کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



استراتژی محصول صادراتی به درجه‌ای که یک شرکت محصولاتش را یکسان سازی یا مطابقت می‌دهد، بر می‌گردد. برای صادر کنندگان ارائه کردن محصولات یکسان به بخش‌های مختلف مشتریان در سراسر دنیا موجب بی‌اعتنایی مشتریان خارجی و رفتن آنها سراغ محصولات رقبا خواهد شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
اما شرکت‌هایی که محصولات خود را مطابقت می‌دهند در برآوردن نیازها و خواسته‌های مشتریان متفاوت موفق خواهند شد که آن منجر به افزایش عملکرد شرکت می‌گردد.

 

    1. استراتژی قیمت گذاری صادراتی

 

استراتژی‌های قیمت‌گذاری صادراتی در این تحقیق به یکسان سازی یا مطابقت سیاست‌های قیمت‌گذاری بین‌المللی بر می‌گردد. تحقیقات اظهار کرده اند که تطابق در قیمت‌گذاری به شرکت اجازه می‌دهد که شرایط رقابتی محلی خود را تنظیم کند. بنابراین توانایی خود را در ایجاد موقعیت در بازار افزایش دهد و باعث موفقیت صادراتیش گردد.

 

    1. استراتژی کانال‌های صادراتی

 

استراتژی‌های کانال‌های صادراتی به دو قسمت مستقیم و غیرمستقیم طبقه‌بندی می‌گردد. در صادرات مستقیم، صادر کنندگان به طور مستقیم کالا را به وارد کننده یا خریداری که در بازار خارجی قرار دارد می‌فروشد. صادرات مستقیم چندین مزیت دارد. برای مثال، آن به دانش بهتر از بازارهای صادراتی که نتیجه تماس مستقیم است منجر می‌گردد. صادرکنندگانی که استراتژی کانال مستقیم را به کار می‌برند می‌تواند اطلاعات زیادی از بازار جمع کنند و بتوانند نسبت به تغییرات بازار صادراتی سریع عکس‌العمل نشان دهند.

 

    1. استراتژی ترفیعات صادراتی

 

تبلیغات و ترفیعات تجاری دو طبقه از ترفیعات صادراتی هستند.
ضرورت انجام تحقیق
با توجه به ضرورت و اهمیت توسعه فعالیتهای صادراتی، شرکتها برای بقاء و موفقیت در این فعالیتها نیازمند به شناسایی عوامل اثر گذار و همچنین سنجش میزان تأثیر این عوامل بر عملکرد صادراتی شان هستند و با توجه به اینکه در این حیطه تحقیقات جامع و کاملی در صنعت موادغذایی صورت نگرفته است ضروری است که به منظور بهبود عملکرد صادراتی بررسی کاملی از عوامل اثرگذار بر عملکرد صادراتی صورت گیرد.
فرضیه‌های تحقیق:

 

    1. اندازه شرکت به طور مستقیم با عملکرد صادراتی ارتبط دارد.

 

    1. تجربه شرکت در فعالیتهای صادراتی به طور مستقیم با عملکرد صادراتی ارتباط دارد.

 

    1. سطوح بالاتری از محرک صادراتی اثر گذار (انفعالی) به طور مستقیم (معکوس) با عملکرد صادراتی ارتباط دارد.

 

    1. مشکلات صادراتی تجربه شده بوسیله شرکت به طور معکوس با عملکرد صادراتی ارتباط دارد.

 

    1. مزیت‌های رقابتی در بازارهای صادراتی به طور مستقیم با عملکرد صادراتی ارتباط دارد.

 

    1. تعهد به صادرات به طور مستقیم با عملکرد صادراتی ارتباط دارد.

 

    1. استراتژی تطابق محصول به طور مستقیم با عملکرد صادراتی ارتباط دارد.

 

    1. استراتژی تطابق قیمت‌گذاری به طور مستقیم با عملکرد صادراتی ارتباط دارد.

 

    1. استفاده از کانال صادرات مستقیم دارای رابطه مستقیم با عملکرد صادراتی است.

 

    1. هزینه‌های تبلیغات خارجی به طور مستقیم با عملکرد صادراتی ارتباط دارد.

 

اهداف اساسی از انجام تحقیق

 

    1. شناسایی عوامل اثرگذار بر عملکرد صادراتی شرکتهای تولیدکننده موادغذایی

 

    1. بررسی میزان تأثیر هر یک از این عوامل بر عملکرد صادراتی

 

نتایج مورد انتظار پس از انجام تحقیق
پس از انجام این تحقیق انتظار می‌رود که عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی شرکت‌های تولیدکننده موادغذایی شناسایی شود و راهکارهایی جهت بهبود عملکرد صادراتی ارائه گردد.
روش انجام تحقیق
این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری داده ها جزء تحقیقات توصیفی (غیر آزمایشی) از نوع همبستگی و خاصاً مدل یابی معادلات ساختاری یا لیزرل می باشد.
روش گردآوری اطلاعات
کتابخانه ای، اینترنت، پایگاه اطلاعاتی سازمان توسعه تجارت و پرسشنامه.
قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی این تحقیق مبحث بازاریابی صادراتی است.
قلمرو زمانی
قلمرو زمانی تحقیق از اول سال ۸۲ تا پایان سال ۸۴ است.
قلمرو مکانی
کلیه شرکتهای تولیدکننده صادراتی موادغذایی دراستان تهران می باشد.
جامعه آماری
جامعه آماری
کلیه شرکتهای تولیدکننده صادراتی موادغذایی دراستان تهران می باشد.
نمونه آماری
چون جامعه این تحقیق مشتمل بر ۵۰ شرکت بود و محقق امکان بررسی کامل جامعه را بصورت سرشماری داشت از نمونه گیری استفاده نمی شود و کل ۵۰ شرکت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
روش‌های مورد نظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها
در تحقیق حاضر اطلاعات به دست آمده با بهره گرفتن از شیوه های آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت، لذا در تحلیل توصیفی از جدول توزیع فراوانی، شاخص های مرکزی، پراکندگی و نمودارها با بهره گرفتن از نرم افزار آماری SPSS و در تحلیل استنباطی از تکنیک آماری مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر تاییدی) با بهره گرفتن از نرم افزار LISREL 8/50 استفاده خواهد شد.
تعریف واژه‌ها و اصطلاحات تخصصی تحقیق
عملکرد صادراتی: در این تحقیق عملکرد صادراتی براساس حجم فروش صادراتی، سهم بازار و سودآوری مورد سنجش قرار می‌گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-01] [ 07:38:00 ب.ظ ]




 

 

نمودار ۴-۱- نمودار توزیع گروه نمونه کارکنان به تفکیک جنسیت

 

۶۸

 

 

 

نمودار ۲-۴- نمودار توزیع گروه نمونه کارکنان به تفکیک مدرک تحصیلی

 

۶۹

 

 

 

نمودار۴-۳- توزیع گروه نمونه کارکنان به تفکیک وضعیت استخدامی

 

۷۰

 

 

 

نمودار ۴-۴- توزیع گروه نمونه کارکنان به تفکیک سابقه خدمت

 

۷۱

 

 

 

 

چکیده :

در این تحقیق به بررسی رابطه مولفه های هوش هیجانی با تعارضات بین فردی در بیمارستان های شهرستان نیشابور پرداخته شده است.جامعه آماری این تحقیق ۴۰۰ نفر بودکه بر اساس جدول مورگان ۱۹۶ نفر بعنوان نمونه درونی در نظر گرفته شدند. روش های مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از : آزمون کولموگروف-اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون رتبه بندی فریدمن و تی تک گروهی.آمار توصیفی نشان داد میانگین نمره هوش هیجانی در کارمندان۴۰/۸۰ می باشد . که از نمره ملاک ۹۴ کمتر می باشد . نتایج تحلیل استنباطی نشان داد که بین متغیرهای تعارض بین فردی، بین مولفه های هوش هیجانی و بین درک وفهم هیجانات بیرونی، مدیریت و کنترل هیجان با عوامل تعارض بجز به ترتیب تعارض با همردیفان و تعارض با رئیس رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.در رتبه بندی مولفه های هوش هیجانی در بین کارکنان، مولفه مدیریت وکنترل هوش هیجانی دراولویت اول و درک و فهم هیجانات بیرونی وشناخت واظهار هیجانی و هیجان معطوف به شناختدراولویتهای دوم تاچهارم قرار دارند.در میان مولفه های تعارض بین فردی در بین کارکنان تعارض با رئیس در اولویت اول وتعارض با مرئوس وهمردیفان به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند. که نشان می دهد بیشترین تعارض در بین کارکنان بیمارستان تعارض با رئیس می باشد.
کلیدواژه: هوش هیجانی ،تعارض بین فردی ،کارکنان بیمارستان ها، تعارضات سازمانی
فصل اول :
طرح تحقیق

مقدمه

یکی از حوزه های مهم و جالب پژوهشی در سالهای اخیر مبحث هوش هیجانی است که در زمینه شغلی و اجتماعی کاربرد فراوان دارد. نظریات حاضر نظریه هوشهای چند گانه (گاردنر، ۱۹۸۳) و نظریه هوش هیجانی (مایر و سالووی، ۲۰۰۰؛ گلمن، ۱۹۹۵) به اهمیت هوش هیجانی اشاره میکند. هوش هیجانی به طور فرایندهای مفهوم مهمی در محل کار، کارگاهها و کنفرانسها شده است و برای کمک به کارکنان و مدیران در درک اهمیت هوش هیجانی و اجرای آن در محیط کار سازمان یافته است (آبراهام، ۲۰۰۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه
با ظهور عصر ارتباطات و ارتقاء ارزشمندی ارتباطات انسانی وهمچنین بروز موقعیتهای استراتزیک سازمانی، نظریه هوش هیجانی رشد چشمگیر یافته و از مباحث پرطرفدار سازمانی شده است. هوش هیجانی توجه بسیاری از افراد را در پژوهشهای علمی دهه گذشته به خود اختصاص داده است. بسیاری از محققان نشان دادند که هوش هیجانی میتواند بسیاری از پیامدهای، مربوط به کار را پیشبینی کند. هوش هیجانی به نظر میرسد میتواند شکل تکامل یافتهای از توجه به انسان در سازمانها باشد و ابزاری نوین و شایسته در دستان مدیران تجاری و تئورسینهای بازار برای هدایت افراد درون سازمانها و مشتریان برون سازمانی و تأمین رضایت آنها و کاهش تعارضات باشد (پارسا، ۱۳۸۳). هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانها و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبران مؤثری هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری، رضایت مندی و تعهد کارکنان محقق میسازند (مختاریپور، ۱۳۸۷).
رشد یک سازمان، وابسته به مواجهه با تعارضها است. کاهش تعارضهای مخرب میتواند بهترین شرایط برای بقا را فراهم کند، بنابراین هدف از کاهش تعارضها، اجتناب از آنها نیست بلکه مدیریت آنها به طور ضمنی است، شیوه تصمیمگیری در تعارض میتواند سازنده یا مخرب باشد، شیوه سازنده در تعارض به ما کمک میکند تا موفقیت را از زوایای مختلف ببینم، اما شیوه منفی در تعارض میتواند هدایتگر ویرانی باشد. تعارض به عنوان جزئی اجتناب ناپذیر و لاینکف از زندگی سازمانی قلمداد میشود که اغلب به علت ویژگیهای شخصیتی متفاوت بین افراد موجود در سازمان میباشد. افراد از لحاظ استعدادها، علائق و تواناییها و دیگر خصوصیات شخصیتی با یکدیگر متفاوتند. آگاهی از تفاوتهای شخصیتی افراد یک سازمان میتواند مدیران ادارات و سازمانها را در حل بسیاری از مسائل یاری دهد، وقتی که آنها قبول کردند که انسانها از نظر توانایی های ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند، در پی این نخواهند بود که از همه کارکنان رفتار یکسانی انتظار داشته باشند. که در این بین بیمارستانها بیشتر از همیشه در جستجوی مزیت رقابتی میباشند، آنها میدانند که به توازن میان ابعاد عقلانی و هیجانی نیاز دارند. و به دنبال این هستند که محیطی فراهم آورند که کارکنان از سلامت روان بیشتری در آن برخوردار باشند. چرا که افراد با داشتن یک رابطه سالم، احساس ارزش، پذیرش، درک حمایت، اعتماد و اهمیت میکنند و این تأمین کننده سلامت روانی و افزایش کارایی و سودمندی افراد است. در چنین فضایی است که کنترل تعارض به شکل سازنده آن امکان پذیر میشود. حال با بررسیهای انجام گرفته در ارتباط با این موضوع به اهمیت نقش هوش هیجانی در کنترل تعارضات سازمانی پی برده و لذا بر آن شدیم که در این پایننامه به بررسی هر چه دقیقتر موضوع در محدوده بیمارستانهای شهرستان نیشابورپرداخته و در جهت استفاده و مدیریت درست این تعارضها، کمکی، در جهت رشد ارتقای هر چه بیشتر سطح آگاهی و عملکرد مدیران و کارکنان این سازمان کرده باشیم.

بیان مسئله

عاملهای متعددی کارای افراد را در سازمان تحت تأثیر قرار میدهند یکی از عواملی که رفتار سازمانی هر فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد هوش هیجانی است. مفهوم هوش هیجانی نوعی پردازش اطلاعات عاطفی است که شامل ارزیابی صحیح عواطف در خود و دیگران ابراز مناسب عواطف، تعلیم سازگارانه عواطف است (مایو و سالووی، ۲۰۰۰).
یکی دیگر از عواملی که رفتار سازمانی فرد را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد، تعارض سازمانی است. تعارض پدیدهای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد در سازمانها دارد. استفاده صحیح و موثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان میگردد، و استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کنده و کسب مهارت در اداره کنترل آن است که البته امروز به عنوان یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت بشمار میآید. اگر تعارضها سازنده باشند موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند، و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم میسازند و در نهایت به مدیریت کمک میکنند تا به اهداف سازمانی خویش نائل آید. از آنجا که بیمارستانها از جمله نظامهای اجتماعی هستند که در کلیه فرایندهای آن انسان و فعالیتهای گروهی نقش اساسی دارند و اهل فکر هستند به نظر میرسد که باید بیشتر از هر سیستم اجتماعی دیگر تنش و تعارض داشته باشد. زیرا در یک سازمان پیچیدههای همچون بیمارستان که تضاد علایق و منابع به میزان زیادی در آن وجود دارد، دور از انتظار نیست که برخورد فکری رخ دهد، وظیفه مدارها در مقابل بیتفاوتها –رابطه مدارها در مقابل ضابطه مدارها و کارکنان جدیدالورود در مقابل قدیمیها و عدم درک مراجعه کنندگان بیمارستان و …. خلاصه همه اینها نمونه های از درگیریهای هستند که در بیمارستانهای رخ میدهد. وجود افراد مختلف با ویژگی های شخصیتی متفاوت، نیازها و انتظارات و ادارکات گوناگون دلیل بروز تعارض در سازمانها از جمله بیمارستانها است (لطفی، منصوره، ۱۳۸۸).
از آنجا که تعارضات بین فردی نیز در ارتباط نزدیک با هیجانهاست و برای کنترل آن باید نخست هیجانها را شناخت و سپس آن را کنترل کرد، پس در این صورت افراد باید هم از ویژگی خودآگاهی و هم از ویژگی خود کنترلی برخوردار باشند. افرادی که این ویژگیها را دارند میتوانند نسبت به تعارض آگاهی بیشتری کسب کرده و به این صورت سریعتر و صحیح تر تعارض را شناسایی کرده و با اطمینان به هدایت آن بپردازند و محیطی فراهم آورد که افراد با آگاهی از هیجانات خود از سلامت روانی و کارایی بیشتر برخوردار شوند و بتوانند با تعارضات بین فردی خود را کنترل کنند. هیجان جزء ذاتی ساختار هر فرد است. ما نمیتوانیم هیجانات را از خودمان دور کنیم، بلکه باید آنها را بدرستی کنترل کنیم (گلمن، ۱۳۸۳، ص، ۱۲۵). هوش هیجانی یک دسته از توانایی ها و مهارتهای غیر شناختی است، که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش میدهد و در این رهگذر عاملی که به نظر میرسد با تنش شغلی مدیران و کارکنان رابطه داشته باشد و از راه های مقابله و مقاومت در برابر تعارض میباشد، متغیر هوش هیجانی است (روگرز و همکاران، ۲۰۰۶). هدف اصلی ما در این تحقیق این است که آیا بین عوامل هوش هیجانی و تعارضات سازمانی (بین فردی) در کارکنان بیمارستانهای شهرستان نیشابور رابطه معنی داری وجود دارد. لذا مطالعه حاضر بر لزوم توجه بیشتر به هوش هیجانی به عنوان مؤلفهای مهم، برای بهبود تعارض سازمانی و بهبود عملکرد کارکنان و مدیران بیمارستانهای نیشابور صورت میگیرد.

ضرورت و اهمیت تحقیق

هوش هیجانی به نظر میرسد میتواند شکل تکامل یافتهای از توجه به انسان در سازمانها باشد و ابزاری نوین و شایسته در دستان مدیران تجاری و تئورسینها بازار برای هدایت افراد درون سازمانها و مشتریان برون سازمانی و تأمین رضایت آنها باشد (پارسا، ۱۳۸۳).
نکته اساسی، نگرش ما نسبت به تعارض و برخورد درست با آن و تشخیص حق و یا ناحق بودن آن، براساس علل و عوامل بوجود آورنده آن و پیشنهاد راه حلی منطقی و درست برای بهرهبرداری بهینه از آن است. به همین دلیل مهم این است که تعارض اداره شود و نه اینکه سرکوب شود و نه اینکه اجازه داده شود، تعارض تشدید و از کنترل خارج شود. شناخت علل تعارض میتواند در تعیین راهحلهای احتمالی کمک کند و عواقب ناشی از تعارض میتواند برای سازمان، خواه در منازعات کارگری و مدیریت تعارضهای واحدهای مختلف یک سازمان، یا تعارض بین افراد، گران تمام شود. آگاهی از هوش هیجانی افراد یک سازمان میتواند مدیران ادارات و سازمانها را در حل بسیاری از مسائل یاری دهد، وقتی آنها قبول کردند که انسانها از نظر هوش هیجانی تفاوت دارند، در پی این نخواهند بود که از همه کارکنان رفتار یکسانی انتظار داشته باشند.
بسیاری از مدیران تمایل دارند که سختگیر باشند و قادر نیستند رابطه خوبی با کارکنان برقرار کنند. آنها نمیتوانند در محیط کسب و کار، فرهنگ سازمانی، فرایند کاری و فناوری تغییر ایجاد کنند. این مدیران به رغم داشتن دانش فنی خوب، نمیتوانند مدیران موفقی باشند. تحقیقات نشان میدهد که مدیر یا متخصصی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشد و از نظر فنی نیز با تجربه باشد، با آمادگی و مهارت بیشتر و سریعتر از دیگران به رفع تعارضهای نوپا، ضعف گروهی و سازمانی و خطاهای موجود، ابهام در ارتباطات، تیرگی روابط متقابل و رموزی که ارزشمند و سودمند جلوه مینماید، خواهد پرداخت (کوپر، ۱۹۹۷، ۵۸-۵۶). مدیر با داشتن شعور عاطفی بالا میتواند نسبت به تعارض آگاهی بیشتر کسب نماید و بدین وسیله سریعتر و صحیح تر تعارض را شناسایی کند و با همدلی و اطمینان به هدایت سودمند آن بپردازد و از این طریق محیطی فراهم آورد که کارکنان از سلامت روانی بیشتری در آن برخوردار باشند. چرا که افراد با داشتن یک رابطه سالم، احساس ارزش، درک حمایت، اعتماد و اهمیت میکنند و این تأمین کننده سلامت روانی و افزایش کارایی و سودمندی افراد است. در چنین فضایی است که مدیریت تعارض به شکل سازنده آن امکان پذیر میشود (وطن خواه، ۱۳۸۶، ص ۲۵). در بیمارستان برآورده کردن و تأمین درخواستهای مراجعه کنندگان،اساس تأمین و ارائه خدمات است. کارکنان بیمارستان نمیتوانند مراجعه کننده را کنترل کنند و فقط میتوانند نقش یک فرد آماده به خدمت را در تأمین خدمات آنها ایفا کنند. تنها چیزی که کارکنان بیمارستان میتوانند انجام دهند کنترل عقاید و نگرشهای خودشان است. بنابراین، هنگامی که یک مشاجره یا تعارض در مورد تأمین خدمات پیش میآید، کارکنان بیمارستان صرفاً بایستی یک روش انعطافپذیر را برای ارائه خدمات به منظور رفع تعارض اتخاذ کنند.
در زیر به چند نمونه از ضرورتهای تحقیق اشاره میشود:

 

 

  • هوش هیجانی قدرت کار فردی و گروهی را افزایش میدهد، افرادی که هوش هیجانی بالای دارند با دیگران بهتر کار میکنند و به راحتی دیگران را درک میکنند.

