نکته دیگر در نتایج حاصل از این مطالعه برابری نسبی حساسیت تشخیصی CBCT در شناسایی اجسام در نواحی مختلف است. در حالی که در دو تصویربرداری دیگر، حساسیت تشخیصی در نواحی مختلف، تفاوت بیشتری دارد. برای توجیه این یافته باید در نظر داشت که مشاهده گران ما، از بازسازی حجمی تصاویر حاصله از CBCT برای شناسایی اجسام خارجی استفاده کردند، که سبب می گردد محل جسم خارجی نقش کمتری در شناسایی اجسام خارجی داشته باشد. ولی، در تصاویر رادیوگرافی به دلیل روی هم افتادگی تصاویر[۱۹]، محل جسم خارجی نقش مهمی در شناسایی آن ایفا می کند.
در مطالعه Aras و همکاران که از نمای لترال سفالومتریک در شناسایی اجسام خارجی استفاده کرده بود (۶)، کیفیت تصویر جسم شیشه ای واقع در سه ناحیه مختلف در مطالعه مذکور برابر ۲+ بود، ولی در مطالعه کنونی در نواحی لب، سینوس ماگزیلا و زاویه مندیبل به ترتیب برابر ۳+، ۱+ و ۲+ است. در توجیه این اختلاف جزئی می توان اشاره کرد که در مطالعه ما برای بررسی شناسایی اجسام خارجی درون بافت نرم از لب گوسفند استفاده شده است، در حالیکه در این مطالعه اجسام خارجی درون زبان گوسفند قرار داده شده بودند. از این رو، با توجه به احتمال کمتر روی هم افتادگی در مطالعه ما، کیفیت تصویر نیز یک درجه بهتر است.
در همین مطالعه از CT در شناسایی اجسام خارجی نیز استفاده شده بود، که یافته های حاصل از مطالعه ما در بررسی CBCT را در شناسایی اجسام خارجی تعبیه شده در نواحی مختلف را تأیید می کند، به جز اینکه جسم خارجی چوبی را (به ویژه در ناحیه سینوس ماگزیلا) بهتر تشخیص می داد. این تفاوت در بخش ۴-۱-۱ به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است (تفاوت احتمالی دو مطالعه در دانسیته چوب، آناتومی سینوس ماگزیلا و نحوه قرارگیری جسم خارجی در سینوس).
در مطالعه ای که Lue و همکاران (۷۸) در سال ۲۰۰۸ برای شناسایی باریکه های چوبی واقع در دست سگ انجام داده اند، محققان به این نتیجه رسیدند که دقت CT در شناسایی اجسام خارجی چوبی بیشتر از اولتراسوند و آن هم بیشتر از MRI است. تفاوت اصلی این مطالعه با مطالعه ما، محل جایگذاری جسم خارجی است. آناتومی پیچیده دست و وجود استخوان های کوچک در این ناحیه، تشخیص جسم خارجی رادیولوسنت را مشکل می سازد. به علت وجود سایه آکوستیک استخوان ها، شناسایی اجسام خارجی توسط اولتراسوند دشوارتر می گردد و سبب می شود که CT بهتر از اولتراسوند بتواند اجسام خارجی چوبی را شناسایی کند.
برخلاف مطالعه قبلی، Turkcuer و همکاران (۱۷) در مطالعه ای که برای شناسایی اجسام خارجی رادیولوسنت واقع در ناحیه ران مرغ انجام دادند، به این نتیجه دست یافتند که در این ناحیه حساسیت تشخیصی اولتراسوند برای شناسایی اجسام رادیولوسنت (۹۰%)، بسیار بیشتر از رادیوگرافی معمولی (۵%) است. همانطور که می دانیم، ران مرغ از آناتومی ساده تری نسبت به دست سگ برخوردار بوده و با جابجایی پروب سونوگرافی به راحتی می توان بر سایه آکوستیک ناشی از استخوان غلبه نمود. بنابراین، اولتراسوند به راحتی می تواند این اجسام رادیولوسنت را شناسایی کند، در حالی که رادیوگرافی معمولی از شناسایی آن ها ناتوان می ماند.
در مطالعه ای مشابه که توسط Venter و همکاران (۷۷) در سال ۲۰۰۵ انجام شده است، اجسام خارجی چوبی در ناحیه ران مرغ جایگذاری و سپس توسط رادیوگرافی معمولی، CT، MRI و اولتراسوند از آن ها تصویربرداری به عمل آمده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که CT و اولتراسوند، حساسیت تشخیصی نزدیک به هم در شناسایی باریکه های چوب در این ناحیه دارند، و در درجه بعدی MRI قرار می گیرد. در حالی که رادیوگرافی معمولی در تشخیص اجسام چوبی در این ناحیه بسیار ناکارآمد است. حساسیت تشخیصی بالای اولتراسوند نسبت به رادیوگرافی معمولی در شناسایی اجسام خارجی چوبی نتایج مطالعه Turkceur و همکاران (۱۷) را تأیید می کنند. تفاوت حساسیت تشخیصی در شناسایی چوب در مطالعه Venter و مطالعه ما در بخش ۴-۱-۱ توضیح داده شد.
با مقایسه نتایج حاصل از این مطالعات با مطالعه حاضر در می یابیم که محل قرارگیری جسم خارجی نقشی اساسی در قابلیت شناسایی آن توسط روش های تصویربرداری گوناگون ایفا می کند.
اندازه جسم خارجی
با توجه به نتایج مطالعه حاضر، حساسیت تشخیصی کمتر برای اجسام خارجی با اندازه کوچکتر، این فرض را که اندازه جسم خارجی بر میزان شناسایی آن تأثیرگذار است، تأیید میکند (حساسیت تشخیصی در شناسایی جسم بزرگتر ۸/۶۱% و جسم کوچکتر ۶/۵۵%)، هرچند این اختلاف چندان زیاد نیست. حساسیت تشخیصی بیشتر اجسام بزرگتر را می توان اینگونه توجیه کرد که جسم بزرگتر، سبب ایجاد تغییرات بیشتری در بافت های اطراف شده و در نتیجه بهتر از اجسام کوچکتر در تصاویر پرتونگاری دیده می شود.
در هردو تصویربرداری رادیوگرافی دیجیتال (نمای لترال سفالومتریک و SMV) و همینطور CBCT که در این مطالعه به کار رفته اند، حساسیت تشخیصی این روش ها در شناسایی اجسام خارجی بزرگتر بیشتر از اجسام خارجی کوچکتر است. نتیجه ای که از برابری نسبی حساسیت تشخیصی CBCT در شناسایی اجسام خارجی بزرگ و کوچک می توان گرفت، قدرت تشخیصی بسیار بالای CBCT در شناسایی اجسام با اندازه های مختلف است و این نشان می دهد که میزان قابل قبولی از اندازه جسم خارجی (علاوه بر دانسیته قابل قبول جسم) کافی است تا CBCT بتواند با کمترین ضریب خطا آن را تشخیص دهد.
در مطالعاتی که به بررسی شناسایی اجسام خارجی در اندازه های مختلف توسط روش های تصویربرداری مختلف پرداخته اند، نتایج متناقضی به دست آمده است. Trommer و همکاران به اندازه گیری حداقل اندازه لازم برای تشخیص توسط فنون تصویربرداری پرداخته و آن را تأثیرگذار می دانند (۷۹). آن ها به این نتیجه رسید که کوچکترین اندازه برای تشخیص آهن در CT، ۰۲/۰ میلی متر است. همچنین یافتند که تمایز مواد مختلف توسط CT همیشه امکان پذیر نیست، به ویژه وقتی که اندازه جسم کوچک باشد.
در حالی که در مطالعاتی تأثیر اندازه جسم خارجی در شناسایی آن توسط روش های تصویربرداری نفی می گردد. در مطالعه ای که Al-Zahrani و همکاران (۸۱) بر روی ۳۱ بیمار مشکوک به وجود جسم خارجی رادیولوسنت (باریکه های چوب) انجام دادند و توسط توموگرافی کامپیوتری و اولتراسوند از آن ها تصویربردرای به عمل آوردند، به این نتیجه دست یافتند که اندازه جسم خارجی در میزان شناسایی اجسام خارجی تأثیرگذار نیست.
نتیجه گیری
حساسیت رادیوگرافی دیجیتال در نمای لترال سفالومتریک، رادیوگرافی دیجیتال در نمای SMV و CBCT به ترتیب ۲/۶۷، ۳/۳۲ و ۶/۷۶ درصد است. هیچ یک از سه روش تصویربرداری نتوانستند به خوبی جسم خارجی چوبی را شناسایی کنند، در بین انواع جسم خارجی، سنگریزه بیشتر از بقیه توسط روشهای تصویربرداری شناسایی شد (حساسیت ۶/۸۲ درصد). طبق نتایج حاصل از مشاهده ها، حساسیت، ویژگی و در نتیجه دقت تشخیصی CBCT
[یکشنبه 1400-08-02] [ 04:04:00 ق.ظ ]
|