کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



امید است که نتایج حاصل از تحقیق بتواند با توجه به شرایط و امکانات موجود کشور، گامی مؤثر در بهبود و ارتقاء بهداشتی فرآورده‌های دامی مورد مصرف جامعه گردد و از این راه کمکی به بهداشت عمومی کشور شود.

طبقه‌بندی و انواع آنتی‌بیوتیک‌های مصرفی در دام و طیور

آنتی‌بیوتیک‌ها را به صورت‌های مختلف طبقه‌بندی می‌کنند و این طبقه‌بندی در فارماکلوژی در بعضی مواقع بر اساس تاریخ کشف آنها می‌باشد. آنتی‌بیوتیک‌ها را از نظر منشا نوع اثرات آن قدرت ضد میکروبی و مکانیسم اثر، ساختمان شیمیایی، میزان سمیت طبقات مختلف قرار می‌دهند.
براساس نوع عملکرد آنها را به سه گروه تقسیم می‌کنند:
بعضی سنتز دیواره سلولی باکتری را مختل کرده و موجب وقفه در آن می‌شود و باعث تجزیه سلول می‌شود. مانند: پنی‌سیلین‌ها، سفالوسپورینهاو باستراسین
دومین گروه از سنتز اسید‌های نوکلئیک جلوگیری می‌کنند و موجب وقفه سنتز پروتئین داخل باکتری می‌شوند. این اثر بدون سنتز DNA و RNA یک ارگانیسم نمی‌تواند تکثیر یابد و اطلاعات ژنتیکی را انتقال دهد. خاصیت باکترواستاتیک آنتی‌بیوتیک‌ها به حساب می‌آید. مانند: گریزئوفلووین، تتراسایکلین
سومین گروه نفوذپذیری دیواره سلولی را تغییر می‌دهند که منجر به خروج مواد مفید و حیاتی باکتری می‌شوند که برای ادامه حیات باکتری ضروری هستند. این عمل می‌تواند هم باکتریواستاتیک و هم باکتریوسیدال باشد. مانند: آمفوتریپسین B و پلی‌میکسین B (بررسی بقایای آنتی‌بیوتیک در گوشت)
پایان نامه - مقاله - پروژه
در ادامه انواع آنتی‌بیوتیک‌های مورد استفاده در صنعت دام و طیور را شرح می‌دهیم.
پنی‌سیلین، اکسی‌تتراسایکلین، کلرو تتراسایکلین: مؤثرترین آنتی‌بیوتیک‌هایی که در نگهداری گوشت مورد استفاده قرار می‌گیرند.
نووبیوسین: در درمان عفونت‌های استافیلوکوکی در ماکیان به کار می‌رود.
پنی‌سیلین: برای درمان ورم پستانی استفاده می‌شود که یکی از راه‌های اصلی برای ورود پنی‌سیلین به ماده غذایی مصرفی می‌باشد.
نیستاتین: که فقط محدود به استعمال خارجی است و به طور ناچیز جذب می‌شود.
تتراسایکلین: از آنتی‌بیوتیک‌های وسیع‌الطیف هستند که بسیار پر مصرف هستند.

مکانیسم عمل آنتی‌بیوتیک‌ها

در این بخش مکانیسم عمل آنتی‌بیوتیک‌ها توضیح داده می‌شود. منظور از مکانیسم عمل اثری است که آنتی‌بیوتیک مورد نظر می‌تواند بر روی باکتری خاصی داشته باشد. این مکانیسم می‌تواند به دو صورت باکتریواستاتیک و باکتریوساید وجود داشته باشد. در ادامه مکانیسم عمل آنتی‌بیوتیک‌های تتراسایکلین، اکسی‌تتراسایکلین، کلرامفنیکل و پنی‌سیلین شرح داده خواهد شد.

مکانیسم عمل تتراسایکلین‌ها

سنتز پروتئینی را در باکتری‌های متوقف می‌سازند و از دو راه بر روی ریبوزوم‌های باکتری‌های گرم منفی تاثیر می‌گذارند:
با عبور غیرفعال از طریق کانال‌های هیدروفیلیک پروتئین‌های پورینی در غشاء خارجی می‌تواند تاثیر بگذارد. مینوسیکلین و داکسی‌سیکلین بیش از سایر تتراسایکلین‌ها لیپوفیلیک بوده و مستقیماً از لایه لیپیدی عبور می کند.
با فرایند انتقال فعال وابسته به انرژی می‌تواند روی باکتری‌ها تاثیر بگذارد که همه تتراسایکلین‌ها را از غشاء سیتوپلاسمی به درون پمپ می‌کند.
پس از ورود به درون سلول تتراسایکلین‌ها به زیر واحد ۳۰S متصل می‌شوند. تتراسایکلین‌ها مانع رسیدن آمینواسیل tRNA به کمپکس ریبوزوم mRNA می‌گردد. با این روش از سنتز زنجیره پپتیدی جلوگیری می‌کند. اثرات بازدارندگی تتراسایکلین‌ها با جذب آنها قابل برگشت است. اختلاف حساسیت در سطح ریبوزوم‌ها نیز شاخص‌های مهم نقش انتخابی تتراسایکلین‌ها محسوب می‌شود.
تتراسایکلین‌ها حتی در تراکم‌های خیلی کم نیز قادرند از اتصال اشرشیا به سلول‌های اپیتلیال پستانداران در شرایط آزمایشگاهی جلوگیری کند.

مکانیسم عمل کلرامفنیکل

کلرامفنیکل سنتز پروتئین‌ها را در باکتری‌ها متوقف می‌کند. البته تا اندازه‌ای در سلول‌های یوکاریوتی هم می‌تواند این تاثیر را بگذارد. این آنتی‌بیوتیک با روش انتشار تسهیل شده و به درون سلول راه پیدا می‌کند. کلرامفنیکل با اتصال به ریبوزوم‌های ریبوزوم‌هایS 50 عمل می‌کند.
این آنتی‌بیوتیک به صورت رقابتی با آنتی‌بیوتیک‌های ماکرولیدی و کلیندامایسسین سنتز پروتئین را متوقف می‌کنند. این اتصال غیرقابل برگشت می‌باشد. این آنتی‌بیوتیک از اتصال اسید آمینه دارای انتهای آمینواسیل TRNA به محل پذیرش بر روی زیر واحد ریبوزی S 50 جلوگیری می کند. میان کنش بین اسید آمینه آن رخ نداده و تشکیل پیوند پپتدیل متوقف می‌گردد.
کلرامفنیکل از سنتز پروتئین میتوکندری‌ها در سلول‌های پستانداران جلوگیری می‌کند. زیرا ریبوزوم میتوکندری‌ها به ریبوزوم باکتری‌ها شباهت دارد. سلول‌ها خون ساز پستانداران حساسیت خاصی نسبت به کلرامفنیکل نشان می‌دهند.

مکانیسم عمل پنی‌سیلین

آنتی‌بیوتیک‌های بتالاکتامی نظیر پنی‌سیلین سنتز دیواره سلولی باکتری‌ها را مختل می‌سازد و با اتصال پیدا کردن به محل آنزیمی پروتئین‌های متصل شونده به پنی‌سیلین (PBPs) رشد باکتری‌ها را متوقف می‌سازند. PBPs پروتئین غشاء سیتوپلاسمی هستند که یکی از سه واکنش سنتز دیواره‌ی سلولی را هدایت می‌کنند: ترنس پپتیدازی، انو پپتیدازی و کربوکسی پپتیدازی.
در سویه‌های حساس استافیلوکوک اورئوس ۵ نوع PBPs کشف شده: ۱ و ۲ و ۳ و ۴ که وزن مولکولی آنها به ترتیب ۸۵، ۸۰، ۷۰، ۴۵ کیلو دالتون است. هنگامی که پنی‌سیلین همزمان به PBP‌های ۱، ۲، ۳ متصل می‌شود، بیشترین اثر خود را دارد. پنی‌سیلین به وسیله منع ترانس‌کریپتازی که آخرین مرحله ساخته شدن دیواره سلولی را راهبری می‌کند باعث از بین رفتن باکتری‌‌ می‌شود. پنی‌سیلین یک آنالوگ از استیل D-الالنین D-الانین ساختمان پنتاپپتید پپتیدگلیکان است. محل فعالیت D-الانین و پنی‌سیلین کاملاً به هم شبیه هستند بنابر‌‌این آنزیم ترنسپتیداز به پنی‌سیلین متصل می‌شود و به جای D-الانین پنی‌سیلین به بدنه پنتاپتیدی پپتیدگلیکان متصل می‌شود. بدین ترتیب D-الانین D-الانین اجازه اتصال به دیواره را نخواهد داشت و از ساخته شدن دیواره سلول جلوگیری می‌کند.

منابع شیمیایی

آنتی‌بیوتیک‌ها توسط راه‌های مختلفی به وجود می‌آیند. می‌توانند به طور طبیعی از طریق موجودات زنده مانند قارچ‌ها و یا به طور صنعتی ساخته شوند.

تتراسایکلین‌ها

اکسی‌تتراسایکلین به وسیله استرپتومیسس‌اورئوفیشنس و استرپتومیسسریموزس تولید می‌گردد. تتراسایکلین به طور نیمه‌ساختگی از کلروتتراسایکلین سنتز می‌شود.
شکل ‏۱‑۱: فرمول ساختاری تتراسایکلین
شکل ‏۱‑۲: فرمول ساختاری اکسی‌تتراسایکلین

پنی‌سیلین

ساختار اساسی پنی‌سیلین که شامل حلقه تیازومیدین (A) متصل به یک حلقه تبالاکتام (B) است و به حلقه بتالاکتام یک زنجیره جانبی ® متصل است. هسته پنی‌سیلین اصلی‌ترین بخش آن است و مسئول اصلی‌ترین فعالیت بیولوژیکی است. تغییر متابولیک یا شیمیایی این بخش باعث از دست رفتن فعالیت ضد باکتریایی می‌گردد. زنجیره جانبی مسئول تعیین بسیاری از ویژگی‌های ضد باکتریایی و فارمالوژیک پنی‌سیلین است.
بر حسب ترکیب شیمیایی که برای تخمیر پنی‌سیلیوم استفاده می‌شود، می‌توان انواع پنی‌سیلین‌های طبیعی را تولید نمود. پنی‌سیلین G که بالاترین فعالیت ضد میکروبی در میان این قبیل پنی‌سیلین‌ها را دارد، تنها پنی‌سیلین طبیعی است.
شکل ‏۱‑۳: فرمول ساختاری پنی‌سیلین

کلرامفنیکل

کلرامفنیکل دارای فرمول شیمیایی زیر است. این آنتی‌بیوتیک در میان ترکیبات طبیعی از لحاظ دارا بودن حلقه نیتروبنزینی منحصر به فرد بوده و مشتقی از اسید دی‌کلرواستیک است. شکل فعال آن از نظر بیولوژیکی چپ گرد است.
شکل ‏۱‑۴: فرمول ساختاری کلرامفنیکل

مکانیسم باقیماندن آنتی‌بیوتیک‌ها در گوشت، شیر و تخم مرغ

 

خواص فارماکوکینتیک تتراسایکلین‌ها

اغلب تتراسایکلین‌ها از دستگاه گوارش به میزان کافی اما تکمیل جذب می‌گردند. میزان جذب آنها بستگی به مقدار دارو در دستگاه گوارش داشته و از طرفی با افزایش میزان این داروها داروی جذب نشده نیز افزایش می‌یابد. درصد جذب تتراسایکلین‌ها در دستگاه گوارش بسیار متفاوت است.
به طوری که تتراسایکلین دارای کمترین مقدار ۳۰% و بیشتر درصد جذب برای (داکسی‌سایکلین ۹۵%) و مینوسایکلین (۱۰۰%) اعلام شده به دنبال تجویز خوراکی، تتراسایکلین‌ها به سهولت از معده و قسمت ابتدایی روده باریک جذب شده و حدود ۴-۲ ساعت پس از مصرف دارو در حیوانات گوشت خوار بیشترین سطح خونی را دارا می‌باشد که تا حدود ۶ ساعت یا بیشتر ادامه یافته و پس از آن کاهش تدریجی شروع می‌شود. به طوری که در حدود ۲۴ ساعت بعد به زحمت می‌توان دارو را در خون یافت. به همین دلیل فواصل ۱۲ ساعت جهت تجویز دارو توصیه شده است قسمتی از دارو توسط کبد تولید و از طریق صفرا دفع گشته و مجدداً توسط داروها جذب می‌گردد به طوری که مقدار کمی از دارو پس از تجویز در خون برای مدت طولانی باقی می‌ماند وجود تتراسایکلین‌ها در گردش خون پس از جذب یک تفاوت فاحش نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های دیگر که سریعاً از گردش خون خارج می‌شوند.
اکسی‌تتراسایکلین و تتراسایکلین جهت تزریق عضلانی مناسب بوده و غلظت‌های پلاسمایی قابل تشخیص را در طی ۱۵ دقیقه ایجاد می‌کنند که حداکثر آن پس از یک ساعت می‌باشد و غلظت خونی به مدت ۱۲ ساعت باقی می‌ماند و ۲۴ ساعت پس از تزریق دارو که به تدریج غلظت کاهش می‌یابد تا این که مقادیر جزئی در خون دیده می‌شود. برای تولید حداکثر غلظت‌های خونی در حیوانات نبایستی بیشتر از ۱۰ میلی‌گرم از دارو از راه داخل عضلانی در یک محل تزریق گردد. کلرتتراسایکلین به علت تحریک بافتی و جذب نامنظم و غیر کافی جهت تزریق از راه عضلانی مناسب نمی‌باشد مواد بی‌حس کننده موضعی به بعضی از فراورده‌های تتراسایکلین اضافه شده تا درد ناحیه تزریق عضلانی را کم نماید. این فراورده‌ها به علت اثر نامطلوبی که مواد بی‌حس کننده موضعی ممکن است روی جریان هدایتی قلب داشته باشند نبایستی به طریق وریدی تجویز شوند.
مقداری از کلرتتراسایکلین با اکسی‌تتراسایکلین تجویز شده از راه داخل پستانی نیز به داخل گردش خون جذب می‌شوند. جذب این داروها توسط فرآورده‌های شیر، ژله‌های هیدروکسید آلومینیوم، بیکرنبات سدیم، نمک‌های کلسیم و منیزیم و فرآورده‌های آهن کاهش می‌یابد که به نظر می‌رسد که مکانیسم‌های این کاهش جذب، شلاته شدن با یون‌های دو یا چند ظرفیتی موجود در دستگاه گوارش و کاهش اسیدیته معده باشد.
در پنجاه و چهارمین کمیته مشترک FAO، WHO مقدار ADI در حدود ۳-۰ میکروگرم در هر کیلوگرم وزن بدن برای اکسی‌تتراسایکلین، تتراسایکلین و کلرتتراسایکلین تنها و یا به صورت ترکیب توصیه شده است. مقدار ۲۰۰ میکروگرم در هر کیلوگرم عضله ۶۰۰ میکروگرم در هر کیلوگرم کبد و ۱۲۰۰ میکروگرم در هر کیلوگرم در کلیه در مورد گوسفند، طیور و مقدار ۴۰۰ میکروگرم در هر کیلوگرم برای تخم مرغ توصیه شده است.
مقدار باقی‌مانده تتراسایکلین‌ها در بافت‌های خوراکی و تخم‌مرغ یک موضوع قابل بحث است و برای جلوگیری از خطرات باقی‌مانده تتراسایکلین‌ها در مصرف‌کننده کمیته مشترک FAO، WHO و اتحادیه اروپا حد مجاز برای اکسی‌تتراسایکلین به مقدار ۱/۰ PPM در عضله ۳/۰ PPM در کبد ۲%PPM در تخم مرغ تعیین کرده است مقدار دریافت قابل قبول روزانه (AD) برای کل تتراسایکلین‌ها به مقدار ۲۵ میکروگرم برای هر کیلوگرم وزن بدن هر روز تعیین شده است.

خواص فارماکوکینتیک کلرامفنیکل :

به S50 ریبوزوم متصل می‌شود و مانع ساخت پروتئین در باکتری می‌شود و اثر باکتریواستاتیکی خود را اعمال می‌کند. انتشار وسیع در بافت‌ها مایعات بدن از جمله CNS دارد حدود نیمی از دارو با پروتئین باند می‌شود. متابولیزم دارو کبدی است. دفع کلیوی با نیمه عمر ۵/۴-۵/۸ ساعت دارد.
روش مصرف این دارو به صورت وریدی می‌تواند باشد اوج اثر در روش وریدی ۳-۱ ساعت است.
پس از تزریق این دارو در گاو زمان خاص قطع دارو ۱۶۵ ساعت می‌باشد.به هیچ عنوان نباید باقی مانده این آنتی‌بیوتیک در غذای مصرفی انسان وجود داشته باشد به دلیل اثرات مضر شدید این آنتی‌بیوتیک.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 01:50:00 ب.ظ ]




  • مقیاس سازگاری فیشر[۵۱](FDAS)

 

  • پرسشنامه سازگاری بل[۵۲]

 

  • پرسشنامه سازگاری ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎزﮔﺎری داﻧﺶآﻣﻮزان سین ها و سینگ[۵۳]

 

  • پرسشنامه سازگاری روانی کودکان

 

که از مجموع آنها اینگونه بر می آید که این مقیاسها بر اساس خرد شاخصهای زیر تهیه شده اند:
در بالغین: اعتماد به نفس،جرأت ابراز وجود ، پشتکار، خود رهبری ، جاه طلبی ، تعادل ، سلطه گری ، نا مطمئن بودن و تکان شگری، اختلال در اجتماعی شدن،تحمل،خلاقیت،انعطاف پذیری، انطباق پذیری و تغییر پذیری ، وظیفه شناسی,مسئولیت پذیری، احساس خشم، افسردگی و اضطراب و در کودکان: خستگی، افت تحصیلی ، اشکال در دوست یابی، پرخاشگری، ترس، نگرانی، حسادت، عصبانیت، خجالت، بی تفاوتی ونفرت. در پژوهش حاضر، افسردگی، اضطراب، استرس و پرخاشگری به عنوان شاخص های سازگاری در کودکان در نظر گرفته شده است.
۲-۲-۶- افسردگی:
اﻓﺴﺮدﮔﯽ از اﺧﺘﻼﻻت ﺧﻠﻘﯽ ﺑﺴﯿﺎر ﺷﺎﯾﻌﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ دارای ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯾﯽ ﻫﻤﭽﻮنا ﺣﺴﺎس دﻟﺘﻨﮕﯽ از دﺳﺖدادن ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻟﺬتﺑﺨﺶ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫای ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و اﺧﺘﻼل ﻫﺎی ﺧﻮاب و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻫﻤﭽﻮن دﯾﺪﮔﺎه ﻣﻨﻔﯽ در ﻣﻮرد ﺧﻮد ، اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ، ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ در ﺗﻤﺮﮐﺰ و ﺑﻼﺗﮑﻠﯿﻔﯽ اﺳﺖ ( ﻫﺎﻟﺠﯿﻦ[۵۴]و وﯾﺘﺒﻮرن[۵۵]،۲۰۰۹).
اﻓﺴﺮدﮔﯽ از ﻧﻈﺮ ﺷﺪت ، ﺑﻪ اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺧﻔﯿﻒ ، ﻣﺘﻮﺳﻂوﺷﺪﯾﺪ، ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪیﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﻮارد اﻓﺴﺮدگی ﺧﻔﯿﻒ ﺗﺎ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺗﺤﺖ روان درﻣﺎﻧﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد و در ﺻﻮرت ﺑﺮوز اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺷﺪﯾﺪﻏﺎﻟﺒﺎً دارو درﻣﺎﻧﯽ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. در اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ، وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻠﻖ ﭘﺎﯾﯿﻦ، اﻓﮑﺎر ﺑﺪ ﺑﯿﻨﺎﻧﻪ و ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺮژی وﻟﺬت وﺟﻮد دارد( ﮔﻠﺪر[۵۶] ، ﻟﻮﭘﺰ[۵۷]و آﻧﺪرﺳﻮن[۵۸]، ۲۰۰۳).
افسردگی بیماری درماندگی شخصی و شکست شخصی است. زمانی که خود را در دستیابی به هدفهای مان درمانده مییابیم، به افسردگی مبتلا می شویم. هرکس هرچه بیشتر خود را مهمتر از هر چیز تلقی کند و هرچه بیشتر برای هدفها، موفقیتها و رضایت خود ارزش بیش از حدی قائل شود ، در صورتی که شکست بخورد با ضربه سخت تری مواجه می شود و شکست و درماندگی را با شدت بیشتری تجربه می کند و این خود عامل خطر جدیدی برای افسردگی است ( سلیگمن[۵۹]،۲۰۰۲).
پایان نامه - مقاله - پروژه
افسردگی یکی از مهمترین اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان است که فراوانی آن با سن افزایش می یابد ( کارلسون و پاتاکی[۶۰]،۱۹۹۵). در سالهای اخیر وجودا فسردگی در کودکان و نوجوانان نه تنها محرز شناخته شده بلکه نظر بر این است که افسردگی کودکی می تواند مشکلات جدی برای سلامت عمومی ایجاد کند (لامارین[۶۱]،۱۹۹۵). به گونه ای که ممکن است پیامدهای جدی مانند غیبت از مدرسه و افت تحصیلی در بر داشته باشد (کارلسون،۲۰۰۰). فروپاشی و اضمحلال خانواده یک ویژگی پیوند خورده با افسردگی در دوران کودکی است. برای مثال شواهد مختلف ، کیفیت منفی ارتباط والدین و کودکان را با افسردگی در نوجوانان در این خانواده ها مربوط می دانند (نجاریان و داودی،۱۳۸۴). برخی پژوهشگران نیز نشان داده اند جدایی والدین ، سرپرستی توسط یکی از والدین ، پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین ، تجربه فقدان های مکرر ، اختلافات والد- کودک ، اختلافات زن و شوهر در مورد بچه داری ، کنترل بیش از حد والدین به رفتار کودک و روابط آسیب دیده با همسالان در بروز افسردگی دوران کودکی نقش دارد (فیروزبخت،۱۳۸۴). کودکانی که در خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند ، چه در باره مشکلات شخصی خود و چه درباره مشکلات جهان بدترین سناریوی ممکن را به ذهن می آورند. آنها به واسطه مسائل خارج از کنترل ، خودشان را سرزنش می کنند. آنها به طرف منفی ترین تفسیر از وقایع سوق پیدا میکنند. برای آنها تصور وقایع خوشبینانه دشوار است (سلیگمن،۲۰۰۲). اختلال افسردگی خاصی که غالبا در رابطه با کودکان مطرح می شود، اختلال افسردگی ماژور است. بر اساس متن ۱ ویراست چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[۶۲]DSM-IV، وقتی تشخیص افسردگی ماژور داده می شود که کودک در یک یا چند دوره ۲ هفته ای شواهدی دال بر تغییر کارکرد نشان بدهد؛ از جمله اینکه افسرده یا تحریک پذیر شود ، بی علاقه شود و از خیلی چیزها لذت نبرد یا هر دو حالت را داشته باشد. در ضمن ، کودک باید حداقل چهار مورد از این نشانه ها را تقریبا هر روز داشته باشد و برخی از کارکردهای مهم او مختل شود:
لاغر شدن و نرسیدن به وزن مورد انتظار
اختلال خواب شامل پر خوابی یا بی خوابی
کندی یا تحریک روانی حرکتی شدید
خستگی یا کم انرژی بودن
احساس بی ارزش بودن یا احساس گناه بیجا و افراطی
افت قوه تفکر، تمرکز و تصمیم گیری
فکرهای تکراری در مورد مرگ، خودکشی، اقدام به خودکشی یا داشتن نقشه برای خودکشی (فیروزبخت،۱۳۸۴).
درباره افسردگی کودکی توجه به سه نکته قابل ملاحظه است. نکته نخست این است که ملاک هایی که برای افسردگی بزرگسالان به کار رفته است می تواند برای افسردگی کودکان نیز به کار رود و ویژگیهای اساسی نشانگان افسردگی که در کودکان قابل تشخیص است همانند ویژگیهای بزرگسالان میباشد. نکته دوم چون برون نمود یا ایذایی کودکان در مقایسه با رفتار های درون نمود بیشتر مورد توجه قرار می گیرد گاه افسردگی دوران کودکی به عنوان یک رفتار درون نمود نادیده گرفته می شود و ممکن است تشخیص داده نشود یا ارزیابی نگردد. نکته آخر اینکه ویژگی های اندکی در مورد نشانگان افسردگی مانند خلق تحریک پذیر وجود دارد که بیشتر مخصوص کودکان می باشد (توزنده جانی، توکلی زاده ، جهانشیر و دهگانپور،۱۳۸۶).
۲-۲-۷- اضطراب
اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ از ﺷﺎﻳﻊﺗﺮﻳﻦ اﺧﺘﻼﻻت رواﻧﻲ و ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻣﻴـﺎن ﻛﻮدﻛـﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧـﺎن اﺳـﺖ . ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺷﻴﻮع ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺣﺪود ۸% ﺗﺎ ۱۲% ﻛﻮدﻛﺎن و ۵% ﺗﺎ ۱۰% ﻧﻮﺟﻮاﻧـﺎن ﺑـﺎ ﻳﻜﻲ از ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ اﺧـﺘﻼل در ﻋﻤﻠﻜـﺮد و روﻧـد ﻃﺒﻴﻌـﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﻮدک ﻣﻲﺷﻮد، مواﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ(اﺳﭙﻨﺲ[۶۳]،۱۹۹۸ اﺳﭙﻨﺲودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳). ﺑﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﺗﻔﺎوت در اﺑﺰار ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺗﻨـﻮع اﺧـﺘﻼﻻت، ﻣﻴـﺰان ﺷـﻴﻮع، ﻣﺘﻔـﺎوت ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ . اﺧﺘﻼﻻت اﺿـﻄﺮاﺑﻲ ﻣﻤﻜـﻦ اﺳـﺖ در ﻳﻜـﻲ از اﺷـﻜﺎل اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ، ﻫﺮاس اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ، اﺧﺘﻼل آﺳﻴﻤﮕﻲ ﺑـﺎ ﺑـﺎزار ﻫﺮاﺳـﻲ ﻳـﺎ ﺑﺪون ﺑﺎزار ﻫﺮاﺳﻲ، اﺧﺘﻼل وﺳﻮاسـ اﺟﺒﺎر و ﻫـﺮاسﻫـﺎی اﺧﺘـﺼﺎﺻﻲ ﻇـﺎﻫﺮ ﺷـﻮد (اﺳـﭙﻨﺲ، ۱۹۹۸ ). اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاب ﻛﻮدﻛﻲ و ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ ﺑﺎ ﭘﻲآﻣﺪﻫﺎی ﻣﻨﻔﻲ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪ در ﺳﺎزﮔﺎری ﺷﺨﺼﻲ، ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ (اﺳﺘﺮاوس[۶۴]،۱۹۹۰؛ اﺳﭙﻨﺲودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳). ﻋـﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﺷﻮاﻫﺪ ﻧﺸـﺎن ﻣﻲدﻫﺪ اﺧﺘﻼل اﺿﻄـﺮاب ﻛـﻮدﻛﻲ ﭘﺪﻳﺪه ای ﮔﺬرا ﻧﺒـﻮده و در ﺻـﻮرت ﻋـﺪم درﻣﺎن ﺗﺎ ﺳﻨﻴﻦ ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ و ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ اداﻣﻪ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﺪ و از اﻳﻦ رو ﻣﺸﻜﻼت ﺑـﺴﻴﺎری ﻓـﺮاروی ﻓﺮد ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد (ﻣﻮرﻳﺲودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳). ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ ﻛﻪ ﺿـﻤﻦ ﺷﻨﺎﺳـﺎﻳﻲ اﻳـﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻛﻮدﻛﺎن، زﻣﻴﻨﻪی درﻣﺎن ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﻣﺆﺛﺮ ﻧﻴﺰ ﻓﺮاﻫﻢ ﺷﻮد ( اﺳﭙﻨﺲ، ۱۹۹۸).
دوﻧﺎ[۶۵] و دﻳﮕﺮان (۲۰۰۵) در ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻧـﺸﺎن دادﻧـﺪ ﻛـﻪ ﻛﻮدﻛـﺎن دارای اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاﺑﻲ اﺣﺘﻤﺎﻻً ۸ ﺳﺎل ﭘﺲ از ﺷﺮوع اﺧﺘﻼل، ﻣﻼک ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ را درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴﺮی ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ دوران ﻛﻮدﻛﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﺰﻣﻦ ﺷﺪه و ﻣﺎﻧﺪﮔﺎر ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻧﺸﺎﻧﮕﺎن اﺧـﺘﻼﻻت اﺿـﻄﺮاﺑﻲ از ﻃـﺮف واﻟـﺪﻳﻦ ﺑـﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺶ ﺳﺎده ای از ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ ﻛﻮدک ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﺷﻮد، ﻣﻌﻤﻮﻻً در ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ اﻳـﻦ ﻧـﺸﺎﻧﮕﺎن ﻏﻔﻠﺖ ﻣﻲﺷﻮد.
ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﮋوﻫﺸﻲ در ﻧﻴﻮزﻟﻨﺪ ﺑﺮ روی ﻳﻚ ﻫـﺰار ﻧﻮﺟـﻮان ۱۵ ﺳـﺎﻟﻪ و ﻣـﺎدران آﻧﻬـﺎ ۵ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﻓـﺮاوان ﺗـﺮﻳﻦ اﺧـﺘﻼل ﻣﻴـﺎن ﺳـﺎﻳﺮ اﺧـﺘﻼﻻت اﺳـﺖ (راﭘـﻲ[۶۶]وﻫﻤﻜﺎران، ۲۰۰۶). ﺷﻴﻮع اﺧﺘﻼل در دﺧﺘﺮان و ﭘﺴﺮان ﻣﺴﺎوی ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳت. اﻳﻦ اﺧـﺘﻼل ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ در ﺳﺎلﻫﺎی ﭘﻴﺶ از ﻣﺪرﺳﻪ ﺷﺮوع ﺷﻮد وﻟﻲ اﻏﻠﺐ ﺳﻦ ﺷـﺮوع آن ۷ ﺗـﺎ ۸ ﺳـﺎﻟﮕﻲ اﺳﺖ. ﻣﻴﺰان اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ در ﻛﻮدﻛﺎن ﺳﻨﻴﻦ ﻣﺪرﺳﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ۳% ﺗﺨﻤﻴﻦ زده ﻣﻲﺷـﻮد. در ﻣﻴﺎن ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، ﺷﻴﻮع اﺧﺘﻼل آﺳﻴﻤﮕﻲ در ﻃﻮل ﻋﻤﺮ ۶% و ﺷﻴﻮع اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘـﻪ۷/ ۳ % اﺳﺖ (ﺳﺎدوک[۶۷]ودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳).
ﭘﮋوﻫﺶ راﭘﻲ (۱۹۹۸) ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺧﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ و ﻫﺮاس اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در ﻣﻴﺎن ﻛﻮدﻛﺎن و ﻫﺮاس اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤـﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘـﻪ در ﺳﻄﺢ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن از ﺷﻴﻮع ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻫﺎی روانﭘﺰﺷﻜﻲ دﻳﮕـﺮی را ﻧﻴـﺰ ﻫﻤﭽـﻮن اﺧـﺘﻼل آﺳـﻴﻤﮕﻲ و اﻓـﺴﺮدﮔﻲ ﺑﮕﻴﺮﻧـﺪ . ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﻧﻴﻤﻲ از ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﺒـﺘﻼ ﺑـﻪ اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﺟـﺪاﻳﻲ ﺑـﻪ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ دﻳﮕﺮ ﻫﻤﭽﻮن ﻫﺮاس اﺧﺘﺼﺎﺻﻲ و اﺿـﻄﺮاب ﺗﻌﻤـﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘـﻪ ﻣﺒـﺘﻼ هـﺴﺘﻨﺪ (ﻣﻮن[۶۸]،۲۰۰۲).
اﻳﮕﺮ[۶۹] و دﻳﮕﺮان (۲۰۰۶)، ﻛﻮدﻛﺎن ۱۶ ـ ۹ ﺳﺎﻟﻪ و واﻟﺪﻳﻦ آﻧﻬﺎ را ﻣـﻮرد ارزﻳـﺎﺑﻲ ﻗـﺮار دادﻧـﺪ . دادهﻫﺎ از ۸ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪی روانﭘﺰﺷﻜﻲ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ و ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺿﻄﺮاب اﻣﺘﻨﺎع از رﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺪرﺳﻪ ﺑﺎ اﻓﺴﺮدﮔﻲ و اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ. آﭼﻨﺒﺮاﻧﺪ[۷۰]و دﻳﮕﺮان (۲۰۱۰) در ﺗﺤﻘﻴﻘﻲ ۸۵ ﺑﻴﻤﺎر را ﻛﻪ ۷ اﻟﻲ ۴۲ ﺳﺎل ﻗﺒﻞ دارای اﺧـﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻳﺎ ﺟﻤﻊ ﻫﺮاﺳﻲ ﺑﻮدﻧﺪ، ﻣﻮرد ارزﻳﺎﺑﻲ ﻗﺮار دادﻧﺪ . آزﻣﻮدﻧﻲﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در دوران ﻛﻮدﻛﻲ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ داﺷﺘﻨﺪ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻧﻬـﺎﻳﻲ ﻛـﻪ دارای ﺗـﺸﺨﻴﺺ ﻫـﺎی دﻳﮕـﺮی ﺑﻮدﻧﺪ، ﺧﻄﺮ اﺑﺘﻼء ﺑﻴﺸﺘﺮی در اﺧﺘﻼل آﺳﻴﻤﮕﻲ و ﺑﺎزار ﻫﺮاﺳﻲ در اواﻳﻞ ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ، ﻧﺸﺎن دادﻧـﺪ . ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻖ، اﻳﻦ ﻓﺮﺿﻴﻪ را ﻛﻪ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟـﺪاﻳﻲ دوران ﻛـﻮدﻛﻲ، ﻋﺎﻣـﻞ ﻣﺸﺨﺼﻲ ﺑﺮای ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ اﺧﺘﻼل ﻫﻮلو ﺑﺎزار ﻫﺮاﺳﻲ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ اﺳﺖ را ﺗﺄﻳﻴﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
مانیکاواﺳﺎﮔﺎر[۷۱] ودﻳﮕﺮان (۲۰۰۰) ﺑﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺑﺮرﺳـﻲ ﺗـﺪاوم اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﺟﺪاﻳﻲ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ، ﺑﺮ روی ۷۰ ﺑﻴﻤﺎر ﺑﺰرﮔـﺴﺎل دارای اﺧـﺘﻼﻻت ﭘﺎﻧﻴـﻚ و اﺿـﻄﺮاب ﺗﻌﻤـﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ، اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻧﺸﺎن داد ﻧـﺸﺎﻧﮕﺎن اﺿـﻄﺮاب ﺟـﺪاﻳﻲ ﺟـﻮاﻧﻲ ﻣﻌـﺎدل ۳۳% از وارﻳـﺎﻧﺲ ﻧﻤﺮات اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ را ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺑﺮای ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻋﻠﺖ ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮی اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ، ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺮ درک راﺑﻄـﻪی و ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻣﻴﺎن ﻋﻮاﻣﻞ واﻟﺪﻳﻨﻲ و ﻛﻮدک در ﺑﺎﻓﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﺸﺎرزای ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ دارﻧﺪ (راﭘـﻲ، ۱۹۹۸ ).
در ﻣـﺪل رﺷﺪی ﻣﺎﻧﺎﺳﻴﺲ و دﻳﮕﺮان (۱۹۹۴) رﻓﺘﺎر واﻟﺪﻳﻨﻲ اﻫﻤﻴـﺖ ﺧﺎﺻـﻲ در ﺳـﺒﺐ ﺷﻨﺎﺳـﻲ و درﻣـﺎن اﺿﻄﺮاب ﻛﻮدک دارد . ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در زﻣﻴﻨـﻪ ی اﺛـﺮات واﻟـﺪﻳﻨﻲ و ﺧـﺎﻧﻮادﮔﻲ در اﻳﺠـﺎد ﻳﺎ ﺗﻘﻮﻳﺖ، ﻣﺪل ﺳﺎزی، ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻓﻮق اﻟﻌﺎده اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﺑﺮ ﻣﻮاردی ﻫﻤﭽﻮن ﻛﻨﺘﺮل زﻳﺎد در ﻣـﻮرد ﻛﻮدک ، ﻛﻤﺒﻮد ﻋﻮاﻃﻒ ﻣﺜﺒﺖ و ﮔﺮم رﻓﺘﺎر اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﻳﺎ اﺟﺘﻨﺎﺑﻲ، ﺑﺎورﻫﺎ و اﻧﺘﻈﺎرات ﻣﻨﻔﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺳﺘﺎرک[۷۲] ودﻳﮕﺮان (۱۹۹۰) در بررﺳﻲ ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﺑﺎ ﺳـﻪ ﻣﺸﺨـﺼﻪی اﻓـﺴﺮده، اﻓـﺴﺮده و ﻣﻀﻄﺮب و ﻏﻴﺮ ﺑﻴﻤﺎر که ﻫﻴﭻ ﻛﻮدک ﺑﻴﻤﺎر ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، دریافتند ﻛﻪ در ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﺑﺎ ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﻀﻄﺮب ﮔﺮوه آزﻣﺎﻳﺶ ﺗﻌﺎرض ﺑﻴﺸﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﮔﺮوه ﻛﻨﺘﺮل وﺟﻮد دارد. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت دﻫﻪﻫﺎی اﺧﻴﺮ، اﺛـﺮ ﺑﺨـﺸﻲ ﺧـﺎﻧﻮاده درﻣـﺎﻧﻲ را در ﻣـﺸﻜﻼت ﻣﺘﻌـﺪد ﻛﻮدﻛـﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻧﻈﻴﺮ اﺧﺘﻼﻻت ﻋﺎﻃﻔﻲ در ﻛﻮدﻛﻲ و ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ، اﺧﺘﻼﻻت روانﺗﻨﻲ، اﺧـﺘﻼﻻت رﻓﺘـﺎر، ﺳﻮءاﺳﺘﻔﺎده ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ از ﻛﻮدک و … ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ (ﻛﺎﺳﻠﻮ[۷۳] ودﻳﮕﺮان،۲۰۰۲).
ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻧﻈﺮﻳﻪی ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎ، ﻫﺮ ﻋﻀﻮ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪی واﺣﺪی از ﺧﺎﻧﻮاده در ﺟﻬـﺖ ﺣﻔـﻆ ﺗﻌﺎدل ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده درﻣﺎﻧﻲ ﺑـﻪ ﭼﮕـﻮﻧﮕﻲ آﺷـﻜﺎر ﺳـﺎﺧﺘﻦ اﻟﮕﻮﻫـﺎی ﭘﻨﻬﺎن در ﺧﺎﻧﻮاده، ﺣﻔﻆ ﺗﻌﺎدل و ﺷﻨﺎﺧﺖ اﻫﺪاف اﻟﮕﻮﻫﺎ ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده ی درﻣـﺎﻧﮕﺮان ﺑـﺮ اﻳﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ آن ﻋﻀﻮ ﺧﺎﻧﻮاده ﻛﻪ ﺑﺮ ﭼﺴﺐ ﺑﻴﻤﺎر ﺑﻪ او زده ﺷﺪه و ﻣﺸﻜﻼت ﺧﺎﻧﻮاده ﺑـﻪ او ﻧﺴﺒﺖ داده ﻣﻲﺷﻮد، در ﻓﺮاﻳﻨﺪ درﻣﺎن ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ درﻣﺎن اﺳﺖ ﺑﻠﻜﻪ اﻋﻀﺎی دﻳﮕﺮ ﺧـﺎﻧﻮاده ﻧﻴـﺰ در اﻣﺮ درﻣﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ (ﺳﺎدوکودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳).
۲-۲-۸- پرخاشگری
در روانشناسی و دیگر علوم رفتاری و اجتماعی، به معنی رفتاری است که منجر به آزار و درد می‌شود.گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید و لورنزمعتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می‌شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می‌کند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلاً در طرق ورزش‌ها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه‌ای تخلیه می‌شود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت می‌کند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می‌کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می‌کند و از بین می‌برد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر می‌شود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد(اکبری،۱۳۸۱).
عده‌ای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب می‌شود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمی‌تواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه پرخاشگری منشاء غریزی و ذاتی نمی‌تواند داشته باشد ارائه داده‌اند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل .
گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپخته‌است، نمی‌داندکه نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد. لذا این کودک باستی به مرور یادبگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد (نوابی نژاد، ۱۳۷۲).
گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفته‌است. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانه‌است از خود دفاع می‌کند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد(نوابی نژاد، ۱۳۷۲).
بررسی های روان پزشکان نیز نشان داده است که طلاق و جدایی والدین از عمده ترین علل بیماری های روانی کودکان است. یکی از اختلالات رفتاری رایج در میان کودکان پرخاشگری ناشی از طلاق والدین آنهاست. امر طلاق برای والدین یک ضایعه و برای کودکان یک فاجعه است. طلاق بیشتر متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر گرم والدین داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناسند. طلاق پدر و مادر، کودک را به اختلال روانی و رفتاری دچار می کند در مواردی قدرت اندیشه و اراده را از او باز می ستاند و در کل او را چنان پریشان می کند که اثرات شوم آن مادام العمر عارض کودک است. تضاد یکی از دلایل مهمی است که طلاق والدین به بروز مشکلات رفتاری در کودکان منجر می شود. در سال (۲۰۰۰) باتلر و همکاران بیان کردند تضاد فرایند طلاق را برای کودکان مشکل می کند چرا که آنها برای انتخاب میان والدین خود احساس ضرورت می کنند که در واقع می بایست یا از آنها دفاع کنند یا از هر دو کناره گیری کنند. با تضاد بیشتر دلبستگی ها ناامن تر و اضطراب بیشتری رشد خواهد کرد که به تضاد شدید و پرخاشگری در کودکان منجر می شود.
بر اساس دستاوردهای پژوهشی فراری و شر(۱۹۸۴) کودکان خانواده های تک والدی در مقایسه با خانواده های عادی (از نظر وجود والدین) عزت نفس پایین تری دارند در به تاخیر انداختن ارضای نیازها تحمل کمتری دارند مهارت های مقابله اجتماعی آنها پایین تر است و فراوانی رخداد حالات عصبی، پرخاشگری و خودکشی در احساس ضرورت آنها بالاتر است. تاکمن و همکاران (۱۹۹۱) بیان کرده اند که کودکان بازمانده از طلاق اغلب رفتارهای پرخاشگرانه و ضد اجتماعی نشان می دهند. شب ادراری، خشم افراطی و فقدان اطاعت و حرف شنوی، بیشتر در کودکان بازمانده از جدایی و طلاق دیده می شود تا در کودکی که یکی از والدین را در اثر مرگ از دست داده است.
در ایران هم ناظمی زاده (۱۳۸۵) تحقیقی تحت عنوان «بررسی مقایسه ای میزان مشکلات رفتاری نوجوانی که در اشکال مختلف خانواده های (طلاق، ازدواج مجدد، فوت، اعتیاد و عادی» انجام داده است که بر اساس نتایج به دست آمده نوجوانان خانواده های طلاق و ازدواج مجدد کرده میزان بیشتری از اضطراب، پرخاشگری و مشکلات اجتماعی را نسبت به نوجوانان خانواده های عادی تجربه می کنند. هم چنین نتایج پژوهش اشنایدر (۱۹۸۸) تحت عنوان «مقایسه ویژگیهای کودکانی که با پدر خود زندگی می کنند و کودکانی که با مادر خود زندگی می کنند» نشان داد، بین فهرست رفتاری کودکان هر دو گروه که شامل پرخاشگری و سلوک نیز بود تفاوت معناداری وجود نداشت.
۲-۳- پیشینه پژوهش
۲-۳-۱- پیشینه پژوهش در خصوص تأثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر سازگاری زنان
در خصوص طلاق عاطفی تحقیقات انگشت شماری صورت گرفته است از آن میان می توان به تحقیق، اجتماعی (۱۳۸۹) اشاره کرد. این محقق با بررسی رابطه طلاق عاطفی با کیفیت زندگی دریافت رابطه منفی معنی داری بین این دو متغیر وجود دارد و طلاق عاطفی پیش بینی کننده منفی کیفیت زندگی در همه ابعاد سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و محیط می باشد. به عبارتی هر چه زنان نمرات بالاتری در مقیاس طلاق عاطفی کسب کرده بودند کیفیت زندگی پایین تری گزارش کردند.
لوکی و بین[۷۴](۱۹۸۲، به نقل از مارکوویسکی،۱۹۴۶) بر روی ۸۰ زوج که قبلا به دو دسته راضی و ناراضی تقسیم شده بودند، مطالعه کردند، ۶۲% زوج های ناراضی اظهار کردند که کودکان تنها وسیله رضایت خاطر آنان در زندگی مشترک هستند، در صورتی که ۴% زوج های راضی چنین نظری داشتند. در عوض ۶۸% زوج های راضی اظهار کرده اند که دوستی و رفاقت زن و شوهر بزرگترین عامل رضایت است و فقط ۱۸% زوج های ناراضی چنین عقیده ای داشتند. پس این گونه به نظر می آید که وجود کودک یکی از عوامل ایجاد رضایت در ازدواج است، ولی نمی تواند جانشین رضایت خاطری باشد که از دوستی و رفاقت همسر بر می خیزد.
ابراهیمی (۱۳۹۱) نیز با بررسی رابطه ناسازگاری روانی زنان با طلاق عاطفی دریافت طلاق عاطفی قادر به پیش بینی مثبت افسردگی، اضطراب و فشار روانی زنان می باشد به عبارتی با افزایش نمرات زنان در مقیاس طلاق عاطفی ناسازگاری روانی آنان نیز افزایش می یابد.
قاسمی (۱۳۸۰ )با مقایسه میزان سازگاری روانشناختی در مراجعین به مرکز پیشگیری از طلاق سازمان بهزیستی اصفهان و زوج های عادی به این نتیجه رسید که در این پژوهش تفاوت معنی دار در مورد تفاوت تحصیلی زوج ها و نیز وجود سابقه طلاق در فامیل و بستگان و تاثیر آن بر ناسازگاری به دست نیامده است.
اخوان تفتی (۱۳۸۲) در پژوهشی که به شیوه ای پیمایشی بر زنان و مردان طلاق گرفته صورت داد بر آسیب پذیری بیشتر زنان از پیامدهای اجتماعی طلاق تاکید نمود. در پژوهشی دیگر سیف (۱۳۸۳) به بررسی پیامدهای اجتماعی اقتصادی و روانی- عاطفی طلاق در سه مرحله (قبل، حین و بعد از طلاق) بین سه گروه از زنان و مردان مطلقه ایرانی مقیم ایران، ایرانی مقیم آمریکا و آمریکایی مقیم آمریکا به روش پیمایشی پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گروه اول بیش از گروه دوم و به همین ترتیب گروه دوم بیش از گروه سوم متحمل پیامدهای طلاق شده اند. همچنین زنان مطلقه ایرانی در مقایسه با مردان مطلقه ایرانی در تمامی سه مرحله قبل، هنگام و پس از طلاق پیامدهای بیشتری را متحمل می شوند.
قطبی و دیگران (۱۳۸۳) نیز در مطالعه ای که بر روی مردان و زنان مطلقه منطقه دولت آباد انجام دادند دریافتند که از میان مشکلات پس از طلاق مشکلات تربیت فرزندان و احساس تنهایی در گروه های سنی بالاتر شایع تر بوده است. همچنین عدم امنیت اجتماعی در زنان بارزتر و احساس افسردگی در مردان شایع تر بوده است. در نهایت کلانتری (۱۳۹۰) در فرا تحلیلی از آثار و پیامدهای طلاق نشان دادند که نه تنها طلاق به طور کلی می تواند باعث صدمه به سرمایه انسانی و اقتصادی جامعه شود بلکه در تحلیلی حساس به جنسیت می تواند مانع نقش آفرینی زنان در فرایند توسعه و در نتیجه به حاشیه راندن و استثمار زنان گردد.
سازگاری با طلاق به عنوان رها بودن از علائم و نشانه های بیماری جسمی و روانی، تسلط داشتن بر نقش ها و مسئولیت های روزمره زندگی اعم از شغلی، خانوادگی و دیگر فرصت ها و همچنین توسعه استقلال خود از همسر سابق تعریف شده است(کیتسون و راسچک[۷۵]،۱۹۸۱). فقدان کنترل کاهش اعتماد به نفس و خود ارزشمندی پایین فقدان هایی هستند که ممکن است فرد پس از دریافت آسیب بین فردی طی وقایع تنش زایی مانند طلاق آن ها را تجربه کند. همچنین عزت نفس پایین به عنوان شاخص ناسازگاری به طور مکرر بررسی شده است(دریمن[۷۶]،۱۹۹۷).
باورهای غیر منطقی به طور همه جانبه ای با عزت نفس پایین همبسته هستند. ارتباط بین این متغیرها در مطالعات قبلی با دانشجویان دانشگاه نیز ثابت شده است. همچنین دلبستگی به همسر سابق و فقدان رهایی از رابطه قبلی که درگیری ذهنی با خاطرات زندگی با همسر سابق را شامل می شود نیز با پریشانی های زیادی در دوران پس از طلاق مرتبط است(هوولند[۷۷]،۱۹۸۸).
گری و سیلور[۷۸] (۱۹۹۰) دریافتند که وجود احساس توانایی کنترل بر فرایند طلاق برای طرفی آسان تراست که پیشقدم در طلاق است. وایس[۷۹] (۱۹۷۹) دریافت که آن طرفی که برای طلاق پیشقدم است اغلب احساس گناه بیشتری را تجربه می کند. مطالعات آسلتین و کسلر[۸۰] (۱۹۹۳) نشان داد طرفی که آغاز کننده طلاق است زودتر از تعلقات مربوط به رابطه رها می شود اما این به معنی نبود پریشانی ناشی از طلاق نزد این فرد نیست. وایس (۱۹۷۹) اشاره می کند فردی که آغازگر طلاق است احساس گناه زیادی کرده و همین احساس گناه سبب تاخیر در رهایی کامل از رابطه می شود. فارنزورث[۸۱] و همکاران (۱۹۸۹) طی پژوهشی رهایی نیافتن سریع زنان از رابطه با همسر سابق طی طلاق را نشان داده اند.
ویکراما[۸۲] و همکاران (۲۰۰۶) با مطالعه بر روی شرایط مالی و سلامت فیزیکی زنان مطلقه نشان دادند که زنان مطلقه نسبت به زنان متاهل سطوح بالاتری از فشار مالی را تجربه می کنند و همچنین میزان بالاتری از ضعف را نشان می دهند. بومن[۸۳] (۲۰۰۷) نیز در تحقیق خود نشان داد که درصد بالایی از قشر کم درآمد را مطلقه ها تشکیل می دهند. دانینگ[۸۴] و همکاران (۲۰۰۶) در تحقیق خود که نوعی تحلیل کیفیت زندگی بود به این نتیجه رسیدند که مطلقه و میانسال بودن از پیش بینی کنندگان مهم کیفیت زندگی ضعیف هستند.
همچنین پژوهش ها نشان دهنده آن است که شیوع اختلال هراس و بی خوابی شدید که اثر معناداری بر کیفیت زندگی افراد دارد در افراد مطلقه بالاتر است.
فاکودا[۸۵] و همکاران (۲۰۰۵) در پژوهش خود نشان دادند که امید به تندرستی با طلاق همبستگی منفی دارد. لورنز[۸۶] و همکاران (۲۰۰۶) با مطالعه آثار کوتاه مدت و بلندمدت طلاق بر زنان به این نتیجه رسیدند که زنان مطلقه نسبت به زنان متاهل به طور معنا داری در سالهای اول بعد از طلاق سطوح بالاتری از فشار و پریشانی روانی و در یک دهه بعد سطوح بالاتری از بیماری را نشان داده و نیز این زنان سطوح بالاتری از حوادث پراسترس زندگی که در نهایت به افسردگی منجر می شد را تجربه می کنند. قطبی و همکاران (۱۳۸۲) در تحقیق خود نشان دادند که نداشتن امنیت اجتماعی از بارزترین مشکلات زنان مطلقه است. نصیری (۱۳۸۶) به این نتیجه رسید که رابطه مثبت و معناداری میان فقر مسکن (سکونت در مناطق محروم و جنوب شهر) و توزیع جغرافیایی زنان مطلقه خانه دار وجود دارد و حسینیان (۱۳۸۲) نشان داد که زنان مطلقه از سلامت روانی پایینی برخوردارند.
۲-۳-۲- پیشینه پژوهش در خصوص تأثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر سازگاری کودکان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




«مفاد درخواست شاه ایران به شکل زیر تنظیم شده بود. من این درخواست را کلمه به کلمه بدون زیبا کردن آن ارائه خواهم کرد، تا از طریق طرز بیان ناپخته­اش، شاید بتوانیم بازتاب تحریف­نشده­ای از انگیزه­ این درخواست را ببینیم».[۲۷۶]
همانگونه که مشاهده شد تئوفیلاکت خود را متعهد به نوشتن متن اصلی نامه می­ کند. پس در اینجا برای روشن تر شدن مطلب، ترجمه­ی آن ارائه می­گردد. تئوفیلاکت نامه را این­گونه گزارش می­ کند:
پایان نامه - مقاله - پروژه
«خسرو شاه ایرانیان به خردمندترین شاه رومیان درود می­فرستد، نیکوکار، صلح جو، با مهارت، دوستدار نجبا و دشمن حکومت ستمگرانه، منصف، نیکوکار، نجات دهنده زخمیان، مهربان، بخشنده. خداوند باعث شد تا تمام جهان از آغاز با دو چشم، روشن گردد؛ یعنی با نیرومندترین پادشاهی رومی­ها، و با خردمندترین اقتدار دولت ایران. زیرا با این بزرگ­ترین قدرت­ها، قبایل نافرمان و جنگجو پراکنده گشته­اند، و راه بشر به طور پیوسته تنظیم و هدایت شده است و هر کسی می ­تواند ببیند که توالی رویدادها با کلمات ما هماهنگ است. پس از آن­جایی­که شیطان­های بد طینت و سرکش بسیاری در جهان وجود دارند، که می­خواهند طبیعت عالی خداوند را آشفته کنند، و اگر چه کارهایشان به نتیجه نمی­رسد، اما برای مردان پرهیزکار دوستدار خداوند که از خدا گنجینه­ای از خرد، بازوان قوی و اسلحه­های عدالت را دریافت کرده ­اند شایسته است که برعلیه این­ها بجنگند.[۲۷۷] حال در این روزها بداندیش­ترین دشمنان به دولت ایران حمله کرده ­اند، و کارهای وحشتناکی را به انجام رسانده­اند. برده­ها را بر ضد اربابان برانگیخته­اند، رعیت­ها را بر ضد پادشاهی، بی نظمی را علیه نظم، و زیان را بر ضد سود، و تمامی دشمنان خوبی را مسلح نموده ­اند؛ زیرا بهرام چوبین، آن برده­ی منفور که نیاکان ما او را تکریم کردند، و گرامی دانستند؛ نتوانست این افتخار بزرگ را حفظ کند، بلکه به ویرانی متمایل گشته است. ]وی[ پادشاهی را برای خود می­خواهد، تمام دولت ایران را آشفته کرده است. تمام کارها و تلاش­هایی که می­ کند به این خاطر است که شاید بتواند یک چشم بزرگ قدرت را خاموش کند، و بدان وسیله قبایل وحشی و بدنهاد بتوانند بر نجیب­ترین پادشاهی ایرانیان قدرت و اقتدار پیدا کنند، و بدین گونه در طول سال­ها قدرت مقاومت­ناپذیری به دست آورند، که بدون آسیب­های شدید به ملت­های خراج­گزار شما نیز تحقق نمی­یابد.[۲۷۸] پس این برای آینده­نگری صلح­جوی شما مناسب خواهد بود تا به یک پادشاهی که غاصبان آن را تاراج کرده و به زور تحت کنترل در آورده­اند دست کمک دهید، و از قدرتی که در نقطه­ی از هم پاشیدگی قرار دارد حمایت نمایید، تا سبب رستگاری را در دولت روم برقرار کنید؛ چنان­که یک پیروزی جهانی است و خود را به عنوان بنیان­گذاران، نجات­دهندگان و پزشکان دولت ایران معرفی کنید؛[۲۷۹] زیرا قدرتمندترین فرمانروایان باید به طور پیوسته تمام چیزهایی را که مربوط به عدالت هستند اجرا کنند. بدان وسیله حتی وقتی که دنیای کنونی را ترک کنند، برای بزرگواریشان ستایش خلل­ناپذیر جاودانه خواهند داشت، و الگویی ایجاد خواهند کرد که خدمتکاران نباید بر علیه اربابانشان اسلحه بردارند. پس درست این است که شما آشفتگی کنونی در امور دولت ایران را هدایت کنید، زیرا با این کار شما رومی­ها اعتبار افتخار­آمیزتری دریافت خواهند کرد.[۲۸۰] این کلماتی را که من «خسرو» می­نویسم به گونه ای به تو خطاب می­ شود که گویی من در حضورت هستم. من، خسرو، پسر، و استدعا کننده از تو؛ زیرا مسیر اتفاقات باعث نمی­ شود که تو آنچه را شایسته­ مقام من است نادیده بگیری. باشد فرشتگان خداوند که برکت ارزانی می­دارند، پادشاهیت و امپراتوری را از رسوایی و ظلم و ستم غاصبان حفظ کنند».[۲۸۱]
بر خلاف نظر تئوفیلاکت که این نامه را ناپخته می­داند، پختگی بسیاری را می­توان به وضوح در آن مشاهده کرد. از ابتدا تا انتهای نامه خسروپرویز سعی دارد منافع رومیان در کمک به ایران را برشمرد. او ابتدا بر خداپسندانه بودن این کار تأکید می­ کند، سپس دولت بهرام چوبین را، در صورت استقرار، تهدیدی بزرگ برای رومیان می­داند و ایران و روم را مانند دو چشم جهان می داند، که خاموش شدن یکی برای دیگری ضرر دارد. در نهایت به افتخاری اشاره می­ کند که با انجام این کار نصیب ماوریکیوس و امپراتوری بیزانس می­گردد، و نام آن را جاویدان می­ کند. البته به نظر می­رسد که این استدلال­ها برای رومیان کافی نبوده است، زیرا در سفارتی دیگر، خسروپرویز برای جلب نظر آن­ها قسمت­ هایی از قلمرو خود، در مرز بیزانس، را پیشنهاد کرد که در وقت خود به آن نیز خواهیم پرداخت.
در روایت سبئوس تنها به فرستادن یک سفارت و نامه از خسروپرویز به ماوریکیوس اشاره می شود. در نامه­ی خلاصه­ی سبئوس، خسروپرویز می گوید: «تخت و مقام شاهی پدران و اجدادم را به من بده. با ارتش از من حمایت کن که با آن شاید بتوانم دشمنم را شکست دهم و پادشاهیم را احیا کنم. سپس من پسر تو خواهم بود».[۲۸۲] در ادامه­ نامه، خسروپرویز، در عوض، حاضر به دادن بخش­هایی از سرزمینش به بیزانس می شود که در جای خود به آن نیز پرداخته خواهد شد
در روایت شاهنامه، پس از سخن­رانی خراد برزین، امپراتور به او وعده­ی یاری داد و نامه­ای به خسروپرویز نوشت و سواری را فرستاد تا به خسروپرویز بگوید که روم به او کمک می­ کند. پس از آن قیصر با مشاوران به مشورت برخاست و آن­ها او را از این کار منع کردند؛ با این استدلال که آن­ها از زمان مرگ اسکندر از ایرانیان در رنج و عذاب بوده­­اند و از جنگ و غارت و ریخته شدن خون بی­گناهان خسته­اند. اینک که خداوند این گرفتاری را برای ایرانیان پیش آورده است، بهتر است بی طرف بمانند تا بخت ساسانیان خود به خود از بین برود، زیرا اگر او قدرت را به دست آورد باز برای روم تهدیدی به حساب خواهد آمد:[۲۸۳]

 

اگر خسرو آن خسروانی کلاه
هم اندر زمان باژ خواهد ز روم
کنون در خور خود خرد یاد دار
  به دست آورد، سر برآرد به ماه
به پای اندر آرد همه مرز و بوم
سخن های ایرانیان باد دار[۲۸۴]

سبئوس نیز مخالفت رومیان را گزارش می­ کند. بر طبق روایت او، ماوریکیوس این موضوع را با مجلس سنا در میان گذاشت و نظر ایشان را جویا شد. آن­ها مخالفت کردند و استدلالشان چنین بود:
«درست نیست که موافقت شود زیرا آن­ها ملتی خدانشناس و پرنیرنگند؛ در هنگام پریشانی قول می­ دهند، اما وقتی که اوضاعشان آرام­تر شد انکار می­ کنند. ما زیان­های زیادی از آن­ها دیده­ایم. بگذار یکدیگر را قتل عام کنند و ما آرامش یابیم».[۲۸۵]
تئوفیلاکت اشاره­ای به مخالفت سنا و رومیان نمی­نماید، و تنها گزارش می­ کند که امپراتور مشغول بررسی این وضیعت شد.[۲۸۶]
برطبق روایت شاهنامه، امپراتور نیز تحت تأثیر سنا قرار گرفت و نامه­ای به خسروپرویز نوشت، و جواب منفی خود را اعلام نمود،[۲۸۷] اما در روایت سبئوس، امپراتور نظر سنا را رد نمود و به خسروپرویز کمک کرد.[۲۸۸]
در گزارش فردوسی خسروپرویز با دریافت نامه بسیار ناراحت شد و در جواب قیصر گفت، که اگر به وی کمک نکند نزد خاقان پناه می­برد. قیصر با خواندن نامه­ی او با وزیر دانای خود مشورت کرد، و گفت اگر خسروپرویز به کمک خاقان پیروز شود، برای آنها دردسر درست خواهد کرد. پس بهتر است سپاهی به او دهند تا در دلش کینه نگیرد. اخترشناسان او نیز گفتند که پادشاهی بزودی به خسروپرویز می­رسد و سی و هشت سال حکومت خواهد کرد. قیصر باز با وزیرش به مشورت پرداخت و آن­ها از ترس اینکه او با کمک خاقان پیروز شود، و از ایشان کینه به دل بگیرد به این نتیجه رسیدند که او را یاری کنند. قیصر نامه­ای به او نوشت و شرایط خود را برای کمک اعلام کرد.[۲۸۹]
گزارش شاهنامه در این مورد نمی­تواند درست باشد، زیرا خسروپرویز در شرایطی نبود که بتواند به خاقان پناه برد. بهرام چوبین سفرای خود را برای پس گرفتن خسروپرویز نزد امپراتور فرستاده بود، و اگر امپراتور اراده می­کرد به راحتی او را به بهرام چوبین تحویل می­داد. پس ترس از گریختن او نزد خاقان نمی­توانست انگیزه­ قیصر برای کمک به وی باشد. سبئوس نیز به این موضوع اشاره می­ کند:
«در آن مرحله شاه خسرو در خطر بزرگی بود و مرگ را در برابر چشمان خود می­دید، زیرا او از دهان شیر فرار کرده بود، اما در دهان دشمنانی افتاده بود که از آن­ها راه گریزی نبود».[۲۹۰]
۱-۸-۳ شرایط ماوریکیوس در ازای کمک به خسروپرویز
در گزارش شاهنامه­ی فردوسی این قیصر روم است که شرایط خود را ارائه می­دهد. یکی آن­که خسروپرویز نباید تا وقتی که پادشاه است رنج­هایی را که رومیان از ایران کشیده­اند نادیده بگیرد. دوم آن­که از رومیان باج نخواهد. سوم آن­که ایرانیان به مرز روم حمله نکنند، و هنگام جنگ با دشمنان با هم متحد شوند. عهدی مکتوب نوشته شود که دیگر از روزگار ایرج سخنی به میان نیاید[۲۹۱] و ایران و روم با هم متحد باشند.
هنگامی که آن نامه به خسروپرویز رسید بزرگان به او گفتند اگر از روم باج نخواهیم، سپاه تهیدست می­ماند و بر تاج­ها نام او را خواهند نوشت[۲۹۲]. خسروپرویز به پهلوی نامه­ای به قیصر نوشت که دیگر از رومیان باج نمی­خواهد و همه سرزمین­های روم را به آنان پس دهد.[۲۹۳] خواسته­ی دیگر خسروپرویز، دختر قیصر بود.[۲۹۴]
در روایت سبئوس این خود خسروپرویز است که در نامه­اش در ازای کمک بیزانس حاضر به اعطای امتیازاتی می­گردد:
«من سرزمین­های سوریه را به تو خواهم داد. تمام آرواستان[۲۹۵] تا شهر نصیبین از سرزمین ارمنستان منطقه­ تحت نفوذ تنوتر[۲۹۶] تا آرارات و شهر دوین[۲۹۷] و از بالا تا سواحل دریاچه ی بزنونیک[۲۹۸] }دریاچه ی وان{ و آرستاوان،[۲۹۹] بخش وسیعی از سرزمین گرجستان تا شهر تپخیس[۳۰۰] ]همان تفلیس[؛ بیا شاهد قرارداد صلحی بینمان باشیم که تا زمان مرگمان ادامه داشته باشد، و بگذار این پیمان بین ما و پسرانمان که پس از ما حکومت خواهند کرد حفظ شود».[۳۰۱]
همانگونه که مشاهده می­ شود، سبئوس اشاره ای به مسئله­ باج نمی­کند، و تنها اشاره به واگذاری برخی از سرزمین­ها دارد که البته فردوسی هم به آن اشاره می­ کند، اما نام آن­ها را نمی­برد.
در روایت تئوفیلاکت هنگامی که خسروپرویز سفارت دیگری نزد ماوریکیوس فرستاد (که به آن نیز پرداخته خواهد شد)، سفیر ایران شرایط زیر را متحمل شد:
«در عوض{کمک}، ما مارتیروپولیس ]میافارقین[ را پس می­دهیم. دارا را به عنوان هدیه پیشنهاد می­کنیم. بدون هیچ پولی جنگ را کنار می­گذاریم ]مطابق با روایت فردوسی مبنی بر عدم مطالبه­ی باج از رومیان[ و با بدرود گفتن به ارمنستان که به خاطر آن بدبختانه جنگ به کاری عادی در بین مردان تبدیل شده است، خانه­ای از صلح خواهیم ساخت». (این بخش با روایت سبئوس مبنی بر واگذاری بخش­های زیادی از ارمنستان مطابق است).[۳۰۲]
سفیر ایران در ادامه اظهار داشت:
«ما در قول­هایمان اعتدال به کار می­بریم تا بتوانیم به آن­ها عمل کنیم و وعده­ی گزاف نمی­دهیم، زیرا این کار موجب دشمنی ناتمام و برهم خوردن صلح آینده می­گردد».[۳۰۳]
۱-۸-۴ اشاره­ی برخی منابع به ازدواج خسروپرویز با مریم، دختر ماوریکیوس
سبئوس و تئوفیلاکت اشاره­ای به خواستگاری دختر قیصر نمی­کنند، اما همانگونه که پیش­تر ذکر شد، در شاهنامه این مسئله مطرح است. در روایت اواگریوس نیز اشاره­ای به این موضوع نیست. در رویدادنامه­ی خوزستان روایت می­ شود که خسروپرویز زنی مسیحی و بیزانسی به نام مریم داشت، اما هیچ اشاره­ای به این­که وی دختر یا خویشاوند ماوریکیوس بوده باشد نمی­گردد.[۳۰۴] رویدادنامه­ی سعرت ازدواج خسروپرویز با مریم، دختر قیصر، را گزارش می­ کند.[۳۰۵] میخاییل سوری گزارش می­ کند که خسروپرویز از ماوریکیوس دخترش مریم را خواستگاری کرد و با او ازدواج کرد.[۳۰۶]
با این حال نگارنده بر این باور است که احتمال درستی این ازدواج بسیار کم است، زیرا بسیار بعید است که چنین موضوع مهمی از چشم تئوفیلاکتی که در زمان حکومت خسروپرویز زندگی می­کرده است دور مانده باشد، و در گزارش مفصل خود به آن توجهی ننموده باشد. استدلال نگارنده بر این است که همانگونه که رویدادنامه­ی خوزستان روایت می­ کند، خسروپرویز همسری رومی به نام مریم داشته است که در نزد او قرب و مقامی زیاد دارا بوده است، اما شاید منابع ایرانی زمان خسروپرویز برای نشان دادن اهمیت او وی را دختر ماوریکیوس معرفی کرده باشند. این احتمال نیز وجود دارد که برخی شایعات شفاهی درباره او بعدها به صورت مکتوب در آمده باشد، و به عنوان منبع، مورد استفاده­ی کسانی قرار گرفته باشد که چند قرن بعد آن را به رشته تحریر در آورده بودند. علاوه بر آن بر طبق منابع بیزانسی، ماوریکیوس در آن زمان دختری که به سن ازدواج رسیده باشد نداشته است.[۳۰۷]
۱-۸-۵ داستان طلسم ساختن رومیان در شاهنامه
شاهنامه پس از آن داستانی درباره طلسم ساختن رومیان آورده است، که در منابع غیر ایرانی وجود ندارد. قیصر دستور داد تا طلسمی بسازند بدین صورت که تندیس زنی گریان که بر تخت نشسته بود و صحبت نمی­کرد، ساخته شد. هر کس که وی را از دور می­دید گمان می­کرد زنی است که بر مسیح گریه می­ کند. قیصر خود از دیدن آن شگفت­زده شد. سپس گستهم را فراخواند و به او گفت: «دختری دارم که وی را شوهر دادم و شوهر او فوت کرد، و اینک تنها سوگواری می­ کند، و صحبتی نمی­نماید. زحمتی بکش و او را ببین؛ شاید پند تو را بپذیرد». گستهم بسیار او را پند داد و متوجه نشد که با یک تندیس صحبت می­ کند. پس از او، در روزی دیگر قیصراز بالوی، اندیان و شاپور خواست تا نزد زن بروند. آن­ها نیز بسیار او را نصیحت کردند و پاسخی نشنیدند. پس از آن قیصر از خراد برزین خواست تا با او صحبت کند. او ابتدا زمانی دراز وی را نصیحت کرد و هنگامی که پاسخی دریافت نکرد، با دقت او را زیر نظر گرفت. با خود گفت اگر این زن از سوگواری ناراحت است، پس چرا پرستندگان اطراف وی نیز خاموشند. اگر از چشم او اشک می ­آید، پس باید در اثر این گریه­ی همیشگی خشم او کم می­شد. او تنها اشک می­ریزد و هیچ جنبشی از خود ندارد، در حالیکه اگر جان داشت اندام­های دیگر بدنش هم جز دستش تکان می­خورد؛ پس این جز یک طلسم فیلسوفی چیزی نیست. پس از آن نزد قیصر آمد و با خنده کشف خود را ابزار کرد. قیصر به او گفت که واقعاً شایسته­ وزیر بودن است. پس از آن طلسمی دیگر را نیز که تندیس سواری بر اسبی معلق در هوا بود به وی نشان داد.[۳۰۸]
خالقی مطلق این گزارش را مربوط به صنعت رومیان می­داند، که ایرانیان پس از بازگشت از روم تعریف کرده ­اند، و به صورت افسانه­وار وارد منابع شده است. او منبع شاهنامه را در این گزارش کتبی می داند نه شفاهی.[۳۰۹]
در روایت شاهنامه پس از آن مباحثه­ای دینی بین خراد برزین و قیصر در گرفت. خراد برزین اعمال دولت روم را متناقض با دین مسیحیت دانست، و لشکرکشی­های آن­ها را برخلاف دستور مسیح دانست. سپس اعتقاد رومیان مبنی بر فرزند خدا بودن مسیح را رد کرد، و یزدان را از فرزند و زن بی نیاز دانست. پس از آن شروع به ستایش از دین ایرانیان کرد، و آن را برترین دانست. قیصر نیز حرف­های وی را پسندید و بر او آفرین خواند.[۳۱۰]
فصل دوم
از شکست بهرام چوبین تا قتل ماوریکیوس در سال ۶۰۲م
۲-۱ کمک نظامی ماوریکیوس به خسروپرویز
موضوع مورد بحث بعدی در شاهنامه­ی فردوسی، موضوع کمک نظامی ماوریکیوس به خسروپرویز است. بر طبق روایت فردوسی، ماوریکیوس سپاهی صد هزار نفره آماده کرد و دختر خود را به گستهم سپرد، تا نزد خسروپرویز ببرد، و جهیزیه­ی فراوانی همراه او کرد. قیصر به سفیران خسروپرویز نیز هدایای بسیار بخشید. قیصر در روز بهرام چوبین (روز بیستم ماه) به همراه سپاه رفت؛ تا سه منزل آن­ها را همراهی کرد، و پس از صحبت با مریم، دختر خود، لشکر را به برادر خود نیاطوس سپرد و بازگشت.[۳۱۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




۲-۱-۲۰: اثر تنش کمبود آب بر قطر غوزه:
این صفت از این جهت مهم است که هر چه قطر غوزه بیشتر باشد تعداد دانه ی بیشتر و بزرگتری را می تواند در خود جای دهد. در تحقیقات انجام شده مشاهده گردید که تأثیر تنش خشکی بر قطر غوزه معنی دار بود به صورتی که باعث کاهش قطر غوزه در گلرنگ گردید (Camas et al., 2007; Ozturk et al., 2008). اعمال تنش خشکی باعث کاهش قطر طبق شده است چراکه وقوع تنش خشکی در طول دوره­ رویشی سبب نقصان تعداد برگ و در نهایت سطح برگ شده و درنتیجه کل مواد فتوسنتزی تولیدی برای رشد طبق و حصول عملکرد بالا کاهش می یابد. اثر تنش خشکی روی کاهش قطر طبق توسط کلهری و همکاران (۱۳۸۱)، (Andria et al., 1995) و (yegappan et al., 1982) نیز گزارش شده است. قطر طبق از جمله اساسی ترین صفاتی است که تحت تأثیر تنش رطوبتی افت می کند و بر اجزاء عملکرد نظیر، تعداد دانه در طبق تأثیر منفی می گذارد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱-۲۱: اثر تنش کمبود آب بر شاخص برداشت:
هرگاه شرایط زراعی برای تولید تعداد زیادی گل فراهم باشد و رشد رویشی و تولید مواد فتوسنتزی نیز در گیاه چشمگیر باشد، انتظار می رود که با انتقال حجم قابل توجهی از اسیمیلات ها به دانه ها، شاخص برداشت دانه در گیاه افزایش یابد. شرایط تنش آبی، باعث کاهش رشد رویشی گیاه شده و در نتیجه حجم اندام های رویشی گیاه نمی تواند پشتیبانی مناسبی را از فاز زایشی گیاه داشته باشد. در چنین شرایطی انتظار می رود که تعداد و اندازه­ دانه های موجود در واحد های زایشی گیاه کاهش یابد و باعث کاهش شاخص برداشت دانه می شود. نادری و همکاران (۱۳۸۴) اظهار داشتند که شاخص برداشت معیاری از کارایی انتقال مواد فتوسنتزی تولید شده در گیاه به دانه است. در تحقیقات ایشان شاخص برداشت تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار گردید، همچنین تنش خشکی شدید باعث افزایش معنی دار شاخص برداشت نسبت به تیمار شاهد و دیگر سطوح تنش گردید.
امیدی (۱۳۸۸) طی بررسی اثر تنش آبی بر ویژگی های زراعی و فیزیولوژیکی سه رقم گلرنگ بهاره در کرج اظهار داشت که در بین سطوح مختلف تنش آبی، بیشترین و کمترین شاخص برداشت دانه به ترتیب با میانگین ۲۳ و ۱۵ درصد مربوط به تیمار شاهد و تیمار قطع آبیاری در دو مرحله­ تکمه دهی و گلدهی بود. همچنین در بین ارقام مورد بررسی، بیشترین و کمترین شاخص برداشت دانه با میانگین ۲۱ و ۱۸ درصد به ترتیب مربوط به ارقام محلی اصفهان و رقم اراک-۲۸۱۱ بود. موحدی دهنوی و مدرس ثانوی (۱۳۸۵) در بررسی اثر محلول پاشی ارقام گلرنگ تحت تنش خشکی در منطقه اصفهان اظهار داشتند که بیشترین و کمترین مقدار شاخص برداشت دانه با میانگین ۵/۲۳ و ۶/۱۴ درصد به ترتیب مربوط به تیمار های قطع آبیاری در مرحله­ رویشی و قطع آبیاری در مراحل گلدهی و گرده افشانی بود. در مطالعه­ برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی ارقام گلرنگ بهاره تحت شرایط تنش آبی، گزارش شد که بیشترین شاخص برداشت دانه با میانگین ۷/۲۵ درصد توسط رقم RH 8018 در شرایط بدون تنش آبی و کمترین مقدار آن با میانگین ۲۱/۱۹ درصد در شرایط بدون تنش آبی، توسط رقم Arak تولید شد (Ashkani et al., 2007). در بررسی اثر تنش کمبود آب بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گلرنگ، بیشترین مقدار شاخص برداشت دانه با میانگین ۴/۲۸ درصد مربوط به تیمار آبیاری کامل (شاهد) و کمترین شاخص برداشت دانه با میانگین ۴/۲۳ درصد مربوط به تیمار قطع آبیاری در مرحله­ گلدهی گزارش شده است (Nabipour et al., 2007).
امیدی (۱۳۸۸) طی بررسی اثر تنش آبی بر ویژگی های زراعی و فیزیولوژیکی سه رقم گلرنگ بهاره در کرج اظهار داشت که در بین سطوح مختلف تنش آبی، بیشترین و کمترین شاخص برداشت دانه به ترتیب با میانگین ۲۳ و ۱۵ درصد مربوط به تیمار شاهد و تیمار قطع آبیاری در دو مرحله­ تکمه دهی و گلدهی بود. همچنین در بین ارقام مورد بررسی، بیشترین و کمترین شاخص برداشت دانه با میانگین ۲۱ و ۱۸ درصد به ترتیب مربوط به ارقام محلی اصفهان و رقم اراک-۲۸۱۱ بود. موحدی دهنوی و مدرس ثانوی (۱۳۸۵) در بررسی اثر محلول پاشی ارقام گلرنگ تحت تنش خشکی در منطقه اصفهان اظهار داشتند که بیشترین و کمترین مقدار شاخص برداشت دانه با میانگین ۵/۲۳ و ۶/۱۴ درصد به ترتیب مربوط به تیمار های قطع آبیاری در مرحله رویشی و قطع آبیاری در مراحل گلدهی و گرده افشانی بود.
۲-۱-۲۲: اثر تنش کمبود آب بر تعداد غوزه در بوته:
صفت تعدا غوزه در بوته در صفات تعداد دانه در گیاه و عملکرد دانه مؤثر است و از این رو با اهمیت می باشد.
اعمال تنش خشکی پس از تشکیل غوزه های اولیه باعث کاهش غوزه ها در مراحل بعدی رشد می شود (Dajue and Mundel, 1996). معمولاً در گلرنگ به ازای تولید هر شاخه­ فرعی، یک غوزه نیز تولید خواهد شد، و کمتر دیده شده که انتهای هر شاخه­ فرعی به یک غوزه ختم نگردد. برخی از محققان (Ashkani et al., 2007). طی تحقیقی که بر روی هشت رقم گلرنگ بهاره انجام داده اند، بیان کردند که رقم نبراسکا با میانگین (۸/۲۰ عدد) و رقم RH410118 با میانگین (۲/۱۴ عدد) غوزه در بوته به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد غوزه در بوته را به خود اختصاص دادند. اعمال تنش خشکی پس از مرحله­ تشکیل غوزه های اولیه باعث کاهش تعداد غوزه های ثانویه و ثالثیه می شود، که قطر این غوزه ها از غوزه های اولیه کمتر است (Dajue and Mundel, 1996). کافی و رستمی (۱۳۸۶) طی تحقیقی در مشهد، اظهار داشتند که، در هر دو سال آزمایش اثر تیمار تنش آبی بر تعداد غوزه در بوته معنی دار بود. به طوری که بیشترین تعداد غوزه در هر بوته با میانگین ۸/۱۰ عدد مربوط به تیمار آبیاری کامل (شاهد) و کمترین تعداد غوزه در هر بوته با میانگین ۱/۶ عدد مربوط به تیمار تنش خشکی شدید بود.
میرزاخانی و همکاران (۱۳۸۱) گزارش نمودند که رقم محلی اصفهان با میانگین ۷۸/۱۴ غوزه در گیاه در بین ارقام ژیلا، Uc-1 ،نبراسکا-۱۰، اراک -۲۸۱۱ دارای بیشترین تعداد غوزه بود. امیدی (۱۳۸۸) طی بررسی اثر تنش آبی بر ویژگی های زراعی و فیزیولوژیکی سه رقم گلرنگ بهاره در کرج اظهار داشت که در بین سطوح مختلف تنش آبی، بیشترین و کمترین تعداد غوزه در بوته به ترتیب با میانگین ۹/۷ و ۹/۵ عدد مربوط به تیمار شاهد و تیمار قطع آبیاری در دو مرحله­ تکمه دهی و گلدهی بود. همچنین در بین ارقام مورد بررسی، بیشترین و کمترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۷/۶ و ۹/۵ عدد به ترتیب مربوط به ارقام محلی اصفهان و Fo2 بود. موحدی دهنوی و مدرس ثانوی (۱۳۸۵) در بررسی اثر محلول پاشی ارقام گلرنگ تحت تنش خشکی در منطقه اصفهان اظهار داشتند که، بیشترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۵/۲۴ عدد به ترتیب مربوط به تیمار محلول پاشی عنصر روی به همراه قطع آبیاری در مرحله­ رسیدگی گیاه وکمترین مقدار آن با میانگین ۶/۱۱ عدد، مربوط به تیمار محلول پاشی با آب خالص به همراه قطع آبیاری در مراحله رشد رویشی گیاه بود. در مطالعه­ برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی ارقام گلرنگ بهاره تحت شرایط تنش آبی، گزارش شد که بیشترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۸/۲۰ عدد توسط رقم Nebraska-10 در شرایط بدون تنش آبی و کمترین تعداد آن با میانگین ۵/۶ عدد در شرایط تنش آبی، توسط رقم Nebraska-10 تولید شد (Ashkani et al., 2007). در بررسی اثر تنش کمبود آب بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گلرنگ، بیشترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۷/۲۵ عدد توسط رقم Esfahan در تیمار قطع آبیاری در مرحله گلدهی وکمترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۶/۱۷ عدد توسط رقم Arak در تیمار قطع آبیاری در مرحله­ گلدهی گزارش شده است (Nabipour et al., 2007).
۲-۱-۲۳: اثر تنش کمبود آب بر تعداد دانه در غوزه:
با افزایش شدت تنش کمبود آب، در میزان رشد رویشی و مقدار مواد فتوسنتزی گیاه کاهشی مشاهده خواهد شد و در نتیجه آن تأثیرات منفی چشمگیری در فاز زایشی گیاه بوجود خواهد آمد. از آن جمله می توان به کاهش تعداد غوزه در بوته و کاهش تعداد گل در هر غوزه اشاره نمود. ضمن اینکه تنش آبی گرده افشانی گل های موجود در هر غوزه را نیز تحت الشعاع خود قرار داده و این امکان وجود دارد که تمام گل ها به دانه تبدیل نشوند. همچنین اگر همه گل ها نیز موفق به تلقیح شوند، ولی چون در اثر تنش شدید آبی، مقدار اسیمیلات تولید شده در گیاه کاهش شدیدی یافته است، بنابراین برخی از گل های تلقیح شده موفق به دریافت کربوهیدرات کافی، برای توسعه و پر نمودن دانه دریافت نخواهند کرد و ناچاراً تعداد دانه در هر غوزه کمتر خواهد شد. امیدی (۱۳۸۸) طی بررسی اثر تنش آبی بر ویژگی های زراعی و فیزیولوژیکی سه رقم گلرنگ بهاره در کرج اظهار داشت که در بین سطوح مختلف تنش آبی، بیشترین و کمترین تعداد دانه در غوزه به ترتیب با میانگین ۵۵/۳۶ و ۷۵/۲۶ عدد مربوط به تیمار شاهد و تیمار قطع آبیاری در دو مرحله تکمه دهی و گلدهی بود. همچنین در بین ارقام مورد بررسی، بیشترین و کمترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۴۱/۳۰ و ۷۷/۲۹ عدد به ترتیب مربوط به ارقام محلی اصفهان و Fo2 بود. کافی و رستمی (۱۳۸۶) طی تحقیقی در مشهد، اظهار داشتند که، در هر دو سال آزمایش اثر تیمار تنش آبی بر تعداد دانه در غوزه در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. به طوری که در سال اول بیشترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۱/۳۴ عدد مربوط به تیمار آبیاری کامل (شاهد) و کمترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۲۵ عدد مربوط به تیمار تنش خشکی شدید در همان سال بود. موحدی دهنوی و مدرس ثانوی (۱۳۸۵) در بررسی اثر محلول پاشی ارقام گلرنگ تحت تنش خشکی در منطقه­ اصفهان اظهار داشتند که، بیشترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۴۱ عدد به ترتیب مربوط به محلول پاشی منگنز و تیمار قطع آبیاری در مرحله رشد رویشی و کمترین مقدار آن با میانگین ۶/۳۰ عدد، مربوط به تیمار عدم محلول پاشی به همراه قطع آبیاری در مراحل گلدهی و گرده افشانی بود. درمطالعه­ی برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی ارقام گلرنگ بهاره تحت شرایط تنش آبی، گزارش شد که بیشترین تعداد دانه در هر غوزه با میانگین ۹/۵۶ عدد توسط رقم Poshtkooh در شرایط بدون تنش آبی و کمترین تعداد آن با میانگین ۷/۲۳ عدد در شرایط تنش آبی، توسط رقم RH 410118 تولید شد (Ashkani et al., 2007). در بررسی اثر تنش کمبود آب بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گلرنگ، بیشترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۳/۳۷ عدد توسط رقم Esfahan در تیمار آبیاری کامل (شاهد) و کمترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۴/۱۷ عدد توسط رقم Fo2 در تیمار قطع آبیاری در مرحله گلدهی گزارش شده است (Nabipour et al., 2007). یکی از فاکتورهای مهم در عملکرد دانه صفت تعداد دانه در غوزه می باشد. در این صفت با افزایش تعداد دانه در غوزه، تعداد دانه در تک بوته و در نهایت عملکرد دانه در هکتار بالا می رود. نتایج محققان نشان داده است که تنش خشکی در مرحله ی گل دهی باعث اختلال در تلقیح و کاهش گلچه ها و در نتیجه کاهش تعداد دانه در غوزه می گردد، که هرچه زمان تنش به مرحله ی گل دهی نزدیک تر باشد، کاهش تعداد دانه در غوزه بیشتر است (یزدی صمدی، ۱۳۷۵ ؛ توکلی، ۱۳۸۱). ابوالحسنی (۱۳۸۱) در بررسی ۱۵ لاین بومی گلرنگ در شرایط تنش و بدون تنش اظهار داشت، صفت تعداد دانه در غوزه در شرایط تنش ۷۱% و در شرایط بدون تنش ۷۰% از تغییرات عملکرد دانه در بوته را توجیه می نماید.
۲-۱-۲۴: اثر تنش کمبود آب بر تعداد غوزه ی نابارور:
این صفت در حقیقت یک عامل منفی در عملکرد دانه محسوب می شود و با افزایش آن از تعداد غوزه های بارور نسبت به کل تعداد غوزه های یک گیاه کاسته می شود. از این رو این صفت مهم تلقی می شود.احتمالاً خشکی از گیرایی مادگی و همچنین دوام گرده می کاهد که از تلقیح گلچه ها و باروری آن ها جلوگیری می کند و در نتیجه غوزه های نابارور را افزایش می دهد (فراست، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲۵: اثر تنش کمبود آب بر شاخص سطح برگ:
صفت شاخص سطح برگ به منظور بررسی نسبت سطح سبز برای تولید مواد فتوسنتزی در مزرعه اندازه گیری می شود. نادری وهمکاران (۱۳۸۴) بیان داشتند که اثر تنش خشکی بر شاخص سطح برگ در زمان گل دهی از نظر آماری معنی دار بود. طبق نتایج حاصله اعمال تنش خشکی باعث افت شدیدی در این صفت در تمام سطوح تنش خشکی گردید. هاشمی دزفولی نیز نتایج مشابهی گزارش نمود (Hashemi Dezfouli, 1994).
۲-۱-۲۶: اثر تنش خشکی بر عملکرد روغن:
عملکرد روغن عمده ترین محصول اقتصادی در کشت و کار گلرنگ است، بنابر این اغلب پژوهش ها و تحقیق ها روی گیاه گلرنگ در این زمینه است. نادری و همکاران (۱۳۸۴) بیان کردند که عملکرد روغن در شرایط تنش به شدت کاهش می یابد به طوری که در تیمار شاهد عملکرد روغن ۱۱۷۹ کیلوگرم در هکتار برآورد شد که در سه سطح تنش کاهش معنی داری گزارش گردید. در تحقیقی در ترکیه مشخص شد که تنش بر میزان روغن دانه تأثیر معنی داری می گذارد (Ozturk et al., 2008). نادری و همکاران (۱۳۸۴) اظهار داشتند که عملکرد روغن به طور معنی داری در سطح احتمال یک درصد تحت تأثیر تیمارهای قطع آبیاری قرار گرفت. عملکرد روغن در تیمارهای کمبود آبیاری با یک دامنه ی حداقل ۸/۵۲۲ کیلوگرم در هکتار در تیمار آبیاری پس از ۷۰ میلی متر (شاهد) همگی در یک گروه آماری قرار داشتند، ولی در مقابل عملکرد روغن در تیمار آبیاری تارسیدگی فیزیولوژیکی با میزان ۸/۶۷۷ کیلوگرم در هکتار به طور معنی داری بیشتر از تیمارهای قطع آبیاری در مراحل گل دهی بود. همچنین تیمار قطع آبیاری در مرحله ی خاتمه ی گل دهی با میزان عملکرد روغن ۹/۵۶۰ کیلوگرم در هکتار به طور معنی داری نسبت به تیمار قطع آبیاری در مرحله ی شروع گل دهی برتری داشت.
نتایج نشان می دهد که با اعمال تنش خشکی میزان درصد روغن کاهش یافته است. تنش کم آبی همانند درجه حرارت بالا، درصد روغن دانه را کاهش می دهد. بر اثر تنش کم آبی، مقدار فتوسنتز خالص به دلیل کاهش ورود دی اکسید کربن به واسطه بسته شدن روزنه ها و تأثیر مستقیم خشکی بر سیستم فتوسنتزی، کاهش یافته که در این شرایط ، از میزان هیدرات های کربن (قندها) کاسته می شود ازطرفی، به دلیل این که در شرایط تنش کم آبی، رسیدگی گیاه تسریع می گردد، فرصت کافی جهت سنتز پروتئین ها و قندهای ذخیره شده دانه وجود نخواهد داشت و به همین دلیل، در این شرایط، درصد روغن دانه کاهش خواهد یافت (آلیاری و همکاران، ۲۰۰۰). در پژوهشی بیشترین عملکرد روغن به مقدار ۲/۴۰۷ کیلوگرم بر هکتار در تیمار آبیاری معادل ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه و کمترین عملکرد روغن به مقدار ۷/۲۹۷ کیلوگرم بر هکتار در تیمار آبیاری معادل ۵۰ درصد نیاز آبی گیاه بدست آمد (فراست، ۱۳۸۹). کافی و رستمی (۱۳۸۶) بیان داشتند که عملکرد روغن تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفت به طوری که بیشترین عملکرد روغن در تیمار آبیاری کامل و کمترین عملکرد روغن در تیمار تنش شدید خشکی حاصل گردید. نادری و همکاران (۱۳۸۴) اظهار داشتند که با اعمال تنش خشکی به گلرنگ عملکرد روغن به شدت کاهش می یابد ولی از طرفی با افزایش شدت تنش در سطوح بعدی افت عملکرد با شدت کمتری انجام می گیرد. در تحقیقات ایشان عملکرد روغن تحت تأثیر تنش خشکی کاهش یافت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. در یک بررسی در رابطه با گلرنگ مشاهده شد که عملکرد روغن نسبت به تنش خشکی کاهش یافت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار گردید (Esendal et al., 2008).
موسوی فر و همکاران (۱۳۸۸)، اظهار داشتند که بیشترین عملکرد روغن در تیمار آبیاری کامل و کمترین مقدار آن در شرایط آبیاری تا مرحله ی تکمه دهی حاصل شد. آن ها همچنین عنوان کردند که تیمار های آبیاری کامل و قطع آبیاری در مرحله ی دانه بندی از نظر درصد روغن تفاوت معنی داری نداشتند و از نظر مقایسه میانگین در یک گروه آماری قرار گرفتند، بنابر این تفاوت مشاهده شده در عملکرد روغن بین این دو سطح آبیاری مربوط به کاهش عملکرد دانه در شرایط قطع آبیاری در مرحله ی دانه بندی است. نتایج مطالعه ی Kafi and rostami (2008)، بر این نکته تأکید دارد که تغییرات عملکرد روغن مشابه تغیرات عملکرد دانه است و همبستگی زیادی با آن دارد. فراست (۱۳۸۹)، در پژوهشی اظهار داشت که عملکرد روغن تحت تأثیر آبیاری قرار گرفت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد به طوری که بیشترین و کمترین عملکرد روغن با میانگین های ۲/۴۰۷ و ۷/۲۹۷ کیلوگرم در هکتار به ترتیب مربوط به تیمار های آبیاری معادل ۱۰۰ و ۵۰ درصد نیاز آبی گیاه بدست آمد. در مطالعه ی نادری و همکاران (۱۳۸۴)، عملکرد روغن تحت تأثیر تنش خشکی کاهش یافت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. در یک بررسی در رابطه با گلرنگ مشاهده شد که عملکرد روغن نسبت به تنش خشکی کاهش یافت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار گردید (Esendal et al., 2008).
۲-۱-۲۷: اثر تنش خشکی بر درصد روغن:
درصد روغن دانه عبارت است از نسبت روغن موجود در دانه به کل وزن دانه که شامل پوست و فیبر نیز می
شود. چون شرایط تنش باعث کاهش کل وزن دانه می شود، بنابر این درصد روغن دانه نیز کاهش زیادی ندارد (توکلی، ۱۳۸۱). به نظر می رسد که اعمال تنش خشکی، طول دوره ی پر شدن دانه ها را کاهش می دهد و فرصت بیشتری برای تجمع پروتئین در دانه را فراهم می کند و در نتیجه درصد روغن را کاهش می دهد. نادری درباغشاهی و همکاران (۱۳۸۶)، در پژوهشی عنوان کردند که میزان روغن دانه تحت تأثیر هیچکدام از تیمار های آزمایشی قرار نگرفت و میزان روغن دانه با یک دامنه ی ۷۲/۲۷ تا ۲۴/۲۸ درصد بدون تفاوت معنی داری همگی در یک گروه آماری قرار گرفتند. در مطالعه ی Rudra naik et al (2001)، تنش خشکی باعث کاهش میزان روغن دانه ی ارقام گلرنگ گردید ولی در مطالعه ی طاوسی (۱۳۸۶)، تنش خشکی تأثیر معنی داری بر میزان روغن دانه ی ارقام گلرنگ بهاره نداشت. فراست (۱۳۸۹)، عنوان کرد که درصد روغن دانه تحت تأثیر آبیاری قرار گرفت و در سطح آماری یک درصد معنی دار شد به طوری که بیشترین درصد روغن دانه با میانگین ۸۳/۳۲ درصد در تیمار آبیاری معادل ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه بدست آمد. ذاکری (۱۳۷۵) در بررسی خود بر روی ارقام بهاره ی گلرنگ در اصفهان گزارش نمود که متوسط درصد روغن ارقام مورد آزمایش بین ۲۷/۳۶ و ۹۸/۳۳ درصد بود. موسوی فر و همکاران (۱۳۸۸)، عنوان کردند درصد روغن دانه در تیمار های مختلف آبیاری تفاوت معنی داری داشت، به طوری که تیمار آبیاری کامل و آبیاری تا دانه بندی بیشترین درصد روغن را داشتند و میزان روغن دانه در دامنه ی ۲۱/۲۴ تا ۳۰/۳۶ درصد قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده ار تحقیق کافی و رستمی (۱۳۸۶)، درصد روغن دانه در تیمار های آبیاری اختلاف معنی داری داشت و در هر دو سال اجرای آزمایش بیشترین درصد روغن مربوط به تیمار آبیاری کامل بود که با دو تیمار دیگر اختلاف معنی داری داشت.
۲-۱-۲۸: اثر تنش خشکی بر پروتئین ها:
برخی از پروتئین ها در گیاهان به صورت ویژه ای ساخته می شوند. دهیدرین یکی از انواع پروتئین هایی است که به هنگام تولید هورمون ABA در گیاه ساخته می‌شود. در ارقام مقاوم به خشکی آفتابگردان مشخص شده است که تجمع دهیدرین در شرایط کمبود آب با مقاومت به خشکی و نیز سازگاری در برابر آن همراه است. در برگهای ارقام مقاوم به خشکی آفتابگردان تجمع دهیدرین همراه با ایجاد مکانیسم های مقاومت به خشکی سبب حفظ فشار آماس سلول ها می شود و اینگونه استنباط می شود که دهیدرین مانع از دهیدراسیون می شود (Lawlor, 1995).
۲-۱-۲۹: اثر تنش خشکی بر چربی ها:
چربی ها بر خلاف پروتئین ها فراوانترین جزء تشکیل دهنده غشاهای سلولی گیاه بوده و در محافظت از سلولهای گیاهی در شرایط محیطی مختلف و نیز استرس های محیطی نقش دارند. کمبود آب منجر به ایجاد تغییرات در ترکیب اسیدهای چرب کلروپلاست می شود. مهمترین این تغییرات افزایش در میزان اسیدهای چرب که کمتر از ۱۶ اتم کربن دارند می باشد. فعالیت آنزیم های مؤثر بر متابولیسم چربیها در شرایط خشکی تغییر می کند. دو مسیر آنزیمی متفاوت برای شرح و توصیف دفاع از بافت ها و سلولهای گیاهی در شرایط تنش خشکی شناسایی شده است (Sherwin, 1998). در تنش های شدید میزان چربی قطبی در برگ ها کاهش می یابد. این کاهش مربوط است به تغییرات در اجزاء گلیکولیپیدها. در آفتابگردان پس از کمبود شدید آب یک کاهش در مقدار اسید لینولنیک و اسیدهای چرب غیر اشباع و نیز آنتی اکسیدانتهای لیپولیتیک رخ می دهد. در تیلاکوئیدهای ارقام مقاوم به خشکی گندم به هنگام مواجه شدن با کمبود آب یک افزایش در نسبت چربی به پروتئین رخ می دهد در صورتیکه این نسبت در ارقام حساس به خشکی بدون تغییر باقی می ماند. در هر دو گروه، کمبود آب باعث بروز تغییر در ساختار قرارگیری (ترکیب قرارگیری) چربیهای قطبی و تیلاکوئیدی حاوی چربیهای قطبی گردید ولی سطح چربیهای غیر اشباع آنها تحت تأثیر قرار نگرفت (Araus, 2002).
۲-۱-۳۰: اثر تنش خشکی بر اولئیک اسید:
در مورد تأثیر رژیم آبیاری (Flagella et al., 2002)، افزایش اولئیک و کاهش لینولئیک اسید در شرایط بدون آبیاری نسبت به شرایط آبیاری کم آبی را گزارش کردند. در هنگام وقوع تنش کمبود آب در طول دوره ی پر شدن دانه در ارقام متداول و ارقام دارای اولئیک اسید زیاد، افزایش نسبت اولئیک اسید به لینوائیک اسید نسبت به شرایط آبیاری مطلوب در جنوب ایتالیا (Flagel et al., 2002) و شمال این کشور (Baldini et al., 2000). گزارش شد. (Salera and Baldini, 1998)، تیمار آبیاری را بر محتوای اولئیک اسید مؤثر ندانستند و (Unger, 1982)، همبستگی مثبتی را بین درصد اولئیک اسید و آب مصرفی در طول دوره ی رویشی گزارش کردند. کریمی کاخکی و همکاران (۱۳۸۹)، عنوان کردند که اثر آبیاری و رقم روی درصد اولئیک اسید در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. برخی محققان، افزایش اولئیک اسید به میزان ۶/۲ درصد را در شرایط بدون آبیاری نسبت به شرایط آبیاری کامل گزارش کردند (Flagela et al., 2002).
۲-۱-۳۱: اثر تنش خشکی بر لینولئیک اسید:
لینولئیک اسید (اولین اسید چرب از دسته ی امگا۶) مهمترین اسید چرب ضروری است که در اغلب روغن های گیاهی موجود می باشد. از بعد تغذیه ای مهمترین اسید چرب غیر اشباع، لینولئیک اسید می باشد به طوری که کمبود آن در رژیم غذایی باعث انسداد عروق و نهایتاً منجر به سکته ی قلبی خواهد شد. به علاوه این اسید چرب نقش مهمی در ترمیم بافت های مجروح، سلامتی پوست، مکانیسم رشد و تکامل و تولید پروستا گلانوین دارد (Smith, 2005; Isabelle et al., 2008; Sebastian et al., 2006). کریمی کاخکی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی عنوان کردند که درصد اسید چرب لینولئیک اسید تحت تأثیر معنی دار آبیاری (۰۱/۰ > P) قرار داشت. همچنین آن ها عنوان کردند که از نظر تأثیر آبیاری تنها بین تیمار کم آبیاری در مراحل گل دهی و دانه بندی (۱/۴۸ درصد) با آبیاری کامل (۹/۴۸ درصد) اختلاف معنی داری وجود داشت و دارای درصد کمتری لینولئیک اسید بود. (Flagla et al., 2002)، کاهش لینولئیک اسید به میزان ۸/۲ درصد را در شرایط بدون آبیاری نسبت به شرایط آبیاری کامل گزارش کردند. که نتایج آن ها با نتایج کریمی کاخکی و همکاران (۱۳۸۹) مطابقت داشت. (Flagla et al., 2002)، افزایش اولئیک اسید و کاهش لینولئیک اسید در شرایط کمبود آب را به تنش کمبود آب در مرحله ی دانه بندی در افزایش کیفیت روغن نسبت دادند. به گزارش مروتی و همکاران (۱۳۸۹)، مهمترین اسید چرب تشکیل دهنده ی روغن گلرنگ در ارقام ایرانی لینولئیک اسید می باشد. در مصالعه ی احمد زاده و همکاران (۱۳۸۸)، میزان لینولئیک اسید گلرنگ را بین ۱۴/۶۵ تا ۱۱/۸۰ درصد اعلام کردند. وراثت پذیری میزان روغن گلرنگ به طور نسبی بالا است و این صفت بیشتر توسط عوامل ژنتیکی کنترل می شود (فروزان، ۱۳۷۸). گلرنگ از نظر ترکیب اسید های چرب موجود در روغن آن نیز دارای تنوع ژنتیکی است (فروزان، ۱۳۷۸). روغن گلرنگ بالاترین مقدار لینولئیک اسید را در میان روغن های تجاری موجود دارد و از نظر میزان غیر اشباع بودن بین روغن سویا و روغن بزرک قرار دارد. روغن گلرنگ به دلیل داشتن میزان بالای لینولئیک اسید، اندیس یدی بالا، رنگ زرد روشن و طعم مطبوع ویژه به عنوان روغن مرغوب به شمار رفته و به صورت روغن سالاد، روغن پخت و پز و نیز در تهیه ی مارگارین و مایونز قابل استفاده است (Kucuk and Arsalan, 2005; Smith, 2005). میزان سطح زیر کشت گلرنگ حدود ۱۰ تا ۱۱ هزار هکتار گزارش شده است که طبق برنامه ریزی انجام شده، میزان کشت گلرنگ رو به افزایش بوده و پیش بینی می شود در سال زراعی ۸۸-۸۷ به حدود ۲۹ هزار هکتار در سطح کشور برسد (Anonymous, 2008).
فصل سوم
مواد و روش ها
۳: مواد و روش ها:
۳-۱: خصوصیات جغرافیایی و اقلیمی محل مورد آزمایش:

 

جدول ۳-۱ : جدول هواشناسی ایستگاه هواشناسی اراک درسال زراعی ۱۳۸۹
ماه حداقل دمای مطلق
(سانتی گراد)
حداکثر دمای مطلق
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ب.ظ ]




نهایتا نتیجه گیری و پیشنهادات راجع به این پایان نامه مطرح می گردد.
فصل اول
مفهوم تحریم وبررسی آن طبق منشور سازمان ملل متحد
فصل اول :مفهوم تحریم وبررسی آن طبق منشور سازمان ملل متحد
۱-۱- مبحث اول: تعریف تحریم
۱-۱-۱- گفتار اول: مفهوم تحریم و سابقه تاریخی آن
اصطلاح تحریم (Boycott) عبارت است از امتناعی نظام یافته از برقرای روابط اجتماعی، اتقتصادی، سیاسی یا نظامی یک دولت یا گروهی خاص از دولت ها برای تنبیه یا ایجاد رفتار مورد قبول. با وجود این، کاربرد آن بیشتر در روابط اقتصادی بین المللی رایج است و کالاها و خدمات تولیدی یک دولت خاص بایکوت می شود. تحریم ممکن است عام یعنی شامل همه کالاها و خدمات و یا خاص و محدود به یک نوع یا دسته خاصی از کالاها باشد.[۲]
پایان نامه
سابقه تحریم به سرنوشت «کاپیتان چالزسی بایکوت» یک ملاک انگلیسی در «Famine- Riddenn» ایرلند در اواخر دهه ۱۸۷۰ برمی گردد. در این جریان کاپیتان به خاطر رفتار ظالمانه نسبت به کشاورزان از سوی مجمع زمین ایرلند، از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در انزوا قرار گرفت. با شروع این قرن، اصلاح از کاربرد رایج خود در حقوق روابط کار به صحنه بین المللی انتقال یافت و دچار تغییرات و پیشرفت های بعدی شد.
تحریم در روابط بین الملل ابتدا جنبه خصوصی یا ملی داشته و اتحاد و یکپارچگی افرادی را توصیف می کرد که تصمیم داشتند به منظور وادار کردن کشور خارجی یا اتباعش به انجام رفتار معین، روابطی با افراد دارای ملیت خارجی نداشته باشند. این اصطلاح بعدها گسترش پیدا کرد؛ به طوری که شروع چنین اقداماتی از سوی یک کشور را نیز در برگرفت. قطع روابط مالی و اقتصادی با کشورهای دیگر و اتباعشان، ممکن است توسط یک کشور یا چندین کشور که مشترکاً عمل می کنند، به عنوان یک نوع فشار اقتصادی یا خصومت، هم در زمان جنگ و یا صلح انجام گیرد. تحریم همچنین ممکن است به عنوان یک مجازات اقتصادی جمعی در موارد تهدید یا نقض صلح از سوی سازمان ملل متحد علیه کشور خاصی بکار گرفته شود.
تحریم، به «تحریم اولیه» و «تحریم ثانویه » تقسیم می گردد. در صورتی که تحریم تنها به روابط دو کشور مربوط شود، به طوری که کشوری از برقراری تجارت یا تبادل خدمات یا سایر روابط اقتصادی و اجتماعی با کشور دیگری امتناع نماید، این تحریم اصطلاحاً «تحریم اولیه» یا ابتدایی که دامنه شمول آن محدود می باشد، خوانده می شود. گاهی کشوری ممکن است دامنه تحریم را گسترش داده و از برقراری روابط بازرگانی، مالی و سایر روابط با سایر کشورهایی که با کشور مورد تحریم دارای روابط می باشند خودداری نماید که اصطلاحاً این نوع تحریم، «تحریم ثانویه» نامیده می شود. گاهی در تحریم ثانویه، کشور تحریم کننده از این هم فراتر می رود و همچون قانون داماتو: آمریکا علیه ایران برای کشورها و یا شرکتهایی که با کشور تحریم شده روابط مالی و غیره برقرار نمایند مجازات تعیین می کند.[۳]
۱-۱-۲-گفتار دوم : انواع تحریم و مشروعیت آنها
۱-۱-۲-۱-بند اول: تحریم های خصوصی(یا ملی)
گاهی تحریم ممکن است توسط افراد، گروه ها یا تشکیلات غیر دولتی به منظور وادار کردن کشور خارجی یا اتباعش یا حتی دولت متبوع خود این افراد به انجام رفتار مشخصی صورت گیرد.
نخستین تحریم سرزمینی بزرگ، در بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۳۱، توسط مردم چین صورت گرفته است. در این فاصله زمانی یازده تحریم بوسیله گروه های بازرگانی چینی سازماندهی گردید، که نه مورد از آنها علیه واردات از ژاپن انجام گردید. از جمله تحریم های بسیار موثر مردم چین بین سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۳، پس از اشغال منچوری توسط ژاپن انجام شد که هدفش تجارت ژاپنی ها بود. این تحریم خوب سازماندهی شده بود و توانست حمایت نیمه رسمی دولت حاکم چین را به دست آورد. در زمان تحقیق و تفحص جامعه ملل، نماینده چین ادعای ژاپن را که تحریم بایستی محکوم گردد را رد کرد و بر اهمیت آن به عنوان وسیله صلح آمیز دفاع از خود که نسبت به یک ملت یاغی نظامی گرا قابل استفاده می باشد، تأکید نمود
نمونه های دیگری از تحریم های خصوصی می توان ذکر کرد: تحریم مردم هندوستان علیه انگلستان (۱۸۹۶، ۱۹۰۵، ۱۹۳۰)، تحریم مردم ترکیه علیه امپراطوری اتریش- مجارستان (۱۹۰۹، ۱۹۰۸) و تحریم مردم مصر علیه انگستان (۱۹۲۴). از دهه ۱۹۲۰ نیز اتحادیه های کارگری زیادی تحریم هایی را علیه حکومت های دیکتاتوری دیگر رژیم ها آغاز نمودند. برای نمونه، کارگران باراندازها و اتحادیه های ملوانان، غالباً از کار بر روی کشتی های کشورهای تحریم شده، کشتی هایی که در بندرهای مورد تحریم لنگر می انداختن و یا کشتی هایی که بار کشورهای تحریم شده را حمل می کردند، خودداری می نمودند. از این جمله اند: اقدام موسسه بین المللی کارگران ساحلی علیه کوبا (۱۹۶۲)، اقدام باراندازهای هلندی علیه افریقای جنوبی (۱۹۶۳)، اقدام باراندازهای ایتالیایی علیه یونان (۱۹۶۹) و اقدام باراندازهای مختلف علیه شیلی (۱۹۷۳). معمولاً با الهام از تحریم های دولتی رسمی، شرکتهای اصلی، شرکت های چند ملیتی، محدودیت هایی را در مورد رفتار تجاری شرکتهای وابسته شان قرار می دهند. برای مثال در قضیه Massardy v Fruehauf Corporation. در خصوص تحریم ایالات متحده بر علیه کوبا (۱۹۶۰)، مالکان خصوصی کشتی تحت فشار شرکتهای نفتی از هرگونه حمل و نقل به کوبا یا از کوبا خودداری نمودند.[۴] از ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳، به دنبال ملی شدن صنعت نفت در ایران نیز تانکرهای حمل کننده نفت ایران، ایران را مورد تحریم قرار دادند.
تحریم های خصوصی معمولاً مطابق با حقوق ملی مورد قضاوت قرار می گیرند، مگر اینکه دولت آنها را آغاز کرده یا دستور داده باشد یا به وسیله معاهدات دو جانبه یا چند جانبه، دولت متعهد شده باشد که جلوی تحریم را بگیرد. و اگر مشخص شود که یک تحریم خصوصی غیر قانونی بوده تنها در موارد نادری همچون موارد مربوط به نقض قواعد حمایت از زندگی و اموال بیگانگان، مسئولیت بین المللی دولت مطرح خواهد شد.[۵]
۱-۱-۲-۲-بند دوم: تحریم های دولتها علیه یکدیگر
در کنار تحریم های خصوصی که کاربرد محدودی دارند، یکی از موارد شایع استفاده از تحریم ها، تحریم های دولتی است. اصولاً یکی از فنون موثر و کارآمد در اجرای سیاست خارجی برای تحقق هدفها و تأمین منافع ملی، استفاده از ابزارهای اقتصادی، مالی، تجاری و تکنولوژیک است. در این راستا دولت استفاده کننده از این حربه ها سعی می کند دولتهای دیگر را به تغییر در رفتارهای سیاست خارجی شان وادار کند، به گونه ای که دگرگونیهای حاصل از داده های سیاست خارجی دیگران، منافع دولت استفاده کننده را از ابزارهای مورد نظر در پی آورد. بهره گیری از این حربه ها به عصر کنونی روابط بین الملل منحصر نیست بلکه در گذشته نیز دولتها سعی کرده اند از این طریق، دیگران را به تسلیم در مقابل خواسته های خود وادار کنند. [۶]
تاکنون تحریم های اقتصادی یک ابزار سیاسی مهم و بعضاً تأثیر گذار در دست کشورهای نیرومند جهان بوده است. آمریکا یکی از طرفداران مهم تحریم های تجاری، اقتصادی و سیاسی برای دستیابی به اهداف مورد نظر در سیاست خارجی خود بوده و برنامه های گسترده تحریم های اقتصادی و تجاری را طی سالهای پس از جنگ جهانی دوم به اجرا گذاشته است. برای نمونه به چند مورد از مهمترین آنها اشاره می نمائیم:
در منطقه آمریکای لاتین، سیاست تحریم آمریکا علیه کوبا از دید صاحب نظران، نمونه ای آشکار از فشار اقتصادی به عنوان ابزار سیاست خارجی آمریکا محسوب می شود. یکی از شاخص ترین ویزگی های سیاست خارجی آمریکا بر ضد کوبا این بود که آمریکا علاوه بر فشار اقتصادی که بر مردم کوبا وارد می کرد، دیگر کشورها را نیز برای تداوم پشتیبانی از اهداف خود در برابر کوبا تحت فشار سیاسی قرار می داد.
روابط خصمانه آمریکا با لیبی پس از به قدرت رسیدن سرهنگ قذافی نیز در همین مقوله جای می گیرد. ایالات متحده همواره از تحریم اقتصادی به عنوان واکنشی مناسب در برابر تروریسم بین المللی یاد می کند. در این میان لیبی به دلیل حمایت از برخی نهضتهای آزادی بخش جهان به یکی از هدفهای اصلی آمریکا در مبارزه با تروریسم بین المللی تبدیل شده است. آمریکا به بهانه اینکه دولت لیبی حامی تروریسم است ولذا تهدیدی جدی علیه جامعه جهانی است، تحریم های اقتصادی علیه او وضع کرده است. پس از واقعه لاکربی، تحریم ها از حالت یک جانبه به وضعیت بین المللی تغییر شکل داد، زیرا آمریکا توانست پای سازمان ملل متحد و شورای امنیت را به میان بکشد.[۷]
و بالاخره جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از اول خرداد سال ۱۳۵۹ تاکنون همواره مورد تحریم اقتصادی آمریکا قرار گرفته است. نمونه اخیر از این نوع تحریم ها که از جمله تحریم های ثانویه محسوب می گرد و واکنش شدید جامعه جهانی را در پی داشت، قانون داماتو می باشد. کلینتون رئیس جمهور آمریکا در تاریخ ۵ اوت سال ۱۹۹۶، لایحه تحریم اقتصادی- نفتی ایران را که طرح آن توسط سناتور جمهوری خواه آلفونسو داماتو به سنای آمریکا ارائه شده بود تصویب کرد. بر اساس این لایحه که با امضای رئیس جمهور جنبه قانونی پیدا کرده است، هر شرکت و یا بنگاه اقتصادی که با ایران قرارداد نفتی به مبلغ چهل میلیون دلار یا بیشتر امضا کند و در نتیجه اجرای چنین قراردادی ظرفیت تولید و یا توان نفتی ایران تقویت شود، تحت تحریم دولت آمریکا قرار خواهد گرفت و مجازاتهایی علیه این شرکتها وضع خواهد گردید. آمریکا از سال ۱۹۴۷ میلادی تاکنون حدود هفتاد مورد تحریم علیه سایر کشورها به مرحله اجرا درآورده، ولی این نوع تحریم در میان فهرست تحریم های آن کشور بی سابقه است.
از طرف دیگر تحریم های دولتی ممکن است به صورت جمعی بوسیله دولتهایی علیه دولت یا دولتهای دیگر صورت بگیرد. مهمترین تحریم جمعی، تحریم اسرائیل توسط کشورهای اتحادیه عرب می باشد که به عنوان قانون یک شکل، تحریم اسرائیل در سال ۱۹۵۴ تصویب گردید و بوسیله ۲۰ کشور عضو به صورت قانون داخلی درآمد. این تحریم، سازماندهی شده بود. در سال ۱۹۷۹ نیز سازمان کشورهای عرب صادر کننده نفت، چنین تحریمی را علیه مصر به خاطر گفتگوهای صلح آن کشور با اسرائیل به اجرا گذاشتند.[۸] در رابطه با بحران گروگانگیری ۱۹۸۰/۱۹۷۹ نیز تدابیر اقتصادی قهری بوسیله کشورهای غربی علیه ایران اعمال گردید.
از دیدگاه حقوق بین الملل در زمینه تحریم هایی که از سوی یک کشور علیه کشور دیگری اعمال می شود، سه نظر مختلف وجود دارد:« نظریه حاکمیت کشور»، «نظریه بی طرفی» و «نظریه منع قانونی».
در نظریه «حاکمیت کشور» استدلال این است که چون کشورها دارای حاکمیت هستند، می توانند در تنظیم روابط خارجی خود با دیگر کشورها آزادانه عمل کنند. این قاعده هم در روابط سیاسی و هم روابط اقتصادی وجود دارد. بنابراین نظر، یک کشور برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش می تواند کشور دیگری را تحت فشار اقتصادی قرار دهد. این نظر به طور مشخص از اواسط قرن هیجدهم توسط اشخاصی همچون واتل، حقوقدان سوئیسی عنوان گردید. از دید این گروه وظایف و تکالیفی که یک دولت نسبت به کشور خویش دارد نسبت به تکالیف آن دولت در قبال کشورهای دیگر و جامعه بین المللی در اولویت قرار دارد.[۹]
این افراد برای تأیید نظر خود به آراء قضایی و پاره ای از قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل استناد می نمایند. در رأی دیوان بین المللی دادگستری در خصوص شکایت نیکاراگوئه علیه آمریکا در ۱۹۸۶ آمده است: در صورت فقدان یک معاهده یا نوعی تعهد روشن قانونی، هیچ کشوری مکلف نیست که روابط تجاری خاصی را بیش از آنچه که به مصلحت می داند ادامه دهد.[۱۰]
همچنین در قطعنامه های مجمع عمومی از جمله قطعنامه شماره ۱۸۰۳ مورخ ۱۴ دسامبر ۱۹۶۲، بر اصل حاکمیت دولت ها بر منابع طبیعی خود مورد تأیید قرار گرفته است.
اعلامیه ۱۹۷۴ درباره حقوق و وظایف اقتصادی با اتکا به اصل آزادی ملل در تعیین سرنوشت خود، هر یک از اعضای جامعه بین المللی را در انتخاب طرف مقابل خود در داد و ستد آزاد گذاشته است (ماده ۴ منشور حقوق و وظایف اقتصادی دولت ها).
ماده یک (بند دوم) میثاق بین المللی مربوط به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ۱۹۶۶ نیز اعلام می دارد که کلیه ملت ها می توانند برای نیل به اهداف خود، منابع و ثروت های طبیعی خود را بدون لطمه به تعهدات ناشی از همکاری اقتصادی بین المللی مبتنی بر منافع مشترک و حقوق بین الملل، آزادانه به مصرف برساند.
نظریه دوم، «نظریه بی طرفی» است. این دیدگاه مابین دو رویکرد «حاکمیت کشور» و «منع قانونی» قرار دارد. این نظریه، جنگ مستقیم اقتصادی از سوی یک کشور علیه کشور دیگر را مجاز می داند، ولی بدنبال آن است که اثرات مضر و زیان آور آن را بر روی طرفهای ثالث به حداقل رساند. رویکرد بی طرفی آنچه را که به عنوان تحریم اولیه شناخته می شود مجاز می داند، ولی محدودیتهایی برای نوع ثانویه آن قائل شده است. در حالی که از دید نظریه حاکمیت کشور، هیچ تفاوت قابل ملاحظه ای بین درجات مختلف تحریم وجود ندارد و هر کشوری مجاز است از برقراری روابط اقتصادی با دیگران به هر دلیلی امتناع کند.
بر اساس «نظریه منع قانونی»، نه تنها تحریم ثانویه، بلکه تحریم اولیه نیز مجاز نیست. این نظریه که از دو رویکرد قبلی جدیدتر است، عمدتاً از نظریه های اقتصادی- سیاسی کلاسیک لیبرال ناشی شده است. اقتصاددانان سیاسی کلاسیک – لیبرال، مدافعان سرسخت تجارت آزادند، لذا هرگونه اختلال عمدی و آگاهانه در جریان طبیعی و عادی معاملات اقتصادی را موجب خسارت و آسیب به اقتصاد جهانی می دانند.[۱۱]
البته در تأیید این نظریه، حقوقدانان بین المللی، خصوصاً از کشورهای در حال توسعه، دلایلی برای غیر مجاز بودن تحریم های یک جانبه در حقوق بین الملل ارائه کرده اند. به اعتقاد اینان، اقدامات یک جانبه دولتها برای اعمال اقدامات اقتصادی قهرآمیز علیه سایر دولتها هیچ مبنایی در حقوق بین الملل ندارد. یکی از دلایلی که عمدتاً از سوی کشورهای درحال توسعه مطرح می شود، آن است که بند ۴ ماده منشور ملل متحد در خصوص تعهد اعضا از خودداری از توسل به زور تنها شامل زور نظامی نمی باشد بلکه زور سیاسی و اقتصادی را نیز در بر می گیرد. از طرف دیگر، اعلامیه ۱۹۷۰، در خصوص اصول حقوق بین الملل حاکم بر روابط دوستانه نیز، از دولت ها می خواهد که در روابط بین المللی خود از کاربرد زور از طریق نظامی، سیاسی و یا به هر نحوی دیگر خودداری نمایند.[۱۲]
در مقابل کشورهای توسعه یافته بر این عقیده اند که با توجه به تفسیر عینی مشهور من جمله به کار رفتن عبارت «نیروی نظامی» در مقدمه منشور و ماده ۵۱ در خصوص دفاع مشروع، کلمه زور در ماده ۲ (۴)، به معنای زور مسلحانه می باشد.[۱۳] اینان در تأیید دیدگاه خود به قطعنامه تعریف تجاوز ۱۹۷۴ اشاره می نمایند که در آن در تعریف تجاوز، منحصراً به جنبه های نظامی آن توجه شده است و اشکال دیگر آن را در نظر نگرفته است.
اما در بسیاری از قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تمام اشکال اجبار در زندگی بین المللی از جمله فشارهای اقتصادی حتی در صورت مبهم بودن این واژه محکوم شده است. در ذیل به پاره ای از این قطعنامه ها اشاره می نمائیم:
مجمع عمومی سازمان ملل در قعطنامه ای تحت عنوان «اقدامات اقتصادی به عنوان وسیله اجبار سیاسی و اقتصادی علیه کشورهای در حال توسعه» به شدت از کشورهای صنعتی می خواهد که از موضع برتر خود به عنوان وسیله اعمال فشار اقتصادی با هدف ایجاد تغییر در سیاستهای اقتصادی، سیاسی، تجاری و اجتماعی سایر کشورها استفاده نکنند (قطعنامه شماره ۲۱۰، ۱۹۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ب.ظ ]