کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



۱۷۱۳

 

۵۰۹

 

۱۲۰۴

 

علوم انسانی

 

 

 

۳۵۳

 

۱۴۱

 

۲۱۲

 

علوم کشاورزی

 

 

 

۱۲۱۱

 

۸۵۵

 

۳۵۶

 

فنی مهندسی

 

 

 

۶۹۳

 

۱۸۳

 

۵۱۰

 

علوم پایه

 

 

 

۳۹۷۰

 

۱۶۸۸

 

۲۲۸۲

 

جمع

 

 

 

نمونه تحقیق :
جامعه پژوهش حاضر جهت نمونه گیری، با عنایت به اینکه تعداد دانشجویان دانشگاه شاهد تهران که در طرح جامع استقرار دارند۳۹۷۰ نفر بوده ، با بهره گرفتن از جدول مورگان نعداد ۳۸۰ نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد و از ۳۵۳ نفر پرسشنامه جمع آوری گردید. به دنبال تعیین حجم نمونه، افراد نمونه از طریق نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند.
ابزار تحقیق :
پژوهش حاضر به منظور گردآوری داده ها در خصوص بررسی رابطه بین مؤلفه های دینی با تفکر انتقادی از دیدگاه کل دانشجویان مستقر در طرح جامع(علوم انسانی، علوم پایه، فنی و مهندسی ، کشاورزی ) دانشگاه شاهد از پرسشنامه استاندارد(آماده) استفاده شده است. که این پژوهش دارای دو نوع پرسشنامه در دو بخش است که هر بخش دارای تعدادی گویه بوده است، که بخش اول ویژگی های شخصی(نام، جنسیت و…)و بخش دوم مؤلفه های دینی (شناخت دینی، نگرش دینی و رفتار دینی)، در پرسشنامه دوم ، به بررسی مهارت تفکر انتقادی پرداخته شده است، در این پژوهش برای جمع‌ آوری اطلاعات از پرسشنامه (بسته پاسخ) استفاده شده که شامل دو نوع پرسشنامه مؤلفه های دینی و تفکر انتقادی است که در نهایت با تجزیه و تحلیل آماری یافته ها ی حاصل از پرسشنامه محاسبه گردید. تعیین میزان روایی و پایایی از پرسشنامه (خدایاری فرد و همکاران ، ۱۳۸۵) در تحقیقی به آماده سازی مقیاس سنجش دینداری و هنجاریابی آن در بین دانشجویان دانشگاههای شهر تهران پرداخته شده بود استفاده گردید به این منظور بر اساس مبانی نظری دین اسلام و ساختار نظری دینداری با چهار بعد اصلی شناخت دینی، باور دینی، گرایش و عواطف دینی و التزام به وظایف دینی، که در برگیرنده هجده عنوان فرعی بود، استخراج و تعریف شد. آنگاه طبق این ساختار، خزانه سئوالاتی با ۴۰سئوال طرح گردید. از خزانه اولیه دو نوع پرسشنامه اولیه تهیه شد؛ پرسشنامه با سؤالات موقعیتی و پرسشنامه با مقیاس لیکرت، همچنین سؤالات با مقیاس لیکرت پنج درجه‌ای تعیین گردید. برای تعیین روایی و پایایی ضریب کرونباخ آن بین تا ۸۳/۰ تا ۹۵/۰گزارش گردیده۰بخش دوم که به بررسی مهارت تفکر انتقادی پرداخته از پرسشنامه استاندارد کالیفرنیا (۱۳)سؤال تهیه گردید. ضریب کرونباخ آن ۹۳/۰گزارش گردید. نمونه ای از ابزار در بخش پیوست آمده است .
پایان نامه - مقاله - پروژه
شیوه تحلیل داده ها :
در این مطالعه اطلاعات گردآوری شده با بهره گرفتن از نرم افزار spssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهشی نیز به صورت جداول و توضیح فراوانی ارائه شد . از آمار توصیفی میانه، میانگین، انحراف معیار و استاندارد و… استفاده شده و از آمار استنباطیt مستقل، همبستگی و… برای تعیین وجود یا عدم وجود رابطه بین متغیرها استفاده گردید.
فصل چهارم
یافته های تحقیق
قسمت اول: تجزیه و تحلیل توصیفی داده‏ها
در این قسمت به بررسی متغیرهای فردی و جمعیت شناختی دانشجویان شرکت کننده در پژوهش مستقر در طرح جامع دانشگاه شاهد پرداخته شده است که به ترتیب ارائه می گردند.
یافته های جانبی:
۴-۱- جنسیت:
در جدول ۴-۱، توزیع فراوانی و درصد جنسیت دانشجویان شرکت کننده در پژوهش ارائه شده است.
جدول ۴-۱- توزیع فراوانی و درصد جنسیت دانشجویان شرکت کننده در پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 01:08:00 ب.ظ ]




۳-۴-۴-۱-۲-۱- ضریب همبستگی: ۷۱
۳-۵-۳-۲-۱- ضریب تعیین: ۷۲
۳-۵-۳-۲-۲- ضریب تعیین تعدیل شده: ۷۲
۳-۵-۳-۳- آزمون پیش فرض استفاده از مدل رگرسیون ۷۳
۳-۶- خلاصه فصل ۷۴
فصل چهارم- تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱- مقدمه ۷۵
۴-۲- آمار توصیفی داده ها ۷۶
۴-۳- آزمون نرمال بودن داده های تحقیق ۷۷
۴-۳-۱- آزمون نرمال بودن برای تخطی مالیاتی ۷۸
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۳-۲- آزمون نرمال بودن برای درصد مالکیت مدیران ۷۹
۴-۳-۳- آزمون نرمال بودن برای استقلال هیأت مدیره ۸۰
۴-۳-۴- آزمون نرمال بودن برای درصد مالکیت نهادی ۸۱
۴-۳-۵- آزمون نرمال بودن برای اقتدار سهامداران شناور آزاد ۸۳
۴-۳-۶- آزمون نرمال بودن برای اندازه شرکت ۸۴
۴-۴- نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌ها ۸۵
۴-۴-۱- آزمون F لیمر مدل رگرسیون چندمتغیره: ۸۵
۴-۴-۲- آزمون هاسمن مدل رگرسیون چندمتغیره: ۸۶
۴-۴-۳- برازش مدل تحقیق: ۸۸
۴-۴-۴- یافته های آزمون متغیر اضافی ۸۹
۴-۵- خلاصه‌ فصل ۹۰
فصل پنجم - نتیجه‌گیری و پیشنهادات
۵-۱- مقدمه ۹۱
۵-۲- خلاصه نتایج حاصل از پژوهش ۹۲
۵-۲-۱- خلاصه نتایج حاصل از مطالعات نظری ۹۲
۵-۲-۲- خلاصه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها ۹۳
۵-۳- نتیجه‌گیری ۹۵
۵-۴- محدودیت های تحقیق ……… ۹۷
۵-۵- پیشنهادات تحقیق ۹۹
۵-۵-۱- پیشنهادات کاربردی ۹۹
۵-۵-۲- پیشنهادات برای تحقیقات آتی ۹۹
منابع ۱۰۱
پیوست ها ۱۰۴
فهرست جداول
جدول صفحه
جدول۲-۱- انواع اظهار نامه های مالیاتی و مواعد قانونی تسلیمی آنها ۲۷
جدول ۳-۱: انتخاب نمونه بر اساس محدودیت های تحقیق ۶۸
جدول ۴- ۱ : توصیف برای داده های تجمعی ۷۷
جدول ۴-۲: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 78
جدول ۴-۳: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 79
جدول ۴-۴: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 79
جدول ۴-۵: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 80
جدول ۴-۶: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 80
جدول ۴-۷: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 81
جدول ۴-۸: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 82
جدول ۴-۹: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 82
جدول ۴-۱۰: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 83
جدول۴-۱۱: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 83
جدول ۴-۱۲: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 84
جدول ۴-۱۳: آزمون نرمال کولموگوروف- اسمیرنوف(K-S) 85

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:08:00 ب.ظ ]




خطیئه و سیئه نیز از جمله واژگانی است که در قرآن به معنی بدی و زشتی آمده است.: آری، کسی که بدی را به دست آورد و زشتی او را احاطه کرده باشد، پس آنان اهل آتشند در حالی که در آن جاویدان هستند.[۲۶]
ذنب نیز از دیگر واژگانی است که مترادف با جرم آمده است: و همین برای پروردگار تو کافی است که به گناهان بندگانش آگاه و بیناست[۲۷].
پایان نامه - مقاله - پروژه
در کل لفظ جرم در قرآن شامل هر گناهی نمی‌شود، بلکه گناهان به لحاظ شدت و ضعف و قصد مرتکب و حالات گوناگون او ممکن است تحت یکی از این عناوین قابل طرح باشد:[۲۸]

 

    1. سوء پیشینه: با قرار گرفتن لفظ سوء در مقابل گناهان کبیره، از جمله در آیۀ «اِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ…»[۲۹]معلوم می‌شود «سوء» و «سیئه» به مفهوم گناهان صغیره است و شامل گناهان کبیره نمی‌شود و از این رو شامل جرم نمی‌گردد.

 

    1. ذَنْب: ذنب و ذنوب به گناهان کبیره و شریرانه و حالات استکبار اطلاق می‌گردد و از این رو لفظ «ذنب» با «جرم» رابطۀ عموم و خصوص مطلق دارد.

