کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



 

مختاری در ادامه می‌نویسد: داده های کمی همواره داده های کیفی‌ای هستند که متناسب با موضوع به صورت کمی و عددی تبدیل می‌شوند. داده های کمی معمولاً از طریق پرسشنامه گردآوری می‌شوند. در پرسشنامه‌ها با بهره گرفتن از طیف‌های مختلف از جمله لیکرت بوگاردوی، ترستون و… جملات و سوالات محقق تبدیل به اعدادی می‌شوند که پاسخگویان با انتخاب گزینه مورد نظر در واقع عددی را به محقق ارائه می‌کنند و محقق از طریق این اعداد به نتیجه‌گیری می پردازد. (مختاری، ۱۳۹۳)

 

در روش کیفی داده ها نه به صورت اعداد بلکه به شکل جملات، نشانه ها و علایم، رنگ‌ها، حرکات چهره و رفتار افراد گردآوری می‌شوند. این داده ها قابلیت تبدیل شدن به عدد کمتری دارند، به همین علت به همان شکل که گردآوری شده اند مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. داده های کیفی بیشتر مورد استفاده محققان انسان شناسی و مونوگرافیست هاست، که بیشتر هدفشان توصیف موضوع است.

 

روش پژوهش

 

بررسی مطالعات انجام شده در حوزه مشتری ‌مداری و مدیریت منبع انسانی نشان ‌می‌دهد که علی‌رغم توجه ‌به این موضوع در برخی مقالات، هیچ مدل مدونی برای کارکردهای مدیریت منابع‌انسانی با رویکرد مشتری‌محوری وجود ندارد. بنایراین تدوین یک مدل نمی‌تواند با بهره گرفتن از روش‌های کمی صورت گیرد. در میان روش‌های کیفی، روش گراندد تئوری قابلیت بیشتری در ایجاد و تدوین نظریه دارد.

 

نظریه برخاسته از داده ها Grounded Theory

 

روش تحقیق نظریه برخاسته از داده ها یک شیوه پژوهش کیفی است که به وسیله آن، با بهره گرفتن از یک دسته داده ها، نظریه‌ای تکوین می‌یابد. به طوری که این نظریه در یک سطح وسیع یک فرایند، یک عمل یا یک تعامل را تبیین می‌کند. نظریه حاصل از اجرای چنین روش پژوهشی، نظریه‌ای فرایندی است. پژوهشگرانی که روش نظریه برخاسته از داده ها را به کار می‌برند با بهره گرفتن از شیوه های منظم گردآوری داده ها، به تشخیص مقوله‌ها، مضمون‌ها و برقراری رابطه میان این مقوله‌ها پرداخته و نظریه‌ای برای تبیین یک فرایند عرضه می‌کنند.( مختاری، ۱۳۹۳)

 

در این تحقیق با توجه به‌استفاده از روش “نظریه برخاسته از داده ها” از روش‌های تجزیه و تحلیل داده های کیفی و طرح سیستماتیک استفاده می‌شود. طرح تحقیق سیستماتیک نظریه برخاسته از داده ها بر استفاده از مراحل تحلیل داده ها از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تأکید دارد، و همچنین به عرضه پارادایم منطقی یا تصویر تجسمی ‌از نظریه در حال تکوین می‌پردازد. در این تعریف سه مرحله از کدگذاری وجود دارد.

 

در مرحله اول، کدگذاری باز: پژوهشگر نظریه برخاسته از داده ها از طریق جزء به جزء کردن اطلاعات به شکل‌بندی مقوله‌های (طبقه‌ها) اطلاعات درباره پدیده مورد مطالعه می‌پردازد. پژوهشگر بر اساس داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، ‌مشاهده‌ها، یادداشت‌های روزانه و یادداشت‌های فنی (حاصل از عملیات می‌دانی) مقوله‌های اصلی و مقوله‌های فرعی را مشخص می‌کند، همان طور که در پژوهش نظریه برخاسته از داده ها به وسیله ناپ می‌توان ملاحظه کرد. ویژگی‌ها در نظریه برخاسته از داده ها، نوعی مقوله فرعی برای کدگذاری هستند که توضیح بیشتری درباره هر مقوله به دست می‌دهند. ابعاد هر ویژگی، به نوبه خود، با مثال‌های ویژه مقوله را نمایان می‌کنند. منظور از ابعاد ویژگی آن است که پژوهشگر ویژگی را بر پیوستاری قرار داده و با بهره گرفتن از داده ها، مثال‌هایی از دو انتهای پیوستار به دست دهد. (بازرگان، ۱۳۸۷)

 

در مرحله دوم، برای کدگذاری محوری: پژوهشگر یک مقوله کدگذاری باز را انتخاب می‌کند، آن را (به عنوان مقوله یا پدیده اصلی) در مرکز فرایند مورد بررسی قرار می‌دهد و سپس سایر مقوله‌ها را به آن مرتبط می‌کند. سایر مقوله‌ها متشکل از: شرایط علّی (عواملی که مقوله اصلی را تحت تأثیر قرار می‌دهند)، راهبردها (اقداماتی که در رابطه با مقوله اصلی انجام می‌شود)، شرایط زمینه‌ای و واسطه‌ای (عوامل محیطی و زمینه‌ای ویژه‌ای که راهبرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد)، و عواقب (پیامدهای حاصل از راهبردها) است. انجام این مرحله مستلزم ترسیم شکلی است که نمودار کدگذاری نامیده می‌شود. این نمودار رابطه میان شرایط علّی، راهبردها، شرایط محیطی، و زمینه‌ای ویژه و پیامدهای حاصل را نمایش می‌دهد.

 

سومین مرحله از کدگذاری شامل کدگذاری گزینشی است. در این مرحله، پژوهشگر به تکوین نظریه‌ای درباره رابطه میان مقوله‌های به دست آمده در الگوی کدگذاری محوری می‌پردازد. به عنوان سطح اولیه، این نظریه یک تبیین نظری از فرایندی است که مورد پژوهش قرار گرفته‌است. این امر تلفیق و پالودن نظریه ‌است و از طریق به نگارش درآوردن حکایت گونه رابطه میان مقوله‌ها و با توجه به یادداشت‌های فنی شخصی پژوهشگر حاصل می‌شود. در این بیان حکایت گونه، پژوهشگر ممکن است ‌به این نکته اشاره کند که چگونه برخی عوامل، پدیده مورد نظر را تحت تأثیر قرار داده به طوری که با به کار گرفتن راهبردهای ویژه‌ای پیامدهای معین به بار آمده‌است. (مختاری، ۱۳۹۳)

 

مدل‌های مدیریت منابع‌انسانی در سرتاسر جهان و در ایران مدل‌هایی استاندارد است که اکثر افراد شرکت کننده در تحقیق نسبت به ساختار کلی آن واقف بودند. اما اضافه نمودن شرط ویژه ‌استراتژی و یا جهت‌گیری سازمان با عنوان مشتری ‌مداری باعث می‌شود تک تک اجزای این مدل‌های استاندارد تغییراتی نموده و ویژگی‌هایی منحصر بفردی اخذ نماید. بدین منظور و جهت شناسایی مشخصات چنین مدلی که تاکنون موجود نبوده‌است از روشی کیفی برای نمونه برداری و تحقیق استفاده شد.

 

جامعه و نمونه آماری

 

با توجه به موضوع تحقیق و انتخاب روش نمونه‌گیری نظری که کفایت داده ها را مبنای انتهای نمونه برداری عنوان می‌کند، جامعه آماری افراد مورد مصاحبه در این تحقیق متخصصان منابع‌انسانی و یا بازاریابی(توسعه بازار) شاغل در بانک‌های خصوصی، تجاری کشور می‌باشد.

