کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



 

 

 

 

آنها از  و  اشکال پنگوئن به  خارجی از شکل - و اشکال جعبه مرتبط سرچشمه می‌گیرند.

هامیلتونی موثر در واپاشی های کمیاب مزون های K وB
در بخش حاضر هامیلتونین مؤثر معتبر بر حسب دقت لگاریتمی عمده بعدی در QCD را که FCNC جریان خنثی تغییر طعم نادر شبه لپتونی گذارهای  ،  ،  و  را توصیف می‌کند، بحث می شوند. چون روش و شیوه واپاشی همه موارد اشاره شده، از لحاظ ساختار خیلی مشابه هم هستند، مورد بحث قرار دادن همه آنها با هم طبیعی است. از طرف دیگر آنها از واپاشی‌های  ،  ،  و  متفاوت هستند که در بخشهای گذشته بحث شد. قبل از ارائه جزئیات، یادآوری مهمترین ویژگیهای کلی این دسته از فرآیندها مفید خواهد بود. علاوه بر این تفاوت ویژگی، در حالتهای خاص این بحث ظاهر خواهد شد.ُ
- در مدل استاندارد همه واپاشی‌های فهرست شده در بالا که القاء شده توسط حلقه فرایند FCNC شبه لپتونی هستند با اشکال جعبه - (d) و (e) و پنگوئن  تعیین می‌شوند. به طور خاص ویژگی متمایز دسته واپاشی حاضر فقدان و غیبت سهم پنگوئن یک فوتون است برای حالت واپاشی با نوترینوها در حالت نهایی از آنجایی که فوتون با نوترینو جفت نمی‌شود، این مطلب واضحتر است. برای واپاشی مزون‌ها به جفت لپتون باردار، ناپدید شدن دامنه پنگوئن فوتون ناشی از پایستگی بردار جریان است. نتیجه مهم آن است که واپاشی مورد بررسی در اینجا یک منع شدید GIM درجه دوم در (کوچک) جرم کوارک داخلی که خاصیت پنگوئن  و گراف جعبه است را نشان می‌دهد در مقابل منع جیم GIM ناشی از سهم لگاریتمی فوتون پنگوئن است. واپاشی‌هایی که فوتون پنگوئن سهم دارد در آن برای مثال عبارتند از:
پایان نامه - مقاله - پروژه

تفاوت در ساختار پایه‌ای این فرآیندها ناشی از تفاوت الگوی منع GIM است.
دلیل ما بر این مطلب این است که چرا داریم واپاشی‌های  و  را در فضای جداگانه بحث می‌کنیم.
- بررسی انرژی پائین فرآیندهای واپاشی نادر جهت بررسی به طور غیرمستقیم امکان مقیاس کردن تئوری انرژی بالا را فراهم می‌کند. علاقه خاصی نسبت به خواص کوارک راس، جرم آن  و جفت‌شدگی  و  است.
- مزیت خاص و بسیار مهم فرآیندهای مورد بحث از لحاظ تئوری آن است که پیش‌بینی‌های بی‌نقص می‌تواند بدست آید. دلایل آن عبارتند از:
- عناصر ماتریس هادرون کم انرژی فقط به عناصر ماتریس جریانهای کوارک بین حالتهای هادرون که عمدتاً از واپاشی‌ها شبه‌لپتونی خارج می‌شود نیازمند است. دیگر سهم‌های در برد بلند به طور قابل اغماض کوچک هستند واپاشی  استثناء است سهم مهمی از دوفوتون حالت میانی که محاسبه آن مطمئناً مشکل است. با این حال بخش برد کوتاه  که منحصراً باید در اینجا بحث شود، وضع یکسانی همچون دیگر حالتها دارد. مشکل اساسی وابسته به پدیده‌شناسی ساختار اعمال جداسازی قطعه برد کوتاه از برد بلند، در میزان سرعت است.
- فرآیندهایی که در دست داریم فرآیندهای برد کوتاه هستند که در چارچوب اختلال شامل گروه بازبهنجار بهبود یافته قابل محاسبه است. تفکیک دینامیک برد کوتاه از عناصر ماتریس با انرژی کم، بوسیله OPE ، بسط عملگر محصول، بدست می‌آید.
ابهامات مقیاس، امری ذاتی در اختلال QCD ، در اصل فقط تئوری عدم قطعیت در آنالیز ما را تشکیل می‌دهد. این عدم قطعیت بخوبی در کنترل است همچنانکه آنها به طور سازمان‌یافته از طریق محاسبات فراتر از مرتبه عمده کاهش می یابد.
- نکات بالا تأکیدی بر حاکم بودن برد کوتاه القای ناشی از حلقه است واپاشی‌های FCNC (تغییر طعم جریان خنثی) امکانات بسیار امیدوارکننده‌ای برای بررسی دینامیک طعم در سطح کوانتوم فراهم می‌کند.
با این حال مسلم است که این فرآیندها بر مبنای مرتبه بالاتر اثرات الکتروضعیف که آنها را از نظر تئوری جالب توجه می‌سازند، همزمان حاکی از کوچک بودن سهم شاخه‌ای و منشعب شده است و بطور تجربی به آسانی در دسترس نیست.
هامیلتونین مؤثر حاکم بر واپاشی‌های

که حاصل از پنگوئن  و سهم از نوع جعبه است می‌تواند به فرم عمومی زیر نوشته شود:

 

 

 

 

که  نماد نوع کوارک است (  اما  ) و لپتونهای  که  .  محصولاتی از عناصر CKM در حالت کلی  است.  و توابع  وابستگی روی  مزون کوارک از نوع بالای داخلی در صورت لزوم مزون لپتون را توصیف می‌کند. در تصحیحات QCD که تفهیم شده است. و نیز اضافه می گردد توابع از مزون کوارک را افزایش می‌دهند، خاصیتی به طور ویژه برای سهم بالا مهم است. ویژگیهای حیاتی از ساختار هامیلتونین می باشد. علاوه بر این توسط منع GIM که مشخصه این دسته واپاشی است، معین می‌شود. نخست به وابستگی هامیلتونی روی کوارک‌های داخلی که در فرم مقابل می‌آیند، توجه می‌کنیم.

