کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



امروز من و باباجون / روزه داریم هردومون
اما توی خونه نیست / برای افطاری نون
دانلود پروژه
باید بری نونوایی / دوتا لواش بگیری
از دکون مش عباس / یک کیلو ماش بگیری
می خوام برای افطار / ماش پلو بار بذارم
اما حالا می‌بینم / تو خونه ماش ندارم
علی با خنده می گه / می رم لواش بگیرم
فوری می رم براتون / یک کیلو ماش می‌گیرم
(رضوانی ، ۱۳۸۶ :۷ )
شاعر در این شعر از قالب چهارباره استفاده کرده است و ماجرای خرید یک کودک را در یک روز ماه رمضان به نظم آورده است. شاعر در معرفی این فرضیه واجب یعنی روزه چیزی را بیان نکرده است و چیزی را برای ایجاد رغبت و علاقه کودک به روزه نگفته است حتی در شعر از هیچ آرایه ادبی و تخیل شاعرانه‌ایاستفاده‌نشده است.
نمی‌تواندر مورد آشنا بودن یا نبودن شاعر تنها با یک شعر نظری داد ولی در این شعر شاعر به تأثیر گرفتن کودک از شعر در مورد این فرضیه توجهی نکرده است.
روزه
دست بابام کوزه بود/ یادش نبود روزه بود
نشسته بود یه گوشه/ می‌خواست که آب بنوشه
گفتم: بابا به افطار/ چیزی نمونده انگار
بابا جونم تا شنید/ زد زیر خنده خندید
( شعبانی ، ۱۳۸۷ : ۵۵ )
در این شعر نیز شاعر فقط ماجرای یادآوری کودک به پدر خود برای روزه‌دار بودنش را بیان می‌کند و این مطلب را به کودک می‌گوید که هنگام روزه‌داری تا افطار نباید آب یا چیز دیگری خورد و مطلب خاص دیگری را بیان نمی‌کند و تصویر زیبایی از ماه رمضان را برای کودک ترسیم نمی‌کندهمین‌طور از هیچ تخیل شاعرانه و آرایه‌ی ادبی در شعر استفاده نکرده است.
به نظر می‌رسد این شاعر نیز همان‌طور که قبلاً گفته شد آشنایی زیادی با مراحل رشد ذهنی کودکان ندارد و برای گفتن اشعار بهتری که بتواند روی کودک اثر مثبتی بگذارد و در ذهن او نهادینه شود باید دقت و مطالعه بیشتری در این زمینه داشته باشد و مخاطب خود را بهتر بشناسد.
در مورد روزه نیز که از اهمیت زیادی برخوردار است ، متوجه عملکرد ضعیف شاعران و مطابقت نداشتن اشعار سروده شده با نظر روان شناسان می‌شویم .
۳-۲-۳- حج و زیارت:
حج یکی از مراسم عبادی است که لازم نیست برای عمل به آن به کودک آموزش داده شود. تنها هدفی که شاعران کودک می‌توانند از آوردن این موضوع در شعرشان داشته باشند آشنا ساختن کودکان با مکانی بنام کعبه و رفتن برای زیارت و انجام اعمال آن است.
شاعر نباید به جزئیات حج وارد شود و فقط باید به‌اختصاردر مورد آن صحبت کند. در آئین ما مسلمانان زیارت رفتن هم یکی از اعمال عبادی محسوب می‌شود. برای آموزش این موضوع شاعر کودک باید با بزرگ و باعظمت جلوه دادن پیامبر(ص) و ائمه و نوادگانشان و مقدس بودن این مکان‌ها احساس زیبا و خوبی را از زیارت رفتن در کودک به وجود بیاورد.
تا کودک دریابد چرا مردم تا این حد خود را دچار مشکل می‌کنند و به زیارت این مکان‌های مقدس می‌شتابند، همچنین شاعران می‌توانند استحباب و ثواب زیاد زیارت رفتن را برای کودک بیان کنند و حتی این موضوع را در شعرشان جلوه دهند که دعاها و خواسته‌ها در چنین مکان‌هایی زودتر مستجاب می‌شود زیرا صاحبان این قبور مطهر دعاهای ما را می‌شنوند و به اعمال و گفتارها نظارت دارند و به آن‌ها پاسخ می‌دهند.
۳-۲-۳-۱-بررسی اشعار حج وزیارت
از بین اشعار بررسی‌شده‌ی مذهبی در دهه هشتاد در شورای کتاب کودک ۴ شاعر در مضمون زیارت و حج شعر سروده‌اند که در پیوست شماره‌ی ۵ آورده شده‌اند و در اینجا نیز این اشعار را ازنظرروان‌شناسی بررسی می‌کنیم.
مصطفی رحمان دوست
از میان ۲۴ مجموعه شعری که از این شاعر در دهه هشتاد در شورای کتاب کودک بررسی‌شده بود ۶ کتاب مضمون مذهبی داشت و از بین ۶ کتاب یک شعر از کتاب « بازی با انگشت‌ها » از این شاعر مضمون زیارت داشت که در اینجا این شعر را بررسی می‌کنیم .
زیارت امام رضا
چند نفر بودند که می‌خواستندباهم به مشهد بروند
اولی گفت : دیلینگ دیلینگ زنگ زد ما بیدار شدیم
دومی گفت : تلق تلوق ، همه سوار قطار شدیم
سومی گفت شکر خدا داریم میریم زیارت امام رضا
چهارمی گفت : نبات و زرشک و زعفران ، دعا برای بچه‌ها
انگشت شست گفت : چه کنم اسیرم / چون‌که بلیط ندارم / به این سفر نمی‌رم
کاشکی کبوتر بودم و پرپر می‌پریدم / زودتر از این‌ها بی بلیط به آنجا می‌رسیدم
(رحمان دوست ، ۱۳۸۳ : ۶ )
در این شعر ، شاعر در قالب بازی این مضمون را به کودک می‌آموزد که ازنظر ژان پیاژه و دیگر روانشناسان روش مناسبی برای آموزش به کودک است و به جذابیت شعر می‌افزاید ، شاعر بابیان آرزوی به زیارت رفتن و شکر خدا کردن از این زیارت این خواسته را در کودک به وجود می‌آورد که احساس زیبا و خوبی را می‌تواند از زیارت رفتن داشته باشد و در کنار سوغاتی‌ها دعا کردن را برای بچه‌ها بیان می‌کند و به کودک می‌آموزد که در کنار ضریح مطهر امامان باید دعا کرد زیرا دعا در آنجا به استجابت نزدیک است .
شاعر با مراحل رشد ذهنی کودک آشناست و این مطلب را به‌خوبی در این شعر کوتاه گنجانده است .
محمدابراهیم ساعدی
از ۲ کتاب شعر از این شاعر با عنوان من مسلمانم که مضمون مذهبی دارند یک کتاب دارای مضمون زیارت و حج است که یک شعر کوتاه از این کتاب است .
قبله ما کعبه است
قبله ما کعبه است / کعبه که در مکه است
هرسال هزاران نفر / می‌بندند بار سفر
برای حج و کعبه / قربانی و عرفه
طواف هم می‌کنند / آب زمزم می‌خورند
(ساعدی ، ۱۳۸۵ : ۷ )
شاعر در این شعر کوتاه سعی کرده است مطالب زیادی را درباره‌یزیارت‌خانه‌ی خدا و حج به کودک بیاموزد که بعضی از آن‌ها مانند قربانی و عرفه و طواف برای کودک روشن و ملموس نیستند و لازم که شاعر این مسائل را برای این گروه‌های سنی باز کند یا بیان کند و همان معرفی خانه خدا به نام کعبه و بزرگ و باعظمت جلوه دادن آن برای کودک کافی ست و اینکه مردم برای زیارت این مکان مقدس حاضرند رنج و زحمت سفر را به جان بخرند . در شعر هیچ‌گونهآرایه‌ی ادبی و تخیلی استفاده‌نشده است و برای کودک جذابیتی ندارد و حس زیبایی‌شناسی او را تقویت نمی‌کند .
همان‌طور که قبلاً در مورد این شاعر بیان شد به نظر می‌رسد شاعر آشنایی زیادی با مراحل رشد ذهنی و مذهبی کودکان مخاطب خود ندارد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 06:59:00 ق.ظ ]




به دلیل دوره­ای بودن رابطه زیر برقرار است:
(۲-۳۱)
بنابراین معادله هیل نسبت به تغییر متغیر (۲-۲۹) ناورداست.
پایان نامه - مقاله - پروژه
جواب­هایی به شکل رابطه (۲-۲۸) را در هر بازه می­توان به دست آورد. مقادیر نهایی x و v در انتهای هر بازه تغییرات به عنوان مقادیر اولیه x و v در بازه بعدی بکار می­رود.
در انتهای هر دوره تناوب t=T رابطه (۲-۲۸) به شکل زیر در می ­آید.
(۲-۲۳)
با توجه به نمادگذاری زیر:
(۲-۳۳)
رابطه (۲-۳۲) را می­توان به شکل زیر نوشت:
(۲-۳۴)
چون رونسکین دو جواب و ثابت است. می­توان دید که دترمینان ماتریس مقدار یک را اختیار می­ کند:
(۲-۳۵)
داریم:
(۲-۳۶)
به طور مشابه می­توان دید که در انتهای n پریود داریم:
(۲-۳۷)
و جواب در بازه (۱(n+ ام به این صورت است:
(۲-۳۸)
که معادله (۲-۳۸) حل معادله هیل در هر زمان۰t > بر حسب شرایط اولیه و دو جواب مستقل خطی معادله هیل در بازه خواهد بود.
۲-۳-۱ محاسبه توان­های صحیح
توان­های صحیح ماتریس که در معادله (۲-۳۷) مورد نیاز است. به سادگی از قضیه سیلوستر بدست می ­آید. این قضیه مهم بیان می­ کند که اگر ریشه ­های مشخصه یا نهفته ماتریس یعنی ۱۲ rمجزا باشند و هر چند جمله­ای از باشد داریم:
(۲-۳۹)
که،
(۲-۴۰)
الحاقی ماتریس مشخصه ماتریس می­باشد و از شماره ۹ جدول ۲-۱ بدست می ­آید. تابع مشخصه ماتریس از شماره ۵ جدول (۲-۱) به­دست می ­آید و به شکل زیر است.
(۲-۴۱)
به منظور استفاده از قضیه سیلوستر برای محاسبه ، چند جمله­ای (۲-۲۴) را به شکل انتخاب می­کنیم. اگر باشد دو ریشه نهفته مجزا هستند و شماره ۱۰ جدول (۲-۱) به آسانی از قضیه سیلوستر بدست می ­آید.
در حالتی که است، هر دو ریشه نهفته مساوی یک هستند و شماره ۱۲ جدول (۲-۱) توان­های را می­ دهند. اگر باشد هر دو ریشه نهفته ، ۱- می شوند. در این حالت شماره ۱۳ جدول (۲-۱) شکل مناسب برای توان­های را می دهد. در حالت مهمی که ریشه ­های نهفته مجزا هستند و متقارن است به طوری که A=D شکل مناسب توان­های با رابطه ۱۱ جدول (۲-۱) بیان می­ شود. شماره­های ۱۰ تا ۱۳ جدول (۲-۱) تمام حالت­های خاص ممکن را شامل می­ شود.
ماتریس
دترمینان
معکوس
ماتریس مشخصه
تابع مشخصه
معادله مشخصه
ریشه ­های نهفته یا مشخصه (سه حالت)
:اگر
:اگر
:اگر
معکوس ماتریس مشخصه
الحاقی ماتریس مشخصه
توان­های صحیح (ریشه ­های نهفته مجزا)
که
توان­های صحیح حالت متقارن (ریشه ­های نهفته مجزا) cosh(a)=A
توان­های صحیح [M] (ریشه ­های مجزا مساوی)
توان­های صحیح [M]، ریشه ­های نهفته مساوی
جدول ۱-۲ :روابط اصلی شامل ماتریس [M]
۲-۳-۲ حل معادله هیل- مایسنر:
معادله هیل (۲-۱۹) در حالت خاص موج مربعی برای توابع F(t) (شکل ۲-۳) توسط مایسنربه کار رفته است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:58:00 ق.ظ ]




«دیگه به جایی رسیده بودم که تو رفتار نمی­تونستم خودم­رو کنترل کنم. اگه قبلا راحتتر مثلا روسری سرم می­کردم دیگه نمی­تونستم روسری سرم کنم. خیلی تندمزاج شده بودم. با همه درگیری پیدا می­کردم. از زمین و زمان شاکی بودم. واسه اینکه می­دونستم این اندام من نیست. من نمی­تونستم با جسم خودم ارتباط برقرار کنم. اگه روسری رو به خاطر خانوادم می­گذاشتم میومدم و تو کوچه بغلی درمیاوردم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۹:
«چون اون (دوست دخترم) مثل بقیه نبود که فقط ظاهر من­رو ببینه. درون من رو دیده بود. همیشه بهم می­گفت که کاش می­تونستی که تغییر جنسیت بدی. می­دید که باطن این آدم با ظاهرش خیلی فرق می­کنه».

 

    • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۶۱۰ و ۱۶۲۰)

 

این تم در مورد هر دو گروه از تبدیل­خواهان، تجریبات همسانی را عنوان می­ کند. در واقع هر دو گروه نارضایتی خود را از ناهماهنگی بین ذهن (روح ) و جسم خود بیان می­ کنند و این­که تمایل دارند که از اسارت جسم بیولو‍ژیک خود خارج شده و نهایتا جسم خود را با روحشان سازگار سازند و بنابراین همواه در تلاشند که راهی بیابند که بتوانند از این بحران خارج شوند. این ناهماهنگی باعث شده که اینان دچار یکی از انواع دوگانگی شوند که این دوگانگی همواره باعث آزار و اذیت روانی می­ شود. یکی از تفاوت­هایی که بین این دو گروه دیده می­ شود در عمق این دوگانگی است. به بیان دیگر تبدیل­خواهان جنسی MtF ناچارند تحت فشارهای اجتماعی و وارد شدن فشار از سوی خانواده ، به حفظ ظاهر بپردازند و خود واقعی خود را بروز نداده و پنهان سازند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
فشارهای بیرونی است که تبدیل­خواهان جنسی MtF وادار می­ کند، نتوانند شخصیت زنانه­ی خود نشان دهند اما گروه دوم، با وجود تجربه­ این دوگانگی، آنرا با مکانیسمی متفاوت ادراک می کنند: فشارهای درونی. البته در تم­های بعدی بیشتر به توضیح این امر خواهیم پرداخت. نکته­ای که در خصوص این تم مورد توجه پژوهشگر قرار گرفته، ‌اینست که تبدیل­خواهان جنسی FtM،‌ با سهولت بیشتر، و با تحمل مقاومت کمتری درباره عدم تطبیق بین روح و جسم خود با خانواده و با دیگر افراد صحبت می­ کنند،‌ در واقع همواره به دنبال حرف زدن و آوردن دلایل منطقی برای دیگران هستند اما در مورد گروه دیگر نمی­ توان این را گفت. اینان جسارت حرف زدن و روبه­رو شدن با خانواده­ی خود را ندارند. شاید خودشان هم خودشان را به نوعی گناهکار می­دانند و بنابراین حرفی برای دفاع از خود نمی­یابند. اینان برای این­که به خواسته­ی خود برسند، راه­های دیگری را انتخاب می­ کنند، مانند آرایش­کردن،‌ رفتن در پوشش زنانه و رفتارهایی که در جامعه­ ما، به عنوان رفتارهای زنانه تعریف شده است. و بدین ترتیب خانواده­ی خود را در عمل انجام شده قرار می­ دهند.
کد ۱۶۱۱: نمودِ زنانگی در قالب تجربه­ آرایش
مشارکت­کننده­ شماره­ ۶ :
«گاهی واسه خودم یه لوازم آرایشی می­خریدم. خودم رو به صورت یه زن تصور می­کردم. وقتی تنها بودم لباس زنونه می­پوشیدم و آرایش می­کردم. حتی من تو رابطه­ های جنسی که می­گذاشتم خیلی دوست داشتم لباس زنونه بپوشم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱:
«از اون به بعد(پس از افشا برای خانواده و مراجعه به دکتر مهرابی) شخصیت دوگانه من شد یکی شدم خودم. همه کارهایی که دوست داشتم انجام می­دادم، صبح از خواب بلند می­شدم خیلی غلیظ میکاپ می­کردم»
مشارکت­کننده­ شماره­ ۵:
«من یه زنم. درسته که جسمم پسرونه­ست ولی من روانم کاملا زنه. دوست دارم موهام­رو رنگ کنم. دوست دارم آرایش کنم. دوست دارم که با یه مرد تو رابطه باشم».
کد ۱۶۲۱: نمود مردانگی در قالب مقاومت در برابر آرایش، برداشتن مو، رنگ مو،‌اندازه­­ی مو به مثابه­ی افکار «زن­بودگی»
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱۱ :
«مادرم به زور می­خواست به من تلقین کنه که تو حس­های دخترونه داری. به زور من­رو وادار می­کرد که من آرایش کنم ولباس­های دخترونه تنم می­کردند. به زور من­رو برد آرایشگاه که ابروهامو بردارم و تو اون سن ۱۶ سالگی می­خواست که من موهام­رو رنگ کنم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۷:
«من بزرگتر می­شدم می­دیدم که همه مو بلند می­ کنند و ناخن بلند می­ کنند ولی من اصلا این­جوری نبودم».

 

    • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۶۱۱ و ۱۶۲۱)

 

این تم در خصوص هر دو گروه از تبدیل­خواهان صادق است اما به صورتی کاملا معکوس. تبدیل­خواهان MtF آرایش را راهی می­دادند در جهت اثبات زنانگی خود اما ، تبدیل­خواهان FtM با فرار کردن از آرایش کردن می­خواهند مردانگی خود را نشان دهند. نکته­ی بسیار جالب در این تم،‌ که ممکن است هر خواننده­ای را به فکر وادارد،‌ تعریف این افراد از زنانگی است:‌ تمام مشارکت­کنندگان MtF در این تحقیق،‌ »آرایش غلیظ» را تنها راهی می­دانند که از طریق آن می­توانند زن بودن خود را در درون خود به اثبات برسانند. در حقیقت این تبدیل­خواهان، کمبودهای خود از دنیای زنانه را با تنها امکان پیش­ِرو، یعنی آرایش پوشش می­ دهند. یکی از مشارکت­کنندگان در این زمینه می­گوید «ما خودمان را در آرایش خفه می­کنیم».
خانواده­های گروه دوم، در جهت مقابله با حس­های پسر انه‌،‌ آنان را وادار به آرایش، برداشتن ابرو، اصلاح صورت و رنگ­کردن مو می­ کنند تا جنبه­ دخترانه­ی روحیات آنان تقویت گردد. این در حالی است که برخی از این اتفاقات در سنینی می­افتد که اقدامات مذکور با ممنوعیت­هایی از سوی مدرسه همراه است؛‌یعنی مدرسه نمی­پذیرد دختران در این سنین با موی رنگ­کرده و ابروی برداشته در کلاس حضور یابند!
هر دو گروه در مبارزه­ای دایمی برای اثبات درون واقعی خویش هستند؛ آرایش و رفتارهای عادتا زنانه­ای هم­چون رنگ مو وبرداشتن ابرو، ‌میدان این تنازع میان تبدیل­خواه و خانواده است: ممانعت با گروه نخست و اجبار گروه دوم! مساله این است که «زنانگی» در چنین اِلمان­هایی است که بازنمایی می­ شود. به همین دلیل است که تلاش خانواده ها برای ممانعت از همسانی با دختران(گروه اول) و تلاش برای «دختر- سازی»(گروه دوم) در این نقطه است که به کشمکش منتج می­گردد. بدین ترتیب بیرونی­ترین وجه زنانگی مدنظر قرار گرفته و نوعی «تهیدگی» ارزش­های زنانه حاصل چنین تنازعی است، زیرا،‌ گویی با تقلیل زنانگی به این حوزه ها برداشتی یک­سره سطحی از اصل زیستن زنان در جریان است.
کد ۱۶۱۲: تجربه­ بروز تعارضات درونی در فرایند تبدیل­خواهی جنسی: تلاش برای سرکوب زنانگی درونی
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱:
«بعد از اون(شکست عاطفی) همه حسای زنونه­ی خودم رو سرکوب کردم. هیچ چیز رو بروز نمی­دادم چون از دست دادن آدم­ها می­ترسیدم و کارهایی می­کردم که دقیقا خلاف شخصیتم بود. فقط شب­ها خودم بود. همش گریه می­کردم».
کد ۱۶۲۲: تجربه­ بروز تعارض میان الزامات اجتماعی بیرونی حاکم بر بدن دخترانه در برابر تمایلات و تظاهرات برخاسته از ذهنیت مردانه
مشارکت­کننده­ شماره­ ۸:
«البته یه مدت سعی کردم دختر باشم. مدت یک سال و نیم سعی می­کردم خودم­رو عوض کنم. موهام­رو بلند کردم. اول دوم راهنمایی بودم چون سینه خیلی کم داشتم حتی پنبه می­گذاشتم تا ببینم که چه حسیه. گفتم شاید این کارای پسرونه از سرم بیفته».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱۲:
«حتی یه مدت سعی کردم که مثل خواهرام بشم. کارهای اونارو تقلید می­کردم.احساس می­کردم که من دارم یه راه دیگه­ای رو میرم و بقیه یه راه دیگه. خیلی تلاشم رو کردم که برگردم. راه من انگار که از بقیه جدا بود. زندگی عادی یه دختر نبود. با خودم می­گفتم که چرا اینجوریم من. نمی­دونستم که ماجرا از چه قراره. هیچی هم اون موقع نبود که آدم بخواد از طریق اون یه تحقیق بکنه. اون زمان همه حتی تلفن هم نداشتند،‌ چه برسه به اینترنت. ادای خواهرامو درمیاوردم. هی زیر نظرشون می­گرفتم که ببینم چی­کار می­ کنند. من هم همون کارها رو می­کردم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۹:
«یه دوره­ای تو راهنمایی به مدت یه سال می­گفتم باید چادر سر کنم یه سال چادری بودم. با گریه می­خواستم چادر سرم کنم. چون مادرم می­گفت که تو هنوز معنی چادر رو نمی­دونی. ولی من مجبور کردمشون که واسم چادر بگیرند. حتی من گوشام سوراخ نبود. گریه کردم که باید گوشام­رو سوراخ کنم. گفتم شاید اینا رو من تاثیر بذاره ولی واقعا هیچ تاثیری نداشت».

 

    • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۶۱۲ و ۱۶۲۲)

 

مردسالاری هژمونیک در این دو گونه تبدیل­خواهی دو برخورد متفاوت دارد: از یک سو ترنس­های MtF قرار دارند که خواسته ­ها و تمایلاتشان از طریق تحقیر، تهدید، اخراج، طرد و بایکوت مالی و ضرب و شتم، بازداشت و دادگاه پاسخ داده می­ شود. اما جالب این است که در ترنس­های FtM نمودِ این مخالفت­ها در بسیاری از موارد در قالب درونی شده­ای بر ذهنیت مردانه­ی درونی آنان تاثیر می­ گذارد به گونه ­ای که این فشارها در قالب تعارضات درونی آنان نمود می­یابد. به بیان دیگر و در حالت کلی اطرافیان و جامعه در صدد تنبیه و اعمال فشار شدید و مستقیم بر پسرانی است که می­خواهند دختر شوند، اما در خصوص دخترانی که می­خواهند پسر شوند بیشتر از طریق خود آنان این کنترل صورت می­گیرد؛ یعنی این خود دختران هستند که تحت فشار اجتماعی تلاش می­ کنند ماندن در جنس دوم را بپذیرند. در این خصوص مثال جالبی از ویلیام جی.گود راهگشاست. گود در کتاب خود با عنوان «خانواده و جامعه»(۱۳۵۲)، به تحقیقی اشاره می­ کند که در سال ۱۹۶۰ در ایلات متحده امریکا صورت گرفته­ است. در این تحقیق میزان تقبیح جامعه نسبت به حالت­های مختلف روابط میان زن و مرد به تصویر کشیده شده است. طبق فهرستی که گود در اختیار ما می­ گذارد، موارد تقبیح اجتماعی به شرح زیر است: «انواع عدم مشروعیت:

 

    • وصلت آزاد (پیوند غیرقانونی)

 

    • نوعی همزیستی که مورد قبول اجتماع می­باشد (چون در چین و ژاپن قدیم)

 

    • عدم مشروعیت موجود در طبقه­ی پایین

 

    • ارتباط اشرافزادگان با رفیقه­های خود در جوامع غربی در دوره­ قبل از صنعتی شدن

 

    • فرزندآوری در دوران نامزدی

 

    • روابط جنسی که به ازدواج منتهی گردد

 

    • زنای مرد متاهل با زن مجرد

 

  • پیوند و همزیستی زن یا مرد مجرد با زن یا مرد مجرد و یا متاهل
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:58:00 ق.ظ ]




۷۷/۰

 

۱

 

۰۰۶/۰

 

۱۴/۸

 

۸/۱

 

۸۹/۳۶

 

 

 

زیر دیپلم

 

۱۲/۱

 

۵۲/۰

 

۱

 

۰۳۱/۰

 

۰۷/۳

 

۱۰/۱

 

۵۲/۸

 

 

 

دیپلم و بالاتر

 

رفرنس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول فوق بیانگر آن است که احتمال ابتلا به سوءتغذیه در بیماران بی سواد در مقایسه با بیماران با تحصیلات دیپلم و بالاتر (رفرنس) به میزان ۱۴/۸ برابر و این احتمال در بیماران با تحصیلات زیردیپلم در مقایسه با بیماران با تحصیلات دیپلم و بالاتر به میزان ۰۷/۳ برابر بود.
فصل پنجم
بحث و تفسیر نتایج پژوهش:
در این فصل یافته­های پژوهش بر اساس اهداف و سوالات پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و مشتمل بر چهار بخش تجزیه و تحلیل یافته­ ها، نتیجه ­گیری نهایی، کاربرد یافته­ ها و پیشنهادات جهت پژوهش­های بعدی می­باشد. یافته های پژوهش به منظور نشان دادن نتایج آن و دستیابی به اهداف در ۵ جدول و ۱ نمودار خلاصه شده ­اند.
جدول شماره ۱ که بیانگر توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب عوامل فردی اجتماعی می­باشد، نشان می­دهد که اکثریت واحد های مورد پژوهش را گروه سنی کمتر از ۵۰ سال (۱/۵۵%) با میانگین و انحراف معیار۳۰/۱ ± ۶۴/۵۰ ، مرد (۳/۵۸%)، متأهل (۷/۸۲%)، خانه­دار (۳/۳۳%)، بی­سواد (۲/۳۶%)، زندگی با فرزندان (۵۹%)، با تعداد اعضای خانواده بین ۵-۳ نفر (۳/۵۱%) با میانگین و انحراف معیار۶۱/۰ ± ۶۷/۱، با سطح تحصیلات همسر بی­سواد (۵/۳۸%)، اشتغال همسر خانه دار (۷/۴۸%)، دارای منزل شخصی (۵/۷۱%)، ساکن در شهر (۳/۶۶%)، با متوسط درآمد ماهانه کمتر از ۵۰۰ هزار تومان (۱/۶۳%) و دارای عضویت در انجمن حمایت از بیماران کلیوی (۸/۷۹%) تشکیل می­دادند.
جدول شماره ۲ که بیانگر توزیع فراوانی واحدهای مورد پژوهش بر حسب عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای می باشد، نشان می دهد که اکثریت واحد های مورد پژوهش بدون سابقه پیوند کلیه (۷/۸۹%)، با مصرف داروهای مکمل (۹۹%)، ۳ نوبت دیالیز در هفته (۱/۸۸%)، با کاهش وزن ۱۰-۵ درصد طی ۶ ماه گذشته (۵/۳۷%)، بیشتر از ۱ سال مبتلا به بیماری کلیوی (۳/۹۲%) با میانگین و انحراف معیار۲۹/۰ ± ۹۱/۳، با طول مدت همودیالیز شدن ۵-۱ سال (۶/۵۰%) با میانگین و انحراف معیار۱۲/۱ ± ۸۸/۱ سال و دارای امتیاز ۴-۳ از بیماری­های همراه (۸/۲۹%) با میانگین و انحراف معیار۸۹/۱ ± ۳۱/۱ بودند.
نمودار شماره ۱ مربوط به هدف شماره ۱ بیانگر توزیع فراوانی وضعیت تغذیه­ای واحدهای مورد پژوهش با بهره گرفتن از SGA می باشد که ابزار بررسی جامع ذهنی است و متداولترین و پذیرفته شده ترین شاخص جهت ارزیابی سوء تغذیه انرژی- پروتئین در بیماران همودیالیزی می باشد (۱۱۵و۱۱۶) و نشان می دهد که حدود (۹/۱۹%) بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به بخش همودیالیز مرکز آموزشی درمانی رازی، دارای تغذیه طبیعی، (۱/۶۵%) سوءتغذیه خفیف تا متوسط و (۱/۱۵%) سوءتغذیه شدید داشتند. یافته های مطالعه جاضر هم راستا با مطالعات انجام شده در ایران و سایر کشورها می باشد که آنها نیز شیوع بالای سوءتغذیه را بر مبنای شاخص SGA گزارش نموده اند. رازقی و همکاران در مطالعه ای با هدف بررسی تغذیه ای بیماران همودیالیزی بیمارستانهای سینا و امیر اعلم شهر تهران در سال ۲۰۰۶ نشان دادند که بر مبنای شاخص DMS، (۶/۵۱%) بیماران همودیالیزی دارای سوءتغذیه خفیف تا متوسط و (۲/۱۷%) بیماران دارای سوءتغذیه شدید بودند. در مطالعه آنها بیماران همودیالیزی از نظر امتیاز DMS به سه گروه با امتیاز ۱۴-۷ (دارای تغذیه طبیعی)، ۲۱-۱۵ (سوءتغذیه خفیف تا متوسط) و ۳۵-۲۲ (دارای سوءتغذیه شدید) تقسیم شده بودند(۱۱۷). در مطالعه الهربی در عربستان نیز با بهره گرفتن از ابزار SGA-7point مشخص شد که (۹/۴۵%) از بیماران دارای تغذیه طبیعی، (۸/۴۷%) از بیماران دارای سوءتغذیه خفیف تا متوسط و (۳/۶%) از بیماران دارای سوءتغذیه شدید بودند(۳۹). در مطالعه اصحابی و همکاران و تاییم و همکاران نیز یافته های مشابهی وجود داشت(۱۶و۱۷). در مقابل مطالعاتی نیز وجود دارند که نتایج متفاوتی داشتند. از جمله مطالعه افشار و همکاران که با عنوان بررسی وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی بیمارستان مصطفی خمینی شهر تهران در سال ۲۰۰۷ انجام گرفت، این محققان نشان دادند که بر مبنای شاخص DMS، (۳/۵۹%) از بیماران دارای تغذیه طبیعی، (۱/۳۵%) بیماران همودیالیزی دارای سوءتغذیه خفیف تا متوسط و (۶/۵%) بیماران دارای سوءتغذیه شدید بودند. در مطالعه آنها نیز بیماران همودیالیزی از نظر امتیاز DMS به سه گروه با امتیاز ۱۰-۷ (دارای تغذیه طبیعی)، ۲۲-۱۱ (سوءتغذیه خفیف تا متوسط) و ۳۵-۲۳ (دارای سوءتغذیه شدید) تقسیم شده بودند(۹۳ ). به نظر پژوهشگر تفاوت­های موجود در این زمینه می ­تواند بدلیل استفاده از انواع مختلف این ابزار و نحوه امتیاز دهی متفاوت آنها و نیز عوامل تاثیرگذار دیگری مانند فرهنگ، آموزش سیستم ها در محیط های مختلف، کیفیت زندگی افراد و حمایت های اجتماعی باشد.
جدول شماره ۳ مربوط به هدف شماره ۲-۱ می باشد. جدول شماره ۳ نشانگر فراوانی وضعیت تغذیه­ای واحدهای مورد پژوهش با بهره گرفتن از ابزار SGA، بر حسب عوامل فردی اجتماعی می باشد. براساس این جدول اکثریت بیماران در هر گروه کمتر از ۵۰ سال (۶۸%) و بیشتر از ۵۰ سال (۴/۶۱%)، سوء تغذیه خفیف تا متوسط داشتند. همچنین با افزایش سن، درصد بیشتری از بیماران به سوء­تغذیه شدید مبتلا می شدند (۷/۲۵%). در این پژوهش ارتباط معنی داری بین سن و وضعیت تغذیه­ای بیماران همودیالیزی به دست آمد (۰۰۰/۰P=).
چنین یافته­ای در مطالعات مورایس [۵۸]و همکاران در سال ۲۰۰۵ با عنوان بررسی ارتباط بین وضعیت تغذیه ای و دریافت غذا در بیماران همودیالیزی(۶۴) و حسین پورنیازی و همکاران در سال ۲۰۱۲ با هدف بررسی شیوع سوءتغذیه در بین بیماران همودیالیزی در بیمارستان طالقانی تهران(۱۸) نیز مشاهده شد. الهربی و همکاران در مطالعه­ ای مقطعی در عربستان بر روی ۳۱۵ بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی با هدف بررسی وضعیت تغذیه­ای بیماران با بهره گرفتن از ابزار SGA، نشان دادند که به طور معنی­داری سوء­تغذیه در میان افراد بالای ۵۵ سال بیشتر بود (۰۰۱/۰< P)(39).
باسلیم[۵۹] و همکاران در مطالعه­ ای در عربستان در سال ۲۰۰۴ با هدف بررسی وضعیت تغذیه ای بیماران در مرحله آخر نارسایی کلیوی تحت همودیالیز یافتند که بیماران بالای ۵۰ سال نسبت به افراد زیر ۵۰ سال، بیشتر دچار سوء­تغذیه هستند (۸۷). اصحابی و همکاران نیز در پژوهشی در سال ۲۰۱۰ در شهر تهران با هدف بررسی شیوع انواع سوء تغذیه انرژی- پروتئین بر روی ۲۹۱ بیمار همودیالیزی، نشان دادند که سوء­تغذیه انرژی– پروتئین در (۷۵%) از بیماران همودیالیزی که سن آن ها از ۶۰ سال به بالا بود، مشاهده شد. در حالی که شیوع سوء­تغذیه در میان بیماران همودیالیزی با سن کمتر از ۶۰ سال (۴۵%) بود و این تفاوت از نظر آماری معنی­دار بود (۰۰۱/۰< P)(17). در پژوهش دیگری که توسط حبیبه ساهین در سال ۲۰۰۹ بصورت مقطعی بر روی ۱۵۰ بیمار همودیالیزی با هدف بررسی وضعیت تغذیه­ای با بهره گرفتن از ابزار SGA، انجام گرفت مشخص شد که نمره SGA، با افزایش سن بیشتر شد. هر چند ارتباط معنی­داری بین سن و نمره SGA، یافت نشد (۱۴۱/۰< P)(41). این نتیجه مشابه یافته­های مطالعه ای بود که توسط فین تاچ[۶۰] وهمکاران انجام شد که در آن، افزایش امتیاز SGA، در بیماران مسن تر وجود داشت(۸۶). به اعتقاد آنان شیوع بیشتر سوء تغدیه در بیماران مسن­تر اولاً ممکن است به دلیل بیشتر بودن بیماری­های زمینه ای از جمله عفونت ها و همچنین بیشتر بودن اختلالات روانی به ویژه افسردگی باشد. ثانیاً این موضوع می ­تواند به دلیل کمبود دریافت انرژی و پروتئین در بیماران مسن­تر باشد که در اثر ناتوانی فیزیکی یا اقتصادی برای خرید مواد غذایی و مشکلات دندانی آن­ها رخ دهد(۴۸).
پایان نامه
بر خلاف یافته های مطالعه حاضر، در مطالعه تاییم و همکاران در کشور اردن در سال ۲۰۰۷ با عنوان بررسی سوءتغذیه و مقادیر غیرطبیعی شاخصهای آزمایشگاهی و سنجشهای آنتروپومتریک[۶۱] در بیماران مبتلا به نارسایی کلیوی، سن بیماران با نمره ابزار SGA نسبت معکوس داشت. به نظر پژوهشگر تفاوت­های موجود در این زمینه می ­تواند ناشی از عوامل مختلفی نظیر تفاوت در حمایت­های مالی، بافت خانواده و همچنین سطوح مختلف تحصیلات در نمونه های پژوهش­های مختلف باشد.
همچنین جدول شماره ۳ نشان می دهد که مردان (۱/۲۳%) بیشتراز زنان (۴/۱۵%) از وضعیت تغذیه ای طبیعی برخوردار بودند در حالیکه زنان (۲/۱۶%) بیشتر از مردان (۳/۱۴%) دچار سوءتغذیه شدید بودند. اما آزمون کای اسکوئر تفاوت معنی داری ببن جنس و وضعیت تغذیه ای نشان نداده است. در این راستا نتایج حاصل از مطالعه جاناردهان وهمکاران در سال ۲۰۱۱ در هندوستان بر روی ۶۶ بیمار همودیالیزی با هدف بررسی وضعیت تغذیه­ای با بهره گرفتن از ابزار SGA-DMS نشان داد که (۹۱%) از بیماران سوءتغذیه خفیف تا متوسط داشتند. در مطالعه آنها نیز تفاوت معنی داری بین زنان و مردان از نظر سوء تغذیه وجود نداشته و در هر دو جنس تمایل ابتلا به سوءتغذیه برابر بود. عسگرانی و همکاران نیز در طی پژوهش بر روی ۷۱ بیمار همودیالیزی در بیمارستان امام خمینی تهران به این نتیجه رسیدند که میانگین نمره سوء تغذیه با بهره گرفتن از ابزار SGA 99/3±۴۱/۱۵ بود. بطوریکه این نمره بین مردان ۴۷/۳±۷۳/۱۴ و در زنان ۴۸/۴±۲۹/۱۶ بود در واقع اکثریت بیماران در مرحله دوم یعنی سوء­تغذیه خفیف تا متوسط بودند و این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (۱۰/۰=P)(55). در حالیکه کلانترزاده و همکاران در طی مطالعه­ ای در سال ۱۹۹۹ در کالیفرنیا بر روی ۴۱ بیمار همودیالیزی با هدف استفاده از ابزار SGA-DMS جهت بررسی سوء­تغذیه بیماران همودیالیزی، به این نتیجه رسیدند که میانگین سوء­تغذیه در زنان ۹/۴±۱/۱۲ دو برابر بیشتر از مردان بود ۱/۲±۶/۹ و بیانگر این بود که تمایل زنان جهت ابتلا به سوء­تغذیه بیشتر از مردان بود (۰۱/۰>P)(43). در مطالعه اصحابی و همکاران نیز در سال ۱۳۸۷ در تهران مشخص شد که شیوع سوء­تغذیه انرژی– پروتئین در زنان همودیالیزی به طور معنی داری بیشتر از مردان بود ( ۰۱/۰P<). بطوریکه (۷۱%) زنان در مقابل (۵۴%) مردان همودیالیزی سوء تغذیه انرژی – پروتئین داشتند(۱۷).
برخلاف یافته مطالعه حاضر و مطالعات ذکر شده، تاییم و همکاران در سال ۲۰۰۷ در اردن با مطالعه بر روی ۲۱۷ بیمار همودیالیزی به این نتیجه رسیدند که تفاوت معنی داری ( ۰۰۱/۰P<) بین بیماران زن و مرد در نمره SGA وجود داشت. اما در این تفاوت معنی دار نسبت بالایی از بیماران زن (۱/۵۱%) نسبت به بیماران مرد از وضعیت تغذیه ای مطلوب برخوردار بوده و ۴/۷ درصد از بیماران زن سوء­تغذیه شدید داشتند(۱۶).
پژوهشگر معتقد است این تفاوت در یافته ها می ­تواند ناشی از ذخیره کمتر پروتئین و عضلات[۶۲] در زنان و نیز احتمال بیشتر اختلالات روانی به ویژه افسردگی در زنان مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی نسبت به مردان، به علت نداشتن توانایی کافی جهت ایفای نقش خود در قبال خانواده و نگهداری از فرزندان همچون گذشته باشد که این موضوع سبب کاهش دریافت مواد غذایی و در نتیجه سوء­تغذیه می­ شود. از سوی دیگر ممکن است شیوع بیشتر سوء­تغذیه در زنان ایرانی به دلیل فرهنگ جوامع شرقی باشد که در این فرهنگ معمولاً زنان ترجیح می دهند در خانواده ابتدا نیازهای تغذیه­ای مردان و کودکان تامین شود و سپس به نیازهای تغذیه ای خود توجه کنند. همچنین به نظر می رسد که تحصیلات کمتر زنان نسبت به مردان و نیز تعاملات اجتماعی و اشتغال کمتر زنان در جامعه به ویژه در زنان مبتلا به مرحله ی پایانی بیماری کلیوی می ­تواند از عوامل مرتبط به این یافته باشد.
توزیع فراوانی وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی با بهره گرفتن از ابزار SGA بر حسب اشتغال بیماران در جدول نشان داد اکثریت بیمارانی که سوءتغذیه شدید داشتند بیکار بودند(۳/۱۸%). و این در حالی بود که در گروه بیماران کارمند، نه تنها سوءتغذیه شدید دیده نشد (۰%) بلکه اکثریت آنها (۴/۷۱%)، وضعیت تغذیه ای طبیعی داشتند و بین اشتغال بیماران و وضعیت تغذیه­ای آنها از نظر آماری ارتباط معنی­داری وجود داشت ( ۰۰۱/۰P<).
نتایج این مطالعه مشابه نتایج الهربی و همکاران می باشد که وضعیت تغذیه­ای بیماران همودیالیزی را در جده عربستان با بهره گرفتن از ابزار SGA مورد بررسی قرار داد و نشان داد که وضعیت تغذیه­ای با اشتغال بیماران ارتباط معنی­داری دارد (۰۰۵/۰P<)(39). در مطالعه تاییم و همکاران نیز افراد کارمند، وضعیت تغذیه­ای بهتری داشتند و به طور معنی داری نمرات SGA پایین تری داشتند در مقابل افراد بیکار وضعیت تغذیه ای بدتری داشتند و نمرات SGA آنها بالا بود که نشان دهنده شدیدتر شدن سوءتغذیه در آنها بود(۴۸).
دلیل این یافته کاملا مشخص خواهد بود چرا که اشتغال و درآمد­زایی برای تمامی انسان ها به ویژه افراد بیمار نیازمند درآمد جهت تامین هزینه­ های درمانی و تغذیه ای بسیار حیاتی خواهد بود. در مقابل بیکاری زمینه را برای بسیاری از مشکلات هموار می­ کند زیرا فقدان کار و از دست دادن شغل در حفظ تعادل انسانی تهدیدات جدی به حساب می ایند. مخیجا[۶۳] در این زمینه می­نویسد که از دست دادن شغل به علت همودیالیز مکرر ، اشکال در پیدا کردن شغل مناسب و وقفه در تداول اشتغال بر وضعیت اقتصادی بیماران تأثیر سوئی گذاشته و به دنبال آن فراهم نمودن امکانات تغذیه­ای مطلوب را تحت شعاع قرار می­دهد. از سوی دیگر ابتلا به سوءتغذیه خفیف تا متوسط در افراد بازنشسته را می­توان این گونه توجیه کرد که افراد بازنشسته که سنین بالاتری دارند و در مرحله خاصی از زندگی به سر می برند، به دلیل استفاده از حقوق بازنشستگی، ثبات اقتصادی بالاتری داشته در نتیجه وضعیت تغذیه­ای بهتری نیز خواهد داشت.
اما در مطالعه ساهین و همکاران که در سال ۲۰۰۹ در کشور ترکیه با هدف بررسی ارتباط بین ارزیابی جامع ذهنی و دریافت غذا و شاخصهای آزمایشگاهی و سنجشهای آنتروپومتریک در بررسی وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی انجام شد، بین وضعیت اشتغال بیماران تحت همودیالیز و وضعیت تغذیه ای ارتباط معنی داری یافت نشد(۴۱). شاید تفاوت در یافته ها بدلیل اختلاف در ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر با ابزار مورد استفاده این پژوهشگران (ابزار SGA-7Point) باشد.
نتایج جدول شماره ۳ در زمینه تحصیلات نشان دهنده این بود که بین سطح تحصیلات بیماران ونمره SGA ارتباط آماری معنی داری وجود داشت( ۰۰۰/۰P=). اکثریت بیمارانی که بی­سواد بودند بالاترین میزان ابتلا به سوءتغذیه شدید را داشتند (۷/۲۵%). و با افزایش میزان تحصیلات، وضعیت تغذیه ای بهتر شده و سوءتغذیه کاهش یافت بطوریکه در گروه بیماران با سطح تحصیلات دیپلم و بالای دیپلم، سوءتغذیه شدید تنها (۶/۶%) بود.
در زمینه ارتباط عوامل اجتماعی مانند سطح تحصیلات با سوءتغذیه در بیماران همودیالیزی مطالعاتی صورت گرفته است. در یک مطالعه مقطعی که توسط طبیبی و همکاران در سال ۱۳۸۹ در تهران با هدف بررسی ارتباط بین عوامل اجتماعی با وضعیت تغذیه در بیماران همودیالیزی انجام شد نشان داد که بین میزان تحصیلات کم با خطر سوءتغذیه ارتباط معنی داری وجود داشت ( ۰۰۱/۰P<)(56). در مقابل در مطالعه­ ای که توسط پورنیازی و همکاران در سال ۲۰۱۱ در تهران با هدف بررسی شیوع سوءتغذیه بر روی ۴۴۶ بیمار با بهره گرفتن از ابزار SGA انجام گرفت. ارتباط معنی­دار معکوسی بین تحصیلات و نمره SGA در بررسی وضعیت تغذیه­ای بیماران گزارش شد ( ۰۳/۰P<)(18). بطوریکه سطح پایین تحصیلات با امتیاز کمتری در SGA همراه بود . این پژوهشگران این یافته را این گونه توضیح دادند که احتمالاً بیماران با سطح تحصیلات پایین تر به تیم پزشکی به طور کامل اعتماد می­ کنند که ممکن است به آنها در بهبود وضعیت تغذیه­ای در مقایسه با افراد تحصیلات بالاتر کمک کند. با این وجود به اعتقاد پژوهشگر در جامعه کنونی تحصیلات بالاتر می تواند با وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتری همراه باشد. افراد با تحصیلات بالاتر معمولا در مناطقی زندگی می کنند که دسترسی به خدمات بهداشتی بالاتری وجود دارد. همچنین افراد دارای تحصیلات بالاتر با نگرش و شناخت متفاوتی با مشکلات روبرو شده و توانایی بالاتری در مواجهه با مشکلات جسمی و ذهنی خواهند داشت که تمامی این موارد می توانند به بهبود وضعیت تغذیه ای در این افراد منجر شود.
همچنین نتایج جدول شماره ۳ برحسب وضعیت تاهل واحدهای مورد پژوهش نشان می دهد که اکثریت بیماران در هر سه گروه مجرد، متاهل و بیوه و مطلقه به ترتیب (۸/۵۳%، ۷/۶۶%، ۵/۵۸%) سوءتغذیه خفیف تا متوسط داشتند. میزان ابتلا به سوءتغذیه شدید در بین افراد بیوه و مطلقه نسبت به دو گروه مجرد و متاهل بیشتر بود(۱/۳۴%). در حالی که در گروه افراد مجرد ، ابتلا به سوءتغذیه شدید دیده نشد و بین وضعیت تأهل و نمره SGA، ارتباط معنی­داری وجود داشت ( ۰۰۰/۰P=). چنین یافته­ای در مطالعات الهربی که در سال ۲۰۰۹ در عربستان با هدف بررسی میزان شیوع سوءتغذیه در بین ۳۱۵ بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی تحت همودیالیز انجام شد و جاناردهان در سال ۲۰۱۱ در هند که با هدف ارزیابی وضعیت تغذیه­ای ۶۶ بیمار تحت همودیالیز انجام شد نیز مشاهده می شود که در آن افراد بیوه و یا مطلقه نمرات بالاتر SGA را کسب کردند که نشان دهنده سوءتغذیه شدید بود و ارتباط معنی­داری وجود داشت ( ۰۰۲/۰P<) (39و۱۲). همچنین مطالعه دیگری نیز توسط تاییم و همکاران در سال ۲۰۰۸ به منظور بررسی سوءتغذیه ۱۷۸ بیمار همودیالیزی و عوامل مرتبط با آن، انجام گرفت که مشاهده شد افراد مجرد نسبت به گروه های دیگر امتیاز بهتری کسب کردند و بین وضعیت تاهل و نمرات SGA ارتباط معنی­داری وجود داشت( ۰۰۵/۰P<). (16).
به نظر پژوهشگر می توان این مسئله را چنین توضیح داد که مجرد ها به علت محدودیت مسئولیت ­ها و احتمالا دریافت حمایتهای مالی از خانواده با تنش های اقتصادی کمتری روبرو خواهند بود که این مسئله می ­تواند تأثیر مطلوبی بر توجه افراد به خود و وضعیت تغذیه­ای آنها داشته باشد. افراد متاهل نیز به علت برخورداری از حمایت های عاطفی موثر در کاهش تنش، ضمن سازگاری بیشتر با بیماری مزمن به وضعیت جسمی و تغذیه­ای خود توجه بیشتری خواهند داشت. در مقابل افراد بیوه و مطلقه بدلیل عدم برخورداری از حمایت همسر در برخورد با مشکلات زندگی و گاها عدم توانایی در حل مشکلات اقتصادی، قادر به رفع نیازهای تغذیه­ای نبوده و در نتیجه بیشتر در معرض سوءتغذیه قرار می­گیرند.
نتایج جدول شماره ۳ برحسب تعداد افراد خانواده بیماران نشان می دهد بیمارانی که دارای تعداد افراد خانواده کمتر از ۳ نفر بودند به میزان بیشتری تغذیه طبیعی داشتند (۴/۲۴%) و با افزایش تعداد افراد خانواده درصد ابتلا به سوءتغذیه شدید نیز بیشتر می­شد بطوریکه بیماران با تعداد افراد خانواده بیشتر از ۵ نفر بیش از سایر گروه ها به سوءتغذیه شدید مبتلا شده بودند (۴۸%). در این پژوهش بین تعداد افراد خانواده بیماران و نمره SGA، ارتباط معنی­داری وجود داشت( ۰۰۰/۰P=). در همین راستا مطالعه­ ای که توسط الهربی در سال ۲۰۰۹ در عربستان انجام شد نشان داد، افرادی که تعداد اعضای خانواده آن ها کمتر از ۳ نفر بود، کمتر دچار سوءتغذیه متوسط یا شدید می شدند . چنانکه بین تعداد افراد خانواده و نمره SGA ارتباط معنی داری یافت شد ( ۰۰۲/۰P<)(39).
همچنین مطالعه ی عسگرانی در سال ۲۰۰۴ در تهران بر روی ۶۶ بیمار همودیالیزی نشان داد که بیماران با تعداد افراد خانواده کمتر نسبت به بیمارانی که در خانواده­های پر جمعیت و شلوغ زندگی می­کردند وضعیت تغذیه ای طبیعی تر یا به درجاتی از سوءتغذیه خفیف تا متوسط مبتلا بودند و ارتباط معنی داری بین تعداد افراد و نمره سوءتغذیه وجود داشت( ۰۴/۰P<) (55). این محققان بر این باورند که در خانواده های پر جمعیت احتمالاً به دلیل مشکلات اقتصادی و کاهش توانایی خانواده در رفع نیازهای مالی اعضای خانواده و عدم­توجه کافی به بیمار، سازگاری با شرایط بیماری کاهش پیدا کرده و به همان نسبت نیازهای تغذیه نادیده گرفته شده و بیمار بیشتر دچار سوءتغذیه می­ شود و در مقابل بیماران با تعداد افراد خانواده کمتر به دلیل داشتن سهم بیشتر از امکانات و تسهیلات موجود در خانواده و به­دنبال آن توان تطابق بیشتر با مشکلات همراه با بیماری و توجه به اطلاعات سلامتی و تغذیه­ای به میزان کمتری دچار سوءتغذیه می­شوند که چنین یافته­ای مشابه مطالعات دیگر می­باشد (۱۲و۱۶و۱۷و۱۹و۳۹و۴۱ ).
همچنین این جدول برحسب محل سکونت بیماران نشان می­دهد که نسبت بیشتری از بیمارانی که در شهر زندگی می­کردند (۲/۲۳%) تغذیه طبیعی داشتند و اکثریت بیمارانی که در روستا زندگی می کردند (۶/۶۷%) به سوءتغذیه خفیف تا متوسط مبتلا بودند هر چند بین محل سکونت بیماران ونمره SGA، ارتباط آماری معنی­داری وجود نداشت( ۰۷۳/۰P<).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:57:00 ق.ظ ]




۲٫استحقاق مجرمان سیاسی به اعمال برخی تخفیف‌ها و تسهیلات در مراحل رسیدگی، صدور حکم؛ اجرای مجازات و… (کاشانی و موسوی خوشدل، ۱۳۸۰، ص ۲۶).
نگرانی قانون‌گذار از برخورد ظالمانه با مجرمان- چه مجرمان عمومی و چه مجرمان سیاسی- و وضع مقررات مناسب در قانون اساسی و قوانین عادی جهت جلوگیری از تضییع حقوق آنها در محاکم امری منطقی، مطلوب و مورد انتظار است. درست است که این نگرانی در مورد مجرمان عادی نیز موجه و موجود است، لیکن تدوین‌کنندگان قانون اساسی به حق حساسیت ویژه‌ای در مورد مجرمان سیاسی نشان داده‌اند و از این‌رو، در اصل (۱۶۸) قانون اساسی مقرر کرده‌اند که رسیدگی به جرایم سیاسی اولا، به صورت «علنی» و ثانیا «با حضور هیات منصفه» انجام گیرد. آشکار است که رسیدگی به شویه فوق تا حدود زیادی موجب رفع نگرانی از احتمال برخورد ظالمانه با مجرمان سیاسی خواهد شد. در مورد مساله دوم باید گفت اصل (۱۶۸) قانون اساسی، هیچ دلالتی بر استحاق مجرمان سیاسی با اعمال تخفیف‌ها و تسهیلات خاصی ندارد، بلکه مجرم سیاسی ممکن است در دادگاه علنی و با حضور هیات منصفه محاکمه شود و با توجه با جرایم انجام شده و میزان نقص حدود الهی وحقوق جامعه به شدیدترین مجازات‌ها محکوم شود.
نکته‌ای که در این زمینه قابل توجه است، این است که در تعریف جرم سیاسی معمولا نوعی انگیزه مثبت و خیرخواهانه برای او فرض می‌شود (کاشانی و موسوی خوشدل، ۱۳۸۰، ص ۲۶).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
علیهذا مجرمین سیاسی چه در رسیدگی و چه در مجازات‌ها و چه در آثاری که بر آنان تعلق می‌گیرد دارای امتیازاتی هستند که عبارتست از:

۳-۴-۱- حضور هیات منصفه در جلسه دادرسی

رسیدگی به جرایم سیاسی در حضور هیات منصفه یکی از امتیازاتی است که مجرمان سیاسی از آن برخوردارند. حضور هیات منصفه درجلسه دادرسی قوت قلبی برای متهم است و اگر متهم از دیدگاه هیات منصفه نیز مجرم باشد، قناعت وجدان پیدا می‌کند که در افکار خود باید تجدیدنظر نماید، چرا که هیات منصفه افراد منصفی هستند که به عنوان نمایندگان جامعه به یاری او آمده‌اند و جز خیرخواهی وی، هدف دیگری ندارند. همچنین قاضی دادگاه که نماینده حکومت است هر چند فردی عادل و بدون غرض باشد، اما وقتی رای او به پشتوانه نظرات نمایندگان جامعه نیز مستظهر گردد،تردیدی در اعتبار قضاوت خود نخواهد داشت.
جامعه نیز با دخالت درامر دادرسی، از عدم سوء استفاده حکومت، مطمئن می‌گردد.
درقانون اساسی جمهوری اسلامی، نقش هیات منصفه در رسیدگی به جرایم سیاسی بیان نشده است، بلکه در اصل (۱۶۸) براین امر تاکید شده است که رسیدگی به جرایم سیاسی با «حضور» هیات منصفه صورت می‌گیرد. این اصل در ادامه مقرر کرده است که نحوه انتخاب، شرایط و اختیارات هیات منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون براساس موازین اسلامی معین می‌کند.می‌دانیم که مطابق موازین اسلامی قضایی می‌بایست واجد شرایط خاص باشد و اگرفاقد شرایط مذکور باشد، سپردن امر قضا.ت به او مغایر با موازین شرعی خواهد بود. همچنین در مورد مشروعیت تعدد قضات در یک پرونده، گفتگوهایی وجود دارد.ازسوی دیگر مطابق قانون اساسی، وظایف و اختیارات ولی امر در امور قضایی به قوه قضائیه واگذار می‌شود و سپردن وظیفه و اختیار دراین مورد به دیگران بدون کسب نظر ولی امر، مغایر موازین شرعی وقانون اساسی خواهد بود (ماهنامه شماره ۲۷، مجله دادرسی، سال پنجم، مرداد و شهریور ۱۳۸۰).
-هیات منصفه نقش مشورتی داشته باشد و اتخاذ تصمیم نهایی در مورد متهم به عهده قاضی واجد شرایط باشد.
-جرم سیاسی به گونه‌ای تعریف شود که شامل جرایمی که شرعا متلزم رسیدگی قضایی و مجازات است نباشد،بلکه دربرگیرنده آنچه که عرفا تخلفات نامیده می‌شود( تخلفات سیاسی مشابه تخلفات اداری) باشد و تنبیهات مربوط نیز به گونه‌ای مقرر شود که مستلزم صدور حکم قضایی محفوط باشد.
-اعضای هیات منصفه توسط قوه قضائیه و از میان واجدان شرایط قضاوت انتخاب شوند.
-ولی امر، بخشی از اختیارات و وظایف خود در امر رسیدگی قضایی به جرایم سیاسی را به هیات منصفه تفویض کنند (ماهنامه، شماره ۲۷، مجله دادرسی).

۳-۴-۲- معافیت مجرمین سیاسی از استرداد

مجرمین سیاسی از استرداد معاف هستند. این قاعده البته تحت شروط و شرایطی براساس یک سنت بین‌المللی تثبیت شده است. ماده (۸) لایحه قانونی استرداد مجرمین مصوب ۱۳۳۹ ایران دراین زمینه می‌گوید:
هرگاه جرم ارتکابی سیاسی بوده باشد، استرداد مورد قبول نخواهد شد. روشن است کشورهایی که اصل جرم سیاسی را در تقسیم‌بندی جرایم قبول ندارند، در مورد استرداد یا عدم استرداد مجرمین سیاسی نیز تعهدی نخواهند پذیرفت.
گرچه امروزه کشورهای اسلامی بسیار متعددی هستند، اما همه آنها حکم یک کشور را دارند و برهمین اساس است که اگر مسلمانی در یکی از کشورهای اسلامی مرتکب جرمی شود به هر کشور اسلامی دیگری که پناهنده شود نیازی به استرداد او نیست و مطابق قانون همان کشور، مجازات می‌شود و اگر به دارالکفر پناهنده شود، باید به دارالاسلام مسترد شود، زیرا احکام غیر اسلامی را نمی‌توان نسبت به مسلمانان اعمال کرد و در مورد کفاری که در دارالاسلام مرتکب جرمی می‌شوند، چنانچه جزء کفار ذمی باشند احکام اسلام درباره آنها نیز اجرا می‌شود، زیرا با انعقاد قرارداد چنین چیزی را پذیرفته‌اند و اما اگر کافر حربی باشند، چنانچه به نمایندگی از کشوردیگری یا تحت عناوین دیگری از مسلمانان امان‌نامه دریافت کرده باشند نظر مشهور فقها این است که جان و مالشان مباح است. همچنین اگر مسلمانی در کشور کفر، مرتکب جرمی شود به کشور اسلامی مسترد می‌شود و احکام اسلامی درباره او اجرا می‌گردد (فیض، ۱۳۶۴، ص۸۷).
نخستین سند تاریخی مربوط به استرداد مجرمان در حقوق اسلام، پیمان حدیبیه است.این پیمان دارای هفت ماده می‌باشد و به موجب ماده دوم آن، اگر یکی از افراد قریش بدون اذن بزرگتر خود از مکه فرار کند و اسلام بیاورد و به مسلمانان بپیوندد، پیامبر باید او را به سوی قریش باز گرداند، اما اگر فردی از مسلمانان به سوی قریش بگریزد، قریش موظف نیست وی را به مسلمانان تحویل دهد (سبحانی، فروغ ابدیت، بی‌تا، ج۲، ص۱۹۵).
برابراین قرارداد، استرداد نسبت به کفاری که پناهنده می‌شوند پذیرفته شده است اما نسبت به مسلمانانی که به کفار پناهنده می‌شوند پذیرفته نشده است و این موجب شبهه است که چرا دریک موضوع، استرداد نسبت به گروهی پذیرفته، اما نسبت به گروه دیگر رد شده است.آنچه مسلم است اینکه این ماده را از روی اضطرار و ناچاری و به لحاظ رعایت مسائل سیاسی منعقد شده است و ممکن است حکم واقعی خدا این نباشد و به همین دلیل گروهی می‌گویند آیه ۱۰سوره ممتحنه این حکم را فسخ کرده است (ابن هشام، السیره النبویه، ج۳، ص۳۷۶). تاریخ اسلام نشان می‌دهد که پس از مدتی خود قریش به ستوه آمد، تقاضای لغو این ماده را کردند (حسینی‌نژاد، ۱۳۷۳، ص۱۰۵).
پیامبر اسلام هنگامی که مورد اعتراض گروهی از مسلمانان قرار گرفت فرمود: مسلمانی که به سوی قریش می‌رود ایمانی خالص ندارد، بنابراین اسلامش برای ما بی‌فایده است، اما پناهندگان قریش به زودی اسباب نجاتشان فراهم خواهد شد (مجلسی، بحارالانوار، ج۴۰، ص۳۲۴).
یکی از دلایلی که برای پذیرش اصل عدم استرداد مجرمان سیاسی از سوی اسلام می‌تواند مورد استناد قرار گیرد، مساله پناهندگی سیاسی است که در مکتب حقوقی اسلام پذیرفته شده است. پناهندگی سیاسی امروزه در تمام کشورهای جهان وجود دارو میلیون‌ها نفر پناهنده در کشورهای بیگانه زندگی می‌کنند.
در اصل (۱۵۵) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:« دولت جمهوری اسلامی ایران به کسانی که پناهندگی سیاسی بخواهند، پناه می‌دهد مگر اینکه برطبق قوانین ایران خائن و تبهکار شناخته شوند».
به موجب این اصل دولت جمهوری اسلامی طبق تشخیص و به دلخواه خود می‌تواند پناهندگی سیاسی به بیگانگان بدهد و یا آن را رد کند. آیین‌نامه پناهندگان، شرایط و قیودی را برای قبول پناهندگی سیاسی آورده است. به موجب این آیین‌نامه، پناهنده فردی است که به علل سیاسی، مذهبی، نژادی یا عضویت گروه‌های خاص اجتماعی از ترس جان و شکنجه خود و افراد خانواده‌اش که تحت تکفل او می باشند، به کشور ایران پناهنده شود.برای پذیرش پناهندگی کمیته‌ای دائمی در وزارت کشور وجود دارد که تقاضای پناهندگی را بررسی می‌کند. پناهنده ممکن است از منطقه مرزی وارد ایران شود و تقاضای خود را به اولین پاسگاه یا مقام صلاحیتدار بدهد و یا در یک کشور خارجی تقاضای خود را به ماموران رسمی ایران اعلام کند و یا در صورت اقامت در ایران تقاضای پناهندگی نماید (مدنی، حقوق بین‌الملل خصوصی، ص۱۷۹).
اعطای پناهندگی از سوی افراد، امروزه قابل اجرا نیست و موجب هرج ومرج می‌شود.اعطای پناهندگی از سوی دولت نیز مورد بحث وبررسی فقهاء قرار گرفته است و گروهی از آنها مانند علامه حلی برای صحت قرارداد شرط‌هایی را ذکر کرده‌اند، مانند اینکه مدت پناهندگی نباید از یک سال تجاوز کند و علت درخواست پناهندگی نیز باید این باشد که دشمنان درباره اسلام مطالعه و تحقیق کنند. گروهی از فقهاء مانند مرحوم صاحب « جواهر الکلام» تنها مصلحت اسلام را ملاک مشروعیت قرارداد پناهندگی اعلام کرده‌اند (عمید زنجانی، ۱۳۶۶، ص۲۶۶).

۳-۴-۳- علنی بودن دادرسی

یکی از خصوصیات بسیار مهمی که محاکمات سیاسی باید در برداشته باشدآن است که اینگونه محاکمات باید به طور علنی و آشکار برگزارگردد و در انظار عمومی و بدون هرگونه تصمیم و تدبیر پنهانی که از دید مردم یا مطبوعات و رسانه‌های گروهی مخفی باشد انجام گیرد.
در اصل (۱۶۸) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است:« رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی علنی است….» و در اصل ( ۱۶۵) همین قانون مقرر کرده است:« محاکمات علنی انجام می‌شود و حضور افراد بلامانع است، مگر آنکه به تشخیص دادگاه، علنی بودن آن منافی عفت عمومی یا نظم عمومی باشد، یا در دعاوی خصوصی طرفین دعوی تقاضا کنند که محاکمه علنی نباشد». البته علنی بودن جلسات دادرسی در حقوق اسلام تنها نسبت به مجرمان سیاسی وجود ندارد، بلکه سایر محاکمات نیز از این قاعده پیروی می‌کنند و این امر نشان می‌دهد که چنین اصلی از نظر شرعی نیز ممنوعیتی ندارد، زیرا در اصل چهارم همین قانون آمده است که قوانین و مقررات عرفی باید براساس موازین اسلامی باشد. در اینجا به مواردی از علنی بودن محاکمات از نظر مستندات شرع اشاره‌ای می‌کنیم:
درصورتی که جلسات محاکمه علنی برگزار گردد رعایت حقوق و آزادی‌های قانونی و طبیعی مقرر، برای متهمان یا اشخاصی که در ارتباط با محاکمات سیاسی قرار دارند، به نحو مطلوب و موثرتری تضمین و تامین خواهد شد. قاضی همواره خود را در معرض دید و قضاوت دیگران می‌بیند و تامین عدالت کیفری در جهت منافع متهم، شانس بیشتری خواهد داشت.
- دومین اثر و فایده مثبت علنی بودن محاکمات آن است که اهل فن و حقوقدانان و قضات و در یک کلام متخصصین واهل فن، شاهد و ناظر دقیق سیر و جریان محاکمه خواهند بود و به دقت زیر و بم آن را تجزیه و تحلیل می‌نمایند و لذا قاضی رسیدگی کننده تلاش خواهد نمود حتی الامکان از اشتباه در تصمیم‌گیری و تشخیص اجتناب نماید.

۳-۴-۴- مراجع اختصاصی رسیدگی به جرایم سیاسی

در نظام حقوق اسلامی، با توجه به تاریخ دادرسی و قضاوت در طول دوره‌هایی که حکومت‌های اسلامی در مسند قدرت و حاکمیت بوده‌اند، می‌توان دریافت که قاضیان هیچ‌گاه به طور اختصاصی و به عنوان دادرس ویژه به دعوا یا محاکمه‌ای رسیدگی نمی‌کردند بلکه صلاحیت قضات، صلاحیتی عام و جامع فرض گردیده که آنها را قادر می‌سازد ابتدا به هر جرم یا هر دعوایی رسیدگی نمایند. البته در تشکیلات و سازمان رسمی برخی حکومت‌ها به برخی مناصب و سمت‌های قضایی برمی‌خوریم که از تفکیک و تمایز میان موضوعات متعدد حقوق یا کیفری در امر رسیدگی حکایت دارد. مثلاً سپردن امور حسبه به شخصی تحت عنوان محتسب که اصولاً سمت قضایی نیز محسوب نمی‌گردیده و یا تعیین شخص عادل و مورد اعتماد مردم به عنوان قاضی‌القضاه که منصب سرپرستی سایر قاضیان را بر عهده داشته و هرکس شکایتی از قاضیان داشته نزد وی طرح می‌نموده و یا ایجاد نهادی تحت عنوان دیوان مظالم که در واقع نوعی تجدیدنظر به شمار می‌رفته و یا تعیین شخصی به عنوان قاضی عسگر یا دادرس نظامی، همگی از نوعی تفکیک و تخصص یافتگی در امور کیفری یا حقوق حکایت دارد (ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، صص۲۲۱و ۲۲۲).
در حقوق ایران مرجع خاصی تحت عنوان مرجع رسیدگی به جرایم سیاسی وجود ندارد، زیرا در قوانین این کشور جرم سیاسی تعریف نشده است و مصادیق آن نیز مشخص نیست اما دادگاه‌ها و دادسراهایی وجود دارند که به بعضی جرایم دارای ماهیت سیاسی رسیدگی می‌کنند. مراجع رسیدگی کننده به جرایم سیاسی در ایران عبارتند از:
الف)دادگاه انقلاب:
یکی از مراجع قضایی اختصاصی که بعد از انقلاب بوجود آمد، دادسراها و دادگاه‌های انقلاب بود. لایحه قانونی تشکیل دادگاه فوق‌العاده رسیدگی به جرایم ضد انقلاب در جلسه مورخ ۱۳/۴/۱۳۵۸ شورای انقلاب اسلامی به تصویب رسید و به موجب این لایحه در مرکز هر استان دادگاهی به نام دادگاه فوق‌العاده رسیدگی به جرایم ضد انقلاب متشکل از سه عضو که به وسیله وزیر دادگستری انتخاب می‌شدند، تشکیل گردید و هدف آن استقرار حاکمیت ملی و نگهداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی بود. اموری که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه‌های انقلاب قرار گرفت عبارتند از:
۱٫کلیه جرایم علیه امنیت خارجی و داخلی و محاربه یا افساد فی‌الارض،
۲٫سوء‌قصد نسبت به مقامات سیاسی،
۳٫کلیه جرایم مربوط به مواد مخدر و قاچاق،
۴٫قتل و کشتار و حبس به منظور تحکیم رژیم پهلوی و سرکوب مبارزات مردم ایران به آمریت و مباشرت،
۵٫غارت بیت‌المال،
۶٫گرانفروشی و احتکار ارزاق عمومی (زراعت، ۱۳۷۷، ص۱۰۵).
آخرین اصلاح در تشکیلات و حدود صلاحیت دادسراها و دادگاه‌های انقلاب به موجب قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی وانقلاب مصوب ۱۵/۴/۱۳۷۳ بوجود آمد. در ماده (۵) این قانون آمده است:« به تعداد مورد نیاز، دادگاه‌های انقلاب در مرکز هر استان و مناطقی که ضرورت تشکیل آن را رئیس قوه قضائیه تشخیص می‌دهد، تحت نظارت و ریاست اداری حوزه قضایی تشکیل می‌شود و به جرایم زیر رسیدگی می کند:
۱٫کلیه جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی و محاربه با افساد فی‌الارض،
۲٫توهین به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری،
۳٫توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه و ترور و تخریب موسسات به منظور مقابله با نظام،
۴٫جاسوسی به نفع اجانب،
کلیه جرایم مربوط به قاچاق و مواد مخدر،
۶٫دعاوی مربوط به اصل ۴۹ قانون اساسی.
همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، برخی از جرایم مذکور که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه انقلاب قرار دارد، ماهیت سیاسی دارند هر چند به سیاسی بودن آنها تصریح نشده است.
ب)دادگاه‌های نظامی
دادگاه نظامی هم از محاکم اختصاصی هستند که به بعضی از جرایم سیاسی رسیدگی می‌نمایند.قبل از انقلاب دادگاه‌های نظامی به جرایم سیاسی افراد غیر نظامی نیز رسیدگی می‌کردند و معمولا این رسیدگی به صورت خشن و محاکمات آن محرمانه بود. بعد از انقلاب به موجب ماده واحده‌ای که در تاریخ ۸/۲/۱۳۵۸ به تصویب شورای انقلاب رسید، دادگاه‌های نظامی موظف شدند فقط به جرایم مربوط به وظایف خاص نظامی رسیدگی کنند.
همچنین اصل (۱۷۲) قانون اساسی مقرر نمود: « برای رسیدگی به جرایم مربوط به وظایف خاص نظامی یا انتظامی اعضای ارتش، ژاندارمری، شهربانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محاکم نظامی مطابق قانون تشکیل می‌گردد. ولی به جرایم عمومی آنان یا جرایمی که در مقام ضابط دادگستری مرتکب شوند، در محاکم عمومی رسیدگی می‌شود. دادستانی و دادگاه‌های نظامی بخشی از قوه قضائیه کشور و مشمول اصول مربوط به این قوه هستند».
به موجب این اصل، اولاً: جرایم نظامی و عادی از یکدیگر تفکیک شده است و دادگاه‌های نظامی صرفاً جرایم خاص نظامی رسیدگی می‌کنند. حال آنکه در رژیم سابق به جرایم عمومی نظامیان و نیز جرایم سیاسی سایر افراد هم در دادگاه نظامی رسیدگی می‌شد و ستم‌های فروانی نسبت به آنها اعمال می‌گردید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:57:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم