کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



۳۱/۲۷

 

۶۰/۲

 

۷۱/۰

 

۹۵/۲۳

 

۰/۹

 

 

 

۰۲/۷۲

 

۰۳/۰

 

۲۷/۰

 

۷۶/۳۲

 

۳۸/۳۰

 

۶۰/۲

 

۷۹/۰

 

۱۸/۲۴

 

۰/۱۱

 

 

 

YX/S (گرم بر مول): بازده بیومس از سوبسترا، YP/S, exp (مول بر مول): بازده محصول تجربی، YP/S, th (مول بر مول): بازده محصول تئوری، η (%): راندمان تبدیل سوبسترا به محصول (η =YP/Sexp/YP/Sth)، YP/X (میلی مول بر گرم): بازده تولید محصول از بیومس، (میلی مول برگرم بر ساعت): نرخ تولید ویژه، EtOH/Ac (مول بر مول): نسبت اتانول به استات
شکل ‏۴‑۹: نسبت تولید اتانول به استات در باکتری لانگالی با بهره گرفتن از غلظتهای مختلف فروکتوز
▲: ۰/۱، ■: ۰/۳، ♦: ۰/۵، ▼: ۰/۷، ×: ۰/۹، ●: ۰/۱۱ گرم بر لیتر و __: رگرسیون
تاثیر همزمان عوامل کاهنده[۳۰۷] و pH
پائین آوردن پتانسیل کاهشی محیط رشد یکی از مراحل مهم در کشت ارگانیزمهای به شدت بی هوازی است. برای این منظور، از عوامل کاهنده به عنوان یکی از اجزای ضروری محیط کشت برای کم کردن پتانسیل کاهشی محیط و تغییر مسیر جریان الکترونها استفاده می گردد. برای مطالعه این موضوع، اثرات همزمان عوامل کاهنده (سدیم سولفید (۶۷/۱-۰/۰ میلی مول در لیتر) و/یا سیستئین اسیدی (۰۷/۵-۵۴/۲ میلی مول در لیتر)) و pH اولیه محیط کشت (۹/۵ یا ۸/۶) روی فرایند تخمیر گاز سنتز با بهره گرفتن از باکتری لانگالی بررسی گردید.
پایان نامه - مقاله - پروژه
رشد سلول
پروفایل رشد سلولی برای محیطهای کشت مختلف که با عوامل کاهنده متفاوت کاهیده شدند در pH های اولیه ۸/۶ و ۹/۵ در شکلهای ۴-۱۰ الف و ب نشان داده شده اند. همان طور که قبلا اشاره شد برای تلقیح این محیطهای کشت از سلولهایی استفاده گردید که از بیوراکتور در حال کار با گاز سنتز برداشته شدند. این سلولها که به مصرف گاز سنتز عادت کرده بودند می توانستند از CO وH2/CO2 به عنوان منبع کربن و انرژی استفاده کنند. به همین دلیل این سلولها رشد خود را در محیط کشت ناپیوسته (سرم باتل) به سرعت و بدون هیچ تاخیری آغاز کردند و غلظت سلولی در محیطهای کشت به سرعت افزایش یافت. تقریبا تمامی محیطهای کشت منحنی رشد هلالی[۳۰۸] یکسانی با تغییرات کمی در ماکسیمم غلظت سلولی از خود نشان دادند. در مراحل پایانی فرایند تخمیر ناپیوسته، کاهشی در دانسیته سلولی مشاهده گردید. منحنی های رشد باکتری نشان می دهد که سلولها در pH اولیه ۸/۶ اندکی بیشتر از ۹/۵ رشد کردند و دانسیته سلولی کمی بالاتر بود. با توجه به pH رشد ۵ تا ۷ برای باکتری لانگالی، در pH اولیه ۸/۶ سلولها برای مدت زمان بیشتری در pH رشد باقی می مانند و در نتیجه در تمام محیطهای کشت با pH اولیه ۸/۶ (صرف نظر از میزان عوامل کاهنده) دانسیته سلولی بالاتری حاصل گردید.
(الف)
(ب)
شکل ‏۴‑۱۰: منحنی رشد سلول باکتری لانگالی با عوامل کاهنده مختلف در pH اولیه (الف) ۸/۶ و (ب) ۹/۵
■، □ :RAI ؛ ،RAII: Δ ؛ ♦، ◊: RAIII
رشد سلولها نیازمند مقداری انرژی به شکل ATP است که از طریق واکنشهای الکتروشیمیایی که در مسیر متابولیکی باکتری دخالت دارند تامین می شود. بنابراین، نرخ رشد سلولها در محیط کشت با نرخ تولید انرژی محدود می گردد. هنگامی که pH محیط کشت به دلیل تولید اسید از مقادیر خنثی به سمت pHهای اسیدی می رود هیچ ATP ای تولید نمی گردد و در نتیجه رشد سلول یک روند کاهشی را دنبال می کند. در ۸/۶= pH نرخ رشد سلولی بالاتر بوده و ATP بیشتری نسبت به ۹/۵= pH مصرف شده و در نتیجه غلظت سلولی بالاتر است.
مصرف سوبسترای گازی
مصرف سوبسترای گازی در طول فرایند تخمیر ناپیوسته با عوامل کاهنده مختلف در pH های اولیه ۸/۶ و ۹/۵ به ترتیب در شکلهای ۴-۱۱ و ۴-۱۲ ارائه شده اند. نمودارهای مصرف گاز در هر دو pH روند تقریبا یکسانی داشتند اما مصرف گاز در pH اولیه ۹/۵ از ۸/۶ بیشتر بود. نرخ مصرف سوبسترا در محیطهای کشت مختلف که با RAI، RAII و RAIII کاهیده شده بودند در pH اولیه ۹/۵ به ترتیب ۱۸، ۳۳ و ۷% بالاتر از محیطهای کشت مشابه در pH اولیه ۸/۶ بودند. نرخ مصرف گاز در ۱۲ ساعت اول پس از تلقیح بالا بود و سپس به تدریج کاهش یافت. در هیچ کدام از محیطهای کشت و در هیچ شرایط مصرف سوبسترای گازی کامل و با میزان تبدیل ۱۰۰% نبود.
(الف)
(ب)
شکل ‏۴‑۱۱: مصرف سوبسترای گازی (الف) H2 و (ب) CO توسط باکتری لانگالی با عوامل کاهنده مختلف در pH اولیه ۸/۶
■:RAI،RAII: ، ♦: RAIII
(الف)
(ب)
شکل ‏۴‑۱۲: مصرف سوبسترای گازی (الف) H2 و (ب) CO توسط باکتری لانگالی با عوامل کاهنده مختلف در pH اولیه ۹/۵
□:RAI ، RAII: Δ، ◊: RAIII
به طور کلی، مرحله کند کننده سرعت در فرایند تخمیر گاز سنتز توسط لانگالی ممکن است در هر یک از مراحل زیر باشد: ۱) در انتقال جرم از سوبسترای گازی به سلولها ۲) در اکسیداسیون بی هوازی سوبسترا برای تولید معادلهای کاهنده ۳) در واکنشهای الکتروشیمیائی درگیر در مسیر متابولیکی که تولید انرژی را به عهده دارند و یا ۴) در مسیر متابولیکی برای سنتز اجزای سلولی. در آزمایشهای انجام گرفته، رابطه ای خطی میان نرخ حجمی مصرف سوبسترای گازی (  ) و فشار جزئی سوبسترا در فاز گاز (  ) مطابق معادله (۳-۲۳) وجود نداشت. این بدین معنی است که غلظتهای H2 و CO در فاز مایع صفر نبود و به عبارتی فرایند تخمیر با نرخ انتقال جرم محدود نشده بود. از این نتایج چنین استنباط گردید که فرایند تخمیر با نرخ واکنش کنترل می شد. با وجود آنکه سوبسترای کافی در فاز مایع وجود داشت، اما فعالیت متابولیکی سلولها به اندازه کافی بالا نبود که سوبسترای کربنی را به طور کامل مصرف کند. در این حالت، غلظت CO در فاز مایع صفر نبود که می توانست اثر بازدارندگی روی آنزیم هیدروژناز داشته باشد [۱۱۲].
همان طور که قبلا اشاره شد، باکتری لانگالی می تواند CO و H2 را از طریق مسیر متابولیکی وود-لانگال[۳۰۹] که به عنوان یک مسیر متابولیکی پذیرنده الکترون و حفظ کننده انرژی عمل می کند مصرف نماید. در این مسیر متابولیکی، استیل-کوآنزیم A سنتز می گردد که یک ماده اولیه ایده ال برای سنتز سلول و تولید محصولات متابولیکی است. در آزمایشهای انجام شده در همه باتل ها مصرف H2 از CO بیشتر بود که نشان می دهد باکتری ترجیح می داد مسیر همواستیک[۳۱۰] را برای تولید محصول دنبال کند. اکسیداسیون بی هوازی H2 و CO2 برای بسیاری از باکتریهای استوژنیک به خوبی شناخته شده است:
۲CO2 + ۴H2 → CH3COOH + 2H2O (4-9)
۲CO2 + ۶H2 → C2H5OH + 3H2O (4-10)
به طور همزمان، CO توسط سلولها مصرف می گردد تا انرژی کاهشی لازم را برای تولید اتانول و استات به عنوان محصولات جانبی مسیر متابولیکی فراهم کند:
۴CO +2H2O → CH3COOH + 2CO2 (۴-۱۱)
۶CO + 3H2O → C2H5OH + 4CO(۴-۱۲)
بیشترین میزان تبدیل سوبسترا مقدار ۷۶% برای H2 و ۶۷% برای CO بود که در محیط کشتی که با ۰۷/۵ میلی مول سیستئین اسیدی کاهیده شده بود و در pH اولیه ۹/۵ حاصل گردید.
تولید اتانول و استات
نمودارهای تولید اتانول و استات توسط باکتری لانگالی در محیطهای کشت مختلف با عوامل کاهنده متفاوت در pH های اولیه ۸/۶ و ۹/۵ به ترتیب در شکلهای ۴-۱۳ و ۴-۱۴ نشان داده شده اند. انتقال سلولها به محیطی با pH اولیه پائین تر موجب بهبود تولید اتانول توسط سلولها گردید با وجود آنکه رشد سلولی کاهش یافت. نرخ تولید ویژه در محیطهای کشتی که با RAI، RAII و RAIII کاهیده شده بودند در pH اولیه ۹/۵ به ترتیب ۴۳، ۳۷ و ۱۸% بالاتر از محیطهای کشت مشابه در pH اولیه ۸/۶ بودند. غلظت اتانول و استات در محیط کشت به یک میزان ماکزیمم رسید و پس از آن روندی کاهشی در بیشتر موارد مشاهده گردید. یکی از دلایل محتمل برای این کاهش تولید در مراحل پایانی فرایند تخمیر می توانست مصرف اتانول و استات توسط سلولها برای تامین انرژی مورد نیاز در شرایط نامطلوب باشد [۸۳].
(الف)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-01] [ 11:11:00 ب.ظ ]




قطب تنها کسی است که موضع نظر خدای تعالی است از همه عالم و در همه زمان‌ها و بر قلب اسرافیل است؛ یعنی اینکه قطب سبب حیات حقیقی است بر اهل عالم و او موضع نظر خدای تعالی است جهت مشاهدات موجودات غیب و شهادت.[۳۵۳] قطب و معصوم، یا قطب و امام در نزد امامیه، دو لفظ مترادف‌اند که مصداقش یک شخص واحد است و او خلیفه خدا در زمین است. چنان‌که علی (ع) به آن اشاره‌کرده است.[۳۵۴]
به نظر نورسی، قطب یک جایگاه عالی از مراتب اولیای و صالحان دین خدا است.[۳۵۵] وی شاگردان واقعی رسائل النور که خدمت ایمانی را فوق هر چیزی می‌بینند، حتی اگر به آن‌ها درجه قطبیت ببخشند، بازهم خدمت ایمانی را برای حفظ ایمان و اخلاص برتر، بلکه حتی درجه قطبیت را کمتر و خدمت ایمانی برای حفظ اخلاص را بر آن برتری می‌دانند»[۳۵۶] این قطبیت برای ارشاد مردم کم درجه‌ترین است و ارشاد حقیقی خالص ده نفر از مردم برای خدمت حقایق ایمانی و آموزش حقایق ایمانی به آن‌ها از هر چیزی حتی از ارشاد و راهنمایی هزار تن از مردم به قطبیت اعظم برتر است، زیرا آن قسمی است که بر کمیت برتری دارد.»[۳۵۷] نورسی دین‌داران صادق و مسلمانان جدی و استوار را که در زمانه بی‌ثبات عصر خود متزلزل نمی‌شوند، مانند یک ولی و حتی یک‌قطب می‌بیند.[۳۵۸]
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۳-۱۰ کشف
کشف به معنای پرده برداشتن، برهنه کردن و اصطلاحاً ظهور آنچه در خفا است. قونوی در مقدمه فصوص خود اصطلاحاً کشف را اطلاع به ماورای حجاب از معانی غیبی و امور حقیقی به وجود یا شهود نامیده است و آن‌ها را به معنوی و صوری تقسیم می‌کند. عزالدین کاشانی به حالتی که در حضور بدون غیبت به‌صورت گاه‌گاه برای اهل خلوت دست می‌دهد، طوری که دراثنای ذکر و استغراق حالتی اتفاق می‌افتد که از محسوسات غایب می‌شوند و بعضی از حقایق امور غیبی بر آن‌ها کشف می‌شود، کشف یا مکاشفه می‌گوید. وی سپس مکاشفه را از حیث متعلق، به دو قسم غیب و شهادت تقسیم کند; اگر مکشوف انسان از عالم حس و شهادت بود، کشف شهادت و اگر از عالم غیب، کشف غیبی خواهد بود.[۳۵۹] به‌طورکلی کشف در اصطلاحات صوفیه، اطلاع بر معانی غیبی، وجود و شهود که در پشت حجاب است. این کشف در میان صوفیه از راه مرتبه فنا و با مجاهده، سیر و سلوک به دست می‌آید. صوفیه رسیدن به حقایق غیبی مانند دیدن فرشتگان، اطلاع بر لوح محفوظ، دیدار پیامبران پس از رحلت ایشان در زمان بیداری، حتی کشف احکام شرعی را قبول دارند.[۳۶۰]
سراج کشف را آشکار شدن آن چیزی می‌داند که بر فهم پوشیده است. پس بر بنده آشکار شود چنان‌که آن را به چشم خویش می‌بیند. ابو محمد جریری گفت: هر که بر آنچه بین او و خدای تعالی است به تقوی و مراقبت عمل نکند، به کشف و مشاهده نرسد.[۳۶۱]
نورسی برای اهل کشف منزلت بزرگی قائل است و از اجماع آن‌ها بر مسائل شرعی سخن می‌گوید.[۳۶۲] به نظر وی تمامی ادیانی که مستند به وحی هستند در موضوع اهل کشف اجماع دارند. نورسی اخبار غیبی از آینده را به جمعی از اهل کشف و ولایت اختصاص داده است. مثلاً آورده است: ابن عربی را به خاطر اینکه بسیاری از اخبار غیب را در سوره روم یافته و نیز احمد سر هندی را به خاطر اینکه بسیاری از اشارات معاملات غیبی را در حروف مقطعه اوایل سوره‌ها دیده است.[۳۶۳] را به حقیقت، دقیق‌ترین طبع و لطیف‌ترین شعور و روشن‌ضمیرترین انسان‌ها یعنی اولیای صالح و اهل کشف و شهود می‌داند.[۳۶۴] وی می‌گوید: «رسول اکرم (ص) با دو بال رسالت و ولایت دارای نیروی برتر و فراتر از تمام پیامبران قبل از خود و تمام اولیا و اصفیاء پس از خود است. با این نیروی انبوه در مقابل شناخت خدای سبحان پنجره عظیم را به‌اندازه عالم اسلامی گشوده است و میلیون‌ها عالم محقق، اصفیا و صدیقین، مانند امام غزالی، امام ربانی، ابن عربی و شیخ گیلانی، از خلال آن پنجره، کنجکاوانه دقت و تأمل کردند. آن‌ها و دیگران از خلال این پنجره باز به مطالعه می‌پردازند و آن را برای دیگران بیان می‌کنند.»[۳۶۵]
نورسی بسط زمان و وقوع آن را برای برخی اولیا و اهل کشف میسر می‌داند. همان‌طور که هنگام قرائت فتوحات مکیه، شعرانی در یک روز دو بار و نیم آن را خواند. وی دراین‌باره در پایان کتاب “الیواقیت و الجواهر ” ذکر کرده است؛ و ما از اینکه زمان در آن محدود نشده، می‌بایست به تعجب و انکار بپردازیم، درحالی‌که اهل کشف طبقات زمین را در عالم مثال می‌بینند.[۳۶۶]
نورسی علاوه بر اهل کشف، از «اهل کشف قبر»، سخن می‌گوید و به دیدارهای مکرر با اهل کشف، ارتباط با عامه مردم، گفتگوی مردم با آن‌ها در رویای صادقانه استناد می‌کند.[۳۶۷]
نورسی بیش از اهل شریعت؛ اعتقادات، مسائل و احکام دینی را که اهل حقیقت و تصوف درصدها جلد نوشته و شرح و حاشیه زده‌اند، می‌پسندد و به آن تکیه می‌کند.[۳۶۸] به همین خاطر نورسی در مثنوی العربی از زبان مولوی می‌آورد که علوم استدلالی شرعی و عالمان آن‌ها راه رفتن با پای چوبین است. وی، اهل کشف را باخبر از عالم مثال که بین عالم شهادت و عالم غیب است، می‌داند، هرچند برای کسب اطلاع کمی از آن عالم، به کشف یا رویای صادق و یا حداقل نگاه به مواد شفاف و تجسم معانی از آن‌ها نیازمند هستند.[۳۶۹]
نورسی اخبار اهل کشف را که به علت شرایط معلق نیافتن، واقع نشده‌اند، موجب تکذیب خبردهندگان آن‌ها نمی‌داند، زیرا مقدر بوده‌اند اما به دلیل فراهم نبودن شرایط آن اخبار، واقع نشده‌اند. »[۳۷۰]
نورسی می‌گوید: اهل کشف از او و رسایل النور خبر داده‌اند. وی سخنش را مستند به قول احمد سر هندی می‌کند که: فردی برای به اثبات رساندن همه حقایق ایمانی و اسلامی می‌آید. نورسی ضمن آنکه خودش را آن فرد مذکور می‌داند، می‌گوید: آن‌یک فرد نیست، بلکه همان رسائل النور است و اهل کشف رسائل را در نویسنده آن کشف کرده‌اند.»[۳۷۱]
۳-۴ عرفان عملی
۳-۴-۱ تعریف عرفان عملی:
به مجموعه برنامه‌ها و دستوراتی که سالک عملاً در خود پیاده می‌کند تا آن منازل سلوکی را یکی پس از دیگری سیر نماید و به‌حق نائل شود، عرفان عملی می‌گویند. طبق تعریف محقق قیصری، علم عرفان عملی شناخت راه سلوک و مجاهده است تا نفس از تنگناهای قیود جزئی رهایی یافته، به مبدأ خویش متصل گردد.
عرفان عملی با سلوک، عمل و مجاهدت بیرونی پیوند دارد و در پی تفسیر و بیان مقامات عارفان و درجه سالکان در قرب الهی از راه مجاهدت، تزکیه و تصفیه باطن است. هجویری درباره این هدف عارف می‌گوید: «به هر سو روی کند، در آن‌سو تجلی خدا را ببیند»[۳۷۲] و سراج نیز می‌گوید: «خدا بین انسان و قلب انسان است» پس انسان‌دوست دارد به مقامی برسد که خدا را نسبت به خودش، از خود نزدیک‌تر ببیند.[۳۷۳] هدف عارف، رهایی از حجاب‌های ظلمانی و نورانی و رسیدن به قرب الهی و درک حقیقت هستی و وصول به بالاترین مرتبه کمال یعنی توحید است.[۳۷۴] درواقع حقیقت سلوک نوعی خاص از حرکت باطنی انسان است که به‌صورت اختیاری در قوس صعود صورت گرفته است و انسان سالک را به سعادت و رحمت می‌رساند.
۳-۴-۲سلوک عملی نورسی
با توجه به اهمیت این تحول روحی و سلوکی در حیات و آثار نورسی ذکر این تحول با جزئیات ضروری می کند.
نورسی زندگی‌اش را با وارد شدن در طریقه‌های نقشبندیه و قادریه آغاز کرد. بااین‌وجود وی، تابع حقیقی هیچ‌یک از این دو طریقت و حرکت و رهبری آن‌ها در سلوک نشد، زیرا مسلک آن‌ها را مناسب با دغدغه‌ها، شرایط و احوال زمان خود نمی‌دید.[۳۷۵] به همین خاطر در انتخاب روش معینی برای سلوک در حیرت و سرگردانی به سر می‌برد. بدیع‌الزمان نورسی در مقدمه کتاب «المثنوی العربی النوری»[۳۷۶]، می‌گوید: «سعید قدیم چهل، پنجاه سال پیش چون به علوم عقلی و فلسفی فراوان می‌پرداخت در مقابل حقیقه الحقایق به دنبال مسلکی چون معتقدات اهل طریقت و اهل حقیقت بود. همچون بیشتر اهل طریقت فقط به دنبال حرکت قلبی نرفت بلکه چون عقلش به‌واسطه حکمت فلسفی تا حدی خسته و مجروح بود و به درمان نیاز داشت. تلاش کرد تا ازنظر عقل و قلب به دنبال بزرگان اهل حقیقت برود تا از ویژگی‌های جاذب هر یک به‌صورت جداگانه استفاده کند، اما اینکه از کدام پیروی کند، متحیر و سرگردان ماند. در سال ۱۳۳۹ ق. زمانی که عضودارالحکمه بود، انقلابی روحی در او شکل گرفت و درباره آن حادثه گفت: «بر سر غفلت زده سعید قدیم ضربه‌های محکمی فرود آمد. به مسئله “مرگ حق است ” فکر کرد و خود را در گل‌ولای باتلاق دید. کمک خواست، به دنبال جستجوی راهی و پیدا کردن نجات‌دهنده‌ای بود، اما راه‌ها را متفاوت می‌دید و سرگردان و متحیر شد. تفألی به کتاب “فتوح الغیب ” شیخ گیلانی (غوث اعظم) زد و عبارت: «انت فی دارالحکمه فاطلب طبیبا یداوی قلبک» آمد.[۳۷۷] نورسی می‌گوید: «عجیب است که من در آن زمان عضو دارالحکمه الاسلامیه بودم. گویی حکیمی بودم که می‌خواستم زخم‌های اهل اسلام را درمان کنم، درحالی‌که بیمارترین فرد خودم بودم. فرد بیمار ابتدا باید خود را درمان کند، سپس از بیماران دیگر مراقبت کند.[۳۷۸] خلاصه، حضرت شیخ به من گفت: «تو خودت بیمار هستی؛ طبیبی برای خودت پیدا کن» گفتم: «تو طبیب من شو» و خودم را مورد خطابش کردم و کتاب مذکور را به‌گونه‌ای خواندم که گویی مخاطب کتاب من هستم؛ اما مطالب کتاب سنگین بود و غرورم را به‌طور شدیدی از بین می‌برد و در نفسم جراحی‌های شدیدی انجام داد؛ نتوانستم طاقت بیاورم کتاب را تا نیمه خواندم اما طاقت نیاوردم آن را تمام کنم. کتاب را در قفسه گذاشتم؛ و پس از مدتی درد و ناراحتی به وجود آمده از جراحی‌ها تمام شد و شاد و خوشحال شدم. کتاب استادم را به‌طور کامل خواندم، به اوراد و مناجات آن گوش دادم و فیض و بهره زیادی به من رسید.[۳۷۹]
نورسی پس از راهنمایی و ارشاد با کتاب “فتوح الغیب ” شیخ گیلانی، از مکتوبات شیخ احمد سر هندی بهره زیادی می‌برد. وی در این خصوص می‌گوید: کتاب «مکتوبات» امام فاروقی سر هندی (مجدد الف ثانی) را دیدم. آن را برداشتم؛ خالصانه نیت کردم و تفأل زدم. باعث تعجب اینکه دو بار در آن لفظ “بدیع‌الزمان ” در دو مکتوب به‌کاررفته بود. نام پدرم میرزا بوده است و در ابتدای آن دو مکتوب آمده بود: «نامه به میرزا بدیع‌الزمان»؛ گفتم: سبحان‌الله! مرا مورد خطاب قرار داده است. در آن زمان یکی از لقب‌های سعید قدیم “بدیع‌الزمان ” بود؛ و جز بدیع‌الزمان همدانی (در سال سیصد هجری) از فرد دیگری با این لقب خبری نداشتم.[۳۸۰]… در دو نامه مزبور را دوای دردم را پیدا کردم اما امام سر هندی در تمام نامه‌هایش سفارش می‌کند: «به دنبال توحید قبله برو» یعنی برای خود استادی انتخاب کن، به دنبالش برو و به دیگران سرگرم نباش… این سفارش مهم امام ربانی، با توانایی و احوال روحی من موافق نبود. خیلی فکر کردم به دنبال این بروم یا به دنبال دیگری؟ متحیر شدم. یک دارای ویژگی‌های جذابی داشتند و من به یک نفر قانع نبودم. در حالت تحیر، رحمت حضرت حق بر دلم گذشت: رأس همه این راه‌ها و خورشید همه این سیاره‌ها، قرآن حکیم است؛ توحید قبله واقعی را باید در قرآن پیدا کرد؛ زیرا عالی‌ترین راهنما و پاکیزه‌ترین استاد قرآن است، به قرآن توسل پیدا کردم.[۳۸۱] بنابراین نورسی با ارشاد قرآن کریم و باز شدن عقل، روح و قلبش شروع به سلوک کرد. به‌وسیله درس و هدایت قرآن راهی به‌سوی حقیقت پیدا کرد. ازآنجاکه در سلوک وی عقل و قلب توأمان بود، پیش از هر چیز مصمم به مداوای جراحت‌های قلب و روح و رهایی نفس از اوهام پرداخت و تبدیل سعید قدیم به سعید جدید شد و حاصل آن کلیات عظیم رسائل النور گردید.[۳۸۲]
۳-۵ ادبیات عرفانی
میان عرفان اسلامی و ادبیات فارسی و عربی مانند عرفان و شریعت ارتباطی دوطرفه وجود دارد. عارفان با رسیدن به مقاماتی، حالات، واردات و مقامات معنوی خود را به شکل جملات موزون و با تعابیر شاعرانه بیان کنند؛ زیرا آن‌ها بیان آشکار و عریان این حقایق عرفانی را به مصلحت نمی‌دانستند؛ دیگر اینکه واژه‌های شاعرانه به شکل منظوم و آهنگین با موسیقی خاص را در مسیر سلوک اثرگذارتر می‌دانستند؛ دیگر اینکه دست‌یابی به مقامات عرفانی و الهی که بیشتر بااحساس شادی و وجد درونی شدید همراه بود، با ادبیات موزون و شعر همخوانی ذاتی بیشتری داشت و فهم و انتقال آن معارف عالی، در قالب تشبیهات، تمثیلات، استعارات و کنایات ممکن‌تر بود، بنابراین عارفان الفاظی را که در عشق مجازی و در مستی، شراب و شراب‌خواری به کار می‌رفت، برای بیان احوال خود برگزیدند درنتیجه اصطلاحات خاصی مانند خط و خال، زلف، ابرو، شراب، مستی، خماری، عارض، شاهد، ساقی، جام و جز این‌ها به وجود آمدند.
بهره‌گیری عرفان و تصوف از ادبیات فارسی و عربی باعث اثرگذاری بیشتر و تحول عمیق‌تر در ادبیات آن‌ها شد و بزرگ‌ترین آثار شعری در دو زبان فارسی و عربی با بهره گرفتن از مفاهیم عرفان اسلامی به‌ خصوص در اشعار شاعرانی چون سعدی، حافظ، نظامی، سنایی، عطار، مولانا و ابن فارض به وجود آمد و ذوق شعری و طبع لطیف ادبی جزء جداناپذیر هر عارف شد و آن‌ها معمولاً از خود ادبیات، غزلیات و یا دیوان شعری به یادگار می‌گذاشتند.[۳۸۳]
۳-۵-۱ادبیات عرفانی و صوفیانه در رسائل النور
از گذشته تاکنون ادیبان، شاعران، متفکران و عالمان ازنظر استفاده و تأکید بر اسلوب و لفظ یا تأکید بر معنا و محتوا به دودسته تقسیم می‌شوند. عده‌ای لفظ و طرز بیان را فدای محتوا و معنا می‌کردند و عده‌ای دیگر برعکس این‌ها، محتوا و معنا را فدای لفظ و اسلوب می‌کردند؛ اما نورسی جنبه ادبی را هم از جهت لفظ و هم از جهت معنا و محتوا با توان کامل رعایت می‌کرد و توانایی ادبی کم‌نظیری در مهارت‌های ذوقی، احساس‌های درونی، فکر عمیق و والا و نیز قوه خیال داشت. شیوه و طرز بیان او به موضوعات گوناگون، متفاوت بود. در مباحث علمی و فلسفی برای اقناع دیگران از دلایل منطقی و ریاضی، اما با ترکیب‌های بسیار کوتاه استفاده می‌کرد؛ اما در موضوعات قلبی و حسی طرز بیانش بسیار زلال و شفاف بود. در وصف عناصر طبیعت، طرز بیانش به‌اندازه‌ای لطیف بود که شاگردان نور بامطالعه رسائل النور به‌طور همه‌جانبه ازنظر حسی، فکری، روحی، وجدانی و خیالی راضی می‌شود.[۳۸۴]
۳-۵-۲ بهره‌گیری از ادبیات فارسی
نورسی به قطع و یقین بافرهنگ و ادبیات فارسی که خود سرشار از عرفان و حکمت و تأمل‌های معنوی است، آشنایی و آگاهی داشته و شاهد مثال‌های زیادی از اشعار فارسی ارائه می‌دهد. ازجمله: «بی‌ادب محروم ماند از لطف رب.»[۳۸۵]
نورسی در بسیاری از اوقات به زبان فارسی از خداوند طلب یاری می‌کند. درجایی می‌گوید: «غریبم، بی‌کسم، ضعیفم، ناتوانم، الامان گویم، عفو جویم، مدد خواهم ز درگاهت الهی»[۳۸۶] نیز این بیت فارسی را زمان در پناه آوردن همه آفریده‌ها به خداوند متعال را به زبان می‌راند:
لا اله الا هو برابر می‌زنند هر شی‌ء دمادم جویند یا حق، سراسر گویند یا حی[۳۸۷]
همچنین، در مبحث شناخت وحدت وجود و ضرر افتادن آن به دست عوام، به گفته مولانا اشاره می‌کند که: «گوش بازکن تا از خدای همان گفته‌های همگان را در حکایت‌های فطرت بشنوی»[۳۸۸] این موارد و شاهد مثال‌های مناجات فارسی که به‌ویژه در مثنوی عربی نوری بیشتر مشهود است، نشان می‌دهد زبان و ادب فارسی، عرفان و تصوف ایرانی و شعرای فارسی‌زبان جایگاه والایی در اندیشه، تفکر، ادبیات، آرای و اندیشه‌های سلوکی وی داشته است.
نورسی به‌طور گسترده از ادبیات، اشعار شاعران و نثر عارفان فارسی‌زبان بهره برده است. وی دارای مناجاتی به زبان فارسی است که به گفته خودش یک‌باره بر قلبش خطور کرده است. ازجمله به مناجات ذیل می‌توان اشاره کرد:
أیوا! این زندگانی همچو خواب است
وین عمر بی‌بنیاد همچو باد است
انسان به زوال دنیا به فنا است، آمال بی بقا آلام به بقا است
بیا ای نفس نافرجام! وجود فانی خود را فدا کن
خالق خود را که این هستی ودیعه هست
و ملک او را فنا کن تا بقا یابد، از آن
سری که: «نفی النفی» اثبات است
خدای پر کرم خود ملک خود را می‌خرد از تو
بهای بی‌کران داده برای تو نگهدارد.[۳۸۹]
۳-۶ طریقت عرفانی نورسی
۳-۶-۱ حقیقت طریقت و شریعت ازنظر نورسی:
نورسی درک دقیقی از حقیقت تصوف دارد و ضمن تأیید تصوف، اسامی «تصوف»، «طریقت»، «ولایت»، «سیر و سلوک» را حقایقی شیرین و نورانی می‌داند که اهل ذوق و کشف در توضیح و آموزش آن‌ها کتب فراوان نوشته‌اند.[۳۹۰]
نورسی قلب و ارتقای آن را به‌وسیله ذکر خدای تعالی و توجه به حقایق ایمانی، ابزار اصلی برای سیر، حرکت در مراتب ولایت و مسلک طریقت می‌داند. وی درباره مزایای ذکر در زندگی دنیایی می‌گوید: ذکر، انسان را از سختی زندگی مادی، تاریکی‌ها، غم‌ها و قصه‌ها، آزاد می‌کند و انس باخدا را به انسان می‌چشاند تا اینکه انسان احساس سعادت می‌کند.[۳۹۱]
حقیقت و شریعت صوفیه مکمل همدیگر هستند و به‌وسیله این دو، اسلام بنده، کامل و حقایق دین برای انسان آشکار می‌شود، اما کسانی که تنها اهل شریعت هستند، ممکن نیست به ذوق حقیقی برسند؛ زیرا بر معادن در و یاقوت‌ها که شامل اسرار حقایق دین است، قفل می‌زنند و آب حیات را گم‌کرده‌اند؛ بنابراین تذکر و هشدار می‌دهد که در معرض خطر هستند.[۳۹۲] نورسی روشنایی مجالس ذکر ایمان، باعث حفظ مؤمنان و نگهداری از دین آن‌ها می‌شود، بااین‌حال او واقعیت تصوف عصر خود را تأیید نمی‌کند بلکه به غلو کنندگان و جهله اهل تصوف اشاره و بیهوده‌گویی‌های آن‌ها را رد می‌کند و می‌گوید: تصور کنید شریعت قشر و پوسته و حقیقت لب، مغز، نتیجه و هدف آن باشد، آن‌گونه که برخی اهل تصوف گمان می‌کنند. سپس می‌گوید: اینکه طریقت و حقیقت را دو واقعیت جدا از هم در نظر بگیریم، درست نیست زیرا این‌ها دو وسیله و دو خادم دین هستند. پس هرگاه مقصود ذاتی مطابق بودن با سنت سنیه باشد، التزام و تعهد احکام شریعت، پیروی از سنت محمدی (ص) است و اگر تمایل قلب به‌جای دیگری باشد، با این تصور که حلقه ذکر (تصوف) بهتر از نماز و جاذبه اذکار و اوراد از توجه به نماز قوی‌تر و فرار از مخالفت‌های طریقت مهم‌تر از فرار از گناه باشد، خطای محض است؛ زیرا همه اوراد و اذکار طریقت با یکی از فرایض دینی قابل‌مقایسه و تطبیق نیست و نمی‌تواند جایگزین انجام یکی از واجبات دین باشد. آداب طریقت و اوراد تصوف مانند مکملی برای دستیابی به ذوق واقعی از فرایض شرعی است، نه آنکه هدف باشد. کسی که تصور می‌کند باعجله در مسجد نماز بخواند تا با رفتن به زاویه، ذوق حقیقی را دریابد، به‌دوراز حقیقت است.[۳۹۳] همچنین می‌گوید: طریقت و حقیقت اجزای شریعت بزرگ هستند، بنابراین تصور گروهی از متصوفه که شریعت را پوست و قشر ظاهری؛ و حقیقت را لب، نتیجه و هدف آن تصور می‌کنند، درست نیست؛ و یا اینکه شریعت و حقیقت شرعی برای عوام؛ و حقیقت و طریقت برای خواص و بالاتر از مرتبه شریعت است، خطا و اشتباه است.[۳۹۴]
به نظر نورسی، همان‌قدر که وحی بر الهام برتری دارد، آداب شرعی هم که ثمره وحی است، بر آداب طریقت که ثمره الهام است، برتری دارد؛ زیرا مهم‌ترین اساس طریقت همان پیروی از سنت نبوی است. به همین خاطر نورسی اذواقی که اهل طریقت در تکیه‌ها و زوایا دریافت می‌کنند را به‌هیچ‌وجه در رتبه و درجه نمازی که به‌صورت مطلوب از جهت ارکان در مساجد برگزار می‌شود، نمی‌داند و کسی را که اذواق تکیه او را از نماز در مسجد بازبدارد، به‌دوراز روح، حرارت و حقیقت است. رسیدن به انوار حقیقت، جدای از پیروی از خطوط و گام‌هایی که رسول (ص) مشخص کرده محال است.[۳۹۵]
۳-۶-۲ نظر نورسی درباره غالیان و جهله صوفیه
نورسی برخی از جهله، غالیان صوفیه و افراط کنندگان آن‌ها را به خاطر اینکه عده‌ای از بزرگان خود را از برخی پیامبران و یا صحابه برتر می‌دانند و اوراد طریقتی خود را خواندن نافله‌ها، مستحبات عمومی و ذکرهای منقول از پیامبر (ص) برتر می‌دانند، موردنقد و انکار قرار می‌دهد. همچنین برخی از آن‌ها تصور می‌کنند ارزش الهام و کشف مانند وحی است و نیز صاحبان کرامات را برای عامه مردم طوری معرفی می‌کنند تا آن‌ها را متوجه بزرگی منزلت و جایگاه خود کنند تا آن‌ها را همانند اولیای خدا به‌حساب آورند، گرچه این جایگاه به‌دوراز مراتب ادعایی آن‌ها است. یا کسانی که فخرفروشی و شطحیات را بر شکر، فروتنی و بی‌نیازی از تمام موجودات، برتر و از بالاترین مراتب می‌دانند.[۳۹۶]
نورسی ضمن انتقاد از سالکانی که به برتری ولایت بر نبوت باور دارند، با دلایلی به اثبات برتری نبوت بر ولایت پرداخته است. نورسی می‌گوید: این اولیا به‌طورقطع به مرتبه انبیا نمی‌رسند و صحابه هم به دلیل هم‌صحبتی پیامبر دارای مقامی هستند که اولیا محال است بتوانند از آن‌ها بالاتر بروند طبق گفته بزرگان محقق مانند امام غزالی و امام ربانی: صوفیه‌ای که به‌جز مبادی سلوک با آداب سنت نبوی شریف، سلوک می‌کنند، دچار نابودی و خسران هستند و نیز متعصبانی که اوراد و آداب سلوکی طریقت خود را بر اذکار سنت نبوی برتر می‌دانند، به لغزش مخالفت باسنت نبوی و ترک آن سقوط می‌کنند.[۳۹۷]
۳-۶-۳ نگاه آسیب شناسانه به تصوف و طریقت‌ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:11:00 ب.ظ ]




________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
در این قصه هم قهرمان فقط با ارتباط و وابستگی به مرکز قدرت زندگی راحت را تجربه میکند.
■ عناصر روانشناسی
قصههایی که سرنوشت خواهر و برادری را به تصویر میکشد، درواقع یگانه کردن طبایع ناهمگون وجود انسان است. «قهرمانان نمایندهی طبایع ناهمگون نهاد، من و ابرمن هستند و پیام اصلی داستان این است که لازمهی خوشبختی انسان یکپارچه شدن این سه است»(بتلهایم،۱۳۸۱: ۹۸). در این قصهها معمولا، شخصیتها از خانه خارج یا رانده میشوند تا زندگی بهتری بیابند. این ترک خانه به هر شکل که باشد نمایانگر این است که فرد برای بهبود زندگی نیازمند به سفر یا بهتر بگوییم نیازمند تغییر وضعیت فعلی خویش است و باید خطر کند. «در این قصهها برادر نمایندهی جنبهی به خطر افتادهی پیوندی است که در اساس جداییناپذیر است و خواهر نماد مراقبت مادرانه پس از ترک خانه و نجات دهندهی برادر» (همان: ۹۹).
پایان نامه - مقاله - پروژه
در ادامهی این قصهها چنین آمده است که خواهر و برادر تشنه به چشمههایی میرسند که آب خوردن از آن مساوی است با تبدیل شدن به حیوانی خاص. « خواهر، که نمایندهی کارکردهای والاتر ذهن است (من و ابرمن) به برادر هشدار میدهد؛ اما برادر به فرمان نهاد آماده است تا مغلوب میل خود (تشنگی) شود و بیتوجه به عواقب کار آن را فرو بنشاند»( بتلهایم، ۱۳۸۱: ۱۰۰). هشدارهای خواهر در دو مرحلهی اول مفید واقع میشود؛ اما در مرحله‌ی سوم برادر که دیگر طاقت تشنگی ندارد، مغلوب میشود و از آب چشمهای متعلق به آهو می‌نوشد و تبدیل به آهو میشود. این مطلب از لحاظ روانشناسی به این معناست که با افزایش فشار نهاد، خوداریهای من و ابرمن خاصیت خود را از دست میدهند و نهاد بر ذهن آدمی غلبه مییابد.
در ادامهی قصه این پیوند نهاد با من و ابرمن ادامه دارد، شاهزادهای از آن قسمت می‌گذرد عاشق دختر شده و او را به همسری خود درمیآورد. خواهر و برادر همچنان جدایی‌ناپذیر با هم زندگی میکنند. تا اینجای« قصه خطر کردن و تغییر وضعیت فقط برای برادر اتفاق افتاده؛ اما خواهر نیز بهعنوان بخشی از ذهن انسان برای رسیدن به کمال باید خطر کند. در این مرحله شخص باید جنبه های جامعهگریز و ویرانگرخود را نابود کند. این جنبه های جامعهگریز به شکل جادوگر، کنیز و نامادری بدجنس و … خود را نشان میدهند» (نقل به مضمون، همان: ۱۰۲). در این قصه دخترعموهای شاهزاده این نقش را ایفا میکنند. در پایان قصه شاهزاده از طریق برادری که آهو شده، متوجه ماجرا شده و با تنبیه ضدقهرمان، دوباره زندگی سرشار از شادی خود را شروع میکنند. علاوه بر آن حضور دختر در چاه میتواند راهی برای شناخت کامل جنبه های والاتر ذهن و دور کردن ترسها و تقویت اعتماد به نفس باشد تا در پایان قصه شاهد یک شخصیت یکپارچه از لحاظ روانی باشیم.
باورهای عامیانه وخرافی
_______________
سایر عناصر
از نکاتی که میتوان از این قصه، به طور ضمنی دریافت این است که تبعیت از نفس و بیصبری میتواند برای انسان دردسرآفرین باشد.
۳-۳۸- آهوی لنگ
* خلاصهی قصه
خارکشی بود که از راه خارکنی روزگار میگذراند. روزی از میان خارها دیوی بیرون آمد و می‌خواست پیرمرد را بخورد. پیرمرد به دیو قول داد که در عوض خود، دختر و پسرش را به دیو بدهد. دیو قبول کرد. پیرمرد به خانه رفت و قبل از آمدن دیو، دختر و پسرش را فراری داد. خواهر و برادر رفتند تا به چشمهای که متعلق به آهوی لنگ بود، رسیدند. برادر از شدت تشنگی از آن چشمه آب خورد و به شکل آهو درآمد. دخترک که از این وضعیت گریهاش گرفته بود. روی شاخهی درختی رفت و همانجا خوابش برد. شاهزادهای از آنجا میگذشت، چشمش به دختر افتاد و عاشق شد. دختر حاضر نبود پایین بیاید، بنابراین پادشاه چند نفر را فرستاد تا با ارّه درخت را قطع کنند. شب شد و کار قطع درخت نیمهتمام ماند. صبح که برگشتند، دیدند درخت از روز قبل هم قطورتر شده است. شاهزاده عصبانی به قصر برگشت. یکی از پیرزنان قصر را فرستاد تا دختر را بیاورد. پیرزن پای درخت رفت و با ترفندی دختر را پایین آورد و او را به قصر برد. دختر در قصر فهمید که شاهزاده زن دیگری هم دارد. شاهزاده با دختر عروسی کرد. روزی شاهزاده پایش را با چشمهی آهوی لنگ شست و فلج شد، درمان او فقط آهوی لنگ بود. سرانجام آهوی لنگ را گرفتند و خونش را به شاهزاده دادند. شاهزاده خوب شد؛ اما دختر که خیلی ناراحت شده بود، تصمیم گرفت از شاهزاده انتقام بگیرد. چند نفر را استخدام کرد تا چاهی بکنند. ته آن را شمشیر خنجر آب دیده نشاند و روی دهانهی چاه را قالیچهای انداخت. آنگاه شاه، شاهزاده، پیرزن و هوویش را روی قالیچه نشاند و آنها به ته چاه افتادند. دختر که انتقامش را گرفته بود به خانهی پدرش برگشت.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
____________
¨ کنشهای اساطیری
-انتقامگیری
انتقامگیری یکی از مواردی است که در اساطیر بارها دیده شدهاست( رجوع شود به قصهی ۳). در این قصه، دختر بعد از مرگ برادرش تصمیم میگیرد از شاهزاده و تمام کسانی که باعث ناراحتی و گرفتاری او شدهاند، انتقام بگیرد. درواقع مرگ برادر انگیزهی اصلی دختر برای انتقام‌گیری است.
-عاشق شدن
(رجوع شود به قصهی۸).
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
-دیو
(رجوع شود به قصهی ۱۲)
-تبدیل شخصیت به آهو
(رجوع شود به قصهی۱۳ و ۳۷)
-درخت
(رجوع شود به قصهی۳۰و ۲۸)
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه شبیه به قصهی ۳۷ ، سرگذشت خواهر و برادری است که از خانه رانده میشوند. هرچند در ابتدای قصه از وجود پدری خارکش صحبت میشود؛ اما این مطلب فقط در چند سطر اول قصه و مابقی پیرامون سرگذشت خواهر و برادر است. با این حال، مارزلف خارکش را طبقات محروم و فقیر جامعهی ایرانی می‌داند که در قصهها نیز جایگاه مهمی دارد. شخصیت بعدی، شاهزاده است، هرچند که عنوان «شاهزاده» برای وی انتخاب شده؛ اما با توجه به فضای قصه به نظر میرسد که این فرد بیشتر فرزند یکی از ملاکین بزرگ بوده باشد تا شاهزاده به معنی واقعی کلمه؛ چراکه وقتی قرار است دختر از درخت پایین آوردند، خود وی با چند نفر دیگر اقدام به بریدن درخت میکند، در صورتی که در دیگر قصهها با این مضمون، شاهزاده کسانی را برای بریدن درخت به کار میگیرد. پیرزنی که با حیله موفق میشود دختر را از درخت پایین بیاورد، شخصیت مؤثر دیگری است که در این قصه به چشم میخورد. این شخصیت در قصههای مشابه جادوگر ولی در اینجا پیرزنی محتاله است.
¨ آداب و رسوم
________
¨ وضعیت اقتصادی ورابطه با قدرت وثروت
__________________
عناصر روانشناسی
این قصه هم مانند قصهی۳۷، روابط خواهر و برادری را به تصویر میکشد که برادر در راه تبدیل به آهو میشود، شاهزادهای عاشق دختر شده و او را به همراه برادرش به قصر میبرد. تا این جای قصه از لحاظ روانشناسی شبیه به قصهی ۳۷ است (رجوع شود به قصهی ۳۷)؛ اما در این قصه تفاوتهایی به چشم میخورد، شاهزاده در این قصه دختر را با فریب به عقد خویش درمیآورد و در پی فلج شدن، آهوی لنگ را میکشد. دختر هم برای انتقام شاه و اطرافیانش را از بین میبرد. البته این قصه را به گونهی دیگری هم میتوان تفسیر کرد و آن اینکه پدر برای قطع وابستگی دختر نسبت به خودش او را در موقعیتی خاص قرار میدهد؛ اما دختر هنوز آمادگی قطع این وابستگی را ندارد، به همین دلیل تمامی کسانی را که میتوانند در این مرحله وی را یاری دهند، در ذهن خود، از بین میبرد و دوباره به نزد پدر بازمیگردد.
■ باورهای عامیانه و خرافی
_____________
سایر عناصر
____________
۳-۳۹- ابراهیم
* خلاصهی قصه
در زمان قدیم تاجری به نام حاج علی که بسیار دست و دلباز بود، پسری به نام ابراهیم داشت. وقتی حاج علی مرد، همه مردم از خوبی او تعریف میکردند. ابراهیم نزد مادرش رفت و علت این همه تعریف و تمجید از پدرش را جویا شد. مادرش گفت: «پدرت تاجر بود و از سود تجارتش مقداری برای زندگیاش برمیداشت و مابقی را در راه امیرالمومنین خرج میکرد». ابراهیم هم تصمیم گرفت راه پدرش را ادامه دهد. در یک سفر تجاری ابراهیم خرج کفن و دفن مردهای را که کسی نداشت، داد. در راه با مردی روبهرو شد که او را راهنمایی کرد و راه های تجارت را به او آموخت، به شرط آنکه ابراهیم هر چیزی به دست آورد با مرد نصف کند. ابراهیم در این سفر بسیار سود کرد و با دختر پادشاه هم ازدواج کرد و بعد از مرگ پادشاه جانشین وی شد. مدتی گذشت تا اینکه ابراهیم دلش برای مادرش تنگ شد. هفت قطار بار کرد و به همراه زنش حرکت کرد. در راه همان مردی که او را راهنمایی کردهبود، دید. مرد قول ابراهیم را به او یادآوری کرد. ابراهیم حاضر شد نصف اموال و زنش را به مرد ببخشد. مرد از اینکه ابراهیم به قولش وفادار مانده بود، او را تحسین کرد و گفت: «ثروت و زنت مال خودت باشد» و از نظر غایب شد. ابراهیم سالیان دراز به خوبی زندگی کرد.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
___________
¨ کنشهای اساطیری
- رسیدن به پادشاهی از طریق دامادی پادشاه
در این قصه هم، قهرمان قصه با ازدواج با دختر پادشاه به جانشینی پادشاه میرسد( رجوع شود به قصهی ۲۸)، با این تفاوت که در این قصه بعد از مرگ پادشاه، قهرمان جانشین پادشاه میشود.
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
_____________
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه، قصهی مرد تاجری است که به دلیل حسن رفتاری که با دیگران دارد، مشمول کمک‌های غیبی میشود و به پادشاهی میرسد. از روابط بین شخصیتها چندان صحبت نشده، در واقع این قصه برای ترغیب به کسب صفات پسندیده است.
¨ آداب و رسوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:10:00 ب.ظ ]




می باشد . کارایی واحد j ام به صورت زیر محاسبه می شود :

(۱)
که uو vبه ترتیب وزن های خروجی و ورودی واحد j ام می باشند .
برای ساختن مدل ، فرض کنید n واحد تصمیم گیرنده (DMU) موجود است و هدف ارزیابی واحد تحت بررسی ( واحد صفر یا واحد تصمیم گیرنده[۳۱] ) است ، که ورودی های x10 ، x20 ، … و xm0 را برای تولید y10 ، y20 ، و … ys0 به مصرف می رساند .
پایان نامه - مقاله - پروژه
حال برای واحد صفر ، یک واحد مجازی می سازیم که ورودی وخروجی آن به صورت زیر است:
(۲)
(۳)
که vi وزن های ورودی و ur وزن های خروجی واحد مجازی است ، که در واقع متغیرهای تصمیم مدل بوده و هدف تعیین آن هاست . ]۱[
حال می خواهیم مقادیر vi و ur را برای واحد مجازی صفر ( واحد تحت بررسی ) طوری انتخاب کنیم که کارایی آن ماکسیمم شود ، یعنی :

(۴)
در مدل فوق اگر uها خیلی بزرگ و vها خیلی کوچک باشند ، آنگاه مقدار نسبت ها می تواند نامحدود وبی نهایت گردد. برای جلوگیری از ایجاد چنین مشکلی تمامی نسبت ها (کارایی همۀ واحدها) را کوچکتر یا مساوی یک درنظر می گیرند وبه عنوان محدودیت وارد مدل می کنند. با توجه به توضیحات فوق مدل کلی CCR در فرم کسری به صورت زیر در می آید :

(۶)
(۵)
۲-۷-۱-۲- مدل CCR در فرم خطی
برای تبدیل مدل کسری CCR ، به یک مدل برنامه ریزی خطی ، چارنز، کوپر و رودز دو شیوه ، را به کار گرفته اند. درشیوه اول مخرج کسر را ثابت درنظر گرفته وصورت آن را حد اکثر می نمایند. مدل حاصل از این شیوه را مدل ورودی محور (نهاده گرا) می نامند. درشیوه دوم صورت کسر را ثابت نگهداشته ومخرج آن را حد اقل می کنند. مدل حاصل از این شیوه را مدل خروجی محور (ستاده گرا) می گویند.]۱[
۲-۷-۱-۳- مدل CCR ورودی محور
مدل های ورودی محور دریک تقسیم بندی به دو گروه مدل های مضربی ومدل های پوششی تقسیم می شوند، که درادامه به تشریح آن ها می پردازیم.
۲-۷-۱-۴- مدل مضربی[۳۲] CCR ورودی محور
دراین روش برای تبدیل مدل نسبت CCR به مدل برنامه ریزی خطی ، مخرج کسر را معادل یک، قرار می دهیم وصورت کسر را ماکسیمم می نماییم. بدین ترتیب مدل به صورت زیر درمی آید:

۲-۷-۱-۵- مدل پوششی[۳۳] CCR ورودی محور
قبلا مدل مضربی CCR ورودی محور به صورت زیر ارائه گردید :

درمدل فوق برای هر واحد تصمیم گیرنده، باید یک محدودیت (قید) نوشته شود. به این ترتیب ، یک مدل برنامه ریزی خطی به دست خواهد آمد که تعداد محدودیت های آن از تعداد متغیر هایش بیشتر است. ازآن جا که حجم عملیات در روش سیمپلکس برای حل مسایل برنامه ریزی خطی بیشتر وابسته به تعداد محدودیت ها است تا تعداد متغیرها . به همین دلیل از مدل دوگان[۳۴] (ثانویه) مسئلۀ فوق استفاده می شود که نیازمند حجم عملیات کمتری است.
برای تبدیل مدل اولیۀ فوق به مدل دوگان ، متغیر متناظر با محدودیت (۱ ) را درمسئلۀ دوگان با θ و متغیر های متناظر با محدودیت های ( ۲ ) را با jλ نشان می دهیم. مدل ثانویه (دوگان) به صورت زیر در خواهد آمد :

(۳)
(۴)
مدل فوق با تغییر اندکی به صورت زیر در می آید. این مدل رافرم پوششی مدل CCR ورودی محور می نامند .

(۵)
(۶)
دقت کنید که در مدل اولیه ، m ورودی و s خروجی و n واحد تصمیم گیرنده وجود داشت ، که براساس آن مسأله دوگان دارای (m+1 ) متغیر است که تعداد محدودیت های آن کمتر از مسأله اولیه و در نتیجه حل آن مستلزم حجم عملیات کمتری است . مدل پوششی همان دوگان مدل اولیه است .
۲-۷-۱-۶- مدل CCR خروجی محور[۳۵]
دریک مدل خروجی محور ، یک واحد درصورتی ناکارا است که امکان افزایش هر یک از خروجی ها بدون افزایش یک ورودی یا کاهش یک خروجی دیگر وجود داشته باشد.
مدل نسبت ( کسری ) CCR را که درابتدا توضیح داده شد، دوباره به شرح زیر می نویسیم:

(۱)
(۲)
در مدل CCR خروجی محور، برای خطی کردن مدل غیرخطی[۳۶] فوق صورت کسر را برابر ۱ می گیرند ومخرج آن را می نیمم می کنند. بدین ترتیب مدل ها به صورت زیر در می آیند:
۲-۷-۱-۷- مدل مضربی CCR خروجی محور

(۳)
(۴)
۲-۷-۱-۸- مدل پوششی CCR خروجی محور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:10:00 ب.ظ ]




۴- امکان نظارت و بازرسی طرحها در هر شرایطی میسور می باشد.
۵- طرحهای خودکفایی ازدرآمدزایی کافی برخوردار بوده ، به طوری که خانواده می تواند حداقل هزینه های جاری زندگی  خود را از محل درآمد طرح تامین نماید. (ملاک درآمد حداقل حقوق تعیین شده از طرف دولت در هر سال می باشد)
۶-بیمه حرف، مشاغل و سرمایه  این گونه طرح ها الزامی می باشد
۷- در صورت امکان مجریان این طرحها جهت تحت پوشش قرار گرفتن بیمه تامین اجتماعی در اولویت قرار دارند.
۸- طرح زودبازده ، پایداروامکان توسعه آن فراهم باشد(ولیئی، ۱۳۸۸)
نظارت بر طرحهای اجرا شده یکی از برنامه های اساسی امداد در تثبیت طرحها و پایدارسازی مشاغل ایجاد شده بشمار می رود این برنامه در سالهای اخیر با جدیت در مورد تمام طرحهای اجرا شده انجام گرفته و به منظور حصول اطمینان از حسن اجرای طرحهای اشتغال و خودکفایی ، کنترل کیفیت محصولات تولیدی مددجویان و پایداری مشاغل بوجود آمده همچنین مراقبت از سرمایه های مادی)تسهیلات اعطائی( انجام می شود. این برنامه برای هر طرح حداقل پنج سال با جدیت اجر ا می گردد و طی آن کارشناسان مجرب وفنی برروند اجرای آن نظارت می نمایندتا انحراف وخللی درفرآیند استمرار طرح بوجود نیاید ودر به ثمر رسیدن و پایدار ماندن مشاغل ایجاد شده خللی واردنشود. (محسن ولیئی ، ۱۳۸۸)
پایان نامه - مقاله - پروژه
به گزارش دریافتی سایت خبری مهرستان از روابط عمومی کمیته‌ امداد شهرستان مهر ؛ سید مرتضی علوی مدیر کمیته‌‌ امداد امام خمینی (ره) شهرستان مهر از انجام بیش از۷۵۰ بازدید از طرح های اشتغال و خودکفایی این نهاد توسط ناظرین و کارشناسان فنی خبر داد و بیان داشت: یکی از دلایل پایدار ماندن طرح های خودکفایی بازدید های مکرری است که از این طرح ها صورت می گیرد.
وی افزود: کمیته‌ امداد امام خمینی (ره) به منظور پیشگیری از انحراف در طرح‌های اجرا شده کار نظارت بر طرح‌ های اشتغال را به انجام می‌ رساند و در راستای کسب موفقیت و پایداری در اجرای طرح های خودکفایی، نظارت بر اجرای این طرح ها یکی از اولویت دارترین برنامه های کمیته‌ی امداد می باشد.
سید مرتضی علوی تصریح کرد: کارآفرین شدن مددجویان، حاصل تلاش ناظران و مشاوران طرح های نظارتی است که تا کنون توانسته است موجبات توانمندسازی بسیاری از مددجویان را فراهم سازد(علوی ،۱۳۹۳)
- فرضیه هفتم:ترس از ورشکستگی بر عدم تمایل مددجو به اجرای طرح خودکفایی تاثیر معناداری دارد.
ورشکستگی:ورشکستگی، حالت یک تاجر یا شرکتی تجاری است که از پرداخت بدهی‌های خود ناتوان شده و نمی‌تواند تعهدات خود را عملی کند. ورشکستگی و مقررات آن فقط در برگیرنده بازرگانان می‌شود و چنانچه اشخاص عادی قادر به پرداخت بدهی خود نباشند، در اصطلاح به آنان «معسر» گفته می‌شود.(دکتر پاسبان،۱۳۹۲)
دلایل ورشکستگی کارآفرینان :
بیشتر کسب و کارهای جوان و کارآفرینان با ورشکستگی روبرو می‌شوند، می‌توان مجموعه دلایل ذیل را برای این امر برشمرد:
- فقدان سرمایه کافی
- به جریان انداختن ضعیف نقدینگی
- برنامه ریزی نامناسب و ناکافی
- در نظر نگرفتن رقابت
- بازاریابی ضعیف
- نداشتن انعطاف پذیری لازم
- نادیده گرفتن قدم بعدی
- سعی در انجام دادن تمام امور بطور کامل و بی عیب و نقص
- رئیس در حد عالی، کارمندان در حد معمولی
- رشد کنترل نشده(بنی سعید،۱۳۹۰)
به هر حال، آنچه همه‌ی ما درگیر آن هستیم و در زندگی همه‌ی ما اثر منفی گذاشته است و می‌گذارد، نرخ بالای تورم است. همه گرانی در جامعه را احساس می‌کنند و درگیر کاهش مستمر ارزش پول خود هستند. این‌ها از جمله عوارض منفی مهم و فوری افزایش شدید نقدینگی می‌تواند باشد. اگر رشد نقدینگی با رشد اقتصاد، رشد درآمد ملی و رشد درآمد سرانه نیز همراه نشود، نه تنها تورم، کاهش ارزش پول ملی به عنوان عارضه و بیماری‌های مقطعی کماکان نمود پیدا می‌کند و بلکه، هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت، به عنوان بیماری مستمر و مزمن در کنار سایر عوارض و بیماری‌های خطرناک مانند پایین آمدن سطح زندگی و رفاه اجتماعی، رکود اقتصاد و تولید، فقر، بیکاری، تبعیض، فساد و وابستگی ادامه خواهد داشت.( برهان،۱۳۹۲)
- فرضیه هشتم:بروکراسی اداری بر عدم تمایل مددجو به اجرای طرح خودکفایی تاثیر معناداری دارد.
بروکراسی، دستگاهی اداری است، یعنی همه ابزار و امکانات دولت مرکزی و محلی. این معنا، مشابه تشریفات زائد است.بروکراسی، نوعی شکل سازمانی است، دارای ویژگی های مشخص از قبیل سلسله مراتب اختیار و  نظام مقررات( ماکس وبر،۱۹۴۷)بوروکراسی(Bureaucracy)از دو بخش bureau به معنی میز و دفتر کار و پسوند cratie به معنی سالاری ایجاد شده‌است. برابر فارسی آن دیوان‌سالاری است. به طور کلی، دیوان‌سالاری یا بوروکراسی به معنی یک سیستم کارکرد عقلانی و قانونمند است. واژه بوروکراسی برای نخستین بار توسط شخصی فرانسوی بنام وینسنت دو گارنی (w:en:Vincent de Gournay) در سال ۱۷۴۵ استفاده شد. او واژه bureau به معنای میز تحریرو دفتر یا اداره، پسوند یونانی cracy را افزودو واژه بروکراسی را به معنای حکومت ادارات ویا حکومت مقامات رسمی بکار برد. در قرن ۱۹ این واژه در آلمان متداول شد (شاید در ارتباط با تغییرات و اصلاحاتی که در دولت و ارتش پروس پس از شکست از ناپلئون بوجود آمده بود و نیزاهمیت نوشته‌های هگل درباره بروکراسی پروس(شبیری، ۱۳۹۲)
نخستین بار، بورو کراسی به عنوان یک پدیده اجتماعی و با توجه به کاربرد عملی آن، به وسیله ماکس وبرمورد استفاده قرار گرفتوبر توجه خود را عمدتآ روی تأثیر سازمانهای بورو کراتیک در ساختار سیاسی جامعه متمرکز کرد. او بیشتر به علت وجودی سازمانها و نحوه اعمال قدرت نظر داشت. وبر اصطلاح بروکراسی را در دو معنی بکار برد:۱- مجموع مقامات اداری ۲-سازمانهای بزرگ رسمی در جامعه امروزی.(شبیری، ۱۳۹۲)
باتوجه به اینکه سرفصل هر بانک در مورد مشاغل خانگی و خرد و دیگر انواع وام به بانکها ابلاغ می شود انتظار داریم در کنار پیگیریهای ما، بانکها نیز پیگیر باشند.بانکها مواردی از این دست را در زمان ابلاغ تسهیلات و سرفصل ها با بانک مرکزی یا بانک متبوع خود مطرح کنند تا کمتر با مشکلات پرداختی مواجه شویم. یکی از مشکلات در این بخش را عدم پرداخت مانده تسهیلات سال قبل از سوی بانک ها دانست و گفت: برخی بانکها در ارائه مانده تسهیلات سال قبل به متقاضیان تمایلی از خود نشان نمی دهند. در حالی که تسهیلات تخصیص یافته باید پرداخته شود. هم اکنون شور و شعفی برای کارآفرینان در دولت یازدهم ایجاد شده که با جبران کمبود نقدینگی می توان این شور را در راه اندازی کسب و کار سوق داد. گرچه بانک ها نیز متاثر از عوامل مختلف یا بروکراسی اداری گزیده شده اند اما اگر بانکها چراغ سبز نشان دهند می توانیم شاهد رونق و شکوفایی اقتصادی باشیم. بانکهای عامل باید پرونده ها را با سرعت بیشتریبررسی کنند و نسبت به وام های خوداشتغالی و مشاغل خانگی و وام های قرض الحسنه به تعهدات خود به دستگاها پایبند باشند. ه منظور ساماندهی عملکرد بانک های استان در بحث ارائه تسهیلات طی دوفرایند که بخشی فردی و بخشی سیستمی است عملکرد بانکها از طریق طراحی سامانه ای رصد می شود. بر همین اساس پروژه فرد متقاضی دریافت تسهیلات از سوی هر دستگاهی از زمان گرفتن مجوز تا هنگام ارائه تسهیلات بانکی رصد می شود این اقدام به منظور آن است که میزان تحقق اشتغال دستگاه های استان مشخص شود. اشتغال و سرمایه گذاری شاخص حیات استان است و بر تمام مسئولان وظیفه است که نسبت به آن حساس باشند.( ایمانی،۱۳۹۲)
۲-۷مدل مفهومی پژوهش:  (منبع: مدل دکتر حسن میرزایی اهرنجانی،۱۳۷۶)
تحلیل مدل:
در این مدل عدم اجرای طرحهای خودکفایی بعنوان متغیر مستقل و عدم رشد فرهنگی مددجویان –تنبلی و تن پروری-مشکلات عدم تامین ضامن برای اخذ وام و سختگیری های بیش از حد بانکها- ترس و هراس مددجویان از اجرای طرح و خودکفا شدن و قطع کمک معیشت- نداشتن مهارت فنی کافی برخی از مددجویان – ترس از شروع کار در محیط و بازاریکه ریسک آن بالا می باشد- طولانی بودن فرایند اخذ وام – عدم بازدهی اقتصادی برخی از طرحهای اجرا شده و نهایتا ورشکستگی و جمع شدن طرح و تورم و رکود حاکم بر جامعه از متغیرهای وابسته بوده که هر کدام به نحوی بر عدم تمایل مددجویان به عدم اجرای طرحهای خودکفایی و اشتغال موثر می باشد که ذیلا به صورت مختصر تضیح داده می شود.شخصی که به هر نحوی تحت حمایت امداد قرار می گیرد مددجو نامیده می شود و مددجویان نه به این دلیل که وضعیت مالی و معیشتی ضعیفی دارند مددجو شناخته می شوند بلکه به این دلیل که عقل معاش ندارند مددجو نامیده شده و قبل از آنکه نیازمند مساعدتهای مالی باشند نیازمند مشاوره شغلی و ایجاد یک شغل پایدار بوده که با کمترین ریسک ممکن امرار معاش خود و خانواده تحت تکفل را تامین نمایند و از حداقل درآمد بهرمند گردند بدیهی است اولین مرحله ورود هر مددجو به خانواده امداد تحت حمایت قرار گیری می باشد شخصی که تحت حمایت امداد قرار گرفت در مرحله دوم برای خود و خانواده اش توسط مددکاران نیاز سنجی و استعداد یابی صورت می گیرد و پس از دارا بودن شرایط اجرای طرح اشتغال به صورت تخصصی به کارشناسان اشتغال معرفی می گردد تا با راهنمایی و مشاوره آنها شغل مورد نظر و رضایت وی مشخص گرددو در این راستا ضمن طی دوره اموزشی لازم گواهینامه ، مجوز و مدرک لازم را سازمانهای زیربط(سازمان فنی و حرفه ای و آموزشگاههای فنی و حرفه ای) کسب و سپس توسط امداد پس از مکان یابی محل اجرای طرح و بازدید های قبل، حین و تایید مکان اجرای طرح مددجو جهت دریافت وام معرفی می گردد .شایان ذکر است کمیته امداد امام (ره) از دو محل وام اشتغال به خانواده ها پرداخت می نماید یکی از طریق خود امداد( صندوق اشتغال نیازمندان امداد ) و یکی نیز از طریق معرفی به بانکهای عامل که از طریق انعقاد تفاهم نامه رئیس کمیته امداد کشور با سرپرستی بانکها در مرکز و ارسال دستور العمل پرداخت برای تمام شعب کمیته های امداد سراسر کشور و شعب بانکهای عامل درشهرستانها صورت می گیرد که عوامل متعددی در عدم تمایل مددجو به دریافت وام اشتغال نقش دارند که به صورت مختصر به توضیح برخی از آنها می پردازیم.
۱-سختگیری بانکها در اخذ ضمانت: بر اساس قانون بانکها برای هر ده میلیون تومان وام یک ضامن اخذ می گردد و سقف وامهای بانکی و امداد تا ۳۰میلیون تومان می باشد که تهیه سه نفر کارمند رسمی دولتی و یا دو نفر ضامن و یک نفر ضامن بازاری که دارای حساب بانکی و جواز کسب معتبر باشد بسیار سخت می باشد بدلیل اینکه اکثر مددجویان از خانواده های ضعیف جامعه می باشند ضامن و یا ضامنین حتی از بستگان نزدیک وی نیز باشند حاضر به ضمانت وی نبوده چرا که چنانچه طرح مددجو با شکست مواجهه شده و یا جمع آوری گردد مددجو توان پرداخت وام را نداشته و ضامنین بایستی آنرا تسویه نمایند به همین دلیل کارمندان دولت که از حقوق پایینی برخوردار هستند حاضر به ضمانت چنین وامهایی با مبلغ بالا و اقساط بلند مدت ( ۶۰ ماهه) ندارند.
۲-تنبلی و تن پروری مددجو: مددجویان چون فاقد عقل معاش کافی هستند لذا معمولا به دلیل عدم ریسک پذیری و عادت به زندگی بخور و نمیر تنبل بوده و معمولا تمایلی به اجرای طرحهای خودکفایی نداشته و تمایلی نشان نمی دهند.
۳-ترس از خودکفا شدن و قطع مستمری: مددجو پس از دریافت وام اشتغال از امداد حداکثر در یک پروسه دو ساله خودکفا خواهد شد و خودکفا شدن یعنی قطع کمک معیشت ( مستمری نقدی ) و لذا اکثر مددجویان ترجیح می دهند تا پایان عمر خویش از کمک معیشت جزیی امداد استفاده نموده ولی وام اشتغال دریافت نکنند.
۴-نداشتن مهارت فنی در بیشتر مددجویان بدلیل پایین بودن سطح تحصیلات شایع می باشد .برخی از مددجویان ممکن است دارای گواهینامه فنی و حرفه ای در شغل مورد نظر باشند اما بدلیل نداشتن ذهن خلاق و بروز بودن اطلاعات از مهارت کافی در رشته های فنی برخوردار نبوده و این عامل دلیلی بر ترس از شروع کار و عدم تمایل مددجویان به اجرای طرحهای خودکفایی و فرار از کار می باشد.
۵-طولانی بودن پروسه های اخذ مجوز و دریافت وام: در بررسی پرونده های مددجویان در خصوص مدت زمان انتظار از هنگام تحویل درخواست تا دریافت وام در برخی از پرونده ها بعضی اوقات این مدت زمان بیشتر از سه ماه می باشد که بدلایل کسب مجوز کسب از اتحادیه ها و اصناف وبعضا اماکن نیروی انتظامی طولانی و پرهزینه بوده و مددجو بدلیل این طولانی و پرهزینه بودن از دریافت وام و ایجاد اشتغال صرفنظر می کند.
۶-برخی از طرحهای اجرا شده از بازدهی اقتصادی کافی برخوردار نبوده و مددجو بدلیل دارا بودن اقساط سنگین وام ، اجاره مکان کسب و تهیه مایحتاج زندگی شخصی خویش و مناسب نبودن محل کسب از لحاظ رونق اقتصادی ورشکست می شود و ناگزیر یا به زندان می رود و یا متواری می شود و این امر سبب می گردد تا مددجو به اجرای طرح تمایل نداشته باشد.
۷-تورم : نوسانات بازار ، تورم و رکود حاکم بر بازار ایران و عدم اطمینان به آینده و اینکه مددجو نمی داند فردا چه خواهد شد سبب پایین آمدد ریسک پذیری مددجو شده و باعث عدم تمایل مددجویان به اجرای طرحهای اشتغال خواهد شد که امید است با توکل به خداوند متعال و تلاش امداد گران و حمایتهای دولت امید و تدبیر در جهت تسهیل در پرداخت وام به مددجویان و ایجاد اشتغال پایدار در جامعه اقدام لازم بعمل آید.
- جمع بندی:
فرایند پذیرش فرد در جامعه نیز معمولا بر محور شغل او گردش می کند همچنین جایگاه و منزلتی که فرد در جامعه به دست می آورد هم مستقیما در رابطه با نقش شغلی اوست . در واقع کار به عنوان یک منبع اقتصادی برای کسب درآمد برای افراد است و بیکاری فقدان چنین منبع ارزشمندی است.(عیسی زاده و دیگران ، ۱۳۹۰)
ایجاد اشتغال یکی از محوری ترین شیوه های مبارزه با فقر و فساد می باشد و اصولاً فراهم کردن بستر اشتغال برای اقشار جوان ، فرصتهای مناسبی چه از جهت رشد استعدادها ، بروز خلاقیتها ، تولید و افزایش اقتصادی رفا ه اجتماعی و …و چه از جهت مبارزه با ناهنجاریها در اختیار جامعه قرار می دهد در ایجاد اشتغال و سرمایه گذاری در مقوله سرمایه گذاری کلان و خرد ، مباحث مختلفی وجود دارد. عده ای اشتغال را زاییده طرق بزرگ راه مبارزه با بیکاری می دانند و گروهی ضمن سرمایه گذاری کلان ، مشاغل کوچک و انفرادی ، خانوادگی و تعاونیها را راه گشا می دانند . درجهان پرتلاطم امروز که بستر اقتصاد برمحور دانش و اطلاعات استوار گردیده قدرت فکر و تدبیر انسانها بیش از هر زمان دیگر از ارزش ویژه ای برخوردار است بگونه ای که دربرخی از نظریه های دانشمندان به این دوره زمانی ، عصر کار آفرینی اطلاق شده است چرا که امروزه توسعه فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی کشورها در سایه وجود مدیران خلاق و نوآور پیش می رود ، افراد خلاق و ریسک پذیری که با برخورداری از توانایی های بالقوه خود در زمینه های مختلف تغییر و تحول ایجاد می کنند و کار آفرینان خلاق با توسعه فعالیتهای اقتصادی کوچک و کم سرمایه عصر جدیدی را شروع کرده اند این انسانهای با فکر هستند که ارزشها را تغییر می دهند و ماهیت آنها را دچار تحول می نمایند.افزایش جمعیت جوان کشور در سالهای اخیر باعث گردیده تا نرخ بیکاری افزایش و بازار کار دچار عدم تعدل شود و در جهت رفع این مشکل در مرحله اول کار آفرینی به عنوان عامل موثر در تامین اشتغال و در مرحله بعد آموزش وترویج آن می تواند داروی شفابخشی باشد که کمیته امداد امام خمینی (ره) براساس سند توسعه اشتغال کشور و تدوین برنامه پنج ساله چهارم ، توسعه اشتغال را در صدر فعالیت های خود قرارداده است و بحمدا…توفیقات بسیار خوبی را در ایجاد فرصت های شغلی حاصل نموده است.کمیته امداد امام خمینی(ره) به عنوان یکی از نهادهای حمایتی در مقوله اشتغال نیز شیوه های متعددی را تجربه کرده است که یکی از این موارد ایجاد اشتغال به صورت خرد و کوچک بوده است . البته با توجه به نوع پتانسیل ها و شرایط خانوادگی بهترین شیوه را عمل نموده است . اجرای طرحهای اشتغال و مشاغل مختلف به منظور بروز و ظهور استعدادهای نیروهای جوان در ایجاد کار و … از دیگرسیاستهای حوزه اشتغال امداد می باشد.کمیته امداد خدمات فراوانی را در جهت کمک به معیشت محرومین در دستور کار خود قرار داده است. محوری ترین این فعالیتها که در جهت احیاء روحیه خوداتکائی و اعتماد بنفس محرومین و خانواده های تحت حمایت می باشند مقوله اشتغال و خوداتکائی آنها است .
جانسون و روگالی در مطالعه ای تحت عنوان"اعتبارات خرد و کاهش فقر “عنوان می کنند که اگر فقررا به عنوان سطوح پائین درآمد سالانه هر خانوار بشناسیم ،کاهش فقر به معنای افزایش متوسط سطوح درآمد خانوار است. برنامه های تامین مالی خرد آسیب پذیری گرو ه های پایین درآمدی را کاهش داده واز معیشت آنان حمایت می نماید . همچنین موجیب تقلیل آثار ناشی از مرگ های غیر منتظره از قبیل کاهش محصول ،بیماری و دیگر سوانح غیر طبیعی می گرددو در نتیجه بر کاهش فقر مؤثر است . نتایج مطالعات مورد اشاره آنان نشان می دهد که اعطای اعتبارات خرد می تواند منجر به افزایش درآمد خانوارها گردیده و به افزایش فقیر ابزارهایی برای حمایت از امرار معاششان در مقابل شوک ها بدهد.(جانسون و روگالی،۲۰۰۴)
فصل سوم:
روش شناسی پژوهش
۳-۱ مقدمه:
در این فصل به بررسی چگونگی روش تحقیق، گردآوری داده ­ها و تحلیل آن­ها جهت استفاده در راستای فرضیه های تحقیق پرداخته می­ شود. همچنین تعریف وتفصیل مفاهیم اساسی همچون (جامعه آماری، نمونه گیری و…) ارائه گردیده و مفاهیم اساسی فوق برای تحقیق حاضر بررسی می­گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:09:00 ب.ظ ]