کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



آنهایی که باید تحقق پیدا کنند و برای شکست نخوردن شما در مذاکره ضروری و قطعی هستند .
پایان نامه - مقاله
اهداف در فرایند مذاکره
اهداف در فرایند مذاکره را تصمیم گیرینده تعیین می کند ، خواه مذاکره کننده باشد یا نباشد . تصمیم گیرنده میتواند صاحب واحد اقتصادی ، مدیر سازمان ، یک مشتری یا خود مذاکره کنند به نماندگی خودش باشد اگر مذاکره کننده غیر از تصمیم گیرنده باشد ، اهداف به تعیین حدود اختیارات مذاکره کننده کمک می کند . به علاوه ، اهداف مذاکره بر انتخاب استراتژی وتاکتیک ها اثر می گذارد .
اهدا ف مذاکره باید به صورت نکات عینی و ملموس در آورده شوند چنان که بتوانند
با شرح و تفصیلاتشان در مذاکره ، پیشنهاد یا پذیرفته شوند .
در مواد و بندهایی از توافق جای داده شوند
قانونا ضمانت اجرایی داشته باشند ( شونفیلد ، ترجمه مستاجران ، ۱۳۸۴ ، ۲۴)
شرمرهورن و همکاران ( ترجمه ایران نژاد پاریزی و همکاران ، ۱۳۷۸، ۳۰۷) برای تمام مذاکراتی که برای هر کاری صورت می گیرد دو هدف را مطرح کردند : ” هدفهای ماهوی که با نتایج مناسب با ( محتوای ) مسائل مورد بحث سر و کار دارند مانند مقدار افزایش دستمزد در توافق مربوط به قرار داد بین کارکنان و کار فرمایان و هدفهای رابطه ای که نتایج آن مربوط است به اینکه تا چه حد افراد هنگامی که این فرایند خاتمه یافت ، می توانند به خوبی با یکدیگر کار کنند ” همچنین آنها اعتقاد دارند که بسیاری از مذاکرات زمانی که طرفین مجذوب علایق شخصی خود و نتایج برد و باخت می شوند ،منجر به قربانی کردن روابط می شوند در حالیکه ،مذاکره موثر ، زمانی رخ میدهد که مسائل مادی حل و فصل می شوند و روابط کاری محفوظ می ماند و یا حتی بهتر میشود . شونفیلد اهداف مذاکره را در شش طبقه تقسیم بندی کردند که عبارتند از :
اهداف تهاجمی ، که خواستار تخریب و صدمه زدن به حریف یا طرف مقابلند . در این اهداف ، تمرکز مهاجم به تحصیل نتایجی برای خود نیست ، بلکه هدف ، اثر گذاری منفی و مخرب بر طرف مقابل است . اهداف تهاجمی ممکن است به خود مهاجم نیز دست کم در کوتاه مدت خسارت اقتصادی وارد کند . در این موارد ، خسارت وارده به طرف مقابل است که دستاورد مطلوب است . محرک و انگیزه در این موارد ممکن است انتقام از کارهای گذشته ( از جمله مذاکرات قبلی ) یا تصور تصمیم گیرنده از منافع بلند مدتش باشد .
اهداف رقابتی مذاکره ، آن اهدافی هستند که یک طرف جویای منافعی بیش از طرف مقابل باشد . در حقیقت ، مذاکره کننده انتظار دارد تا حد امکان بیشترین منافع نسبی را که ممکن است ، به دست آورد . بنابراین ، بین اهداف رقابتی دو طرف همبستگی معکوس وجود دارد . بدین ترتیب ، هر دو طرف می کوشند دستاورد خود را هر چه بیشتر کنند .
اهداف همیارانه که نیل به آن ، از طریق توافقی است که متضمن منافع همگی مذاکره کنندگان و صاحب کاران آنها باشد َ،عامل اصلی برای هدف همیارانه ، توانایی دستیابی به هدف بدون تحمیل هزینه و زیان ، به طرف مقابل است . بدین سان ، هر دو طرف منتفع خواهند شد . رسیدن یکی از دو طرف به اهدافش در گرو تامین اهداف طرف مقابل است . در هدف همیارانه ،هر دو طرف باید متفق باشند تا آن هدف عملی شود .
اهداف خود محورانه ، اهدافی هستند که فقط مبتنی بر خواسته های یک طرف باشند . نه آنکه ذاتا به ضرر و یا به نفع طرف مقابل باشند . در این اهداف ، نتایجی که برای طرف دیگر به بار می آید ، بی اهیمت هستند و از نتایج فرعی نیل به اهداف شخصی ،
محسوب می شوند و همیاری طرف مقابل را ، فقط تا آنجا می خواهند که توافق حاصل شود و پس از آن جویای همیاری نیستند ، مثل خرید یک ملاک خاص یا کسب تسهیلات مالی .
اهداف دفاعی ، اهدافی هستند که طرف بکوشد از عواقب خاص دور و بر کنار ماند . همین جنبه احتراز و اجتناب است که اهداف دفاعی را از اهداف خود محورانه متمایز می کند . مثلا جلو گیری کردن از اعتصاب ، یک نوع از اهداف دفاعی می باشد و یا از دست ندادن خریداران یا فروشندگان خوب .
اهداف ترکیبی ، در بعضی مذاکرات فقط یک هدف دنبال می شود ولی در بیشتر موارد هر یک از دو طرف ، بیش از یک هدف را در مذاکرات دنبال میکنند . ساده
اندیشی است که پنداشته شود در مذاکرات زندگی واقعی ،تنها یک نوع هدف دنبال می شود . تقریبا در همه موارد چندین هدف در میان است . در صورت وجود تضاد بین اهداف شخص ، باید هر یک از اهداف سنجیده شود و اولویت هر کدام تعیین شود . با تعیین اولویت اهداف ، غالبا می توان از تضادها جلو گیری کرد .
انتخاب استراتژی
پس از مشخص کردن هدفهای خود و تجزیه و تحلیل هدفهای احتمالی طرف مقابل نوبت به تدوین استراتژی می رسد .
” استراتژی ” مفهوم کلی و جامعی است که مذاکره کننده به منظور هدایت مذاکره انتخاب می کند . استراتژی ی را نباید با تاکتیک اشتباه گرفت . استراتژی ، رویکردی کلی است که در طول مذاکره به کار گرفته میشود . حال آنکه ” تاکتیک ” عبارت است از به کار گرفتن عملی خاص ، در زمان معین ، برای تامین منظور و هدفی محدود ( هیندل ، ترجمه الهی ، ۱۳۸۳ )
تعیین بهترین استراتژی برای هر موقعیت خاص مذاکره ، تابع عوامل متعددی است مثل : ماهیت اهداف ، رویکرد طرف مقابل به مذاکره ، خصوصیات شخصی و جهت گیری روان شناختی طرف مقابل مذاکره ( شونفیلد ، ترجمه مستاجران و راجی ، ۱۳۸ )
طراحی استراتژی مذاکره از اهمیت بسزایی برخوردار است و لازم است مذاکره کننده قبل از شرکت در جلسات مذاکره ، آن را مورد توجه قرار دهد . در غیر این صورت ، حضور وی در مذاکره حضوری انفعالی و متاثر از اقدامات و برنامه های طرف مقابل خواهد بود و قطعا در این چنین وضعیتی یک مذاکره کننده قادر نخواهد بود به قدر مطلوب از منافع خود دفاع کند ( پاکدامن ، ۱۳۷۸، ۳ )
شونفیلد انواع استراتژی را اینگونه بیان میکند .
استراتژی ۱ : ندادن امتیاز
این استراتژی یک استراتژی خشن و مخاطره آمیز است ، زیرا همگان معمولا انتظار دارند امتیازی داده شود . با این نوع استراتژی ، مذاکره به صورت جریانی یک جانبه در خواهد آمد . با اعلام چنین موضعی ، تنها توافق ممکن ، همان است که طرف زبردست و دارنده ابتکار عمل تعریف کند . و مذاکره از سوی طرف مقابل ، بی معنا خواهد بود . این استراتژی در اغاز مذاکره به کار گرفته می شود .
استراتژی ۲ : ندادن امتیاز بیشتر
این استراتژی پس از اعطای چند امتیاز به اجرا در می آید . اگر دو طرف مذاکره به حصول توافق کلی نزدیک شده یا مشکلی را حل کرده باشند ، یک طرف ممکن است بتواند بر اساس
شرایطی که خود تعیین می کند و با بهره گرفتن از استراتژی ندادن امتیاز بیشتر ، موفق به کسب توافق شود آنگاه طرف مقابل وادار می شود اخرین امتیاز را بدهد .
استراتژی ۳ : امتیاز بین بست شکن
بن بست ، حالتی است که نیروی دو طرف برابر است و مصالحه را نمی پذیرند . این استراتژی ، جوی پر تنش و دشوار به وجود می او رد و برای مقابله با آن ، طرف مقابل ممکن است مذاکره را ترک و یا به دلایل متعدد متوقف کند .
استراتژی۴ : دادن امتیازات کوچک و منظم برای تحقق انتظارات بزرگ واقع بینانه
این استراتژی نیازمند رویکری طراحانه و برنامه ریزی شده است که هم اهداف عینی مذاکره و هم مصالحه و سازش های کوچک را در نظر می گیرد . این استراتژی ، همیشه بهترین نیست بلکه معمولا مفید ترین استراتژی است .
استراتژی ۵ : پیشگامی در دادن امتیاز
کسی که این استراتژی را بکار می برد نخستین امتیاز را میدهد . پیشگامی در دادن امتیاز تنش را می کاهد ، حسن نیت می آفریند و جو سازش را حاکم می کند این استراتژی یک
استراتژی کام بخش است به شرطی که از حد نگذرد ، می توان حرکت آفرین باشد و بهانه ای شود که بعدا بتوان بی آنکه ضعیف جلوه کرد ، امتیاز متقابل را مطالبه کرد .
استراتژی ۶ : استراتژی مشکل گشایی
استراتژی مشکل گشایی عبارتست از ابداع یک توافق آیین نامه ای و نظام نامه ای ، به منظور رفع یک مشکل شناخته شده و مشترک . دومین استراتژی مفدید که بیشترین استفاده و کاربرد عملی را دارد ، همین استراتژی میباشد .
استراتژی ۷ : اهدافی بجز حصول توافق
معمولا مذاکره کنندگان می کوشند تا به توافقی قابل قبول برسند . مشکلی را حل کنند و یا مشارکتی را به وجود آورند . ولی گاهی اوقات مذاکره کنند گان ، هدفهایی غیر از رسیدن به توافق را دنبال می کنند . اینان معتقدند که رسیدن به توافقات لزوما مقصود غایی همه هدفها و استراژیهای مذاکره نیست . از این استراتژیی می توان برای نیل به هر هدفی استفاده کرد .
استراتژی ۸ : حرکت به سمت کفایت مذاکرات و عقد توافق این استراتژی ، اقدامی است برای نهایی کردن موضوعی خاص یا کل مذاکره و دستیابی به توافق محکم ، تا آنچه به دست آمده است به مخاطره نیافتد و از دست نرود .
استراتژی ۹ : ترکیب کردن استراتژی ها
به کار بردن استراتژی های متفاوت در مراحل مختلف مذاکره و یا برای موضوعات متمایز ، معمولا موثر ترین شیوه مذاکره است .
کسب آمادگی
مواردی که جهت کسب آمادگی برای انجام مذاکرات لازم هستند عبارتند از :

