(فردوسی،۱۳۸۷ : ۱۴۹۷)
فردوسی در رزم رستم با سهراب ازبروز فاجعه بسیار خشمگین است ومیگوید:
از ایــن دو یکـــی را نجنـبـیـــد مهـــر خـــرد دور بُـــد ، مهـــر ننمــود چهـــر
(همان: ۲۷۱)
رستم جهان پهلوان شاهنامه نزد کاووس درمورد خرد میگوید:
خــــداونــد هــوش و زمــان و تــوان خـــرد پــــرورانـــد همـــی بـــا روان‏
دلیــر و سخــن‏گــوی و گُــرد ســـوار تـــو گــویــی خـــرد داردش در کنـــار
(همان:.۳۱۹-۳۲۰)
گفتار پیران، پهلوان تورانی چنین است:
هنـــرهـا و دانـــش ز دیـــدار بیـــش خـــرد را پـــرستـــار دارد، بــــه پیـــش‏
(همان :۳۳۹)
گودرز پهلوان خردمند شاهنامه نیز بارها از ارزش خرد سخن گفته است:
بــدو گفــت گــودرز،کــای کــم‏خـرد تـــرا بــخـــرد، از مـــردمــان نشمـــرد
(همان :۴۱۸)

۴-۲-۴- وفاداری پهلوانان به ملک و میهن در شاهنامهی فردوسی

یکی از ویژگیها و برتری های هر ایرانی باغیرت، وفاداری به میهن است که درگوشت وخون وی جای دارد.در طول تاریخ همواره در راه وفاداری به این کهن مرزوبوم بسیاری از غیور مردان جان شیرین خودرا فدای آن کرده اند. در پهنهی ادب فارسی کمتر اثری چون شاهنامه به وفاداری نسبت بهملکومیهن اهمیّت داده است.
فردوسی این وفاداری را یکی از سجایای اخلاقی پهلوانان دانسته ودلبستگی آنان را به ایران ستوده است.
آقای رفعت در مورد عشق به ایران در شاهنامه میگوید: «بی‏گمان کسانی که شاهنامه را از آغاز تا پایان بخوانند، دل‏بستگی خاصّی به ایران و ایرانی پیدا می‏کنند.عشق به ایران و آداب و رسوم و زبان ایران و شکوه و جلال ایران‏ باستان در جای‏جای شاهنامه نمودی عالی‏ دارد و درنهایتِ شور ودل‏دادگی بیان‏ شده است. دلاوران ایرانی برای حفظ پرچم، وحدت ملّی و کیان پادشاهی از هیچ کوششی‏ دریغ نمی‏کنند. اگر «رستم»، «کیقباد» را از البرز کوه می‏آورد و یا خطرهای هفت خوان‏ را برای نجات کاووس می‏پذیرد، صرفا به خاطر حفظ کیان پادشاهی است. نهایت شور و احساسات ملّی را در شاهنامه آن‏گاه می‏بینیم که کاووس اسیر شاه‏ هاماوران می‏شود و افراسیاب تورانی از این‏ فرصت استفاده می‏کند، تا به ایران حمله‏ور شود،این‏جاست که سپاهیان ایران به زابل‏ می‏روند تا رستم و زال تدبیری بیندیشند.»(رفعت،۱۳۸۴: ۱۱)
دانلود پایان نامه
رجزهای شورانگیز دلاوران ایرانی در زابل‏ تهییج‏کننده‏ی احساسات ملّی پهلوانان دردفاع از ملک و میهن است.
دریـــغ اســت ایـــران کــه ویــران شود کنـــام پلنــگـــان و شیـــران شــــود
همــه سـر بــه ســر تــن بـه کشتن دهیم بــه آیــد کـــه کشـور بــه دشمـن دهـیم
(فردوسی،۱۳۸۷ : ۵۸۱و۵۸۲)
در طول ۸ سال دفاع مقدّس بسیاری از جوانان وغیور مردان ایران با الهام از این بیت فردوسی به نبرد علیه خصم متجاوز شتافتند وحماسه ها آفریدند وبسیاری از آنان جان خود را نثار آزادی میهن خود نمودند تا مبادا دشمن در خاک این سرزمین لانه نماید.
پاسداری وحفظ وطن ازبیگانگان غارتگر وتهدیدات دشمنان از موضوعات مهم در شاهنامه است و در جای جای آن از ایران به ستایش پهلوانان،قهرمانان،حاکمان نیکوکاروتمام مردم شریفش پرداخته شده است و این ستایشها در تمام شاهنامه گسترده است، هرجا پیروزی نصیب پهلوانان ایران میشود، بلافاصله افتخار فردوسی به میهن پرستی وایران دوستی خود دیده میشود.
در خصوص پیام شاهنامه به مردم ایران محمد امین ریاحی میگوید: «درعصرفردوسی هم ایران از یک سو دستخوش ستم وتاراج تازیان بود واز دیگر سوی اقوام بیابان گردتازه نفسی ازشمال شرق به ایران
میتاختند و شاهنامهی فردوسی پیامی به مردم ایران برای برانگیختن روح پایداری دربرابرخطرها بود. این پیام در سراسر شاهنامه از آغاز تا انجام آن به گوش میرسد»(ریاحی،۱۳۸۹: ۱۸۷)
آقای رزمجودرکتاب قلمرو ادبیات حماسی ایران در خصوص میهن دوستی پهلوانان شاهنامه میگوید: «وطن دوستی وعلاقهی استاد طوس به ایران زمین به پایه ای است،که به نظر اوهرکس درجنگ با دشمنان وطن وپاسداری از خاک ایران کشته شود، شهید است و جایگاه او در آخرت بهشت برین خواهد بود. این نکتهی ارزندهی حائز اهمیّت را فردوسی اززبان کیخسرو قبل ازجنگ وی با افراسیاب خطاب به پهلوانان سپاه ایران، این گونه اظهار داشته » : (رزمجو،۱۳۸۸: ۳۰۷)
وگــر کشتـه گــردد کسـی زیـــن سپـــاه بهشـــت بلنـــدش بــــود جــــایـــگاه
(فردوسی،۱۳۸۷ : ۴۲۹)
یا احساسات وطن دوستانه ای از این گونه که همواره روحیّهی دفاع را در پهلوانان ایران تقویت میکرد :
نمــانیـــم کـــین بــــوم ویــران کـــنند همــی غـــارت ازشهـــر ایـــران کننـــد
نخــوانند بـــر مـــا کســــی آفــــریــن کــه ویــران بــود بـــوم ایـــران زمیـــن
(همان : ۱۴۵۲)
چــوگـــودرز و هفتـــاد پــور گـــزیـــن همــــه پهلـــوانـــان بــــا آفــــریـــن
نبــاشــد بـــه ایـــران تـــن مــن مبــاد چنیـــن دارم از مـــوبــد پــــاک یــــاد
(همان :۲۶۹)
وطن دوستی، یکی از خصلت های پسندیدهی پهلوانان شاهنامه است، بسیاری ازنبردهای خونین فقط برای صیانت و پاسداری از وطن بوده است.درشاهنامه پهلوانانی وجود دارند که تمام وجود و هستی خود را در راه حفظ وطن نثار کردهاند. از میان پهلوانان ایران، وطن دوستی رستم بیش از دیگران است. همانطور که ایران بدون رستم کامل نیست، رستم هم بدون ایران زندگی را برای خود تصور نمیکند.
رستم سدی بزرگ وسپری آهنین در برابر تجاوزات دشمنان ایران است که در سخت ترین شرایط از مام خود ایران کهن دفاع نموده است. در داستان بیژن ومنیژه کیخسرو پادشاه ایران، رستم را سپر ایران در مواقع خطر مینامد و میگوید:
بــه رستــم چنیــن گفـت پــس شهـریـار کــه ای نیــک پیــونـد و بــه روزگــار
زهــر بــد تــویــی پیــش ایــران ســپر همیشــه چـــو سیمــرغ گستــرده پـــر
چــه درگـــاه ایـــران چـــه پیـش کیــان همـــه بـــر در رنـــج بنـــدی میــــان
(فردوسی، ۱۳۸۷: ۶۳۱)
خود رستم نیز قدر و ارزش خود را حمایت گر ایران و پشتیبان پهلوانان ودلیران میداند و میگوید:
نگهــــدار ایــــران و تـــــوران منـــــم بـــه هــر جـای پشـت دلیــران منــم
(همان: ۱۰۰۲)
به این خاطر است، که (رستم)در فرهنگ مردم ایرانی تبار، بهیکرمز و نماد بر جستهی وطن دوستی تبدیل یافته است ودرتمام ادوار و زمان ها نمونهی عبرت بوده درتربیت احساس وطن دوستی مردم، به خصوص جوانان، سهم بزرگی گذاشته است.» (ملااحمد،۱۳۸۸ :۷۷و۷۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...