کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



باشد. از جمله کتاب های منتشر شده در زمینه فساد اداری در ایران، می توان به کتاب فساد اداری، اثر دکتر سید محمد عباس زادگان(۱۳۸۳) اشاره نمود، وی در کتاب خود به مباحثی نظیر؛ انواع فساد، پیامدهای فساد، معیارهای اندازه گیری فساد اداری، بررسی تجربه کشورها در مبارزه با فساد اداری، نظریه مدیریت یکپارچه در برخورد با فساد اداری وراهکارهای مبارزه با فساد اداری پرداخته و در پایان به این نتیجه می رسد؛ که مبارزه با فساد اداری، با شعار دادن تحقق نمی یابد و این کار مستلزم عزم ملی، خواست همگانی و جدیت دولت هاست.
کتاب سرطان اجتماعی فساد، تالیف دکتر فرامرز رفیع پور(۱۳۸۵) به مطالبی نظیر: تعریف و تحدید فساد، عوامل موثر در پیدایش فساد، قبح فساد و پیامد آن، فرهنگ فساد، فساد در بخش دولتی و خصوصی و بررسی مولفه های فساد در جامعه ایران پرداخته است. در پژوهش ایشان، مشخص شده است که فساد یک سرطان اجتماعی است که به آرامی و با مطبوعیت تمام وارد یک جامعه می شود؛ همه سطوح آن را فرا می گیرد و تار و پود یک نظام اجتماعی را متلاشی می کند. راه حل مقابله با این سرطان اجتماعی، یک عمل جراحی عمیق و همه جانبه می باشد؛ زیرا با انجام اقدامات سطحی و موضعی، این مسئله حادتر می شود.
دکتر غلامرضا ذاکر صالحی(۱۳۸۸) در پژوهش خود تحت عنوان راهبردهای مبارزه با فساد اداری، مباحثی از قبیل: آسیب شناسی فساد در ابعاد سیاسی، عوامل و زمینه های بروز و تشدید فساد اداری، پیامدها و زیان های فساد اداری، راهبردها و روش های مبارزه با فساد اداری را مورد مطالعه قرار داده اند.
دکتر علی ربیعی(۱۳۸۳) در کتاب زنده باد فساد، موضوعات مهم: سطوح فساد، توسعه سیاسی و فساد، فرهنگ و فساد، فساد و جنسیت، فساد، توسعه و توسعه نیافتگی و تاثیر فساد بر شکاف اجتماعی را مورد مطالعه قرار داده و در پایان، شیوه ارزیابی و گزینش استراتژی مبارزه با فساد و راهکارهای مبارزه با فساد در کشورهای جهان سوم را ارائه می نمایند.
علاوه بر کتب مذکور، پژوهش ها و مقالاتی مرتبط با این موضوع منتشر شده است که به لحاظ ساختار و محتوا بسیار به یکدیگر و نیز به کتب مذکور شباهت داشته، و عمده ارجاعات آنان نیز به تالیفات و آثار یکدیگر بوده است. محتوای غالب مقالات شامل: تعریف و تحدید فساد اداری، انواع و سطوح آن، عوامل موثر بر پیدایی فساد، سنجش مولفه های فساد در ایران و یا کشورهای توسعه نیافته، و در نهایت ارائه راهکارهای مبارزه با فساد اداری می باشد که از جمله این مقالات می توان به موارد زیر اشاره نمود: بررسی تطبیقی فساد اداری در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از محسن فرهادی نژاد(۱۳۸۰)، بررسی نظری مسئله فساد اداری از اسماعیل بلالی و داود فرامرزی(۱۳۸۰)، تحلیل نهادی فساد اداری اثر دکتر محمد خضری(۱۳۸۴)، عوامل موثر در فساد اداری و راه های مبارزه با آن، دکتر احمد لطیفیان(۱۳۸۶)، تحلیلی بر رابطه بین سرمایه اجتماعی و فساد اداری، اثر مهدی خلف خانی( ۱۳۸۹) و …
از معدود مقالاتی هم که فساد اداری را از دیدگاه دینی و اسلامی، مورد بررسی قرار داده اند؛ می توان به مقاله مبارزه با فساد در حکومت علوی، از قربانعلی دری نجف آبادی(۱۳۷۹) و سیره حضرت علی(ع) در مبارزه با فساد اداری از ابو طالب خدمتی(۱۳۸۴) اشاره نمود. همانطور که ملاحظه می شود؛ این تحقیقات تنها فساد اداری در حکومت علوی را مورد پژوهش قرار داده اند و مطالعه این موضوع با رویکرد بر آیات و روایات اسلامی، از خلاء های پژوهشی در این حوزه به شمار می رود.
۱-۱۱- ضرورت انجام پژوهش
امروزه با توجه به تغییر ساختار سیاسی حکومت ها و ضرورت پاسخگویی به مردم، مبارزه با مفاسد اداری برای دولت ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. اهمیت مسئله تنها به این مورد منحصر نمی شود بلکه فساد «سبب اتلاف منابع و سرمایه ها شده، مانع رشد رقابت مثبت و موجب خنثی شدن تلاش‌ها در جهت کاهش فقر و تبعیض اجتماعی می‌شود؛ از میزان اثربخشی و مشروعیت دولت بویژه سیستم قضایی آن می‌کاهد، هزینه معاملات را افزایش داده و مانع توسعه پایدار می‌گردد؛ سرمایه‌گذاری‌های انجام شده بر روی منابع انسانی را به هدر می‌دهد؛ فضائل اخلاقی را کمرنگ می‌سازد و در سازمان ارزش‌های منفی بوجود می‌آورد؛ موجب تضعیف اعتقاد مردم به توانایی و اراده سیاسی دولت برای جلوگیری از زیاده‌طلبی‌ها و نیز باعث قطع امید مردم به آینده‌ای بهتر می‌شود»(عباس زادگان،۱۳۸۹، ص ۱۳). و به عبارت بهتر گسترش و تداوم فساد، شالوده یک نظام اجتماعی را به هم ریخته و زمینه های انحطاط و زوال آن و طمع ورزی و تسلط بیگانگان را فراهم می‌سازد. و در بعدی وسیع تر اگر فساد همه کشورهای جهان را در برگیرد؛ تمدن جدید نیز رو به افول خواهد رفت. به همین دلیل است که مسئله برخورد با فساد و بویژه فساد اداری، امروزه از دغدغه های بین الملی به شمار می‌رود و بحث مدیریت تطبیقی در مبارزه با فساد اداری به معنای «مطالعه سازمان ها در کشورها یا فرهنگ های مختلف» به وجود می‌آید(عباس زادگان،۱۳۸۹،ص۴۰).
پایان نامه
گر چه مسأله فساد اداری، جوامع گوناگون را می‏آزارد اما وجود آن در کشور ما به دلیل اسلامی بودن و داشتن حاکمیّت دینی نا پسندتر است و باید با این پدیده، مقابله جدّی و از گسترش آن جلوگیری شود که در غیر این صورت، آزادی، توسعه سیاسی و قانونگرایی و سرانجام مشروعیّت حاکمیّت به خطر می‏افتد؛ زیرا قوام جامعه و رشد و بالندگی آن در گرو مبارزه با فساد و ارتقاء روحیّه ضدّ فساد است. در دین مبین اسلام، موضوع فساد از اهمیت زیادی برخوردار است و مبارزه با این پدیده می‌تواند از مصادیق بارز اقامه قسط و عدل باشد. علاوه بر این از آنجا که قوانین قضایی کشور ما بر اساس فقه پویای اسلام، و سیاست های کلی آن در ابعاد مختلف مدیریتی نیز اسلامی می‌باشد، نتایج این پژوهش می‌تواند مرجع مناسبی برای تدوین قوانین و مقررات و نیز جهت دهنده ی خط مشی های لازم به منظور پیشگیری و مبارزه با عوامل فساد اداری باشد.
۱-۱۲- اهداف پژوهش
هدف کلی:
- بررسی و شناخت مولفه های فساد اداری، عوامل پدید آورنده و راهکارهای مبارزه با آن از دیدگاه قرآن و حدیث
اهداف جزئی :
- نوع شناسی فساد اداری: فردی، سیستمی، سیاه، خاکستری، سفید و …. در تطبیق با منابع اسلامی
- شناسایی حوزه های مطالعه فساد اداری در منابع اسلامی
- بررسی عوامل به وجود آورنده ی فساد اداری از دیدگاه قرآن و حدیث
- تطبیق روش های اقتضایی مبارزه با فساد اداری در متون امروزی و دینی
۱-۱۳- سوالات پژوهش
۱-۱۳-۱- آیا مباحث مربوط به فساد اداری در متون دینی مسبوق به سابقه است؟
۱-۱۳-۲- عوامل به وجود آورنده فساد اداری از دیدگاه آیات و روایات چیست؟
۱-۱۳-۳- راهکارهای مقابله با فساد اداری از دیدگاه قرآن و حدیث چگونه است؟
۱-۱۴- روش انجام پژوهش
این تحقیق که از نظر هدف کاربردی محسوب می‌شود، به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گرفتن از منابع کتابخانه‌ای و نیز نرم افزارهای موجود و پایگاه های اطلاعاتی، و با تطبیق نتایج مطالعات مدیریتی و منابع اسلامی قرآن و حدیث، به انجام رسیده است.
۱-۱۵- محدودیت‌های پژوهش
از آنجا که بیش از چند دهه از عمر دانش مدیریت و بویژه مباحث مربوط به فساد اداری نمی گذرد؛ بررسی و تحلیل این موضوع در حوزه متون اسلامی، بر مبنای استفاد از تحقیقات اندیشمندان معاصر ممکن شده و طبعاً از این جهت مطالعه‌ای تطبیقی خواهد بود. بنابراین هدف از این تحقیق استنطاق از قرآن و حدیث در باب مسائل زمان خویش و بهره گیری از معارف، احکام و ارشادات آن ها در زمینه چگونگی مدیریت جامعه اسلامی و حل معضلات اداری آن می‌باشد. از سوی دیگر به جهت آن که هدف قرآن کریم و سخنان اهل بیت(ع)، هدایت انسان به قله های کمال و انسانیت است نه بحث های تخصصی علمی با تمام جزئیات آن، نمی توان انتظار داشت که تعریف فساد اداری، نوع شناسی، عوامل و راهکارهای آن به وضوح و کامل در این متون مورد اشاره و بررسی قرار گرفته باشد. از این رو با تعیین واژگان مترادف و متضاد فساد، و با در نظر گرفتن اطلاق الفاظ بر معانی و مصادیق مختلف، دلالت آن ها بر بحث مورد نظر را استنباط می‌نماییم. به عنوان مثال واژه ظلم، از قرابت معنایی بالایی با فساد برخوردار است، اگر در حوزه های مخصوص مطالعه فساد اداری مانند حوزه حاکمیت مطرح شود؛ دلالت آن بر بحث مورد نظر صریح و بدون ابهام می‌باشد اما اگر در غیر حوزه های تعیین شده به کار رود؛ باز به جهت آنکه فساد اداری، تضییع حقوق عمومی و یکی از مصادیق مفهوم عام ظلم است، بر بحث مورد نظر دلالت خواهد نمود.

