—-صف تاریکی شب (زمستان /۱۲۰)
—-شبی شسته و پاک ( آخر شاهنامه /۲۷)
—-شب دیوانه غمگین و…
۴-۲-۸ترکیب های حس آمیزی
—کاروان روز شب کوچیده ،من مانده
—با غرور تشنه مجرور(اخوان ، آخر شاهنامه ، ۱۱۳)
—پاسداران حریم خفتگان باغ/ وصدای حیرت بیدار من (اخوان /اوستا ، ۸۳)
۴-۲-۹ویژگی شاخص دستوری صفات شاعرانه اخوان
اخوان با مقدم آوردن صفت برموصوف دست به نوآوری زده است و نوعی برجستگی خاص به کلام بخشیده است و این برجستگی نوعی دیگر از عدول از هنجارزبانی در شعر اخوان را در پی داشته است . نمونه :
–شیر بچه مهمتر پولاد چنگ آهنین ناخن (اوستا :۳۰)
–دگر ره مانده تنها باغش در پیش آینه
مگر ، آن نازنین عیاروش لوطی ؟(همان :۵۴)
–شبی دوگرم به شیون کند سرای مرا /من بغل گرفته کتابی چو جان عزیز(همان :۷۵)
–شوریده مو ، به جانب صحرا قدم زنان (همان :زمستان ، ۳۴)
از سیه دخمه ام بیرون زده ام (همان ۳۹)
در دناک است ووحشی آوازم (همان :۴۰)
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده . (همان :۱۰۹)
ما مقدس آتشی بودیم و آب زندگی در ما (همان : زمستان :۱۳۱)
و صفای روح را ، تا اوج برتر بام
و آنگه کائنات ار لذت این مهربان پیغام (همان :سه کتاب ، ۱۶۳)
چنانچه مشاهده می شود اخوان از این نوع کابرد زبانی به وفور استفاده کرده است برخی دیگر از مواردی که در شعر صفت برموصوف مقدم شده است :
الف )آخر شاهنامه
پریشان حکمها ، کاهگل اندود بام ، بلورین شمش ، خردک شرری ، شوخ چشم آهوک ، مذهب دفتر ، پریشان سر گذشت ، پهنه ور مرداب ، افسونگر پریزادان ، دلنشین گلبانگ ، خدایانه غرور .
ب)زمستان
نهان نوازنده ، مهربان همسایگان ، خسته خاطر دوست ، غمگین سرد ، از راه مانده مرغ ، قیر گون دامان ، مشبک شب ، درد آلود فریاد ، دلنشین آواز
ج)سه کتاب
افروخته سیگار ، تو به توحصار ، خردک موج ، نرمک نسیم ، حزن انگیز اوهام ، جادویی تدبیر ، گو.ارا خلوت ، چندم شب ،سحر خیزان آهو ، زرین نوشخند ، فیروزه بام ، زنده دل ، دل مستان ، ناخوانده مهمان ،کودکان وحشت و..
د)از این اوستا
خسته انبوهی ،حزین آوا ، پر شور لحظه ، ایزدی آذر ، مغموم دم ،
(فقط شاعر می تواند واژه بسازد )(هایدگر ، فیلسوف آلمانی )اخوان نیز از جمله شاعرانی است که دست به آفرینش های بدیع وهنری تازه ای در قلمرو کابرد واژه ها و ترکیبات زده است کلماتی که خاص اخوان نام گرفته است در ذیل برخی از ترکیبات خاص اخوان را نام می بریم .
۴-۲-۱۰ترکیبات ویژه اخوان
گامخواره ،دژ آهنین ، دشنام باران ، مزار آباد ، گنداومند ، دست یازی وخندانک ، سیما بگون ، گودرزوار ، اخم جنگل ، خونبوته مرجانی ،نفرت آباد ، دریا بار ، خندستان ، دود اندود ، پریشاندود ، خیسانده ، نقب آسا.اندو هزار .لعن زار . مزدشت . غمباد . نفسدود(ترکیب وصفی و اضافی مقلوب ) . افزونبار . افتنده . پریشانبوم (ترکیب وصفی و اضافی مقلوب ). کوهمیخ .سرد سکوت . خاموشبار(صفت فاعلی مرکب مرخم ) . مرگبوم . گندناک . نازآئین . فرامشزار .گندمدیس ، گرمگاه ، (افتنده .آیند و روند =(صفات فاعلی )و..که سبب باستان گرایی و صلابت و استواری سخنش شده است .(صائمه خراسانی ،۱۴۱:۱۳۹۲)
۴-۲-۱۱صفات شاعرانه و ایجاد سبک
حماسه سرایی هر ملتی بیان کننده آرمان ها آن ملت است و مجاهدت آن ملت را در راه سر بلندی و استقلال برای نسل های بعدی روایت می کند )(شمیسا ،۴۸:۱۳۸۰) در شعرهای حماسی صفات وقیودی بکار گرفته میشوند که مناسب حال وهوای حماسه وجنگند .در ذیل به بارزترین شعر های حماسی وصفات شاعرانه حماسی مهدی اخوان ثالث اشاره می شود :
مقاله - پروژه
من یقین دارم که در رگهای من خون رسولی یا امامی نیست
ونیز خون هیچ خان وپادشاهی نیست
وین ندیم ژنده پیرم دوش با من گفت
کاندرین بی فخر بودن ها کناهی نیست (اخوان :آخر شاهنامه : ۳۴)
می بینیم که در ابیات بالا کلمات به گونه ای در کنار هم قرار می گرفتند که لحن حماسی از آن مستفاد می شود . در مواردی دیگر کلماتی کهن هستند که به شعر جنبه حماسی می بخشند مانند کج آیین ، قلاع سهمگین ، شکلک چهر ، در سطر های زیر :
هان ، کجاست
پایتخت این کج آیین قرن دیوانه ؟
با شبان روشنش چون روز
روزهای تنگ تارش ، چون شب اندر قعر افسانه
با قلاع سهمگین وسخت و ستوارش .
-پایتخت این دژ آیین قرن پر آشوب
قرن شکلک چهر
برگذشته مدار ماه ..
در شعر بالا علاوه بر واژه ها وتعابیر حماسی ، جمع بستن شب با الف ونون (شبان ) نیز لحن حماسی را تقویت کرده است . در شعر (آخر شاهنامه ) از دفتر آخر شاهنامه پر است از سطر های که جنبه حماسی دارند در جای دیگر همین شعر می گوید :
پایتخت این بی آزرم و بی آیین قرن
کاندران بی گونه ای مهلت /
عرصه افکار و وهن وغدرو بیداد است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...