پژوهش های انجام شده در رابطه با مقایسه اثر تمرینات ایروبیک و یوگا بر آمادگی جسمانی و ... |
شناخت سازگاریهای ساختاری ریهی یک جوان بالغ نسبت به تمرین استقامتی بسیار مشکل است (۸۴). بطور کلی حجمها و ظرفیتهای ریوی بر اثر تمرین تغییر کمی پیدا می کند. ظرفیت حیاتی[۳۳] (مقدار هوایی که میتوان پس از یک دم عمیق از ریهها خارج کرد) اندکی افزایش پیدا می کند. حجم باقیمانده[۳۴] (مقدار هوایی که نمیتواند از ریهها خارج شود) کاهش اندکی پیدا می کند. تغییرات این دو حجم ممکن است به هم مربوط باشند. ظرفیت کل ریه[۳۵] اساسا بدون تغییر باقی میماند. پس از اجرای برنامه استقامتی، حجم جاری در حال استراحت تغییر نمیکند، ولیکن در اجرای تمرینات ورزشی بیشینه افزایش پیدا می کند. در اثر تمرین استقامتی میزان تنفس[۳۶] در حالت استراحت کاهش پیدا می کند.که احتمالا بازتاب کارائی بیشتر ریوی ناشی از تمرین است و ممکن است در اجرای تمرینات بیشینه افزایش مییابد (۷۰). همچنین ورزشکارانی که از تمرین استقامتی کافی برخوردارند، با ظرفیت ریوی بیشتر دارای سطح تماس حبابچهای مویرگی وسیعتر بوده و در نتیجه ظرفیت تبادل گازی بیشتری را در حال استراحت و ورزش دارا میباشند (۸۲). با وجود این تحقیقات نشان داده است حیواناتی که در شرایط کم اکسیژن قرار میگیرند، حجمهای ریوی حدود ۲۰ % زیادتر از سایر حیوانات پیدا می کنند. به نظر میرسد که افزایش حجمهای ریوی اساسا به علت بزرگتر شدن حبابچههای ریوی موجود باشد. گزارشهایی مبنی بر اینکه فعالیتهای ورزشی سبب اتساع حبابچههای ریوی می شود، ارائه شده است. ضمنا گزارش شده است که دیواره های حبابچهای در اثر تکثیر سلولی ضخیمتر میشوند و متعاقب آن، افزایش تعداد حبابچههای ریوی صورت میگیرد (۸۴). تغییراتی که در ریهها بر اثر تمرین به وجود می آید، تدریجی است و در طول ۶-۴ هفته رخ میدهد و منجر به کارائی بیشتر تهویه می شود. کارائی بیشتر تهویه بدان معناست که مقدار هوای تهویه شده در سطح اکسیژن مصرفی برابر، کمتر از افراد غیر ورزشکار میباشد. چون هزینه اکسیژن تهویه، با افزایش تهویه به طور قابل ملاحظهای بالا میرود، کارائی تهویهی بیشتر بویژه در یک فعالیت طولانی سبب توزیع اکسیژن کمتر در عضلات تنفسی و اکسیژن بیشتر در عضلات مخطط فعال خواهد شد (۶۹).
ناتوانی در پیش بینی عملکرد ورزشی افراد سالم از طریق شاخص های عملی ریه در گروه های بزرگی از نوجوانان دختر و پسر بدست آمد. وقتی حجم و ظرفیت ریه با اندازه بدن تطبیق داده شده، هیچ رابطه اساسی بین کارکرد ریه و عملکردهای مختلف دویدن از جمله دو استقامت مشاهده نشد. در مطالعه انجام شده بر روی دوندگان ماراتن هیچ تفاوتی بین مقادیر مربوط به شاخص های عملی ریه (از قبیل ظرفیت حیاتی با فشار، ظرفیت کل ریه ، حجم بازدمی با فشار و درصد آن، حداکثر تهویهی ارادی، حجم جاری و سرعت تنفس) ورزشکاران و افراد غیر فعال هم جثه وجود نداشت. وقتی تفاوتها با توجه به اندازه بدن مورد توجه قرار میگیرد، هیچ ارتباطی بین اکسیژن مصرفی بیشینه و ظرفیت حیاتی یا حجم تهویهی بیشینه در آزمودنیهای تمرین نکرده سالم وجود ندارد. چنین به نظر میرسد که ظرفیت طبیعی تهویهی ریوی محدود کننده عمکرد ورزشی نیست. حجمهای ریه و ظرفیتهای تنفسی بزرگتر از حد طبیعی برخی از ورزشکاران معمولا به تفاوتهای مربوط به موهبت وراثتی نسبت داده می شود و ممکن است بیانگر عضلات تنفسی قوی شده بر اثر تمرینهای ورزشی ویژه باشد (۵۳). به خوبی ثابت شده است که حداکثر تهویهی ارادی را میتوان به وسیله تمرین افزایش داد و در حقیقت تعجب آور نیست که ارزشهایی حدود ۲۵۰-۲۰۰ لیتر در دقییقه برای ورزشکارانی که از تمرین بالایی برخوردارند، مشاهده کنیم که دلیل بر توانایی آنان برای حرکت در آوردن سریع هواست (۸۲).
۲-۳-۷- تأثیر تمرینات استقامتی بر روی ذخایر کراتین فسفات
ذخایر فسفاژنی ماهیچههای انسان تقریبا از ۱۵ میلیمول در کیلوگرم (از وزن تر ماهیچه) فسفوکراتین و ۵/۴ میلیمول در کیلوگرم آدنوزین تری فسفات (ATP) تشکیل شده است که منبع انرژی بسیار محدودی بشمار میرود. سودمندی این دستگاه سرعت عمل و بازسازی شدن آن است. به طوری کلی ذخایر فسفاژن در تارهای تند انقباض کمی غنیتر از نوع کند انقباضها هستند. ذخایر کراتین فسفات عضله به اندازه سایر ذخایر انرژی با تمرین سازگار نمی شود، ولی هرگونه افزایش اضافی ذخایر کراتین فسفات باعث می شود عملکرد ورزش و فعالیت ورزشی شدید افزایش قابل ملاحظه داشته باشد (۷۵). گفته شده است که یک نوع جابجایی کراتین فسفات وجود دارد و کراتین خود محرکی برای بهبود Vo2 در ورزش به شمار میرود (۷۷). اهمیت دستگاه فسفاژن را میتوان در حرکات توام با نیرومندی، شروعهای سریع قهرمانان سرعت، بازیکنان فوتبال، پرش کنندگان ارتفاع، پرتاب کنندگان وزنه، و فعالیتهای مشابهی که برای تکمیل آنها فقط به چند ثانیه نیاز است مشاهده نمود. بدون این دستگاه حرکات سریع و قدرتی انجام نمیگیرد، زیرا این فعالیتها به جای مقدار زیادی انرژی ATP نیاز به ذخیره سریع انرژی ATP دارند. این دستگاه نماینده سریعترین و در دسترسترین منبع Atp عضلانی است. زیرا ۱) وابسته به یک سلسله واکنشهای طولانی نیست، ۲) وابسته به انتقال اکسیژن تنفسی به عضلات فعالی نیست و ۳) هر دوی ATP و PC مستقیما در پروتئینهای انقباضی عضلات ذخیره شده اند (۶۹، ۸۵). فعالیتهای استقامتی درازمدت عمدتا کراتین فسفات عضلهای اسکلتی را استفاده می کند تا مولکولهای فسفات را از میتوکندریها به پروتئینهای انقباضی منتقل سازد. کراتین حاصل، سپس در میتوکندریها بازسازی می شود تا دوباره مورد استفاده قرار گیرد(۷۵). اما به نظر میرسد که سودمندی چنین جابجایی در ورزشهای استقامتی ناچیز و اندک باشد. کاهش و تهی شدن دستگاه فسفاژن برای انجام کار معین در افراد ورزیدهی استقامتی کمتر از افراد مبتدی است. گذشته از این، مقدار ATP و CP با تمرینهای استقامتی در ماهیچهها افزایش مییابد(۷۷). اطلاعات موجود در مورد سازگاریهای کوتاه مدت کراتین فسفات هنگام فعالیت ورزشی فزاینده نشان میدهد که ذخایر کراتین فسفات در شدتهای تمرینی معادل یا کمتر از ۶۰ % max vo2 کاهش نمییابد. این میزان شدتهای ورزشی، افزایش ذخایر کراتین فسفات را تحریک نمیکند (۷۵). در خستگی، الگوی تهی شدن فسفاژن برای ورزشهای استقامتی یکسان است که بین ۲۰-۲ دقیقه طول میکشد. تهی شدن فسفاژن در حین ورزشهای متناوب استقامتی بیشتر از ورزشهای استقامتی پیوسته است. گذشته از این تهی شدن کراتین فسفات در دقایق آغازین کار استقامتی زیر بیشینهای در بالاترین حد خود است. کاهش در CP، بطور نسبی، بیشتر از مقدار کاهشی است که در ATP رخ می دهند. گاهی دیده می شود که CP در حین ورزش تا ۶۰ % تهی شده است، اما هنوز تغییری در ATP رخ نداده است . علت آن است که CP برای بازسازی سریع ATP مصرف می شود. تهی شدن فسفاژن در میان گونه های FT متغیر و ناهمسان است (۷۷).
