نامادری از سرزمینی دیگر می‌آید
در داستان به تصریح آمده که این زن متعلّق به سرزمینی دیگر است و عموماً از خاندانی خوش‌نام هم نیست. نک: سیاوش، پوران، کونالا، کریستیانو، بیورن، مائل، آرت، نوادو، جنردس، هیالمپر و یین کیائو.
بالیدن کودک در جایی دیگر و حضور در دربار پدر در آغاز جوانی
کودک در جایی دیگر و گاه نزد یک مربی پرورده می‌شود و در آغاز جوانی به دربار پدر آورده شده یا به فرزندی پذیرفته می‌شود و ملکه با دیدار او عاشقش می‌شود. نک: سیاوش، هیپولیت، بلروفون، جنردس و یوسف.
وجود رقیب عشقی در کنار نامادری
پیش از تلاش نامادری برای تصاحب ناپسری او به دختری دیگر دل بسته است و این بیش‌تر اوقات با کین‌توزی مضاعف نامادری همراه می‌شود. نک: بیورن، هیالمپر و ایوان.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
درخواست نامادری از شوهر برای دیدار ناپسری
نامادری از شوهر خود می‌خواهد که با ناپسری دیدار کند. نک: سیاوش، شاهزاده و کنیزک، مائل و هیالمپر.
اعلام عشق نامادری در غیبت پدر
پدر در کاخ خود غایب است و برای امر مهمی چون جنگ به سرزمینی دیگر رفته و نامادری از این فرصت سود جسته و تمایل خود را به ناپسری اعلام می‌دارد. نک: هیپولیت، کریستیانو، بیورن و یوسف.
جامه چاک زدن و روی خراشیدن
پس از پاسخ تحقیر‌آمیز ناپسری به ابراز عشق نامادری و بیرون آمدن از نزد او، زن به فریب‌کاری دست زده و برای باوراندن اتّهام دروغین خود به دیگران جامه‌های خود را چاک می‌دهد و روی می‌خراشد یعنی آن پسر چنین کرده است. نک: سیاوش، شاهزاده و کنیزک، نوادو و ….[۲]
سقط جنین
زن نابکار برای باوراندن ادعاهایش وانمود می‌کند که از رفتار خشونت بار ناپسری دچار سقط جنین گشته است. نک: سیاوش و کنمون.
هم‌دستی خدمتکار بدنهاد
نامادری در جریان تلاش برای فریفتن ناپسری و سپس قبولاندن اتّهامات دروغین خود به دیگران از هم‌دستی خدمتکار زن یا مرد بدنهادی که به او وفادار است کمک می‌گیرد. نک: سیاوش، بسنت، هیپولیت، تنس، کنمون، روایت آپیلیوس، نوادو، جنردس و ایوان.
همراهی دو برادر
در برخی موارد اتّهام از آغاز متوجّه دو برادر می‌گردد. نک: «امجد و اسعد» و «پلکسیپوس و پاندیون». گاه اتّهام متوجّه یکی می‌شود امّا برادر یا خواهرش او را در تبعید و مجازات همراهی کرده با به دفاع از برادر خود می‌پردازد. نک: «بسنت و روپ»، «تنس و خواهرش همیثئا» و «مائل و کونگال».
دسیسه، شکنجه یا نفرین و طلسم از سوی نامادری بدون اطلاع پدر
گرچه در اکثر موارد نامادری شکست خورده در این عشق نامشروع پسر را نزد پدرش متّهم می‌کند امّا در مواردی هم پدر نقشی در آزار پسر ندارد و در ظاهر اتهامی به پسر زده نمی‌شود بلکه نامادری با تقلّب و یا دستیاری شخصی دیگر به آزار و شکنجه‌ی ناپسری می‌پردازد. نک: کونالا (نامادری دست‌خط پدر را جعل کرده و فرمان به کورکردن پسر می‌دهد.) و جنردس (نامادری به دستیاری پیش‌کار خود به آزار پسر می‌پردازد.) یا نامادری ناپسری خود را نفرین کرده و به طلسمی دچار می‌سازد که پسر مجبور می‌شود سال‌ها از عمر خود را صرف رهایی از آن کند و در تمام موارد جز یک مورد (بیورن) پسر پیروز باز می‌گردد. نک: ارجن، بیورن، آرت، هیالمپر و ایوان.
آزمایش حقانیت و معجزه
برای اثبات بی‌گناهی پسر آزمایش جسمانی سختی را به جان می‌خرد و به طرزی غیرطبیعی از آن جان سالم به در می‌برد. نک: سیاوش و پوران و در برخی موارد نیز معجزه به‌گونه‌ای دیگر اتّفاق می‌افتد. مثلاً بنا روایات برخی مفسرین قرانی کودک در گهواره به بی‌گناهی یوسف شهادت می‌دهد یا مرده برای چند لحظه زنده می‌شود و حقیقت را بازگو می‌کند. نک: کریستیانو.
فرمان قتل پسر به وسیله‌ی پدر خشمگین
پدر پس از شنیدن اتهام از جانب نامادری بی‌هیچ تأمّلی دستور قتل پسر را صادر می‌کند. نک: «شاهزاده و کنیزک»، «امجد و اسعد»، بسنت، هیپولیت، کریسپوس، کریستیانو، دون کارلوس، مائل، نوادو و بویی گااو. جز در چهار مورد «شاهزاده و کنیزک»، «امجد و اسعد»، بسنت و نوادو دستور بی‌رحمانه اجرا می‌شود.
پادرمیانی برای تخفیف یا تعلیق مجازات از طرف بزرگان
بزرگان خشم و قضاوت عجولانه‌ی پدر را که می‌بینند، از او تقاضای تفحّص بیش‌تر یا تخفیف مجازات می‌کنند. و جان پسر بی‌گناه را می‌خرند. نک: «شهزاده و کنیزک»، بسنت و داستان دو برادر (خدای «شو» با جاری کردن رودی پر از تمساح باعث توقّف عملیات تعقیب و قتل باتا و در عوض گوش دادن آنوپ به دفاعیات او می‌شود).
قطع اعضا و کور ساختن پسر توسط پدر خشمگین
پدر بلافاصله پس از شنیدن اتهام دستور به کور کردن پسر خویش می‌دهد. نک: پوران و «پلکسیپوس و پاندیون». در یک مورد نیز کور کردن پسر با فرمان جعل شده‌ی پدر صورت می‌گیرد. نک: کونالا. یا دستور می‌دهد که دست و پای او را قطع کنند. نک: سارانگادارا، پوران.
فرار یا کوچ اجباری پسر
پسر پس از طرح اتًهام از جانب نامادری برای نجات جان خویش پا به فرار می‌گذارد و به کشوری دیگر پناه می‌برد. نک: «امجد و اسعد» ، هربوس، نوادو، داستان دو برادر و یین کیائو. یا شرایط دربار برای پسر غیرقابل تحمّل گشته و دست به کوچ اجباری می‌زند. نک: سیاوش و جنردس. گاهی نیز به محض ازدواج پدر با زنی بدنام یا بد تبار، پسر معترضانه دربار را ترک کرده و به سرزمین دیگری کوچ می‌کند. نک: مائل و هیالمپر.
تبعید
پسر از جانب پدر به تبعید محکوم می‌شود و او را از کشور اخراج می‌کنند. نک: سارانگادارا، پوران، کونالا (با حکم جعل شده‌ی پدر)، بسنت، تنس، بلروفون، کنمون و یوسف (زندان). در مواردی هم پسر مجبور است برای رفع طلسم یا نفرین نامادری به سفری پر ماجرا برود. نک: بیورن، آرت ، هیالمپر و ایوان.
حضور مرشد و حامی در کنار پسر قبل یا بعد از تبعید
پسر قبل یا بعد از تبعید یا در هر دو حالت تحت تعلیم و یا حمایت شخصی نیک نفس و مهربان‌تر از پدر خود قرار می‌گیرد. نک: سیاوش (رستم و پیران ویسه)، شاهزاده (سندباد)، سارانگادارا (ماستیندراناثا)، پوران (گوراخناث)، بسنت (مردی یوگی)، بلروفون (ایوباتس)، پلکسیپوس و پاندیون (آگنور)، مائل (آلبو)، جنردس (گوفر)، هیالمپر (پدر دایانا) و ایوان (پیرزن).
ماجراجویی‌ها و نبرد‌های فرا انسانی
پسر پس از فرار، خروج اجباری یا تبعید از کشور خود در سرزمین بیگانه به نبردهای فرا انسانی با هیولاها و نجات دادن دوشیزگان از چنگال دشمنان، جادوگران و دیوان می‌پردازد. نک: امجد و اسعد، بلروفون، آرت، جنردس، هیالمپر و ایوان. در دو مورد آرت، هیالمپر و ایوان این ماجراجویی‌ها برای شکستن طلسم نامادری صورت می‌گیرد.
بازگشت پسر پس از مدّت‌ها به کاخ پدر و شناخته نشدن او
پسر پس از سال‌ها به سرزمین مادری خود و کاخ پدرش باز می‌گردد امّا تا مدتی حتی پدر و نامادریش نیز او را نمی‌شناسند. نک: پوران، کونالا و بسنت.
مقام روحانی و معنوی پسر
پسر از ابتدا انسانی متعالی و خدایی‌ست. نک: سیاوش، کونالا، هیپولیت، تنس، بلروفون، ال، باتو (در داستان دوبرادر) و یوسف. گاهی نیز اتّهام ناروای دست‌درازی به نامادری و به تبع آن سفرها و برخورد با انسان‌های متعالی موجب تهذیب نفس و خدایی شدن پسر و برخورداریش از کراماتی می‌گردد. نک: سارانگادارا، پوران و بسنت.
فرجام نامادری
خودکشیپس از تحقیر شدن از جانب ناپسری نامادری که نگران برملا شدن رازش است خودکشی کرده و نامه‌ای از خود به جا می‌گذارد و در نامه پسر را به دست‌درازی به خود متّهم می‌سازد و این نوع خودکشی خود بخشی از دسیسه‌های آن زن برای نیک جلوه دادن خود و محکوم کردن ناپسری‌ست. نک: هیپولیتوس و کریستیانو. گاهی نیز خودکشی نامادری هنگامی اتّفاق می‌افتد که پس از سال‌ها محکومیت و آزار ناپسری، حقیقت برملا می‌شود و زن خطاکار برای رهایی از شکنجه‌های احتمالی خودکشی می‌کند. نک: بلروفون، کنمون، دون کارلوس و مائل.
تبعید: پس از برملا شدن حقیقت، نامادری تبعید می‌شود. نک: داستان آپیلیوس و آرت.
اعدام: سرانجام پس از برملا شدن دسیسه‌های نامادری، وی اعدام می‌شود. نک: سیاوش، کونالا، تنس، «پلکسیپوس و پاندیون»، فاوستا، داستان دو برادر و یین کیائو.
مرگنامادری به دنبال دیدن ناپسری بی‌گناه پس از مدّتها، در دم جان می‌سپارد. نک: بسنت و هیالمپر.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...