 

 

 

  • هوش هیجانی میتواند در افزایش خلاقیت افراد برای حل تعارضها و مشکلات مؤثر باشد.

 

 

 

  • عامل مهمی در گزینش افراد برای احراز شغل و ارتقای شغلی آنان است.

 

 

 

  • باعث تصمیمگیری راحتتر و منجر به بهبود روابط با مراجعه کنندگان میشود.

 

 

 

اهداف پژوهش:

 

هدف کلی:

تعیین ارتباط بین ابعاد هوش هیجانی (شناخت و اظهار هیجانی در درون خود، هیجان معطوف به شناخت، درک و فهم هیجانات بیرونی، مدیریت هیجانی و کنترل هیجانی) با ابعاد تعارضات بین فردی (رئیس، مرئوس، همردیفان) کارکنان بیمارستانهای شهرستان نیشابور

اهداف اصلی:

 

 

 

  • تعیین ارتباط بین عوامل تعارض بین فردی (رئیس، مرئوس، همردیفان)

 

 

 

  • تعیین ارتباط بین عوامل هوش هیجانی (شناخت و اظهار هیجانی در درون خود، هیجان معطوف به شناخت، درک و فهم هیجانات بیرونی، مدیریت هیجانی و کنترل هیجانی) در کارکنان بیمارستانهای شهرستان نیشابور.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:37:00 ب.ظ ]