۲-۳-۸- تأثیر تمرینات استقامتی بر سطح مقطع تارهای عضلانی
عامل اصلی تعیین کننده قدرت و نیرومندی ماهیچهها اندازه خود آنها یا به عبارت علمیتر سطح مقطع عرضی خود ماهیچه است. نزدیک به ۵۰ % از تغییرات و ناهمسانیهای مشاهده شده در میان قدرتمندی ماهیچههای افراد مختلف می تواند بر پایه متفاوت و نابرابر بودن اندازه و سطح مقطع عرضی ماهیچهی آنها توجیه و تعریف شود (۷۷).
فعالیتهای هوازی نظیر دویدن آرام و دوچرخه سواری استقامتی تا حدود زیادی وابسته به فعالیت تارهای کند انقباض است. در پاسخ به تحریکات ناشی از تمرین، این نوع تارها ۲۲-۷ % نسبت به تارهای تند انقباض بزرگتر میشوند (۷۰). تمرینات استقامتی طولانی منجر به حجیم شدن عضلانی و تقریبا همیشه با افزایش مویرگی در عضله مخطط همراه بوده است. به علاوه تحقیقی نشان داده است که در قهرمانان هر تار عضله به طور متوسط توسط ۹/۵ مویرگ، در صورتی که در افراد تمرین نکرده به طور متوسط فقط به وسیله ۴/۴ مویرگ احاطه شده اند. تعداد مویرگهای احاطه کننده هر تار عضله مخطط مربوط به ۲ عامل است. الف) اندازه یا قطر تار عضله ب) نوع تار یا تعداد میتوکندری در هر تار عضله. شدت کار در ورزشهای استقامتی می تواند تغییر کند. استفاده از طیف وسیع شدت در تمرینات استقامتی می تواند به الگوهای مختلفی از هیپرتروفی تارهای ماهیچهای منتهی شود. در شدتهای اندک، ماهیچه دچار هیپرتروفی نمی شود، اما تارهای کندانقباض، بصورت تدریجی بکار گرفته میشوند. وقتی شدت کار بصورت مطلق خود افزایش داده می شود و زمان هنوز طولانی میماند، پس از ۴ تا ۵ ماه کار کردن، تارهای ماهیچهای کندانقباض بصورت گزینشی خود، بر توده و سطح مقطع خود میافزایند و دچار هیپرتروفی ورزشی میشوند. طولانیتر شدن زمان تمرین در هر جلسه، بدون افزایش شدت کار، با اینکه تارهای کندانقباض را بکار میگیرد، نمیتواند موجب هیپرتروفی و افزایش سطح مقطع این تارهای ماهیچهای شود و بنابراین، افزایش در تودهی تارهای ماهیچهای (هیپرتروفی) به شدت تمرینات ورزشی وابسته است نه به دوره آن. گذشته از این، تجربیاتی که روی ماهیچهی افراد کم تمرین، بیتجربه و جوان انجام شده است، نشان میدهندکه افزایش شدت تمرینات ورزشی در این افراد، تارهای ماهیچه تند انقباض را نیز بکار میگیرد. در این افراد جوان، علاوه بر اینکه تارهای کند انقباض دچار افزایش حجم و سطح مقطع میشوند، زیرگروه تند انقباضها نیز به هیپرتروفی مبتلا میگردند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که:
۱- هیپرتروفی در تارهای ماهیچهای کندانقباض در همه سنین ورزشی فقط متکی به شدت تمرینات استقامتی است.
۲- هیپرتروفی در تارهای ماهیچهای تندانقباض، علاوه بر متکی بودن به شدت تمرین و سنگینی کار، به سابقه ورزشی و سن ورزشکار نیز متکی است. در ورزشکاران مبتدی وجوان، تارهای تند انقباض زودتر و بیشتر دچار این سازش (هیپرتروفی) میشوند که این پاسخ هر زیر گروه را شامل می شود.
۳- یک حداقل زمان تمرین، پیش نیاز وقوع هیپرتروفی در تارهای ماهیچهای کند انقباض است. این ضرورت زمانی را ۴ روز در هفته، ۴ تا ۵ ماه (۲۰-۱۶ هفته) وحتی کمی بیشتر از آن پیشنهاد می کنند. دوره موثر فعالیت در هر جلسه تمرین را ۱۵۰-۹۰ (بدون محاسبه زمانهای استراحت) دانسته اند(۷۷).
۲-۴- ترکیب بدن
ترکیب بدن جزء آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی است که به مقدار نسبی عضله، چربی، استخوان و دیگر بافتهای حیاتی بدن مربوط می شود. به علت ارتباط ترکیب بدن با سلامتی و موفقیت ورزشکاران، اندازه گیری آن از نیمهی ۱٩۷٠ به طور وسیعی مورد توجه قرار گرفته است. ورزشکاران ممتاز که سعی در رسیدن و یا نگهداری وزن بهینه بدن خود دارند و همچنین بیماران بستری شده، از افزایش توجه و صحت اندازه گیری در ترکیب بدن سود میبرند (۸۶، ۸۷).
برای مطالعه ترکیب بدن، تودهی بدن به دو جزء تقسیم می شود:
تودهی بدون چربی۱ : شامل آب، عضله، استخوان، بافت پیوندی و اندامهای داخلی. تودهی بدون چربی را وزن بدون چربی نیز مینامند، که از تفریق کردن وزن چربی بدن۲ از وزن کل بدن ۳ به دست می آید.
تودهی چربی: شامل همه چربیهای موجود در بدن چربیهای ضروری۴، چربیهای ذخیره ۵. تودهی چربی را وزن چربی نیز مینامند، که از طریق ضرب درصد چربی بدن در وزن کل بدن به دست می آید(۸۸).
۲-۴-۱- عوامل اثرگذار بر ترکیب بدنی
وراثت: بعضی از افراد بطور ژنتیکی (بعضی اوقات از لحاظ فرهنگی) نسبت به دیگران دچار افزایش وزن میشوند و همچنین چربی بیشتری در اطراف شکم و سینه آنها تجمع مییابد. بچههایی که دارای والدین چاق هستند بیشتر احتمال دارد که دچار چاق یا دارای اضافه وزن شوند. پژوهشگران میگویند در حدود ۳۰ % وزن بدن به وراثت مرتبط میباشد(۸۹).
متابولیسم: سطح متابولیسم(سوخت وساز) با عواملی مانند وراثت، سن، بلوغ تحت تأثیر قرار میگیرد. افراد جوان سطح سوخت و ساز پایه بالایی دارند، زیرا بدنشان در حال رشد و بزرگ شدن هستند وبه ساخته شدن عضلات جدید نیاز دارند. از سویی با افزایش سن مقدار سوخت و ساز پایه کاهش مییابد و به همین علت نیاز به مواد غذایی نیز کم می شود که در این صورت میزان چربی بدن کاهش مییابد (۱).
بلوغ: همان طور که کودکان در حال رشد هستند و سطح هورمونهای بدن آنها دستخوش تغییر می شود، میزان چربی بدن نیز تغییر مییابد. در دهه دوم زندگی هورمونهای زنانه موجب افزایش بیشتر چربی زنان نسبت به مردان و هورمونهای مردانه موجب عضلانیتر شدن پسران می شود (۹۰).
چاقی در کودکی: کودکانی که درصد چربی بدن بالایی دارند، کنترل یا کاهش آن در طول دره زندگی مشکل است. باقی ماندن چربی بدن تا دهه دوم زندگی، چاق شدن فرد را تسهیل می کند. پژوهشگران تأکید کردند که کیفیت تغذیه در سالهای نخستین زندگی احتمالا سرچشمه بروز چاق شدن در دوران بزرگسالی خواهد بود(۱۰).
تغذیه: در ایالات متحده آمریکا تنوع و گوناگونی در انواع غذاها که به صورت آماده و همچنین در رستورانها در دسترس مردم قرار میگیرد، بعلت غنی بودن از چربی، شکر و کالری بالا در افزایش وزن افراد سهیم میباشد(۸۹).