 

مکان پژوهش برخی بانک‌های تجاری خصوصی شهر تهران می‌باشد. زمان پژوهش بهار و تابستان ۱۳۹۳ می‌باشد. در این تحقیق برای ساخت مدل تحقیق، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان مطرح و مدیران حوزه منابع‌انسانی و مدیران و کارشناسان ارشد بازاریابی و توسعه بازار و یا واحدهای مرتبط با مشتریان در ‌بانک‌های تجاری خصوصی کشور خواهند بود. با توجه به برقراری ارتباط میان دوحوزه منابع‌انسانی و مشتری ‌مداری لازم است مدیران و کارشناسان هر دو حوزه در بانک‌های مورد نظر مورد مصاحبه قرار بگیرند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-17] [ 08:11:00 ق.ظ ]




الف حذف می‌شود، به جای “نادانا” و “ناتوانا""می گوییم” نادان و ناتوان.
من نکردم : از جمله‌ی من نکردم، کلمه خود به قرینه جمله دوم افتاده است ،لکن، معمول و بهتر این است که به قرینه‌ی جمله اوّل کلماتی از جمله دوم حذف کنند(خزائلی، ۱۳۶۶: ۲۵۳).
۴-۲- شواهد شعری بوستان و گلستان سعدی در تفسیر خسروی
۴-۲-۱- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۶۱
مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ.
مثل نفقه و خرج آنانکه داراییهاى خود را در راه خدا مصرف و انفاق مى‏کنند- یا- مثل آنانکه اموال خود را در وجوه خیر (از واجب مانند زکاه و خمس یا مستحب مانند صدقه) به مصرف می رسانند مانند مثل زارعى است که حبّه (یعنى دانه گندم یا برنجى) را در زیر خاک مى‏کند هفت خوشه بیرون مى‏آورد که در هر خوشه و ساقه‏اى یکصد دانه است و خداوند آنرا براى هر کس بخواهد (بر حسب حال منفق و به فضل خویش) چند برابر مى‏کند (و بدین جهت مراتب اعمال در مقادیر ثواب متفاوت می شود) و خداوند کرمش وسعت دارد (یعنى از بخشیدن بر او تنگ نمیشود) و داناى به حال انفاق کنندگان (و مقدار انفاق و نیّت آنان) است (و به تناسب حالشان پاداش میدهد
نکته ها:
(منفق یا متصدّق) مانند دهقانى است که هر اندازه در کارش آگاه و حاذق‏تر باشد و دانه‏اى که می افشاند نیکو و پاکیزه باشد و زمین او آباد باشد کشت او بیشتر و بهره‌ی او بهتر خواهد بود ولی این منفق، هر گاه خودش صالح و مالش طیّب و نیّتش خالص و بخشش را در محل و جاى خود کند ثواب و مزد و پاداش او بیشتر خواهد بود.
پیام ها:
۱.صدقه‌ی مؤمن از صاحبش آفات دنیا و فتنه‌ی قبر و عذاب قیامت را بر طرف میسازد.

 

    1. هر کس درباره‌ی فقیران و یتیمان و بینوایان کوشش کند مانند کسى است که در راه خدا جهاد کرده است ( میرزا خسروانى، ۱۳۹۰، ج‏۱: ۳۴۴).

 

شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها

 

یکـى از بـزرگــان اهـل تـمــیـــز
کـه بـودش نگیـنى بر انـگشتـــرى
به شب گفتى از جـرم گیتـى فــروز
قــضا را در آمــد یـکى خـشک سال
چــو در مــردم آرام و قـوّت نـدیــد
چــو بـیند کسى زهــر در کـام خلق‏
بـفرمـود و بـفـروخـتندش بـه سیـم‏
  حـکایـت کنـد ز ابـن عبـد العزیز
فـرو مانـده از قیـمتش مشتـــرى
درى بـود در روشـنـایى چــو روز
که شد بـدر سیـماى مــردم هلال
خـود آسـوده بـودن مـروّت ندیــد
کیش بگـذرد آب نوشین بــه حـلق‏
که رحم آمـدش بر فـقیـر و یـتـیم‏
(سعدی، ۱۳۸۳: ۶۴)

شرح ابیات:
اهل تمیز: اهل شناخت و معرفت
ابن عبدالعزیز: منظور عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی است که از ۹۹ تا ۱۰۱ هـ .ق خلافت کرد و به عدالت و پاک سیرتی و پرهیز از تجمّل معروف است. این حکایت یادآور روایتی است درباره عمربن عبدالعزیز، وی به پسر خود که انگشتری به هزار درم خریده بود نوشت : چون نامه من به تو رسد آن بفروش و هزار شکم گرسنه را سیر کن و انگشتری ساز از دو درم و نگین او آهن چینی و بر او بنویس: رحم الله امراء اعرف قدر نفسه: خدای رحمت کناد بر آن که اندازه خویش داند.
جوهری:گوهر فروش، جواهری
بدر، هلال: بدر ماه تمام را گویند که شکل آن کاملاً گرد است.هلال ماه نو و شکل کمانی ماه است. شبیه مصراع دوم برای نمایش لاغر شدن چهره مردم است.
دانلود پروژه
نوشین: شیرین، گوارا (یوسفی، ۱۳۶۹: ۲۴۲).
۴-۲-۲- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۶۴
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ.
اى کسانیکه به خدا و رسول خویش ایمان آورده‏اید صدقات خودتان (و کارهاى خیر و انفاقتان) را به منّت نهادن و آزار دادن باطل نکنید (و اگر چنین کنید) مانند کسى خواهید بود که مال خود را براى نمایش دادن به مردم انفاق مى‏کند.
نکته ها :
۱.صدقه دادن با منّت و ریا، باطل است.
۲.عمل کافری که برای منّت و آزار انفاق می‌کند مانند، سنگ صافی است غباری بر روی آن نشسته و باران که ببارد، شسته می‌شود و از بین می‌رود.
پیام ها :

 

    1. هر کس در معاملات و کردارهاى خود اعراض از حق کند اقبال به باطل کرده است. و هر کس اقبال بر باطل نماید حقوق خود را در اعمال باطل کرده و به هدر داده است‏.

 

    1. صدقه دادن هم برای رضای خدا باشد و نباید از روی ریا باشد(میرزا خسروانی،۱۳۹۰، ج‏۱: ۳۴۴).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 02:36:00 ب.ظ ]




۱-۲ : پرسش های اصلی و فرعی پژوهش
این پژوهش در صدد پاسخ گویی به پرسش های گوناگونی است و پرسش اصلی آن از این قرار است:
قلمرو صلاحیت دولت جمهوری اسلامی در عرصه ی فرهنگ چیست و شامل کدام یک از حوزه های سیاست گذاری ، تصمیم گیری، و یا نظارت و اجرا می باشد؟آیا صلاحیت فرهنگی دولت ،محدود به اعمال حاکمیت است یا دولت متصدی امور فرهنگی نیز می باشد؟
پرسش های فرعی:
نقش دولت در فرهنگ در نظام های لیبرالیسم،توتالیتاریسم و اسلام چیست؟
نظریه ی دولت جمهوری اسلامی در قانون اساسی چیست و چه وظایف فرهنگی بر عهده ی دولت گذاشته شده است؟
سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی و نقش دولت در آن چیست؟
سازمان ها و نهادهای عهده دار امور فرهنگی در جمهوری اسلامی کدام اند و چه وظایفی بر عهده ی آنها قرار داده شده است؟
۱-۳: فرضیه پژوهش
فرضیه این پژوهش را در پاسخ به سوال اصلی این پژوهش اینگونه می توان طرح نمود:
« دولت جمهوری اسلامی ایران به مثابه دولت دینی ،در عرصه فرهنگی ، دولتی مسئول و دارای صلاحیت فعال ، لازم و مؤثر می باشد.این قلمرو صلاحیتی ضمن آنکه مطلق نبوده و تصدی گری انحصاری دولت در حوزه فرهنگی را به دنبال ندارد ،برای مردم و گروه ها و سازمانهای مردم نهاد هم سهم و مسئولیت های درخوری قائل بوده و شامل حوزه های ساست گذاری،تصمیم گیری ونظارت و اجرا می باشد و علاوه بر این، ایفاگر نقش های حمایتی ،ترویجی و ضمانتی در حیطه های فرهنگی است.»
مقاله - پروژه
۱-۴ : ضرورت و هدف پژوهش
دخالت دولت در عرصه ی فرهنگ و قلمرو صلاحیت های آن در نظام های سیاسی گوناگون،از جمله مباحثی است که محور بحث بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان می باشد. از آنجا که دولت جمهوری اسلامی،دولتی دینی است که طبق اصل ۳ قانون اساسی موظف به رشد فضایل در جامعه است و هدف دولت دینی تکامل همه جانبه انسانها و رسیدن به کمال و سعادت است ، لذا انجام پژوهشی که در آن ،قلمروی صلاحیت دولت جمهوری اسلامی در فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد،ضروری است. در این پژوهش،تلاش بر این خواهد بود تا با بررسی و مداقه در کتب و مقالات منتشر شده،در حدود ممکن و در دسترس،به سوالات اصلی و فرعی پاسخ داده شود.لذا هدف پژوهش این است که با بررسی نظریه ی دولت و وظایف فرهنگی آن در قانون اساسی و بررسی صلاحیت های سازمان ها و نهادهای فرهنگی در سه حوزه ی سیاست گذاری،نظارت و اجرا ،قلمروی صلاحیت دولت بیان شود که آیا دولت جمهوری اسلامی در عرصه ی فرهنگ فقط اعمال حاکمیت می کند یا متصدی امور فرهنگی نیز می باشد؟
۱-۵ : سابقه پژوهش
آثاری در زمینه این مضوع نگاشته شده است که هر کدام از آنها فقط به یک یا دو بعد از ابعاد این موضوع پرداخته اند و هیچکدام ازآنها به صورت کامل به صلاحیت های فرهنگی دولت جمهوری اسلامی نپرداخته اند و حتی در خصوص بعضی از ابعاد این موضوع تاکنون هیچ تالیفی صورت نگرفته است و این موضوع موضوعی است که برای اولین بار به صورت کامل و جامع به آن پرداخته خواهد شد.
به تعدادی ازکتاب هایی که بعضی از ابعاد این موضوع پرداخته اند، اشاره خواهد شد که در منابع طرح حاضر، اطلاعات کتابشناسی آن ها به صورت کامل آمده است.
-کتاب نسبت دولت و فرهنگ زیر نظر دکتر سیدرضا صالحی امیری،منتشر شده توسط مرکز تحقیقات استراتژیک،چاپ اول،۱۳۹۱: این کتاب حاصل تحقیقات دانشجویان مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی است که با اولویت میزان واگذاری تصدی گری دولت در حوزه فرهنگ انجام شده است. در این کتاب میزان واگذاری تصدی گری دولت در حوزه هایی چون آموزشو پرورش ، رسانه ملی، مطبوعات، سینما، کتاب و ورزش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است وشرایط و ملزومات آن بیان شهد است و در نهایت سعی شده است الگوی مطلوب هر یک از حوزه های طرح شده ترسیم شود.
-کتاب اصول مبانی سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به کوشش رسول حسین لی، منتشر شده توسط نشر آن در سال ۱۳۸۱: مطالب مورد بحث این کتاب روش مطالعه سیاست های فرهنگی یک کشور، پیش نویس پیشنهادی اهداف و اصول و سیاست های فرهنگی جمهوری ا سلامی ایران، اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، ضرورت برنامه ریزی و سیاست گذاری بخش فرهنگ، امکان پذیری برنامه ریزی فرهنگ و گذری بر روند مسائل فرهنگی کشور به معنی مشخص نمونه اهدافی است که توسط مسئولان کشور تعیین شده است و طرح هایی که به اجرا در آمده است در حدود موفقیت آن ها و میزان تغییراتی که به وجود آورده اند ،بررسی شده است.
-کتاب هویت ایرانی و حقوق فرهنگی نوشته دکتر عماد افروغ، انتشارات سوره ی مهر ،سال ۱۳۸۷: این کتاب پاسخگوی چندین سوال اساسی در عرضه فرهنگی از قبیل رابطه فرهنگ و سیاست است. این کتاب فصولی دارد که عمده ترین آن هویت ایرانی و حق فرهنگی، بحث هایی پیرامون فرهنگ و سیاست ، مبانی تبادل فرهنگی و مدیریت فرهنگی و چالش های فرهنگی و به علاوه آسیب شناسی فرهنگی است. مولف در فصل دوم کتاب از نسبت فرهنگ و سیاست در جمهوری اسلامی سخن می گوید و چالش هایی چون جدایی دین از سیاست و جدایی فرهنگ از سیاست را نقد میکند و در فصل پنجم به موضوع توسعه فرهنگی و نقش دولت در آن می پردازد و در نهایت نتیجه میگیرد از انطباق جایگاه مطلوب دولت در توسعه فرهگی و تامین حقوق فرهنگی با الگوی به دست آمده از قانون اساسی معلوم گردید که این قانون به طور تلویحی توجه لازم را به به بعد مشارکت حقوق فرهنگی داشته و به گونه ای نه چندان صریح نیز به بعد اقتصادی حقوق فرهنگی دینی برخورداری از کالاهای فرهنگی اشاره می کند.
-کتاب دین ، دولت و برنامه ریزی فرهنگی نوشته شده توسط جمعی از اساتید،منتشر شده توسط فرهنگستان علوم اسلامی،سال ۱۳۸۷،چاپ دوم: در این کتاب بیان شده است که مدیریت آگاهانه فرهنگ جامعه امری است که در طی ۳ دهه پس از انقلاب با رویکردهای مختلفی به آن نگریسته شده است. در اصل امکان مدیریت فرهنگ حداقل ۳ دیدگاه وجود داشته است. دیدگاهی که فرهنگ را مدیریت پذیر نمی داند، دیدگاهی که فرهنگ را مدیریت پذیر می داند، اما قید آگاهانه را در صورتی که مفید معنای از پیش طراحی باشد به چشم تردید می نگرد و سوم کسانی که مدیریت فرهنگ و آن هم با قید آگاهانه را کاملا می پذیرد. در فصل اول حجت الاسلام سید محمد مهدی میرباقری به تعریف دین، فرهنگ و برنامه ریزی پرداخته و سعی می کند فهرستی از آنچه که باید مدیریت شود تا بگوییم فرهنگ مدیریت شده است ،را ارائه دهند. در فصل دوم حجت الاسلام دکتر عبدالعلی رضایی به مکاتب مختلف در تبیین جایگاه دولت در برنامه ریزی فرهنگی می پردازد.
-کتاب اندیشه های سیاسی اسلام جلد سوم مسائل فرهنگی و اجتماعی نوشته دکتر حسن روحانی،منتشر شده توسط معاونت پژوهش های حقوقی،سال ۱۳۸۸: نگارنده در این کتاب در فصل نخست به امر تحول فرهنگی پرداخته است. در این فصل سعی شده است با عطف توجه به معنای مهندسی فرهنگ به بسته ای از سیاست های فرهنگی اشاره شود، سپس از نقش و اهمیت سرمایه فرهنگی و تئوری های مطروحه سخن گفته، در فصل دوم پاره ای مسائل بنیادین، حوزه های فرهنگ را به بوته بحث نشانده و در این خصوص از نقش آموزش و پرورش در انسجام اجتماعی، از پیامدهای ناگوار تکانه های آسیب های اجتماعی و نهایتا از ویژگی های هویت ایرانی سخن گفته است.
- مقاله نقش دولت در فرهنگ نوشته ابراهیم عباسی حسینی، در این مقاله نقش دولت در فرهنگ در ۳ نظام سرمایه داری، سوسیالیسم و اسلام مورد بررسی قرار گرفته است و بیشتر به مبانی نظری مساله بر اساس منابع ایدئولوژیک این مرام ها و یا بیانیه های رسمی نظریه پردازان وابسته به آن ها پرداخته شده والبته نمونه های تاریخی چندی هم مورد توجه قرار گرفته است که از نظر اسلام دولت نه حق انحصاری در مورد فعالیت های فرهنگی داردو نه از آن سلب مسئولیت شده است . مساله فرهنگ به عهده همگان است؛ هم فرد، هم جامعه و هم دولت .
- مقاله چالش ها و آسیب های فراروی فرهنگ و مدیریت فرهنگی نوشته علی رشیدپور و علیرضا مرادی در ماهنامه ی مهندسی فرهنگی،سال پنجم،شماره ۴۷ و ۴۸: در این مقاله بیان شده است که فقدان تعامل پویا و منطقی میان نظام برنامه ریزی فرهنگی با برنامه ریزی راهبردی و کلان کشور، فقدان دیدگاه مشترک در مورد چشم اندازها، و جود مراجع متعدد سیاست گذاری درحوزه فرهنگ و نبود شاخص ها و استاندارهای لازم برای ارزیابی برنامه های فرهنگی از جمله مهمترین تهدیدهای فراروی فرهنگ است و از طرف دیگر مهمترین مانع در شکل گیری پویایی فرهنگ کشور ناکارآمدی سازمان های فرهنگی در ۲ سطح کلان(خط مشی گذاری فهرنگی) و خرد(مدیریت سازمان فرهنگی) است. فقدان استراتژی و کادر تخصصی فرهنگی، تاثیرپذیری شدید حوزه فرهنگ از نظام سیاسی، اقدامات موازی فرهنگی، ساختار معیوب اداری درنهادهای فرهنگی و فقدان نگرش بلند مدت و نبود مدل های مطلوب فرهنگی از مهمترین چالش ها درسطح کلان نام برده شده است.
- مقاله نقش دولت در پاسداری از فرهنگ دینی نوشته شده توسط محمود اصغری، اندیشه، سال۱۵،شماره ۶: در این مقاله آراء و نظریات در رابطه با نقش دولت در امور فرهنگی مطرح شده است و بیان شده است که رویکرد لیبرالیستی در مسائل فرهنگی با مبانی اسلامی و فلسفه و اهداف نظام جمهوری اسلامی سازگاری و همخوانی ندارد. در نتیجه دولت اسلامی نمی تواند نسبت به مسائل فرهنگی در جامعه اسلامی بی تفاوت باشد و آن را بدون مسئولیت در امر ساماندهی فرهنگی بداند و نویسنده بیان کرده است که این مساله به این معنی نیست که مسائل فرهنگی و ساماندهی آن تنها باید تابع نظریه و اندیشه سیاسی حکومت باشد . از آنجا که در اندیشه و نگرش اسلامی هدف نهایی و آرمانی، هدایت و رشد الهی انسان است، این هدف و جهت گیری ها باید در همه شئون حکومتی مشهود باشد و به جهات اهمیت آن اشاره کرده است.
- مقاله وظایف اصلی دولت دینی در عرصه فرهنگی نوشته شده توسط علی اصغر خندان و مسلم امیری طیبی،معرفت سیاسی،سال اول،شماره اول: در ا ین مقاله نظریه و دیدگاه خاصی در باب فرهنگ مطرح می شود که برخاسته از نوع نگاه انسان شناسی اسلامی است. دو وظیفه اصلی برای دولت های دینی در عرصه فرهنگ بیان شده که عبارتند از: الف: مخاطب شناسی فرهنگی به معنای تعیین دقیق وضعیت و سطح توده مردم در هر یک از ارکان ۴ گانه.
