شعر کودک و دفاع مقدّس- فایل ۲۸ |
تمام هیکلش خیس
(کیانوش، ۱۳۶۹، ص ۲۰)
بیت اوّل را اگر به زبان گفت و گو نقل کنیم این گونه می شود: ببین! قبای مخملش را چه ریختی خیس کرده است. تمام واژه ها نقل شده و حرف نشانهی «را» نیز به آن اضافه شده است. «خیس کردن» یک فعل مرکب است و بهتر است حداقل در شعر کودک در کنار همدیگر و بدون فاصله آورده شود.
- کاربرد زبان عامیانه در شعر کودک
در شعر کودک بر خلاف شعر رسمی، زبان عامیانه کاربرد فراوانی دارد. البته در شعر خردسالان کاربرد زبان عامیانه بیشتر است دلیل کاربرد زبان و یا لهجههای عامیانه در شعر کودک ارتباط نزدیک و تنگاتنگ آن با ترانههای عامیانه است. «ترانههای عامیانه بیگمان در ساخت شعر کودک بیشتر از هر چیز دیگری تأثیر داشته است. شعر کودک ، چه از نظر فرم و چه از نظر محتوا ، زیر تأثیر ترانههای عامیانه است که سرایندگان آن ترانهها افراد گمنامی هستند که در این گیتی زیسته و ترانهها سرودهاند.» (علی پور، ۱۳۸۳، ص ۱۵۸) کاربرد زبان عامیانه در شعر کودک به دو گونه دسته بندی میشود:
دستهی نخست: شعرهایی که با زبان معیار سروده میشوند، امّا در همین زبان معیار باز شاعران تلاش میکنند از واژه های محاوره سود جویند؛ مانند:
هر روز با شیرینمان
یک عالمه گل میکنم
از لابه لای سبزها
گلهای سنبل میکنم
(کشاورز، ۱۳۷۳، ص ۲۰)
دسته دوم: شعرهایی هستند که شاعران آن تلاش کردند، با زبان محاوره و عامیانه شعر بسرایند و شاید این گونه شعرها برای خردسالان و کودکان دبستانی از جذابیت ویژهای برخوردار باشد؛ مانند:
دلم میخواد همیشه
کنار من بمونه
خیال کنه لباسم
براش شده یه خونه
(قاسم نیا، ۱۳۶۸، ص ۴)
شعر عامیانه بیگمان زیر تأثیر ترانههای عامیانه است، که از سالها پیش در اذهان مادر بزرگها و پدر بزرگها جاری بوده و برای کودکان و نوههای خود با آواز میخواندند و اساساً ترانههای عامیانه بدون آواز، معنا و مفهومی نداشت. «امّا شعر عامیانه به طور رسمی بیش تر از دورهی مشروطیت آغاز شد»( علی پور، ۱۳۸۳،ص ۱۶۱)علی اکبر دهخدا طنز نویس، پژوهشگر و شاعر بزرگ عصر مشروطه به سرودن شعر میپرداخته که از زبان محاوره برخوردار است:
خاک به سرم، بچه به هوش آمده
بخواب ننه، یک سر دو گوش آمده
گریه نکن لولو میاد میخوره
گربه میاد بزبزی رو می بره
(همان، ص ۱۶۱)
یحیی آرینپور دربارهی سرایش اشعار محاوره در دورهی مشروطیت میگوید: «این طرز سخن سرایی در مطبوعات دورهی انقلاب ایران زیاد دیده میشود. از آن جمله است شعر «لالای مادرانه» از ابوالقاسم لاهوتی، «ترانهی سربازی» ازسراینده ناشناس و«لالایی گهواره» از اشرف الدین گیلانی.
(آرین پور، ۱۳۵۷، ج ۱، ص ۹۳)
بعد از علی اکبر دهخدا، استاد ملک الشعرای بهار با ترانهی مشهور بزک نمیر بهار میاد زبان محاوره را وارد شعرکرد و پس از وی نیز ایرج میرزا به زبان عامیانه گرایش پیدا کرد. (علی پور، ۱۳۸۳، ص ۱۶۱)
امّا در دورهی معاصر، نیما با بهره گرفتن از زبان عامیانه شعری را در سال ۱۳۰۸ هـ . ش برای کودکان سرود که «بهار» نام دارد؛ اگر چه در سال ۱۳۰۵ نیز شعری با عنوان آواز قفس در قالب نیمایی برای کودکان تجربه کرده بود که از زبان رسمی برخوردار میباشد. اینک به شعر بهار وی اشاره میشود:
بچّه ها ، بهار!
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 04:02:00 ق.ظ ]
|