کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



بنابراین مقنن در اعمال سیستم جمع مادی مجازات­ها و فاصله گرفتن از دیدگاه­ های مجرم محور جنبش دفاع اجتماعی و مکتب تحققی و باز گشت به دیدگاه های کلاسیک، اساس توجه خود را بر جرم قرار داده است و سیاست کیفری سخت گیرانه ای را در پیش گرفته است. و راه مقابله با مرتکب تعدد جرم را اعمال مجازات های سخت و قطعی دانسته است . زیرا عموما مرتکبین جرایم متعدد، با سبق تصمیم و طرح ونقشه قبلی دست به ارتکاب جرایم متعدد می زنند . شخصی که ارتکاب جرم را حرفه مجرمانه خویش قرار داده است، به مراتب خطرناک­تر از شخصی است که یک بار و آن هم به صورت اتفاقی دست به ارتکاب جرم می­زند. صدماتی که شخص اول با ارتکاب جرایم متعدد برپیکر اجتماع وارد می­سازد به مراتب شدید تر و دردناک تر از صدماتی است که دیگری از رهگذر ارتکاب یک بار جرم وارد می­سازد بر همین اساس جامعه نسبت به مرتکبین جرایم متعدد سازمان یافته­تر و شدید­تر واکنش نشان می­دهد.
دانلود پایان نامه
یکی از رویکرد­هایی که در راستای سیاست کیفری سخت­گیرانه مورد استقبال قانون­گذاران و مجریان قرار گرفته است، سیاست سلب توان بزه­کاری است.
منظور از این سیاست سلب فرصت و توانایی مجرم بالقوه در ارتکاب رفتارهای مجرمانه است.
ناتوان­سازی عمدتا بر این استدلال است که هدف ارعابی یا اصلاحی مجازات، در مورد برخی از مجرمین کارگر نیست. این مجرمین تا آنجا که بتوانند به ارتکاب جرم ادامه می­ دهند. پس در این مورد تنها راه جامعه برای حمایت از خود، ناتوان ساختن آن­ها از ارتکاب جرم یا کنار گذاشتن آن­ها است.
در واقع هدف از سلب حقوق و توانایی فرد بزه­کار، به عنوان یک اهرم کیفری، تضمین این امر است که با خارج از دور کردن مجرم، دیگر مرتکب جرم نشود.[۸۲] نمونه ­ای از این نوع مجازات را می­توان قطع برخی اعضای بدن، عقیم ساختن، تبعید یا حبس­های طولانی دانست.
ناتوان­سازی بوسیله مجازات ، با توجه به نوع جرم یا مجرم ، متفاوت است .توضیح این که در برخی موارد ،قانون­گذار برای جرم یا جرایمی خاص، مجازاتی پیش بینی می­ کند که ماهیتا ناتوان کننده است . در اینجا مقنن، کاری به وضعیت و خصوصیات فاعل جرم ندارد و سلب توان بزه­کاری ، ناظر بر تمام مجرمینی است که مرتکب آن جرم شده ­اند.مثلا هر تصمیمی در مورد محدود کردن آزادی محکوم، او را از ارتکاب برخی جرایم در آینده باز می­دارد. در اصطلاح به این نوع ناتوان­سازی، سلب توان جمعی یا عمومی بزهکاری می­گویند.در مقابل گاهی سیاست ناتوان­سازی ناظر بر نوع خاصی از مجرمین است یعنی آن دسته از بزه­کاران که رفتار گذشته آن ها ، عاملی برای پیش ­بینی رفتار آینده­شان است . این مجرمین با عنوان مجرمین خطرناک مشمول مجازاتی غیر از مجازات سایر مرتکبین جرایم مشابه می­شوند. به عنوان مثال، در مورد دوره­ حبس ، مدت حبس آن ها طولانی­تر خواهد بود تا حالت خطرناک آنها منتفی گردد. این نوع ناتوان­سازی را سلب توان گزینشی یا انتخابی بزه­کای گویند. مشخصه اصلی این مجازات­ها آن است که از مجازاتی که به طور طبیعی برای مجرم تعیین می شود طولانی تر یا شدیدترند. در حقیقت در این روش، گروه های پر خطر برای ناتوان سازی انتخاب می شوند.
بنابراین با توجه به توضیحات فوق می توان گفت که در سیستم جمع مادی مجازات با طرد مجرم برای مدت مدیدی از جامعه به دنبال ناتوان­سازی و سلب توان بزه­کاری از او هستیم. ونظام عدالت کیفری در پرتو این هدف به دور کردن بزه­کاران از جامعه توجه داشته و بر این فرض مبتنی است که طرد مجرمان فرصت­های مساعد جرم زا را از آنان سلب کرده و در نتیجه از روی آوری دوباره بزه­کار به ارتکاب جرم پیش گیری می­ کند.[۸۳]
گفتار سوم :تجلی رویکرد اصلاح مدار در تعدد جرایم غیر تعزیری
هرچند قانون­گذار در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲،برخی از موارد تعدد جرم را باعث تجمیع مجازات­ها دانسته است و این فرصت را به دادگاه داده تا همه مجازات­ها را در مورد مرتکب به اجرا در آورد و طبیعتا؛ نتیجه اجرای چنین مجازات­هایی رنج و سختی بیشتر بر مرتکب است و در واقع در این موارد قانون­گذار با تحمیل مشقت و مجازات شدید بر مجرمان به شخصیت مجرم و هدف اصلاحی و درمانی مجازات توجه ندارد بلکه هدف از تحمیل این مجازات­ها را دور کردن فرد از جامعه و طرد او می­داند.
ولی با توجه به قواعد حاکم بر تعدد در جرایم غیر تعزیری به آسانی می­توان دریافت که گاهی علی رغم اینکه فردی مرتکب جرایم متعدد شده است قانون گذار فقط یک مجازات را برای او پیش بینی می­ کند و این حالت صرفا مخصوص مواردی است که اولا جرایم ارتکابی از جمله جرایم حدی باشد و ثانیا جرم حدی ارتکابی نیز یکسان باشد به عنوان مثال فردی که به کرات مرتکب شرب خمر شده است پس از دستگیری و محاکمه فقط به یک مجازات شرب خمر(۸۰ضربه شلاق) محکوم خواهد شد و نه بیشتر.
علاوه بر این در مواردی که یکی از جرایم حدی مرتکب سنگین تر باشد به گونه ­ای که با مجازات اعدام مواجه شود و جرم یا جرایم دیگر مستوجب حبس یا تبعید باشند به حکم تبصره یک ماده ۱۳۲ فقط اعدام به اجرا گذاشته می­ شود برای مثال، چنانچه فردی به اتهام زنای به عنف دستگیر شود که علاوه بر آن­ها، هم برای بار سوم مرتکب سرقت حدی شده و هم در محاربه شرکت داشته باشد با وجود اینکه هرسه جرم ارتکابی او شدید و خطر ناک است قانون­گذار فقط مجازات اعدام را قابل اجرا می داند و عملا چنین فردی علی رغم شدت جرایم خود، هیچ گاه با تشدید مجازات روبه رو نخواهد شد.
به عبارت دیگر، چنین فردی با وجود ارتکاب محاربه و سرقت حدی (برای بار سوم)هیچ گاه مجازات تبعید یا حبس ابد راکه احتمالا به آن محکوم شده است تحمل نخواهد کرد.
همچنین در برخی از موارد علی رغم وقوع جرایم متعدد، قانون گذار قاضی را ملزم کرده است که مرتکب را فقط به مجازات حدی محکوم کرده و همان را به موقع اجرا بگذارد. این وضعیت مربوط به حالتی است که چندین جرم از جمله یک جرم حدی واقع شده است لیکن ماهیت جرم حدی و جرم تعزیری یکسان است.به عنوان مثال، شخصی که هم مرتکب جرم سرقت تعزیری و هم مرتکب سرقت حدی شده باشد به حکم تبصره ماده ۱۳۵ فقط به مجازات جرم سرقت حدی محکوم خواهد شد. همچنین است در مورد فردی که هم مرتکب زنا و هم مرتکب روابط نا مشروع کمتر از زنا با همان شخص شده است. در واقع قانون­گذار در این گونه موارد نه تنها تعدد جرم را موجب تشدید مجازات ندانسته بلکه اتفاقا با صرف نظر کردن از مجازات جرم تعزیری خواسته است در حق مرتکب، تخفیف نیز اعمال کند.
علاوه بر این قانون گذار در تبصره ۲ ماده ۱۳۲ قانون جدید حالتی را که دو جرم حدی طی یک رفتار واقع شوند به عنوان ارتکاب جرم اشد مورد توجه قرار داده است. به عنوان مثال، فردی که به ارتکاب جرم لواط مبادرت کرده است قطعا مرتکب تفخیذ هم شده است. از نظر قانون­گذار چنین فردی فقط به مجازات جرم لواط که شدیدتر است محکوم خواهد شد.
بنابراین همان طور که ملاحظه شد قانون­گذار در موارد فوق نیم نگاهی به بحث اصلاح و درمان مجرم داشته است و در واقع در این موارد قانون­گذار نگاهی ارفاق آمیز به مرتکب تعدد جرم داشته است. به عبارت دیگر اگر چه ممکن است تحمیل مشقت و مجازات مجرمان، در مواردی توجه به شخصیت و اصلاح و باز پروری مجرم را تسهیل نکند، و در برخی از موارد مجازات به سبب وجود برخی از شرایط، جنبه تربیتی و اصلاحی پیدا نکند، اما به هر حال نمی توان مجازات را فاقد ارزش تربیتی و اصلاحی دانست تردیدی نیست که باید مقام انسانی فرد بزهکار مطمح نظر قرار گیرد و او تنها در موارد معدودی باید همچون میکروب از جامعه بشری طرد گردد؛ در سایر موارد باید بزهکار را انسانی دانست که چون دیگران استحقاق هر گونه مساعدت و یاری را دارد و باید به او کمک کرد تا مقام از دست رفته را به دست آورد و به فیلت های انسانی نایل گردد.[۸۴]
بنابر دیدگاه قرآن و اسلام، فرد مجرم بیمار است ونیازمند اصلاح و درمان می­باشد.[۸۵] در دین اسلام اگرچه توجه اصلی بر اجرای مجازات است اما این مطلب حاکی از آن نخواهد بود که در این دین به وسایل و تدابیر دیگر جهت تنبیه بزه کار و اصلاح او توجه نشده است.
نکته حایز اهمیت آن است که اسلام تدابیری را برای اصلاح مرتکب در نظر گرفته است که احترام به کرامت انسانی ، حفظ موقعیت انسانی بزه­کار از مهم­ترین خصیصه­ های آن بشمار می رود. چرا که در این دین حفظ شرافت و عزت فرد از مهم­ترین و با ارزش ترین حقوق انسانی دانسته می شود.[۸۶]
گفتار چهارم:توجه به حقوق بزه دیده در تعدد جرایم غیر تعزیری
