کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



از جمله کاروانسراهای معروف دوره­ صفوی در اصفهان می­توان به کاروانسراهای زواره و مادرشاه در اصفهان و نطنز و یزدخواست و سن سن در جاده­ی قم– کاشان و همینطور ریوادوبستان در جاده­ی نائین – اصفهان اشاره کرد که اینها همه از نوع چهار ایوانی هستند. علاوه بر این کاروانسراها، در درون شهر کاروانسراهایی با کاربرد متفاوت در کناره جاده­ها برای توقف کوتاه مدت ساخته می­شد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
به نظر می ­آید که در فصل سرما مسافران به اجبار از کاروانسراها استفاده می­کردند و در همه شاهراهای ایران با فاصله ۵ یا ۶ فرسخ یکی از آنها یافت می­ شود که از یکدیگر یک منزل یا یک روز فاصله دارند این کاروانسراها توسط اشخاص خیر و حکام و پادشاهان ساخته شده است و اکثر کاروانسراهایی که در عصر قاجاریه ساخته شده است مربوط به زمانی است که اقتصاد رو به شکوفایی بوده است (گروته، ۱۳۴۹: ۳۹-۱۳۸).
با مقایسه­ کاروانسراها با همدیگر چنین به نظر می­رسد که تمامی آنها به یک صورت و شکل ساخته شده و کلاً مربع­الشکل در دور محل وسیعی با حجراتی زیاد بنا شده و کرایه منزل در بین راه ­ها نمی­گیرند ولی در شهرها مبلغ کرایه جهت نگهداری بار و اَمتعه دریافت می­ شود. معمولاً حدود ۱۵۰ اتاق نشیمن دارند و کرایه حمل امتعه تجاری ارزان بوده و کاه و جو به قیمت نازل وجود دارد (اولیویه، ۱۳۷۱: ۴۴-۴۳).
در مورد خصوصیات کاروانسراهابه خصوص کاروانسراهای درون شهری چنین عنوان شده که این کاروانسراها بنای چهارگوش با دکان­های متعدد و اتاق­ها برای سکونت مسافران و اصطبل‌هایی برای اسبان و آغال­هایی برای شتران داشت. کاروانسرااهمیت ویژه­ای داشت و بیشتر توسط اشراف و دولت­مردان ساخته می­شد. در کاروانسرا از غلامان با عنوان مباشر برای رتق و فتق امور استفاده می­شد و دخل و خرج آنها به دست آنها بود که امانت را بعضاً رعایت نمی­کردند. در این کاروانسراها یهودیان نیز رفت و آمد می­کردند (دروویل ، ۱۳۷۰: ۷۵).
با توجه به اهمیت و کاربردهای کاروانسرا در ایران بخصوص دوره­ صفوی می­توان به نوشته‌های براون نیز اشاره کرد که در باب استحکام و نقشه­ی زیبای آن و وسعت فکر سازنده­ی آن مواردی را بیان کرده است. او اهمیت کاروانسراها را برای مقابله با دزدان و استراحت مسافران خسته در بین راه بر می­­شمارد (براون، بی­تا: ۱۶۳).
برخی سفرنامه نویسان توصیف چندان جالبی از وضع کاروانسراها در ایران ندارند و شاید به این دلیل باشد که از همه نقاط ایران بازدید به عمل نیاورده­اند چنانچه ریچاردز عنوان می­ کند که ایران از لحاظ نداشتن وسایل آسایش و مهمانخانه­ها قابل سکونت نیست. در صورتی که در نواحی جنوبی و مرکزی ایران تعداد کاروانسراها قابل توجه است (ریچاردز ۱۳۷۹: ۱۳۲).
۱-تأمین مخارج کاروانسراها
در ارتباط با اهمیت و کاربرد کاروانسراها در بین جاده­ها در بخش قبل اشاراتی صورت گرفت در این قسمت در صدد پاسخگویی به این سئوال خواهیم بود که مخارج این مکان­های مهم و رسیدگی به کاروانسراها و دیگر تأسیسات بین راهی چگونه انجام می­گرفته است؟
طبیعتاً بعضی از ثروتمندان با هدف تأمین توشه آخرت در زمینه­ فوق و بصورت موقوفی به تأمین مخارج کاروانسراها می­پرداختند. علاوه بر این بعضی پادشاهان نیکوکار با هدف ترقی ایران در ساخت تأسیسات بین راهی اهتمام داشتند. علاوه بر موارد فوق مقامات عالی رتبه دولتی برای ثواب و اجر اخروی به ساخت پل­ها و کاروانسراها، آب انبار و مساجد می­پرداختند. و هزینه­ نگهداری آنها بخصوص کاروانسراها نیز از موقوفات پرداخت می­شد. افرادی که بدون توقع به خدمات در کاروانسراها مشغول بودند از موقوفات ماهیانه می­گرفتند. (دیولافوا، ۱۳۶۹: ۱/۳۵).
مسافرخانه هایی که توسط اشخاص از روی خیرخواهی برپا می شد یاازروی خیرخواهی یا تشویق شاه برپا می شد به وسیله افراد خیر اداره می شد . دربان یا کاروانسرادار علوفه و وسایل دیگر زندگی و خوراکی را که مورد احتیاج مسافران بود به آنها می فروخت.در دوره قاجار این سنت پایدار بود به طوری که برخی اشخاص متدین گاهی از اوقات در نقاط دورافتاده ای که مسافران ناچارند از آن عبور کنند ساختمانهایی برای اقامت آنها برپا می دارند.(دروویل،۱۳۴۸: ۷).
تعداد زیادی از کاروانسراها مانند مساجد، ساختمانهای خیریه ای هستند که مخارجشان را فرزند بانی آنها می پردازند. معمولا شخصی که مورد اطمینان آنها است در آن جا گماشته می شود و از کاروانها پذیرایی می کند،صبح ها در کاروانسراها را باز می کند و شب ها آن را می بندد . مسافران هر قدر در آنجا بمانند چیزی به او نمی دهند، مگر این که از او خدمتی بخواهند آن خدمت را به وسیله انعامی جبران کنند. تنها فایده ایکه این شخص می تواند ببرد این است که گاهی علوفه برای چارپایان یا چوبی برای طبخ غذای مسافران یا دوغی به چهارپاداران بفروشد و از این معامله سودی مختصر عایدش شود.(دیولافوا، ۱۳۶۱ :۳۶).
بنابراین اشخاصی که این کاروانسراها یا از این قبیل ساختمانها را بنا می کردند مبلغ یا عوایدی نیز برای حفاظت و مرمت آنها اختصاص می دادند.برای بنای این نوع ساختمان های خیریه قانون مخصوصی وجود نداشت و بانی آن شخصا با بنا و معمار قراری برای ساختن آن می گذاشت.(سیرو،۱۹۴۹: ۵۳).
برخی ازکاروانسراهها جزو اوقاف بودند و عواید آن به خرج بناهای مذهبی می رسید، کاروانسرای مادرشاه در اصفهان یکی از آنها است.
۲-کاروانسراهای اصفهان در دوره قاجار
در این بخش به مهمترین اماکن بین راهی در مسیرهای منتهی به اصفهان اشاره می­ شود.
کاروانسرای مهیار
در بین راه اصفهان به شیراز یکی از مهمترین و زیباترین کاروانسراها به نام مهیار واقع است که سلاطین صفوی هم هنگام شکار یا مسافرت با همراهان در آنجا منزل می­نمودند. این کاروانسرا متشکل از یک بنای دو طبقه که به مراتب قشنگ­تر از کاروانسرای برازجان است مورد استفاده­ی سیاحان اروپایی قرار گرفته است (سایکس، ۱۳۶۳: ۳۴۷).
به نظر می ­آید این کاروانسرا در عصر شاه اسماعیل صفوی بنا شده باشد و چون در هنگام عزیمت از اصفهان یک توقفگاه قطعی به حساب می­آمده است و کاروانها در آنجا شکل ترکیب حرکت خود را تعیین می­کردند بسیار وسیع و قابل پیش بینی طراحی شده بود (سیرو، ۱۳۵۷: ۱۹۲)
کاروانسرای شاهی
این کاروانسرا در دوره­ ناصرالدین شاه در جنوب پل ورگون که بر روی زاینده رود زده شده بنا گردیده است. با توجه به ا همیت مسیر تجارتی که از اروپا وارد می­شد و از رامهرمز به کرانه­ی کوه زرد و سپس از طریق قمشه با شهرکرد به اصفهان منتهی می­گشت، ضرورت ایجاد کاروانسرای شاهی جهت آسایش و رفاه مسافران ایجاد گردید (همان: ۳۱۳).
کاروانسرای طور
در کنار جاده­ی گلپایگان و مربوط به دوره­ شاه طهماسب اول بوده است. دارای سه ایوان و دالان­هایی که در آن اتاق­هایی برای قافله دار بود. همینطور اتاق­هایی برای مسافرین با وسایل اولیه راحت وجود داشت.(همان،۱۹۵).
کاروانسرای کوهپایه
کاروانسرای کوهپایه مربوط به دوره صفوی است و در ۷۴ کیلومتری بر سر راه اصفهان – نایین قرار دارد. این بنا در دوره معاصر مدتی پاسگاه ژاندارمری بوده و به همین جهت بخشهای مختلف آن تقریباً سالم باقی مانده است.
این کاروانسرا در شاهراه اصفهان به سمت شرق که یک مسیر تجاری، بازرگانی است و به خلیج فارس راه دارد و متعلق به زمان شاه عباس صفوی است که در کنار آن آب انباری نیز ایجاد شده است.(سیرو،همان،۲۴۰).
کاروانسرای ریوادبستان
این کاروانسرا در کنار جاده­ ی نائین قرار دارد و مربوط به دوره­ صفوی است به سبب استفاده از مصالح خوب توانسته است در برابر تغییرات سخت آب و هوایی در تابستان و زمستان مقاومت کند به همین جهت علی­رغم اینکه در دوره­ های تاریخی پس از صفوی کاربرد داشته است همچنان سالم باقی مانده است.(همان،۱۹۶)
کاروانسرای سگزی
در مسیر اصلی اصفهان به سمت یزد و به فاصله­ی ۴۳ کیلومتری اصفهان از زمان شاه عباس اول احداث گردیده است و در عصر قاجاریه مرمت گشته است.(همان،۲۰۵)
کاروانسرای سلطان
رباط سلطان در نزدیکی مورچه خورت اصفهان و بین کوهستان و بستر یک رودخانه خشک شده قرار داردو مخصوصادر آن جا قرار گرفته تا بر دو خط سیر نظارت داشته باشد. یکی خط سیر شمال- جنوب که از اصفهان می آید و روانه کوهستان کاشان میشود. رده دیگر شرقی-غربی که کل کوه را به مورچه خورت وصل می کند این محل حالت نظامی دارد. در ۶۰ کیلومتری اصفهان واقع است و از لحاظ نظامی ا ین رباط دارای اهمیت می­باشد و در عصر صفوی هم کاربرد نظامی داشته است. لیکن در دوره­ های بعد کاربرد کشاورزی پیدا کرد هر چند اقداماتی جهت احیای کاروانسرا صورت گرفت ولی به سبب ناامنی راه توسط راهزنان در این محل طرح به پیش نرفت. (هادی زاده،۱۳۸۹: ۴۸).
کاروانسرای یزدخواست
این بنا متعلق به شاه عباس اول است. این کاروانسرا در یک چهار راه مهم قرار گرفته است و شاهراه اصفهان – شیراز در این جا قطع می­گردد و به نظر می ­آید که از لحاظ تجاری و بازرگانی کاربرد بیشتری داشته است. دارای ۲۴ اتاق و یک سالن برای اقامت است که در عصر قاجار مرمت­هایی بر روی آن صورت گرفته است که چندان جالب به نظر نمی­رسد.
هر چند کاروانسراها برای آسایش و امنیت مسافرین کاروانها ایجاد شده بود ولی گاه برخی از این سر پناه­ها چنان ناامن بود که مورد دستبرد راهزنان نیز قرار می­­گرفت. برای نمونه در مسیر اصفهان – شیراز کاروانسرای امین آباد وجود داشت که چون در یک نقطه‌ی کوهستانی واقع بود هیچ کاروانی جرأت آن را نداشت که در شب این محل را جهت اقامت انتخاب کند. بنابراین مسافرین پیش از تاریک شدن هوا این محل را ترک می­کردند (ویلز، ۱۳۶۸: ۳۰۳).
ر:اهمیت پل­ها
از جمله سازه های معماری مربوط به راه ها به ویژه در بخشهای کوهستانی غرب،جنوب غرب،جنوب و شمال ومرکزایران پل هاهستند که انواع گوناگون دارند و با بهره گرفتن از مصالح ساختمانی آجر،سنگ و چوب ساخته می شدند. پل­ها مهمترین عامل ارتباطی هستند برای شهرهایی که در آن رود جریان دارد و یا در مناطق کوهستانی برای عبور از بین دو رشته کوه به سبب وجود دره­های خطرناک پل احداث می­شد. در واقع پل عامل ارتباطی بین یک نقطه با نقطه­ای دیگر است. احداث پل بر روی زاینده رود از اقدامات ساسانیان بوده که در دوره­ سلجوقی و صفوی که اصفهان پایتخت بوده است مورد مرمت واقع گشته­اند. از پل­های قدیمی اصفهان بر روی زاینده رود پل شهرستان است.از دوره­ صفوی پل­هایی مانند الله وردی خان و خواجو بر روی زاینده رود است که بهترین راه ارتباطی بین جنوب به شمال اصفهان بوده است و ارتباط راه­های شیراز و اصفهان به وسیله­ پل الله وردی خان صورت می­گرفته است (کلودانه، ۱۳۷۰: ۲۶۶).
پل سی و سه پل یا الله وردی خان توسط سردار بزرگ و معروف شاه عباس الله وردی خان ساخته شده است که یازده متر پهنا و سیصد و پنجاه و چهار متر درازا دارد و به وسیله­ سی و چهار تاق که به استحکام تمام از سنگ و آجر ساخته شده است طرح و ساختمان پل به شکلی است که به آن واحد سه راه برای عبور و مرور عرضه می­دارد. معبر اصلی برای عبور سواران و وسایل مسافرتی است و در دو سوی راه اصلی راهروهای سر پوشیده مخصوص پیاده­ها است. ارزش پل از لحاظ اقتصادی برای شهر اصفهان دارای اهمیت فوق­العاده می­باشد (جکسن، ۱۳۵۲: ۳۱۵).
استحکام پل­ها برای عابرین و کاروان­ها که بر روی آن گذر می­کردند بسیار مهم بود. اکثر پل­ها که بر رودخانه­های خروشان زده شده است بر اساس نیاز بوده است و بیشتر توسط افراد خیر احداث می­شد. معمولاً کسانی که اقدام به ساختن پل می­کردند خود دچار مشکل عبور از رودخانه شده ­اند و برای اینکه چنین مشکلاتی برای دیگر همنوعان خود ایجاد نشود اقدام به ساختن پل می­کردند (گروته، ۱۳۶۹: ۱۳۴).
از غرب به سمت شرق اصفهان در مجموع دوازده پل بر روی زاینده رود زده شده است که اولین پل زمان خان است که در لنجان واقع است و پل آخر پل ورزنه است که قدمت ساخت آن به پیش از دوره­ صفوی می­رسد و در آخر بلوک رودشت واقع است و پس از آن آب زاینده رود به سمت باتلاق گاوخونی می­رسد (افضل­الملک، ۱۳۸۰: ۴۴).
اغلب سفرنامه نویسان و سیاحان در مورد پل­های احداثی روی زاینده رود اشاره کرده ­اند و به توصیف آنها نیز پرداخته­اند. بخصوص پل معروف سی و سه پل و پل خواجو که زیباترین و مهمترین آنها به لحاظ معماری بوده است و ضمن این که این پل­ها از عوامل جذب جهانگردان و سیاحان به مرکز فلات ایران از جمله اصفهان شده است.
س- قهوه­خانه­ها
معمولاً در بین راه ­ها برای رفع خستگی و کسب اطلاعات تازه از اوضاع سیاسی، اقتصادی و غیره قهوه­خانه­ها مکانی مناسب برای تبادل اطلاعات بوده ­اند.در قهوه خانه ها به مسافرانی که از راه می رسند و احتیاج به استراحت داشتند چای – قهوه- شربت یا ماست و دوغ داده می شد. در واقع چای از دوره قاجار و توسط کاشف السلطنه ازهند به ایران وارد شد و بتدریج در قهوه خانه ها به مصرف رسید. تعداد قهوه خانه ها در میان راه های ایران بسیارزیاد بود. به نحوی که راه های قدیمی را می توان از کنار سازه های ویرانه در کنار آنها پیدا کرد. این قهوه خانه بیشتر در کنار پل ها یا نزدیک رودخانه ها –گردنه ها و در کنار راههایی که از کویر می گذشت و خصوصا در مجاورت چشمه ها ساخته می شدند.قهوه خانه ها در روزگاران گذشته حتی بیش از کاروانسراها به مسافران خدمت می کردند. در واقع قهوه خانه یک نوع مرکز اجتماع مردمی و محلی برای پخش اخبار بوده که از آن جا افکار اجتماعی وارد ذهن توده های مردم می شده است.(هادی زاده،۱۳۸۹: ۴۲).
اصل قهوه از بلاد غرب بوده و در ایران نیز از زمان­های قدیم مورد استفاده قرار گرفته و به این وسیله قهوه­خانه­ها بوجود آمده­اند که مردمان مختلف در آن رفت و آمد می­کرده ­اند. این مکانها به شکل وسیعی با گنبدهای بزرگ و ستونهای منقش ساخته می­شدند. ترس مردم از اینکه مبادا سخنان آنها توسط افراد ناشناس در قهوه­خانه­ها به گوش حاکمان برسد سبب گشته بود تا کمتر در چنین مکان­هایی رفت و آمد کنند (اولیویه، ۱۳۷۱: ۶۳-۱۶۲).
کاروانهای خسته از حضور در چنین مکانهایی احساس راحتی می­کردند چرا که این مکان را جای رنج و راحتی می­دانستند که در آن با کشیدن قلیان که برای رفع خستگی برایشان لذت بخش بود دقیقه­ها را به ساعتها تبدیل می­کردند (بروگش، ۱۳۷۴: ۲۱۷).
گرایش مردم در عصر قاجار به سوی دخانیات باعث شده بود که مسافرین در راه ­ها اگر به قهوه­خانه­ای می­رسیدند این مکان را بیشتر از آثار تاریخی دیگر در ذهن خود مجسم کنند.
قهوه­خانه­ها به اشکال مختلف بود گاهی یک کلبه کوچک یا درون تنه یک درخت یا در آستانه یک کاروانسرای بزرگ واقع می­شد. فاصله قهوه­خانه­ها نیز معمولاً یک منزل راه بود که بیشتر با اسب و قاطر و الاغ طی می­شد. این اماکن هم جایگاه استقبال از مسافران و هم وداع با آنها نیز بود (ریچاردز، ۱۳۷۹: ۵۵۳).
موضوع صحبت اکثر افرادی که در قهوه­خانه­ها گرد هم جمع می­شدند بر سر قیمت و کیفیت محصولات کشاورزی و قیمت بازار و کاهش آب رودخانه­ها، امنیت راه ­ها و اوضاع سیاسی کشور بود (گروته، ۱۳۶۹: ۱۸).
