کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



  • اگر در شمول آیه نسبت به فراتر از مسائل خانوادگی شک داشته باشیم و نکاتی که ذکر شد، سبب تردید شود، «اصل عدم ولایت مردان بر زنان بیگانه» جاری می شود. به عبارتی: اصل آن است که هیچ یک از مردان بر زنان دیگر ولایت و سرپرستی ندارند. و از این اصل، تنها شوهران نسبت به همسرانشان خارج شده اند و مابقی تحت همان اصل باقی است.

 

ممکن است گفته شود وقتی که بپذیریم «ما فضّل الله» در مردان، همان نیروی تعقل بیشتر و توان جسمی افزونتر است و همین نکته، یکی از عمده ترین دلیل سرپرستی مردان بر همسران خویش می باشد، آیه می تواند اشاره ای به نحوه ی ارتباط مدیریتی زنان و مردان، در جامعه نیز باشد.
به عبارتی: در هر اجتماع کوچک و بزرگ که جمعی از زنان و مردان حضور دارند، زنان به سبب نیروی تعقل و تدبیر اجتماعی کمتر، و توان جسمی ضعیف تر، از سرپرستی معافند و مدیریت به آنها سپرده نمی شود. ولی از این آیه نمی تواند جعل قانون و حکمی الزامی برای لزوم مدیریت مردان در جامعه و عدم جواز مدیریت زنان را، استفاده کرد؛ آنگونه که در محدوده ی روابط زوجین، چنین جعل قانونی و الزامی استفاده می شود. (داودی، سعید، ۱۳۴۸)
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۱-۵- آیه ۲۲۸ سوره بقره
آیه ی دومی که، به نظر می رسد سرپرستی همسر را بر عهده ی مرد قرار داده است و ریاست و مدیریت بر زنان را به آنان سپرده است. آیه ی ۲۲۸ سوره ی بقره است.
در بخش پایانی این آیه آمده است: «وَلَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنَّ بِالمَعرُوفِ وَلِلرِّجالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَه واللهُ عَزِیزُ حَکِیمُ»؛ و برای زنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایسته ای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند، و خداوند توانا و حکیم است.
صدر این آیه، در ارتباط با عده ی زنان مطلقه است که عده ی آنان را سه بار عادت ماهانه دیدن می داند و آنگاه از حق رجوع مرد به همسرش در ایام عده سخن می گوید؛ تا آنجا که در یک بیان کلی و انشای قاعده می فرماید: زنان در برابر وظایفی که دارند، دارای حقوق معروف و شناخته شده ای نیز هستند. حق و وظیفه هم آغوشند؛ زنان و مردان، دارای حقوق متقابل و وظایف متقابلی هستند.
در پایان بر این نکته می ورزد که مردان از نظر حقوقی به یک درجه، دارای منزلتی افزونتر از زنانند. و آن هم بخاطر مسئولیت سنگینتر مردان است. و این درجه ی افزونتر همانطور که خواهیم گفت، مدیریت و سرپرستی خانواده و اموری است که از لوازم مدیریت شمرده می شود.
الف) حقوق متقابل زن و مرد در آیه
به موازات و همسو با وظایفی که در ارتباط زناشویی بر دوش زنان است؛ حقوقی نیز، آنان بر عهده ی شوهرانشان دارند. اینگونه نیست که زنان در برابر شوهر، فقط دارای وظایف و تکالیفی باشند؛ بلکه دارای حقوقی متناسب با وظایفشان نیز هستند.
به تعبیر دیگر، در مسیر وظیفه زن و مرد، جادّه، یکطرفه نیست؛ بلکه شوهر نیز در برابر همسرش دارای وظایفی است؛ که نتیجه ی آن، حقوق و وظایف متقابل زن و شوهر است. (داودی، سعید، ۱۳۴۸)
ب) معروف، پایه ی حقوق متقابل در آیه
مرحوم علامه ی طباطبایی در این ارتباط می نویسد:
«اسلام، قوانین خود را براساس فطرت قرار داده است؛ از این رو، وظایف اجتماعی و تکالیف اعتباری که متفرع بر آن وظایف است، باید در نهایت به فطرت و سرشت آدمی منتهی شود. و کلمه‌ی «معروف» در آیه نیز، اشاره به همین نکته دارد. یعنی «معروف» در نزد شرع، همان چیزی است که همه ی مردم ـ اگر در مسیر فطرت قدم بردارند و از آن منحرف نشوند ـ آن را می شناسند[۸۲]».
در مسأله ی ارتباط زوجین کلمه ی «معروف» ۱۲ بار تکرار شده است[۸۳]؛ و این نشانگر آن است که حقوق متقابل زن و شوهر، باید بر پایه ی معروف و امور پسندیده ی نزد شرع و عرفی است که برخاسته از فطرت سالم بشری باشد.
ج) برتری مردان بر زنان به دلیل مدیریت و ریاست
سنگینی وظایف شوهر در تدبیر و مدیریت خانواده و تأمین مخارج زندگی، منزلتی برتر را از نظر حقوقی می طلبد؛ که این برتری همان سرپرستی و ریاست همسر است.
در اینکه مراد از «درجه» همان سرپرستی است، به طور مشروح بحث خواهیم کرد.
د) آیه چه گروهی از زنان را در بر می گیرد
در اینکه، قسمت پایانی آیه ناظر به وظایف و حقوق چه گروهی از زنان و مردان است، به سراغ سخن مفسران می رویم.
از مجموع «شصت» تفسیری که در این بحث توسط دکار سعید داوودی در کتاب زنان و سه پرسش اساسی مورد مطالعه قرار گرفت، برخی از مفسران سخنی پیرامون این امر ندارند[۸۴].
برخی از مفسران معتقدند: این جمله ها، در ارتباط با احکام زنان مطلقه با شوهرانشان است و سیاق آیه مورد بحث و ایات بعد که درباره ی زنان مطلقه است، گواه این معناست. بنابراین، قرآن فرموده:
«زنان مطلّقه، در برابر وظایفی که بعد از طلاق دارند، از حقوقی همانند برخوردارند؛ از سویی بر زنان لازم است، عدّه نگه دارند و آنچه را در رحم دارند (از حیض یا حمل) کتمان نکنند و از سوی دیگر بر شوهران لازم است در رجوع و بازگشت به زن، قصد اصلاح داشته باشند نه اضرار و آزار؛ البته مردان بر آنان برتری دارند، چون در هنگام عدّه، مرد حق رجوع به زن خویش را دارد و این امتیازی برای مرد است؛ زیرا طلاق به دست او است و طبیعی است که حق رجوع نیز در اختیار او باشد[۸۵]».
ولی اکثر ـ قریب به اتفاق ـ مفسران معتقدند: این آیه به اصل ارتباط بین زن و شوهر اشاره دارد[۸۶].
خداوند، پس از بیان قسمتی از احکام زنان مطلقه ـ مانند عدّه، حرمت کتمان نسبت به جنین خویش و حق رجوع برای مرد ـ به یک حکم کلی در روابط زناشویی متذکر می شود و به مردان می‌گوید: «هرچند زنان در برابر شما وظایفی دارند، ولی از حقوقی متناسب با آن نیز برخوردارند و مبنای حلّ اختلافات خانوادگی، حقوق متعادل و پسندیده ی میان طرفین براساس شرع و عرف است».
برخی از مفسران در همین ارتباط می گویند:
«ضمیر در «لهنّ» به زنان بر می گردد، چه مطلقه رجعی باشند و چه طلاقشان بائن باشد و چه زنانی باشند که از شوهر خویش طلاق نگرفته اند و با هم زندگی می کنند؛ هرچند در آیه، سخن پیرامون مطلقات است، ولی ضمیر «لهنّ» یا به نحو «استخدام» به همه ی زنان بر می گردد و یا به طریق اولویت. یعنی اگر باید حقوق زنان مطلقه را مراعات کرد، یقیناً زنانی که با شوهران خویش زندگی مشترک دارند، رعایت صحیح و درست حقوق آنان سزاوارتر است[۸۷]».
به نظر نگارنده این جمله، مرتبط به تمام روابط زن و شوهر است و چنان که روش قرآن است، گاه به هنگام بیان دستور یا حکمی، سراغ حکمی کلی تر و عام تر و بیان یک کبرای کلی می رود؛ اینجا نیز ـ همچنان که اکثر مفسران گفته اند ـ به همه روابط حقوقی زن و شوهر اشاره دارد.
هـ) مراد از مماثلت در آیه چیست؟
برخی از مفسران وجوهی را در همین ارتباط ذکر کرده اند:

 

  • زنان در برابر اطاعت از شوهران، باید از حسن مصاحبت، محبت و معاشرت نیکوی شوهران بهره مند باشند.

 

  • همان گونه که زن خویش را برای مرد، زینت می دهد و می آراید، مرد نیز باید در برابر زن آراسته باشد.

 

  • همچنان که زن نباید به مرد خویش آزار رساند، مرد نیز باید از اضرار و آزار زن، خودداری کند[۸۸].

 

برخی دیگر از مفسران نیز، وجوه دیگری در همین ارتباط ذکر کرده اند. ولی همان گونه که اکثر مفسران تصریح کرده اند: این جمله پرمعنا اشاره به تمامی حقوق زن و مرد دارد که خداوند در یک بیان کوتاه همه ی آنها را بسیار گویا و رسا بیان فرموده است[۸۹]. و اگر مفسری مثالی را در این ارتباط ذکر کرده، هرگز به معنای محدود کردن معنای آیه نیست و اطلاق سخن خداوند، تمام حقوق مرد نیاز زن و شوهر را فرا می گیرد.
بنابراین، زنان هم پایه با وظایفی که به دوش می کشند، از حقوق متناسب با آن برخوردارند.
ولی باید توجه داشت که مراد از مماثلت ـ همچنان که برخی از مفسران تصریح کرده اند[۹۰] ـ همانندی در جنس و شکل وظائف نیست؛ به این معنا که: هر کاری را زن برای مرد کرد، باید مرد نیز همانند آن را برای زن به جا آورد. مانند این که اگر زن لباس مرد را شست و تمیز کرد، مرد نیز باید چنین کند؛ بلکه مراد استحقاق حقوق متناسب برای زن است.
بنابراین از جمله ی «وَلَهُنَّ مِثلُ الَّذِی عَلَیهِنَّ بِالمعروف» به خوبی استفاده می شود که زن، هم پایه‌ی مرد از حقوقی متناسب و متعادل برخوردار است. (مهرپور، حسین، ۱۳۷۹)
و) مراد از درجه در آیه چیست؟
نظر صاحب تفسیرالمیزان:
اسلام، قوانین خود را براساس فطرت قرار داده است. از این رو، وظایف اجتماعی و تکالیف اعتباری که متفرع بر آن وظایف است، باید در نهایت به فطرت و سرشت آدمی منتهی شود و کلمه ی «معروف» در آیه نیز، اشاره به این نکته دارد. یعنی «معروف» در نزد شرع، همان چیزی است که همه ی مردم ـ اگر در مسیر فطرت قدم بردارند و از آن منحرف نشوند ـ آن را می شناسند.
یکی از احکام که براساس فطرت بناگذاری شده است، آن است که: افراد جامعه از تساوی در حکم برخوردار باشند و در مقابل وظایف، حقوقی را دارا باشند؛ ولی باید توجه داشت که مراد از تساوی آن است که برای هر یک از افراد جامعه، با توجه به جایگاه و وزن و اعتباری که در اجتماع دارند و به مقدار تأثیری که در شؤون زندگی می گذارند، حقوقی را در نظر بگیریم.
بنابراین، برای حاکم و فرمانروا، با توجه به حکم رانی او و برای زیردستان، متناسب با خودشان، برای دانشمند با نظر به علمش و برای جاهل متناسب با حال او، حقوقی را منظور می داریم و آنگاه که این حقوق را به طور متساوی و کامل میان این اقشار ـ به تناسب حالشان ـ گسترش دهیم، عدالت اجتماعی معنا پیدا می کند و این همان «إِعطاء کلّ ذی حقِّ حَقّه» است.
مقتضای تساوی ـ که همان عدالت اجتماعی است ـ آن نیست که باید هر مقام اجتماعی را به هر فردی از افراد جامعه واگذار کرد؛ به این معنا که همان گونه که از انسان عاقل و با تجربه شنوایی داریم و از اندیشه های او بهره می گیریم، از کودک نادان و یا انسان سفیه، استفاده کنیم و یا اینکه ناتوان عاجز همان چیزی را بردارد که انسان قوی و قدرتمند بر می دارد. این نوع مساوات، میان افراد شایسته و ناشایست، برای هر دو گروه زیان بار است.
به عبارت دیگر: افراد جامعه، از حقوق متشابه برخوردار نیستند؛ بلکه از حقوق متساوی با توجه به جایگاه و اعتبارشان و مقدار تأثیرگذاری در جامعه انسانی، برخوردارند و این همان معنای عدالت اجتماعی است که هر کس به اندازه ی وظایف و مسئولیتی که به دوش می کشد، از حقوق متناسب با آن، بهره مند باشد.
در احکام مربوط به زنان نیز، همین قانون جاری است؛ به این معنا که: در برابر وظایفی که خداوند به عهده ی آنان گذاشته است، حقوقی را نیز برایشان قرار داده و این حقوق و وظایف با توجه به وزن و تأثیرگذاری زن در حیات اجتماعی در دایره ی ارتباط بین زن و مرد برای ازدواج و تولید نسل در نظر گرفته شده است.
زنان و مردان، در یک سلسله اصولی که از طرف خدا به آنان داده شده، مشترکند؛ مانند: فکر و اراده و نیز اختیاری که از آن فکر و اراده تولید می شود. زن در ازادی اندیشه و اختیار با مرد شریک است و می تواند در همه ی شؤون حیات فردی و اجتماعی خویش ـ مگر آن مقداری که مانع داشته باشد ـ تصرف کند و اسلام این استقلال و آزادی را به طور کامل به زن داده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 03:26:00 ق.ظ ]




فرهنگ بسیار دیوان‌سالار، نتیجه وجود شخصیت سازمانی حاکم است مدیران توجه خود را بیشتر بر دستورات کار متمرکز می‌سازند تا بر حدفاصل حاصل از آن دستورها یعنی به دستیابی به کارکرد درست سازمان دست یابند. در چنین فرهنگی نظام‌های نظارتی مشخص، تفضیلی و رسمی وجود دارند. (قاسمی، ۱۳۸۲).
۹) مدل براون
در این مدل فرهنگ‌سازمانی به چهار نوع تقسیم‌بندی شده است که عبارت‌اند از:
۱) فرهنگ بوروکراتیک[۸۲]یا سلسله مراتبی: سازمانی که رسمیت، رویه‌های عملیاتی و هماهنگ سلسله مراتبی را به کار می‌گیرد.
۲) فرهنگ قبیله‌ای[۸۳]: سازمانی که دارای ویژگی‌ها و صفات سنتی، وفاداری، تعهد شخصی، جامعه‌پذیری گسترده و جامع، کار تیمی، خود مدیریتی و نفوذ اجتماعی است.
۳) فرهنگ کارآفرینی[۸۴]: به کار بردن سطح بالای خطرپذیری، پویایی و خلاقیت. این نوع فرهنگ نه‌تنها با سرعت به تغییرات محیطی واکنش نشان می‌دهد؛ بلکه تغییر را ایجاد می‌کند و انعطاف‌پذیری و آزادی در سازمان تشویق می‌شود و به افراد نوآور پاداش داده می‌شود.
۴) فرهنگ بازاری[۸۵]: نیل به اهداف قابل‌اندازه‌گیری و موردتقاضا، به‌ویژه آنکه مالی و مبتنی بر بازار باشد. در فرهنگ بازار روابط بین فرد و سازمان قراردادی است (مقیمی، ۱۳۸۵).
۱۱) مدل کوئین و روهرباف[۸۶] (۱۹۸۳) و کوئین (۱۹۸۸)
کوئین و روهرباف (۱۹۸۳) علاقه‌مند بودند ارزش‌های مؤثر در اثربخشی سازمانی را از دید کارکنان تعیین نمایند. پژوهش آن‌ها نشان داد که ارزش‌های مرتبط با اثربخشی سازمانی به چهار گروه، قابل دسته‌بندی است. در همین ارتباط کوئین (۱۹۸۸) به ارائه مدلی از فرهنگ‌سازمانی بر پایه دو بُعد فرایندهای سازمانی( ارگانیک در مقابل مکانیک) و جهت‌گیری‌های سازمانی (درونی در مقابل بیرونی) پرداخت که نتیجه آن چهار نوع فرهنگ‌ سازمانی به شرح زیر به دست آوردند:
الف) فرهنگ قبیله‌ای (ارگانیک، درونی) تاکید بر پیوستگی، کار گروهی و تشریک‌مساعی، تعهد و وفاداری نسبت به سازمان.
ب) فرهنگ کارآفرینی (ارگانیک، بیرونی) تاکید بر خلاقیت، کارآفرینی و پویایی است.
ج) فرهنگ بازاری (مکانیکی، بیرونی) تاکید بر رقابت و دست‌یابی به هدف مشخص می‌گردد.
د) فرهنگ سلسله مراتبی (مکانیک، درونی) تمرکز بر دستورات، قوانین و مقررات، یکنواختی و کارایی است به نقل از (بیکر و هاوز، ۱۹۹۵).
۲-۱-۱-۴- ابعاد فرهنگ سازمانی
۱- ویژگی های غالب: ویژگی‌ها یا خصوصیات حاکم بر سازمان نشان‌دهنده رویکرد سازمان نسبت به محیط بیرونی و درونی می‌باشد، به این معنا که آیا سازمان تاکید روی مشارکت و کارتیمی دارد؟ یا تاکید بر خلاقیت و نوآوری، ریسک‌پذیری و کارآفرینی، و یا هم تمرکز روی پیروی از قوانین و مقررات و رویه‌های رسمی، یا اینکه تمرکز بر رقابت، نتیجه گرا و تعامل با محیط در اولویت کاری سازمان قرار دارد.
۲- رهبری سازمان: نشان‌دهنده نوع رهبری در سازمان می‌باشد؛ این بُعد نوع رهبری را برای ما روشن می‌کند که آیا رهبری در سازمان موردمطالعه ما از نوع پدرانه، تسهیل‌کننده و حمایتی است؟ یا ریسک‌پذیری و نوآوری را موردتوجه بیشتر قرار می‌دهد و یا هم رهبری در این سازمان تمرکز بیشتر روی نتیجه و موفقیت سازمان است و یا هم هماهنگ‌کننده کار.
دانلود پروژه
۳- مدیریت کارکنان: شامل چگونگی به‌کارگیری و انتخاب کارکنان، ارزیابی و نظارت بر آنان، توسعه مهارت‌های فردی و شغلی و تأمین رفاه کارکنان است.
۴- پیوند سازمانی: ارزش‌ها و باورهای که، مبنای پیوند و ارتباطات و باعث ایجاد هماهنگی در بین اعضای سازمان برای محقق ساختن اهداف سازمانی می‌باشد.
۵- تاکید و تمرکز بر استراتژی سازمانی: مشخص‌کننده راهبردهای اساسی سازمان می‌باشد که سازمان بر آن‌ها تاکید و تمرکز بیشتر دارد.
۶- معیارهای موفقیت : این بُعد مشخص‌کننده شاخص‌ها و معیارهای موفقیت سازمان می‌باشد. یعنی سازمان موفقیت خود را مبنی بر تحقق کدام معیارها و شاخص‌ها تعیین می‌کند. (کامرون و کوئین، ۲۰۰۶).
۲-۱-۱-۵- ویژگی فرهنگ‌سازمانی
فرهنگ به فلسفه وجودی، ابعاد یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که به‌طور تنگاتنگی به هم مرتبط و وابستگی متقابل نسبت به هم دارند. ویژگی‌های ده‌گانه‌ای وجود دارند که وقتی باهم ترکیب و تلفیق شوند، فلسفه‌ وجودی فرهنگ یک سازمان را شکل می‌دهند. اگرچه فرهنگ‌سازمانی ممکن است تااندازه‌ای از جمع ‌اجزای آن متفاوت باشد، ولی موضوعات ده‌گانه ذیل ویژگی‌های کلیدی که فرهنگ‌ها را از هم متمایز می‌سازد، نشان می‌دهد، که عبارت‌اند از: نوآوری فردی، تحمل مخاطره، جهت‌دهی، یکپارچگی و وحدت، روابط مدیریت، کنترل، هویت، سیستم پاداش، تحمل تعارض و الگوی ارتباطات.
۲-۱-۱-۶- عوامل مؤثر بر شکل‌گیری فرهنگ‌سازمانی
به عقیده ادگار شاین فرهنگ‌سازمانی در پاسخ به دو چالش اصلی که هر سازمان با آن روبروست شکل می‌گیرد: ثبات و یکپارچگی بیرونی و بقا و یگانگی درونی. ثبات و یکپارچگی بیرونی مربوط به موقعیت سازمان در محیط است، اینکه سازمان چگونه می‌تواند خود را با تغییرات محیطی رویارو می‌سازد. ثبات و یکپارچگی بیرونی شامل گام‌های ذیل است:
جدول شماره (۲-۱) گام‌های ثبات بیرونی و بقا (ادگارشاین،۲۰۰۴: ۸۸).

 

مأموریت و راهبرد کسب فهم مشترک از مأموریت اصلی به وظایف اولیه و کارکردهای آشکار و پنهان سازمان.
اهداف توسعه دادن توافق عمومی به‌سوی اهداف، از طریق مأموریت اصلی.
وسایل توسعه دادن توافق عمومی در وسایلی که باید برای رسیدن به اهداف استفاده کرد. همچون ساختارهای سازمان، تقسیم‌کار سیستم پاداش و سیستم اختیار.
اندازه‌گیری ایجاد ملاک‌های برای اندازه‌گیری آنچه توسط گروه و افراد انجام می‌شود همچون سیستم کنترل و نظارت.
اصلاح اصلاح راهبردها برای رسیدن به اهداف موردنظر

یگانگی درونی مربوط به ایجاد و حفظ و روابط کاری اثربخش بین اعضای سازمان است و شامل موارد زیر می‌باشد:
جدول شماره (۲-۲)-جوانبی در مورد یگانگی درونی (ادگارشاین،۲۰۰۴: ۱۱۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:25:00 ق.ظ ]




(همان:۱/ ۷۵)
« وغنچه در حسرت غنچان از دلتنگی خون در شیشه می کرد وفرا می نمود که خنده است ، گل بر تأسف گل رخان بنفشه عذار جامه چاک می کرد.»(همان:۱/ ۱۱۰)
« واکثر لشکر واعیان و وجوه حشم را در قلاع وبقاع پراکنده کردست.»(همان:۱/ ۱۱۳)
« ودر قصبۀ ارس در مزارات آن چند سال ساکن شده واز احوال با خبر بهر وقت به جانب خجند می رفت چون پسر را دیده است که با سیور غامیشی روی به نزدیک پسر نهاده است وگفته اگر تو پدر خود را بینی باز شناسی؟»
« وخبر او فاش شده جمعی دیگر به سبب آن که ودایع در دست ایشان بود او را قبول نمی کرده اند وانکار می نموده بدین سبب اندیشه ی آن کرده که به خدمت قا آن رود ومنظور نظر تربیت وشفقت او شود در راه به خدمت قدقان رسیده فرموده تا او را بسته اند وهرنوع کلمات از مکاوحت ومقاتلت او با لشکر مغول استکشافی می کرده .( همان :۱/ ۷۳)
البتگین صاحب جیش خراسان ، از غرجستان غلامی ترک خریده است.»(عطاملک: ج۲ ، ۲)
« کتبی که از آن حسن قطّان در مرو ضایع شده بود وتصوّر آن داشت که وطواط تصرّف کرده است این مکتوب ثبت افتاد»(عطاملک: ج۲ ، ۶)
۲- بودن: که گذشته بعید و گذشته التزامی به کمک آن صرف می‌شود؛ مانند: گفته بودم، گفته باشم.
سلطان شبی درخواب اشخاص نورانی را دیده بود روی خراشیده .»( همان:۱/ ۱۳۴)
« واز سبب استیلای جیوش هموم وغموم شب جوانی او به صباح پیری کشیده بود.( همان:۱/ ۱۳۴)
« در شهور سنۀ ست وثلاثین وستمایه قِران نحسین بود در برج سرطان منجمان حکم کرده بودند که فتنه ظاهر شود ویمکن مبتدعی خروج کند.»( همان:۱/ ۸۵)
« سلطان محمّد انار الله برهانه چون مجیر الملک شرف الّدین مظفّر را سبب جریمتی که عمّش اقتراب کرده
بود. ازحکومت وزارت معزول کرد وآن منصب را به پسرنجیب الدین قصه دار که ببهاء الملک موسوم شده بود مفوّض »( همان:۱/ ۱۱۹)
« و بریاد جوانانی که هر بهار بر چهرۀ انوار و ازهار در بساتین ومتنزّهات می کش وغمگسار بودندی سحاب از دیده می بارید و می گفت باران است …»( همان:۱/ ۱۰۹)
« واز آن جا باز گشتند وآن چه از شمشیر باز پس مانده بودند از رعایا وارباب حرف بعضی را به حشر بردند.( همان:۱/ ۶۶)
« ودر آن وقت چون چنگز خان از بخارا با سمرقند آمده بود متوجه سمرقند شدند.» (همان:۱/ ۶۶)
« واز آن جا باز گشتند وآن چه از شمشیر باز پس مانده بودند از رعایا وارباب حرف بعضی را به حشر بردند.»( همان:۱/ ۶۶)
« ودر آن وقت چون چنگز خان از بخارا با سمرقند آمده بود متوجه سمرقند شدند.» (همان:۱/ ۹۰)
« در شهور سنۀ ستّ وثلاثین وستّمایه قِران نحسین بود در برج سرطان منجمان حکم کرده بودند که فتنه ظاهر شود ویمکن مبتدعی خروج کند.»( همان:۱/ ۸۵)
« سلطان محمّد انار الله برهانه چون مجیر الملک شرف الّدین مظفّر را سبب جریمتی که عمّش اقتراب کرده بود. ازحکومت وزارت معزول کرد وآن منصب را به پسرنجیب الدین قصه دار که ببهاء الملک موسوم شده بود مفوض (همان:۱/ ۱۱۹)
« و بر یاد جوانانی که هر بهار بر چهرۀ انوار و ازهار در بساتین ومتنزّهات می کش وغمگسار بودندی سحاب از دیده می بارید و می گفت باران است …»( همان:۱/ ۱۰۹)
ویقین دانستند که عواید وفواید این کار بتمامت عالمیان وبتخصیص بایشان عایدست و هرچه ازین بگذرد زاید خواهد بود.»(عطاملک: ج۳، ۱۹)
۳- خواستن: که آینده به کمک آن صرف می‌شود؛ مانند: خواهم زد، خواهند زد.
« وکار خانیّت بر منکو قاآن مقرر کرد وشرح آن در ذکر منکو قاآن مثبت خواهد شد.»( همان:۱/ ۲۲۳)
« و از جوانب پادشاه زادگان به خدمت او رسیدند وکار خانیت بر منکو قاآن مقرر کرد وشرح آن درذکر منکو قا آن مثبت خواهد شد.»( همان:۱/ ۲۲۳)
« وکار خانیّت بر منکو قاآن مقرر کرد وشرح آن در ذکر منکو قاآن مثبت خواهد شد.»( همان:۱/ ۲۲۳)
« و از جوانب پادشاه زادگان به خدمت او رسیدند وکار خانیت بر منکو قاآن مقرر کرد وشرح آن درذکر منکو قا آن مثبت خواهد شد.»( همان:۱/ ۲۲۳)
« و نقض میثاق و نقص وفاق تا در اثنای طوی وجشنی که بر سبیل مبارک باد خواهند ساخت چون عقال عقول گسسته شده باشد و شیوخ وکهول از سر مستی دست بسته شده پای از حریم حرمت بیرون نهند و…»(عطاملک: ج۲ ،۴۰)
« به اتفاق نزدیک منکو قاآن بودند به اتفاق نزدیک ناقو وسیرامون فرستادند که اگر شمارا درمبادرت به جمعیّت توانی وتأنی خواهد بود مامنکو قاآن را به خانی برمی داریم.»(عطاملک: ۲/۲۸)
۴- شدن: که افعال مجهول به کمک آن صرف می‌شوند؛ مانند: گفته شد، گفته شده است.
وزیارت گوری که هم پهلوی گور حسن صباح وبزرگ امید ودهدار بوعلی اردستانی نهاده است.»
(همان:ج۳، ۲۳۵)
« وروزگار مخالف چون پای در راه راست نهاده است لاجرم چنگ درپرده نوا زده است ووناهید اقبال برحسب حال مطلع شعری گزیده واز زفان دولت قولی در دهان جهان انداخته وآهنگ برکشیده»
(همان: ج۲ ،۳۶)
۵-۷- فعل ربطى
فعلى است که داراى فاعل نیست، بلکه تنها میان مسنَدٌالیه (نهاد) و مسنَد رابطه برقرار مى کندومعنی کاملی ندارند وفقط برای اثبات یا نفی نسببت به کارمی روند ومعنای آن هابا آوردن صفت یا کلمه ای دیگرکامل می شود.مانند است در جمله ی زیر.
پایان نامه - مقاله - پروژه
« هوا روشن است».
فعل هاى ربطى از این مصدرهایند: استن، بودن، شدن، گشتن، گردیدن
نکته: بعضى از فعل ها مى توانند گاه خاص، گاه معین، و گاه ربطى باشند. مثل فعل :است
ـ خاص: یاد تو همواره با ما است = وجود دارد
ـ معین: یاد تو در هر جا شوری برپا کرده است
ـ ربطى: یاد تو همواره زنده است(گیوی –انوری:۷۰)
است:
« وایشان غافل از آن چه در جهان چه فتنه وآشوب است خاصّ وعامِ خلایق از دست زمانه در چه لگد کوب تا ناگاه سواری چند معدود بر منوال دود دیدند.» (جوینی:۱/ ۹۸)
«و او را اشعار و رباعیات فارسی بسیار است.»(همان: ج۲ ، ۳)
« ایذای او در مذهب کرم ومرحمت ما ممنوع ومحظور است.»(همان: ج۲ ، ۵)
بود:
« مرو دارالملک سلطان سنجر بود.»(همان:۱/ ۱۱۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:24:00 ق.ظ ]




۰٫۰۲۱

 

۲٫۶۰

 

۰٫۰۰۱

 

 

 

فراشناخت

 

۱٫۷۰

 

۰٫۰۲۱

 

-

 

-

 

۱٫۹۰

 

۰٫۰۱۴

 

 

 

کنترل

 

۲٫۶۰-

 

۰٫۰۰۱

 

۱٫۹۰-

 

۰٫۰۱۴

 

-

 

-

 

 

 

در جدول ۴-۲۲، که به مقایسه دوتایی بین زبر مقیاس­های بهزیستی اجتماعی از طریق آزمون تعقیبی توکی می ­پردازد می­توان گفت در گروه فراشناخت در زیر مقیاس­های انسجام (۰٫۰۳۹>P)، پذیرش (۰٫۰۱۲>P) و شکوفایی (۰٫۰۱۴>P) تفاوت معنادار در مقایسه با گروه کنترل دیده می­ شود. اما در مقیاس­های انطباق (۰٫۷۳<P) و مشارکت اجتماعی (۰٫۹۴<P) تفاوت معنادار نیست. اما در گروه ذهن آگاهی تمام زیر مقیاس­ها انسجام (۰٫۰۰۱>P)، پذیرش (۰٫۰۱۹>P) و شکوفایی (۰٫۰۰۴>P) انطباق (۰٫۰۲۶>P) و مشارکت اجتماعی (۰٫۰۰۱>P) تفاوت معنادار با گروه کنترل دارند.
فصل پنجم
نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه
همان­طور که در فصل اول توضیح داده شد، هدف از انجام این پژوهش ارزیابی تاثیر آموزش­های ذهن آگاهی و فراشناخت بر بهزیستی اجتماعی، نگرش‌های زیست محیطی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان بود. بنابراین در این فصل ابتدا به طور خلاصه به مطالبی درمورد ذهن آگاهی و فراشناخت و متغییرهای وابسته تحقیق پرداخته می­ شود سپس فرضیه ­های مربوط به پژوهش ارائه می­گردد و تبیین آن­ها بحث می­ شود.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
آنچه که قوام دهنده و استمرار بخش هر جامعه­ای است روابط اجتماعی در آن جامعه است. فقدان یا تضعیف این عامل مهم نه تنها در زمینه اجتماعی بلکه در تمام شئونات زندگی تاثیر گذار خواهد بود. فقدان روحیه مشارکت و همکاری افراد در حوزه ­های مهمی چون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی منجر به بی اعتمادی و افزایش جرایم و تنوع آن در حوزه ­های مختلف خواهد شد(صدیق سروستانی،۱۳۸۶). در این پژوهش به حوزه ­های مهمی چون، نگرش‌های زیست محیطی، بهزیستی اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی پرداخته شده­است. عوامل مختلفی بر بهبود متغییرهای ذکر شده موثرمی­باشد که اثر دو متغییر ذهن آگاهی و فراشناخت را در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته­است.
در زمینه مسایل اجتماعی توجه به محیط زیست باعث بهبود سایرجنبه­های اجتماعی خواهد شد. بررسی نگرش‌ و رفتارهای زیست‌محیطی از این رو اهمیت دارد که با انجام آن می‌توان به این پرسش پاسخ داد که تا چه میزان باورهای زیست‌محیطی موجب بروز رفتارهای متناسب با آن می‌شود. نگرش‌های زیست‌محیطی معاصر در قالب دو انگاره کلی یعنی انگاره اجتماعی غالب و انگاره زیست‌محیطی نوین مورد بحث قرار گرفته‌اند که در اولی، انسان مسلط بر طبیعت دیده شده­است، اما در دومی، انسان بخشی از زیست‌بوم است (بوتچین، ۲۰۰۸).
از نظر پیشینه تاریخی عمده فعالیت­های انجام شده توسط روان­شناسان و جامعه­شناسان در خصوص تشویق نگرش­ها در مورد رفتارهای مربوط به حفاظت از محیط­زیست بوده ­است. تحقیقات عمدتاً در حول محور نگرش مردم نسبت به محیط­زیست توسط پژوهشگران مثل ویگل (۱۹۷۸)، لیپسی (۱۹۸۰) وحاج حسینی و همکارا ن (۱۳۸۹) مورد بررسی و اندازه‎گیری قرار گرفته­است که نتایج تحقیق در مجموع اشاره بر این دارد که ارتباط مثبتی بین نگرش­های محیط زیست و رفتار حمایت از محیط وجود دارد همین­طور بین مسأله شخصیت و همبسته‎های جمعیتی و توجه به محیط همبستگی نسبتاً بالای را (ویگل ۱۹۷۸، بوردن و فرانیس، ۱۹۷۸) متذکر شده‎اند.
هم­چنین در بعد سازمانی از انسان به عنوان شهروند سازمانی انتظار می­رود بیش از الزامات نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کند. به عبارت دیگر، ساختار رفتار شهروندی سازمانی به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقش کارکنانی است که در سازمان فعالیت می­ کنند، و در اثر این رفتارهای آنان اثربخشی سازمانی بهبود می­یابد (بینستوک[۴۳۸]، ۲۰۰۳). بولینو، ترنلی و بلودگود[۴۳۹] (۲۰۰۲) رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان میل و انگیزه کارکنان در فراتر رفتن از الزامات رسمی شغل به منظور یاری کردن یکدیگر، همسو کردن منافع فردی با منافع سازمانی و داشتن علاقه­ای واقعی نسبت به فعالیت­ها و مأموریت­های کلی سازمان تعریف کرده ­اند. آنان بر این عقیده هستند که رفتارهای شهروندی به طور کلی دارای دو خصیصه عمومی هستند: اولاً آنها به طور مستقیم قابل تقویت نیستند (به عنوان مثال، نیازی نیست که آنها از جنبه فنی بخشی از شغل یک فرد باشند) و ثانیاً آنها ناشی از تلاش­ های ویژه و فوق العاده­ای هستند که سازمان به منظور دستیابی به موفقیت، از کارکنانش انتظار دارد (کرکماز و ارپچی[۴۴۰]، ۲۰۰۹).
بهزیستی اجتماعی از دیگر جنبه های زندگی اجتماعی است که با سلامت روانی وعاطفی افراد در ارتباط است . جنبه اشتراک انسانی عبارتند از اینکه فرد درک نماید رنجهای او تنها در انزوا و برای او رخ نمی­دهند. بلکه جزوی از ذات و طبیعت زندگی بوده و با رنج دیگران نیز در ارتباط است این موضوع با بهزیستی اجتماعی در ارتباط است (نف[۴۴۱]، ۲۰۰۹).
برای رسیدن به شرایط مطلوب در این سه متغییر ذکر شده در این پژوهش از مداخلات فراشناخت و ذهن آگاهی استفاده شده است. مطالعات مختلف نشان داده‌اند که بین ذهن آگاهی و هیجانات مثبت روابط قوی دو طرفه وجود دارد (بایر و همکاران، ۲۰۰۳). تفکرات مثبت و سازنده نیازمند توجه صحیح و دقیق به واقعیات پیرامونی، نداشتن جهت­گیری و یاس‌های فکری، تعریف درست مسئله و تحلیل مناسب است که بدون هیجانات مثبت مقدور نیست. هر چند ایجاد تعادل در این رابطه در فضایی مثبت و سازنده پدیده‌ای ایستا نیست، بلکه نیازمند تلاش و دقت و مبارزه مستمر با ناکامی‌ها و تلخی‌ها است. به عبارت دیگر تلاش فراوانی با بهره­ گیری از مکانیزم‌های خود تنظیمی[۴۴۲] و رهبری بر خود[۴۴۳] مورد نیاز است تا بتوان خود را کم و بیش در فضای روانی و فکری مثبتی قرار داد. استفاده از مفهوم ذهن آگاهی در مباحث مختلف این حوزه هستند (سگال و همکاران، ۲۰۰۲؛ ترجمه محمد­خانی، ۱۳۸۴). هم­چنین نتایج پژوهش­ها نشان داده­است که آموزش­های فراشناخت می ­تواند در حل­مساله، خود­تنظیمی و خودکار­آمدی (خرازی، ۱۳۸۷ و احقر، ۱۳۸۹) کنترل افکار و هیجانات و درک اجتماعی (قورچیان، ۱۳۸۷) افراد اثرات مثبتی داشته باشد.
۵-۲- بحث و نتیجه ­گیری
در این پژوهش نیز چنانچه در فصل چهارم اشاره شده­است، نتایج تحلیل از طریق تحلیل واریانس با اندازه ­گیری مکرر نشان داد که هم آموزش ذهن آگاهی و هم آموزش فراشناخت بر نگرش‌های زیست محیطی معلمان تاثیر مثبت داشته­است. هم­چنین نتایج آزمون توکی نشان داد که تفاوت معناداری بین آموزش ذهن آگاهی و فراشناخت در مورد نگرش‌های زیست محیطی وجود ندارد. این یافته­ ها با نتایج بررسی­های محققان دیگر مانند؛ نیرو و حسین نژاد (۱۳۸۹) که به بررسی اثر آموزش نگرش‌های زیست محیطی از طریق نظریه هوش­های چند گانه گاردنر پرداختند و نتایج نشان داد که این نوع آموزش در اصلاح نگرش‌های دانش آموزان نسبت به محیط زیست موثر بوده است، همسو می­باشد. هم­چنین رابطه بین علایق، نگرش­ها و اطلاعات زیست­محیطی با رفتارهای محافظت از محیط از سوی کیسی واسکات (۲۰۰۶)، هنسل (۲۰۰۸) و فردوسی (۱۳۸۸) مورد تایید قرار گرفته­است. زمانی مقدم و سعیدی (۱۳۹۲) به بررسی تأثیر آموزش محیط­زیست بر ارتقای دانش، نگرش و مهارت معلمان مقطع ابتدایی پرداختند. نتایج نشان داد که  بین میزان دانش، نگرش و مهارت زیست­محیطی معلمان در پیش­آزمون و پس­آزمون تفاوت معنادار وجود دارد و آموزش محیط­زیست بر ارتقاء دانش، نگرش و مهارت زیست محیطی معلمان تأثیر مثبت دارد.
به اعتقاد توماس (۱۹۷۱) مفهوم چند بعدی از نگرش که شامل عناصر شناختی، عاطفی، و رفتاری است، مقبولترین مفهوم برای تعریف نگرش است. بدین ترتیب، نگرش نشان دهنده اثر شناختی و عاطفی به جای گذاشته شده تجربه شخص از شی یا موضوع اجتماعی مورد پنهانی است، و یک تمایل به پاسخ در برابر آن شی است. در این معنی یک مکانیسم پنهانی است، که رفتار را هدایت می­ کند منظور از جز شناختی نگرش، اطلاعاتی است که فرد درباره موضوع نگرش دارد (کریمی، ۱۳۸۸).
با توجه به اینکه تغییر در هر یک از اجزای نگرش در مولفه های دیگر نیز اثر دارد لذا در این پژوهش بر جزء شناختی نگرش­های زیست محیطی تاکیید شده است. زیرا طبق نظریه ناهماهنگی شناختی که نخستین بار به وسیله لئون فستینگر در ۱۹۵۷ عنوان شد، با روش بحث و گفتگو در جلسات شناخت­های زیست محیطی را به چالش کشیده و با ایجاد ناهماهنگی شناختی در نگرش های شرکت کننده­ها تغییرات مثبت ایجاد خواهد شد.
نوردلن وگارویل (۲۰۰۲) در پژوهشی نشان دادند که علاوه بر عامل نگرشی، سه عامل دیگر نیز در رفتار محیطی مثبت تاثیر دارند. نخست، عوامل زمینه­ای نظیر هزینه­ های مادی، پاداش و دسترسی به تکنولوژی ­است. دوم، توانایی­های فردی مثل دانش خاص محیطی و مهارت است و سوم عادت­ها هستند که به منظور تغییررفتار در جهت رفتار مثبت محیطی باید ضعیف شوند. ریپلی (۲۰۱۰) معتقد است که بی ­اطلاعی و نا­آگاهی مردم مهم­ترین عامل در ایجاد و گسترش معضلات زیست محیطی است. اهمیت این مساله برای معلمان که مسولیت خطیر آموزش و پرورش را بر عهده دارند، بیشتر است. بنابراین، ضروری می­نماید که با برگزاری کارگاه­ها وکلاس­های آموزشی ضمن خدمت میزان دانش و مهارت زیست محیطی معلمان را گسترش داد و نگرش موافقی در آنها پدید آورد.
نتایج این پژوهش در زمینه اثر بخشی آموزش­های ذهن آگاهی و فراشناخت بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان نشان داد که بعد از برگزاری هشت جلسه هم آموزش ذهن آگاهی و هم آموزش فراشناخت باعت بهتر شدن رفتار شهروندی سازمانی شده است. این یافته با پژوهش­های دیگری که در جمعیت­های بالینی به رابطه ذهن آگاهی با بهبود بهزیستی روانشناختی[۴۴۴] (سراتی ، ۲۰۱۰) کیفیت خواب (بیگل و همکاران، ۲۰۰۹) و کیفیت کلی زندگی (فولی[۴۴۵] و همکاران، ۲۰۱۰) پرداخته اند همخوان است. و همچنین در جمعیت غیربالینی، اثرات مثبت مراقبه ذهن آگاهی شامل کاهش عواطف منفی (دلگادو و همکاران، ۲۰۱۰)، افزایش امید به دستیابی هدف (کراس وسراس، ۲۰۰۹)، احساسات مثبت و رضایت از زندگی (فردنیکسن و همکاران، ۲۰۰۸)، افزایش پیوندهای اجتماعی[۴۴۶] (گروس، ۲۰۰۸) و کیفیت ارتباط صمیمی (روگه و همکاران، ۲۰۱۰) مرتبط شده­است. بارنس و همکارانش (۲۰۰۷) پی­بردند افرادی که ذهن آگاهی بالاتری دارند استرس و فشار احساسی کمتری را در واکنش به تعارض در رابطه و بحث تناقص موجود با عصبانیت و ناراحتی کمتری را گزارش می­ کنند شواهد نشان می­دهد که ذهن آگاهی بطور معکوسی با اضطراب ارتباط دارد و بطور مستقیم با توانایی عمل هشیارانه در موقعیت­های اجتماعی رابطه دارد (دکسیر، رایز، لیجسن، لیسون و دی اولف[۴۴۷]، ۲۰۰۸). بنابراین شواهد تجربی پیشنهاد می­ کنند که ذهن آگاهی فرد را از اثرات روابط استرس­زای هیجانی حفاظت می­ کند (بارنس و همکاران، ۲۰۰۷).
تحقیقات نشان می­ دهند که تنظیم هیجانی، آگاهی فیزیولوژی و همدلی را افزایش می­دهد ( کازولین[۴۴۸]، ۲۰۰۶). سطح بالاتر همدلی برای افراد کارمند در تمام سطوح مطلوب می­باشند. سازمان­هایی که دارای سطوح بالاتری از همدلی برای همکاران خود هستند سطوح بالاتری از عدالت تعاملی یعنی؛ سطوح پایین­تری از آزار­جنسی و رفتار جامعه­ستیزانه[۴۴۹](بیتس و همکاران، ۲۰۰۹) و رفتار شهروندی سازمانی (کامادار[۴۵۰] و همکاران، ۲۰۰۶؛ کیدر، ۲۰۰۲) نشان داده­اند.
در مورد اثربخشی فراشناخت بر مفاهیم مرتبط با رفتار شهروندی سازمانی نیز بررسی انصاری و همکاران (۲۰۱۲) نشان داد که بین مهارت­ های فراشناخت و مدیریت تحول آفرین رابطه معنادار وجود دارد. دیره وبنی جمالی (۱۳۸۸) توسعه راهبردهای شناختی و فراشناختی را لازمه ادراک خود­کارآمدی می­دانند. اثر­بخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر اضطراب امتحان (ابولقاسمی و همکاران، ۱۳۸۸) خودکارآمدی (خرازی، ۱۳۸۷؛ یوسف­زاده، ۱۳۹۱) افزایش عزت نفس تحصیلی (زارعی و همکاران، ۲۰۱۲) هشیاری و خود کنترلی (نولن و مورگان، ۲۰۰۰) تایید شده­است.
بررسی­های فرا تحلیلی در خصوص ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و عوامل اثر گذار برآن بیانگر این واقعیت است که چهار دسته از این عوامل مورد تأکید تحقیقات بوده است که عبارتند از: ویژگی­های فردی کارکنان (رضایت کارکنان، تعهد­سازمانی، ادراک از عدالت و ادراک از حمایت­گری رهبری)، ویژگی­های شغلی (بازخورد شغلی، تکراری بودن شغل و رضایت­مندی درونی شغل)، ویژگی­های سازمانی (سیستم پاداش و قدردانی سازمانی و ادراک از حمایت­گری سازمانی)، رفتارهای رهبری (سبک­ رهبری تحول آفرین) (نیلسون[۴۵۱]و همکاران، ۲۰۰۹؛ کرکمازوارپچی[۴۵۲]، ۲۰۰۹). می­توان گفت ویژگی­های فردی کارکنان می ­تواند با متغییرهای مختلفی بهبود یابد که دراین پژوهش با آموزشهای انجام شده در زمینه ذهن آگاهی با کمک به همدلی (بیتس و همکاران، ۲۰۰۹)، تنظیم هیجانات و در زمینه آموزش فراشناخت با افزایش خودکارآمدی (خرازی، ۱۳۸۷؛ یوسف­زاده، ۱۳۹۱)، مدیریت هیجانات و خودمدیریتی باعث بهبود رفتار شهروندی سازمانی معلمان شده­است.
در مورد تفاوت بین دورش آموزش یعنی ذهن آگاهی و فراشناخت نتایج نشان داد که تفاوت بین آنها در اثر بخشی بر بهزیستی اجتماعی معنادار نیست و فرضیه تحقیق رد شده­است. یعنی هر دو روش آموزش تقریبا به طور یکسان بر بهزیستی اجتماعی معلمان اثر مثبت داشته اند.
فرضیه دیگر پژوهش به اثر بخشی آموزش­های ذهن آگاهی و فراشناخت بر بهزیستی اجتماعی می ­پردازد. بهزیستی اجتماعی از مفاهیمی است که هر جامعه­ای برای رسیدن به آن تلاش می­ کند. کییز (۱۹۹۸) به پنج بعد بهزیستی اجتماعی اشاره کرد عبارتند از: انسجام، انطباق، پذیرش، مشارکت و شکوفایی اجتماعی. وی درک کیفیت، سازمان بندی و قابل فهم بودن دنیا را عنصر انسجام و کیفیت ارتباط با جامعه را عنصر یکپارچگی در نظر می­گیرد. از نظر او شناخت و پذیرش دیگران، عنصر پذیرش و ارزش فرد به عنوان یک شریک اجتماع مشارکت و سرانجام باور به تحول مثبت اجتماعی عنصر شکوفایی نامیده می­ شود. این مفاهیم می­توانند وحدت اجتماعی، مشارکت، پیوند اجتماعی و حس ظرفیت برای رشد مداوم جامعه و میزان راحتی افراد را در پذیرش دیگران را گسترش بدهند (کییز و شاپیرو، ۲۰۰۳، ۲۰۰۴) .
باید توجه نمود که بهزیستی اجتماعی صرفا به منزلت اقتصادی و اجتماعی شهروندان بستگی ندارد، بلکه انعکاسی از موقعیت شهروندان در بستر یا بافت اجتماعی نیز است (امیر خانی و همکاران، ۱۳۸۷). به واقع گرچه برای تعریف و شاخص­سازی بهزیستی اجتماعی ما لاجرم به منزلت اقتصادی و اجتماعی نظر­داریم، اما نباید فراموش کنیم که چنانچه در جامعه­ای تمامی این شرایط نیز مهیا باشد باز هم امکان آن وجود دارد که افراد آن جامعه از بهزیستی اجتماعی به معنایی که در تعریف صاحب­نظرانی چون کییز آمده است، برخودار نباشند. قدر مسلم آن است که وجود شاخص­ های ذکر شده شرط تعیین کننده بهزیستی اجتماعی به شمار می­رود، هر چند این شرایط کافی نیست. بر این اساس می­توان گفت افرادی که قدرت انعطاف‌پذیری در زندگی خود را ندارند، در برابر ناملایمات کم‌طاقت هستند، پشتکار و اراده غلبه بر مشکلات را ندارند، یا  اینکه به ‌لحاظ اجتماعی منزوی و پرخاشگر و نامنعطف هستند از نظر اجتماعی «ناسالم[۴۵۳]» هستند (غفاری ورفیعی،۱۳۸۹).
نتایج این پژوهش در زمینه اثر آموزش­های ذهن آگاهی و فراشناخت بر بهزیستی اجتماعی نشان داد که هر دو متغییر بر بهزیستی اجتماعی معلمان تاثیر مثبت معنادار داشته است. و می­توان گفت آموزش­های ذکر شده می ­تواند به بهبود بهزیستی اجتماعی در همه ابعاد آن برای افراد مختلف کمک کند. هم­چنین تفاوت بین دو گروه آموزش ذهن آگاهی و فراشناخت معنادار نشده­است اما میانگین­ها نشان می­ دهند ذهن آگاهی در بهزیستی اجتماعی معلمان اثر بهتری داشته­است. موضوعات مطرح شده در برنامه آموزشی ذهن آگاهی برای بهزیستی اجتماعی مسایلی بوده که با نیازهای فردی و شخصی معلمان نزدیکتر بوده و معلمان به طور روزمره با آنها سرو کار داشته و اثرات مستقیم آن را به طور ملموس حس می کرده ­اند. زیرا یک سازه مهم در ارتباط با مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی خود احترامی است که پیش گوی خوبی برای سلامت روان می­باشد (ون دام و همکاران، ۲۰۱۱). نگرش غیر قضاوتی و با مهربانی نسبت به رفتار خصوصی و اجتماعی خویشتن اغلب در مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی مطرح می­ شود (کابات زین؛ به نقل از ون دام و همکاران، ۲۰۱۱). دراین موارد ذهن آگاهی عمیقتر و بهتر اثر می­ گذارد. همچنان­که در تعریف ذهن آگاهی گفته شد “توجه به احساس و افکار در لحظه اکنون” می­باشد (کابات زین، ۲۰۰۵)، این امر باعث تسلط بیشتر بر افکار و آرامش احساسی و فکری خواهد شد. درحالی­که فراشناخت در فرایندی پیچیده­تر می ­تواند بر افکار و احساسات اثر گذاشته و آنها را بهبود ببخشد. بنابراین در دو متغییر قبلی چون مسایل محیط پیرامونی فرد مطرح می­ شود که ممکن است در تجربیات لحظه­ای افراد کمتر اتفاق بیافتد، به همین دلیل ممکن است اثر فراشناخت و ذهن آگاهی در دو متغییر زیست محیطی و شهروندی سازمانی تا حدودی یکسان باشد.
در مجموع می­توان گفت اثر بخشی ذهن آگاهی از طریق میانجی­هایی صورت می­گیرد که در طول دوره آموزش تقویت شده و بر متغییرهای وابسته تاثیر می­گذارند. مهم­ترین مولفه­هایی که در مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی به آنها پرداخته می­ شود عبارتند از: پذیرش، رهاسازی و حضور داشتن .
یکی از مولفه­های مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی پذیرش می­باشد، “پذیرش آنچه اتفاق می­افتد” که به ما این امکان را می­دهد که “چیزهای­خوب” یا “چیزهای بد” را با دید وسیع­تری ببینیم وکل موقعیت را در نظر بگیریم پس ما بهتر می­توانیم به جای آنکه صرفا به طور خود کار به یک جزء موقعیت بپردازیم، به کل موقعیت پاسخ دهیم (سگال و همکاران، ۲۰۰۲، ترجمه محمد خانی، ۱۳۸۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:24:00 ق.ظ ]




حال انرژی دستگاه را نسبت به ها کمینه می­کنیم،
(۳-۸)

بدین ترتیب خواهیم داشت،
(۳-۹)
در این­جا می­توان معادله (۳-۹) را تا زمانی­که خودسازگاری برقرار شود، تکرار کرد و سپس مقدار دقیق انرژی را تعیین نمود.
۳-۳- روش مونت کارلو- تابع گرین[۴۰]
روش مونت کارلو- تابع گرین (GFMC) که توسط کالوس و دیگران [۵۰و۵۱] بنا شد، مقدار دقیق انرژی حالت پایه یک دستگاه بس ذره­ای را مشخص می­ کند. این روش در ابتدا برای دستگاه­های بوزونی بکار رفت و سپس دستگاه­های فرمیونی با وابستگی اسپینی قوی (مثل هسته­ها) مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی روش GFMC شامل یک رشته گام­های اختیاری می­باشد که برای حل معادله شرودینگر حالت پایه ساخته شده است. در زیر به بررسی روش تابع گرین می­پردازیم.
دانلود پایان نامه
معادله شرودینگر برای انرژی حالت پایه­،، یک دستگاه بس­ذره­ای به صورت زیر است،
(۳-۱۰)
اگر معرف n امین ویژه حالت با انرژی و R معرف N مختصه دستگاه باشد، تابع گرین به صورت زیر می­باشد،
(۳-۱۱)
با این تابع گرین می­توان نوشت،
(۳-۱۲)
حال یک توالی از توابع را به صورت زیر تعریف می­کنیم،
(۳-۱۳)
در نتیجه حالت پایه­ معادله (۳-۱۰)، شکل مجانبی برای n های بزرگ و انرژی حالت پایه، ، مقدار E خواهد بود که بهنجارش را به­ طور مجانبی پایدار می­سازد. تابع مشخص نیست و حل مستقیم معادله (۳-۱۲) امکان پذیر نیست. حال از تابع موج آزمایشی استفاده کرده و را به صورت زیر تعریف می­کنیم،
(۳-۱۴)
بنابراین معادله (۳-۱۲) به صورت زیر در می ­آید،
(۳-۱۵)

که در آن،
(۳-۱۶) 
هنوز معلوم نیست، ولی می­توان آن­را با بهره گرفتن از روش مونت-کارلو به­دست آورد و مقادیر دقیق انرژی را با تکرار زیاد معادله (۳-۱۵)، تعیین نمود.
۳-۴- بسط بروکنر- بتِ- گلدستون[۴۱]
روش بروکنر- بتِ- گلدستون (BBG) که یک روش اختلالی است، توسط بروکنر معرفی گردید [۵۲]. این یک بسط چگالی پایین است ولی در تمام موارد همگرا نمی­ شود. این بسط بر پایه­ بسط خوشه­ای گلدستون [۵۳] برای انرژی حالت پایه، استوار است. در این روش تابع موج حالت پایه یک دستگاه بس­ذره­ای که در معادله شرودینگر زیر صدق می­ کند،
(۳-۱۷) 
به صورت زیر نمایش داده می­ شود،
(۳-۱۸) 
که در آن دترمینان اسلاتر توابع موج ذرات بدون برهم­کنش است و عملگر دقیقا n ذره را به بیرون دریای فرمی برانگیخته می­ کند. هامیلتونی H برای یک دستگاه N ذره­ای برهم­کنشی، بصورت زیر است،
(۳-۱۹) 
که در آن پتانسیل برهم­کنش دو ذره­ای می­باشد. بنابراین عبارت زیر را برای انرژی دستگاه خواهیم داشت،
(۳-۲۰) 
که در آن فقط تا مرتبه­ی دوم، ، مقدار چشمداشتی انرژی آورده شده است و از مراتب بالاتر صرف­نظر گردیده است. در این بسط هامیلتونی به دو قسمت شکسته می­ شود،
(۳-۲۱) 
که در آن
(۳-۲۲)  و 
(۳-۲۳) 
که در آن پتانسیل تک ذره­ای U طوری انتخاب می­ شود که بسط اختلالی برای به طور سریع همگرا شود [۵۴-۵۶].
همگرایی بسط BBG روی کوچکی پارامتر بنا شده است که به­ صورت معادله انتگرالی زیر تعریف می­ شود [۵۵].
(۳-۲۵) 
که در آن و به ترتیب توابع موج دوذره­ای غیرهمبسته و همبسته می­باشند که معادله بتِ- گلدستون [۵۷] را برآورده می­ کنند. در ضمن مقدار به انتخاب پتانسیل تک­ذره­ای بستگی دارد.
۳-۵- نظریه جاسترو
زمانی که نظریه BBG مطرح بود، جاسترو یک روش وردشی را برای وارد کردن هسته سخت به پتانسیل برهم­کنش ذرات ارئه نمود [۵۸]. در این روش جاسترو تابع موج آزمایشی را معرفی کرد که در آن تابع موج ذرات بدون برهم­کنش و تابع همبستگی ذرات می­باشد،
(۳-۲۶) 
توابع همبستگی از کمینه کردن انرژی حالت پایه دستگاه زیر به­دست می­آیند،
(۳-۲۷) 
در این روش توابع همبستگی مستقل از حالت دستگاه بوده و فقط تابعی از فاصله نسبی دو ذره می­باشند. در ضمن این توابع طوری تعریف می­شوند که برای ( شعاع هسته سخت می­باشد) صفر شده و برای مقدار آن یک می­ شود. در رابطه (۳-۲۷)، حد بالای انرژی حالت پایه بوده و آن­را می­توان توسط روش­های مونت-کارلو و بسط خوشه­ای محاسبه نمود.
۳-۶- روش اختلالی پایه­ های همبسته
همان­طور که در قسمت قبل دیدیم در روش جاسترو، توابع همبستگی مستقل از حالت دستگاه می­باشند. اما در مسائلی که برهم­کنش بین ذرات وابسته به حالت دستگاه است و با یک پتانسیل غیر مرکزی سروکار داریم، تابع موج آزمایشی را معرفی کرده، و به دو روش محاسبات مربوط به دستگاه را انجام می­دهیم،
تعمیم تابع به صورت توابع همبسته

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:23:00 ق.ظ ]