پژوهش های انجام شده در رابطه با نقش یکپارچگی سیستم های اطلاعاتی وبرنامه ریزی منابع سازمانی در پیاده ... |
۳-۷ تعیین مناسب بودن مجموعهی متغیرها در ماتریس همبستگی جهت تحلیل عاملی
برای این منظور از آماره KMO که دامنهی آن از ۰ تا ۱ است بهره گرفته میشود. چنانچه مقدار این آماره بیش از ۷۰% باشد، همبستگیهای موجود به طور کلی برای تحلیل عامل مناسباند. اگر مقدار آن بین ۵۰% تا ۶۹% بود باید دقت زیادی به خرج داد و مقادیر کمتر از ۵۰% بدان معناست که تحلیل عامل برای آن مجموعه از متغیرها مناسب نیست. حذف بعضی از متغیرها که با متغیرهای دیگر به اندازهی کافی همبسته نیستند، میتواند مفید باشد و همچنین میتوان اندازههای مشابه مقدار KMO را برای هر متغیر به دست آورد تا به تشخیص متغیرهای بیربط و حذف آنها کمک کرد. (نظری و مختاری، ۱۳۸۸)
۳-۷-۱ پیشفرضهای تحلیل عاملی
متغیرهایی که در تحلیل عاملی مورد استفاده قرار میگیرند باید دارای شرایطی باشند که در ذیل بهترین شرایط متغیرها برای تحلیل عاملی معرفی شدهاند که عبارتند از:
حجم نمونه: حداقل ۵ مورد برای هر متغیر و بر اساس یک قاعدهی سرانگشتی:برای هر متغیر،ماده یا شاخص اندازهگیری ۱۰ آزمودنی داشته باشیم.نمونهی ۱۰۰ موردی قابل قبول است،ولی بیش از ۱۰۰ مورد مناسب است.
نرمال بودن: متغیرها دارای توزیع نرمال باشند.
خطی بودن متغیرها: خطی بودن مهم است زیرا تحلیل عاملی مبتنی بر همبستگی است و متغیرهای اندازهگیری شده،به صورت خطی با عاملها ارتباط دارند و اگر چنین نباشد ممکن است راه حل معتبر نباشد.
دورافتادهها در میان موردها: تحلیل عاملی به موردهای دور افتاده حساس است.این موارد نیاز است مشخص شوند یا از مجموعه دادهها حذف شوند.
دورافتادهها در میان متغیرها: یک متغیر با محذور ضریب همبستگی چندگانهی پایین با دیگر متغیرها و همبستگی پایین با همهی فاکتورهای مهم،دورافتاده محسوب میشود و این متغیر باید از لیست متغیرها حذف شود.
کمی باشند،دامنهی نمرات آنها بزرگ،دارای توزیع متقارن و تک نمایی (unimodally) باشند. (نظری و مختاری، ۱۳۸۸)
۳-۷-۲ مراحل انجام تحلیل عاملی
۱- برای تمام ترکیبهای متغیرها ماتریسی از ضرایب همبستگی ایجاد میشود.
۲-از ماتریس همبستگی فاکتورهایی استخراج میشود. متداولترین آنجا استخراج فاکتورهای اصلی است (factors principa) نامیده میشود(اغلب به غلط به آن استخراج اجزای اصلی گفته میشود به همین دلیل از خلاصه (PC) استفاده میشود.
۳-فاکتورها یا محورها چرخانده میشود تا رابطهی بین متغیرها و بعضی فاکتورها به حد اکثر برسد.شایعترین روش چرخش واریماکس نامیده میشود که در آن استقلال بین فاکتورهای ریاضی حفظ میشود.این موضوع از نظر مهندسی به این معنی است که در هنگام چرخش،محورها اورتوگونال یا متعامد باقی میمانند یعنی زوایای قائمه حفظ میشود.
۴-مرحله چهارم هم میشود اضافه کرد:که در آن امتیازات شرکتکنندهها در هر یک از فاکتورهای به دست آمده از آنالیز،محاسبه میشود.باید تأکید کرد که امتیازات به دست آمده از یک فاکتور نتایج یک آزمون واقعی نیست که بر روی شرکتکنندگان انجام شده باشد.این مقادیر برآوردهای مقادیر شرکتکنندگان در متغیرهای مخفی فرضی است که از روی آنالیز فاکتوری مجموعهای از دادهها به صورت محورهای ریاضی به دست آمده است.اما امتیازات فاکتوری میتواند خیلی مفید واقع شود،زیرا میتوان از آنها در آنالیزهای آماری بعدی به عنوان ورودی استفاده کرد. (نظری و مختاری، ۱۳۸۸)
۳-۷-۳ استخراج عاملها
هدف این مرحله به دست آوردن سازههای زیربنایی است که تغییرات متغیرهای مورد مشاهده را موجب شده است و مشتمل بر استخراج عوامل از یک ماتریس همبستگی است.نخستین عامل استخراج شده از یک تحلیل مؤلفههای اصلی (راه حل چرخش داده نشده)برای بیشترین میزان تغییرپذیری بین متغیرهای اندازهگیری شده در نظر گرفته میشود. دومین عامل حد اکثر تغییرپذیری بعدی و به همین ترتیب الی آخر. تغییر پذیری یک عامل را ارزش ویژه میدانند. نرم افزار spss نخست تقریبهایی از متغیرها را که همبستگیهای آنها بالاترین میزان از واریانس کل مشاهده شده را نشان میدهد، انتخاب میکند.این مجموعه، عامل ۱ را میسازد، عامل ۲ مجموعه متغیرهایی است که بالاترین سهم را در تبیین واریانس باقیمانده دارند،این روند ادامه پیدا میکند تا تعداد عاملهای استخراج شده برابر با تعداد متغیرها گردد.همبستگی هر متغیر با هر عامل را بار عاملی (factor loading) گویند و مقدار آن بین ۱+ و ۱- تغییر میکند.واریانس تبیین شده توسط هر عامل برابر است با مجموع مجذور بارهای عاملی آن عامل.این واریانس مقدار ویژه (eigen value) نامیده میشود، اولین مقدار ویژه همیشه بیشترین بوده و از ۱ بزرگتر میباشد و مقدار ویژه برای عاملهای بعدی کوچکتر میشود.