۸- در حکومت عباسیان، سفاح بار دیگر فدک را به تصرّف حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب «» درآورد.
۹- منصور دوانیقی، فدک را از تصرّف بنی فاطمه خارج ساخت.
۱۰- مهدی عباسی دوباره فدک را به بنی فاطمه داد.
۱۱- هادی عباسی بار دیگر فدک را باز پس گرفت.
۱۲- مأمون دوباره فدک را به بنی فاطمه داد.[۱۹۱]
نقل کرده ابوبکر از محمد بن ذکریا از مهدی ابن سابق که؟ گفت: مأمون نشسته بود برای رسیدگی به شکایات مردم، اوّل نوشته‌ای که بدست او رسید در آن نگاه کرد و گریست، و به کسی که ایستاده بود گفت، وکیل فاطمه (س) را طلب کن، پیرمردی بلند شد که دراعه‌ای بر تن داشت و عمامه‌ای بر سر و موزه‌ای به پا داشت جمعیت را شکافت جلو آمد و با مأمون به مناظره برخاست، درباره‌ی فدک مأمون دلیل می‌آورد و او نیز دلیل می‌آورد تا این که فرمان داد چیزی بنویسند و فدک را به اهل بیت واگذار نمایند و دعبل[۱۹۲] بلند شد و در نزد مأمون اشعاری خواند:
پایان نامه - مقاله - پروژه
اصبح وجه الزّمان قد ضحکا برّد مأمون هاشم فدکا
یعنی زمانه خوشحال شد از اینکه مأمون فدک را به بنی هاشم برگرداند.[۱۹۳]
۱۳- متوکّل برای آخرین بار فدک را از تصرّف بنی فاطمه درآورد.[۱۹۴]
بدین صورت با وجود اسناد و شواهد غصب های متوالی بر سر ملک شخصی فاطمه (س) در تاریخ تکرار شد تا اینکه بعد از متوکل، عملاً مطلبی درباره‌ی فدک دیده نمی‌شود.
یکی از مظاهر احیا و ابقای نام فدک، متون زیارتی است که خطاب به ائمه «» بر زبان پیروان مکتب فاطمه «س» جاری می‌شود. این زیارت‌ها در طول قرون توسط شیعیان تکرار می‌شوند و این ظلم تاریخی اصحاب سقیفه را در سطح عمومی و با استمرار زمان محکوم می‌کنند، و دوام اعتقادی شیعه را حفظ می‌نمایند. لذا در اینجا چهار نمونه که دو مورد در زیارت حضرت زهرا (س) و یک مورد در زیارت امیرالمؤمنین «» و دیگری در زیارت ائمه «» است ذکر می‌شود.
۱- در زیارت حضرت زهرا «س» چنین می‌خوانیم:
«السلام علیک ایتها المظلومه المغصوبه، السلام علیک ایتها المضطهده المقهوره؛ سلام بر تو ای بانوی مظلومی که حق تو را غصب کردند. سلام بر تو این بانویی که با قهر و زور حق تو را گرفتند.»
۲- در صلوات بر حضرت زهرا (س) چنین می‌خوانیم:
«اللهم صل علی البتول الطاهره الصدیقه المعصومه التقیه النفیه الرضیه المرضیه الزکیه الرشیده المظلومه المقهوره، المغصوبه حقها، الممنوعه ارثها، المکسوره ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها … اللهم کن الطالب لها ممّن ظلمها ممّن ظلمها و استخفّ بحقّها؛ خدایا، درود فرست بر حضرت بتول طاهره صدیقه معصومه با تقوای پاکیزه‌ای که از خدا راضی بود و خدا از او راضی بود. زکیه‌ی رشیده‌ای که مظلوم واقع شد و به زور حق او را غصب کردند، و ارث او را مانع شدند … خدایا تو از ظالمین بر او و آنان که حق او را کوچک شمردند انتقام بگیر.»
۳- در زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر خطاب به آن حضرت چنین می‌خوانیم:
«و الامر الاعجب و الخطب الافزع بعد جحد حقک، غصب الصدیقه الطاهره الزهرا، سیده النسا، علیها السلام فدکاً ورد شهادتک و شهاده السیدین، سلالتک و عتره المصطفی صلی الله علیکم، و قد اعلی الله تعالی علی الامه درجتکم و رفع منزلتکم و شرّف علی العالمین فاذهب عنکم الرجس و طهّرکم تطهیراً؛ مسئله‌ی عجیب‌تر و مصیبت سوزناک‌تر بعد از انکار حقّ تو، غصب فدک از صدیقه طاهره سیدۀ النساء حضرت زهرا «ع» و ردّ شهادت تو و دو آقا از نسل و عترت تو (امام حسن و امام حسین «») است که صلوات خدا بر شما باد. و این در حالی بود که خداوند تعالی درجه‌ی شما را بر امّت تفوّق داده و منزلت شما را بلند قرار داد و فضل شما را روشن کرده و شما را بر عالمین شرافت داده است.»
۴- در زیارت جامعه ائمۀ‌المومنین «» چنین می‌خوانیم:
«فلما مضی المصطفی «» جرحوا کبد خیرالوری فی ظلم ابنته و اضطهاد و حبیبه و اهتضام عزیزته، بضعه لحمه و فلزه کبده؛ وقتی پیامبر «» از دنیا رفت، با ظلم به دخترش و در تنگنا قرار دادن حبیبه‌ی او و به زور گرفتن حقّ او، جگر پیامبر «» را مجروح کردند، فاطمه‌ای که پاره‌ی تن پیامبر و جگر گوشه‌ی او بود.»[۱۹۵]
فاطمه زهرا «س» با اسناد معتبری که داشت و با دادگاهی که در این دنیا تشکیل داد، غاصبین را در فاصله‌ی کمتر از نود روز عمر خود پس از پیامبر «» به محاکمه کشید و آنان را به حال خود رها نکرد تا صفحات تاریخ را به نفع خود رقم بزنند. اگر فدک رفت و فاطمه «س» شهید شد ولی تا آخر روزگار این صفحه‌ی درخشنده از حق و حقیقت برای تشیع و به نام فاطمه «س» ماند. محاکمه‌ی اصلی باقی می‌ماند که در روز قیامت در پیشگاه پروردگار و در دیدگاه خلایق اوّلین و آخرین برپا شود تا دشمن فاطمه «س» شناخته شود و به سزای جنایت عظیمی که مرتکب شده برسد. هنوز حرف‌های فاطمه «س» برای آن دادگاه مانده است، امّا مردم عالم مفهوم غصب و حق کشی را در شدیدترین صورت آن ببینند، همان‌گونه که خود فاطمه «س» فرمود:
«اکنون که فدک را نمی‌دهی، این مرکب زین و افسار شده و آماده را بردار تا در روز قیامت و بال آن گریبانت را بگیرد.»
پیامبر «» می‌فرمایند:
«روز قیامت که می‌شود دخترم فاطمه سوار بر شتری مخصوص به محشر می‌آید … او می‌آید تا محازی عرش پروردگار قرار می‌گیرد. آنگاه خود را از مرکب بر زمین می‌افکند و عرضه می‌دارد: خدای من و سید من، بین من و آنانکه به من ظلم کرده‌اند حکم فرما … .
خطاب از سوی خداوند می‌آید ای حبیبه من و دختر حبیب من، از من بخواه تا حاجت تو را بدهم …
قسم به عزّت و جلالم هیچ ظالمی نمی‌تواند از دادگاه عدل من بگذرد.»[۱۹۶]
اینها همه اسنادی است که دلالت بر غصب فدک توسط غاصبیت دارد، با وجود این همه سند معتبر که در تاریخ ثبت و ضبط شده و از ارزش و اعتبار خاصی هم برخوردار است. زیرا خداوند به قلم و مایسطرون هر دو سوگند یاد نموده ولی آنان بدون توجّه به اسناد و شواهد آن را غصب نموده و باعث شدند تا قیامت پرونده فدک مفتوح بماند.
فصل سوم
تعارض
تعارض در صورتی است که مفاد دو قانون با یکدیگر اختلاف و تضاد داشته باشد و نتوان به آن دو در یک زمان عمل نمود. تعارض بین دو حکم در صورتی پیش می‌آید که:
هر دو قانون دارای قوّه‌ی قانونی باشند، یعنی هیچ یک صریحاً یا ضمناً دیگری را نسخ نکرده باشد.
یکی عام و دیگری خاص نباشد.
یکی مجمل و دیگری مبیّن نباشد.
یکی مطلق و دیگری مقید نباشد.
بین آن دو حکومت و ورود نباشد.
در مورد تعارض مفاد دو قانون با یکدیگر، نمی‌توان به هر دو عمل نمود و نیز نمی‌توان هیچ یک را بر دیگری مقدّم داشت و آن را ملغی‌الاثر داشت، زیرا هر دو در عرض یکدیگرند و در این صورت، ناچار هر دو قدرت اجرایی خود را از دست می‌دهند، یعنی هر دو ساقط می‌شوند.
هر گاه ملک معیّنی را که هر یک از دو مالک متعلّق به خود و در تصرّف خود دانند، از این معنا به تعارض در تصرّف تعبیر می‌شود و سند مالکیّت معارض سندی است که تاریخ آن مؤخّر ثبت اوّلیّه در دفتر املاک به ثبت رسیده باشد. این صفت تا وقتی وجود قانونی دارد که حکم نهایی به صحّت آن سند از دادگاه صادر شده باشد. در موضوع بالا فرقی نمی‌کند که تعارض نسبت به اصل ملک باشد، یا نسبت به حدود آن و یا نسبت به حقوقی ارتفاقی.[۱۹۷]
گفتار اول: مفهوم تعارض
تعارض در لغت به معنی تلاقی دو فکر، در عرض هم قرار گرفتن و در برابر هم قرار گرفتن و یکدیگر را پیش آمدن، خلاف یکدیگر آمدن خبر و جز آن و معاوضه کردن یکی با دیگری تعریف شده است[۱۹۸] و می‌تواند به صورت‌های مختلف حتّی در زندگی روزمره بروز کند.
آنچه در علم حقوق بشر مدّ نظر است: «عبارت از امری است که اصحاب دعوی برای اثبات و یا دفاع از دعوی حقّ خود به آن استناد می‌کنند» و در همان قانون نیز سند به عنوان دلیل دعوی قید شده است. تعارض دو دلیل در حقوق ثبت با عنوان تعارض دو سند تعبیر شده است. جمله‌ی مشهور «الدلیلان اذا تعارضا تساقطا»[۱۹۹] یعنی در صورتی که بین دو دلیل واقعاً تعارض باشد هر دو دلیل ساقط می‌شوند، مبیّن این موضوع است. این تعبیر از منظر حقوق موضوعه و حتّی شرع نیز پذیرفتنی است، ولی در حقوق ثبت محدوده‌ی معیّنی برای آن تعریف شده است.
در مادّه‌ی ۲۵ اصلاحی و مادّه‌ی ۱۱۷ قانون ثبت و لایحه‌ی قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیّت معارض به نوع سند، تاریخ سند (تقدّم و تأخّر)، شکل سند و نحوه‌ی رسیدگی به آن توجّه شده است.
البتّه باید بین تعارض و تزاحم حد و مرزی قایل شد. تعارض دو دلیل در مرحله‌ی قانونگذاری و تشریع است و تزاحم دو حکم در مرحله‌ی اجراست. همچنین تعارض حالت وضعیت دو دلیل است نسبت به یکدیگر و تزاحم حالت و وضعیت دو حکم است در برابر هم در مرحله اجرا.[۲۰۰]
تعارض یعنی این که مضمون (مدلول) دو یا چند دلیل لفظی مانند دو روایت با یکدیگر تنافی داشته باشند، به این معنا که مضمون هر یک نفی مدلول و مضمون دیگر نماید به گونه‌ای که عرف، در نگاه اوّلیّه جمع میان آن دو را امکان پذیر نداند.[۲۰۱]
تزاحم، از دیدگاه بیشتر عالمان اصولی، یعنی ناسازگاری و تمانع دو حکم که ناشی از قدرت نداشتن مکلّف بر انجام آن دو باشد به عبارت دیگر، تزاحم در جایی است که مکلّف در مقام امتثال نمی‌تواند بین دو حکم شرعی جمع نماید.[۲۰۲]
لذا میان تعارض و تزاحم، تفاوت‌هایی وجود دارد، برخی از علمای اصول فقه مانند آخوند خراسانی (ره) تفاوت میان تزاحم احکام و تعارض را بر پایه‌ی وجود ملاک و عدم وجود آن بنا نهاده‌اند. از دیدگاه آخوند خراسانی، ویژگی تزاحم آن است که در دو دلیل تزاحم، ملاک وجود دارد برخلاف تعارض که ملاک در هر دو متعارض یا یکی از آن‌ها نیست.[۲۰۳]
بنابراین با توجّه به تعاریف تعارض و تزاحم، تفاوت میان این دو چنین است: تعارض در جایی است که تنافی و ناسازگاری، مدلول و مضمون دو یا چند دلیل لفظی، مربوط به مقام تشریع و قانونگذاری باشد، امّا اگر این ناسازگاری، مربوط به مقام امتثال و انجام تکلیف باشد و انجام هر دو در زمان و مکان واحد ممکن نباشد، تزاحم وجود دارد.[۲۰۴]
با توجّه به تعاریف مذکور تعارض در اصول با تعارض در اسناد متفاوت است زیرا در تعارض در روایت در اصول موجب تساقط آن دو روایت می‌شود ولی در تعارض دو سند موجب تساقط نمی‌شود.
۱-۱- تعارض دو سند عادّی
قبل از اینکه به بررسی انتقال و موضوع معامله توسط فروشنده به دیگری بپردازیم باید توجّه داشت که در معامله معارض زمانی دو سند قابل تعارض می‌باشند که به اصالت آن‌ها تعرّض نشده باشد یا در صورت تعرّض، اصالت آن‌ها اثبات شود زیرا در غیر این صورت اسناد مذکور غیر قابل استناد خواهد بود و گویی که اصلاً وجود نداشته است تا قابل تعارض باشد، شرایط صحّت معاملات و داشتن اهلیّت برای انجام معامله و معتبر بودن سند مالکیّت نیز از جمله مسائلی است که باید مدّ نظر قرار گیرد، با بررسی مادّه‌ی ۱۷ قانون ثبت چندین حالت ممکن است پیش بیاید:
الف- معامله‌ی اوّل با سند رسمی انجام گرفته ولی معامله‌ی دوم با سند عادّی صورت گرفته است.
ب- معامله‌ی اوّل با سند عادّی و معامله‌ی دوم با سند رسمی انجام شده است و در این صورت دو فرض وجود دارد:
۱- در هنگام معامله‌ی اوّل و تنظیم سند عادّی ثبت نقل و انتقال اموال غیرمنقول در آن الزامی نبوده است.
۲- در محل تنظیم سند عادّی نقل و انتقال الزامی بوده و انتقال با سند عادّی انجام یافته و بعداً همان ملک با سند رسمی به دیگری انتقال یافته است.
ج- معامله‌ی اوّل و دوم هر دو با سند رسمی صورت گرفته است و این نوع تعارض، مورد نظر رأی وحدت رویه می‌باشد و ملاک محل در حلّ تعارض ترجیح سند رسمی مقدّم الصّدور می‌باشد.
د- معامله اوّل و دوم هر دو با سند عادّی باشد.[۲۰۵]
سند عادّی و سند رسمی هر دو در اثبات روابط حقوقی حجیّت آن‌ها تفاوت اساسی با هم دارند. سند رسمی چون توسّط مرجع صلاحیّت‌دار که عبارتست از اداره‌ی ثبت اسناد و دفاتر اسناد رسمی و مأمورین رسمی در حدود صلاحیّت آن‌ها تنظیم می‌شود، نمی‌توان مندرجات و محتویات آن را انکار یا مورد تردید قرار داد، زیرا صلاحیّت این مراجع مورد تأیید قانون است و قانون آن را معتبر می‌داند. حجیّت سند رسمی فقط زمانی قابل خدشه و در نتیجه زایل می‌گردد که نسبت به آن ادّعای جعل نموده پس از بررسی جعلیت آن اثبات گردد.[۲۰۶]
طبق قانون و قواعد حقوقی، سند رسمی اصولاً حاکم بر سند عادّی است یعنی سند رسمی به محض ارائه به دادگاه بدون نیاز به ارائه‌ دلیل دیگر بر صحّت آن، مورد قبول دادگاه می‌باشد، لکن بر ترتیب اثر دادن به سند عادّی نیاز به ارائه‌ دلیل بر صحّت آن است. این قاعده که سند رسمی بر سند عادّی ترجیح دارد، در یک مورد با استثناء مواجه شده است، که مادّه ۱۱۷ قانون ثبت می‌باشد بنابر حکم این مادّه و رأی هیأت عمومی دیوان عالی کشور شماره‌ی ۴۳ مورّخ ۱۰/۸/۵۱ اگر تاریخ سند عادّی انتقال ملک مقدّم بر تاریخ سند رسمی‌باشد در این صورت حکم به تنفیذ معامله‌ی واقع شده با سند عادّی داده می‌شود، چه اینکه تاریخ وقوع معامله آن سند مقدّم بر تاریخ سند رسمی بوده است. البتّه به این شرط که در آن نقاط ثبت اسناد معالات اجباری نشده باشد که در این صورت حکم به تنفیذ معامله با سند عادّی مؤخّرالتّاریخ صحیح خواهد بود.
در همین زمینه شعبه‌ی ۴۷ دادگاه حقوقی تهران در رأی شماره‌ی ۱۲۵۹ چنین آورده است
«هر دادگاه با احراز صحّت معامله‌ی اوّل که با سند عادّی واقع شده است، معامله‌ی دوم را که با سند رسمی صلح صورت گرفته معارض تلقّی و فاقد موضوع می‌داند.»[۲۰۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:37:00 ب.ظ ]




مقدمه

دانش مالی رفتاری که عموماً از آن به عنوان کاربرد روانشناسی در دانش مالی تعبیر می‌شود، در دو دهۀ اخیر به موضوع روز تبدیل شده است. یکی از حوزه‌های این دانش، تئوری چشم‌انداز است که قضاوت و تصمیم‌گیری افراد تحت شرایط عدم اطمینان را توضیح می‌دهد. این تئوری به عنوان جایگزینی برای مدل‌های استاندارد، رفتار مشاهده شده افراد را به شیوه متفاوتی توصیف می‌کند. این تحقیق مطابق با تئوری چشم‌انداز، به دنبال ارائه مدلی جهت پیش‌بینی رفتار معاملاتی سرمایه‌گذاران در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد که به‌طور خاص بر جنبه‌‌های خاصی از سؤگیری‌های رفتاری سرمایه‌گذاران تأکید می‌کند. لذا در این فصل ابتدا به بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته، مرور خلاصه‌ای بر پیشینه تحقیق خواهیم داشت، متغیرهای تحقیق و قلمروهای زمانی، مکانی و موضوعی تحقیق را معرفی خواهیم کرد تا بدین ترتیب چارچوب تحقیق شکل بگیرد و در فصول بعد با بهره گرفتن از این چارچوب، فرضیه‌ها و مدل‌های تحقیق آزمون شده و نتیجه‌گیری می‌شود.
پایان نامه

۲-۱- تعریف موضوع و بیان مسأله

مطابق با تئوری مالی، دارایی‌های ریسکی در مقایسه با دارایی‌های کم ریسک بازده مورد انتظار بالاتری دارند. شناخته‌شده­ترین مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه­ای -مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای (CAPM)- میزان این ارتباط را به­ صورت کمّی تعیین کرده و بیان می‌کند که قیمت سهام به‌طور معنادار با قیمت­ها در بازار -به عنوان مجموعه کل- تغییر می‌کند. مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه­ای (CAPM) ریسک سهام را با بتا اندازه‌گیری می‌کند. به عبارت دیگر، بازده مازاد مورد انتظار سهام با رابطه زیر بدست می‌آید:
در چهارچوب مدل CAPM، ریسک و بازده مورد انتظار سهام به بتا بستگی دارد و سرمایه‌گذاران سهام را با توجه به بتا انتخاب می‌کنند، به عبارت بهتر، سهام ریسکی بتای بالاتری دارد و سهام کم ریسک بتای نسبتاً پایینی دارد. بنابراین، بتا معیاری از در معرض قرار گرفتن در برابر ریسک بازار است. جایگزین بتای ثابت، بتای متغیر در طول زمان است که توسط برازش[۱] مدل GARCH چند متغیری [انگل، بولرسلو و وولدریج (Engle, Bollerslev and Wooldridge, 1988) و انگ و چن (Ang and Chen, 2007)] یا مدل‌های چارکی (Buar and Schulze, 2010) به دست‌ می‌آید. لذا در صورت متغیر بودن بتا در طول زمان، قیمت‌گذاری دارایی‌های مالی با مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای (CAPM) و نسخه‌های غیر مشروط مدل قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای (CAPM) متفاوت خواهد بود. مطابق با ادبیات موضوعی مالی رفتاری، دلیل متغیر بودن بتا و ریسک دارایی‌هایی مالی این است که سرمایه‌گذاران رفتار متفاوتی در بازارهای نزولی و صعودی از خود نشان می‌دهند. مطابق با ادبیات موضوعی مرتبط با بازارهای نزولی و صعودی، بتای سهام در میان کل توزیع بازده تغییر کرده و این تغییر به فراوانی بازده‌ها بستگی دارد. به‌طوری­که افزایش U شکل متقارن بتا برای بازده‌ها و اثر غیر متقارن همراه با بتای بزرگ‌تر، برای بازده‌های منفی وجود دارد. لذا این تغییرات در ریسک و در نتیجه بتا منجر به سؤگیری­هایی از قبیل سؤگیری­ ریسک‌گریزی و سؤگیری زیان­گریزی در بازار سرمایه می‌شود که هم موجب آسیب به ثروت سهامداران شده و هم موجب بحران­هایی در بازار سرمایه از قبیل اُفت شدید شاخص­ های بورس در زمان وجود دیدگاه بدبینانه در بازار سهام می­ شود و باعث طرح موضوعاتی از قبیل طرح حمایت از بازار سرمایه از طریق نهادهای قانون­گذار نظیر سازمان بورس و اوراق بهادار (SEO) و غیره می­ شود که در قانون بازار اوراق بهادار مصوب ۱۳۸۴ هیچ گونه قانون، مصوبه یا آئین­نامه‌ای در این رابطه وجود نداشته و در اصل نیز نباید وجود داشته باشد. از سوی دیگر، با توجه به تأکید ماده ۲۰ قانون سیاست­های کلی اصل ۴۴ در رابطه با واگذاری شرکت­های دولتی از طریق عرضه عمومی در شرکت بورس اوراق بهادار تهران و شرکت فرابورس و در نتیجه افزایش مشارکت پایدار بخش خصوصی در بازار سرمایه، باید بسترسازی لازم در رابطه با مشارکت بخش خصوصی به‌طور عام و سهامداران حقیقی خُرد به‌طور خاص فراهم شود و شاهد افزایش بُعد و عمق بازار سرمایه بود و در نهایت به‌طور ضمنی نیز حمایت از بازار سرمایه توسط نهادهای قانون­گذار مطرح نشود. بنابراین، به نظر می­­رسد که برای رسیدن به هدف ناشی از قانون سیاست­های کلی اصل ۴۴ که همان افزایش مشارکت پایدار بخش خصوصی در تولید واقعی در سطح ملی است، ابتدا باید از نظر بُعد رفتاری زمینه­سازی لازم در رابطه با مشارکت در بازار سرمایه در بخش خصوصی فراهم شود. به همین دلیل است که بررسی و مطالعه الگوهای رفتاری موجود سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه‌ ایران جزء اولویت‌های پژوهشی نهادهای اجرایی تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار (SEO) همچون شرکت بورس اوراق بهادار تهران است. بنابراین، ضروری است که الگوها و سؤگیری­های موجود سرمایه‌گذاران مورد پژوهش قرار داده شود و به آسیب­شناسی رفتاری سرمایه‌گذاران پرداخته شود و راهکارهای اصولی مناسب پیشنهاد شود تا بدین ترتیب به با ثبات­تر شدن بخش بازار سرمایه و منابع مالی موجود در آن (بخش مالی اقتصاد) و در نتیجه به با ثبات­تر شدن بخش تولید (بخش واقعی اقتصاد) منجر شود. همچنین، در صورت وجود سؤگیری­های رفتاری مطابق با نتایج مورد انتظار تحقیق، می­توان پیشنهادات اجرایی در جهت پرهیز سرمایه‌گذاران از سؤگیری­هایی رفتاری مطرح کرد و بدین ترتیب هدف حداکثر کردن ثروت سهامداران در بازار سرمایه تحقق یابد. در این مطالعه ابتدا نقش وابسته به الگوی[۲] ریسک سیستماتیک سهام با تئوری چشم‌انداز برای داده‌ها توضیح داده می‌شود و جهت آزمون تجربی تئوری چشم‌انداز، مدلی پیشنهاد می‌شود که رفتار سرمایه‌گذاران را در منطقه سود و زیان پیش‌بینی می‌کند. مدل مزبور بیان خواهد کرد که آیا سؤگیری­های رفتاری در بازار سرمایه وجود دارد و در صورت وجود می‌توان به آسیب‌شناسی سؤگیری­های مزبور پرداخت. در این راستا، تئوری چشم‌انداز به عنوان مدل توصیف تصمیم‌گیری تحت شرایط ریسک مطرح و ارتقاء یافته است و به توضیح چندین بی‌قاعدگی رفتاری در چهارچوب مطلوبیت مورد انتظار کمک کرده است.

۳-۱- اهمیت موضوع و ضرورت تحقیق

رفتار زیان‌گریزی و سودگریزی نقش قابل ملاحظه­ای در نوسان­پذیری قیمت دارایی­ های مالی دارد و در بین سرمایه‌گذاران به­ طور معناداری متفاوت است. یکی از تئوری­های موجود در حوزه مالی رفتاری که رفتار زیان‌گریزی و سودگریزی را توضیح می‌دهد، تئوری چشم‌انداز است. تئوری چشم‌انداز سه مشخصۀ کلیدی دارد. مشخصۀ اول این است که سود و زیان نسبت به یک نقطۀ مرجع بررسی می‌شود. مشخصۀ دوم این است که تابع ارزش برای زیان در مقایسه با سود، شیب بیشتری دارد. در نهایت، مشخصۀ سوم این است که ارزش نهایی سود یا زیان با افزایش میزان سود یا زیان کاهش می‌یابد (Kahneman and Tverksy 1979, Tversky and Kahneman 1991). بنابراین، در تئوری چشم‌انداز سرمایه‌گذاران با به حداکثر رساندن تابع ارزش S شکل، به صورت شکل (۱-۱) رفتار می‌کنند.
در ادبیات موضوعی روان‌شناسی، تئوری چشم­انداز به عنوان مدل توصیفی تصمیم‌گیری تحت شرایط ریسک ترویج و ارتقاء یافته است. این تئوری به توضیح چندین بی‌قاعدگی در چهارچوب مطلوبیت مورد انتظار کمک کرده است. این تئوری بر سؤگیری زیان‌گریزی تأکید می‌کند که در آن سرمایه‌گذاران با داشتن نقطۀ مرجع، به کاهش ثروت در مقایسه با افزایش آن حساسیت بیشتری نشان می­ دهند. در تئوری چشم‌انداز، فروشنده‌ای که زیان بالقوه نسبت به قیمت خرید خود دارد، در مقایسه با فروشنده‌ای که سود بالقوه دارد، انتظار می­رود که قیمت فروش بالاتری برای دارایی مالی تعیین کند.
شکل (۱-۱): رفتار سرمایه‌گذاران در قالب تئوری چشم­انداز
در هر حال، موضوع بحرانی در به کارگیری تئوری چشم‌انداز برای مطالعات تجربی این است که نقطۀ مرجع به‌ندرت در داده‌ها مشاهده می‌شود. مطالعۀ منحصر به فرد و تاثیر­گذار در این حوزه، مطالعۀ جنسو و مایر (Genesove and Mayer, 2001) است که در آن رفتار فروشندگان در بازار مسکن بوستون با بهره گرفتن از قیمت خرید مسکن به عنوان نقطۀ مرجع بررسی شد. مطالعۀ حاضر از این نظر اهمیت دارد که به دنبال غنای دانش مالی از نظر آزمون تجربی تئوری چشم‌انداز با بهره گرفتن از داده‌های مشاهده شده در بورس اوراق بهادار تهران است و بدین منظور ابتدا رفتار متفاوت بتا (به عنوان معیار ریسک) و در نتیجه رفتار متفاوت سرمایه‌گذاران با بهره گرفتن از روش­شناسی رگرسیون چارکی در قالب تئوری چشم‌انداز بررسی می‌شود و سپس مدلی جهت پیش‌بینی رفتار متفاوت سرمایه‌گذاران در منطقۀ سود و زیان در قالب تئوری چشم‌انداز توسعه داده می‌شود.

۴-۱- نتایج مورد انتظار و اهداف تحقیق:

انتظار می­رود نتایج تحقیق با توجه به ادبیات موضوعی و پیشینه تحقیقات خارجی، رفتار متفاوت در سرمایه‌گذاران را نشان دهد.
ارائه شواهد تجربی مبتنی بر داده‌های مشاهده شده درباره سؤگیری­های مرتبط با رفتار سرمایه‌گذاران که به ثروت سرمایه‌گذاران آسیب می­­رساند.
ارائه مدلی جهت پیش ­بینی رفتار معاملاتی سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه ایران.
ارائه توضیح اقتصادی در رابطه با رفتار متفاوت سرمایه‌گذاران که از سؤگیری­های رفتاری ناشی می‌شود.

۵-۱- پرسش‌ها، فرضیه‌های تحقیق و مدل مفهومی

پرسش ۱آیا رفتار سرمایه‌گذاران در شرایط متفاوت بازار (شرایط صعودی و نزولی) متفاوت است؟
پرسش ۲آیا رفتار متفاوت سرمایه‌گذاران، بتای سهام را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؟
پرسش ۳: آیا مطابق با تئوری چشم­انداز، رفتار سرمایه‌گذاران پیرامون نقطۀ مرجع (منطقه سود و زیان) متفاوت است؟
مطابق با پرسش‌های تحقیق، فرضیه‌های آزمون‌پذیر تحقیق به صورت ذیل ارائه می‌شود:
فرضیه ۱: رفتار سرمایه‌گذاران در شرایط متفاوت بازار (شرایط صعودی و نزولی) متفاوت است.
فرضیه ۲: رفتار متفاوت سرمایه‌گذاران، بتای سهام را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.
فرضیه۳: مطابق با تئوری چشم­انداز، رفتار سرمایه‌گذاران پیرامون نقطۀ مرجع (منطقه سود و زیان) متفاوت است.
لذا مدل مفهومی تحقیق را می‌توان مطابق با فرضیه‌های تحقیق به صورت شکل (۱-۲) نشان داد.
شکل (۱-۲): مدل مفهومی تحقیق
مبنای تئوریک: تئوری چشم‌انداز
سؤگیری زیان‌گریزی (ریسک‌پذیری)
سؤگیری سودگریزی (ریسک‌گریزی)
روش‌شناسی‌های مورد استفاده در تحقیق:
متغیرهای ورودی
قیمت پایانی سهام
بازده مازاد سهام
بازده مازاد شاخص کل
انحراف معیار به‌عنوان نماینده ریسک کل
بتا به‌عنوان نماینده ریسک سیستماتیک
ریسک مورد انتظار و غیرمنتظره
ضرایب واکنش به ریسک مورد انتظار و غیرمنتظره
نتایج مورد انتظار و اهداف تحقیق
انتظار می­رود نتایج تحقیق با توجه به ادبیات موضوعی و پیشینه تحقیقات خارجی، رفتار متفاوت در سرمایه‌گذاران را نشان دهد.
ارائه شواهد تجربی مبتنی بر داده‌های مشاهده شده درباره سؤگیری­های مرتبط با رفتار سرمایه‌گذاران که به ثروت سرمایه‌گذاران آسیب می­­رساند.
ارائه مدلی جهت پیش ­بینی رفتار معاملاتی سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه ایران.

۶-۱- پیشینه­ تحقیق

کانمن و تورسکی (Kahneman and Tversky, 1979) بیان می‌کنند که افراد بسته به سود و زیان، رفتار متفاوتی از خود نشان می‌دهند. این موضوع پیشنهاد می‌کند که رفتار سرمایه‌گذاران در شرایط بازار مختلف (بازارهای صعودی یا نزولی[۳]) تغییر می‌کند، و در نتیجه بتا نیز تغییر می‌کند. اگر سرمایه‌گذاران در زمان زیان ریسک‌گرا باشند، انتظار می‌رود که بتا در شرایط نزولی بازار بزرگتر باشد. علاوه بر این، اگر سرمایه‌گذاران در زمان سود ریسک‌گریز باشند، انتظار می‌رود که بتا در شرایط صعودی بازار کوچکتر باشد. اگر بتا رفتار متغیر زمانی یا وابسته به الگو (رژیم) از خود نشان دهد، امکان دارد که رابطه ریسک و بازده به شیوه‌ای که در دانش مالی کلاسیک پیشنهاد می‌شود مستقیم نباشد و برای دوره‌های خاصی معکوس باشد (Fama and French, 1992).
تئوری چشم‌انداز توسط کانمن و تورسکی (۱۹۷۹Kahneman and Tversky, ) و تورسکی و کانمن (Tversky and Kahneman, 1986) با اجزای کلیدی ذیل معرفی شد: (۱) تابع ارزشی که برای سود مقعر بوده و برای زیان محدب می‌باشد و برای زیان در مقایسه با سود دارای شیب بیشتری است و (۲) تبدیل (انتقال) غیرخطی مقیاس احتمال که بر احتمالات کوچک وزن بیشتری داده و بر احتمالات بالا و متوسط وزن کمتری می‌دهد. این اجزا منجر به ریسک‌گریزی در حالت سود و ریسک‌گرایی در حالت زیان می‌شود. اگر سرمایه‌گذاران مطابق با تئوری چشم‌انداز عمل نمایند، بازده‌ سهام در صورت مواجه شدن سرمایه‌گذاران با سود و زیان، رفتارهای متفاوتی از خود بروز خواهند داد. اگر سرمایه‌گذاران در موقعیت زیان ریسک‌گرا باشند و در موقعیت سود زیان‌گریز باشند، در این­صورت بازده‌ یک شرکت نوسان بالاتری در الگوی زیان (بازده‌ منفی) در مقایسه با الگوی سود (بازده‌ مثبت) از خود نشان می‌دهد. علاوه بر این، پراکندگی مقطعی بازده‌ها در الگوی زیان در مقایسه با الگوی سود بیشتر است. رفتار سرمایه‌گذار بتای شرکت را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. اگر سرمایه‌گذاران در شرایط بازاری نزولی ریسک‌گرا باشند، بتاها در مقایسه با شرایط خوب بازار بالاتر خواهد بود.
پاتون و ورادو (Patton and Verardo, 2009) شواهدی از بتای متغیر در ارتباط با اعلان های سود فصلی ارائه می‌کنند. یک تجزیه‌تحلیل از همه شرکت‌های موجود در شاخص S&P500، افزایش موقتی بتا در پیرامون روزهای اعلان فصلی ارائه کرد. پاتون و ورادو پیشنهاد کردند که این یافته می‌تواند با یادگیری سرمایه‌گذاران در مورد سودآوری یک شرکت با بهره گرفتن از اطلاعات سایر شرکت‌ها توضیح داده شود. کالو و مندوزا (Calvo and Mendoza, 2000) مدلی ارائه کردند که در آن در صورتی که اطلاعات کسب شده مرتبط با شایعه بسیار هزینه‌بر باشد یا اینکه انحرافات از معیار بسیار بزرگ باشد، رفتار جمعی به وجود می‌آید. در زمینه بتاهای متغیر، بحث این محققان را می‌توان در وضعیت ذیل کاربردی کرد. اگر شوک‌های بزرگی در بازار وجود داشته باشد و سرمایه‌گذاران زمانی برای جمع‌ آوری و تفسیر اطلاعات نداشته باشند (یا کسب اطلاعات هزینه‌بر باشد)، آنها از بازار پیروی می‌کنند که منجر به بتای بزرگ‌تر در زمان شوک‌های افراطی می‌شود. این رویداد مشابه با رویداد اعلان سود توصیف شده توسط پاتون و ورادو می‌باشد با این تفاوت که سرمایه‌گذاران در مورد سود یاد نمی‌گیرند، بلکه در مورد شوک همراه با محتوای اطلاعاتی نامشخص یاد می‌گیرند. در هر حال، اگر سرمایه‌گذاران مطابق با تئوری چشم‌انداز عمل نمایند، بازده سهام در صورت مواجه شدن سرمایه‌گذاران با سود و زیان، رفتار متفاوتی خواهد داشت. اگر سرمایه‌گذاران در موقعیت زیان ریسک‌گرا و در موقعیت سود ریسک‌گریز باشند (اثر تمایلاتی)، در این­صورت بازده‌های یک شرکت نوسان بالاتری در الگوی زیان (بازده‌های منفی) در مقایسه با الگوی سود (بازده‌های مثبت) از خود نشان می‌دهد. در این زمینه، آندریکو و پاپاکونستانتینو (Andrikogiannopoulou and Papakonstantinou, 2015) با بررسی یافته‌های آزمایشگاهی در مسابقات شرط‌بندی که شباهت بسیاری با بازارهای مالی دارد، شواهدی از سؤگیری زیان‌گریزی (ریسک‌پذیری) و سؤگیری ریسک‌گریزی (سودگریزی) ارائه کردند و بیان کردند که تئوری چشم‌انداز می‌تواند چنین اثر تمایلاتی را توضیح دهد. از سوی دیگر، باربریز و ژیونگ (Barberis and Xiong,2009) و هنز و ولکک (Hens and Vlcek,2011) نشان دادند که تئوری چشم‌انداز غالباً اثر تمایلاتی معکوس[۴] پیش‌بینی می‌کند، به‌طوری که در آن سرمایه‌گذاران تمایل دارند که سهام‌ زیان‌ده را سریعتر از سهام سودده بفروشند (Li and Yang, 2013). در نتیجه، چنانچه اثر تمایلاتی معکوس وجود داشته باشد، ریسک در منطقه سود افزایش و در منطقه زیان کاهش می‌یابد. علاوه بر این، پراکندگی مقطعی بازده‌ها در الگوی زیان در مقایسه با الگوی سود بیشتر است. بنابراین، رفتار سرمایه‌گذار بتای شرکت را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. اگر سرمایه‌گذاران در شرایط بازاری نزولی ریسک‌گرا باشند، بتاها در مقایسه با شرایط خوب بازار بالاتر خواهد بود.
در هر حال، فرضیه‌ای که بازده‌ سهام وابسته به بازده‌ سبد سرمایه‌گذار بازار مشروط بر شرایط بازده خاص شرکتی است، مرتبط با ادبیات موضوعی است که نشان می‌دهد سهام و سبدهای شاخصی بازار سهام، همبستگی مثبت بالایی در بازار‌های نزولی در مقایسه با بازارهای صعودی دارند (Ang and Chen, 2002; Bae, Karolyi and Stulz, 2003; Baig and Goldfajn, 1999; Boyer, Kumagai and Yuan, 2006). این مطالعه از یک نظر با ادبیات موضوعی مرتبط است که از تئوری ارزش حدی[۵] استفاده کرده و ساختار وابستگی متغیرها در حالت‌های حدی و نرمال را تجزیه‌تحلیل می‌کند (Patton, 2004). در هر حال، این مطالعه دربردارنده ویژگی های متمایز کننده‌ای می‌باشد. این مطالعه از مدل رگرسیون چارکی برای ارزیابی تغییرات در رابطه بین سهام منفرد و سبد بازار استفاده می‌کند. علاوه بر این، این مطالعه توضیح اقتصادی برای ریسک (بتا) متغیر ارائه می‌کند. این مطالعه با تجزیه‌تحلیل بتاها و ضرایب ریسک برای الگوهای بازده و فراوانی‌های بازده در چارچوب رگرسیون چارکی به غنای ادبیات موضوعی مرتبط کمک می‌کند. در این مطالعه از تئوری چشم‌انداز برای توضیح الگوی غیر متقارن بتا با توجه به الگوهای متفاوت بازده‌ها استفاده می‌شود. نشان داده خواهد شد که تئوری چشم‌انداز توضیحی برای عدم تقارن مقطعی و سری زمانی مشاهده شده برای برآوردهای رگرسیون چارکی ارائه می‌کند. در نهایت، مدل‌های چشم‌اندازی توسعه داده می‌شود که رفتار زیان‌گریزی سرمایه‌گذاران را توضیح می‌دهد.