عوامل روانی و اجتماعی: افراد چاق در مقایسه با افراد معمولی که در مصرف غذا، که بیشتر از نظر فیزیولوژیکی تحریک میشوند، خیلی بیشتر تحت تأثیر عوامل محیط خارج از بدنشان قرار میگیرند.به عبارت ساده، افراد چاق بیشتر بر اثر محرکهای خارجی(مانند دیدن یک غذای لذیذ) تشویق به خوردن غذا میشوند تا بر اثر عوامل فیزیولوژیکی که زمان نیاز بدن به غذا را خبر می دهند. بنابراین به نظر میرسد که تنظیم هیپوتالاموس در افراد چاق نسبت به احساس سیری از حساسیت کمتری برخوردار است (۸۴).
عوامل اجتماعی نیز میتوانند با چاقی ارتباط داشته باشند. گرچه چاقی در میان افراد مناطقی که از نظر اجتماعی- اقتصادی در سطح پائینتری هستند متداولتر است، سوء تغذیه نیز به طور فراوان بین آنان مشاهده می شود. رژیم غذایی در میان این گروه از نظر مقدار کل کالری (کربوهیدارت زیاد) کمبودی ندارد، اما نوع غذا از نظر نیازهای تغذیهای کافی نیست. چاقی را میتوان فقط از طریق شناخت تمام عواملی که روی افزایش و کاهش وزن اثر می گذارد کنترل کرد(۸۴).
تعداد وعدههای غذایی: فاصله و تعداد وعدههای غذایی که در هرروز خورده می شود به صورت رضایتبخشی در انسان مورد مطالعه علمی قرار گرفته است، لیکن نتایج آن تا حدودی متناقض میباشد. برای مثال چنین پیشنهاد شده که خوردن وعدههای غذای کمتر با مقدار غذای بیشتر (مثلا ۲ تا ۳ وعده غذا در روز) تحمل گلوکز را در فرد از میان برده و منجر به افزایش وزن بدن و محتوای چربی بدن میگردد. از سوی دیگر چنیدین مطالعه کاملا کنترل شده در انسان نتوانسته با دلیل و مدرک به این مجادلات خاتمه دهد. اگر چه با توجه به تعداد وعدههای غذای روزانه نمی توان هیچ نتیجه قطعی بدست آورد، چنین به نظر میرسد که خوردن بیش از ۳ وعده غذای روزانه یا هیچ اثری روی سوخت و ساز نداشته و یا تأثیرات سودمندی خواهد داشت (۶۹).
عملکرد غدد درونریز (اندوکرین): دستکاری هورمونهای درونریز از سه گذرگاه تزریق انسولین، گلوکوکورتیکوئید و برداشتن تخمدانها به چاقی منتهی می شود. افزایش اندازه انسولین موجب پرخوری (هیپرفاژیا) میگردد. این پیامد متابولیک در پاسخ به کاهش سطح گلوکز خون یا به دلیل اثر بیواسطه انسولین بر مغز پدید می آید. اغلب، تزریق آزمایشگاهی گلوکوکورتیکوئیدها به حیوانات، به افزایش توده چربی بدن منجر می شود. اما وزن بدن به مقدار اندک یا هیچ گونه تغییری نمیکند. به نظر میرسد که تزریق یا مصرف مواد استروئیدی، مسیر سوخت و ساز بافت چربی را به سوی افزایش ذخایر چربی سوق میدهد. در حیوانات آزمایشگاهی با جراحی و برداشت تخمدانها تأثیر بارز در توزیع دوباره چربی بدن می گذارد. بدون تردید این عمل در نتیجه سازوکارهای تغییر غلظتهای استروژن و تستوسترون پلاسمای خون رخ میدهد(۱۰).
۲-۴-۲- روشهای ارزیابی ترکیب بدن
شاخص توده بدنی: شاخص توده بدنی یکی دیگر از روشهای ارزیابی ترکیب بدن است. که به ویژه برای بررسی سلامتی و آمادگی جسمانی استفاده گستردهای دارد. از این شاخص برای تعدیل قد و وزن بدن استفاده می شود. BMI ، نسبت وزن بدن به مجذور قد است. برای مثال، شاخص توده بدن فرد ۸۰ کیلوگرمی با قد ۷/۱ متر برابر است با ۶۸/۲۷ (۴۴). نمره BMI کمتر از ۵/۱۸ به منزله کم وزن، نمرهی ۵/۱۸ تا ۹/۲۴ به منزلهی وزن مطلوب، نمره ۲۵ تا ۵/۲۹ به منزلهی اضافه وزن، نمرهی ۳۰ تا ۵/۳۴ به منزلهی چاقی نوع اول، نمرهی ۳۵ تا ۵/۳۹ به منزلهی چاقی نوع دوم و نمرهی بیشتر از ۴۰ به منزلهی چاقی نوع سوم در نظرگرفته می شود(۹۱).
درصدچربیبدن: هرگاه توده چربی بدن به صورت درصدی از کل وزن بدن بیان شود، آن را درصد چربی مینامند. درصد چربی شاخص مناسب برای ارزیابی ترکیب بدن افراد است. مردان زمانی دارای سطح بهینه در میزان چربی بدن خود هستند که درصد چربی برابر ۱۵ % یا کمتر داشته باشند و زمانی به عنوان یک فرد چاق مطرح میشوند که درصد چربی برابر ۲۵ % یا بیشتر داشته باشند. زنان زمانی دارای سطح بهینه در میزان چربی بدن خود هستند که درصد چربی برابر ۲۳ % یا کمتر داشته باشند و زمانی به عنوان یک فرد چاق مطرح میشوند که درصد چربی برابر ۳۳ % یا بیشتر داشته باشند(۸۶).
ورزشکاران در پائینترین سطح از این میزان میباشند و کسانی که در ردهی بالای رقابتی قرار دارند از درصدچربی پائینتری برخوردارند، یعنی دامنههای یادشده به طور کلی برای ورزشکاران حرفهای در حد پائینتری نسبت به افراد عادی قرار دارد. این تفاوتها بیشتر به دلیل افزایش وزن بدونچربی ورزشکاران است (۹۲).
۲-۴-۳- کاهش وزن
از جمله مسائل و مشکلاتی که افراد با آن مواجه هستند کاهش وزن بدن برای رسیدن به وزن مطلوب مورد نظر خود است. امروزه، تمامی علوم ورزشی در خدمت مربیان و ورزشکاران قرار گرفته تا از روشهای سنتی دوری نمایند و بهترین روشهای علمی را انتخاب کنند. زیرا اگر کاهش وزن بر اساس روشهای منظم انجام نگیرد به اندامهای داخلی از جمله کلیهها، کبد و قلب آسیبهای زیادی وارد می کند، مردم به روشهای مختلفی بدون آگاهی های علمی نسبت به کاهش وزن خود از طریق تمرینات ورزشی، سونا، داروهای مضر و مسهل، محدودیتهای کالری، آبزدایی و پوشش های پلاستیکی اقدام می کنند، اگر چه روشهای مرسوم کاهش وزن محسوب می شود. اما باید کاهش وزن بر اساس برنامه های منظم ورزشی و غذایی زیر نظر مربیان متخصص انجام شود تا افراد دچار ناتوانائیهایی از جمله خستگی، گرفتگی عضلات و اختلال در تصمیم گیری نشوند. هدف ورزشکاران و غیر ورزشکاران از کاهش وزن رسیدن به وزن مطلوب آن است تا مزایایی از قدرت و توان را نسبت به موقعیت قبلی خود به دست آورند. و از طرفی کاهش وزن به هر نسبتی ممکن است بر عملکرد آنها تأثیر داشته باشد و سوخت وساز و یا ظرفیت عملکرد جسمی آنها را تحت تأثیر قرار دهد (۹۳).
۲-۴-۳- ۱- راههای کاهش وزن و کنترل آن
اکثر مردم برای کنترل و کاهش وزن از روشهای زیر استفاده می کنند.
۲-۴-۳-۱-۱- کاهش وزن با شیوه رژیم غذایی
در این روش بخش عمده تغییر در ترکیب بدن به بافت خالص بدن (LBM) به ویژه آب و پروتئین اختصاص خواهد داشت. در اغلب رژیمهای غذایی متداول، بر کاهش مصرف کربوهیدرات تأکید می شود و به دنبال آن انبار کربوهیدارت بدن به تدریج تهی میگردد. با از دست دادن یک گرم کربوهیدارت، در ذخایر بدن نزدیک سه گرم آب دفع خواهد شد. در این روش، پدیده کتوزیس ممکن است بروز کند و میزان از دست دادن آب را تشدید خواهد کرد. بنابراین کاهش بیش از ۵/۱ تا ۵/۲ کیلوگرم وزن بدن در هفته می تواند به اتلاف آب بدن همراه با افت کربوهیدارت و پدیده کتوزیس منجر شود (۱۰). به علاوه در این روش کاهش وزن فقط در یک دوره زمانی کوتاه صورت میگیرد؛ زیرا با محدود کردن کالری دریافتی میزان متابولیسم در حالت استراحت، نیز کاهش مییابد در نتیجه از کاهش وزن بدن جلوگیری می کند، حتی می تواند به افزایش بدن نیز منجر گردد (۹۴).
۲-۴-۳-۱-۲- کاهش وزن با فعالیتهای ورزشی همراه با اصلاح الگوی تغذیه
گفته می شود علت چاقی و تراکم چربیهای شکمی اصولا به خاطرعدم فعالیت بدنی و انرژی دریافتی زیاد است و افزایش فعالیت بدنی و اصلاح الگوی تغذیه برای کاهش اختلال متابولیسمی می تواند موثر باشد (۹۵).
۲-۴-۳-۱-۳- کاهش وزن از طریق افزایش فعالیت بدنی
کاهش وزن هنگامی که شیوه ورزش در سرلوحه کاهش یا کنترل وزن قرار گیرد، از کاهش در میزان متابولیسم حالت استراحت جلوگیری می کند (۷۳) و حتی می تواند آن را به میزان زیادی افزایش دهد (۷۲). این نتایج دال بر اثرگذاری ورزش بر روی وزن بدون چربی است. به طور کلی در خلال ۸-۶ هفته نخست برنامه ورزشی، اندازه دگرگونی وزن بدن اندک خواهد بود. زیرا افزایش وزن خالص، کاهش توده چربی بدن را جبران میسازد. این پدیده پیوسته بعضی از کسانی را که همواره برای کاهش وزن خود تلاش می کنند، نا امید میسازد. زیرا پس از هفتهها فعالیت بدنی شدید، هیچگونه تغییری را در وزن خود احساس نمیکنند. به بیان دیگر وزنی که ترازو نشان میدهد، یک شاخص مناسب تغییر ترکیب بدن حاصل از برنامه ورزشی محسوب نمی شود (۱۰).
تمرینات منظم نه تنها در کاهش چربیهای شکمی نسبت به الگوی تغذیهی اصلاح شده که باعث تغییرات اندکی بر وزن بدن می شود، موثرتر هستند. بلکه حتی تمرینات منظم در کاهش چربیهای شکمی در مقایسه با کاهش چربیهای زیرپوستی نیز موثرتر هست (۹۵).
۲-۴-۴- مکانیزم کاهش اشتها بر اثر ورزش
فعالیت ورزشی بسیار شدید و سنگین سبب حالت بیاشتهایی برای چند ساعت پس از پایان فعالیت می شود. این بی اشتهایی تا حدودی مربوط به اسید لاکتیک تولید شده بر اثر فعالیت ورزشی است. با وجود این، اسید لاکتیک پس از پایان فعالیت به سرعت کاهش پیدا می کند. بنابراین، اسید لاکتیک بسیار زیاد یا برخی مواد مستقل دیگری که هنگام فعالیت ورزشی تولید می شود باید عامل اثرگذار درازمدت روی مرکز تنظیم کننده مصرف غذا، یعنی هیپوتالاموس میانی، باشد. ورزش یه عنوان وسیلهای برای کاهش وزن، دو امتیاز مفید دارد: یکی مصرف انرژی زیاد هنگام فعالیت و دیگری کاهش مقدار غذای مصرفی پس از فعالیت بدنی (۸۴).
در بررسی علت کاهش حیوانات با ورزش شدید، اظهارات متفاوتی وجود دارد. اوسکایی خاطر نشان کرد که تحریکپذیری ضعف اشتها با ورزش احتمالا به واسطه حضور افزایش غلظت کاتکولامینها است که متناسب با شرکت کار روی میدهد. این حقیقت به خوبی روشن است که ترشح کاتکولامینها در پاسخ مستقیم به شدت ورزش افزایش مییابد. بنابراین ورزش بسیار شدید (بیشینه تا حد واماندگی) نسبت به ورزشهای سبک و ملایم، به افزایش چشمگیر کاتکولامینهای خون منجر می شود که سرانجام آن در افزایش بیاشتهایی حیوانات فعال موثر خواهد بود. البته بروبک[۳۷] بیان می کند که افزایش یافتن دمای مرکزی بدن در مهار نسبی اشتهای حیوان موثر است. ویرث[۳۸] و همکارانش گزارش کردند که در موشهای فعال ترشح هورمون انسولین و پالایش پلاسمایی آن بیش از گروه کنترل کاهش مییابند. این دگرگونی در سنتز و برداشت هورمونی موجب کاهش غلظت انسولین پلاسمایی می شود. به هر حال، این نکته روشن است که بالا رفتن غلظت انسولین پلاسمایی، اشتها را تا حد قابل ملاحظه افزایش میدهد. در مطالعات انسانی بلبیک[۳۹] و کرتیز[۴۰] ، احتمال افزایش غلظت ماده بیاشتهازای ادراری [۴۱] را حین ورزش به عنوان یک عامل اثرگذار در پدیده بیاشتهایی بررسی کردند. استونسون[۴۲] و دستیارانش نخستین بار در سال ۱۹۶۴ به وجود این ماده پی بردند. بلبیک و کرتیز دریافتند که انباشت ماده مولد بیاشتهایی پلاسمای خون ۷ مرد جوان سالم متعاقب ۹۰-۶۰ دقیقه ورزش روی تردمیل تا آستانه واماندگی حدود ۲۱% افزایش یافت. در موشهای صحرایی که قبلا کاهش جذب غذا را برای ۲۴ تا ۴۸ ساعت جذب کرده بودند. این ماده به حد کافی تزریق شد و به دنبال آن غلظت پلاسمایی آن ۵۰ % افزایش یافت. آنها چنین نتیجه گرفتند که امکان دارد در این ماده مولد در انسان مسئول کاهش اشتها و جذب غذا در دوره ریکاوری ورزش باشد. هنوز برای تشخیص دقیقتر سازوکارهای ویژه فیزیولوژیک بیاشتهایی حاصل از ورزش، به مطالعات بیشتری نیازمند هستیم. به علاوه به نقش بارز کاهش سطح انسولین در پدیده بیاشتهایی نیز اشاره شد (۱۰).
۲-۵- استقامت قلب- عروقی
استقامت قلبی- عروقی یا قلبی- تنفسی به توانایی یا آمادگی دستگاه گردش خون (قلب) و دستگاه تنفس(ششها) برای سازگاری شدن با یک فعالیت معین و عمومی متوسط تا شدید از قبیل دویدن و شنا گفته می شود، که در هنگام فعالیت، نیازهای غذایی(گلوکز) و تنفسی(اکسیژن) عضلات فعال را تأمین می کند و در هنگام بازگشت به حالت اولیه با سرعت بیشتری منابع از دست رفته را بازسازی مینماید. گاهی اوقات استقامت قلبی- تنفسی را آمادگی یا استقامت هوازی[۴۳] مینامند و آن را توانایی دریافت، انتقال و مصرف اکسیژن در بدن تعریف می کنند. استقامت هوازی به فرد اجازه میدهد تا تمرینات سخت و طولانی را در یک دوره زمانی معین انجام دهد(۹۶). استقامت قلبی- تنفسی از نظر بسیاری از مردم، یکی از مهمترین عوامل آمادگی جسمانی است. همچنین وسیله عمده دفاعی ورزشکار در برابر خستگی است. کم بودن ظرفیت استقامتی حتی در ورزشهای و فعالیتهای کم تحرک منجر به خستگی می شود. صرفنظر از نوع ورزش یا فعالیت، خستگی در هر ورزشکاری عامل مهم بازدارنده عملکرد ورزشی بهینه است. حتی خستگی جزئی هم، می تواند اثر زیان آوری در کل عملکرد ورزشی ورزشکار داشته باشد. از قبیل: ۱- کاهش قدرت ۲- افزایش زمان واکنش و زمان حرکت ۳- کاهش چابکی و هماهنگی عصبی- عضلانی ۴- کاهش سرعت حرکت کل بدن ۵- کم شدن تمرکز و هوشیاری (۹۷).
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 09:14:00 ق.ظ ]
|