۳-۷-۴ استخراج مجموعهی اولیه عامل
در استخراج عاملها تصمیم گیری در دو مورد ضرورت دارد،یکی تعیین روش استخراج عاملهاست و دوم تعیین تعداد عاملهاست. از آنجا که هدف تحلیل عامل ارائه هرچه سادهتر یک رشته متغیر است.بهترین تحلیل عامل آن است که در برگیرندهی حداقل عوامل لازم باشد.با تحلیل عامل میتوان به تعداد متغیرها، عامل استخراج کرد،ولی بسیاری از این عوامل بیمعنا بوده و ارزشی ندارند و فقط باید بهترین عاملها را انتخاب کرد. اما بهترین عاملها کدامند؟(نظری و مختاری، ۱۳۸۸)
۳-۷-۵ بهترین عاملها
یکی از متداولترین طرق برای این امر،استفاده از آماره مقدار ویژه است.تحلیل عامل،آزمون مدلی علی است که عاملهای ناشناخته،متغیرهای مستقل آن و متغیرهای منفرد،متغیر وابستهی آن میباشند.از آنجا که در بادی امر نمیدانیم چند عامل وجود دارد،میتوان از هر تعداد مدل سود جست(تحلیل عامل بدواً به تعداد متغیرها عامل ایجاد میکند).مسئله تعیین بهترین عاملهاست.به بیانی بهترین مدل،سادهترین مدل است؛یعنی با کمترین عامل بیشترین واریانس مجموعهی اولیهی متغیرها را تبیین کند.بهترین عاملها آ نهاییاند که بیشترین واریانس مجموعهی متغیرهای منفرد را تبیین میکنند و مقدار ویژه اندازهای است که نشاندهندهی مقدار واریانس در مجموعهی متغیرهای اولیه است که توسط یک عامل تبیین میشود.هرچه این مقدار بیشتر باشد آن عامل واریانس بیشتری را تبیین میکند.عاملهایی که مقدار ویژهی آنها بیشتر از ۱ است. بهترین عاملها هستند. در نتیجه با مشخص شدن تعداد عاملها، برای تلخیص متغیرها از این تعداد عامل استفاده میکنیم. بعد از مشخص شدن تعداد عاملهای واجد شرایط،ماتریس عاملی را تشکیل میدهیم.در این ماتریس به هر عامل منتخب ستونی اختصاص دارد که ارقام آن مبین همبستگی(بار) آن عامل با متغیرهای خاص(در سطرها) است. مقدار ویژهی هر عامل واریانس همهی متغیرهاست که توسط آن عامل تبیین میشود.این رقم با مجذور کردن همبستگیها در ماتریس عوامل برای به دست آوردن نسبت واریانس تبیین شدهی هر متغیر و جمع کردن ارقام مجذور شده در ستون به دست میآید. عاملی که بیشترین واریانس را تبیین میکند عامل اول و عامل بعدی عامل دوم و الی آخر.یکی از اندازههای تحلیل عامل مناسب،کل واریانس متغیرهای اولیه است که توسط عاملها تبیین شده است.هرچه مقدار کل واریانس تبیین شده بیشتر باشد،راه حل بهتر است. اما برای افزایش مقدار کل واریانس تبیین شده،باید به تعداد عاملها افزود و همین امر یکی از دلایل قاعده کاربرد عاملهایی است که مقدار ویژهی آنها بیش از یک است.گاه مقدار ویژهی تعداد زیادی عامل از یک بیشتر میشود که لاجرم برای سادگی کار باید پارهای از آنها را حذف کرد.اما کدام عاملها را حذف کنیم؟یکی از طرق کاهش این نوع عاملها بررسی مقدار کل واریانس تبیین شدهی مجموعهی تمام متغیرها به وسیلهی شماری از عاملهاست.یعنی ستون درصد تجمعی این اطلاعات را به ما میدهد.با افزایش تعداد عاملها،بر مقدار واریانس تبیین شده،افزوده میشود. اما با افزایش هر عامل جدید مقادیر کوچکتری بر واریانس تبیین شده افزوده میشود.در اینجا باید نقطهای را که بعد از آن افزایش عاملها منجر به افزایش زیادی در مقدار کل واریانس تبیین شده نمیشود،تعیین کرد و فقط عاملهای بالای این نقطه را انتخاب کرد.پیداست میتوان با افزایش عاملها مقدار کل واریانس تبیین شده را افزایش داد؛اما از آنجا که غالباً این امر مطلوب نیست سعی میکنیم با حذف متغیرهای ناجوری که واریانس آنها را،عاملهای اصلی تبیین نمیکنند،مقدار کل واریانس تبیین شده را به حد اکثر برسانیم.برای تشخیص چنین متغیرهای ناجوری از آماره ای به نام اشتراک (communality) که برای هر متغیر محاسبه میشود،استفاده کنیم.(همان:۲۵۸).برای احتساب اشتراک هر متغیر-که همان نسبت واریانس تبیین شدهی آن متغیر توسط ترکیبی از عاملهای منتخب است-از همبستگی متغیر با هر یک از چند عامل اصلی استفاده میکنیم.جهت این امر ضریب همبستگی متغیر را که با هر عامل اصلی در ماتریس عامل آمده به توان دو میرسانیم و باهم جمع میکنیم تا مقدار اشتراک آن متغیر به دست آید.دامنهی اشتراک از ۰ تا ۱ است. هرچه مقدار اشتراک بالاتر باشد،مجموعهی عاملهای منتخب، به نحو بهتری واریانس آن متغیر را تبیین میکنند.اگر مقدار اشتراک پایین باشد، بدان معناست که واریانس آن متغیر توسط عاملهای منتخب تبیین نشده است. معمولاً بهتر است متغیرهایی را که مقدار اشتراک آنها کم است، حذف کرد تا بر مقدار کل واریانس تبیین شده توسط چند عامل افزود. در واقع باید موازنهی مطلوبی بین حد اکثر واریانس تبیین شده و حداقل عاملهای مقتضی برقرار کرد[۷۳].
۳-۸ پایایی و روایی
پایایی (reliability) با این امر سر و کار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست میدهد . به عبارت دیگر ، «همبستگی میان یک مجموعه از نمرات و مجموعه دیگری از نمرات در یک آزمون معادل که به صورت مستقل بر یک گروه آزمودنی به دست آمده است» چقدر است. به بیان دیگر اگر ابزار اندازهگیری را در یک فاصله زمانی کوتاه چندین بار به یک گروه واحدی از افراد بدهیم نتایج حاصل نزدیک به هم باشد.در این پژوهش برای بررسی میزان ضریب آلفای کرون باخ از نرم افزار spss بهره گرفته شد.
در مورد روایی نیز باید اذعان کرد مقصود این است که آیا ابزار اندازهگیری مورد نظر میتواند ویژگی و خصوصیتی که ابزار برای آن طراحی شده است را اندازهگیری کند یا خیر؟ به عبارت دیگر مفهوم روایی(validity) به این سؤال پاسخ میدهد که ابزار اندازهگیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را میسنجد. برای رسیدن به این هدف از نظرات کارشناسان و خبرگان امر در طرح پرسش نامه بهره گرفته شد تا میزان روایی در سطح مطلوبی قرار داشته باشد.[۷۴]
فصل چهارم
یافته های تحقیق
۴-۱ مقدمه
در فصول قبل به بیان ادبیات نظری و ادبیات تجربی پژوهش اختصاص داشت. بررسی ادبیات و نمای کلی[۷۵] (طرح کلی) مربوط به چارچوب نظری پیشنهاد شده برای مطالعه، به تصمیم گیری در مورد انتخاب روش و ساختار طرح پژوهش مناسب کمک می کند. بر مبنای نظریه نمایندگی، هدف اصلی پژوهش حاضر نقش یکپارچگی اطلاعات و برنامه ریزی منابع سازمانی در پیاده سازی هوش تجاری میباشد. در این راستا، ابتدا به تشریح ادبیات نظری پژوهش در خصوص متغیر های مورد بررسی همچون یکپارچگی اطلاعات، هوش تجاری و … پرداخته شد.
این فصل جزئیات روش پژوهش بکار گرفته شده را بر مبنای اهداف و مقصود پژوهش، تشریح می کند. در این راستا، ابتدا فلسفه یا دیدگاه روششناختی پژوهش بیان شده، سپس، طرح یا روش پژوهش بیان و در ادامه فرضیه های پژوهش توسعه یافته و متغیرهای پژوهش و نحوه اندازه گیری آنها ارائه شده است. با بهره گرفتن از روش AHP فازی و تحلیل عاملی به بررسی فرضیات مورد بررسی خواهیم پرداخت.
۴-۲ تحلیل فازی
تعریف ماتریسهای مقایسات زوجی، ماتریس مقایسات زوجی با ۹ گزینه (ترجیحات فازی) توسط ساعتی تعریف گردید . ماتریس مقایسه به شکل زیر میباشد:
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 07:14:00 ق.ظ ]
|