کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



ب:شرکتهایی که از مشتریان قدیمی هستند
در تضمین مطالبات نیز غالبا حسابهای دریافتنی بون وثیقه اند.درمورد کالاهای بادوام بهتر است کالاهای فروخته شده قرار می گیرد تا وثیقه ای برای مطالبات باشد.
پایان نامه
وجوه لازم برای اجرای سیاستهای اعتباری:باجرای سیاستهای اعتبتری(یعنی فروش نسیه)مقداری از وجوه شرکت نزد مشتری راکد شده است.هزینه ای که برای این کار انجام می شود چقدر است؟آیا فروش نسیه که موجب افزایش فروش خواهد شد بازده ای بیشتر از این هزینه ایجاد می کند یا خیر؟
برای محاسبه وجوه لازم،عملیات زیر را اجام میدهیم:
۱-محاسبه گردش حسابهای دریافتنی (یعنی چند بار حسابهای دریافتنی تکرار می شوند) و برابراست با:
(۲-۱-۶)
۲-محاسبه متوسط حسابهای دریافتنی(تقسیم فروش بر گردش حسابهای دریافتنی)
۳-تعیین سرمایه گذاری مورد نیاز (درصد هزینه های متغیر به فروش×متوسط حسابهای دریافتنی)
یعنی چه مبلغ نیاز داریم تا بتوانیم چنین اعتباری را ایجاد کنیم.
ریسک اعتباری : فروش اعتباری با دو نوع ریسک مواجه می شود :
۱-ریسک عدم پرداخت به وسیله خریدار
۲-ریسک از دست دادن مشتری
اگر مدیر مالی از سیاست محافظه کارانه استفاده کند چون از عدم وصول مطالبات گریزان است ریسک نوع دوم را می پذیردو اگر مدیر مالی از سیاست جسورانه استفاده کند سعی می کند برای ازدست ندادن مشتری (که از اهمیت بیشتری برخوردار است) ریسک نوع اول را بپذیرد و ریسک عدم پرداخت را تحمل کند.
( تهرانی،۱۳۸۵)
مدیریت سیاست اعتباری شرکت شامل گام های زیر می شود :

 

    • گام اول : شرکت ها باید راجع به شرایط اعتباری که تحت ان شرایط اقدام به فروش کالای خود به مشتریان مینمایند تصمیم گیری کنند .

 

    • گام دوم : شرکت ها باید شواهدی را در خصوص وضعیت اعتباری مشتریانی که به انها فروش نسیه انجام میدهند بدست اورند .

 

    • گام سوم : شرکت باید تحلیل اعتباری [۲۵] انجام دهند. به این معنی که مشتریان ریسک دار و بدون ریسک را در خصوص اجرای تعهدات قرار داد ، تجزیه و تحلیل کنند .

 

    • گام چهارم :شرکت باید خطی و مشی اعتباری خود را ترسیم کند به این معنی که تا چه اندازه حاضر است به مشتریان خود اعتبار دهد .

 

    • گام پنجم :شرکت اقدام به فروش اعتباری کرده و طی خط مشی اعتباری اقدام به وصول مطالباتش می نماید . ((Brealey et al , 2004

 

۲-۱-۱۲ اهمیت مدیریت سرمایه در گردش
اهمیت روز افزون مدیریت سرمایه در گردش باعث شده است که این موضوع به صورت یک رشته تخصصی مدیریت مالی دراید .در شرکت های بسیار بزرگ ،تعدادی مدیر اجرایی متخصص حضور دارند که تمام وقت و انرژی خود را منحصرا صرف اداره سرمایه در گردش میکنند .دلایل اهمیت این موضوع به شرح زیر است :

 

    1. سطوح واقعی و مطلوب داراییهای جاری (با توجه به تغییراتی که در فروش واقعی و پیش بینی شده رخ میدهد) دستخوش تغییرات دائمی است.این وضع باعث میشود که درباره سطح مطلوب یا مورد انتظار از داراییهای جاری ، به صورت مستمر(روزانه) تصمیماتی گرفته شود .

 

    1. شاید با توجه به تغییراتی که در میزان داراییهای جاری رخ داده است ، مدیران مجبور شوند در تصمیماتی که قبلا برای تامین مالی گرفته اند تجدید نظر کنند ،مثلا اگر برای تامین مالی دارایی های جاری از مبالغ سنگینی وام کوتاه مدت استفاده شده است گرفتن وام های اضافی و تمدید وام هایی که به سر رسید می رسند مستلزم صرف وقت و انرژی بیشتر مدیریت شرکت خواهد بود.

 

    1. میزان منابع و مصارف وجوهی که به سرمایه در گردش تخصیص داده می شود باید مشخص شود .داراییهای جاری حدود ۷۵ درصد کل داراییهای شرکت و بدهی های جاری حدود ۶۰ درصد ساختار سرمایه هستند این بدان معناست که به عنوان مثال اگر کل داراییهای یک شرکت ۵۰۰ میلیارد ریال باشد مبلغ ۳۷۵ میلیارد ریال ان ممکن است به صورت داراییهای جاری باشد و بدهیهای جاری هم حدود ۳۰۰ میلیارد ریال خواهد شد .

 

    1. اگر مدیریت سرمایه در گردش صحیح نباشد احتمال دارد فروش و سود شرکت کاهش یابد و چه بسا شرکت در پرداخت بموقع دیون و تعهدات خود ناتوان بماند )نوو،۱۳۸۵ (

 

مدیریت سرمایه در گردش از جمله مهم ترین مسائل ساختار مدیریتی است .اهمیت این موضوع بدلیل عوامل زیربیشتر میشود

 

    1. بیشتر شرکت های ایرانی بدلیل موقعیت تورمی و کاهش قدرت خرید پول ،ترجیح میدهند تا وجه نقد را به دارایی دیگر تبدیل تبدیل کنند و این امر موجب می شود که شرکت ها در سر رسید بدهی ها دچار کمبود نقدینگی شوند و به اعتبار سازمان لطمه وارد شود .

 

    1. از طرفی کمبود سرمایه در گردش در اغلب شرکت هایی که با پریشانی مالی مواجهه شدهو در نهایت سرنوشت برخی از انها به ورشکستگی کشیده میشود یکی از دلایل عمده اهمیت سرمایه در گردش است .

 

    1. سرمایه گذاران بدنبال سرمایه گذاری هایی هستند که بیشترین بازده سهام را داشته باشد و در این موارد سرمایه گذاران باید از وضعیت موجود مطمئن باشند و این اطمینان با مشاوره و برنامه ریزی حاصل میشود تا زوایای تاریک مسیر سرمایه گذاری روشن شود . در این مورد سرمایه گذار دو مسئله پیش رو دارد اول اینکه جه مقدار سرمایه و در چه حوزه هایی وارد کند ، دوم این که سرمایه را چگونه در یک افق بلند مدت هدایت کند .برای این موارد نیاز به تدوین استراتژی دارد که اینده بازار را امروز تشخیص دهد)حسن پور ،۱۳۸۸ (

 

۲-۱-۱۳ کارایی مدیریت سرمایه در گردش
رحمان و نصر
[۲۶] بیان می‌کنند که مدیریت سرمایه در گردش کارا شامل برنامه‌ریزی و کنترل دارایی‌ها و بدهی‌های جاری به‌گونه‌ای است که ریسک ناتوانی در برآورده کردن تعهدات کوتاه‌مدت ازیک‌طرف و اجتناب از سرمایه‌گذاری بیش‌ازحد در این دارایی‌ها را از طرف دیگر برطرف نماید . یعقوب نژاد و وکیلی فرد (۱۳۸۹) اشاره می‌کنند که یک معیار رایج برای سنجش مدیریت سرمایه در گردش دوره تبدیل وجه نقد[۲۷] است .دوره تبدیل وجه نقد است . دوره تبدیل وجه نقد است .دوره تبدیل وجه نقد ،فاصله زمانی بین انجام هزینه برای خرید مواد اولیه در سرمایه در سرمایه در گردش اولیه و وصول مبالغ کالاهای فروش رفته است . هر چه این فاصله طولانی‌تر باشد سرمایه‌گذاری بیشتری در سرمایه در گردش انجام‌شده است .دوره نقدی طولانی ممکن است سودآوری را افزایش دهد .زیرا منجر به افزایش فروش می‌گردد . بااین‌وجود ، اگر هزینه‌های سرمایه‌گذاری بیشتر در سرمایه در گردش از منافع اقتصادی حاصل از نگهداری موجودی بیشتر یا اعطای اعتبار تجاری بیشتر به مشتریان فراتر باشد ، سودآوری واحد تجاری ممکن است با افزایش چرخه نقدی کاهش یابد . خرم نژاد (۱۳۸۶)معتقد است که هر چه دوره تبدیل وجه نقد کمتر باشد نشان‌دهنده این است که شرکت وضعیت نقدینگی بهتری دارد . دوره تبدیل وجه نقد برابر متوسط عمر موجودی‌ها به‌اضافه دوره وصول حساب‌های دریافتنی منهای دوره تسویه‌حساب‌های پرداختنی است .
خرم نژاد بیان می‌کند که برای استفاده از معیار دوره تبدیل وجه نقد باید به چند نکته توجه شود . اول اینکه برای محاسبه دوره تبدیل وجه نقد تأخیر در پرداخت حساب‌های پرداختنی از دوره عملیات کسر می‌شود لذا هر چه دوره تأخیر در حساب‌های پرداختنی بیشتر باشد دوره تبدیل وجه نقد کوتاه‌تر می‌شود و کوتاه‌تر بودن چرخه تبدیل وجه نقد نشان‌دهنده وضعیت مناسب‌تر نقدینگی است . دوم اینکه در معیار دوره تبدیل وجه نقد به مانده وجه نقد شرکت توجهی نمی‌شود . لذا علاوه بر وجه نقد موردنیاز شرکت مازاد حد مطلوب وجه نقد شرکت نیز موردتوجه قرار می‌گیرد . سوم اینکه در معیار دوره تبدیل وجه نقد صرفاً طول دوره دریافت‌ها و پرداخت‌ها مدنظر قرار می‌گیرد و به مقدار آن‌ها توجهی نمی‌شود .(عربصالحی،۱۳۹۰)
معیار ارزیابی سنجش مدیریت سرمایه در گردش
یک معیار رایج برای سنجش مدیریت سرمایه در گردش چرخه تبدیل نقد،فاصله زمانی بین انجام هزینه برای خرید مواد اولیه و وصول مبالغ کالاهای فروش رفته ،است.هر چه این فاصله زمانی طولانی‌تر باشد،سرمایه‌گذاری بیشتری در سرمایه در گردش انجام‌شده است.چرخه‌ی نقدی طولانی ممکن است سودآوری را افزایش دهد زیرا منجر به افزایش فروش گردد.بااین‌وجود،اگر هزینه‌های سرمایه‌گذاری بیشتر در سرمایه در گردش از منافع حاصل از نگهداری موجودی بیشتر یا اعطای اعتبار تجاری بیشتر به مشتریان فراتر باشد، سودآوری واحد تجاری ممکن است با افزایش چرخه‌ی نقدی کاهش یابد.(یعقوب نژاد،۱۳۸۹ )
یکی از معیارهای قدرتمند برای ارزیابی کیفیت مدیریت سرمایه در گردش، چرخه تبدیل وجه نقد می‌باشد. چرخه تبدیل وجه نقد، بیانگر مدت‌زمانی است که وجوه نقد در فرایند عملیاتى شرکت براى تولید یک‌قلم محصول به مصرف می‌رسد. چرخه تبدیل وجه نقد شامل سه معیار می‌باشد:
۱- دوره تبدیل موجودی، به دوره زمانی موردنیاز برای خرید منابع، تولید محصولات و فروش محصولات ساخته‌شده اطلاق می‌شود.
۲- دوره تعویق بستانکاران، به دوره زمانی بین خرید اعتباری مواد اولیه و پرداخت‌های نقدی درنتیجه ایجاد حساب‌های پرداختنی گفته می‌شود.
۳- دوره تبدیل بدهکاران، به دوره زمانی بین فروش اعتباری محصولات و دریافت‌های نقدی درنتیجه ایجاد حساب‌های دریافتنی اطلاق می‌شود. .(زهرا دیانتی ، ۱۳۸۸)
بر اساس مبانی نظری موجود، کاهش طول سرمایه در گردش را با معیارها و مؤلفه‌های مختلفی می‌سنجند که در اینجا تحت عنوان شاخص‌های مدیریت سرمایه در گردش ذکر می‌گردد . مؤلفه اصلی مدیریت سرمایه در (CCC) چرخه نقدینگی گردش به‌حساب می‌آید که دربرگیرنده مدت‌زمان وصول مطالبات، مدت‌زمان نگه‌داری موجودی کالا و مدت‌زمان پرداخت حساب‌های پرداختنی می‌باشد که به‌صورت مختصر توضیح داده می‌شوند.(فتحی، ۱۳۸۸)
مدت‌زمان وصول مطالبات :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 06:14:00 ق.ظ ]




ضریب تعیین تعدیل‌شده

 

۰٫۰۱۶

 

 

 

آماره دوربین-واتسون

 

۱٫۹۷

 

 

 

در ارتباط با تحلیل ضرایب مدل که نتایج در جدول (۱۳-۴) مشخص است با بررسی سطح معناداری آماره t تغییرات رتبه‌بندی(Ranking) که بزرگ تر از ۰۵/۰ می‌باشد نشان می­دهد که تغییر رتبه‌بندی موجب تغییر افشاء اختیاری نمی‌شود و در سطح ۹۵ درصد رایطه­ی معناداری وجود ندارد.
در مورد متغیرهای کنترلی لازم به ذکر است که از بین شش متغیر کنترلی که در این مدل وجود دارد هیچ کدام از متغیرهای کنترلی معنی‏دار نیستند.
در آزمون معنی­داری مدل ، فرضیه صفر به این شکل تعریف می‌شود که همه ضرایب رگرسیون مدل یکجا برابر صفر است و فرضیه مقابل آن به مخالف صفر بودن حداقل یکی از ضرایب اشاره می­ کند . F اعتبار کلی مدل را نشان می­دهد.با توجه به نتایج منعکس‌شده در جدول(۱۳-۴) نشان می­دهد که F محاسبه‌شده از F جدول بزرگ‌تر است،پس می­توان گفت این مدل با احتمال ۹۵ درصد معنی­دار است.به عبارتی دیگر می­توان گفت که این مدل از اعتبار بالایی برخوردار است..همچنان با توجه به سطح معنی­داری آماره t در مورد مقدار ثابت و ضریب متغیرهای مستقل ، که کمتر از ۵% می­باشند ، می­توان معناداری ضرایب را اثبات نمود. و همچنین ضریب تعیین این مدل ۲ درصد می­باشد که این عدد نشان می­دهد که ۲ درصد مقدار متغیر وابسته توسط متغیر مستقل تبیین می‌شود. همچنین آماره دوربین واتسون نیز نشان می‌دهد که مشکل خود همبستگی بین متغیرهای مدل وجود ندارد.
۹-۴- آزمون ناهمسانی واریانس
یکی از مفروضات مدل رگرسیون خطی وجود ناهمسانی واریانس جملات اختلال می‌باشد.به طور متعارف در داده های سری زمانی و داده های مقطعی ممکن است واریانس جملات اختلات ثابت نبوده و از مقادیر وقفه دار جملات اختلال تبعیت نماید. نتایج حاصل از آزمون ناهمسانی واریانس در جدول ۱۴-۴ ارائه شده است که نشان می‌دهد فرضیه صفر مبنی بر همسانی واریانس رد نمی‌شود.
جدول ۱۴-۴ آزمون ناهمسانی واریانس

 

 

نوع آزمون

 

آماره آزمون

 

سطح معنی‌داری

 

 

 

آماره آزمون وایت

 

۰٫۹۱۵

 

۵۹۲/۰

 

 

 

۱۰-۴- آزمون نرمال بودن اجزای باقی مانده
جدول۱۵-۴ نگاره نرمال بودن اجزای باقیمانده
از آزمون جارک-برا (JB) نیز برای بررسی نرمال بودن اجزای اخلال رگرسیون استفاده شده است. نتایج این آزمون در جدول نگاره (۱۵-۴) ارائه شده است.بر اساس این آزمون چون سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ می‌باشد، توزیع اجزای اخلال رگرسیون نرمال نمی ­باشد ولی شکل توزیع آن ها شبیه به توزیع نرمال است، یعنی تک نمایی است و زمانی که اندازه­ نمونه به میزان کافی بزرگ باشد انحراف از فرض نرمال بودن معمولا بی اهمیت و پیامدهای آن ناچیز است. با توجه به قیضه ی حد مرکزی می توان دریافت که حتی در غیاب نرمال بودن، آماره های آزمون به طور مجانبی ازتوزیع های مناسب پیروی خواهند کرد. بنابراین عدم توجیه این مفروضه قابل اغماض است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱۱-۴- خلاصه فصل و نتیجه‌گیری
هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه رتبه‌بندی شرکت‌ها بر اساس شاخص‌های مالی و غیر‌مالی با میزان افشای اختیاری اطلاعات بوده است که به منظور رتبه‌بندی از تجزیه و تحلیل بنیادی نه شاخص مالی و یک شاخص غیر‌مالی و برای تعیین میزان افشای اختیاری از ۷۰ شاخص برگرفته از مدل بوتوسان(۱۹۹۷) استفاده شد. برای نیل به هدف مذکور دو فرضیه در این پژوهش مطرح و ارزیابی شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین رتبه شرکت‌ها بر اساس شاخص‌های مالی و غیر‌مالی با میزان افشای اختیاری رابطه معناداری وجود ندارد. هم چنین رابطه معناداری بین تغییر رتبه شرکت با میزان افشای اختیاری نیز یافت نشد.
فصل پنجم
نتیجه‌گیری و پیشنهادها
۱-۵- مرور و جمع بندی
هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر بررسی رابطه بین رتبه‌بندی شرکت براساس شاخص‌های مالی و غیر‌مالی و میزان افشای اختیاری اطلاعات در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظور رتبه‌بندی شرکت‌ها از تجزیه و تحلیل بنیادی استفاده شد. ترکیب نه علامت بنیادی که چهار بعد مهم شرکت یعنی سودآوری، کارایی عملیاتی، نقدینگی و تصمیمات تامین مالی را مورد اندازه‌گیری قرار می‌دهد، رتبه شرکت را بر اساس شاخص‌های مالی مشخص می‌کند. شاخص غیر‌مالی مورد توجه در این پژوهش، رتبه نقدشوندگی شرکت‌ها می‌باشد که عددی است که میزان نقد شدن یک سهم در بازار را نشان می‌دهد و برای محاسبه آن از مقادیری همچون تعداد خریداران، تعداد دفعات معامله شده، تعداد روزهای معامله شده، حجم معاملات طی دوره و تعداد سهام معامله شده طی دوره و میزان ارزش روز استفاده می‌شود. میزان افشای اختیاری بر اساس مدل پیشنهادی بوتوسان(۱۹۹۷) پس از اعمال تعدیلاتی در شش بخش کلی شامل پیشینه اطلاعاتی، خلاصه‌ای از نتایج تاریخی مهم، اطلاعات بخش‌ها، آماره‌های کلیدی‌غیر‌مالی، اطلاعات پیش‌بینی، بحث و تحلیل مدیریت مورد محاسبه قرار گرفت.
در فصل اول این پژوهش، کلیات و شمایی از اهمیت و ضرورت آن تشریح گردید. در فصل دوم (مبانی نظری)، ابتدا به تعریف “رتبه‌بندی” و توضیح آن پرداخته شد و مدل‌های مختلف رتبه‌بندی از جمله تجزیه و تحلیل بنیادی، تحلیل پوششی داده ها، روش تاکسونومی و رویکردهای تصمیم‌گیری چند معیاره تشریح گردید و هم چنین به رتبه‌بندی هایی که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران و سازمان مدیریت صنعتی کشور انجام می‌دهند اشاره شد. سپس به توضیح مفهوم “افشا” و دستورالعمل های بورس در مورد افشای اطلاعات و هم چنین شاخص‌های مورد استفاده به منظور تعیین میزان افشای اختیاری اطلاعات پرداخته شد. هم چنین در این فصل پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی برای هرکدام از عناصر مبانی نظری تحقیق بیان گردید. در فصل سوم تحقیق به بیان جامعه و نمونه آماری پژوهش و ابزار گرداوری و تجزیه و تحلیل داده ها، قلمرو تحقیق، فرضیات تحقیق و در نهایت روش‌های آماری آزمون فرضیات و تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد و در فصل چهارم خلاصه ای از تجزیه و تحلیل داده ها و نتایج آزمون فرضیات ارائه گردید. در این فصل نیز، به بررسی و تشریح نتایج آزمون فرضیات پرداخته و پس از نتیجه‌گیری و بیان محدودیت‌های تحقیق، پیشنهادهای در رابطه با نتایج این تحقیق و تحقیقات آتی ارائه می‌شود که امید است مقدمه ای برای انجام تحقیقات بیشتر و کامل تر در این زمینه باشد.
۲-۵- نتایج آزمون فرضیات
نتایج آزمون فرضیات به شرح زیر است:
فرضیه اول
” هر چه رتبه شرکت براساس شاخص‌های مالی و غیر‌مالی بالاتر باشد، میزان افشای اختیاری آن بیشتر است".
برای بررسی فرضیه‌های پژوهش از رتبه‌بندی شرکت‌ها که با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل بنیادی شاخص‌های مالی و غیر‌مالی به دست آمد، استفاده گردید. هم چنین میزان افشای اختیاری با بهره گرفتن از ۷۰ شاخص که بر اساس مدل بوتوسان(۱۹۹۷) تهیه و تنظیم گردیده بودند، تعیین گردید.
در فرضیه اول پژوهش متغیر میزان افشای اختیاری اطلاعات به عنوان متغیر وابسته و رتبه شرکت بر اساس شاخص‌های مالی و غیر‌مالی به عنوان متغیر مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. بعلاوه مالکیت مدیر، متوسط بازدهی سهام، نسبت ارزش بازار به دفتری و اندازه شرکت به عنوان متغیرهای کنترلی درنظر گرفته شدند. در ارتباط با تحلیل ضرایب مدل که نتایج در جدول ۹-۴ مشخص است با بررسی سطح معناداری آماره t رتبه‌بندی(Ranking) که بزرگ تر از ۰۵/۰ می‌باشد نشان می­دهد که میان رتبه‌بندی و افشاء اختیاری در سطح ۹۵ درصد رایطه­ی معناداری وجود ندارد.
درمورد متغیرهای کنترلی لازم به ذکراست که از بین شش متغیر کنترلی که در این مدل وجود دارد تنها متغیر بازدهی معنی‏دار است و دیگر متغیرهای کنترلی معنی‏دار نیستند.
تحقیقی که توسط کاو و همکاران در سال ۲۰۱۳ تحت عنوان اینکه “آیا شهرت شرکت بر کیفیت افشای اختیاری اهمیت دارد" با تمرکز بر تعداد و تداوم و دقت پیش‌بینی سود به عنوان معیار کیفیت افشای اختیاری به این نتیجه دست یافتند که شرکت‌ها با شهرت بالاتر، نسبت به دیگر شرکت‌ها، تمایل بیشتری به انتشار پیش‌بینی سود دارند. هم‌چنین، پیش‌بینی سود آنها با دقت بیشتری صورت می‌گیرد.
در تحقیق آنان شهرت شرکت با بهره گرفتن از فهرست هزار شرکت برتر آمریکا که هرساله در مجله فورچون منتشر می گردد، لحاظ شده که در این فهرست،رتبه‌بندی شرکت‌ها بر اساس معیارهای تواناییجذب و نگهداشتنیروی انسانی ماهر، کیفیت مدیریت، مسئولیت پذیری اجتماعی و توجه به محیط زیست ، خلاقیت و نو‌آوری ، کیفیت تولیدات یا خدمات، ، ارزش سرمایه‌گذاری بلند مدت، صحت مالی، استفاده بهینه از منابع و اثربخشی در تجارت جهانی انجام می پذیرد. بعلاوه انتشار پیش‌بینی سود، تعداد، تداوم و دقت آن به عنوان معیار کیفیت افشای اختیاری در نظر گرفته شده است.
در فصل چهارم پژوهش حاضر، نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان می‌دهد که میانگین نمره افشای اختیاری، در حدود ۰٫۳۲ است که این نشانه کم توجهی شرکت‌ها به موضوع افشای اختیاری است. بنابراین به نظر می رسد احتمالا با توجه به شرایط موجود در ایران و کم توجهی به موضوع شفاف سازی و افشای اطلاعات و نهادینه شدن فرهنگ پنهانکاری و کمبود پاسخگویی مناسب در قبال مسئولیت های به عهده گرفته شده، از دلایل تفاوت نتایج این پژوهش با تحقیقات قبلی باشد.
فرضیه دوم
” بین تغییر رتبه شرکت براساس شاخص‌های مالی و غیر‌مالی با تغییر میزان افشای اختیاری رابطه وجود دارد.”

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:14:00 ق.ظ ]




کسی که با معرفی محصولات و خدمات جدید، ایجاد شرکتهای جدید یا بهره برداری مواد اولیه جدید، وضع اقتصاد موجود را به هم میریزد و سبب رشد و توسعه اقتصادی می شود(تعریف در معنای تخریب) (صمد آقایی، ۱۳۷۸: ۱۹).

اهمیت و ضرورت کارآفرینی

بی شک روند توسعه اقتصادی در کشورهای توسعه یافته بیانگر این واقعیت است که اقتصاد تحت تأثیر کارآفرینی است. به گونه ای که کارآفرینان در توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته نقش محوری داشته اند و کشورهای توسعه نیافته اهمیت آنرا در در توسعه اقتصادی نادیده گرفته اند. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد علت توسعه کشورهایی مانند آمریکا،ژاپن و آلمان که از نظر صنعتی توسعه یافته اند،کارآفرینی است. کارآفرینی هم اکنون به عنوان یک حرفه ظهور کرده و همانند دیگر حرفه ها باید توسعه یابد و از طریق برنامه های آموزشی و دانشگاهی پرورش یابد.امروزه صاحبنظران بر نقش کارآفرینی در توسعه اقتصادی و اجتماعی اتفاق نظر دارند.مهمترین این نقشها عبارتند از:
کارآفرینی موجب گردآوری پس اندازهای عمومی بی هدف و سرگردان می شود و تشکیل سرمایه را بهبود می بخشد.
کارآفرینی منجر به ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع می شود،بنابراین کارآفرینی مشکلات بیکاری را که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی_ اجتماعی است کاهش می دهد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
کارآفرینی به توسعه متوازن منطقه ای منجر می شود.
_ کارآفرینی منجر به توزیع مجدد ثروت،درآمد و حتی قدرت سیاسی به طور عادلانه می شود.
کارآفرینی موجب افزایش سود اجتماعی از طریق دولت می شود.با درآمدهایی که از طریق مالیات،حقوق گمرکی و واگذاری پروانه کارآفرینان به دست می آورد می تواند در پروژه های مختلفی همچون احداث جاده ها و پل ها و سرویسها و تسهیلات آموزشی و پزشکی و حفظ صلح سرمایه گذاری کند (احمدپور داریانی،۱۳۸۷: ۲۷).

انواع کارآفرینی

به طور کلی کارآفرینی را می توان به چند دسته تقسیم کردکه هرکدام دارای زیر گروه هایی است. برای مثال سعیدی کیا(۱۳۸۵: ۲۵-۲۴) آن را به دو دسته تقسیم کرده است:
الف) فردی؛
۱- کارآفرینی مستقل[۸۸] : فرایندی که کارآفرین از ایده اولیه تا ارائه محصول خود به جامعه، کلیه فعالیت های اقتصادی کارآفرینی را به طور مستقل طی می کند. انگیزه های افراد کار آفرین مستقل عبارتند از: استقلال طلبی، نیاز به پیشرفت، رضایتمندی شغلی.
۲- کار آفرینی سازمانی[۸۹]: فرآیندی که کارآفرین تحت حمایت یک سازمان، فعالیت های کار آفرینانه خود را به انجام می رساند.
ب) گروهی؛
۱- کارآفرینی شرکتی[۹۰]: که در آن همه ی افراد آن به کارآفرینی تشویق می شوند و تمام فعالیت های کار آفرینانه فردی و گروهی به طورمستمر، سریع و راحت در شرکت انجام می پذیرد و در این فرایند هر یک از کارکنان در نقش کارآفرین انجام وظیفه می کند.
۲-کارآفرینی اجتماعی[۹۱]: شامل سازمان های غیرانتفاعی است که برای ایجاد نقدینگی برای برنامه هایشان، ارزش اقتصادی ایجاد می کنند، از منابع در دسترس به گونه ای خلاقانه برای موضوعات اجتماعی استفاده می کنند و شامل توسعه برنامه های نوآورانه برای کمک به بهبود معیشت کسانی است که فاقد کسب وکار و قدرت مالی اند، یا در استفاده از فرصت های اجتماعی با محدودیت مواجه اند(احمد پور داریانی، ۱۳۸۷: ۱۳۶).
چنانچه گفته شد با توجه به گستردگی فعالیتهای کارآفرینانه در کلیه فعالیتهای اجتماعی و فرایند تحقیق فعالیت کارآفرینانه، می توان کارآفرینی را به ابعاد مختلف طبقه بندی کرد. در ادبیات کارآفرینی تقسیم بندیهای متعددی در این زمینه انجام شده است. اما دراکر بر این عقیده است که طبقه بندیها باید مبتنی بر اقدامات و رفتار کارآفرینان صورت گیرد و توجه به ویژگیهای آنان بی فایده است. از میان دسته بندیهای مختلفی که در خصوص کارآفرینی به عمل آمده است تقسیم بندی کورنوال و پرلمن کاربرد بیشتری در حوزه مدیریت دارد. بر اساس این تقسیم بندی کارآفرینی در سه شکل عمده ظاهر می شود:
کارآفرینی فردی(مستقل)[۹۲]
کارآفرینی درون سازمانی[۹۳]
کارآفرینی سازمانی
کارآفرینی فردی(مستقل): رونشتات، معتقد است که کارآفرینی فرایند ایجاد ثروت است و کارآفرینی مستقل فرایندی است که که یک شخص به طور مستقل و آزاد فعالیت کارآفرینانه را به ثمر رسانده و برای شروع کسب و کار منابع لازم را بسیج می کند و با تأکید بر توسعه و نوآوری فرایند تولید(کالا و خدمات) با برنامه ریزی در راستای ایده خلاقانه خود به پیشرفت دست می یابد و برای تأسیس ،رشد و توسعه شرکت کوچک و نوپای خود نیاز شدیدی به حمایت مالی سرمایه گذاران و نقشه جامع کاری دارد (حسن مرادی، ۱۳۸۵: ۳۶).
کارآفرینی درون سازمانی: از اوایل دهه ۱۹۸۰ هجوم شرکتها بر نوآوری برای بقا و رقابت با رقیبانی که بیش از پیش در صحنه ظاهر می شدند موجب هدایت فعالیتهای کارآفرینانه به داخل سازمان شد و کارآفرینی به طور فزاینده ای مورد توجه مدیران قرار گرفت تا آنها نیز بتوانند به اختراع و نوآوری و تجاری نمودن محصولات و خدمات خود بپردازند. علاقه فزاینده به کارآفرین نمودن سازمان موجب شد تا استراتژیهای گوناگون جهت ایجاد کارآفرینی در سازمان طراحی گردد. دو نوع استراتژی را در این زمینه می توان نام برد:
ـ استراتژی ایجاد سازمان کارآفرین
ـ استراتژی وجود فرد کارآفرین در سازمان یا کارآفرینی درون سازمانی
که در کارآفرینی درون سازمانی تأکید بر کارآفرینی فردی و گروهی است که نهایتاً منجر به تکمیل و اجرای یک تفکر خلاق در درون سازمان می شود.لذا کارآفرینان می توانند در استخدام شرکتها درآیند و به تبع محدوده اختیارات سازمانی شان با یک کارآفرین مستقل تفاوت دارد. زیرا فرد کارآفرین درون سازمان نمی تواند مانند یک کارآفرین مستقل از ابتدا تا انتهای فرایند نوآوری را دنبال نماید (حسن مرادی،۱۳۸۵: ۴۳).

کارآفرینی سازمانی: از سال ۱۹۹۰ پارادایم تازه ای در کارآفرینی شکل گرفت. اهمیت کارآفرینی سازمانی به حدی است که یکی از دوره هایی که برای آموزش کارآفرینی در جهان برگزار می شود دوره آموزش کارآفرینی سازمانی است که برای سازمانهای بزرگ و متوسط طراحی شده است.تا کنون از کارآفرینی سازمان تعاریف زیادی ارائه نشده است. اما هر چه پارادایم کارآفرینی گسترده تر می شود بر این امر بیشتر تأکید می شود که سازمان می تواند رفتار کارآفرینانه داشته باشد( بهبهانی، ۱۳۸۵: ۴۰).

کارآفرینی در سازمان ابتدا توسط پینکات[۹۴] در سال ۱۹۸۵ مطرح شد (پینکات، ۱۹۸۵ نقل از ادهمی، ۱۳۸۳: ۷۹). دامان پور[۹۵] کارافرینی سازمانی را ایجاد، توسعه و اجرای ایده‌ها و رفتارهای جدید تلقی می کند(ادهمی، ۱۳۸۳: ۷۶). جان تامپسون معتقد است که رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمان‌ها( دولتی، خصوصی، داوطلبانه و غیره) با هر اندازه( بزرگ، متوسط و کوچک) می‌باشد( تامپسون[۹۶]،۱۹۹۹: ۲۸۱).
کاث و گینزبرگ[۹۷] اظهار داشتند که سازمان در کارآفرینی سازمانی با دو پدیده روبرو می شود؛ یکی ایجاد فعالیت های مخاطره آمیز و دیگری تحول سازمان از طریق نوسازی استراتژیک(کاث و گینزبرگ، نقل از ادهمی، ۱۳۸۳: ۷۷).
دیوید جانسون[۹۸]، کارآفرینی سازمانی را به سه قسمت تقسیم کرده است: ۱- کارآفرینی در سازمان[۹۹]: ایجاد فعالیت های جدید کارآفرینانه در درون و پیرامون سازمان. ۲- کارآفرینی گسترده[۱۰۰]: ایجاد ساختار و فرهنگی در سازمان که از نوآوری و کارآفرینی حمایت کند. ۳-فعالیت مخاطره آمیز سازمانی[۱۰۱]: این فعالیت ها در سازمان هایی که نیازمند شایستگی است و در صورت عدم اقدام، امکان پیش افتادن رقبا وجود داشته باشد ضروری خواهد بود(جانسون، ۲۰۰۱).
برخی از تعاریف و توضیحات درباره کارآفرینی سازمانی در زیر آورده شده است؛
«بورگلمن»[۱۰۲]، تعریف کارآفرینی سازمانی را به عنوان توسعه حدود سازمان از لحاظ صلاحیت و تطابق فرصت برای تولیدات داخلی از ترکیبات منابع جدید می داند.
بر طبق نظر «زهرا»[۱۰۳]کارآفرینی سازمانی به فرایند ایجاد تجارت جدید اشاره می کند که توسط سازمانهای که سود،وضعیت رقابتی و استراتژی تجارت فعلی را بهبود می بخشند،تولید می شود. (زندی، ۱۳۸۳: ۱۷).
«جونز و باتلر»[۱۰۴] کارآفرینی سازمانی را فرایندی می دانند که از طریق آن سازمانها متوجه فرصتها می شوند و عوامل تولید را به شیوه خلاقانه ای جهت ایجاد ارزش اضافه سروسامان می دهند.
«استونسون و جاریلو»[۱۰۵] کارآفرینی سازمانی را به عنوان فرایندی که افراد داخل سازمان به دنبال جسجوی فرصتها هستند بدون اینکه به منابعی که در حال حاضر در اختیار دارند توجه داشته باشند تعریف کرده اند.
«آنتونسیک و هیسریچ»[۱۰۶] کارآفرینی را در یک حوزه وسیعی تعریف کرده اند که عبارت است از: کارآفرینی در درون یک سازمان در حال فعالیت( آنتونسیک و هیسریچ، ۲۰۰۳: ۹).

مفاهیم کلیدی در کارآفرینی

در تعریف و تعیین مفهوم کارآفرینی و دیگر مفاهیم وابسته، همواره از دو عنصر خلاقیت و فرصت شناسی کارآفرینان یاد می شود، به همین دلیل قبل از ورود به مبحث ویژگیهای کارآفرینی به بررسی این دو مفهوم کلیدی پرداخته می شود.

خلاقیت؛ بنیاد کارآفرینی

امروزه خلاقیت و نوآوری لازمه بقا و حفظ و ارتقای موقعیت سازمان ها می باشد. در این مقطع حساس جدالی برای احراز برتری های صنعتی، علمی و فنی شروع شده است و سازمان ها و مؤسسات آینده نگر به رویارویی با این تحولات گسترده و فراگیر به جستجوی روش های نوین پرداخته اند. سرعت تغییرات وتحولات از حد تصور فراتر رفته است به گونه ای که خلاقیت و نوآوری به عنوان اصلی اساسی از عوامل مهم بقای سازمان ها است و نوآوری مهمترین منبع رقابتی محسوب می شود. در چنین شرایطی، سازمان ها درصورتی می توانند موفق باشند که از نیروی انسانی خلاق و نوآور و مهمتر ازآن، از مدیرانی که بتوانند فضای خلاق و نوآور را در سازمان ها ایجاد کنند، برخوردار باشند(شاه حسینی،۱۳۸۳: ۸۱).
صمدآقایی(۱۳۸۵) ضرورت خلاقیت را از دو بعد مادی و معنوی مهم می داند. عوامل ضرورت خلاقیت در بعد مادی عبارتند از:
- کاهش منابع طبیعی.
- رقابت فشرده و بی رحم.
- جهانی شدن اقتصاد و صنعت.
- تنوع طلبی مصرف کنند گان وکاهش زمان مطلوبیت کالاها.
در بعد معنوی نیز ضرورت خلاقیت ناشی از مقام و جایگاه والای انسان به عنوان خلیفه الهی است، چون خداوند خالق انسان است و انسان نیز باید بالفطره خلاق باشد وکمال او در گرو نوبینی و نوگرایی است و انسان به کمک قوه خلاقیت از قالب های ذهنی پوچ و غلط نجات می یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:14:00 ق.ظ ]




نتیجه۴-۲: فرض کنید  یک ایده‌آل اول از حلقه  ، و  یک زیرمدول از  - مدول  باشد به طوری که مدول‌های  و  هر دو - دوم باشند. آنگاه  یک مدول - دوم است اگر و تنها اگر .
اثبات: قسمت رفت واضح است. بالعکس، فرض کنید. حال فرض کنید ایده‌آلی دلخواه از حلقه باشد. اگر، آنگاه. فرض کنید. بنا بر لم ۴-۱، و.
بنابراین
پایان نامه - مقاله - پروژه
.
حال بنابر لم۴-۱،  دوم است.
در قضیه زیر مشاهده می‌کنیم که در شرایط خاص، زیرمدول یک مدول دوم، دوم است.
نتیجه۴-۳: فرض کنید  یک حلقه و برای یک ایده‌آل اول  از ،  یک  - مدول  - دوم باشد. آنگاه هر زیرمدول خالص غیر صفر از  یک مدول - دوم است.
اثبات: فرض کنید  یک زیرمدول خالص غیرصفر از  باشد. از آنجایی که ، داریم. حال اگر ایده‌آل حلقه  باشد که. آنگاه  بنابراین . حال بنابر لم ۴-۱،  مدول - دوم است.
نتیجه۴-۴: فرض کنید یک ایده‌آل از حلقه  و  یک  - مدول باشد به طوری که . آنگاه - مدول  یک مدول دوم است اگر و تنها اگر- مدول  یک مدول دوم باشد.
اثبات: فرض کنید - مدول  دوم است. آنگاه. از آنجایی که، میتوان  را به عنوان یک - مدول در نظر گرفت. فرض کنید  یک ایده‌آل از حلقه  باشد به طوری که . آنگاه . بنابر دوم بودن- مدول و لم۴-۱،  یا. در نتیجه  یا. حال بنابر لم ۴-۱،  یک - مدول دوم است.
بالعکس، فرض کنید  یک- مدول دوم باشد. آنگاه ، و همچنین. فرض کنید یک ایده‌آل از حلقه  باشد. آنگاه . از آنجایی که  یک- مدول دوم است، بنابراین  یا . درنتیجه یا. حال بنابر لم۴-۱،  یک - مدول دوم است.
نتیجه بعدی برای حلقه‌های جابجایی در]۲۶، قضیه ۲.۲[ ثابت شده است.
نتیجه۴-۵: فرض کنید  یک ایده‌آل اول از حلقه  باشد. آنگاه:
حاصل‌جمع مستقیم هر گردایه از  - مدول‌های راست - دوم، یک مدول - دوم است،
جمع هر گردایه ناتهی از زیرمدول‌های - دوم از یک  - مدول راست، یک زیرمدول - دوم از است.
اثبات: فرض کنید  یک گردایه ناتهی از - مدول‌های راست - دوم باشد، و. آنگاه داریم. حال فرض کنید ایده‌آلی از حلقه  باشد، به طوری که  آنگاه بنا بر لم۴-۱،  به ازای هر. بنابراین . در نتیجه  یک مدول - دوم است.
اثبات: فرض کنید  یک گردایه ناتهی از زیرمدول‌های - دوم از باشد. همریختی  را با ضابطه تعریف می‌کنیم. به سادگی دیده می‌شود  پوشاست پس نقش همریخت مدولاست. حال طبق قسمت و این موضوع که نقش همریخت هر مدول دوم، خود مدول دوم است این نتیجه به اثبات می‌رسد.
حال به بررسی مدول‌های دوم روی حلقه‌های کراندار و گولدی می‌پردازیم.
نتیجه۴-۶: فرض کنید  یک حلقه اول گولدی راست (یا چپ) باشد. آنگاه هر  - مدول راست بخش‌پذیر غیر صفر، یک مدول دوم است.
اثبات: فرض کنید یک - مدول راست بخش‌پذیر باشد و. اگر، چون حلقه اول است، بنابر لم ۲-۶۶ ایده‌آل زیرمدولی اساسی از است. حال بنابر قضیه ۲-۴۱ (قضیه گولدی)، شامل یک عنصر منظم از حلقه مانند می‌باشد. از بخش‌پذیر بودن می‌توان نتیجه گرفت ، که این یک تناقض است. بنابراین. حال فرض کنید ایده‌آلی غیر صفر از باشد، بنابراین. از طرفی مانند فوق می‌توان گفت که شامل عنصر منظمی از حلقه مانند می‌باشد. بنابراین . در نتیجه. حال بنابر لم۴-۱،  یک مدول دوم است.
نتیجه۴-۷: فرض کنید  یک حلقه اول گولدی راست یا چپ باشد. آنگاه هر  - مدول راست انژکتیو غیر صفر، یک مدول دوم است.
اثبات: هر مدول انژکتیو، بخش‌پذیر است. حال بنابر نتیجه۴-۶، این نتیجه اثبات می‌شود.
نتیجه۴-۸: فرض کنید  یک ایده‌آل اول از یک حلقه  باشد به طوری که  یک حلقه گولدی راست یا چپ باشد، و فرض کنید یک  - مدول راست انژکتیو غیر صفر باشد. آنگاه شامل یک زیرمدول - دوم است اگر و تنها اگر برای بعضیهای غیر صفر در.
اثبات:قسمت رفت واضح است. بالعکس، فرض کنید برای بعضی های غیر صفر از مدول. فرض کنید. آنگاه به‌وضوح یک زیرمدول است و. آنگاه یک - مدول انژکتیو است. زیرا فرض کنید نمودار زیر از - مدول‌ها و همریختی‌های مدولی را داشته باشیم

از آنجایی که هر - مدول، یک- مدول نیز هست. بنابراین می‌توانیم نمودار زیر را تشکیل دهیم

حال از آنجایی که یک- مدول انژکتیو است، می‌توان همریختی  یافت به طوری‌که نمودار فوق جابجایی شود. از طرفی یک - مدول است در نتیجه داریم
 پس  بنابراین  در نتیجه .
بنابراین همریختی را می‌توان از به در نظر گرفت.
لذا یک - مدول انژکتیو است، حال بنابر نتیجه ۴-۷، یک - مدول دوم است، و بنابر نتیجه ۴-۴، یک - مدول دوم است.
حال نشان می دهیم یک مدول- دوم است. طبق تعریف داریم، بنابراین. از طرفی از آنجایی که به عنوان - مدول، انژکتیو است، لذا بخش‌پذیر است. حال از آنجایی که ایده‌آل اول است لذا  حلقه اول است. همچنین بنابرفرض،  گولدی راست یا چپ است. حال مشابه اثبات نتیجه۴-۶، می‌توان گفت. در نتیجه می‌توان گفت. در نتیجه یک مدول- دوم است
قضیه۴-۹: فرض کنید  یک حلقه باشد به طوری که به ازای هر ایده‌آل اول  از  ،  یک حلقه کراندار چپ و گولدی چپ باشد. آنگاه  - مدول راست  دوم است اگر و تنها اگر  یک ایده‌آل اول از  و  یک - مدول راست بخش‌پذیر باشد.
اثبات: فرض کنید  یک مدول دوم باشد. اگر ، آنگاه ایده‌آل اول از  است. فرض کنید حلقه اول وگولدی چپ و کراندار چپ باشد. فرض کنید یک عنصر منظم از حلقه  باشد.از آنجایی که یک حلقه اول و گولدی چپ است پس یک ایده‌آل اساسی است. حال از آنجایی که یک حلقه کراندار چپ است، ایده‌آل غیر صفر از وجود دارد به طوری که مشمول در ایده‌آل چپ اساسی از حلقهاست. حال  برای بعضی ایده‌آل از  که به طور محض شامل است. بنابراین
 در نتیجه  .
حال بنابر لم۴-۱، .بنابراین - مدول  بخش‌پذیر است.
بالعکس، فرض کنید - مدول راست بخش‌پذیر باشد. از آنجایی که ایده‌آل اول حلقه است،  یک حلقه اول می‌باشد. حال بنابر نتیجه۴-۶، - مدول، دوم است. بنابراین طبق نتیجه۴-۴، - مدول دوم است.
قضیه۴-۱۰: فرض کنید  یک حلقه باشد به طوری که برای هر ایده‌آل اول  از  ،  یک حلقه کراندار راست و چپ و گولدی راست و چپ باشد. آنگاه یک  - مدول راست  یک مدول اول و دوم است اگر و تنها اگر یک ایده‌آل اول از  باشد و  یک - مدول راست بی‌تاب انژکتیو باشد.
اثبات: فرض کنید یک مدول اول و دوم باشد. آنگاه  یک  - مدول راست بی تاب است، زیرا فرض کنید و به طوری که، آنگاه. بنابراین از آنجایی که یک ایده‌آل از شامل عنصر منظم می‌باشد، بنابر قضیه گولدی می‌توان نتیجه گرفت ایده‌آل اساسی است. حال از آنجایی که حلقه کراندار است، ایده‌آل دوطرفه غیرصفر وجود دارد. فرض کنید، برای یک ایده‌آل از حلقه.، نتیجه می‌دهد. بنابراین اگر، از اول بودن نتیجه می‌شود. بنابراین و لذا ، و این یک تناقض است. بنابراین، بی‌تاب است. همچنین بنابر قضیه۴-۹،  یک  مدول بخش‌پذیر است. لذا بنابر]۱۶،قضیه ۳.۳  انژکتیو است.
برای اثبات قسمت برگشت، فرض کنید  یک - مدول راست بی‌تاب انژکتیو باشد.
بنابر نتیجه۴-۷، یک - مدول دوم است. حال بنابر نتیجه ۴-۴، یک- مدول دوم است.
حال نشان می دهیم یک مدول اول نیز می باشد. برای این منظور فرض می کنید ، نشان می دهیم برای هرعضو غیر صفر.
فرض کنید و . همچنین داریم. پس می توان فرض کرد.
ایده آلی اول است. بنابراین یک حلقه اول می باشد لذا بنا بر لم ۲-۶۶ می توان نتیجه گرفت  ایده آل اساسی غیر صفر است. در نتیجه بنا بر قضیه گولدی،  شامل عنصر منظمی مانند می باشد.
از آنجایی که و ، نتیجه می گیریم وبنابراین.
حال از بی تاب بودن - مدول و نیز از آنجایی که عنصر منظم حلقه است لذا .
بنابراین برای هر زیر مدول غیر صفر از- مدول داریم. لذا . نتیجه می دهد اول است.
نتیجه۴-۱۱: فرض کنید  یک حلقه باشد به طوری که به ازای هر ایده‌آل اول  از  ،  یک حلقه کراندار راست و چپ و گولدی راست و چپ باشد . فرض کنید  یک - مدول دوم باشد به طوری که هر تصویر همریخت از  یک مدول یکدست باشد. آنگاه  نیم ساده است.
اثبات: فرض کنید  زیرمدول  باشد. بنابراین نقش همریخت مدول  تحت همریختی طبیعی است. لذا طبق فرض، یکدست است و بنابراین طبق۲-۴۴،  زیرمدول خالص از  است و بنابراین تمامی زیرمدول‌های  خالص هستند. حال فرض کنید . بنابر نتیجه۴-۳ می‌توان نتیجه گرفت که هر زیرمدول  ، - دوم است. بنابراین  و تمام زیرمدول‌های  اول هستند زیرا پوچ‌ساز تمام زیرمدول‌های غیر صفر برابر است. حال اگر  یک زیرمدول غیر صفر از  باشد، آنگاه  اول و دوم است. حال بنابر قضیه۴-۱۰،  یک  - مدول انژکتیو است، و بنابراین  به عنوان  - مدول، جمعوند مستقیم  است. در نتیجه  به عنوان- مدول، جمعوند مستقیم  است. در نتیجه  نیم ساده است.
نتیجه۴-۱۲: فرض کنید  یک حلقه منظم وان‌نیومن باشد به طوری که به ازای هر ایده‌آل اول  از  ،  یک حلقه کراندار راست و چپ و گولدی راست و چپ باشد. آنگاه هر - مدول دوم، یک مدول نیم ساده است.
اثبات: بنابر۲-۴۵ داریم حلقه  وان‌نیومن است اگر وتنها اگر هر - مدول راست، یکدست باشد. بنابراین هر - مدول، یکدست است. حال بنابر نتیجه۴-۱۱ اثبات کامل است.
نتیجه۴-۵ نشان می‌دهد که برای ایده‌آل اول  از حلقه ، هر حاصل‌جمع مستقیم از مدول‌های  - دوم، - دوم است. اما نمی‌توان گفت حاصل‌جمع مستقیم مدول‌های دوم، دوم است. مثلاً اگر و دو عدد اول متمایز در باشند، آنگاه- مدول‌های  و  ساده هستند در نتیجه دوم هستند، ولی  به‌وضوح مدول دوم نیست. ثابت نشده که آیا حاصل‌ضرب مستقیم مدول‌های - دوم ، - دوم است. ولی نتیجه زیر در ]۲۶، قضیه ۲.۲[ برای حلقه‌های جابجایی ثابت شده است.
قضیه۴-۱۳: فرض کنید  یک حلقه باشد به طوری که به ازای هر عضو حلقه  ، ایده‌آلبه عنوان یک ایده‌آل چپ، متناهیاً تولید شده باشد. فرض کنید  یک ایده‌آل اول از  باشد و فرض کنید  یک گردایه از  - مدول‌های راست - دوم باشد. آنگاه  - مدول راست یک مدول - دوم است.
اثبات: فرض کنید، و توجه داشته باشید. حال فرض کنید یک ایده‌آل دلخواه از حلقه  باشد به طوری که، و فرض کنید.
آنگاه از آنجایی کهبه عنوان یک ایده‌آل چپ، متناهیاً تولید شده است، عدد مثبت  و عناصر   وجود دارند به طوری که . از آنجایی که ها مدول دوم هستند ویک ایده‌آل حلقه  است، بنابر لم۴-۱ داریم به ازای هر. حال فرض کنید ، به طوری که به ازای هر  ، . آنگاه برای هر، و بنابراین عناصر در وجود دارند به طوری که . در نتیجه داریم
.
بنابراین برای هر ایده‌آل از  که زیرمجموعه  نباشد. حال بنابر لم ۴-۱،  مدول دوم است و در این حالت به‌وضوح - دوم است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:13:00 ق.ظ ]




 

 

[۷۸, ۸۲)

 

۶۹

 

 

 

[۸۲, ۸۶.۱)

 

۷۷

 

 

 

 

 

 

Algorithm

 

 

 

{ Input: λ۲۱ // Arrival rates
SLA1, SLA//SLAs
Output: DA or SA // Allocation Strategy
Compute G(SLA1) and G(SLA2)
Computedifference G(SLA1)- G(SLA2)
Search angel table to obtain α
IF tan-1 λ۲۱ THEN
return DA
ELSE
return SA
}

 

 

 

شکل ۴-۱۱: الگوریتم تعیین استراتژی بهتر ]۲۶[.
به منظور تحویل سرویس به مشتریان، فراهم­کنندگان SaaS یا باید سخت­افزارهای خودشان را به مشتریان بدهند یا سخت­افزارها را از فراهم کنندگان IaaS[25] اجاره کنند و این به معنای آن است که فراهم­کنندگان SaaS با هزینه اضافی مواجه می­شوند، بنابراین فراهم­کنندگان SaaS به دنبال راه ­هایی برای کاهش هزینه زیرساخت بدون تاثیر بر پارامترهای QoS مشتری هستند. در ادامه چهار استراتژی ارائه داده شده در ]۲۷[ بررسی شده ­اند که در آنها تحلیل شده که آیا درخواست جدید می ­تواند بر اساس نیازهای QoS و قابلیت ­های منابع پذیرفته شود یا نه. وروردی همه استراتژی­ها پارامترهای QoS درخواست جدید و اطلاعات مرتبط با فراهم­کننده منبع و خروجی آنها اطلاعات مربوط به زمانبندی و کنترل ورودی است. سه الگوریتم نیز برای بکارگیری استراتژی­ها و تخصیص منبع مطرح شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مدل سیستم: شکل ۴-۱۲ یک مدل SaaS را نشان می­دهد که شامل بازیگران و سیستم زمانبندی و کنترل ورودی است. کاربر یک نرم­افزار را با ثبت پارامترهای QoS از فراهم کننده SaaS درخواست می­ کند. لایه بستر از “کنترل ورودی” برای تحلیل پارامترهای QoS استفاده می­ کند و تصمیم می­گیرد که آیا درخواست کاربر را با توجه به قابلیت­ها بپذیرد یا نه. در اینجا دو لایه SLA در نظر گرفته شده است. SLA(U) برای کاربران و SLA® برای فراهم­کنندگان منابع.
عامل­ها: در این مدل سه عامل مهم به شرح زیر وجود دارند.
کاربر: درخواست نرم­افزار را به فراهم­کننده SaaS می­دهد. SLA(U) شامل موارد زیر است.
تاریخ انقضا: حداکثر زمانی که کاربر می ­تواند منتظر نتایج بماند.
بودجه: کاربر برای سرویس چه مبلغی را می­خواهد بپردازد.
نسبت نرخ جریمه: یک نسبت برای غرامت به مشتری در صورتی که فراهم­کننده تاریخ انقضا را رعایت نکند.
سایز فایل ورودی کاربر: فایل ورودی کاربر حداکثر چه سایزی می ­تواند داشته باشد.
طول درخواست: چند میلیون دستورالعمل برای اجرای درخواست مورد نیاز است.
فراهم­کننده SaaS: باید قادر به مدیریت درخواست­ها بطور هوشمندانه و با در نظر گرفتن SLA باشد.
فراهم­کننده IaaS (RP): ماشین­های مجازی را به فراهم­کننده SaaS اجاره می­دهد و مسئول توزیع تصاویر VM برای بکار انداختن منابع فیزیکی­شان هستند. SLA® شامل موارد زیر است.
زمان آغاز سرویس: مدت زمان لازم برای استقرار یک VM
قیمت: مبلغ پرداختی توسط فراهم­کننده SaaS برای هر ساعت استفاده از یک VM
قیمت انتقال داده ورودی: مبلغ پرداختی توسط فراهم­کننده SaaS برای انتقال داده از یک ماشین محلی (ماشین خود SaaS) به VM مربوط به RP
سرعت انتقال داده ورودی: سرعت انتقال داده توسط فراهم­کننده SaaS برای انتقال داده از یک ماشین محلی به VM مربوط به RP
سرعت پردازش: VM با چه سرعتی برحسب میلیون دستورالعمل در هر ثانیه (MIPS)2 پردازش می­ کند.
قیمت انتقال داده خروجی: مبلغ پرداختی توسط فراهم­کننده SaaS برای انتقال داده از VMمربوط به RP به یک ماشین محلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:13:00 ق.ظ ]