انجام بررسی های جامع و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز
پیش بینی کردن یک بحث منطقی
شرکت کردن در جلسات مذاکرات دیگران به عنوان یک مشاهده گر
بررسی نقاط قوت و ضعف طرف مقابل مذاکره و تحقیق در مورد سوابق افراد شرکت کننده در مذاکره و تحقیق در مورد شیوه مذاکره آنها
شناسایی اهداف طرف مقابل در مذاکره و تهیه فهرستی در مورد سوابق افراد شرکت کننده در مداره و تحقیق در مورد شیوه مذاکره آنها
شناسایی اهداف طرف مقابل در مذاکره و تهیه فهرستی فرضی از این اهداف و اولیت بندی آنها به صورت اهداف هم ، اهداف متوسط و اهداف کم اهمیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[یکشنبه 1400-08-02] [ 10:05:00 ق.ظ ]




۷-۲-۶ موضوع خارج از تراز نامه در حسابداری برای کالاهای امانی
پایان نامه - مقاله - پروژه
با ارزیابی این عوامل می توان نتیجه گیری کرد که در صورت تعلق داشتن منافع اصلی و مخاطرات کالا به مشتری دارائی می بایست در ترازنامه مشتری منعکس شود با تاکید بر این نکته که میزان اهمیت مرتبط با شرایط مختلف به شرایط هر قرارداد بستگی دارد. عملاً هدف این است که مزایا و مخاطرات مالکیت میان دو طرف به گونه منصفانه تری تقسیم گردد. اغلب معاملات دیگر شامل معاملاتی میان یک موسسه تجاری و یک سرمایه گذار است در حالیکه انگیزه های آنها کاملاً متفاوت است. در مورد کالاهای امانی سازنده و مشتری هدف مشترکی از فروش ماشین ها به خریدار نهایی دارند و طبقه بندی این گونه معاملات را قدری مشکل کرده است. بطور کلی سازنده نمی تواند کالا را فروخته شده تلقی کند مگر اینکه تمامی مزایا و مخاطرات مالکیت را انتقال داده باشد که البته احتمال تحقق یافتن آن در بسیاری موارد وجود ندارد، بنابراین این امکان وجود دارد که با توجه به مشخص نبودن انتقال مزایا و مخاطرات، کالا در ترازنامه هر دو طرف نشان داده شود.
در جایی که چنین نتیجه گیری می شود که مشتری در اصل کالا را تحت مالکیت خود دارد در ترازنامه آن علاوه بر دارائی مورد نظر در طرف دیگر تعهدی مشابه به سازنده (بعد از تهاتر با ودیعه پرداختی) نشان داده خواهد شد. یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی می‌بایست ماهیت معامله را نشان دهد مانند مبلغ کالاهای امانی قید شده در ترازنامه و شرایط اصلی که بر مبنای آن معامله شکل گرفته است شامل شرایط پرداخت هر ودیعه.
در جایی که بدهی با گذشت زمان افزایش پیدا می کند (در نتیجه تقاضای بهره توسط سازنده) این چنین هزینه بهره ای می بایست در صورت حساب سود و زیان فروشنده نشان داده شود.
در مواقعی که چنین نتیجه گیری می شود که کالا تحت مالکیت سازنده باقی می ماند تنها موردی که فروشنده ملزم به افشای آن است ودیعه پرداختی به سازنده است. این مورد تحت سر فصل حسابهای دریافتنی در ترازنامه نشان داده خواهد شد و هم چنین در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی می‌بایست ماهیت معامله و شرایط اصلی که معامله بر مبنای آن شکل گرفته است را نشان دهد.
گفتار سیزدهم:
۲-۷ نقل و انتقالات دارائیهای مالی با مشارکتهای مداوم[۸۶]
۱-۲-۷ ارزیابی معاملات
اغلب شرکتها در بعضی مواقع دارائیهای مالی را به عنوان مثال حسابهای دریافتنی، سفته‌ها، اوراق قرضه رهنی و سایر اسناد بهادار را به طرفین دیگر انتقال می دهند. بحث این مقوله مربوط به شناخت و یا عدم شناخت واگذاری این اسناد به عنوان فروش است بدین معنی که چه وقت برای شرکت مناسب است تا داراییهای مالی را فروخته شده تلقی کند و آنها را از ترازنامه حذف کند. چنانچه این واگذاری به عنوان فروش تلقی شود (حسابداری فروش در مورد آن اعمال شود) شرکت دریافت وجوه را ثبت می کند، داراییها را از ترازنامه خود حذف می کند و هرگونه سود و زیان را در صورتحساب سود و زیان دوره گزارش می کند. چنانچه واگذاری داراییهای مالی برای حسابداری فروش واجد شرایط لازم نباشد در عوض به عنوان یک استقراض با آن برخورد می شود، در این موارد شرکتی که داراییها را واگذار می کند، دریافت وجوه را ثبت می کند اما داراییها را از ترازنامه خود حذف نمی کند و هیچ سود و زیانی را در صورتحساب سود و زیان خود را گزارش نمی‌کند، علاوه بر این شرکت بدهی را در قبال مبلغ وجوه دریافت شده در دفاتر خود ثبت می‌کند، در یک مثال ساده شرکتی را در نظر بگیرید که یک میلیون ریال از حسابهای دریافتنی خود (شامل اسناد و اوراق بهادار) را به یک شرکت تامین مالی می فروشد. شرکت وجوه را دریافت می کند و پرداختهای آتی مشتریان به شرکت تامین مالی فرستاده می شود. در این مورد شرکت تامین مالی تمامی مخاطرات وصول نشدن بخشی از حسابهای دریافتنی را تقبل کرده است و شرکت در صورت قصور مشتریان خود در نپرداختن بدهی خود تعهدی به شرکت تامین مالی ندارد. در این مورد از آنجایی که شرکت کلیه حقوق را واگذار کرده است و هیچ نوع تعهدی مرتبط با مالکیت حسابهای دریافتنی را حفظ نمی کند، واگذاری فوق به عنوان فروش تلقی می شود.
در شیوه دیگر شرکت ممکن است در واگذاری این گونه داراییها مشارکت کند. به عنوان مثال یک شرکت ممکن است حسابهای دریافتنی (شامل اسناد و اوراق بهادار) مشتری را برای نقد کردن به یک شرکت تامین مالی واگذار کند اما تعهدی را در زمینه بازپرداخت در صورت قصور مشتری خود برعهده می گیرد. واگذاری یک میلیون ریال از حسابهای دریافتنی مثال بالا را در نظر بگیرید به استثنای اینکه شرکت تا سقف ده هزار ریال از مبالغ واگذار شده را تضمین می کند. یک چنین واگذاری معمولا همچنان به عنوان فروش تلقی می‌شود چرا که تعهدی که شرکت در معرض آن قرار گرفته است نسبتاً کوچک است و موجب ادامه کنترل دارائیهای واگذار شده توسط شرکت نمی شود.