 

 

 

 

که در آن ماتریس یونیتاری CKM را بکار می‌بریم اکنون منع سخت GIM برای  معنی دارد که در مزون کوارک رفتار کوادراتیک دارد در مورد حاضر داریم:

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 08:18:00 ق.ظ ]




۱- بعد مشتری گرا :
ارزش ویژه برند مشتری گرا متشکل از دو مفهوم چند بعدی قدرت برند و ارزش برند است. قدرت برند بر پایه مشاهدات، ادراکات و رفتارهای مشتریان که اجازه می دهند برند برای ایشان دوست داشتنی گردد و مزیتهای رقابتی ممتازی را شکل دهد تعریف می گردد. در این روش ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتریان سنجیده می شود. در بعد مشتری گرا، مدل آکر که در سال ۱۹۹۱ ارائه شد به عنوان یکی از بهترین تئوریهای ارائه شده مورد پذیرش قرار گرفته است. ایشان در سال ۱۹۹۱ ارزش ویژه برند را شامل ابعاد آگاهی از نام و نشان، کیفیت ادراکی، ویژگیهای تداعی کننده نام و نشان، وفاداری به نام و نشان و دیگر دارائیهای نام و نشان (چون حقوق معنوی و کانالهای توزیع و …) بیان کردند(پرهیزگار و ابراهیمی،۱۳۹۱).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
در سال ۲۰۰۴ نت مایر و همکاران مدل CBBE را با ارتقا مدل  آکر ارائه نمودند. این تیم تحقیقاتی برای اندازه گیری ارزش ویژه برند مدلی دو بعدی را ارائه نمودند: وجوه مرکزی / اولیه تاثیر گذار بر ارزش ویژه نام و نشان و پیوندهای مرتبط با نام و نشان. هر دو بعد در جهت ایجاد میل به خرید و در نهایت انجام خرید تاثیر گذار هستند. کیفیت ادراک شده از مواردی است که همواره مورد نظر محققین واقع شده است. تعریفی که به طور غالب از سوی محققین ارائه شده است عبارت است از قضاوت مشتریان نسبت به مزیت، برتری، اعتبار و تفوق یک برند درقیاس با دیگر برندهای رقیب. کیفیت ادراک شده نه تنها بر دیگر ابعاد برند اثر می گذارد، بلکه در طبقه بندی محصولات از دید مشتری نیز تاثیر گذار است. ارزش ادراک شده مبنی بر هزینه یکی از ابعاد اصلی و سنگ بنای چارچوبهای ساختاری ارزش ویژه برند مشتری گراست. ارزش ادراک شده بر مبنای هزینه عبارت است از کلیه ابعاد مطلوبیت برندی که مشتری می گیرد (مانند کیفیت) و می دهد (مانند قیمت یا هزینه های پس از خرید) در ارتباط و قیاس با دیگر برندهای موجود. تمایل به پرداخت قیمت بالاتر عبارت است از میزان تمایل مصرف کننده به پرداخت قیمتی بالاتر جهت دستیابی به برند    مورد نظر در شرایط یکسان (ازنظر حجم و مقدار برابر) در تقابل با دیگر رقبا. این یکی از ابعاد بسیار مهم تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند است. اگر برند کیفیت، ارزش و تفاوت مورد نظر مشتری را ایجاد نماید، در نتیجه تمایل به پرداخت قیمت بالاتر نیز حاصل می گردد(شریف آبادی و کشورشاهی،۱۳۹۱).
۲- بعد مالی
از بعد مالی ارزش ویژه برند را می توان به عنوان مابه التفاوت عواید مالی یک محصول که یک بار با برند و یک بار بدون هیچ برندی عرضه می گردد تعریف نمود. مطمئنا محصولی که با یک برند خاص عرضه می گردد با افزایش یا کاهش ارزش برای مشتری و  نتایج مالی برای سازمان توامان خواهد بود، این همان چیزی است که تحت عنوان بعد مالی ارزش ویژه برند تعریف می گردد(پرهیزگار و ابراهیمی،۱۳۹۱).
۳- بعد مرکب :
در بعد مرکب به ارزش ویژه برند به گونه ای نگاه می شود که هر دو بعد پیشین (مشتری گرا و مالی) را شامل گردد. اثر ارزش ویژه برند بر سازمان دو بعدی است و تنها در زمینه ارتباط با مشتری یا مالی تاثیر خود را نشان نمی دهد. ارتباط همگرا و مثبتی همواره میان ارزش ویژه برند در دو بعد مشتری گرا و مالی وجود دارد. عملا دو دیدگاه بازاریابی و مالی در اینجا به هم گره می خورند.
یکی از راه­های ارتباط با مشتری و جذب آن ارتباط برقرارکردن از طریق نام تجاری یا برند می­باشد که این مساله در بازاریابی دارای اهمیت بسیار زیادی است. اگر یک شرکت تمایل دارد که از طریق نام تجاری خود ارتباط عمیق و معناداری با مشتریان خود پیدا کند ناگزیر است در جستجوی نقاط مشترک تمایلات وعلایق واحد با آنها باشد. نام تجاری باید قادر باشد قلب و روح مخاطب خود را تسخیر کند. اعتبار شرکت به وسیله خصوصیات مختلفی از قبیل ادراک خریداران، معروفیت، خوبی وبدی، قابلیت اتکا، درستکاری، معتبر بودن و…تعریف می شود. همچنین باید گفت مدلهای تجاری، بر مبنای سود دهی، وابسته به ارتباطات درازمدت با مشتریان هستند. بنابراین تولیدکنندگان دراین بخش به رضایت مندی مشتری و افزایش کیفیت خدمات به عنوان ابزار کلیدی برای افزایش و حفظ مشتری تمایل دارند(پرهیزگار و ابراهیمی،۱۳۹۱).
ارزش ویژه مارک تجاری مجموعه ای از دارایی های مارک تجاری است و به نام نمادهای مارک تجاری نسبت داده می شود. به همان میزان که برای مصرف کنندگان ارزش ایجاد می کند می ­تواند برای شرکت نیز ایجاد ارزش نمایند. در واقع منابع ۴گانه ایجاد ارزش برای مارک تجاری عبارتند از : ۱- وفاداری به مارک تجاری ۲- آگاهی از نام مارک تجاری ۳-کیفیت ادراک شده مارک تجاری
۴- تداعی مارک تجاری علاوه بر کیفیت ادراک شده.
وفاداری به برند ، به وجود یک نوع نگرش مثبت به یک برند، کالا، خدمت و یا فروشنده گفته
می­ شود.آکر(۱۹۹۱) وفاداری به برند را به عنوان میزان دلبستگی مشتریان به یک برند خاص تعریف می کند. سه رویکرد متمایز برای اندازه گیری وفاداری به برند وجود دارد. رویکرد رفتاری وفاداری، شامل تکرار خرید و توصیه ی یک برند به دیگران میباشد و رویکرد نگرشی، شامل قصد خرید برند مورد نظر و تعهّد به آن ؛ علی رغم ارائه ی خدمات همسان و تلاش های بازاریابی گسترده از سوی رقبا می باشد. سوّمین رویکرد، از ترکیب رویکرد نگرشی و رویکرد رفتاری حاصل می­ شود. برخی­، وفاداری به برند را هدف نهایی ارزش ویژه­ی برند می­دانند. به هر حال هنوز وفاداری به برند بدون در نظر گرفتن رابطه آن با سایر ابعاد ارزش ویژه­ی برند (کیفیت ادراک شده، آگاهی از برند و تداعی برند) قابل بررسی نیست. آکر(۱۹۹۱) بیان کرد که معانی مختلف وفاداری از وجود یک ارتباط مستقیم بین وفاداری و ارزش ویژه برند حکایت دارد و وفاداری به عنوان بعد مرکزی ارزش ویژه برند محسوب می شود(آتیلگان ،۲۰۰۵). آگاهی از برند را می توان توانایی مصرف کننده در شناسایی یا به خاطر آوردن یک برند در یک طبقه محصول مشخص تعریف کرد. آکر در مدل خود بیان می نماید که آگاهی از برند می تواند به وسیله عوامل زیر بر ارزش ویژه برند مؤثر باشد: (ابراهیمی و یادگاری،۱۳۹۲)
۱) تکیه گاهی برای دیگر تداعی هایی که می تواند مورد توجّه باشد
۲) برقراری پیوند آشنا
۳) نشانه ای برای پایداری یا تعهّد مورد توجّه قرار گرفتن.
کلر ( ۲۰۰۳ ) بیان کرد که آگاهی از برند نقش مهمی در تصمیم خرید مصرف کنندگان بازی
می­نماید و مزیت یادگیری، توجّه و انتخاب را به همراه دارد. آگاهی از برند نتیجه در معرض قرار گرفتن مصرف کننده در مقابل برند است و معمولا از طریق شناخت برند و به یاد آوردن آن اندازه گیری می­ شود. آگاهی از برند یکی از بخش­های اصلی مدل­های معروف سلسله مراتب تأثیر تبلیغات و یکی از اهداف مهم فعّالیت های ارتباطی برای مدیران بازاریابی می باشد و آنها از این مفهوم به عنوان ابزاری برای اندازه گیری اثربخشی فعّالیت­های بازاریابی و تبلیغات استفاده می­نمایند(ابراهیمی و خیری،۱۳۸۸).
تداعی برند هر چیز مرتبط با برند در حافظه است . از آنجا که آگاهی برند و تداعی برند از تماس مصرف کننده با نام تجاری بوجود می آیند به طور عمیقی با یکدیگر در ارتباط هستند بنابراین هر تجربه جدید از برند تداعی از برند را تعدیل یا تقویت می­ کند. تداعی به منظور تأثیری مثبت بر ارزش ویژه برند، می­بایست واحد، قوی ، مطلوب و مساعد باشد . به عقیده گیل و همکاران ( ۲۰۰۷ ) تداعی، یک ارزش و احساسی در مورد برندها ایجاد می­نماید که آنها را از سایر برندها متمایز می­نماید. به عقیده آکر تداعی برند می تواند از ۵ راه بر ارزش ویژه برند موثّر باشد.
۱) کمک به پردازش اطلاعات
۲) تمایز/ جایگاه یابی
۳) دلیلی برای خرید نام تجاری
۴) ایجاد انگیزش و احساس مثبت
۵) گسترش (توکلی،۱۳۹۲)
تداعی برند بر وفاداری مصرف کننده تأثیرگذار است و برای مصرف کنندگان و شرکت ایجاد ارزش می نماید(آتیلگان،۲۰۰۶) به عقیده آلبا و همکاران[۱۸] (۲۰۰۰) تداعی برند ممکن است مانع جستجوی مصرف کننده در کسب اطلاعات برای تصمیم خرید گردد (گیل و همکاران،۲۰۰۷). ریو و همکارانش[۱۹] (۲۰۰۱) بیان کردند که تداعی برند یک جزء کلیدی در شکل گیری و مدیریت ارزش ویژه برند است(آتیلگان و همکاران،۲۰۰۵).کیفیت درک شده به معنای ادراک مشتری از کیفیت کلّی یا برتری یک کالا یا خدمت نسبت به تمایل مشتری به جایگزین­های آن می باشد. کیفیت ادراک شده ، کیفیت واقعی محصول نیست بلکه ارزیابی ذهنی مشتری از محصول است و به عنوان ادراک مشتری از کیفیت کلی یک کالا و یا خدمات تعریف می­ شود (گیلانی نیا و موسویان ، ۱۳۸۹). زیتامل[۲۰] ( ۱۹۸۸) کیفیت درک شده را ادراک مشتری از برتری کیفیت کلّی یک کالا یا خدمات نسبت به رقبا بیان کرد که بعد فنّی را شامل نمی شود او همچنین مشخص می نماید که کیفیت درک شده جزئی از ارزش ویژه برند است، از این­رو کیفیت درک شده بالا مصرف کننده را به سوی انتخاب یک برند نسبت به دیگر برندهای رقیب هدایت می نماید. کیفیت دریافتی مصرف کننده با ارزیابی اطلاعات و وفاداری نسبت به یک برند در ارتباط است همچنین تأثیر زیادی در مرحله خرید بر روی مصرف کننده دارد. مصرف کنندگان کیفیت برند را از طریق تجربیات مستقیم با برند و اطلاعاتی که از عوامل محیطی کسب می کنند درک می­ کنند(دیواندری،۱۳۹۱).
۲-۳٫ عوامل موثر بر ارزش ویژه برند
آنچه در این بخش آورده می شود، برخی از پارامترهای اثرگذار بر ارزش ویژه هر برندی می باشد اما الزاماً نمی تواند تمام این پارامترها را شمال شود. از آنجایی که ارزش ویژه برند منجر به فروش بیشتر و پرسودتر می شود و در هر فروش همیشه پای یک انسان به عنوان مشتری در میان است، عوامل اثر گذار بر جایگاه ذهنی برند در ذهن مخاطبانش، اثری مستقیم بر ارزش ویژه برند دارد. در نتیجه می توان موارد زیر را به عنوان اصلی ترین عوامل تاثیرگذار بر ارزش ویژه برند برشمرد: (ابراهیمی و خیری،۱۳۸۸).
سهم برند از بازار
حاشیه سود
سرعت در نیل به اهداف کمپین های فروش
رسیدن به مشتریانی وفادار
قدرت رقابت پذیری برند در قبال رقبای قدیمی و جدید. مسئله اندازه گیری قدرت برند تجاری خصوصاً در صنایع خدماتی از اهم وظایف مدیریت است. مدیران همواره با سوالاتی از این دست روبرو هستند که برند شرکت ما چه مقدار ارزشی برای مشتریان ایجاد می نماید؟ در کنار سایر رقبا و در این بازار کدام نام تجاری از دید مشتریان معتبر تر است؟ نام های تجاری چه تأثیری بر رفتار مصرف کنندگان در این بازار می گذارند؟ آیا برای مشتریان اهمیتی دارد که این محصول با چه نامی به بازار عرضه شده است؟
میزان قابلیت ماندگاری در ذهن المانهای بصری برند مانند لوگو و …
نوع و میزان تداعی معانی در ذهن مخاطب با شنیدن نام برند
برداشت مخاطب از کیفیت و سایر ارزشهای برند
تجارب قبلی مخاطب در تعامل با برند و قدرت برند در یادآوری این تجارب
عوامل زیر می توان را به عنوان المانهای موثر بر خلق و افزایش ارزش ویژه برند بر شمرد:
کسب شناخت کافی از جامعه هدف پیش روی برند
جلب توجه جامعه هدف با بهره گرفتن از تکنیکهای صحیح تبلیغات
ایجاد زیرساخت برای ماندگاری در ذهن جامعه هدف با بهره گرفتن از تکنیک های صحیح ارتباطات
خلق یک تصویر کامل از برند در ذهن مخاطب
تقویت تصویر خلق شده از برند
۲-۳-۱) عوامل موثر بر ارزش ویژه برند از دیدگاه آکر
از دیدگاه آکر عوامل موثر بر ارزش ویژه یرند بصورت زیر است:
شکل۲-۱) عوامل موثر بر ارزش ویژه یرند از دیدگاه آکر(بورمارک[۲۱]،۲۰۰۵)
در زیر هریک از این عوامل را توضیح می دهیم:
مارک تجاری [۲۲]
با توجه به گفته کلر یادآوری مارک تجاری بدین معناست که مصرف کننده توانایی این امر را داشته باشد که مارک تجاری را از حافظه خود بازیابی نماید[۲۳]، برای مثال موقعی که ازیک دسته و گروه مشخص محصول نامبرده می شود تشخیص و یادآوری مارک تجاری ازتصمیمات مربوط به محصول ساخته شده در یک فروشگاه مهم­تر است، بنابراین در این تحقیق آگاهی از مارک تجاری هم شامل تشخیص و هم یادآوری مارک تجاری می­باشد. سطح یادآوری مارک تجاری باعث می­ شود که مصرف کننده سریعتر در انتخاب و خرید مارک تجاری تصمیم بگیرد. (سالار و گرگاوی و جعفری ،۱۳۹۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:18:00 ق.ظ ]




درک قدرت و ارزش نام و نشان تجاری به منظور مدیریت اثربخش آن­ها از جهت توسعه و بهبود، اصلاح، حذف یک نام و نشان تجاری برای مدیریت ارشد، بالاخص مدیران بازاریابی و نام و نشان تجاری هر شرکتی از اهمیت بسیاز زیادی برخوردار است و از دیرباز مورد مطالعه محققان حوزه ­های بازاریابی و مالی بوده است. اما با ابداع سازه ارزش ویژه نام و نشان تجاری در دهه ۱۹۸۰، سه دیدگاه متفاوت برای سنجش ارزش ویژه نام و نشان تجاری پدید آمده است:
پایان نامه
الف. دیدگاه مشتری محوری
ب. دیدگاه مالی
ج. دیدگاه تلفیقی.
محققان بسیاری، ارزش ویژه نام و نشان تجاری را بر طبق دیدگاه مشتری­محوری مطالعه قرار داده­اند. بر طبق دیدگاه مشتری­محوری، نام و نشان تجاری را به صورت اثر تفاضلی دانش و شناخت نام و نشان تجاری بر اساس واکنش مصرف ­کننده به بازاریابی نام و نشان تجاری تعریف نموده است. بهبود ارزش ویژه نام و نشان تجاری به توانایی برخورداری نام و نشان تجاری از سود نهایی بیشتر از سوی مصرف ­کننده، استخراج اطلاعات تحقیقی فزاینده مصرف کننده، بهبود اثربخشی ارتباطات بازایابی، فرصت­های مجاز و پاسخگویی مصرف کننده به بسط نام و تجاری منجر می­گردد. ارزش ویژه نام و نشان تجاری را ارزشی برای مشتریان به وسیله بهبود تعابیر آن­ها و پردازش اطلاعات، اعتماد به تصمیم خرید و رضایت تعریف می­ کنند. به قول آن­ها، ارزش ویژه نام و نشان تجاری مشتری­محوری فقط ابعاد ادراکی، از جمله ابعاد نگرشی یا رفتاری مانند وفاداری یا نیت استفاده از محصول را نشان می­دهد. در کل، بر طبق دیدگاه مشتری­محوری، عملیاتی شدن ارزش ویژه نام و نشان تجاری معمولاً در دو گروه واقع می­ شود:
الف. ادارک مصرف ­کننده (آگاهی از نام و نشان تجاری، تداعی­های نام و نشان تجاری، و کیفیت ادراک شده).
ب. رفتار مصرف ­کننده (وفاداری به نام و نشان تجاری، تمایل به پرداخت قیمت بالاتر برای نام و نشان تجاری) (خورشید و ذبیحی، ۱۳۸۹).
دیدگاه مالی نسبت به ارزش ویژه نام و نشان تجاری بر اساس جریان­های نقدینگی آینده تنزیل شده تدریجی قرار دارد که از درآمد محصول دارای نام و نشان تجاری نسبت به درآمد محصول فاقد نام و نشان تجاری پدیدار می­گردد. این دیدگاه، تکنیک مبتنی بر ارزش بازاری مالی برای برآورد یک ارزش ویژه نام و نشان تجاری یک شرکت پذیرفته شده است و از روش­های مشهور مالی برای محاسبه ارزش ویژه نام و نشان تجاری استفاده می­ کند (میلر و میور، ۲۰۰۶).
دیدگاه تلفیقی، هر دو دیدگاه مشتری­محوری و مالی را برای محاسبه و تعیین ارزش ویژه نام و نشان تجاری تلفیق می­ کند. این دیدگاه سعی بر رفع ضعف­های هر دو دیدگاه قبلی - یعنی دیدگاه مالی و دیدگاه مشتری دارد. دیسون[۶]، سیستم تحقیق پیمایشی طراحی شده را برای تعیین ارزش مربوطه از لحاظ مالی بر اساس ارزش ویژه مشتری­محوری نام و نشان تجاری از طریق تصاویر و تداعی­های نام و نشان تجاری تشریح می­ کند. موتامینی[۷]، ارزش­گذاری ارزش ویژه نام و نشان تجاری جهانی را طرح نمودند که ارزش ویزه نام و نشان تجاری را از دیدگاه بازاریابی و ارزش ویژه نام و نشان تجاری از دیدگاه مالی تلفیق می­ کند (خورشید و ذبیحی، ۱۳۸۹: ۲۱).

شکل (۲- ۱) روش­های ارزیابی برند
جدول (۲- ۱): تحقیقات پیشین درباره شیوه سنجش ارزش ویژه نام و نشان تجارتی

 

دیدگاه مشتری محوری محققان مفهوم سنجش و اندازه ­گیری
آکر (۱۹۹۶، ۱۹۹۱) آگاهی از نام و نشان تجاری، وفاداری به نام و نشان تجاری، کیفیت ادارک شده، تداعی­های نام و نشان تجاری مفهوم سازی­های ادارکی و رفتاری
سریواستاوا و شوسکر (۱۹۹۱) قوت نام و نشان تجاری قوت نام و نشان تجاری (ادراک و رفتار مشتریان)+ تناسب= ارزش نام و نشان تجاری (نتیجه مالی)
کل لر (۱۹۹۳، ۲۰۰۱) شناخت نام و نشان تجاری شناخت نام و نشان تجاری= آگاهی از نام و نشان تجاری+ تصویر نام و نشان تجاری
بلاکستون (۱۹۹۵) معنی نام و نشان تجاری مدل روابط نام و نشان تجاری: نام و نشان تجاری (مشخصات شخصیت، تصویر نام و نشان تجاری)+ نام و نشان تجاری ذهنی (نگرش نام و نشان تجاری)
کاماکورا و روس سل (۱۹۹۳) ارزش ویژه نام و نشان تجاری ارزش نام و نشان تجاری=ارزش ملموس+ارزش ناملموس: مدل لوجیت قطعه­ای بر روی داده پانل اسکنر تک منبعی
سوایت و همکاران (۱۹۹۳) مطلوبیت کل معادل­سازی سنجش و اندازه ­گیری قیمت
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:17:00 ق.ظ ]




۳- امکان سنجی حقوقی:[۸۷] امکان سنجی حقوقی نیز به قانونگذاری دولتی و تعهدات حقوقی اشاره دارد. آیا برای اجرای سیستم یا خطی مشی پیشنهادی به تمهیدات قانونی نیاز دارد؟ آیا بین پروژه و مقررات موجود تضاد وجود دارد؟ آیا بخش خصوصی حاضر است در قالب قراردادها برای اجرای پروژه، تعهداتی را بپذیرد؟ (هامر اسمیت[۸۸]، ۱۹۸۴).
پایان نامه
۴- امکان سنجی عملیاتی:[۸۹] یکی از ابعاد امکان سنجی است که در آن قابلیت اجرای پروژه از نظر سازمانی، سیاسی و انسانی مورد بررسی قرار می گیرد (صرافی زاده و علی پناهی، ۱۳۸۰). آیا نیروی انسانی واجد شرایط، برای اجرای پروژه در دسترس است؟ آیا بخش خصوصی توانایی ایفای نقش های سه گانه پروژه را دارد؟ آیا اجرا یا عدم اجرای پروژه، امنیت شغلی افراد را به خطر خواهد انداخت؟ آیا واکنش احتمالی کارکنان می تواند مانع اجرای پروژه شود؟ آیا پروژه از پشتیبانی مدیریت برخوردار است؟ آیا پروژه به ارائه خدمات قابل اعتماد منجر می شود؟ (نولاند به نقل از میکائیلی ،۱۹۷۹).
۵- امکان سنجی زمانی[۹۰]: امکان سنجی زمانی، به احتمال اتمام پروژه در زمان تخصیص یافته شده اشاره دارد. اینکه ،آیا می توان خطی مشی مورد نظر را در ظرف مدت زمانی معقول انجام داد؟ آیا زمان بندی برای اجرای پروژه از منطق برخوردار است؟ آیا امکان تسریع در عملیات اجرایی وجود دارد؟ آیا امکان شناور ساختن پروژه وجود دارد؟ (رهنورد، ۱۳۸۳).
به منظور بررسی امکان پاسخگوئی به نیازهای کاربران از طریق سیستم های اطلاعاتی ضروریست تا راه حل های پیشنهادی مورد ارزیابی قرار گیرند. این ارزیابی با تکنیک مذکور را امکان سنجی با روش TELOS می نامند. امکان سنجی مطالعه و بررسی میزان پاسخگویی راه حل پیشنهادی به نیازهای کاربران، منابع مورد نیاز، هزینه ها، منافع و امکان بکارگیری آن از سوی سازمان است (صرافی زاده و علی پناهی، ۱۳۸۰).
قبل از اینکه نیازهای سیستم اطلاعاتی آموزش و پرورش تهیه و در برنامه اصلی گنجانده شود، باید امکان پذیر بودن استقرار آن در شبکۀ سازمان مورد ارزیابی قرار گیرد. یعنی اینکه اطمینان حاصل گردد که پروژه در محیط های فنی، اقتصادی، عملیاتی (نیروی انسانی) می تواند فعالیت نماید. امکان پذیری فنی در رابطه با در دسترس بودن سخت افزارها، نرم افزارها و آگاهی از چگونگی توسعه سیستم مدیریت اطلاعات برای جوابگویی به نیاز کاربران را شامل می شود.
بعنوان مثال اگر از تجهیزات فنی، انتظاری داشته باشیم که تجهیزات قابلیت انجام آن را نداشته باشند، با شرایط عدم امکان پذیری فنی مواجه خواهیم شد و یا اگر افراد نتوانند برای تجهیزات خود نرم افزار مورد نیاز را تهیه کنند، امکان اقتصادی و مالی محدود خواهد شد.
مطالعۀ امکان سنجی، هدفی کاربر محور دارد و به بررسی سیستم اطلاعاتی پیشنهادی و امکان بکارگیری آن می پردازد.
امکان سنجی سیستم پیشنهادی از سه جنبه انجام می شود:
امکان سنجی اقتصادی (Economical Feasibility)
امکان سنجی فنی (Feasibility Technical)
امکان سنجی عملیاتی یا سازمانی (Organizational Feasibility)
امکان سنجی اقتصادی[۹۱]
در این گام به بررسی اقتصادی راه حل و توجیه آن پرداخته و به سؤالاتی مانند سؤالات زیر پاسخ می گوییم:
آیا پروژه از نظر اقتصادی توجیه دارد؟ آیا منافع حاصل از پروژه نسبت به هزینه های آن برتری دارد؟ آیا صرف هزینه در پروژه نسبت به سایر پروژه های سازمان اولویت دارد؟
به منظور پاسخگویی به این سؤالات غالباً از روش تجزیه و تحلیل"هزینه – منفعت” بهره گرفته می شود. از نظر منطق اقتصادی، پروژه و یا راه حلی، توجیه اقتصادی دارد که منافع حاصل از آن بیشتر از هزینه های آن باشد بعبارت دیگر؛ هزینه کمتر از منافع باشد (شیخانی، ۱۳۷۹).
امکان پذیری اقتصادی، به قابل قبول بودن هزینه توسعه سیستم مدیریت اطلاعات اشاره دارد. از نظر قوانین عمومی، هزینه توسعه سیستم مدیریت اطلاعات و بکارگیری آن باید از توسعه سیستم اطلاعات بدست آمده کمتر نباشد (رضائیان، ۱۳۷۶).
بررسی متغیر اقتصادی و مالی در استقرار سیستم های مدیریت اطلاعات
هر سازمان باید تجزیه و تحلیلی دقیق از مزایا و هزینه های اقتصادی استمرار و دوام سیستم مدیریت اطلاعات داشته باشد و پس از مقایسه، چنانچه منافع بر هزینه ها فزونی داشت در آن صورت وارد عمل شود (رضائی، ۱۳۷۴).
اطلاعات مالی همیشه جزء لاینفک نیازهای اطلاعاتی مدیران می باشد. ولی مدیران علاوه بر اطلاعاتی که پایۀ مالی دارد، به اطلاعات مهمتری (از قبیل رضایت مخاطبان، بهره وری انرژی، میزان محصولات معیوب، اطلاعاتی در مورد مارک های معتبر بازار، میزان استخدام کارمندان و ترک آنها از کار) که پایۀ غیر مالی دارد، هم نیازمندند (واتسون، ۱۳۸۵).
تجزیه و تحلیل هزینه / منفعت[۹۲]
تحلیل هزینه و فایده، ارزیابی امکان سنجی اقتصادی را میسر می سازد. اولین هدف در تحلیل “هزینه – منفعت” درک این موضوع می باشد که آیا سرمایه گذاری، بر روی یک پروژه اقتصادی است یا خیر؟ چنانچه برگشتِ سرمایه در یک سرمایه گذاری، مناسب باشد پروژه از نظر اقتصادی با ارزش می شود (صرافی زاده و علی پناهی، ۱۳۸۰).
تحلیل هزینه – منفعت ابتدا از طریق فهرست کردن هزینه های مرتبط با پروژه انجام می شود، این هزینه ها عبارتند از:
الف) هزینه های مستقیم[۹۳]: هزینه هایی هستند که در خرید تجهیزات، استخدام کارکنان، هزینه اقلام مصرفی، اجاره منابع و غیره مصرف می شوند.
ب) هزینه های غیر مستقیم[۹۴]: هزینه های غیر مستقیم؛ زمان مصروفه جهت تعریف سیستم، جمع آوری داده ها و بیان مشکلات می باشد (اِل دفت[۹۵]، ۱۳۷۴).
۱- انواع هزینه های مستقیم
هزینه خرید یا اجاره رایانه و وسایل جانبی
هزینه مواد؛ مانند دیسکت ، نوار و …
هزینه تحلیلگر سیستم و برنامه نویس مانند حقوق طیِ زمان بکار گیری افراد
هزینه فضا مانند اجاره بها ، خرید یا اجاره وسایل (میز و صندلی و …)
هزینه تهیۀ فرمها، دستور العمل ها و مدارک سیستم
هزینه های خدماتی مانند مسافرت، تلفن و منشی
۲- انواع منافع
الف) منافع ملموس، مستقیماً قابل اندازه گیری هستند[۹۶].
صرفه جویی مستقیم از طریق کاهش عملیات انبارداری، تأخیر در جمع آوری مطالبات، هزینه های تولید، افزایش تولید و کاهش ضایعات
صرفه جویی از طریق کاهش نیروی انسانی یا حجم کار
ب) منافع غیر ملموس[۹۷]
خدمات بهتر به مشتری
بهبود کیفیت کالا یا محصول
اطلاعات صحیحِ قابل اعتماد و بهنگام که به مدیریت بهتر و ایجاد منافع بیشتر می انجامد (گوری و جانسون[۹۸]، ۱۳۶۶).
۳- هزینۀ آنالیز و طراحی سیستم
هزینۀ آنالیز و طراحی سیستم، باید در کلِ هزینۀ پروژه منظور گردد، گرچه این هزینه ها در محاسبات مطالعۀ امکان سنجی آورده نمی شود ولی جزء هزینه های از دست رفته تلقی می گردد (بِرج و نیتزکی[۹۹]، ۱۳۸۲).
کاهش هزینه ها در اقتصاد وسیله مهم و مؤثری جهت ضمانت حیات و دوام سیستم، بخصوص سیستم های دولتی است. بطور مثال برای برنامه ریزی های دقیق سازمانی و ارائه اطلاعاتِ به روز، سیستم های معمول دولتی مراحل و دوایر متعددی را طی می نمایند که آیا طی کلیه این مراحل لازم و ضروری است؟ آنچه که در این بحث می تواند مسائل و مشکلات اقتصادی را حل نماید، کاهش هزینه های جاری سازمان و دولت می باشد. بدیهی است که کاهش هزینه ها، خود باعث کاهش تورم و رشد اقتصادی می گردد. اجرای طرح امکان سنجی استقرار سیستم های مدیریت اطلاعات و گُذر از مدیریت سُنتی به مدیریت مُدرن، نیاز به زیرساخت های اقتصادی دارد.
در بحث متغیر اقتصادی و مالی امکان استقرار سیستم مدیریت اطلاعات از بُعد اقتصادی و مالی بررسی گردیده و همچنین مقرون به صرفه بودن استقرار سیستم اطلاعات و هزینه های بدست آوردن نرم افزارها و سخت افزارهای مرتبط، مطالعه می شود. سؤال مهم در این بخش اینست که؛ آیا استقرار سیستم مدیریت اطلاعات باعث کاهش فساد اداری و هزینه های خدمات به مشتریان و رشد بهتر سازمان در جهت رسیدن به اهداف عالیه خود خواهدشد؟
همچنین در همین بحث، میزان بودجه های بلند مدت برای به روز کردن رایانه ها، سرویس دهنده ها و نرم افزار های جستجو گر و خرید سخت افزار یا بستن قراردادها با تولیدکنندگان نرم افزار بررسی می گردد. میزان سرمایه گذاری در بازآموزی کارکنان جهت ایجاد مهارت های ضروری برای پیاده سازی سیستم مدیریت اطلاعات نیز بررسی می شود (صرافی زاده و علی پناهی، ۱۳۸۰).
۴- امکان پذیری کاهش هزینه ها
دستاوردهای اقتصادی انقلابِ اطلاعات واقعاً عظیم است و شاید بتوان به لحاظ اهمیت آنرا با اختراع برق مقایسه نمود، این را باید در ظرفیت ذخیره سازی تجزیه و تحلیل و امکان برقراری مستمر اطلاعاتی با هزینه های ناچیز جستجو کرد. مزیت عُمده تکنولوژی اطلاعات بر تکنولوژی های مشابه قبلی این است که هزینه های ارتباطی را بسیار کاهش داده و امکان کاربرد اقتصادی گسترده تر و عمیق تری را نیز فراهم می سازد (رهنورد، ۱۳۸۳).
۵- مقرون به صرفه بودن بدست آوردن نرم افزار و سخت افزار
تخمین این هزینه ها مشکل بوده و این هزینه ها ممکن است از یک پوسته، ناشی شده باشد و یا بصورت استفاده از ابزارهای پیشرفته فصل چهارم به شکل پکیج (بسته نرم افزاری یا سخت افزاری) باشند.
طی چهل سال گذشته بر قدرت محاسباتی رایانه ها بیش از یک میلیارد بار افزوده شده است. محاسباتی که قبلاً یک هفته بطول می انجامید اکنون در مدت چند ثانیه انجام می گیرد و باعث کاهش هزینه و جلوگیری از اتلاف وقت می گردد. بدیهی است که کاهش هزینۀ پردازش موجب شده است که از رایانه ها برای مقاصد و نیات گسترده تری استفاده شود. ظرفیت و سرعت شبکه ارتباطی نیز افزایش قابل ملاحظه ای داشته است و به موازات گسترش شبکه ارتباطی هزینه ها به مراتب کاهش یافته و انتظار می رود در ده سال آینده مکالمات بین المللی برای ارسال پیام یا دریافت پیام کاملا مجانی شود و شرکت های عامل فقط به دریافت یک تعرفه ثابت ماهیانه بابت مکالمات بدون محدودیت مشتریان بَسنده کنند. به موازات کاهش سریع هزینه های مخابراتی، رایانه های جهان بیش از بیش به یکدیگر مرتبط می شوند و سود شبکه های رایانه ای به تعداد مشتریان و سطح ارتباط با دیگر شبکه ها وابسته می شود. تکنولوژی اطلاعات به رشد سریعتر اقتصاد جهانی کمک کرده و به امحاء تورم و ادوار تجاری می انجامد (شیخانی، ۱۳۷۹).
آموزش وپرورش همچنین نیاز مُبرمی به شبکه تکنولوژی فناوری اطلاعات دارد. بدیهی است با کاهش هزینه های راه اندازی شبکه های رایانه ای و استقرار سیستم اطلاعات، مدیریت تسهیل خواهد شد.
۶- هزینه های آموزش[۱۰۰]
جهت استفاده از سیستم نوین، بسیار ضروری است که کارمندان آموزش لازم را دریافت کنند. بدیهی است آموزش کارکنان هزینه های مربوط به خود را ایجاد خواهد نمود (اعرابی و پارسائیان، ۱۳۷۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:17:00 ق.ظ ]




دوره های آموزش ضمن خدمت با بهبود ارتباطات رابطه معنا داری دارد
دوره های آموزش ضمن خدمت با ایجاد حس صمیمت و همدلی در بین کارکنان رابطه معنا داری دارد
دوره های آموزش ضمن خدمت با بهبود نتایج مورد انتظار در ارتباطات بین کارکنان رابطه معناداری دارد.
از نظر کارکنان شرکت کننده در دورهای این دوره در حد متوسط باعث گسترش روابط بین کارکنان شده است.
از نظر کارکنان شرکت کننده در دوره ها، این دوره ها در حد متوسطی باعث گسترش روابط بین کارکنان شده است
از نظر کارکنان شرکت کننده در دوره ها، این دوره ها در حد متوسطی باعث شده که کارکنان در برقراری ارتباط با همکاران خود درک بهتری داشته باشند
از نظر کارکنان شرکت کننده در دوره ها، این دوره ها در حد متوسطی باعث شده که کارکنان از دانش خود در بهبود ارتباطات استفاده کنند.
از نظر کارکنان شرکت کننده در دوره ها، این دوره ها در حد متوسطی باعث ایجاد حس صمیمیت و همدلی در بین کارکنان شده است.
از نظر کارکنان شرکت کننده در دوره ها، این دوره ها در حد متوسطی باعث بهبود نتایج مورد انتظار در ارتباطات بین کارکنان شده است
پژوهش ۶
عنوان تحقیق: «بررسی میزان اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارشناسان سازمان بازیافت و تبدیل مواد شهرداری مشهد»
محقق:راهله غریب نواز دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی
استاد راهنما: دکتر محبوبه عارفی
استاد مشاور: دکتر محمد حسن پرداختچی
تاریخ تحقیق: سال تحصیلی ۸۷
فرضیه های تحقیق:
دوره‌های آموزش ضمن خدمت با افزایش آگاهی نسبت به بیماریهای ناشی از شغل و اصول ایمنی و بهداشت در بخش خدمات شهری رابطه معنا داری دارد.
آموزش ضمن خدمت با افزایش آگاهی کارکنان در نحوه برخورد با حوادث غیر مترقبه رابطه معنا داری دارد
نتیجه گیری:
نتایج پژوهش حاکی از آن است که دوره های آموزشی برگزار شده از دیدگاه شرکت کنندگان در زمینه افزایش آگاهی به بیماری های ناشی از شغل و اصول ایمنی و بهداشت در بخش خدمات شهری اثربخش بوده و در زمینه افزایش آگاهی در نحوه برخورد با حوادث غیر مترقبه از دیدگاه شرکت کنندگان اثربخش واقع نشده است.
پژوهش ۷:
عنوان تحقیق :«بررسی تاثیر دوره های آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیتهای آموزشی – پژوهشی دبیران شهرستان سبزوار در سال تحصیلی ۸۶-۸۵
محقق: عذرا رحمانی عرب، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته آموزش، دانشگاه شهید بهشتی
استاد راهنما: دکتر ملیحه آشتیانی
استاد مشاور: دکتر محبوبه عارفی
تاریخ تحقیق:سال تحصیلی ۱۳۸۶
فرضیه های تحقیق:
بین دوره های آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات وارتباطات و طراحی آموزشی دبیران (مهارتهای قبل از تدریس) رابطه وجود دارد.
بین دوره های آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات وارتباطات و مهارتهای تدریس دبیران (مهارتهای ضمن تدریس) رابطه وجود دارد
بین دوره های آموزش ضن خدمت فناوری اطلاعات وارتباطات و فعالیتهای ارزشیابی دبیران (مهارتهای بعد از تدریس) رابطه وجود دارد
بین دوره های آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات وارتباطات و اقدام پژوهی دبیران رابطه وجود دارد
نتیجه گیری:
دوره های آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات وارتباطات در طراحی آموزشی دبیران(مهارتهای قبل از تدریس) تاثیر مثبت دارد.
دوره های آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات وارتباطات در ارائه مهارتهای تدریس دبیران (مهارتهای ضمن تدریس) تاثیر مثبت دارد
دوره های آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات وارتباطات در فعالیتهای ارزشیابی دبیران (مهارتهای بعد از تدریس) تاثیر مثبت دارد
دوره های آموزش ضمن خدمت فناوری اطلاعات وارتباطات در اقدام پژوهی دبیران تاثیر مثبت دارد
پژوهش ۸
عنوان تحقیق: “ارزشیابی تاثیر دوره های آموزش ضمن خدمت بر عملکرد شغل کارکنان بیمه ایران در سال ۱۳۸۲ “
محقق: رضایی، اکبر،دانشگاه آزاد اسلامی
تاریخ تحقیق: ۱۳۸۲
فرضیه ها:
فرضیه اول: دوره های آموزش ضمن خدمت موجب ایجاد علاقه بیشتر در کارکنان نسبت به مشاغل خود می شود.
فرضیه دوم: دوره های آموزش ضمن خدمت موجب افزایش توان بازده کاری کارکنان شده است.
فرضیه سوم: دوره های آموزش ضمن خدمت موجبات تامین دانش مهارت های شغلی کارکنان بیمه ایران را فراهم آورده است.
فرضیه چهارم: دوره های آموزش ضمن خدمت در تسهیل انجام کارها و وظایف پیچیده و دشوار کارکنان در زمینه های مورد نظر موثر بوده است.
فرضیه پنج: دوره های آموزش ضمن خدمت در ایجاد تعهد و مسئولیت پذیری کارکنان نسبت به شرکت بیمه ایران و اهداف آن موثر بوده است.
فرضیه ششم: دوره های آموزش ضمن خدمت موجبات قضاوت و تصمیم گیری صحیح کارکنان در انجام کارها و وظایفشان را فراهم آورده است.
فرضیه هشتم: دوره های آموزش ضمن خدمت در میزان ابتکار و خلاقیت کارکنان در انجام وظایف محوله موثر بوده است.
فرضیه نهم: دوره های آموزش ضمن خدمت در ایجاد روحیه همکاری و مشارکت برای انجام کارها و فعالیت های شرکت موثر بوده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
فرضیه دهم: دوره های آموزش ضمن خدمت موجبات توانایی و به کارگیری مناسب منابع و روش های کارا را برای کارکنان فراهم کرده است.
نتیجه گیری:
- دوره آموزشی موجب علاقه بیشتر نسبت به مشاغل شده اند.
- از دیدگاه سرپرستان دوره های مذکور در افزایش توان بازده کاری موثر بوده اند ولی کارمندان به تاثیر این دوره ها در افزایش توان بازده کاری اعتقاد ندارند.
- دوره های مذکور موجب افزایش دانش، مهارت و تسهیل انجام کارهای پیچیده و دشوار از دیدگاه کارکنان و سرپرستان شده اند.
پژوهش ۹
عنوان تحقیق: “ارزشیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کوتاه مدت وزارت معادن و فلزات بر عملکرد کارکنان”
محقق: رضازاده گلی، حمید، دانشکده علوم تربیتی شاخه علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:16:00 ق.ظ ]