شورای عالی شهرسازی و معماری : سیاستگذاری برنامه ریزی فضایی
سازمان مدیریت وبرنامه ریزی : سیاست گذاری و هماهنگی اقتصادی و بودجه ریزی
وزارت مسکن و شهر سازی : سیاست گذاری و هماهنگی فضایی – کالبدی
وزارت کشور : سیاست گذاری و هماهنگی , نظارت و مدیریت فضایی
ب)سطح منطقه ای ( استان و شهرستان )
-استانداری : سیاستگذاری , هماهنگی , نظارت و مدیریت فضایی
- شورای برنامه ریزی استان : سیاستگذاری , برنامه ریزی فضایی – اقتصادی , تخصیص بودجه
-سازمان مسکن و شهر سازی : برنامه ریزی فضایی – کالبدی
سازمان جهاد کشاورزی : برنامه ریزی فضایی و مدیریت فضایی
-فرمانداریها : سیاست گذاری , نظارت و مدیریت فضایی
- شورای اسلامی شهرستان : سیاست گذاری , هماهنگی , نظارت و مدیریت فضایی
پ)سطح محلی
شورا های اسلامی شهر و روستا : سیاستگذاری , هماهنگی , نظارت و مدیریت فضایی
شهرداریها :مدیریت فضایی – کالبدی و اجرایی
نکات اصلی مستخرج از بررسی عملکرد و روابط سازمان های مذکور و مقایسه آن با مبانی نظری و مدل حکمروایی شهری
عبارتند از :مهمترین جایگاه و موقعیت ارتباطی در هر سه حوزه اصلی مدیریت (سیاست گذاری , برنامه ریزی و مدیریت اقتصادی –اجتماعی و بالاخره برنامه ریزی و مدیریت فضایی ) به ترتیب در اختیار استانداری , شورای برنامه ریزی و توسعه استان و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان است .
فرایند تراکم زدایی و تفویض اختیارات سطح ملی با نوعی فرایند تمرکز گرایی منطقه ای همراه و توام شده است .افزایش اختیارات استانداران و تمرکز کلیه امور تصمیم گیری و سیاست گذاری در چارچوب شورای برنامه ریزی و توسعه استان و زیر نظر استانداری , شواهد و اقدامات عملی این تمرکز گرایی جدید است .
در معدود روابط بین سازمانی موجود , روابط عمودی و آمرانه همچنان برروابط افقی و همکارانه غلبه دارند .
فقدان ویا ضعف جایگاه ذاتی و ارتباطی نهادهای نمایندگی شهروندی و نیز نهادهای انتفاعی و غیر انتفاعی بخشهای مردمی , تخصصی و خصوصی در چارچوب مذکور کاملا محسوس و مشهود است .این خلا از یک سو به مفهوم خلا مکانیزم های رسمی ابزار مطالبات و خواسته های شهروندان و بخشی های غیر دولتی بوده و از سود دیگر منجر به شکل گیری و تقویت روابط غیر رسمی و کانالهای اعمال نفوذ غیر شفاف برنهادهای دولتی و حکومتی می شود . ابهام در عادلانه بودن تصمیم گیری ها و اقدامات , عدم پاسخگویی شفاف به بخشهای مردمی , حذف حضور و مشارکت شهروندان و نهادهای غیر دولتی و بطور خلاصه فاصله گیری هر چه بیشتر از الگو های حکمروایی شهری خوب از تبعات این خلا است (همانجا : ۱۷۷-۱۷۵ ).
۲-۵-۸-الزمات تحقق حکمروایی شهری در مدیریت کلان شهرها
تحقق و استقرار مدل حکمروایی شهری در مناطق کلان شهری و موفقیت در نیل به اهداف و خواسته هایی آن , بویژه در کشور های در حال توسعه , مستلزم پیش زمینه ها و شرایط ویژه و متضمن تغییرات بنیادین در نگرش و روش ادراه اموراین مناطق است .خلاصه ای از این الزامات را به شرح زیر می توان خلاصه و طبقه بندی کرد :
تغییرات و الزامات نهادی ( محتوایی )
پذیرش و حرکت به سمت نظام باز ,کثرات گرا و مدنی از طریق تقسیم و انتقال قدرت سیاسی
توسعه نگری مبتنی برانسان محوری و پایداری اجتماعی , اقتصادی , زیست محیطی
مشارکت جویی شهروندان و مشارکت پذیری سازمان ها و مسولان رسمی
کارایی و اثر بخشی کلیت منطقه کلان شهری و اجزا عملکردی و جغرافیایی آن
کل گرایی و نگرش جامع و فراگیر در سطح کل منطقه کلان شهری به منظور حداکثر استفاده از ظرفیتها و مزیتهای موجود و کاهش مشکلات
اتخاذ راهبرد تمرکز زدایی در سطح ملی و تمرکز در سطح منطقه کلان شهری ( صرافی ۵۰-۴۱ :۱۳۷۸ )در چارچوب یک سازمان سیاسی و اقتصادی و فضایی مبتنی برمنطقه و منطقه گرا
پذیرش و به رسمیت شناختن بخشها و عناصر غیر رسمی در حیات اجتماعی , اقصادی , سیاسی و کالبدی منقطه کلان شهری
تغییرات والزامات سازمانی ( رویه ای )
استقرار نظام مدیریت کلان شهری چند سطحی با مسولیت ها و اختیارات روشن در لایه های مختلف برمبنای مفاهیم و روابط بین سازمانی و میان قلمرویی و انسجام عمودی و افقی
استقرار نظام برنامه ریزی راهبردی چند سطحی برمبنای پذیرش هویت و عملکرد مستقل و در عین حال هماهنگ قلمرو های مختلف درون منطقه کلانشهری
ایجاد ظرفیتهای سازمانی لازم برای پذیرش مشارکت و مداخل موثر نهادهای مردمی غیر دولتی وداوطلبانه در تصمیم سازی و تصمیم گیری .
پایان نامه
برخوداری از محدوده فضایی مشتمل برکل منطقه کلان شهری به عنوان محدوده مسولیت و عمل نظام حکمروایی کلانشهری
برخورداری از استقلال ومسولیت گسترده در محدوده مذکور
برخورداری از نیروی انسانی وکارکنان حرفه ای و کار آمد
برخورداری از پایه در آمدی شناور و اجازه وضع عوارض ومالیات (صرافی , ۴۴ :۱۳۷۸ )
عدالت فضایی و اجتماعی در خدمات رسانی به تمام ساکنان و همه محدوده منقطه کلان شهری
طراحی ساختار , فرایند و قواعد تصمیم سازی و تصمیم گیری ( رسمی و غیره رسمی ) برمبنای معیارها وویژگیهای مدل حکمروایی شهری
ظرفیت سازی و تدوین مکانیزم های ضروری برای توزیع و اعمال قدرت متوازن توسط تمام عوامل و بازیگران از حوزه های مختلف دولتی , عمومی و خصوصی
تدوین و استقرار روشها و مکانیزم های تضمین کننده شفافیت , اثر بخشی و پاسخگویی نظام حکمراویی شهری
(Mcg ill:1998qnick,1999,mathingly :1994 scott :2001 ,schwab et al :2001 )
تحقیق این تغییرات نهادی و سازمانی در چارچوب نظام مدیریت منطقه کلان شهری , خود مستلزم برخورداری و انطباق این نظام با اصول بنیادین زیر است . (friedman ,in : scott , 2001 : 125 -128, کاظمیان و سعیدی , ۱۷۲-۱۷۴ :۱۳۸۰ ).
مشروعیت ،قدرت و صلاحیت انجام امور ،استقلال و خود گردان محلی ومنطقه ای ،حداکثر تفویض قدرت و اختیار به سطوح پایین تر ،اندازه وپوشش سرزمین ،انطباق با سطح توسعه یافتگی ملی ومنطقه ای ،انطباق کلی با ساختار و شیوه حکومت
جدول (۹-۲)وضعیت موجود نطام مدیریت فضایی در ایران

 

نهادهای مدیریتی
سطوح و لایه های
مدیریت سرزمین
سازمان /مدیر انتصابی سازمان / مدیر انتخابی شوراهای منتخب
سطح ملی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...