۷-۱- قلمرو تحقیق

 

۱-۷-۱- قلمرو زمانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:37:00 ب.ظ ]




 

 

بد

 

تطبیق فقیر خوشبخت

 

محرومیت
فقیر خوشبخت

 

 

 

با توجه به جدول (۵) اگر فردی شرایط عینی و ذهنی خوبی داشته باشد، در حالت «بهزیستی» است. اگر هر دو شرایط بد باشند، حالت «محرومیت» وجود دارد. اگر شرایط عینی خوب و شرایط ذهنی بد باشد، «ناهماهنگی» و اگر شرایط عینی بد و شرایط ذهنی خوب باشد، «انطباق» است.
شاخص‌های زیادی برای سنجش کیفیت زندگی در حوزه‌های مختلف ارائه شده اند. از جمله در حوزه سلامت، پرسش نامه پیمایش سلامت ۳۶-sf ( وار، ۱۹۹۶) و برنامه مصاحبه کیفیت زندگی (الت – کنتز[۲۷]، ۱۹۹۰). برای مقایسه میان کیفیت زندگی در میان کشورهای مختلف هم معمولا از شاخص توسعه انسانی استفاده می‌شود. بسیاری مولفان احساس خوشبختی و رضایت زندگی را یکسان می‌دانند، اما برخی دیگر این دو را از هم متمایز می‌شمارند. به عنوان مثال جرج، خوشبختی را ارزیابی عاطفی کیفیت زندگی می‌داند و معتقد است رضایت از زندگی ارزیابی وضعیت کلی زندگی است و از مقایسه میان خواسته‌های فرد با دستاوردهای واقعی اش حاصل می‌شود. (جورج[۲۸]، ۱۹۸۱: ۳۵۱). تمایز میان کیفیت زندگی عینی و ذهنی را می‌توان تمایز میان رفتار و ادراک و تمایز میان کمیت و کیفیت هم دانست (مخرجی[۲۹]، ۱۹۸۹).
دانلود پایان نامه
براساس دیدگاه پال، کیفیت زندگی به عنوان معیاری برای سنجش میزان برآورده شدن نیازهای روحی- روانی و مادی جامعه تعریف گردیده و در این زمینه از کیفیت زندگی روستایی نیز به مفهوم چگونگی شرایط و وضعیت خانواده‌های روستایی یاد شده است (پال و کامر[۳۰] ۲۰۰۵).
کیفیت زندگی به عنوان یک بحث علمی در ۱۰ سال گذشته توجه افراد زیادی را به خود معطوف کرده است. امروزه، انسان ها به طور فزاینده ای تمایل به افزایش کیفیت زندگی دارند. و آن یک مفهوم چند بعدی است که در برگیرنده ابعادی چون سلامت بدنی، سلامت روانی، شرایط اقتصادی، باورهای شخصی و تعامل با محیط می‌باشد (کارایج[۳۱] و همکاران ۱۹۹۶).
به رغم اختلاف نظرهایی که در تعریف کیفیت زندگی وجود دارد، اما توافق ادراکی نیز در بین متخصصان به چشم می‌خورد که بر مبنای آن بیشتر آنها کیفیت زندگی را مشتمل بر ابعاد مثبت و مفهومی چند بعدی میدانند. آنچه که در این ادراک مسلم به نظر میرسد این است که تمامی مطالعات کیفیت زندگی تحت دو سر فصل شاخص‌های عینی و شاخصهای ذهنی صورت میگیرد ( آلن[۳۲] ۲۰۰۲ )
ماهیت زندگی می‌تواند شامل طیفی از ذهنیات تا عینیات باشد که این طیف در برگیرنده احساس رفاه، رضایت از زندگی، تعادل بیولوژیکی، درک توانایی‌های خود، تحقق نیازها و عوامل عینی از قبیل درآمد، وضعیت ازدواج و یا تحصیلات باشد. بر اساس آنچه که گذشت و در راستای تبیین بیشتر خاستگاه پردازش فرضیه‌های این پژوهش به توضیحاتی پیرامون نظریه سرمایه اجتماعی تاثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی، نظریه ویژگی‌های پایگاهی، نظریه احساس محرومیت نسبی و تحلیل مختصر مبانی نظری مورد مطالعه از منظر تاثیری که در روند و فرایند پژوهش داشته می‌پردازیم :
۲-۲-۱- نظریه سرمایه اجتماعی:
توجه جدی به مفهوم سرمایه اجتماعی به ۱۹۶۰ میلادی و جنبشهای اجتماعی مانند فمنیسم و برابری خواهی سیاهان باز میگردد. اگرچه از قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رابطه اجتماعی و ویژگیهای آن یکی از موضوعات مرکزی جامعه شناسی بوده است (توکویل[۳۳] ۱۳۴۷)، توجه به رابطه اجتماعی به عنوان مساله ای برای سیاست گزاران اجتماعی و برنامه ریزان بسیار جدیداست (فیلد[۳۴]، ۲۰۰۳ به نقل از نوغانی و همکاران ۱۳۸۷). این اهمیت یافتن روابط اجتماعی وجه دیگری نیز داشته است که رابطه آن اقتصاد است از دهه ۱۹۶۰ میلادی و هم زمان با آثار برخی اقتصاد دانان مانند تیودور شولتز و بکر[۳۵]، مفاهیمی مانند سرمایه انسانی عرضه شده اند که به اهمیت منابع غیر مالی در اقتصاد پرداخته بودند. بعد از این دوران، همانگونه که درآغاز بحث اشاره شد تقریبا می‌توان سه جریان فکری عمده در حوزه سرمایه اجتماعی یافت که هر کدام محصولات فکر عمده ای را عرضه کرده اند:
۱- پیر بوردیو[۳۶]، به عنوان یک جامعهشناس انتقادی که زمینه‌های مارکسیستی روشنی در افکارش وجود داشت، در جستجوی منابع طبقه مسلط برای باز تولید فرا دستی خود، چهار نوع سرمایه را نام برد:سرمایه مادی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادی. تمام این اشکال سرمایه در خدمت صاحبان آنها هستند تا نابرابری را تجدید کنند.
الف-سرمایه اقتصادی که شامل دارایی مالی و مادی است.ب-سرمایه فرهنگی که مجموعه ای از کیفیات فکری است و به سه شکل دیده میشود:الف)امکانات پردوام مثل توانایی سخن گفتن در برابر جمع. ب)به صورت عینی همچون کالای فرهنگی مثل داشتن تابلو و آثار هنری. ج)به صورت نهادی یعنی آنچه که توسط نهادها ضمانت اجرایی بیابد مثل عناوین و مدارک تحصیلی (زنجانی زاده، ۱۳۸۳: ۳۶).
ج- سرمایه اجتماعی عبارت است از شبکه ای از روابط فردی و جمعی که هر فرد یا جمعی در اختیار دارد. این تعریف باعث می‌شود تا اولا‍‍ً فضای مفهومی سرمایه اجتماعی محدودتر شود و ثانیا آنرا از سایر انواع سرمایه‌ها به ویژه سرمایه‌های فرهنگی و نمادین جدا نماید. ( پیر بوردیو، ۱۳۸۰)
از نظر بوردیو سرمایه اجتماعی به عنوان شبکه ای از روابط ودیعه ای طبیعی یا اجتماعی نیست بلکه در طول زمان برای کسب آن باید تلاش کرد. به تعبیر او سرمایه اجتماعی محصول نوعی سرمایه گذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا نا آگاهانه است که به دنبال باز تولید آن گونه روابط اجتماعی است که مستقیما در کوتاه مدت یا بلند مدت قابل استفاده هستند. ( شارع پور، ۱۳۸۴: ۱۱)
د- سرمایه نمادین که مجموعه آداب وابسته به افتخار یا حق شناسی است که به یک فرد یا گروه تعلق می‌گیرد (زنجانی زاده، ۱۳۸۳: ۳۶).
بوردیو تأکید می کند که سرمایه فرهنگی وسرمایه اجتماعی را نمیتوان کاملاًبه سرمایه اقتصادی تقلیل داد. سرمایه اقتصادی، به عنوان مثال سرمایه گذاری در املاک یا اوراق بهادار، مستقیماً می‌تواند به پول تبدیل شود و سرمایه فرهنگی و اجتماعی تنها در شرایط خاصی می‌توانند به سرمایه اقتصادی تبدیل شوند. برای نمونه، سود اقتصادی حاصل از مدرک تحصیلی، وابسته است به این که یک نفر چقدر از سرمایه اجتماعی برای گرفتن مشاغل مهم تر و مورد توجه تر برخوردار است.
تعریف بوردیو از سرمایه اجتماعی مشتمل است بر مجموعه منابع واقعی یا مجازی که از طریق داشتن شبکه‌های پایا و کم و بیش نهادینه شده روابط دوطرفه آشنایی و شناخت، برای یک فرد یا گروه انباشته میشود (بوردیو و واکوانت[۳۷] ۱۱۹:۱۹۹۲).
۲- جیمز کلمن جامعه شناس آمریکایی تقریبا هم زمان با بوردیو اما از زمینهای متفاوت وارد حوزه سرمایه اجتماعی شد. گرچه کلمن هم مانند بوردیو علایق فرراوانی در حوزه آموزش و پرورش داشت، اما دیدگاه محافظه کارانه او موجب شد که از جنبه ای کاملا متفاوت به سرمایه اجتماعی بنگرد. کلمن سرمایه اجتماعی را چنین تعریف می‌کند: «مجموعه منابعی که در ماهیت روابط خانوادگی و در سازمان اجتماعی اجتماع وجود دارند و برای رشد شناختی و اجتماعی کودک و جوان مفید هستند، این منابع برای افراد مختلف متفاوت هستند و میتوانند مزیت مهمی برای کودکان و نوجوان در توسعه سرمایه انسانی آنها باشند (کلمن[۳۸]، ۳۰۰:۱۹۹۴). کلمن معتقد بود سرمایه اجتماعی باکارکرد آن تعریف می‌شود بنابراین شکل خاصی ندارد. هر موجودیت اجتماعی که دارای این دو ویژگی باشد سرمایه اجتماعی است اول، جزیی از ساختار اجتماعی باشد و دوم کنش‌های خاصی را برای افراد عضو این ساختار اجتماعی تسهیل کند (کلمن، ۳۰۲:۱۹۹۴).
در دیدگاه کلمن جایی برای باز تولید نابرابری نیست او سرمایه اجتماعی را دارایی میداند که میتواند به همه افراد جامعه کمک کند در این زمینه او اهمیت زیادی برای نهادهای کهن جامعه مانند خانواده و کلیسا قایل است و معتقد است این دو نهاد میتوانند بخوبی تامین کننده سرمایه اجتماعی برای نسل جدید باشند.
۳- رابرت پاتنام[۳۹]، عالم علوم سیاسی آمریکایی، در اواخر دهه ۱۹۹۰ با رویکردی متفاوت وارد حوزه سرمایه اجتماعی شد و البته رونقی صد چندان به آن بخشید. در واقع پاتنام کار خود را با مساله ای شروع کرد که آن را خطر افول حیات مدنی در ایالات متحده مینامید. او معتقد بود آن ویژگیهای مثبتی که توکویل در قرن نوزدهم برای جامعه آمریکا نام برده است روبه زوال هستند. ویژگی‌های مثل مشارکت جدی مردم در حیات مدنی و وجود پیوند‌های اجتماعی فراتر از روابط دوستی و خویشاوندی. پاتنام برای فرمول بندی این مساله از مفهوم سرمایه اجتماعی استفاده کرد او درباره سرمایه اجتماعی می‌گوید این مفهوم به ارتباطات بین افراد شبکه های اجتماعی و هنجارهای متقابل و قابل اعتماد بودن که از آنها ناشی می‌شود، اشاره دارد (پاتنام[۴۰] ۱۹:۲۰۰۰). او در اثر مهم خود، سرمایه اجتماعی را در جامعه آمریکا بررسی کرد که واحد‌های تحلیل او ۵۰ ایالت بودند. دیدیگاه پاتنام کلان است و کاملا کاربردی با مفهوم سرمایه اجتماعی روبرو شده است. در سالهای اخیر، سرمایه اجتماعی مورد اقبال سازمانها ی تاثیر گذار بین المللی مانند بانک جهانی و سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه هم قرار گرفته است این سازمانها هم هر کدام به ارائه تعریفی از سرمایه اجتماعی پرداخته اند. گرچه به راحتی می‌توان حوزه مفهومی سرمایه اجتماعی را مشخص کرد اما در هنگام ارائه تعریفی دقیق از آن باز هم اختلافات بروز می‌کنند. به آسانی می‌توان گفت.
۲-۲-۲-رویکردهای سرمایه اجتماعی (ساختاری و شناختی)
آپهوف که در سه دهه ی گذشته، مشغول بحث های توسعه، توسعه روستایی و نقش نهادهای اجتماعی، مشارکت وسرمایه اجتماعی بوده است، در تلاشی که جنبه های نظری آن کاملاً آشکار است، سرمایه اجتماعی را مورد تحلیل قرار داده است که در ادامه، به بررسی آن می پردازیم. آپهوف برای مفهومی کردن و ساختن یک چارچوب مفهومی از سرمایه اجتماعی این طور عنوان می کند که برای فهم بهتر سرمایه اجتماعی باید آن را به دو طبقه مرتبط به هم از پدیده ها تقسیم کنیم: ساختاری، و شناختی. این تقسیم بندی برای فهم سرمایه اجتماعی به همان اندازه اهمیت دارد که منابع تجدید شونده و غیر تجدید شونده برای سرمایه طبیعی دارای اهمیت است . (آپهوف[۴۱]، ۲۰۰۰، به نقل از مسعود ماجدی و عبدالعلی لهسایی زاده، ۱۳۸۵). آپهوف سرمایه اجتماعی را در شکل ساختاری آن با شکل های گوناگون سازمان اجتماعی پیوند می زند. عناصر سازمان اجتماعی در طبقه بندی ساختاری کنش دو طرفه سودمند را به وسیله ی کاهش هزینه ها، ایجاد الگوهای کنش متقابلی که نتایج پر حاصل را به واسطه ی همکاری به وجود می آورد، تسهیل می کند. ایده های ناشی از طبقه بندی شناختی زمینه را برای مردم جهت کنش دو طرفه سودمند فراهم می آورد، که بخشی از دلایل آن عبارت است از آنکه وقتی آنها به گونه ای گسترده در یک موضوع سهیم باشند، خیلی بهتر و با خواست خود همکاری می کنند. هنجارها، ارزش ها، نگرش ها، و باورهای سازنده ی سرمایه اجتماعی شناختی رفتار مبتنی بر همکاری و تعاون را منطقی و قابل احترام می کنند. آپهوف از این نکته صحبت می کند که هر چند، به طور انتزاعی میتوانیم سرمایه اجتماعی ساختاری را بدون سرمایه اجتماعی شناختی متصور شویم و بر عکس، ولی در عمل در نظر گرفتن این دو بدون هم نامحتمل و مشکل است. (همان).
نکته ی دیگری که آپهوف در این مورد مطرح می کند، بیرونی و قابل مشاهده بودن سرمایه اجتماعی ساختاری و دورنی و غیرقابل مشاهده بودن سرمایه ی اجتماعی شناختی است. اما او بر این نکته تأکید می گذارد که این هر دو قلمرو در عمل باهم متصل می باشند؛ او اینگونه مطرح می کند که در نظریات علوم اجتماعی این دو از طریق پدیده ی رفتاری ذهنی ای مانند انتظارات باهم دیگر پیوند دارند. سازمانهای رسمی یا غیررسمی با نقش ها، قواعد، رسوم، و رویه ها، موازی با شبکه های رسمی یا غیررسمی کنش های متقابل، به همراه هنجارها، ارزش ها، نگرش ها و باورهایی که یک جمعیت در آن سهیم هستند می تواند به اثرات حاصله نیرو و توان بدهد.
آپهوف این نوع مفهومی کردن سرمایه اجتماعی را با ایده های کلمن و پانتام سرمایه اجتماعی هماهنگ می داند. او بیان می کند که هم کلمن و هم پانتام در تعریف و تحلیل خود از سرمایه اجتماعی بر عناصر ساختاری و شناختی آن تأکید داشته اند؛ اما او معتقد است که آنا سرمایه اجتماعی را بیشتر به صورت توصیفی به کار گرفته اند تا تحلیلی؛ و به نظر او، نگاه این چنینی یعنی به وسیله سازماندهی عوامل سازنده یرمایه اجتماعی به دو طبقه بندی اصلی – که می تواند آن را دقیق تر و برای مطالعه آماده کند -  مناسب تر است و چنین تدوینی از مفهوم سرمایه اجتماعی به گونه ای است که برای پیشرفت کارهای نظری و اندازه گیری و ارزیابی مناسب تر خواهد بود(همان)
آپهوف می گوید این دو طبقه بندی از سرمایه اجتماعی در سطح بالایی به هم وابسته اند، به گونه ای که هرکدام از شکل ها (ساختاری یا شناختی) به یکدیگر کمک می کنند؛ هر دو از طریق تجارب شرطی می شوند و فرهنگ و روحیه یا طرز فکر یک دوره و دیگر عوامل تأثرگذار آنها را تقویت می کنند. هر دو شکل ساختاری و شناختی سرمایه اجتماعی در تحلیل آخر پدیده های فکری به شمار می روند(همان)
جدول شماره (۶) شاخص های مورد استفاده برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی

 

 

ردیف

 

نظریه پردازان

 

تعریف

 

حوزه

 

نام نظریه

 

متغیرهای اصلی

 

 

 

۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:36:00 ب.ظ ]