مطالب پایان نامه ها درباره نقش سازمان های اطلاعاتی در سیاست خارجی مطالعه موردی نقش سازمان ... |
- اطلاعات فضای زمین
سیگینت[۶۳]
اطلاعات علائم از رهگیری سیگنالها به دست میآید و میتواند شامل یک یا ترکیبی از اطلاعات زیر باشد :
- تمامی اطلاعات ارتباطی (کومینت)[۶۴]
- اطلاعات الکترونیکی (الینت)[۶۵]
-
- اطلاعات مخابراتی دستگاههای خارجی(برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: Herman, 1996: 66-72)
در جامعه اطلاعاتی آمریکا سازمان امنیت ملی مسئولیت جمع آوری، تحلیل و گزارش اطلاعات سیگینت را بر عهده دارد.
ماسینت[۶۶]
اخباری است که طی فرایند تحلیل کمی وکیفی ویژگیهای فیزیکی اهداف و وقایع با هدف شناسایی آنها تولید میشود. مثال بارز آن استفاده از نمونهبرداری از ترکیب شیمیایی آب و هوا برای شناسایی وجود موارد رادیواکتیو در منطقه است.
هیومینت[۶۷]
اطلاعات انسانی از منابع انسانی به دست میآید. عموماً هیومینت مترادف جاسوسی و عملیاتهای مخفی در نظر گرفته میشود. در حالی که این گونه جمع آوری بیشتر توسط جمع آوری کنندگان آشکار نظیر دیپلماتها و وابستگان نظامی انجام میپذیرد. اطلاعات انسانی اساساً توسط سیا، وزارت امور خارجه، وزارت دفاع و افبیآی استفاده میشود. سیا وظیفه هماهنگی و هدایت اطلاعات انسانی جامعه اطلاعاتی آمریکا را برعهده دارد(برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: Herman, 1996:61-66).
اُسینت[۶۸]
اطلاعات منابع آشکار آندسته از اطلاعاتی است که به صورت عمومی از طریق رادیو، تلویزیون، مجلات، اینترنت، پایگاههای دادههای اقتصادی و ویدیو گرافیک و نقاشی به دست میآید.
اطلاعات فضای زمین[۶۹]
آندسته از اطلاعاتی هستند که به توصیف ویژگیهای زمین، و شناسایی ویژگیها و شاخصههای فیزیکی اقدامات انسانی بر سطح زمین میپردازند. نمونههایی از محصولات ناشی از این دسته از اطلاعات، تصاویر، نقشهها و تحلیلهایی هستند که در مورد توپوگرافی یا تغییرات در سطح زمین در مناطق خاص تولید میشوند.
سازمان اطلاعات مرکزی (سیا)
مسئولیت سیا که یک سرویس اطلاعاتی مستقل است، به دست آوردن اطلاعات و تحلیل آن در خصوص دولتها، شرکتها و افراد دیگر کشورها (خارجی) و گزارش این اطلاعات به دست آمده و پردازش شده جهت بهرهبرداری به مدیر اطلاعات ملی و دولت آمریکاست. غیر از این دو وظیفه، وظیفه سوم سیا که به عنوان «دست پنهان»[۷۰] دولت آمریکا شناخته میشود، اجرای عملیاتهای پنهان به هدایت رییس جمهور ایالات متحده یا رییس اطلاعات ملی است.
وظایف سیا
طبق سایت رسمی سیا وظایف این سازمان به شرح زیر است :
- جمع آوری اطلاعات از طریق منابع انسانی و دیگر روشها با توجه به اینکه این سرویس پلیس، احضاریه یا قدرت اجرای قانونی را نداشته و وظیفه امنیت داخلی بر عهده او نیست.
- ارتباط دادن و تخمین زدن اطلاعات مرتبط با امنیت ملی و فراهم آوردن تمهیدات جهت پخش این گونه اطلاعات.
- فراهم کردن جهتگیری کلی و هماهنگی برای جمع آوری اطلاعات ملی خارج از آمریکا از طریق منابع انسانی توسط اعضای جامعه اطلاعاتی که این فعالیت توسط آن سازمانها مورد تصویب جامعه اطلاعاتی قرار گرفته باشد و برعهده داشتن مسئولیت هماهنگی دیگر سازمانها، بخشها و یا واحدهای دولتی ایالات متحده که وظیفه جمع آوری در حیطه وظایف کاری آنان منظور شده است و اطمینان از حصول بیشترین بهرهبرداری از این منابع و حداقل کردن ریسک برای ایالات متحده در مشارکت در این گونه جمع آوری.
- اجرای دیگر وظایف مرتبط با اطلاعات که بر روی امنیت ملی تاثیرگذار است و توسط رییس جمهور یا رییس اطلاعات ملی ممکن است هدایت گردد.
چارت سازمانی سیا
براساس اطلاعات موجود در سایت سازمان سیا(www.cia.gov)، در حال حاضر سازمان سیا دارای ساختار زیر است:
همانطور که از ساختار فوق برمیآید، معاونت پشتیبانی وظیفه پشتیبانی اداری و مالی از فعالیتهای سازمان سیا را برعهده دارد. معاونت علم و فنآوری سازمان سیا وظیفه تولید تکنولوژیهای جدید برای کاربرد در فعالیتهای اطلاعاتی سازمان را برعهده دارد و علاوه بر آن جمع آوری فنی در سازمان با مدیریت این معاونت انجام میشود. معاونت خدمات پنهانی قلب عملیاتی سازمان سیا است و تمام فعالیتهای مربوط به جمع آوری اطلاعات انسانی (جاسوسی) و اقدام پنهان توسط افسران این معاونت انجام میگیرد. معاونت اطلاعات نیز وظیفه تجزیه و تحلیل اطلاعات را برعهده دارد(Johnson, 2006: 90-92; www.cia.gov).
**********
نگاه اجمالی به ساختار جامعه اطلاعاتی آمریکا و به طورخاص چارت سازمانی و وظایف سازمان سیا نشان دهنده آن است که جامعه اطلاعاتی آمریکا در راستای پشتیبانی اطلاعاتی و شناختی از فرایند سیاستگذاری تکامل یافته است. همانطور که از مطالب این فصل برمیآید، کارکرد تمامی سازمانهای اطلاعاتی تولید اطلاعات از اهداف وموضوعات مختلف است. در این میان چنین به نظر میرسد که سازمان سیا با مسئولیت تولید اطلاعات انسانی و تحلیل مسائل مربوط به امنیتملی آمریکا و همچنین اجرای وظایف اطلاعاتی مرتبط با امنیتملی هر دو نقش شناختی و اجرایی در سیاست خارجی را دارد. فصول بعدی این بخش با نگاهی عمیقتر این موضوع را بررسی خواهند کرد.
فصل چهارم: سازمان سیا و پشتیبانی شناختی از سیاستگذاری خارجی
همانطور که در بخش اول اشاره شد، پشتیبانی شناختی اصلیترین نقش سازمانهای اطلاعاتی در سیاستگذاری است. فرضیه اصلی این تحقیق نیز بر پایه چارچوب نظری موجود، بر آن است که مهمترین نقش سازمان سیا در سیاست خارجی ایالات متحده در دوره زمانی مورد نظر تحقیق، پشتیبانی شناختی از سیاستگذاری بوده است. از این رو فصل حاضر تلاش میکند با بررسی برخی از عملیاتهای اطلاعاتی سازمان سیا، نقش این سازمان در پشتیبانی شناختی از سیاستخارجی را بازنمایی کند.
پروژه مجیک و آلترا[۷۱]: نقش اطلاعات در جنگجهانی دوم
اگرچه عملیاتهای مجیک و آلترا در محدوده تمرکز این پژوهش نمیگنجند(نقطه تمرکز تحقیق ۱۹۴۵ به بعد و اقدامات مربوط به سازمان سیا است) و حدود ۶ سال قبل از تاسیس سازمان سیا و توسط واحدهای اطلاعات نیروهای نظامی آمریکا و انگلستان در خلال جنگجهانی دوم انجام شدهاند، اما به دلیل نقشملموس آنها در روند مدیریت جنگ جهانی دوم و علاوه برآن عینیت کافی آنها برای نشان دادن نقش اطلاعات در مدیریت امنیتملی، به عنوان اولین نمونه از نقش اطلاعات در آمریکا، بررسی میشوند.
هرچند که تاریخ نوین تحولاتاطلاعاتی در آمریکا با شکست و ناکامی اطلاعاتی پرلهاربر آغاز میشود و سازمانهای اطلاعاتی نتوانستند از وقوع فاجعهپرلهابر جلوگیری کنند، اما پس از این تجربهاندوزی، نقش قابل ملاحظهای در پیروزیهای آمریکا در جنگ جهانی دوم ایفا کردند. در این میان اطلاعات ارتباطی[۷۲] نقش بیشتری داشته است. اطلاعات ارتباطی در جبههاروپایی نیز نقشی مهم داشت و از ابتدا تا پایان جنگ در برتری متفقین موثر بود.
در شروع جنگ، رهبران آمریکا براساس سیاست «اول هیتلر»، معتقد بودند که شکست آلمان به عنوان جدیترین تهدید، اولویت اول به شمار میرود و ژاپن در اولویت بعدی قرار خواهد داشت. اما در اواسط سال ۱۹۴۲ با اطلاعاتی که رمزشکنان نیروی دریایی بدست آوردند، آمریکا توانست در نبردهای اقیانوس اطلس با آلمان، به پیروزیهای خیرهکنندهای دست پیدا کند و همین موضوع آنها را قادر به تغییر سیاستهای جنگی و شروع سریعتر جنگ علیه ژاپن کرد.