ضرورت توجه به موقعیت مجنی علیه و تأکید بر ترمیم خسارت وی” بزه­ دیده ” را به عنوان عنصر چهارم
در کنار عوامل سه گانه بزه ، بزه­کار، و واکنش جزایی در حوزه مطالعات حقوق جزای اسلامی وارد کرده است.
یافته­های جرم­ شناسی به ما نشان می­دهد که توجه به حقوق و جایگاه بزه دیده، تأثیرات مهمی در چگونگی پاسخ دهی به بزه­کاران داشته است. در واقع بزه­ دیده در فرایند پاسخ دهی به بزه­کاران علاوه بر اینکه در شکل گیری و پایداری دعوای کیفری نقش دارد در نوسان دهی و تشدید و کنار­گذاری پاسخ­ها نیز نقش مؤثری را ایفا می­ کند. بزه­ دیده اصلی­ترین متضرر جسمانی، مادی، و معنوی و روحی و روانی است و پیوسته به حمایت همه جانبه نیاز دارد. سیاست گذاران جنایی تحت تأثیر باورهای بزه­ دیده مدار ، مداخله بزه­ دیده در نوسان دهی به پاسخ ها را امکان پذیر دانسته اندو این تأثیرگذاری گاه در راستای تشدید پاسخ ها و گاه در جهت تعدیل متبلور می­ شود.[۸۷]
بزه­ دیده به مثابه بازیگر منفعل سناریوی مجرمانه چند صباحی است که مورد توجه اندیشمندان حقوق کیفری و جرم­ شناسی قرار گرفته است. باید اذعان نمود رویکرد نخستین بزه دیده شناسی، به مقصر انگاشتن بزه دیده متمرکز است که از آن به بزه دیده شناسی علمی یا اولیه یاد می شود. اما از آغاز سال های ۱۹۷۰ میلادی جریان­های عقیدتی ارزشی با انتقاد به دیدگاه­ های بزه­ دیده شناسی علمی، بحث حمایت از بزه­دیدگان را به میان کشیدند. طرفداران این بزه­ دیده شناسی با این استدلال که بزه­ دیده یا افراد تحت تکفل و وابسته به او در هر حال بزه­دیدگی را تجربه کرده و متحمل مشکلات مادی ،معنوی، و روانی و عاطفی شده ­اند،بر این باورند که نظام کیفری، باید در سیاست گذاری تقنینی و قضایی خود، مصالح و منافع بزه دیدگان را بیش از گذشته، مورد توجه قرار دهند و به جبران خسارت مادی او، مجازات بزه­کار برای تسکین خاطر بزه­دیدگان، اقدام نمایند.
اگر مطالعه بزه­دیدگان نخست در قالب یک دیدگاه منفی نگرانه با تأکید بر نقش و تقصیر بزه­ دیده در رویداد جنایی از بطن جرم شناسی سر برآورد ، اکنون بیش از چند دهه است که همه نگاه­ها به حمایت از این اشخاص آسیب پذیر جهت یافته است. بدین ترتیب بزه­ دیده شناسی حمایتی یکی از رویکردهای نوین جرم شناسی است که رفته رفته به کسب استقلال از سرزمین علوم جنایی نزدیک­تر می­ شود.
حمایت از بزه­ دیده در گستره ی بزه­ دیده شناسی حمایتی راهبردی است که به بزه دیده به عنوان عضوی از اجتماع، ضرورت عنایت ویژه به او را توجیه می کند و بر این امر صحه می گذارد که در ساختار علوم جنایی به همان اندازه که از مرتکب حمایت به عمل می آیدتا ضمن اصلاح و درمان او، به فرایند اجتماعی باز گرداننده شود، به همان ترتیب نیز بایستی به بزه دیده به منزله­ی دیگر عضو رخدادجنایی که قربانی اهداف و اعمال بزه کار شده ،عنایت خاص به عمل آید تا بتوان وی را نیز به فرایند معمول اجتماعی بازگرداند و با ترمیم دردها وآسیب‌های مادی، معنوی و روانی وارد شده براو، روند سازگازیش را با فعالیت های اجتماعی تسریع بخشید و موجبات تشفی خاطرش را فراهم کرد. بنابراین نباید فقط روی مجرم تمرکز کنیم، بلکه بیشتر تمرکز روی بزه­ دیده باشد.[۸۸]
قانون­گذار در قواعد ناظر بر تعدد در جرایم غیر تعزیری به ویژه قصاص و دیات که از حقوق الناس هستند با اعمال قاعده جمع مجازات­ها و اعمال مجازات تمامی جرایمی که فرد مرتکب شده است به حقوق بزه دیده و ترمیم و جبران خسارت وی توجه داشته است و این امر می تواند آثار مثبتی را در پی داشته باشد؛ از جمله مهم­ترین اثری که قاعده جمع مجازات­ها در پی دارد این است که زمانی که مجرم پاسخ گوی تمام جرایم ارتکابی خود باشد علاوه برا ینکه باعث ترمیم دردها و آسیب های وارده بر بزه­ دیده می­ شود و موجبات تشفی خاطر او را فراهم می­سازد می ­تواند باعث جلو گیری از این شود که بزه دیده دست به اقدامات خودسرانه و بدون ضابطه نزند.
صدمات حاصل از جرم، بزه دیده را تحقیر و وجاهت وی را مورد تهدید قرار داده است از این رو تنها بوسیله عفو و گذشت خود او است که علاوه بر ترمیم روانی لطمه ی حیثیتی و تحقیر بر خاسته از عمل مجرمانه بوسیله این چشم پوشی و گذشت، تشخص و احترام و بزرگواری وی را موجب می­گردد. اما در صورت اجرای کیفر ، احساس نیاز بزه دیده به جبران خسارت وارده به وسیله قانون­گذار کنترل شده و هرنوع انتقام بی حد و مرز را ممنوع ساخته است.[۸۹]
بنابراین می­توان گفت که توجه به حقوق بزه دیده در حدود و قصاص و دیات هم به نفع بزه کار است و هم به نفع بزه­ دیده است .
نتیجه گیری و پیشنهادات
تعدد جرم یکی ازوضعیت­های محتمل است که فردی با نقض هنجارهای کیفری ممکن است بوجود آورد. در این وضعیت جدید، تعیین مجازات مرتکب مطرح می شود که مسلما باید متفاوت از وضعیت مرتکب جرم واحد یا مجرم مکرر باشد. در قوانین قبل از انقلاب اسلامی،تعدد جرایم مستلزم تعدد مجازات­ها نبوده و از بین جرایم ارتکابی ، فقط مجازات جرم اشد اعمال می­گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحت تأثیر آموزه­های فقه امامیه، عمدتا قاعده­ی جمع مجازات­ها حاکم بوده است. هم چنان که در تعدد مادی جرایم غیر تعزیری، یعنی جرایم مستلزم حدود و قصاص و دیات و هم چنین تعدد جرایم تعزیری از نوع مختلف اصل بر جمع مجازات­ها بوده است.
اما قانون­گذار جدید سعی کرده است وضعیت مجازات فردی را که مشمول عنوان تعدد جرم است به صورت واضح تر مشخص نماید. در این چارچوب، البته سیاست کیفری قانون­گذار در قلمرو تعدد اعتباری تغییری نکرده است اما وضعیت تعدد واقعی تا حدودی دگرگون شده است. چه اینکه بانگاهی به مواد ۱۳۱ الی ۱۳۵ این قانون می­توان به روشنی تفکیک کیفرهای مختلف در فرض تعدد مادی جرم را ملاحظه نمود، بدین صورت که برای اولین بار فرض تعدد جرایم مستوجب حد با تعدد جرایم حدود و قصاص از یکدیگر تفکیک گردیده­اند (مواد ۱۳۲ و ۱۳۳ ق.م.ا) و همچنین مجازات­های تعزیری در دو منطقه متفاوت تبیین شده ­اند، زیرا در ماده ۱۳۴ ق.م.ا حکم به تفکیک جرایم ارتکابی کمتر و بیشتر از سه جرم مقرر گردید.
به طور کلی چگونگی مجازات مرتکب تعدد جرم همواره یکی از چالش های فراروی حقوق کیفری بوده است. در حقوق جزای کلاسیک ، تعدد جرم مستلزم تعدد کیفر بوده و قاعده ی جمع مجازات ها گفتمان غالب این عصر را تشکیل می داد. ظهور افکار و اندیشه­ های نوین پیرامون اهداف مجازات­ها، موجب پیدایش و نضج روش­های دیگری شده است که خصوصیت بارز این روش ها ،عدم جمع مجازات­ها می باشد.در روش های جدید، تعدد جرم مستلزم تعدد کیفر نیست و اصل بر منع جمع مجازات­ها است .
قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ در خصوص مجازات مرتکبان جرایم متعدد به جای پذیرش روش واحد، تلفیقی از روش های گوناگون را پذیرفته است. که این امر نشان دهنده تأثیر آموزه های دانش جرم شناسی بر تصمیم گیری مقنن دارد.
دانش جرم شناسی از هنگام پیدایش پیوسته در تحولات نظام عدالت کیفری، از جمله چگونگی پاسخ دهی به بزه­کاری نقش داشته است . این شاخه ی علوم جنایی با گرته برداری از آموزه های علوم دیگر و نقد سیاست های عدالت کیفری، از یک سو به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع بزه و از سوی دیگر، در صدد معرفی مناسب و مژثرترین روش برای مقابله با بزه کاری بوده است.بدین ترتیب قانون­گذاران و قضات، هنگام سیاست گذاری­های تقنینی و تصمیم گیری­های قضایی به آموزه های جرم شناسی توجه می کنند. سیاست گذار جنایی ایران در قواعد ناظر بر تعدد جرم باتوجه به آموزه های جرم شناسانه ، واکنش های مختلفی را نسبت به مرتکب تعدد جرم پیش بینی کرده است.
شماری از این واکنش ها به ویژه اعمال قاعده مجازات اشد با الهام از رویکرد های مجرم محور پیش بینی شده اند، این رویکرد نگاه بالینی به مجرم دارد و با شناسایی حالت خطرناک که مهم ترین دستاورد جرم شناسی بالینی است وبررسی دلایل محیطی و شخصی جرم و اتخاذ تدابیر مناسب نسبت به هر مجرم به اصلاح و بازگرداندن او به جامعه امید دارد. در پرتو این شاخه، متناسب بودن پاسخ های عدالت کیفری با شخصیت بزه کاران ، کاملا ضروری است.
درواقع قانون­گذار نمی خواهد که مجرم، مکافات همه اعمال مجرمانه خویش را ببیند، بر همین اساس با ادغام مجازات­ها در مجازات جرم اشد مقداری فرصت به چنین مجرمی جهت اصلاح و از سر گیری یک زندگی منزه از جرم و جنایت،اعطا می­ کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 12:21:00 ق.ظ ]




بیمه از دو جنبه، یکی از جنبه اقتصادی و دیگری از جنبه آرامش روحی و روانی در تمام طول زندگی یک فرد و یا یک خانواده می‌تواند نقش اساسی را ایفا نماید. در این صورت می‌توان به جایگاه واقعی بیمه و توسعه‌یافتگی دست یافت. صنعت بیمه به عنوان یک بخش خدماتی دارای نقشی جبران‌کننده و حمایتی در اقتصاد هر کشوری است. موفقیت این صنعت، انگیزه و محرکی برای دیگر صنایع است و موجب افزایش کارایی شرکت‌ها می‌شود و درواقع می‌توان مدعی بود که در سایه رقابت‌ها و تغییرات شدید در عرصه‌ی اقتصاد، حضور صنایع حمایتی کارا در آن عرصه یکی از مهمترین مزایای رقابتی کشورها به شمار می‌آید. ازآنجا که توسعه یافتگی کشور از اهداف اصلی در سند چشم انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران است، بنابراین صنعت بیمه، پشتوانه راسخی است که سهم قابل توجهی در تحقق این مهم خواهد داشت.
پایان نامه - مقاله
از ﻟﺤﺎظ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﻤﻪ، ﺧﺪﻣﺘﯽ ارزﺷﻤﻨﺪ ﺑﻪﺷـﻤﺎر ﻣﯽرود. در گذشته پایداری یک بنگاه اقتصادی به عواملی ازجمله تاکید بر نتایج کوتاه‌مدت، تکیه بر حفظ شرایط موجود، محدود شدن در قوانین انعطاف‌ناپذیر مدیریتی و … بستگی داشت، ولی امروزه تفکر سیستمی دچار تغییرات زیادی شده و عواملی مثل تکیه بر نتایج بلندمدت، استفاده از سیستم‌های مدیریت مشارکتی و … که اکثرا مرتبط با سرمایه انسانی هستند، نقش مهمی در دوام و بقای یک سازمان دارد. امروزه وجود نیروی انسانی متخصص و کارآمد یا به عبارت دیگر سرمایه انسانی، زمینه توسعه فعالیت‌ها و تحول در صنعت بیمه را فراهم کرده است؛ به ‌طوری‌که یکی از وجوه تمایز کشورهای پیشرفته از کشورهای در حال توسعه، میزان گسترش و نفوذ بیمه و پوشش خطرات بیمه‌ای از این طریق قلمداد می‌شود. سرمایه انسانی به قابلیت‌ها، مهارت‌ها و تخصص اعضای انسانی اطلاق می‌شود. در قرن گذشته، سهم سرمایه فیزیکی از تولید ناخالص داخلی در اقتصاد کشورهای پیشرفته، با افت شدیدی همراه بوده است؛ در حالیکه سهم سرمایه انسانی افزایش یافته است. این افزایش در سهم سرمایه انسانی از تولید ناخالص داخلی، موجب پیدایش مفهوم اقتصاد دانشی شده است. اشکال مختلف سرمایه به عنوان نهاده‌ای در نظر گرفته شده است که وارد فرایند تولید کالاها و خدمات می‌شوند؛ ولی سرمایه انسانی را نمی‌توان همچون یک نهاده ساده در نظر گرفت و نقش پیچیده‌تری در فرایند تولید کالا یا ارائه‌ خدمات دارد. در جهان امروز، رقابت شدید و تغییرات فناوری، فشار روزافزونی بر سازمانها و شیوه‌های متنوع آنها در افزایش بهره‌وری نیروی انسانی‌شان وارد می‌سازد. اکنون از نیروی کار سازمانها، انتظار می‌رود تاثیر بیشتری در تولیدات و خدماتی که ارائه می‌دهند، داشته باشند. این درست همان چیزی است که موجب شده در محیط رقابت، شایستگی اهمیت یابد. شایستگی عبارت است از مجموعه‌ای از دانش، توانایی و ظرفیت‌هایی که شخص را قادر می‌سازد در چارچوب محدودیت‌های درون و برون سازمانی در ایفای نقش و وظایف کاری خود، عملکرد مطلوب داشته و علاوه بر آن تضمین کننده‌ی موفقیت سازمانی نیز باشد. در واقع، شایستگی اشاره به ویژگی‌های خاصی دارد که یک شخص داراست، و این ویژگی‌ها می‌توانند عملکرد شخص را بهبود بخشند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه کیفیت سرمایه انسانی و شایستگی‌محوری کارکنان با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی است.
به منظور انجام این پژوهش، پس از مطالعه مبانی نظری موجود در منابع فارسی، لاتین و همچنین پژوهش‌های انجام شده در گذشته پیرامون این موضوع، نسبت به جمع‌بندی مطالب و تدوین فرضیات پژوهش اقدام شد. در این پژوهش ضمن بیان اهمیت کیفیت سرمایه انسانی در صنعت بیمه سعی نمودیم تا رابطه آن را با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه بررسی نماییم و در این میان نقش شایستگی‌محوری کارکنان به عنوان میانجی‌گری این رابطه بیان شد و رابطه کیفیت سرمایه انسانی و شایستگی‌محوری کارکنان با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی آزمون گردید. بخش اصلی مدل استفاده شده در این پژوهش برگرفته از مدل چیانگ‌جو لیانگ می‌باشد. در ادامه روند پژوهش، به توزیع پرسشنامه در بین جامعه آماری پرداخته و پس از جمع‌ آوری، آن ها را مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دادیم. در این پژوهش جهت جمع‌ آوری داده ­ها از پرسشنامه‌ای حاوی ۲۶ سوال استفاده گردیده و برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از نرم‌افزارهای SPSS16 و LISREL استفاده شده است. به کمک آزمون‌های آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه تأیید شده، از تحلیل عاملی تأییدی برای تحلیل ساختار درونی پرسشنامه استفاده گردیده، با بهره گرفتن از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به سنجش برازش مدل مورد استفاده پرداخته و در نهایت با توجه به ضرایب مسیر و آماره‌های به دست آمده، فرضیات تدوین شده را آزمون نمودیم. نتیجه‌ی این سنجش و آزمون حاکی از برازش مناسب مدل و تأیید ۴ فرضیه پژوهش (شامل ۱ فرضیه اصلی و سه قرضیه فرعی) می‌باشد.

 

        1. نتیجه‌گیری

            1. نتایج یافته‌های توصیفی

           

           

       

       

 

جامعه آماری این پژوهش کلیه‌ی مدیران (عامل، ارشد و عملیاتی) شعب مرکزی شرکت‌های بیمه خصوصی مستقیم با بیش‌ از ۵ سال سابقه فعالیت در شهر تهران بودند. شرکت‌های بیمه خصوصی مستقیم با بیش‌ از ۵ سال سابقه فعالیت شامل شرکت‌های نوین، دانا، معلم، توسعه، سینا، دی، ملت، پاسارگاد، کارآفرین، سامان، البرز، آسیا، پارسیان، رازی، میهن و تعاون بود. پرسشنامه تهیه شده بین مدیران این شرکت‌ها توزیع گردید.

 

    • در بررسی جنسیتی افراد مشاهده می‌شود که ۷۶٫۳ درصد پاسخ‌دهندگان را مردان و ۲۳٫۷ درصد را زنان تشکیل می‌دهند.

 

    • در بررسی سن افراد مشاهده می‌شود که ۵٫۹ درصد پاسخ‌دهندگان کمتر از ۳۰ سال، ۴۵٫۴ درصد بین ۴۰-۳۰ سال، ۲۶٫۳ درصد بین ۵۰-۴۰ سال و ۲۲٫۴ درصد بالای ۵۰ سال سن داشتند.

 

    • بررسی توصیفی میزان تحصیلات پاسخ‌دهندگان نشان می‌دهد که ۲٫۶ درصد دارای مدرک فوق‌دیپلم، ۵۶٫۶ درصد دارای مدرک لیسانس و ۴۰٫۸ درصد دارای مدرک فوق‌لیسانس به بالا هستند.

 

    • بررسی توصیفی میزان سابقه خدمت پاسخ‌دهندگان نیز نشان می‌دهد ۷٫ درصد پاسخ‌دهندگان کمتر از ۵ سال، ۲۳ درصد بین ۱۰-۵ سال، ۲۵ درصد بین ۱۵-۱۰ سال، ۲۷ درصد بین ۲۰-۱۵ سال و ۲۴٫۳ درصد بیشتر از ۲۰ سال دارای سابقه خدمت بوده‌اند.

 

    • همچنین در بررسی سمت سازمانی افراد مشاهده می‌شود که ۲۳ درصد مدیر ارشد و ۷۷ درصد مدیر عملیاتی بوده‌اند.

 

 

نتایج یافته‌های استنباطی

فرضیه اصلی: کیفیت سرمایه انسانی از طریق متغیر میانجی شایستگی‌محوری کارکنان با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی رابطه دارد.
این پژوهش نشان داد که شایستگی‌محوری کارکنان رابطه بین کیفیت سرمایه انسانی و عملکرد شغلی را میانجی‌گری می‌کند. ویدا مجتهدزاده و همکاران در سال ۱۳۸۹، در پژوهشی با عنوان “رابطه سرمایه فکری (انسانی، مشتری و ساختاری) و عملکرد صنعت بیمه (از دیدگاه مدیران)” ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ راﺑﻄﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﻜﺮی و اﺟـﺰای آن و عملکرد صنعت بیمه از دیدگاه مدیران می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهد، سرمایه‌های فکری (انسانی، مشتری و ساختاری) در بررسی جداگانه و مستقل از یکدیگر، با عملکرد رابطه معنادار دارند؛ در حالیکه در بررسی همزمان صرفا رابطه سرمایه ساختاری و انسانی با عملکرد معنادار است.
فرضیه فرعی ۱: کیفیت سرمایه انسانی با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی رابطه دارد.
محمد دوستار در مطالعه خود در سال ۱۳۹۳ با عنوان بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد انسانی بانک صنعت و معدن استان تهران که با هدف بررسی تاثیر ابعاد سرمایه انسانی بر ابعاد عملکرد کارکنان بانک صنعت و معدن استان تهران انجام گردیده است، به این نتیجه رسید که سرمایه فکری بر رضایت شغلی کارکنان، تعهد سازمانی، عدم تمایل به ترک خدمت و گرایش به آموزش تاثیر مثبت و معنادار دارد.
فرضیه فرعی ۲: کیفیت سرمایه انسانی با شایستگی‌محوری کارکنان در شرکت‌های بیمه خصوصی رابطه دارد.
خلیدحافظ در پژوهش خود در سال ۲۰۰۷ با عنوان ارزیابی شایستگی‌های محوری سازمانی و شایستگی‌های شخصی مرتبط با بهره گرفتن از فرایند تجزیه‌و‌تحلیل AHP، به این نتیجه دست یافت که توجه به راه‌ حل ‌های نوآورانه، شایستگی‌محوری سازمانی، مشتری ‌مداری و تیم‌گرایی مرتبط‌ترین شایستگی‌های شخصی می‌باشند.
فرضیه فرعی ۳: شایستگی‌محوری کارکنان با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی رابطه دارد.
دناچن (۲۰۰۵) در پژوهش خود که با هدف ارائه فرایند مدیریت عملکرد و چارچوب شایستگی‌های محوری در کتابخانه‌های عمومی کانادا به انجام رسید به این نتیجه دست یافت که مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های فردی، خدمت مشتری‌گرا، مهارت‌های تحلیلی، پاسخگویی، سازگاری، شایستگی فنی، برنامه‌ریزی و مهارت‌های سازماندهی، دانش سازمان، خلاقیت/نوآوری و رهبری، شایستگی‌های محوری شناخته شده کتابخانه‌های عمومی می‌باشند که برای سنجش عملکرد برتر کارکنان در نظر گرفته می‌شوند.
اغلب شایستگی‌های محوری به شکل دارایی‌های مشهود و نامشهود به رسمیت شناخته می‌شوند. سازمان‌ها باید توجه کافی به شایستگی‌های کارکنانشان داشته باشند. به دلیل اینکه، مشارکت دارایی‌های نامشهود و ارزش‌افزوده شده در مزیت‌های رقابتی خیلی بیشتر حیاتی و تاثیرگذار است. با تاکید بر اهمیت نقش دارایی‌های نامشهود، وایت هیل اشاره می‌کند دارایی‌های مشهود در مقایسه با دارایی‌های نامشهود در حال کاهش مزیت‌ رقابتی هستند و بنابراین باید بر روی دارایی‌های نامشهود خود از قبیل حق امتیاز، برند و دانش سازمانی و فرایندی، برای ایجاد مزیت رقابتی تمرکز کنند.

مقایسه مدل مفهومی پژوهش و مدل مبتنی بر یافته‌ها

در این پژوهش سعی شده است که با توجه به عوامل مؤثر بر کیفیت سرمایه انسانی و شایستگی‌محوری کارکنان و تاثیر آن بر عملکرد شغلی، به بهبود عملکرد نیروی انسانی شاغل در شرکت‌های بیمه و در نتیجه عملکرد بهتر شرکت‌های بیمه کمک نماییم.
 شکل ۱- ۵: مدل مفهومی پژوهش برگرفته از ( Chiung-ju Liang et al, 2013)
در مدل بالا، متغیر مستقل کیفیت سرمایه انسانی به عنوان عاملی که به طور مستقیم بر عملکرد شغلی تأثیر دارد در نظر گرفته شده است، از طرفی سعی به بررسی اثر این متغیر مستقل به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی شایستگی‌محوری کارکنان داریم. قاعدتاً پس از ثبات معناداری هر یک از روابط فوق می‌توان با نفوذ بر آن‌ها، باعث بهبود عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی شویم.
 شکل ۲-۵: مدل مبتنی بر یافته‌های پژوهش
همانگونه که ملاحظه می‌گردد و شرح داده شد، کیفیت سرمایه انسانی توسط سه شاخص سال‌های تجربه کاری، مهارت‌های حرفه‌ای و شایستگی‌های مرتبط با کار سنجیده می‌شود. شایستگی‌محوری کارکنان توسط چهار بعد حسن‌نیت و قابلیت اطمینان، خدمت مشتری‌گرا، انگیزه پیشرفت و نوآوری سنجیده می‌شود و عملکرد شغلی در بعد وظیفه‌ای مورد سنجش قرار گرفته است.

 

    • شاخص‌های کیفیت سرمایه انسانی

 

    • سال‌های تجربه کاری: سال‌های تجربه کاری در شرکت‌های بیمه.

 

    • مهارت‌های حرفه‌ای: سال‌های سابقه کار در همان سازمان (شرکت بیمه) در گذشته، پیاده‌سازی گروه آموزش شغلی در هر سال به منظور بهبود مهارت‌های حرفه‌ای.

 

    • شایستگی‌های مرتبط با کار: سال‌های تجربه کاری در گذشته مربوط به موقعیت‌های شغلی پیچیده کنونی.

 

    • شاخص‌های شایستگی‌محوری کارکنان ( CC-NM)

 

    • حسن‌نیت و قابلیت اطمینان: پایبند به ارزش‌ها و داشتن یک ذهن باز به منظور گرفتن تصمیمات مشکل.

 

    • خدمت مشتری‌گرا: همیشه موقعیت مشتری را در نظر می‌گیرد و مطابق با خواسته‌های مشتری است.

 

    • انگیزه پیشرفت: کارآفرینی عالی، جرات رویاپردازی، بهبود مستمر، به چالش کشیدن استانداردهای کارآمد و رسیدن به اهداف شخصی و سازمانی.

 

    • نوآوری: توانایی ایجاد مفاهیم جدید در خلق شغل و طراحی و کاربرد نوآوری در انجام وظایف شغلی (Chiung-ju Liang et al, 2013).

 

در مقایسه بین مدل بدست آمده و مدل مفهومی پژوهش که کار بر اساس آن آغاز شد، با توجه به ضرایب مسیر بدست آمده در مرحله تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که روابط بین کیفیت سرمایه انسانی با شایستگی‌محوری کارکنان، کیفیت سرمایه انسانی با عملکرد شغلی، شایستگی‌محوری کارکنان با عملکرد شغلی و نیز نقش میانجی شایستگی‌محوری کارکنان در ارتباط بین کیفیت سرمایه انسانی و عملکرد شغلی، مورد تایید می‌گیرد. همچنین با توجه به بارهای عاملی بدست آمده در مدل مبتنی بر یافته‌های پژوهش، می‌توان نتیجه گرفت که در شرکت‌های بیمه خصوصی ایران، شاخص‌های مهارت‌های حرفه‌ای، شایستگی‌های مرتبط با کار و سال‌های تجربه کاری به ترتیب بیشترین اهمیت را در اندازه‌گیری متغیر کیفیت سرمایه انسانی داشته‌اند و شاخص‌های حسن‌نیت و قابلیت اطمینان، انگیزه پیشرفت، خدمت مشتری‌گرا و نوآوری نیز به ترتیب بیشترین تاثیر را در اندازه‌گیری متغیر شایستگی‌محوری کارکنان دارا بوده‌اند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که در شرکت‌های بیمه خصوصی ایران، سال‌های تجربه کاری کارکنان تاثیر بسزایی بر کیفیت سرمایه انسانی این شرکت‌ها نخواهد داشت و بیشتر باید مهارت‌ها و شایستگی‌های آنان را مبنای عملکرد بهتر قرار داد. همچنین با توجه به رتبه بندی شاخص‌های متغیر شایستگی‌محوری کارکنان، می‌توان نتیجه گرفت که شاخص نوآوری سهم اندکی در بهبود این متغیر خواهد داشت، اما سایر شاخص‌های این متغیر تاثیر بسزایی بر سنجش بهتر این متغیر دارا خواهند بود و بنابراین برای عملکرد بهتر کارکنان باید این شاخص‌ها را در آنان اولویت بخشید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:21:00 ق.ظ ]




۱۶

 

۷۱

 

۳/۲۷

 

۲/۲۶

 

۲/۷

 

۴/۷۴

 

۱۸۳/۱۲

 

۰/۱۰

 

۵۷

 

خاورمیانه

 

 

 

۲۴

 

۸۰

 

۷/۳۶

 

۶/۳۰

 

۱/۶

 

۹/۷۷

 

۲۹۳/۳۸

 

۶/۱

 

۵۴

 

کویت

 

 

 

Sources: Economist Intelligence Unit; Transparency International; IMF; UN Development Programme; World Bank.
I: رتبه فساد از میان ۱۸۷ کشور در سال ۲۰۱۰ (بالاترین رتبه: فاسدترین). II: درصد نرخ بیکاری. III: سرانه تولید ناخالص داخلی (دلار آمریکا). IV: امید به زندگی (سال). V: میانگین سال های تحصیل. VI: میانگین سنی. VII: کاربران اینترنت در هر ۱۰۰ نفر (۲۰۰۸). VIII: درصد رضایت همراه با انتخابات آزاد، بر اساس یک نظرسنجی موسسه گالوپ (۲۰۰۹). IX: درصد ابراز عقیده به مقامات، براساس یک نظرسنجی موسسه گالوپ (۲۰۰۸)
همانطور که آمار جدول فوق نشان می­دهد، کشور کویت در مقایسه با منطقه خاورمیانه و شمال افریقا در وضعیت نسبتا خوبی قرار دارد. رتبه فساد این کشور در سال ۲۰۱۰، پایین تر از میانگین فساد در منطقه بوده است. شاخص­ های دیگر همچون نرخ بیکاری، امید به زندگی، کاربران اینترنت و سرانه تولید ناخالص داخلی نیز نسبت به میانگین آن­ها در کل منطقه، از وضعیت بهتری برخوردارند. همانطور که مشاهده می­کنیم آمار رضایت از انتخابات آزاد کویت بالا است و ۲۴ درصد افراد عقیده خود را به مقامات ابراز می­ کنند، که گرچه در مجموع درصد پایینی به شمار می ­آید، اما در میان کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بالاترین رقم را به خود اختصاص داده است.
جدول۳-۱۵، وضعیت دموکراسی در کویت (۲۰۱۳)

 

 

حقوق سیاسی

 

آزادی های مدنی

 

امتیاز آزادی

 

وضعیت

 

 

 

▼۵

 

۵

 

۵

 

نسبتا آزاد

 

 

 

▼: کاهش وضعیت را در رتبه ­بندی نشان می دهد.
Source: www.freedomhouse.org
بر طبق استاندارد خانه آزادی رتبه ۱ برای بالاترین میزان آزادی و رتبه ۷ برای پایین­ترین میزان آزادی درنظر گرفته شده است. داده ها نشان می­دهد که ۶۱ درصد از کشورهای منطقه خاورمیانه در وضعیت غیرآزاد یعنی رتبه­ی بالای ۵ قرار دارند. ۳۳ درصد از کشورهای این منطقه همچون کویت در وضعیت نسبتا آزاد به سر میبرند و رتبه ۴ الی ۵ برای آن ها در نظر گرفته می­ شود. تنها ۶ درصد از کشورهای این منطقه در وضعیت آزاد به سر می­برند و رتبه ۱ الی ۳ را دارند.
دانلود پروژه
با توجه به یک بحران پارلمانی و تلاش دولت برای سرکوب مخالفان سیاسی از طریق اصلاح قانون انتخابات، امتیاز حقوق سیاسی در کویت از ۴ به ۵ رسیده است و این به معنای کاهش آزادی حقوق سیاسی در این کشور می­باشد.
بحران سیاسی در کویت در سال ۲۰۱۲ شدت یافت. نتایج انتخابات فوریه برای تعیین امیر کویت در ماه ژوئن منحل شد و قانون جدید انتخابات در ماه اکتبر مقرر گشت که تظاهرات ده­ها هزار نفر را به دنبال داشت. بنابر این یک تحریم انتخاباتی در ماه دسامبر به راه افتاد. صدها هزار نفر از تظاهرات­کنندگان مجروح و چهره­ های برجسته مخالف دولت دستگیر شدند. در همین­حال، رسانه­های مخالف دولت و وبلاگ­نویسان به اتهام اهانت به امیر کویت تعطیل شدند.
بیش از ۲۰۰۰ سال است که خاندان الصباح نقش مهمی در حاکمیت کویت بازی کرده ­اند. یک سال پس از استقلال این کشور از بریتانیا در سال ۱۹۶۱، یک قانون اساسی جدید اختیارات گسترده­ای به امیر کویت داد و مجلس شورای ملی ایجاد شد. در آگوست ۱۹۹۰ نیروهای عراقی به خاک کویت حمله کردند اما یک ائتلاف نظامی به رهبری ایالات متحده امریکا این کشور را در فوریه ۱۹۹۱ آزاد کردند. پس از بازسازی کویت در سال ۱۹۹۲ پارلمان نقش فعالی در نظارت بر امیر و دولت بازی کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:20:00 ق.ظ ]




قرآن کریم به‌عنوان مهم‏ترین متن تفکر اسلامی، تصویر روشن و زیبایی از ضرورت گفت‌و گو و نیز آداب آن ارائه می‏دهد. خداوند می‏فرماید: «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ؛[۱۵۲۳] بشارت بر کسانی که اندیشه‌ها و دیدگاه‏ها را می‌شنوند و در پرتو آزادی کامل، بهترین‏‌ها را بر می‌گزینند».[۱۵۲۴]
در فرایند ارتباطات میان‌فرهنگی(مثل همه انواع ارتباطات میان‌فردی) هر دو طرفِ ارتباط درگیرند. همان‌طور که دین مبین اسلام به مسلمانان توصیه می‌کند که با موقعیت‌شناسی و بیان صحیح معارف اهل‌بیت از هر فرصتی برای جذب مخاطبان خود به دین استفاده کنند، به ان‌ها گوشزد می‌کند که دگم‌اندیش نباشند، بلکه گوش و دل خود را برای پذیرش حقایق و واقعیت‌ها گشوده نگه دارند. اما از آنجا که در برخی موقعیت‌ها تشخیص حقایق چندان ساده نبوده و انسان‌ را در معرض لغزش و خطا قرار می‌دهد، قانونی را در اختیار او گذاشته که با تمسک به آن هرگز گمراه نگشته و فریب نخورد. این قانون عبارت است از «اتباع احسن». «کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى‏کنند؛ آنها کسانى هستند که خدا هدایت‌شان کرده، و آن‌ها خردمندانند».[۱۵۲۵] آیت‌الله معرفت در تفسیر این آیه شریفه می‌نویسد:
دانلود پایان نامه
«گاهی انسان در پی دانش و فرآورده‌های علمی می‌رود که دانشمندان بزرگ در پهنه گیتی به‌دست آورده‌اند؛ و به‌طور کامل آن را می‌پذیرد. این، تقلید است. گاهی قدرت انتخاب دارد و می‌داند «بهترین» کدام است و آن را می‌پذیرد. اسلام، همین را می‌خواهد. مسلمان کاملی که خدا خواسته، کسی است که در پی علم و دانش است و به‌ آن‌چه در پهنای زمین است، گوش فرا می‌دهد، آن‌گاه، شایسته‌ترین و بهترین آن را برمی‌گزیند در اصل، علم، گمشده انسان است و هرجا آن را بیابد، می‌گیرد: «الحکمه ضاله المومن یاخذها حیث وجدها». آیه یاد شده نیز صراحت دارد که بندگان خدا به ان‌چه به‌عنوان عمل و اندیشه مطرح است، گوش فرامی‌دهند و سپس انتخاب می‌کنند. اگر این آیه را چنین معنا کنیم که اینان به‌فرامین قرآن گوش می‌دهند و بهترین را انتخاب می‌کنند، نادرست است. قرآن همه‌اش احسن است. …آیه صراحت دارد در این‌که علم «گمشده مومن» است، هرجا که آن را یافت، می‌گیرد. اما کورکورانه نمی‌پذیرد، بلکه می‌سنجد و ارزیابی می‌کند. صرف این‌که یک آدم کافر، سخنی را گفته، پس بد است یا چون یک مسلمان گفته، پس خوب است، قضاوت نادرستی است. اگر دلیل خوبی و بدی سخن را گوینده آن بدانیم، این تقلید است، اما اگر «انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال» ملاک باشد، درست است. در واقع، این ملاک می‌گوید به گوینده کار نداشته باش که کیست و چه مذهب و عقیده‌ای دارد، خود سخن را بررسی کن و بسنج».[۱۵۲۶]
قرآن، پیوسته مردم را به‌پیروی از خرد، رهنمون می‌سازد و به ‌اندیشیدن، ترغیب می‌کند. جمله‌هایی چون: «چرا نمی‌اندیشند؟» و «باشد که بیندیشند» و… که مکرّر در قرآن آمده است، نشان از توجّه جایگاه ‌عقلانیت و تفکّر نزد خدای متعال دارد: «چرا در پهنای زمین به‌حرکت در نمی‌آیند تا دارای عقل و اندیشه گردند؟».[۱۵۲۷]
قرآن کریم، در تشخیص حق از باطل و شناخت راه درست از راه‌های انحرافی در زندگی انسان‌ها، عقل آنها را مبنای کارشان قرار می‌دهد و از آنها می‌خواهد تا با پیروی از عقل و کسب علم و دانش، راه درست را برای زندگی بهتر برگزینند. به‌همین دلیل است که خداوند در قرآن، در آیات فراوانی مثال می‌زند که بسیاری از پندهای قرآن را تنها دانایان درک می‌کنند: « مثل‌های پندآموزی که برای مردم می‌آوریم، جز دانایان، درک نمی‌کنند. دانشمندان‌اند که به‌حقیقت و هدف آنها پی می‌برند و صرفاً به‌ظاهر هر مثال، بسنده نمی‌کنند».[۱۵۲۸]
۷-۱-۱-۵- صبر و شکیبایی در دعوت به اسلام
یکی از ویژگی‌های اصلی پیامبر در برخورد با غیرمسلمانان، برخورد با صبر و شکیبایی در دعوت به اسلام بود که این رفتار هم در عرصه تبلیغ و هم در عرصه برخوردهای روزمره و عادی به‌چشم می‌خورد.
در کتاب‌های سیره‌نگاری، گزارش‌های مبسوطی درباره آزار و اذیت مشرکان نسبت به‌ آن حضرت نقل شده است. ریختن شکنبه‌ گوسفند بر سر و روی آن حضرت؛[۱۵۲۹] نجس کردن لباس ایشان[۱۵۳۰] و تحقیر و توهین از سوی سران قریش، تنها چند نمونه از آن‌هاست که گاه از شدت فشار روحی سبب می‌شد پیامبر (ص) به بستر پناه ببرند.[۱۵۳۱] صبر و بردباری پیامبر به‌حدی بود که بسیاری این حد از صبوری و گذشت را دلیل نبوت ایشان می‌دانستند.
امام سجاد علیه‌السلام در صحیفه سجادیه بخشی از رنج‌هایی را که پیامبر اکرم ص متحمل شده‌اند یادآوری می‌کند:
«خدایا، بر محمد که امانتدار وحی تو و برگزیده‌ی آفریدگان تو و مخلص در میان بندگان توست، درود فرست؛ او که پیشوای رحمت و قافله سالار نیکی و کلید گنجینه‌های برکت است؛ زیرا او در انجام دادنِ فرمان تو خود را به رنج افکند، و جسمش را در راه تو هدف تیرهای بلا گردانید، و در فرخواندن مردمان به دین تو، آشکارا با خویشانش درافتاد، و برای خشنودی تو با خاندان خود به پیکار برخواست، و از بستگانش برید تا دینِ تو را زنده بدارد، و نزدیکان را به‌دلیل انکار کردنشان از خود براند، و دوران را بر اثر پذیرفتن‌شان، به‌خود نزدیک ساخت، و در راه تو با بیگانگان دوستی ورزید، و با خویشان دشمنی، و خویشتن را در رساندن پیغام تو خسته کرد، و برای این‌که مردم را به آیین تو دعوت کند، رنج‌ها برد، و خود را به اندرز دادنِ دعوت‌شدگان به‌کار گماشت، و راهیِ دیار غربت شد و زادگاه و خانواده و سرزمینی را که به آن انس گرفته بود، یکجا رها کرد تا دین تو را پیروزی و سربلندی بخشد، و از تو خواست که در برابر کافران او را یاری کنی».
جهانبینی اسلامی
نظام هنجاری
نظام ارزشی
نظام اهداف
اصول راهبردی
نظام ارتباطی
جهانبینی های غیراسلامی
نظام ارزشی
نظام اهداف
نظام ارتباطی
میدان کنش میان‌فرهنگی
اصل دعوت
اصل تولی و تبری
اصل سیادت و عزت اسلامی
اصل رعایت اصول اخلاقی
اصل همزیستی
اصل طبقه بندی
فرهنگ اسلامی
فرهنگ‌های غیراسلامی
ارتباط گر
مخاطب
پیام
امت(اهل کتاب، کافر/مشرک)، انسان
مسلمان/داعی/ امت
اسلام، مشترکات، فطرت
(مبنای مفاهمه)
بازخورد
کنش دعوتی
الگوی ارتباط میان‌فرهنگی از نگاه اسلامی با تاکید بر کنش دعوتی
ارتباط گر
ارتباط گر
فصل نهم: خلاصه و نتیجه‌گیری
اکنون در عصری زندگی می‌کنیم که تقریبا هر فردی صرف نظر از مکان، زبان یا فرهنگی که به آن تعلق دارد، می‌تواند با دیگران ارتباط داشته باشد. برخی از این ارتباطات کاملا مشهود است. مثلا، هنگامی که فرد به زبان دیگران تکلم می‌کند یا در میان آنان رفت و آمد می‌کند، با آنان ارتباط برقرار کرده است. اما برخی از اشکالِ ارتباط به‌سادگی قابل مشاهده نیستند مگر اینکه اتفاق خاصی(همانند بحران اقتصادی در یک کشور پیشرفته) روی دهد و وقفه‌ای کوتاه در صدور کالاهای آن کشور به سایر نقاط جهان ایجاد شود.[۱۵۳۲] امروز در وضعیتی قرار گرفته‌ایم که هر اتقاقی در هر نقطه‌ای از جهان در سراسر جهان احساس می‌شود. تبادلات فرهنگی پر شتاب شده و جوامع را بیش از پیش بهم در هم تنیده ساخته است. چنین وابستگی متقابل، ویژگی بارز[۱۵۳۳] جهانی است که روزبروز مرزهای جغرافیایی آن رقیق‌تر می‌گردد. بدین ترتیب شرایط کنونی مستعد پیوندهای تنگاتنگ میان مردمان مختلفی است که پیش از این حتی تصوری هم از همدیگر نداشته‌اند. «شرایط جهانی و اوضاع زمانه واقعیت‌ساز و ضرورت‌ساز است و اگر چیزی در نفس‌الامر هم واقعیت و ضرورت نباشد زمانه واقعیت و ضرورت خودساخته را بر ما تحمیل می‌کند؛ توسعه‌ی ارتباطات و کوچک‌شدن جهان، دیالوگ و گفت‌وگو را ضروری ساخته و با توجه به شرایط عصری میان ادیان، فرهنگ‌ها و اقوام دیالوگ رخ داده است و منتظر ما نمانده، ما وقتی که پای یک رسانه و یا گیرنده‌ی تلویزیونی و الکترونیکی می‌نشینیم دایم با جهان گفت‌وگو می‌کنیم و جهان با ما حرف می‌زند. امروز امکان عزلت‌گزینی و گوشه‌نشینی نیست، اگر ما هم از ورود در دیالوگ احتراز کنیم دیگران اجتناب نمی‌کنند این امر در اختیار ما نیست.»[۱۵۳۴]
چنین شرایطی می‌تواند هم فرصت و هم تهدید باشد. چون از نظر اسلام، ارتباط و همزیستی مسالمت‏آمیز انسان‌ها با عقاید و مذاهب گوناگون، یک ارزش و هدف است و هدف از این ارتباط، مصلحت‏گرایی نیست، بلکه خود رابطه، مصلحت است؛ چون اولاً، با زندگی فطری انسان‌ها سازگارتر است؛ از سویی، انسان موجود اجتماعی است و به‌گونه فطری نیاز دارد که در اجتماع و در کنار همنوع زندگی کند و از دیگر سوی، اسلام آیین فطرت و برابر با نیازهای حقیقی و پاسخ‌گوی نیازهای انسان است؛ لذا به این خواست فطری پاسخ داده و داشتن ارتباط با دیگر انسان‌ها از هر نژاد و کیش را روا دانسته است؛[۱۵۳۵] ثانیا، در شرایط تعامل، رشد و تعالی انسان و تفاهم برای رسیدن به توافق‌ها و سرانجام به یگانگی آیین بشری و گرایش به حق امکان‌‏پذیرتر است. بدان جهت که اسلام داعیه جهانی دارد و برنامه خود را، سعادت‌آفرین برای همه ملت‌ها، گروه ها، نژادها و… می‌داند[۱۵۳۶] و بر این باور است که باید پیام قرآن سراسر گیتی را در بر بگیرد. قرآن به‌عنوان متن استوار اسلامی، همه انسان‌ها را به توحید فراخوانده و این مهم، بدون ارتباط و تماس و معاشرت با ملت‌ها و پیروان دیگر ادیان میسور نیست: «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ؛ ای [پیامبر] مردم را با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت بخوان و با بهترین شیوه، با آنان مجادله کن.»[۱۵۳۷] دعوت به توحید، بدون داشتن روابط، امری غیرممکن است. بنابراین لازمه دعوت عمومی به پذیرش اسلام و ارائه حقایق قرآنی به مردم، ایجاد روابط با همه نژادها، گروه‌ها، ملت‌ها در سراسر جهان است؛[۱۵۳۸] آیات، روایات و سیره و روش پیامبر (ص) و پیشوایان دین، به روشنی بر اصل مشروع بودن روابط با غیرمسلمانان دلالت دارند.