کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



- دریافت‌کننده مرکزی آینه‌های شلجمی (بشقابی ـ استرلینگ)
نیروگاه‌هایی که با فن‌آوری‌های دریافت‌کننده مرکزی و آیینه‌های شلجمی ـ موتورهای استرلینگ نصب شده‌اند، دارای بازدهی معادل ۲۵-۱۵ درصد برای تبدیل انرژی خورشیدی به برق هستند. نیروگاه‌های دودکش و استخر خورشیدی، به دلیل کارکرد قابل‌اطمینان و نصب ساده قسمت‌های اصلی آن‌ها، به‌ خصوص برای کشورهای درحال‌توسعه مناسب هستند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
در نیروگاه‌های حرارتی ـ خورشیدی نیز به دلیل طبیعت انرژی خورشیدی امکان تولید برق مستمر و بدون وقفه برای مصرف‌کنندگان، با محدودیت‌هایی روبرو می‌باشد. این محدودیت‌ها با در نظر گرفتن سیستم پشتیبان و احیاناً سیستم ذخیره‌ساز انرژی گرمایی قابل‌حل است.
برای تأمین بدون وقفه برق مصرف‌کنندگان، امکان پیوند سیستم‌های پشتیبان سوخت فسیلی با چرخه نیروگاه‌های حرارتی ـ خورشیدی از نوع آینه‌های سهموی دراز، هلیواستاتی و آینه‌های شلجمی وجود دارد. برای پاسخ سریع به تغییرات طبیعی انرژی خورشیدی، سیستم‌های پشتیبان فقط از نفت یا گاز طبیعی به‌عنوان سوخت استفاده می‌کنند [۱ و ۱۸ و ۱۹].
مولدهای انرژی بیوماس[۱۹]
منابع بیوماسی که برای تولید انرژی مناسب هستند، طیف وسیعی از مواد را شامل می‌شوند. این مواد، چوب‌های سوختی جمع‌ آوری شده از مزارع و جنگل‌های طبیعی تا محصولات کشاورزی و جنگلی بخصوص آن‌هایی که برای تولید انرژی رشد داده شده‌اند و همچنین ضایعات کشاورزی و جنگلی، ضایعات غذایی و ضایعات حاصل از فرآوری تیرهای چوبی، ضایعات جامد شهری[۲۰] و فاضلاب‌ها تا گیاهان آبی را شامل هستند. تکنولوژی‌های تبدیل بیوماس به سه دسته اساسی فرایندهای احتراق مستقیم، فرایندهای ترموشیمیایی و فرایندهای بیوشیمیایی تقسیم می‌شوند.
منابع بیوماس، از طریق احتراق مستقیم و یا از طریق تبدیل به سوخت‌های گازی و مایع، قابل‌استفاده برای تولید انرژی الکتریکی در نیروگاه‌های بخار، توربین‌های گازی و یا سیکل ترکیبی می‌باشند. برای ایجاد یک نیروگاه بیوماس، به‌ خصوص از نوع ضایعات جامد شهری، اطلاع از میزان و ارزش گرمایی منبع بیوماس در دسترس بسیار حائز اهمیت است.
نیروگاه‌های بیوماس در سالیان اخیر بسیار متداول شده‌اند و امید آن می‌رود، که با پیشرفت تکنولوژی و افزایش بازدهی و کاهش میزان آلایندگی آن‌ها رقیبی جدی برای نیروگاه‌های بخار سوخت فسیلی گردند. نیروگاه‌های پیشرفته گازی بیوماس و سیکل ترکیبی نیز در حال گسترش و تثبیت موقعیت خود در بسیاری از کشورها هستند و جایگزینی قابل‌رقابت، ازنظر اقتصادی و حفظ محیط‌زیست، برای نیروگاه‌های سوخت فسیلی متداول محسوب می‌گردند [۱۹ و ۲۳].
مولدهای انرژی زمین‌گرمایی[۲۱]
انرژی گرمایی زمین، انرژی تجدید پذیری است که از حرارت مفید و قابل‌استخراج ناشی از گرمای گدازه‌ها و تخریب مواد رادیواکتیو موجود در اعماق زمین به دست می‌آید و این انرژی توسط بخار یا آب گرم به سطح زمین آورده می‌شود. انرژی گرمایی معمولاً به ۴ دسته تقسیم می‌شود، که عبارت‌اند از: هیدروترمال، لایه تحت‌فشار، تخته‌سنگ‌های خشک و داغ و گدازه‌های آتش‌فشانی می‌باشند. گرچه مشخصات فیزیکی هر یک از آن‌ها متفاوت است اما صرف‌نظر از اقتصادی بودن، هر یک از آن‌ها توانایی تولید برق را دارا می‌باشند.
بین انواع مختلف انرژی زمین‌گرمایی، انرژی هیدروترمال بیش از سایر منابع توسعه پیدا کرده است و تنها نوعی است که به علت قیمت قابل‌رقابت آن کاربرد تجاری پیدا کرده است و این در حالی است که سایر سیستم‌ها در مرحله تست و آزمایش تجربی بسر می‌برند، هر چند دو نوع آخر به‌طور موفقیت‌آمیزی ازلحاظ فنی توجیه شده و به‌طور تجربی، استخراج انرژی از آن‌ها بهبود داده شده است. روش‌های مختلفی جهت تبدیل انرژی زمین‌گرمایی به انرژی الکتریکی وجود دارند، که به‌عنوان‌مثال می‌توان از سیستم‌های بخار خشک و بخار انبساط آنی که جزو روش‌های قدیمی می‌باشند و نیز سیستم‌های سیکل دو مداره و جریان کلی که روش‌های جدیدتری بوده و از امتیازات قابل‌توجهی برخوردارند، نام برد.

۲-۳-۲- مقایسه تکنولوژی تولید پراکنده

استفاده از هر یک از منابع تولید پراکنده با توجه به شرایط مصرف ­کننده و هزینه انرژی تولیدی متفاوت می­باشد. اقتصادی بودن هر یک از طرح­های فوق بسته به هزینه سرمایه ­گذاری اولیه، راندمان، هزینه سوخت و هزینه­ تعمیرات و نگهداری می­باشد. در جدول ۲-۳ مقایسه کلی برخی از منابع تولید پراکنده آمده است [۱۸و ۲۵].

جدول (۲-۳): مشخصات انواع تولیدات پراکنده

 

 

نوع تکنولوژی موتور احتراق داخلی توربین گازی میکرو توربین پیل سوختی
نوع سوخت گاز طبیعی گاز طبیعی گاز طبیعی گاز طبیعی
طول عمر (سال) ۲۰ ۲۰ ۱۰ ۱۰
مدت‌زمان راه ­اندازی سرد ۱۰ ثانیه ۱۰ دقیقه ۵-۲ دقیقه کمتر از ۶ دقیقه
راندمان ۳۷-۳۰ ۳۷-۲۲ ۲۸-۲۳
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 09:19:00 ق.ظ ]




در تبیین نظری جنبش‌های اجتماعی جدید در خاورمیانه، توجه به نوع ساختار دولت در جوامع خاورمیانه درخور اهمیت است. اگر در قالب یک رهیافت ترکیبی به دو نوع رژیم موروثی پادشاهی و رژیم سلطانی در جوامع این منطقه قائل شویم، متوجه خواهیم شد که در جوامع دارای نظام‌های پادشاهی موروثی، به دلیل قدرت سنت‌های پدرسالارانه، کنش‌های جمعی و اعتراضات شکل مسالمت‌آمیزتری دارند، در حالی که در جوامع دارای نظام‌های سلطانی که عمدتاً برخاسته از کودتاهای نظامی هستند، حرکات اعتراضی از ماهیتی مخرب‌تر برخوردارند و سرکوب نیز در آنها شدیدتر است. در این جوامع در مقایسه با جوامع دسته‌ اول، حرکت‌های آزادیخواهانه با سرعت بیشتری پیشروی می‌کنند و زودتر به نتیجه می‌رسند اما اغلب برگشت‌پذیر نیز هستند. به طور کلی، با توجه به شرایط جدید جهانی و وجود وسائل ارتباطی نوین، این جنبش‌ها از ویژگی‌هایی نظیر محوریت جوانان، عدم وجود رهبری و سازماندهی واحد، گذار از بازیگران سیاسی موجود، افول اسلام‌گرایی رادیکال و ظهور اسلام میانه‌رو، ناکارآمدی بستن فضای سیاسی و بی‌اعتبار شدن ایدئولوژی‌های پان عربیسم و سوسیالیسم برخوردارند.(همان)
خیزش‌های جهان عرب که باعث ایجاد دگرگونی‌های مهمی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هستند، از منظرهای مختلف قابل بررسی می‌باشد. با این حال، نخستین پرسش در خصوص این تحولات به ماهیت خیزش‌ها معطوف است و دیدگاه‌های مختلفی در این خصوص ارائه ‌شده‌اند. آنچه می‌توان بر آن تأکید نمود این است که مردمی بودن، مهمترین مشخصه جنبش‌های جدید جهان عرب می‌باشد و سایر ویژگی‌های این جنبش‌ها و تحولات نیز به نوعی از این مشخصه کانونی ناشی می‌شود. در کشورهای عربی دستخوش تحول، مردم با تمام ویژگی‌های خاص خاورمیانه‌ای خود و در قالب جنبش‌هایی گسترده و فراگیر به عنوان نیرویی مهم وارد عرصه سیاست شده‌اند. در حالی که در دهه‌ های گذشته حکومت‌ها، نیروهای نظامی و برخی احزاب و گروه‌ها و همچنین بازیگران خارجی در این کشورها مهمترین بازیگران عرصه سیاست بوده‌اند، اکنون مردم به عنوان نیرویی جدید با اتکا بر خود و بدون واسطه احزاب و گروه‌ها یا مجوز حاکمیت و یا حمایت خارجی وارد عرصه سیاسی شده‌اند و بر این اساس شاهد ویژگی‌های دیگری مانند ضد استبدادی بودن، هویت اسلامی، استقلال‌خواهی، مشی مسالمت‌آمیز، رهبری جمعی و محوریت جوانان در جنبش‌ها نیز هستیم.(صادقی،۱۳۸۶؛۲۴)
با وجود این، از این نکته نیز نباید غافل ماند که شباهت‌های زیادی میان جنبش‌های اجتماعی جهان عرب و انقلاب اسلامی ایران وجود دارد که مهمترین آنها مردمی بودن و ضد استبدادی بودن هر دو می‌باشد. به همین جهت می‌توان گفت که خیزش‌های مردمی در جهان عرب ادامه حرکت انقلاب اسلامی در ایران و الهام گرفته از آن می‌باشد. هرچند خیزش‌های مزبور صرفاً مولود این عامل نیستند و از عوامل متعدد دیگری که منشاء داخلی دارند نیز ریشه گرفته‌اند، اما آنچه جنبش‌های کشورهای عربی را مردمی نمود، عملکرد بسیار منفی و خشن نسبت به مردم و از جمله دین‌ستیزی حاکمان و نادیده گرفتن احساسات دینی و مذهبی مردم بود. پیروزی انتخاباتی احزاب اسلام‌گرا در کشورهایی که جنبش در آنها به پیروزی انجامید، مانند تونس و مصر، گواه محکمی بر واقعیت اخیر است. از این‌رو، در فهم این جنبش‌ها از یک سو و شناخت نظام‌های سیاسی جدید از سوی دیگر، باید به تبیین نقش گروه‌های اسلام‌گرا با اندیشه‌های مختلف در شکل‌گیری دولت‌های جدید و نیز بررسی دیدگاه‌های جریان‌های اصلی اسلام‌گرا به ویژه جماعت اخوان‌المسلمین و گروه‌های سلفی و احزاب وابسته به آنها در خصوص ساختارها و مسائل سیاسی و اجتماعی در شرایط جدید توجه نشان داد.(همان)
با شروع موج تحولات در کشورهای شمال آفریقا و تسری آن به تعدادی دیگر از کشورهای عربی، در غرب از این تحولات به عنوان ادامه موج سوم دموکراتیزاسیون و یا موج چهارم دموکراتیزاسیون یاد شد، اما با توجه به بعد اسلامی قضایا می‌توان چنین اظهارنظر کرد که در این کشورها، به صورت همزمان تقاضا برای دموکراسی بیشتر از یک سو و توجه بیشتر به دین در اداره امور کشور وجود دارد که در قالب گفتمان اسلام‌گرایی میانه‌رو تجلی یافته است. با نگرش عمیق‌تر به تحولات منطقه به آسانی می‌توان متوجه شد که بازگشت به مبانی دینی در زمره یکی از اولویت‌های مهم مردم قرار دارد. در یک نگاه کلی، در این کشورها سه جریان عمده نقش بازی می‌کنند. اول، جریان سکولار – لیبرال که به نقش اسلام در حیات سیاسی و اجتماعی کشور معتقد نیست و دین را مسئله‌ای شخصی و مربوط به زندگی خصوصی افراد می‌داند. دوم، جریان اسلام‌گرایی میانه‌رو که در گروه‌های اخوانی نمود پیدا کرده است و اسلام‌گرایی را با مدرنیته و دموکراسی تلفیق کرده است و سوم، جریان سنت‌گرا که در جریان یا گروه‌های سلفی نمود یافته است و سردمداران آن معتقدند مدرنیته و دموکراسی در تضاد با اسلام قرار دارند. البته در صحنه سیاسی امروز کشورهای عربی، دو گروه اخیر نقش بیشتری ایفا می‌کنند.(اخباری،۱۳۸۷؛۱۱)
پایان نامه - مقاله - پروژه
در هر صورت، در خصوص علل وقوع جنبش‌های اجتماعی در کشورهای عربی، دیدگاه‌های متفاوتی ارائه شده که در آنها بر تأثیر عوامل داخلی و خارجی تأکید شده است. شکل‌گیری و گسترش طبقه متوسط، نحوه موضع‌گیری دولت‌ها نسبت به مسئله فلسطین و نوع رابطه آنها با آمریکا و اسرائیل، فساد و ناکارآمدی، زوال مشروعیت، و عدم وجود نهادهای مدنی از جمله علل و عوامل بروز این جنبش‌ها در خاورمیانه قلمداد شده است.(همان)
از جمله دلایل سیاسی جنبش‌های مردمی در منطقه می‌توان به حکومت‌های غیرملی و غیردموکراتیک، رژیم‌های اقتدارگرا، حکمرانی بد و فشار و سرکوب و از جمله علل اقتصادی جنبش‌های مزبور می‌توان به فساد مالی سران حاکم و فشارهای اقتصادی اشاره کرد که به وضعیت معیشتی نامناسب مردم و فقر و محرومیت گسترده منجر شده است. این حکومت‌ها که پیشتر تأمین کننده خدمات اجتماعی بوده و در ازای آن از مردم انتظار پیروی داشتند، از دهه ۱۹۸۰ دچار تحول شده و دیگر قادر به تأمین خدمات پیشین نبودند، با این حال آنها همچنان با بهره‌گیری از قدرت امنیتی و نظامی، خواستار حفظ پیروی و وفاداری مردم بودند که از دید بسیاری از آنها «اتباع» به حساب می‌آیند. از جمله نکات جالب در این جنبش‌ها، شباهت‌هایی است که میان آنها وجود دارد. نحوه بسیج افکار عمومی و شکل تظاهرات، دوری از خشونت، مشارکت معترضان دارای زمینه‌های اجتماعی و طبقاتی مختلف، نقش برجسته جوانان و زنان و استفاده از تکنولوژی جدید رسانه‌ای در زمره این شباهت‌ها قرار دارد. در این میان به ویژه نقش رسانه‌های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و مجازی در آغاز و تداوم این جنبش‌ها غیرقابل انکار است. پیشرفت در فناوری اطلاعات و ارتباطات و بهره‌گیری از این ابزارهای جدید توسط مردم سبب تسریع در جنبش‌های مردمی در خاورمیانه شد.
همان گونه که اشاره شد، مردمی بودن جنبش‌های جهان عرب باعث شده تا ویژگی مسلمان بودن مردم منطقه در جنبش‌ها بازتاب تعیین کننده‌ای پیدا کند. از این‌رو، می‌توان بر هویت اسلامی جنبش‌های اخیر به عنوان یکی از ویژگی‌های مهم آنها تأکید کرد. در اینجا پرسشی که مطرح می‌شود این است که اعتقادات مذهبی مردم چه جایگاهی می‌تواند در مراحل مختلف تغییر و دگرگونی این جوامع داشته باشد؟ و نیز اینکه گروه‌های اسلام‌گرا با توجه به کسب پیروزی در رقابت‌های انتخاباتی که تاکنون صورت گرفته، بر عرصه سیاسی و اجتماعی این کشور چه تأثیری خواهند گذاشت؟ پاسخ به این پرسش‌ها نیازمند تبیین نقش و جایگاه گروه‌های اسلام‌گرا در جنبش‌های عربی و نیز بررسی تفکرات و دیدگاه‌های سیاسی آنهاست. به نظر می‌رسد با توجه به اینکه تقاضاهای همزمان برای به کارگیری ساز و کارهای دموکراتیک در اداره امور جامعه و توجه جدی به باورها و اعتقادات دینی مردم در جوامع عربی وجود دارد، گروه‌هایی که پیرو گفتمان اسلام‌گرایی میانه‌رو هستند، قادر به ایفای نقش برجسته‌تری در این جوامع باشند.(همان)
در مجموع، می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که در جنبش‌های عربی اخیر، عامل هویت نقش بسیار برجسته‌ای دارد و آنچه در این جنبش‌های مردمی بیش از مؤلفه‌های دیگر خود نمایی می‌کند، ساخت و احیای هویت اسلامی است. رژیم‌های اقتدارگرا و به ویژه آن دسته از رژیم‌ها که از گرایش‌های سلطانی برخوردار بودند، در پی نفی این هویت بر آمدند؛ هویتی که مبتنی بر جایگاه اجتماعی و باورهای اسلامی مردم بود. نبود آزادی‌های سیاسی، انواع تبعیض‌ها، فقدان عدالت اجتماعی و ناکارآمدی دولت‌ها سبب فساد مالی، فقر و شکاف طبقاتی گسترده‌ای در جوامع عرب شد و هویت مقاومت را در میان اقشار مختلف مردم اشاعه داد.
از سوی دیگر، حمایت‌های غرب و به ویژه آمریکا از رژیم‌های اقتدارگرای منطقه به شکل‌گیری این هویت مقاومت کمک کرد. در این میان، به ویژه جوانان و زنان که فرصت‌های خود را از دست رفته می‌دیدند، به نیرویی بزرگ برای مقاومت تبدیل شدند. همچنین در تحولات اخیر ارتش‌ها نیز در جهت کنترل و مهار جنبش‌ها نقشی عمده ایفا کردند که به ویژه در مرحله انتقال قدرت حائز اهمیت می‌باشد.
۲-۶- چشم انداز ژئوپلیتیک خاور میانه
سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا تا مدت‌ها معطوف به حمایت و پشتیبانی از حکومت‌های اقتدارگرا اما هم پیمان و حافظ منافع واشنگتن در منطقه بود. حفظ ثبات، به عنوان محور اصلی این رویکرد، شاکله کلی سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا را تشکیل می‌داد. با تقویت و تحرک بیشتر گرایش‌های ضد آمریکایی و وقوع حملات ۱۱ سپتامبر در خاک آمریکا، سیاستمداران کاخ سفید به سمت اتخاذ رویکرد امنیتی بجای حفظ ثبات در منطقه تغییر جهت دادند. به گفته جان گدیس، پس از ۱۱ سپتامبر آمریکا خود را در «جهانی که به ناگهان خطرناک‌تر شده » یافت. (Gaddis,2004:52)
۲-۶-۱- هژمونی ایالات متحده و خاور میانه
خاورمیانه با داشتن منابع غنی انرژی از یک سو و موقعیت خاص ژئوپولیتیک از سوی دیگر، حوزه منفعتی غیر قابل اغماض برای قدرت‌های بزرگ محسوب می‌شود. این در حالی است که خاورمیانه نه تنها با نظم سیاسی- اقتصادی آمریکا هماهنگی ندارد بلکه به شدت از پتانسیل مقاومت و مقابله برخوردارست. حوادثی از قبیل رخداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و حضور اتباع سعودی در آن و احیای افراط‌گرایی در منطقه، نمایانگر تضاد منفعتی و امنیتی قدرت آمریکا و منطقه خاورمیانه است. از این‌رو، پی‌گیری اصلاحات سیاسی در چارچوپ طرح خاورمیانه بزرگ به منظور استقرار نظم سیاسی مطلوب و اصلاحات اقتصادی در راستای اقتصاد لیبرال و بازار آزاد به منظور استقرار نظم اقتصادی مطلوب در دستور کار سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا قرار گرفت.(زاکریان،۱۳۹۰؛۱۹۰)
افراط‌گرایی و تروریسم به خصوص پس از حملات ۱۱ سپتامبر، به عنوان دو عامل اساسی، آمریکا را بیش از پیش به سمت توجه به ضرورت اصلاحات در خاورمیانه سوق داد. آمریکا افراط‌گرایی و تروریسم را از عوامل اصلی تهدید امنیت و منافع خود تلقی می‌کند و بر این اساس درصدد بود تا با باز کردن فضای سیاسی و بهبود شرایط اقتصادی در کشورهایی که به لحاظ فکری و حمایت مالی خاستگاه چنین حرکت‌های رادیکالی محسوب می‌شوند، ریشه افراط‌گرایی را بخشکاند. به عبارت دیگر، افراط‌گرایی و تروریسم در خاورمیانه از علل و همچنین از اهداف سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا تلقی می‌شود. هر چند اسلام سیاسی نیز در برخی موارد به عنوان خطری برای امنیت و منافع آمریکا معرفی می‌شود از اما پس از شکل‌گیری طالبان و عملیات القاعده افراط‌گرایی از آن رو که در بعدی فرامرزی و با توسل به شیوه‌های خشونت‌بار مستقیماً غرب را مخاطب قرار داده تهدید جدی‌تری محسوب می‌گردد.(همان)
ایالات متحده پس از ۱۱ سپتامبر با شعار جهانی «مبارزه با تروریسم»، سیاست‌ها و اهداف منطقه‌ای خود را در خاورمیانه به گونه‌ای دیگر ترسیم کرد. آمریکا پس از حمله به افغانستان و پی‌آمدهای گسترده منطقه‌ای آن، سیاست‌های کلی خود را در قالب «طرح خاورمیانه بزرگ» مطرح ساخت. این طرح به دنبال آن بود که ریشه‌های افراط‌گرایی و خشونت در منطقه را از طریق دموکراسی‌گستری و گشایش فضای باز سیاسی و اجتماعی از بین ببرد و فضای جدید سیاسی برای عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای منطقه فراهم سازد. آمریکا یک سال پیش از طرح خاورمیانه بزرگ، با ارائه سند «نقشه راه» (۲۰۰۳) در پی آن برآمد که با حمایت از نهادسازی در دولت خودگردان فلسطین و تقویت نهادهای سیاسی و اجتماعی، دولت خودگردان را به دولتی پاسخ‌گو و عاملی برای کنترل فعالیت مبارزان فلسطینی تبدیل کند. از سوی دیگر، در سطح منطقه خاورمیانه، واشنگتن با تأکید بر لزوم برگزاری انتخابات و تقویت نهادهای مدنی، در پی بسط ایده‌های دموکراتیک در منطقه بود، اما با برگزاری انتخابات مختلف در منطقه، با وجود تمامی محدودیت‌ها و اعمال فشارهای دولتی، آشکار گردید که پیروزی غالباً نصیب نیروها و جریان‌هایی می‌شود که با سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا مخالف هستند.(همان)
از آنجا که در غالب کشورهای خاورمیانه به مجرد باز شدن نسبی فضای سیاسی، اسلام گرایان به پیروزی می‌رسیدند، اصلاحات اقتصادی به عنوان مکمل اصلاحات سیاسی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. این استدلال که بهبود وضعیت اقتصادی کشورها به تقویت طبقه متوسط و کاهش حمایت‌های مردمی از گروه‌های تندرو منجر می‌شود، یکی از دلایل اصلی این اقدام بوده است .(همان)
شرایط به وجود آمده پس از ۱۱ سپتامبر این فرصت را در اختیار نومحافظه‌کاران قرار داد تا در راستای عملیاتی نمودن موارد ذیل تلاش کنند:

 

    1. دشمن جدید و خطر بالفعلی را برای طراحی و اجرای راهبرد کلان امنیت ملی ایالات متحده آمریکا معرفی کنند.

 

    1. با اتخاذ یک رویکردی آفندی - امپراطوری براساس اجبار ـ اجماع ـ اقناع و با بهره گرفتن از نیروهای مسلح، نظم لیبرالیستی بین‌المللی را در راهبرد کلان امنیت ملی آمریکا نهادینه کنند.

 

    1. استیلا و برتری علی الاطلاق ایالات متحده آمریکا در حوزه‌های نظامی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی را برای دهه‌ های متوالی در نظام بین‌الملل در قالب مقابله با آنچه تهدید تروریسم خوانده می‌شود، تضمین کنند.

 

    1. تسلط بر منابع اصلی انرژی نفت و گاز به عنوان منابع اولیه ثروت و قدرت در قرن ۲۱ را تضمین نمایند و با رقبایی که با بهره گرفتن از این منابع قصد چالشگری دارند، به شکل پیشدستانه‌ای مقابله کنند.

 

    1. در الگوهای آموزشی، ابزارها و ساختارها براساس رهیافت و راهبردی نوین دگرگونی به وجود آورند، به نحوی که چالش‌گری عواملی همچون اقوام، ادیان و ملل گوناگون در عرصه امنیت بین‌الملل تقلیل یابد.(همان)

 

۲-۶-۲- بیداری اسلامی و خاور میانه
اسلام در خاورمیانه، هم در قامت گروه‌های افراطی اسلامی و هم دولت‌‍‌های مسلمان در ردیف تهدیدات امنیتی ایالات متحده تعریف می‌شوند. اقدامات این دو طیف به عنوان مقوله‌ای که کانون استراتژی امنیت ملی آمریکا یعنی «تفوق» را به چالش کشیده است مورد توجه ویژه سیاستگذاران آمریکایی قرار دارد.
پی.جی کراولی معتقد است که آمریکا به شدت نیازمند«استراتژی امنیت ملی جدیدی» است که به دنبال بازنگری جدی در سیاست‌های ایالات متحده در قبال اسلام و مسلمانان تدوین گردد. (Crowley, 2008:70) در حقیقت، بسیاری از کارشناسان سیاسی آمریکا نوعی در هم‌تنیدگی میان امنیت و منافع ملی آمریکا و چگونگی مواجه ایالات متحده با اسلام و مسلمانان به ویژه در خاورمیانه را ترسیم می‌کنند. براساس آنچه در سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۰۶ قید شده است، مبارزه علیه رادیکالیسم اسلامی، چالش و منازعه اصلی ایدئولوژیک سال‌های اولیه قرن ۲۱ محسوب می‌شود. چالشی که به صف‌بندی اکثر قدرت‌های غربی در یک سو منجر شده است. این سند شرایط قرن ۲۱ را با کشمکش ایدئولوژیک قرن ۲۰، که قدرت‌های بزرگ هم براساس منافع ملی و هم براساس ایدئولوژی تقسیم می‌شدند، متفاوت می‌داند. (The National Security Strategy of the United States of America, 2006, p.41) هر چند برخی کارشناسان غربی سعی در تعمیم خشونت اقدامات گروه‌های افراطی اسلامی (همچون القاعده) به کلیت اسلام را دارند و تعبیر جنگ اسلام و غرب را به کار می‌برند، اما وجود جریانات و گرایشات متنوع در درون اسلام، توجه طیفی از سیاستگذاران آمریکایی را به ضرورت تفکیک عملکرد در مواجهه با اشکال گوناگون جریانات اسلام‌‌گرایی سوق داده است.
آسیب‌ها و آفت‌های عمومی موجود در اکثر جوامع اسلامی خاورمیانه، محرومیت از کسب جایگاه و تأثیرگذاری مطلوب در صحنه نظام بین‌الملل را به بار آورده است. این نقصان‌ها در کنار مجموعه اقدامات و سیاست‌های نامطلوب ایالات متحده در دهه‌ های اخیر، بستر مناسبی جهت ظهور و بروز طیف رادیکال و خشونت‌طلب فراهم آورده است. وجود دولت‌‌های ناکارآمد، اقتصاد ناسالم، مشروعیت پائین، عدم رعایت حقوق بشر، سرکوب مخالفین، رشد جمعیت و غیره از جمله عوامل بسترساز داخلی تقویت جریانات رادیکالی محسوب می‌شوند.(Singer,2007,p.2) ضعف دولت‌ها و عدم استقرار اصول دموکراتیک، نارضایتی نسبت به اقدامات حکومتی را افزایش داده است. از سوی دیگر، خشم و انزجار نسبت به سیاست‌های آمریکا در منطقه، به عنوان یکی از عوامل خارجی تشدید کننده وضع نامطلوب در این جوامع بوده است. در چنین شرایطی، اسلام‌گرایی با اقبال زیادی مواجه شده است، اما آنچه واجد اهمیت است آن است که پدیده اسلام‌گرایی فاقد شکل واحدی می‌باشد و اشکال گوناگونی از اسلام‌گرایی از جمله رادیکالی، میانه‌رو، سیاسی، غیرسیاسی، سنتی، مدرن، دموکرات، اقتدارگرا در حال ظهور و تکوین هستند. در هر حال، باید توجه داشت که تنها اقلیت کوچکی از جهان اسلام پذیرای برداشت افراطی از اسلام هستند.(Zunes,2001,p.1).
اسلام‌خواهی و خیزش گروه‌های تندروی اسلامی و اقدامات منطقه‌ای و بین‌المللی آنان موجب شده است که دولتمردان ایالات متحده آمریکا در تعیین و تبیین چگونگی سیاست‌های خاورمیانه‌ای خود جایگاه ویژه‌ای را بدین مقوله اختصاص دهند و میان اتخاذ رویکرد تقابل‌گرایانه، تعامل‌گرایانه و یا بینابینی، در برابر اسلام و گرایشات اسلامی، حساسیت و توجه وافری بروز دهند.(همان)
۲-۶-۳- چالش‌های منطقه‌ای
در حال حاضر، آمریکا علاوه بر موضوع تروریسم و افراط‌گرایی مذهبی در منطقه خاورمیانه با سه چالش اصلی مواجه می‌باشد:
۱- مناقشه فلسطین - اسرائیل
طی دوره پس از جنگ سرد تحولات فراوانی در صحنه داخلی اسرائیل و فلسطین به وقوع پیوسته است که یکی از مهمترین آنها پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین بود، این تحول پیامدهای متعددی را در پی داشت که مورد پذیرش و خوشایند آمریکا و برخی از دولت‌های غربی و عربی نبود. عدم شناسایی اسرائیل از سوی حماس و تأکید بر مقاومت، تشدید احساسات و نقش احزاب اسلام‌گرا در منطقه و افزایش نقش و نفوذ منطقه‌ای ایران با توجه به ارتباطات و پیوندهای آن با اکثر گروه‌های فلسطینی از جمله حماس، از جمله پیامدهای عمده این امر بودند. براین اساس بود که فشارها برحماس و تحریم مالی آن به ویژه از سوی غرب افزایش یافت و در مقابل، گروه فتح مورد توجه و حمایت بیشتری قرار گرفت. (بررسی تحولات خاورمیانه، ۱۳۸۶).
در همین حال در صحنه داخلی اسرائیل، اولمرت یکی از ضعیف‌ترین و غیرمحبوب‌ترین رهبران اسرائیلی طی شش دهه حیات اسرائیل بوده است. اصولاً یکی از مشکلات عمده اسرائیل در داخل، مشکل انتقال رهبری از نسلی به نسل دیگر است. اولمرت در فضای به وجود آمده پس از تشکیل حزب کادیما توسط شارون و حمایت افکار عمومی از طرح جدایی از فلسطینی‌ها، توانست پست نخست‌وزیری را به خود اختصاص دهد. وی برخلاف برخی از اسلاف خود هیچ سابقه نظامی مشخصی نداشت. موقعیت اولمرت پس از جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ بین اسرائیل و حزب‌ا… لبنان و انتشار گزارش تحقیق وینوگراد مبنی بر ناکامی اسرائیل در دستیابی به اهداف خود در جنگ بسیار متزلزل و شکننده شد. اولمرت بر خلاف بگین و شارون، که در دو مقطع حساس (در جریان صلح با مصر و خروج از شهرک‌های نوار غزه) توانستند افکار عمومی و غالب جریان‌های سیاسی را برای پیشبرد برنامه‌هایشان متقاعد سازند، فاقد توانایی‌های یک رهبر کارآمد و تأثیرگذار بود. شکست فضاحت بار اسرائیل در جنگ سی‌ و سه روزه علیه حزب‌ا… لبنان که اسطوره شکست‌ناپذیری ارتش اسرائیل را باطل ساخت، اولمرت را در معرض اتهامات جدی قرار داد و کمیته وینوگراد وی را مقصر شناخت. از این‌رو، آمریکا درصدد برآمد که با شروع روند مجدد مذاکرات صلح و اخذ امتیازات حداکثری برای اسرائیل، از این رهبر ضعیف اسرائیلی حمایت نماید.(همان)
حضور سوریه در این اجلاس نیز قابل تأمل و توجه بود. سوریه اگر چه با این توجیه که در مورد جولان مذاکراتی صورت خواهد گرفت، نماینده‌ای را به آناپولیس اعزام کرد، اما دولت بشاراسد آشکارا از تبعات منفی عدم حضور در نشست آناپولیس آگاه بود. در هر حال، چنانچه پیش‌بینی می‌شد مسائل مهم فی ما بین از جمله تعیین وضعیت بیت‌المقدس و مرز‌ها همچنان بدون راهکار مشخصی باقی ماند و تنها در خصوص برخی مسائل فرعی‌تر توافقاتی حاصل گردید. آناپولیس قبل از تشکیل نیز نمایشی شکست خورده قلمداد می‌شد، به گونه‌ای که کارشناسان آن را بازی هدفمندی از جانب آمریکا در سال‌های پایانی دولت بوش به قصد ترمیم چهره آسیب دیده خود در داخل و در سطح منطقه ارزیابی می‌کردند. (همان)
در ۲۷ دسامبر سال ۲۰۰۸، یعنی روزهای پایانی دولت بوش، دولت اولمرت که خود در روزهای پایانی بسر می‌برد، حمله‌ای گسترده به نوار غزه را آغاز نمود. این حمله که در ابتدا به بمباران هوایی محدود بود، با حمله زمینی ارتش اسرائیل به نوار غزه ابعاد تازه‌ای به خود گرفت. دولت اسرائیل به خاطر شکست سال ۲۰۰۶ در لبنان در معرفی اهداف خود در جنگ غزه بسیار محتاط عمل کرد، به طوری که هدف اصلی از این جنگ پایان دادن به حملات موشکی حماس به جنوب اسرائیل، و نه نابودی کامل حماس عنوان شد. دلیل این امر پایین آوردن انتظارات افکار عمومی اسرائیل از دست‌آوردهای جنگ در ایام انتخاباتی بود. این جنگ که از حمایت قابل توجه مردم اسرائیل برخوردار بود، به گفته تحلیل گران اسرائیلی، با هدف بالا بردن شانس پیروزی احزاب حاکم بخصوص کادیما و کار آغاز گردید. این احزاب با توجه به شکست در جنگ سی و سه روزه و همچنین عقب نشینی از نوار غزه، امری که از دید بسیاری از اسرائیل‌ها سرآغاز حملات موشکی بیشتر به شهرهای جنوب این کشور شد، اقبال عمومی خود را از دست داده بودند. (کامروا،۱۳۹۰؛۲۲)
مرمت چهره حزب کادیما و کار تنها چند هفته مانده به انتخابات حساس فوریه ۲۰۰۹ یکی از دلایل اصلی حمله به نوار غزه بود، لذا همه تبلیغات در این راستا طراحی شده بود، و در کوتاه مدت تا حدی نیز مؤثر بود. سران اسرائیل تا حدی به این هدف خود رسیدند به طوری که حزب کادیما توانست با اخذ ۲۸ کرسی از ۱۲۸ کرسی مجلس (کنست) بیشرین نماینده را در مجلس دارا باشد، هر چند در پایان حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو با یک کرسی کمتر، یعنی ۲۷ کرسی توانست رهبری یک دولت ائتلافی جدید راست تندرو را بر عهده گیرد. حزب کار که به طور سنتی و برای سال‌های طولانی عهده‌دار رهبری کشور بود، به رهبری ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل در زمان جنگ ۲۲ روزه، توانست تنها ۱۳ کرسی را از آن خود کند و حداقل به طور موقت از اعمال نفوذ جدی در سیاست‌های این کشور بی‌نصیب بماند.(همان)
از دیگر اهداف این حمله نابودی یا حداقل فلج کردن توان نظامی حماس بود، در این زمینه اسرائیل تا حدود زیادی به اهداف خود نرسید، چرا که تا روز پایانی جنگ، حماس همچنان بر حملات موشکی خود بر شهرهای اسرائیل ادامه داد. همچنین ارتش اسرائیل با وجود محاصره شهر غزه نتوانست این شهر را به اشغال خود در آورد، هر چند که بسیاری از کارشناسان نظامی معتقدند که اسرائیل عمدتاً از ورود به جنگ شهری تمام عیار خودداری کرد چرا که این امر منجر به تلفات زیاد در ارتش اسرائیل می‌شد، موضوعی که در کشور اسرائیل از حساسیت خاصی برخوردار می‌باشد. در واقع، استراتژی نظامی اسرائیل اعمال فشار گسترده بر روی حماس به منظور عقب نشینی و تسلیم این گروه بیشتر استوار بود تا بر اشغال کامل غزه، هر چند این استراتژی توسط بخشی از جامعه اسرائیل و به خصوص نمایندگان حزب لیکود به شدت تحت انتقاد گرفته است، چرا که در نهایت این استراتژی منجر به سرنگونی حماس و یا حتی تقلیل قوه نظامی این گروه نشد.(همان)
دولت بوش در روزهای پایانی خود، طبق سیاست دیرینه خود، از این حرکت اسرائیل حمایت کرد. اوباما و دستیارانش که مشغول آماده‌سازی انتقال قدرت بودند، به شدت از ابراز نظر در این رابطه خودداری کردند. اوباما در این زمینه تنها به ابراز اینکه “کشته شدن غیر نظامیان در غزه و اسرائیل موجب نگرانی عمیق من است” اکتفا کرد. وی دلیل سکوت خود در این زمینه را با بیان اینکه در هر دوره تنها یک رییس جمهور وجود دارد (به این معنی که هم اکنون بوش رئیس جمهور می‌باشد و بالطبع نباید از او که هنوز رئیس جمهور نشده است انتظار موضع‌گیری داشت) توجیه کرد. این در حالی است که اوباما در مورد مسائل دیگر از جمله بحران اقتصادی و حملات بمبئی، در دوران انتقال قدرت (از ۴ نوامبر تا ۲۰ ژانویه) به ابراز نظر گسترده پرداخت. (Los Angeles Times, 2009:152).
با بررسی و تحلیل دقیق‌تر تحولات مذکور در سطوح مختلف بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی و با گذشت نزدیک به سه دهه از روند مذاکرات صلح، می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که تمامی راهکارها، مذاکرات و تفاهمات بین طرفین برای حل مناقشه تا زمانی که حقوق فلسطینی‌ها استیفا نگردد، اسرائیل به سیاست‌های اشغالگرانه خود پایان ندهد و ایالات متحده سیاست جانبدارانه خود در حمایت از تل‌آویو را رها نسازد، سرانجامی جز شکست نخواهد داشت. با روی کار آمدن دولت تندرو بنیامین نتانیاهو، و در حالی که فلسطینیان بین دو گروه حماس و فتح تقسیم شده‌اند، حتی برگزاری مذاکرات صلح دور از ذهن به نظر می‌رسد. این موضوع، برای دولت اوباما که صلح خاورمیانه را سرلوحه‌ کار خود در منطقه قرار داده است، در سال‌های آینده چالشی جدی خواهد بود.
۲- عراق
دولت بوش با شعار مبارزه با تروریسم و گسترش سلاح‌های کشتار جمعی در سال ۲۰۰۳ با حمله به عراق این کشور را به اشغال نظامی خود در آورد. با این حال، پس از گذشت حدود هفت سال از حضور نیروهای آمریکایی در عراق امنیت، آرامش و ثبات بر اساس شعارهای آمریکا در عراق برقرار نشده است. از سوی دیگر، قدرت گرفتن گروه‌های شیعی دارای روابط دوستانه با ایران انتقادهای داخلی در آمریکا علیه دولت بوش را برانگیخت. این در حالی بود که آمریکا بیش از پیش از اهداف خود در عراق دور می‌شد، به گونه ای که بعد از چند سال بسیاری از اعضای هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه خواهان خروج نیروهای آمریکایی از عراق شدند. ناکامی‌های آمریکا در عراق باعث شد تا تیمی تحقیقاتی از هر دو حزب آمریکا به سرپرستی جیمز بیکر و لی هامیلتون به نام گروه مطالعات عراق از مارس تا دسامبر ۲۰۰۶ وضعیت عراق و راهکارهای پیش روی آمریکا در عراق را بررسی کند. مطالعات نُه ماهه گروه مطالعات عراق موسوم به کمیسیون بیکر-هامیلتون به ویژه بر مشارکت دادن کشورهای کلیدی منطقه خاورمیانه از جمله ایران و سوریه در حل بحران عراق تأکید گذاشت.(همان)
افزایش تنش‌های فرقه‌ای در عراق، حداقل در سال‌های اولیه پس از اشغال به تدریج حس ملی‌گرایی را کاهش و هویت فرقه‌ای را تقویت کرده است. حذف رژیم صدام حسین و ناکامی در ایجاد ثبات سیاسی و نظامی در عراق فرصت جدیدی را برای ایران در سطح منطقه ایجاد کرده است.(Bahgat,2007,p.5-14) آمریکا در شناخت واقعیات جامعه شناختی عراق و پیش‌بینی نحوه عملکرد نیروهای اجتماعی این کشور راه به خطا برده است. با وقوع دو تحول عمده، یعنی قدرت‌یابی شیعیان نزدیک به ایران و مقاومت اعراب سنی در برابر روند سیاسی و در نتیجه تداوم بی‌ثباتی و ناامنی، راهبردهای کاخ سفید به تدریج دگرگون شده است. راهبرد ایجاد دولت الگو، به راهبرد پیروزی تغییر یافت و در مرحله کنونی راهبرد «عدم شکست و خروج کم هزینه» در دستور کار آمریکا قرار دارد. اکنون مسئله عراق به اصلی‌ترین مسئله سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است و اکثر سیاست‌های این کشور در خاورمیانه، پیرامون این موضوع شکل می‌گیرد. دولت اوباما نیز با اعلان برنامه زمان‌بندی خروج نیروهای آمریکایی از عراق، سیاست عدم شکست و خروج کم هزینه را که در سال پایانی دولت بوش اتخاذ شده بود، پیگیری می کند. با این حال، برای موفقیت این استراتژی، دولت اوباما قطعاً به همکاری ایران در این زمینه نیاز دارد. ساختار سیاسی ایجاد شده در عراق به کمک آمریکا که بر مبنای دموکراسی توافقی تأمین کننده سهم متناسب برای سه گروه اصلی (شیعیان اکراد و سنی‌ها) است، در آستانه دومین انتخابات سراسری این کشور (۱۶ ژانویه ۲۰۱۰) دستخوش تحول گردیده و نوری مالکی، نخست‌وزیر عراق، با خروج از ائتلاف شیعی و نه گفتن به دموکراسی توافقی و طائفی به دنبال تشکیل دولت ملی در این کشور است، لذا نمی‌توان ساختار سیاسی جدید عراق را یک دستاورد آمریکایی تلقی کرد بلکه کنش و واکنش نیروهای سیاسی و مذهبی در داخل عراق بیش از تمایلات خارجی در ایجاد و تغییر این ساختار دخیل بوده است.
۳- جمهوری اسلامی ایران و تحولات خاورمیانه
روند تحولات عراق، افزایش نقش و قدرت شیعیان و کردها و کاهش نقش اعراب سنی را در پی داشت. از منظر اعراب این تحول باعث کم رنگ شدن هویت عربی عراق و نقش آن به عنوان دولت حایل و توازن بخش در مقابل ایران شده است. به باور آنها، این واقعیت به ایجاد زمینه‌هایی برای تغییر توازن قدرت منطقه‌ای به نفع ایران و به ضرر عربستان سعودی و جهان عرب منجر شده است. بر این اساس، رویکرد آنها در قبال واقعیت‌های جدید عراق، مخالفت با روند سیاسی دولت جدید و سعی و تلاش برای تزلزل ساختار قدرت کنونی است. دیگر واقعیت و تحول منطقه‌ای، پیروزی حزب اسلام‌گرای حماس در فلسطین و وارد شدن آن به ساختار قدرت در کنار جنبش فتح بود. این موضوع تا حدود زیادی موجب تقویت موضع جمهوری اسلامی ایران در موضوع فلسطین و نارضایتی آمریکا و برخی کشورهای عربی گردید. جنگ ۲۲ روز غزه در تعطیلات کریسمس سال ۲۰۰۹ این امر را بیش از پیش تشدید نمود.(همان)
دولت آمریکا در مقطع کنونی، بخش عمده امکانات و سیاست خارجی خود را بر عراق و افغانستان متمرکز کرده است. با توجه به عدم موفقیت در ایجاد دولتی با ثبات و امنیت در این کشور، هزینه مادی و انسانی بالا و افزایش نارضایتی‌های داخلی، دولت بوش در سال پایانی زمامداری خود سعی کرد تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸، به موفقیت‌هایی در عراق دست یابد و بخشی از نیروهای خود را از این کشور خارج سازد. در این راستا، کسب حمایت و همکاری‌ همسایگان عراق از جمله ایران، سوریه و عربستان سعودی از اولویت بالایی برای آمریکا برخوردار شد و در این خصوص اقدامات متعددی صورت گرفت. از جمله این اقدامات مذاکره با ایران در بغداد و همچنین فشار بر سعودی‌ها برای حمایت از دولت مالکی و فشار متقابل بر دولت مالکی برای مشارکت دادن بیشتر اهل سنت و امنیت سازی در عراق بود.(همان)
با توجه به تحولات منطقه‌ای و افزایش نقش و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی در سطح منطقه، به نظر می‌رسد صف‌بندی جدیدی در منطقه در مورد نوع نگاه به اسرائیل با شرکت کشورهای عربی در نشست آناپولیس به وجود آمده باشد. برخی ناظران معتقدند که اساساً کنفرانس آناپولیس به منظور ایجاد اتحاد میان کشورهای سنی عرب علیه جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و هدف آن مهار قدرت‌یابی ایران در منطقه بود‌ه است. آمریکا و اسرائیل از طریق برگزاری این کنفرانس، سعی در معرفی ایران به عنوان دشمن مشترک اعراب و اسرائیل داشتند. این در حالی است که از مدتی قبل از دو جبهه‌بندی در منطقه خاورمیانه سخن گفته می‌شود که در یک طرف آن ایران، عراق، سوریه، حزب‌ا… و حماس و در طرف دیگر آمریکا، اسرائیل و برخی از کشورهای عرب سنی منطقه قرار دارند. در این چارچوب یکی از اولویت‌های آمریکا جدا کردن سوریه از ایران است. همچنین قرارداد ۲۰ و ۱۳ میلیارد دلاری فروش تسلیحات آمریکا به عربستان و مصر و نیز قرارداد فروش تسلیحات به میزان ۳۰ میلیارد دلار طی ده سال آینده به اسرائیل، در راستای تحرکات و سیاست‌های جدید آمریکا در خاورمیانه ارزیابی می‌گردد. با به دست گرفتن سکان دولت آمریکا توسط اوباما، تلاش‌ها برای همراه کردن سوریه با سیاست‌های آمریکا در منطقه بیشتر شده است، هر چند انتخاب دولت راست افراطی نتانیاهو در اسرائیل این امر را دچار مشکل خواهد کرد، چرا که بعید به نظر می‌رسد مذاکرات مخفی سوریه با دولت اسرائیل با واسطه‌گری ترکیه، در شرایط جدید به نتیجه برسد.
۲-۶-۴- بهارعربی وخاورمیانه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ق.ظ ]




  • روش آلفای کرونباخ (ناظر ، ۱۳۸۹، ۹۶-۹۴)

 

در این تحقیق برای سنجش قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است . این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از چمله پرسشنامه ها یا آزمون هایی که خصیصه های مختلف را اندازه گیری می کنند به کار می رود .
پایان نامه - مقاله - پروژه
در این گونه ابزار ، پاسخ هر سوال می تواند مقادیر عددی مختلف را اختیار کند .
برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمره های زیر مجموعه سوال های پرسشنامه (یا زیر آزمون ) و واریانس کل را محاسبه نمود .سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آلفا را محاسبه کرد.
فرمول۳-۱- آلفای کرونباخ

که در آن :
J: تعداد زیرمجموعه سوالات پرسشنامه
sj2: واریانس نمرات هر زیر مجموعه
S2: واریانس کل
به منظور بررسی پایایی تحقیق ، با بهره گرفتن از داده های بدست آمده از پرسشنامه های توزیع شده در بین کارکنان اداره کل امور کارکنان بانک ملت و به کمک نرم افزار آماری spss میزان اعتماد با روش آلفای کرونباخ برای کل آزمون و برای مولفه های مختلف به صورت جداگانه در هر دو پرسشنامه محاسبه شدو در نهایت آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سنجش عوامل روانشناختی توانمندسازی ۸۶% و برای پرسشنامه سنجش تعهد سازمانی ۷۹% بدست آمد. بنابراین می‌توان گفت که پرسشنامه های فوق از اعتبار کافی برخوردار می‌باشد، بدین‌معنی که پاسخ‌های داده شده ناشی از شانس و تصادف نبوده، بلکه به ‌خاطر اثر متغیری می‌باشد که مورد آزمون قرار گرفته است. زیرا اولاً آنچه را که محقق در نظر داشته است دقیقاً سنجیده است و ثانیاً برداشت ذهنی تمام پاسخگویان از آن یکی بوده است.
۳-۷- روش سنجش روایی پرسشنامه
مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری واقعاً بتواند خصیصه مورد نظر را اندازه بگیرد و نه متغیر دیگری را . اهمیت روایی در این است که اندازه گیری های نامناسب ، هر تحقیق علمی را بی ارزش و بی اعتبار می نماید . ابزار اندازه گیری ممکن است برای اندازه گیری یک خصیصه ویژه دارای اعتبار باشد در حالیکه برای سنجش همان خصیصه بر روی جامعه دیگر از هیچگونه اعتباری برخوردار نباشند . (ناظر ، ۱۳۸۹، ۹۶)
در تحقیق حاضر به منظور سنجش اعتبار محتوایی پرسشنامه ها ، از نظرات متخصصان و خبرگان آشنا به مسائل مدیریتی استفاده شده است .
شایان ذکر است پرسشنامه مربوط به سنجش عوامل روان شناختی توانمندسازی از پرسشنامه استاندارد میشرا (۱۹۹۲) استفاده شده است ، همچنین پرسشنامه مربوط به سنجش تعهد سازمانی نیز برگرفته از پرسشنامه استاندارد آلن و می یر (۱۹۹۲) می باشد .
۳-۸- ابزارهای آماری مورد استفاده
دراین پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است .کاربرد آمار توصیفی به منظور تفسیر نتایج داده های پژوهش بوده است .
برای بررسی و تهیه پاسخ فرضیات تحقیق از روش های آمار استنباطی استفاده شده .بدین منظوردر پردازش اطلاعات و آزمودن فرضیات از بسته نرم افزاری spss استفاده گردیده است ، لذا برای بررسی رابطه میان عوامل روانشناختی توانمندسازی با تعهد سازمانی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید .برای رتبه بندی عوامل روانشناختی توانمندسازی و ابعاد تعهد سازمانی از آزمون فریدمن بهره گرفتیم . برای سنجش میزان توانمندسازی و تعهد سازمانی نیز از آزمون تی تست تک نمونه ای استفاده شده است.
فصل چهارم
آزمون فرضیه ‌ها و
تجزیه و تحلیل یافته‌ها
۴-۱- مقدمه
تجزیه و تحلیل داده ها برای بررسی صحت و سقم فرضیات برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است . امروزه در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد تحقیق می باشد، تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلی ترین و مهمترین بخش های تحقیق محسوب می گردد .
داده های خام با بهره گرفتن از نرم افزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار می گیرند .
در این فصل، داده های حاصل از پرسشنامه‎های تحقیق سازماندهی، تلخیص و ارائه می شود تا بتوان با بهره گرفتن از آنها به تایید یا رد فرضیات اقدام نمود. هدف از این فصل، تجزیه و تحلیل داده‎های به دست آمده و انجام آزمون فرضیات در چارچوب فرایند و روش تحقیق تدوین شده در فصل سوم است.
از این رو، ابتدا برای شناخت بیشتر نمونه های آماری، ویژگیهای جمعیت شناختی آنها با بهره گرفتن از جداول در قالب سن،جنسیت، سطح تحصیلات، سنوات خدمت و سمت شغلی تشریح می شود، سپس داده های اختصاصی که حاصل بخش «پرسش های تحقیق» پرسشنامه است مورد بررسی واقع می گردد .
در نهایت نیز از آزمون های کولموگروف- اسمیرنف (k-s) جهت بررسی نرمال بودن متغیرهای تحقیق، آزمون همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیه ها ، آزمون فریدمن برای رتبه بندی مولفه های توانمندسازی و تعهدسازمانی و درنهایت از آزمون تی تست تک نمونه ای جهت سنجش میزان توانمندسازی و تعهد سازمانی استفاده می گردد.
۴-۲- آمار توصیفی
در این بخش از تجزیه و تحلیل آماری به بررسی چگونگی توزیع نمونه های آماری از حیث متغیرهایی همچون ؛ سن ، جنسیت ، میزان تحصیلات ، سمت شغلی و سابقه کاری می پردازیم . همانطوری که در فصل سوم بیان شد ، تعداد پاسخ دهندگان با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی ساده ، تعداد ۱۰۳ نفر انتخاب شدند، به منظور سنجش رابطه
بین عوامل روانشناختی توانمندسازی و تعهدسازمانی از طریق توزیع پرسشنامه بین کارکنان اقدام گردید که با جمع آوری ۱۰۰ پرسشنامه از بین کارکنان نتایج زیر حاصل شد.
۴-۲-۱- سن
جدول شماره ۴-۱ – توزیع فراوانی مربوط به سن کارکنان

 

سن
فراوانی
درصد
درصدفراوانی نسبی
درصد فراوانی تجمعی

 

۳۰-۲۰
۲۸
۲۸
۲۸
۲۸

 

۴۰-۳۰
۵۲
۵۲
۵۲
۸۰

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) درمقابل خوارج که با تفکری افراطی و هرج و مرج طلبانه شعار «لا حکم الا الله» سرمی دادند و بر نفی وجود حکومت در جامعه اسلامی اصرار ورزیده، خواهان حکومت خدا بر خویش بودند،چنین می گوید:
إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ وَ یُبَلِّغُ اللَّهُ فِیهَا الْأَجَلَ وَ یُجْمَعُ بِهِ الْفَیْ‏ءُ وَ یُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ یُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ الْقَوِیِّ حَتَّى یَسْتَرِیحَ بَرٌّ وَ یُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِر[۳۷۳]
یعنی: براى مردم حاکمى لازم است چه نیکوکار و چه بدکار، که مؤمن در عرصه حکومت او به راه حقّش ادامه دهد، و کافر بهره‏مند از زندگى گردد، و خدا هم روزگار مؤمن و کافر را در آن حکومت به سر آرد، و نیز به وسیله آن حاکم، غنائم جمع گردد، و به توسط او جنگ با دشمن سامان گیرد و راه ها به سبب او امن گردد، و در امارت وى حق ناتوان از قوى گرفته شود، تا مؤمن نیکوکار راحت شود، و مردم از شرّ بدکار در امان بمانند.
به عبارت دیگر، برای بیان بهترین قانون گذار می توانیم از بیان تمثیلی استفاده می کنیم: اگر زندگی اجتماعی و سازمانها و تشکیلات آنرا به یک قطار اعم از واگنها و دستگاه لوکوموتیو تشبیه کنیم، قانون به منزله راه آهن خواهد بود، پس نخست باید بدانیم یک راه آهن خوب کدام است؟
پایان نامه - مقاله - پروژه
یک راه آهن خوب آن نیست که ریل گذاری آن ظریف و زیبا و احیانا ایستگاههای مشجر و با صفا و مأمورین خوش قیافه و خوش لباس داشته باشد، یک راه آهن خوب آن است که، دهها نکته باریکتر زمو، در تطبیق دادن وضع خطوط آن با وضع قطارهائی که از آن عبور می کند در آن رعایت شده باشد .
بدیهی است مهندسین باید تمام این جزئیات را قبلا با کمال دقت حساب کنند و در ساختن خطوط و راه ها نهایت مراقبت را در تطبیق آن با وضع قطارها و لکوموتیوها به عمل آورند، تا خطرات و سوانحی از این ناحیه پیش نیاید.
از این مثال به خوبی روشن می شود که یک مهندس لایق راه آهن آن نیست که تنها از وضع زمینها و جاده ها و طرز بریدن کوهها و ساختن پلها با خبر باشد. بلکه باید قبل از هر چیز قطارشناس باشد یعنی از تمام جزئیات لکوموتیوها و واگنها کاملا مطلع باشد تا بتواند وضع خطوط را بر وضع آن تطبیق دهد.[۳۷۴]
نتیجه اینکه: قوانین صحیح اجتماعی را فقط باید از مکتب انبیاء و از مجرای وحی آموخت پس اجتماع بشر برای رسیدن به کمال خود نیاز به بعثت پیامبران دارد.
۳-۱-۲-۲-۱٫ نظام حکومت انبیاء
شکی نیست که یکی از شئون پیامبران و یکی از شاخصه های ولایت تشریعی آنان، حکومت و فرمانروائی آنان است، حکومتی که اصالتا مربوط به خدا و نیابتا مربوط به پیامبران و اولیاء الهی است، حکومتی که پایه های آن را دستورهای الهی و عدل و دادگری تشکیل می دهد.
بعضی انبیاء رسما رئیس حکومت و جامعه بوده اند و مردم می بایست از آنها اطاعت می کردند. آیه شصت و چهار سوره نساء بطور کلی می فرماید: «ما هر پیامبری را برای مردم فرستادیم برای این بود که مردم از او اطاعت کنند» . بنابراین هر پیامبری هر چه ادعا کند که از طرف خداست و لازم است اعمال کند، مردم باید بپذیرند.
بطور کلی هر پیامبری بر هر جمعیتی مبعوث می شود (در صورتی که پیامبری او ثابت شده باشد) هر ادعایی از طرف خدا بکند مردم باید بپذیرند.
البته در بعضی موارد هست که بعضی پیامبران خودشان متصدی حکومت نشدند، بلکه از طرف خدا حکومت دیگری را تایید کردند، چنانکه گروهی از بنی اسرائیل نزد پیامبرشان به نام «اشموئیل» آمدند و گفتند:«ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فىِ سَبِیلِ الله؛ برای ما پادشاهی تعیین کن تا در راه خدا بجنگیم»
پیداست که خود سموئیل ملک نبوده است و گر نه مردم به او نمی گفتند از خدا بخواه که ملکی برای ما بفرستد. پس هر پیامبری دارای حکومتی از طرف خدا نبوده است ولی قدر متیقن، پیامبر اسلام (ص) حکومت برپاکردند. از انبیاء سابق هم کسانی بوده اند که حکومت داشته اند مثل حضرت سلیمان، قرآن صریحا می فرماید: ملک را به او عطا کردیم.[۳۷۵]
بنابراین یکی از اهداف ثانوی از نبوت که در بعضی نبوت ها تحقق می یابد این است که حکومت حقه ای در روی زمین پیاده شود و مردم در زیر چتر آن حکومت حق، هم دنیا و هم آخرتشان اصلاح شود.[۳۷۶]
در امت بنی اسرائیل، حضرت داود و حضرت سلیمان، به فرمان خدا دارای چنین حکومت حق الهی بودند، آنجا که می فرماید: «یَادَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَهً فىِ الْأَرْضِ فَاحْکُم بَینْ‏َ النَّاسِ بِالحَْقّ‏ِ وَ لَا تَتَّبِعِ الْهَوَى‏ فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ الله[۳۷۷]؛ اى داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم پس در میان مردم بحق داورى کن، و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد.
تفسیر نمونه اینگونه استنباط می کند که این آیه از پنج جمله که هرکدام حقیقتی را دنبال می کند تشکیل یافته است:
نخست مقام خلافت داود در زمین است، اما اینکه آیا منظور جانشینى انبیاى پیشین است یا خلافت الهى می باشد، با مراجعه به آیه سی ام سوره بقره متوجه می شویم که معنای دوم- یعنی خلافت الهی- سازگارتر است؟ «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً؛ به خاطر بیاور هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت من در روى زمین خلیفه‏اى قرار دهم
البته خلافت به معنى واقعى کلمه در مورد خداوند معنى ندارد زیرا تنها در مورد کسانى که وفات یا غیبت دارند صحیح است، بلکه منظور از آن نمایندگى او در میان بندگان، و اجراى اوامر و فرمانهاى او در زمین است.
این جمله نشان مى‏دهد که حکومت در زمین باید از حکومت الهى نشات گیرد و هر حکومتى از غیر این طریق باشد حکومتى است ظالمانه و غاصبانه.[۳۷۸]
حکومت به حق، همان حکومتی است که بر اساس دستورهای خدا ( نه دستورهای ظنی و تخمینی که با شک و تردید همراه است) و پیراستگی از هوی و هوس استوار باشد. یک چنین حکومتی لازم است که از تمام حدود و خصوصیات موضوع و مورد حکومت خود آگاه باشد، و در داوری اسیر تمایلات درونی و هوی و هوس نگردد و این دو بدون عصمت و علم وسیع ، امکان پذیر نیست.
۳-۱-۲-۲-۲٫ زعامت و رهبری سیاسی و حکومتی پیامبر در جامعه
مسلم است که پیامبر در دوران ده ساله پایان عمر شریف خویش که در مدینه بود، زعامت و رهبری امت اسلامی را بر عهده داشت. پرسش آن است که آیا این زعامت و رهبری در قالب حکومت و امارت بر مسلمین بود یا آن که اساسا پیامبر، تشکیل حکومت نداد و رهبری و زعامت او از سنخ ریاست معنوی رهبری مذهبی بر گروندگان و هواداران است؟
بنابراین در باب زعامت پیامبر اکرم(ص) دو بحث اساسی وجود دارد:
الف) آیا ایشان حکومت تشکیل داد؟
ب) بر فرض تشکیل حکومت، آیا ریاست و ولایت پیامبر نشأت گرفته از وحی و تعالیم دینی بود یا آن که ریشه مدنی داشت و مردم به خواست خویش ولایت سیاسی را به عهده ایشان قرار دادند؟
مراجعه به قرآن شریف، این نکته را آشکار می کند که شؤون و مناصب پیامبر منحصر درابلاغ پیام الهی و انذار مردم نیست. برای نمونه، قرآن برای پیامبر شأن، جهاد با کفار و منافقان، تشویق مؤمنان به مقاتله با مشرکان، قضا و تبیین معارف الهی قائل است که این ها فراتر از صرف ابلاغ پیام الهی و انذار مردم است. بعنوان نمونه:
«یَأَیهَُّاالنَّبىِ‏ُّجَاهِدِالْکُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیهِْمْ؛ اى پیامبر! با کفّار و منافقین پیکار کن و بر آنان سخت بگیر.»
«یَأَیهَُّا النَّبىِ‏ُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلىَ الْقِتَالِ ؛اى پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن‏.»
«وَ مَا کاَنَ لِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَهٍ إِذَا قَضىَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لهَُمُ الخِْیرََهُ مِنْ أَمْرِهِم‏ ؛ هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند، اختیارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد.»
با توجه به این واقعیت که پیامبر دارای شؤون و مناصب مختلفی است، حکومت پیامبر، واقعه ای ناشی از شرایط خاص آن روزگار و دعوت و خواست تصادفی و اتفاقی مردم نبوده، بلکه ریشه در تعالیم اسلامی داشته است و پذیرش و بیعت و خواست مردم، زمینه ساز تحقق عینی این دعوت دینی بوده است.
به دلایل متعددی می توان اثبات کرد که ولایت سیاسی پیامبر نشأت گرفته از اسلام و وحی الهی بوده است. برخی از این دلایل به قرار زیر است:
الف) اسلام مشتمل بر قوانین و تکالیفی است که بدون برپایی دولتی دینی، نمی توان آن ها را بر شؤون مختلف جامعه اسلامی تطبیق کرد. تنفیذ احکام جزایی اسلام و تولی واجبات مالی مسلمین نظیر اخذ و تقسیم و مصرف زکات و خمس اموال و غنایم، جز با وجود دولت اسلامی محقق نمی شود. بنابراین، پیامبر در مقام اجابت به اقتضای این بخش از تعالیم دینی، ناگزیر از تصدی ولایت سیاسی بود، و البته اگر مسلمین با او همراهی نمی کردند و با بیعت و حمایت خویش از وی پشتیبانی نمی نمودند، هرگز پایه های ولایت سیاسی او تحکیم نمی گشت و این بخش از تعالیم دینی معطل می ماند اما این به معنای آن نیست که ولایت سیاسی او منبعث از مردم است و پیوندی با صمیم و ذات اسلام ندارد.[۳۷۹]
ب) آیات قرآنی، ولایت سیاسی رسول الله را تثبیت کرده و از مؤمنان می خواهد که اوامر و فرمان های او را اطاعت کنند.
إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوهَ وَ هُمْ رَاکِعُون[۳۸۰]؛ سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‏اند همانها که نماز را برپا مى‏دارند، و در حال رکوع، زکات مى‏دهند.
النَّبىِ‏ُّ أَوْلىَ‏ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِم[۳۸۱]؛پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.،
پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله در روز غدیر خم که به فرمان خداوند، حضرت على علیه السلام را به جانشینى خود منصوب فرمود، قبل از معرّفى و نصب آن حضرت، جمله‏ى «أ لست اولى بکم من انفسکم» را بیان فرمودند و از آنان اقرار گرفتند که آیا طبق آیه قرآن، من از شما حتّى نسبت به خودتان اولویّت ندارم؟! همه گفتند: بله.
آن گاه پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: «من کنت مولاه فهذا على مولاه»[۳۸۲] اولویّت پیامبر بر مؤمنان، در مسایل حکومتى و فردى و تمام امور است. «النَّبِیُّ أَوْلى‏» چنان که در آیه‏ى سی و شش همین سوره مى‏خوانیم: براى هیچ زن و مرد با ایمانى در برابر قضاوت پیامبر حقّ انتخاب و اختیارى نیست. «ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَهٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ» در روایات بسیارى آمده است: پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله، این اولویّت را براى امامان معصوم علیهم السلام نیز قائل بودند.[۳۸۳]
بر اساس این دسته از آیات که به برخی از آن ها اشاره شد، پیامبر بر مؤمنان ولایت و اولویت و تقدم دارد. سخن در این است که این الوهیت و تقدم در اموری است که معمولا افراد و اقوام به رئیس خود مراجعه می کنند؛ یعنی امور اجتماعی که حفظ و صیانت و اداره اجتماع و نظام منوط به آن است، اموری نظیر برقراری نظم، احقاق حقوق افراد، جمع آوری مالیات و اختصاص آن به مستحقان و سایر مصارف لازم ، مجازات افراد خاطی، و جنگ و صلح با بیگانگان.
در آیه صدوسه توبه به یکی از شئون پیامبر که اخذ مالیات است اشاره می کند؛
«خُذْ مِنْ أَمْوَالهِِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِم بهَِا؛ از اموال آنها صدقه‏اى (بعنوان زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازى و پرورش دهى»
اگر مجموع آیات و روایاتی که در این زمینه وارد شده اند، مورد بررسی قرار گیرد، روشن می گردد که پیامبر گرامی حاکم علی الاطلاق و قاضی و داور به حق و سایس امت می باشد، چنانکه درباره امامان معصوم هم در برخی فقرات زیارت جامعه چنین می خوانیم:
«و ساسه العباد و أرکان البلاد[۳۸۴]»
حکومت و قضاوت پیامبر، پیراسته از هر نوع خطا و اشتباه در احکام الهی و اجراء آن بود، و از تمام خصوصیات احکام الهی و حدود آن اطلاع و آگاهی داشت و نه تنها در میان احکام و اجراء آن اشتباه نمی کرد، بلکه در موضوعات و امور مربوط به غیر حکم نیز از خطا و اشتباه مصون و پیراسته بود.
امام که پس از پیامبر گرامی می خواهد وظایف رسالت را ادامه دهد باید بسان پیامبر عالم و آگاه به تمام احکام و پیراسته از خطا و اشتباه باشد و اگر بخواهد به شکل دیگر حکومت و داوری نماید، مسأله خلافت و جانشینی منتفی گردیده و حکومتی بسان حکومتهای عادی و قضاوتی مانند قضاوت های عادی خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




- باستا وانتاپا (Bastavanthapa)، یادگیری را تغییر در رفتار موجود زنده می داند که بر اثر تجربه یا آموزش پدید می آید. به عبارتی دیگر، یادگیری در واقع نوعی فعالیت ذهنی است که در طی آن با کسب دانش، نگرش و مهارت تغییر رفتار ایجاد می گردد (Bastavanthap; 2003).
- باستابل (Bastable)، یادگیری را این چنین تعریف می کند: تغییر دائمی خواسته یا ناخواسته در رفتار که در نتیجه فرآیندهای پویا در طول عمر رخ می دهد و توسط آن فرد دانش، مهارت و یا نگرش جدیدی کسب می کند که قابل اندازه گیری بوده و می تواند در هر زمانی و هر مکانی در اثر محرکهای محیطی رخ دهد (Bastable ; 2003).
روانشناسان یادگیری را تغییر رفتار از راه تجربه تعریف کرده اند. علاوه بر مفهوم رفتار، توجه به معنی تجربه نیز لازم است. تجربه یعنی تأثیر متقابل فرد و محیط روی یکدیگر، این تأثیر متقابل جریانی است که دائماً روی می دهد. یعنی فرد پیوسته در حال تجربه است، روی محیط تأثیر می کند و تحت تأثیر محیط قرار دارد. روی این اصل باید دانست یادگیری جریانی است که از ابتدای زندگی شروع می شود و پیوسته ادامه دارد (یارمحمدیان، ۱۳۷۷: ۶۳).
در تأیید این سخن که یادگیری فرایندی مادام العمر است، کریمی، نصر و بقراطیان می نویسند:
انسانها نه تنها می توانند در طول زندگی یاد بگیرند بلکه در کل زندگی و حتی دوره بازنشستگی نیز درگیر یادگیری هستند. از این رو، همانطور که کروپلی و کنایر (۲۰۰۰) معتقدند: « تمایز در عملکرد یادگیری میان افراد در سنین مختلف، به جای آنکه نشانه ای از عدم توانایی اساسی برای یادگیری در سنین خاصی باشد، انعکاسی از ویژگیهای خاص یادگیرندگان از شرایط یادگیری است » (کریمی، نصر و بقراطیان، ۱۳۸۸: ۳-۲).
پایان نامه
اما مسئله ای که در اینجا مطرح می شود این است که: آیا یادگیری باید به تغییر رفتار بینجامد؟ و آیا عملکرد متفاوت از یادگیری است؟
روانشناسان معمولاً برای پیدا کردن شواهد یادگیری، به تغییراتی که در رفتار افراد در نتیجه تجربه روی می دهد، توجه می کنند. اما همه تغییراتی که در رفتار ایجاد می شوند، بیانگر یادگیری نیستند. پس به طور خلاصه، یادگیری به این صورت تعریف می شود: تمام تغییرات نسبتاً دایمی در پتانسیل رفتار که از تجربه ناشی می شوند، ولی به علت خستگی، رسش، داروها، آسیب یا بیماری نیستند (شکل ۲-۴ را ببینید).
تغییر رفتار
تغییرات واقعی یا بالقوه قابل مشاهده بعد از تجربه که شواهدی در اختیار ما بگذارد که یادگیری رخ داده است.
یادگیری
تمام تغییرات نسبتاً دائمی در پتانسیل رفتار که از تجربه ناشی میشوند ولی به علت خستگی، رسش، داروها، آسیب یا بیماری نیستند.
تجربه
تماس گرفتن با، مشارکت کردن در، مواجه شدن با رویدادهای بیرونی یا درونی که ارگانیسم نسبت به آنها حساس است.
شکل ۲-۴ شواهد یادگیری در تغییرات واقعی یا پتانسیل رفتار در نتیجه تجربه، یافت می شود. اما یادگیری، به خودی خود، فرایندی عصب شناختی، نادیدنی، و درونی است (لفرانسو، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۷: ۹-۸).
وقتی درباره تغییر رفتار صحبت می کنیم منظور ما این است که در اثر تجربه، افکار، نظرها، تمایلات، عادات افراد تغییر می نماید. خلاصه این تغییر در زمینه عقلانی، در رغبت ها و هدف ها و در اعمال و عادات فرد باید ظاهر شود. تجربه عبارت از تأثیر متقابل فرد و محیط در یکدیگر است (شریعتمداری، ۱۳۸۲: ۳۱۷).
از آنجایی که ممکن است آنچه یاد گرفته می شود بلافاصله مورد استفاده قرار نگیرد بنابراین می توان گفت که توان عمل کردن متفاوت از یادگیری حاصل شده است (هرگنهان، السون، ترجمه سیف، ۱۳۸۶: ۲۸).
لفرانسو نیز با نویسندگان بالا هم رأی است که یادگیری می تواند علاوه بر تغییرات در قابلیت – یعنی، در توانایی انجام دادن کاری – تغییرات در آمادگی – یعنی، رغبت عمل کردن – را نیز شامل شود. در ضمن، دلیل اینکه یادگیری صورت گرفته است می تواند به فرصت عمل کردن نیز بستگی داشته باشد (لفرانسو، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۷: ۱۰).
یک علم به یک موضوع [۸۵] مشاهده پذیر و اندازه پذیر نیازمند است، و در علم روانشناسی آن موضوع رفتار است. بنابراین، هر آنچه که ما در روانشناسی مطالعه می کنیم باید از طریق رفتار قابل ارائه باشد، اما این بدان معنا نیست که رفتاری که ما مطالعه می کنیم یادگیری است. ما رفتار را مطالعه می کنیم تا بتوانیم درباره فرایندی که به باور ما علت تغییر رفتار مورد مشاهده است استنباط هایی انجام دهیم. غالب نظریه های یادگیری در این نکته توافق دارند که فرایند یادگیری را نمی توان به طور مستقیم مطالعه کرد، بلکه ماهیت یادگیری را تنها از تغییرات رفتاری می توان استنباط کرد. بی. اف. اسکینر تنها نظریه پرداز جدا از این قاعده است. برای اسکینر تغییرات رفتاری، یادگیری هستند و نیاز به استنباط هیچ فرایندی دیگری نیست. اما اکثر نظریه پردازان دیگر می گویند که تغییرات رفتاری از یادگیری ناشی می شود. و فرایند یادگیری را واسطه رفتار می دانند. برای آنان، یادگیری چیزی است که در نتیجه تجارب معین صورت می پذیرد و پیش از تغییر رفتار رخ می دهد. در چنین تعریفی، یادگیری یک متغیر رابط یا میانی [۸۶] تلقی می شود. متغیر رابط یک فرایند فرضی است که فرض می شود بین محرک ها و پاسخ های مشاهده شده اتفاق می افتد. متغیر مستقل[۸۷] (تجربه) سبب تغییر در متغیر رابط (یادگیری) می شود و این به نوبه خود متغیر وابسته[۸۸] (رفتار) را تغییر می دهد. این موقعیت را می توان مطابق شکل ۲-۵ نشان داد.
متغیر وابسته
متغیر رابط
متغیر مستقل
تغییرات رفتاری
یادگیری
تجربه
شکل۲-۵ ارتباط میان متغیرها، تجربه و یادگیری
(هرگنهان، السون، ترجمه سیف، ۱۳۸۶: ۲۳).
۲-۷- نگاهی تاریخی به سلامت و بیماری
از قرن هفدهم تا اوایل قرن بیستم، بیشتر مردم جامعه غربی می پنداشتند که بیمار شدن، چیزی است که ناگهان برای «شخص اتفاق می افتد» و نمی توان برای ایمن ماندن از آن کاری انجام داد. با این تعبیر زمانی که مردم بیمار می شدند، فقط درصدد مراقبت های پزشکی بودند تا بهبود یابند (کرتیس، ترجمه فتحی آشتیانی و عظیمی آشتیانی، ۱۳۸۷: ۱۵).
در آن زمان به انسان تنها از جنبه های روانی و اجتماعی نگریسته می شد و نظریه پردازی ها در مورد او تنها با توجه به این دو بعد بود. اما زمانی که فرد به الگوی زیستی – پزشکی اضافه شد، تصویری وسیع تر و متفاوت تر در این باره که سلامت و بیماری چیستند به دست آمد. این دیدگاه جدید شامل تأثیر متقابل جنبه های زیستی، روانی و اجتماعی زندگی شخص است. در نتیجه این دیدگاه را الگوی زیستی روانی اجتماعی[۸۹] می خوانند.
دیدگاه زیستی روانی اجتماعی
نقش عوامل زیستی
عوامل زیستی شامل چه چیزهایی می شوند؟ این واژه شامل عوامل ژنتیکی و فرآیندهایی است که ما به واسطه آنها، ویژگی هایی را از والدین خود به ارث می بریم، و همچنین کارکردهای فیزیولوژیکی فردی است. برای مثال، آیا بدن در بعضی از موارد، واکنش زیاده از حد، مانند واکنش های حساسیتی به مواد غیر مضری مانند گرده گیاهان یا گرد و غبار نشان می دهد؟
نقش عوامل روانی
رفتار و فرایندهای روانی، مرکز توجه علم روانشناسی هستند که عبارتند از: شناخت ها، احساسات و انگیزه ها.
شناخت: فعالیتی است روانی شامل دریافت، یادگیری، به یاد آوردن، تعبیر و تفسیر، فکر کردن، باورها، و حل مشکل. عوامل شناختی، چگونه بر سلامت اثر می گذارند؟ برای مثال، امکان دارد فردی اعتقاد داشته باشد که «زندگی بدون چیزهایی که من از آنها لذت ببرم ارزشی ندارد». چنانچه فردی از کشیدن سیگار لذت ببرد، آیا حاضر است برای کاهش خطر ابتلا به سرطان یا ناراحتی های قلبی، آن را ترک کند؟
هیجان ها: به احساسات ذهنی گفته می شوند که بر افکار، رفتار و فیزیولوژی اثر می گذارند و از آنها اثر می پذیرند. بعضی از هیجان ها مثبت یا خوشایندند، مانند خوشحالی و دلبستگی، و بعضی دیگر منفی هستند مانند خشم، ترس و افسردگی. برای مثال، اشخاصی که هیجان های آنها نسبتاً مثبت است، در مقایسه با آنانی که هیجان های نسبتاً منفی دارند، کمتر مستعد بیماری اند و احتمالاً به میزان بیشتری از سلامت خود مراقبت می کنند و زودتر، از بیماری بهبود می یابند.
انگیزه: انگیزه، مفهومی است در تبیین چرایی رفتار (مردم چرا آنگونه رفتار می کنند)؛ اینکه چرا بعضی از فعالیت ها را شروع، جهت آنها را انتخاب، و درباره آنها پافشاری می کنند؟ شخصی که انگیزه خوب شدن و بهتر شدن را داشته باشد، امکان دارد جهت رسیدن به هدف خود، یک برنامه ورزشی را انتخاب و به آن عمل کند. بعضی از افراد، به دلیل آنکه خواسته کسانی بر­ایشان مهم است، باعث ایجاد انگیزه در آنها می شود. والدینی که بدین علت که بچه هایشان از آنان می خواهند مواظب سلامت خود باشند، سیگار را ترک می کنند، مثالی در این باره هستند.
نقش عوامل اجتماعی
مردم در دنیایی اجتماعی زندگی می کنند، افراد به موازات تماس با یکدیگر بر هم اثر می گذارند و از همدیگر اثر می پذیرند. اما زندگی اجتماعی هر فردی، گسترده تر از مردمی است که می شناسد و یا ملاقات می کند و شامل دوایر اجتماعی مختلفی مانند جامعه و خانواده اوست که هر سطحی از آن، بر سطح دیگر اثر می گذارد.
جامعه، با ارجعیت دادن به بعضی از ارزش های فرهنگی، در سطحی نسبتاً وسیع، بر سلامت اعضایش اثر می گذارد. یکی از این ارزش ها، خوب دانستن سلامتی و و تناسب بدنی است. اغلب رسانه های گروهی – تلویزیون، مطبوعات و غیره- این ارزش ها را با ارائه مثال هایی مانند توجه داشتن به رژیم غذایی مناسب و دوری جستن از مواد مخدر و نوشابه های الکلی منعکس می کنند. رسانه های گروهی در بهبود سلامت نقش مهمی دارند ولی در بعضی موارد، رفتارهای غیر بهداشتی را نیز تشویق می کنند. اجتماع شامل افرادی است که نزدیک به یکدیگر زندگی می کنند، مانند افرادی که در یک شهر یا یک کشور زندگی می کنند. رابطه ای که مردم با یکدیگر دارند، اغلب مستقیم است و تأثیر دو جانبه ای دارد. این تأثیر را می توان در رفتارهایی مانند سیگار کشیدن و استفاده از رژیم های غذایی پر چربی مشاهده کرد. برای مثال، سیگار کشیدن در نوجوانان، در نتیجه فشار گروه همسالان است. در بعضی از موارد، مشاهده نوجوانانی که به چنین رفتاری مشغولند، آنان را تشویق به انجام دادن این کار می کند. آنان دوست دارند که محبوب واقع شوند یا خود را نسبت به سایر افراد در اجتماع، قوی نشان دهند. این مثال ها، نشانه عناصر انگیزشی روشن و قدرتمندی است که ماهیت اجتماعی دارند.
برای اغلب مردم، نزدیک ترین و با دوام ترین روابط، در میان اعضای خانواده اتفاق می افتد. کودکان بسیاری از رفتارهای بهداشتی و اعتقادات را از پدر و مادر، برادران و خواهران خود می آموزند.
نقش عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی را در سلامت و بیماری می توان به وضوح از توضیحات فوق الذکر درک کرد (سارافینو، ترجمه احمدی ابهری، ۱۳۸۴: ۵۲-۵۰).
۲-۸- تعریف بهداشت
سازمان بهداشت جهانی «WHO» بهداشت را یک رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی می داند و تنها عدم ابتلا به بیماری یا ناتوانی یا نقص عضو را نمی پذیرد (خالصی و عالیخانی، ۱۳۸۸: ۴).
گاندی که یکی از بزرگترین مربیان بهداشت است، آن را به منزله «آرامش و راحتی بدن» و مخالف بیماری می پندارد. او بهداشت را به عنوان حالتی مثبت از بدن (و روان) مورد نظر قرار می دهد و نه فقط فقدان بیماری جسمی و یا بیماری روان. هر انسانی که به مسأله سلامتی فکر می کند مسلماً در ابتدا به سلامت فرد انسان فکر می کند، که البته مهم است. اما معنی سلامت می تواند برای محیطی که مردم در آن زندگی می کنند نیز به کار رود. حتی برای مدرسه، منزل و یا جامعه. این موضوع را می توان در شکل ۲-۶ ملاحظه کرد.
فرد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:17:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم