کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



در اینجا با توجه به ارتباط تکنولوژی­های اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان یک تکنولوژی و پدیده نو برای جامعه و دستیابی از دیدگاه سه تن از صاحبنظران این حوزه یعنی دانیل لرنر، اورت هیگن و بخصوص اورت راجرز استفاده می­ شود. تکنولوژی­های ارتباطی و اطلاعاتی به عنوان یک ابزاری نو که هم کارکردی ارتباطی داشته و هم کارکردهای دیگری از قبیل آموزشی ، اطلاع رسانی و… و با توجه به تبیین­های تئوری های نشر می­توان تغییرات و واکنش هایی را در جامعه روستایی در بر داشته باشد که تکنولوژی­هایی نظیر رادیو، ادوات کشاورزی و… داشته است. لذا به نظر می­رسد بخشی از مسایل مربوط به ورود چنین فناوری را با توجه به این نظریه ­ها بتوان مورد تحلیل قرار داد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
دانیل لرنر مطالعه خود را متمرکز بر ۶ کشور خاور میانه (ترکیه ، لبنان ، ایران ، اردن ، مصر ، سوریه نموده است که حاصل آن کتابی است تحت عنوان گذر از جامعه سنتی نوسازی خاور میانه). اندیشه­ های لرنر در چارچوب نظریه اشاعه­ی فرهنگی قرار می­گیرد و متکی بر این ایده است که به واسطه بسط و نشر عناصر فرهنگی کشورهای غربی در کشورهای جهان سوم جریان نوسازی و تجدید به وقوع می­پیوندد. به نظر لرنر ورود عناصر و مکانیزم­ هایی که حاصل نوسازی هستد در آمادگی روانی و تحرک ذهنی انسان­ها برای پذیرش عناصر جدید تجدد تأثیرگذار هستند. به نظر لرنر مهمترین عناصر متغیرهایی که در ظهور تحرک ذهنی و آمادگی روانی انسان ها برای نو شدن مؤثرند عبارتند از : بسط و گسترش رسانه­های گروهی ، سوادآموزی و ارتقای سطح تحصیلات ، شهرنشینی و مشارکت (ازکیا ،۱۰۸:۱۳۷۷).
او در مطالعه خود سهم بالایی را به رسانه­های گروهی و وسایل ارتباط جمعی می­دهد (همان ،۷۷) که این مسئله نقش عوامل دیگر را کمرنگ می­نماید.
اورت هیگن نیز با دیدگاه­ های خود در کتاب «درباره نظریه­ های تحول اجتماعی» رشد اقتصادی و اجتماعی را محصول انگیزه­ های شخصی و روان شناسانه دانسته و این رشد را در ارتباط با الگوهای ارتباط و اجتماعی شدن دوران کودکی می­داند. از دیدگاه الگوی هیگن جامعه سنتی یک نظام پایدار و متوازن است که به آسانی تغییر نمی­کند تغییر هنگامی به وجودمی­آید که رویدادهای تاریخی رفتار نخبگان طراز اول را تغییر می­دهد. این نخبگان در جامعه خود منزوی می­شوند و الگوهای تربیتی آنان و فرزندان آنها تغییر می یابد و این تغییر خود منجر به پذیرش ایده­های جدید از سوی این افراد می­ شود. به اعتقاد هیگن رشد اقتصادی فقط هنگامی عملی می­ شود که شصیت سنتی ، خودمداری ، خودکم­بینی و استبدادشدید جای خود را به یک ساختار نوین شخصیتی ، ساختاری برتر و نوآورتر بدهد.
از نظر هیگن این تغییر ابتدا از محیط خانه و الگوهای پرورش کودک آغاز می­ شود به این ترتیب رفتار ارتباطی در ساختار خانواده و نخستین مراحل اجتماعی شدن ، از مهمترین جنبه­ های این پدیده به شمار می روند. لذا با تغییر رفتار ارتباطی و اجتماعی شدن می­توان افراد و نظام اجتماعی را آماده­ی پذیرش ایده­های نو نمود.
اساسی­ترین تئوری ­های مربوط به ارتباط رسانه ­ها و تکنولوژی­های ارتباطی در توسعه و فرایند اشاعه را نظریه پردازان اشاعه مطرح نموده ­اند. در بین نظریه پردازان اشاعه نیز مهمترین و برجسته ترین کارهای پژوهشی و نظری را بدون شک راجرز و همکاران وی انجام داده­اند. فرضیه مطالعات مربوط به نشر نوآوری­ها برمی­گردد . در اوایل ۱۹۰۰ که در بین جامعه شناسان می­توان کار گابریل تارد را (۱۹۰۳) به عنوان اولین پژوهش در زمینه نشر عنوان کرد . اما بیشتر نشریه­های پژوهشی مربوط به اشاعه از اواخر سال ۱۹۲۰ تا اوایل ۱۹۴۰ مطرح شدند. تارد (۱۹۰۳) چندین مفهوم جدید قابل آزمون را برای پژوهشگران بعدی نشر پیشنهاد کرد وی جزء اولین کسانی بود که اظهار داشت پذیرش افکار جدید تابع توزیع پراکندگی S شکل در طول زمان است. وی همچنین معتقد بود که جهان شهری­تر بودن نوآوران یکی از دلایل زودپذیری است.
لرنر بر این عقیده است که ارتباطات بین فردی سنتی به تقویت نگرش­ها و آداب سنتی می­انجامد حال آن که ارتباطات جمعی مهارت ­ها ، نگرش­ها و رفتارهای تازه را یاد می دهد . بنابراین رسانه­های جمعی تقویت کننده تحرک­ است و این امر به این معناست که رسانه­های جمعی در برابر مخاطبان فزاینده خود هم ظرفیت برقراری ارتباط با نوع تغییر و هم ظرفیت برقراری با امکان تغییر را دارند (مولانا ،۱۳۸۳: ۷۱ ). لرنر بر این عقیده است که بین نفوذ رسانه ­ها در یک جامعه و نوگرایی سایر نهادهای اجتماعی یک رابطه متقابل وجود دارد چرا که متغیرهای دیگر نوگرایی نظیر مشارکت و شهرنشینی نیز با گسترش رسانه ­ها در ارتباط است.
به اعتقاد لرنر با ورود این متغیرها در جوامع سنتی می­توان آنها را به سمت نوگرایی و تجدد کشاند و شاید به همین علت هم باشد که همه برنامه ­های نوسازی در آغاز راه ، خود را مشغول چنین متغیرهایی در جوامع سنتی می­سازند. لرنر با طرح مفهوم همدلی و شخصیت انتقالی به معنی اینکه شخص این توانایی را در خود ببیند که خود را در جای دیگری بگذارد ، در پی شناسایی ابعاد روانی و آمادگی ذهنی افراد در پذیرش تجدید و نوآوری است (ازکیا ،۱۰۹:۱۳۷۷). به اعتقاد لرنر رسانه ­ها می­توانند در همدلی افراد با پدیده ­های نو مؤثر باشند. از طریق رسانه­های ارتباطی می­توان آموزه­های نوین را به فرد انتقال داده و افراد را در جهت نوگرایی آماده ساخت.
انتقادات عمده­ای نیز بر دیدگاه­ های لرنر در باب نوسازی و رویکرد او از نقش رسانه ­ها در دگرگونی وارد شده است. اگرچه لرنر ارتباط جمعی و رسانه­های جمعی را به عنوان یکی از متغیرهای نوگرایی مطرح می نماید ولی توجه چندانی به مباحث و ساختار دقیق جوامعی که رسانه ­ها می­توانند در آن نقش ایفا نمایند ندارد. لرنر مکانیزم هایی را که طی آن ارتباطات منجر به پذیرش و یا رد نوآوری و روش های نوین می­ شود مورد تحلیل قرار نمیدهد. علاوه بر آن معتقد است که عناصری باید از بیرون وارد نظام اجتماعی جامعه سنتی شوند تا اینکه زمینه برای حرکت به سمت نوگرایی فراهم شود در حالی که مطالعات بعدی نشان داده اند که عناصر تغییر داده شده از بیرون همیشه منجر به نوگرایی نمی­ شود و از طرف دیگر برعکس آن نیز اتفاق می­افتد چرا که در مواقعی تغییرات درونی یک نظام می ­تواند منجر به نوگرایی شود.
رفتار رهبران افکار ، توسط دیگران تقلید می­ شود. بیشتر جامعه شناسان نخستین ، شریک نوآوری منفرد را در منطقه­ای جغرافیایی دنبال می­کردند. انگیزه علاقه جامعه شناسان نخستین اصولاً در نشر نوآوری­هایی بود که در تغییرات اجتماعی مهم بودند (راجرز، ۶۱:۱۳۶۹). در دهه ۱۹۴۰ دو جامعه شناس به نام­های رایان[۶۳] و گراس[۶۴] مطالعه روی بذر هیبرید ذرت[۶۵] (همان ، ۶۲) را آغاز کردند. نتایج پژوهش آنها بیش از هر تحقیق ، جامعه شناسان روستایی را تحت تأثیر قرار داده آنها در اجتماع نسبتاً کوچک گرند جانکشن[۶۶] و اسکرانتان[۶۷] در آیوا جمعاً ۲۵۱ زارع را مورد مصاحبه قرار دادند. یافته­های حاصل از این مطالعه عبارت است از :
اولاً استفاده از هیبرید در طول زمان تابع منفی توزیع زنگوله مانند (اما نه کاملاً نرمال) بود. ۴ گروه پذیرا بر اساس اولین زمان کاربرد بذر طبقه بندی شدند. سپس ویژگی­های اجتماعی مانند سن ، منزلت اجتماعی و جهان شهری بودن زودترین و دیرترین پذیرندگان مشخص شد. ثانیاً میانگین دوره تصمیم نوآوری برای تمام پاسخگویان از اولین دانش تا تصمیم پذیرش در حدود ۹ سال بود که به این واقعیت روشن­تر منجر شد که فرایند تصمیم نوآوری مستلزم تفکر قابل توجه بیشتر پذیرندگان حتی در مورد یک نوآوری با نتایجی چشمگیر است. ثالثاً اینکه یک زارع معمولی ، برای اولین بار مطالبی را در مورد بذر از یک فروشنده شنید اما همسایگان فراوان­ترین کانال ترغیب بودند لذا همسایگان مهمترین کانال ارتباطی برای دیرپذیران محسوب می­شوند. به اعتقاد راجرز پژوهش های نشر در هفت حوزه مطالعاتی صورت گرفته و تکمیل شده است (همان ، ۷۹-۵۷).
در این مکتب به نظریات چندی از تئوری پردازان که مرتبط با موضوع تحقیق می باشد به صورت اختصار پرداخته ایم .
۲-۴-۴- ۱-۱- دانیل لرنر:
از نظریه پردارازان مکتب نوسازی، در نیمه دوم قرن بیستم با رویکرد جامعه شناختی – روان شناختی گذار جوامع از مرحله سنتی به مدرن را در منطقه خاورمیانه مورد مطالعه قرار داده و ارتباط متقابل بین متغیرهای روانی چون همدلی، برخوردارشدن از شخصیت انتقالی و متغیرهای جامعه شناسی چون سطح تحصیلات، میزان شهرنشینی، دسترسی به رسانه های گروهی و مشارکت را مورد بررسی قرار داده است. به نظر او جامعه جدید یک جامعه مشارکتی است و فراگرد نوسازی حرکت از جامعه سنتی به طرف جامعه مشارکت جو است. به نظر وی مشارکت در حوزه اقتصادی به فعالیت در بازار و افزایش درآمد، مشارکت سیاسی به شرکت در انتخابات، مشارکت فرهنگی به بهره گیری از رسانه های جمعی و مشارکت روانی به همدلی و تحرک روانی منجر می شود. در اندیشه لرنر بین متغیرهای شهرنشینی، تحصیلات، دسترسی به رسانه های گروهی و مشارکت ارتباط متقابل وجود دارد. (به نقل از غفاری و نیازی، لرنر، ۱۳۸۶: ۵۰).
کار تحقیقاتی و نظریه دانیل لرنر را می­توان مهمترین ، تأثیرگذارترین و بحث برانگیزترین اقدام علمی در زمینه ارتباطات توسعه دانست. تلاش لرنر برای به دست آوردن و ارائه مدلی برای نوسازی کشورهای توسعه نیافته بود تا بر آن اساس این کشورها بتوانند با تکیه بر سوابق و تجارب کشورهای توسعه یافته مسیر نوسازی را در کوتاه مدت طی نمایند. کار لرنر در واقع مبتنی بر یک تحقیق منطقه­ای بود و هدفش نیز ارائه یک مدل نظری عمومی برای همه کشورهای توسعه نیافته بود. از نظر دانیل لرنر «نوسازی» معادل «توسعه» بود و همین اصطلاح محور اصلی تحقیق و نظریه او را شامل می­شد (زارعیان ،۱۳۹۱ : ۲۱).
«طبق الگوی نوگرایی حرکت از مرحله سنتی به مرحله گذار و سپس به مرحله جامعه نوین همواره با تغییر نظام­های ارتباطی شفاهی به نظام­های ارتباط جمعی همراه بوده و این تغییر همیشه یک دگرگونی یک سویه از نظام­های سنتی به نظام­های نوین و نه بالعکس بوده است. طبق نظر لرنر تفاوت این دو نظام در اینجاست که ارتباطات بین فردی سنتی به تقویت نگرش­ها و آداب سنتی می­انجامد حال آن که ارتباط جمعی ، مهارت ­ها ، نگرش­ها و رفتارهای تازه را می­آموزد. بنابراین رسانه­های جمعی تقویت کنندگان تحرکند و این امر به این معناست که رسانه­های جمعی در برابر مخاطبان فزاینده خود هم ظرفیت برقراری ارتباط با نوع تغییر و هم ظرفیت برقراری با امکان تغییر را دارند. به عقیده لرنر میزان شهرنشینی و توسعه با یکدیگر رابطه دارند. وی با تکیه بر آن که روستائیان اکثریت جمعیت جهان سوم و از جمله کشورهای خاورمیانه را تشکیل می دهند تأکید می­ کند که زمانی این کشورها می­توانند شروع به پیشرفت کنند که حداقل ده درصد از جمعیت کل آنها در شهرهای بیش از ۵۰ هزار نفری زندگی کنند اما تا زمانی که ۲۵ درصد جمعیت شهرنشین شده ­اند روند پیشرفت بسیار کند است. به عقیده لرنر در واقع از موقعی که یک چهارم کل جمعیت کشور در شهرها زندگی کنند نقطه عطفی در امر نوسازی پدید می ­آید. شهرنشینی نخستین مرحله از مراحل نوسازی لرنر است. در واقع لرنر نوسازی را وابسته به گذر از چهار مرحله ذکر نموده که عبارتند از :
توسعه و افزایش شهرنشینی
گسترش سواد
افزایش استفاده­ی مردم از وسایل ارتباط جمعی
افزایش میزان مشارکت سیاسی و اقتصادی مردم (زارعیان ،۲۲:۱۳۹۱).
لرنر در تئوری خود رابطه علی خطی میان عوامل یا متغیرهای زیر برقرار می کند او این رابطه را به صورت زیر نشان می دهد؛
شهرنشینی گسترش سواد گسترش وسایل ارتباط جمعی مشارکت
لرنر حاصل این رابطه را تبدیل جامعه سنتی به جامعه مشارکت جو و یا جامعه مدرن دانسته است لرنر در مورد رابطه سواد و وسایل ارتباط جمعی در دیدگاه اولیه قبل از انتشار کتاب ، تجدید نظر نمود و یک کنش متقابل را میان سواد و وسایل ارتباط جمعی در مدل خود جای داد و مدل او شکل زیر درآمد:
نمودار ۲-۱- مدل مشارکتی لرنر
به طور کلی الگوی علیتی لرنر بر توالی تحولات نهادی استوار است. تحولاتی که به رشد خود توان و نوگرایی منجر می­ شود. به عبارت دیگر به عقیده لرنر رشد در هر یک از قلمروهای شهرنشینی ، سوادآموزی ، استفاده از رسانه­های جمعی، مشارکت سیاسی و اقتصادی رشد سایر قلمروها را تحرکی می­بخشد و این فرایند جامعه را به سوی نوگرایی می­راند. تمرکز و تأکید لرنر بر تحولات جغرافیایی ، اجتماعی و روحی فرد است. او در توضیح پیشروی انفرادی از مرحله سنتی به مرحله گذار و سپس ورود به مرحله نوین زندگی می­گوید : نوگرایی در جوامع رو به توسعه از الگوی تاریخی توسعه غربی پیروی خواهد کرد. تحرکات فیزیکی ، اجتماعی و روانشناسانه که خود را در مفهوم تلقین نشان می­ دهند عوامل کلیدی نوگرایی به شمار می­آیند. تمام این فرایند از طریق رسانه­های همگانی که حکم کارگزار و شاخص تغییر را دارند تسهیل می­ شود. لرنر بر این اعتقاد است که میان شاخص رسانه­ای نوگرایی و سایر نهادهای اجتماعی یک کنش متقابل وجود دارد (همان ، ۲۴ ).
محققانی چون مک کللند (۱۹۶۷) ، لرنر (۱۹۵۸) ، اینکلس (۱۹۶۶) و راجرز (۱۹۶۹) معتقدند نوسازی جهان سوم در گروه تغییر یافتن خصایص افراد جهان سومی است و اینکه باید نگرش­ها و ارزش­های خود را به خصایص مردم اروپای غربی و آمریکای شمالی شبیه سازند. به این ترتیب، نظریه­ های نوسازی، سنگ پایه­ معرفت شناختی اولیه را برای تئوری­های ارتباطات در خدمت توسعه فراهم ساختند. از سوی دیگر این امر باعث شد تا میراثی از جانب داری­های تاریخی و نهادی که محصول پژوهش­های مربوط به نقش «تبلیغ» بود و در فاصله دو جنگ جهانی در آمریکا صورت گرفته بود ، وارد این عرصه شود.
۲-۴-۴- ۱-۲- راجرز
در میان نظریه‌پردازان توسعه و نوسازی از راجرز می‌توان به عنوان جامعه‌شناسی نام برد که با تأکید بر متغیرهای فردی و عناصر نظام‌های شخصیتی افراد، در قالب بحث خرده‌فرهنگ روستایی به بررسی پویش‌های نوگرایی و مشارکت و عدم مشارکت در میان روستاییان پرداخته است. به‌نظر راجرز تغییر، چیزی جز اندیشه و نظری نیست که فرد آن را جدید و نو می‌پندارد و شیوع به معنای فرآیندی است که اندیشه و نظری نو از منبعی منتشر و اشاعه می‌یابد. بنابراین، قبول یک اندیشه به معنای تصمیم به تحقق بخشیدن کامل آن است. راجرز با توجه به تعدادی از مطالعات خود چنین نتیجه می‌گیرد که در بعضی از فرهنگ‌ها اندیشه نو از دیگر فرهنگ‌ها بیشتر است. به‌نظر او فرایند قبول یک اندیشه نو که متضمن یادگیری آن اندیشه و تصمیم‌گیری درباره آن است در پنج مرحله آگاهی، علاقه، ارزش‌یابی، آزمایش و قبول اندیشه نو عینیت می‌یابد. راجرز در تحلیل نهایی خود بر ویژگی‌های فردی، روانی و انگیزشی تأکید نموده و معتقد است که از لحاظ روانی باید نوعی آمادگی در افراد برای پذیرش تغییرات نو و جدید وجود داشته باشد که آنها را تحت عنوان وجه ‌نظر مطرح می‌کند. این جامعه‌شناس معتقد است که عناصری چون انگیزه‌ها، ارزش‌ها و وجه‌نظرها ـ در قالب خرده‌فرهنگ دهقانی ـ عناصر اصلی و کلیدی برای فهم رفتار به‌شمار می‌آیند. به‌نظر او عناصر خرده‌فرهنگ دهقانی، عناصری هستند که مانع نوآوری و پذیرش تغییرات در جوامع می‌شوند و به تعبیری مانع تجدد، نوسازی، و همچنین مشارکت یا عدم مشارکت می‌باشند. این عناصر به قرار زیر است:
الف) عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی: به‌نظر راجرز یکی از ویژگی‌های مهم جوامع سنتی، عدم اعتماد متقابل، بدگمانی و حیله‌گری در روابط با یکدیگر می‌باشد هرچند که از نظر ردفیلد ( ۱۹۳۰) ممکن است در این رابطه، استثنایی وجود داشته باشد.
همچنین، تصور «خیر محدود»به‌نظر راجرز سبب عدم اعتماد در روابط شخصی می‌شود چون چیزهای مطلوب در زندگی به میزان محدود و کمی وجود دارد ـ منابع محدود، خواسته‌ها نامحدود ـ و با توجه به قدرت و توانایی افراد میزان آنها را نمی‌توان افزایش داد، بنابراین دست‌یابی عده‌ای سبب محرومیت آنها می‌شود و همین مسئله سبب بدگمانی افراد نسبت به‌یکدیگر می‌گردد.
ب) فقدان نوآوری: جوامع سنتی در عکس‌العمل نسبت به ایده‌های تازه، فاقد نوآوری می‌باشند. آنها اغلب اعمالی را که توسط اجدادشان رعایت می‌شده‌است، دنبال می‌کنند و در بسیاری موارد نسبت به شقوق دیگر شناخت و آگاهی ندارند.
ج) تقدیرگرایی: راجرز تقدیرگرایی را به درجه‌ای از درک فرد نسبت به عدم توانایی‌اش در مورد کنترل آینده تعریف کرده‌است. او معتقد است دهقانان در مورد کنترل حوادث آتی دارای وجه‌نظرهایی نظیر بی‌ارادگی، بدگمانی، تسلیم، بردباری، نرمش و گریز می‌باشند، و در نتیجه روحیه تقدیرگرایی در میان آنان یکی از عواملی است که پذیرش نوسازی، تغییر و در نهایت مشارکت را مانع می‌شود.
د) پایین بودن سطح آرزوها: در جوامع سنتی میزان خواست‌ها و آرزوهای مردم بسیار پایین می‌باشد و همین امر مانع مشارکت بین افراد می‌شود. به‌نظر راجرز، منابع محدود، فرصت کم و محدود، تربیت مقتدرانه در کودکی و تاریخ طولانی استثمار توسط دیگران در جوامع سنتی سبب شده‌است که انگیزه پیشرفت ناچیزی در بین مردم جوامع سنتی وجود داشته باشد.
الگوی جریان دو مرحله ای به تدریج به الگوی جریان چند مرحله ای که اغلب در پژوهش اشاعه[۶۸] مورد استفاده است متحول شده است. پژوهش اشاعه، مطالعه فرایند اجتماعی نحوه شناخته شدن نوآوری ها (افکار جدید، روش ها و اشیای جدید و غیره) و گسترش آنها در پهنه یک نظام اجتماعی است. الگوی جریان دو مرحله ای به طور عمده معطوف به این است که شخص چگونه اطلاعات را می گیرد و آن را به دیگران منتقل می کند. فرایند اشاعه بر مرحله نهایی پذیرش یا رد یک نوآوری تاکید دارد. در حال حاضر، شاید اورت راجرز[۶۹] معروف ترین و قابل احترام ترین پژوهشگر در پژوهش اشاعه باشد. وی در کتاب خویش به نام اشاعه نوآوری ها (چاپ سوم در سال ۱۹۸۳ منتشر شد) بیشتر از ۲۰۰ گزارش اشاعه تجربی و ۳۰۰۰ نشریه را بررسی کرد تا نظریه قبلی راجع به فرایند تصمیم نوآوری را که خود نتیجه تزاید پژوهش های اشاعه در سال های اخیر است بازنگری کند. راجرز نوآوری را چنین تعریف می کند: “فکر، روش یا شیئی که فرد یا واحد دیگری از اقتباس آن را نو تصور می کند” راجرز در چاپ سوم کتابش، تاکید خود را از فعالیت ارتباطی یک جهته به مبادله اطلاعات میان شرکت کنندگان فرایند ارتباطی تغییر داد. راجرز مفاهیم عدم اطمینان[۷۰] و اطلاعات از شانون و ویور را به عنوان چهارچوب نظری به کار گرفت. یک نوآوری، نوعی عدم اطمینان به وجود می آورد، از این جهت که جایگزینی برای افکار یا روش های موجود فراهم می کند(سورین و تانکارد ، ۳۱۲:۱۳۹۰).
نظیر بسیاری الگوهای ارتباطی دیگر، تحولات اخیر در الگوی اشاعه از رویکرد ارتباطی کاملا یک سویه و هدایت شده به سمت پایین[۷۱] دور شده اند. این الگو، چنان که مک کوئیل (۱۹۸۷) نوشته است، به طور سنتی بر «سازمان و برنامه ریزی، تاثیر مستقیم، سلسله مراتب (برحسب پایگاه و تخصص)، ساختار اجتماعی (و بنابراین تجربه شخصی)، تقویت و پس خورد» تاکید دارد. در سالهای اخیر، مبادله افقی ارتباطات و نیز برقراری ارتباط از پایین در نظام های اجتماعی، از اهمیت بیشتری برخوردار شده است اساس نظرات فعلی راجرز در خصوص فراگرد اشاعه، الگوی همگرای ارتباط[۷۲] است که وی به همراه کینسید آن را در چهارچوب رویکرد شبکه ای خود وارد حوزه ارتباط کرده اند (ویندال و همکاران ۱۱۳:۱۳۸۷-۱۱۲).
راجرز ویژگی های یک نوآوری را که بر نرخ اقتباس آنها اثر می گذارد به شرح زیر دسته بندی کرد:
۱- امتیاز نسبی: درجه ای که تصور می شود یک نوآوری بهتر از فکری است که می خواهد جای آن را بگیرد.
۲- سازگاری: درجه ای که تصور می شود نوآوری با ارزش های موجود، تجارب گذشته و نیاز اقتباس گران احتمالی سازگار است.
۳-پیچیدگی: درجه ای که تصور می شود شناخت نوآوری و استفاده از آن دشوار است.
۴- آزمایش پذیری: درجه ای که بتوان نوآوری را به طور محدود تجربه کرد.
۵- مشاهده پذیری: درجه ای که نتایج یک نوآوری برای دیگران مشهود است.
راجرز اضافه می کند، درکل نوآوری هایی که پذیرندگان، آنها را دارای امتیازی نسبی، سازگاری و آزمایش پذیری بیشتر و پیچیدگی کمتر بدانند، زودتر از سایر نوآوری ها اقتباس می شوند ( روگر ، ۱۹۸۳، به نقل از سورین و تانکارد ، ۳۱۳:۱۳۹۰).
ناهمرنگی و همرنگی
اشاعه به عنوان نوع خاصی از ارتباط معطوف به گسترش نوآوری ها تعریف شده است. در بحث الگوی جریان دو مرحله ای دیده ایم که رهبران افکار و پیروان آنها در خیلی از صفات شباهت زیادی دارند. پژوهش اشاعه، این شباهت، را همرنگی یا درجه شباهت هر دو فرد که به کنش متقابل می پردازند در ویژگی های خاص مثل عقاید، ارزش ها، تحصیلات، یا پایگاه اجتماعی می خواند. با وجود این، در اشاعه یک نوآوری اغلب ناهمرنگی وجود دارد. ناهمرنگی درجه تفاوت زوجهای افرادی که به کنش متقابل می پردازند در ویژگی های معین (کاملاً برخلاف همرنگی) است.اغلب درجه بالایی از ناهمرنگی منبع و دریافت کننده در اشاعه نوآوری ها وجود دارد، زیرا افکار جدید بیشتر اوقات از افرادی بر می خیزد که کاملاً با دریافت کننده تفاوت دارند و این تفاوت مشکلات ویژه ای در حصول ارتباط اثربخش ایجاد می کند (سورین و تانکارد، ۳۱۴:۱۳۹۰).
فرایند تصمیم نوآوری
تصمیم نوآوری، فرایندی ذهنی است که طی آن فرد یا واحدی دیگر تصمیمات را مورد تصویب قرار می دهد. این فرایند مرکب از پنج مرحله است:
۱- آگاهی: مواجهه با نوآوری و شناخت کارکرد آن؛
۲- اقناع: شکل گیری نگرش نسبت به نوآوری؛
۳- تصمیم: فعالیتی که به قبول یا رد نوآوری منتهی می شود؛
۴- اجرا: استفاده از نوآوری؛
۵- تثبیت: تقویت یا برگشت به تصمیم آغاز شده درباره نوآوری (روگر،۱۹۸۳، به نقل از سورین و تانکارد، ۳۱۴:۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-01] [ 11:39:00 ب.ظ ]




نگارنده بر این عقیده است که : در این آیه سرگذشت ایوب پیغمبر به تصویر کشیده شده، زیرا در برابر همه ناملایمات، و سختیها مقاوم و خم به ابرو نیاورد، و هر روز سپاسگذاریش از خدای خود افزون تر می‌شد و وقتی خداوند او را مورد امتحان قرار داد و دید که وی بنده شایسته خداست و هر روز شکر و سپاس او بیشتر شده همه چیز او را به حال اول برگرداند، از جمله فرزندانش که مرده بودند همگی به امر خدا زنده، و باغ وکشاورزی ایوب سبز و خرم به حالت اول بازگشت زیرا ایوب در همه حال خدا را حاضر بر ملک و دل خود می‌دانست.
۳-۱۹- جمع و تفرقه :
«بدان که جمع بر دو گونه باشد : یکی جمع سلامت گویند و دیگر را جمع تکسیر، جمع سلامت آن بود که حق تعالی اندر غلبه حال و قوت وجد و قلق شوق، که پدیدار آید حق تعالی حافظ بنده باشد، امر بر ظاهر وی می‌راند و وی را برگزاردن آن نگاه می‌دارد و وی مجاهدت می‌آراید و جمع تکسیر آن بود که بنده اند رحکم واله و مدهوش شود و حکمش چون حکم مجانین باشد، پس یکی از این معذور بود و یکی مشکور و آن که مشکور بود، روزگارش عطیم با نور بود، و قوی تر از آن باشد که معذور بود و بدان که جمع را مقامی مخصوص نیست و حالی مفرد نه، که جمع جمع همت است اندر معنی مطلوب خود و گروهی را کشف این اندر مقامات باشد و گروهی را اندر احوال» (هجویری، ۱۳۸۷: ۳۷۹)
جمع در واقع این گونه است که: پرودگار همه انسان‌ها را دعوت می‌کند که به دستورات و معارف الهی گوش دهند، ولی تفرقه به این صورت است که طی این هدایت و راهنمایی آن دسته‌ای، مستعد تر بوده که خواست و مشیت الهی درباره آن‌ها بیشتر صدق کرده باشد، البته این نکته را متذکر شوم که آن‌چه فرد از راه تلاش و کوشش خود به دست می‌آورد، و در واقع به آن‌ها امور کسب کردنی می‌گویند، همگی تفرقه می‌باشند ولی آن‌چه که عنایت، و هدایت حق تعالی در آن دخیل باشد اینها «جمع» می‌باشد و انسان همه اعمال خود را به پروردگار نسبت می‌دهد، وقتی بنده ای سعی و تلاش می‌کند که با اعمال عبادی خود به پروردگار تقرب جوید خداوند در همه حال مددکار وی شده، و او را یاری می‌کند و احساس یأس و ناامیدی در چنین فردی راه پیدا نمی‌کند.
آیات قرآنی مورد استناد هجویری در این باب به شرح زیر می‌باشد که :
«واللهُ یدعُو إِلَی دَارِالسَّلاَمِ و یهدی مَن یشاءَ إَلَی صِراطٍ مُستَقیمٍ، و خدا شما را به سرای سلامت فرا می‌خواند و هر که را بخواهد به راه راست هدایت می‌کند» (قرآن کریم، ترجمه بحرانی، الیونس/۲۵)
هجویری با اشاره به این که جمع، حقیقت و سر معلوم و مراد حق می‌باشد و تفرقه اظهار امر وی است و جمع آن بود که خداوند بر اوصاف خود جمع آورد و تفرقه آن است که به افعال خود پروا کند به این آیه استناد کرده است.
ابن بابویه در معانی الاخبار ذیل آیه آورده است که :
«علاء بن عبدالکریم گوید : شنیدم امام باقر(ع) در تفسیر اللهُ یدعوا إلی دارَالسَلام، و پروردگار است که مردم را به سوی سرای صلح دعوت می‌کند فرمود :«سلام» خداوند است و سرایش را که برای اولیاء خویش آفریده بهشت می‌باشد»(ابن بابویه، ۱۳۷۷: ۳۹) نگارنده بر این عقیده است: آن‌چه در آیه فوق به زیبایی تصویر کشیده شده این است که: بندگان خدا اگر شایسته کردار باشند، رحمت الهی شامل حالشان شده، و وارد بهشتی می‌شوند سرشار از میوه های رنگارنگ و باغها و نهرهای روان و بهشتیانی با لباسهای زیبا بر تختها تکیه زده اند زیرا خداوند از اعمال همه آگاه و از هر چیزی برتر و بر هر چیزی مسلط است. ناگفته نماند خداوند به حکم اظهار مشیت خود، همه افراد را جمع کرده، و گروهی را به خذلان دچار کرده و گروهی دیگر را به توفیق قبول گردانیده، و از آن‌جا که در این آیه همه چیز عنایت خدا بوده جمع به شمار می‌آیند.
دانلود پروژه
« إِنَّ اَلَذِینَ یبایعُونَکَ إِنَمَّا یبایعُونَ الله یدُالله فَوقَ أَیدیهِم فَمَن نَّکَثَ فَإِنَّما ینکُثُ عَلی نَفسِهِ… در حقیقت کسانی که با تو بیعت می‌کنند جز این نیست که با خدا بیعت می‌کنند دست خدا بالای دست های انان است، پس هر که پیمان شکنی کند، تنها به زیان خود پیمان
می‌شکند و هر که بر آن‌چه با خدا عهد بسته وفادار بماند، به زودی خدا پاداش بزرگ به او می‌بخشد»(قرآن کریم، ترجمه بحرانی، الفتح/۱۰)
هجویری با اشاره به این که چون فعلی از آدمی ظاهر گردد، و از جنس افعال آدمیان نباشد مانند اعجاز، و کرامات لامحاله فاعل این اعمال خداوند است و همه اعمال ناقض عادت جمع هستند و امور روزمره تفرقه، به این آیه استناد کرده است.
آیه فوق بیان می‌دارد اگر کسی با خدای خود بیعت کند، باید با پیامبر او هم بیعت کند همان طور که به خدا ایمان دارد به پیامبر (ص) هم ایمان داشته باشد، و مردم وظیفه دارند به یاری دین پیامبر بشتابند و به او اعلام وفاداری کنند زیرا قدرت پروردگار نامحدود است و بر کسانی که از پیامبر تبعیت می‌کنند گسترده می‌شود.
ابن بابویه در معانی الاخبار ذیل آیه آورده است :
«مؤمنانی که با تو بیعت کردند در حقیقت با خدا بیعت کرده اند و همه اینها و مانندش همان گونه است که برایت گفتم و همین طور است رضا و غضب و حالتهای دیگر که همانند آن‌ها است و بر خدا روا نباشد و اگر چنین باشد که به آفریننده و هستی بخش، خشم و اندوه و دلتنگی برسد در حالی که خودش آن‌ها را پدید آورده است هر آینه روا باشد کسی بگوید. زمانی هم او نابود خواهد شد زیرا وارد شدن و دلتنگی و خشم بر، وی نشانه آن است که دچار دگرگونی مزاجی شده است، حال آنکه خداوند از این اعتقادات و نسبتهای پوچ بسی برتر و والاتر است و اوست که موجودات را آفرید بدون آنکه نیازی به آن‌ها داشته باشد» (ابن بابویه، ۱۳۷۷: ۴۳)
« مَن یطِع الرَّسولَ فَقَد اطاعَ اللهَ وَ مَن تَوَلّی فَمَا أرسَلناکَ عَلیهِم حفیظاً، هر که رسول را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده و هر که مخالفت کند (کیفر مخالفتش با خداست) و ما تو را به نگهبانی آن‌ها نفرستاده ایم » (قرآن کریم، النساء/۸ )
هجویری با اشاره به این که فعل دوستان حق، فعل خداست و همچنین بیعت و طاعت ایشان طاعت خداوند است به این آیه استناد کرده است.
طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه آورده است : « این آیه و آیات قبل از آن که همه یک سیاق دارند و یک هدف را تعقیب می‌کنند و این آیات مشتمل است بر وضع طائفه ای دیگر از مؤمنین که ایمانشان ضعیف است و در آن اندرز و تذکر هم هست به اینکه دنیا ناپایدار و نعمت های آخرت پایدار و دائمی است و نیز در این آیات حقیقتی از حقایق قرآنی را در خصوص حسنات و سیئات بیان فرموده است»(طباطبایی، ۱۳۸۷: ۴)
نگارنده بر این عقیده است که آیه فوق به پیروی از پیامبر(ص) امر فرموده، و اینکه اطاعت از پیامبر اطاعت از خداست، البته اطاعت از دستوراتی است که از خود پیامبر صادر شده، زیرا پیروری از سنت او بر همه مسلمانان واجب دانسته شده است، و اطاعت از دستورات رهبران الهی، هم چون اطاعت از خدا بر همه واجب شده و از آن‌جا که در این موارد عنایت حق تعالی شامل حال فرد شده لذا «جمع» به حساب می‌آید.
احادیث مورد استناد هجویری به شرح زیر بیان می‌شود که :
پیامبر (ص) فرمودند: لایزال عَبدی یتَقَرَبُ إلی بَالْنَوافِل حَتی اُحِبَّه، فاذا احبَبْتَهُ کُنتُ لهُ سمعاً وَ بصراً و مُؤیداً و… چون بنده ما به مجاهدت به ما تقرب کند ما وی را به دوستی خود رسانیم و هستی وی را اندر وی فانی گردانیم و نسبت وی از افعال وی بزداییم تا به ما شنود و به ما گوید آن‌چه گوید و به ما بیند آن‌چه بیند و به ما گیرد آن‌چه گیرد.
هجویری با اشاره به این که عزت بنده در این است که به واسطه جمال حق از آفات فعل رسته گردد و قیام وی به حق باشد به این حدیث استناد کرده است.
نگارنده بر این عقیده است که : حدیث «قرب نوافل» در بیشتر کتابهای عرفانی و دینی آمده است، و وقتی بنده ای تمام اعمال، حرکات، و افعا ل خود را به حضرت حق تعالی نسبت دهد، پس روا بود دوستی حق بر دل بنده مسلط شود و آنگاه این درجه را «جمع» می‌گویند. خداوند هم به او نهایت لطف و احسان خود را عطا کرده، و به طور کلی صفت‌ها و نسبت های بشری را از وی می‌زداید، و او را آراسته به صفات الهی و خدایی می‌کند. خواص، اولیاء، و مقربین درگاه الهی شایسته چنین مقامی هستند« از مرادات و ارادات خود خالی می‌شود و به غیر قرب جناب مقدس الهی و تحصیل رضای او، امری منظور او نباشد و ارادات خودرا تابع ارادت حق جل و علا کرده باشد و دامن از دنیای دنی برچیده باشد و به ملاء اعلی متعلق شده باشد و قال جَل شَأنَهُ ؛ و کُنتُ سَمعَهُ الّذی یسمَعُ بِهِ و بَصَرهُ الذی یبصُرُبِه و لِسانِه اَلذی ینطِقُ به ویده اِلتی یبطِشُ بها »( مفضل بن عمر، ۱۳۷۹: ۱۰۰)
عین القضات همدانی در تمهیدات آورده است:
« ای عزیز چون خواهند که مرد را به خود راه دهند و به خودش بینا گردانند، دیده یابد و این باشد که اشراق نورالله مرد رادیده دهد و گوش دهد و زبان دهد، کَنتُ لَهُ سمعَاً و بَصَراً و لِساناَ فَبی یسمَعُ و بی یبصرُ و بی ینطِقُ بیان صفت شده که تخلق سالک باشد در این مقام ملک و ملکوت واپس گذاشته باشد و از پوست خودی و بشریت برون آمده باشد» (عین القفات همدانی، ۱۳۸۹: ۲۷۱)
۳-۲۰- حلولیه و کلام درباره روح
هجویری آن‌جا که پیرامون فرقه حلولیه و نفی نظر آن‌ها سخن گفته است با آیه قرآنی شروع کرده و در ادامه مطالبی پیرامون این فرقه پرداخته است. حلولیان درباره روح اشتباهاتی مرتکب شده اند و هجویری در جواب آن‌ها مطالبی گفته است که : « بدان که اندر هستی روح علم ضروری است و اندر چگونگی آن عقل عاجز و هر کس از علما و حکیمان امت بر حسب قیاس خود اندر آن چیزی گفته اند» (هجویری، ۱۳۸۷: ۳۸۳)
پیشوایان حلولیه ابن حلمان دَمشقی و فارس بودند « من ندانم که فارِس و ابوحِلمان که بودند و چه گفتند، اما هر که قائل باشد به مقالتی خلاف توحید و تحقیق، وی را اندر دین هیج نصیب نباشد و چون دین که اصل است مستحکم نبود، تصوّف که نتیجه و فرع است اولی‌تر،که با خلل باشد، از آن که اظهار کرامات و کشف آیات جز بر اهل دین و توحید صورت نگیرد» (همان، ۱۳۸۷: ۳۸۲)
ابن جوزی در تلبیس ابلیس آورده است که :
«تناسخیان را ابلیس بدین شبهه افکنده که ارواح اهل خیر پس از خروج از بدن وارد بدنهای خوبی می‌شود و آرامش و آسایش می‌یابد و ارواح اهل شر پس از خروج از بدن وارد بدن های بدی می‌شود و به زجر و زحمت می‌افتد و این عقیده در زمان فرعون پدید آمد و اهل تناسخ وقتی دیدند اطفال و حیوانات دچار درد و رنج می‌شوند با خود گفتند این هیچ دلیلی نمی‌تواند داشته باشد جز آنکه اینان در مرحله قبلی زندگانیشان مرتکب گناهانی شده اند و اکنون مجازات می‌شوند» (ابن جوزی، ۱۳۶۸: ۶۶)
وقتی این گروه «اصحاب حلول» انسان زیبا رویی می‌دیدند، او را تحسین کرده و می‌گفتند: شاید خدا در او حلول کرده است، و این گروه (حلولیان)پیرامون روح سخنانی گفته اند که حتی عده ای از مشایخ، من جمله ابوجعفر صیدلانی، هم آن‌ها را مورد لعنت خود قرار داده است. دلیل این که حلولیان روح را می‌پرستند و قدیم می‌گویند این است که بذر معرفت، و قوت روحانیت را نچشیداند وگرنه شخصی که انس با حق و نور ایمان در قلب او باشد«روح» را فاعل اشیاء نمی‌داند، آن‌ها نمی‌دانستند اگر «روح» با حضور حق آرامش گیرد در این حالت هر چند کثرت وجود دارد اما بذر مشاهدت وحدت حق را در نگاه عارف جلوه‌گر می‌سازد.
نجم الدین رازی در مرصاد العباد آورده است که :
«پس تخم روح انسانی پیش از آنکه در زمین قالب اندازند استعداد استماع کلام حق حاصل داشت چنانکه از عهد «اَلَستُ بَرِبّکُم» خبر باز داد و اهلیت جواب «بلی» باز نمود و لیکن تا این تخم روح را آب ایمان و تربیت عمل صالح بدو نرسیده است حال را در عین خسران است، از آن بینایی و شنوایی و گویایی حقیقی محروم مانده، و چون آب ایمان و عمل صالح و تربیت بدورسد تخم برومند شود و از نشیب زمین بشریت قصد علو عالم عبودیت کند، از درکات خسران خلاص یابد و به قدر تربیت و مدد که یابد به درجات نجات می‌رسد و اگر این روح، آب ایمان و تربیت وعمل صالح نیابد در زمین بشریت بپوسد و طبیعت خاکی گیرد. (نجم الدین رازی، ۱۳۷۹: ۱۰۵)
آیات مورد استناد هجویری پیرامون به شرح زیر است.
« فَذَالِکُم اللهُ رَبُکُم الحَقَ فَماذا بَعدَ الحَقِ إِلّا الضَّلالُ فَأَنَّی تُصرَفُونَ، چنین خدای قادر یکتایی به راستی پروردگار شماست و بعد از بیان این راه حق و خداشناسی چه باشد غیر گمراهی پس به کجا می‌رود» (قرآن کریم، ترجمه الهی قشمه ای،الیونس/۳۲)
هجویری با اشاره به این که حلولیان نسبت به مسأله روح، دچار شبهه هایی شده اندو از آن‌جا که قائل به گفتاری بر خلاف توحید بوده اند آن‌ها را در دین هیچ نصیبی نباشد به این آیه استناد کرده است.
« به راستی بعد از حق جز گمراهی چیست که شما را به آن بر می‌گردانند، حق در معنای خود موجود، که آنهم به مقتضای حکمت ایجاد شده، از این روی تمام فعل خدای تعالی را حق گویند» (راغب اصفهانی، ۱۳۷۴: ۵۱۸)
نگارنده بر این عقیده است : از آن جا که خداوند عزیز برای هدایت انسان نشانه های فراوانی از حق، قدرت، و خیرخواهی و… در زندگی بشر قرار داده است، لذا هر انسان عاقلی با مشاهده این نشانه‌ها به عظمت، و قدرت خداوند اعتراف خواهد کرد، زیرا پیروزی حق بر باطل اراده حتمی خداوند است که یقیناً محقق خواهد شد، چون سربلندی و پیروزی انسان نوعی حق و فضیلت است لذا کسانی مانند حلولیان، که پیشوایی غیر خداوند داشته باشند به گمراهی و سرگردانی دچار خواهند شد.
« وَیسأ لُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِن أَمرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن العِلم اِلّا قَلیلاً، و درباره روح از تو می‌پرسند، بگو : روح از سنخ فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی داده نشده است » (قرآن کریم، الاسراء/۸۵)
هجویری با اشاره به این که علم در هستی روح ضروری، و عقل در چگونگی آن‌ها عاجز و حکما بر اساس قیاس خود سخن گفته اند به این آیه استناد کرده است.
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه آورده است که :
« تا آن جا که تاریخ علم ودانش بشری نشان می‌دهد، مسأله روح و ساختمان و ویژگی های اسرار آفرینش، همواره مورد توجه دانشمندان بوده است و هر دانشمندی به سهم خود کوشیده است تا به محیط اسرار آمیز روح گام بگذارد، درست به همین دلیل نظراتی که از سوی علماء درباره روح شده متنوع است و ممکن است علم و دانش ما حتی علم و دانش آیندگان برای پی بردن به همه رازهای روح کافی نباشد، هرچند روح ما، از همه چیز این جهان به ما نزدیک تر است اما چون گوهر آن با آن‌چه در عالم ماده با آن انس گرفته ایم تفاوت کلی دارد، زیاد هم نباید تعجب کرد که از اسرار و کنه این اعجوبه آفرینش و مخلوق مافوق ماده سر درنیاوریم» (مکارم شیرازی، ۱۳۸۸: ۲۸۲-۲۸۱)
نگارنده بر این عقیده است که: در آیه فوق به عظمت روح که از آفریده های خداوند است و همچنین به علم اندک بشری اشاره شده است، لذا اگر انسان بخواهد به اطلاعات بسیاری در مورد روح خود و ماورای طبیعت دسترسی پیدا کند نمی‌تواند، زیرا انسان با علم قلیل فقط می‌تواند مادیات، و محسوسات را درک کرده، در حالی که شناخت روح دارای منشأ الهی است، از این‌رو حواس ظاهر و علم اندک بشر فقط ابزاری در خدمت روح هستند.
احادیث مورد استناد هجویری به شرح زیر بیان می‌شود که :
رسوال (ص) فرمودند که : اَلاَرواحُ جُنودٌ مُجَنُدُهٌ فَما تعارَفَ مِنها ائتَلَفَ وماتَناکَرَ مِنها اِختَلَفَ، روحها سپاهیان فراهم آمده اند که گروه گروه با یکدیگر جمع می‌آیند و از ایشان آن‌هایی که شناسای یکدیگرند با هم الفت می‌گیرند و آن‌هایی که یکدیگر را نمی‌شناسند با هم خلاف می‌ورزند.
هجویری با اشاره به این که روح در جسد به ودیعه گذاشته شده و عرضی است که به خود قایم نیست و کسی هم قادر نیست آن را ببیند به این حدیث استناد کرده است.
نگارنده بر این عقیده است که: روح جسم لطیفی است که به فرمان خدا می‌آید، و می‌رود و برای تن و جسد یک نوع زندگی است که در این زندگی انسان تلاش می‌کند بهترین‌ها را برگزیند، زیرا روح نیرویی است که خداوند به انسان عطا کرده و به وسیله نورانیت روح است که انسان راه سعادت، خوشبختی، و کمال انسانیت را در تمام احوال، اقوال، و اعمال خود تشخیص داده و اموری را که نفع یا به ضرر فرد است مصالح آن‌ها را تعیین می‌کند.
همان طور که انسان برای زنده ماندن بدنش نیاز به غذا دارد، روح هم برای پاک و سالم بودن نیاز به تغذیه دارد و شامل مواردی است که مصادیق صلاح، سعادت، و خیر انسان را در بر دارد و در مقام تجرد و صفا وانقطاع، پیشرفت می کند.
جعفربن محمد در مصباح الشریعه آورده است که :« چون روح انسانی نیرومند شد، و استقلال در روحانیت و نورانیت پیدا کرده و در مقام تجرد و صفا و انقطاع و نفوذ پیشرفت نموده، خواهد توانست از زیر حکومت و نفوذ قوای تن بیرون رفته و حاکم بر اعصاب و مسلط بر خیال و منقطع از بدن گردد» (جعفربن محمد امام ششم، ۱۳۶۰: ۱۸۲)
قال النبی (ع) انَّ الله تَعالی خَلَقَ اَلاَرواحَ قَبلَ الأجساد، به درستی که خداوند متعال روح را قبل از اجساد خلق کرده است هجویری برخلاف نظر ملاحده که روح را قدیم گفته اند روح را محدث دانسته و به این حدیث استناد کرده است، زیرا روح در لحظه آفرینش مقدم تر از جسم بوده و خمیر مایه و اصل وجود آدمی روح و جسد است و کالبد تابع روح بوده زیرا آفرینش روح از کارهای خداوند متعال بوده و جایگاهش در عالم امر بوده واکنون هم محل معرفت خداوند می‌باشد«ابوبکر واسطی گفته است که : الأرواحُ عَلی عَشرَهٍ مقاماتٍ، جآن‌ها برده مقام قایم اند: جان مخلصان، جان پارسا مردان، جآن‌های مریدان، جآن‌های اهل منن، جآن‌های اهل وفا، جآن‌های شهیدان، جآن‌های مشتاقان، جآن‌های عارفان، جآن‌های دوستان، جآن‌های درویشان) (هجویری، ۱۳۸۷: ۳۸۸)
۳-۲۱- معرفت خدا :
« معرفت حیات دل بود به حق و اعراض سر از جز حق، و قیمت هر کس به معرفت بود و هر که را معرفت نبود وی بی قیمت بود، پس مردمان از علما و فقها و غیر آن صحت علم را به خداوند معرفت خواندند و مشایخ این طایفه صحت حال را به خداوند معرفت خواندند و از آن بود که معرفت را فاضل تر از علم خواندند؛ که صحت حال جز به صحت علم نباشد و صحت علم صحت حال نباشد یعنی عارف نباشد که به حق عالم نباشد اما عالم بود که عارف نبود» (هجویری، ۱۳۸۷: ۳۹۲)
نگارنده بر این عقیده است: از آن‌جا که مقصود از این نوع معرفت (عرفانی و دینی) بوده عارفان، و اولیاء از راه تقوای الهی به معرفت می‌رسند. غزالی در کیمیای سعادت آورده است که : «غذای دل معرفت ومحبت حق تعالی است؛ که غذای هرچیزی مقتضای طبع وی باشد، که آن خاصیت وی بود، و از پیش پیدا کرده آمد که خاصیت آدمی این است و سبب هلاک دل آدمی آن است که به دوستی چیزی جز حق تعالی مستغرق شود و تعهد تن برای دل می‌باید، که تن فانی بود و دل باقی» (غزالی، ۱۳۸۷: ۷۲)
نگارنده بر این عقیده است که :یکی از مهمترین امتیازات انسان نسبت به سایر موجودات، قدرت معرفت، و شناخت است، همان گونه که در قرآن کریم آمده است، انسان بی بصیرت، بسان حیوانات و پست تر از آن‌ها توصیف شده است، اما انسان فهیم و بصیر در تعالیم وحیانی با برخورداری از هدایت الهی، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. وقتی انسان نسبت به همه امورات و معارف دینی به معرفت می‌رسد، به مدد نیروی تشخیصی که خداوند به او داده از گزند تباهی، پلیدی و فساد ایمن می‌گردد. چون معرفت شأن و مقامی بالاتر از علم دارد و راهی برای حصول شناخت و آگاهی محسوب می‌گردد، این طریق تنها در اختیار انسان‌های عارف قرار دارد، تا صفات بهیمی را از خود دور کنند و متخلق به اخلاق الهی شوند و به کمال سعادت و معرفت برسد و نسبت به دستورات پروردگار و معارف والای دینی معرفت بیشتری کسب کرده و آنگاه به سعادت حقیقی برسند.
آیات قرآنی مورد استناد هجویری به شرح زیر بیان شده است که :
« وَ مَا قَدَرُو اللهَ حَقَّ قَدرِه إِذ قالَوُا ما انزَلَ اللهُ عَلَی بَشَرٍ مِّن شَیءٍ قُل مَن اَنزَلَ الکِتابَ اَلّذی جَاءَ…، و آنگاه که یهودیا ن گفتند خدا چیزی بر بشری نازل نکرده، بزرگی خدا را چنان که باید نشناختند. بگو : چه کسی آن کتابی را که موسی آورده است نازل کرده؟ همان کتابی که برای مردم روشنایی و رهنمود است و آن را به صورت طومارها در می‌آورید، آن‌چه را از آن آشکار و بسیاری را پنهان می‌کنید، در صورتی که چیزی که نه شما می‌دانستید و نه پدرانتان به وسیله آن به شما آموخته شد بگو خدا همه را فرستاد و آن گاه بگذار تا در ژرفای باطن خود به بازی سرگرم شوند» (قرآن کریم، ترجمه بحرانی، الانعام/۹۱)
هجویری با اشاره به این که معرفت خدا دو نوع، یکی علمی و دیگری حالی است و معرفت علمی، قاعده همه خیرات دنیا و آخرت است به این آیه استناد کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ب.ظ ]




بنگاه های اقتصادی عرضه کننده شریک، مشتری و بر حسب اتفاق رقیب دولت محسوب می شوند.
4- رابطه دولت با کارکنان : این نوع رابطه بدین منظور طراحی شده است که کارکنان دولتی اطلاعاتی را برای بخش عمومی ارائه کنند تا بتوانند از شبکه داخلی دولتی یا شبکه های خصوصی بر اطلاعات منابع انسانی دست پیدا کنند. این اطلاعات می تواند شامل اطلاعات مربوط به بازنشستگی پرسنل، فرم های در خواست، نظام پیشنهادات و غیره شود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
این 4 نوع کاربرد ستون های اصلی دولت الکترونیک و در واقع روح دولت الترونیک را تشکیل می دهند. برای برقراری این نوع ارتباط دولت باید اعتماد طرف های صاحب سود در دولت الکترونیک را به منظور مشارکت در این امر جلب کند . در مجموع به منظور ایجاد یک دولت الکترونیک مؤفق می توان چهار گام را پیشنهاد کرد :
1- مشخص کنید مشتریان شما چه کسانی هستند
2- مشتریان خود را به سمت استفاده از خدمات سوق دهید
3- دریابید که مشتریان شما چه نیازهایی دارند و چه چیزهایی می خواهند
4- رابطه با مشتری را ادامه دهید
تعدادی از راه کارهای قابل اجرا جهت پیاده سازی دولت الکترونیک به شرح زیر هستند :
- اطمینان از توانایی استفاده از تکنولوژی مورد نیاز دولت الکترونیک به شکلی ساده که بر استفاده از فناوری اطلاعات تکیه دارد : اگر فردی قابلیت استفاده از فناوری که دولت الکترونیک بر اساس آن شکل گرفته است را نداشته باشد ( به دلیل نداشتن تحصیلات یا توانایی محدود ) نمی تواند از دسترسی به اطلاعات دولت محروم شود. بنابراین اگر قسمتی از جامعه ناتوان از دسترسی به اطلاعات روی وب هستند، دیگر کانال های ارتباطی با دولت برای این قشر نباید مسدود یا محدود شود.
- آشنایی شهروندان با ارزش های دولت الکترونیک : دولت ها باید مردم را در رابطه با مزایای دولت الکترونیک آگاه سازند. اگر شهروندان ندانند با ایجاد دولت الکترونیک چه مواردی فراهم می شود علاقه مند به استفاده از امکانات دولت الکترونیک نمی شوند مه در غیر این صورت شکست هدف توسعه دولت الکترونیک حتمی است. چرا که به طور طبیعی افرادی که از طرح های دولت الکترونیک آگاه بوده و با آن احساس راحتی می کنند ، علاقه بیشتری به استفاده از آن خواهند داشت.
- اطمینان از دسترسی به اطلاعات وخدمات مفید : جایگاه اطلاعاتی ابتدایی دولت برروی وب از اهمیت بالایی برخوردار است ولی این تازه ابتدای راه است. وجود محتوای مفید موضوع مهمی است با توجه به تلاش دولت ها برای رسیدن به مؤفقیت باید سطحی ضروری از زیر ساخت های مخابراتی و دسترسی جهانی فراهم باشد که نشان دهنده کمترین استاندارد مربوط به توانایی دسترسی به خدمات ارائه شده از طریق زیر ساخت های مخابراتی است. محتوا و مطالبی که بر روی وب سایت های دولت ها موجود است، باید فراتر از حجم عظیمی از اطلاعات باشد. برنامه ریزی و اجرای دولت الکترونیک باید بر فعالیت هایی که از طریق دولت الکترونیک برای بهبود خدمات فعلی و ارتقا بخشیدن آنها استفاده می کنند ، تمرکز داشته باشند.
- هماهنگ سازی طرح های دولت الکترونیک بومی ، منطقه ای و ملی : کمبود هماهنگی میان سطوح مختلف دولت می تواند تأثیر عمیقی بر مؤفقیت دولت الکترونیک داشته باشد. طرح های دولت الکترونیک می تواند بوسیله تعارض در اهداف میان سطوح مختلف دولت پیچیده شود. با توجه به دغدغه پیاده سازی دولت الکترونیک اثر بخش، باید سطوح مختلف دولت در یک کشور برای توسعه و اجرای استراتژی دولت الکترونیک با یکدیگر همکاری کنند .
- توسعه روش ها و شاخص های عملکرد به منظور ارزیابی خدمات و استانداردهای دولت الکترونیک :
نیاز به توسعه راه های اندازه گیری و ارزیابی موفقیت طرح های دولت الکترونیک همواره مورد توجه بوده است. میزان محدود ارزیابی «تقاضا، سود و کیفیت خدمات» طرح های دولت الکترونیک تاکنون به عنوان یک ضعف عمده باقی مانده است. با توجه به این هدف که ایجاد دولت الکترونیک به منظور رفع نیاز مردم است، ارزیابی ها باید«نیازها، قابلیت ها، قدرت هضم و اطلاعات دیگر را » در مورد شهروندان مورد بررسی قرار دهد. همچنین باید رفتارهای اطلاعاتی که مانع تحقق دولت الکترونیک می شود را شناسایی کند.
سیاست های اطلاعاتی دیگر که در توسعه دولت الکترونیک نقش مهمی را بر عهده دارند، به قرار زیر است:
- فراهم کردن دسترسی به اینترنت و مخابرات مطمئن و با ثبات: مشکل دسترسی به اینترنت درست مانند اشکالات در اتصال به دیگر ابزارهای ارتباطات و فناوری اطلاعات است. این مسأله ای است که امروزه در درون و بیرون مرز کشورها به چالشی مهم تبدیل شده و از آن به عنوان شکاف دیجیتال نام برده می شود. خطر عمیق تر شدن این شکاف نیز همواره وجود دارد. لذا برای این که دولت الکترونیک در میان ملتی اثر بخش شودف باید زیر ساخت های تکنولوژیکی لازم جهت ارائه خدمات به شهروندان را هر چه سریع تر مهیا کند.
- مدیریت مسئله مربوط به زبان و ارتباطات: بسیاری از ملت ها با بیش از یک زبان سخن می گویند. از این رو دولت الکترونیک اثربخش باید به استاندارد سازی استفاده از لغات زبان یا زبان های رایجی که مردم در استفاده از آن ها راحت هستند، بپردازند. در این میان تنوع زبانی و حساسیت های زیاد در این خصوص نیز به چالشی در برقراری هرچه سریع تر دولت الکترونیک تبدیل شده است. به همین منظور از آنجایی که هر کشور دولت الکترونیک خود را گسترش می دهد، حل مسائل مربوط به تنوع زبان ها باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
- جلوگیری از دولت الکترونیک در زمانی که باعث کاهش مسئولیت پذیری کارکنان دولت می شود: در بسیاری از مواقع، شاید نادیده گرفتن یک ایمیل بسیار راحت تر از بی توجهی به ارباب رجوع باشد. به طور قطع تعامل الکترونیکی با دولت نباید موجب کاهش پاسخ گویی کارکنان دولت نسبت به شهروندان شود. اگر کارمندان، به دلیل این که به صورت نمی بینند یا با آنها صحبت نمی کنند کمتر پاسخ گو باشند؛ آنگاه دولت الکترونیک باعث عدم شفافیت و مسئولیت ناپذیری مدیریت دولتی می شود.
- تحت پوشش قرار دادن معلولان در دولت الکترونیک: اینترنت محیطی است که بسیاری از بخش های آن با توجه به نیازهای معلولان طراحی نشده است. تارت الکترونیکی و هم چنین دولت الکترونیک، در بیشتر موارد سطوح پایینی از دسترسی برای معلولان را در نظر گرفته اند که به این ترتیب و با استثنا کردن معلولان از خدمات و اطلاعات دولت الکترونیک باعث عدم دسترسی سهم قابل توجهی از جمعیت جهان به دولت الکترونیک می شود.
2-4-3- ارتباطات ماهواره‏اى و فضايى
1- تاريخچه ماهواره
2- ماهواره در ايران
3- كاربرد ماهواره‏ها
4- تلفن ماهواره‏اى
5- نقش ماهواره‏ها در پيشرفت كار شبكه هاى تلويزيونى
6- تكنولوژى فضايى و توسعه
7- وی ست
8- اينمارست (INMARSAT)و جايگاه آن در ايران
1- تاريخچه ماهواره
از زمان نيوتن، فيزيكدانان دريافتند كه چگونه مى‏توان ماهواره‏اى را به گرد زمين به گردش واداشت.آنها سرعت و مسير گردش و دوره ماهواره‏ها را مشخص كردند.
فناوران در جستجوى راهى بودند كه ماهواره را به فضا پرتاب كنند و آن را به گرد زمين به گردش در آورند. در سال 1336 ه ش (1957 م) كوشش ها به نتيجه رسيد و نخستين ماهواره دور زمين به گردش درآمد. سه سال بعد از آن ، 1339 ه ش (1960 م) نخستين ماهواره مخابراتى در مدار زمين قرار گرفت. ماهواره مخابراتى در واقع ايستگاهى در فضا است كه امواج كوتاه را از ايستگاه زمينى دريافت مى‏كند و پس از تقويت به منطقه وسيعى از زمين باز مى‏گرداند.
نخستين ماهواره « اكو 1 » نام داشت و امواج راديويى و تلويزيونى را منعكس مى‏كرد . اكو1 به شكل توپ پلاستيكى به قطر 30 متر بود. مسير اين ماهواره به شكل بيضى و به دور زمين بود. فاصله نزديكترين نقطه مسير از سطح زمين 1500 كيلومتر و دورترين مسير آن 1700 كيلومتر بود . اين ماهواره امواج دريافتى را مانند آينه منعكس مى‏كرد وارتباط آزمايشى را بين دو منطقه دوردست آمريكا يعنى كاليفرنيا تانيوجرسى برقرار مى‏كرد.
پس از نخستين ماهواره مخابراتى ماهواره هاى ديگرى نيز براى دريافت و پخش مجدد پيام هاى تلفنى، عكس هاى راديويى و برنامه هاى تلويزيونى سياه و سفيد و رنگى بين آمريكا و اروپا به دور زمين به گردش درآمدند. « تل استار »10 (بر گرفته از جزوه پژوهشى و اسنادى در شركت مخابرات‏ايران Tel Star)
ماهواره مخابراتى جهانى از اين نمونه بود كه در تير ماه 1341 ه ش از كيپ كاناورال آمريكا به فضا پرتاب شد. دوره گردش آن در حدود دو ساعت و سرعت آن بين 16600 تا 28000 كيلومتر بر ساعت بود.
استفاده از اين ماهواره‏ها، انديشه ايجاد يك شبكه ماهواره‏اى را براى مخابرات بين‏المللى تقويت كرد و سرانجام دانشمندان را بر آن داشت كه از ماهواره‏هاى همزمان(سنكرون) استفاده كنند.
10- بر گرفته از جزوه پژوهشى و اسنادى در شركت مخابرات‏ايران Tel Star
2- ماهواره در ايران
ارتباط ماهواره‏اى در ايران از سال 1348ه ش با ساختن، نخستين ايستگاه زمينى در اسدآباد همدان شروع شد. يك آنتن زمينى ارتباط اين ايستگاه را با ماهواره مخابراتى كه در بالاى اقيانوس اطلس قرار داشت، برقرار كرد.
در سال 1355 آنتن ديگرى با قطر 30 متر با ماهواره مخابراتى اقيانوس هند ارتباط يافت. در سال 1364 ايران داراى 700 كانال ارتباطى ماهواره‏اى شد و توانايى ارسال و دريافت برون مرزى برنامه‏هاى تلويزيونى را نيز بدست آورد تا آنكه ايستگاه زمينى دوم درشرق تهران (بومهن) نيز بدست مهندسان ايرانى ساخته شد و كانالهاى ارتباطى را افزايش داد .
امور ارتباطات ماهواره‏اى شركت مخابرات ايران، طراحى پروژه ماهواره جمهورى اسلامى ايران را از اول سال 1365 آغاز كرد. اين پروژه داراى سه ماهواره به نامهاى، زهره1، زهره 2 و زهره 3 است.
با شروع فعاليت نخستين ماهواره از اين پروژه 12000 كانال تلفنى راه دور داخل كشور تأمين خواهد شد. بخش زمينى اين پروژه شامل ايستگاه هاى كوچك و بزرگ و متوسط در مراكز استانها و شهرستانها و روستاها است و ترمينال هاى لازم براى ارتباطات تلفنى ، تلكس ، انتقال اطلاعات و پخش و دريافت تلويزيونى است.
شايان ذكر است ايران از جمله كشورهايى است كه در بخش ارتباطات بين‏المللى، سرمايه‏گذارى نسبتا كلانى كرده است. مثلاً ايران جزء يازده كشورى است كه در بين 127 عضو سازمان جهانى ماهواره « اينتلست » از يك رأى مستقل برخوردار است.
3- كاربرد ماهواره‏ها11
امروزه ماهواره به عنوان شاخص ترين ابزار تكنيكى فضايى در زمينه هاى مختلف از قبيل وسايل ارتباط جمعى، زمين شناسى، هواشناسى و كاربردهاى نظامى تأثير به سزايى بر ابعاد اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى كشورها دارد. اين امر به خصوص در زمينه ارتباطات بسيار محسوس مى‏باشد چرا كه خصوصيات ويژه كاربردى آن از قبيل حل بعد مسافت، انعطاف زياد، پوشش‏هاى وسيع و همچنين هزينه نسبتا كم و از همه مهم ترسرعت در برقرارى امكانات ارتباطى سبب افزايش كارايى و قابليت شبكه‏هاى مخابراتى گرديده و در حال حاضر جزء جدايى ناپذيرى از امكانات ارتباطى ملى و بين المللى محسوب مى‏گردد.
ماهواره‏ها در ارتباطات محلى و جهانى، زمين شناسى، هواشناسى و تحقيقات فضايى نقش عمده‏اى دارند از جمله آنكه ارتباطات ثابت را با تلفن، تلويزيون، تلكس، شبكه اطلاع رسانى و راديو برقرار مى‏كنند. ارتباط با واحدهاى سيار مانند كشتى در دريا ، قطار در خشكى و هواپيما در فضا را برقرار مى‏سازند. همچنين در هواشناسى مى‏توانند سرعت جهت توده هاى بزرگ هوا، فشار و دما و ميزان بخار آب را مشخص و به ايستگاه هاى زمينى مخابره كنند. ديگر آنكه در زمين شناسى، كشاورزى، جنگل، منابع آب، معادن و اقيانوس شناسى سنجش از دور را امكان پذير كرده‏اند. از كاربردهاى بعدى اينكه تحقيقات فضايى شامل مطالعه درباره سيارات منظومه شمسى و تابشهاى خورشيد و ستارگان ‏را صورت مى‏دهند.
4- تلفن ماهواره‏اى12
در گذشته براى انتقال خبر مى‏بايست از دستگاه تلكس استفاده مى‏كرديم، اما بزرگراه ارتباطى، اكنون خبرنگاران را قادر مى‏سازد تا براى ارسال خبر به خبرگزارى، ازآخرين مدل تلفن ماهواره‏اى كه در كوچكترين اندازه ممكن طراحى شده است بهره گيرند. خبرنگاران در اين مورد متفق‏القولند كه دستگاه دستى، بعد جديدى را به زندگى كارى خبرنگاران خواهد بخشيد.
11- بر گرفته و خلاصه‏اى از متن جزوه پژوهشى ـ اسنادى شركت مخابرات ايران، به انضمام خلاصه‏اى از كتاب مخابرات و ارتباطات دور برد، نوشته معتمدى، صص 121 - 120
12- پيام ارتباطات، شماره 7، آذر و دى 78، مبحث «همه دنيا در دستان شما» ترجمه رؤيا فرنود احمدى، صص 29 ـ 28
پيتر وان درلى ( Peter Van Derlee )مدير بازاريابى خدمات تلفن همراه مى‏گويد: دستگاه تلفن شخصى سازمان «آيكو» از نظر ظاهر و وزن به اندازه تلفن‏هاى همراه امروزى از نوع «GSM» طراحى شده است. براى افرادى كه در مناطق دور افتاده زندگى مى‏كنند و مشغول بكار هستند، جاهايى كه خطوط تلفنى ثابت و خدمات سيستم يافته‏اى هنوز وجود ندارد و شايد هرگز وجود نداشته باشد، اين وسيله، ابزار حياتى ارتباط با ساير نقاط دنيا محسوب مى‏شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:38:00 ب.ظ ]




 

چهار مرحله اصلی AHP را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد.
ساختن یک سیستم سلسله مراتبی با تجزیه کردن مسئله به اجزای به هم مرتبط
ساختن ماتریس متقابل
تخمین زدن وزن نسبی معیارها
یافتن بهترین جایگزین به وسیله‌ی وزن‌های نسبی
فرض کنید که نشان‌دهنده‌ی معیار چشم توفانی است که باید باهم مقایسه شوند و هم بیانگر وزن‌های نسبی این معیارها باشد. در آن صورت قسمت اصلی مسئله شامل یافتن بردار اولویت یا همان بردار وزن‌های نسبی می‌شود که به صورت زیر نشان داده می‌شود.

 

۱)
W’=

 

 

از زمانی که ساتی روش AHP را معرفی کرد تا به حال روش‌های زیادی برای یافتن بردار وزن نسبی، توسط افراد مختلف ارائه شده است. برخی از این روش‌ها فقط در شرایطی که ماتریس مقایسه‌ی دو به دویی[۸۷] از اعداد قطعی[۸۸] تشکیل شده باشد کارایی دارند ولی بسیاری از روش‌ها برای حل ماتریس مقایسه‌ی فازی ارائه‌شده‌اند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ماتریس مقایسه‌ای را که هر عضو آن با اعداد فازی نشان داده می‌شود را ماتریس فازی مقایسه‌ای گویند. البته در اینجا منظور ما از اعداد فازی اعداد مثلثی[۸۹] هستند که توسط عسکر زاده تعریف‌شده‌اند.
مقایسه‌ی دو به دویی معیارها در AHP با این فرض انجام می‌گیرد که تصمیم گیر می‌تواند هر دو المان تصمیم‌گیری را در هر سطحی از سلسله‌مراتب مسئله‌ی اصلی، باهم مقایسه کند و یک عدد را به میزان اهمیت دو معیار نسبت به هم اختصاص دهد. اگر المان اول بر المان دوم برتری داشته باشد آنگاه عدد اختصاص داده‌شده بزرگ‌تر از یک خواهد بود در غیر این صورت کوچک‌تر از یک می‌شود.
بردار اولویت[۹۰] (وزن نسبی) می‌تواند از حل این ماتریس مقایسه‌ای در هر سطح به دست آید. روش‌های حل متفاوتی برای رسیدن به این بردار وجود دارند مانند روش بردار ویژه[۹۱]، روش حداقل توان لگاریتمی، روش حداقل توان وزنی، روش برنامه‌ریزی هدف و روش برنامه‌ریزی فازی.
روش بردار ویژه روشی است که خود ساتی هنگام ارائه‌ AHP از آن استفاده کرده است. در این روش ابتدا ما ماتریس مقایسه‌ای را می‌سازیم.

 

۲)

 

 

در ماتریس فوق شرایط زیر برقرار است.

 

۳)
۴)

 

 

باید دقت شود که در شرایط واقعی نسبت وزن‌ها نامشخص است. و شرایط فوق فقط در یک حالت خاص رخ می‌دهد که بعد به آن اشاره می‌کنیم. پس در واقع مسئله AHP به دنبال یافتن هایی است که در شرط زیر صدق کنند.

 

۵)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]




عدم تخصیص بودجه کافی به پروژه مدیریت ارتباط با مشتری
ابهام در اهداف پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری (ریالز[۱۵۹] ،۲۰۰۱).
ضعف در متدولوژی پیاده سازی و مدیریت پروژه (چالمتا [۱۶۰]،۲۰۰۶).
همخوانی ضعیف استراتژی مدیریت منابع انسانی و مدیریت ارتباط با مشتری

پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری
واقعیت امر نشان می دهد که بسیاری از سازمان ها اطلاع درستی از CRM ندارند و نمی دانند که چگونه باید از آن بهره برد و چه کسی از این تمرکز جدید بر مشتری منتفع می گردد. این سازمانها اینگونه می­پندارند که CRM را می توان از طریق سرمایه گذاری در فن آوری جدید بدست آورد و هر چه سخت افزار و نرم افزار گرانتر باشد رضایت مشتری بیشتر شده رشد درآمد بالاتری حاصل می گردد. ولی باید در نظر داشت که CRM به تنهایی یک مفهوم یا یک پروژه نیست بلکه یک راهبرد تجاری است که هدف آن فهم، پیش بینی، مدیریت و شخصی سازی نیازهای مشتریان فعلی و بالقوه است. CRM مستلزم تمرکز بر مشتری و توانایی برای آموختن از هر نقطه تعامل با وی است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
برای اجرای موفق این سیستم می بایست از پیش نیازها و مراحل استقرار آن آگاه شد، شرایط استقرار موفق نرم افزار CRM در یک سازمان به صورت زیر است:
دو علامت مهم می توانند نشان دهد که آیا کسب و کار خاص نیاز به CRM دارد یا نه. یکی از این علایم، وجود راه های متنوعی است که مشتریان می توانند با سازمان تماس بگیرند. مثلاً امکان دارد از چهار راه مختلف مانند: ارسال نامه، ارسال ایمیل، ارسال فکس و تماس با سازمان ارتباط برقرار کنند. هنگامی که مشتریان از راه های گوناگون با یک مجموعه ارتباط برقرار می کنند،CRM پیشنهاد می کند که جمع آوری اطلاعات یک دست و دقیق درباره همه این مخاطبان و ذخیره سازی آن در یک بانک اطلاعاتی و مجهز به راهکارهای CRM باعث افزایش بهره وری می شود.
علامت دیگری که می تواند نشان دهد یک کسب و کار معین به استفاده از نرم افزارهای CRM نیاز دارد، تنوع محصولات یا خدماتی است که یک شرکت به مشتریانش عرضه می کند. وجود تنوع عملا به این معناست که با مطالعه دقیق روی رفتار و خواسته های مشتریان می توان کشف کرد که سرمایه گذاری روی کدام محصولات و خدمات سودآورتر است و رضایت مشتریان و میزان پراکندگی جغرافیایی آن هاست. هرچه تعداد و پراکندگی مشتریان بیشتر باشد، ضرورت به کارگیری راهکارهای “مدیریت ارتباط با مشتریان” افزایش می یابد.
همچنین برای اطمینان از بکارگیری موفق این سیستم باید به پیش نیازهای لازم برای استقرار CRM نیز توجه کرد. این پیش نیاز ها در ادامه آمده است:

پیش نیازهای تکنیکی
یکپارچگی مجصول با سایر سیستم های استاندارد سازمان
بکارگیری فرآیندهای کاری صحیح و استانداردهای کاری منطبق بر نیازهای سازمان
فراهم آوردن سرویس هایی که دارای قابلیت پرسش و پاسخ باشند، جهت تعامل بهتر با مشتریان
بکارگیری نرم افزارهای تحت وب برای کاهش تعداد فروشنده ها و کاهش نیاز به تعدد کانالهای توزیع

پیش نیازهای فرهنگی
بکارگیری مدیریت ارتباط با مشتری به جای مدیریت محصولات ( تغییری در بازاریابی)
پذیرش تغییرات ساختاری انجام شده توسط مشتریان و پرسنل
کمک به اصلاح رویۀ انجام فعالیت ها توسط پرسنل و مدیریت
ایجاد بستری مناسب برای شکل گیری فرهنگ مشتری محوری در سازمان
حمایت مدیریت ارشد سازمان ها و شرکت های مخاطب از پیاده سازی استراتژی های CRM.
بومی سازی محصول CRM مطابق فرهنگ سازمان ها و شرکت های ایرانی.
تنظیم اهداف سنجش پذیر به جای اهداف ارزان قیمت.

مراحل پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری از دیدگاه گارتنر
گارتنر و برخی دیگر از صاحبنظران، مدیریت ارتباط با مشتری را نوعی استراتژی می دانند که سودآوری، درآمد و رضایت مشتری را از طرق زیر به حداکثر می رساند (گارتنر[۱۶۱]،۲۰۰۳).
سازماندهی حول بخش های مشتری.
انجام رفتارهایی که مشتریان را ارضا می کند.
پیاده سازی فرآیندهای مشتری محور.
گارتنر معتقد است که برای نیل به ارزش بلندمدت CRM، مؤسسات باید دریابند که این استراتژی در برگیرنده کل سازمان بوده و با آن در سطح کلان برخورد شود. طرح های CRM نیازمند چارچوبی هستند که تضمین کند برنامه های سازمان در مبنایی استراتژیک و یکپارچه در نظر گرفته می شوند. گارتنر چنین رویکردی را مشتمل بر هشت گام مطابق با شکل ۲-۱۰ طراحی کرده است.
شکل (۲-۱۰) : مراحل پیاده سازی CRM از دیدگاه گارتنر
(روزبهانی،مدیری آثاری،۱۳۸۵)
گام اول : تدوین چشم انداز CRM : ایجاد تصویری از آنچه که سازمان می خواهد باشد.
گام دوم : تدوین استراتژی های CRM : این مرحله شامل تعیین اهداف و نحوه استفاده از منابعی است که برای تعامل مشتریان لازم است. استراتژی CRM نگرشی را در مورد نحوه ایجاد ارتباط با مشتریان ارزشمند و نحوه ایجاد وفاداری در آنان فراهم می آورد.
گام سوم : طراحی تجربه مشتری : در این مرحله باید اطمینان حاصل شود که محصولات و تعاملات سازمان باعث خلق ارزش مستمر برای مشتریان گشته، به طور پایدار ارائه شده و به موقعیت بازار مطلوب دست پیدا کند.تجربه مشتری در هر تعامل با سازمان بر روی درآمدهای آینده تاثیر می گذارد.یک تجربه ضعیف می تواند سازمان را با خطر از دست دادن برخی یا تمام مشتریان مواجه کند.
گام چهارم: میسر ساختن همکاری سازمانی: همکاری سازمانی به معنی تغییر فرهنگ، ساختارهای سازمانی و رفتارهاست تا اطمینان حاصل شود که کارکنان ،شرکا و تامین کنندگان در جهت ایجاد ارزش برای مشتریان با یکدیگر همکاری می کنند.
گام پنجم: طراحی مجدد فرآیندهای کسب و کار: رویکرد مشتری محور به فرآیندهای کسب و کار دارای اثرات محتملی بر بسیاری از برنامه های کاربردی سازمان است. کلید این امر اتخاذ تصمیماتی در این باره است که کدام فرایند می تواند فرصت هایی را برای متمایزسازی سازمان و ارائه ارزش به مشتریان بوجود آورد.
گام ششم: تدوین استراتژی اطلاعات مشتری: منظور از این مرحله جمع آوری داده های صحیح و ارسال آنها به مکان صحیح است. مدیریت موفق ارتباط با مشتری نیازمند عرضه اطلاعاتی است که در سراسر سازمان جریان یافته و سیستم های عملیاتی و تحلیلی را یکپارچه کند.
گام هفتم: استفاده از فناوری: منظور از این مرحله مدیریت داده ها و اطلاعات ،برنامه های کاربردی پیش روی مشتری ،زیرساخت ها و معماری IT است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:37:00 ب.ظ ]