فصل دوم
حوزه های مطالعه فساد اداری و انواع آن
مقدمه
فساد اداری به عنوان یکی از عمومی‌ترین اشکال فساد، مرزهای زمان و مکان را در نوردیده و با این ویژگی نه به زمان خاصی تعلق دارد و نه مربوط به جامعه خاصی می‌شود. به طور کلی این پدیده روند توسعه کشورها را به طور چشمگیری با چالش مواجه ساخته و موجب شکل‏گیری مشکلات و بحران‏های اساسی در سراسر جوامع شده است. نمودهای عینی فساد اداری تاحدود زیادی پیچیده، چند وجهی و دارای شکل‌ها و شیوه های متفاوت است. بنابراین گستره ی فساد اداری از یک فعل ساده پرداخت غیرقانونی به یک کارمند دولت تا ناکارآمدی فراگیر نظام سیاسی را در بر می‌گیرد. در این فصل برآنیم تا اولاً به این سوال پاسخ دهیم که آیا مباحث مربوط به فساد اداری در متون اسلامی، مسبوق به سابقه است یا اینکه اسلام، اصولاً در این باره سکوت نموده و به این مسئله نپرداخته است؟ ثانیاً پایه های نظری بحث از دیدگاه اسلام را تبیین نماییم. بنابراین در راستای دستیابی به اهداف فوق، با بررسی و مطالعه در متون اسلامی مشخص گردید که در حوزه های مختلفی به مقوله فساد اداری پرداخته شده است. علاوه بر این با مطالعه تطبیقی انواع فساد اداری از منظر پژوهش های معاصر و متون دینی، چارچوب و پایه های نظری بحث، تبیین گردید.
۲-۱- حوزه های مطالعه فساد اداری
بطور کلی در قرآن کریم و احادیث اسلامی در چهار حوزه می‌توان مباحث مربوط به فساد اداری و چگونگی برخورد با آن را مشاهده و مورد بحث و بررسی قرار داد:
۲-۱-۱- حاکمیت
به واسطه ارتباط ناگسستنی فساد اداری با مقوله ی حکمرانی و قدرت که همان سوء استفاده از قدرت و اختیارات عمومی برای کسب منافع شخصی می‌باشد؛ می بایست رد پای آن را در متون دینی در حوزه های مذکور تعقیب نمود. قرآن کریم از زبان ملکه سبا، راه و رسم غالب پادشاهان را اینگونه معرفی می‌کند:
قالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَرْیَهً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّهَ أَهْلِها أَذِلَّهً وَ کَذلِکَ یَفْعَلُونَ(نمل/۳۴) پادشاهان وقتى به شهر و کشورى وارد شوند؛ تباهش کنند و عزیزانش را ذلیل سازند وکارشان همواره چنین بوده است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز در همین ارتباط می‌فرمایند:
لکلّ شیء آفهٌ تفسده وآفه هذا الدّین ولاه السوء(نهج الفصاحه/ ص ۴۷۸). برای هر چیز آفتی است که آن را تباه می‌سازد و آفت این دین، حاکمان نالایق است.
و در کلامی مشابه، امام علی(ع) نیز افراد ستمگری را که به قدرت می‌رسند؛ آفت و مایه خروج امور از عدالت و اعتدال می‌دانند:
آفه العدل الظالم القادر(تمیمی آمدی،۱۳۶۶، ص ۳۴۷).
۲-۱-۲- اصلاحات اجتماعی
«شاید مهمترین عوامل فساد، مسایل فرهنگی و عقیدتی باشد. فرهنگ عمومی جامعه، ‌ارزشها و هنجارهای حاکم بر افراد و اجتماع و عقاید و باورهای مردم، نقش محوری در این زمینه دارد. مادی‌گرایی، فردگرایی، مصرف‌زدگی، کاهش قبح تخلفات در سازمان و جامعه و مهمتر از همه ضعف ایمان و وجدان کاری از مهمترین ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی فساد اداری هستند»(فرهادی نژاد، ۱۳۸۰، ص۵). از سوی دیگر مسئله فساد اداری، زیر مجموعه مبحث کلی فساد است. به همین دلیل نیز در آیات و روایات، نشانه های این بحث را در حوزه اصلاحات اجتماعی انبیاء و ائمه(ع) می‌توان جستجو کرد. آنجا که حضرت شعیب(ع) هدف رسالت و مأموریت خود را اصلاح و سامان بخشی به زندگی مادّی و معنوی مردم و ریشه کن کردن فساد و تباهی در روابط اقتصادی و دعوت آن ها به پیروی از قانون ها و آیین های الهی معرفی می کند:
إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ(هود/۸۸) من قصدی جز اصلاح(جامعه) تا آنجا که بتوانم؛ ندارم. قرآن کریم در چندین مورد از حضرت صالح(ع) نیز به عنوان مصلح و از مخالفان او به عنوان مفسدان یاد می‌کند. از جمله در سوره نمل پس از دعوت حضرت صالح(ع) به پرستش خداوند و گفت وگوی او با قوم خود چنین آمده است:
وَ کانَ فِی الْمَدینَهِ تِسْعَهُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُونَ(نمل/۴۸) و در آن شهر، نُه دسته بودند که در آن سرزمین فساد مى‏کردند و از درِ اصلاح درنمى‏آمدند.
در آیاتی دیگر از إفساد در زمین پس از اصلاح آن، نهی به عمل آمده است:
وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ(اعراف/ ۵۶) و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید، و با بیم و امید او را بخوانید که رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است. امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می‌فرمایند:
انّ الارض کانت فاسده فاصلحها اللّه عزّوجل بنبیه(ص)فقال: وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها( طبرسی، ۱۳۷۲، ج۴، ص ۶۶۲ ). فساد زمین را فرا گرفته بود؛ خداوند به وسیله پیامبرش آن را اصلاح کرد. سپس فرمود: در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید.
خداوند متعال از انقلاب اجتماعی پیامبر اکرم(ص) و اصلاحات فراگیر و همه جانبه ایشان در فرهنگ جاهلی نیز اینگونه یاد می‌کند:
وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها(آل عمران/۱۰۳) به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید؛ خدا در دلهاى شما الفت و مهربانى انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینى یکدیگر شدید و در پرتگاه آتش بودید؛ خدا شما را نجات داد. در تفسیر الکاشف، ذیل آیه فوق، مقصود از نجات از پرتگاه آتش از زبان جعفر بن ابی طالب بیان شده است. قال جعفر بن أبی طالب فی حدیثه إلى النجاشی: کنا قوما أهل جاهلیه، نعبد الأصنام، و نأکل المیته، و نأتی الفواحش، و نقطع الأرحام، و نسی‏ء الجوار، و یأکل القوی منا الضعیف، فکنا على ذلک حتى بعث اللّه إلینا رسولا منا، نعرف نسبه و صدقه و أمانته و عفافه، فدعانا الى اللّه لنوحده و نعبده، و نخلع ما کان یعبد آباؤنا من دونه من الحجاره و الأوثان، و أمرنا بصدق الحدیث، و أداء الأمانه، و صله الرحم، و حسن الجوار، و الکف عن المحارم و الدماء، و نهانا عن الفواحش، و قول الزور، و أکل مال الیتیم، و قذف المحصنات، و أمرنا أن نعبد اللّه، و لا نشرک به شیئا، و أمرنا بالصلاه و الزکاه و الصیام(مغنیه، ۱۴۲۴، ج ۲،ص ۱۲۳).
جعفر بن أبی طالب به هنگام گفتگو با نجاشى به وی گفت: ما گروهى از اهل زمان جاهلیت بودیم که بت‏ها را پرستش می کردیم. مُردار می خوردیم. بدنبال فواحش می رفتیم. قطع رحم می نمودیم. همسایگان را فراموش می کردیم و زورمندان ما حق ضعفاء را می خوردند. آرى ما این چنین بودیم؛ تا اینکه خداى مهربان پیامبرى را بسوى ما فرستاد که حسب، نسب، صداقت، امانت و عفت او را می شناسیم. او ما را به توحید دعوت کرد تا یکتا پرست باشیم. و آنچه را که پدران ما مى‏پرستیدند از قبیل سنگ و بت واگذاریم. او ما را أمر فرموده که راستگو و امانت دار باشیم. صله رحم نماییم. با همسایگان نیکرفتار باشیم. از محرمات خدا و ریختن خونها خوددارى کنیم. او ما را از فواحش، سخن زور، خوردن مال یتیم تهمت به زنان محصنه و پاکدامن جلوگیرى نمود. آن بزرگوار به ما دستور داد: براى خدا شریک قرار ندهیم. نماز بخوانیم. زکات بپردازیم و روزه بگیریم.
آری، گاه اصلاحات پیامبرانی همچون پیامبر بزرگوار اسلام(ص)، طیف وسیعی از رفتار های غلط و مفاسد اجتماعی و اقتصادی و … را در بر می‌گرفته است.
امام علی(ع) نیز شرایط اجتماعی نامناسب زمانه خویش را با دسته بندی مردم در چهار گروه اینگونه شرح میدهند: مردم چهار دسته اند: گروهی اگر دست به فساد نمی زنند؛ برای این است که نفسشان ناتوان، شمشیرشان کُند و امکانات مالی در اختیار ندارند. و گروه دیگر آنانکه شمشیر کشیده و شر و فسادشان را آشکار کرده اند… گروهی دیگر با اعمال آخرت، دنیا را می‌طلبند… گام ها را ریاکارانه و کوتاه بر می‌دارند… و پوشش الهی را وسیله نفاق و دورویی و دنیا طلبی خود قرار می‌دهند. برخی دیگر نیز با پستی و ذلت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند که خود را به زیور قناعت آراسته و لباس زاهدان را پوشیده اند. اینان هرگز در هیچ زمانی از شب و روز، از زاهدان راستین نبوده اند(نهج البلاغه/ خطبه ۳۲). امام(ع) در چنین شرایطی و در جریان پذیرش حکومت مسلمانان، اهداف اصلاحی خود را چنین بیان می‌دارند:
اللّهم انّک تعلم انّه لم یکن الّذی کان منّا منافسه فی سلطان و لا التماس شیءٍ من فضول الحطام، ولکنّ لنردّ المعالم من دینک، و نظهر الاصلاح فی بلادک. فیأْمَنَ المظلومون من عبادک، و تقام المعطّله من حدودک(نهج البلاغه/ خطبه ۱۳۱). خدایا تو می‌دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود؛ بلکه می‌خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم؛ تا بندگان ستمدیده ات در أمن و أمان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو، بار دیگر اجرا گردد.
امام حسین(ع) نیز هدف از قیام جاویدان و اصلاحگرایانه خود را در قالب این کلمات بیان می‌کنند: انّی لم اخرج اشراً ولا بطراً ولا مفسداً و لا ظالماً انّما خرجتُ لطلب الاصلاح فی امّه جدّی ارید ان آمر بالمعروف وانهی عن المنکر و اسیر بسیره جدّی و ابی علی بن ابی طالب (مطهری، ۱۳۸۴، ص ۱۴۵). انگیزه من از قیام، شرارت، خوش گذرانی، فساد و ستم نیست؛ بلکه هدف من از این حرکت اصلاح امت جدّم است. قصد من آن است که به خوبیها و رواها فرمان دهم و از بدیها و نارواها باز دارم و به سیره جدم رسول خدا(ص) و پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار نمایم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 02:22:00 ق.ظ ]




پس از پرداخت کامل صورتحساب بایستی محصول خواسته شده به مشتری تحویل داده شود.از این رو، در طراحی سیستم موردنظر سرویسی، مسئول بررسی وضعیت دریافت محصول توسط مشتری می باشد. به گونه ای که در صورت دریافت سفارش اجرا شده توسط مشتری،امکان ارسال تائیدیه به بخشی که در تعامل با آن هاست فراهم شود. و چنانچه محصول درخواستی دریافت نشده باشد، با اعلام به بخش مربوطه، اقدامات لازم برای تحویل انجام می شود. لازم به ذکر است که، تنها در صورت دریافت تائیدیه از جانب مشتری، عملیات ثبت و به روزرسانی data store به عنوان محصول تحویل داده شده، با فراخوانی سرویسی صورت می گیرد. در شکل زیر ترتیب اجرای این عملیات و روند جریان اطلاعات آن ها نمایش داده شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

شکل ۳ – ۸ . فلوچارت روند جریان اطلاعات تحویل محصول به مشتری
Receive beginning message;
While (true)
{
DO Required Administrative_Actions for deliver Implemented_order to customer;
DELIVER product to customer by sale_department;
WHETHER deliver Received_order is Successful?
//first block;
DECLARATIONto relevant_part for Follow up;
//second block;
RECEIVED product by customer;
}
شبه کد روند جریان اطلاعات تحویل سفارش به مشتری
یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در حفظ و نگهداری مشتریان، رسیدگی به بازخوردهای دریافتی از آن ها، در راستای سفارشات تهیه شده می باشد. همانطور که در شکل مشاهده می شود، این بازخودهای دریافتی (اعم از شکایات، پیشنهادات، انتقادات و …) در data store ثبت می شوند. چنانچه پیام ثبت شده، محتوی شکایت (مشکلی) از محصول تحویلی باشد، اطلاعات مربوط به آن شکایت، جهت پیگیری و رفع، به بخش پشتیبانی ارسال می گردد. بدین ترتیب، با فراخوانی سرویسی، سیستم قادر به رسیدگی به بازخوردهای دریافتی مشتریان و بررسی وجود/عدم وجود شکایت از سفارش تحویل داده شده خواهد بود. پس از ارسال اطلاعات در خصوص شکایت مشتری به بخش پشتیبانی و انجام اقدامات لازم، بایستی امکان بررسی وضعیت رفع مشکل توسط سیستم فراهم شود. عملکرد سرویس بدین شکل است که تنها در صورت برطرف شدن کامل مشکل، وضعیت مشکل در datastore، با عنوان رفع شده ثبت می گردد. در غیر این صورت، ضمن برقراری ارتباط با مشتری، پیگیری های مجدد توسط بخش پشتیبانی تا زمان برطرف شدن مشکل، ادامه می یابد.

شکل ۳ – ۹٫ فلوچارت روند جریان اطلاعات پشتیبانی مشتری
Receive beginning message;
While (true)
{
GET feedback Of customer;
WHETHERCustomerfeedback_messageIn line with receive_order is Complaint;
SEND relevant_information to support_department for fix the problem;
ANNOUNCE Follow-up to customer;
WHETHER the problem was resolved;
COMMUNICATION with customer;
FOLLOW UP fix the problem by support_department;
}
شبه کد روند جریان اطلاعات پشتیبانی مشتری
۳-۶ مدلسازی سیستم اطلاعاتی سرویس گرا با بهره گرفتن از زبان UML
از آنجایی که درک یک سیستم اطلاعاتی به صورت کلی امری دشوار است، از این رو، مدلسازی یک سیستم اطلاعاتی، پیش از ساخت آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. باید در نظر داشت که یکی از عوامل ضروری در طراحی و مدلسازی، داشتن یک زبان استاندارد مدلسازی است. با توجه به این که UML، یک زبان مدلسازی استاندارد برای طراحی سیستم اطلاعاتی به شمار می رود، و مجموعه ای از بهترین تجربیات مهندسی، که موفقیتشان در مدلسازی سیستم های بزرگ و پیچیده به اثبات رسیده است را عرضه می کند، لذا ما در تحلیل و طراحی سیستم اطلاعاتی، برای درک نحوه ی عملکرد و رفتار سیستم مورد نظر، از نمودارهای این زبان استفاده می کنیم. بدین ترتیب، کلیه سناریوها و فرآیندهایی که (در قالب سرویس) به واسطه ی سیستم مورد نظر باید انجام شوند، و همچنین کلیه تعاملات میان کاربران با سیستم مورد نظر، نشان داده می شود. در شکل ۳ – ۱۰ نمودار کاربری ورود کاربر به سیستم اطلاعاتی، شکل ۳ – ۱۱ نمودار کاربری نظارت واحد تدارکات بر موجودی انبار (مواد اولیه)، شکل ۳ – ۱۲ نمودار کاربری درخواست قطعه از انبار، شکل ۳-۱۳ نمودار مورد کاربری اجرای محصول درخواستی مشتری، شکل ۳- ۱۴نمودار مورد کاربری پرداخت مشتریان، شکل ۳-۱۵ نمودار مورد کاربری تحویل سفارشات به مشتری، شکل ۳ – ۱۶ نمودار کاربری پشتیبانی مشتریان در راستای سفارشی دریافتی، نمایش داده شده است.
همانطور که در شکل ۳-۱۰ نیز مشخص است، به منظور مدیریت ورود کاربر، سیستم بایستی قادر به احراز هویت آن ها باشد. بدین صورت که چنانچه اطلاعات کاربر، قبلا در سیستم مورد نظر وجود داشته باشد، باید امکان وارد کردن نام کاربری و رمز عبور توسط کاربر فراهم شود، تا سیستم قادر به بررسی صحت/ عدم صحت اطلاعات وارد شده باشد. چنانچه کاربر در زمان وارد کردن نام کاربری و رمز عبور، رمز خود را فراموش کرده باشد، در سیستم فوق امکاناتی برای یادآوری آن به کاربر، ایجاد شده است (سرویس رفع مشکل فراموش کردن رمز عبور).در صورتی که اطلاعات کاربر قبلا در سیستم مورد نظر وجود نداشته باشد، سرویسی عملیات ثبت و ذخیره سازی این عملیات را فراهم می سازد. سرویس احراز هویت کاربر به همراه سرویس دانه ریز آن، در شکل نمایش داده شده است.
 

    1. سرویس احراز هویت و مدیریت

 

ثبت اطلاعات کاربر در سیستم

 

    1. سرویس ثبت اطلاعات کاربر جدید

 

    1. سرویس ورود کاربر به سیستم

 

    1. سرویس رفع مشکل فراموش کردن رمز عبور

 

شکل ۳-۱۰ .نمودار use case احراز هویت و مدیریت ورود کاربران به سیستم اطلاعاتی
همانطور که در شکل ۳-۱۱ مشاهده می شود، سیستم توسط سرویسی بررسی می کند که آیا اجناس مورد نیاز واحد تولید در انبار مواد اولیه وجود دارد یا نه. در صورت عدم وجود محصول موردنیاز به واحد تدارکات اطلاع می دهد. واحد تدارکات کالای موردنیاز را خریداری کرده و پس از کنترل توسط واحد کنترل کیفیت به انبار تحویل داده شده و قبض صادر می گردد.(سرویس خرید مواد اولیه مورد نیاز)

۱٫سرویس نظارت واحد تدارکات بر موجودی انبار
۲٫سرویس بررسی وجود/عدم وجود اجناس مورد نیاز واحد تولید در انبار (مواد اولیه)
۳٫سرویس خرید مواد اولیه مورد نیاز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:21:00 ق.ظ ]




 

 

که متغیر z دارای توزیع نرمال استاندارد است:

 

 

حال می‌توان از توزیع نرمال نیز در جهت رد یا تأیید فرضیات استفاده کرد.(سرمد و همکاران، ۱۳۸۶، ص ۲۱۷-۲۷۶)
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها و یافته های پژوهش

مقدمه
در فصلهای گذشته پس از معرفی و بیان ادبیات موضوعی عوامل موثر بر تمایل وارد کنندگان به استفاده از روش پرداخت اعتباراسنادی در بیع بین المللی کالا بر اساس تحقیقات پیشین و منابع موجود، الگویی برای نشان دادن روابط میان مفاهیم اصلی تحقیق ارائه شد. سپس روش تحقیق و شیوه جمع آوری داده ها عنوان گردید . بعد ازاین که پرسشنامه طراحی شد و پاسخهای افراد به سوالات آن جمعآوری شد، باید داده های گردآوری شده به صورت متغیرهایی آماری تعریف شوند و پاسخهای گردآوری شده کدگذاری (Coding) شوند. با انجام این کار، میتوان داده ها را وارد نرمافزار کرد و آنها را آزمون نمود.
دانلود پایان نامه
این فصل شامل سه بخش میشود. در بخش اول، ابتدا آماره های توصیفی نمونه آماری بیان میشود تا شمایی از شرایط زمینهی تحقیق برای خوانندگان ارائه گردد.
در بخش دوم، با بهره گرفتن از پاسخهایی که هرکدام از اعضای نمونه آماری به سوالات پرسشنامه دادهاند، به آزمون فرضیات تحقیق و در نتیجه آزمون الگوی نظری پژوهش پرداخته میشود. در بخش سوم یافتههایی که جزء اهداف تحقیق نبوده، ولی میتواند به عنوان یک نوآوری در پژوهش و یا در قالب پیشنهادهایی برای مجریان و محققان آتی ارائه شود، بیان میشوند. این یافتهها میتوانند شواهدی در مورد دلایل احتمالی بروز پدیده ها در اختیار محقق قرار دهند.
لازم به توضیح است که در این فصل، صرفا یافته های تحقیق ارائه میگردد و هرگونه تعبیر و تفسیر نتایج و استنباط از یافتهها به فصل بعد موکول میشود.
۴-۱) بخش اول: آماره های توصیفی نمونه آماری
- آماره های توصیفی فرضیه ۱ (کاهش ریسک دریافت کالای مغایر با شرایط قرار داد)
برای پرسش این فرضیه از چهار سوال استفاده شد که در پرسشنامه، به ترتیب زیر قرار گرفته اند. در جدول ۴-۱ مقادیر آماره های توصیفی(یعنی میانگین، میانه و انحراف معیار پاسخهای داده شده) به سوالات ارائه شده است. پاسخ دهندگان می توانستند جوابهای خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد را انتخاب نمایند که برای کدگذاری آنها به ترتیب از اعداد ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ استفاده شده است.
جدول ۴-۱ میانگین، میانه و انحراف معیار فرضیه ۱

 

انحراف معیار میانه میانگین سؤالات
۰,۹۸۶ ۲,۰۰ ۲,۰۳ کاهش ریسک دریافت کالای مغایر با شرایط قرار داد تا چه اندازه موجب استفاده از روش اعتباراسنادی در پرداخت های بین المللی می گردد؟
۰,۹۰۹ ۲,۰۰ ۲,۰۸ الزامات اضافی که خریدار در شرایط اعتبارجهت کاهش ریسک دریافت کالای مغایر درج می نماید تا چه اندازه موجب استفاده از روش اعتبار اسنادی در پرداخت های بیع بین ا لمللی می گردد؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:21:00 ق.ظ ]




بهرحال آنچه که اکثر فقهای عامه بعنوان اسباب حجر برشمرده اند عبارتند از:صغر، جنون ( که عته یعنی جنون نسبی هم در حکم آن است) وسفه. [۱۷۵]
گفتار پنجم : اسباب حجر[۱۷۶]درفقهوحقوق
اسباب حجر عبارت است از: صغر، جنون، فلس، سفه وپاره ای از اموردیگر(مانند اخذ مال غاصب بعنوان بدل حیلوله و مال مورد رهن که راهن ازبعضی تصرفات درآن محجوراست) همه این امور درحقوق مدنی از اسباب حجر به شمارمی روند جز فلس که به نظر فقهای امامیه از اسباب حجر است ولی درقانون مدنی بجای آن اعسار وورشکستگی سبب حر است واعسار اعم از فلس است. رقیت و مرض مشرف به موت نیز از اسباب حجر درفقه می باشند نه درقانون مدنی.
اسباب حجر درحقوق[۱۷۷]
اصطلاح حقوق موضوعه یا تحقیقی (droitpositif/positive law) به قوانین ومقرراتی گفته می شود که با ضمانت اجرای یک نیروی اجتماعی ( دولت ) دریک جامعه مورد نظر قابل اجرا است. درحقیقت حقوق تحققی مجموعه مقرراتی است که دریک زمان معین دریک جامعه معین برسرنوشت اجتماعی انسان حاکم است. از این دیدگاه حقوق مدنی رشته ای از حقوق موضوعه است که به وسیله دادرسان در دادگاهها اعمال می شود.
درماده ۱۲۰۷ ق.م اسباب حجر ذکر گردیده واین اسباب به صغر، سفه و جنون محدود می گردد. این ماده بدین قرار است:اشخاص ذیل محجور واز تصرف دراموال وحقوق مالی خود ممنوع هستند: ۱-صغار ۲- اشخاص غیررشید ۳-مجانین. [۱۷۸]
حجر ناشی از این سه سبب نهاد حقوقی خاصی را تشکیل می دهد وتابع رژیم واحدی است زیرا درهمه این موارد حجر موجود به واسطه نقص قوای عقلی وبه تعبیر دیگر فقدان یا عدم کفایت اراده پیش آمده است وشایسته است از شخص محجور حمایت شود. دراین نوع حجر نقص درشخص محجور است ودرحقوق امروز معمولا اصطلاح حجر برای مواردی که سبب منع، نقص در مالکیت، مانند حجر راهن، یا منع تصرف به دلیل حمایت از حقوق دیگران باشد مانند حجر تاجر ورشکسته، به ندرت استعمال می شود و قانونی مدنی هم برای این گونه موارد از اصطلاح حجر استفاده نکرده است. به هرحال حجری[۱۷۹] که مورد نظر قانون مدنی است.
پایان نامه
بند اول -اختلاف اسباب حجر درفقه وحقوق مدنی
چنانچه در ماده ۱۲۰۷ ق.م آمده است از میان اسباب ششگانه حجر درفقه فقط سه سبب درحقوق مدنی مطرح شده است. اینجا ممکن است این سئوال در ذهن تداعی شود که آیا اسباب دیگر که درفقه مطرح شده است حجر می باشد؟ یا آنکه قانونگذار دچار غفلت و یا اشتباه گردیده است؟ وآیا طرح آنها در قانون مدنی با آگاهی ویک توجیه منطقی صورت گرفته است؟
سه سبب «افلاس»،«رقیت»و«مرض» متصلبه موت ازاسباب حجردرفقه اسلامی هستند که درحقوق مدنی در بحث اسباب حجر مطرح نگردیده اند وهمان طور که ذکر شد درماده ۱۲۰۷ ق.م نامی از آنها برده نشده است. اینک دلایل مختصری را ازعدم ذکر آنها دراین ماده از نظر حقوقدانان بیان می نماییم:
افلاس در ماده ۱۲۰۷ ق.م ذکر نشده زیرا افلاس مربوط به تاجر وغیر تاجر می باشد. درصورت ارتباط آن با تاجر توقف وورشکستگی نام گرفته ودرحقوق تجارت مورد بررسی قرار میگیرد. بنابر این از موضوع حقوق مدنی که محجورین درآن مطرح می شوند خارج می شود.
درصورتی که افلاس مربوط به غیر تاجر باشد اعسار نامیده می شود ودرحقوق مدنی مورد بحث قرار میگیرد. درحالی که از اسباب حجر به شمار نمی رود. این مطلب را می توان از ماده ۳۶ قانون اعسار مصوب ۱۳۱۱ دریافت کرد. در کلیه خیارات وحقوق مالی مدعی اعسار که استفاده از آن موثر در تادیه دیوان او باشد طلبکاران او قائم مقام قانونی مدعی اعسار بوده و حق دارند بجای او از اختیارات وحقوق مزبور استفاده کنند.
مفهوم ماده مذکور آن است که معسر یا مدعی اعسار اختیارات وحقوق خود را برای تادیه دیون خود به کار نبرد وطلبکاران به عنوان قائم مقام او این اختیارات را به کاربرند. ولی آنچه از این ماده ظاهر است معسر از بکاربردن اختیارات وحقوق خود منع نشده و محجور به حساب نمی آید. [۱۸۰]
مورد دیگر اختلاف از اسباب حجر که درفقه مطرح شده ولی درقانون مدنی ذکر نشده رقیت و بردگی است. حقوقدانان معتقدند که بحث از برده درزمان فعلی موضوعاً منتفی است. زیرا برده ای وجود ندارد تا درباره او حکم شود که آیا حق تصرف بدون اذن مولا را دارد یا ندارد؟ بنابراین به نظر می رسد که قانونگذار نیز با توجه به این اصل درعصر حاضر عمداً از به رسمیت شناختن آن خودداری کرده است.[۱۸۱]آخرین سبب اختلافی حجر در فقه وقانون مدنی مرض متصل به موت است. در مورد تصرفات منجز و تبرعی[۱۸۲] مریض در بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. تصرفات مریض در ملک خود به دو دسته تقسیم
می شوند: الف- تصرفاتی که معلق بر موت یا غیر موت است. ب- تصرفاتی که معلق بر امر دیگری
(معلق علیه) نیست و به صورت منجز انجام می شود. این تصرفات نیز به چند نوع تقسیم می گردد:
اول تصرفات ناشی ازتکالیف وامور واجب مانند جبران خسارات ناشی از اتلاف و یا سایر موجبات ضمان.
دوم تصرفات معاوضی اعم از اینکه مساوی، کمتر یا بیشتر از ارزش مال مورد معاوضه باشد.
سوم : تصرفات مجانی یا تبرعات مانند تملیک مجانی و ابراء دین. تصرفات معلق بر موت محدود بر ثلث ترکه واحکام وصیت درمورد آن جاری است. تصرفات معلق بر غیر موت درحکم تصرف منجز است و مشمول قواعد منجزات مریض قرار نمی گیرد. تصرفات منجز درامور واجب درصورتی که وجوب آن پیش از مرض برعهده مریض آمده باشد از موضوع بحث خارج است و به اصل ترکه تعلق می گیرد. برخی معتقدند که این اعمال تا ثلث ترکه نافذ است و زاید بر ثلث به تنفیذ ورثه نیاز دارد و برخی دیگر معتقدند که تصرفات وتبرعات منجز مریض حتی اگر زاید بر ثلث باشد نافذ ومعتبر است. هر یک از این دو گروه نیز در اثبات ادعای خویش به دلایلی چند استناد می نمایند.[۱۸۳]
اختلاف نظر فقها در خصوص تصرفات منجزه مریض بیشتر ناشی از دو گروه روایت متعارضی است که درخصوص مسأله وجود دارد.
درحقوق مدنی امروز نیز برخی از حقوقدانان با توجه به عقیده دسته اول از فقها که قائل به عدم تنفیذ تصرفات منجز مریض بیش از ثلث ترکه بودند واو را در بیش از ثلث محجور می دانستند مرض متصل به موت را ازاسباب حجر برشمرده اند. لیکن دسته ای دیگر از حقوقدانان که با قائلین دسته دوم از فقها هم عقیده گردیده اند این نظر را قابل ایراد دانسته اند ومی گویند: [۱۸۴]
اولاً مریض مالک است وهر مالکی حق هر نوع تصرفی را دراموال خود دارد بجز آنچه بموجب قانون منع شده است و در این زمینه منعی در قانون وجود ندارد.
ثانیاً حَجْر یک امر استثنایی است که نیاز به نص دارد و بدون دلیل نمی توان شخصی را محجور دانست و درصورت تردید می توان حالت یقینی سابق( اهلیت مریض) را استصحاب نمود.
ثالثاً سکوت قانونگذار در مقام بیان قرینه ای است که بر اینکه نمی خواسته مرض متصل به موت را از اسباب حجر تلقی کند. رابعا برخی از روایات نیز که مورد تایید بعضی از فقهای امامیه (دسته دوم) است وبر اساس آنها اظهار نظر کرده اند حاکی از جواز تصرفات وتبرعات زاید برثلث است. بنابر این مرض متصل به موت را نمی توان از اسباب حجر در حقوق مدنی به شمار آورد.
گفتار ششم: انواع محجورین و حدود حجر آنان
قانون مدنی محجورین را به سه دسته تقسیم نموده است: [۱۸۵]
- صغار
- اشخاص غیر رشید
- مجانین
در فقه اقسام دیگری برای حجر ودر نتیجه محجورین ذکر کرده اند؛ اما قانون مدنی ایران غیر از سه نوع یاد شده اشخاص دیگری را محجور نشناخته است. زیرا این قانون در مادره ۱۲۰۷ درمقام بیان انواع محجورینی است که حجر آنها حمایتی است و این اشخاص خارج از سه دسته بالا نیستند.
از طرف دیگر ممنوع کردن ومحجور شناختن افراد دلیل می خواهد؛ بنابر این نمی توان غیر از گروه های مذکور در قانون کسان دیگری را محجور دانست. نکته قابل توجه در شناسایی انواع محجورین از دیدگاه قانون مدنی و قانونگذار افرادی راکه به علت نقص صغر سن یا نرسیدن به مرحله رشد و یا اختلال قوای عقلی نقصی در اراده دارند یا فاقد اراده اند حمایت، وممنوع از تصرف ومحجور دانست.[۱۸۶]
بنابراین، قواعد پراکنده ای که درقانون مدنی یا قانون تجارت وجود دارد که به دلایلی غیراز فقدان یا نقص اراده، شخص را از تصرف دراموال وحقوق مالی خود منع می کند، گرچه نوعی ممنوعیت در تمامی آن موارد دیده می شود، نباید حجر به معنی مصطلح آن تلقی شود؛ مثلا:راهن نمی تواند دررهن تصرفی کند که منافی حق مرتهن باشد، مگر به اذن مرتهن. (ماده ۷۹۳ ق.م)در اینجا حجر به معنی اصطلاحی نیست، زیرا این منع به لحاظ نقص درمالکیت است نه فقدان نقص در اراده شخص. (یا منع وصیت است به زیاده برثلث،[۱۸۷]
بند اول- صغیر درلغت واصطلاح
صغیر درلغت به معنی کوچک وخرد است[۱۸۸]. صغیر به کسی گفته می شود که نابالغ باشد؛ ودر زبان عامیانه ونوشته های غیر حقوقی به صغیر، کودک، خردسال، طفل وبچه می گویند.
صغیردر اصطلاح فقهی وحقوقی به کسی اطلاق می‏شود که به سن بلوغ نرسیده وکبیر نشده
است. [۱۸۹]
ازروز تولد تا روز بلوغ انسان صبی و صغیر نامیده می‏شود وصغر صفت کسی است که نیروی انسانی او کامل نگشته است
قبل از اصلاح قانون مدنی به سال ۱۳۶۱ درحقوق مدنی صغیر به کسی گفته می‏شد که به سن ۱۸ سال تمام نرسیده بود ولی با حذف ماده ۱۲۰۹ واصلاح ماده ۱۲۱۰ درنتیجه لغو ۱۸ سال به عنوان سن کبیر، امروزه مفهوم صغیر درفقه وحقوق مدنی یکسان است و هرکسی که به سن بلوغ نرسیده باشد صغیر به شمار می آمده است.
دکترسید حسن امامی معتقد است:«دراصطلاح حقوقی صغیر به کسی گفته می‏شود که از نظر سن به نمو جسمانی و روحی لازم برای زندگانی اجتماعی نرسیده باشد».[۱۹۰]
این تعریف خالی از اشکال نیست، زیرا معلوم نیست که نموجسمانی و روحی لازم برای زندگانی اجتماعی درچه زمانی حاصل می‏شود. البته قبل از اصلاح قانون مدنی قانونگذار سن ۱۸ سال را به عنوان رشد و نموجسمی وروحی تعیین کرده بود که براین اساس، آن تعریف بی اشکال بود. لیکن امروزه قانون اصلاح شده با آن تعریف فرق کرده، به ویژه از آن جهت که اشاره به سن بلوغ، که مفهوم حقوقی ویژه‏ای دارد نکرده است. بعلاوه نمو روحی لازم برای زندگانی اجتماعی چه بسا با رسیدن به سن بلوغ حاصل نمی‏شود بلکه مستلزم رشد است که مفهومی غیر از بلوغ می‏باشد، [۱۹۱] بنابر این درحقوق امروز ممکن است کسی با رسیدن به سن بلوغ دوره صغر را پشت سرگذارده باشد ودیگر صغیر به شمار نیاید، ولی رشد وتوانایی روحی برای اداره امور خود را نداشته باشد.
الف- اقسام صغیر
صغیر ممکن است غیر ممیز یا ممیز باشد. صغیر غیر ممیز شخص نابالغی است که دارای قوه درک وتمیز نیست، زشت را از زیبا وسود را از زیان تشخیص نمی‏دهد و نمی‏تواند اراده حقوقی داشته باشد.
ب- صغیر غیر ممیز
«صغیر غیر ممیز کسی است که فروش وخرید را نمی‏فهمد، یعنی نمی‏داند که فروش موجب سلب مالکیت وخرید سبب به دست آوردن آن است و بین غبن فاحش آشکار، مانند غبن به میزان پنج دهم، وغبن کم فرق نمی‏گذارد وبه کسی که بین اینها فرق می‏گذارد صغیر ممیز گفته می‏شود». [۱۹۲]
برخی ازشارحان این ماده گفته اند این عبارت که صغیر ممیز بین غبن فاحش وغبن کم فرق می ‏گذارد کنایه از این است که کودک عاقل باشد ودرچیزهایی که قیمت آنها معروف است این تفاوت وتمایز را بداند وگرنه گاهی عاقل ترین مردم هم فریب می‏خورند.
درفقه امامیه بعضی سن ۷ سالگی را برای تمیز ذکر کرده‏اند، زیرا پیغمبر اکرم (ص) فرموده است:
« فرزندان خود را در۷ سالگی به نماز عادت دهید».[۱۹۳]امروا اولادکم بالصلوه وهم ابناء سبع الفقه الاسلامی فی ثوبه الجدید، المدخل الفقهی العالمبرخی به استناد حدیثی دیگر ۶ سالگی را سن تمیز تلقی کرده‏اند.
درروایت صححه بزنطی از امام رضا (ع) نقل شده ست: یوخذ الغلام بالصلاه وهو ابن سبع سنین
درحقوق برخیازکشورها نیز سن تمیزمعین شده است ولی درحقوق مدنی ایران وپاره‏ای از کشورها تمیز سن خاصی ندارد ودرصورت بروز اختلاف درباره ممیز ویا غیر ممیز بودن صغیر، تشخیص آن با دادرس است که باید با توجه به اوضاع واحوال وخصوصیات مورد ودلایل وقرائن وامارات موجود دراین باره تصمیم بگیرد.
درحقوق فرانسه، مانند ایران تشخیص تمیز با دادگاه است، اما سن تمیز درحقوق مصر، سوریه وعراق به موجب قانون ۷ سال تمام و درحقوق مراکش ۱۲ سال وحقوق تونس ۱۳ سال است. به نظر می‏رسد که سن ۱۲ یا ۱۳ سال برای تمیز خیلی بالا است وبا واقعیت های موجود وفق نمی‏دهد ونیز از آنجا که تشخیص این امر دراعمال حقوقی صغیر موثر است تعیین این سن با مصلحت صغیر وجامعه سازگار نیست.
ج- صغیر ممیز
صغیر ممیز به صغیری گفته می‏شود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، ولی تا حدی قدرت درک وتشخیص و تمیز سود وزیان درمعاملات را به دست آورده است. البته هر غیر ممیزی غیر رشید هم هست، ولی هیچ ممیزی پیش از بلوغ رشید محسوب نمی‏شود.
می‏توان گفت در مرحله تمیز، شخص سود وزیان را ازهم تشخیص می‏دهد، اما این تشخیص در او به صورت ملکه درنیامده است؛ اما رشد یک ملکه وکیفیت نفسانی است که پس از بلوغ در انسان حاصل می‏شود.به هر حال رشد مرحله‏ای از تکامل انسان است که پس از تمیز وبلوغ پدید می‏آید و در این مرحله درک، شعور، توانایی‏های فکری ودماغی انسان نوعاً بیش از مرحله پیشین است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:20:00 ق.ظ ]




۲-۱-۱۰-۳-۱- علت­های زیستی پس از تولد
علت­های زیستی پس از تولد می ­تواند شامل آسیب مغزی ضربه­ای، عفونت­ها، سوءتغذیه و مسمومیت باشد. آسیب مغزی به آسیب­های که بر اثر تصادف با وسایل نقلیه، ضربه به سر، سقوط از ارتفاع یا تکان­های شدید ناشی می­ شود، اشاره دارد. مننزیت و آنسفالیت، عفونت­هایی هستند که ممکن است به عقب­ماندگی ذهنی منجر شود. مننژیت، عفونت پرده مغز است که بر اثر عوامل ویروسی و باکتریایی به وجود می ­آید. آنسفالیت هم عفونت مغزی است که هوش را به شدت تحت تاثیر قرار می­دهد و اغلب اوقات منجر به عقب­ماندگی ذهنی می­شوند. یکی از سمومی که با عقب­ماندگی ذهنی مرتبط می­باشد، سرب است. تاثیرات مسمومیت با سرب در کودکان متغیر است. سطوح بالا می ­تواند منجر به مرگ شود (غباری­بناب و خانزاده فیروزجاه، ۱۳۸۸).
۲-۱-۱۰-۳-۲- علت­های روانی-اجتماعی پس از تولد
کودکانی که در اوضاع و احوال محیطی فقیر پرورش می­یابند و فرصت کمی برای رشد زبان دارند، همچنین کودکانی که دچار سوءاستفاده­های شدید، غفلت و محرومیت مزمن حسی و اجتماعی می­شوند، در معرض خطر عقب­ماندگی­ ذهنی هستند. در حقیقت بسیاری از صاحب‌نظران اظهار داشته اند که محیط کم تحریک، اگرچه اصلی­ترین علت عقب­ماندگی ذهنی نیست، اما قطعاً یکی از علت­های اصلی آن به شمار می ­آید. متخصصان گاهی اوقات از اصطلاح ناتوانی ذهنی فرهنگی-خاوادگی که اشاره به فقر محیط اجتماعی در اوایل زندگی کودک دارد، استفاده می­ کنند (کمیته اصطلاح­شناسی و انجمن عقبماندگی ذهنی آمریکا، ۲۰۱۰؛ امرسون[۱۰۸]، ۲۰۱۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱-۱۱- رویکردهای کم­توانی ذهنی
به منظور درک روشن­تر از گوناگونی افراد کم ­توان ذهنی و پاسخگویی به نیازهای آنها این افراد از طریق چهار رویکرد که در زیر شرح خواهیم داد، مورد بررسی قرار می­گیرند. به طور کلی عقب­ماندگی ذهنی کمتر شدید نمی­تواند فقط یک علت خاص داشته باشد. انجمن کم­توانی ذهنی و رشدی در سال ۲۰۱۰، علل احتمالی کم­توانی ذهنی را بر اساس زمان تاثیر یعنی عوامل قبل از تولد و هنگام تولد و بعد از تولد، طبقه ­بندی کرد.
۲-۱-۱۱-۱- انتظارهای آموزش­پذیری
در راستای تشخیص نیازهای گوناگون دانش ­آموزان با عقب­ماندگی ذهنی، حوزه آموزش و پرورش نیز سامانه­ی طبقه ­بندی خود را به وجود آورده است که این طبقات آموزشی شامل آموزش­پذیر[۱۰۹]، تربیت­پذیر[۱۱۰] و حمایت­پذیر[۱۱۱]، می­باشند. این طبقه برای این به وجود آمد که تعیین کند چه کسانی می­توانند از مدرسه بهره ببرند. واژه­ی آموزش­پذیر در برگیرنده این نکته است که کودک می ­تواند دست­کم از عهده­ برخی از مهارت‌های تحصیلی کلاس برآید. بدین معنا که کودک می ­تواند مهارت­ های بنیادی خواندن، نوشتن و حساب کردن را بیاموزد. واژه تربیت‌پذیر نشان می­دهد که دانش ­آموز، آموزش­پذیر نیست و فقط می ­تواند در محیط‌های خارج از مدرسه عادی تربیت شود. واژه حمایت­پذیر به این مطلب اشاره دارد که این افراد باید در محیط­های ویژه نگهداری یا مراقبت شوند، پیش­فرض این اعتقاد این است که آموزش برای این افراد بی­ثمر است. هر چند در سالهای اخیر این پیش فرض دیگر وجود ندارد (هاردمن و همکاران، ۲۰۰۲؛ ترجمه علیزاده و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۱-۱۱-۲- شدت آسیب ذهنی
در مورد سطوح شدت کم­توانی ذهنی اختلاف نظر وجود دارد. به طور کلی برای گروه­بندی افراد با کم­توانی ذهنی بر اساس رویکرد شدت آسیب ذهنی، چهار سطح از کارکرد هوشی استفاده می­ شود. (۱) کم­توانی ذهنی خفیف: هوش­بهر ۵۰ تا ۷۰، (۲) کم­توانی ذهنی متوسط: هوش­بهر ۳۵ تا ۵۰، (۳) کم­توانی ذهنی شدید: هوش­بهر ۲۰ تا ۳۵ و (۴) کم­توانی ذهنی عمیق: هوش­بهر ۲۵ یا کمتر. این طبقه ­بندی در جامعه پزشکی از پذیرش گسترده­ای برخوردار شده است.
۲-۱-۱۱-۳- حوزه­ معلولیت
شیوه دیگر طبقه ­بندی افراد با کم­توانی ذهنی استفاده از اصطلاحات توسعه ­یافته توسط مرکز ملی تحقیقات توان­بخشی پزشکی است. در این مدل پنج حوزه تعریف می­ شود.
۱٫ پاتوفیزیولوژی[۱۱۲] (بدکارکردی اعضای بدن که ناشی از بیماری و نابهنجاری­های ژنتیکی می‌باشد) ۲٫ اختلال ۳٫ محدودیت عملکرد ۴٫ ناتوانی. ۵٫ محدودیت اجتماعی (باتشا و همکاران[۱۱۳]، ۲۰۱۲).
۲-۱-۱۱-۴- حمایت­های مورد نیاز
بعد از تعریف کم­توانی ذهنی در سال ۱۹۹۲، رویکرد جدیدی در زمینه­ کم­توانی ذهنی به وجود آمد. انجمن کم­توانی ذهنی و رشدی آمریکا طبقه ­بندی صرفا بر اساس بهره هوشی و رفتار سازشی را کاهش داده است. این سیستم طبقه ­بندی چند بعدی مبنی بر عملکرد چند بعدی انسان که شامل ۱- توانایی­های ذهنی ۲- رفتار سازشی ۳- سلامتی ۴- مشارکت ۵- مشارکت، تعامل و نقش­های اجتماعی می­باشد، است (مارک، ۲۰۰۹). در این رویکرد افراد با کم­توانی ذهنی، بر اساس نوع و میزان حمایتی که نیاز دارند تا در محیط­های طبیعی خانه و اجتماع خود عملکرد خوبی داشته باشند، به چهار سطح حمایتی طبقه ­بندی می­شوند که به شرح زیر می­باشد.
۱٫متناوب[۱۱۴]: حمایت­ها بر اساس نیاز فراهم می­شوند. این حمایت­ها ممکن است نامنظم و کوتاه مدت باشد.

 

    1. محدود[۱۱۵]: حمایت­ها بر اساس تداوم مشخص می شوند، زمان مورد نیاز ممکن است محدود باشد اما متناوب نیست.

 

    1. گسترده[۱۱۶]: حمایت­ها حداقل در برخی از محیط ها نظیر محل کار یا خانه مشخص می‌شوند و حمایت­ها از نظر زمان محدود نیستند.

 

    1. فراگیر[۱۱۷]: حمایت­ها باید پیوسته و بسیار عمیق باشند و همچنین باید در محیط­های چندگانه ارائه شوند (انجمن عقب­ماندگی ذهنی آمریکا، ۲۰۰۲ ، ترجمه به­پژوه، ۱۳۸۹).

 

۲-۱-۱۲- همدلی
تیچنر[۱۱۸] (۱۹۶۷-۱۹۲۷) واژه همدلی را در سال ۱۸۹۰ از واژه آلمانی “"einfuhlung یعنی “به احساس کسی واردشدن” اقتباس کرد و در روان­شناسی رواج داد. بعدها نظریه­پردازان زیبا شناختی، همدلی را به مفهوم ” توانایی ادراک تجربه ذهنی فرد دیگر” مطرح نمودند، و از همین مفهوم برای تشخیص و درمان در حرفه پزشکی به طور عام و در روان­شناسی و روان‌پزشکی به طور خاص مدد گرفته شد، که امروز نقش جدّی را در برقراری ارتباط به عهده دارد (دایره­ المعارف فلسفه استنفورد[۱۱۹]، ۲۰۰۸).
همدلی، واکنشی زیست­شناختی است که تحت تاثیر رشد شناختی و عوامل محیطی تغییر می­ کند. توافق کلّی وجود دارد که همدلی یک عاطفه اولیه است، پاسخ جانشینی که می ­تواند در کودکان کوچک که هنوز نمی ­توانند بین اندوه خودشان و اندوه دیگران تفاوت قائل شوند، رخ می­دهد. نتایج حاصل از تحقیقات دهه­های اخیر در زمینه رفتار همدلی، نقش این ارتباط عاطفی را در سلامت روانی و سازگاری اجتماعی انسان تایید می­ کند. انسان در جریان یک ارتباط عاطفی و همدلانه می ­تواند عواطف و احساسات خود را با انتظارات افراد جامعه هماهنگ و سازگار سازد (نوروزی، ۱۳۸۹).
همدلی به عنوان توانایی درک و سهیم­شدن در حالات عاطفی دیگران و شامل دو مولفه شناختی و عاطفی تعریف شده است. مولفه شناختی به توانایی درک حالات درونی دیگران اشاره دارد؛ در حالی که مولفه عاطفی به تجربه احساسات سازگار با شخص مشاهده­ شده اشاره دارد (هافمن، ۲۰۰۱). همدلی عاطفی ممکن است همدردی یا نگرانی همدلانه برای دیگری را به وجود آورد (آیزنبرگ[۱۲۰]، ۲۰۰۰ ؛ هافمن، ۲۰۰۱).
۲-۱-۱۲-۱- همدلی به عنوان یک فرایند شناختی
همدلی به فرایندی اطلاق می­ شود که فرد موقعیتی را از نقطه نظر یک فرد دیگر تجربه می­ کند، خواه به طور فعال و خواه یادگیری شده. این مفهوم­سازی اولیه از همدلی، بر فرایندی تاکید دارد که فرد می ­تواند فهمی درست از دنیای روان­شناختی فرد دیگر بدست آورد. در رابطه با این مفهوم همدلی بسیار شبیه فرایندی است که بعضی اوقات آن را نقش بازی کردن یا از زاویه دیگران دیدن می­نامند، اگرچه اختلاف نظر زیادی در این دیدگاه درباره همدلی وجود دارد. برای مثال یک نفر ممکن است این تصور را داشته باشد که چگونه می ­تواند خودش را با وجود داشتن اهداف، منابع و ارزش­های متفاوت، جای فرد دیگری بگذارد و متقابلاً چگونه فرد دیگر می ­تواند با اهداف، منابع و ارزش­های متفاوت خودش را جای من بگذارد. اگرچه این دو دیدگاه در نگاه اول برای فهم موقعیت درونی فرد خیلی به یکدیگر شبیه­اند، اما تحقیقات نشان داده که این دو دیدگاه متضمن دو راهبرد متفاوت در پیامدهای رفتاری، هیجانی و انگیزشی هستند که ممکن است از نظر مفهومی با یکدیگر متفاوت باشند. به علاوه یک پیچیدگی که در درک دیدگاه دیگران وجود دارد، این است که باید فهمید آن فرد بر اساس دیدگاه بصری یعنی آنچه که وجود دارد یا بر اساس دیدگاه شناختی یا عاطفی به درک دیگری پرداخته است (استاکز و لیشنر[۱۲۱]،۲۰۱۲).
۲-۱-۱۲-۲- همدلی به عنوان یک فرایند عاطفی
محققین دیگر همدلی را به عنوان یک فرایند عاطفی به کار می­برند و معتقدند تفاوتی اساسی بین فرایند گفتگوی نقش شناختی و پاسخ­دهی همدلانه عاطفی وجود دارد. پاسخ­دهی همدلانه عاطفی شامل به مشارکت گذاشتن احساسات حداقل به طور کلی در سطح عاطفی (خوشایند-ناخوشایند) است. تمایز جزء عاطفی همدلی بسیار مهم است. زیرا شواهدی وجود دارد که نشان می­دهد همدلی عاطفی با رفتار کمک کردن در ارتباط است. همچنین همدلی عاطفی مولفه ژنتیکی قوی دارد و بیشتر یک فرایند ذاتی و فطری است که به شخصیت ذاتی فرد وابسته است تا یک مهارت ارتباطی (شرارد[۱۲۲]، ۲۰۰۷).
۲-۱-۱۳- نظریه و مدل­های همدلی
۲-۱-۱۳-۱- نظریه کردارشناسی بالبی
جان بالبی روانکاو انگلیسی عقیده دارد که رفتار همدلی از رفتار غریزی دلبستگی ناشی می‌شود. به عبارت دیگر، شالوده رفتار همدلی، در نوزادی از طریق فرایند رابطه­ نوزاد و مراقب او معمولاً مادر شکل می­گیرد. از نظر او دلبستگی در بروز اختلال­های رفتاری و ناسازگاری اجتماعی نقش مهم و قابل توجه دارد.کیفیت این رفتار در مراحل بعدی زندگی فرد بسیار موثر است. رفتار دلبستگی، در دوران رشد تحول یافته و به صورت همدلی، (یعنی فهم و پذیرش احساسات، نیازها، رنج­های شخص دیگر) بروز می­ کند و بر پایندی افراد نسبت به معیارهای فرهنگی و پذیرش مسئولیت­های اجتماعی و سلامت روان و سازگاری اجتماعی آنها تاثیر می‌گذارد (جان بالبی، ۱۹۵۱؛ به نقل از نوروزی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۱۳-۲- نظریه کارل راجرز
در طول دهه­های بعد از جنگ جهانی دوم، روان­شناس و درمانگر آمریکایی کارل راجرز[۱۲۳] (۱۹۵۹) به معرفی یک دیدگاه جدید در تغییر و درمان شخصیت پرداخت که همدلی یک جزء اصلی آن است. نظریه تا حدی بر فلسفه پدیدارشناسانه بنا شده است، که بر طبق آن اعمال یک فرد توسط برداشت فرد از جهان اطرافش تعیین می­ شود. بنابراین آنچه برای راجرز مهم بود این است که ادراک مراجعانش از واقعیت چگونه است نه اینکه خود واقعیت چیست؟ بنابراین همدلی نقش اساسی در این نظریه بازی می­ کند.
۲-۱-۱۳-۳- نظریه یادگیری
به اعتقاد نظریه­پردازان یادگیری، عوامل محیطی و تجارب اجتماعی در ایجاد همدلی و تفاوت‌های فردی در آمادگی کودکان برای نشان دادن همدلی تاثیر می­ گذارد. فرض بر این است که دلبستگی همراه با احساس ایمنی با مراقبت­کننده سبب می­ شود در کودک احساس همدلی رشد کند. واکنش مراقبت­کننده و روش های انظباطی او به خصوص واکنش به آزار رساندن یا ناراحت کردن کودک دیگر نیز در ایجاد حس همدلی موثر است (ماسن و همکاران، ۱۳۹۲).
البته برخی از نظریه­پردازان عقیده دارند همدلی از طریق شرطی شدن اولیه آموخته می­ شود و تجارب مربوط به آن همگانی است. مثلا کودکی انگشت خود را می­برد و احساس درد می­ کند، حالا اگر همین کودک، فردی را در وضعیت مشابه ببیند به یاد خودش می­بید. اما برخی دیگر از محققین از جمله باتسون[۱۲۴] (۱۹۸۹) در تائید ذاتی بودن خصوصیت همدلی، به این موضوع اشاره می­ کند که وقتی نوزادان در مهد کودک با صدای گریه یک نوزاد دیگر به گریه می­افتند، مطمئنا فرد ناشاد دیگری را درک نمی­کنند بلکه به یک برگه ذاتی پاسخ می‌دهند و برخی دیگر از محققین از جمله سیمنر[۱۲۵] (۱۹۷۱) مطرح می­ کنند که نوزادان دو روزه به گریه نوزادان دیگر با گریه پاسخ می­ دهند. به این ترتیب آنها پدیده گریه مسری که نوعی همدلی در نوزادان است، را مطرح می­نمایند.
از همان اوایل دوران کودکی تفاوت­های فردی در سطح و الگوهای واکنش­های همدلانه آشکار است و این تفاوت­ها کاملا باثبات است. بعضی از نوپایان با گریه بلند یا بدخلقی نسبت به ناراحتی همسالان­شان واکنش نشان می­ دهند، حال آنکه بعضی دیگر واکنشی آرام­تر دارند و به طریقی شناختی­تر عمل می­ کنند (مثلا سوال می­ کنند)، بعضی رفتار پرخاشگرانه دارند (مثلا کودک تنبیه­کننده را می­زنند) یا مضطرب می­شوند و اجتناب می­ کنند (ماسن و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۱-۱۳-۴- مدل مارشال
مارشال و همکاران[۱۲۶] (۱۹۹۵) مدل خود را در مورد همدلی اینگونه شرح می­ دهند که همدلی شامل چهار جریان متوالی است: ۱- بازشناسی عاطفی ۲- تصور و تخیل ۳- انعکاس عواطف ۴- تصمیم به جوابگویی. تجربه عاطفی دیگران اولین شرط لازم جهت شناخت عواطف است. دومین شرط لازم قرار گرفتن خیالی فرد در جایگاه دیگران و تجربه موقعیت آنها از نقطه نظر خودشان می­باشد. مارشال تصور و تخیل از موقعیت دیگران را مهمترین عامل مرتبط با پرخاشگری (جنسی و……) می­داند. سومین مرحله انعکاس عاطفه می­باشد که شامل تجریات یکسان عاطفی در مقابل دیگران است و چهارمین مرحله شامل تصمیم برای گفتن مناسب­ترین سخن و یا انجام مناسب‌ترین رفتار در مقابل دیگران می­باشد.
۲-۱-۱۳-۵- مدل هافمن
یکی از نظریه پردازان مدرن همدلی که سالهای زیادی را صرف تحقیقات در خصوص همدلی نموده، مارتین هافمن است. مراحل همدلی از دیدگاه هافمن (۲۰۰۰) دارای شش مرحله اساسی است: ا- مرحله اول همدلی جهانی: از نظر بیولوژیکی نوزادان مستعد تجربه شکل ابتدایی از همدلی هستند. گریه نوزادان و کودکان دلیلی برای این مدعاست (آیزنبرگ، ۲۰۰۳). مرحله دوم همدلی خودخواهانه: این مرحله در سنین بین ۱۱ تا ۱۲ ماهگی شروع می­ شود. در این مرحله نوزادان قادر به افتراق واکنش احساسی خود با دیگران می­شوند، اما هنوز به دنبال راحتی برای خود هستند و به واکنش­های پریشان خود تمرکز دارند. مرحله سوم همدلی شبیه خودخواهانه: این مرحله از ۱۴ ماهگی شروع می­ شود؛ در این مرحله کودکان به طور داوطلبانه برای کمک به دیگران داوطلب می­شوند. به عنوان مثال اگر کودک ۴ ماهه­ای گریه کند کودک دیگر با نگاه غمگین به او پاسخ می­دهد و مکن است با گرفتن دست دوستش او را به مادرش معرفی کند و از او بخواهد تا با اسباب بازی­های او بازی کند. مرحله چهارم حقیقت از روی همدلی: این مرحله در پایان سال دوم رخ می­دهد، با بالا آمدن سن وضعیت همدلی پیچیده­تر می­ شود و در این مرحله فرد بهتر با دیگران خود را متمایز می­ کند. در اوایل سال سوم کودک احساسات، افکار و تمایلات مستقل خود را دارد و کم کم به همدلی بالغ نزدیک می­ شود. مرحله پنجم فراتر از وضعیت: بین سنین ۶ تا ۹ سالگی بچه­­ها آگاه می­شوندکه دیگران احساس شادی، غم، خشم، ترس، عزت نفس بالا پایین و غیره نه تنها در زندگی خود نشان می­ دهند بلکه نسبت به دیگران آنان را بروز می­ دهند (آیزنبرگ و فابس[۱۲۷]، ۱۹۹۸). مرحله ششم همدلی برای دیگران: این مرحله بالاترین سطح همدلی است. در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی ظاهر می­ شود. در این مرحله افراد نوجوان به شکل مفاهیم اجتماعی و طبقه ­بندی شده وضعیت واقعی دیگران را بررسی می­ کنند. این مرحله به نوعی با همدردی آمیخته شده است که جدایی آن امکان­ پذیر نیست. برای مثال نگرانی برای بازماندگان یک حادثه یا بلایای طبیعی هم همدلی را شامل می‌شود و هم همدردی را به نمایش می­ گذارد (هافمن، ۱۹۸۱).
۲-۱-۱۳-۶- نظریه روانکاوی
روانکاوی از طریق نظریه سائق سعی نمود پدیده رفتار دلبستگی و همدلی ناشی از آن را از طریق نیروهای جنسی یا لیبیدو[۱۲۸] تشریح کند، اما بعدها فروید به این نکته اشاره نمود که مادر و سینه‌های او اهداف تامین کننده­ علایق کودک هستند و هرگونه جدایی طولانی از مادر، تهدیدی است که منجر به اضطراب در کودک می­ شود. در این نظریه، هر نوع دلبستگی یا ارتباط عاطفی با مادر نتیجه­ نیازهای فیزیولوژیک نوزاد است (درویزه، ۱۳۸۲).
۲-۱-۱۳-۷- نظریه دیویس
در دیدگاه دیویس (۱۹۸۳) همدلی یک سازه تک بعدی (شناختی یا عاطفی) تعریف نمی­ شود بلکه مجموعه ­ای از سازه­ها را تشکیل می­دهد که در عین متفاوت بودن، همگی به نحوی با حساسیت نسبت به دیگری، در ارتباط می­باشند. چهار بعد از همدلی که دیویس مورد توجه قرار داد عبارت بودند از ۱-دیدگاه‌گیری: توانایی برای در نظرگرفتن دیدگاه دیگران ۲- خیال: جایگزینی خود به صورت خیالی در قالب احساسات و اعمال شخصیت­های تخیلی، کتاب­ها و فیلم­ها ۳- توجه همدلانه: میزان احساسات همدلانه دیگر محور و نگرانی برای افراد درمانده
۴- درماندگی شخصی: احساسات خود­محور، نگرانی شخصی و ناآرامی و تنیدگی در شرایط بین فردی می­باشد (دیویس، ۱۹۸۰). تفاوت بین دو نوع همدلی هیجانی (توجه همدلانه و درگیری شخصی) در آن است که افراد در سطح بالای همدلانه به افراد پریشان در همه حال (امکان گریز آسان یا مشکل از موقعیت) کمک خواهند نمود. در حالی که فرد فاقد این احساس که بیشتر درصدد کاهش پریشانی خود می­باشد، فقط هنگامی به یاری فرد نیازمند می­شتابد، که امکان گریز از موقعیت برایش دشوار باشد. در صورت امکان گریز آسان از موقعیت، هیچ تمایلی برای کمک به فرد نیازمند نخواهد داشت (دیویس و همکاران، ۱۹۹۶).
۲-۱-۱۳-۸- مدل فشباخ
به اعتقاد فشباخ[۱۲۹] (۱۹۹۷) گرچه همدلی به عنوان یک پاسخ عاطفی مشترک میان مشاهده­گر و شخص دیگر (محرک) تعریف می­ شود، اما احتمال بروز آن تحت تاثیرعوامل شناختی است. فشباخ (۱۹۷۸) یک مدل سه بعدی از آموزش همدلی را ارائه داد. مدل او شامل ۱- تمیز بین نشانه های عاطفی (توانایی شناخت برای تفکیک و تمایز میان نشانه­ های عاطفی که در دیگران بروز کرده) ۲- در نظر گرفتن دیدگاه شخص دیگر (مهارت شناختی برای درک موقعیت دیگری و این­که بتوان خود را به جای دیگری قرار داده و نقش او را برای خود فرض کرد) و
۳- پاسخگویی عاطفی (توانایی عاطفی برای تجربه هیجان شخص مقابل و اینکه به اندازه کافی حساس و عاطفی باشد) است. دو بعد اول به عنوان یک فرایند شناختی در نظر گرفته می­شوند و بعد سوم به عنوان یک فرایند عاطفی می­باشد (اسپیلینگز[۱۳۰]، ۲۰۰۷).
۲-۱-۱۳-۹- دیدگاه انسان­گرایانه همدلی:
مفهوم همدلی را اولین بار آلفرد آدلر به کار برد و کارل راجرز آن را توسعه داد و کارل راجرز آن را توسعه داد و به سرعت مورد قبول صاحب­نظران، محققان و مردم قرار گرفت. این مفهوم مهم یعنی همدلی از تئوری انسان گرایی همدلی راجرز توسعه یافته است و نقش مهمی در درمان مراجع محوری داشته است. اگر سایر درمانگران به مراجعان به عنوان موجودی عملگرا می‌نگریستند اما راجرز گفتگوی و ارتباط همدلانه را در فهم مسائل و یا در درمان آنها مفیدتر می­دانست. منطق درک همدلانه در این تئوری امری روشن و برای آسیب­شناسی روانی مهم است زیرا بین خود فرد و تجربیاتش و شرایط ارزش او تناقض وجود دارد. بازنگری در وضعیت ارزش فرد و یا ارگانیزم تمایلی است که درمانگر برای ایجاد جوی مناسب و آزادی در موقعیت برای فرد در نظر می­گیرد (نورانی پور، ۱۳۸۷). بی شک معرفی همدلی از طرف راجرز سبب اهمیت دو چندان آن در تحقیقات و ساختار شخصیت شده است. در نتیجه همدلی و درک همدلانه به صورت گسترده مورد ارزیابی قرار گرفته است. فرایند همدلی برنامه مستمر و متعهدانه، نه فقط برای درمانگران بلکه برای والدین و معلمان است. همدلی در خانه و مدرسه دارای نفوذ و تاثیر فراوانی است (شازیا[۱۳۱]، ۲۰۰۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:20:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم