کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



تقارن اطلاعاتی در صورتی وجود دارد که مدیران و بازار اطلاعات یکسانی درباره شرکت دارند. بنابراین مدیران و بازار، عدم اطمینان درباره شرکت را یکسان تحمل می­ کنند. اما در صورت وجود عدم تقارن اطلاعاتی، مدیران به دلیل دارا بودن اطلاعات خصوصی و محرمانه درباره شرکت، اطلاعات بیشتر و بهتری نسبت به بازار، در اختیار دارند. یعنی به اطلاعات شرکت قبل از اطلاع بازار دسترسی دارند. اطلاعات خاص شرکت، در طول زمان از طریق رویدادهای افشا کننده اطلاعات به بازار انتقال می­یابد. بازار تا قبل از افشا مقداری عدم اطمینان درباره شرکت دارد. عدم تقارن اطلاعاتی شرکت برابر است با کل عدم اطمینان درباره شرکت، زیرا احتمال می­رود مدیران و بازار به یک اندازه از تأثیر متغیرهای بازار بر ارزش شرکت آگاهی داشته باشند. واکنش بازار به اعلان سود می ­تواند اولین­ معیار عدم تقارن اطلاعاتی شرکت از طریق افشای اطلاعات باشد. عدم تقارن اطلاعاتی می ­تواند بر حسب محیط اطلاعاتی، کثرت اعلانهای عمومی و تعداد معاملات شرکت تعیین شود و همچنین تحت تأثیر رفتار مدیران یا بازار قرار گیرد. به عنوان نمونه، وقتی اعلان عمومی خبری درباره شرکت انجام می­گیرد با فرض ثابت بودن سایر عوامل، ممکن است بازار درباره وضع واقعی شرکت آگاه­ترشود و عدم تقارن اطلاعاتی کاهش یابد.(قائمی، وطن­پرست،۱۳۸۴)
پایان نامه - مقاله - پروژه
طبق نظر اسکات و همکاران (۲۰۰۳) زمانی که یکی ازطرفین معامله نسبت به طرف دیگر ، دارای مزیت اطلاعاتی باشد، می­گویند سیستم اقتصادی از دیدگاه اطلاعات، نامتقارن است. درتئوری حسابداری، مسئله نامتقارن بودن اطلاعات دارای اهمیت زیادی است زیرا بازارهای اوراق بهادار دستخوش تهدیدهای ناشی از مسئله عدم تقارن اطلاعاتی قرارمی گیرند و این به دلیل وجود اطلاعات درون سازمانی است. حتی اگر قیمت به طور کامل تمام اطلاعات موجود در بازار را به همگان منعکس کند، باز همان احتمال وجود دارد افراد درون سازمان، نسبت به افراد خارج از سازمان ،دارای اطلاعات بیشتری باشند. دراین زمان، این افراد از مزیت داشتن اطلاعات استفاده می­ کنند وبه منافع بیشتری دست می­یابند. زمانی که سرمایه ­گذاران خارجی از این موضوع آگاه شوند، بدیهی است مبالغی را که آماده بودند درصورت وجود اطلاعات کامل ، برای اوراق بهادار پرداخت کنند، نمی­پردازند و بدین گونه در برابر زیان­های احتمالی ناشی از وجود اطلاعات محرمانه، واکنش نشان می­ دهند..
اکرلوف وهمکاران[۱۴] (۱۹۷۰) درزمینه اقتصاد اطلاعات، نظریه ای را پایه­گذاری کردند که به نظر یه عدم تقارن اطلاعاتی موسوم شد. این پژوهشگرها نشان دادند که عدم تقارن اطلاعاتی می ­تواند موجب افزایش گزینش مغایر در بازارها شود که این امرقبل از وقوع معامله برای افراد به وجود می آید. آنها خاطر نشان کردند که واسطه های کم اطلاع، درآمد بازار خود را بیشتر می­ کنند.
تینیک[۱۵](۱۹۷۲)اذعان داشت در ادبیات مربوط به تئوری زیرساخت بازارهای نهادی خرید وفروش سهام از سه بخش تشکیل می شود، هزینه پردازش سفارش، هزینه نگهداری موجودی وهزینه انتخاب نامطلوب[۱۶] هزینه پردازش سفارش، مبلغی است که بازارسازها برای آماده بودن جهت انجام سفارشهای خرید و فروش هزینه می کنند.
بخش هزینه نگهداری موجودی که توسط هو و همکاران[۱۷] (۱۹۸۱)مدلسازی شده است، بیان می­ کند که هزینه معاملات منجر می شود بازارسازها پرتفوی متنوع نگهداری نمایند تا از این طریق بتوانند هزینه­ های خود را پوشش دهند. درنهایت، انتخاب نامطلوب که توسط کاپلند و همکاران[۱۸] (۱۹۸۳) و گلشتن و همکاران[۱۹] (۱۹۸۵) مطرح گردید، نمایانگر یک امر جبرانی برای معامله گران جهت پذیرش ریسک معامله با افرادی است کهاحتمالدارداطلاعات مهم ومحرمانه­ای دراختیارداشته باشند. به عبارت دیگر،اگربخش عمده ای از بازار را افراد غیرمطلع تشکیل دهند، بازارسازها دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید وفروش سهام را افزایش می دهند تا از این طریق ریسک گزینش مغایر را جبران نمایند.
پژوهش­ها تجربی که اخیرا ًصورت گرفته است، تاثیر اعلان سود بر رفتار دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را به صورت کلی مورد توجه قرار داده­اند. بر طبق مطالعاتی که مورسو همکاران [۲۰](۱۹۸۳) برروی ۲۵ شرکت انجام دادند به تغییر دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در زمان اعلان سود پی بردند.
ونکاتش و همکاران[۲۱] (۱۹۸۶) نیز تغییرات مهمی را در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پس از اعلان سود، تنها زمانی که هیچ اطلاعات مهمی از جانب شرکت درظرف۳۰ روز قبل از اعلان سود منتشر نشده باشد، مشاهده نمودند
پاتل[۲۲] (۱۹۹۱) مدعی شد که پس ازاعلان سود،دامنه قیمت پیشنهادی خرید وفروش سهام افزایش می یابد..لی وهمکاران[۲۳] (۱۹۹۳) با بهره گرفتن از اطلاعات بین روز شواهدی را ارائه نمودند که بر مبنای آن دامنه قیمت پیشنهادی خرید وفروش سهام در دوره پس از اعلان سود به مدت یک روز دارای وسعت بیشتری می باشد و قبل از اعلان سود، شاهد کاهش دامنه قیمت پیشنهادی بودند.
کرینسکی و همکاران [۲۴](۱۹۹۶) دریافتند که اعلان سود عدم تقارن اطلاعاتی را در بازار افزایش می­ دهند. برطبق مدل عدم تقارن اطلاعاتی که کاپلند وگالی(۱۹۸۳) و میلگرام و همکاران[۲۵] (۱۹۸۵) ارائه نمودند، در بازار می تواند و نوع معامله گر را متصورشد : الف) معامله گران نقد ب) معامله­گران مطلع. معامله­گران مطلع به این خاطر اقدام به انجام معامله می­ کنند که دارای اطلاعات محرمانه­ای می باشند که در قیمت­ها منعکس نشده است در حالیکه معامله­گران نقد(سرمایه گذاران غیرمطلع) تنها به دلیل دارا بودن نقدینگی به انجام مبادله اقدام می­نمایند. البته این مدل­ها بر روابط بین تفاوت قیمت خرید وفروش و افراد مطلع در بازار اشاره دارند. بازارسازها از انجام معامله با افراد مطلع دچار زیان می شوند واین زیان را ازطریق گسترش دامنه قیمت پیشنهادی خرید وفروش سهام جبران می­ کنند. بر اساس این مدل عدم تقارن اطلاعاتی در بازار منجر به افزایش دامنه قیمت­های پیشنهادی می گردد.
بولن و همکاران[۲۶] (۲۰۰۴) با بهره گرفتن از یک مدل ساده نشان دادند که اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام ناشی از تغییرات اندک درقیمت سهام، هزینه­ های سفارش،هزینه های نگهداری،انتخاب نادرست و شرایط رقابتی می باشد. آنها مدلی از اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازارگردان­ها را بسط داده وبه این نتیجه رسیدند که هزینه­ های موجودی نسبت به هزینه­ها یا انتخاب نادرست از اهمیت بیشتری برخوردارند. آنها برای انجام پژوهش خود ۳ نمونه را در دوره های زمانی مختلف انتخاب کردند، سپس به منظور کاهش اثرات ارقام انحرافی نمونه خود را محدود نمودند به گونه ای که فقط شامل سهم هایی میشد که حداقل ۵ بار در هر روز برای تمامی روزها درطول ماه دادوستد شده بود.
کیم وهمکاران[۲۷] (۱۹۹۴) فرض کردند در صورتی که اطلاعات در اختیار تمامی فعالان بازار قرار بگیرد، اعلامیه­های سود عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش خواهد داد، آنها دریافتند در صورتیکه برخی معامله­گران قادر به پردازش بهتر اطلاعات باشند، ممکن است عدم تقارن اطلاعاتی درسطح بالا باقی بماند. مطالعات تجربی که براعلامیه های سود تاکید دارند، نتایج گوناگونی را بدست آورده است.
مطالعات ورچیا[۲۸](۲۰۰۱) و دیاموند[۲۹](۱۹۸۵) نتایج افشای اختیاری اطلاعات را آزمون کردند و نتیجه گرفتند که افشای بیشتر اطلاعات باعث منتفع شدن سرمایه گذاران می شود. درصورتی که این افشای اطلاعات عمومی برای همه سرمایه گذاران صورت می گیرد، عدم تقارن اطلاعاتی و همچنین فعالیت های پرهزینه جمع آوری اطلاعات برای سرمایه گذاران کاهش می یابد.
پژوهش ها آنجینکیا وهمکاران[۳۰] (۲۰۰۵) وکارامانو وهمکاران[۳۱] (۲۰۰۵) به اثر ساختار هیأت مدیره بر کیفیت و میزان افشای شرکتها تأکید داشته اند. طبق این مطالعات، شرکت­های دارای هیأت مدیره کاراتر و مؤثرتر، پیش بینی های سود دقیق­تری را منتشر می­ کنند. بنابراین، کیفیت بالای هیأت مدیره باید با پیش بینی های سود دقیق­تر و بیشتر وعدم تقارن اطلاعاتی کمتر در اطراف اعلامیه های سود مرتبط باشد.
کایل[۳۲] (۱۹۸۵)، ایزلی و اوهارو[۳۳] (۱۹۹۲) دریافته های خود پی بردند هنگامی که عدم تقارن اطلاعاتی افزایش یابد شاهد افزایش حجم مبادلات نیز خواهیم بود.
پژوهش­ها دمسکی وهمکاران[۳۴](۱۹۹۴)و ام­سی­نیکولاس و همکاران[۳۵](۱۹۹۴) بر اهمیت تمرکز بر فعالیت بازار اوراق بهادار در دوره قبل از اعلان سود علاوه بر دوره پس از اعلان سود اشاره دارد. به نظر مکنیک و لاسوترومن سرمایه­گذرانی که دارای افق سرمایه ­گذاری کوتاه مدتی می باشند، جستجوی اطلاعات محرمانه را قبل از اعلان سود افزایش می­ دهند، که بدین معناست که قبل ازاعلان سود، سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی را شاهد خواهیم بود.
یان[۳۶] (۱۹۹۸) در قیمت سهام پیرامون زمان اعلان سود مشاهده نمود که می توانند معامله­گران را به گردآوری اطلاعات بیشتر ترغیب نماید. وی دریافت که هم تغییر پذیری سود و هم واکنش بازار نسبت به سود غیرمنتظره رابطه مثبتی با تغییرات در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام قبل از اعلان سود دارد. از این رو دامنه قیمت پیشنهادی در روز قبل، روز اعلان و روز پس از اعلان دارای روندی افزایشی می­باشد.
اکر[۳۷](۲۰۰۲) وجود تفاوت اندک در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و افزایش حجم معاملات را پیرامون زمان اعلان سود گزارش کرده است.
لیبی وهمکاران[۳۸](۲۰۰۲) با بررسی شرکت های فعال در بورس تورنتو دریافتند که قبل از اعلان سود دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام افزایش پیداکرده است.
احمدپوروهمکاران(۱۳۸۵) به بررسی رابطه بین اطلاعات مالی به عنوان معیارهای ریسک و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته اند. دراین پژوهش تعداد ۱۵۶ شرکت از این جامعه آماری مورد نیاز برای دوره۳ ساله مورد پژوهش (۸۱-۸۳) در مورد آن ها قابل دسترسی بود، انتخاب گردید. سپس اطلاعات مربوط به۱۴ متغیر مستقل مورد مطالعه قرار گرفت. اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام نیز به عنوان متغیر وابسته محاسبه گردید. به منظور آزمون فرضیه ­ها از تکنیک­های آماری رگرسیون ساده و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شد. آزمون صورت گرفت. نتایج پژوهش بیانگر این مسأله استF و T معنی دار بودن الگوها با بهره گرفتن از آمارهای که مدلی که شامل کلیه متغیرهای مستقل می باشد بیش از ۶۸ درصد تغییرات در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید وفروش سهام را اندازه ­گیری می­­کند.
احمدپور وعجم (۱۳۸۹) نتایج آزمون فرضیه ها نشان می­دهد که کیفیت اقلام تعهدی شرکت­ها یپذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران، تاثیری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی ندارد. همچنین میزان عدم تقارن اطلاعاتی پس از اعلان سود افزایش می یابد، که با برخی از پژوهش­ها صورت گرفته در خارج کشور، سازگاری دارد.
۲-۳ گفتار دوم؛ سیاست های تقسیم سود
در این بخش به تشریح مفهوم سود تقسیمی و تئوری­های تقسیم سود ،تئوری تقسیم سود باقی مانده، تئوری علامت دهی ،تئوری نمایندگی و… می پردازیم.
۲-۳-۱ مفهوم سود تقسیمی
سود تقسیمی از موضوع­هایی است که از دیرباز مورد توجه پژوهشگران مالی قرار داشته است و هنوز نیز به عنوان یکی از مسائل بحث انگیز در حوزه مدیریت مالی باقی مانده است.
تقسیم سود شرکت ها همچنان برای پژوهشگران مالی، پیچیده و معماگونه است و از دو جنبه بسیار مهم قابل بحث است. از یک طرف، عاملی اثرگذار بر سرمایه گذاری های پیش روی شرکت هاست . تقسیم سود موجب کاهش منابع داخلی و افزایش نیاز به منابع مالی خارجی می شود. از طرف دیگر، بسیاری از سهامداران شرکت، خواهان تقسیم سود نقدی هستند. از این رو، مدیران با هدف حداکثر کردن ثروت سهامداران همواره باید بین علایق مختلف آنان و فرصت های سودآور سرمایه گذاری تعادل برقرار کنند. بنابراین، تصمیمات تقسیم سود که از سوی مدیران شرکت ها اتخاذ می شود، بسیار حساس و دارای اهمیت است. (هاشمی و امیر رسائیان؛ ۱۳۸۸)
شناسایی عوامل مؤثر بر سود تقسیمی، موضوع پژوهش بسیاری از پژوهشگران بوده است. نتایج آنها بیانگر اهمیت سود تقسیمی در سرنوشت شرکت است. از طرفی، هنوز زوایای ناشناخته بی­شماری در این زمینه وجود دارد که پژوهش در این زمینه را ضروری می سازد. پژوهش های قبلی بیانگر آن است که نا اطمینانی به جریان نقد، مرحله عمر شرکت، فرصت­های سرمایه ­گذاری و سودآوری شرکت بر سود تقسیمی اثر گذارند. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی رابطه این عوامل با سود تقسیمی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
تصمیم گیری در مورد پرداخت سود تقسیمی، یکی از تصمیمات مهمی است که شرکت با آن مواجه است. سیاست شرکت در زمینه سود تقسیمی، از عواملی است که بر ارزش شرکت مؤثر است (ویگاند و کنت[۳۹] ،۲۰۰۹).
سود تقسیمی به داشتن خاصیت چسبندگی معروف است؛ شرکت­هایی که سود تقسیمی خود را کاهش می­ دهند، معمولاً با کاهش شدید در ارزش خود مواجه می شوند . بنابراین، مدیران تمایل دارند از پرداخت سود بالا اجتناب کنند؛ مگر اینکه نسبت به توانایی شان در حفظ سطوح بالای سود تقسیمی اطمینان داشته باشند(چای و سو، ۲۰۰۹)[۴۰] . مطالعات نظر سنجی لینتر (۱۹۵۶) و براو و همکاران (۲۰۰۵)، نیز مشخص کرد که مدیران پایداری در تحصیل سود را یکی از مهمترین عوامل در تصمیم­های سود تقسیمی می­دانند.در واقع، اساس و پایه پرداخت سود تقسیمی، کسب سود به طور منظم است. شرکتی که نتواند به طور منظم سود کسب کند؛ به طور حتم، نمی تواند سیاست تقسیم سود منظمی داشته باشد ( براو و هاروی ، ۲۰۰۵).
همچنین، پرداخت سود نقدی منوط به داشتن وجه نقد کافی است. عدم تناسب نقدینگی و سود تقسیمی به معنی چالش آفرینی شرکت است . در واقع، شرکت ها زمانی سود نقدی توزیع می کنند که جریان نقد کافی برای توزیع سود را داشته باشند( دنیس و اسبو، ۲۰۰۸)[۴۱]
از طرفی، پرداخت سود نقدی موجب خروج منابع در اختیار شرکت خواهد شد . در صورتی که تنها خواست سهامداران مورد توجه قرار گیرد و سود تقسیمی بالایی پرداخت شود، ممکن است شرکت نتواند از فرصت هایی که در پیش رو دارد، استفاده کند. در حقیقت، بنگاه هایی که با فرصت­های سرمایه ­گذاری بسیاری روبه رو هستند، به وجه نقد بیشتری نیاز دارند. بنابراین، ممکن است سود تقسیمی پایینی بپردازند(فاما و فرنچ،۲۰۰۱)[۴۲].
سود تقسیمی انتظارات مدیران را درباره سودهای آتی شرکت نشان می­دهد. مدیران افراد داخلی شرکت هستند که اطلاعات خاصی را درباره انتظارات شان از درآمدهای آتی شرکت به سرمایه گذاران نشان می دهند. این موضوع توسط نظریه علامت دهی عنوان می شود (باتاچاریا[۴۳]،۲۰۰۷). از سودآوری شرکت به عنوان معیاری برای سنجش تداوم فعالیت و پیش بینی فعالیت های آتی واحد تجاری استفاده می شود (احمد پور و احمدی، ۱۳۸۷)
اگر از طرف سهامداران به سود تقسیمی نگاه شود، آ نها علاوه بر اینکه آن را دریافتی نقدی می دانند، از آن به عنوان ابزاری برای کنترل مدیریت استفاده می کنند. جدا بودن مدیریت از مالکیت در شرکت های سهامی باعث تضاد منافع میان مدیران و سهامداران م یشود. این بحث موضوع نظریه نمایندگی است. در واقع، سود تقسیمی راه حل بالقوه تضاد نمایندگی است(بروکمن و اونلو،۲۰۰۹)[۴۴]. پرداخت سود تقسیمی مدیران را به تأمین مالی خارجی و حضور در بازار های مالی مجبور می کند. استفاده از منابع خارجی باعث می شود که مدیر از طرف متخصصان حرفه ای مانند بانک ها و واسطه­های مالی تحت نظارت و کنترل باشد. با تشخیص ارزش نظارت تأمین مالی خارجی، ذی­نفعان ممکن است روی پرداخت سود پافشاری کنند(ایستربوک،۱۹۸۴)[۴۵].
مسأله­ای که به ذهن خطور می کند، این است که آیا ساختار سرمایه شرکت می ­تواند روی پرداخت سود تقسیمی اثر بگذارد؟ یکی از معروفترین نظریه ها در زمینه سیاست تقسیم سود و ساختار سرمایه، نظریه میلر و مودیلیانی (۱۹۶۱) است که بیان می­ کند در بازار سرمایه کامل سیاست سود تقسیمی مرتبط با موقعیت شرکت نیست(هندلی،۲۰۰۸)[۴۶]. اما دی آنجلو و دی آنجلو (۲۰۰۶) استدلال می­ کنند که تحلیل میلر و مودیلیانی نواقصی دارد(دی آنجلو و د آنجلو ،۲۰۰۶)[۴۷]. سپس دی آنجلو و همکاران (۲۰۰۶) تئوری چرخه عمر را مطرح می­ کنند که عناصر نظریه نمایندگی را با مباحث مربوط به فرصت­های سرمایه ­گذاری که توسط فاما و فرنچ (۲۰۰۱) و گرولن و همکاران (۲۰۰۱) مطرح شد، ترکیب می کند و بیان می کند که شرکت ها بسته به مرحله عمری که در آن قرار دارند، سیاست تقسیم خود را تغییر می دهند(د آنجلو و د آنجلو ،۲۰۰۶)[۴۸]. اساساً شرکت ها در سال های اولیه عمرشان سود تقسیمی کمی می پردازند و شرکتهایی که دوران بلوغ را سپری می کنند، سود می پردازند(دنیس و اسوبو،۲۰۰۸)[۴۹].
۲-۳-۲ تئوری‌های تقسیم سود
پژوهشگران تاکنون مدل‌ها و تئوری‌های بسیاری برای تشریح، تبیین و پیش بینی عوامل موثر بر تصمیمات شرکت در باب تقسیم سود ارائه نموده‌اند. میلر و مودیلیانی (۱۹۶۱) در تئوری معروف خود با نام “نامربوطی سود تقسیمی[۵۰] ” ادعا نمودند در شرایط بازار کامل تقسیم سود تاثیری بر ارزش شرکت نداشته و درنتیجه در تصمیم‌گیری‌ها عاملی نامربوط است. با این حال ادعای ایشان به شرط برقراری چندین فرض شامل موارد ذیل بوده است: (۱) عدم وجود مالیات، (۲) عدم وجود هزینه‌های معاملات (شامل هزینه انتشار سهام و اوراق بدهی)، (۳) عدم تاثیر اهرم مالی (نسبت بدهی) بر هزینه سرمایه، (۴) تقارن اطلاعاتی بین مالکان و مدیران در رابطه با شرایط مورد انتظار آتی شرکت، و (۵) عدم تاثیر چگونگی تخصیص سود خالص بین سود تقسیمی و سود انباشته بر هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت(فونگ، زکریا و تان[۵۱]، ۲۰۰۷). اگر چه تئوری ایشان هر چند با مفروضاتی دور از واقعیت راه را برای شکل‌گیری بسیاری از تئوری‌های مالی باز نموده، لیکن به منظور امکان درک و تشریح آن‌چه در واقع اتفاق می‌افتد لازم است مسئله تقسیم سود در شرایطی خارج از مفروضات فوق نیز بررسی گردد. در این راستا بسیاری از پژوهشگران به تشریح سیاست تقسیم سود در شرایط کامل نبودن بازار که یک یا چند مورد از مفروضات پیش گفته برقرار نیست پرداخته و بر این اساس تئوری‌های مختلفی در رابطه با سیاست تقسیم سود ارائه کرده‌اند. عوامل بالقوه متعددی به طور هم‌زمان بر سیاست تقسیم سود شرکت اثر می‌گذارند که تا کنون بسیاری از آن‌ها توسط مطالعات پیشین شناسایی شده‌اند.(حیدرپور و کاظم پور۱۳۹۲)؛ در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.
۲-۳-۳ تئوری تقسیم سود باقیمانده
در شرایط وجود هزینه‌های معاملات (عدم برقراری یکی از مفروضات میلر و مودیلیانی (۱۹۶۱)، تئوری دیگری با عنوان تقسیم سود باقیمانده مطرح ‌می‌گردد. زیربنای این تئوری این است که در صورت بالا بودن هزینه‌های معاملات (انتشار سهام و اوراق بدهی)، شرکت‌ها تامین مالی داخلی (از محل سودهای توزیع نشده) را به تامین مالی بیرونی (انتشار بدهی و سهام) ترجیح خواهند داد؛ لذا در چنین شرایطی هزینه‌های معاملات نیز بر سیاست تقسیم سود شرکت اثرگذار خواهند بود.
تئوری تقسیم سود باقیمانده برای اولین بار توسط پرینریچ[۵۲] (۱۹۳۲) مطرح گردید. بر اساس این تئوری سیاست تقسیم سود شرکت پیامد مستقیم سیاست‌های سرمایه‌گذاری آن است؛ به این معنی که پس از اختصاص منابع مالی موجود به پروژه‌های با خالص ارزش فعلی مثبت، جریان‌های نقدی مازاد باقیمانده (در صورت وجود) به صورت سود نقدی بین سهامداران توزیع می‌شوند. بدیهی است در صورت اتخاذ چنین سیاستی، شرکت تنها در صورت برخورداری از جریان‌های نقد آزاد مبادرت به تقسیم سود خواهد نمود (بیکر و اسمیت[۵۳]، ۲۰۰۶).
پیگیری سیاست تقسیم سود باقیمانده ممکن است تقسیم سود‌های بسیار متغیر و یا در برخی موارد عدم تقسیم سود را در پی داشته باشد؛ لذا چنین سیاستی پیش بینی سود‌های تقسیمی آتی را بسیار دشوار نموده و تنها در شرایطی استفاده می‌گردد که سرمایه‌گذاران نسبت به نوسانات سود نقدی بی‌تفاوت باشند (بیکر و اسمیت، ۲۰۰۶). بیکر و اسمیت (۲۰۰۶) با انجام مطالعه‌ای دریافتند که در عمل بیشتر شرکت‌ها از اتخاذ چنین سیاستی دوری می‌گزینند، و علت آن را در اهمیت قابلیت پیش بینی سود نقدی برای سرمایه‌گذاران جویا شدند.
۲-۳-۴ تئوری علامت‌دهی
عده‌ای از پژوهشگران به بررسی سیاست تقسیم سود به از منظر تئوری علامت‌دهی پرداخته‌اند. با کنارگذاری یکی دیگر از مفروضات میلر و مودیلیانی (۱۹۶۱)، در شرایطی که بازار کامل نباشد عدم تقارن اطلاعاتی به وجود خواهد آمد که خود منشأ شکل گیری تئوری‌های علامت‌دهی و نمایندگی در تشریح سیاست تقسیم سود است.
طبق این مدل منشأ ایجاد عدم تقارن اطلاعاتی، وجود اطلاعات نهانی در اختیار مدیریت است. به این صورت که مدیریت در مقایسه با سرمایه‌گذاران بیرونی اطلاعات بیشتری راجع به فرصت‌های رشد، سودآوری، جریان‌های نقدی، و به طور کلی وضعیت مورد انتظار آتی شرکت در اختیار دارند؛ چرا که مدیران بیشتر وقت خود را صرف ارزیابی و تحلیل محصولات شرکت، بازار، استراتژی‌ها و فرصت‌های سرمایه‌گذاری نموده و اطلاعات به موقع‌تری راجع به عملکرد فعلی دارند و لذا بهتر قادر به پیش بینی وضعیت آتی شرکت هستند (بارکلی، اسمیت و واتس[۵۴]، ۱۹۹۵).
در فرضیه علامت‌دهی چنین مطرح می‌شود که در برخی شرایط مدیران بنا به دلایلی از قبیل افزایش ارزش شرکت، جذب سرمایه‌گذاران جدید و کاهش هزینه‌های نمایندگی ممکن است از انگیزه انتقال این اطلاعات به بازار برخوردار باشند. لیکن باتوجه به بی‌طرف نبودن مدیریت نسبت به اطلاعات مورد نظر بایستی از سازوکاری مناسب و مورد اعتماد بازار برای مخابره این اطلاعات استفاده نمود.
زیربنای فرضیه علامت‌دهی، وجود محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی از طریق اطلاعات نهفته در تغییرات غیرمنتظره در سود نقدی است؛ به این صورت که سود تقسیمی و به ویژه تغییرات غیرمنتظره آن به منزله علامتی است که اخبار جدیدی به بازار مخابره می کند که از طریق سایر منابع اطلاعاتی قابل اعتماد دیگر در اختیار بازار قرار نگرفته‌اند. ایستربروک[۵۵] (۱۹۸۴) در این‌باره چنین می‌گوید: “ به طور منطقی بایستی در پس اتخاذ سیاست تقسیم سود پایدار توسط شرکت‌ها انگیزه‌ای نهفته باشد”. میلر و مودیلیانی (۱۹۶۱) برای اولین بار محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی را مطرح نمودند. ایشان ادعا نمودند وقتی شرکت‌ها سیاست تقسیم سود‌های پایدار را با حفظ یک نرخ رشد منطقی و باثبات در پیش گیرند، سرمایه‌گذاران هرگونه تغییر در میزان سود تقسیمی را به عنوان تعدیل انتظارات مدیریت نسبت به میزان سودآوری و جریان‌های نقدی آتی شرکت‌ تلقی می‌نمایند(گرولون، میشلی و سوامیناتان[۵۶]، ۲۰۰۲).
با توجه به اهمیت فراوانی که بازار برای سود تقسیمی و تغییرات آن قائل شده و با عنایت به واکنش شدید بازار به کاهش (یا قطع) سود نقدی (به منزله اخبار بد راجع به آینده مورد انتظار شرکت)، شرکت‌ها با اعلام افزایش سود نقدی عملاً اطمینان خود نسبت به سودآوری و جریان‌های نقدی آتی شرکت را به گونه‌ای اثربخش بیان می‌دارند.
مدل‌های تئوریک باتاکاریا (۱۹۷۹) و میلر و راک[۵۷] (۱۹۸۵) ادعا می‌نمایند تغییرات سود نقدی اطلاعات جدیدی راجع به جریان‌های نقدی آتی شرکت به همراه دارد، به ویژه این که افزایش سود تقسیمی اخبار خوب و کاهش آن نوعی خبر بد تلقی می‌گردد و حسب مورد موجب تغییر انتظارات بازار و به تبع آن تغییر ارزش سهام شرکت خواهد شد (گرولون، میشلی و سوامیناتان،۲۰۰۲).
باتاکاریا (۱۹۷۹) ادعا نمود مدیران با تقسیم سود اطلاعاتی راجع به سودآوری و جریان‌های نقدی مورد انتظار آتی به بازار مخابره می‌کنند، به این صورت که هر چه توان پیشتیبانی پروژه‌های موجود از پرداخت‌های نقدی بیشتر باشد، این امر از طریق توزیع سود بیشتر به عنوان یک خبر خوب به بازار علامت‌دهی می‌شود. وی با اشاره به احتمال نیاز آتی شرکت به تامین مالی خارجی در پی توزیع سود و با توجه به بالاتر بودن هزینه تامین مالی بیرونی (نسبت به وجوه داخلی شرکت)، اذعان داشت تقسیم سود در مقابل مزایای علامت‌دهی هزینه تامین مالی بیرونی (هزینه معاملات) را نیز برای شرکت به همراه خواهد داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 07:57:00 ق.ظ ]




۳) استقرار نظم سیاسی ـ اقتصادی بین المللی مطلوب
الف ـ نفی نظام تک قطبی و هژمونیک
ب ـ نفی هژمونی بین المللی آمریکا و منطقهای اسرائیل
ج ـ وحدت جهان اسلام
د ـ جامعۀ عدل اسلامی جهانی
ه ـ حمایت از مسلمانان، مستضعفین و جنبشهای آزادی بخش
۴) سعادت و وضعیت مطلوب اقتصادی
الف ـ رشد و توسعۀ اقتصادی
ب ـ رفاه و عدالت اجتماعی
ج ـ معیشت ضروری مردم
د ـ دسترسی آزادانه به سرمایه و بازار بین المللی
ه ـ خودکفایی اقتصادی
سومین نکته این است که «حوزۀ اطلاق و قلمرو منافع» را بشناسیم. نقشهای ملی جمهوری اسلامی قلمرو منافع آن را نیز تعیین میکند. این نقشها بیانگر این هستند که قلمرو منافع ملی جمهوری اسلامی ایران فراتر از مرزهای جغرافیایی و سرزمین ایران است. البته این به معنای فراملی بودن و فرامرزی بودن مسئولیتهای خارجی ایران نیست؛ بلکه منظور این است که بسیاری از منافع ملی ایران در خارج از مرزهای جغرافیایی آن تأمین و پیگیری میشود. بطور کلی دامنۀ منافع ملی ایران به جز محدودۀ داخلی و جغرافیای سرزمینی ایران سه حوزۀ متداخل منطقهای، اسلامی و جهانی را دربر میگیرد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقهای، دایرۀ منافع ملی خود را در سطح نظام فرعی خلیج فارس و خاورمیانه تعریف میکند. نقشهایی چون رهبری جهان اسلام و ضد امپریالیست نیز به ترتیب حوزۀ اطلاق منافع ملی ایران در سطح جهان اسلام و نیز عرصۀ بینالملل را نشان میدهد.
آخرین مورد قابل بررسی در منافع ملی مسألۀ «وجود و عدم وجود منافع» است. هویت و نقش ملی جمهوری اسلامی ایران، همچنین حضور و غیاب منافع ملی آن در حوزه های جغرافیایی و موضوعی مختلف را تعیین میکند. یعنی مشخص میکند که ایران در چه موضوعها، کشورها و مناطقی برای خود منفعت و ارزش قائل است. با توجه به نقشهای جمهوری اسلامی، این کشور در موضوعهای مربوط به جهان اسلام، مسلمانان و جهان سوم و نیز نسبت به مناطق خلیج فارس، خاورمیانه و بعضی از مسائل جهانی دارای منافع ملی است.[۱۱۸]
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    1. سیاست خارجی ایران در آسیای مرکزی

 

ایران در منطقۀ آسیای مرکزی و خزر به عنوان یک بازیگر میتواند نقشهای گوناگونی ایفا کند. ایران به عنوان یک دولت ـ ملت، به عنوان یک فرهنگ و تمدن و به عنوان یکی از محورهای تمدن اسلامی میتواند در این منطقه مؤثر باشد و در عین حال منافع ناشی از این نقشها را جستجو کند. پیوندهای فرهنگی و تاریخی ایران با این کشورها و نیز نزدیکی جغرافیایی ایران با این منطقه نیز نقش مهمی در بهبود روابط متقابل دارد.[۱۱۹] جهانگیر کرمی معتقد است که برای بحث دربارۀ نقش ایران در منطقه و آیندۀ آن باید نگاهی به وضعیت امروز این کشور در منطقه بیاندازیم. به همین منظور در اینجا به بررسی جایگاه ایران در منطقه وجنبههای مختلف سیاست خارجی ایران در آسیای مرکزی پرداخته خواهد شد.

 

        1. اهداف و منافع سیاسی

       

       

 

پیش از استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی، ایران در شمال مرزهای خود، با تنها یک کشور که آن هم یکی از دو ابرقدرت آن زمان محسوب میشد، همسایه بود. ولی پس از فروپاشی شوروی، ایران همسایگان بیشتری در مرزهای شمالی خود پیدا کرد و این رویداد، وضعیت امنیتی منطقه و سیاستهای ایران را دگرگون ساخت. ادموند هرزیگ سیاست خارجی ایران را در اوایل دهۀ ۹۰ نسبت به سالهای بعد از انقلاب متفاوت میداند و معتقد است جنگ ایران و عراق و تجربۀ مبارزه برای بقا موجب شد که ایران به جای مخالفت با وضع موجود بین المللی،[۱۲۰] به منافع ملی حیاتی متعارف مانند استقلال، تمامیّت ارضی و حاکمیت ملی بپردازد. مقابله با تلاشهای واشنگتن برای منزوی کردن ایران نیز به یک هدف استراتژیک مهم برای ایران تبدیل شد.[۱۲۱] به این ترتیب ایران در آغاز، بعد از استقلال این جمهوریها به سرعت سفارتخانههای خود را در پایتخت این کشورها افتتاح کرد. هرزیگ همچنین معتقد است که ایران با مشاهدۀ خلائی که فروپاشی اتحاد شوروی در قسمت جنوبی شوروی ایجاد کرد، متوجه فرصتها و نیز خطرات موجود شد. وی سفر علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه در نوامبر ۱۹۹۱ از آذربایجان و پنج جمهوری آسیای مرکزی و توافق برای ایجاد کنسولگری در همه آنها را ناشی از این نگرانیها میداند.[۱۲۲]
در بررسی سیاست خارجی ایران از اواخر ۱۹۹۱ تا اوائل ۱۹۹۳، هرزیگ آن را به نقل از عباس ملکی دورۀ سرخوشی اولیه[۱۲۳] نامیده و معتقد است در این دوره برخی مؤسسههای دولتی ایران سعی در شکل دهی احیای مذهبی در آسیای مرکزی داشتند. ولی با سفر آقای رفسنجانی رئیس جمهور ایران در اکتبر ۱۹۹۳ به آسیای مرکزی دوره «سرخوشی اولیه» پایان یافت و الگویی تنظیم شد که سیاست آسیای مرکزی ایران را در بقیه دهه ۱۹۹۰ توصیف میکرد. همچنین هرزیگ تأکید کم بر «اسلام» در جریان مذاکرهها و در عوض توجه به مسائل اقتصادی را از نشانه های این تغییر میداند.[۱۲۴] حاجی یوسفی نیز از قول اریک هوگلند[۱۲۵] از پایان سال۱۹۹۱ به بعد، سیاست ایران را نسبت به دولتهای جدید در آسیای مرکزی و قفقاز دارای دو مشخصه یعنی عدم مداخله در امور داخلی آنها و گسترش همکاری دو جانبه اقتصادی میداند.[۱۲۶] روابط سیاسی ایران و کشورهای آسیای مرکزی جنبۀ دیگری نیز یافت و آن در سطح استانی بود که کماکان ادامه دارد. با استقلال یافتن جمهوریهای آسیای مرکزی، روابط گسترده و مستقلی میان برخی استانها مثل خراسان، مازندران و گیلان با این کشورها برقرار شد. به عنوان مثال استان خراسان با ترکمنستان روابطی را در عرصۀ اقتصادی برقرار نمود و یا گیلان با استان «منگستاو»[۱۲۷] قزاقستان خواهرخوانده اعلام شدند.[۱۲۸] اهداف سیاست خارجی ایران در منطقه به شکلهای گوناگونی دسته بندی شده است که به مجموعهای از آنها در اینجا اشاره خواهد شد:
- حفظ تعادل منطقهای از طریق نقشآفرینی در شمال به دلیل ناتوانی در نقشآفرینی سنتی در مناطق جنوبی خود و نیز خروج از انزوای بین المللی ایجاد شده توسط آمریکا؛
- منافع سیاسی و فرهنگی با تقویت حوزه تمدن و فرهنگ فارسی در منطقه؛
- منافع اقتصادی: ظرفیتهای اقتصادی ایران در زمینههایی چون استخراج نفت و گاز، احداث خطوط لوله و پالایشگاه و صادرات کالاهای مصرفی فرصتهای اقتصادی در اختیار ایران قرار میدهد تا به منافع اقتصادی دست یابد.[۱۲۹]
- حفظ ثبات و امنیت منطقهای نیز یکی از هدفهای اصلی سیاست خارجی ایران در آسیای مرکزی شناخته شده است. مهدی سنایی معتقد است با توجه به اینکه امنیت و ثبات در این منطقه پیش از این توسط ابر قدرت سابق تأمین میشده است، جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد که خلاء موجود با همکاریهای دوجانبه و چندجانبه پر شود.[۱۳۰] اولیویه روآ نیز معتقد است که هدف سیاست خارجی ایران در منطقه جلوگیری از پرشدن خلاء ایجاد شده از فروپاشی شوروی بوسیله کشورهایی چون آمریکا، ترکیه و عربستان (در حوزۀ مذهبی) بوده است. وی معتقد است که ایران خود هرگز به فکر پر کردن این خلاء نیفتاده است و بوسیله کارت روسیه در محور استراتژیک شمال ـ جنوب (مسکو، ایروان، تهران)، در مقابل محور غرب ـ شرق ( واشنگتن، آنکارا، باکو، تاشکند) نقش بازی نموده است.[۱۳۱]
در راستای بررسی اهداف و منافع سیاسی ایران در منطقه، چنانچه بطور گذرا به روابط ایران با هر یک از این کشورها نگاه کنیم، درمییابیم که رابطۀ ایران با همۀ کشورهای آسیای مرکزی در یک سطح نیست. شاید بتوان روابط با ترکمنستان را در بالاترین سطح نسبت به سایر کشورهای منطقه دانست. ملاقاتهای مکرر صفرمرادنیازف رئیس جمهور وقت ترکمنستان از ایران و آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور ایران از ترکمنستان (که توسط رؤسای جمهور بعدی نیز دنبال شد) بیانگر این مسأله است.[۱۳۲] حجم مبادلۀ تجاری نیز با ترکمنستان همواره نسبت به سایر کشورهای منطقه در بالاترین حد بوده است. (جدولهای ص ۵۱ و۵۲)
روابط با تاجیکستان نیز در سطح بالایی قرار دارد. ایران اولین کشوری بود که در سال ۱۳۷۰ ه.ش سفارتخانۀ خود را در شهر دوشنبه افتتاح کرد. البته همکاریها در زمینه های فرهنگی آشکارتر است. به عنوان مثال دو کشور همواره برنامههایی برای توسعه و تقویت زبان فارسی در تاجیکستان داشتهاند. ایجاد کتابخانههایی در شهرهای دوشنبه و کولاب و نیز تشکیل پژوهشکده زبان برای گسترش زبان فارسی از دیگر فعالیتهای ایران در این کشور است.[۱۳۳] همکاری دو کشور در مورد آب نیز یکی از مهمترین قسمتهای روابط بویژه در سالهای اخیر است.[۱۳۴] حمل و نقل بخش عمدهای از صادرات و واردات تاجیکستان در سال ۸۶ نیز از مسیر ریلی ایران و بندر شهید رجایی به بازارهای مصرف صورت گرفته است.[۱۳۵]
روابط با قزاقستان بیشتر متکی به یک رشته از توافقهای تجاری و حمل و نقل است که در ژانویۀ ۱۹۹۶ و ژوئیۀ ۱۹۹۷ امضا گردید. البته توافقنامۀ معاوضۀ نفت (سوآپ)[۱۳۶] نیز بخش مهمی از روابط دو کشور را تشکیل میدهد.[۱۳۷]
روابط با قرقیزستان ضعیف و از نظر مبادلۀ تجاری همواره پائینترین سطح را در میان کشورهای آسیای مرکزی داشته است. (جدولهای ص ۵۱ و ۵۲) روابط با ازبکستان نیز تا حدی سرد میباشد. زیرا تاشکند همواره نگران احیای بنیادگرایی و نیز ملیگرایی تاجیکی بوده که معتقد است ایران از آن حمایت میکند و ممکن است در میان جمعیت فارسی زبان سمرقند و بخارا مشکلاتی ایجاد کند. به همین دلیل در دیدار سال ۱۹۹۳ رئیس جمهور ایران از تاشکند، کریموف اجازۀ بازگشایی مرکز فرهنگی ایران در سمرقند را نداد. ازبکستان همچنین تنها کشور منطقه بود که از قانون تحریمهای آمریکا علیه ایران حمایت کرد.[۱۳۸]
اولیویه روآ معتقد است که سیاست ایران در آسیای مرکزی بعد از ۱۹۹۱ احتیاط آمیز بود و این کشور سعی نمود با ایجاد روابط نزدیک با روسیه از نفوذ آمریکا و ترکیه در این منطقه جلوگیری نماید. وی همچنین معتقد است که تهران در این هنگام به مسکو به چشم وزنهای که نباید در مقابل آمریکا تضعیف شود مینگریست[۱۳۹] و با توجه به آنچه که در بالا به آن اشاره شد، این دیدگاه منطقی به نظر میرسد.

 

        1. اهداف و منافع فرهنگی

       

       

 

در سالهای آغاز استقلال آسیای مرکزی، علایق فرهنگی بیش از هر زمان دیگری مورد توجه ایران قرار داشت. پس از استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی، پیش از همه سوابق تاریخی و زمینه های اشتراک میان ایران و این منطقه مورد توجه قرار گرفت. از این میان به مواردی همچون سنن مشترک، دین مشترک و علاقه به زبان فارسی در منطقه اشاره شده است.
الف) تاریخ و سنن مشترک
بخش اعظم سرزمینهای کنونی آسیای مرکزی دارای پیشینه مشترک با ایران است و از سوی دیگر علاقه مردم آسیای مرکزی به ایران، در سنتهای مشترک آنها ریشه دارد. برگزاری عید باستانی ـ ایرانی نوروز که ریشه آن به پیش از اسلام باز میگردد توسط ازبکها و تاجیکها که سنی مذهباند نشان از تاریخ مشترک این منطقه با ایران دارد که بر آداب و رسوم مردم تأثیر نهاده است. جاده ابریشم نیز در طی تاریخ حلقه اتصالی بوده است میان ایران و آسیای مرکزی. یکی دیگر از عوامل مهمی که موجب نزدیکی ایران و آسیای مرکزی میشود و ناشی از روابط تاریخی ایران با این منطقه است، وجود اقلیتهایی از هر دو طرف در آن سوی مرزهاست. از زمانی که رفت و آمد میان ایرانیان با اقوام آسیای مرکزی از طریق جادۀ ابریشم وجود داشت، عده زیادی از ایرانیان به مناطق آسیای مرکزی مهاجرت نموده و در آنجا ساکن شدند که البته امروزه بسیاری از آنها در دو جمهوری ازبکستان و تاجیکستان زندگی میکنند و بسیاری نیز از آسیای مرکزی به ایران مهاجرت نمودند. در ایران هم اکنون جمعیت عظیمی از مردم ترکمن در نواحی مختلف استان مازندران و در مرزهای ترکمنستان زندگی میکنند. اقلیت کوچکی (نزدیک به ده هزار نفر) از قزاقها نیز که در دهه ۱۹۳۰ میلادی به ایران مهاجرت نمودند، در گرگان ساکن هستند.[۱۴۰]
ب) اسلام
اسلام بخشی از هویت مردمان آسیای مرکزی است که قبل و پس از استقلال این جمهوریها نقش مؤثری در وحدت قومی و ملی این جمهوریها ایفا کرده است. بعد از فروپاشی شوروی در آسیای مرکزی، مذهب (اسلام) به عنوان اساس ابراز هویت ملی اهمیت یافت. البته مردم آسیای مرکزی بیشتر سنی مذهب و اهل فرقه حنفی هستند.
در ابتدای فروپاشی، تحلیلها بر این اساس بود که در آسیای مرکزی علاوه بر مسأله ملیتها، مرزبندیهای انجام شده در دوران استالین و مشکلات اقتصادی، اسلام گرایی نیز میتواند از کانونهای بیثباتی در منطقه باشد و با توجه به پیشینه نفوذ تاریخی و فرهنگی ایران در منطقه، سیاست خارجی فعال جمهوری اسلامی ایران میتواند موجب تقویت بنیادگرایی شود. در حالی که جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا تلاش نمود که با سیاست خارجی ملایم، این باور را در منطقه ایجاد کند که هدف اولیه ایران، ایجاد همکاری و ثبات در منطقه است.[۱۴۱] الهه کولایی نیز معتقد است که ایران در این منطقه در پرتو نگرش واقعگرایانه، گسترش همکاریهای اقتصادی ـ فرهنگی را مورد توجه قرار داد.[۱۴۲] روآ علت استفاده نکردن از اهرم اسلام در منطقه را از سوی ایران، برنیانگیختن خصومت روسیه، فقدان ظرفیتهای لازم در منطقه و شکلگیری سیاست خارجی ایران در این منطقه توسط وزارت امور خارجه، (نه نهادهای غیررسمی) میداند.[۱۴۳]
پ) زبان فارسی
زبان فارسی در آسیای مرکزی زبان شناخته شده و رایج است. تاریخ مشترک این مناطق با ایران موجب شده است که زبان فارسی امروزه در کشورهای افغانستان، تاجیکستان و برخی مناطق ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان رواج داشته باشد. این سابقه تاریخی موجب شده است که پس از استقلال، این جمهوریها در دانشگاههای خود توجه خاصی به زبان فارسی بنمایند که در صفحه های آینده خلاصهای از این همکاریها بیان شده است.[۱۴۴]
با این حال ایران از سیاستهای نژادی برای پیشبرد اهداف خود در منطقه استفاده نمیکند. اولیویه روآ تمایل نداشتن به بازی با کارت نژادی را از مشخصه های دائمی سیاست خارجی ایران میداند. وی در توضیح علت این امر معتقد است که بازی نژادی ممکن است جامعه چند نژادی ایران را شعلهور کند. برای مثال ایران هرگز همبستگی نژادی با آذریها را تصدیق نکرد. زیرا این موضوع میتواند احساسات ملی گرایانه آذریها را تحریک نماید.[۱۴۵] ترکیب قومی ایران نیز به علاقمندی آن در حفظ ثبات در تمام منطقه دریای خزر کمک میکند. حدود ۳/۱ جمعیت آن، آذریتبار هستند و همچنین گروه بزرگی از ترکمنها نیز وجود دارند.[۱۴۶] بازی با هویت نژادی تاجیکها نیز میتواند خصومت ترکها، (ازبکها، قرقیزها و قزاقها) که اکثر جمعیت مسلمانان دولتهای تازه به استقلال رسیده آسیای مرکزی را شامل میشوند، به همراه داشته باشد. همچنین با وجود اینکه ایران گاه به ارتباط زبانی تأکید میکند، ولی در واقع میتوان گفت که اهمیت سیاسی کمی برای همبستگی زبانی قائل شده است.[۱۴۷]

 

  •  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:57:00 ق.ظ ]




۳-۵) روش تجزیه و تحلیل آماری و آزمون فرضیه‌ها
برای تعیین معادله هدف از روش اقتصاد سنجی پانل دیتا و نرم افزارEviews استفاده می‌شودکه در ذیل به تفضیل توضیح داده خواهند شد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۵-۱) انواع داده ها و مدل ها :
در یک طبقه بندی کلی می‌توان از سه نوع داده به منظور تجزیه و تحلیل مسائل مالی استفاده نمود:
۳-۵-۱-۱) داده های سری زمانی(Time Series Data)
از مباحث مهم در اقتصادسنجی، بحث مرتبط با سری­های زمانی و کاربرد آنها در اقتصاد می‌باشد. لازم به ذکر است که الگوهای سری­های زمانی به صورت الگوهای تک متغیره و چند متغیره تقسیم ­بندی می­شوند. در حالت کلی می­توان مشخصات عمده و کلیدی سری‌های زمانی را به صورت زیر مطرح نمود:
اکثر سری­های زمانی اقتصادی دارای یک روند زمانی آشکار هستند.
در برخی موارد شوک­های وارده به هر سری تا حد زیادی پایدار است.
شدت تغییرپذیری بسیاری از سری­ها در طول زمان ثابت نیست.
مسیر تغییرات برخی سری­های زمانی مبهم است.
تغییرات برخی سری­ها هماهنگ با تغییرات سری­های دیگر می­باشد.
داده ­های سری زمانی همانگونه که از نامش پیداست، داده هایی است که در یک دوره زمانی معین برای یک یا چـــــند متغیر جمع‌ آوری می‌شود. داده های سری زمانی به فراوانی خاصی از مشاهدات و یا مجموعه ای از داده‌های نقطه ای مربوط است.
۳-۵-۱-۱-۱) مفروضات اساسی مدل رگرسیون خطی کلاسیک
مدل رگرسیون خطی در شکل ساده خود به بشرح زیر است :
رابطه ۳-۲

در این مدل  متغیر وابسته،  جزء ثابت،  متغیر مستقل،  ضریب متغیر مستقل یا شیب رگرسیون و  جزء خطاست . داده های مربوط به  قابل مشاهده بوده اما از آنجاییکه مقادیر  به مقادیر خطا () بستگی دارد، ضروری است چگونگی ایجاد  مشخص شود. مفروضات مربوط به جزء خطا (پسماندها) به شرح ذیل است :‌

جدول ۳-۱ –جملات پسماند

 

۰ = () E میانگین خطاها صفر است .
 = (  (VAR واریانس خطاها برای کل مقادیر  ثابت است.
۰ = (  و  ) COV خطاها از نظر خطی مستقل از یکدیگر می‌باشند.
۰ = (  و  ) COV هیچگونه رابطه ای بین خطاها و مقادیر متناظر  وجود ندارد.
(  و ۰) N ~  دارای توزیع نرمال با میانگین صفر و واریانس است .

۳-۵-۱-۱-۲) برخی از آزمون‌های تشخیصی سری های زمانی
مهمترین آزمون‌های تشخیصی در سری‌های زمانی عمدتاً شامل کشف ناهمسانی واریانس، ‌آزمون خود‌همبستگی و آزمون عدم نرمالیتی است.
در زمینه ناهمسانی واریانس، آزمون‌های آماری متعددی وجود دارد که یکی از ساده ترین این روش‌ها، آزمون گلدفلد- کوانت[۳۶] یا GQ است. ایجاد آماره GQ ساده است و از تقسیم ساده دو واریانس پسماند حاصل می‌شود اما نتایج آن ممکن است به نحوه انتخاب و تقسیم نمونه به نمونه های کوچکتر ‌مربوط باشد. آزمون معروف دیگر در زمینه ناهمسانی واریانس، آزمون عمومی وایت[۳۷]است. این آزمون به لحاظ اندک بودن مفروضاتش در زمینه ناهمسانی واریانس، مفید است.
در خصوص کشف خود همبستگی، ساده‌ترین روش، ملاحظه رابطه ممکن بین پسماندهای جاری و قبلی به کمک بررسی نموداری می‌باشد. در این نمودارها ممکن است برخی از الگوهای کلیشه‌ای مربوط به پسماندها مشاهده شود. پس از روش نموداری یا گرافیکی (که البته تفسیر آن ممکن است مشکل باشد)، ساده ترین آزمون خودهمبستگی پسماندها، آزمون دوربین – واتـــسون[۳۸] است. دوربین – واتسون آزمونی برای خودهمبستگی مرتبه اول است. یعنی این آزمون تنها برای رابطه بین خطا و مقدار قبلی خودش می‌باشد. آماره آزمون دوربین – واتسون بین صفر و ۴ قرار دارد. در صورتی که ۲= DW، آنگاه هیچگونه خودهمبستگی بین پسماندها وجود ندارد. یعنی اگر آماره دوربین – واتسون نــزدیک عدد ۲ باشد،‌فرضیه عدم وجود خودهمبستگی رد نخواهد شد. اگر ۰=DW، آنگاه خودهمبستگی کامل مثبتی بین پسماندها وجود دارد و در نهایت اگر ۴= DW، آنگاه خودهمبستگی کامل منفی بین پسماندها وجود دارد.
۳-۵-۱-۱-۳) مانایی، ریشه واحد و همجمعی
اقتصاد سنجی نیز مانند دانش اقتصاد طی سالیان سپری شده تحولات شگرفی را تجربه نموده است و همه این پیشرفت­ها درجهت مدل­سازی نوسانات پدیده ­های اقتصادی بوده ­است. روش­های سنتی اقتصاد سنجی برفرض مانایی[۳۹] داده ­های سری­های زمانی استواربود و مفهوم مانایی بدین معنی است که میانگین، واریانس، کوواریانس و درنتیجه ضرایب خودهمبستگی سری زمانی درطول زمان ثابت باقی بماند. اما بعدها مشخص شد که اکثرسری­های زمانی اقتصادی نامانا[۴۰]هستند. لزوم تفسیرسری­های زمانی نامانا و نیازبه توسعه مدل­هایی باتوان پیش ­بینی و تفسیرمتغیرهای اقتصادی موجب شد که اقتصادسنجی سری­های زمانی وارد مرحله جدیدی شود.
اگرمتغیرسری­های زمانی مورد استفاده دربرآورد ضرایب الگو ناپایا باشند، درعین حالی که ممکن است هیچ رابطه مفهومی بین متغیرهای الگو وجود نداشته باشد، می ­تواند ضریب تعیین[۴۱] به دست آمده آن بسیار بالا باشد و موجب شود تا محقق به استنباط­های غلطی در مورد میزان ارتباط بین متغیرها کشانیده شود. وجود متغیرهای ناپایا در الگو در عین حال سبب می­شوند تا آزمونهای t وF معمول نیز از اعتبار لازم برخوردارنباشند و به غلط نتیجه ­گیری شود که رابطه مستحکم و معنی­داری بین متغیرهای الگو وجود دارد، در حالی­که واقعیت جز این است و رگرسیون نتیجه شده رگرسیون کاذبی[۴۲] بیش نمی ­باشد. یک روش سرانگشتی برای شناسایی رگرسیون کاذب آن است که ضریب تعیین بزرگتر از آماره آزمون دوربین-واتسون باشد. یک ویژگی مهم سری­های مانا این است که تاثیر شوک­ها بر سری­های زمانی مانا همواره موقتی است و در طول زمان این تاثیرات ناپدید شده و سری به میانگین بلند مدت خود، همگرا می­ شود درحالی­که درصورت نامانا بودن سری، تاثیر شوک­ها دائمی است.
پس قبل از استفاده از متغیرهای سری زمانی لازم است نسبت به پایایی یا عدم پایایی آنها اطمینان حاصل کرد. برای‌آزمون نمودن ایستایی متغیرها روش­های متعددی وجود دارد که آزمون ریشه واحد[۴۳] یکی از معمول‌ترین آنهاست. اساس ریشه واحد بر ­این منطق استوار است که وقتی ۱ β = است، فرایند خود توضیح مرتبه اول y t= β yt-1+ut یک الگوی گام تصادفی[۴۴] و ناپایا می­باشد. بنابراین اگر به روش حداقل مربعات معمولی[۴۵] ضریب β معادله بالا برآورد شود و برابر با یک بودن آن مورد آزمون قرار­گیرد می‌تواند پایایی یا ناپایایی یک فرایند سری زمانی را به اثبات برساند. مشکلی که در انجام این آزمون وجود دارد این است که آماره t ارائه شده به روش حداقل مربعات معمولی تحت صحت فرض ۱ β = حتی در نمونه­های بزرگ دارای توزیع t معمول نیست و در نتیجه نمی­ توان از کمیت­های بحرانی t برای انجام آزمون استفاده کرد. برای حل این مشکل آزمون­هایی ابداع شده است که از جمله آنها می­توان به آزمون دیکی - فولر، آزمون دیکی – فولر تعمیم یافته و آزمون فیلیپس و پرون اشاره نمود.
در صورت اثبات عدم ایستایی یک متغیر می­توان با تفاضل گیری آن متغیر را ایستا نمود. درپیش­بینی­های بسیارکوتاه مدت؛ نوع روند موجود درمدل، چندان تعیین کننده نیست و تفاضل گیری نیز الگوی تغییرات ضرایب مدل­های خود توضیحی و میانگین متحرک را تغییرنخواهد داد. اما اگر دوره پیش بینی طولانی باشد؛ شناخت الگوی واقعی روند موجود در مدل، مسئله­ای اجتناب ناپذیرخواهدبود. مانا بودن یک متغیر به معنای عدم وجود روند درآن متغیر و تغیرات بلند مدت سری حول میانگین خواهدبود. وجود روند قطعی در مدل بیانگر افزایش و یا کاهش ملایم سری به سمت یک مقدار بینهایت است.
حال این سوال مطرح است که برای رعایت پیش شرط پایایی متغیرها در روش­های متداول اقتصادسنجی وقتی تفاضل مرتبه اول و یا بیشتر متغیرهای سری زمانی را مورد استفاده قرارمی­دهیم مشکل خاص دیگری وجود نخواهدداشت؟ درپاسخ باید گفت هنگامی که از تفاضل­ها در برآورد ضرایب الگو استفاده می­کنیم اطلاعات ارزشمندی دررابطه با سطح متغیرها را ازدست می­دهیم. تئوریهای اقتصادی براساس رابطه بلندمدت بین سطح متغیرها عنوان شده است و نه برمبنای تفاضل آنها. اینجاست که روش همجمعی[۴۶] (همگرایی متقابل) به کمک می ­آید تا بتوان رگرسیون را بدون هراس از کاذب بودن براساس سطح متغیرهای سری زمانی برآورد کرد. این تمایل در اغلب سری­های زمانی اقتصاد کلان وجود دارد که هم جهت با یکدیگر حرکت کنند. علت این امر وجود روندی است که در تمامی آنها مشترک است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:56:00 ق.ظ ]




نبی
«نبـی چـون آفتـاب آمـد ولـی مــاه مقابـل گـردد انــدر لـی مـع اللّه»
شرح گلشن راز، بیت۳۳۸، ص۲۳۲
«ولایت در ولـی پــوشیــده بـایــد ولـی انـدر نبـی پیـدا نـمـاید»
همان، بیت۳۴۰، ص۲۳۷
«نبـی چـون در نبــوت بـود اکمـل بـود از هـر ولـی ناچـار افضـل»
همان، بیت۳۸۹، ص۲۸۲
به نظر لاهیجی، «نبی آن است که از ذات و صفات و اسمای الهی و احکام خبر دهد و اخبار حقیقی پیش اهل تحقیق، اوّلاً و بالذّات، از آنِ عقل کلّ است که مبعوث است به جهت انبای بی واسطه به جانب نفس کل و به واسطه، به سوی نفوس جزویّه و هر نبی از انبیا، از زمان آدم تا زمان خاتم، مظهری است از مظاهر نبوّت روح اعظم که عقل اوّل است؛ پس نبوتِ عقل کلّ، دایمیِ ذاتی باشد و نبوت مظاهر، زایلِ عَرَضی».[۱۱۶۷]
نرگس
«زبـان سوسـن او جملـه گویـاست عیــون نـرگس او جمـلـه بینـاست»
شرح گلشن راز، بیت۷۵۷، ص۴۸۳
لاهیجی معتقد است که بینایی عیون نرگس، اشاره به نهج مکاشفات و مشاهدات ارباب کشف و شهود دارد. [۱۱۶۸]
دکتر سجّادی می گوید: «نرگس، طرب و فرح نتیجه ی علم که در عمل یافت شده است».[۱۱۶۹]
نفخ روح
« ز لمـح بالبصـر شـد حشـر عالـم ز نـفــخ روح پیـــدا گشت آدم»
همان، بیت۷۵۷، ص۴۸۳
لاهیجی از «نفخ روح» تعبیر به نفس رحمانی کرده است. وی در این باره به آیه ی شریفه ی « فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحی »[۱۱۷۰] اشاره می کند که خداوند از روح خودش در روح انسان دمید و انسان دارای نفس رحمانی است که خداوند به او عطا کرده است.[۱۱۷۱]
به نظر دکتر سجّادی گاهی مراد از نفخ روح، علم است. آن را به چهار نوع تقسیم کرده اند:
۱- نفخ روح: که جسم آدمی به وسیله ی آن زنده می گردد.
۲- نفخی که اوصاف زشت و ناپسند را از بین می برد.
۳ - نفخی که اوصاف خوب و پسندیده را در وجود آدمی زنده و احیاء می گرداند.
۴- نفخی که روح را از جسم انسان جدا می کند. خداوند متعال به نفخ اول اشاره کرده و فـرموده: « فـاذا
سویته و نفخت فیه من روحی ».[۱۱۷۲]
نَفس
«دوم نفـس کـل آمــد آیت نــور که چون مصباح شد در غـایت نـور»
شرح گلشن راز، بیت۲۰۴، ص۱۴۱
«به آخـر گشت نـازل نفس انسان که بر ناس آمد آخـر ختـم قـرآن»
همان، بیت۲۰۹، ص۱۴۲
«چو نـور نفس گویا در تـن آیــد یکـی جسـم لطیـف روشن آیـد»
همان، بیت۴۹۲، ص۳۳۸
قشیری می گوید:
«نفس اندر لغت وجود چیزی بود و نزدیک [این] قوم مراد از اطلاق نفس نه وجودست و نه قالب که نهاده اند بلکه مراد به نفس آن است که معلول بود از اوصاف بنده و نکوهیده بود از افعال و اخلاق او، پس معلولات از اوصاف بنده بر دو گونه بود: یکی کسب او بود چون معصیت و مخالفت دوم خوی های دنی که اندر نفس خویش نکوهیده است چون بنده معالجت کند و مجاهدت نماید آن اخلاق دنی و نکوهیده از وی دور شود در مستمّر عادت. … و محتمل که این نفس چیزی بود لطیف اندر قالب که آن محلّ خوی های ناپسندیده بود. و نفس و روح از اجسام لطیف اند اندر صورت ها». [۱۱۷۳]
هجویری می گوید: نفس در لغت وجود شیء است. امّا برای آن معانی مختلفی را ذکر کرده اند که مورد استفاده قرار گرفته است. گروهی آن را به معنی روح، گروهی به معنی مروّت، گروهی به معنی جسد و گروهی دیگر به معنای خون آن را به کار برده اند. امّا به نظر صوفیان، نفس، منبع شرّ و بدی است و اوصاف ذمیمه از آن متولّد می شود.[۱۱۷۴]
پایان نامه - مقاله - پروژه
تعاریف نفس:
۱- گروهی معتقدند که آن عینی است مودع در قالب. مانند: روح.
۲- گروهی دیگر می گویند: آن صفتی است برای جسم. مانند: حیات.
و صوفیان اتّفاق نظر دارند بر این که اظهار اخلاق ناشایست و افعال مذموم از نفس است و این بر دو قسم است:[۱۱۷۵] ۱- معاصی ۲- اخلاق سوء
نفس و روح
هجویری در توصیف نفس و روح چنین می گوید:
«نفس و روح هر دو از لطایفند اندر قالب، چنان که اندر عالم شیاطین و ملایکه و بهشت و دوزخ امّا یکی
محلّ خیر است و یکی محلّ شرّف، چنان که چشم محلّ بصر است و گوش محلّ سمع و کام محلّ ذوق و مانند این از اعیان و اوصافی که اندر قالب آدمی مودع است پس مخالفت نفس سر همه ی عبادت هاست و کمال همه ی مجاهدت ها و بنده جز بدان به حق راه نیابد از آن که موافقت وی ملاک بنده است و مخالفت وی نجات بنده و خداوند تعالی و تقدّس امر کرد به خلاف کردن آن و مدح کرد مر آن کسان را که به خلاف
نفس کوشیدند و ذمّ کرد مر آن ها را که به موافقت نفس رفتند» .[۱۱۷۶]
خداوند فرمود: «و نهی النفس عن الهوی فانّ الجنّه هی المأوی »[۱۱۷۷] ، « جاء کم رسول بما لا تهوی انفسکم
استکبرتم.»[۱۱۷۸] رسول گفت: - عم - « من عرف نفسه فقد عرف ربّه ».[۱۱۷۹]
کلام مشایخ درباره ی نفس
«ذو النون مصری گوید: « اشدّ الحجاب رؤیه النفس » و تدبیرها صعب ترین حجاب مر بنده را رؤیت
نفس و متابعت تدبیر آن باشد از آن چه متابعت وی مخالفت رضای حقّ باشد و مخالفت حقّ سر همه حجاب ها بود…. ابویزید گوید: « النفس صفه لا تسکن الّا باطل » نفس صفتی است که سکونت آن جز به باطل نباشد و هرگز وی راه حقّ سپری نکند».[۱۱۸۰]
در شناختن نفس خویش
غزالی گوید: شناخت حضرت حق، شناخت نفس خویش است و آدمی تا خود را نشناسد نمی تواند
خدای خویش را بشناسد و به شناخت او رسد؛ و برای این گفته اند: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه»[۱۱۸۱] ؛ و برای این بود که خداوند سبحان فرمود: «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتّی یتبیّن لهم انّه الحقّ »[۱۱۸۲] فرمود: نشانه های خود در عالم و در نفوس با ایشان نماییم تا حقیقت حق ایشان را پیدا شود. و در جمله ی هیچ چیز به تو نزدیک تر از تو نیست: چون خود را نشناسی، دیگری را چون شناسی ؟
به نظر وی شناخت خود در گرو شناخت دیگری است تا خود را نشناسی نمی توانی کس دیگر را بشناسی.
«پس تو را حقیقت خود طلب باید کرد تا خود تو چه چیزی و از کجا آمدی و کجا خواهی رفت، و اندر
این منزلگاه به چه کار آمده ای و تو را از بهر چه آورده اند، و سعادت تو چیست و در چیست، و شقاوت تو چیست و در چیست؟»[۱۱۸۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:56:00 ق.ظ ]




۶۷/۲۶

 

 

 

لایروبی و مرمت قنوات استان

 

۴۲۷۰۰۰

 

۰

 

۰

 

 

 

احداث جاده های دسترسی به مزارع

 

۹۷۰۰۰

 

۲۹۰۰۰۰

 

۹۰/۲۹

 

 

 

یکپارچه سازی و تجهیز و نوسازی اراضی سنتی استان

 

۸۰۰۰۰

 

۰

 

۰

 

 

 

احداث انبارهای چند منظوره محصولات کشاورزی

 

۲۰۰۰

 

۱۰۰۰۰

 

۵۰

 

 

 

ماخذ: جهادکشاورزی استان مرکزی، معاونت طرح و برنامه ۱۳۹۱
۴-۲-۶- تحلیل عملکرد برنامه ریزی توسعه کشاورزی در سکونتگاه های روستایی
قبل از اصلاحات ارضی، نظام تولید کشاورزی بر پنج بنیان زمین، آب، چهارپا، بذر و کار استوار بود. در این میان، زمین، آب و گاه چهارپا و بذر از آن مالک بود و کشاورز تنها نیروی بدنی خود را به کار می گرفت(حجت، ۸۷:۱۳۸۵). برای عبور از نظام اقتصادی مبتنی بر کشاورزی معیشتی می بایست الزاما به اصلاحات ارضی روی آورد. در این میان، اصلاحات ارضی بیشتر ماهیتی سیاسی داشت(تجدد، ۵۴:۱۳۸۷) و دغدغه عمده آن صنعتی کردن بخش کشاورزی بود. جهت گیری سیاست های اصلاحات ارضی و رویکردهای حاکم بر توسعه کشاورزی در آن زمان به گونه ای طراحی شده بود که به تناقضات درون ساختارهای اقتصادی و اجتماعی در روستا کمتر توجه می کرد و سعی در ایجاد بخش کوچکی از کشاورزی مدرن در مناطق با پتانسیل طبیعی و اکولوژیکی بالا بود. لذا، استقرار تکنیک سرمایه بر در کشاورزی، با منطق افزایش بهره وری کار و زمین در قطب های توسعه کشاورزی و شرکت های سهامی زراعی در دستور کار گرفت و قسمت های وسیعی از اراضی کشاورزی به زیرکشت رفت و مکانیزه گردید. راهبردهای حاکم بر توسعه کشاورزی و نگاه ابزاری به آن سبب ایجاد خلاء مدیریتی در مناطق روستایی و رها شدن کارکردهای اقتصادی و اجتماعی روستا به حال خود شد. تاکید بر توسعه کشاورزی به عنوان ابزاری برای رسیدن به خودکفایی در مورد مواد خوراکی، همچون اصلی مهم حتی در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز آمده و یکی از عناصر کلیدی تعهد ایدئولوژیک و استراتژی سیاسی نظام است(احسانی، ۸۰:۱۳۸۵). استقلال در واقع یکی از دلایلی بود که به خاطر آن بر خودکفایی غذایی تاکید می ورزیدند. به نظر می رسد که برای برخی از مسئولان استقلالی که بایستی از راه خودکفایی حاصل می شد حتی مهمتر از هدف تامین غذا برای جمعیت روزافزون کشور بود. تقریبا هیچ کس و هیچ برنامه ای نبود که خودکفایی را در ارتباط با استقلال نداد و وجوب آن را با این ضرورت توجیه نکند(شیرازی، ۱۲۰:۱۳۷۹). اگرچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور دیدگاه های عدالت خواهانه در زمینه گسترش و توزیع خدمات برای عمران و آبادانی روستاها بیش از پیش رواج یافت(رضوانی، ۱۰۶:۱۳۸۳) و در مقطع کوتاهی اقداماتی جهت توسعه اقتصادی اجتماعی مناطق روستایی گرفت. اما در سایه سیاست های تعدیل ساختاری و توسعه کلان اقتصادی دوباره نگاه ابزاری به بخش کشاورزی تسلط یافت و سیاست های تبعیضی علیه این بخش اعمال گردید. رویکردهای حاکم بر توسعه کشاورزی در این دوره نیز نوعی حلقه وصل با جهت گیری های استراتژی های قبل از انقلاب اسلامی دارد و سرمایه بر بودن فعالیت کشاورزی یکی از مهمترین اصول های آن می باشد. بنابر این اصول تنها به کشاورزی در سطح وسیع و اراضی زراعی با مقیاس بالا اهمیت قائل می شود و بسیاری از بهره برداری های خرد و دهقانی را در حاشیه قرار می دهد. لذا، با وجود تلاش های صورت گرفته بخش عظیمی از بهره برداری های کشاورزی خارج از محدوده مدیریت دولتی قرار دارند و گسست عمیقی بین تصمیم گیری و سیاست های مصوب و مدیریت فرایند تولید در سطح بهره برداری ها وجود دارد و کارکردهای اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی خارج از معیارهای فرایند برنامه ریزی توسعه کشاورزی بدست کشاورزان اداره می شود. تا قبل از اینکه برنامه ریزی دولت در بخش کشاورزی حاکم گردد، تامین منابع مالی و مدیریت بازار محصولات کشاورزی توسط مالکین و نظام ارباب رعیتی کنترل می شد و جریان سرمایه و تعامل بخش کشاورزی با بازارهای محلی، منطقه ای و جهانی برقرار بود. گسست نظام تصمیم گیری و سیاست های مصوب با مدیریت فرایند تولید در سطح بهره برداری ها، روند عدم نهادینه شدن جریان سرمایه گذاری و ارتباط بخش کشاورزی با بازارهای محلی، منطقه ای و جهانی را به همراه آورد و نظام مبتنی بر تولید کشاورزی را در مناطق روستایی دچار آسیب و رکود کرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۲-۶-۱- مقایسه میزان اهمیت نسبی ابعاد عملکرد برنامه ریزی توسعه کشاورزی
نتایج بدست آمده از آزمون یو من ویتنی نشان می دهد که بین میانگین های سرمایه گذاری دولت در بخش های مختلف فرایند تولید و بهبود ترتیبات قیمتی بازار در شهرستان خنداب با ضریب ۳۴ و سطح معناداری ۰۱۵/۰ تفاوت وجود دارد و از شرایط یکسانی برخودار نمی باشند.
جدول(۴-۲-۳۰): تفاوت میانگین های عملکرد شاخص های سرمایه گذاری در فرایند تولید و بهبود ترتیبات قیمتی بازار

 

 

شرح آزمون

 

سرمایه گذاری دولتی و بهبود ترتیبات قیمتی بازار

 

 

 

Mann-Whitney U

 

۳۴

 

 

 

Z

 

۴۴/۲-

 

 

 

سطح معناداری

 

۰۱۵/۰

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:55:00 ق.ظ ]