ب) زمینه سازی برای ارتقای فرهنگی که در این مقاله ضمن تعریف مدیریت فرهنگی یگانه فرهنگ ساز، رفتار اجتماعی دانسته شده و برای این مدعا، ادله و مثال هایی مطرح شده است.
- مقاله جایگاه دولت در عرصه فرهنگ(مروری به تئوری ها ودیدگاهها) ارائه شده توسط ابراهیم غلام پور آهنگر،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول: در این مقاله ابتدا مفهوم دولت و فرهنگ مورد بررسی واقع شده است. سپس وظایفی که دولت نسبت به فرهنگ دارد شامل حق استفاده از فرهنگ و توسعه فرهنگی بیان شده است و حضور دولت در عرصه فرهنگ در این ۲ زمینه ضروری انگاشته شده است. سپس نقش دولت در فرهنگ و دیدگاه های مربوط به آن شامل دیدگاه مارکسیستی، نئوماکرسیستی، دبدگاه ساختارگرایی-کارکردگرایی، دیدگاه محافظه کارانه، دیدگاه پست مدرنیسم و در نهایت دیدگاه اسلام در این خصوص بررسی و تبیین شده است.
- مقاله چالش های پیش روی فعالیت های فرهنگی دستگاه ها و نهادهای دولتی فرهنگی نوشته سید احمد حسینی و ارش کرامتی،دوهفته نامه مهندسی فرهنگی،شماره ۵: در این مقاله به بحث در چالش ها و نقطه ضعف های موجود در بخش فعالیت های فرهنگی و دولتی پرداخته شده است که برخی از این موارد شامل ناتوانی سازمان های متعدد امور فرهنگی در تامین مالی خود و عدم وجود رابطه ارگانیک میان سازمان های موجود در این زمینه و موازی کاری ها می شوند. سپس به ارائه برخی راهکارها در زمینه ساماندهی فعالیت های فرهنگی دولتی (مانند استفاده از اختیارات مقام معظم رهبری به موجب قانون اساسی برای تعیین اهداف و سیاست های کلان فرهنگی کشور و همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجلس شورای اسلامی در این زمینه) اشاره شده است. سرانجام نیز به حوزه هایی که تصدی دولت در آن ها به ضرورت باید برقرار باشد(شامل مواردی مانند سیاست گذاری و برنامه ریزی جامع، فعالیت های فرهنگی خارج از کشور و …) پرداخته شده است.
۱-۶ : روش پژوهش
روش شناسی پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی می باشد.جمع آوری داده‌های علمی در این پژوهش، با روش اسنادی(کتابخانه ای) صورت می گیرد.همچنین قوانین و مقررات تا آنجایی که مرتبط باشد،بیان خواهد شد.تقسیم بندی نوشتار،به ترتیب اهمیت مباحث،به صورت فصل،مبحث ،گفتار و بند است.
۱-۷ : سازماندهی پژوهش
پژوهش حاضر در چهار فصل تنظیم شده است که فصل اول شامل دو مبحث است که در مبحث اول کلیات شامل مفهوم دولت و فرهنگ و رابطه متقابل این دو و وظایف و محدودیت های دولت در عرصه ی فرهنگ و مبحث دوم گونه های دخالت دولت و سیاست گذاری دولت در فرهنگ بررسی می شود.
فصل دوم در سه مبحث تنظیم شده است که در این فصل نقش دولت در فرهنگ در سه نظام سیاسی لیبرالیسم،توتالیتاریسم و اسلام بررسی می شود. مبحث اول به نقش دولت در فرهنگ در نظام لیبرالیسم اختصاص داده شده است که مفهوم لیبرالیسم و دیدگاه ای نظام که عدم دخالت دولت در فرهنگ است،بررسی می شود.در مبحث دوم، نظام توتالیتاریسم و دیدگاه آن که دخالت دولت در فرهنگ است ،بررسی شده و فصل سوم به نقش دولت در فرهنگ در نظام اسلامی و اهداف و وظایف آن،اختصاص داده شده است.
فصل سوم که در سه مبحث تنظیم شده است به وظایف فرهنگی دولت در قانون اساسی،با توجه به نظریه ی دولت جمهوری اسلامی، اختصاص یافته که در مبحث اول ،نظریه ی دولت جمهوری اسلامی با توجه به نظریه ی دولت اخلاقی بنیان گذار آن –امام خمینی- بررسی شده است . در مبحث دوم وظایف فرهنگی محول شده بر عهده ی دولت در قانون اساسی بیان شده و وظایف عمده ی آن که در اصول ۳ و ۸ و ۱۰ و ۲۱ ،بیان شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.مبحث سوم به سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی و حقوق فرهنگی در قانون اساسی و سیاست گذاری فرهنگی دولت ، اختصاص یافته است.
فصل چهارم در خصوص وظایف فرهنگی سازمان ها و نهادهای فرهنگی در چهار مبحث تنظیم شده که مبحث اول به وظایف فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه ی سیاست گذاری،نظارت و اجرا اختصاص یافته است. در مبحث دوم، وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حوزه ی فعالیت های فرهنگی،هنری و رسانه ای ، بررسی شده و مبحث سوم به وظایف سه سازمان عمده ی فرهنگی ، شامل سازمان فرهنگ و ارتباطات،سازمان صدا و سیما و سازمان تبلیغات اسلامی اختصاص یافته و در مبحث چهارم آسیب های دخالت دولت در فرهنگ و نحوه ی حضور مطلوب دولت در این عرصه و ارائه ی پیشنهادهایی در این خصوص،اختصاص یافته است.
۱-۸ : واژگان و مفاهیم کلیدی
دولت: مفهوم اصطلاح دولت در علوم سیاسی، معمولا به دو مفهوم متمایز، ولی مرتبط با هم، اطلاق می شود: گاهی به مجموعه خاصی از افراد و حاکمان گفته می شود. در این معنا، دولت مترادف با حکام و کسانی است که قانون را وضع، اعلام و اجرا می کنند. گاهی نیز دولت به مجموعه خاصی از «نهادهای برتر» اطلاق می شود. در تعریفی که از دولت مد نظر است، هر دو مفهوم فوق لحاظ می شود. دولت مجموعه ای از افراد و نهادهاست که قوانین فائقه در یک جامعه را وضع، و باپشتوانه قدرت برتری که در اختیار دارند، اجرا می کنند
فرهنگ : مجموعه دانش‌ها، اعتقادات، ارزش ‌ها، هنجار ها، طرز تلقی ‌ها، آداب و رسوم که به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه توسط انسان اکتساب می‌شود را در بر می‌گیرد. فرهنگ به دو بخش ثابت و متغیر تقسیم شده و دگرگونی عناصر متغیر، که باعث تغییر فرهنگ می شود، به نوع شناخت و ارزش هایی بر می گردد که به واسطه آنها اصول و عناصر ثابت را تفسیر یا تأویل می کند.
نظریه دولت اخلاقی : دولت اخلاقی، دولتی است که قوانین و مقرراتی وضع نماید تا بتواند با هدف وصول انسان به سعادت، پیوند عمیقی میان فعل سیاسی و فعل اخلاقی خود برقرار سازد. در این معنا،اخلاقی بودن وصف شخصیت حقوقی دولت است نه کارگزاران و دولتمردان آن، اگرچه آنان نیز موظفند از نظر شخصی دارای صفات کمال اخلاقی باشند.
سیاست فرهنگی : سیاست فرهنگی شامل همه اقدامهایی است که از سوی دولت ، نهادهای خصوصی و اتحادیه های اجتماعی برای سمت دهی توسعه نمادین، برآوردن نیازهای فرهنگی در مردم و دست یابی به توافقی درباره شکلی از نظم یا دگرگونی اجتماعی، انجام می شود. به عبارت ساده تر سیاست فرهنگی شامل اصول مکتوب و غیر مکتوبی است که از سوی برنامه ریزان برای ایجاد تغییر در وضع موجود و دست یابی به اهداف مطلوب در حوزه های مختلف فرهنگی تدوین می شود و توسط مدیران به اجرا در می آید.
حقوق فرهنگی : حقوق فرهنگی در سه تعریف مد نظر است: حقوق فرهنگی به معنای برخورداری و بهره مندی افراد،گروه ها و اقشار مختلف از کالاهای فرهنگی که در قالب رسانه‌های مختلف نوشتاری،دیداری و شنیداری قابل تصور است.حقوق فرهنگی به مثابه حق تعلق به فرهنگ خاص و سهیم شدن در شکوفایی آن که بحث خرده فرهنگ‌ها و مشارکت فرهنگی را به میان می‌کشد. حقوق فرهنگی در قالب عناوینی از قبیل حق تکثیر، حق تالیف، حق اختراع و … .
سیاست گذاری فرهنگی : سیاستگذاری فرهنگی شامل اصول و راهبردهای کلی و عملیاتی شده‌ای است که بر نوع عملکرد فرهنگی یک نهاد اجتماعی استیلا دارد. به این اعتبار، منظومه‌ای سامان یافته از اهداف نهایی دراز مدت و میان مدت قابل سنجش و نیز ابزارهای وصول به آن اهداف را دربر می‌گیرد. به عبارت دیگر، سیاست گذاری فرهنگی، نوعی توافق رسمی و اتفاق نظر مسئولان و متصدیان امور در تشخیص، تعیین و تدوین مهم‌ترین اصول و اولویت‌های لازم و ضروری در فعالیت فرهنگی می‌باشد و راهنما و دستور العمل برای مدیران فرهنگی خواهد بود.
فصل دوم
جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ(نقش ها، وظایف و محدودیتها)
مبحث نخست: ضرورت حضور دولت و وظایف و محدودیت های آن در
عرصه ی فرهنگ
نخستین مسأله در مورد این‌که دولت چه جایگاهی در عرصه ی فرهنگ دارد، این است که باید فهمید دولت چیست و چه ارتباطی با جامعه و فرهنگ می‌تواند داشته باشد؟در این مبحث مفهوم دولت و فرهنگ و ضرورت حضور دولت در عرصه ی فرهنگ، که امروزه توسط کلیه ی اعضای کنفرانس جهانی سیاست گذاری فرهنگی که در سال ۱۹۸۲ برگزار شد، پذیرفته شده است،بررسی می شود و سپس با بیان محدودیت های دولت در عرصه ی فرهنگ،بررسی می شود که دولت تا چه اندازه و حدودی می تواند در فرهنگ دخالت داشته باشد و در آخر سیاست گذاری دولت در عرصه ی فرهنگ بررسی می شود.
گفتار نخست: دولت، فرهنگ و تعامل دو سویه
مفهوم دولت
به دلایل چندی باید درخصوص دولت به دقت اندیشید. از نظر عملی مشکل بتوان زندگی را بدون دولت تصور کرد .دولت نهادی منفعل و بی‌طرف نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و نه حاصل تصادف صرف و ساده است. زیرا که دولت دارای یک ریشه تاریخی بوده و ساخت آن در طی مرور زمان شکل گرفته و خود هم در تأثیرپذیری از اجتماع است و هم بر آن مؤثر است.دیگر اینکه شکل دیگری که بر ابهام و پیچیدگی مفهوم دولت می‌افزاید اختلالات با مفاهیم دیگری است که ارتباط نزدیکی با مفهوم دولت دارند، از جمله جامعه، جماعت، ملت، حکومت، سلطنت، حاکمی و … .
«مفهوم اصطلاح دولت در علوم سیاسی، معمولا به دو مفهوم متمایز، ولی مرتبط با هم، اطلاق می شود: گاهی به مجموعه خاصی از افراد و حاکمان گفته می شود. در این معنا، دولت مترادف با حکام و کسانی است که قانون را وضع، اعلام و اجرا می کنند. گاهی نیز دولت به مجموعه خاصی از «نهادهای برتر» اطلاق می شود. در تعریفی که از دولت مد نظر است، هر دو مفهوم فوق لحاظ می شود. دولت مجموعه ای از افراد و نهادهاست که قوانین فائقه در یک جامعه را وضع، و باپشتوانه قدرت برتری که در اختیار دارند، اجرا می کنند.[۱]»
در مورد پیدایش دولت نظریات متفاوتی وجود دارد. از دولتی که برای جلوگیری از ترس و ایجاد امنیتی که هابز بیان می‌دارد تا دولتی که جرمی بنتام آن را ابزاری جهت رفاه انسان‌ها عنوان می‌کند یا حتی نظریاتی که پیدایش دولت را ناشی از اراده الهی می‌دانستند، همگی بر یک نکته تأکید دارند؛ حفظ خود و حفظ سرزمین و مملکت خودکه بر پیکره تاریخ، خود را نمایان می‌دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]




فصل سوم: روش پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۱
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۲
روش پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۳۲
جامعه آماری ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۲
نمونه و روش نمونه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۲
ابزار گردآوری داده ها …………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۴
شیوه ی گردآوری داده ها ……………………………………………………………………………………………………………………………………۳۴
روش تحلیل داده ها ……………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۶
فصل چهارم: یافته ها …………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۷
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۸
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………۴۲
مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۳
بحث و نتیجه‌گیری ………………………………………………………………………………………………………………………………………………۴۳
محدودیت ها ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۵
پیشنهادها …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۴۶
منابع …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۴۷
پیوست ها ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۵۳
پیوست شماره ۱ ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۵۳
پیوست شماره ۲ …………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۵۶
فهرست جداول
جدول ۴.۱: ویژگی های دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی و درخودماندگی سطح بالا براساس سن و مقطع تحصیلی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۸
جدول ۴.۲: نتایج آزمون هوشی ریون رنگی ………………………………………………………………………………………………………..۳۹
جدول ۴.۳: توصیف نمونه آماری پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………۴۰
جدول ۴.۴: آزمون همگنی واریانس ها برای فرضیه ی تحقیق …………………………………………………………………………۴۱
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول ۴.۵: نتایج آزمون تی مستقل در مورد فرضیه ی تحقیق …………………………………………………………………………۴۱
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه ی توانایی دیداری – فضایی کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی و کودکان درخودمانده با عملکرد بالا انجام گرفته است. در این پژوهش از نوع توصیفی زمینه یابی استفاده شده که در دو مرحله انتخاب (آزمودنی ها و اجرای پژوهش) اجرا شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا و کلیه دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی شهر تهران است. دراین تحقیق از نمونه گیری دردسترس استفاده شد. بدین منظور تعداد ۱۵ نفر از دانش آموزانی که اختلال یادگیری غیرکلامی دارند، با بهره گرفتن از فرم معلم گلدستین (۱۹۹۹) و تعداد ۱۵ نفراز دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا از مدارس ویژه این کودکان که با استفاده ازآزمون گارز شناسایی شده اند. و بر روی هر کدام از آنها آزمون مکعب های کهس به اجرا درآمد. به منظور آزمون فرضیه تحقیق از آزمون تی مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان با اختلال یادگیری غیر کلامی و دانش آموزان با درخودمانده با عملکرد بالا از لحاظ توانایی دیداری- فضایی تفاوت معناداری وجود دارد. و دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی دارای توانایی دیداری- فضایی بهتری نسبت به دانش آموزان با درخودمانده با عملکرد بالا هستند.
کلید واژه ها: توانایی دیداری – فضایی، اختلال یادگیری غیرکلامی، درخودمانده با عملکرد بالا.
فصل اول
چارچوب پژوهش
مقدمه
اختلال یادگیری غیرکلامی[۱] ، به گروهی از ویژگی های عصب روانشناختی[۲]، تحصیلی ، اجتماعی و عاطفی توصیف شده و منعکس کننده نقایصی دراستدلال غیرکلامی است، این نقایص شامل، ضعف درتوانایی بینایی - فضایی، استدلال ،کارکردهای اجرایی و حافظه غیرکلامی می شود. میزان شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی متفاوت است، اما اغلب برآورد شده که ۱۰ تا ۱۵ درصد دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری، نوعی اختلال یادگیری غیرکلامی نیز دارند (اوزولس[۳]، ۱۹۹۸؛ زیدآبادی و همکاران، ۱۳۹۲).
اختلال های یادگیری غیرکلامی، نوعی اختلال یا نشانگان عصب شناختی است که ویژگی روانشناختی آن، مجموعه ای ازتوانشها و نارساییهای ویژه، به طور توام در کودک است برخی از توانشهای ویژه در این کودکان، عبارت است از: حافظه و یادگیری طوطی وار، مهارت های کلامی ساده، رشد زودرس گفتار و زبان، توجه به جزئیات، مهارت های خواندن زودرس، مهارت های قابل توجه در املا، توانایی خوب دربیان خود و توانایی خوب در حافظه شنیداری (کروننبرگ ودان،۲۰۰۳؛تامسون[۴]،۱۹۹۷به نقل ازعلیزاده،۱۳۸۹).
تقریبا ۱۰ درصد کل جمعیت مبتلا به اختلال های یادگیری هستند و ۱ تا ۱۰ درصد این عده دارای اختلال یادگیری غیر کلامی می باشند. با وجود اینکه این اطلاعات مبتنی بر مدارک بالینی است، بسیاری از متخصصان اعتقاد دارند که شیوع این اختلال به دلیل ناشناخته بودن، کمتر از حد واقعی آن تخمین شده است (نبی زاده، ۱۳۸۴)
درخودماندگی با عملکرد بالا[۵]، یک اختلال رشدی با نشانه های مشابه اوتیسم است که بوسیله هانس آسپرگر[۶]روانپزشک اتریشی درسال ۱۹۴۴ شناخته شد. این اختلال معمولا به عنوان فرم خفیفی از درخودماندگی مورد توجه و ارجاع قراردارد زیرا افرادی با درخودماندگی سطح بالا عموما ازنظرکارکرد ذهنی قویتر از افراد نوعا درخودمانده هستند. مانند درخودماندگی، سندرم آسپرگر، یک وضعیت طولانی مدت است. به هرحال، چهارمین ویراست تجدید نظرشده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی[۷] (۲۰۰۰) ، درخودماندگی سطح بالا را به عنوان یک اختلال مجزا طبقه بندی کرده است و دراین مطلب که آیا درخودماندگی سطح بالا یک سندرم مجزا است یا شکلی از درخودماندگی است، تناقض وجود دارد (دیویدای.سوسا[۸]،۲۰۰۱؛ ترجمه یارمحمدیان و کجباف، ۱۳۸۸). کودکان با درخودماندگی سطح بالا به عنوان اختلال رشدی گسترده طبقه بندی شده اند، به این معنی که این اختلال برهمه عرصه های زندگی تاثیر می گذارد (کاظمی و نژادلحسینی، ۱۳۸۷).
درخودماندگی با عملکرد بالا پدیده ای نسبتا کمیاب است و پژوهش ها حاکی ازآن است که ازهر ۱۰۰۰ نفر،۱۰ تا ۱۵ نفر به این اختلال دچار هستند. علت آن ممکن است یک اختلال ژنتیکی یا آسیب فیزیکی به مغز باشد(لونز ،۱۹۹۶).
توانایی دیداری ـ فضایی[۹] فرآیندی پیچیده و شامل بخش های متعددی است که در ارتباط با یکدیگر هستند و خرده مهارت های انها شامل فعالیت های زیراست: توانایی تجسم اجسام به صورت ذهنی، توانایی تشخیص تفاوت میان اشیا، جهت یابی، تشخیص چپ و راست، توانایی تشخیص روابط میان اشیا در فضا (موقعیت و جهت یابی)، توانایی کپی کردن مدل و تولید و ساخت آن با استفاده ازبلوک، توانایی سازگاری برخی مناظر و تفسیر اشیا به صورت ذهنی و توانایی و تفسیر تصاویر نمادین درفضای خارجی (نقشه ها و راه ها) و توانایی مسائل غیرکلامی و رشد و تحول این خرده مهارت ها دردوران اولیه شکل می گیرد و در دوران کودکی و نوجوانی با رشد توجه، حافظه، تجربه و آموزش توسعه می یابد. پردازش بینایی - فضایی[۱۰]، توانایی استفاده از اطلاعات بینایی جهت درک جهان پیرامون است (کرونین – کولومب و براون[۱۱] ۱۹۹۷؛ عابدی، ۱۳۸۶).
اختلال یادگیری غیرکلامی و درخودماندگی سطح بالا با آسیب هایی درهماهنگی و توانایی های حرکتی، توانایی های ادراکی- دیداری، به کارگیری و درک زبان، فهم اجتماعی و ارتباط غیرکلامی در ترکیب با مهارت های زبانی قوی وحافظه ی طوطی وارخوب، توصیف شده اند (نیدن،[۱۲] ۲۰۱۰).
بیان مسأله
ساختار دیداری – فضایی نوعی توانایی شناختی مرکزی است. تفاوت فردی زیادی میان مردم در توانایی انجام تکالیف دیداری – فضایی وجود دارد. برای مثال، بعضی از افراد خیلی خوب می توانند رسم کنند و بعضی دیگر نمی توانند به خوبی رسم کنند، بعضی از افراد می توانند الگوهای پیچیده را به درستی و با سرعت کپی کنند، بعضی دیگر به درستی اما آهسته می توانند کپی کنند و عده ای هم فقط الگوهای ساده را می توانند کپی کنند (مرویس، رابینسون و پانی، ۱۹۹۹؛ منشادی، ۱۳۸۹).
با وجود ویژگی های بالینی مشترک بین درخودماندگی با عملکرد بالا و اختلال یادگیری غیرکلامی، در واقع این دو اختلال را با توجه به الگوهای دیداری- فضایی، ارتباطی و مهارت های اجتماعی از هم مجزا دانسته اند، با توجه به این که شناخت فضایی در نیمکره راست مغز قرار دارد اختلال یادگیری غیرکلامی نیزاختلال نیمکره راست در نظرگرفته شده است. حال آنکه اختلال های طیف درخودماندگی به عنوان اختلال های نیمکره چپ معرفی شده اند و اختلال هماهنگی رشدی شباهت ها و ویژگی های بالینی مشترکی با اختلالهای یادگیری غیرکلامی دارد؛ برای مثال، هر دوی این گروه از کودکان در مهارت های روانی – حرکتی، ادراکی – دیداری – فضایی، در ادراک لمسی و مهارت های ادراکی و کارکردهای اجرایی مشکل دارند (تانگوی[۱۳]۲۰۰۲، یالوف[۱۴]۲۰۰۶ به نقل از علیزاده ۱۳۸۹).
مشکلات ادراک دیداری، پردازش دیداری و توانایی شناختی دیداری - فضایی از بارزترین مشخصه های کودکان با اختلال یادگیری غیر کلامی است. این کودکان نارسایی زیادی در تکالیف دشواری که به پردازش دیداری یا توانایی های دیداری –فضایی نیاز دارند، از خود نشان می دهند (دنکلیگ[۱۵]۲۰۰۰؛ هارون رشیدی ۱۳۸۹).
دمیترسکو[۱۶] (۲۰۰۵) در تحقیقی تفاوت های نیمرخ عصب شناختی کودکان با درخودماندگی با عملکرد بالا و کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی را بررسی کرد. نتایج نشان داد که گروه با درخودماندگی با عملکرد بالا در توانایی های دیداری – فضایی و ساختاری دیداری بهتر از گروه با اختلال یادگیری غیرکلامی عمل کردند. و همچنین هر دو گروه ضعف های کلی درحوزه های غیرکلامی از خود نشان دادند.
نتایج مطالعه گانتر[۱۷] (۲۰۰۲) از برخی نقایص پیش بینی شده در افراد درخودمانده با عملکرد بالا براساس نیمرخ اختلال یادگیری غیرکلامی حمایت می کند که شامل الگویی از نقایص غیرکلامی، دیداری – فضایی با وجود مهارت هایی در حافظه کلامی و پردازش کلامی سالم، دشواری هایی در درک طنز، آسیب جدی در زبان و حافظه آسیب دیده برای الگوهای پیچیده و مفهومی است. همچنین نتیجه گرفتند که الگوی رورک از اختلال یادگیری غیرکلامی اساسی برای سازماندهی بسیاری از ویژگی های درخودمانده سطح بالا فراهم می کند.
هدف پژوهش
این پژوهش به مقایسه میزان توانایی دیداری ـ فضایی دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی و دانش آموزان با اختلال درخودمانده با عملکرد بالا می پردازد.
فرضیه­ پژوهش

 

    1. بین توانایی دیداری ـ فضایی دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی و دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا تفاوت وجود دارد.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش
تشخیص افتراقی اختلال های یادگیری غیرکلامی از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگی های مشترکی بین اختلال های یادگیری غیرکلامی و برخی اختلال های رشدی مانند اختلال آسپرگر وجود دارد که ممکن است در تشخیص، خطا ایجاد کند. معیارهای تشخیصی کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی عبارت انداز: ۱. وجود نارساییها و توانشها در کنار یکدیگر ۲. نارسایی در توانایی دیداری – فضایی ۳. مشکل یادگیری در دست خط، انشا و ریاضیات و در عین حال توانمندی در رمزگشایی در مراحل اولیه خواندن ۴. ضعف در درک مطلب، بویژه در سطح نتیجه گیری مشکل در درک کلیت مطلب ۵. برخی تواناییها در واژگان زبان، زبان شفایی، نحو و کاربرد زبان ۶. حافظه طوطی وار خوب و ضعف در معنای عمیق ۷. مشکل بیشتر در سمت چپ بدن، مشکل در توالی، تعادل و تحلیل فضایی. و کودکان با درخودماندگی با عملکرد بالا در ۱. ارتباط اجتماعی (مانند تماس چشمی) ۲. یادگیری و ۳. روانی – حرکتی مشکلات اساسی دارند (علیزاده، ۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]




قلمرو تحقیق
از نظر قلمرو تحقیق، قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی این تحقیق به شرح زیر می باشد:
قلمرو موضوعیبررسی تاثیر اندازه شرکت و کیفیت حاکمیت شرکتی بر افشای مطلوب.
قلمرو زمانیاز نظر زمانی دوره زمانی سالهای ۱۳۸۶ لغایت ۱۳۹۰ در نظر گرفته می شود.
قلمرو مکانیشرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مد نظر است.
روش گردآوری داده ها و اطلاعات
در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از هر دوروش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابتدا با مراجعه به کتابخانه و با مطالعه کتب و مقالات مختلف و سایت های علمی پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله دکترا درباره اهداف و مباحث تئوریک این تحقیق پرداخته شده است(کتابخانه ای ) سپس داده های آماری این تحقیق که اطلاعات مربوط به شرکت ها می باشد که از طریق اطلاعات منتشر شده توسط سازمان بورس اوراق بهاددار تهران و با بهره گرفتن از نرم افزار های موجود در این زمینه جمع آوری شده است(میدانی ).
پایان نامه - مقاله - پروژه
برای استخراج اطلاعات صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سایت بورس اوراق بهادار و بانک های اطلاعاتی بورس، مجلات و گزارش های بورس، نرم افزار های تدبیر پرداز(که شامل صورتهای مالی کلیه شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است )، صحرا، دناسهم و ره آورد نوین ۳ استفاده شد.

تعریف عملیاتی مفاهیم و واژه های کلیدی تحقیق
افشا: اصطلاح افشا در گسترده ترین مفهوم به معنای ارائه اطلاعات است. در حسابداری، از این اصطلاح به نحو محدودتری استفاده می شود و صرفا به معنای ارائه اطلاعات مالی مربوط به یک شرکت در گزارشهای مالی و یا گزارشهای سالانه می باشد. در برخی موارد، مفهوم افشا باز هم محدودتر و به معنای ارائه اطلاعاتی که در صورتهای مالی منظور نشده است تلقی می شود(شباهنگ، ۱۳۸۳).
افشای اجباریافشا در صورتی که به واسطه یک منبع مقرراتی و وضع کننده قوانین الزامی شده باشد افشا اجباری گفته می­ شود (اسو اسنا، ۱۹۹۸)[۱۳].
افشای اختیاری: در صورتی که افشای اطلاعات تحت تاثیر قوانین خاصی نباشد و توسط شرکت به صورت اختیاری انجام شود افشای داوطلبانه تلقی می­ شود (اسو اسنا، ۱۹۹۸).
اندازه شرکت: اندازه شرکت نشان دهنده حجم و گستردگی فعالیت­های یک شرکت است. جهت تعیین اندازه شرکت از معیارهای متفاوتی همچون لگاریتم طبیعی ارزش دفتری کل دارایی­ های شرکت، لگاریتم طبیعی ارزش دفتری دارایی ثابت ناخالص، تعداد کارکنان، حجم فروش شرکت و لگاریتم طبیعی فروش سالانه شرکت مورد استفاده قرار می گیرد(حلمی حمامی، ۲۰۰۹).
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منابع سهامداران می باشد (پارکینسون[۱۴] ، ۱۹۹۴).
۱-۱۲ ساختار کلی تحقیق
فصل اول: کلیات تحقیق شامل تعریف مسئله و بیان سؤال اصلی تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، فرضیه ها، اهداف تحقیق، روش تحقیق، تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی ارائه شده است.
فصل دوم: ضمن بیان مقدمه دربخش اول مروری بر ادبیات حاکمیت شرکتی و افشای اطلاعات بیان شده است و در بخش دوم خلاصه­ای از تحقیقات انجام شده در داخل و خارج ایران در این زمینه ارائه می گردد.
فصل سوم: ابتدا روش تحقیق بکار گرفته شده در پژوهش حاضر، اهداف تحقیق، جامعه آماری، نمونه آماری، فرضیات تحقیق و متغیرهای تحقق مورد مطالعه معرفی شده است. در نهایت روش گردآوری اطلاعات و روش آماری بکار گرفته شده جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بطور کامل تشریح می شود.
فصل چهارم: به چگونگی طبقه بندی اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها از طریق بکارگیری روش­ها و مدل های آماری مورد استفاده اشاره می شود و در نهایت نتایج آزمون فرضیات ارائه می گردد.
فصل پنجم: خلاصه ای از تحقیق ارائه می شود و سپس نتیجه گیری و طبقه بنـــدی نتـــایج حاصله بیان می گردد. در پایان پیشنهادها، محدودیت ها و توصیه هایی برای تحقیقات آتی ارائه می گردد. فهرست منابع و مأخذ نیز، در بخش آخر گزارش ارائه خواهد شد.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
یکی از هدفهای اصلی گزارشگری مالی، تأمین اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری است. دستیابی به این هدف مستلزم افشای مناسب اطلاعات مالی و سایر اطلاعات مربوط می باشد. دلیل اصلی نیاز به گزارشگری مالی و افشای اطلاعات، عدم تقارن اطلاعات و تضاد منافع بین مدیران و سرمایه گذاران می باشد. در رابطه با پیامدهای اقتصادی افشای اطلاعات تحقیقات گسترده ای صورت گرفته است. مطالعات پیرامون افشای اطلاعات بر این مبنا استوار است که حتی در یک بازار سرمایه کارا، مدیران در مقایسه با سرمایه گذاران خارجی دارای اطلاعات بیشتر و درک بهتری در رابطه با عملکرد آینده شرکت هستند. از سوی دیگر براساس شکل نیمه قوی فرضیه بازار کارا، قیمت اوراق بهادار به طور کامل و آنی منعکس کننده اطلاعات جاری و تاریخی در دسترس عموم است. در چنین شرایطی اگر سرمایه گذاران با فرض صحیح بودن قیمت ها برآنها اتکا کنند، لکن به دلیل وجود اطلاعات گمراه کننده در قیمت ها متحمل زیان گردند، به طور منطقی آنان مستحق دریافت خسارات وارده هستند. در این راستا استراتژی افشای اختیاری شرکت، نقش مهمی در کاهش عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سرمایه گذاران خارجی ایفا می کند، زیرا عدم تقارن اطلاعات ممکن است موجب ارزشگذاری اشتباه شرکت شده و انگیزه­ای برای تصحیح ارزش گذاری اشتباه از طریق افشای بیشتر اطلاعات ایجاد نماید(پورحیدری و حسین زاده، ۱۳۹۱). با توجه به موارد بیان شده که نشان دهنده ضرورت افشای اطلاعات در بازار سرمایه است بررسی عواملی که بر این فرایند تاثیر بسزای دارد مهم می باشد. در این تحقیق تاثیر حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بر کیفیت افشا بررسی می شود. بنابراین بررسی ادبیات مربوط به موضوع تحقیق در این فصل انجام می شود. در این فصل به ارائه و تفصیل مطالبی می پردازیم که به لحاظ تئوریکی زیرساخت­هایی مفهومی برای موضوع مورد مطالعه فراهم می آورند. هر تحقیق و پژوهش علمی که صورت می­گیرد بر پایه­ ارکان و نتایج مطالعات و تحقیقات پیشین استوار است. در این فصل مرتبط­ترین دستاوردهای تحقیقاتی پژوهشگران قبلی در ارتباط با موضوع مورد نظر شناسایی می شوند.
بنابراین در این فصل سعی شده است که ابتدا مرور اجمالی بر ادبیات حاکمیت شرکتی و افشای اختیاری بیان شود و در نهایت در انتهای فصل تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع این تحقیق به تفکیک تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور ارائه شود.
۲-۲- مروری بر ادبیات حاکمیت شرکتی
۲-۲-۱- تعاریف حاکمیت شرکتی
بررسی مباحث نظری مربوط به نظام راهبری نشان می دهد توافق اساسی در رابطه با تعریف حاکمیت شرکتی وجود نداشته و بعضا تعاریف به عمل آمده توسط نهادها یا افراد از تفاوت هایی با یکدیگر برخورده اند. به نحوی که برخی از یک دیدگاه محدود حاکمیت شرکتی را صرفأ در رابطه شرکت و سهامدار تعریف می نمایند و در سویی دیگر این مفهوم به صورت شبکه ای از روابط تعریف میگردد که نه تنها شرکت و مالکان (صاحبان سهام) آن بلکه ذینفعان از جمله کارکنان، مشتریان، مردم، جامعه و… را در بر می گیرند. در این قسمت به مهمترین تعریف به عمل آمده اشاره می گردد:
اهمیت حاکمیت شرکتی در جهان به آن حد است که موسسه رتبه بندی استاندارد پورس[۱۵] معیارهای چهار گانه زیر رابرای سنجش وضعیت حاکمیت شرکتی معرفی کرده است:
۱- ساختار مالکیت[۱۶]
۲- روابط ذینفعان مالی[۱۷]
۳- ساختار و عملکرد هیئت مدیره[۱۸]
۴- پاسخگویی شفافیت و افشای اطلاعات[۱۹]
حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه هدایت، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی آن ها به تمام ذینفعان شرکت (اجتماع) نیز مربوط است (تری گر، ۱۹۸۴).[۲۰]
فرانیدی که از طریق آن شرکت ها هدایت و کنترل می شوند (کادبری، ۱۹۹۲).[۲۱]
فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منابع سهامداران (پارکینسون، ۱۹۹۴)[۲۲]
مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روش هایی که تعیین می­ کنند شرکتها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند (مگینسون، ۱۹۹۴).[۲۳]
(براون و همکاران[۲۴] ۲۰۰۴) معتقدند ، حاکمیت شرکتی خوب ، مزایا و اثر بخشی زیادی برای سازمان، اجتماع و محیط اقتصادی در مجموع دارد که اهم آن بشرح ذیل می باشد :
در سازمان، باعث افزایش کارایی سرمایه ، بهبود عملکرد ، کاهش هزینه­ های سرمایه ، افزایش ارزش ،افزایش شهرت ، افزایش تعادل ، افزایش رشد استراتژیکی ، بهبود روابط سهامداران و در نهایت حمایت از حقوق سهامداران در شرکتها خواهد شد .
در جامعه، حاکمیت شرکتی مزایا ، اثر بخشی و کارایی بسیاری دارد و باعث افزایش شفافیت و عدالت اجتماعی و کاهش فساد در جامعه خواهد شد .
در اقتصاد، باعث افزایش سرمایه ­گذاری بلند مدت، افزایش رقابت، بهبود کیفیت محصولات و خدمات، افزایش خلاقیت ونوآوری افزایش کارایی در بازار، افزایش ثبات در بازار، جلوگیری از سقوط بحران ورشکستگی در بازار و کاهش تخریب و ضربه خوردن می شود.
حاکمیت شرکتی عبارت است از مجموعه از قوانین و مقررات و عواملی که به کنترل عملیات شرکت می پردازند. به عبارت دیگر حاکمیت شرکتی محدوده عملیات شرکت را تعریف می­نماید.در چنین ساختاری مشارکت کنندگان در فعالیت های شرکت همچون مدیران، کارگران و عرضه­کنندگان سرمایه که بازده مشارکت خود در شرکت را ادعا می کنند موضوع اصلی بحث را تشکیل می دهند (گیلان و تارکس، ۱۹۹۸)
۲-۲-۲- طبقه بندی حاکمیت شرکتی
ساختار حاکمیت شرکتی را می توان به دو نوع حاکمیت شرکتی درون سازمانی و حاکمیت شرکتی برون سازمانی طبقه بندی نمود که هر یک دارای ساز و کارهای خاص خود می باشند.
حاکمیت شرکتی درون سازمانی[۲۵] (آلمانی-ژاپنی) سیستمی است که در آن شرکتهای فهرست بندی شده یک کشور تحت مالکیت و کنترل تعداد کمی از سهامداران اصلی هستند. این سهامداران ممکن است بنیانگذار یا گروه کوچکی از سهامداران مانند بانکهای اعتباردهنده، شرکت­های دیگر یا دولت باشند.
ساز و کارهای حاکمیت درون سازمانی (محاطی) عبارتند از :
هیئت مدیره: انتخاب هیئت مدیره توانمند، خوش نام و بی طرف.
مدیران اجرایی: تقسیم مسئولیت ها بین مدیران اجرایی و استقرار نرم افزار مناسب.
مدیران غیر اجرایی: ایجاد کمیته حسابرسی با حضور اعضای هیئت مدیره و مدیران اجرایی سابق و خوش نام در کمیته های مختلف شرکت.
کنترل داخلی: طراحی، تدوین و استقرار کنترل های داخلی مناسب (مالی، حقوقی، مدیریت، ریسک، حسابرسی داخلی و …)
اخلاق سازمانی: تدوین و گسترش آیین نامه رفتار حرفه ای.
حاکمیت شرکت برون سازمانی(آنگلو – آمریکایی)، به سیستم های تامین مالی و حاکمیت شرکتی اشاره دارد که در آن، شرکت­های بزرگ توسط مدیران کنترل می شوند و تحت مالکیت سهامدران برون سازمانی یا سهامداران خصوصی هستند. این وضعیت منجر به جدایی مالکیت از کنترل (مدیریت) می شود.
ساز و کارهای حاکمیت برون سازمانی (محیطی) شامل موارد زیر می باشند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ب.ظ ]