کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



۴-۸- خلاصه فصل
در این فصل پس از توضیح مختصری در خصوص آزمون های آماری مورد استفاده در این تحقیق، تحلیل توصیفی متغیرهای تحقیق ارائه و ویژگی های این متغیرها از طریق شاخص های مرکزی و پراکندگی بررسی گردید. سپس همبستگی بین متغیرها با بهره گرفتن از ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت. در ادامه فرضیه های تحقیق با بکارگیری آزمون های آماری توضیح داده شده در فصل قبل مورد بررسی قرار گرفتند. با انجام آزمون های آماری در فرضیه اول بین مالکیت خانوادگی و به موقع بودن سود رابطه منفی و معناداری وجود دارد. و در فرضیه دوم بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. و در پایان، برای فرضیه سوم بین مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود رابطه مثبت و عدم معناداری وجود دارد. در فصل بعد به مروری بر نتایج به دست آمده از پژوهش، محدودیت های پژوهش، پیشنهاد پژوهش و پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده می پردازیم.
پایان نامه - مقاله
فصل پنجم
نتیجه‌گیری و پیشنهادها
۵-۱- مقدمه
بخش مهم تحقیق نتیجه گیری از فرضیه ها و تهیه طرح و تعمیم آن می باشد. این نتیجه گیری آخرین تأثیر را هم از حیث سبک نگارش و هم از جهت محتوا باید به خواننده القا نماید. نتیجه گیری باوری مبنی بر استدلال و بر مبنای شواهد حاصل از پژوهش است که در اختیار خوانندگان پژوهش به علاقه مندان به اجرای پژوهش های آتی مبنی بر پژوهش های کنونی و در نهایت استفاده کنندگان کاربردی، قرار می گیرد.
این فصل با ارائه خلاصه کوتاهی از مطالب فصل های قبل شروع شده است. سپس خلاصه نتایج آزمون فرضیه های تحقیق ارائه، تشریح، تفسیر و ارزیابی گردیده است. در بخش بعدی نتایج حاصل از پژوهش حاضر با پیشینه تحقیق مقایسه شده است. در نهایت پیشنهاد های کاربردی با توجه به یافته های تحقیق و نیز پیشنهاد هایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
۵-۲- تفسیر یافته های تحقیق
۵-۲-۱- نتیجه حاصل از آزمون فرضیه اول
بین مالکیت خانوادگی و به موقع بودن سود ارتباط معنا داری وجود دارد.
با توجه به ضریب همبستگی به دست آمده بین مالکیت خانوادگی و به موقع بودن سود که برابر ۰٫۴۴۳- می باشد و همچنین سطح معنی داری که کمتر از ۰۵/۰ است (۰۵/۰> 0.042)، می توان نتیجه گرفت که با ۹۵٪ اطمینان فرض H1 پذیرفته، و فرض H0 رد می شود. به سخن دیگر بین مالکیت خانوادگی و به موقع بودن سود ارتباط معنا داری وجود دارد. رابطه منفی بین مالکیت خانوادگی و به موقع بودن سود حاکی از این مطلب می باشد که به هر میزان مالکیت خانوادگی افزایش یابد تمایل برای گزارش اطلاعات محتوای سود کمتر می باشد که در واقع این عامل منجر به عدم تقارن اطلاعاتی می گردد.
ضریب تعیین محاسبه شده نیز عدد ۰٫۳۹ رانشان می دهد که ارائه کننده برازش مناسبی از تغییرات به موقع بودن سود می باشد.
نتیجه حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش با یافته های عبدالحمدی و وال در سال (۲۰۱۰)، میولر و اسپیتز در سال (۲۰۰۶)، ولاری وجنکینس درسال (۲۰۰۶)، اندریسون وریب درسال (۲۰۰۳)، میشرا و همکاران درسال (۲۰۰۱) وجونگ وکن درسال (۲۰۰۲) مطابقت دارد اما با یافته های ونگ درسال (۲۰۰۶)، مطابقت ندارد.
۵-۲-۲- نتیجه حاصل از آزمون فرضیه دوم
بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود ارتباط معنا داری وجود دارد.
با توجه به ضریب همبستگی به دست آمده بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود که برابر ۱٫۴۴۰ می باشد و همچنین سطح معنی داری که کوچکتر از ۰۵/۰ است (۰۵/۰> 001,0)، می توان نتیجه گرفت که با ۹۵٪ اطمینان فرض H0 رد و فرض H1 پذیرفته می شود. به سخن دیگر بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود ارتباط معنا داری وجود دارد. نتایج این فرضیه نشانگر وجود رابطه مستقیم بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود می باشد، بدین معنا که به هر میزان مالکیت نهادی افزایش یابد منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در ارتباط با گزارش سود به موقع می گردد.
ضریب تعیین محاسبه شده نیز عدد ۰٫۴۲ رانشان می دهد که ارائه کننده برازش مناسبی از تغییرات به موقع بودن سود می باشد.
نتیجه حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش با یافته های چونگ وزانگ در سال (۲۰۰۹)، تاسیا وگودرسال (۲۰۰۷)، باتاچاریا و همکاران در سال (۲۰۰۶) هارتزل وهمکاران (۲۰۰۵)، کوه درسال (۲۰۰۳) ومهدی مرادزاده وهمکاران درسال (۱۳۸۸)، نمازی و کرمانی(۱۳۸۷) ومرادزاده وناظمی اردکانی (۱۳۸۷)، قنبری در سال (۱۳۸۶) مطابقت دارد اما با یافته های زوری وهمکاران درسال (۲۰۰۹)، ولاری وجنکینس درسال (۲۰۰۶)، مهرانی و باقری درسال (۱۳۸۸)، مرادی درسال (۱۳۸۶) مطابقت ندارد.
۵-۲-۳- نتیجه حاصل از آزمون فرضیه سوم
بین مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود ارتباط معنا داری وجود دارد.
با توجه به ضریب همبستگی به دست آمده بین مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود که برابر ۰٫۹۳۷ می باشد و همچنین سطح معنی داری که بزرگتر از ۰۵/۰ است(۰۵/۰> 0.088)، می توان نتیجه گرفت که با ۹۵٪ اطمینان فرض H1 رد و فرض H0 پذیرفته می شود. به سخن دیگر بین مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود ارتباط معنا داری وجود ندارد. نتایج حاصل از این فرضیه مبین این مطلب است که شرکت هایی که میزان مالکیت شرکتی آن ها بالاست به خاطر نداشتن نظارت مستقیم بر عملکرد شرکت اطلاعات کمتری در ارتباط با محتوای سود دریافت می کنند، لذا نتایج حاصل از آزمون این فرضیه با انتظارات ما هم خوانی دارد.
ضریب تعیین محاسبه شده نیز عدد ۰٫۶۲ رانشان می دهد که ارائه کننده برازش مناسبی از تغییرات به موقع بودن سود می باشد.
نتیجه حاصل از آزمون فرضیه سوم پژوهش با یافته های کاپوپولس و همکاران در سال (۲۰۰۷)، و نوروش و ابراهیمی کردلردرسال (۱۳۸۴) رحمان سرشت ومظلومی درسال (۱۳۸۴) مطابقت دارد اما با یافته های آلوز (۲۰۱۲) مطابقت ندارد.
۵-۳- نتیجه گیری کلی
آنچه در جمع بندی و نتیجه گیری کل آزمون بین حاکمیت شرکتی و مالکیت نهادی و به موقع بودن سود می توان عنوان کـــرد این است که یک رابطه منفی و معنی دار بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود شرکت ها وجود دارد. سرمایه گذاران نهادی، بخش عمده ای از سهام شرکت را در اختیار دارند و همچنین نمی توانند به یکباره سهام مورد تملک خود را عرضه نمایند و از شرکت خارج شوند که عرضه عمده و در حجم بالا سبب کاهش قیمت سهام خواهد شد. بنابراین به منظور حفظ منافع خود، نقش نظارتی بهتری را ایفا می کنند. در ضمن وجود رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و به موقع بودن سود که حاصل این پژوهش بود را می توان به قدرت سهامداران نهادی در ایفای نقش نظارتی آنها نسبت داد. همچنین رابطه مستقیم معنادار بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود به معنای افزایش محتوای اطلاعاتی سود در پی افزایش مالکیت نهادی می باشد. شاید این موضوع ناشی از آن باشد که سرمایه گذاران به هنگام اتخاذ تصمیم گیری های اقتصادی خود، به میزان مالکیت نهادی به عنوان عاملی برای تعیین استراتژی های سرمایه گذاری خود توجه می کنند و آن را در این زمینه دخیل می سازند. مالکیت خانوادگی تأثیر منفی و معنی داری بر به موقع بودن سود آتی دارند، علت این عامل بر می گردد به بحث جدایی مالکیت از مدیریت و به وجود آمدن تضاد منافع بین مدیریت و مالکان، چرا که بحث تئوری های نمایندگی اشاره بر این موضوع دارد که مدیران بیشتر به دنبال منافع شخصی خود می باشند، که این عامل منجر به عدم توجه لازم به هدف اصلی شرکت، که افزایش ثروت سهامداران از طریق پاسخگویی به موقع می گردد، لذا بروز این گونه عوامل باعث افزایش عدم تقارن اطلاعاتی و به وجود آمدن شکل ضعیفی از بازار می گردد، در پی بروز چنین مشکلاتی انگیزه سهامداران برای سرمایه گذاری بیشتر در این شرکت ها کاهش یافته، به این دلیل که یکی از عوامل مهم در اتخاذ تصمیمات اقتصادی توسط سهامداران بالفعل و بالقوه جهت سرمایه گذاری دریافت اطلاعات به موقع در ارتباط با محتوای سود می باشد. همچنین در ارتباط با فرضیه سوم حاصل از این پژوهش رابطه ای میان مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود حاصل نگردید که دور از انتظار نبود، چرا که این گروه از سهامدارن نفوذ کمتری نسبت به سهامداران نهادی و مدیریتی در اتخاذ تصمیمات در شرکت ها دارند. در این پژوهش تأثیر متغیرهای کنترلی اندازه شرکت، اهرم مالی و نسبت ارزش بازاربه دفتری حقوق صاحبان سهام بر روابط بین فرضیات سنجیده شد، که نتایج نماینگر وجود رابطه معکوس بین اندازه شرکت و اهرم مالی با به موقع بودن سود و وجود رابطه مستقیم بین نسبت ارزش بازار به دفتری حقوق صاحبان سهام می باشد. که می توان این گونه تفسیر نمود که تمایل شرکت های بزرگ برای افشاء به موقع سود نسبت به شرکت های کوچکتر به دلیل حجم بالای معاملات و پیچیدگی این صنایع نسبت به شرکت های کوچکتر کمتر است، همچنین شرکت هایی که دارای اهرم مالی بالا هستند دارای ریسک بیشتر نیز می باشند که این شرکت ها باز تمایل زیادی به افشاء به موقع سود ندارند.
۵-۴- پیشنهادها
چنانچه پژوهش علمی از یک رویه سیستماتیک و پژوهشگرانه برخوردار باشد، پژوهشگر می تواند نظراتی را هم در مورد یافته ها و نتایج پژوهش، و هم راه کارها و پیشنهاد هایی را به منظور بهبود و بسط پژوهش های آتی بیان کند. بدین سبب در ادامه پیشنهاد هایی توسط پژوهشگر ارائه می شود.
۵-۴-۱- پیشنهادهایی مبتنی بر یافته های پژوهش
۱- با توجه به نتیجه حاصل از آزمون فرضیه اول مبنی بر وجود رابطه معکوس بین مالکیت خانوادگی و به موقع بودن سود، به سرمایه گذاران پیشنهاد می گردد، از خرید سهام شرکت های دارای سرمایه گذاران خانوادگی خود داری نمایند. بنابر اظهارات پورتر[۱۴۴] معامله مکرر و تمرکز برسود های کوتاه مدت، سبب ایجاد انگیزه برای مدیریت سود می شود. که این عامل منجر به عدم افشاء اطلاعات درست و به موقع در ارتباط با سود می گردد.
۲- با توجه به نتیجه حاصل از آزمون فرضیه دوم، مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین مالکیت نهادی و به موقع بودن سود به دلیل نفوذ و داشتن ابزار قدرتی جهت نظارت بر عملکرد شرکت ها وجلوگیری از دستکاری سود توسط مدیریت توسط نهادهای دولتی، به سرمایه گذاران توصیه می گردد سهام این شرکت ها را به خاطر ریسک پایین تر خریداری نمایند.
۳- با توجه به نتیجه حاصل از آزمون فرضیه سوم مبنی بر عدم وجود رابطه بین مالکیت شرکتی و به موقع بودن سود به دلیل نداشتن ابزار لازم جهت نظارت، به سرمایه گذاران پیشنهاد می گردد که به ترکیب سهامداران به عنوان یکی از متغیرهای تصمیم توجه لازم داشته باشند و در جهت خرید سهام این گونه شرکت ها احتیاط نمایند.
۴- با توجه به یافته های این تحقیق به فعالان بازار سرمایه، تصمیم گیرندگان، تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل بورس اوراق بهادار پیشنهاد می گردد در تحلیل طرح های سرمایه گذاری در دارایی های مالی و اوراق بهادار به روابط بین حاکمیت شرکتی و به موقع بودن افشاء توجه ویژه مبذول داشته؛ زیرا لحاظ این عوامل مهم منجر به انتخاب سبد سرمایه گذاری بهینه با کمینه مخاطره و بیشترین بازدهی می گردد، ضمن آنکه شفافیت محیط تصمیم گیری و نتایج حاصله را نیز دو چندان می نماید.
۵-۴-۲- پیشنهاد برای پژوهش های آتی
به منظور انجام پژوهش‌های آتی در ارتباط با این پژوهش، موضوعات زیر پیشنهاد می‌شود:
۱- بررسی تأثیر متغیرهای همچون تمرکز مالکیت نهادی، نقش سهامداران عمده، نقدشوندگی سهام و ….بر به موقع بودن سود شرکت ها.
۲- در این پژوهش برای جمع آوری داده های مربوط به متغیرهای پژوهش از شرکت های اکثر صنایع بهره گرفته شد. از آنجا که در برخی صنایع ماهیت فعالیت ها، خاص است (مثل صنعت واسطه گری مالی)، پیشنهاد می گردد چنین پژوهشی با تأکید بر صنعت خاص انجام شود.
۳- بررسی مقایسه‌ای موضوع تحقیق حاضر، در نمونه‌های تفکیک شده بر اساس اندازه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به دو گروه بزرگ و کوچک.
۴- با توجه به اینکه در بازه زمانی مورد بررسی این تحقیق، در داخل کشور سیاست های دولت باعث برخی تغییرات اقتصادی شده است، پیشنهاد می شود، تحقیقات مشابه در زمانی که ثبات اقتصادی بیشتری در کشور وجود دارد، انجام شود؛ و یا به گونه ای تأثیر عوامل مداخله گر کاسته شود.
۵- پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی تأثیر سایر سازوکارهای حاکمیت شرکتی از قبیل حسابرسان مستقل، نظارت قانونی، کنترل های داخلی و … بر به موقع بودن سود بررسی شود.
۶- پیشنهاد می شود که در سال های آتی با در اختیار داشتن اطلاعات لازم برای انجام تحقیق مشابه در بازه ی زمانی طولانی تر، این تحقیق با بهره گرفتن از رگرسیون سری زمانی در سطح هر شرکت انجام گردد.
۵- ۵- محدودیت های پژوهش
در هنگام انجام هر تحقیق محدودیت هایی نیز بر سر راه محقق قرار می گیرد که این تحقیق نیز از آن مستثنی نیست. عمده ترین محدودیت های تحقیق حاضر که در تفسیر یافته‌های پژوهش و تعمیم آن باید مد نظر قرار گیرد به شرح زیر است:
۱- در این تحقیق همانطور که در فصل سوم هم بدان اشاره شدبابرخی محدودیت هادر زمینه انتخاب نمونه مواجه بودیم که از آن جمله عدم تغییر سال مالی، در دسترس بودن اطلاعات مورد نیاز متغیرها و …. بود. قطعاً استفاده از دوره‌های و تعداد شرکت های بیشتر بر اعتبار و روایی تحقیق خواهد افزود.
۲- با توجه به قلمرو زمانی تحقیق حاضر (۹۱-۱۳۸۶) و نیز اینکه شرکت‌های نمونه از لحاظ اندازه، ساختار سازمانی، نوع محصولات و نوع صنعت لزوماً معرف تمام واحد‌های اقتصادی فعال در کشور نیستند، لذا تعمیم یافته‌ها بایستی با احتیاط انجام گیرد.
۳- شرکت های بورس اوراق بهادار تهران نمونه کوچکی از شرکت های ایرانی است، لذا تعمیم نتایج این تحقیق به کل شرکت های ایرانی میسر نیست.
۴- داده های این تحقیق از بورس اوراق بهادار تهران استخراج گردیده که عدم کارایی این بورس اتکا به نتایج تحقیق را با محدودیت مواجه می سازد.
۵- اطلاعات مربوطه برخی متغیرها براساس اطلاعات تاریخی می باشد، لذا آثار تورم بر نتایج تحقیق نادیده گرفته شده است.
۶- نبود کارهای مشابه داخلی جهت مقایسه­ نتایج حاصل از آن­ها با نتیجه­ به­دست آمده در این تحقیق.
۷- در این پژوهش محدودیت تعداد نمونه وجود داشت چرا که میزان شرکت­هایی که دارای مالکان خانوادگی و شرکتی بودند اندک بود لذا هنگام تعمیم نتایج حاصل از پژوهش به سایر شرکت­ها باید با احتیاط عمل شود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 06:26:00 ق.ظ ]




منبع: (سعید حسین­آبادی، ۱۳۹۲، ۹).
بحث اساسی فلوریدا این است که سطوح خلّاقیت و نوآوری با باز بودن و بردباری محیطی که افراد خلّاق در آن کار می­ کنند، در ارتباط است. بنابراین، کنار هم قرار دادن میزان تنوّع جمعّیتی با ستانده­های خلّاق مثل تعداد اختراعات ثبت شده یک نرخ کلّی از شهر خلّاق فراهم می ­آورد. جنبه مهم این شاخص ­ها ایجاد پیوند بین فعالیت صنعتی و کیفیت مکان است(۵ ,۲۰۰۴ ,Brecknock).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۲-۵- ارکان اصلی شهر خلّاق
مردم، بنگاه­هاى اقتصادى، فضاها، پیوندها و چشم­انداز ۵ رکن اصلى شهرهاى خلّاق مى باشند که توجه به این ارکان براى ایجاد و توسعه شهرهاى خلّاق در آینده حیاتى است(محمدی، مجیدفر، ۱۳۸۹).
۲-۲-۵-۱- مردم
در شهرهاى خلّاق باید شرایط و فعالیت­هایى مدنظر قرار گیرند که به ظهور هنرمندان آینده منجر شوند، به موفقیت کارکنان خلّاق در کلیه بخش­هاى اقتصادى بیانجامند، باعث شوند مصرف­ کنندگان خواهان کالاهاى فرهنگى باشند و محیطى جذاب براى افراد خلاق ایجاد شود. آموزش عمومى قوى و دستیابى به فعالیت­هاى فرهنگى نقشى حیاتى را در شکل­گیرى افراد خلاق بازى مى­کنند و باعث پیشبرد التزام­ها و مشارکت­هاى اجتماعى مى­شوند(همان).
۲-۲-۵-۲- بنگاههاى اقتصادى
خلّاقیت اغلب به ایجاد فرصت­هاى اقتصادى مى­انجامد و کارآفرینان فرهنگى، کسب و کارهاى خلّاق را شروع مى­کنند و آنها را رشد می­ دهند. تجارى­سازى ایده­هاى نوآورانه و خلاق مسبب اشتغال­زائى و تولید ثروت در شهرهاى خلّاق است. همچنین باید در نظر داشت که چگونه بنگاه­هاى اقتصادى خلّاق از پشتیبانى کارآفرینانه، آموزش و مربیگرى، انکوباتورها و مراکز همگرا استفاده می­برند. کلید منافع اقتصادى که بنگاههاى اقتصادى سالم و خلاق کسب می­ کنند، تجارى­سازى است. در شهرهاى خلّاق، فراوانى استعدادهاى خلّاق پیشروان اصلى صنایع خلّاق و اقتصاد منطقه است(همان).
۲-۲-۵-۳- فضا
یک ارتباط قوى بین فضا و خلّاقیت وجود دارد. افراد خلّاق نیاز به فضایى براى زندگى، کار، الهام بخشى و نمایش کارهاى خود دارند. فضاهاى یک شهر اعم از طبیعى و مصنوعى، باعث برانگیختگى، انطباق و بیان خلاقیت ساکنین خود می­شوند. فضاهاى خلّاق باید امیدبخش و توانمندساز باشند. زیرا خلّاقیت نیازمند فضاهایى است که در آن بتواند رشد و فعالیت کند، تفکر و نوآورى نماید، تجمع و پرورش یابد و نهایتا پیشرفت کند.
۲-۲-۵-۴- پیوندها و ارتباطات
یک محیط شهرى که به دنبال برانگیختن و پشتیبانى از خلّاقیت است، باید بتواند بسیارى از اقدامات مجزا را نیز به هم پیوند دهد. این پیوندها اغلب اوقات توسط سازمان­هایى رهبرى می­ شود و توسعه مى­یابند که ماموریت و چشم اندازشان خلاقیت است. پشتیبانى از این پیوندها نیز توسط سازمان­هاى واسطى صورت می­پذیرد که فعالیت­هاى مجزا را سازماندهى و از منابع موجود به نحو موثر استفاده مى­کنند. اکولوژى خلّاقیت یک شهر براى پایدارى و ثبات باید به خوبى و به نحوى یکپارچه گردد تا هنرمندان، صنایع خلّاق، سازمان­هاى دولتى، برنامه­هاى سرمایه گذارى و جامعه محققین بتوانند به صورتى مولّد و اثربخش با یکدیگر ارتباط متقابل داشته باشند. شهرهاى خلّاق به زیرساخت­هاى پیوند دهنده­اى نیاز دارند تا از اکولوژى خلّاقیت آن­ها پشتیبانى نمایند.
۲-۲-۵-۵- چشم انداز و آوازه
در شهرهاى خلّاق، بیان و اظهار یک چشم­انداز قوى و خلّاقانه باعث رشد استعدادها خواهد شد و پشتیبانى از خلّاقیت را به صورت گسترده­اى در شهر هدایت کرده، نظم مى­بخشد. این چشم­انداز داستان شهر را در سراسر جهان بازگو مى­کند، آوازه آن را در جهان خلق مى­کند و به پیشبرد گردشگردى، صادرات و سرمایه­گذارى در شهر مى­انجامد.
درباره ارکان شهر خلّاق در کشور ما دیدگاه­ های دیگری هم وجود دارد: «محمدی» ارکان شهر خلّاق را در پنج رکن: ۱- مردم ۲- بنگاههای اقتصادی ۳-فضاها ۴- پیوندها ۵- چشم­اندازها می­داند. «شادی عزیزی» و «فیروز دولت­آبادی» ارکان شهر خلّاق را در ۶ رکن ۱- فضا ۲- شهروندان ۳- شبکه ۴- رویدادها ۵-تجربه­ها و ۶- نهادها می­دانند(رحمتی، کلانتری، ۱۳۹۱، ۲۶).(شکل۲-۱).
شکل۲-۱: دارایی­ های شهر خلّاق
منبع: (http://www.memarnet.com).
۲-۳- نظریات شهر خلّاق
۲-۳-۱- نظریه طبقه خلّاق فلوریدا
پروفسور ریچارد فلوریدا­، متولد سال ۱۹۵۷ در نیوجرسی آمریکا­، تئوریسین مسائل شهری معاصر است که به خاطر تحقیقات گسترده­اش در مورد مسائل اقتصادی و اجتماعی شهری در سطح بین ­المللی مورد توجه قرار گرفته است. فلوریدا که هم اکنون پروفسور دانشگاه تورنتو می­باشد­، برای اولین­بار نظریه «طبقه خلّاق» Creative Class را معرفی کرد.
ایده مطرح شده در تئوری وی که با عنوان طبقه خلّاق معروف شده است به­ طور خلاصه عبارت است از این که میزان توسعه اقتصادی شهر با میزان حضور و تمرکز متخصصین تکنولوژی پیشرفته­، هنرمندان­، موسیقیدان­ها، و به­ طور کلی قشر فرهیخته جامعه که وی آنها را «طبقه خلّاق» می­خواند بستگی مستقیم دارد. فلوریدا طبقه خلّاق را به دو قسمت «کارکنان علمی» مثل پزشکان و وکلا و «کارکنان فرا خلّاق» مانند معمارها، برنامه­نویس­های کامپیوتر و فعالین حوزه ­های دانشگاهی تقسیم می­ کند.
با در نظر گرفتن این تعریف، طبقه خلّاق آمریکا شامل حدود ۴۰ میلیون نفر می­باشد که این جمعیت حدوداٌ ۳۰ درصد از نیروی کار این کشور را تشکیل می­دهد. این مقدار در ۲۰ سال گذشته بیش از ۱۰ درصد افزایش یافته است. می­توان ۲۶ درصد از کل جمعیت آمریکا را نیز طبقه خلّاق نامید. این نسبت در دهه ۱۹۶۰ کمتر از ۵ درصد بوده است. این قشر ۵۰ در صد از دستمزد پرداخت شده در ایالات متحده را نیز به خود اختصاص داده است.
به نظر وی این طبقه خلّاق است که باعث بوجود آمدن یک جامعه پویا، باز و رو به پیشرفت می­ شود و نخبگان دیگر را نیز به جامعه جذب می­نماید. از سوی دیگر جامعه­ای طبقه خلّاق را به خود جذب می­ کند که دارای سه مشخصه اصلی باشد: فن­آوری Technology، استعداد Talent و مدارا Tolerance. شهرهای بوفالو Buffalo در ایالت نیو اورلینز و لوئیزویل نمونه­هایی هستند که به علت عدم دارا بودن سه عامل ذکرشده در جلب طبقه خلّاق ناموفق بودند. جذب افراد نخبه و در کنار آن توجه به زیرساخت­ها در حوزه معماری و شهرسازی از قبیل ورزشگاه ها­، ساختمان­ها و عناصر شهری شاخص­، مراکز خرید و … نقش موثری در احیاء شهرها دارند. رویدادهای موسیقی­، رستوران­ها­، نمایشگاه­های هنری­، فرهنگ­، فضاهای باز و دانشگاه­ها که طبقه خلّاق نقش اساسی در اداره و یا استفاده از آن­ها به عهده دارند، شهرها را زنده نگه می­دارند .
فلوریدا همچنین پیشنهادهایی جهت رتبه ­بندی شهرها بر اساس شاخص­ های مربوط به طبقه خلّاق ارائه نموده است. تئوری فلوریدا اولین­بار در سال ۲۰۰۲ در کتاب «ظهور طبقه خلاق» The Rise of the Creative Class ارائه گشت. عقاید وی پس از انتشار، توجه محافل علمی معماری، شهرسازی، جامعه ­شناسی و … را به خود جلب کرد و موافقین و منتقدین زیادی پیدا کرد که گاه حملات تندی نیز به وی می­کردند. عده­ای آمار مورد استفاده و همچنین استنتاج و نتیجه ­گیری او در مورد همبستگی مستقیم حضور طبقه خلّاق و توسعه علم و تکنولوژی جوامع را مورد سوال قرار می­ دهند. عده­ای نیز نظریه وی را بیشتر در حیطه مسائل سیاسی درست می­دانند و در مورد مسائل شهری­، جامعه ­شناسی و … آنرا غیر قابل استناد تشخیص داده­اند(۸ ,۲۰۰۴ ,Florida).
۲-۳-۲- نظریه شهر خلّاق فلوریدا
ریچارد فلوریدا در سال ۲۰۰۲ نظریه شهر خلّاق را مطرح گردید که در آن ظهور عصر خلّاق در شکل یک انقلاب اجتماعی مهارنشدنی معرفی شده است. این نظریه به سه عنصر متغیر تکنولوژی، استعداد و تسامح پایه­گذاری گردیده است(مشکینی، ۱۳۹۲، ۹۸).
به باور این نظریه، جذب افراد خلّاق موجب قدرتمند شدن شهر‌ها و بالندگی اقتصادی آن می‌گردد. بر مبنای این نظریه نخبگان یا طبقه خلّاق به سکونت در شهرهایی گرایش دارند که از تنوع، تساهل و تسامح چشمگیری برخوردار بوده و از نظر کیفیت محیط شهری و استانداردهای طراحی، از سطح بالایی برخوردار باشند.
براساس این نظریه، جذب افراد خلّاق، باعث قدرتمند شدن شهرها و بالندگی اقتصادی آن‌ها می‌شود. این نظریه برخلاف جدید بودنش به سرعت در میان دانشمندان، جغرافیدانان و پژوهشگران شهری مورد توجه قرار گرفت. در کانون تمرکز نظریه شهر خلاق، موضوعاتی از قبیل؛ فناوری، استعداد و تسامح و تساهل مطرح است و شاخص­ های شهر خلاق شامل تعداد مراکز علمی پژوهشی و دانشگاهی، مراکز هنری فرهنگی مختلف، فضاهای مدنی و عمومی، تنوع قومیت­ها و نژادها و مکان­های شهری مملو از جمعیت است. ظهور نظریه طبقه خلّاق و شهر خلّاق، موجب اهمیّت یافتن روزافزون اقتصاد فرهنگ در پژوهش‌ها و تحقیقات علوم شهری به ویژه تحقیقات اقتصاددانان شهری شده است؛ به گونه‌ای که در اقتصاد دانش‌محور قرن بیست و یکم، خلاقیت نقشی بسیار مهم در افزایش توان رقابتی شهرها دارد. نظریه‌های پیشین همچون «طبقه‌ی خلّاق» از ریچارد فلوریدا (Richard Florida) بر نقش شاغلان در صنایع خلّاق چون هنرمندان تأکید دارند و سهم بیشتری را برای آنان در شهر می‌طلبد. برخلاف آنها، نظریه‌ی شهر خلّاق باور دارد که هر شهروندی، با هر حرفه‌ای، می‌تواند منبع خلّاقیت باشد و هرگونه دخل و تصرف بر محیط می‌تواند به ‌مثابه «کار فرهنگی» به‌شمار بیاید و فقط باید فرصت را فراهم کرد تا زمینه‌ی دخل و تصرف آنها بر محیط ایجاد شود، چرا که این فرضیه باور دارد برای حل مسائل مختلف واگرایی در تفکر، طراحی، اجرا و سیاست‌گذاری خیلی بیشتر از هم‌گرایی در آن راه حل و جواب به‌دست می‌دهد. در ذهن نظریه‌پردازان «شهر خلّاق» سلسله‌ مراتب فضاهای شهری، فضاهای خصوصی(خانه و مدرسه)، نیمه‌عمومی(محله) یا فضاهایی عمومی، همگی فرصتی برای بروز خلّاقیت به‌شمار می‌آیند اما طبیعتاً چالش اصلی آنها این است که در تحلیل پیکره‌ی موجود شهرها چقدر «عرصه‌ی عمومی» ظرفیت این را دارد که میزبان تجلی خلاقیت باشد یا این عرصه‌ی عمومی«چه تغییری باید بکند تا این ظرفیت‌ها را در خودش به‌وجود بیاورد(شکل۲-۲).
شکل۲-۲: مقایسه ویژگی­های طبقه خلّاق و شهر خلّاق
منبع: (http://www.memarnet.com).
۲-۴- زیرساخت­های مناطق و شهر خلّاق
زیرساخت­های شهر خلّاق متأثر از شبکه­ ای از تولیدکنندگان منطقه­ای، بازار نیروی کار محلی یعنی کارگران دانش و کارگران خلّاق که در یک منطقه استقرار دارند و می­توانند در شکل گیری توسعه خلّاقیت در شهر و منطقه در شهر خلّاق اثرگذار باشند، و رقابت و همکاری بین مجموعه ­ای از شهرها که بتوانند عنصرخلّاقیت را به منطقه و شهر تزریق کنند، خواهد بود. مباحث مطرح در زمینه شهر خلّاق بیش­تر مربوط به مناطق کلان­شهری و شهرهای بزرگ است و هرچه قدر که از شهرهای بزرگ­تر دور می­شویم بحث مربوط به خلاقیت، بیش تر به عناصر سنتی تا عناصر جدید ارتباط پیدا می­ کند، اما امروزه عناصر سنتی مانند جواهرآلات با وجود سنتی بودن می ­تواند به عنوان یک صنعت خلّاقیت آفرین تأثیر خود را بر شکل­ گیری شهر خلّاق بگذارد(نمودار۲-۱).
نمودار۲-۱: بسترهای اجتماعی شهر خلّاق

منبع: (http://www.memarnet.com).
همچنین از جمله ویژگی­های عمومی هر شهر خلاق این است که مکانی جذاب برای کار کردن و زندگی شهروندان خود (به خصوص برای نسل جوان)، مکانی جذاب برای گردشگران (صنعت توریسم توانمند در شکوفایی بخش­های مختلف اقتصادی (از راه به کارگیری تکنولوژی و مدیریت صحیح آن) و همچنین مرکز جذب بنگاه­های مختلف اقتصادی نوظهور (خوشه­­ها و مراکز تحقیقاتی به­ ویژه در زمینه High-Tech تکنولوژی­های باشد.
۲-۵- بسترهای زمینه­ ساز شهر خلّاق
مهم­ترین بسترهای ایجاد کننده و ترغیب کننده شهر خلّاق که مربوط به چند دهه اخیر است و تا حد زیادی تحت تاثیر جهانی شدن است را می­توان در موارد زیر دید:
۲-۵-۱- تغییر پارادایمی از دولت- ملّت به شهر
جامعه جهانی قرن بیستم و یکم دستخوش تغییر پاردایمی مهمی از«دولت- ملت به شهر» است(۷۷ ,۲۰۰۸ , Sasaki). که به موجب آن شهرها، نه دولت- ملّت ها، به عنوان عاملّین کلیدی در جامعه و اقتصاد اطّلاعاتی شناخته می­ شود. شهرها یا تا حدودی شهر- منطقه­ها موتورهای اقتصاد جهانی هستند، که صریحاً ارتباطات انسانی متّصل از نظر فضایی را که برای یادگیری، نوآوری و خلّاقیت ضروری است را مهیا می سازد.
در طریقی نسبتاً متفاوت نقش شهرها در نوآوری و کارآفرینی به عنوان محوری از خودجوشی فردی و غیردولتی است. در مقایسه با دولت­های ملّی شهرها در انطباق با شرایط متغیرّ بازارها، فناوری و فرهنگ در عصر به اصطلاح جهانی منعطف­ترند. افزایش برتری شهرها و مناطق شهری در عصر اطّلاعات با زوال متقابل اهمیّت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دولت- ملّت­ها همراه است. این زوال اجتناب­ناپذیر دولت- ملّت پیشینه بیشتری نسبت به فناوری های ارتباطی دارد. با این حال اخیراً توسعه و گسترش فناوری های ارتباطی و اطّلاعاتی را عامل تنزّل دهنده دولت- ملّت در واحد سرزمینی هم در بعد سازمان اقتصادی و هم تصویر فرهنگی جمعی معرّفی کرده ­اند: فرایند جهانی شدن اقتصادی، توسط شرکت­های چند ملّیتی قطبی شده است و تا حدودی به وسیله مدل­های ارتباطات جهانی تسهیل شده ­اند و تقسیم بین ­المللی سنّتی کار را به تحلیل برده­اند. دوم: اشکال جدید هویت جمعی ایده­های شهروندی ملّی را به چالش کشیده است. فناوری­های جدید تا حد زیادی امکان برای تفکّر و عمل چند ملّیتی را از طریق ظهور ارتباطات مجازی و هویت­های فراسرزمینی گسترش داده است. به علاوه شهروندی منعطف و وابستگی مهاجران اقتصادی و اجتماعات محلّی پراکنده در یک جهان در حال تغییر دولت ملّت را دچار تزلزل کرده است. شهرها به عنوان مقصد اصلی مهاجران چند ملّیتی مکان­هایی ممتاز برای مذاکره مجدد شهروندی است. بدین­ترتیب، شهرها به عنوان «دولت های درحال جایگزین در ساخت هویت های اجتماعی هستند»(۲۸-۲۸۷ ,۲۰۰۲ , Bunnell). البتّه، زوال دولت ملّت ها برای همه صادق نیست. برخی دولت ملّت ها ممکن است، تحت شرایط شهرنشینی تحلیل بروند در حالی که دولت­های ملّی دیگر ممکن است در ارتباط با شهرها بر زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شهرنشینان مسلّط شوند(www.gt2030.com).
۲-۵-۲- تغییر از حکومت به حکمروایی و نقش کانونی اجتماعات محلّی
از یک دهه قبل از آغاز هزاره جدید رویکرد به توسعه شهری دگرگونی مهمی در پارادایم خود را تجربه کرده است. آموختن از تجارب قبلی و نگرش سنتی«پائین به بالاست». تغییر از یک نگاه «تجویز به مشارکتی» از تأکید بر محصول به تمر کز بر فرایند، از وابستگی به منابع موجود به ظرفیت­سازی، از توجه به راه­ حل­های دولت محور به شیوه ­های حل مسأله با تأکید بر ابتکارات جامعه مدنی و از مساعدت و همیاری به مشارکت واقعی، ویژگی­های این الگوی جدید توسعه است. الگویی که تأکیدی بنیادین بر نقش مردم، اجتماعات محلّی و جامعه مدنی دارد(حاجی پور، ۱۳۸۵، ۳۸).
در واقع در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی رویکرد مدیریت شهری دولت مدار به رویکرد حکمروایی شهری تحوّل یافته است. حکومت­های شهری دیگر مثل گذشته نمی ­توانند همان شیوه تفکر پیشین یا کنترل رویدادها را ادامه دهند. نشان مرحله حکمروایی، ارتباط بین حکومت و جامعه مدنی و تأکید بر شفافیّت و پایبندی به اصول است. حکمروایی که نوعی فرایند است هم حکومت و هم اجتماع محلّی را در بر می گیرد و به موجب آن پاسخگویی، تناسب و آینده نگری، توانایی برخورد مؤثّر با مسائل جاری و پیش ­بینی رویدادها نه تنها به شبکه ­های سازمانی رسمی، بلکه به شبکه ­های غیررسمی نیز بستگی دارد. شبکه­ هایی که مردم را قادر می­سازد زمانی که شبکه ­های رسمی در کار فرو می مانند آن را به انجام برسانند. حکمروایی مفهومی است که به منظور توجه به نقش روزافزون بازیگران و سهام دارانی که علاوه بر دولت در رشد و توسعه شهرها نقش دارند، عمومیّت یافته است. این در حالی است، که حکومت شهری شیوه اداره مقتدرمآبانه است(برک­پور و اسدی، ۱۳۹۰، ۱۹۰). این تغییر پاردایمی از مدیریت و حکومت شهری به حکمروایی شهری و نیز نقش کانونی اجتماع محلّی درشکل گیری شهر خلّاق- که خود مظهر حضور و فعالیت و بالفعل شدن استعدادهای اجتماع محلّی و همه بازیگران در عرصه توسعه و اداره شهری است مؤثّر بوده است. در واقع شهر خلّاق، قدرت را از مسئولان، مدیران و نهادها به سرمایه اجتماعی و شهروندانی منتقل می­ کند، که باید فعالانه در فرایند برنامه­ ریزی شرکت کنند و ایده­های مورد نظرشان را در ساخت، طراحی، حمل و نقل، ارتباطات، نمایش هنر و … به کار ببندند(۱۱ , ۲۰۱۱, Deffner,Vlachopoulou).
۲-۵-۳- جهانی - محلّی شدن[۱۱]
بستر زمینه­ ساز بعدی در شهر خلّاق، مفهوم جهانی محلّی شدن است. این عقیده وجود دارد که بین شهرها و فرایند جهانی شدن پارادوکس به اصطلاح جهانی - محلّی وجود دارد. در جهانی که روز به روز بیشتر ادغام می­ شود، شهرها باید به ویژگی­های منحصر به فرد مکانی و فضایی خویش، بیش از پیش متکّی باشند در واقع این خصلت­های مکان پایه (محل پایه) برای یک شهر مشخص می­ کند که چگونه بر دیگران پیشی بگیرد و بتواند در رقابت با دیگر نواحی شهری در اقتصاد دانش محور جهانی خود را از سایرین متمایز سازد(Hospers, 2003). در مفهوم جهانی محلّی لازم است که همیشه از مسائلی که به صورت جداگانه و محلّی هستند، یک چشم­انداز جهانی داشته باشیم که پایه آن بر زمینه ­های محلّی استوار است(۲۰۱۰,۵۱۱ , Danny Samson ,­Okano and). اقتصاد دانش و پارادوکس محلّی- جهانی بیانگر آن است که شهرها، بیش از گذشته برای منافع ساکنان، شرکت ها و بازدیدکنندگان­شان، رقابت وتلاش می کنند. هر شهری می ­تواند منافعش را از طریق جذب کارکنان دانش افزایش دهد. این همان چیزی است که به شهر کمک می­ کند تا به مزیت رقابتی دست یابد. درست است که اقتصاد دانش محور جهانی می ­تواند منجر به ایجاد یک دهکده جهانی شود. اما، این ضرورتاً به معنای بی­اهمیت شدن شهرها نیست. بلکه، برعکس آینده در دستان شهرهای مبتکر و نوآور است. اما، شهرها باید قدرت رقابتی­شان را به گونه ­ای تقویت کنند که رقبا نتوانند برنامه ­های آن­ها را خنثی کنند. از این رو استراتژی­ های هوشمندانه و واقعی در مقیاس محلّی باید این عنصر (تقویت قدرت رقابتی) را در خود داشته باشد. آن دست از نواحی شهری که در توسعه استراتژی­ های محل پایه موفّقند، توانایی آن را دارند که تبدیل به «شهرهای رقابتی وخلّاق» شوند(Hospers, 2003).
۲-۵-۴- اهمیّت یافتن اقتصادهای فرهنگ پایه و دانش بنیان
فرایند بازساخت اقتصادی اخیر تغییری مداوم در اقتصادهای شهری را از وضعیّت فوردیسم که در آن صنایع کارخانه­ای از طریق استاندارد­سازی فرایند تولید شناخته می­شد به وضعیت پست- فوردیسم که مشخصه­های اصلی بخش­های تجارت و خدمات مصرف کننده و ارتباطات، به عنوان فرآیندهای تولیدی که کم­تر استاندارد شده و بیشتر انعطاف­پذیرند؛ به سوی وضعیت اخیر که فناوری، خدمات و ارتباطات در افزایش دانش، بخش­های فرهنگی با عناصری که برای خلّاقیت و نوآوری مناسبند، آشکار می­سازد(Musterd,2002,3). در واقع اقتصادهای شهری پر هزینه رقابتی، دیگر نمی توانند در تولید انبوه رقابت کنند. بلکه، مجبورند بر ارزش­های سمبولیک تمرکز کنند. این نیازمند تغییر ساختارهای تولید به سوی فعالیت­های طراحی خلّاق است­(.(Romein and Jacob Trip, 2009, 3 بدین­ترتیب در پایان قرن بیستم، فرهنگ و خلّاقیت با بخش­های خاص اقتصادی به وضوح پیوند خورد( ۲۷,۲۰۰۸ ,Van Loon). دگرگونی­ها به­ طور معناداری با تغییراتی که در شهرها به عنوان موتورهای رشد اقتصادی و مراکز تولید، مصرف، نوآوری و تجمع ثروت؛ رخ می­دهد، در ارتباط است. برخی از این شهرها در این دگرگونی­ها بیشتر از سایرین پیشرفت می­ کنند. تولید امروز در شهرها زیاد به مواد اوّلیّه وابسته نیست. تولید امروز در محیطی از خدمات، آگاهی­ها، دانش، مصرف، فرهنگ و نوآوری شکل می­گیرد. بنابراین، هیچ ماده­ای به اندازه استعداد (مهارت بالا) یا همان سرمایه انسانی در تولید نقش محوری ندارد. امروزه برخی شهرها قادرند تا خصوصیات ویژه مکانی که اغلب به طور کامل برای تقاضای جدید مناسبند را در خود به وجود آورند. این شهرهای موفّق ، شهرهای دانش و شهرهای خلّاق هستند(­(Musterd, 2002,3.
۲-۶- راهبرد شهر خلّاق
راهبرد شهر خلّاق، به “بازسازی” کل شهرها نمی‏پردازد، بلکه به عنوان یک مدل غالب، درک ما از شهرها، روش زندگی در آن‌ها و اندیشیدن به شهرها را تغییر می‏دهد. به عبارت دیگر، اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که مردم بتوانند بر اساس تخیلات بلندپروازانه، فکر، برنامه‏ ریزی و عمل کنند و فرصت‏های توسعه وجود داشته باشند، می‏توانیم به شهر خلاق نزدیک شویم. این فرصت‏ها می‏توانند شامل اقداماتی برای تولید ثروت و افزایش بازده اقتصادی، ارتقاء زیبایی‏های بصری در محیط شهری یا حل مسائل اجتماعی باشند. مفهوم شهر خلّاق برای مفهوم‏سازی و تصویرسازی از شهرها به طور فزاینده‏ای از واژگانی مانند “شهر خلّاق” (لندری ۲۰۰۸) و “طبقه خلّاق” (فلوریدا ۲۰۰۲) استفاده می‏شود که بر اهمیت فرهنگ و هنر در بافت شهری تأکید دارند. تا اواسط دهه ۱۹۹۰، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، مفهوم شهر خلاق تبدیل به یک پارادایم هنجاری و مدلی جدید از جهت‏گیری سیاست‏ها و برنامه‏ ریزی شهری شد. (لندری نظریه‏پرداز شهری) و فلوریدا (اقتصاددان) نماد اصلی “مفهوم شهر خلّاق” بوده‏اند. مفهوم شهر خلّاق عموماً توسط مقامات شهری، برنامه‏ریزان شهری، کسب و کارها و همه افراد علاقمند به توسعه شهر و با هدف بازتعریف شهر به عنوان یک مرکز “خلّاق” و نیز به عنوان نوعی از برنامه‏ ریزی راهبردی به کار می‏رود. موفقیت کلان مفهوم شهر خلّاق، به واسطه تغییرات گسترده‏تر اقتصادی و اجتماعی است که در نتیجه آن، خلّاقیت انسانی تبدیل به یک عامل کلیدی شده است.
تغییر سبک زندگی و کار منجر به ایجاد طبقه‏ای جدید با عادات یا ویژگی‏های فرهنگی جدید شده که بر ارزش‏ها و هنجارهای جدید نظیر فردگرایی، تنوع، انگیزش درونی، خوداظهاری و آزادی تمرکز دارد. واژگان کلیدی و مفاهیم زیربنایی شهر تغییر و تمرکز بر خلّاقیت در استفاده فراوان از مفهوم “شهر خلّاق"، به عنوان مثال توسط فلوریدا و لندری مشاهده می‏شود. این واژه در رشته‏های مختلفی نظیر روان‏شناسی، جامعه‏شناسی، انسان‏شناسی و اقتصاد مورد بحث و بررسی قرار گرفته و آن را تبدیل به یک حوزه پژوهشی گسترده نموده است. تعاریف خلّاقیت بستگی به ویژگی‏های عمومی جامعه و رشته خاصی دارد که به بررسی آن می‏پردازد. به طور کلی می‏توان خلاقیت را این‏گونه تعریف کرد: “ظهور یک امر نو و مناسب از یک فرد، گروه یا جامعه". از نظر فلوریدا، اعضای طبقه خلّاق، از خلّاقیت برای خلق ارزش اقتصادی استفاده می‏کنند و بر این مبنا می‏توان آنها را به “هسته فوق‏خلّاق” و “افراد حرفه‏ای خلّاق” تقسیم کرد.
همچنین یک “طبقه خدماتی” وجود دارد که در طبقه خلاق جای نمی‏گیرد، اما وجود آن برای برآورده نمودن تقاضای طبقه خلاق ضروری است. برخلاف فلوریدا، لندری روی اعضای این طبقه جدید تمرکز نکرده، بلکه بیشتر به ویژگی‏های خلاقیت نظیر توانایی تفکر منعطف و برخورد باز با مسائل توجه داشته است. از نظر وی، خلاقیت از طریق ایده‏ها و تفکر شکل می‏گیرد و فرهنگ به عنوان یک منبع خلاق، اهمیت خاصی دارد. همان‏طور که کرچ‏برگ می‏گوید: لندری عمدتاً خلاقیت را ویژگی یک هنرمند می‏داند، در حالی که فلوریدا مفهوم این واژه را گسترده‏تر در نظر می‏گیرد تا تقریباً همه افرادی که در دوره پساصنعتی به خلق ارزش می‏پردازند، دربرگیرد. مدل شهر خلاق، روی تأثیرات و نتایج خلاقیت متمرکز می‏شود. تأثیرگذاری طبقه خلاق بر مکان مفهوم طبقه خلاق و خلاقیت به عنوان “یک سرمایه جدید که بسیار پیچیده‏تر و قوی‏تر از سرمایه مالی است"، فضای شهری را تحت تأثیر قرار داده و تبدیل به پارادایم غالب در این فضا شده است.
فلوریدا و لندری معتقدند خلاقیت برای پیشرفت و نهایتاً ایجاد رفاه اقتصادی نیاز به یک چارچوب خاص دارد. اگرچه لندری خلاقیت را عمدتاً یک ویژگی فردی در نظر می‏گیرد، معتقد است که فضاهای شهری فیزیکی تأثیر ناچیزی بر خلاقیت دارند. اما از نظر فلوریدا مکان، واحد کلیدی سازمان‏دهی اجتماعی و اقتصادی دوره ماست؛ از این رو، ایجاد یک محیط خلّاق، تبدیل به کلید موفقیت اقتصادی شهرها می‏شود. شهروندان از شهر خود انتظار کیفیت زندگی مناسب دارند و این مسأله، اهمیت و نقش فرهنگ، تفریح و سرگرمی، مصرف و امکانات رفاهی شهری در ارتقاء مکان‏های مختلف را افزایش می‏دهد. بنابراین شاهد تغییر شیوه تفکر نسبت به فضای شهری و نیروهای پیشران توسعه در یک شهر هستیم. شهر دیگر فقط یک فضای “کارکردی” با تفکیک زندگی و کار و اشکال استاندارد مصرف و استراحت نیست. شهر خلّاق، دارای ویژگی فرهنگی است؛ یعنی شهری که در مقایسه با سایر شهرها دارای نشانه‏ها، علائم و الگوهای خاصی می‏باشد؛ و به منظور جذب طبقه خلّاق، از تمایز محلی و بومی خود استفاده کرده و آن را توسعه می‏دهد. از نظر لندری، شهرهای موفق، متنوع‏ترین و بامداراترین مکان‏ها هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:25:00 ق.ظ ]




(۱- ۱)

 

 

 

 

 

برای n زوج:
مقاله - پروژه

 

 

(۱- ۲)

 

 

 

 

 

که آنتالپی ذوب پلی اتیلن، به دست آمده از نمودارهای خطی داده‌های تجربی برای پارافین‌های با تعداد کربن زوج و فرد می‌باشد و مقدار آن برابر با(cal/mol CH۹۸۴) kj/mol 12/4 می‌باشد و n تعداد اتم کربن است. وزن ملکولی نرمال‌آلکان‌ها یک منبع مفید از انرژی ذخیره شده و یا تا حدی تامین حرارتی بدلیل مقادیر نسبتاً بالای گرمای نهان ذوب در محدوده ۳۰۰-۱۵۰ می‌باشد (Haji-Sheikh et al., 1982).
ظرفیت حرارتی
ظرفیت حرارتی نرمال‌آلکان‌ها یک فاکتور مهم در تعیین مقدار انرژی گرمایی مرتبط با تغییرات دمایی در یک سیستم می‌باشد. چندین رابطه تجربی برای ظرفیت گرمایی هیدروکربن‌های نرمال پارافین ارائه شده است (Fong, 2007). محققان بسیاری معادلات تجربی متفاوتی را برای توصیف ظرفیت‌های حرارتی سری‌های همسان پارافینی تا پلی اتیلن در حالات جامد و مایع به عنوان تابعی از دما ارائه داده‌اند که خلاصه‌ای از چنین معادلاتی توسط (۱۹۶۷) Dole جمع بندی شده است.
Jin and Wonderlich(1991) ظرفیت‌های حرارتی سری‌های همسان پارافینی، نرمال پروپان تا پلی اتیلن را بر حسب جمله­های حرکت ملکولی آن‌ها مرتبط ساختند. ظرفیت حرارتی نرمال‌پارافین‌ها در حالت جامد با بهره گرفتن از یک سیستم آنالیز حرارتی پیشرفته[۸] آنالیز می‌گردد. نتایج نشان داد که توزیع ظرفیت حرارتی مرتبط با ارتعاش ملکول‌های داخلی، تابع یک رابطه ساده تعداد اتم‌های کربن است. ظرفیت‌های حرارتی در حالت مایع با دقت بالایی با بهره گرفتن از رابطه‌های تجربی داده شده از گروه ­های CH2 و CH3 به‌دست می‌آید(Fong, 2007).

 

 

(۱- ۳)

 

 

 

 

 

(۱- ۴)

 

 

 

 

 

(۱- ۵)

 

 

 

 

 

که ظرفیت حرارتی ویژه اجزا مایع خالص بر حسب j/mol.K بدون توجه به اثر تعداد کربن، فرد یا زوج، بر روی ظرفیت‌های حرارتی مایع می‌باشد.
ضریب هدایت حرارتی
ضریب هدایت حرارتی پارافین‌ها به دلیل اینکه عامل فرایند تشکیل فاز جامد رسوب واکس‌ها در جریان نفت خام نیروی محرکه دمایی است، یک خاصیت بسیار مهم می‌باشد (Fong, 2007). Fillippov(1968) ضریب هدایت حرارتی بیش از ۸۰ ترکیب از مایعات آلی را در گستره دمایی Cْ ۹۰- ۱۵ اندازه گیری نمود. ضریب هدایت حرارتی با افزایش طول زنجیر افزایش می‌یابد در حالیکه برای ملکول‌هایی با تعداد کربن یکسان و دارای شاخه جانبی کاهش می یابد (Fong, 2007).
Missenard(1968) نمودار داده‌های ضریب هدایتی در Cْ ۰ بر حسب تعداد کربن برای اسیدهای آلی، الکل‌ها، مشتقات یدهای آلی و نرمال‌آلکان ها رسم نمود. در حالی که هر گروه منحنی هموار متفاوتی داشتند، مقادیر تمامی منحنی‌ها به یک محدوده مشترک بین ۱۵۵/۰ تا ۱۶۰/۰ همگرا می‌شد. Warth(1965) رابطه زیر را برای تخمین ضریب هدایت حرارتی پارافین‌ها (Kw) بر حسب ترم جرم ملکولی متوسط آن‌ها(M) ارائه داد (Fong, 2007):

 

 

(‏۰۱- ۶)

 

 

 

 

 

ضریب هدایت حرارتی پارافین‌ها با افزایش دما افزایش می‌یابد. اگرچه در هر حالت یک بی نظمی یا کاهش اولیه ضریب هدایت حرارتی در دماهای مشخصی که وابسته به ترکیب درصد واکس می‌باشد، مشاهده شد. مقادیر ضریب هدایت حرارتی مرسوم برای هیدروکربن‌های پارافینی در مقالات ۴۲/۰- ۱/۰ گزارش شده‌اند (Fong, 2007).
روش‌های تعیین دمای ابری شدن
برای تعیین دقیق نقطه ابری شدن یا نقطه ظهور واکس در نفت (WAT)، دستگاه­ها و روش­های مختلفی مورد استفاده قرار می­گیرد. مزایا و معایب هر یک از این روش­ها در تعیین دمای اندازه ­گیری شده وابسته به عوامل مختلفی مانند روش­های اندازه ­گیری دمای ابری شدن، ترکیب درصد نفت، شرایط حرارتی (نرخ سرمایش) خواص سیال در ارتباط با هسته­زایی و رشدبلور­ها می­باشد(Hammami et al., 2003). در کل حساسیت بیشتر در روش اندازه گیری، مقدار دمای ابری شدن بالاتری را نتیجه می­­دهد. نرخ سرمایش سریع در حین اندازه ­گیری، دمای ابری شدن به­دست آمده را به­ دلیل سرمایش بیش از حد مخلوط نفت خام کمتر نتیجه می­دهد. در ادامه به بررسی برخی از روش­های اندازه ­گیری دمای ابری شدن موجود خواهیم پرداخت:
روش مشاهده چشمی(ASTM standard D 2500-99) :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:25:00 ق.ظ ]




پرسش نامه دیگری که به عنوان ابزار سنجش رضایت شغلی از آن استفاده می شود پرسش نامه رضامندی مینه سوتا  (MSQ) است که از درجه رضایت پاسخ دهندگان در پنج ماده هر یک از مقیاس ها، درجه بندی نوع لیکرت (Likert) را به دست می آورد.این مواد شامل بهره مندی از توانایی، خلاقیت شغلی، تنوع کار، ایمنی شغلی و شرایط مادی زندگی می شود. در این پژوهش نیز از روش پرسشنامه ایی و با بهره گرفتن از پرسشنامه مینه سوتا رضایت شغلی کارکنان سازمان ارزیابی می شود.

۲-۷ فرسودگی شغلی :

برای اولین بار در ایالت متحده آمریکا در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد قرن گذشته مورد استفاه قرار گرفت. هرچند که این تجربه به احتمال زیاد در همه زمانها و مکانها وجود داشته است (اسسچاوفلی، ۲۰۰۳). اگرچه اصطلاح فرسودگی شغلی کارکنان نخستین بار توسط برادلی(۱۹۶۹) در مقاله ای مطرح شد ، اما هربرت فرویدنبرگر (۱۹۴۷) عموماً به عنوان پدر و بنیانگذار سندروم فرسودگی شغلی شناخته شده است . چرنیز (۱۹۸۰) از نخستین کسانی بود که تعریفی از فرایند فرسودگی شغلی پیشنهاد کرد: « فرسودگی شغلی به فرآیندی بر می گردد که در آن رفتارها و نگرش های حرفه ای در پاسخ به فشار کاری به شکل منفی تغییر می کنند . اولین مرحله آن شامل عدم تعادل بین منابع و نیازها است ( استرس، فشارروانی) . دومین مرحله شامل فشارهای روانی کوتاه مدت ، خستگی و فرسودگی است (خستگی) . سومین مرحله شامل تغییراتی در نگرش و رفتار است مانند این که با مشتریان به شکلی به علاقه و ماشینی برخورد می کنند یا این که تصور بدبینانه ای نسبت به ارضاء شدن نیازهای خود پیدا می کنند ( حالت دفاعی) ». چرنیز، ریشه ایجاد فرسودگی شغلی را نیازهای شغلی بیش از حد می داند . این نیازها باعث ایجاد یک استراتژی تدافعی شده که مشخصه آن کناره گیری و گوشه گیری است ( اسسچاوفلی و بونک ، ۲۰۰۳).
پایان نامه - مقاله
مزلاچ و همکارانش ، فرسودگی شغلی را به عنوان یک سندروم شامل ابعاد خستگی عاطفی[۱۳] ، مسخ شخصیت[۱۴] و عدم احساس کفایت شخصی[۱۵] همراه با اثرات زیانبار هم برای فرد و هم برای سازمانی که در آن فعالیت می کند تعریف کرده اند ( مک کورمیک[۱۶]،۲۰۱۱) . فرسودگی شغلی حالت پیشرفته فشار روانی است که هسته آن خستگی عاطفی است . اکثر فرایند ها تعریف شده از فرسودگی شغلی حاکی از آن است که با فشاری روانی شروع می شود و ناشی از اختلاف بین انتظارات و ایده آل های فرد با واقعیت های تلخی است که هر روز در زندگی حرفه ای اتفاق می افتد (مت لیف[۱۷]،۲۰۱۳). فرد ممکن است این فشار رواین را آگاهانه مشاهده کند یا این که برای مدت زمان طولانی مخفی بماند . به تدریج فرد احساس می کند که از نظر روانی تحت فشار قرار گرفته است و شروع به ایجاد تغییر در نگرش های خود نسبت به کار و همکارانش می کند ( اسچاوفلی و بونک ، ۲۰۰۳: ۳۸۳) . فرسودگی شغلی دارای سه بعد می باشد :

۲-۷-۱خستگی عاطفی:

خستگی عاطفی به از بین رفتن منابع هیجانی یا تخلیه توان روحی اطلاق می شود ( سلطانیان و امین بیدختی، ۱۳۸۸:۲۸۲) و به تعدادی از عوامل احتمالی اعم از بار اضافی کار ، تعارض نقش ، انتظارات شخصی غیر واقعی و تعاملات بیش از حد بین فردی نسبت داده شده است ( زوپیتاتیس و کنستانتی ، ۲۰۱۰) . از علائم شایع خستگی عاطفی احساس نگرانی از فکر رفتن به سرکاراست ( محمد و حمدی ، ۲۰۰۵) .

۲-۷-۲مسخ شخصیت ( شخصیت زدایی) :

مسخ شخصیت ، تمایلات بدبینانه و پاسخ منفی به اشخاصی است که معمولاً دریافت کنندگان خدمت از سوی فرد محسوب می شوند ( سلطانیان و امین بدیختی، ۱۳۸۸) و به عواملی مانند استرس شغلی ، تعاملات بیش از حد بین فردی، حجم کار بیش از حد و ماهیت مسئولیت های شغلی ( مثلاً رسیدگی به شکایات مشتریان و یا موقعیت های سخت دیگر) نسبت داده شده است ( زوپیتاتیس و کنستانتی، ۲۰۱۰)

۲-۷-۳عدم احساس کفایت شخصی( کاهش موفقیت فردی):

معمولاً بازده منفی در ارائه خدمات باعث کاهش احساس کفایت شخصی می شود( شپمن و زاراته ، ۲۰۰۸). کاهش احساس موفقیت فردی به ارزیابی منفی فرد از خودش در رابطه با انجام کار تلقی می شود ( دیوالک و استورم ، ۲۰۰۷) .
صاحب نظران مختلف مطالبی را در مورد عوامل موثر بر فرسودگی شغلی عنوان کرده اند . نظریه پردازی های اخیر، عوامل موثر بر فرسودگی شغلی را به دو دسته عوامل فردی و موقعیتی تقسیم کرده اند ( صفری و گودرزی ، ۱۳۸۸) . تحقیقات تجربی نشان می دهند که عوامل موقعیتی در مقایسه با عوامل فردی تاثیر بیشتری بر خستگی ذهنی دارند . افرادی که با حجم زیاد کاری روبه رو هستند و اغلب برای مدت زمان طولانی با تعارضات بین فردی مواجه می شوند بیشتر در معرض خطر خستگی عاطفی قرار می گیرند . براساس نظر مزلاچ دلایل فرسودگی شغلی اغلب به یک فرد بستگی ندارد بلکه به یک موقعیت بستگی دارند اما بعضی از ویژگی های شخصیتی در گسترش این شرایط تاثیر گذار هستند ( سیهرن ، ۲۰۰۶)
فرسودگی شغلی عبارت است از : حالتی از خستگی جسمی ، هیجانی و ذهنی که به دلیل فشار مداوم و مکرر ناشی از برخورد فشرده و دراز مدت با عوامل انسانی یا فیزیکی بوجود می آید . نشانه ها و علائم فرسودگی شغلی ، معمولاً به صورت احساس درماندگی ، نا امیدی ، سرخوردگی ، و پیدا کردن دیدگاه منفی نسبت به خود و دیگران بروز داده می شوند . افراد ممکن است تصور کنند که بیش از حد کار می کنند وقادر به کنترل آن نیستند .
فرسودگی شغلی بر اثر استرس شدید ، مداوم و کنترل نشده و زمانی که تقاضای محیط کار بیش از توانایی های شخصی برای سازگاری یا موفقیت باشد بوجود می آید . هر گاه با استرس مقابله مؤثر نشود ، فرسودگی شغلی بوجود می آید . بروز فرسودگی شغلی ناگهانی نیست ، بلکه فرآِیند پیش رونده دارد و رشد آن مرحله ای است (جوینت[۱۸]،۲۰۰۲)

۲-۸ مراحل و سیر فرسودگی

۱- مرحله ماه عسل :
زمانی است که ما در جایی استخدام می شویم و با شور و شعف خاصی کار خود را شروع می کنیم . ممکن است زودتر از وقت معمول سرکار حاضر شویم و دیرتر هم محیط کار را ترک کنیم . شروع به کار ، ذخایر و انرژی ما را خرج می کند . اگر تقویت ، تحسین ، تشویق و رضایت به دنبال کار نباشد ، کاهش انرژی آغاز می شود و فرد بدون آنکه خودش متوجه باشد به تدریج از ا نرژی جسمی و روانی تهی می شود(کمنی،۲۰۱۲) .
۲- کمبود کارمایه :
مرحله است که فرد احساس کم آوردن انرژی می کند و نارضایتی شغلی و خستگی شروع می شود و فرد سعی می کند از طریق پناه بردن به مصرف سیگار ، مواد مخدر ، مشروب ، انجام دادن خریدهای تفننی ، خوابیدن زیاد ، به نوعی خود را فریب دهد(رگولیس[۱۹]،۲۰۰۲) .
۳- آغاز نشانه های مزمن فرسودگی :
در این مرحله احساس خستگی مزمن ، سردردهای دوره ای ، ترش کردن معده ، خشم و افسردگی شدید ، شدت پیدا می کنند .
۴- بحران :
در این مرحله ، بدبینی عمیق ، شک به توانایی های شخصی ، حساس بودن به بیماری های جسمی ناشی از درماندگی و نا امیدی و بروز ذهنیت فرار و پاسخ گریز از مشکلات .
۵- مرحله به بن بست رسیدن :
یعنی فرد ، مستعد خطر از دست دادن شغل می شود . با مراجع ، همکاران و مدیر در محل کار درگیر می شود . در خانه نیز با همسر و فرزندان خود برخوردهای مکرری نشان می دهد (مسلچ[۲۰]،۱۹۹۸).

۲-۹ ویژگی های افرادی که مستعد فرسودگی هستند

زود سر کار می روند .دیر از سر کار بر می گردند .در حین غذا خوردن مشغول کار هستند .کارها را به منزل می برند .به ندرت به مرخصی یا تعطیلات می روند .تفریح رفتن آنها به خاطر کارشان است .وقت را برای همسر و فرزندان جیره بندی می کنند .عادات خوابیدن و غذا خوردن آنها بی نظم است .توانایی نه گفتن در برابر کار را ندارند (ریدمارک[۲۱]،۲۰۰۶)

۲-۱۰ عوامل مؤثر در فرسودگی شغلی

شرایط سخت و طاقت فرسای کاری .ناکامی ها و فشارهای عصبی فراوان .
فشار مداوم برای سعی و تلاش بیشتر .صرف وقت و انرژی زیاد و نا ملموس و بی ثمر .
تعارض مستمر بین فعالیتهایی که زمان و تلاش می طلبند .فقدان بازخورد مثبت و پاداش دهنده .
بی توجهی و روشن نبودن انتظارات و توقعات کاری .محیط شغلی غم افزا – ( مثل کار کردن درقبرستان)
روابط ضعیف انسانی .کار زیاد و بدون تفریح(روگرز،۲۰۰۴).

۲-۱۱ شیوه های مقابله با فرسودگی شغلی

تغییر طرز فکر نسبت به کار و زندگی – خوش بینی و استفاده از خودگویی های مثبت نسبت به خود و دیگران
شناسایی محدودیتها و پرهیز نمودن از انجام کارهایی که توان ذهنی و جسمی لازم برای آنها را نداریم
پرداختن به تفریحات و سرگرمی های سالم از قبیل شعر همراه با موسیقی ، مسافرت ، پیاده روی کردن ، استخر ، کوهنوردی ، شرکت در جشنواره ها .
توجه جدی به رفاه جسمی و روانی از قبیل تغذیه مناسب ، ورزش و استراحت .
توزیع کارها و کمک گرفتن از دیگران .
شناخت و قبول توانایی ها و ناتوانی های خود .( پذیرش خود(
پذیرش واقعیتها ، و رها کردن آرمان و آرزوهای نا ممکن .
توسعه روابط دوستانه و صمیمانه بادیگران .
اتکای به نفس و عدم انتظار زیاد از تأییدهای بیرونی .
ترک کردن محیطی که کار کردن در آن را دوست نداریم .
باز بودن و انعطاف پذیری در پذیرش دیدگاه های دیگران .
پرورش حس شوخ طبعی و خندیدن .
رها کردن کارها در صورتی که احساس فرسودگی می کنیم .
شناسایی علائم اولیه فرسودگی شغلی و انجام دادن سریع عملیات جبرانی و ترمیمی .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:24:00 ق.ظ ]




 

۱۱- وفاداری رفتاری

 

۴

 

۰٫۸۴

 

 

 

۱۲- وفاداری(کل)

 

۸

 

۰٫۸۹

 

 

 

مقادیرآلفای کرونباخ به ازای ۲۰% ازحجم نمونۀ ۵۰۰ نفری، شامل ۱۰۲ بیمه گذار، برای هرمتغیر به طورجداگانه محاسبه شده است، ازمقایسۀ مقادیرمنتج شده برای آلفا با حداقل مقدار استاندار( ۰٫۷ ) ملاحظه می کنیم که تمام متغیرها با سوالات طراحی شده به خوبی ارزیابی می شوند زیرا شرط بزرگتر مساوی بودن با مقدار ۰٫۷ ،را دارا می باشند و مقدارآلفا برای کل سوالات بخش دوم وسوم نیز دارای مقدار ۰٫۹۱ واحد و ۰٫۸۹ واحد می باشد ، بنابراین پرسشنامه از اعتباربیرونی کافی برخوردار بوده و قابلیت تعمیم نتایج به شرایط مشابه وجود دارد .
مقاله - پروژه

۳-۷ روایی (Validity ) و پایانی ( Reliability )

درهر تحقیق علمی به روش تجربی، وسیله اندازه گیری باید روا و پایا باشد .تا نتایج حاصل از تحقیق در نمونه را بتوان به جامعه مورد نظر تعمیم داد. برای اطمینان از اعتبار محتوائی و پایایی پرسشنامه بعد از تکمیل پرسشنامه توسط ۱۰۲ واحد آماری، به ارزیابی از طریق تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرونباخ پرداختیم .

۳-۷-۱ روایی / اعتبار

مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازه گیری های ناکافی و نامناسب می تواند هر پژوهش علمی را بی ارزش و ناروا سازد. بدین منظورابتدا با بهره گرفتن از روش تحلیل عاملی آمارۀ را محاسبه نمودیم، مقدار این شاخص برای ۱۰۲ پرسشنامه اولیه در بخش دوم پرسشنامه برابر ۰٫۸۱ و در بخش دوم پرسشنامه برابر ۰٫۶۹ می باشد که هر دو مقداربه دست آمده، از حداقل مقداراستاندارد (۰٫۵ ) بزرگتر است وهمچنین سطح معناداری حاصل ازآزمون درهر دو بخش، برابر ۰ شده و این نکته، به خوبی گویای روایی مناسب پرسشنامه می باشد زیرا سطح معناداری آزمون فرض عدم انسجام پرسش ها را رد می کند .

۳-۷-۲ پایایی

یک آزمون زمانی دارای پایایی است که نمره های مشاهده و نمره های واقعی آن دارای همبستگی بالایی باشند.
برای سنجش پایایی پرسشنامه با بهره گرفتن از ۱۰۲ پرسشنامه اولیه که معادل ۲۰ % از حجم نمونه می باشد به محاسبۀ شاخص آلفای کرونباخ می پردازیم .
سوالات ۲،۱ پرسشنامه عنصر اجزای محصول، سوالات ۵،۴،۳ پرسشنامه عنصر مکان و زمان، سوالات ۷،۶ پرسشنامه عنصر فرایند، سوالات ۱۰،۹،۸ پرسشنامه عنصر نیروی انسانی، سوالات ۱۳،۱۲،۱۱ پرسشنامه عنصر ارتقا و آموزش مشتری، سوالات ۱۶،۱۵،۱۴ پرسشنامه عنصر شواهد فیزیکی، ۱۹،۱۸،۱۷ پرسشنامه قیمت و سایر هزینه ها، ۲۲،۲۱،۲۰ پرسشنامه بهره وری و کیفیت، سوالات ۲۶،۲۵،۲۴،۲۳ پرسشنامه وفاداری نگرشی و سوالات ۳۰،۲۹،۲۸،۲۷ پرسشنامه وفاداری رفتاری را مورد سنجش قرار می دهند .

۳-۸ روش تجزیه و تحلیل داده های تحقیق

پس ازجمع آوری اطلاعات، از روش های آمارتوصیفی نظیرجداول فراوانی ونمودار برای بخش اطلاعات دموگرافیک استفاده شد و برای آزمون فرضیات تحقیق در بخش آماراستنباطی، متناسب با نوع فرضیه از روش آزمون کولموگروف اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسن و رگرسیون گام به گام استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه ۱۸ استفاده شده است.

فصل چهارم

فصل چهارم
۴-۱ ) مقدمه
در این فصل به تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات براساس اهدافی که پیش از این ارائه گردیده بود پرداخته می شود. ابتدا مقادیر متغیرها بر طبق داده ها و آن چه که از پرسشنامه ها استخراج گردید بود، به دست آمد، سپس توصیف اطلاعات به دست آمده در قالب جدول ها و نمودارهای آمارتوصیفی به دست آمد و دربخش آمار استنباطی به آزمون فرضیات تحقیق پرداخته شده و برای تجریه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه ۱۸ استفاده شده است.

۴-۲ ) آمار توصیفی

در این بخش ابتدا در خصوص متغیرهای جمعیت شناختی و متغیر های اصلی تحقیق به توصیف وضعیت موجود خواهیم پرداخت .

۴-۲-۱ ) جدول ونمودار برای متغیر جنس

جدول ۴-۱ : جدول فراوانی برای متغیر جنسیت مشتریان

 

 

متغیر جنس

 

فراوانی ساده

 

درصد فراوانی نسبی

 

درصد فراوانی تجمعی

 

 

 

مرد

 

۲۲۳

 

۵۶٫۷%

 

۵۶٫۷%

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:24:00 ق.ظ ]