" دانلود منابع پایان نامه ها – سطح فوقانی یا سطح پشتی : – 2 " |
“
مالی که به جای مقتول پرداخت می شد بر حسب اختلاف لهجه و زبان قبایل و جماعات نام های گوناگونی داشت مثلاً قبایل انگلیسی این مال را پول خون ( خونبها )[۲۰] می نامیده اند .
و نزد قبایل عرب سینا ، مالی که عوض از قتل خطایی است ( مده ) و مالی که در برابر قتل عمد است ( دلیخه ) نامیده می شود . و قران کریم از آن میان نام دیه را برگزیده است .[۲۱]
-
-
-
- قصاص
-
-
قصاص . [ ق ِ ] (ع مص ) مانند آنچه داده باشی بازستدن . || کشنده یکی را کشتن . (ترجمان ترتیب عادل ). کین کشی به مثل . مُقاصّه. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).کشنده را باز کشتن و جراحت کردن عوض جراحت و چیزی را به بدل چیزی فراگرفتن ، و فارسیان به معنی مطلق تعزیر با لفظ کردن استعمال نمایند. (آنندراج ) : لکم فی القصاص حیوه یا اولی الالباب [۲۲].
مفاهیم اصطلاحی
-
-
-
- تعریف زبان
-
-
الف) از نظر پزشکی
در کتاب کالبدشناسی توصیفی کتاب ششم به این شرح عضو زبان را از نظر پزشکی تعریف نموده است : « زبان عضوی است عضلانی که در حرف زدن و تکلم بکاررفته و ضمناً لقمه غذائی را در دهان به اطراف میبرد و در مضغ بلع[۲۳] دخالت دارد و از هفده عضله تشکیل دهنده تشکیل یافته و سطح آن نیز از یک طبقه مخاطی[۲۴] پوشیده شده است . در این مخاط برآمدگیهایی به نام پاپیل های ذائقه وجود دارند «برجستگی های قارچی شکل ، رشته شکل ، کاسی شکل ، نیم کره ای و جامی شکل » و انتهای رشتههای اعصاب حس ذائقه در این اجسام منتشر میباشد. عده ای از پاپیل ها در ثلث خلفی زبان تشکیل حرف ۷ زبانی را میدهند که راسش در عقب و دو ضلعش متوجه بجلو است . در اطراف زبان پاپیل ها نیز دیده میشوند. در ضخامت مخاط زبان و در پاپیل های دانه های ذائقه است که آن ها را زیتون چشایی هم میگویند، در هر زیتون چند سلول ذائقه دیده می شود که از طرف خارج هر کدام به یک میله منتهی میگردد. قاعده این سلولها به رشتههای انتهایی اعصاب ذائقه منتهی میشوند. به دور هر زیتون یک غلاف سلولی است .طعم مواد اغذیه بتوسط سلولهای ذائقه زیتون پاپیلهای به اعصاب رسیده و به وسیله حس ذائقه درک می شود. غذا یا ماده باید محلول باشد تا طعم آن ها محسوس گردد و یا با بزاق آمیخته و حل گردد و غلظت مخصوص داشته باشد و با حرارت معینی باشد و به طور شیمیائی میله های سلولهای چشایی را تحریک میکند و تحریک بتوسط تارهای عصبی زبانی حلقی یا زبانی بمرکز ذائقه مغز میرسد که محسوس حس چشایی شود. باید دانست محلول یک صد هزارم سولفات دوکینین تلخیش حس می شود و طعم تلخی در قسمت خلفی زبان حس میگردد. حرکت عضلات زبان بتوسط عصب زیر زبانی زوج دوازدهم از اعصاب دماغی است . اعصاب حسی دو عددند: یکی زبانی حلقی که زوج نهم از اعصاب دماغی است ، رشتههای آن در پاپیلهای منتشر میشوند و ثلث خلفی زبان حس ذائقه اش مربوط به آن است . اگر این عصب قطع شود حیوانات مواد خیلی تلخ را هم می بلعند. دو ثلث قدامی زبان حس عمومی و ذائقه اش مربوط به عصب زبانی است که شعبه ای از عصب فک اسفل میباشد. نوک زبان برای طعم شیرینی و ترشی و شوری است . [۲۵]
در کتاب کالبدشناسی توصیفی آمده : زبان عضو حس ذائقه است و بتوسط آن احساس طعم اشیاء را مینمائیم و اعضایی که در سطح آن پخش میباشند باعث ادراک این احساسات میگردند.
زبان عضوی است عضلانی مخاطی و متحرک که در داخل دهان قرار دارد و علاوه بر درک طعم در جویدن و مکیدن و بلع و ترکیب و تغییر اصوات نیز به کار می رود و ما به شرح قسمتهای ذیل میپردازیم :
قسمت اول – شکل خارجی زبان :
زبان عضوی است متحرک و مخروطی شکل که از بالا به پائین مسطح و قاعده آن در عقب و نسبهً غیر متحرک میباشد و رأس آن در جلو و کاملاً متحرک است . این عضو دارای دو سطح فوقانی و تحتانی و دو کنار جانبی و یک رأس و یک قاعده است و رویهمرفته میتوان برای آن دو قسمت قائل شد: یکی قسمت قدامی یا قسمت دهانی که به طور افقی قرار گرفته است و دیگری قسمت خلفی یا حلقی که به طور عمودی در عقب قسمت اولی واقع است .
سطح فوقانی یا سطح پشتی :
این سطح مانند تمام زبان دارای دو قسمت افقی و عمودی است . قسمت افقیش در دهان واقع و متوجه سقف آن میباشد وقسمت عمودیش در عقب و مواجه با حلق است . در حد فاصل این دو قسمت خط فرورفتگی است بنام شیار انتهائی که محل تقاطع دو شاخه مشکله آن عمیق تر و خلفی تر از سایر قسمتهای آن است و به سوراخ اعور یا روزنه کور موسوم میباشد. در روی قسمت افقی این سطح اجزاء زیر دیده میشوند:
۱- در خط وسط شیار قدامی خلفی که از نوک زبان شروع و به سوراخ اعور ختم میگردد به اسم شیار میانی .۲- چین هائی که عرضاً قرار گرفته و عده آن ها زیاد است . ۳- برآمدگیهائی که در تمام این سطح پراکنده بوده و از متفرعات مخاط زبانی است به نام حبه های زبانی که عده ای از آن ها نسبهً بزرگ و در جلوی شیار انتهائی واقع و روی هم رفته تشکیل زاویه حاده ای را میدهند که فرجه آن بطرف جلو است و به هشت زبانی موسوم میباشد و بالاخره پاره ای از حبه ها که کوچکترند در روی تمام قسمت افقی سطح فوقانی موجود میباشند و ما در موقع شرح مخاط زبان بذکر آن ها خواهیم پرداخت . قسمت عمودی سطح فوقانی که متوجه به حلق است ، غیر منظم و دارای غددی است که مجموع آن ها را لوزه زبانی مینامند. بین انتهای تحتانی این قسمت و غضروف مکبی که در عقب آن قرار دارد سه چین مخاطی موجودمیباشد که زبان را به غضروف مکبی متصل نموده و به چین های زبانی مکبی میانی و طرفی موسومند. بین چین های طرفی دو فرورفتگی است بنام حفره های زبانی مکبی .
سطح تحتانی :
وسعت آن از سطح فوقانی کمتر و متوجه به کف دهان میباشد. این سطح بتوسط مخاط پوشیده شده و در روی آن قسمتهای زیر دیده می شود:
۱- در وسط آن چین مخاطی برجسته ای است که از جلو به عقب کشیده شده و مهار زبان نامیده می شود. ۲- در جلو و در امتداد مهار شیار نسبهً عمیق قدامی خلفی وجود دارد که تقریباً تا نوک زبان ادامه پیدا میکند. ۳- انتهای خلفی مهار به برآمدگی ختم میگردد که در روی آن دو سوراخ مشاهده می شود که منافذ مجاری وارتون میباشند. ۴- در طرفین مهار دو برآمدگی است که مربوط به وجود غدد زیر زبانی بوده و در روی هریک سوراخهای متعددی وجود دارد که منافذ مجاری مترشحه این غدد میباشند. ۵- بالاخره اورده نوک زبان که یکی در طرف راست و دیگری در طرف چپ خط وسط از جلو بعقب کشیده شده و باعث برآمدگی مخاط سطح تحتانی زبان میگردند.
کنارها: گرد و مجاور دندانها میباشند و هرقدر از عقب به جلو نزدیکتر شویم نازک تر میگردند.
قاعده : پهن و ضخیم بوده و به ترتیب از جلو بعقب با اجزاء زیر مجاور میباشد:
۱- عضلات فکی لامی و زنخی لامی . ۲- استخوان لامی . ۳- غضروف مکبی .
رأس : که از بالا به پائین پهن و در این شیارها سطوح فوقانی و تحتانی زبان به یکدیگر منتهی میگردند.
قسمت دوم – ساختمان زبان :
زبان از سه قسمت مختلف تشکیل شده است :
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 10:48:00 ب.ظ ]
|