آفریقایجنوبی، حامیان فعال و استادان دانشگاه یک ائتلاف ملی زنان تشکیل دادند که با طرحهای سیاسی، اجتماعی و نژادی مغایرت داشت. WNC زنان را از گروههای سیاسی را به داخل پروسه مذاکرات چندگروهی متحد کرد که این پروسه اساسنامه موقت آفریقایجنوبی را ایجاد کرد. درحالیکه گروههای سیاسی زنان را از هم جدا میکردند، WNC یک گردهمایی همگانی فراتر از مذاکرات رسمی فراهم کرد۳۰۳ زنان با یکدیگر فعالیت میکردند تا در میان همه گروههای سیاسی توافقی را بهدست آورند که ملزم میکرد از دو نماینده انتخاب شده یک نماینده باید زن باشد.
بعد از مذاکرات، مشارکت زنان در پروسه سیاسی باید ادامه داشته باشد. زنان در کلمبیا و گرجستان به علت عملگراییشان بعد از پایان یافتن مذاکرات با تهدیدهای فیزیکی مواجه شدند. مشارکت زنان در کمیتههای ایجاد شده توسط پروسههای صلح میتواند به جلوگیری از چنین تهدیدهایی کمک کند. کمیتههایی که حقیقت و توافق، اصلاح قضائی، امنیت و تصرف ملک را موردتوجه قرار میدهند حوزههای مهمی هستند. ایجاد یک کمیسیون جدا یا تشکیلات زنان برای پیگیری تعهدات ایجاد شده برای زنان درطول مذاکرات میتواند به ضمانت اجرای آنها کمک کند.
مشارکت زنان در تحقق کمیسیونها و در ساختارهای جدید حکومت، افزایش مسائل جنسیت را آسانتر می کند. بههرحال مشارکت به تنهایی اطمینان نخواهد داد که مسائل جنسیت بهطور قابلتوجهی توسط این ساختارها موردتوجه قرار میگیرد. برای مثال، منصوب کردن یک قاضی زن اطمینان نخواهد داد که تجاوز جنسی به شیوه واکنش به جنسیت موردتوجه قرار میگیرد درعوض این هم به تعریف جرم و هم به تفسیر آن، متکی میباشد. حضور زنان در مجلس لزوماً مشمول در قانون انتخاباتی، سهمیه طرفداران زنان را تضمین نخواهد کرد. منصوب کردن یک زن به عنوان فرمانده تضمین نخواهد کرد که فرمان یک عملیات حامی صلح حمایت زنان را موردتوجه قرار خواهد داد.
ماهیت زنان برای یک بوروندی جدید
در جولای سال۲۰۰۰، بیش از ۵۰زن بوروندیایی یک بینش مشترک برای صلح و توافق به رئیس جمهور سابق آفریقای جنوبی نلسون ماندلا، تسهیلکننده اصلی مذاکرات صلح بوروندی، ارائه کردند.
نمایندگان اظهار کردند: «ما درخواست کردیم که حقوقمان به وضوح در توافق نهایی گنجانده شود. با تلاش و زحمتمان جوامع بوروندیایی را حفظ کردهایم و کمکهایمان به اقتصاد بوروندی باید مورد قدردانی و حمایت قرار گیرد و پاداش داده شود. بسیار موجب ناراحتی ما میشود که ما و دخترانمان از جرمهای جنگی مانند تجاوز جنسی، خشونت جنسی، فاحشگی، و خشونت داخلی آسیب دیدهایم که ناشناخته و بدون کیفر ماندهاند. ما درخواست میکنیم که این توافق پایانی را برای این بخشودگی قرار دهد».
پیشنهادهای اصلی انجام شده توسط زنان ایجاد و مکانیسمهایی برای مجازات و پایانی برای جرمهای جنگی مانند تجاوز جنسی و خشونت جنسی، ضمانت حقوق زنان برای دارایی، زمین وارث، اقدامات برای فراهم کردن امنیت و برگشت امن زنان و ضمانتهایی که دختران مانند پسرها از حقوق برابری برای تمام سطحهای آموزشی برخودار هستند را شامل شد.
در یک اقدام مهم، همه ۱۹گروه مذاکرهکننده اکثریت پیشنهادهای ایجاد شده توسط زنان را در طول اولین کنفرانس صلح زنان بوروندی، قبول کردند و توافق صلح را بهعنوان یکی از قویترین روشها برای شناسایی اهمیت حقوق زنان و فرصتهایی برای دموکراسی، حکومت، صلح، امنیت و بازسازی ایجاد کردند.
۵٫۳٫۴٫ دادگاه جنسیت در روند صلح
نوئلینهیزر مدیراجرایی UNIFEM در یک گزارش به انجمن امنیت سازمان ملل متحد در اکتبر۲۰۰۰ گفت: «بعد از جنگ، منابع تحلیل میروند، تأسیسات زیربنایی خراب میشوند و روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آسیب میبینند. بازسازی موفق به استفاده از همه منابع موجود متکی میباشد. زنان که بخشهای اقتصادی و اجتماعی را منسجم کردهاند ارزشمندترین و بیمصرفترین این منابع را ارائه میدهند.»۳۰۴
مسئله جدی جنسیت که در ایجاد صلح مطرح میشود حمایت و توجه به حقوق انسانی زنان و دختران را دربردارد. مخصوصاً وقتی آنها به تشکیلات، سیستم انتخاباتی و سیستم قضایی مربوط میشوند.۳۰۵ در شرایط بازگردانی، اسکان جدید و نوسازی، فراهم کردن حقوق زنان برای دارایی و ارث بهطور خاص مهم میباشد. قوانین عرفی و سنتی اغلب زنان را از به ارث بردن ملک منع میکنند یا وقتی پدر یا همسر میمیرد، مالکیت زمینها به مرد خانواده برمیگردانند. حق زنان برای مالکیت به منظور حفاظت از داراییشان مهم میباشد.
حقوق نامساوی مِلک، زنان را محتاج مردان کرده و به فقر استمرار میبخشد و میتواند یک منبع احتمالی برای شروع دوباره درگیری باشد. برای زنان متأهل، وابستگی به شوهرانشان از نظر قانونی و اقتصادی میتواند مانع از به دست آوردن اعتبار برای آنها شود.
اولین گام در جهت پذیرفتن حقوق زنان برای زمین و دارایی قرار است اطمینان دهد که حقوق دارایی، مالکیت و استحقاق در قوانین مصوب و مشروع حفظ میشوند. این میتواند برای غیرقانونی کردن اقدامات رایج که زنان را نادیده میگیرد شروع شود.
چندین فعالیت توسعه انجام شده است. در روآندا، که قتلعام تقریباً ۶۵۰۰۰خانواده را با سرپرست بچه که ۹۰% آنها دختر بودند رها کرد قانون به دخترها اجازه نداد زمینهای کشاورزی را به ارث ببرند. در نوامبر۱۹۹۹، قانون جدید تصویب شد که به دختران و زنان حتی برای ارث بردن از زمین و دارایی میداد. اریتره و موزامبیک همچنین قوانین ارثیه شان را تغییر دادهاند که به دخترها و زنان امکان میدهد مالک زمین باشند. در لیبریا، انجمن وکلای زنان برای زنان متأهل برطبق قانون عرفی در حال فعالیت بوده است تا طبق قانون مدنی حقوق مساوی را برای ارثیه زنان متأهل قرار دهد. بهطور مشابه، در گواتمالا، زنان با موفقیت در مورد تعهداتی برای دسترسی مساوی به زمین، اعتبار، مراقبت های بهداشتی، تحصیلات و آموزش در پیمان صلحشان مذاکره کردند و ماها ماکوئین یک سازمان پناهنده زنان گواتمالایی حقی برای زنان متأهل و کسانی را که در انجمنهای حقوقی عرفی زندگی میکنند ایجاد کرده است تا با همسرانشان مالکان مشترک زمین و دارایی شوند.
۴٫۴ اقدامات حمایتکننده صلح
اولین قطعنامه انجمن امنیت در مورد زنان، صلح و امنیت یک درخواست فوری صادر کرد تا دورنمای جنسیت را در داخل فعالیتهای حفظ صلح قرار دهد. ۳۰۶ در دهمین سالگرد گروه کمک انتقالی سازمان ملل متحد، بخش فعالیتهای حفظ صلح یک جلسهای را با میزبانی دولت نامیبیا تشکیل داد تا برنامهها را برای جریان اصلی یک دورنمای جنسیت در فعالیتهای چندبُعدی حامی صلح بررسی کند. نتیجه بیانیه ویندهوک و پروژه اقدام نامیبیا، برنامههای خاصی را آغاز کرد تا حمایت زنان را در چارچوب اختیارات مأموریتهای احتیاطی صلح، فعالیتهای حفظ صلح و ایجاد صلح فراهم کند.۳۰۷ دو بُعد مورد تأکید قرار میگیرد: مشارکت زنان در عملیاتهای صلح و نیاز به گنجاندن یک دورنمای جنسیت در همه ابعاد و برنامههای عملیات.
در مورد مشارکت زنان در فعالیتهای صلح اقدامات کمی صورت گرفته است. از بین ۵۸ نماینده و مأمور خاص و ویژه دبیرکل که در فعالیتهای حامی صلح انجام وظیفه میکند هیچکدام زن نمیباشند.۳۰۸ استقرار اخیر مشاوران جنسیت در فعالیتهای صلحUN برای تیمور، کوزوو و سیرالئون سنتهای مهمی را باب میکند. اما مشاوران جنسیت و واحدهای جنسیت باید بهطور منظم در همه فعالیتهای صلح و بهطور خاص در مؤلفههای ناظر و کنترل حقوق انسانی گنجانده شود.
واضح میباشد که مهارت جنسیت به اندازه کافی بر طرح فعالیتهای صلح خواه در مأموریتهای ارزیابی یا در روشهای عملیاتی استاندارد تأثیر نگذاشته است. حمایت مناسب بودجهای برای فعالیتهای میدانی به منظور حمایت و پشتیبانی از ارائه کمکهای انساندوستانه برای زنان و دختران مخصوصاً پناهندگان و زنان آواره به طور خاص درحال کاهش میباشد. همه عملکردهای حمایت شده توسط فعالیت صلح یعنی پلیس، خلع سلاح، مرخص کردن و ادغام مجدد، کمک یا وساطت انتخاباتی باید از مشارکت زنان حمایت کند و برنامههایی را برای موردتوجه قرار دادن مسائل جنسیت گسترش دهد. همه فعالیتهای خاص صلح باید اولویت را به کنترل تجاوزهای جنسی و حمایت از حقوق انسانی زنان دهد.
از تمهیدات و سازمانهای محلی برای حمایت از فعالیتهای صلح، زمانی که درگیریها به طور فزایندهای ابعاد منطقهای میگیرند، درخواست شده است و تلاشهایی نیز برای بررسی ابعاد جنسیت در این سطح انجام شده است. از سال۱۹۹۲، UNIFEM از رویکردهای منطقهای استفاده شده تا حمایت زنان را گسترش دهد و از نقش زنان در پیشگیری از خشونت و ایجاد صلح حمایت کند. برنامه زنان آفریقا در بحرانUNIFEM از زنان پناهنده در آفریقایغربی و جنوبی حمایت میکند. در سال۱۹۹۸ این برنامه از ایجاد و فعالیت اتحادیه زنان آفریقایی برای صلح حمایت کرده و در آمریکای لاتین، UNIFEM از شبکه منطقهای در میان مبارزان صلح زنان در کلمبیا، السالوادور، گواتمالا، نیکاراگوئه درحال حمایت میباشد.
در دوره چهارم جلسه سازمانهای محلیUN در سال۲۰۰۱، UNIFEM از سازمانهای محلی درخواست کرد تا دورنمای جنسیت را در ۶زمینه قرار دهند:۱٫گسترش علامتهای معمول برای اخطار اولیه که زنان و مسائل جنسیت را مورد بررسی قرار میدهد.۲٫گسترش جریان اطلاعات در مورد نقش زنان در فعالیتهای صلح و تجاوزهای مبتنی بر جنسیت.۳٫تقویت رابطه با جامعه داخلی و بهطور خاص شبکهها و سازمانهای زنان.۴٫آوردن دورنمای جنسیت در فعالیتهای آموزش حفظ صلح منطقهای.۵٫افزایش مشارکت زنان در مذاکرات و اقدامات صلح منطقهای.۶٫آوردن دورنمای جنسیت در دفاع، پذیرش و اسناد حقوق بشر.
زنان در موقعیتهای جنگ نیازهای خاص و سهم مهمی در ایجاد صلح و راهحل برای جنگ دارند. تأیید و حمایت این دو بُعد با یک میزان مساوی میتواند به کاهش وحشیگریهای جنگ کمک کند.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-08-01] [ 11:57:00 ب.ظ ]
|