واحد اطلاعاتی نیروی دریایی در پرلهاربر، توانسته بود پیامهای دیپلماتیک و نظامی ژاپنیها را کشف رمز کند و این دستاورد به آنها امکان میداد که پیامهای رمز نیروی دریایی ژاپن را هم کشف رمز نمایند. مجیک عنوانی بود که به اطلاعات بدست آمده از رمزشکنی ارتباطات دیپلماتیک و نظامی ژاپنیها در جنگجهانی دوم اطلاق میشد. عملیات مجیک درواقع شنود ارتباطات دیپلماتیک و نظامی ژاپنیها توسط ارتش و نیروی دریایی آمریکا و رمزشکنی پیامهای منتقل شده بود(Polmar and Allen, 1997:350) و در نبرد آمریکا و ژاپن، به ویژه در اقیانوس اطلس، نقشی فوقالعاده ایفا کرد.
برای مثال دریادار یاماموتو، طراح حمله به پرلهاربر، با هدف تحکیم موقعیت ژاپن در اقیانوس اطلسغربی و جنوب شرق آسیا، به دنبال طرحی برای حمله به جزیره میدوی[۷۳] و اشغال آن بود. پیروزی ژاپن در این حمله به معنی نابودی ناوگان دریایی آمریکا در اقیانوس اطلس بود. اطلاعات مجیک، این طرح را با شکست مواجه ساخت: استراق سمع و کشف رمز ارتباطات رادیویی ژاپنیها، طرح حمله آنها به میدوی را افشا کرد و همین پیشآگاهی این امکان رابه فرماندهان نیروی دریایی آمریکا داد تا نیروهای کافی برای مقابله با حمله ژاپنیها به میدوی ارسال کنند. فرماندهان نیروی دریایی آمریکا، براساس اطلاعات مجیک، اقدام به طراحی تلهای برای کشتیهای ژاپنی کردند. در نبرد میدوی چهار کشتی هواپیمابر ژاپنی شامل آکاگی، کاگا، سوریو و هیریو[۷۴] غرق شدند و ضربهای شدید به توان دریایی ژاپن وارد آمد(Ameringer,1990: 141-143).
یکی دیگر از پیامدهای مجیک بر سرنوشت نبرد میان ژاپن و آمریکا، کشتهشدن دریادار یاماموتو توسط نیروی هوایی آمریکا در سال ۱۹۴۳ بود. رمزشکنان آمریکایی در پروژه مجیک، با رمزشکنی پیامهای ژاپنیها متوجه شدند که یاماموتو قصد دارد برای بازرسی پایگاه های ژاپن در جزایر سولومون، با هواپیما به آنجا برود. فرماندهان آمریکایی با بهره گرفتن از جنگندههای P-38 هواپیمای یاماموتو را تعقیب کردند و باعث انفجار و سقوط آن شدند. مرگ یاماموتو از نظر رهبران آمریکا به معنی پیروزی نظامی در نبرد با ژاپن به شمار میآمد(Ameringer,1990: 141-143).
نبرد میدوی و مرگیاماموتو نمونههایی عینی از تاثیر اطلاعات در سرنوشت جنگ میان دولتها است. آمریکاییان با بهره گرفتن از پروژه مجیک توانستند ضربات سختی به ناوگان دریایی تجاری و نظامی ژاپن وارد کنند: زیردریاییهای آمریکا با هدایت اطلاعات مجیک حدود دوسوم از ناوگان تجاری ژاپن را غرق کردند و همین موضوع منجر به کمبود شدید در کالاهای اساسی مورد نیاز مردم ژاپن مانند غذا و نفت شد و متعاقب آن توان جنگی ژاپن را تضعیف کرد (Ameringer,1990: 144). از آنجایی که امنیت و بقای امپراتوری ژاپن به شدت متکی به ناوگان دریایی بود، میتوان ادعا کرد که پروژه مجیک نقشی اساسی در سرنوشت ژاپن در جنگ ایفا کرده است.
عملیات شنود و رمزشکنی دیگری که تاثیر به سزایی در پیروزی متفقین داشت، آلترا بود. آلترا اصطلاحی است که به اطلاعات بدست آمده از شنود و رمزشکنی ارتباطاتدیپلماتیک و نظامی آلمانها توسط انگلستان در جنگجهانی دوم اطلاق میشود(Polmar and Allen, 1997: 563). چند ماه پس از شروع جنگ در سال ۱۹۳۹، رمزشکنان انگلیسی با همکاری تحلیلگران رمز لهستانی و فرانسوی، توانستند الگوریتم ماشین رمز آلمانها موسوم به انیگما[۷۵] را شناسایی و رمزشکنی کنند. پس از دستیابی به این موفقیت، انگلیسیها به اطلاعات بدست آمده ازعملیات رمزشکنی انیگما، نام رمز آلترا را دادند. وجود آلترا نه تنها در طول جنگ، بلکه تا ۳۰ سال بعد از آن نیز در طبقهبندی بود و آشکار نشد و برای اولین بار در سال ۱۹۷۳ توسط یک ناشر فرانسوی افشاء شد.
آلترا نقشی محوری در پیروزی متفقین داشت که مهمترین آنها نبرد آتلانتیک (از سپتامبر ۱۹۳۹ تا می ۱۹۴۵) است. این نبرد طولانیترین و از چند جهت مهمترین و پیچیدهترین نبرد در جنگجهانی دوم بود: اقیانوس اطلس راه تنفس بریتانیا و مسیر تامین نیازهای اولیهاش از ایالات متحده بود و تمام مواد اولیه موردنیاز برای ساخت هواپیما و تجهیز نیروهای نظامی از این طریق تامین میشد. نیروی دریایی آلمان(زیردریاییهای آلمان) با شناسایی مسیر حرکت کشتیهای نظامی و غیرنظامی انگلیسی و آمریکایی و قرارگرفتن در مسیر آنها، اقدام به انهدام و غرق کشتیها میکرد. عملیاتالترا با رمزشکنی از ارتباطات آلمانها، توانست اغلبکشتیهای آمریکایی و انگلیسی را از خطر غرقشدن نجات دهد. برای مثال تنها در ماه می سال ۱۹۴۳، متفقین با بهره گرفتن از اطلاعات آلترا ۴۶ زیردریایی آلمانی را غرق کردند(Ameringer,1990: 150).
مجیک و آلترا علاوه بر آنکه در سرنوشت نظامی جنگ تاثیر گذار بودند، یکی از عوامل شروع روابط اطلاعاتی میان آمریکا و انگلستان به شمار میآیند. باتوجه به همکاری آمریکا و انگلستان در پروژه آلترا و بهرهبرداری مشترک آنها از نتایج آن، دو کشور توافقنامه بروسا[۷۶] را در ۱۷ می سال ۱۹۴۳ برای تقسیم اطلاعات بدست آمده از رمزشکنی کدهای دیپلماتیک و نظامی دشمن امضا کردند(Polmar and Allen, 1997: 85). این قرارداد را باید قراردادی تاریخی به شمار آورد، چراکه برای اولین بار در تاریخ مدرن، منجر به همکاری نزدیک دو کشور درزمینهای کاملاً راهبردی شد. موفقیت بروسا، بعدها منجر به امضای توافقنامه همکاری اطلاعاتی گستردهتری تحت عنوان یوکوسا[۷۷] در سال ۱۹۴۷ شد که علاوه بر آمریکا و انگلستان، کشورهای نیوزلند، استرالیا و کانادا را نیز دربرمیگیرد.
سازمان سیا و جمع آوری اطلاعات فنی
همانطور که تجربه پروژه مجیک و آلترا در جنگ جهانی دوم نشان میداد اطلاعات فنی[۷۸] نقش به سزایی در شناخت اهداف و شناسایی توانمندیهای نظامی دشمن توسط کشورهای غربی داشت. در اوایل سال ۱۹۴۶ ایالات متحده به این نتیجه رسیده بود که عکسبرداری هوایی از تاسیسات نظامی و خاک شوروی شیوه ارزشمندی برای رصد پیشرفتهای علمی و فنآورانه در پشت پردهآهنین و سایر سرزمینهایی است که دسترسی به آنها دشوار است(مانند جمهوری خلق چین و کشورهای بلوک شرق). از این رو دولت آمریکا طرحهایی را برای توسعه توانمندی عکسبرداری دقیقتر هوایی از تاسیسات نظامی در دستورکار قرار داد.
با وجود این آزمایش بمباتمی شوروی در سال ۱۹۵۰ و شروع جنگکره، فوریت توسعه توانمندی عکسبرداری هوایی را به شدت افزایش داد(Shulsky, 1992: 24). ترس از حمله غافلگیرانه شوروی و نیاز به جمع آوری اطلاعات از مقاصد احتمالی شوروی برای حمله به مواضع غرب، ترومن را وادار به صدور دستور پروازهواپیماهای شناسایی برفراز شوروی و چین از پایگاه های هوایی اسکالتورپ[۷۹] (انگلیس) و یوکوتا[۸۰](ژاپن) نمود. هنگامی که آیزنهاور در سال ۱۹۵۳ بر سرکارآمد، پایگاه های آلاسکا و گرینلند نیز به پایگاه های مراقبت هوایی افزوده شدند.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 09:20:00 ق.ظ ]
|