 

    1. خطا: واژۀ خطا (خطأ) به دو مفهوم در قرآن آمده است:

 

الف ـ خطای مسئول: این‌گونه خطا که مشتقات آن در قرآن کریم به صورت خاطئون، خاطئه و خطیئه استعمال شده است، وقتی است که شخص گناه می‌کند و مسئولیت هم دارد. در این حالت، گناه سراسر وجود او را فرا می‌گیرد و بر نفس او چیرگی می‌یابد تا جایی که شخص بی‌اختیار و بدون قصد و اراده مرتکب گناه می‌گردد ( تاج‌العروس، ذیل خطیئه) و از این‌رو حتى «سوء» که تنها شامل گناهان صغیره می‌شود، در صورت تکرار تبدیل به خطیئه و از گناهان کبیره محسوب می‌شود (بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ اَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَاولئکَ اَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدون)[۳۰].
ب ـ خطای غیرمسئول: در این نوع خطا شخص از روی نسیان و بدون تقصیر مرتکب جرم می‌شود که معمولاً به صورت «خطئی» و «اخطأنا» آمده است.[۳۱]

 

    1. اِثم: اثم در قرآن کریم به صورتهای گوناگون (اثم، آثم، اثیم، تأثیم) و از جمله در مورد خمر، قمار، شهادت کذب و همچنین عذاب و عقوبت به کار رفته است. دربارۀ معنای این کلمه اختلاف نظر وجود دارد. برخی گفته‌اند: کاری است که انسان را از ثواب باز می‌دارد، مانند لهو، و برخی آن را به معنای «ضرر» گرفته‌اند؛ چنان که در آیۀ ۲۱۹ سورۀ بقره میان اثم و منفعت مقابله به چشم می‌خورد. برخی دیگر گفته‌اند به اعمالِ مطلقِ «حرام» از آن نظر «اثم» گفته می‌شود که ضرر هستند و انسان را از خیر باز می‌دارند. با این توضیح، اثم بر تمام جرائم اطلاق می‌شود.[۳۲]

 

بند پنجم :تعریف پیشگیری و پیشگیری از بزهکاری
در جرم شناسی، پیشگیری عبارت است از: به جلوی تبهکاری رفتن با بهره گرفتن از فنون گوناگون مداخله به منظور ممانعت از وقوع بزهکاری. از نظر علمی می توان گفت: مراد از پیشگیری هر فعالیت سیاست جنایی است که غرض انحصاری یا غیر کلی آن تحدید حدود امکان پیشامد مجموعه اعمال جنایی از راه غیر ممکن الوقوع ساختن یا ساخت و دشوار کردن احتمال وقوع آنهاست بدون اینکه به تهدید به کیفر یا اجرای آن متوسل شوند.[۳۳]
همچنین می توان گفت واژه پیشگیری را از نظر لغوی جلوگیری کردن، مانع شدن، جلو بستن[۳۴] و نیز اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از رخدادهای بد و ناخواسته معنا کرده اند. با توجه به معنای لغوی پیشگیری، این واژه هم به معنای پیش دستی کردن، پیشی گرفتن و جلوی چیزی رفتن و هم به معنای آگاه کردن و هشدار دادن است.[۳۵] اما از میان این معناها در جرم شناسی پیشگیرانه معنای نخست مدنظر است. براساس این معنا با اتخاذ تدابیر و به کارگیری اقدامات مناسب باید به استقبال جرم رفت و از ارتکاب این پدیده جلوگیری کرد.
با توجه به نگرش های گوناگونی که در میان جرم شناسان وجود دارد، پیشگیری از بزهکاری را می توان به دو صورت عام و خاص تعریف کرد.
در معنای عام، پیشگیری از جرم هر اقدامی است که جلوی ارتکاب جرم را بگیرد که این اقدام می تواند جنبه کیفری یا غیرکیفری داشته باشد. به دیگر سخن، هر آنچه علیه جرم باشد و سبب کاهش نرخ بزهکاری گردد در گستره معنای عام پیشگیری از جرم قرار دارد.
در این نگرش سیاست جنایی همه تدابیر کیفری و غیرکیفری را که حکومت با مددجویی از سه قوه قانونگذاری، اجرایی و قضایی با هدف محدود کردن و مهار بزهکاری و نیز پیشگیری اتخاذ می کند، در برمی گیرد، ناگفته پیداست که در این زمینه، مردم نقش بسیار پراهمیتی را بر عهده دارند. بدین ترتیب در سیاست جنایی، پیشگیری را می توان به کارگیری راهکارهای گوناگون برای جلوگیری از بزهکاری تعریف کرد.۱ این معنا از پیشگیری، پیشگیری واکنشی و پیشگیری کنشی را دربرمی گیرد و براساس این رویکرد، ساز و کارهای کیفری مانند ابتکارات اصلاحی – درمانی و ساز و کارهای غیرکیفری مانند اقدامات موقعیت مدار می توانند در گستره پیشگیری از جرم جای گیرند.
پیشگیری از جرم دربرگیرنده تدابیر و اقداماتی است که نرخ بزهکاری را کاهش دهد. بدین صورت که از یکسو علل اثرگذار بر ارتکاب جرم را شناسایی کرده و از سویی دیگر ابتکارات مناسبی را برای مبارزه با این علل اعمال کند. عده دیگری معتقدند، پیشگیری از بزهکاری مجموعه اقدامات غیرقهرآمیزی است که برای تحقق هدفی ویژه یعنی مهار بزهکاری، کاهش احتمال وقوع جرم، کاهش شدت بزه در مورد علل جرایم اتخاذ می شود.۲
بنابراین پیشگیری از جرم در معنای خاص، مجموعه تدابیر و اقدامات غیرکیفری با هدف مقابله با بزهکاری از طریق کاهش یا از بین بردن علل جرم زا و نیز اثرگذاری بر فرصت های پیش جنایی است به گونه ای که بتوان با بهره گرفتن از ابتکارات و ساز و کارهای غیرقهرآمیز بر شخصیت افراد و وضعیت پیش از ارتکاب جرم اثر گذاشت تا از رخ دادن بزه جلوگیری شود.
از نظر برخی با توجه به این تعاریف این نهاد باید از ویژگی های زیر برخوردار باشد:
- هدف اصلی آنها اثرگذاری علیه عوامل یا فرایندهایی باشد که در بروز بزهکاری نقش تعیین کننده دارند.
-جنبه جمعی داشته باشند و تمامی جمعیت یا گروه معینی از آن را نشانه روند.
-پیش از ارتکاب جرم اعمال شوند.
- جنبه قهرآمیز و سزاده نداشته باشند زیرا تدابیر سرکوبگر پس از وقوع جرم بر بزهکار تحمیل می شوند.[۳۶]

گفتار دوم: گونه ها و سطوح پیشگیری از بزهکاری

جرم شناسی از دسته بندی بزهکاری اهداف ویژه ای را دنبال می کند که یکی از آن هدف ها، پیشگیری از بزهکاری و تکرار جرم است.[۳۷]
در مورد دسته بندی پیشگیری همواره نگرش های گوناگونی میان جرم شناسان وجود داشته است. برخی عقیده دارند، پیشگیری موقعیت مدار، پیشگیری زود هنگام، پیشگیری اجتماعی و پیشگیری از طریق نظام عدالت کیفری از گونه ای های نهاد هستند. گروهی دیگر بر این باورند که پیشگیری به سه گونه نخستین، دومین و سومین وهمچنین پیشگیری واکنشی و کنشی تقسیم می گردد.
بند اول :سطوح سه گانه پیشگیری از بزه
پیچیدگی ماهیت بزهکاری پیشگیری را نیز مشکل می کند و رهیافت های چندگانه ای را که می طلبد که کلیه عوامل خطرزا را در نظر بگیرد از این نقطه نظر سطوح پیشگیری به سه سطح تقسیم می شود:

الف: پیشگیری نخستین یا ابتدایی

پیشگیریئ نخستین یا ابتدایی عبارت از مجموعه وسایلی است که معطوف به تغییر شرایط جرم زای اطرافیان به طور کلی اعم از طبیعی و اجتماعی می باشند. به عبارت دقیق تر، پیشگیری ابتدایی راهکارهایی است که از طریق زمینه های اجتماعی و اقتصادی و دیگر زمینه های سیاست عمومی تلاش می کند. این حالت، به ویژه بر موقعیت جرم زا و علل ریشه ای ارتکاب جرم تأثیر می گذارد. هدف اصلی، ایجاد امیدوارکننده ترین شرایط برای زندگی است که شامل آموزش خانواده، ایجاد مسکن، استقلال و سرگرمی می باشد.
در پیشگیری اولیه به ریشه مسئله وعوامل خطرزای محیطی توجه می شود . این نوع پیشگیری سعی برآن دارد که امکان درگیر شدن با مسئله طوری پیش برود که هرگز محلی برای رشد مسئله وجود نداشته باشد . به همین علت استرا تژی های برنامه ضرورتا طوری ا نتخاب می شوند که بتوا نند عوامل مخا طره آمیز را کا هش دهند ، وضع قوا نین که بعضی از محدودیت ها را ایجاب می کنند ازآن جمله اند . برای مثال درجامعه ای که حمل اسلحه آزاد است ، این آزادی خود یک عامل خطر زای امکان درگیر شدن با مسئله بزه است . بنا براین منع حمل اسلحه یکی از استراتژی ها درآن جامعه خوا هد بود.[۳۸]
اگر چه تناقضاتی دربعضی ازیافته های پژوهش درمورد کنترل بزه وجوددارد لیکن اکثر یا فته ها بیانگر آنند که برنامه های پیشگیری مستقیما تاثیر زیادی درکاهش رفتارهای بزهکارانه نداشته اند درمقابل به پژوهشهائی نیز بر می خوریم که نشان داده اند مداخله اولیه جامعه وخانواده متفقا در کنترل بزهکاری تاثیر دارند. عمده برنامه ریزیهای این مداخلات بر اساس یافته هائی است که نشان می دهند عوامل خانوادگی مانند : طلاق، مرگ والدین، کثرت اولاد، فقدان حمایتهای روانی و بی توجهی به نیازهای عاطفی فرزندان بی انضباطی درخانواده، وجود فرد بزهکار یا ناسازگار اجتماعی، خیانت زن یا شوهر، اختلافات خانوادگی، طرد ازخانواده، فقدان زمینه های تربیتی مناسب درخانواده، مسکن نامناسب از نظر فضای فیزیکی و فقر در تقویت و یا کنترل بزهکاری نقش دارند. عوامل اجتماعی مانند: بیسوادی، رشد بی رویه جمیعت، صنعتی شدن، اختلافات طبقاتی، قوانین تحمیلی، بی عدالتی اجتماعی، بیکاری، جنگ، محیط اجتماعی نامناسب (زندگی در جوار بزهکاران) فقدان امکانات تفریحی سالم و قابل دسترس همه طبقات جامعه، زاغه نشینی، زورمداری سیا سی، در کنترل و رشدبزه موثرند. به همین جهت استراتژی های مداخله ای خانواده گرا و جامعه گرا در پیشگیری نوع اول اهمیت پیدا می کنند. خلاصه اینکه درسطح اول پیشگیری عمده مسئولیت به عهده خانواده و جامعه است. بسیاری ازدیدگاه های روانشناختی، سن مناسب برای سطح پیشگیری نوع اول را قبل از۸سالگی می دانند.[۳۹]
به عبارت دیگر این نوع پیشگیری دربرگیرنده تدابیر و اقداماتی است که به دنبال سالم سازی محیط طبیعی و اجتماعی و تغییر اوضاع و احوال و شرایط جرم زایند. به بیان دیگر، این پیشگیری درصدد آن است تا با بهبود شرایط زندگی افراد از بزهکاری جلوگیری کند. بالا بردن سطخ سواد و فقرزدایی نمونه هایی از این پیشگیری اند.

ب: پیشگیری دومین یا ثانویه

پیشگیری ثانویه یا دومین معطوف به مداخله برای پیشگیری از لحاظ گروه ها یا جمعیت های در معرض خطر جرم است. این امر شامل شناخت زودهنگام شرایط جرم زا و نفوذهایی است که بر این شرایط اعمال می‌شود. برای این گروه ها می توان تدابیری خاص اندیشید; تدابیر حمایتی در خصوص کودکان خیابانی، کودکان متعلق به خانواده های معتاد و بی سرپرست یا بدسرپرست.
در پیشگیری ثانویه هدف کلی دور نگهداشتن فرد از فعالیت هایی است که خطر بر چسب بزه را در فرد تقویت می‌کند. مثل کنترل خشم و خشونت، کنترل های خانواده بر رفتار های ضد اجتماعی و دوری از دوستان بزهکار. پیشگیری نوع دوم نیز مانند پیشگیری نوع اول استراتژی های برنامه ریزی خود را بر اساس یافته های پژوهش ها طرح می کند و تأکید زیادی بر فرد و یا ارتباطات فرد دارد. به همین جهت استراتژی های پیشگیری نوع دوم از طریق یادگیری مهارت های زندگی اجتماعی از یک طرف و محیط اجتماعی و ارتباطات فردی از طرف دیگر تأکید می کند. اهمیت این سطح به عنوان سطح پیشگیری کمک به افراد در معرض خطر است.[۴۰]
به عبارت دیگر به دنبال پیشی گرفتن از افرادی که در شرایط بحرانی به سر می برند و هر آن، احتمال ارتکاب بزه از سوی آنها وجود دارد. این پیشگیری با شناسایی افراد در معرض خطر در صدد است با به کارگیری اقدامات مناسب مانند مداخله های زودرس از به عادت شدن بزهکاری افراد پیشگیری کند.
ج: پیشگیری سومین یا ثالث
پیشگیری ثالث یا سومین معطوف به پیشگیری از تکرار جرم در خلال اقدامات فردی برای سازگاری مجدد اجتماعی یا خنثی نمودن بزهکاران پیشین است. پیشگیری از تکرار جرم توسط پلیس و دیگر عوامل نظام عدالت کیفری صورت می گیرد; تدابیر مربوط از ضمانت اجراهای قضایی رسمی تا بازپروری مجرم و زندانی کردن. در بسیاری از اوقات به دلیل محدودیت ضمانت اجراهای مبتنی بر اصلاح و درمان، این نوع پیشگیری به تدابیر سرکوبگرانه تنزّل پیدا می کند.
پیشگیری سطح سوم سعی می کند موقعیت مساله را اصلاح یا در آن مداخله کند و هدف آن پیشگیری از تکرار فعالیت هایی است که جرم شناخته می شود. برای این نوع پیشگیری لازم است درگیر مسایلی مانند تنبیه، جریمه و بازتوانی از طریق نظام حقوقی و قضا شود. پیشگیری نوع سوم برنامه ریزی مداخله ای و اداره موقعیت های خطرناک را براساس فعالیت هایی تنظیم می کند که ممکن است باعث بزهکاری شوند.[۴۱]
به عبارت دیگر این نوع پیشگیری بر ساز و کارهای نظام عدالت کیفری تمرکز می نماید و تلاش دارد با بهره گیری از ابتکارات اصلاحی – درمانی از بزهکاری دوباره افراد جلوگیری کند. برای نمونه، کیفر زندان می توان در بازپذیری اجتماعی بزهکاران و جلوگیری از تکرار جرم آنها نقش مهمی ایفا نماید.
بند دوم : گونه های دوگانه پیشگیری از بزه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:07:00 ب.ظ ]




ج)مقوله ارزش: کم­تر نشان دادن سودها و درآمدها از بیش­تر نشان دادن آنها بهتر است و بیش­تر نشان دادن زیان­ها و هزینه­­ها از کم­تر نشان دادن آن­ها بهتر است (عالی­ور، ۱۳۷۰).

۲-۲-۱-۲- تاریخچه محافظه ­کاری

حسابداری اغلب در کنار حسابرسی به منظور محدود کردن مدیران از اعمال نظر بیش از اندازه در مصرف منابع تحت اختیار آن­ها مورد استفاده قرار گرفته است. هم­چنین طی قرن­­ها، در تقسیم بازده میان
گروه­­های مختلف درگیر با شرکت و هم­چنین برای تعیین مقادیر قابل تخصیص به دارندگان حقوق در شرکت نیز از حسابداری استفاده شده است. در اوایل قرن نوزده که شرکت­­ها شروع به استقراض نمودند، سود حسابداری به عنوان مبنایی برای توزیع سود نقدی مورد استفاده قرار گرفته شده است. در پایان قرن نوزده در انگلستان و در پایان دهه اول قرن بیستم در آمریکا، حسابداری به شکل جدید خود رشد کرد. جریان نقدی از طریق اقلام تعهدی به منظور به دست آمدن سود حسابداری به شکل امروزی خود تعدیل شد. شرکت­­های حرفه­ای حسابرسی نیز شکل گرفتند به گونه­ ای که در سال ۱۹۰۰ اکثر شرکت­ های بورس سهام لندن توسط حسابرسان مورد رسیدگی قرار گرفته شدند. در این قرن محافظه ­کاری به تدریج تبدیل به یکی از ویژگی­های کیفی اطلاعات حسابداری شده که یکی از کاربرد­­های آن، مربوط به
پایان نامه - مقاله - پروژه
قرارداد­های تقسیم سود میان مالکان و اعتباردهندگان شرکت بود. محافظه ­کاری هم چنین به نظر
می­رسد در تعیین پاداش مدیران بر مبنای سود حسابداری نقش داشته باشد. اگر چه طرح­­های پاداش رسمی تا دهه ۱۹۵۰ در آمریکا معمول نبود اما سود حسابداری به طور غیر­­رسمی به عنوان مبنایی برای پرداخت پاداش به مدیران مورد استفاده قرار گرفته شده است (حسنی، ۱۳۸۸).
چت­هیلد[۲۱] معتقد است که محافظه­ کاری ریشه در قرون وسطی دارد. در آن زمان ارباب­ها اداره املاک خود را به مباشر می­سپردند، مباشران نیز دریافتند که به کارگیری محافظه ­کاری، مکانیسم مناسبی برای محافظت از آن­ها است. آن­ها افزایش ارزش دارایی­­ها را پیش­­بینی نمی­کردند، زیرا اگر این افزایش ارزش­­­ها به وقوع نمی­پیوست، مالک ممکن بود مباشر را مسئول بداند. چت هیلد خاطر نشان می­ کند که در اواخر قرن نوزدهم در انگلستان، در دعاویی که پس از ورشکستگی شرکت­­­ها از سوی سرمایه ­گذاران مطرح شد، اغلب حسابرسان به عنوان متهم به دادگاه احضار می­شدند. حسابرسان نیز از آن پس دریافتند که بر مبنای صورت­­­های مالی محافظه­ کارانه، هرگز دعوایی علیه آنها اقامه نمی­ شود و فقط ارائه بیش­تر از واقع سود و سرمایه است که موجب چنین امری می­گردد (مجتهدزاده، ۱۳۸۰).
باسو (۱۹۹۷) معتقد است که محافظه‏­کاری طی قرن­‏ ها تئوری و عمل حسابداری را تحت تأثیر قرار داده است. ثبت­های تاریخی اوایل قرن پانزدهم میلادی درباره معاملات مشارکتی و تضامنی نشان می‏دهند که حسابداری در اروپای قرون وسطی محافظه‏­کارانه بوده است. مفهوم محافظه‏­کاری زمانی ایجاد شد که ترازنامه مهم­ترین و اغلب تنها صورت مالی بود و اجزای سود یا سایر نتایج عملیات به ندرت در خارج از شرکت­­ها ارائه می‏شد. اولین کاربرد صورت‏­­های مالی برای بانکداران و دیگر اعتباردهندگان بوده است. انگیزه آنها از کاربرد محافظه‏­کاری اطمینان از آن بوده که سرمایه­گذاریشان به گونه­­ای مناسب حفظ خواهدشد. از این رو کم­ نمایی خالص دارایی‏­­ها مطلوب و حتی شرافت­مندانه بود، چون باعث ایجاد حاشیه ایمنی برای وام­‏­ها می‏شد (هیئت استانداردهای حسابداری مالی، ۱۹۸۰).
هندریکسون و ون­بردا(۱۹۹۴)[۲۲] معتقدند که از مجرای فشار بستانکاران و سایر استفاده­کنندگان از گزارش­های مالی، حسابداران سده نوزدهم به صورت دائم تحت فشار بودند تا در گزارش­ های خود از منعکس کردن خوش­­بینی­های مدیران و مالکان واحد­های تجاری خودداری کنند. از این رو، بسیاری از صاحب نظران حسابداری سنتی محافظه­ کار بودند و برخی از اصول ارائه شده به وسیله آن­ها در حسابداری امروز هم رسوخ کرده است.

۲-۲-۱-۳- محافظه ­کاری در استانداردهای حسابداری ایران

در استانداردهای حسابداری ایران از واژه محافظه ­کاری به طور صریح استفاده نشده است لیکن در قسمت ویژگی­­های کیفی اطلاعات از بخش مفاهیم نظری گزارشگری مالی از ویژگی احتیاط به عنوان یکی از زیر مجموعه­های قابلیت اتکاء اطلاعات­مالی یاد شده است، استاندارد­های مذکور تصریح می­ کند که
«تهیه­کنندگان صورت­های مالی در عین حال باید با ابهاماتی که به گونه­­ای اجتناب ناپذیر بر بسیاری رویدادها و شرایط سایه افکنده برخورد کنند». نمونه این ابهامات عبارت­است از قابلیت وصول مطالبات، عمرمفید دارایی­­های ثابت مشهود و تعداد و میزان ادعاهای احتمالی مربوط به کالای فروش رفته. چنین مواردی با رعایت احتیاط در تهیه صورت­­های مالی و همراه با افشاء ماهیت و میزان آن­ها شناسایی
می­ شود. «احتیاط عبارت­است از کاربرد درجه­ای از مراقبت که در اعمال قضاوت برای انجام برآورد در شرایط ابهام مورد نیاز است به گونه ­ای که درآمد­ها یا دارایی­ ها بیش­تر از واقع و هزینه­ها یا بدهی­­ها
کم­تر از واقع ارائه نشود» (کمیته تدوین استانداردهای حسابداری، ۱۳۸۸). این تعریف دقیقاً همان تعریف هیئت بین ­المللی استانداردهای حسابداری از محافظه­­کاری بوده و با تعریف گیولی و هین از محافظه­ کاری نیز مطابقت دارد. بنابراین، می­توان اصطلاح «احتیاط» را معادل واژه «محافظه­­کاری» تلقی نمود. طبق بند (۱۷) استاندارد حسابداری شماره (۱) ایران تحت عنوان «نحوه ارائه صورت­های مالی» مدیریت واحد تجاری باید رویه­­های حسابداری را به گونه­­ای انتخاب و اعمال کند که صورت­­های مالی با تمام الزامات استانداردهای حسابداری مربوط مطابقت داشته است. در صورت نبود استاندارد خاص­، مدیران باید رویه­ ها را به گونه­­ای تعیین کنند تا اطمینان یابند صورت­­های مالی اطلاعاتی را فراهم می ­آورد که دارای هر دو خصوصیت مربوط بودن و قابلیت اتکاء است و محتاطانه بودن را به عنوان یکی از معیارهای اطلاعات قابل اتکاء معرفی می­ کند. از تعریف فوق دو مطلب استنباط می­ شود:
مطلب اول این که محافظه ­کاری زاییده ابهام است این استنباط زمانی نمایان­تر می­گردد که تعریف هیئت استانداردهای حسابداری مالی را در باب محافظه­­کاری را مد نظر قرار دهیم، این هیئت درباره محافظه­­کاری چنین می­گوید: «محافظه ­کاری واکنشی محتاطانه به ابهام در تلاش برای اطمینان از این که ابهام و ریسک­های ذاتی شرایط تجاری به گونه­­ای مناسب مد نظر قرار گرفته­اند». در این تعریف از ابهام و ریسک به عنوان دو عامل اصلی در تشریح محافظه­­کاری استفاده شده است و طبق همین تعریف اگر ابهام وجود نداشته باشد نیازی به محافظه ­کاری نیست، و هرچه ابهام و ریسک بیش­تری وجود داشته است نیاز بیش­تری به محافظه­­کاری احساس می­ شود (هیئت استانداردهای حسابداری مالی، ۱۹۸۰). تقریباً تمامی پژوهشگران عرصه حسابداری در مورد این تعریف اتفاق نظر دارند که محافظه ­کاری عبارت است از برآورد بیش­تر بدهی­ها وکم­تر دارایی­ ها وشناسایی زودتر هزینه­ها در مقایسه با درآمدها بر همین اساس به منظور جلوگیری از گزارشگری­های متهورانه و ارائه راهکاری در مقابله با چالش­­های به وجود آمده ناشی از ابهامات فراروی حسابداران در مواجهه با مباحث مختلف حسابداری، همواره محافظه­­کاری به عنوان سیاست و یا استراتژی تعدیل­کننده متناسب با این شرایط پیشنهاد شده است. مطلب دوم اینکه هر چند محافظه ­کاری تحت هیچ کدام از سرفصل های اصول، مفروضات و یا میثاق­ های محدود­کننده حسابداری شناخته نشده، لیکن در تدوین استانداردهای حسابداری به طور جدی مورد لحاظ و به کارگرفته شده است.

۲-۲-۱-۴-دیدگاه­ های مرتبط با محافظه ­کاری

در رابطه با محافظه­­کاری نظرات متفاوتی در کتاب­شناسی حسابداری توسط پژوهشگران در طی تاریخ ارائه شده است. که برخی محافظه­­کاری را نقد نموده و مورد انتقاد قرارداده­ اند و برخی نیز محافظه­­کاری را در زمره اصول حسابداری تلقی نموده­ اند. در ادامه به ارائه برخی از این نظرات در قالب موافقان محافظه ­کاری و مخالفان محافظه­­کاری پرداخته می­ شود.

۲-۲-۱-۴-۱ موافقان محافظه­­کاری

مدیران و مالکان به طور طبیعی گرایش دارند که نسبت به واحد تجاری بیش از اندازه خوش­­بین شوند. این خوش­­بینی زیاد موجب می‌شود که دارایی‌­ها و درآمدها بیش­تر بیان شود. محافظه ­کاری نوش­ داروی لازم برای این خوش­­بینی بیش از حد است. دِواین[۲۳] (۱۹۶۳) استدلال می‌کند که فرونشاندن خوش­بینی و القا بد­بینی مشکل است. خوش­ بینی که یک ریال سود ایجاد می‌کند بیش از بد­بینی ایجاد شده به وسیله یک ریال زیان است. پیامدهای خوش­­­بینی بیش از اندازه وخیم‌­تر از پیامدهای بدبینی بیش از اندازه‌ است. تحمل یک زیان واقعی در اثر تخمینی بیش از حد خوش­­بینانه نسبت به از دست دادن فرصت کسب سود ناشی از ارزش‌گذاری بیش از حد بدبینانه، جدی‌­تر است، زیرا احتمالاً سرمایه‌­گذاران، حسابرس را برای زیان‌­های بیش­نمایی ارزش خالص دارایی­ ها مورد تعقیب قانونی قرار می‌دهند.
به دلیل مساوی نبودن پیامدهای خوش­­بینی بیش از حد در مقابل بد­بینی بیش از اندازه، قواعد حسابداری برای ارزش­گذاری و ثبت بدهی‌­ها و هزینه­ های عملیاتی و غیرعملیاتی، نباید با قواعد حسابداری برای ارزش­گذاری و ثبت دارایی­ ها و درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی یکسان شود. هزینه‌­های غیرعملیاتی را می‌توان، اما درآمد غیرعملیاتی را نمی‌توان برآورد کرد. ارزش‌­های بازار چنان چه کم تر از بهای تمام شده شود، می‌تواند شناسایی شود اما اگر بیش از بهای تمام شده شود، نمی‌تواند شناسایی شود. در گزارشگری اطلاعات، حسابدار ممکن است مرتکب یکی از این دو اشتباه شود: اول رد اطلاعاتی که بعداً پی برده می‌شود درست است، و دوم پذیرفتن اطلاعاتی که متعاقباً دریافت می‌شود که نادرست است. این اشتباهات مشابه اشتباهات تجزیه و تحلیل آماری است که به موجب آن اشتباه نوع اول، رد فرضیه‌­ای است که درست است و اشتباه نوع دوم پذیرش فرضیه‌­ای که نادرست است. اشتباه دوم، در حسابرسی «ریسک حسابرسی» نامیده می‌شود، زیرا اگر حسابرس قضاوت کند که چیزی درست است در صورتی که نادرست باشد پیامدهای آن جدی‌ تر از عکس آن است. دواین (۱۹۶۳) استدلال می‌کند چنانچه حسابرس اقلامی را بپذیرد که نادرست هستند، به احتمال زیاد به سرمایه‌­گذاران زیان می‌رساند. با شناخت وجود این دو نوع ریسک می‌توان گفت که محافظه­­کاری با تجزیه و تحلیل احتمالات آماری مطابقت دارد. بنابراین، راه منطقی رویارویی با ابهام است. استفاده­کنندگان، به خصوص اعتباردهندگان، نیاز دارند که بدانند وضعیت مالی واحد تجاری حداقل همان چیزی است که در صورت‌­های مالی ارائه شده است. آن­ها نیاز به حاشیه ایمنی دارند تا خود را در مقابل تبعات منفی محافظت کنند. با وجود انتقادها، طرفداران عقیده دارند که کماکان از محافظه‌­­کاری در عمل پیروی می‌شود. زیرا سال‌­ها تجربه به حسابداران نشان داده که محافظه‌­کاری میثاقی محتاطانه و مفید در محیطی پر از ابهام است.

۲-۲-۱-۴-۲-منتقدان محافظه­­کاری

منتقدان محافظه­­کاری بر این باورند که به کارگیری رویه­­های محافظه­­کارانه در اطلاعات گزارش شده باعث کاهش کیفیت اطلاعات ارائه شده در صورت­­های­مالی می­ شود و این امر می ­تواند منجر به تصمیم ­گیری­­های نادرست سرمایه­­گذاران و سایر استفاده­کنندگان از اطلاعات شود. انجمن حسابداران رسمی آمریکا معتقد است که محافظه­­کاری کیفیت اطلاعات حسابداری را کاهش می­دهد، زیرا می ­تواند به سوگیری­­های سیستماتیک و تحریف وقایع اقتصادی منجر شود. هیئت استانداردهای حسابداری مالی نیز در بیانیه مفهومی شماره (۲) اشاره می­ کند که: «محافظه ­کاری با ویژگی­­های کیفی مهم از قبیل بیان صادقانه، ­بی­­طرفی و قابل مقایسه­ بودن (شامل ثبات رویه) تضاد دارد». هندریکسون و ون­بردا (۱۹۹۴) بر این باورند که در تئوری حسابداری، محافظه­­کاری هیچ جایگاهی ندارد و آن­­هایی که آگاهانه مقادیر را کم­تر از مقدار واقع گزارش می­ کنند، باعث خواهند شد که تصمیم­­های نامعقولی اتخاذ شود، درست همان­­گونه که گزارش کردن اقلام بیش از مقدار واقعی هم چنین نتیجه­ای به بار خواهد آورد. محافظه ­کاری در بهترین حالت ممکن، یک روش ضعیف­ در برخورد با پدیده عدم اطمینان است و در بدترین حالت ممکن باعث خواهد شد که اطلاعات­حسابداری به طور کامل مخدوش شوند. از این رو اطلاعاتی که به صورت محافظه­­کارانه گزارش شوند به گونه­­ای نیستند که بتوان آن­­ها را به شیوه­ای درست تفسیر کرد (حتی آگاه­­ترین استفاده­کنندگان از صورت­­های مالی هم از عهده این کار بر نمی­آیند). هم چنین محافظه ­کاری با سیاست مربوط به افشای همه اطلاعات اثرگذار و نیز با ثبات رویه در تضاد است. محافظه­­کاری باعث می­ شود که نتوان صورت­های مالی را با هم مقایسه کرد، زیرا برای کاربرد آن استانداردهای همسانی وجود ندارد. اگرچه همه می­دانند که روش­ های حسابداری محافظه­­کارانه هستند، اما سرمایه­­گذاران مشکل می­توانند مبلغی را که دارایی­­ها کم­تر از واقع بیان شده ­اند، تعیین کنند. محافظه­­کاری سرمایه ­گذاران متوسط را در وضعیت نا­مساعد قرار می­دهد و فرصت­های ممتاز را در اختیار اشخاص درون سازمانی­ می­ گذارد. بنابراین، محافظه­­کاری منجر به پنهان­کاری خواهد شد (مجتهدزاده، ۱۳۸۰). به نظر استرلینگ[۲۴] (۱۹۹۷) هرگاه محافظه ­کاری با یک اصل حسابداری تضاد داشته است بر آن چیره می‌شود. حسابداری مرسوم با اصول بهای تمام شده تاریخی، شناخت درآمد بر مبنای فروش و تطابق شناخته می­ شود. در حالی­که این اصول به دلیل ارجحیت روش­­ها و رویه­­های محافظه‌­کارانه نقض می­ شود.

۲-۲-۱-۵- انواع محافظه­ کاری

بیور و رایان[۲۵] (۲۰۰۵) عوامل مؤثر بر ایجاد محافظه­­کاری را مقدمه­­ای برای تقسیم ­بندی دو دسته کلی در خصوص محافظه ­کاری می­داند:
الف) محافظه­­کاری پیش­­رویدادی، وابسته به اخبار و یا محافظه­­کاری­شرطی.
ب) محافظه­­کاری پس­رویدادی، یا مستقل از اخبار و یا محافظه­­کاری غیرشرطی.

۲-۲-۱-۵-۱ محافظه ­کاری شرطی

اساس محافظه­­کاری شرطی بر این مطلب است که در سودها بایستی اخبار بد، زودتر از اخبار خوب منعکس گردد. به اعتقاد باسو (۱۹۹۷)، محافظه­­­­کاری شرطی در عدم تقارن شناخت زیان­­ها در مقابل شناخت سودها نهفته است که آن هم از تمایل حسابداران به حصول درجه بالاتری از اطمینان جهت شناخت اخبار خوب در مقابل اخبار بد، در صورت­­های مالی، ناشی می­ شود. بلیس[۲۶] (۱۹۲۴) این مطلب را به نوع دیگری بیان می­ کند و می­گوید «هیچ سودی را شناسایی نکنید، اما تمام زیان­ ها را پیش­ بینی کنید» که باسو (۱۹۹۷)، بال و همکاران[۲۷] (۲۰۰۰) آن را محافظه­­کاری سود و زیانی نامیده­ اند. چاندرا و همکاران[۲۸] (۲۰۰۴) آن را محافظه­­کاری وابسته به اخبار خواندند. نهایتاً پاپ و واکر[۲۹] (۲۰۰۳)، ریچاردسون و تی­نایکار[۳۰] (۲۰۰۴) به عنوان محافظه­­کاری وابسته به گذشته از آن یاد کردند.
در محافظه­­کاری شرطی شرکت­ها برای شناسایی و ثبت درآمد­ها معیارهای متفاوتی را در مقایسه با هزینه­­ها به کار می­برند (باسو، ۱۹۹۷). محافظه­­کاری شرطی زمانی روی می­دهد که زیان­­های اقتصادی نسبت به سود­های اقتصادی در صورت سود و زیان به مراتب سریع­تر به نمایش درآیند. بال و شیواکمار[۳۱] (۲۰۰۵) معتقدند که محافظه ­کاری شرطی می ­تواند به شکل بالقوه­­ای به بهبود کارآیی قراردادهای بدهی و پاداش منجر شود. در قراردادهای بدهی شناسایی زودتر زیان­­ها نسبت به سودها، وام­دهنده را در فهمیدن سریع­­تر تخطی از قرارداد وام یاری می­ کند.
نمونه­­هایی از محافظه­­کاری شرطی شامل قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار برای موجودی­­ها و به حساب دارایی و یا به حساب هزینه منظور نمودن مخارج تعمیر دارایی­­های ثابت مشهود است (بیور و رایان، ۲۰۰۵).

۲-۲-۱-۵-۲- محافظه­­کاری غیرشرطی

محافظه ­کاری غیرشرطی (یا محافظه­­کاری ترازنامه­­ای، مستقل از اخبار، وابسته به آینده)، یک نوع عدم­شناخت گسترده است که با اخبار جاری ارتباطی ندارد و باعث گزارش ارزش پایین­­تری برای سهام­­داران از طریق تسریع در شناخت هزینه­­ها می­گردد می­ شود (باسو، ۱۹۹۷). درحالی­که محافظه­­کاری شرطی به این بحث می ­پردازد که چه زمانی سیستم حسابداری اثرات افزایش یا کاهش در ثروت را شناسایی کند، محافظه ­کاری غیرشرطی این مسئله را الزام می­ کند که خالص دارایی­ ها بایستی (از طریق تسریع در استهلاک و یا شناخت هزینه به جای دارایی) کم­تر از ارزش اقتصادی آن نشان داده شود. به همین علت گفته می­ شود محافظه­ کاری غیرشرطی مستقل از اخبار است و بر همین اساس نیز مخارج پژوهش و توسعه در زمان وقوع (به جای این که ابتدا به عنوان دارایی شناسایی شود و سپس مستهلک گردد)، مستقیماً به حساب هزینه ثبت می­گردد.
به استناد پژوهش­های صورت گرفته توسط جینر و ریس[۳۲] (۲۰۰۱)، باسو (۲۰۰۱)، پاپ و واکر۳ (۲۰۰۳) و بیور و رایان(۲۰۰۵) محافظه­­کاری غیرشرطی مقدمه­ای برای جلوگیری از مواجهه با
محافظه ­کاری شرطی است. شرکتی که مخارج پژوهش و توسعه را در زمان وقوع به عنوان دارایی شناسایی نمی­کند، محافظه­­کاری غیرشرطی را اعمال نموده است. در مقابل شرکتی که مخارج پژوهش و توسعه را به حساب دارایی منظور کرده محافظه­­کاری شرطی را رعایت کرده است و بنابراین در آینده با این مسئله مواجه خواهد بود که این دارایی را چگونه مستهلک کند. چرا که شکست خوردن احتمالی پروژه ­­های پژوهشاتی باعث خواهد شد تا مخارج صورت گرفته فاقد هرگونه وجاهتی برای به عنوان دارایی پنداشتن شود.
به عقیده بال و شیواکمار (۲۰۰۵)، محافظه­­کاری غیرشرطی نمی­تواند موجب ارتقاء کارآیی قراردادها شود و فقط یک نوع سوگیری حسابداری است که سرمایه­­گذاران و سایر طرفین قراردادها می­توانند برای تعدیل پیش ­بینی­­ها از آن استفاده کنند. به عقیده ایشان هر دو نوع محافظه­­کاری موجب ارائه کم­تر از واقع ارزش خالص دارایی­­ها می­گردد، اما تفاوت آن در توان القاء اطلاعات جدیدتر به صورت­­های مالی است.

۲-۲-۱-۶- اثر محافظه ­کاری شرطی و غیرشرطی بر کارآیی سرمایه ­گذاری

واتس[۳۳] (۲۰۰۳) معتقد است که محافظه­­کاری شرطی منجر به بهبود تصمیم­­های سرمایه­­گذاری شرکت می­ شود. اگر مدیران بتوانند زمان­بندی شناسایی زیان را به تعویق بیاندازند، آن­ها به احتمال زیاد صرف­ نظر از میزان و علامت خالص ارزش فعلی پروژه، سرمایه­ گذاری بیش تری انجام می­ دهند (جنسن، ۱۹۸۶)[۳۴]. اگرچه واتس (۲۰۰۳) معتقد است که یک سیستم حسابداری که مدیران را وادارکند تا زیان­ ها را به موقع شناسایی کنند (محافظه ­کاری­ شرطی) می ­تواند از رفتار فرصت­طلبانه مدیران نیز جلوگیری کنند. در مقابل، رویچودهری[۳۵] (۲۰۱۰) بیان می­دارد که محافظه­ کاری شرطی باعث مخدوش شدن و ناکارا شدن تصمیم­­های سرمایه­­گذاری شرکت می­ شود؛ زیرا اگر مدیران ریسک گریز شوند تحت محافظه ­کاری شرطی، آن­ها کم تر وارد پروژه­ های با خالص ارزش فعلی مثبت می­شوند. تحت محافظه ­کاری شرطی، صرف­ نظر از شناسایی به موقع زیان­­ها، سود تا زمان تحقق شناسایی نمی­ شود. اگر قبول پروژه­ های دارای ریسک به اعتبار و حقوق و مزایای مدیران از طریق شناسایی شکست ناشی از پروژه لطمه وارد کند آن­ها به احتمال زیاد چنین پروژه­­هایی را علی رغم داشتن خالص ارزش فعلی مثبت اجرا نمی­کنند. بنابراین، محافظه ­کاری شرطی مانعی بر سر سرمایه ­گذاری شرکت است و مورد انتظار است در شرکت­­هایی که محافظه­­کاری شرطی بیش­تری وجود داشته است، سرمایه­ گذاری کم­تر از حد بهینه بیش­تری مشاهده شود (ایشیدا و ایتو، ۲۰۱۳)[۳۶].

۲-۲-۱-۷- عوامل اقتصادی مؤثر بر محافظه ­کاری

تاکنون پژوهش­های چندان زیادی در خصوص تعیین آثار عوامل مؤثر بر محافظه­­کاری و هم چنین تعیین آثار این عوامل بر انواع محافظه­­کاری صورت نپذیرفته است. واتس (۲۰۰۳) چهار نوع تفسیر عمده از محافظه­­کاری را بیان کرده است که عبارتند از:
الف) تفسیر قراردادی
ب) تفسیر قضایی
پ) تفسیر مالیاتی
ج) تفسیر مقرراتی
بال (۲۰۰۱)، بال و شیواکمار (۲۰۰۵) و باسو (۲۰۰۵) نیز به طور مشابهی این چهار نوع تفسیر را عمده­ ترین عوامل مؤثر بر محافظه­­کاری در حسابداری دانسته­­اند. ایشان معتقدند تفسیر مالیاتی و تفسیر مقرراتی منجر به پیدایش محافظه­­کاری غیرشرطی می­ شود. این نوع محافظه­ کاری به آن قسمت و ابعاد حسابداری اشاره دارد که مربوط به فرایند برآورد و شناسایی دارایی­­ها و بدهی­­هایی می­گردد که منجر به ایجاد بازده­های آتی می­ شود. پژوهشات بعدی صورت گرفته به وسیله کوئیانگ[۳۷] (۲۰۰۷) نیز مؤید همین مطلب بود، به­ علاوه این که وی نشان داد که تفسیر قراردادی منجر به ایجاد محافظه­ کاری شرطی می­ شود. در حالی­که تفسیر قضایی عامل محرک هر دو نوع محافظه­ کاری شرطی و غیرشرطی است.

۲-۲-۱-۷-۱-تفسیر قراردادی

در تمام پژوهشات اخیر که توسط هلتاوسن و واتس (۲۰۰۱)، واتس (۲۰۰۳)، گوای و ورکشیا[۳۸] (۲۰۰۶)، بال و همکاران (۲۰۰۸) صورت گرفته است، متفقاً قراردادهای بدهی به عنوان عامل اصلی محافظه­­کاری شرطی قلمداد شده است. عموماً میزان ادعاهای مالی پرداختنی تأثیر بیش­تری بر کاهش ارزش شرکت­ها دارد در نتیجه قراردادهای بدهی نوعی رفتار نامتقارن را در خصوص سودها و زیان­­ها ایفا کرده است (بیتی و همکاران[۳۹]، ۲۰۰۸). از آن­جا که زیان­­های اقتصادی کاهش ارزش بدهی­­ها را به­ دنبال دارد، اعتباردهندگان و تأمین­کنندگان مالی شرکت­ ها همواره به­ دنبال ایجاد حمایت از خود در مقابل گزارش زیان توسط مدیران شرکت­ها هستند. ایشان این محافظت را از طریق افزودن شروطی به قراردادهایشان انجام
می­ دهند که به موجب آن هرگونه تصمیم­­های آتی (مثل پرداخت­های نقدی عمده در قالب توزیع سود، تحصیل عمده دارایی­­ها و یا اعطای تسهیلات) که منجر به کاهش ارزش بدهی­­های شرکت گردد، محدود خواهد شد.
حسابداری محافظه­­کارانه از طریق افشا اطلاعات مربوط به قراردادهای بدهی در گزارش­­های مالی، امکان نظارت بر این گونه قراردادها را تسهیل کرده است و به دلیل اینکه به اعتباردهندگان امکان انعقاد کاراتر قراردادهای بدهی را از طریق ارائه اطلاعات اضافی به ایشان داده است، موجب افزایش کارایی قراردادهای بدهی آتی نیز می­ شود. همچنین حسابداری محافظه­­کارانه کارآیی قراردادهای بدهی گذشته را نیز در بردارد زیرا با نقض هریک از مفاد قراردادهای منعقده توسط شرکت، طرفین قرارداد اجازه خواهند داشت با بهره گرفتن از اهرم­­هایی که قبلاً در قراردادها تحت عنوان حقوق ایشان ذکر شده است، درصدد احقاق حقوق خود برآیند (بال و شیواکمار، ۲۰۰۵). بدین ترتیب عواقب ناشی از نقض شروط قرارداد به مثابه مکانیزمی جهت کارآیی قراردادها برای اعتباردهندگان عمل کرده است. حسابداری محافظه ­کارانه از ایجاد هرگونه شرایطی که باعث شود مدیران با بهره گرفتن از تقلبات فرصت­­طلبانه در گزارش شرایط مربوط به قراردادها اقدام به محدود نمودن طرفین قراردادها کنند نیز جلوگیری کرده است. بال و همکاران (۲۰۰۸) در پژوهشی به ارتباط مثبت بین محافظه ­کاری شرطی و اندازه بازارهای بین المللی پی بردند. احمد و همکاران (۲۰۰۲) نشان دادند که سود شرکت­های محافظه­­کاری که هزینه سرمایه کم­تری دارند با شرکت­­های استقراض­کننده­­ای که حسابداری محافظه ­کارانه­­تری را از طریق استفاده از نرخ بازده کم­تر به کار برده­­اند، همسویی بیش­تری دارد.
در خصوص قراردادهای بدهی، باسو (۱۹۹۷) و بال (۲۰۰۱) بیان کرده ­اند که قراردادهای مدیران نیز یکی از منابع تقاضا برای محافظه­­کاری شرطی است. قراردادهای جبرانی مدیران که بر مبنای برخی از ارقام حسابداری منعقد گردیده است، خود یکی از عوامل ایجاد انگیزه برای گزارشگری متحورانه است (هیلی[۴۰]، ۱۹۸۵). این مطلب گرایش سرمایه­­گذاران و اعتباردهندگان را برای اعمال محافظه­­کاری شرطی به شرکت­ها به منظور جلوگیری از محدود شدن حقوقشان در پی­دارد. بنابراین، سرمایه­­گذاران ابزار حاکمیتی قوی را لازم خواهند داشت تا بتوانند حسابداری محافظه ­کارانه­تری را نسبت به شرکت­ها اعمال کنند.
پژوهشات صورت گرفته توسط بیکز و همکاران[۴۱] (۲۰۰۴)، احمد و دولمن[۴۲] (۲۰۰۷)، گارسیا­لارا و همکاران[۴۳] (۲۰۰۸) همگی بر این مطلب صحه گذاشت که حاکمیت شرکتی قوی­­تر، منجر به افزایش محافظه ­کاری شرطی می­ شود.
به نظر واتس (۲۰۰۳ ) تفسیر قرار­دادی با اهمیت­­ترین تفسیر محافظه­­­کاری است، زیرا اصلی­­ترین منبع محافظه­­کاری به شمار می­رود. اگر چه تفسیر قراردادی از نظر کتاب­­شناسی، تأکید بر قرار­دادی دارد که بین طرف­­های قرارداد (مانند قرار­داد بدهی و قرارداد پاداش مدیران) دارد، اما گسترۀ این تفسیرها به داخل سازمان (مانند حسابداری مدیریت و سیستم کنترلی) نیز مربوط می­ شود. علاوه بر این، تفسیر مالیاتی همواره با تفسیر قراردادی ارتباط دارد. تفسیر قراردادی، سابقه طولانی­تری نسبت به دیگر تفسیرهای محافظه ­کاری دارد. به عنوان مثال، تفسیر دعاوی ­حقوقی سهام­­داران از سال ۱۹۶۰ و به دنبال افزایش دعاوی­ حقوقی سهام­ داران در آمریکا بوجود آمد. تفسیر مالیاتی از سال ۱۹۰۹ به دنبال تلاش­هایی که واحدهای اقتصادی برای کم تر نشان دادن مالیات در آمریکا انجام می­دادند، بوجود آمد و نهایتاً تفسیر قانون­­گذاران حسابداری، به دنبال پیدایش الزاماتی که در سال های ۱۹۳۴-۱۹۳۳ توسط کمیسیون بورس اوراق بهادار[۴۴] برای گزارشگری مالی توسط شرکت­­ها صورت گرفت، به وجود آمد.

۲-۲-۱-۷-۲- تفسیر دعاوی قضایی

مسائل و مشکلات مربوط به بروز دعاوی حقوقی سهام­­داران علیه شرکت­­ها در سال­­های اخیر، به یکی از عوامل اصلی کاربرد محافظه­­کاری تبدیل شده است. ریسک ناشی از دعاوی حقوقی زمانی بروز می­ کند که طرف­­های مختلف درگیر با شرکت بتوانند علیه مدیران یا حسابرسان با این دلیل که اطلاعات ارائه شده در قالب صورت­­های مالی منتشر شده توسط شرکت، منجر به متضرر شدن ایشان شده است، به اقامه دعوی بپردازند. بدین ترتیب مسئولیت ناشی از گزارش­های مالی که کاهش کارآیی اقتصادی شرکت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:07:00 ب.ظ ]




۲ـ تعمق
ـ مورد تردید قرار دادن آن چه که باید مسلم یا بدیهی تلقی شود: به زیر سؤال بردن و نقد و بررسی آنچه که تاکنون در مدرسه انجام می‌شده است آثاری به این شرح دارد، جسارت علمی معلمان و دانش‌آموزان، ترویج روحیه تحقیق، رهاسازی کارکنان از تعصبات بی‌اساس و استفاده از استانداردهای جدید علمی.
ـ کشف امور اساسی و بیان آنها در هر موقعیت: تدوین روش کار به نحوی که امور مدرسه بر اساس ضابطه و بطور اصولی انجام شود و نیز وجود معیار برای داوری درباره کار خوب و بد، همان چیزی است که سازمانهای بسیار موفق دارند و لازمه کار مدیر مدرسه با ذهن فلسفی است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
ـ توجه به اشارات و امور مربوط به جنبه‌های اساسی در هر موقعیت: مدیر مدرسه باید ضمن کشف امور اساسی، ذهن خود را متوجه عمق قضایا بنماید و جنبه‌های اساسی و معیارهای موجود را مورد سنجش قرار داده و اصلاح کند.
ـ قضاوت و حکم را به روش فرضیه‌ای ـ قیاسی قرار دادن: ذهنیت فلسفی به مدیر مدرسه کمک می کند تا بجای اینکه به مشاهده و ضبط و ثبت همه اتفاقات مدرسه بپردازد، به تغییر و تفسیر همت گمارد و راه‌ حل ‌های مختلف را تحلیل کند، یعنی پس از آنکه جنبه‌های اساسی هر موقعیت را درک نمود و آثار منطقی مترتب را بررسی کرد، راه‌حل یا فرضیه مناسبی ارائه و مسأله را حل کند.
۳ـ انعطاف‌پذیری
ـ رها شدن از جمود روان‌شناختی: مدیر مدرسه متصف به این ویژگی، سه مزیت مشخص دارد:
ـ با اتکا به تجارب خود واکنشی مناسب در برابر شرایط جدید آموزشی دارد.
ـ بر اثر ملاحظه یک رفتار در شخص دچار تعمیم نمی‌شود و همینطور بر اثر ملاحظه رفتار واحدی در یک گروه از تعمیم آن در همه موارد خودداری می کند و شرطی نمی‌شود.
ـ تفکر عقلانی خود را در موقعیت‌های با فشار روان ـ تنی از دست نمی‌دهد و رفتار مناسبی دارد.
ـ ارزش سنجی رفتار و نظریات جدا از منبع آن: این ویژگی در ذهنیت فلسفی مدیران ناظر به این مطلب است که مدیر مدرسه در مورد رفتار عناصر انسانی مدرسه دور از ذهنیات خود و بدون توجه به شنیده‌ها و فقط بر اساس معیار و مقیاس از پیش تعیین شده موجود قضاوت می‌کند.
ـ مشاهده مسائل از جهات مختلف: بررسی مسائل مدرسه از ابعاد مختلف و جمع‌ آوری اطلاعات مرتبط، امکان تصمیم‌گیری منطقی‌تری را برای مدیر مدرسه فراهم می کند.
ـ شکیبایی و قضاوت موقت و مشروط: این ویژگی ذهنیت فلسفی سبب می‌شود که مدیران مدرسه بدانند هر آن ممکن است اطلاعات جدیدی بدست آید که موجب تجدید نظر در قضاوت شود، پس همیشه بطور موقت قضاوت می‌کنند(اسمیت، ترجمه بهرنگی، ۱۳۷۰، ص ۱۰۰-۷۰ و سلطانی، ۱۳۷۵، ص ۳۴-۳۳).
«براتراند راسل[۸۹]» می‌گوید شاید کار عمده فلسفه در عصر حاضر آموزش چگونه زندگی کردن با دو وجه متضاد است، زندگی بدون یقین و بدون تردید(اسمیت، ترجمه بهرنگی، ۱۳۷۰، ص ۹۸). «همانطور که ملاحظه می‌شود مهارت مبتنی بر درک کلی در حقیقت خود متضمن جنبه‌های فنی و انسانی سازمان نیز هست، با این وجود مفهوم کلمه مهارت، بعنوان تبدیل علم به عمل باید به شخص امکان دهد که وجه تمایز مهارتهای سه‌گانه یعنی انجام عملیات فنی (مهارت فنی) درک کردن و برانگیختن افراد و گروه ها (مهارت انسانی) و هماهنگ ساختن کلیه تلاشها و علایق افراد، سازمان را در جهت تحقق هدفی مشترک (مهارت ادراکی) باز شناسند.» (کاتز، ترجمه توتونچیان، ۱۳۷۰، ص ۱۰۰).
۲-۱۲- اهمیت و ارزش نسبی مهارتها
تمایز مهارتهای مدیران به سه وجهی که بیان شد، فقط به منظور تجزیه و تحلیل علمی سودمند است، اما آنچه که عملاً در رفتار مدیران مشاهده می‌گردد بهم آمیختگی آنهاست بنحوی که نمی‌توان مرز پایان یک مهارت و آغاز مهارت دیگر را مشخص کرد با این وجود نباید از مزایای تمایز مهارتها در تجزیه و تحلیل علمی و آموزش غافل بود، «هر چند مهارتهای سه گانه در هر یک از سطوح مدیریت حائز اهمیت زیاد می‌باشند، اهمیت نسبی مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی مدیر در سطوح مختلف فرق می‌کند.» (کاتز، ترجمه توتونچیان، ص ۱۰۱-۱۰۰). زیرا اعمال مدیریت اثربخش، به تناسبی که شخص از سطوح عملیاتی به سطوح سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری سازمان ارتقاء می‌یابد، نیازمندی وی به مهارت ادراکی نسبت به مهارت فنی افزایش می‌یابد، به عبارتی مدیران سطح پائین سازمان باید به مهارت فنی بیشتری به نسبت سایر مهارتها، توانمند باشند تا بتوانند مرئوسین خود را تعلیم دهند و بر کار آنان نظارت دقیق اعمال کنند، به همین قیاس مدیران در سطح بالای سازمان بدلیل آنکه وظایف عملیاتی بر عهده ندارند، نیازمند توانمندی کمتری در مهارت فنی هستند و در عوض باید برای انجام وظایف سیاست‌گذاری، تعیین هدف و تصمیم‌گیری مهارتهای ادراکی قابل ملاحظه‌ای داشته باشند. شکل ۲-۶ مهارتهای مورد نیاز مدیران، در سطوح مختلف یک سازمان را نشان می‌دهد.
مهارتهای مورد نیاز
سطوح مدیریتی
مدیران عالی
مدیران میانی
مدیران عملیاتی

 

ادراکی
انسانی
۰فنی

شکل ۲-۳: مهارتهای مورد نیاز مدیران در سطوح مختلف سازمان
همانگونه که در شکل مشخص است مدیران در همه سطوح سازمان به میزان یکسانی به مهارتهای انسانی جهت انجام وظایف نیازمندند و دلیلش اینست که بدون توجه به نوع وظیفه و سطوح مدیریتی، با انسانها کار می‌کنند و برای انگیزش و هدایت کارکنان باید از این مهارت برخوردار باشند از این رو بر مهارت انسانی تأکید ویژه می‌شود(هرسی و بلانچارد، ترجمه علاقه‌بند، ۱۳۷۷، ص ۱۶). یکی از صاحبنظران گفته است همه مهارتهایی که ذکر شد واجد اهمیتند، اما میزان و درجه اهمیت هر یک بسته به سطوح مدیریتی متفاوت است. علاوه بر مهارتهای فنی مهارت انسانی نیز در سطوح پائین سازمان اهمیت زیادتری دارد چون مدیران عملیاتی بیش از دیگر مدیران با کار و انسانها که انجام دهنده کارند در ارتباط هستند و باید علاوه بر داشتن حداکثر مهارت در چگونگی انجام کار بتوانند ارتباط صحیح کاری برای ایجاد انگیزه در آنان هم برقرار کنند.
در سطوح بالای سازمان مدیران با تغییرات زیادی مواجهند و مشکلاتی که در برابرشان قد علم می‌کنند غیر قابل پیش‌بینی هستند بنابراین توانمندیشان به مهارت ادراکی که مستلزم قدرت ذهنی بیشتری است اهمیت زیادتری می‌یابد. البته این مدیران نیز در حدود نیازمندیهایشان باید از مهارتهای فنی و انسانی برای اطلاع از چگونگی کار سازمان و برقراری ارتباط با مدیران سطوح پائین برخوردار باشند. شکل ۴-۲ مهارتها را به نسبت سطوح مدیریتی نشان می‌دهد(عباس‌زادگان، ۱۳۷۹، ص ۲۵).
شکل ۲-۴: مهارتهای مدیران به نسبت سطوح مدیریتی
در همین زمینه صاحبنظر دیگری گفته است هر چه مدیر به خط عملیاتی سازمان نزدیکتر باشد نیازمند مهارت فنی زیادتری است و به همین نسبت به مهارت ادراکی کمتری نیازمند است، در این وضعیت باید دارای مهارت انسانی بالایی به جهت کار با افراد باشد. برای مدیران میانی مهارتهای سه‌گانه فنی، انسانی و ادراکی تقریباً در حد بالایی مورد نیاز است در مدیریت بالای سازمان، مهارت سه‌گانه فنی، انسانی و ادراکی تقریباً در حد بالایی مورد نیاز است در مدیریت بالای سازمان، مهارت ادراکی، بالا و مهارت انسانی نسبتاً بالا و مهارت فنی در سطح متوسطی قرار دارد.
۲-۱۳- مهارتهای ارتباطی
ارتباط یعنی فراگرد ارسال پیام از جانب فرستنده و دریافت فهم آن از جانب گیرنده. زمانی که پیام ارسالی توسط گیرنده دریافت شده و وی منظور واقعی پیام را ادراک نماید ارتباط برقرار شده است. به طور خلاصه می‌توان گفت که مدیران برای انجام هر نوع فعالیتی ناگریز از کاربرد ارتباطات هستند (سید عباس‌زاده، ۱۳۸۰).
چستر آی. بارنارد[۹۰]: فراهم آوردن یک سیستم ارتباطی، از جمله وظایف اساسی مدیر است (هوی و میکسل، ۱۳۸۲).
فرانک، ای. اکس. دانس[۹۱] با هر وری بر نوشته‌های علمی، نورد پنج تعریف برای ارتباط پیدا کرد که این تعاریف حداقل دارای پانزده زمینه متفاوت بوده و برای فهمیدن ارتباط، رویکردهای متفاوت و گاهی متناقض ارائه داده‌اند.
فیلیپ و لوئیز[۹۲] می‌گویند: ارتباط یعنی تبادل پیامها، عقیده‌ها یا نگرشها که موجب تفاهم بین فرستنده و گیرنده شود (هوی و مسیکل، ۱۳۸۲).
۲-۱۴- تعاریف اثربخشی
۲-۱۴-۱- مفاهیم
صاحبنظران به مدیریت از ابعاد و جنبه‌های مختلف نگریسته‌اند و وجوه گوناگون آن را در سازمان مورد بحث قرار داده‌اند، بطور معمول آنچه از مفاهیم در تعاریف مدیریت بدست می‌آید، اینست که تقریباً عموم صاحبنظران علاوه بر کارکردها و وظایف مدیر در سازمان، اثربخشی سازمانی را نیز مورد توجه و تأکید قرار داده‌اند.
«کریتنر[۹۳]» با توجه به این ابعاد گفته است: «مدیریت یعنی، فرایند کار کردن با دیگران و از طریق دیگران و با بهره گرفتن از منابع محدود بنحوی که هدف سازمانی با اثربخشی در محیطی متغیر تحقق یابد.» (پرداختچی، ۱۳۷۵، ص ۵۱) بنابراین مدیر باید به تغییر در همه ابعاد آن توجه کند، حتی در نقش خود؛ «نقش مدیر بطور مداوم در حال تغییر است در عین حال بسیاری از مشاهدات به عمل در آمده گذشته می‌تواند امروز هم به عمل در آید.» (اچسون و دامین گال، ترجمه بهرنگی، ۱۳۸۰، ص ۳۵۰).
در این بخش (مفاهیم و نظریه‌های اثربخشی) مدلهای اثربخشی و شاخصهای اثربخشی دبیرستان مورد مطالعه قرار می‌گیرد. در عین حال این موضوع قابل توجه است که تعریف و تعیین اثربخشی یک سازمان شاید در نگاه اول بصورت موضوعی نسبتاً مشخص جلوه کند اما متخصصان سازمان و مدیریت بخوبی می‌دانند که مطالعه آن مسائل پیچیده و مباحثه برانگیز سازمان را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد(اسکات، ترجمه بهرنگی، ۱۳۸۰، ص ۴۴۶).
آمیتای اتز یونی[۹۴] معتقد است یک سازمان زمانی اثربخش است که نتایج قابل مشاهده و فعالیتهای آن با اهداف سازمانی برابر بوده یا بیشتر از آنها باشد (هوی و سیکل، ۲۰۰۳).
فیدلر[۹۵] که نظریه رهبری اثر بخش را مطرح کرده است. اثربخشی را مشتغل بر روابط مدیر با همکاران، میزان کار از پیش تعیین شده، میزان قدرتی که مدیر از مقام خود به دست می‌آورد می‌داند.
مدل اقتضایی فیدلر دارای ۲ فرضیه می‌باشد:
۱- سبک رهبری[۹۶] که بوسیله نیازهای انگیزشی رهبر تعیین می‌گردد.
۲- اثربخشی گروه[۹۷] که تابع رابطه بین روش رهبری و درجه مطلوب بودن موقعیت است. به عبارت دیگر کار موثر گروهی بستگی به انگیزه‌های رهبر و توانائیهای رهبر در اعمال نفوذ در موقعیت دارد (شیرازی، ۱۳۷۳).
هوی میکسل (۲۰۰۳) اثربخشی مدیر را مفهومی چندبعدی می‌داند که شامل ۳ جزء می‌باشد.
۱- سبک رهبری ۲- اجزاء مدیریت ۳- اجزاء عملکرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:06:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم