معادله (۲-۱)
که در آن:
: اقلام تعهدی اختیاری
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: مجموع داراییهای سال قبل
در این مدل فرض می‌شود سطح تغییرات مورد انتظار در اقلام تعهدی غیراختیاری در طی دوره‌های مختلف صفر می باشد و از این رو هرگونه تغییری به مدیریت سود نسبت داده می‌شود. این فرض می‌تواند موجب انحراف در تخمین تعهدات غیراختیاری شود. تحقیق کاپلن (۱۹۸۵) نشان داد سرمایه در گردش شرکت از شرایط و عملکرد اقتصادی تأثیر می‌پذیرد.
۲-۳-۲. مدل دی آنجلو (۱۹۸۶)
اساس مدل دی آنجلو، همان مدل هیلی (۱۹۸۵)‌است. با این تفاوت که در این مدل اقلام تعهدی سال قبل مد نظر قرار می‌گیرد در حالیکه در مدل هیلی، از اقلام تعهدی دوره جاری استفاده می‌شد. در این مدل میزان تعهدات غیراختیاری دوره جاری برابر کل تعهدات دوره قبل است. فرض حاکم در این مدل این است که اقلام تعهدی از سالی به سال دیگر ثابت است، بنابراین هرگونه تغییر در اقلام تعهدی بعنوان مدیریت سود در نظر گرفته می‌شود. ولی واقعیت این است که اقلام تعهدی به واسطه شرایط اقتصادی حاکم در حال تغییر است. این موضوع باعث وارد شدن ایراد توسط منتقدان به این مدل شده است (مراجعه شود به تحقیات دچو وهمکاران ۱۹۹۵؛ بارتو، گول و تسوی ۲۰۰۱). در این مدل از روابط زیر برای محاسبه اقلام تعهدی اختیاری استفاده می‌شود:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

معادله (۲-۲)
که در آن:
: اقلام تعهدی اختیاری
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: اقلام تعهدی غیر اختیاری
: کل اقلام تعهدی سال قبل
: مجموع داراییهای دو سال قبل
۲-۳-۳. مدل جونز (۱۹۹۱)
جونز با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون، مدل جدیدی برای ارزایابی مدیریت سود ارائه نمود در مدلی که وی ارائه نمود، ‌اقلام تعهدی به عنوان تابعی از رشد درآمد و اندازه داراییهای ثابت مشهود محسوب می‌شوند. دلیل توجه به عوامل رشد درآمد و اندازه داراییهای ثابت مشهود، در نظر گرفتن تغییر شرایط اقتصادی بود. یکی از انتقادات وارد شده به مدلهای قبل از جونز، یعنی هیلی (۱۹۸۵) ودی آنجلو (۱۹۸۶)، عدم توجه به شرایط اقتصادی متغیر حاکم بود، لذا جونز این دو عامل را به عنوان شاخصهایی از محیط اقتصادی متغیر حاکم در نظر گرفت. همچنین در این مدل فرض ثابت بودن اقلام تعهدی که در مدلهای قبل مطرح بود، وجود ندارد.
جونز با بهره گرفتن از مدل رگرسیونی زیر اقلام تعهدی را برآورد می‌کرد:

معادله (۲-۳)
که در آن:
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: مجموع داراییهای سال قبل
: رشد درآمد
: داراییهای ثابت مشهود
: جزء باقیمانده
معیار مدیریت سود در این مدل اقلام تعهدی اختیاری است. دلیل این امر این است که مدیریت بر اقلام تعهدی غیراختیاری کنترلی ندارد، لذا صرفا به اقلام تعهدی اختیاری که در مورد آنها مدیریت، فرصت اعمال اختیار دارد مدنظر قرار می‌گیرد(امین الاسلام و همکاران ۲۰۱۱). در این مدل فرض بر این است که مدیریت تنها می‌تواند هزینه‌های تعهدی را دستکاری کند و این بدین معنی است که نمی‌تواند بر درآمدها اعمال اختیار کند. وجود این فرض به عنوان نقطه ضعفی برای این مدل محسوب می‌شود که توسط برخی از منتقدین ارائه شده است.
۲-۳-۴. مدل دچو وهمکاران-تعدیل شده جونز (۱۹۹۵)
دچو و همکاران (۱۹۹۵) با این استدلال که اعمال اختیار مدیریت نسبت به شناخت درآمدهای اعتباری (نسیه) بسیار ساده‌تر از اعمال اختیاری وی بر درآمدهای نقدی است، تغییر درآمدها را به واسطه تغییر در حسابهای دریافتنی تعدیل کردند، در حالیکه در مدل جونز (۱۹۹۱) فقط تغییر در درآمدها مد نظر بود. دچووهمکاران با بهره گرفتن از مدل زیر، اقلام تعهدی را برآورد می‌کردند:

معادله (۲-۴)
که در آن:
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: مجموع داراییهای سال قبل
: رشد درآمد
: رشد حسابهای دریافتنی
: داراییهای ثابت مشهود
: جزء باقیمانده
معیار مدیریت سود در این مدل نیز اقلام تعهدی اختیاری است. مزیت این مدل نسبت به مدلهای قبلی در این است که در این مدل فرض عدم توانایی اعمال اختیار مدیریت نسبت به درآمدها و فرض ثابت بودن اقلام تعهدی در هر دوره وجود ندارد. اما ایراد وارده به این مدل این است که اثر عملکرد گذشته شرکت کنترل نمی‌شود که این امر منجر به اشتباه در اندازه‌گیری اقلام تعهدی اختیاری می‌شود. (الشرایری،۲۰۱۲).
۲-۳-۵. مدل ریس و همکاران (۱۹۹۶)
تعدادی از مطالعات نشان داده‌اند که مدل جونز در اندازه گیری مدیریت سود دارای خطا است. برای مثال دچو و همکاران(۱۹۹۵) به تخمین تعهدات اختیاری برای شرکت هایی که دارای درآمد خیلی بالا یا وجه نقد حاصل از عملیات خیلی بالا بودند پرداختند. نتایج نشان داد که شرکت های با درآمد خیلی بالا دارای تعهدات اختیاری بالا و شرکت‌های با درآمد پایین دارای تعهدات اختیاری پایینی هستند. این نتایج نشان می‌هد که مدل‌های شناسایی مدیریت سود در شرکت‌های با عملکرد مالی شدید، بخشی از تعهدات غیراختیاری را بعنوان تعهدات اختیاری در نظر می‌گیرند. نتایج مشابهی نیز توسط کوتاری و همکاران (۲۰۰۵) گزارش شده است.
به همین دلیل ریس و دیگران متغیری را برای کنترل شرایط عملکرد شرکت به مدل وارد کردند. متغیر مورد نظر آنها نقد حاصل از عملیات بود که البته توسط کازنیک (۱۹۹۹) هم بکار رفته است. نتایج تحقیقات آنها توانست نتایج بهتری را نسبت به مدل جونز ارائه دهد. مدلی که ریس ارائه داد بصورت زیر است:
معادله (۲-۵)
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: مجموع داراییهای سال قبل
: رشد درآمد
: داراییهای ثابت مشهود
: وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی
۲-۳-۶.کوتاری و همکاران(۲۰۰۵)
مدل تعدیل شده جونز که توسط دچو و همکاران (۱۹۹۵) تعدیل شده بود، بار دیگر توسط کوتاری و همکاران (۲۰۰۵)تعدیل گردید. ایراد وارد شده به مدل تعدیل شده جونز این بود که تاثیر عملکرد شرکت در نظر گرفته نمی‌شود. از اینرو کوتاری وهمکاران تکنیکهای مختلفی برای کنترل تاثیر عملکرد گذشته شرکت به شرح زیر پیشنهاد دادند:
۱-اضافه نمودن معیاری از عملکرد گذشته مثل بازده داراییهای سال جاری یا سال قبل  به عنوان یک متغیر توضیحی اضافی به مدل تعدیل شده جونز. بنابراین مدل تعدیل شده جونز به صورت زیر تغییر پیدا می‌کند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...