نتیجه گیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-01] [ 07:28:00 ب.ظ ]




۴-۲-۱۱٫مزاحمت های اجتماعی ۱۶۳
۴-۲-۱۲٫ کاهش باورهای دینی و سنتی ۱۶۵
۴-۲-۱۳٫مصرف گرایی ۱۶۷
۴-۲-۱۴٫ چندگانگی نقش ۱۶۹
۴-۲-۱۵٫ تعارضات نقشی ۱۷۱
۴-۲-۱۶٫ فشارهای روحی و روانی ۱۷۳
۴-۲-۱۷٫ احساس بدنامی ۱۷۵
۴-۲-۱۸٫ تن آرایی ۱۷۷
۴-۲-۱۹٫نگرش زنان به حضور در اجتماع ۱۷۹
۴-۲-۲۰٫ عملکرد خانواده ۱۸۱
۴-۳- تحلیل استنباطی ۱۸۳
۴-۳-۱٫ آزمون متغیرهای زمینه ای ۱۸۳
۴-۳-۱-۱٫ وضعیت تاهل و عملکرد خانواده ۱۸۳
۴-۳-۱-۲٫ وضعیت اشتغال و عملکرد خانوده ۱۸۳
۴-۳-۱-۳٫ پایگاه اقتصادی اجتماعی و عملکرد خانواده ۱۸۴
۴-۳-۲٫ آزمون فرضیه ها ۱۸۵
۴-۳-۲-۱٫ زمان ایفای نقش با عملکرد خانواده ۱۸۵
۴-۳-۲-۲: مدت زمان ایفای نقش و عملکرد خانواده ۱۸۶
۴-۳-۲-۳٫ تعدد نقش و عملکرد خانواده ۱۸۷
۴-۳-۲-۴٫ مزاحمت های اجتماعی و عملکرد خانواده ۱۸۸
۴-۳-۲-۵٫ کاهش باورهای سنتی و مذهبی و عملکرد خانواده ۱۸۹
۴-۳-۲-۶: مصرف گرایی و عملکرد خانواده ۱۹۰
۴-۳-۲-۷ چندگانگی نقش و عملکرد خانواده ۱۹۱
۴-۳-۲-۸٫ تعارضات نقشی و عملکرد خانواده ۱۹۲
۴-۳-۲-۹٫: فشارهای روحی و روانی و عملکرد خانواده ۱۹۳
۴-۳-۲-۱۰٫ احساس بدنامی و عملکرد خانواده ۱۹۴
۴-۳-۲-۱۱٫ تن آرایی و عملکرد خانواده ۱۹۵
۴-۳-۲-۱۲٫ نوع نگرش به حضور زنان در اجتماع و عملکرد خانواده ۱۹۶
۴-۴٫ ماتریس همبستگی ۱۹۷
 ۱۹۹
۵-۱٫ مقدمه ۲۰۰
۵-۲٫ خلاصه یافته ها ۲۰۲
۵-۳٫ بحث و نتیجه گیری ۲۰۵
۵-۴٫ پیشنهادات تحقیق ۲۱۲
۵-۴-۱٫ پیشنهادات آموزشی ۲۱۲
۵-۴-۲٫ پیشنهادات اجرایی ۲۱۴
۵-۴-۳٫ پیشنهادات پژوهشی ۲۱۵
۵-۵٫ محدودیت‌ها و مشکلات پژوهش ۲۱۶
ضمائم ۲۱۷
منابع و مآخذ ۲۲۲
فهرست جداول
جدول۲-۱: متغیرهای مورد استفاده و نظریات مرتبط با آن ۱۱۰
جدول۳-۱٫ مناطق شهرداری یزد به تفکیک میادین و خیابان ها ۱۱۶
جدول۳-۲٫ متغیرهای اصلی تحقیق و سطوح سنجش آن ها ۱۲۰
جدول ۳-۳٫ عملکرد خانواده به ‌همراه مقادیر حداقل، حداکثر و ضرایب وزنی ۱۴۶
جدول ۳-۴٫ میزان آلفای کرونباخ برای متغیرهای تحقیق ۱۴۷
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول۴-۱: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن ۱۵۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:28:00 ب.ظ ]




۳- تهیه پرسشنامه با بهره گرفتن از نظرات کارشناسان و استادان با تجربه خبرگان. ۴- با نظر استاد محترم راهنما و مشاور محترم تعدادی از سؤالات خذف و نهایتا” یک پرسشنامه برای مدیران سطح ستاد ناجا تنظیم شد. بنابراین روایی ابزار با بهره گیری از روش اعتبار محتوا به لحاظ اینکه به تایید اساتید و مشاور و خبرگان رسیده است تأمین می گردد.
دانلود پروژه
۳-۱۲-۲- پایایی: [۴] ابزار پایا یا معتبر، ابزاری هستند که از خاصیت تکرار پذیری [۵] و سنجش نتایج یکسان برخوردار باشند .(حافظ نیا ، ۱۳۸۱ ، ص ۱۵۵).
در ابتدا تعداد۲۰ پرسش نامه در اختیار جامعه مورد مطالعه قرار گرفت و پس از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ پرسش نامه های نهایی تکمیل و مجددا” در اختیار پاسخگویان قرار گرفت که ضریب آلفای کرونباخ سؤالات پرسش نامه ۸۹% بدست آمد. با توجه به این رقم می توان گفت که، پرسش نامه از پایایی خوبی برخوردار است.
۳-۱۳- مدل عملیاتی تحقیق (نمودار ۳-۱)
حفظ اسناد ودفاترمالی
مراقبت بر انجام شدن کلیه پرداخت ها از طریق حساب های بانکی
دقت ارسال به موقع وجوه مصرف نشده درپایان سال مالی
کامل بودن اوراق مناقصات ومزایده ها وسیستم نگهداری وبایگانی آنها
تهیه وتنظیم اسناد هزینه ونیز وصول وایصال درآمدها ومطالبات
نظارت بر اسناد ومدارک مثبته پرداخت های غیرقطعی
اعمال به موقع ماده ۹۱ قانون محاسبات عمومی کشور
انجام وارسال به موقع مدارک ونواقص اسناد هزینه
نظارت ذیحساب عملکرد عاملین ذیحساب سرعت تسهیل در امر پرداخت ها ازمحل اعتبارات مصوب تخصیص یافته
انجام وارسال به موقع صورتحساب مالی
تهیه وارسال به موقع گزارش های لازم به وزارت امور اقتصادودارایی و…
انجام مناقصات ومعاملات دولتی
انجام مزایده بهینه اموال دولتی
رعایت مراحل خرج درانجام هزینه ها(مواد۱۷الی۲۳ق. م. عمومی کشور)
صحت رعایت مواد ۲۷،۲۶و۲۸مقررات برگزاری نیروهای مسلح
ر عایت تبصره ۱- ماده۳ مقررات برگزاری مناقصات نیروهای مسلح
رعایت قوانین مالی ومحاسباتی
رعایت قانون بودجه
رعایت دستورالعمل اجرایی بودجه
اخذ ضمانت نامه ها وسایر تضمینات معتبربانکی به هنگام انعقاد قرارداد
فصل چهارم
تجزیه وتحلیل داده ها
۴-۱- مقدمه
تجزیه و تحلیل داده ها به عنوان بخشی از فرایند روش تحقیق علمی یکی از پایه های اصلی هر مطالعه و بررسی است. به تعبیر دیگر در این بخش محقق و پژوهشگر برای پاسخگویی به مسئله تدوین شده و یا تصمیم گیری در مورد پذیرش یا عدم پذیرش فرضیه یا فرضیاتی که برای تحقیق در نظر گرفته است، از روش های مختلف تجزیه و تحلیل استفاده می کند، لذا ذکر این نکته ضروری است که تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده به تنهایی برای یافتن پاسخ پرسشهای پژوهش کافی نیست بلکه تعبیر و تفسیر این داده ها نیز ضروری است. براین اساس، ابتدا باید داده ها را تجزیه و تحلیل نمود و سپس نتایج این تجزیه و تحلیل را مورد تفسیر قرار داد.
در این فصل، تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش انجام می شود. در قسمت نخست آمار توصیفی داده های گردآوری شده ارائه می شود و در بخش دوم تحلیل داده ها بر مبنای استنباط آماری و به کمک فنون آماری مناسب به منظور تعیین صحت و سقم فرضیه تحقیق صورت می گیرد .
۴-۲-آمارتوصیفی
در این بخش از تجزیه و تحلیل آماری به بررسی چگونگی پاسخ به سؤالات پژوهش از حیث فراوانی، میانگین، انحراف معیار و توزیع نمونه آماری از لحاظ متغییرهای: سابقه خدمت، درجه یا رتبه و میزان تحصیلات می پردازیم.
در ابتدای پرسشنامه بدواً، طی سه سؤال مشخصات فردی پرسش شوندگان و در ادامه، با طرح ۲۰ سؤال ، در قالب طیف لیکرت، مؤلفه ها و شاخص های دقت، صحت و سرعت در رعایت قوانین ومقررات، انجام وظیفه و عملکرد از دیدگاه آزمودنی ها مورد پرسش قرار گرفته است.
آمارتوصیفی
۴-۲-۱- توصیف متغیرهای جمعیت شناختی
جدول ۴-۱- توزیع پاسخگویان بر حسب نوع درجه

 

نوع درجه فراوانی درصد
کارمند ۲۰ ۱۶٫۶
افسر جزء
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:27:00 ب.ظ ]




” کدام ( هستند چهار ) پیشه ؟ آذربان ، رزمی ،‌برزیگر گله پرور …( همان ،۲۱۱) ؛ برزیگر گله پرور از بهترین پیشه های یک مزدیسنا ی دیندارمعرفی شده است ؛ به همین ترتیب در یسنا ۲۹ بند ۱ از “نیکی کشاورز"(( vohū. vāstriiā. و در یسنا ۳۱ بند ۱۵ از “کارگران کشاورز"vīnastī.vāstriiehiiā - یاد شده است . در وندیداد نیز به کشاورزی بسیار توجه شده است . احتمالاً دلیل آنکه اطلاعات خاصی در مورد کشاورزی در وندیداد وجود دارد ، هدفهای ضد دیو و ضد اهریمنی مؤلفان آن بوده که از یک سو نگران آلودگی عناصر مقدس زمین ، آب و آتش بوده اند و از سوی دیگر عقیده داشتند که زمین بایر مسکن دیوها و اهریمنان است و تأکید شده است که هر جا زمین باروری وجود داشته باید بارور نگه داشته شود . ( یارشاطر ، ۱۳۶۸ : ۵۶۳ ) . اگر چه مدرک مستندی در دست نیست که بتوان ادعا کردکه ایرانیان باستان دانش تغذیه می دانسته اند،اما با توجه به آثار مکتوب بازمانده از ایشان می توان حدس زد که آنان با گروه های اصلی مواد غذایی آشنا بوده اند. به عنوان مثال در وندیداد فرگرد ۵بند ۵۲ که اختصاص به احکام زنی که کودک مرده بزاید و زن آبستن است ، به گروه های مواد غذایی اشاره شده است :
āat̰. pascaēta. aipi.γžauruuatąm.
aspaiianąmca. paiiaŋhąm.
gāuuaiianąmca. maēṣ̌inanąmca. buziianąmca.
hąm.vaoirinąm. us.vaoirinąm.
gąmca. xvāstəm. anāpəm.
yaomca. aṣ̌əm. anāpəm.
maδuca. anāpəm
” آنگاه پس از آن [که آمیخته شاش گاو و خاکستر در رحم ریخته شد ] ازتازه دوشیده شیر مادیان و گاو میش و بز [یا] میو ه های تازه یا میو ه های خشک و گوشت پخته [کباب ] بی آب ، و جو و گندم آرد شده ی بدون آب ، می بی آب [که آب اند آن نبود ]"(رضی،۱۳۷۶ :۳۲۱) . ویا در دینکرد ۵ فصل ۱۴که اختصاص به خوردنی و آشامیدنی دارد ، چنین آمده است: abar xwarišn kū “۱)در مورد آنچه باید خورد و (آشامید )… āb ud urwar ud bar ī xwarišnīg ud pad meh-dādestānīh az gōšt ī panj ēwēnag gōspand sardāg jud ….ā ۳) آب ، گیاه ،میوه ی خوردنی و (خوراکی )که آن را برطبق قانون بزرگ ( فتوی ) از گوشت ۵ نوع(جانور) که از انواع گوسفند (چارپا ) هستند ، … ud pēm ī awēšān gōspandān ud māyēnišnān ī pāk a-mastīhā … ۴)شیر آن گوسفندان (=چارپایان ) و مایعات پاک که مستی نیاورد … “(آموزگار،تفضلی ،۱۳۸۶:۵۶). و یا در فرهنگ پهلوی ،واژگانی وجود دارد که برگروههای اصلی غذا ، اشاره دارند مانند : غلات dānag : / میوه جات / mēwagīhā : نوشیدنی ها xwārišn : سبزیجات / tarragīhā : روغن ها čahārpāy:(مکنزی،۱۲۳:۲۰۰۰) . در بندهش که روند غذا خوردن مشی و مشیانه به تصویر کشیده شده است ، می توان ترتیب و توالی گروه های غذایی را دید : گویدبه (نامه) دین که از آن جای که مشی و مشیانه، هنگامی که از زمین بررستند، نخست آب، سپس گیاه، سپس شیر و سپس گوشت خوردند. مردم نیز به هنگام مردنشان، نخست (از) گوشت و (سپس از) شیر و سپس از نان خوردن نیز بایستند و تنها، تا به مردن، آب خورند. ایدون نیز، به هزارۀ اوشیدرماه نیروی آز ایدون بکاهد که مردم به یک خوراک خوردن سه‎شبانه‎روزی به سیری ایستند. پس از آن، از گوشت خوردن، بایستند و گیاه و شیر گوسپندان خورند. سپس از آن شیرخواری نیز بایستند، سپس از گیاه‎خواری نیز ایستند و آب‎خوار بوند. ده سال پیش از آن که سوشیانس آید، به ناخوردن ایستند و نمیرند. سپس سوشیانس مرده برخیزاند۳ (مختاریان،۱۳۸۱: ۳۹۲ ). دانش نوین تغذیه ،مواد غذایی را در هرمی به چهار گروه اصلی تقسیم می کند: ۱- هیداراتهای کربن : نان ،غلات ۲- میوه جات و سبزی جات ۳- شیر و فرآورده های شیری، گوشت ها ۴- روغن ، چربی ، شیرینی سپس در بخشی مجزا به بررسی نوشیدنی ها پرداخته می شود .
۲-۴-۲-۱ هیداراتهای کربن : نان ، غلات
در وندیداد ۳ ، ۳۵-۲۳ به بحث درباره محاسن کشاورزی پرداخته شده است : در اینجا “قلب دین مزدیسنا” کاشتن غله فراوان و دائمی ذکر شده است ؛ کسی که بذر می کارد ، راستی ( اشه ) می کارد و دین مزدیسنا را می پرورد و تعالی می بخشد یا یکصد منزل جدید ، با یک هزار جایگاه و ده هزار نماز (ینگهه هاتم yengh-hàtam ) وقتی بذر در زمین آماده شد ، دیوها شروع به عرق ریختن می کنند ؛ وقتی آسیا کردن “یا باد دادن غلّه” انجام می گیرد دیوها زوزه می کشند و می گریند ؛ وقتی خمیر نان آماده می شد و نفس دیوها می برد “(رضی،۷۱۱:۱۳۷۶) . منظور از غله ، دانه جو (- yauua ) است که سنتی ترین غلّه هند و اروپایی محسوب می شود و بنابراین مفهومی مقدس داشته است ؛ از این رو با راستی (اشه ) در جمله ( - yauua-ašauuan ) همسان انگاشته شده است . yauua- در اوستا به معنی غله،گندم و جو است . این واژه به ویژه در وندیداد بسیار استفاده شده است : وندیداد ، فرگرد ۹، بند۵۳ para. nū. ahmāt̰. haca. asaŋhat̰ca. ṣ̌ōiϑrāat̰ca. axštat̰
پایان نامه - مقاله - پروژه
spitama. zaraϑuštra. ižāca. āzūitišca. para. dasuuarəca. baēṣ̌azəmca. para. fradaϑəmca. varədaϑəmca. vaxṣ̌aϑəmca
para. yauuanąmca. vāstranąmca. uruϑəm “اکنون از این جایگاه و روستا برود ای اسپیتمه – زرتشت ، افزونی و فراوانی و درستی و درمان و آسایش و برکت و رویش ؛واز غلات و از کشتزارها ،افزایش و نمو “(همان ،۶۳۹) . یا در(یشت ۸ بند۲۹ ) pa. dim.1 aδāt̰. viieiti.zraiiaŋhat̰. haca. vourukaṣ̌āt̰.hāϑrō.masaŋhəm. aδβanəm:uštatātəm. nimrauuaite.2tištriiō. raēuuā̊. xvarənaŋuhā̊.۳ušta. mē.ahura. mazda.ušta. āpō. uruuarā̊sca.ušta. daēne.4 māzdaiiesne.5ušta.6 ā.bauuāt̰.۷ daiŋ́hauuō.۸us. vō. apąm. aδauuō.۹apaiti.ərətā̊.۱۰ jasā̊ṇti.aš.dānunąmca. yauuanąm.11kasu.dānunąmca. vāstranąm.12gaēϑanąmca. astuuaitinąm
“پس از آن او( تشتر) او را (اپوش را ) به مسافت یک هاثر از دریای فراخکرت دور براند . تشتر رایومند فرهمند ،خروش شادکامی و رستگاری برآورد خوشا به من ای اهورامزدا خوشا به شما ای آبها و گیاه ها خوشا به دین مزدیسنا خوشا به شما ممالک آب جوشهای شما بدون مانعی به طرف محصول یا دانه های درست و چراگاه با دانه های ریز و به سوی جهان مادی روانه گردد"(بویس،۳۲:۱۹۸۴) . یا در وندیداد(فرگرد ۷ بند۳۲) که درباره رفع ناپاکی و آلودگی از غلات است : dātarə. gaēϑanąm. astuuaitinąm. aṣ̌āum.
kat̰. tā. yauuaca. vāstraca. yaoždaiiąn. aŋhən
aṣ̌āum. ahura. mazda. yā. nasāum. auua.bərəta.
sūnō. vā. para.iristahe. maš́iiehe. vā
:اینچنین را از خشک غله ها ، این جنین را از تر [غله ها ، یا علف ها] … اینچنین را از آرد شده ها اینچنین را از آرد شده ها ،اینچنین را ازآرد نشده ها ،اینچنین را از سرشته[مخلوط] غله ها به این زمین فرو نهند، که ابر[آن] از هر چهار سو یک سو یک بار آب را بپاشند[پس از یکسال] بنابراین پاک می شوند . یا در بند۲۳ ،فرگرد سوم وندیداد :
kō. tūirīm. imąm. ząm. mazišta. xṣ̌naoma. xṣ̌nāuuaiieiti:
āat̰. mraot̰. ahurō. mazdā̊: yat̰. bā. paiti. fraēštəm. kāraiieiti.
spitama. zaraϑuštra. yauuanąmca. vāstranąmca.
uruuaranąmca. xvarəϑōbairiianąm.
yat̰. vā. anāpəm. āi. āpəm. kərənaoiti.
yat̰. vā. āpəm. āi. anāpəm. kərənaoiti
“… کیست که چهارمین کسی که از زمین را بیش از همه شادکام کند ؟ اهورا مزدا پاسخ داد :کسی است که هرچه بیشتر گندم و[ دیگر] گیاهان و درختان بکارد … ” (رایشلت ،۲۴۹:۱۹۶۸ ). احتمال دارد این واژه ی yauua- از ریشه ی yu- به معنای حمایت کردن و پشتیبانی کردن باشد . این واژه در ترکیبهای yauuō .čarāniia –(=غله زار) وyaon – /yauuan – (=انبار غله ،کشتزار غله ) مشتق از yauua – آمده است(بارتولومه،۱۲۶۶:۱۹۰۴) . در هفت ها ، یسنا ۳۵ بند ۶ : yaϑā. āt̰.۱ utā. nā. vā.۲ nāirī. vā.۳vaēdā. haiϑīm.4aϑā.۵ hat̰. vohū.+tat̰.ə̄ə-ād-ū.۶ vərəziiōtūcā.۷ īt̰. ahmāi.8fracā.۹ vātōiiōtū.۱۰ īt̰. aēibiiō.yōi. īt̰.۱۱ aϑā. vərəziiąn.12yaϑā. īt̰. astī.