همچنان که مشارکت بیشتر و مداوم تری اتفاق می افتد معامله شباهت کمتری به فروش پیدا می کند، در واقع در برخی موارد واگذاری داراییهای مالی با مشارکتهای گسترده از نظر اقتصادی از یک استقراض تامین شده توسط داراییهای مالی فروخته شده غیر قابل تشخیص است. یک واگذاری مشابه یک میلیون ریالی از حسابهای دریافتنی را در نظر بگیرید که شرکت ۱۰۰% از مبالغ واگذار شده را تضمین می کند به گونه ای که شرکت باید به شرکت تامین مالی برای تمامی قصورهای مشتری در صورت نپرداختن بدهی خود، خسارت بپردازد. این معامله بطور واضح شباهتهای اقتصادی زیادی با استقراض تامین شده از داراییها (وثیقه قرار دادن دارایی ها) را دارد چرا که شرکت امروز وجوه را دریافت کرده است و متعهد شده است تا در آینده وجوه را بدون توجه به اینکه آیا مشتریان بدهی خود را پرداخت می کنند یا خیر به شرکت تامین مالی بازپرداخت کند.
۲-۲-۷ موارد افشاء طبق SFAS شماره ۱۴۰
استانداردهای حسابداری مالی (SFAS) شماره ۱۴۰ حسابداری برای نقل و انتقالات و خدمات دارائیهای مالی و حذف تعهدات، دستورالعملی را فراهم کرده است تا بوسیله آن بتوان تشخیص داد که چه وقت می بایست با وجود مشارکت مداوم، واگذاری داراییهای مالی، به عنوان فروش تلقی گردد. SFAS شماره ۱۴۰ بر مفهوم کنترل داراییهای مالی واگذار شده تمرکز می کند چنانچه تصور شود که باید از کنترل صرف نظر شود، آنگاه معامله به عنوان فروش تلقی می شود.
SFAS شماره ۱۴۰ در مورد کنترل بر دارایی ها شیوه اجزای مالی[۸۷] را پیشنهاد می کند بدین گونه که که شرکت هر سهمی از دارایی اصلی را به عنوان یک دارایی ثبت می کند و پس از واگذاری به کنترل ادامه می دهد و سهمی را که دیگر کنترلی بر آن ندارد را از ترازنامه خود حذف می کند.
بنابراین چنانچه کنترل تنها بر سهمی از داراییها متوقف شده باشد یک شرکت تنها سهمی را مورد محاسبه قرار می دهد که فروخته شده است. شرکت به ارائه کردن سهمی از داراییهای فروخته نشده در صورتهای مالی خود ادامه می دهد و داراییها و بدهیهای مرتبط با مشارکت خود را با سهمی از داراییهای فروخته شده را مورد شناسایی قرار می دهد.
در مثال بالا جایی که شرکت تا سقف ده هزار ریال از مبالغ واگذار شده را تضمین می کند با فرض اینکه حسابداری فروش مناسب است آنگاه شرکت وجوه دریافت شده را ثبت می کند، حسابهای دریافتنی را از ترازنامه خود حذف می کند و تعهد مرتبط با ده هزار ریال ضمانت را مورد شناسایی قرار می دهد. چنانچه علاوه بر ضمانت شرکت یک بهره انباشته شده (بهره حاصل از داشتن حسابهای دریافتنی) در ۲۰% از حسابهای دریافتنی را حفظ کند. آنگاه شرکت دریافت وجوه را مورد شناسایی قرار می دهد و تنها ۸۰% از حسابهای دریافتنی را از ترازنامه خود حذف می کند هم چنین تعهد مرتبط با ده هزار ریال ضمانت را مورد شناسایی قرار می دهد.
این نکته قابل توجه است که تحت این شیوه واگذاری، کنترل معیار کلیدی است (بر خلاف بعضی معیارها مانند مخاطرات و مزایا) اگر چه در هر جزء معامله بکار برده شود، در این زمینه بطور کلی چنین تلقی می شود که واگذاری کنترل به منظور اهداف حسابداری صورت می گیرد اگر:
داراییها از شرکت نقل و انتقال دهنده دارایی منفک شده باشد (احتمالاً دور از دسترس شرکت یا بستانکاران باشد حتی در ورشکستگی)
خریدار در فروش داراییها یا استفاده از آنها به عنوان وثیقه برای وام با محدودیتی مواجه نیست.
شرکت واگذار کننده داراییها، کنترل موثر بر دارایی را از طریق محفوظ نگه داشتن حق یا تعهد برای باز خرید یا از گرو درآوردن داراییها ندارد.
واگذاری داراییهای مالی نسبت به مواردی که در بالا به آن اشاره شد اغلب اشکال پیچیده تری بخود می گیرد به عنوان مثال داراییهای مالی اغلب به یک شرکت با اهداف خاص (SPEs) واگذار می شود که اسناد بهادار و یا اوراق بهادار تجاری را برای تهیه و خرید داراییهای مالی مورد استفاده قرار می دهد.
چنانچه شرکتها با اهداف خاص خود اقدام به صدور اسناد بهادار کنند، این معاملات معمولاً شکل اوراق بهادار قابل تبدیل به دارایی را بخود می گیرد.
دلائل مختلفی برای درگیر شدن شرکتها در این گونه معاملات پیچیده وجود دارد از قبیل افزایش نقدینگی، مخاطرات مدیریت و یا بدست آوردن وجه مورد نیاز با هزینه کمتر.
هنگامی که یک شرکت با اهداف خاص درگیر معامله با شرکتی اصلی می شود علاوه بر مشخص کردن اینکه آیا حسابداری فروش مناسب است یا خیر نیاز به مشخص کردن این مساله احساس می شود که آیا واگذار کننده ملزم به تلفیق با شرکت با اهداف خاص است یا خیر. چنانچه یک واگذار کننده داراییهای مالی در یک معامله با شرکت اصلی (واگذار کننده) تلفیق شود کلیه تعهدات و بدهیها در ترازنامه و صورتهای مالی تلفیقی منعکس خواهد شد. به منظور تسهیل حسابداری فروش در معاملات اوراق بهادار قابل تبدیل به دارایی دستورالعمل حسابداری شامل یک استثنا در ملزومات تلفیق برای شرکت با اهداف خاص است که معمولاً در معاملات اوراق بهادار قابل تبدیل به دارائی مورد استفاده قرار می گیرد. در بسیاری موارد در یک معامله اوراق بهادار قابل تبدیل به دارائی شرکت با اهداف خاص را می توان به عنوان یک خلبان اتوماتیک توصیف کرد بدین معنی که صرفاً جریان وجوه نقد در داراییهای مالی را جمع آوری می کند و آنرا به سرمایه گذاران پرداخت می کند اما کار دیگری انجام نمی دهد و ماهیتاً عملیات آن شرکت را کنترل نمی کند و یا نیازی به کنترل آن احساس نمی شود. در چنین مواردی از آنجایی که تمامی تصمیمات از طریق مدارک قانونی که شرکت با اهداف خاص را بوجود آورده است، از پیش برنامه ریزی شده است، چنین استدلال می شود که نیاز به طرفی که کنترل شرکت را برعهده داشته باشد احساس نمی شود بنابراین هیچ مطابقت یا تلفیقی صورت نمی گیرد.
هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) این نوع از شرکتها با اهداف خاص را QSPE[88] معرفی می کند تا بدینوسیله از سایر شرکتها با اهداف خاص تمیز داده شوند.
استاندارد حسابداری مالی شماره ۱۴۰ افشاء موارد زیر را ضروری می داند:

جمع مبالغ وصول نشده از داراییهای تضمین گذارده شده، سهمی که مورد شناخت قرار نگرفته است و سهمی که در ترازنامه مورد شناسایی قرار گرفته است (به عنوان مثال بهره های انباشته)
مبالغ معوقه و خالص زیانها (نپرداختن بدهی توسط مشتری) در ارتباط با داراییهای تضمین گذارده شده به علاوه سایر داراییهایی که شرکت آنها را اداره می کند.
علاوه بر این استاندارد حسابداری مالی شماره ۱۴۰ افشاءهای مالی زیر را برای هر نوع دارائی تضمین گذارده شده (مانند حسابهای دریافتنی اعتباری، وامهای رهنی، یا وامهای اتومبیل) ضروری می داند:
ویژگیهای اوراق بهادار قابل تبدیل به دارائی به معنی توصیف مشارکت مداوم در داراییهای تضمین گذارده شده و مبلغ سود و زیان حاصل از فروش.
جریان وجوه نقد بین شرکت و شرکت با اهداف خاص.
سیاستهای حسابداری شرکت برای اندازه گیری اولیه بهره های انباشته
فرضیه های کلیدی در اندازه گیری ارزش متعارف بهره های انباشته.
۳-۲-۷ موضوع خارج از ترازنامه در حسابداری برای نقل و انتقالات داراییهای مالی
در خلال دستورالعمل مرتبط با واگذاریهای داراییهای مالی هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) به این نکته اشاره می کند که واگذاری داراییهای مالی که در آن فروشنده از مشارکت مداوم برخوردار است. (چه با داراییهای واگذار شده یا با خریدار) از نظر تعداد، تنوع و پیچیدگی بطور قابل توجه‌ای رشد کرده است. با توجه به این مساله هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) بطرف شیوه ای حرکت کرد که جوابگوی توسعه و گسترش این گونه معاملات در بازارهای مالی باشد.
رویکرد «اجزای مالی[۸۹]» به منظور مطابقت با شیوه ای طراحی شده است که شرکت کنندگان در بازارهای مالی با آن شیوه با داراییهای مالی برخورد می کند. با شناخت این نکته که بازارهای مالی می‌تواند بطور قراردادی مجزا شود و گردشهای وجوه مرتبط با داراییهای مالی را از شیوه های بسیاری مجدداً سازماندهی و طبقه بندی کند. هم چنین رویکرد «اجزای مالی» به منظور منعکس کردن عواقب اقتصادی اجرای قراردادها در رابطه با داراییهای مالی و تعهدات و مطابقت دادن با چارچوب مفهومی هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) طراحی شده است.
با این وجود رویکرد اجزای مالی بطور کلی یک شیوه سازگار با عدم شناخت است و هم چنین این رویکرد نسبت به شیوه یا همه چیز یا هیچ چیز که به هر ابزار مالی به عنوان یک کلیت می نگرد از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار است.
ساختارهای مالی بطور بالقوه دارای محدودیتی نیستند و سریعاً در حال رشد و توسعه می‌باشند. لذا این حیطه از نظر پایه حسابداری نیازمند تحقیق و توسعه می باشد و می‌بایست بدنبال مفاهیم نظری محکم تری برای اینگونه معاملات بود که بتوان استانداردهایی فراهم کرد که مفاهیم نظری این گونه معاملات را در بطن خود داشته باشد.
گفتار چهاردهم:
۲-۸ تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی
به دلیل اینکه در این پژوهش از ابزار نسبتهای مالی برای آزمون فرضیه ها استفاده شده، لذا توضیحاتی در مورد دلائل استفاده از نسبتهای مالی و تفسیر این نسبتها ارائه می‌گردد.
۱-۲-۸ روش های تجزیه و تحلیل :
در تجزیه و تحلیل مالی از چهار روش استفاده می شود :
تجزیه و تحلیل درونی[۹۰]
تجزیه و تحلیل مقایسه ای [۹۱]
تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش [۹۲]
خطر سنجی [۹۳]
الف-در تجزیه و تحلیل درونی مقدار و اهمیت نسبی هر یک از اقلام یک صورت مالی در مقایسه با سایر اقلام همان صورت تعیین می گردد.این نوع تجزیه و تحلیل ،اولین قدم در بررسی صورتهای مالی محسوب می شود.
ب- در تجزیه و تحلیل مقایسه ای صورتهای مالی دو یا چند دوره متوالی سنجیده می‌شود ،به عبارت دیگر رقم مربوط به یک سال را با رقم مشابه در سال دیگر مقایسه و ضمن تعیین افزایش و کاهش به پی جوئی علت یا علل می پردازیم .این تجزیه و تحلیل روند فعالیت را نشان می دهد و بطور کلی حکایت از آن دارد که واحد تجاری در حال پیشرفت،سکون یا تنزل است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:05:00 ق.ظ ]




 

 

۵۰) … ور تو گویی غافل است از جبر او

 

 

 

ماه حق پنهان کند ‌در ابر رو

 

 

 

۵۱)هست این را خوش جواب ار بشنوی

 

 

 

بگذری از کفرو در دین بگروی

 

 

 

۵۲) می کند بر تو زشتی گنه

 

 

 

می‌کنی نیت که باز آیم به ره

 

 

 

۵۳) …آن زمان که می‌شوی بیمار تو

 

 

 

می‌کنی از جرم استغفار تو
(بیت ۶۲۹-۶۲۲)

 

 

 

 

 

انقروی:
انقروی در بیت۶۲۲ این چنین می‌گوید:
«دلیل زاری ما اضطرار ماست، و خجلت ما از کاری دلیل بر این است که ما آن کار را با اختیار خود ارتکاب کرده‌ایم.زیرا جناب حق از کارهایی که مردم بلا اختیارمع اضطرار صادر می‌شود عیب نمی‌گیرد و تقبیح نمی‌کند. و در بیت دوم که سؤالی است از طرف معترض که:این نه جبر این معنی جباریست این سؤال را الزام می دارد. … ای معترضی که می گویی: طایفه مریدان از جبر ممدوح غافلند، و ماه جباریت و سلطنت حق در ابر وجود آنان پنهان و مستور شده است. و نیز معتقدی که این سخنان مریدان به واسطه ی اینست که اهل جبر مذموم هستند. این اعتراض را یک جواب لطیف و پسندیده هست که اگر بشنوی، از کفر و انکار میگذری و دین را تصدیق می کنی. آن جواب همین است که با چند بیت تنبیه می فرمایند…. هر وقت که تو بیمار می شوی، هم در آن زمان است که از گناه استغفار می کنی.در آن حال شکستگی است که زشتی گناه و خطا پیش تو آشکار می شود. و آن موقع نیت می کنی و می گویی اگر صحت یافتم دیگر براه میایم.» (انقروی، ۱۳۸۰: ۲۸۵-۲۸۴)
نیکلسون:
نیکلسون در بیت اول عقیده دارد که«در باره‌ی استنتاجی مشابه و ناشی از خشمی‌که آدمی‌نسبت به کسی که او را آزار رسانیده است احساس می‌کند. در بیت دوم می‌گوید:«جبری ممکن است استدلال کند که آگهی ما بر اختیار به سبب غفلت است: ماه حق، هرچند که خیال اختیار چهره‌اش را پنهان می‌سازد هرگز لحظه‌ای از درخشیدن باز نمی‌ایستد.»(نیکلسون،۱۳۸۴: ۱۱۸)
در بیت سوم پاسخ به جبری می‌گوید«وقتی بیماری و درد می‌کشی ضمیر تو بیدار می‌شود با ندامت و پشیمانی انتباه حاصل می‌کنی و از سر شوق دعا می‌کنی که گناهت بخشوده شود. آیا این ها، احساس و فعل یک گنهکار مسلوب الاختیار است؟ علاوه براین، اگر آگاهی که از سر جبر و اضطرار عمل می‌کنی چرا هیچ نشانی از آن بروز نمی‌دهی.»(همان:۱۱۹)
پایان نامه
لازم است ذکر کنیم نیکلسون در بیت چهارم منظور از “بیماری” را به دو معنا تعبیر کرده است:« یکی بیماری تن و دیگری بیماری دل، یعنی عشق عارفانه.(همان:۱۲۰)
فروزانفر:
فروزانفر بعد از بیان مسأله‌ی جبر و اختیار و این که مولانا عقیده‌ی جبریه را به معنی سلب اختیار به طور مطلق نمی‌پسندد و از نظر فلسفی آن را باطل می‌داند معنی بیت اول را این گونه بیان می‌کند:«مولانا استدلال می‌کند که زاری و عجز بشر دلیل آن است که قدرتی عظیم و بی نهایت وجود دارد و مبدأ و پناهی هست که گشاینده‌ی مشکل و دافع اضطرار و عجز است؛ زیرا پناه بردن بعاجزی مثل خود خلاف طبیعیت انسان است و تا امری مخالف میل و قدرت به ظهور نرسد هیچ گاه انسان دست بدامان به تضرّع و زاری نمی‌زند… وممکن است کسی اعتراض کند خویش را پنهان می‌کند.» و بگوید که زاری، اثر غفلت از جبر است و ماه حقّ در آن لحظه قدرت جبّاریت و در ادبیات دیگر این گونه می‌گوید:«معلوم است که حکم قضا دگرگون نمی‌شود و سنّت الهی تغییر و تبدیل نمی‌پذیرد و با وجود شهود جبر زاری و تضرّع صورت نمی‌گیرد چه هرگاه کسی بدین درجه از معرفت رسد سر تسلیم و رضا پیش می‌آورد… پس زاری صفت کسی است که از معنی جبر غافل باشد و می‌توانیم بگوییم که زاری از آثار هشیاری و حکم کسی است که در مواطن تفرقه افتاده و به خود باز آمده باشد و جواب مولانا این است که زاری از شهود عجز می‌خیزد و تا کسی قدرت و توانایی شدیدتری را حسّ نکند بدان منبع قدرت متوسّل نمی‌گردد…»(فروزانفر،۱۳۸۴ :۲۶۷)
زمانی:
زمانی در بیت اول می‌گوید که «شرمساری و ندامت بر فعل غیر،معنی ندارد. و کسی که اجباراٌ عملی را انجام می‌دهد ندامت بر او عارض نمی‌شود. و در بیت دوم می‌گوید:آن که خود را مختار می‌داند خیال می‌کند که اختیار دارد، زیرا همه‌ی افعال و اعمال انسان مستند به مشیت الهی است، ولی چون آن اعمال از طریق ما انسان‌ها صادر می‌شود گمان می‌کنیم که ماییم خالق اعمال خود، بدین ترتیب جبّاریت خداوند در توهّم اختیار داشتن مستور می‌گردد و او در خود احساس اختیار می‌کند؛ در حالی که نمی‌داند همه‌ی اعمالش جبری و مقدّر است. این اعتراض جبریان، پاسخی دلنشین دارد. اگر به آن حقیقتاً گوش دهی از کفر و حقیقت ستیزی دست می‌داری و حقیقت دین را تصدیق می‌کنی. و نظر فروزانفر را بیان می کند که: زاری از شهود عجز بر می‌خیزد و تا کسی قدرت و توانایی شیدتری را حس نکند بدان منبع قدرت متوسل نمی‌گردد. مثلاً وقتی تو بیمار می‌شوی از گناهان گذشته ات طلب آمرزش می‌کنی. »( زمانی، ۱۳۷۸: ۲۳۱-۲۳۰)
استعلامی:
« در بیت اول مولانا می‌گوید: “زاری و عجز ما نشانه‌ی آن است که در پنجه‌ی قدرت حقّ از خود اراده ایی نداریم. ذکر جبّاری برای آن است که این قدرت مطلق را بشناسیم و در برابر آن ناتوانی و ناچیزی خود را ببینیم و به درگاه حق زاری کنیم و کمک بخواهیم. و ممکن است تو شنونده‌ی سخن بگویی: آن که زاری می‌کند، در آن لحظه ی دریغ و خجلت و آزرم، از جبر یعنی جباری و قدرت مطلق پروردگار، غافل است، و در آن لحظه “ماه حقّ” روی خود را از او پنهان کرده و او قادر به مشاهده‌ی جمال و قدرت حق نیست. اما این طور نیست و حسرت و زاری هنگامی‌است که بنده دردی دارد، و آن درد او را بیدار نگه می‌دارد، و در این “بیداری” است که “جباری” حق را مشاهده می‌کند و از عجز خود به قدرت او پناه می‌برد، و می‌نالد تا خداوند او را از درد برهاند.» (استعلامی، ۱۳۸۷: ۳۳۱)
گولپینارلی:
به معنای نثری ابیات اکتفا کرده است. ( گولپینارلی، ۱۳۸۴: ۱۵۱)
نظر اجمالی:
یکی از مسائلی که از دیرباز علما و حکمای ملل و نحل مختلف به آن پرداخته‌اند ، معمای اضطرار یا اختیار آدمی ‌است نسبت به سعادت و شقاوت خویش.شعرا و ادبای ما اغلب برخوردی دو گانه با این موضوع داشته‌اند ، زیرا: خداوند در قرآن هم به آیه‌ی تُعِزُّ مَن تَشاءُ وَ تُذِّلُّ مَن تَشاءُ و… که ناظر بر جبر است اشاره کرده است و هم به آیه‌ی اَلَّذّینَ آمَنُو وَ عَمَلوا الصّالِحاتِ که دال بر اختیار است اشاره فرموده است. و مولانا در خصوص اختیار، ابیاتی دارد که در اینجا ذکر آن‌ها در صدق گفته‌ی شارحانی همچون زمانی، استعلامی‌و نیکلسون مفید تواند بود:

 

 

این که من فردا این کنم یا آن کنم
بر قضا کم نه بهانه ای جوان

 

 

 

این دلیل اختیار است ای صنم
(مثنوی، ۳۰۲۶/۵)
جرم خود را چون نهی بر دیگران؟
(مثنوی، ۴۱۸/۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:04:00 ق.ظ ]




استعمار پیشینه‌ کهن دارد، اما تاریخ مفهوم جدید آن از قرن‌های شانزدهم و هفدهم آغاز می‌شود. عقب ماندگی اقتصادی یکی از شوم‌ترین و سنگین‌ترین نتایج سلطه استعماری است.
5- ابر قدرت سیاسی[5]: منظور از ابرقدرت در امور سیاسی، دولت یا دولت هایی است که در امور سیاسی نسبت به بیشتر کشورها از قدرت بالاتری برخوردارند و در بیشتر موارد زعامت امور را در دست دارند. ذکر این نکته مهم است که مفهوم ابرقدرت، در سیاست به خودی خود معنا و مفهوم خاصی نداشته، بلکه با مفاهیمی نظیر اقتصاد و فناوری و علوم نظامی ونیز دیگر مفاهیم معنا می یابد.
در بررسی ابعاد موضوع پژوهش کنونی کما اینکه در فوق نیز بدان اشاراتی گردید، سعی بر اینست، بررسی بحران های سیاسی انگلستان در ایران معاصر تا سال 1390 شمسی صورت پذیرد. در این میان، بررسی برخی از موضوعات در حاشیه قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال، با رویکردی تاریخی، اثبات روابط نزدیک و همکاری های وسیع سیاسی- اقتصادی- اجتماعی میان بهاییت به عنوان جریان مذهبی ساختگی و نیروهای بریتانیا در ایران، یکی از اهداف رساله کنونی می باشد . در اینجا باید افزود صرفا بحران های سیاسی ناشی از همکاری های وسیع مذکور می باشد اما ماهیت فعالیت ها و ایدئولوژی جریان بهاییت، خارج از حوزه تفحص رساله خواهد بود. در واقع، هدف، بررسی دلایل و به نوعی تبیین بحران های سیاسی انگلستان در ایران می باشد. بعد دیگر رساله حاضر را می توان به بررسی ساختارهای سیاسی داخل کشور در دوران مختلف نسبت داد. به عبارتی دیگر، بسترها و زمینه های داخلی که بریتانیا را ترغیب و تحریک به رسوخ و نفوذ به داخل کشور نمود، مورد نظر می باشد. به عنوان مثال، در اضمحلال حکومت قاجار، علاوه بر بررسی علمی تحرکات انگلستان در این زمینه، ساختار های سیاسی- نظامی و موارد دیگر را نیز در داخل کشور مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بعد نهایی رساله حاضر، پیرامون بحران سازی های سیاسی انگلستان در عصر کنونی و پیش بینی آینده رویکردها و اقدامات این کشور در ایران خواهد بود. به دیگر سخن، در بعد نهایی پژوهش حاضر، سعی در آینده پژوهی و ترسیم الگویی مبتنی بر روابط آینده ایران و انگلستان می باشد. در ادامه و در بخش روش تحقیق خواهیم دید که از خصلت های مهم و موثر بررسی تاریخی یک موضوع، خصلت آینده پژوهی و به نوعی پیش بینی حدودی می باشد. آنچه در این میان حائز اهمیت می باشد، ترسیم الگویی از بحران سازی های سیاسی انگلستان در آینده خواهد بود. لذا، با بررسی تاریخی بحران های گذشته و تلفیق دوگانه نظریات دوس سانتوس – ساندرز الگویی چند وجهی از رویکردهای آینده بریتانیا در راستای بحران سازی های سیاسی در ایران ترسیم خواهد شد. در اینجا بررسی نظریه توهم توطئه در راستای جلوگیری از هرگونه پیش داوری یا شائبه ذهنی گریزناپذیر است، چرا که فرضیه های توطئه بخش جدایی ناپذیر از جریان اصلی فرهنگ سیاسی کشور ایران می باشد که بر عرصه سیاسی کشور ما غلبه دارد. بر طبق این فرضیه، کمتر پدیده سیاسی و اجتماعی را می توان پیدا نمود که بر اثر تبانی و توطئه چینی قدرت های خارجی و دست های پنهان آنان (مستقیم یا مستقیم) به وجود نیامده باشد. از این دیدگاه به ندرت ممکن است رویدادها به همان شکلی که در ظاهر اتفاق می افتد درک شوند، زیرا چنین دریافتی اولا نشانه جهالت نسبت به حضور نیروهای برتر در اطراف شخص، و ثانیا نشانه خامی یا فقدان حساسیت در درک انگیزه های پنهان دیگران است. البته این ذهنیت معطوف به توطئه سیاسی، مختص ایرانیان نیست بلکه در خاور میانه به طور کلی و اغلب فرهنگ هایی که در نتیجه مداخله نیروهای خارجی ضعیف شده اند و آسیب دیده اند متداول است.
با وجود این به نظر می رسد که چنین دیدگاهی در فرهنگ ایرانی به درجات عالی تری از پرداخت رسیده است. لذا حوادث نه به سادگی و به صورتی غیرمنتظره اتفاق می افتند و نه به شکلی مجرد. باید وجود نیروهای قدرتمند خارجی را که بر رویدادها سیطره دارند یا رویدادها را کنترل می کنند، درک کرد. از سویی دیگر، تئوری توطئه در شکل حاد آن بیانگر این است که تمامی شوربختی های عالم در پی اعمال گروهی از افراد پرنفوذ و معمولا پنهان است. در بیان این مفهوم گفته می‌شود گروه‌های کوچک و بزرگ و تیزهوشی دارای امکانات سیاسی، مالی، نظامی، روانی و علمی در پس تمام حوادث خوب و بد این دنیا هستند در حالی که رساله حاضر، با نقد بر فرضیات تئوری توطئه، بحران های سیاسی ای که در آن انگلستان نقشی بارز و مخرب داشته است را مورد بررسی و تبیین قرار خواهد داد. به دیگر سخن، مقصود، بررسی علمی و مستدل بحران های سیاسی تاثیرگذار انگلستان در دوران معاصر ایران می باشد.
گفتار5- پیشینه پژوهش: (مطالعات و تحقيقاتی که درباره‌ی اين موضوع صورت گرفته و نتايج حاصل ازآن):
حجم وسیعی از نوشته ها در این خصوص وجود دارد که طیف گسترده ای از موضوعات را شامل می شود. نویسندگانی که در این رابطه دست به قلم برده اند را شاید بتوان در چند رسته قرار داد:
1-5 : عده ای از نویسندگان روابط ایران و انگلیس را صرفا به نقش مزدوران انگلیسی در ایران وخیانت هایی که ایرانیان وابسته به بریتانیا انجام داده اند، مورد کنکاش قرار داده اند.
- عظیمی، فخرالدین. 1374. بحران دموکراسی در ایران، ترجمه هوشنگ مهدوی و نوذری.
- رائین، اسماعیل. ۱۳۵۶.حقوق بگیران انگلیس در ایران.
- زمانی، مسعود.۱3۸۹.روابط کارگزاران ایران ودولت انگلیس درخلیج فارس.
- برزگر، شبنم.۱۳۸۸. ایران، بریتانیا و خزعل.
- مهرورز، داود.۱۳۸۸.بهائیت و استعمار انگلیس.
- شهیدی، ابوالقاسم.۱۳۵۳.خاطراتی از فهیم الدوله.
- رفیعی، مریم.۱۳۸۷.استعمار و فرقه سازی های آن.
- احمدی، حسین.۱۳۷۸. انگلیسی ها و فرزندان فرمانفرما.
در این کتب، نقش نیروهای مزدور انگلیسی را بسیار برجسته جلوه یافته و صرفا وابستگی دربار و درباریان را خاطر نشان می سازد ولذا تفسیری از تاثیرات بریتانیا را در ایجاد بحران های بعضا بزرگ ارائه نمی دهد. از سویی دیگر نقش برخی جریانات متعدد نظیر گروه های فراماسونری و نیز جریان بهائیت را که ساخته و پرداخته بریتانیا می باشند را در بروز برخی از بحران ها بسیار برجسته می سازند.
2-5 : برخی دیگر از نویسندگان روابط ایران و انگلیس را از نگاهی اقتصادی وامتیازات متعددی که بریتانیا در طی دوران مختلف اخذ کرده اند، رقابت های اقتصادی و سیاسی انگلیس با دیگر رقبای استعماری در ایران ونیز روابط نفتی ایران و انگلیس، مورد پژوهش قرار داده اند.
- کاظم زاده، فیروز.1371. پژوهشی درباره امپریالیسم روس و انگلیس در ایران، ترجمه منوچهر امیری.
- زرگر، علی اصغر. 1372. تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در دوره رضاشاه.
- فاتح، مصطفی.۱۳۳۵.پنجاه سال نفت ایران.
- لسانی، ابوالفضل.۱۳۵۷. طلای سیاه یا بلای ایران.
- روحانی، فواد. ۱۳۵۳. تاریخ ملی شدن صنعت نفت ایران.
- ذوقی، ایرج. ۱۳۷۲. نفت ایران.
- بینا،۱۳۳۸.روابط اقتصادی ایران و انگلیس.
- سعیدی نیا، حبیب الله.۱۳۸۳.تاریخ روابط سیاسی– اقتصادی ایران و انگلیس در دوره ناصری.
- فرهمند، علی.۱۳۸۷.گذری بر امتیازات پی در پی انگلیس در عهد ناصری.
- شاهدی، مظفر. ۱۳۸۷.بحران سازی های سیاسی و اقتصادی روس و انگلیس در دوران دوم مشروطیت.
- پوربختیار، غفار. ۱۳۸۷. بختیاری ها، نفت و دولت انگلیس.
- همایون کاتوزیان، محمدعلی.۱۳۷۷.مبارزه با قرارداد۱۹۱۹ ایران و انگلیس، ترجمه علیرضاطیب.
این مسئله که استعمارگران در پی احصاء منفعت بیشینه خود می باشند وضوح و شفافیت برجسته ای دارد، لذا بروز بحران و فتنه های مختلف را خصوصا در امور سیاسی وابسته به امور اقتصادی تلقی می نمایند بدین معنا که تمامی بحران های سیاسی منبعث از بریتانیا در ایران ریشه های اقتصادی دارند که بنظر تحلیل متقنی نباشد، ضمن اینکه بیشتر این نوشته ها در خصوص منافع اقتصادی بریتانیا و ارتباط آن با موضوع بحران های سیاسی ایران به صورت متمرکز و شفاف تبیین نشده اند.
3-5 : برخی از نوشته ها در ارتباط با روابط ایران و بریتانیا موضوعات ارضی را مطرح می نماید و نقش انگلستان را از دیر باز در خصوص جدایی و استقلال برخی از اراضی متعلق به ایران نیز تحریک قومیت های مختلف ایرانی را مورد کنکاش قرار داده اند. جدایی افغانستان در عهد قاجار و نیز استقلال بحرین در زمان پهلوی دوم و نهایتا مسئله جزایر سه گانه خلیج فارس.
- نجفی، فاطمه. ۱۳۹۰. خوزستان به روایت بریتانیا.
- لالوی، محمود. ۱۳۸۷. انگلیسی و بحران آذربایجان.
- مسعود نیا، حسین.۱۳۸۷. سیاست های استعماری بریتانیا در خلیج فارس و واگذاری جزایر ایرانی به قاسمی های شارجه.
- صالحی، نصرالله.۱۳۷۹. استعمار بریتانیا و مسئله اروند رود.
- فرهمند، علی.۱۳۸۶. کارگردانی انگلستان در تجزیه بحرین از ایران.
- فرهمند، علی. نقدی تاریخی بر تحریکات انگلیس در ادعاهای برخی اعراب در خلیج فارس.
- پروین، نادر.۱۳۸۹.استعمار انگلستان و شورش کردها در دوره معاصر.
- راعی گلوجه، سجاد.۱۳۸۸. انگلیس و تحریک سران عشایر بر ضد دولت مرکزی از ملی شدن صنعت نفت تا کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲.
این دسته از نویسندگان بروز شورش ها و ناآرامی ها در مناطق مختلف ایران را مستقیما به بریتانیا نسبت داده در حالی که بیشتر این نویسندگان وابستگی دولت مرکزی، ضعف سپاه داخلی و عدم بینش صحیح مردم آن زمان را یادآوری ننموده ویا بسیار اندک بدان توجه نموده اند.
4-5 : برخی از نگارندگان ِکتب روابط ایران و انگلیس، به نقشMI6 در ایجاد کودتاها و ازمیان برداشتن مخالفین این کشور در طول حیات سیاسی با ایران پرداخته اند. هرچند کتب منتشر یافته در خصوص نقش انگلستان در رخداد کودتای ۲۸مرداد و نیز درکودتای ۳ اسفند۱۲۹۹ بسیار زیاد بوده، لذا مساعی در این نوشتار بر آن بوده است تا به تعدادی کتب و مقالات معدود و البته مهم اشاره شود.
- لپینگ، برایان.۱۳۶۵.سقوط امپراطوری انگلیس و دولت مصدق، ترجمه محمد عنایت.
پایان نامه - مقاله - پروژه
- نجاتی، غلامرضا.۱۳۶۸. ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد.
- روزولت، کرمیت.بیتا. کودتا در کودتا، ترجمه علی اسلامی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:04:00 ق.ظ ]




توانایی اجرای خدمت وعده داده شده به نحو درست و قابل اتکاء

 

 

 

پاسخگویی ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎(Responsiveness)

 

علاقمندی به فراهم ساختن خدمت مناسب و کمک به مشتریان جهت دریافت بهترین خدمت

 

 

 

اعتماد ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎(Assurance)

 

توانایی و تلاش کارکنان در جلب اعتماد مشتریان جهت بازگشت مجدد آنها

 

 

 

دلسوزی و تعهد (همدلی) ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎(Empathy)

 

احساس تعلق و تعهد سازمان نسبت به فرد فرد مشتریان

 

 

 

گاروین
Garvin

 

اطلاع رسانی و ارتباطات ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ (Communication)

 

در دسترس قرار دادن اطلاعات سریع و دقیق برای همگان
مقاله - پروژه

 

 

 

سرعت در ارائه خدمات (Speed of Response)

 

تسریع در ارائه خدمات مورد نظر مشتری

 

 

 

صحت خدمات ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ (Accuracy)

 

درستی نتایج کارهای انجام شده و جلوگیری از اشتباهات مکرر

 

 

 

شکل ظاهری (Personal Characteristics)

 

مقبولیت فرآورده برحسب نوع خدمت

 

 

 

رفتار مناسب ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎(Courtesy)

 

ارائه خدمات با رفتار مشتری مدارانه

 

 

 

قانونمندی (Legal Actions)

 

پایبندی کارکنان به قوانین و ضوابط و عدم تبعیض بین مشتریان

 

 

 

جدول ۲-۱ مدل تحلیل شکاف کیفی خدمات (Quality Gap Analysis Model)
یکی از مدل‎های تجزیه و تحلیل شکاف کیفیت توسط پاراسورامان ارائه شده است. در این مدل فعالیتهای برجسته یک سازمان خدماتی و تعامل و ارتباط بین آنها (که بر درک کیفیت و ارائه یک سطح رضایت‏مندانه از کیفیت خدمت تأثیر دارند) مشخص می‎شود. این ارتباطات بوسیله شکافها یا مغایرتها به این گونه توصیف می‏شوند که «یک شکاف مانع مهمی‎برای دست یافتن به یک سطح رضایت بخش کیفیت خدمت است»(Parasuraman et al ,2012).
مدلهای تحلیل شکاف کیفی هریک با یک تمرکز و تأکید متفاوت طراحی شده اند. ضمن آنکه هر مدل برای زمینه‏های متفاوتی، مفید است، ولی به طور کلی مدلهای مفهومی‎کیفیت به دلایلی از قبیل تعیین عوامل موثر بر کیفیت خدمات سازمان، ‎تعیین چگونگی نواقص کیفی و تعیین چارچوبی برای انجام برنامه‎های بهبود کیفیت مهم تلقی می‎شوند.
یک مدل کیفیت مطلوب، باید مدیریت را در تشخیص منابع، کشف مشکلات، مشخص کردن علل مشکل مشاهده شده در زمینه کیفیت و ارائه راهکارهای عملی ممکن، یاری رساند (Parasuraman et al۲۰۱۲ ). سطوح شکافهای مدل پاراسورامان عبارتند از:
شکاف(۱) انتظار مشتری- درک مدیریت ‎: مدیریت ممکن است درک نادرستی از انتظارات واقعی مشتری داشته باشد. دلیل این شکاف فقدان تمرکز مناسب بر مشتری یا بازار است. حضور یک بخش بازاریابی لزوماً تضمین‏کننده تمرکز بر بازار نیست، بلکه نیاز به فرایند مدیریت مناسب، ابزارها و نگرش تجزیه و تحلیل بازار دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:04:00 ق.ظ ]