[۱۵۳۹] اما در عین حال بنظر می‌رسد این توصیه‌ها را با حساسیت زیاد نسبت به محتوای تعاملات دنبال می‌کند. چون این‌گونه ارتباطات به احتمال زیاد با «فرهنگ‌پذیری» همراه خواهد بود. «فرهنگ‌پذیری عبارت است از یادگیری، مشارکت و درونی کردن نمادها و رفتارهایی که در محیط فرهنگی جدید رایج است. فرهنگ‌پذیری اغلب با «فرهنگ‌زدایی» یعنی فراموش کردن یا جایگزین کردن شماری از نمادها و کردارهای مألوف فرهنگ اولیه همراه است.»[۱۵۴۰] انتقال فرهنگ را با ادبیات میان‌فرهنگی چنین می‌توان توضیح داد که: «ﻓﺮد دارای ﻳﻚ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ دروﻧﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ، ارزش ﻫﺎ و ﺑﺎورﻫﺎی ﺧﻮد اﺳﺖ. ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ دروﻧـﻲ ﺷـﺨﺺ ﺑﻪ‌ﺧﻮدی ﺧﻮد ﻣﻨﺴﺠﻢ و ﻣﻨﻄﻘﻲ و ﺑﻪ‌ﻫﻢ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ اﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻲ در وﺿـﻌﻴﺖ ﺗﻌـﺎدل ﻗـﺮار دارد و ﺷﺨﺺ ﻫﻤﻮاره ﺗﻼش ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ ﺗﺎ اﻳﻦ ﺗﻌﺎدل را، ﺑـﺮای ﭘﺮﻫﻴـﺰ از اﺿـﻄﺮاب، ﺣﻔـﻆ ﻛﻨﺪ. ﺑﺎ وﺟﻮد اﻳﻦ، ﻓﺮد از ﻃﺮﻳﻖ وﺳﺎﻳﻞ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن در ﻣﻌﺮض ﺟﺮﻳﺎن ﺗﺒﺎدل ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ‌ﻫﺎی ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﻗﺮار ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮد و ﺑﻪ درﺟﺎت ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ از اﺿﻄﺮاب دﭼﺎر ﻣﻲ‌ﺷﻮد. ﺑﺎ ﺑـﺮوز اﺿـﻄﺮاب، ﺗﻄﺎﺑﻖ ﻓﺮد ﺑﺎ وﺿﻌﻴﺖ ﺟﺪﻳﺪ آﻏﺎز ﻣﻲ‌ﺷﻮد و ﻫﺮﭼﻪ ﺷﺪت اﺿﻄﺮاب ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺗـﻼش ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮای ﺗﻄﺎﺑﻖ ﻻزم اﺳﺖ. ﻧﺘﻴﺠﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻄﺎﺑﻘﻲ، ﺗﺤﻮل در ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ ﻓﺮد اﺳـﺖ و در اﻳﻦ‌ﺻﻮرت اﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﺘﻘﺎل ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ رخ ﻣﻲ دﻫﺪ».[۱۵۴۱]
بخشی از فرایند انتقال فرهنگ به‌صورت آگاهانه و بخشی دیگر به‌صورت ناخودآگاه صورت می‌گیرد.[۱۵۴۲] امروزه به‌دلیل شرایط لازم، زمینه فرهنگ‌پذیری و اشاعه فرهنگی بیش از پیش فراهم شده است. در حقیقت، «زندگی و تجربیات مختلف زمینه ارائه نظریه ارتباطات میان‌فرهنگی را برای حال فراهم کرده است».[۱۵۴۳] فراگیری فرهنگ‌پذیری ممکن است به تغییر فرهنگی منجر شود. البته تغییر فرهنگ آرام و تدریجی است و فقط هنگامی شدید است که تغییر در اصل جهان‌بینی صورت پذیرد. هرچه جذابیت مادی و معنوی یک فرهنگ بیشتر باشد، قدرت اشاعه آن در دیگر جوامع بیشتر است. [۱۵۴۴] اسلام ضمن آنکه به اخذ محسنات فرهنگی از هر فرهنگ تاکید می‌کند،[۱۵۴۵] به اشاعه فرهنگی اسلامی و نیز گسترش دامنه پیروان خود نیز بسیار اهمیت می‌دهد. به‌همین‌دلیل یافتن الگویی برای تعامل با دیگران ضرورت پیدا می‌کند. این سنخ از مباحث را می‌توان در قلمرو ارتباطات میان‌فرهنگی بررسی کرد.
در ترسیم نهایی الگوی ارتباط میان‌فرهنگی، ارتباط‌گر، در کسوت یک مسلمان، با الگوگیری از پیشوایان دینی، از طریق روش اشتراک معنایی و مبنای مفاهمه‌ای که در پیش می‌گیرد، همواره خود را درجایگاه یک دعوت‌گر به توحید قلمداد می‌کند. در این‌خصوص تفاوتی میان پیامبران و پیروان آنها نیست؛ چون همه مخاطب قرآن کریم هستند و همه مسئولند. تکرار «قل» در آیات فراوانی از قرآن کریم بهترین دلیل بر این مدعاست. هر مسلمان از آنجا که به هویت جامعه اسلامی پیوند می‌خورد، نه یک فرد، که یک امت است. چنانچه این ویژگی در مخاطب نیز وجود داشته باشد، او نیز یک امت تلقی خواهد شد. بنابراین هم مخاطب و هم کنشگر به مثابه امت تلقی می‌شوند چون هرکدام از آنها به یک نظام معنایی متعلق هستند. مجموعه افراد متعلق به یک نظام معنایی درون یک امت قرار می‌‌گیرند. بدین معنا یک فرد هم، می‌تواند امت باشد. انسان‌ها با اقبال به نظام‌های معنایی مشترک با یکدیگر وحدت پیدا می‌کنند و «امت»‌های مختلف را تشکیل می‌دهند. «از این‌رو «امت» دایر مدار «معنا» است. معنا زمانی و مکانی نیست. از این‌رو، امت نیز مرز زمانی و مکانی ندارد؛ یعنی حوزه ارتباط اعضای یک امت با یکدیگر لزوماً ارتباط و تعامل حسی و تاریخی نیست، بلکه این ارتباط درونی است. ممکن است فردی در یک‌سوی دنیا با افرادی در گوشه دیگر آن ذیل یک «امت» قرار بگیرند. همچنین ممکن است افرادی که در دوره‌های زمانی و تاریخی مختلف می‌زیسته اند متعلق به امت واحدی باشند. آیات و روایاتی که بر حشر امت‌ها دلالت دارند، مؤید این نکته هستند».[۱۵۴۶]
میان احاطه علمی معرفتی و مهارت‌های لازم برای برقراری ارتباط با میزان موفقیت ارتباط‌گر در ارتباط میان‌فرهنگی رابطه مثبت وجود دارد. مجموع این ویژگی‌ها در کنش دعوتی وجود دارد. کنش دعوتی به آن نوع از کنش اطلاق می‌شود از طریق حکمت (که شامل موعظه و جدال احسن نیز می‌شود) گسترش خداپرستی در جهان را هدف گرفته است. نقطه ثقل کنش دعوتی «حکمت» است که «از طرفى به آسمان وصل است و از طرفى به زمین؛ یعنى هم بعد معنایى دارد و هم بعد مفهومى».[۱۵۴۷]
کنش دعوتی، کنشی منعطف است و در موقعیت‌های متفاوت به‌صورت حکمت، موعظه و جدال احسن نمود می‌یابد. این سه شیوه هم ممکن است برای یک مخاطب و هم ممکن است برای مخاطبان گوناگون اتخاذ گردد. بنابرین یادگیری زبان، مهارت‌های ارتباط، آشنایی با فرهنگ اسلامی و فرهنگ‌های گوناگون و مخاطب‌شناسی از الزامات ارتباطات میان‌فرهنگی با رویکرد دینی است که در بستر چارچوب اصول راهبردی شکل می‌گیرد.
در حاشیه کنش دعوتی می‌توان از دو نوع کنش تحت عنوان «کنش دفاعی» و «کنش اخلاقی» هم سخن گفت که بنظر می‌رسد این هر دو کنش در طول «کنش دعوتی» قرار دارند. چون در آیه ۱۲۵ آل عمران حکمت، موعظه و جدال احسن از شیوه‌های دعوت به راه خدا قلمداد شده‌اند.
الف، کنش دفاعی: کنش دفاعی که از بخشی از آیه ۱۲۵ سوره مبارکه آل عمران برداشت می‌شود به جدال در مقام دفاع از حقانیت خود اشاره دارد. برخلاف حکمت و موعظه که در جهت دعوت به حق و آشکارسازی آن قرار دارد،[۱۵۴۸] جدال در جهت دفاع از حقانیت با تلاش برای غلبه بر مخاطب با بهره گرفتن از مسلماتی است که خود مخاطب بر درست بودن آن صحه گذاشته است. در روش جدال احسن، شخص با تکیه بر اصول و اعتقادات مشترک به گفت وگو می نشیند تا براساس همان اصول و اعتقادات مشترک حقانیت سخنان خود را تبیین و تحلیل کند.
به بیان دیگر، گفت‌و گو، حالات مختلف و متنوع را به‌خود می‌گیرد. نوعی از گفت‌و گو که در قرآن تبیین شده است، جدال است. جدال ، گفت‌و گویی همراه با درگیری و چیرگی و برتری جستن یک سوی بر سویه دیگر است. هدف از جدال را قصد منصرف کردن دیگری در راه و روش و حتی در رای و نظر و باور دانسته‌اند.[۱۵۴۹] به‌نظر می‌رسد که میان اصطلاح قرآنی جدل و اصطلاح منطقی آن که به دیالکتیک نیز مشهور است، تفاوت‌های محسوسی نباشد؛ زیرا در جدل آن چه مهم است، همراهی با طرف گفت‌و گو و بهره‌گیری از اصول مشترک و مقبول دو طرف است که در قرآن نیز بدان اشاره شده است. هدف از جدل قرآنی و منطقی چیرگی و غلبه بر طرف دیگر است که از این‌نظر نیز مشترک می‌باشند. قرآن نیز همانند اهل منطق، میان جدل و برهان (سلطان ) تفاوت می‌گذارد و آن را دو گونه از روش‌های گفت‌و گوی علمی بر می‌شمارد.[۱۵۵۰] به‌نظر قرآن گفتمان جدلی، امری فطری در بشر است و انسان نه تنها با دیگران بلکه حتی با خود به مجادله بر می‌خیزد تا خود را قانع سازد و امری را که بر خود مشتبه شده را به یقین اقناعی تبدیل کند. قرآن بیان می‌کند که نفس انسانی گرایش به این دارد که از خود دفاع کند. از این‌رو می‌کوشد به هر شکل ممکن نه تنها از جان بلکه از خواسته و رفتار و منش و عقاید خود که شاکله و شخصیت وجودی او را شکل می‌دهد، دفاع و از آن در برابر هر بیگانه و حتی خود، دفاع کند. روزی می‌رسد که انسان با خودش به مجادله بر می‌خیزد و می‌کوشد تا خود را برای خود مقبول قرار دهد و عقاید و رفتارش را در پیش وجدانش توجیه نماید: روزی می رسد که هر نفس با خودش به مجادله بر می خیزد.[۱۵۵۱] گرایش فطری بشر به جدال و مجادله به اندازه‌ای شدید است که قرآن در توصیف انسان می‌فرماید: «انسان در میان موجودات هستی از همه بیشتر به سوی جدال گرایش دارد و اهل مجادله است».[۱۵۵۲] از سه گونه جدال (باطل،[۱۵۵۳] جاهلانه[۱۵۵۴] و عالمانه[۱۵۵۵]) که قرآن کریم مطرح می‌کند تنها جدال احسن مورد قبول این کتاب آسمانی است که بهره‌گیری از آیات جدلی قرآن مصداق بارز جدال احسن به شمار می‌رود.
ب، کنش اخلاقیبا توجه به روایتی از پیامبر اکرم ص که فلسفه بعثت خود را «کامل کردن مکارم اخلاق» بیان کرده است، ممکن است این دیدگاه شکل بگیرد که کنش مسلمانی در همه شرایط بایستی اخلاقی است و دعوت یا ترغیب غیرملسمانان به اسلام نتیجه کارکردی ارتباط اخلاق‌مدارانه است. اگرچه این تعبیر هم از ظرفیت کافی برای توصیف الگوی ارتباطی مسلمانی دارد لکن در موقعیت‌های میان‌فرهنگی کنش دعوتی با ویژگی‌هایی که بیان شد تعبیر مناسب‌تری است. در چنین موقعیت‌هایی با تسامح می‌توان به‌جای کنش دعوتی از «کنش اخلاقی» تعبیر کرد؛ اما بایستی توجه داشت که کنش دعوتی، کنشی مبتنی بر گفتگوست که اخلاق‌مداری پشتیبان آن است. کنش دعوتی از لحاظ نظری، ظرفیتی را در اختیار می نهد که کنش اخلاقی فاقد آن است و این ویژگی عبارت از رویکرد گفتگویی است که امکان مقایسه آن را با کنش ارتباطی فراهم می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:20:00 ق.ظ ]




۱۱۲٫۲

 

۱۰۶

 

۱۰۴٫۳

 

 

 

شهردوگنبدان

 

۱۱۰٫۵

 

۱۰۸٫۳

 

۱۰۳

 

۱۰۲٫۵

 

 

 

مأخذ : سرشماری عمومی نفوس ومسکن شهردوگنبدان سالهای  ۱۳۵۵-۱۳۸۵
نمودار (۳-۱) نمودار نسبت جنسی کشور ،استان ، شهر دوگنبدان طی سال ۱۳۵۵-۱۳۸۵
مأخذ : سرشماری عمومی نفوس ومسکن شهردوگنبدان سالهای  ۱۳۵۵-۱۳۸۵
تفاوتهای عددی بین دوجنس جمعیت به علت نقش های متفاوتی که از لحاظ فیزیولوژیکی اقتصادی واجتماعی دارند برای جغرافیدانان دارای اهمیت می باشند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
درمقایسه نسبت جنسی شهر دوگنبدان با نسبت جنسی دراستان کهگیلویه وبویراحمد وکل کشورنتیجه می گیریم درسال ۱۳۴۵ نسبت جنسی درشهر دوگنبدان نسبت به کشورواستان کم بوده که درسالهای بعد با افزایش تعداد مردان روند نسبت جنسی شهر دوگنبدان نیزهمزمان با استان وکشور شاهد افزایش نسبت جنسی می باشد گرچه این نسبت به نسبت جنسی کشور واستان رقم کمتری رانشان می دهد . درسال ۱۳۷۵ نیز نسبت جنسی شهر دوگنبدان متناسب با جمعیت جنسی کشورمی باشد که نشان دهنده تعادل درمهاجرتها زاد و ولدها دراین شهر می باشد.از لحاظ شهرستانی در آبان ماه ۱۳۸۵ از ۱۲۵۴۹۱ نفر جمعیت شهرستان ۶۳۳۲۷ نفر مرد و۶۲۱۶۴ نفر زن  بوده اند که درنتیجه ، نسبت جنسی برابر۱۰۲ می باشد.  به عبارت دیگر دراین شهرستان درمقابل هر ۱۰۰ نفر زن ، ۱۰۲ نفر مردوجود داشته است.  درحالی که نسبت جنسی این شهرستان درسال ۱۳۶۵ برابر ۱۰۶ نفربوده است . نسبت جنسی شهر دوگنبدان درمقایسه با نسبت جنسی کل شهرستان ونسبت جنسی جمعیت روستایی شهرستان گچساران درسال ۱۳۸۵ که به ترتیب ۸/۱۰۱ و۹۶ بوده نشان دهنده مهاجرت گسترده به این شهرمی باشد. زیرا غالبا عمده کسانی که به دلایل شغلی مهاجرت می کنند غالبا مرد می باشند.(سالنامه آماری استان کهگیلویه وبویراحمد ۱۳۸۵ص ۲۴)
۳-۲۶ ساختمان سنی
ساختمان سنی اهمیت زیادی دربرنامه ریزی های ناحیه ای داشته وهرم سنی ، معمول ترین روشی است که می توان جمعیت راکه جامعه بدان نائل آمده به نمایش درآورد.یکی ازفاکتورهای موثر درتجزیه وتحلیل جمعیت برای برنامه ریزیهای توسعه ، آگاهی ازساختمان سنی جمعیت می باشد.آگاهی ازساختارنسبی جمعیت ازاین نظرضروری است که اولا” شکل وتکامل وپویایی جمعیت را درآینده نه چندان دور   می نمایاند ثانیا” چون وچندو هم گاهی روند تکامل جمعیت راباتوسعه اقتصادی ، اجتماعی نواحی نشان می دهد. ترکیب سنی به عنوان یک شاخص مهم جمعیتی درجهان توسعه یافته وکشورهای روبه توسعه تحت شرایط مختلف فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی متفاوت است وبه طورکلی درجوامع رو به توسعه که جمعیت زیر ۱۵ سال آنها بیش ازیک سوم (۳/۱) جمعیت راشامل می شود بارتکفل یا نسبت بستگی آنها بیشتراست . چون که یک پژوهشگر جغرافیا هرگزبدون بررسی ساختمان سنی جمعیت نمی تواند به مطالعه عمیق رشد جمعیت ومهاجرت بپردازد وعلاوه براین به سختی می توان جنبه ای درزندگی فردی یا اجتماعی ازقبیل فعالیتهای اقتصادی واجتماعی ، خدمت سربازی ، فعالیتهای سیاسی ، نگرشهای اجتماعی ، تحرک و.. یافت که به نحوی تحت تأثیرسن قرارنداشته باشد. ساختمان سنی به طور مستقیم تحت تأثیر سه عامل متغیر : مرگ ومیر، زایش ومهاجرت قراردارد واین عوامل کاملا” مستقل هستند وهرگونه تغییری دریک عامل سرانجام بردوعامل دیگر نیز اثرمی گذارد .( زنجانی،۱۳۶۸ص۲۶) درسال ۱۳۴۵ بیش از نصف جمعیت شهر دوگنبدان (۸/۵۰ ) در گروه سنی ( ۱۵-۰ ) ساله قرارگرفته اند که نشان دهنده جوانی جمعیت این شهرمی باشد دررده سنی ( ۶۴- ۱۵ ) نیز ۸/۴۶ درصد جمعیت شهرراشامل می گردد که درسن فعالیت قرارداشته اند ازکل جمعیت شهر فقط ۴/۲ درصد دررده سنی ۶۵ سال وبیشترقرارگرفته اند  .  درسال ۱۳۶۵ باوجود کاهش ۶ درصدی جمعیت ۱۵- ۰ سال همچنان ۸/۴۴ درصد ازجمعیت شهرراشامل می شده که نشان دهنده جوانی جمعیت دراین سال نیزمی باشد.   درهمان سال ۵/۵۲ درصد در گروه سنی ۶۴-۱۵ ساله  قرارگرفته اند ودرصدکهنسالان نیز با افزایش ۰۳/۰ درصدی نشان دهنده بهبود شرایط زندگی  ، افزایش امکانات پزشکی وبهداشتی و.. می باشد.  درسال ۱۳۷۵ جمعیت شهر دوگنبدان نسبت به دوره قبل سرشماری شاهد افزایش تعداد جمعیت گروه های نسبی ۱۵- ۰ ساله خود بوده است .  که این امرناشی ازنابسامانی های کنترل جمعیت درسالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی وابراز عقاید مخالف با این ایده می تواند باشد.  درسال ۱۳۶۵ تعداد افراد بین گروه های سنی ( ۶۴-۱۵ ) به عدد ۲/۵۲ درصد می رسد که نسبت به دوره قبلی کم شدن را نشان  می دهد.  دررده سنی ۶۵  ساله وبیشتر هم شاهد کاهش ۰۵/۰ نیزبوده ایم. ساختمان سنی از این نظر می تواند بر حوزه نفوذ تاثیر گذار باشد که قرار گرفتن جمع کثیری از جمعیت شهر دوگنبدان در رده سنی ۱۵-۶۴ که بیش از ۴۶% از جمعیت شهر را شامل می گردد باعث گسترش حوزه نفوذ آموزشی ، تجاری ، بهداشتی گردیده است . زیرا در سنین اولیه نیاز به مدارس راهنمایی ، دبیرستان و هنرستان ها و بعد از آن نیاز به مراکز آموزش عالی و نیاز به مسکن در رده های بعدی که این امر بر حوزه نفوذ تجاری تاثیر گذار می باشد می تواند جهت هدایت صحیح حوزه نفوذ در آینده و رفع کاستی های آن بر این اساس برنامه ریزی نمود .
جدول شماره( ۳-۴)درصد گروه های عمده سنی شهر دوگنبدان طی سالهای ۱۳۵۵-۱۳۸۵

 

 

سال

 

۱۳۵۵

 

۱۳۶۵

 

۱۳۷۵

 

۱۳۸۵

 

 

 

۱۵-۰

 

۸/۴۴

 

۶/۴۵

 

۴۲

 

۴۳

 

 

 

۶۴-۱۵

 

۵/۵۲

 

۲/۵۲

 

۵۵

 

۵۳

 

 

 

۶۵ وبیشتر

 

۷/۲

 

۲/۲

 

۳

 

۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:19:00 ق.ظ ]