“درست همان گونه که مرد و زنی می داند آن چه را که درست است ، پس بگذارید آن را [ هم چون ] دانه های خوب برای خود بکارد و بگذارید آن را همان گونه که هست به آنانی که آن را کشت خواهند کرد ، بشناساند “(میرفخرایی،۴۴:۱۳۸۲) . بارتولومه vaēdā - را اسم و از ریشه ی + dauu - به معنی “فشردن و فشار وارد کردن ” می گیرد و ” شوق و اشتیاق ” معنی می کند . او āδū- را در ترکیب āδū- frāδana - ( یسنای ۶۵ بند ۱ و یشت ۵ بند ۱ ) صورت اوستای جدید همین واژه می داند و ترکیب را ” افزاینده ی شوق ” معنی می کند( بارتولومه،۱۹۰۴ :۳۲۱) . میر فخرایی با استناد به هو مباخ می گوید : وی این واژه را ” دانه ” ، ” غله ” معنی می کند و یا “uk δ ” سغدی با همین معنی می سنجد ( میر فخرایی،۱۳۸۲ :۶۰ ) . درون
درون نان گرد کوچکی که بدون خمیر مایه پخته می شود که به ایزد سروش نذر می شود(اوشیدری ،۲۷۸،۱۳۷۱) . هنگامی که مؤمنان به انجام کارهای مذهبی می پرداختند ، مراسم درون یشت به جا می آورند و به این منظور در برابرنان مقدس ، درون یشت می خواندند . درون یشت برای عبادت یا شکرگذاری از خدایان است و می توان آن را به هریک از ایزدان تقدیم داشت . درون یشت همچنین به عنوان دعای غذا که آن واج نان خوردن گویند ، به کار می رود و در این مورد به اورمزد تقدیم می شود (بویس،۱۹۸۹ :۸ ) . هات سوم تا هشتم یسنا ، به نام “سروش درون ” است . اما جای شگفتی است که در پنج هات سروش “درون ” نامی از این نوع نان و مراسم مربوط به آن نیست . در یسنا ، هات ۱۱ بند ۴ : us. mē.۱ pita.2 haomāi. draonō.frə̄rənaot̰.۳ ahurō. mazdā̊.aṣ̌auua haŋuharəne.4mat̰.hizuuō. hōiiūmca.5 dōiϑrəm ” از برای من هوم ، پدر پاک اهورامزدا از draona - دو آرواره با زبان و چشم چپ ارزانی داشت ” (پورداود،۱۳۳۷ :۱۷۹) . پورداود به جای واژه ی draona - معادل قربانی را برگزیده است . در یشت ۱۹ بند ۸ : yauuat̰. anu. aipi. āite.1garaiiō. viṣ̌astarə.۲ vīspəm.auuat̰. aipi. draonō. bažat̰.۳aϑaurunaēca. raϑaēštāica.vāstriiāica. fṣ̌uiieṇte
” به هر اندازه که این کوهها امتداد یافته به همان اندازه او (آفریدگار ) آنها را بهره ی پیشوایان و رزمیان و برزیگران گله پرور بخش نمود (پورداود،۱۳۴۷:۳۳۱ ) . یا در یسنا ، هات ۱۰ بند ۱۵ : auuaŋhərəzāmi.1 janiiaoš.۲ ūnąm.3mairiiaiiā̊.۴ əuuītō.xarəδaiiā̊.۵yā. mainiieiṇti.6 dauuaiieiṇti.7āϑrauuanəmca. haoməmca.†hā. yā.۸ dapta. apanasiieiti::yā. tat̰. yat̰. haomahe. draonō.nigā̊ŋhəṇti.9 nišhaδaiti.10nōit̰. tąm. āϑrauuō.puϑrīm.naēδa. dasti.11 hupuϑrīm.::
” به حلم کم و کاستی زن نابکار کوته خرد را که به فریفتن آتربان و هوم اندیشید (اما) خود او فریفته شد ،یکسر،نابود شد کسی که برآن شد سور هوم خود بخورد ۰ هوم ۹ به او پسران آتربان ندهد و نه پسر خوب (پور داود،۱۳۳۷ :۱۷۶). در گزیده های بالا از اوستا ،” draona –” به معنای ” بخشی از غذا “است (کتول،۶۶۵:۲۰۰۸) . اما رضی معتقد است” draona - ” به معنای یاوری ، بخشش و روزی نیز هست (رضی،۱۳۷۶ ،۹۶۵) .بارتولومه نیز هردو نظر را تایید می کند (بارتولومه،۱۹۰۴ : ۶۰۰). در متون پهلوی نیز واژه ی drōn –” ” دیده می شود . به عنوان مثال در ارداویراف نامه فصل ۱۸ بند ۱۸ - ۲۰ : pas dēn dastwarān framūd kū anōš ī xwaš ud xwarišn ī hupuxt ud hubōy ud xwardīg ud sard ā bud may āwurd āwurdānušān drōn yašt … ” پس دین دستوران فرمودند که انوش (نوشدارو) خوش و خورش نیک پخته و خوشبوی و خوردی (خوراک ) و آب سرد و می آوردن و درون یشتندو … “(ژینیو،۴۸:۱۳۷۲) . در کتاب روایات داراب هرمزد یار ج۲ فصل ۱۷ ، بند۱۵ : ” این که چون در روزگارپیشین کسی سفری خواستندی که کمتر از دوازده فرسنگ بودی ، این یک درون یشتندی تا اندر آن سفر رنجی نرسید و کارها بر مراد بودی و شغل ها گشاده شدی ، و برهمه کس فریضه است که چون به سفری خواهند شدن این درون یشتن ” ( اونوالا،۱۱۴:۱۹۲۲) .در فرگرد ۲ ، بند ۱۰ نیرنگستان : ārd ī drōn rāy pad pādyābtar dārišn … ” … آردی که برای درون فراهم می آورند، باید پاک باشد …"(نیرنگستان،۵۸،۱۹۹۵) .چاکسی به استناد به هیربدستان و نیرنگستان طرز تهیه ی درون را توضیح می دهد : “درون از آرد خشک و پاکیزه ی گندم آسیاب شده به دست می آید و فقط توسط موبد با آب پاکیزه مخلوط شده و چنگ زده می شود (چوکسی،۵۵۵:۱۹۵۵) . در زراتشت نامه فصل ۷۶ – ۷۷ بند ۱۱۶۲تا۱۱۶۴ مراسم درون یشت گشتاسب و خاندانش شرح داده می شود : “زراتشت فرمود یشتن درون چو شد سوی برهان دین رهنمون نهادند برآن درون چار چیز می وبوی و شیر و یکی نار نیز چو یشتن مز آن را به دستاو زند زراتشت پیغمبرارجمند (بهرام پژدو،۷۷:۱۳۳۸) . در روایات پهلوی فصل ۵۶ آمده است : arzōmandīh ī drōn ud mēzd rāy nibēsīhēd drōn pad hangōšīdag ī gētīg nihād estēd u-š girdīh ēdōn čiyōn gētīg ī gird ast u-š kanārag kōf ī harburz abzāyišn ī mayān ī drōn mardōm ud stōr ud urwar gōšudāg čagād ī dāidīg pad mayān ī drōn nihād čim ēn kū čagād ī dāidīg pad mayān ī gēhān ast .” ” درباره ی ارجمندی درون و میزد نوشته می شود و درون به همانند گیتی نهاده شد و گردی آن [نان فطیر] همانند گیتی است و کناره ی آن همانند کوه البرز است . سوراخ میان درون به منزله ی مردم و ستاره و گیاه است … ( میر فخرایی،۶۷:۱۳۶۷) . مزدیسنان این نان را در مراسم گوناگون مذهبی برای امشاسپندان و ایزدان و فرروهرهای در گذشتگان آماده می کنند و خیرات می کنند . در مراسم ” سروش درون ” این نان خورده می شود . به جز نان درون که ویژه ی مراسم مذهبی است ، در متون دیگر به انواع دیگری از نان ها اشاره شده است .به عنوان مثال در وندیداد فرگرد ۶ بند ۷ : cuuat̰. xvarəϑəm. frabarāt̰. cuuat̰. yaom. frabarāt̰: duua. danarə. tāiiūirinąm.
aēuua. danarə. xṣ̌aodrinąm “چه اندازه خوروش فراز برد ، چه اندازه غله فراز برد ؟ [آنگاه گفت اهورامزدا ]دو دنر از نان خوروش ها … (رضی،۱۳۷۶ :۸۳۸). Tāiiūiri –” ” نام خوراکی است که به درستی شناخته نشده است .در ترجمه ی پهلوی به معنای “نان کم مایه و سهل الهضم ) را است . جکسون آن را به شوربا و سوپ جوجه ترجمه کرده است .شپیگل شوربای گوشت یا آش گوشت ترجمه کرده است . کاربرد واژه هنگامی است که برای زن دشتان خوراکهای ویژه ایی در نظر می گیرند(همان،۱۳۸۱ :۵۹۵). دوان Tāiiūiri –” ” را یک غذای جامد می داند که متضاد xšaodri –” “به معنی غذای مایع است . گروهی xšaodri –” ” را مایعی الکل دار می دانند ، اما دوان می گوید وقتی زن دشتان است با دو نوع غذای ( danarǝ of tāiiūiri- ) و (- of xšaodri danarǝ) تغذیه می شود که یکی غذای مایع است در دیگری غذای جامد است(دوان،۹۰:۲۰۰۳) . به گمان نگارنده از جهت جامد بودن غذا بودن و نیز توجه به ترجمه ی پهلوی واژه ، بهتر است همان است که ترجمه ی” نان کم مایه و سهل الهضم” دارمستتر را بپذیریم ، چرا که با توجه به وضعیت مزاجی زن دشتان ، منطقی تر آنست که وی با غذایی جامد تغذیه شود تا آش گوشت دار . دربند ۵۱ خسرو قبادان و ریدگ از غذایی به نام “آبکامه ” (ābkāmak ) نام برده شده است:      bistag gurgānīg ka pad sōrābag brēzēnd, naxōd ī tarr kē abāg āb-kāmag xwarēnd.
” اما آن بزغاله دو ماهه … رودن ، موی برگرفته [و] چوم به آبکامه اندوده شد “(عریان ،۵۶:۱۳۸۲) .کریستین سن می گوید این غذا عدسی است که با عصاره ی زیتون مخلوط شده باشد اما وی در ملحقات کتاب تصحیح کرده است مراد از آبکامه عدس است که با آب کامه خورده شود (کریستین سن،۳۳۴:۱۳۳۲) . معین آن را نخود تازه می داند که با آبکامه خورند (معین،۹۲:۱۳۶۸) . منشی زاده واژه ی” “nōxōt ī tarun –را به معنای نخود تازه می داند که احتمال می دهد واژه ی فارسی نوnōxd – čhi- ” ” برگرفته از آن باشد (منشی زاده ،۷۱:۱۹۸۲) .عریان به آن کامه جوین می گوید (عریان،۵۶:۱۳۸۲) . نگارنده احتمال می دهد به دلیل لذیذ بودن این نوع غذا و آب افتادن کام از طعم خوشایند این غذا ، آن را چنین نام گذاشته اند و بعلاوه احتمال دارد خوراک ها را با نوع خاصی نان سرو می کردند ؛ در بند ۲۶ خسرو قبادان و ریدگ :    "  bē abāg karak ī kadagīg ī juwān k ē pad šāhdānag ud kāmag ī jawēn ud rōγn ī zaytān parward ēstēd <ēč murw> tāxt nēst ranjāg kardan ” . “اما با ماکیان گشن که با شاهدانه و کامه جوین وروغن زیتون پرورده شده باشد … “(عریان،۵۶:۱۳۳۲) .
ماهیار نوابی کامه جوین را “خمیر آرد جو” می داند که سه دانگش آرد و یک دانگش آب باشد ( نوابی،۷۶:۱۳۴۶) . در بند ۲۱خسرو قبادان و ریدگ از خوراک سپید با نام برده میشود ، gāw frabīh pad spēd-bāg xūb poxtan pad šakar ud tabarzad ” . ” … سینه ی گاو فربه (را) سپید با ، خوب پختن و با شکر و طبرزرد خوردن ” ،کارگر این خوراک را در واقع نان خوروشی می داند که از شیر و ماست و غیره با طعم ترش می پختند (کارگر،۱۳۹۰ : ۴۶). در بند ۹۸درخت آسوریک به اعتقاد نوابی افروشه نام نوعی نان است : ud <až> man šīr, panīr    bēd afrōšag ud māst ” “
“و از شیر من ، پنیر دیگر افروشه و ماست ( می سازند ) ” نوابی می گوید افروشه نوعی نان خورشی است مانند نانی که اکنون در گیلان از شیر و تخم مرغ و شکر تهیه می کنند (نوابی،۱۳۴۶ :۷۶) . در آغاز دینکرد۷ بند ۱۳واژه ی غله استفاده شده است : ” درخت هدیش( =کاخ ،آبادی ، خانه و نیز مینو ) برپارسایی ارزانی ، به سوی مشی و مشیانه و خواست از کاشتن غله ، نان را از مشی و مشیانه ؛ و او را دادند ؛ … ” (بهار ،۲۰۶:۱۳۷۵) . گندم
غلّه دیگری که نام آن در اوستا ذکر شده است گندم است . gaņtumō- در فصل ۱۰ نیرنگستان ، فرگرد ذکر شده است ۱: harw cē jōrdā sardag šāyēd , gandumagen we hast az hān gyāg paydāg : gaņtumō yauuanąm ratufriš … ” هر نوع غله ایی مجاز است ، گندم بهترین است … از تمام انواع غلات ، تنها گندم رتو را شایسته است … “(نیرنگستان،۱۹۹۵ :۶۰ ) . همچنین در تیشتر یشت او خشکی را (اپوش) از دریای وروکش دور می راند… چه بخت خوشی ای سرزمین ها، جوی های شما بی هیچ مانعی برای گندم درشت دانه و علفزارهای ریزدانه و دنیای مادی جاری می شود (پانئینو،۵۳:۱۹۹۰) . در مینوی خرد فصل ۱۵ بند ۱۳ از گندم یاد شده است : az jōrdāyān gannum meh ud veh guft ēsted ” و از غلات گندم ، مهتر و بهتر گفته شده است “(تفضلی،۱۳۵۴ :۳۷) .
جو ،یونجه
در بند ۳۱ خسرو قبادان و ریدگ از گور نری صحبت می شودکه با یونجه و جو پرورده شده باشند : gōr ī gušn kē ped aspast ud jō parvard ēsted “اما گور نری که با یونجه و جو پرورده شده … “(عریان،۵۷:۱۳۸۲) . برنج دردرخت آسوریک بند ۱۱ چنین آمده است :  yawāz až man karēnd    kē kōbēnd jaw ud brinj
جواز از من کنند که کوبند جو و برنج yawāz - از ستاک yava – از ریشه ی az - به معنی “زدن ،کوفتن ، راندن “؛این واژه به معنی جوکوب، دسته هاون های چوبی بزرگ برای کوفتن جو و غلات( تفضلی،۱۳۹:۱۳۴۵). گزیده های زادسپرم ، فصل ۳، در بندهای ۴۴ – ۴۷ – ۴۸ گرچه از اسطوره ی کشته شدن گاو نخستین سخن می رود ، اما درباره ی آفرینش غلات و انواع گیاهان دارویی از بدن گاو کشته شده و به زمین افتاده ، صحبت می شود : har urwar az handām – ē waxšīd abzāyēnēd (ī) ānhandām. Čiyōn ān ī guft kū :ānōh (kū) gāw ō zamīg mazg be paššixt pas jōrdā ul rust girgir ,kunjid ,ālun , mijūng . 44) ” هرگیاه از [همان] اندامی که رویید ، آن اندام را بیفزاید . چنانکه گفته شده است که آنجا که مغز گاو به زمین پراکنده شد دانه ی گرگر و کنحد رویید و ارزن [و] مشو ( = عدس ) ud ān ī gōwīhēd kū az wēnīg māš kē gēnōg xwānīhēd gēnōg nāmīg būd tang –wēnīg rāy . 47 ) و آنکه گفته شود از بینی ماش [برویید ] ،که بنو خوانده می شود و برای تنگ نفسی مشهور است . ud ān- īz suš spandān . bēšazēnēd gōs pandān sušīg wēmārīh rāy . 48) وآن نیز گفته شده است که از شش سپندان(= خردل ) [رویید] که بیماری ششی گوسفندان را درمان می کند …” (راشد محصل،۴۶:۱۳۶۶) . از جمله ی غلاتی که در گزیده های زادسپرم به آن اشاره شده است می توان به غلات زیر اشاره کرد : girgir = نوعب ارزن ، گرگر ،کنجد ، مشو(= عدس ) mazg – čihrīh = دانه ی مغز دار suš – spandān = خردل بهارمی گوید گرگر غله ایی است گرد وسیاه رنگ ، از نخود کوچکتر وبعضی می گویند نوعی باقلاست .ماش یا میشو نیز در بندهش نوعی حبوبات است که به کرسنه می گویند و طعم آن بین ماش و عدس است (بهار،۱۳۰:۱۳۷۵) . در بندهش هندی در فصل بیست وسه که درباره ی چگونگی گیاهان است بند ۶۴ از این غلات نام برده شده است : har čē pad pih rōzgār šāyēd <ān ī nē     šāyēd> sālwār ast, draxt xwānēnd. har čē pad rōzgār šāyēd ī-š bar stānēnd, bun be hōšēd ast čiyōn gandum <ud> jaw ud brinj girgir mīšūg winūg naxōd abārīg az ēn ēwēnag jōrdā xwānēnd. ” … هرچه در (خوراک) روزانه شایسته است (وچون) برآن را بستانند ، بن آن بخشکد مانند گندم و جو و برنج و باقلا و میشو و بنوو نخود و دیگر از این نوع را غله خوانند” (بهزادی ،۱۱۱:۱۳۶۸) . بهزادی با مقایسه بندهش هندی و ایرانی لیستی از غلات نام برده شده در هر دو منبع را ارئه می دهد که شامل است از :گندم جو ، برنج ، گرگر ، میشو ، بنو ، الوم (= ارزن )، نخود (همان ،۲۷۷) . دربند ۲۶ خسرو قبادان و ریدگ طرز تهیه ی مرغی شرح داده می شود طرز تهیه یشرح داده می شود که با شاهدانه پرورده شده باشد .      bē abāg karak ī kadagīg ī juwān kē pad šāhdānag ud kāmag ī jawēn ud rōγn ī zaytān parward ēstēd … ” …اما ماکیان گشن که با شاهدانه … پرورده شده باشد (عریان،۵۶:۱۳۸۲) . در فصل دوم شایست و ناشایست که درباره ی رفع ناپاکی از غلات ومیوه جات است واژه ی jōrda -” ” به معنی غله است : pad jordā ham-dādestān būd hēnd kū ān gyāg rēman-iš nasā abar rasēd … “درباره ی غله همداستان بوده اند که آن اندازه جای ریمن [است] که نسا به آن رسیده باشد … ” (مزداپور،۴۱:۱۳۶۹) .
۲-۴-۲-۲میوه جات و سبزی جات
در متون اوستایی از میوه ها وسبزی جات به ندرت صحبت شده است .به عنوان مثال در فرگرد ۵ بند ۵۴ در رژیم غذایی زنی که بچه ی مرده به دنیا آورده باشد ،از میوهای خشک (–gə̄uš. maēsmana ) و تازه( maēsmana - nauua )یاد شده است .به نظر نگارند همین طبقه بندی میوه ها در دو دسته میوه های تازه و خشکبار نشانگر دور اندیشی ابرانیان باستان در ذخیره ی میوه هایی بوده است که موسم فصلی آنها به سر رسیده است . در متون پهلوی نام میوه های بسیاری ذکر شده است . واژه ی ambag-” “در متون پهلوی به معنای میوه است (عریان،۱۳۸۲ ،۵۷)؛ منشی زاده معادل این واژه را در عربی ambaj-” ” می داند که از واژه ی هندی amba –” “که معادل سانسکریت “sampakva” - است ،مشتق می داند ومعادل پهلوی این واژه mēvag – است(منشی زاده،۷۳:۱۹۸۲) . درمقایسه با بندهشن ایرانی ، بندهش هندی لیست کامل تری از میوه جات را در فصل ۲۳ بند ۶۶را ارائه داده است : mēwag mādagwar sīh ēwēnag, aziš {!} dah sardag andarōn ud berōn šāyēd xwardan, čiyōn anjīr ud sēb, bēh, wādrang, angūr, tūt, urmōd, abārīg az ēn ēwēnag; dah bērōn šāyēd xwardan andarōn nē šāyēd xwardan čiyōn xormā, šaftālū<g>; zardālū<g> sernjid, abārīg az ēn ēwēnag; ān <ī> andarōn šāyēd xwardan bērōn nē šayēd xwardan <čiyōn> gōz, wādām, anār, anārgēl, pondik, šāh-balūt, wan ī gurgānīg <- kē pistag-iz xwānēnd {!!} -> kē-iz wēš az ēn <ast>, be was mādagwar mēwag hēnd "… میوه های اصلی سی گونه است : از ده سرده بیرون و اندرون را شاید خوردن ، چون انجیر ، سیب ، به ، بادرنگ ، انگور ، توت ، امرود ، و دیگر از این نوع ، ده (سرده ) بیرون شاید خوردن اندرون نشاید خوردن ، چون خرما، شفتالو ، زردآلو ، سنجد ،و دیگر از این نوع ، آن که اندرون شاید خوردن ،بیرون نشاید خوردن ، چون جوز ، بادام ، انار ، نارگیل فندق ، شاه بلوط و درخت گرگانی – که آن را پسته نیز خوانند – باشد که بیش است ( اما اینها ) میوه ی بسیار اصلی اند (بهزادی،۱۱۲:۱۳۶۸) . احتمال دارد این بند اشاره به طبع سرد و گرم میوه ها داشته باشد و منظور از بیرون و درون خوردن ، مصرف هر دو گروه میوده هاست که با هم بر سلامتی تاثیر نابجا می گذارد . در درخت آسوریک بند ۱، ۲ ،۳ و ۴توصیف درختی می رود ، که شنونده یا خواننده پی می برد که منظور نخل است : (تفضلی،۲۵۷:۱۳۷۶) . draxt-ē rust ēst     tar ō šahr āsūrīg
bun-aš hušk ēst     sar-aš ēst tarr
warg-aš nay hušk ēst    bar-aš mānēd angūr
sīrēn bār āwarēd     mardōmān wasnāδ ” درختی رسته است سراسر [تر] کشور سورستان بنش خشک است سرش ، است تر برگش نی ماند برش مانند [به انگور] شیرین بار آورد برای مردمان ” ویا در بند۱۰۶: xurmā pad dō pašīz    kōdakān xrīnēnd خرما به دو پشیز کودکان خرند   و بند ۱۱۷:  buz pad pērōžīh šud   xurmā andar ō stō ” بز به پیروزی شد (=رفت ) خرمااندر ستوده [ماند ] (نوابی ،۳۹:۱۳۴۶) . واژه ی xurmāk - شاید تحت زبان فارسی نو ، در رونویس های جدیدتر به جای هزوارش TG- ویا شکل پارتی (armāv- )خرماک نوشته شده است. اونوالا بند فوق را به این شکل می خواند : hurmāk andar husravīh ud austōbrīh ” و ” Bologneis” تشابه دو واژه ی “husravīh"به معنای “خرمی و آبادانی ” به جای واژه ی armāv-” “(خرما) می داند (همان ،۸۱) . در بند ۵۲خسروقبادان و ریدگ بهترین نوع خرما ،  "   xormā ī ērānīg ēstēd ""خرمای حیره “armāv ī hērtīk” برشمرده است . کریستین سن مانند اونوالا آن را به خرمای هراتی ترجمه می کند در حالیکه در ملحقات آن راخرمای هرت ، خرمای حیره تصحیح کرده است .(کریستین سن،۴۴۹:۱۳۳۲) . در مینوی خرد فصل ۱۵ بند۱۶: xurmāg ud angūr ud az mēvag خرما به همراه انگور در رده ی بهترین میوه ها معرفی شده اند (تفضلی،۳۲:۱۳۵۴) . در فصل دوم شایست ناشایست بند ۱۲۰،۱۲۱،۱۲۲ که درباره ی رفع ناپاکی از میوه هاست ،به نام برخی از میوه ها اشاره شده است :
gōz pad rāh ī ēwkardagīh hamāg rēman; u-š pōst ud mazg har dō šōy ēdōn, čiyōn dār.
۱۲۰) ” گردو به موجب یک ساختی همه ریمن [است] و پوست م مغز [آن] را هردو شستشو چون چوب [است ]…
anār-iz owōn čiyōn gōz.
۱۲۱) انار نیز همان گونه چون گردو است xormā: ka-š abāg kulāčag nē ēw-kardag, xormā rēman, ud kulāčag ud astag pāk. xormā šōy ēdōn, čiyōn ǰōrdā. ud ka pad kulāčag pahikōft: ka kulāčag ud astag ud xormā ēw-kardag, hamāg rēman. xormā ka abāg kulāčag nēēw-kardag: ka ō kulāčag pahikōft, xormā pāk. kulāčag ud astag šōy, ēdōn čiyōn dār.
۱۲۲) خرما اگر [با]غلاف خود یکپارچه نه [باشد ] خرما ریمن و غلاف [و] هسته ی [آن] پاک است … anār ud wādrang ud bēh ud sēb ud urmōd ud abārīg mēwag, ka pad bār ud u-š pazzāfišn ud abar paydāg, ka-š nasā abar rasēd, ā-š šōy-aš nēst; ud ka-š pazzāmišn abar nē paydāg, ā-š šōy ēdōn bawēd, čiyōn ǰōrdā; wādrang hamē pazzāfišn abāg.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:27:00 ب.ظ ]




روش پیشنهادی دوم این تحقیق سعی دارد تا دو بخش از روش اول را بهبود بخشد. این روش در ابتدا این ایده را بررسی می‌کند که الگوریتم‌های غیر هم نام کاملاً مستقل نیستند. در این راستای برای محاسبه درجه استقلال دو الگوریتم با بهره گرفتن از ایده تبدیل کد به گراف در تست نرم‌افزار به ارائه روشی با عنوان مدل‌سازی گراف استقلال الگوریتم می‌پردازیم. با مقایسه گراف‌های به دست آمده (درجه استقلال) در این روش می‌توان یک وزن برای احتمال صحت جواب‌های به دست آمده پیشنهاد داد. از این روی در این روش به جای ارزیابی و آستانه‌گیری از استقلال الگوریتم‌ها، آن‌ها را به عنوان وزنی برای ترکیب نتایج در نظر می‌گیریم بدین وسیله نیاز به آستانه‌گیری برای استقلال الگوریتم‌ها از بین می‌رود. جهت ترکیب نتایج اولیه در این روش رابطه‌ای جدید بر اســاس رابطـه ۲-۵۶ با عنوان روش انباشت مدارک وزن‌دار یا به اختصار [۱۶۹]WEAC معرفی می‌شود.
مقاله - پروژه
۳-۴-۱. بررسی مکانیزم حل مسائل توسط الگوریتم‌های خوشه‌بندی
در سال‌های اخیر دسته‌بندی‌های زیادی برای الگوریتم‌های خوشه‌بندی در کتب‌ و مقالات مختلف ارائه شده است [۳۷, ۶۸, ۷۱, ۷۲, ۷۳]. یکی از دیدگاه‌های غالب در این بحث روشی است که توسط جین و همکاران [۳۷] پیشنهاد شده است. در این روش، دسته‌بندی الگوریتم‌ها بر اساس تابع هدف[۱۷۰] الگوریتم‌ها صورت می‌گیرد. شکل ۳-۵ دسته‌بندی پیشنهادشده توسط جین و همکاران را نشان می‌دهد.
شکل۳-۵. دسته‌بندی الگوریتم‌های خوشه‌بندی [۳۷].
نتایج تجربی جین و همکاران نشان می‌دهد که روش عملکرد هر دسته از الگوریتم‌های خوشه‌بندی که در یک گروه قرار دارند (دارای تابع ‌هدف مشابه هستند) بر روی یک سری داده‌های خاص تقریباً یکسان است [۳۷]. از طرف دیگر، می‌توان بسیاری از الگوریتم‌های خوشه‌بندی را یافت که روشی توسعه‌یافته‌ از روی یک الگوریتم پایه می‌باشند. شاید معروف‌ترین مثال‌هایی که بتوان از این‌گونه الگوریتم‌ها نام برد الگوریتم‌های سری  می‌باشند که جین [۷۴] پنجاه سال تکامل و انواع آن را بررسی کرده است و یا سری الگوریتم‌های پیوندی که ما پیش‌تر به چند نمونه از آن اشاره‌کرده‌ایم. در بیشتر این سری از الگوریتم‌ها فرایند کلی حل مسئله ثابت است و تنها بخشی از الگوریتم اضافه، تغییر، حذف و یا بهبود داده ‌شده است. از این روی با توجه به این رابطه خاص بین برخی از انواع الگوریتم‌ها روش پیشنهادی دوم این تحقیق فرآیندی را برای مدل‌سازی شیوه کار الگوریتم‌های خوشه‌بندی پیشنهاد می‌دهد تا بر اساس آن استقلال و یا وابستگی الگوریتم‌های خوشه‌بندی به نحوی دقیق‌تر از روش پیشنهادی اول، جهت کنترل تأثیرات آن‌ها بر روی تولید نتایج اولیه خوشه‌بندی ترکیبی مورد توجه قرار گیرند.
برای ارزیابی و سنجش درجه استقلال و یا وابستگی الگوریتم‌های خوشه‌بندی ابتدا نیاز است آن‌ها را مدل‌سازی کنیم. این مدل‌سازی باید بر شیوه‌ای استوار باشد که بتوان فقط و فقط عواملی که بر استقلال و یا وابستگی یک الگوریتم تأثیر دارند همانند شیوه کار الگوریتم، مولد‌های اعداد تصادفی، روابط ریاضی، توابع مکاشفه‌ای و غیره را بتوان بدون کمترین تأثیری از سایر بخش‌های غیر مرتبط همانند کدهای ورودی، خروجی و نمایش و غیره مدل‌سازی کند. در این تحقیق بر اساس ایده روش مدل‌سازی کد برنامه به گراف که در تست نرم‌افزار[۱۷۱] استفاده می‌شود روشی جهت مدل‌سازی فرایند کار الگوریتم برای ارزیابی استقلال پیشنهاد می‌شود که ما آن را با عنوان “مدل‌سازی گراف استقلال الگوریتم” می‌شناسیم. در ادامه به بررسی این روش خواهیم پرداخت.
۳-۴-۲. مدل‌سازی گراف استقلال الگوریتم
تست نرم افزا یکی از مهم‌ترین بخش‌های ساخت نرم‌افزار می‌باشد که تقریباً شصت درصد از کل هزینه تولید یک نرم‌افزار به آن تخصیص داده می‌شود. یکی از روش‌های تست نرم افزا مدل‌سازی نرم‌افزار می‌باشد که به چهار بخش مدل‌های مبتنی بر نَحو[۱۷۲] کد برنامه، فضای ورودی، منطق عملکرد و گراف تقسیم می‌شود. از بین این روش‌ها، مدل‌سازی مبتنی بر گراف می‌تواند یک دیدگاه نمایش گرافیکی از روی کد منبع، طراحی، مشخصات یا مورد‌های استفاده[۱۷۳] ارائه دهد از این روی این روش برای بررسی مکانیزم کار یک الگوریتم بسیار مفید می‌باشد [۷۵]. در این تحقیق ما از مفاهیم و ایده مدل‌سازی مبتنی بر گراف در تست نرم‌افزار جهت محاسبه درجه استقلال الگوریتم‌های خوشه‌بندی استفاده می‌کنیم. قبل از اینکه به تشریح روش ساخت گراف استقلال بپردازیم باید به دو سؤال در ساخت این گراف کمی دقیق‌تر پاسخ داد.
اول، گراف استقلال باید بر اساس چه منبعی ساخته شود؟
برای پاسخ به این سؤال باید یادآور شد که گراف استقلال فرایند روش حل مسئله در الگوریتم خوشه‌بندی را مدل‌سازی می‌کند لیکن باید آن را از روی کد و یا شبه کد پیاده‌سازی الگوریتم ساخت تا بتوان رابطه‌ی بین این کدها را شناسایی کرد و از روی آن‌ها استقلال الگوریتم را ارزیابی کنیم.
دوم، آیا کل کد‌های پیاده‌سازی یک الگوریتم خوشه‌بندی باید در مدل‌سازی بکار رود؟
همان طور که پیش‌تر نیز اشاره شد هر الگوریتم شامل بخش‌هایی برای تهیه‌ی ورودی، خروجی و نمایش داده به کاربر می‌باشد. علاوه بر آن همیشه کد‌های الگوریتم شامل بخش‌هایی برای تعریف متغیرها، ثابت‌ها‌ و غیره هستند که در بیشتر مواقع فایده‌ای برای ارزیابی درجه استقلال ندارند. این موارد در شبه کدها کمتر به چشم می‌خورند ولی با این حال همیشه وجود دارند. از آنجایی که روش پیشنهادی این تحقیق به این تعاریف حساس می‌باشد. از این روی در این تحقیق روشی برای هرس کردن کد و تبدیل آن به قالبی مناسب تشخیص استقلال با عنوان “زبان استقلال الگوریتم‌ خوشه‌بندی[۱۷۴]” یا به اختصار  پیشنهاد خواهیم کرد.
۳-۴-۲-۱. زبان استقلال الگوریتم‌ خوشه‌بندی
در زبان استقلال الگوریتم‌ خوشه‌بندی به جای استفاده از کد یا شبه کد الگوریتم‌ها از نماد‌هایی توافقی استفاده ‌می‌شود. مهمترین دلایل این کار را می‌توان موارد ذیل دانست. اولا، از آن جایی که معمولاً کد‌ها و یا شبه کدها به زبان استانداردی نوشته نمی‌شوند لذا برای مقایسه باید تمامی آن‌ها را به یک شکل همگن کرد. علاوه بر آن چون در بسیاری از موارد معادلات ریاضی و شبه کدها در مقالات واضح بیان نمی‌شوند اگر قرار باشد بر اساس آن‌ها به مدل‌سازی یک الگوریتم بپردازیم باید به شیوه‌ای عمل کنیم تا حساسیت به جزئیات پیاده‌سازی کم شود. در این تحقیق پس از طی یک سری فرایند استاندارد تمامی کدها به کدی استاندارد برای ارزیابی استقلال تبدیل می‌شود. این فرایند به شرح زیر است:
۱- ابتدا تمامی کد‌های اضافی از جمله تعریف متغیرها و ثابت‌ها، توضیحات اضافی، دستورات مربوط به ورودی، خروجی و نمایش اطلاعات، تمامی دستورات مربوط به کنترل حلقه‌ها و شروط در صورتی که تغییری در شرایط اجرای الگوریتم ایجاد نکنند و سایر کد‌هایی که در فرایند خوشه‌بندی داده نقشی ندارند را حذف می‌کنیم. برای مثال در صورتی که پیاده‌سازی تابعی خاص که در کد اصلی از آن استفاده شده است همانند معیار‌های ارزیابی همچون NMI و یا APMM و غیره در کد اصلی وجود داشته باشد پیاده‌سازی آن را حذف می‌کنیم چون در نماد گزاری به راحتی می‌توان کل آن را با یک نماد توافقی نشان داد.
۲- چون بخش منطقی عملگر‌های شرطی و حلقه‌ها تأثیری در شکل گراف نمی‌گذارند آن‌ها را حذف می‌کنیم.
۳- با حذف بخش منطقی عملگر‌های شرطی و حلقه‌ها استفاده از انواع عملگر شرطی‌ (همانند If، elsif، case و غیره) و همچنین به‌کارگیری انواع عملگر حلقه (همانند حلقه‌های for، while و غیره) نیاز نیست. قابل به ذکر است که کلیه این دستورات برای تسریع سرعت پیاده‌سازی کد الگوریتم توسط برنامه‌نویس به کار می‌روند ولی در نهایت همگی آن‌ها جزئی از دو گروه عملگر‌های شرطی و حلقه‌ها می‌باشند. چون در مدل‌سازی الگوریتم فرایند کار الگوریتم مدل‌ می‌شود و نه نحوه پیاده‌سازی تک‌تک کدها، از این روی دستور بکار رفته در کد اهمیتی ندارند بلکه فقط و فقط ماهیت آن‌ها مهم می‌‌باشد. در نتیجه این تحقیق پیشنهاد می‌کند برای سادگی مدل تنها از یک دستور قراردادی به عنوان عملگر شرط و یک دستور قراردادی برای عملگر حلقه استفاده کنیم. این تحقیق برای هر نوع شرطی از نماد‌های If Else End و برای هر نوع حلقه‌ای‌ از نماد‌های While Break End استفاده می‌کند.
۴- به منظور سادگی و همگن کردن کد‌ها و همچنین تسریع در عمل مقایسه و ارزیابی آن‌ها در این تحقیق از جدولی قراردادی برای تبدیل کد‌های اصلی به کد‌های استاندارد استفاده می‌شود. این جدول که ما آن را با عنوان “جدول نگاشت استاندارد کد[۱۷۵]” و یا  می‌شناسیم می‌تواند با حفظ قالب اصلی خود متناسب باهر پیاده‌سازی‌ تهیه شود. در ادامه چند قانون قراردادی را برای تولید این جدول بیان می‌کنیم.
۵- جهت وضوح بیشتر کد تهیه‌شده ابتدای آن با کلمه Begin و انتهای آن با کلمه End معین می‌شود.
به منظور سهولت در انتخاب نماد در جدول نگاشت استاندارد کد، پیشنهاد می‌شود تا دستورات ابتدا گروه‌بندی شده و برای هر دستور در گروه منحصربه‌فرد آن یک برچسب عددی در نظر گرفته شود. در اینجا گروه‌ها با حروف انگلیسی و برچسب‌ها در مقابل آَن داخل پرانتز نوشته خواهد شد. این گروه‌بندی و برچسب‌گذاری می‌تواند به هر صورت دلخواهی انجام شود ولی حتماً باید برای حل یک مسئله خاص برچسب‌گذاری و گروه‌بندی تمامی الگوریتم‌ها یکتا باشند. برای مثال می‌توان گروه مولد اعداد تصادفی را با R، گروه روابط ریاضی را با M، روابط مکاشفه‌ای را با H و گروه تخصیص برچسب خوشه به داده‌ را با G نشان داد. در جدول ۳-۲ مثالی از یک نمونه بسیار ساده از جدول نگاشت استاندارد کد به تصویر کشیده شده است.
جدول۳-۲. یک نمونه از جدول نگاشت استاندارد کد

 

کد برنامه نماد
Y= RandomNumber() R(0)
Y = RandomNumbers(k) R(1)
Y = Sin(X) M(1)
Z = EuclideanDistance(X, Y) M(2)
Z = ManhatanDistance(X,Y) M(3)
Z = NMI(A,B)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:26:00 ب.ظ ]