کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



ساختار سازمانی:
- ساختار ارگانیک
- ارزش های مشترک فرهنگی کارآفرینانه
رفتار کارآفرینانه افراد:
- کشف فرصت ها
- تسهیل فرصت ها
- انگیزه تعقیب فرصت ها
شکل ۲-۲ کارآفرینی سازمانی(استیونسون، ۲۰۱۰).
۲-۲-۵-۸-۳ مدل کارآفرینی سازمانی کوراتکو و همکارانش:
کوراتکو و همکارانش[۴۰] در سال ۱۹۹۳ مدل تعاملی کارآفرینی را که بر اساس سه فاکتور مشخصات سازمانی، مشخصات فردی و حادثه ناگهانی و طی ۸ گام انجام می گیرد، ارائه نمودند (شکل ۲-۳) که در زیر به آنها اشاره می شود(آقایی، ۱۳۸۹):
الف: مشخصات سازمانی:
عبارت است از: حمایت مدیریت ارشد سازمان، استقلال و آزادی در انجام کار، پاداشهای مناسب، وجود فرصت کافی برای انجام فعالیت کارآفرینانه و وجود حدو مرزهای سازمانی(آقایی، ۱۳۸۹).
پایان نامه - مقاله - پروژه
ب: ویژگیهای فردی:
تمایل به مخاطره پذیری و ریسک جویی، تمایل به آزادی عمل و استقلال کاری، نیاز به توفیق، هدفگرایی و داشتن آرمان و نیز مرکز کنترل داخلی(آقایی، ۱۳۸۹).
پ: وقایع تسریع کننده / حادثه ناگهانی:
تصمیم به انجام فعالیت کارآفرینانه در سازمان در نتیجه تعامل بین سه فاکتور ویژگیهایسازمانی و فردی و نوعی حادثه ناگهانیِ موجد انگیزه در کارآفرینی صورت می پذیرد. ترکیبات گوناگونی از این سه عامل می تواند منجر به بروز رفتارهای کارآفرینانه گردد که به ۳ حالت آن اشاره می گردد(آقایی، ۱۳۸۹):
- شرایط نوع الف: شرایطی که سازمان به فناوری­های پیشرفته نیاز دارد و از طرفی مدیریت ارشد از نوآوری به شدت حمایت می نماید. دراین حالت افراد. دارای توانایی انجام رفتارهای خلاقانه و کارآفرینانه، شرایط را برای شروع فعالیت مناسب می بینند(آقایی، ۱۳۸۹).
- شرایط نوع ب: حالتی که درآن سازمان دچار تغییرات اساسی (در ساختارو محتوا ) می شود و درآن نوآوری و خلاقیت تشویق و ترغیب می گردد. در این شرایط کارکنانی که نیاز به توفیق بالایی دارند، پس از یک دوره تصلب و انجماد سازمانی و گرفتار بودن در زنجیره مقررات و قوانین خشک اداری، شرایط را برای بروز رفتارهای کارآفرینانه فراهم می بینند(آقایی، ۱۳۸۹).
- شرایط نوع ج: حالتی که در آن سازمان از طرفی به واسطه برخی محدودیتهای درون و برون سازمانی مجبور به کاهش هزینه ها گردیده و از طرفی بصیرت و دوراندیشی مدیریت ارشد، زمینه را برای بروز ظهور ایده های خلاقانه و نوآورانه در سطح وسیعی فراهم کرده است. در این شرایط افرادی که نیاز به استقلال و آزادی عمل بیشتری دارند، به فعالیتهای کارآفرینانه ترغیب خواهند شد. از جمله شرایط دیگری که می تواند موجب بروز رخدادهای تسریع کننده کارآفرینی گردد میتوان به وجود فضای رقابتی حیثیتی، بی ثباتی بازار یک شرکت به دلیل تغییرات ایجاد تقاضاهای جدید برای کالاها و خدمات اشاره کرد(آقایی، ۱۳۸۹).
ویژگی های سازمانی:
۱- حمایت مدیریت
۲- آزادی عمل کاری
۳- تشویق و پاداش ها
۴- دسترسی زمانی
۵- موانع سازمانی
مشخصات فردی:
۱- گرایش به مخاطره و خطرپذیری
۲- تمایل به استقلال
۳- نیاز به موفقیت
۴- هدفگرایی
تسریع رویداد سازمانی
توانایی غلبه بر موانع
اجرای ایده کارآفرینانه
برنامه ریزی امکان کسب و کار کارآفرینانه
تصمیم به اقدام
دسترسی به منابع
شکل ۲-۳ مدل تعاملی کارآفرینی سازمانی کوراتکو و دیگران(آقایی، ۱۳۸۹).
۲-۲-۵-۸-۴ کارآفرینی سازمانی تامپسون:
تامپسون برای شکل گیری کارآفرینی در سازمان پنج بعد را مورد توجه قرار می دهد (شکل ۲-۴) که وجود تمامی این ابعاد برای سازمان کارآفرینانه ضروری است(مقیمی، ۱۳۸۴).
کارآفرینی سخت:
- عقیده در اقدام به ریسک حساب شده
- موضع یابی برای فرصت و فرصت گرایی
- روحیه مستقل
- عامل شبکه سازی طبیعی
- موقعیت گرایی
- رقابتی و قاطع
پارادایم خلاقیت:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 03:42:00 ق.ظ ]




کارکنان به مشتریان توجه فردی می کنند.
کارکنان نیازهای خاص مشتریان را می فهمند.
ارائه کنندگان خدمات، ساعات و مکان کاری مناسب و راحتی برای تمامی مشتریان فراهم می کنند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
کارکنان توجه شخصی به مشتریان دارند.
کارکنان خواستار بهترین منافع برای مشتریان خود هستند.

 

 

 

سید جوادین، سید رضا، کیماسی، مسعود، مدیریت کیفیت خدمات، سال۱۳۹۰، ص ۸۱
۱-۹- قلمرو تحقیق
الف: قلمرو موضوعی تحقیق:
حوزه نگرش این تحقیق تشریح سرمایه فکری و رابطه آن با کیفیت خدمات است.
ب: قلمرو مکانی تحقیق:
قلمرو مکانی این تحقیق کلیه زندانهای استان آذربایجان شرقی می باشد.
ج: قلمرو زمانی تحقیق:
این تحقیق از آبان ماه سال ۱۳۹۱ شروع شد که به دلیل امنیتی بودن محل تحقیق، پرسشنامه جهت بررسی و تایید به مرکز آموزش و پژوهش سازمان زندانهای کشور ارسال شد و پس از تایید، از فروردین ماه سال ۱۳۹۲ اجرایی و در آخر مرداد ماه ۱۳۹۲ به اتمام رسید.
۱-۱۰- خلاصه فصل
در این فصل به کلیات تحقیق پرداخته شده است. از جمله مطالب بیان شده عبارتند از: مقدمه ای در مورد سرمایه فکری و جایگاه آن در اقتصاد دانشی و اینکه سرمایه فکری می تواند تحت عنوان داراییهای نامشهود سازمان طبقه بندی بشود. بیان مساله تحقیق، که اهمیت و جایگاه سرمایه فکری و کیفیت خدمات را در سازمان زندانهای کشور مورد توجه قرار داده است. اهمیت و ضرورت تحقیق، بیان نوع آوری تحقیق، اهداف تحقیق، سئوالات تحقیق، فرضیه های تحقیق، متغیر های تحقیق که سرمایه فکری را متغیر مستقل و کیفیت خدمات را متغیر وابسته در نظر گرفته است تعاریف مفهومی واژه ها، متغیرهاو اصطلاحات دقیق و قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی تحقیق.
فصل دوم
ادبیات، مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
دنیای کسب و کار امروز، عرصه برپایی سازمان های دانش محور است. در این اقتصاد، عواملی نظیر درآمد، سودآوری و دارایی تنها بخش کوچکی از موفقیت سازمان را بازتاب کرده و ثروت واقعی سازمان ها، جذب و بهره برداری از نیروی انسانی متخصص و برتر، دانش و مهارت های این افراد، فرایند ها و رویه های داخلی، فرهنگ درون سازمانی، شهرت و خوشنامی در نزد مشتریان و ذینفعان، و به بیان دیگر دارائیهای نامشهود و سرمایه فکری است. (بطحایی، ۱۳۸۵).
چارچوب حسابداری مالی فعلی در اوایل قرن بیستم تدوین شده است. و طبعاً حسابداری در حوزه فعالیت های تجاری یعنی صنایع تولیدی که حجم قابل ملاحظه ای از اموال، ماشین آلات و نیروهای کارگری را به کار می گیرند، به خوبی قابل استفاده است. در اواخر قرن بیستم، ساختار اقتصادهای بزرگ از صنایع تولیدی به صنایع خدماتی تغییر جهت داده و در حال حاضر، شرکت ها و واحدهای تجاری روی کیفیت خدمات، نوآوری، رضایت مشتریان، مطلوبیت سرمایه گذاران و طیف وسیعی از ذینفعان تمرکز و توجه دارند.
کیفیت خدمات یکی از مباحث بسیار مهم و اساسی در عصر کنونی بشمار می رود. همانگونه که می دانیم تمامی تلاش سازمانها نهایتاً منجر به برونداده با محصول یا خدمت می گردد. حال این محصول یا خدمت، در صورتیکه کیفیت نا مطلوبی داشته باشد تمام زحمات یک سازمان در واقع بی نتیجه خواهد بود. خصوصاً اینکه در دنیای سریع التغیر و فوق العاده رقابتی امروزی، کیفیت خدمات به عنوان یک عنصر بسیار حیاتی در حوزه رقابت می باشد. همه تلاشهای سازمانها جلب رضایت مشتری می باشد و این امر میسر نخواهد بود، مگر به ارتقاء کیفیت خدمات ارائه شده. با عنایت به اینکه موسسات دولتی بیشتر به ارائه خدمت می پردازند نقش کیفیت خدمات در بخش دولتی از اهمیت مضاعفی برخوردار خواهد بود. این امر موجب توجه بیشتر موسسات دولتی به ارائه خدمات با کیفیت مطلوبتر به مشتریان گردیده است(نایب زاده،۱۳۸۷).
این فصل در دو بخش مورد مطالعه قرارمی گیرد. بخش اول: در مورد سرمایه فکری، تعاریف و اجزای سرمایه فکری، ویژگیهای سرمایه فکری، اهمیت و مدیریت سرمایه فکری، روشها و الگوهای اندازه گیری،گزارشگری، استانداردهای حسابداری سرمایه فکری و بررسی شاخص های سرمایه فکری در ایران و کشورهای دیگر مورد بررسی قرار می گیرد و بخش دوم: در مورد کیفیت خدمات، تعاریف و اهمیت کیفیت خدمات، رویکردها و پیامدهای کیفیت خدمات، مدلهای سنجش کیفیت خدمات و موانع بهبود کیفیت خدمات خواهد بود و در آخر به بررسی پیشینه تحقیق پرداخته می شود.
۲-۲- بخش اول: سرمایه فکری
۲-۲-۱- سیر تاریخی توسعه مفهوم و کاربرد سرمایه فکری
در سال ۱۹۶۹ آقای جان گالبریت اولین کسی بود که از اصطلاح سرمایه فکری استفاده کرد. اما در اواسط دهه ۱۹۸۰ حرکت از عصر صنعت به سمت عصر اطلاعات آغاز شد و شکاف عمیق بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت ها بوجود آمد و در اواخر دهه ۱۹۸۰ اولین تلاشها برای تدوین صورتهای مالی حسابهایی که سرمایه فکری را اندازه گیری کنند صورت گرفت و کتابهایی در این موضوع از قبیل مدیریت داراییهای دانش توسط آمیدن تالیف شد. در اوایل ۱۹۹۰، اولین بار نقش مدیریت سرمایه های فکری با تخصیص یک پست رسمی، در سازمان مشروعیت یافت و آقای ادوینسون[۱۲] بعنوان مدیر سرمایه های فکری شرکت اسکاندیا معرفی شد همچنین در این دوره مفهوم رویکرد ارزیابی متوازن توسط کاپلان و نورتن مطرح گردید و در مجله فورچون مقالاتی در این زمینه منتشر گردید. اما در اواسط دهه ۱۹۹۰، شرکت اسکاندیا اولین گزارش سرمایه های فکری را منتشر کرد و همایشی در سال ۱۹۹۶ با موضوع سرمایه فکری ترتیب داده شد. در اوایل دهه ۲۰۰۰، اولین مجله معتبر با محوریت سرمایه های فکری و اولین استانداردهای حسابداری سرمایه فکری توسط دولت دانمارک منتشر گردید. امروزه پروژه های مختلفی از قبیل انتشار کتب و برگزاری سمینارها و تهیه و تدوین مقالات متعددی در این زمینه در حال انجام است(مجتهد زاده، ۱۳۸۲).
۲-۲-۲- مفهوم و تعاریف سرمایه فکری
قبل از اینکه بخواهیم سرمایه فکری را شناسایی، مدیریت و اندازه‌گیری کنیم، نیاز است که مفهوم آن را درک کنیم. مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده است و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند داراییها، منابع یا محرکهای عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش یا غیر مالی جایگزین می‌کنند. بعضی از حرفه‌ها (حسابداری مالی و حرفه‌های قانونی) نیز تعاریف کاملاً متفاوتی مانند داراییهای ثابت غیرمالی[۱۳] که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند، ارائه کرده‌اند.
نویسندگان مختلف این واژه را به اشکال گوناگون تفسیر کرده اند، اما معنی پر کاربرد تر این واژه دانش مفید بسته بندی شده است. دانش در اینجا باید مفهومی کاملا وسیع تعبیر شود. فرایند ها، سیستم های اطلاعاتی، محصولات جدید ارائه نشده، نام های تجاری، مهارت های کارکنان و فهرست مشتریان همگی می توانند بخشی از سرمایه فکری باشند (سلیمانی، ۱۳۸۴). به عبارت دیگر سرمایه فکری عبارت است از: داشتن دانش، به کار بردن تجربه، تکنولوژی سازمانی، ارتباط با مشتری و عرضه کننده و نیز توانایی های حرفه ای که یک مزیت رقابتی در بازار را از آن شرکت می کند (ادوینسون و مالونه، ۱۹۹۷). در تعریفی دیگر به نظر ادوینسون و سالیوان سرمایه فکری دانشی است که می تواند با ارزش تبدیل شود. از طرفی سرمایه فکری را مبنایی برای درک دارایی های نا مشهود سازمان معرفی کرده اند که شامل دانش، اطلاعات، دارایی های فکری و تجربه است. سرمایه فکری عبارتست از کارکنان، مدیران، رهبران، پرستاران، کارکنان اجرائی، و بطور کلی، نیروی انسانی شرکت و غیره. این سرمایه یک شاخص کلیدی عملکرد است که باید شناخته شود، حفاظت شود و توسط کارکنان پرورش یابد، تا شرکت بتواند در بازار پر تحول اطلاعات، عملکردش را حفظ کرده و بهبود بخشد(یونی، ۲۰۰۰).
با بررسی های انجام شده بر روی تعاریف مختلف سرمایه فکری از سال ۱۹۸۷ م . تاکنون، برخی از آن ها به صورت منتخب در جدول (۲-۱) ذکر شده است. این تعاریف تجزیه و تحلیل شده و اجزای آن شناسایی شده است(علوی، ۱۳۸۶، ص۱۲۹).
جدول(۲-۱): تعاریف منتخب سرمایه فکری (مار و مستغفر، ۲۰۰۵، ص ۱۱۱۹)

 

 

نویسندگان

 

تاریخ

 

تعاریف

 

 

 

ایتامی

 

۱۹۸۷

 

دارایی های نامشهود مانند دارایی های مبتنی بر اطلاعات که شامل فناوری، اعتماد مشتری، تصویر سازمانی حاصل از علائم تجاری، فرهنگ سازمانی و مهارت های مدیریتی می باشند.

 

 

 

هال

 

۱۹۹۳
۱۹۹۲

 

سرمایه فکری شامل دارایی هایی مانند حقوق مالکیت معنوی و شهرت و مهارت ها یا مزیت هایی مانند دانش چگونگی و فرهنگ سازمانی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ق.ظ ]




۱ در ۱۵

 

اگر قل غیر مشابه مبتلا به MS است.

 

 

 

۱ در ۲۵

 

اگر خواهریا برادر مبتلا به MS است.

 

 

 

۱ در ۵۰

 

اگر یکی از والدین یا خواهر یا برادر ناتنی مبتلا به MS است.

 

 

 

۱ در ۱۰۰

 

اگر یکی از بستگان درجه ۲ مبتلا به MS است.

 

 

 

۱در ۱۰۰۰

 

اگر همسر مبتلا به MS است.

 

 

 

۱ در ۱۰۰۰

 

اگر هیچ­کس در خانواده مبتلا به MS نیست

 

 

 

گرچه مکانیسم­های بروز MS شناخته نشده است؛ ولی، اعتقاد اکثر محققان آن است که اساس ایمونوپاتولوژیک دارد و عوامل ژنتیکی و محیطی نیز در آن موثر است (۱۰۹و۱۱۴). به نظر می­رسد در بیماری MS، شکست سد خونی- مغزی در سطح مولکولی رخ می­دهد هر چند در سطح مورفولوژیک قابل شناسایی نیست (۱و۱۷۵). سلول­های T واکنش­گر[۳۰] ویژه­ای (خودواکنشی) علیه تعدادی از آنتی­ژن­های سیستم عصبی مرکزی فعال شده، با عبور از سد خونی- مغزی میلین رشته­ های عصبی را از بین می­برند (۱۷۵).
۲-۲-۱-۵- ایمونولوژی MS
علت قطعی بیماری کماکان ناشناخته است؛ اما، عوامل گوناگونی از جمله وجود زمینه ژنتیکی، در بیماران، مکانیسم­های اتوایمیون و عوامل محیطی به خصوص ویروس­ها را در بروز این بیماری مؤثر می­دانند و شواهد متعددی مبنی بر تأثیر متقابل سیستم اندوکرین وسیستم ایمنی وجود دارد (۵و۱۶). با توجه به اینکه امروزه بیماری MS را جزء گروه بیماری­های اتوایمیون طبقه ­بندی می­نمایند؛ لذا، در مجموع عوامل عفونی، ژنتیکی و محیطی به­طریقی در ارتباط با سیستم ایمنی و بروز پدیده خود ایمنی امکان ایجاد بیماری MS را فراهم می­سازد (۲۰، ۱۰۳و ۱۷۵). انسفالیت آلرژیک تجربی (EAE)[31]، به عنوان یک نمونه آزمایشگاهی و مطالعات صورت گرفته بر دستگاه ایمنی بیماران ابتلا به MS، موید نقش خود ایمنی در ایجاد MS است (۲۰).
۲-۲-۱-۵-۱- لنفوسیت­های فعال علیه خود
پروتئین پایه میلین[۳۲] (MBP) آنتی­ژن هدف عمده برای سلول­های T در EAE[33] و نیز احتمالا در MS انسانی است. سلول­های T فعال شده علیه MBP در خون، مایع مغزی- نخاعی (CSF)[34] و در درون ضایعات MS یافت شده ­اند (۱۶و۲۰). سلول­های T سبب شروع واکنش­های آبشار مانند و در نتیجه تولید سیتوکین­های پیش التهابی شده، به­دنبال آن سلول­های التهابی بیشتری از جمله ماکروفاژها وارد این چرخه می­شوند و در نهایت بیماری پدید می ­آید (۱۰۳و۱۷۳). در سال­های اخیر توجه به سوی نقش اکسیژن و نیتروژن در التهاب، دمیلینه شدن اعصاب، ضایعات اکسون که منجر به بیماری MS می­شوند، افزایش یافته است (۱۲). آسیب­پذیری سیستم عصبی مرکزی نسبت به استرس اکسیداتیو بسیار بالاست؛ زیرا، مصرف اکسیژن مغز زیاد و محتوای چربی آن بالاست و همچنین سطوح کمتر آنتی­اکسیدان نسبت به دیگر بافت­ها دارد (۱۶و۱۵۵).
پایان نامه - مقاله - پروژه
رادیکا­ل­های آزاد به مقدار زیاد در MS و مدل حیوانی MS (EAE) تولید می­شوند که سبب آسیب اکسیداتیو به لیپیدهای غشایی، پروتئین­ها و DNA سلول­ها در افراد مبتلا به MS می­ شود. همچنین، مشاهده شده که در رادیکال­های آزاد برای عمل فاگوسیتوز ماکروفاژها روی میلین مورد نیاز هستند (۲۰و۱۰۳).
۲-۲-۱-۵-۲- خود ایمنی هومورال
به نظر می­رسد که فعال شدن سلول­های B و تولید آنتی­بادی نیز برای ایجاد ضایعات میلین­زدای تکامل یافته، چه در نمونه­های آزمایشگاهی و چه در MS انسانی، ضروری است. افزایش تعداد سلول­های B کلونی واجد خصوصیات حافظه پس از مرکز زاینده[۳۵] یا لنفوسیت­های تولید کننده آنتی­بادی در ضایعات MS و در CSF مشاهده می­ شود. آنتی­بادی­های علیه میلین اختصاصی که برخی علیه گلیکوپروتئین میلین اولیگودندروسیتی (MOG)[36] واکنش نشان می­ دهند؛ در حالی­که، به بقایای وزیکولی میلین متصل بوده ­اند در پلاک­های MS یافت شده ­اند. افزایش تولید موضعی ایمونوگلوبولین­ها در CSF و آنتی­بادی­های اولیگوکلونال که از تکثیر کلونی پلاسماسل­ها منشا می­گیرند، از مشخصه­های MS است. طرح نوارهای اولیگوکلونال در هر بیمار خاص آن بیمار است و تلاش­هایی که برای شناسایی اهداف این آنتی­بادی­ها صورت گرفته عمدتا ناموفق بوده است (۱۶و۱۷۳).
۲-۲-۱-۵-۳- سیتوکین­ها
به نظر می­رسد بسیاری از فعالیت­های سلولی که در MS مشاهده می­ شود به واسطه سیتوکین­ها و کموکین­ها تنظیم می­شوند. سیتوکین­های TH1 التهاب­زا شامل اینترلوکین ۲، عامل نکروز تومور (TNF)α و اینترفرون (IFN) در فعال کردن و حفظ پاسخ خود ایمنی نقشی اساسی دارند و TNF-α و IFN-α ممکن است به صورت مستقیم باعث آسیب اولیگودندروسیت­ها یا غشای میلین شوند (۱۶، ۱۶۳و۱۷۳).
سیستم ایمنی در اتیولوژی و پاتوفیزیولوژی بیماری­های متعددی دخالت می­ کند. تعدیل یا تنظیم پاسخ­های ایمنی به منظور بهبود و کنترل بیماری­ها، سال­هاست که مد نظر محققان رشته­ های مختلف پزشکی است. پاسخ­های سیستم ایمنی می ­تواند توسط عوامل متعددی از جمله برخی ترکیب­های موجود در باکتری­ ها، قارچ­ها، گیاهان و نیز محصولات مصنوعی تنظیم شود (۱۱و۱۰۸). در سال­های اخیر مطالعات زیادی توسط محققان جهت یافتن مواد تنظیم کننده سیستم ایمنی (ایمونومدولاتورها) صورت گرفته است که می ­تواند کابردهای متعدد داشته باشد (۱۰). گیاهان دارویی به عنوان منبع غنی از مواد ایمونومدولاتور مطرح می­ شود. MS14 یک ترکیب گیاهی- دریایی است (۳۰). یکی از پاسخ­های مهم سیستم ایمنی پاسخ هومورال می­باشد که منجر به تولید آنتی­بادی از جمله آنتی­بادی IgM (عمدتا در پاسخ اولیه) و IgG (عمدتا در پاسخ ثانویه) می­ شود که هر یک نقش مهمی در سیستم ایمنی دارند (۳۰و۱۷۳).
۲-۲-۱-۶- عوامل محرک
در بررسی­های مختلف، انجام MRI های مکرر در بیماران مبتلا به MS عود کننده- بهبود یابنده در مراحل اولیه نشان داده است که فعالیت بیماری به صورت حملات التهاب موضعی بسیار شایع­تر از میزانی است که بر اساس عودهای بالینی قابل پشی­بینی است؛ بنابراین، در مراحل اولیه MS، بخش عمده فعالیت بیماری از نظر بالینی آشکار نیست. عواملی که باعث بروز این حملات می­شوند ناشناخته­اند؛ اما، این حقیقت که بیماران در نتیجه ابتلا به عفونت­های تنفسی فوقانی غیراختصاصی ممکن است دچار عود شوند این فرضیه را مطرح می­ کند که تقلید مولکولی بین ویروس و آنتی­ژن­های میلین یا فعال شدن سلول­های T پاتوژنیک به وسیله ابر آنتی­ژن­های[۳۷] ویروسی ممکن است در فرایند ایجاد بیماری MS نقش داشته باشد (۱۶و۱۰۳).
۲-۲-۱-۷- نورودژنراسیون
آسیب آکسونی در تمامی ضایعات جدید MS رخ می­دهد و تصور می­ شود که تجمع آسیب آکسونی علت عمده پیشرفت و ناتوانی غیر قابل برگشت در بیماری MS است. در مبتلایان به پاراپارزی پیشرفته ناشی از MS تا ۷۰% آکسون­های مسیرهای کورتیکواسپاینال جانبی از بین رفته­اند و تصویربرداری­های پی­درپی با MRI نشان داده است که در ضایعات تثبیت شده و غیرفعال، آکسون­ها با گذشت زمان به تدریجی از بین می­روند. آگاهی از عواملی که باعث آسیب آکسونی می­شوند کامل نیست و حتی مشخص نیست که آسیب میلین برای بروز آسیب آکسونی در MS لازم است یا خیر (۱۶و۱۲۸).
میلین­زدایش ممکن است باعث کاهش حمایت تغذیه­ای آکسون­ها، تغییر آرایش کانال­های یونی و عدم ثبات پتانسیل فعالیت غشاء شود. آکسون­ها در ابتدا با این تغییرات تطابق می­یابند؛ اما، در نهایت دژنراسیون دیستال و عقب­گردی رخ می­دهد. بنابراین، تقویت بازسازی میلین و حفظ اولیگودندروسیت­ها هم­چنان از اهداف مهم درمانی در MS محسوب می­شوند. بر اساس برخی شواهد، آسیب آکسونی ناشی از اثر مستقیم سلول­های التهابی موجود و مهاجم و محصولات سمی آن­ها، به خصوص مواد تولید شده به وسیله میکروگلیاها، ماکروفاژها و لنفوسیت­های T از نوع CD8 است. میکروگلیاهای فعال شده، به خصوص از طریق ترشح NO و رادیکال­های اکسیژن و از طریق گلوتامات که دارای اثرات سمی بر اولیگودندروسیت­ها و نورون­هاست، می­توانند باعث آسیب آکسونی شوند (۱۶و۱۷۳).
۲-۲-۲- تظاهرات بالینی MS
شروع MS ممکن است ناگهانی یا تدریجی باشد. علایم ممکن است شدید یا به اندازه­ای خفیف باشند که بیمار تا ماه­ها یا سال­ها به پزشک مراجعه نکنند. در واقع به هنگام اتوپسی افرادی که در طول حیات بدون علامت بوده ­اند، به صورتی غیر منتظره ممکن است مشخص شود که فرد به MS مبتلا بوده است. در برخی دیگر، انجام MRI به علل دیگر ممکن است MS بدون علامت را مشخص کند. علایم MS بسیار متغیر است و به محل و شدت ضایعات در CNS بستگی دارند (جدول ۲-۲). معاینه معمولا نشان دهنده اختلال نورولوژیک در مناطقی است که علائمی ندارند، برای مثال بیماری که به علت علایم در یک اندام تحتانی مراجعه کرده است ممکن است دارای نشانه­ های نورولوژیک در هر دو اندام تحتانی باشد (۱۶و۱۰۶).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:41:00 ق.ظ ]




الف: رضایتمندی زناشویی: رضایتمندی نوعی ارزشیابی ذهنی از پاداش ها و تنبیه های نسبی است که فرد در یک رابطه تجربه میکند. آن ها تصریح میکنند که تعهد به وسیله میزان رضایتمندی ایجاد شده در رابطه تقویت میشود. برای این که افراد سطح رضایتمندی خود را تعیین کنند، هزینه ها و پاداشهای روابط شان را برآورد مینمایند. مزایا و پاداشهای بالقوه با انتظارات فرد در مورد رابطه مقایسه میشود. این استانداردهای شخصی به عنوان معیار سنجش شناخته میشوند. این سطح رضایتمندی عملکردی از سنجش سطح و نتایج رابطه کنونی است. زمانی که نتایج به دست آمده بیش از سطح معیار باشد، فرد از رابطه اش خشنود است، اما زمانی که نتایج به دست آمده پایین تر از استانداردهای درونی باشند، عدم رضایتمندی اتفاق میافتد (راسبالت و بونک، ۱۹۹۳).
پایان نامه - مقاله - پروژه
ب: کیفیت جایگزینها: دومین عامل مؤثر بر تعهد، خصوصیات جایگزینهاست، که به ارزیابی ذهنی فرد از پاداشها و هزینههایی اشاره دارد که فرد جدا از رابطه کنونی به دست میآورد، مانند گذراندن وقت با دوستان و خانواده یا گذراندن وقت در خلوت و تنهایی. اساساً خصوصیت جایگزینها با احساس شادمانی بالقوه خارج از رابطه زناشویی رابطه دارد. متعاقباً، داشتن جایگزین های جذاب نیروی بالقوه برای کاهش تعهد زناشویی است (راسبالت و بونک، ۱۹۹۳).
ج: سرمایه گذاریها: شکل سوم تعهد، دربردارنده سرمایه گذاری ارتباطی است. سرمایه گذاریها منابع بدست آمده ملموس یا واقعی هستند که احتمال زوال رابطه را به شدت کاهش میدهد. نمونههایی از سرمایهگذاری های ارتباطی شامل وقت گذاشته شده، دلبستگی عاطفی، دوستان دو طرفه و مالکیتهای مادی است. بر طبق این مدل همه سرمایه های با ارزش در نیرومند کردن تعهد سهیم هستند. راتیگان و آکسون (۲۰۰۶) در مطالعهای نشان دادند که هر سه عامل رضایت، سرمایه گذاری و جایگزینها، در تعهد زنان نقش دارند (راسبالت و بونک، ۱۹۹۳).
۲-۱-۱-۴-۳ موانع تعهد زناشویی
تعهد زناشویی نه فقط به عنوان وضعیتی ارزشمند بلکه به عنوان وضعیتی در نظر گرفته میشود که باید عملی گردد. اگر چه به ندرت به عنوان عملی ساده در نظر گرفته میشود. انجام پذیری به میزان قابلیت دستیابی به تعهد زناشویی اشاره دارد. تعهد حاصل دو فرایند ذهنی اساسی است: موانع دستیابی به تعهد زناشویی و احتمالات غلبه بر این موانع. این مفاهیم با ایدههای مربوط به تعهد بازدارنده و تعهد ساختاری ارتباط دارد و توجه شخص را به نقش موانع معطوف میکند اما یک تفاوت مهم هم دارد. همان گونه که لوینگر (۱۹۷۹) توضیح میدهد نیروهای بازدارنده حاصل از موانع موجود بین افراد آن ها را از هم جدا میکند و موانع پیرامون ارتباط افراد را به هم نزدیک میسازد (ناصر، ۱۳۹۰).
موانع پیش روی تعهد ممکن است بیرونی یا درونی، واقعی یا خیالی باشند. توجه به دیدگاه های درونی به معنای تمرکز بر تصورات شخصی از موانع تعهد زناشویی است که ممکن است از نظر محققان عوامل مهمی باشد. البته عکس آن هم ممکن است روی دهد (پرویتی و آماتور، ۲۰۰۳؛ به نقل از رضایی، ۱۳۸۹). موانع تعهد شامل چهار دسته موانع مادی، اجتماعی، روانی- عاطفی و جسمی میباشد.
موانع مادی عبارتند از نگرانی در مورد عدم ثبات شغلی و اجتماعی و هم چنین کمبود امکانات مادی از قبیل خانه و ماشین. تعداد زیادی از مردان (۸۵ درصد) به عوامل مادی اشاره می کنند اما بیشتر از نیمی از زنان (۵۳ درصد) این مانع را در اظهاراتشان پیرامون موانع ازدواج خود ودیگران بر میشمارند. موانع اجتماعی یکی دیگر از موانع تعهد زناشویی است. این مانع به دو دسته تقسیم می شود. دسته اول شامل، جنس (مردان به سختی محبت خود را نشان می دهند)، تمایلات جنسی، سن (هر چه سن افراد بالاتر می رود سخت تر به ازدواج و تعهد تن می دهند)، مذهب، طبقه اجتماعی، نژاد و قومیت است. دومین مانع اجتماعی به ارتباط با دیگران، فشارهای اجتماعی، الگوهای مخالف ازدواج، تصور عدم حمایت از سوی افراد مهم خانواده و تاریخچه خانوادگی و به خصوص طلاق مربوط است. هم چنین بالای ۹۰ درصد از افراد موانع تعهد را روانی- عاطفی ذکر کرده اند. این عوامل شامل عاطفه و شخصیت (کمبود عاطفه و عدم آمادگی روانشناختی) میشود ( شریعتی، ۱۳۹۰).
۲-۱-۲ صمیمیت زناشویی
۲-۱-۲-۱ ماهیت و مفهوم صمیمیت زناشویی
امروزه دلایل اصلی ازدواج و انتظارات همسران از یکدیگر به طور چشمگیری تغییر یافته است. نیاز به عشق و صمیمیت و ایجاد رابطه صمیمانه با همسر و ارضای نیازهای عاطفی و روانی از جمله دلایل اصلی زوجین امروزی برای ازدواج است (اعتمادی، ۱۳۸۹). در رابطه زوجی، هر یک از دو زوج میتوانند عمیق ترین احساسات صمیمیت را تجربه کنند. این رابطه در عین حال که میتواند صمیمانهترین و راحتترین رابطه ممکن باشد، میتواند شدیدترین صدمات ممکن را نیز به اعضاء وارد کند. در صورتی که ازدواج ناموفق باشد میتواند به توقف رشد شخصی و سرگردانی منجر گردد. شکست در این رابطه میتواند به صدمهها و جراحتهایی منجر گردد که التیام آنها به وقت زیادی نیاز دارد (نظری، ۱۳۸۶). اکثر افراد ازدواج را به عنوان صمیمانه ترین رابطهای که در دوران بزرگسالی تجربه کرده اند، میدانند؛ رابطه ای که به عنوان منبع اصلی و اساسی عاطفه و حمایت برای آنها در نظر گرفته میشود. عمق صمیمیتی که افراد در رابطه خود ایجاد میکنند به میزان زیادی بستگی به توانایی های آنها برای ارتباط دقیق، مؤثر و روشن با افکار، احساسات، نیازها، خواسته ها و تمایلاتشان دارد (لوینگر و هاستون[۶۵]، ۱۹۹۰؛ به نقل از اسدپور و همکاران، ۱۳۸۹). صمیمیت به شیوه های مختلفی مطرح میشود؛ برای برخی از افراد صمیمیت زمانی به اوج خود میرسد که نسبت به دیگری دارای احساسات صمیمی خودافشاگری باشند، برای برخی دیگر نیز صمیمیت هنگامی است که تجربیات مثبت مشترک دارند و برای عده ای نیز صمیمیت به معنای داشتن رابطه جنسی میباشد (کاظمیان، زاده باقری، بهمنی، خلیلی و ابوالفتحی، ۱۳۹۲). صمیمیت اغلب به عنوان یک فرایند پویا توصیف میشود (اعتمادی، ۱۳۸۹). وابسته به اینکه شخص به چه میزان رابطه نزدیکی با والدینش داشته باشد، انواع متفاوتی از صمیمیت را تجربه میکند (اسدپور و همکاران، ۱۳۸۹). صمیمیت یک نزدیکی، تشابه و روابط شخصی عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر است که مستلزم شناخت و درک عمیق از فرد دیگر و همینطور بیان افکار و احساساتی است که نشانه تشابه با یکدیگر است. صمیمیت یک فرایند تعاملی است. محور این فرایند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احساسات فرد دیگر، قدردانی یا پذیرش دیدگاه منحصر به فرد، فرد دیگر از دنیا است. صمیمیت یک نیاز اساسی و واقعی انسان است و تنها یک تمایل یا آرزو نیست. پدیده های مهم که در تعریف صمیمیت در ادبیات تعریف میشوند عمدتاً شامل تشابه، پذیرش، خودافشایی، رابطه جنسی، استقلال، تطابق، نزدیکی هیجانی _ بدنی و عقلی هستند (باگاروزی[۶۶]، ۲۰۰۱). به نظر استرنبرگ (۱۹۸۷) صمیمیت احساساتی است که نزدیکی، تعلق و تماس را ایجاد میکند (اسدپور و همکاران، ۱۳۸۹). اسکنارچ[۶۷] (۱۹۹۱) صمیمیت را فرایند در تماس بودن، درک خود و افشای خود در حضور همسر مفهوم سازی میکند (حسینیان و همکاران، ۱۳۹۰). صمیمیت مفهوم وسیعی است که میتواند از بحث درباره جزئیات زندگی تا افشای خصوصیترین احساسات جنبی را که به راحتی با کسی در میان گذارده نمیشود را در برگیرد. به گونه ای که شاید بتوان گفت صمیمیت محصول فردی توجه کردن، پذیرفتن، حساست به خرج دادن و درک کردن است (بک[۶۸]، ۱۹۹۸؛ ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۶).
اشنایدر[۶۹] (۱۹۸۹) معتقد است که تشابه زوجین به آنها کمک میکنند احساس کنند به وسیله همسرشان درک و فهمیده میشوند. تشابه بین همسران هم چنین مربوط به بافت روابط صمیمانه است. وقتی همسران در نیازهایشان به میزان صمیمیت و نوع خاصی از صمیمیت مشابه باشند، احساسات صمیمانه ایجاد میشود (اعتمادی، ۱۳۸۹).
وین[۷۰] (۱۹۸۶) صمیمیت را به عنوان یک تجربه و ارتباط ذهنی تعریف میکند که پدیده اصلی آن خودافشایی، پاسخ امن و همدلی است. هم چنین اشاره میکند که تعامل صمیمانه شامل مشارکت و تجربه درک احساسات است. این تجربه ارتباطی به درک متقابل و اطمینان بستگی دارد. خودافشایی نیز برای صمیمیت زناشویی ضروری است، زیرا افراد را به طور ذاتی در درک متقابل و اطمینان درگیر میکند (اعتمادی، ۱۳۸۹). علاوه بر این سطح تمایز و استقلال نیز با صمیمیت ارتباط دارد. به نظر بوئن افراد تمایل دارند افرادی با سطح تمایز مشابه انتخاب کنند (گلدنبرگ و گلدنبرگ[۷۱]، ۱۹۳۴؛ ترجمه حسین شاهی، ۱۳۹۲).
اسکنارچ (۱۹۹۱) تمایز پایین در همسران را با صمیمیت ارزیابی شده توسط دیگری همراه میداند که در آن خودافشایی به رفتار همسر با پویایی رابطه بستگی دارد. زوجین با سطح تمایز پایین تحمل سطوح بالای صمیمیت را ندارند. همسران با سطح تمایز بالا و استقلال، تحمل بیشتری برای صمیمیت دارند و خودافشایی آنها به رفتار همسر و پویایی های رابطه بستگی ندارد (حسینیان و همکاران، ۱۳۹۰). اولسون[۷۲] (۲۰۰۴) درباره صمیمیت، به مفهوم عدم تملک دوجانبه بین همسران اشاره میکند. روبین[۷۳] (۱۹۸۲) بیان میدارد که صمیمیت برخی از انواع ابراز دوجانبه احساسات و افکار به دور از ترس یا نیاز به وابستگی است و تمایل برای درک دنیای درونی دیگری و توانایی در میان گذاشتن خود با دیگری است (کاظمیان و همکاران، ۱۳۹۱). صمیمیت در حد قابل قبول و انتظار، موجب تحکیم روابط محبتآمیز بین آنان میشود، تا آنجا که میتوان گفت اصل اساسی در ازدواج موفق، ایجاد صمیمیت بین زوجین است. صمیمیت یک نیاز اساسی و واقعی در انسان است، افراد با توجه به تفاوتهای فردی در شدت و نوع صمیمیت با یکدیگر متفاوتند. این مفهوم یک نیاز واقعی است که ریشه درونی داشته و از نیاز بسیار اساسی برای دلبستگی نشأت میگیرد. اما در آن روی سکه یعنی در یک ازدواج ناموفق و از هم گسسته، عدم وجود صمیمیت، خواه ناخواه یک رابطه را به پایان خود نزدیک میکند (باگاروزی، ۲۰۰۱). ایجاد و حفظ روابط صمیمانه و ارضای نیازهای عاطفی و روانی در جریان ازدواج یک مهارت و هنر است که علاوه بر سلامت روانی و تجارب سالم اولیه نیازمند داشتن نگرشهای منطقی و کسب مهارت ها و انجام وظایف خاص است (اعتمادی، ۱۳۸۹). صمیمیت در ازدواج باارزش است زیرا تعهد زوجین به ثبات رابطه را محکم میکند و به طور مثبتی با سازگاری و رضایت زناشویی همراه است (شهرستانی، دوستکام، رهباردار و مشهدی، ۱۳۹۱). در واقع تعهد زناشویی و صمیمیت در ازدواج بخش حیاتی یک ازدواج موفق میباشند. بدین معنا که زوجین برای خلق آینده ای مشترک تلاش میکنند و به وقت بحران و تعارض در کنار هم باقی میمانند (حسینی، ۱۳۹۰).
۲-۱-۲-۲ نظریه ها و رویکردهای مربوط به صمیمیت
۲-۱-۲-۲-۱ مدل ترکیبی وارینگ
وارینگ[۷۴] (۱۹۸۳) صمیمیت همسران را به عنوان ترکیبی از هفت عنصر زیر تعریف میکند:
۱) محبت یا هیجان: میزانی که احساسات نزدیک هیجانی به وسیله همسر بیان میشود. وقتی احساسات نزدیک هیجانی و محبت بین همسران ابراز میشود، صمیمیت ایجاد میشود.
۲) بیانگر بودن و خودافشایی: میزانی که افکار، عقاید، گرایشات و احساسات در دورن رابطه بیان میشود. خودافشایی با صمیمیت، ارتباط مثبت دارد وقتی خودافشایی در رابطه زناشویی تسهیل میشود، صمیمیت افزایش مییابد.
۳) تطابق: میزانی که همسران میتوانند با یکدیگر به صورت راحت کار و تفریح داشته باشند. تطابق، صمیمیت را به وسیله افزایش زمان با هم بودن در فعالیت های مشترک ایجاد میکند.
۴) همبستگی: میزان وفادار ماندن همسران به رابطه است. همبستگی شرط ضروری برای سایر ابعاد صمیمیت است، زیرا اعتماد و اطمینان در رابطه را تسریع میکند.
۵) روابط جنسی: میزانی که نیازهای جنسی مبادله و ارضاء میشوند. ارضاء جنسی منعکس کننده بیشتر با هم بودن های شدید است که یک زوج تجربه میکنند.
۶) تعارض: میزان آسانی حل عقاید متفاوت بین همسران است. مهارت های حل تعارض به عنوان یک پیشبینی کننده سطح نهایی صمیمیت در نظر گرفته میشود.
۷) اختیار: میزان روابط مثبت همسران با خانواده و دوستان است. اختیار مربوط به استقلال از روابط هیجانی قوی با افراد دیگر مانند خانواده اصلی است که به زوج اجازه یک فضای هیجانی که برای رشد صمیمیت نیاز است، را میدهد (یانگ و لانگ[۷۵]، ۱۹۹۸؛ به نقل از رضایی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲-۲-۲ دیدگاه رشدی فارمن[۷۶]
توانایی برای صمیمیت از طریق یک فرایند مطالبه کردن انجام میشود. انتظارات مربوط به خود و رابطه و الگوهای ویژه روابط اولیه منجر به شکل خاصی از درگیر شدن با افراد و اشیاء میشود. توانایی برای صمیمیت یک پدیده رشدی است. در هر مرحله زندگی کودکی، تجربه با والدین و همسالان ساختارهای زیر بنایی که توانایی رفتار صمیمیانه با بزرگسالان است را شکل میدهد. خودافشایی و صمیمیت در بزرگسالی نتایج کیفی دوران کودکی هستند. هیچ چیز در کودکی به طور مستقیم این توانایی را ایجاد نمیکند، اما رویکرد رشدی به ما اجازه میدهد بین کودکی یا تجارب اولیه با همسالان و محبت بزرگسالی ارتباط برقرار کنیم. یک دیدگاه رشدی همچنین جنبه های پیچیده صمیمیت رفتاری، هیجانی و انگیزش را در نظر میگیرد. برای کسب صمیمیت یک فرد ابتدا باید به سمت نزدیکی برود و آن را جستجو کند و سپس بتواند صمیمیت را تحمل کند. همچنین فرد باید بتواند هیجانات شدید که بخش غیرقابل تفکیک یک رابطه نزدیک است را آزادانه در میان بگذارد. سرانجام فرد باید توانایی خودافشایی، تقابل بالغانه، حساسیت نسبت به احساسات دیگران و علاقه به خوب بودن دیگران را داشته باشد. هریک از این تجربه های صمیمیت از ترکیب تجارب خانوادگی و همسالان در مراحل اولیه رشد ناشی میشود. کودک باید نزدیکی، تقابل و حل تعارض بین گروه های همسال را نیز تمرین کند. دیدگاه رشد از دو بعد توانایی صمیمیت را بررسی میکند (فارمن، ۱۹۹۹؛ به نقل از اعتمادی، ۱۳۸۹):
الف) روابط اولیه و توانایی برای نزدیکی: از لحاظ نظری روابط در کودکی با سه جزء نزدیکی و نهایتا محبت ارتباط دارد.
اول: رابطه با مراقبین اولیه که تاریخچه پاسخدهی و در دسترس بودن منجر به انتظارات مثبت درباره تعاملات با دیگران میشود. دوم: این روابط زمینه ای برای یادگیری تعامل با همسر را آماده میکند. سوم: از طریق یک تاریخچه مراقبت مسؤلانه و حمایت برای استقلال کودک یک حس خود ارزشی را رشد میدهد. این ویژگیها احتمالا زیربنای رفتارهایی است که احتمالا با الگوهای بعدی مثل خود اطمینانی ارتباط دارد. این تجارب همچنین کودک را به پذیرش و انتظار انواع خاصی از واکنش ها از سوی دیگران هدایت میکند (فارمن[۷۷]، ۱۹۹۹؛ به نقل از اعتمادی، ۱۳۸۹).
ب) حساسیت نسبت به طرد و روابط رومانتیک: شواهد تجربی نیز ارتباط این رشد دلبستگی و نزدیکی را نشان میدهد. آنچه افراد از روابط قبلی میآورند ممکن است روابط رمانتیک را تحت تأثیر قرار دهد. بر اساس رویکردهای بین فردی کلاسیک (بالبی، اریکسون، هورنای و سالیوان) یک راه کلیدی برای بررسی تأثیر روابط گذشته بر روابط رمانتیک بررسی اثر این روابط روی انتظارات دریافت پذیرش و پرهیز از طرد است. بزرگسالی که انتظارات دفاعی طرد را به عنوان نتیجه طرد از والدین یا همسالان رشد داده، نسبت به طرد همسرش حساس خواهد بود. حساسیت نسبت به طرد یک فرایند شناختی – هیجانی است که از تجربه طرد ناشی میشود. این حساسیت در موقعیتهای اجتماعی که احتمال طرد وجود دارد، فعال میشود. به طور خلاصه حساسیت نسبت به طرد این موضوع را مطرح میکند که افراد چگونه فکر کردن، احساس کردن و رفتار کردن ر رابطه رومانتیک و تصمیمگیری برای تداوم رابطه رومانتیک یا پایان آن بر اساس تجارب اولیه انتخاب میکنند. یکی از مسائل مهم در روابط بین فردی حفظ استقلال و فردیت در عین نزدیکی، قرابت و دلبستگی است که تجارب اولیه دوران کودکی و نوجوانی در رشد این توانایی میتواند نقش اساسی داشته باشد (فارمن، ۱۹۹۹؛ به نقل از اعتمادی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲-۲-۳ رویکرد تعاملی باگاروزی
صمیمیت یک فرایند تعاملی است که شامل تعدادی از ابعاد مرتبط میباشد. صمیمیت یک نیاز واقعی انسان است که ریشه دارد و در یک چارچوب نیاز بقا برای دلبستگی رشد می کند. آشفتگیهای شدید در مرز دلبستگی مادر _ کودک یا شکست دلبستگی کودکی پیامدهایی برای رشد صمیمیت واقعی در زندگی بعدی دارد. نیاز به صیمیت به عنوان رشد، تمایز یافتگی و تظاهر پیشرفته نیاز جهانی بیولوژیکی برای نزدیکی بدنی، ارتباط و تماس با انسانهای دیگر مفهوم سازی میشود (باگاروزی، ۲۰۰۱).
باگاروزی (۲۰۰۱) صمیمیت را شامل نه بعد صمیمیت عاطفی، روانشناختی، عقلانی، جنسی، جسمانی، معنوی، زیبایی شناختی، اجتماعی _ تفریحی و کلی میداند. شدت کلی نیاز به صمیمیت و ابعاد نه گانه آن برای هر فرد متفاوت است. افراد با توجه به تفاوتهای فردی در شدت و نوع صمیمیت با یکدیگر متفاوتند. با در نظر گرفتن این تفاوتها بین افراد، میتوان درک کرد که چگونه یک زن و شوهری که نیاز کلیشان برای صمیمیت از نظر شدت نیاز مشابه است، هنوز ممکن است از در میان گذاشتن تجربه صمیمیت در رابطهشان ناراضی باشند. متأسفانه بسیاری از همسران این تفاوتها را خوب یا بد، سالم یا ناسالم، خواستنی یا غیرقابل قبول تعبیر و تفسیر میکنند. یکی از وظایف اولیه درمانگران کمک به زوجین برای درک و پذیرش تفاوت در شدت نیازها است. زوجهایی که به خاطر عدم رضایت از نیازهای صمیمیت وارد درمان میشوند، به تدریج یاد میگیرند که تفاوتشان در شدت نیازهای کلی و شدت ابعاد نیازها یک موضوع ساده مربوط به تفاوت هاست (باگاروزی، ۲۰۰۱).
در ارتباط با ابعاد صمیمیت، باگاروزی به دو محور صمیمیت قابل قبول و قابل پذیرش اشاره میکند:
صمیمیت قابل قبول و متقابل: صمیمیت یک فرایند پویا و تعاملی است که بر اساس اطمینان و احترام متقابل شکل میگیرد. بنابراین هر همسر باید اطمینان کامل برای در میان گذاشتن عمیق ترین افکار و احساساتش بدون ترس از قضاوت و ارزیابی داشته باشد. علاوه بر این برای درک اینکه همسر کاملاً آنچه را که مطرح میشود میپذیرد، یک فرد باید احساس کند که همسرش متقابلاً پذیرفته میشود و سطوح عمیق خودافشایی وجود دارد. این پذیرش قابل قبول و متقابل است که به رابطه اجازه میدهد به سمت سطوح عمیق اطمینان و عشق حرکت کند.
رضایت قابل پذیرش و متقابل: ممکن است از بحث قبلی اینطور استنباط شود که اگر دو همسر در شدت نیازها در یک بعد متفاوت باشند، احساس عدم رضایت در آن بعد میکنند. اما اطلاعات بالینی از این بعد حمایت نمیکند و وجود اختلاف در ابعاد صمیمیت لزوماً به معنای عدم رضایت نیست و ممکن است علیرغم اختلاف در این زمینه باز هم رابطه رضایت بخش باشد. رضایت از صمیمیت یک موضوع کاملاً شخصی و ذهنی است. این فرایند ارزیابی ذهنی با در نظر گرفتن دو فرایند رضایت قابلقبول و رضایت متقابل قابل درک است. رضایت قابلقبول یک رضایت درونی است که یک فرد با میزان و کیفیت پذیرش نسبت به همدلی و درکی که همسر در پاسخ به خود افشایی صمیمانه و ابراز یک نیاز احساس شده نشان میدهد، تجربه میکنند. رضایت متقابل یک رضایت درونی است که یک شخص با عمق، میزان، کیفیت خود افشایی همسر و بیان نیاز احساس شده برای ابعاد صمیمیت مشترک تجربه میکند (باگاروزی، ۲۰۰۱).
۲-۱-۲-۲-۴ دیدگاه ترکیبی جسلسن[۷۸]
جسلسن به ۸ مقوله یا بعد صمیمیت همراه با آسیب شناسی آن اشاره میکند (رضایی، ۱۳۸۹):
۱)علاقه یا نگاهداری: اولین تجربه میان فردی ما به عنوان یک انسان، نگاه داشته شدن است. نظریه های رشدی و روابط شیء متناسب با این بعد از صمیمیت است. دنیل استرن[۷۹] (۱۹۹۰) بیان میدارد که صمیمیت و همدلی از گهواره آغاز میشود. مشاهدات استرن از کنش های متقابل والدین و کودک نتایجی را برای نزدیکی بزرگسالی ارائه میکند. اگر صمیمیت و همدلی اولین یادگرفته ها در تجربه درونی کودک هستند و حتی بیشتر، اگر صمیمیت و همدلی واقعیت کودک را میسازند، پس باید در تصور درونی والدین پیگیری شود تا واقعیت طفولیت را شکل دهد. پس در بزرگسالی نیز صمیمیت در تجربه ارتباط با دیگران ایجاد میشود. سولومن[۸۰] (۱۹۸۹) نیز معتقد است که ازدواج در بهشت یا آسمان ایجاد نمیشود، بلکه در تعاملات پویای اولیه بین کودک و والدین ساخته میشود که مکرراً در بزرگسالی فعال میشود. از دیدگاه جسلسن اگرچه نگاه داشتن به عنوان پیش مرحله ای برای وظایف توسعه یافته بعدی و موفقیت در صمیمیت بزرگسالی است، اما افراد میتوانند مسؤلیت روابطشان در زمان حال را به عهده بگیرند (رضایی، ۱۳۸۹).
۲)دلبستگی: در این مرحله کودک بین مادر و سایر افراد تمایز قائل میشود. در این مرحله کودک میتواند به مادرش علاقه داشته باشد. رفتار دلبستگی کودک در طول زندگی ادامه مییابد. افراد دلبستگی به افراد و اشیاء را در طول زندگی در تلاش برای رهایی از درد و تنهایی جستجو میکنند. از این طریق کودک روابط اجتماعی را مطابق با انتظار پاسخ دهی و در دسترس بودن دیگران در کودکی شکل میدهد. همین اصل در بزرگسالی نیز ادامه مییابد. شیوه دلبستگی افراد ریشه در تجربه آنان با دلبستگی اولیهشان دارد و این انتظارات روی چگونگی انتظارات افراد از روابط اثر میگذارد. لاکار[۸۱] (۱۹۹۲) دو نوع انتقال انحرافی و سالم را مطرح میکند. حرکت انتقالی انحرافی پیچیده است و انتقال سالم را محدود میکند؛ در حالی که انتقال سالم، رشد ارتباط افراد را تسهیل میکند. انتقال میتواند صمیمیت رابطه و درک را افزایش دهد یا مانع آن شود (رضایی، ۱۳۸۹).
۳)هیجان یا شهوت: سومین بعد صمیمیت، تجربه هیجان یا شهوت است. در حالی که علاقه و دلبستگی آرام و درونی است، تجربه هیجانی پرسر و صدا و توجه برانگیز است. جسلسن (۲۰۰۳) بیان میدارد که غریزه جستجوی لذت ما را برای غلبه بر فضای بین ما از طریق رابطه جنسی یا لمس تحریک میکند. این تجربه هیجانی بر فضای بین مردم فائق میآید. موضوع دیگر در ارتباطات تجربه هیجانی به عنوان کاهش دهنده تنش است. جسلسن بیان میدارد که ما از کودکی به دنبال کامروایی بودهایم و ارضاء میتواند به عنوان کاهش تنش تلقی شود. به هر حال تجربه هیجانی سهم مهمی در هماهنگی صمیمیت و جدایی دارد (رضایی، ۱۳۸۹).
۴)تصدیق: تصدیق یا انعکاس تجربه درونی مطابق با فلسفه من – تو مارتین بوبر[۸۲] است. تجربه تماس جنسی یا ارتباط چشمی برای غلبه بر فضای بین افراد صورت می گیرد. در رابطه چشمی صمیمیتی وجود دارد که می توانیم بر اساس آن نتیجه بگیریم که ما در حضور دیگری و به خاطر وجود دیگری با ارزشیم. این بعد صمیمیت مطابق با روانشناسی خود کوهات نیز هست. کوهات از آینه یا انعکاس برای برای توصیف اینکه کودک یاد می گیرد تا آنچه می خواهد را بفهمد، وقتی شخص دیگر در دسترس باشد، استفاده می کند. انعکاس یا همدلی یک ابزار ضروری برای رشد مفهوم خود سالم است. در کودکی ما آگاه می شویم که پدر و مادر، اشخاص جدای از ما هستند. بنابراین انعکاس در چشم های مادر، یعنی آن چیزی که مرکز حس کودک از خود می شود در بزرگسالی نیز ادامه خواهد یافت (رضایی، ۱۳۸۹).
۵)هویت یابی و کمال طلبی: همانطور که کودک رشد می کند، می فهمد که دیگران به ویژه بزرگسالان قوی تر و بزرگتر از او هستند. هویت یابی و کمال طلبی فرد را به این افراد قدرتمند مرتبط می کند و به فرد کمک می کند بیشتر شبیه این افراد بشود. در نیاز ما به شبیه شدن به یک فرد یا حتی کنترل روی دیگران، ما به شکلی عمل می کنیم تا بر فضای بین خودمان غلبه کنیم. ما نردبانی را برای ارتقاء جستجو می کنیم تا برروی آن بایستیم یا با کفش های دیگران و در جای دیگران راه می رویم (رضایی، ۱۳۸۹).
۶)تقابل یا تشدید: تقابل تصویر دو انسان که در کنار یکدیگر با تعادل راه می روند را نشان می دهد. این مرحله مشابه مرحله صمیمیت در مقابل انزوای اریکسون است و به معنای تناسب با دیگران است (رضایی، ۱۳۸۹).
۷)احاطه شدن: احاطه شدن به معنای تعلق به گروه، شغل، مذهب و یا خانواده است. مردان به طور سنتی توسط شغل و زنان توسط خانواده یا کودکشان احاطه می شوند. هر فرد محیطی را جستجو می کندتا فرصت پیدا کند نیازهایش را از دیگران بگیرد. تجربه احاطه شدن یک پیش درخواست تکامل از بعد ارتباطی است (رضایی، ۱۳۸۹).
۸)مراقبت: در طول رشد شخص یاد می گیرد که دیگران نیازهایی دارند و ما می توانیم به وسیله توجه به نیازهای دیگران بر فضای بین خودمان فائق آییم و نیازهای دیگران را به نیازهای خودمان ترجیح دهیم. مراقبت به عنوان منبعی از آرزوها است، یعنی ما از دیگران مراقبت می کنیم، خودمان را در ارتباط با دیگران کامل می بینیم و در بعد عمیق انسان بودن حرکت می کنیم (رضایی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲-۲-۵ نظریه دلبستگی جانسون و ویفن
جانسون و ویفن[۸۳] (۲۰۰۳) معتقدند مسأله اساسی در زوج های آشفته دلبستگی ناایمن[۸۴] است و نحوه ایجاد این ناایمنی و تداوم آن سبک دلبستگی زوجین را تبیین می کند. این رویکرد به درمانگر برای درک و تغییر روابط زناشویی که منبع درد است اما می تواند منبع لذت و رضایت شود، کمک می کند. این دیدگاه معتقد است بسیاری از مشکلات و علائم مراجعین انعکاس مشکلات ناشی از دلبستگی ناایمن است. زیرا ناایمنی روابط را تخریب می کند و آشفتگی هیجانی ایجاد می کند. دلبستگی ناایمن وقتی رشد می کند که یک مظهر دلبستگی مانند مادر یا همسر از نظر هیجانی غیرقابل دسترس باشد. عدم دسترسی به مظهر دلبستگی به دلایل مختلف می تواند بروز کند. اول به خاطر اینکه مظهر دلبستگی خودش دلبستگی ناایمن دارد و از نزدیکی در رابطه اجتناب می کند. افرادی که از نزدیکی اجتناب می کنند، برای صمیمی بودن با دیگران احساس عدم صلاحیت می کنند و وقتی دیگران نیاز به دلبستگی به آنان دارند، تمایل به طرد دیگران دارند. غیرقابل دسترس بودن به ویژه در لحظات بحرانی می تواند یک دلبستگی آسیب زا ایجاد کند. غیرقابل دسترس بودن در لحظات نیاز شدید این پیام را ایجاد می کند که نیازمند بودن شرم آور است و احتمالاً پرهیز از تماس با دیگران را تسریع می کند. غیرقابل دسترس بودن هم چنین وقتی اتفاق می افتد که مظهر دلبستگی در هیجانات منفی مانند مانند احساس خشم و افسردگی غوطه ور باشد. این هیجانات منفی بر توانایی فرد برای در دسترس بودن هیجانی اثر می گذارد، زیرا درگیری عاطفی باعث می شود فرد در تشخیص و درک نیازهای هیجانی فرد دیگر مشکل داشته باشد. این افراد هم چنین ممکن است در پاسخ به نیازهای دیگران حتی وقتی نیازهای دیگران را تشخیص می دهند، صلاحیت نداشته باشند. نیازهای دلبستگی در روابط بزرگسالی مانند روابط والدین و فرزندان در کودکی است و مسائلی مانند نیاز به دانستن اینکه همسر دوست داشتنی، در دسترس، حمایتگر و ثابت است را شامل می شود. بنابراین احساس امنیت به حس اطمینان با توجه به در دسترس بودن و پاسخگو بودن مظهر دلبستگی و احساس خودارزشی و عدم طرد و غفلت اشاره می کند. طرحواره های مربوط به دلبستگی نوعاً مربوط به ترس از طرد به وسیله همسر و آرزو برای نزدیکی یا صمیمیت بیشتر با همسر است، و ترس از اینکه همسر وقتی به حمایت نیازمند است، غیرقابل اعتماد و غیرقابل دسترس باشد. در روابط زناشویی غیرقابل دسترس بودن هیجانی همسر، دلبستگی ناایمن را ایجاد می کند و دلبستگی ناایمن منجر به افسردگی و خشم می شود. همینطور دلبستگی ایمن[۸۵] سازگاری را تسهیل می کند و آشفتگی هیجانی را کاهش می دهد. در حالی که دلبستگی ناایمن هم آشفتگی هیجانی ایجاد می کند و هم روی توانایی فرد برای برای سازگاری در رابطه اثر می گذارد. به منظور اطمینان از اینکه نیاز به دلبستگی ارضا می شود، بزرگسالان در دسترس بودن همسر و توانایی او برای ارضاء نیازها را بازنگری می کنند. شواهد دال بر غیرقابل دسترس بودن همسر، فقدان حمایت، فقدان عشق و صمیمیت یا طرد منجر به آشفتگی و رشد مشکلات ارتباطی می شود. بنابراین اگرچه مشکل ظاهراً ناشی از مشکلات ارتباطی است اما مشکل زیربنایی، تهدید دلبستگی ایمن است. دلبستگی ایمن فراتر از فقدان ناامنی و ترس از طرد است و شامل یک باور مطمئن نیز می شود که مظهر دلبستگی هم می تواند از نظر هیجانی در دسترس و پاسخگو خواهد بود (جانسون و ویفن، ۲۰۰۳؛ به نقل از حسینی، ۱۳۹۰).
۲-۱-۲-۲-۶ نظریه درک برابری والستر[۸۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:41:00 ق.ظ ]




  • تا ابتداي سال 1385 به عضويت سازمان بورس و اوراق بهادار تهران درآمده باشند.

 

  • دوره مالي آنها، منتهي به پايان اسفند ماه هرسال باشد.

 

  • در طول دوره پژوهش، سهام آنان دچار وقفه معاملاتی طولانی­تر از 6 ماه نشده باشد.

 

  • جزء شركت­هاي صنعت سرمايه گذاري نباشند.

 

دليل اعمال شــرط سوم اين است كه، اگر نماد معاملاتي شركتي براي يك مدت طولاني بسته شده و سهام آن مورد معامله قرار نگيرد، اولا"پارامترهاي مربوط به آن سهم قابليت مقايسه با سهامي را كه به طور مداوم مورد معامله قرار گرفته ندارد و ثانيا"پارامترهاي برآوردي آن از قبيل معيارهاي ريسك سيستماتيك از نظر آماري چندان معني­دار نخواهد بود. بدين صورت كه، چون شاخص ریسک سیستماتیک بر اساس رگرسیون زمانی بین بازده اوراق بهادار شرکت مورد مطالعه و بازده بازارسهام به دست می ­آید، لذا وجود وقفه­هاي معاملاتي طولانی­تر از حد معمول موجب مي­شود كه، نتوان بازده مورد انتظار شركت را با دقت معقول اندازه گيري نمود و سهام با حجم مبادلات زیاد نوسانات ریسک و بازار را بهتر منعکس می­ کنند. از طرف دیگر، مدت كمتر از 6 ماه ممكن است منجر به حذف تعداد زيادي از شركت­های عضو نمونه آماری گردیده و شركت­هاي سرمايه گذاري نیز به دليل ماهيت خاص فعاليت آنها، از جامعه­ مورد بررسي در اين تحقيق كنار گذاشته مي­شوند.
(جدول 3-1) چگونگی انتخاب شرکت­های مورد مطالعه پژوهش

 

شرح
تعداد
تعداد

 

اعضای جامعه آماری در پایان سال 1391
فيلتر 1 - شرکت­هایی که بعد از 1385/1/1در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده و قبل از 1391/12/29از تابلوی بورس خارج شده ­اند.
فيلتر 2 – شرکت­هایی که با وجود فيلتر شماره 1، پایان سال مالی آنها پایان اسفند ماه هر سال نمی ­باشد.
فيلتر 3- شرکت­هایی که جزء صنعت سرمایه ­گذاری طبقه ­بندی می­شوند.
فيلتر 4 – شرکت­هایی که با وجود فيلترهاي شماره 1و2 ، معامله بر روی سهام آنان بیش از 6 ماه دچار وقفه معاملاتی شده­است.
فيلتر 5- شرکتهایی که با وجود فیلترهای 1و2و3و4 اطلاعات مورد نظر آنها برای استخراج داده ها در دسترس نبوده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
جمع شرکت­های حذف شده از جامعه آماری
جمع شرکت­های مورد مطالعه
176
73
49
33
20
534

 

351
183

 

 

3-5- روش پژهش
این پژوهش، جزء تحقیقات توصیفی (شبه آزمایشی) طبقه ­بندی و روش آزمون فرضیه های پژوهش، روش تجزیه و تحلیل آماری از نوع تحلیل همبستگی است. روش پژوهش همبستگی یکی از روش­های پژوهش زیر مجموعه تحقیقات پیمایشی است. هدف این تحقیقات، بررسی میزان ارتباط تغییرات یک عامل با تغییرات یک یا چند عامل دیگر است و در مواردی انجام می­گیرد که، محقق امکان کنترل و دستکاری متغیرهای تحقیق را ندارد. هنگامی که محقق دو یا چند دسته از اطلاعات مختلف مربوط به یک گروه را در اختیار دارد، می ­تواند از این روش پژهش استفاده کند. چون این روش برای مطالعه میزان تغییرات در یک یا چند عامل بر اثر تغییرات یک یا چند عامل دیگربه کار می­رود. روش مورد نظر براي بررسي همبستگي بين متغيرها، استفاده از رگرسيون مي­باشد. طرح تحقیق مورد استفاده، طرح تحقیق پس رویدادی است و هر یک از فرضیه ­های تحقیق با بهره گرفتن از اطلاعات واقعی که بر مبنای عملکرد واقعی بورس اوراق بهادار در طول دوره زمانی تحقیق حاصل شده است، آزمون شده ­اند. تحقیق به لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی است که نتایج حاصل از آن می ­تواند برای طیف گسترده­ای شامل سرمایه ­گذاران در بازارهای مالی، مسئولان بورس اوراق بهادار، مدیران پرتفوی، سهامداران، کارگزاران بورس اوراق بهادار، تحلیلگران مالی و محققان بازار سرمایه به منظور فراهم نمودن فضای شفاف اطلاعاتی، بهینه­سازی طراحی سبد سهام، کمک به تصمیم ­گیری­های بهینه سرمایه ­گذاری در بورس اوراق بهادار و فراهم نمودن افق­های جدید مطالعاتی به کار گرفته شود. داده­­هاي اين پژوهش از نوع داده­هاي كمي بوده و از صورت­هاي مالي 183شركت از مجموع شركت­هاي عضو بورس اوراق بهادار تهران براي سال­هاي 1385 تا 1391 استخراج گرديده است. محاسبه داده ­ها با بهره گرفتن از مدل رگرسيوني باسو، مدل رگرسيوني دچو وديچو و محاسبات رياضي صورت گرفته است.
3-6- روش­ها و ابزار جمع­آوری داده ­ها
فرضیه ­ها به عنوان گمان­ها، حدس­ها، راه حل­ها و پاسخ­های احتمالی پیرامون مسأله تحقیق، مطرح می­شوند. پژوهشگر باید با ابزارهایی داده ­های لازم را از جامعه (نمونه) آماری جمع­آوری و با تحلیل، پردازش و تبدیل آنها به اطلاعات، به آزمون فرضیه ­ها بپردازد. برای جمع­آوری داده ­ها به ابزار گوناگونی نیاز است. نوع این ابزارها تابع عوامل گوناگونی از جمله ماهیت و روش پژوهش است. باید به تأثیر هر یک از ابزارهای گوناگون جمع­آوری داده ­ها در هدف پژوهش توجه کرد تا زمینه ­های افزایش اعتبار تحقیق فراهم آید. مباحث تئوریک این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانه­ای و بررسی سوابق و مدارک موجود در رابطه با موضوع پژوهش جمع­آوری و از کتاب­ها، پایان نامه­ ها، مجلات داخلی و خارجی معتبر مرتبط با موضوع پژوهش، استفاده شده­است. همچنین داده ­های مورد استفاده در این تحقیق، شامل اطلاعات مربوط به قیمت سهام و شاخص کل قیمت سهام پرتفوی بازار در طول دوره زمانی محاسبه شاخص ریسک سیستماتیک شرکتها بوده که سری قیمت سهام برای شرکت­های مورد مطالعه از طریق نرم افزار بانک اطلاعاتی ره­آورد نوین که در محیط نرم ­افزار Excel پردازش شده جمع­آوری وشاخص کل قیمت سهام پرتفوی بازار در طی دوره زمانی تحقیق با مراجعه به سایت سازمان بورس و اوراق بهادار تهران(www.irbourse.com) استخراج ودیگر داده ­های مورد نیازتحقیق از طریق مراجعه به هفته­نامه­ ها، ماهنامه­ها و سالنامه­های منتشرشده توسط سازمان بورس واوراق بهادار تهران جمع­آوری گردیده­اند.
3-7- روش­ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده ­ها
تجزیه و تحلیل داده ­ها فرآیندی چند مرحله­ ای است که، طی آن داده­هایی که از طریق بکارگیری ابزارهای جمع­آوری در نمونه (جامعه) آماری فراهم آمده­اند خلاصه، کدبندی، دسته­بندی و در نهایت پردازش می شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل­ها و ارتباطات­ بین این داده ­ها به منظور آزمون فرضیه ­ها فراهم آید. در این فرایند، داده ­ها هم از لحاظ مفهومی و هم از جنبه تجربی پالایش و تکنیک­های گوناگون آماری نقش به سزایی در استنتاج­ها و تعمیم­ها به عهده دارند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ­های عضو نمونه آماری از آماره­ های آمار توصیفی همچون میانگین[82]، میانه[83]، انحراف معیار[84]، ضریب کشیدگی[85]، ضریب چولگی[86]5و نیز به منظور آزمون نرمال بودن سری­های زمانی اولیه از آزمون نرمال بودن جارکو - برا[87]6 استفاده شده است. از طرف دیگر، به منظور آزمون فرضیه ­های تحقیق از آزمونهای آمار استنباطی ضریب همبستگی، ضریب تعیین (  ) ، ضریب تعیین تعدیل شده (  ) و اندازه  استفاده و در صورتیکه 5% value - باشد، فرضیه تحقیق تأیید، در غیر این صورت رد می­ شود. همچنین به منظور تنظیم جداول آماری، تجزیه و تحلیل داده ­های آماری، مدل سازی و رسم نمودارها از نرم افزارهای Excel، EVIEW’S استفاده شده است.
3-7-1- شاخص کشیدگی[88]7
هرگاه از کشیدگی توزیع­ها بحث می شود، در واقع مقدار اوج (بلندی) آنها مورد نظر است. دو توزیع ممکن است دارای میانگین یکسان باشند و کاملا” نیز قرینه باشند، ولی هنوز از لحاظ ظاهری خیلی متفاوت باشند. در واقع، ممکن است یکی دارای کشیدگی و اوج باشد، ولی دیگری پخ باشد. در حالتهای خاص که تصمیم ­گیری به کمک پارامترهای مرکزی و چولگی امکان پذیر نیست یکی از پارامترهای مناسب، استفاده از مقایسه پراکندگی توزیع جامعه با توزیع نرمال است. شاخص سنجش پراکندگی جامعه نسبت به توزیع نرمال، ضریب کشیدگی نام­دارد و با علامت E نشان داده می شود. به عبارت دیگر، ضریب کشیدگی معمول­ترین شاخص برای اندازه ­گیری کشیدگی است. با توجه به مقدار ضریب کشیدگی، درجات مختلفی برای کشیدگی پیدا خواهد شد که اندیشمندان آماری آنها را در سه گروه تقسیم کرده ­اند:
گروه اول، آن دسته از توزیع­ها که نسبت به توزیع نرمال از پراکندگی بیشتری برخوردارند. طبیعی است که، پراکندگی بیشتر به دنبال تفرق داده حول میانگین پدید می ­آید. یعنی منحنی توزیع نسبت به توزیع نرمال کوتاه­تر است. این دسته از توزیع­ها دارای ضریب کشیدگی منفی خواهد بود.
گروه دوم، توزیع­هایی هستند که از توزیع نرمال بلندترند. یعنی از اوج بیشتری برخوردارند. علت اوج گرفتن توزیع آن است که، داده ­ها حول میانگین متمرکزتر شده ­اند. به عبارت دیگر، از پراکندگی داده ­ها کاسته شده است. ضریب کشیدگی این دسته از توزیع­ها، مثبت خواهد بود.
گروه سوم، توزیع­هایی هستند که کشیدگی آنها با کشیدگی توزیع نرمال کاملا” مساوی است. اینها توزیع­هایی با کشیدگی متوسط هستند. ضریب کشیدگی در این توزیع­ها مساوی صفر است. علاوه بر علامت ضریب کشیدگی، قدر مطلق (  ) آن نیز معنی­دار است. طبیعی است هر چه قدر مطلق ضریب کشیدگی بزرگتر باشد، تفاوت توزیع از نظر پراکندگی با توزیع نرمال بیشتر خواهد بود(عادل آذر- مؤمنی، 1380،ص 128). توزیع نرمال معمولا” به عنوان استانداردی برای مقایسه کردن میزان کشیدگی یک توزیع، مورد استفاده قرار می­گیرد. برای توزیع نرمال ،ضریب کشیدگی معادل 3 است. اگر ضریب کشیدگی بیشتر از 3 باشد، کشیدگی یا اوج توزیع به نسبت بیشتر از نرمال است. به عبارت دیگر توزیع قلّه­ای است. اگر ضریب کشیدگی کمتر از 3 باشد، کشیدگی یا اوج توزیع کمتر از توزیع نرمال است که در این صورت توزیع را فلاتی می­گویند(نوفرستی،1385،ص95). برای محاسبه ضریب کشیدگی روش­هایی وجود دارد. چنانچه داده ­ها دارای طبقه ­بندی مشخص و کمّی باشند، بهترین روش برای محاسبه ضریب کشیدگی استفاده از گشتاورها است.
ضریب کشیدگی گشتاوری به کمک روابط (3-1) و (3-2)به دست می­آیند:
(3-1)
(3-2) 
در این رابطه،  همان گشتاور مرتبه چهارم به مبداء  و مقدار ثابت 3 نشان دهنده کشیدگی گشتاوری توزیع نرمال است. بنابراین کسر  نشان دهنده کشیدگی هر توزیع دلخواه است (عادل آذر، مؤمنی، 1380،ص 129).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:40:00 ق.ظ ]