عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_________________
¨ کنشهای اساطیری
-توانایی درک زبان حیوانات
سخن گفتن حیوانات با هم و توانایی درک سخنان آنان از کنشهای اسطورهای است(رجوع شود به قصهی ۷). در این قصه قهرمان به خاطر ارتباطی که با پادشاه مارها دارد، توانایی درک سخنان حیوانات را پیدا میکند.
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
-مار
یکی از موجودات اساطیری که جنبهی تقدس دارد (رجوع شود به قصهی ۷۳). در این قصه قهرمان به کمک پادشاه مارها، قدرت درک سخنان حیوانات را می‌یابد.
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه، قصهای پندآموز و اخلاقی در توصیه به عدم تجاوز به مال دیگران، حتی اگر مرده باشند، است. قهرمان قصه یک شکارچی است که در پی انگیزهی نیک خود و با آب دهان شاه مارها، توانایی درک سخنان حیوانات را پیدا میکند و از این راه به دامادی شاه میرسد.
شخصیت دیگر قصه، انوشیروان است که قصد دستیافتن به خزانهی کیکاووس را دارد؛ اما در پایان قصه با وجود پیدا کردن آن گنج چون متوجه میشود که صاحب گنج راضی به بردن اموالش نیست، همهی طلاها را همانجا میگذارد.
¨ آداب و رسوم
_________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
____________
عناصر روانشناسی
_____________
باورهای عامیانه و خرافی
_____________
سایر عناصر
از نکات اخلاقی که در قصه دیده می‌شود، عدم دست‌درازی به اموال مردم است.
۳-۷۸-این بز است یا خر
* خلاصهی قصه
مردی یک بز و الاغ داشت. تصمیم گرفت که برای گذران زندگی یکی از خرهایش را بفروشد. چهار لوطی در بازار به او کلکزده و خر را به قیمت یک بز از او خریدند. مرد وقتی به خانه رسید، متوجه شد که فریب خورده است. این بار بز را به بازار برد و چهار لوطی با کلک بز را به قیمت یک بزغاله از او خریدند. مرد پس از آمدن به خانه متوجه شد که فریب خورده است. پس او هم تصمیم گرفت که انتقام خود را از لوطیها بگیرد. به دم خر دومی یک سکهی طلا بست و به بازار برد. مرد به چهار لوطی گفت که خر به جای پشگل سکهی طلا میریزد. چهار لوطی خر را به قیمت گزاف خریدند. پس از آن که متوجه شدند، مرد به آنها کلک زده، تصمیم گرفتند از او انتقام بگیرند. از آن طرف مرد به خانه آمد و قبری کنار خانهاش کند. منقلی آتش و چند سیخ درون قبر برد و به زنش گفت: «اگر چهار لوطی آمدند، قبر را نشانشان بده و بگو من مرده ام». وقتی چهار لوطی نزدیک قبر آمدند. مرد با سیخ بر ران هر کدام داغی نهاد. فردای آن روز مرد با لباس مبدل به بازار رفت و به چهار لوطی گفت که من ارباب شما هستم و روی ران شما داغ گذاشتهام. لوطیها ناچار پول بز و خر را به طور کامل به مرد دادند. مرد هم خوشحال و خندان به خانه برگشت.
پایان نامه - مقاله - پروژه
 عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
______________
¨ کنشهای اساطیری
______________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
___________________
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
در این قصه، قصهی پیروزی سادگی بر مکر و حیلهگری است. شخصیت اصلی قصه، مردی ساده و زحمتکش است که علیرغم اینکه دو بار فریب میخورد؛ اما در نهایت با زیرکی پیروز می‌شود و انتقام خود را میگیرد. چهار لوطی که از آنان نام میبرد، قشری ازجامعه که بیکاره و دغلبازند و همیشه در پی آزار مردمان ساده هستند.
¨ آداب و رسوم
______________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
_______________
عناصر روانشناسی
_______________
باورهای عامیانه و خرافی
______________
سایر عناصر
____________
۳-۷۹- اینرو میگند بخیل
* خلاصهی قصه
در زمان قدیم، یک نفر پیش پیغمبر رفت و گفت:« خرجم از کارم بیشتر است». پیغمبر گاوی به او داد تا با آن کار کند. یک نفر بخیل آن‌جا بود، از این رفتار پیامبر عصبانی شد و گفت: «تو رسول خدایی، من نمیگذارم به این گاو بدهی». پیامبر هر چه گفت که این بیچاره است و هیچچیز ندارد؛ اما به خرج آدم بخیل نرفت که نرفت.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_______________
¨کنشهای اساطیری
_______________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
__________________
عناصر اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...