کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



قانون مدنی تصریح به تکلیف مزبور ننموده است و از افراد حسن معاشرت شوهر نسبت به زن دانسته و اکتفا به ماده (۱۱۰۳) کرده است. چنانچه گذشت، حسن معاشرت زن و مرد با یکدیگر تابع عرف و عادت زمان و مکان با در نظر گرفتن وضعیت آنان می باشد، لذا آزاد بودن مرد در شب ها و یا گذراندن او هرشب نزد زن، تابع عرف و عادت محلی می باشد که در آن زیست می نماید، همچنان که هرگاه عرف و عادت زمان و مکان آن است که شوهر در اتاق زن شب را بگذراند، باید در اتاق او باشد و هـرگاه عرف اقتضاء نماید که هریک از زن وشوهر دراتاق جداگانه بخوابد، کافیست که مرد در منزل زن شب را بگذراند، اگرچه در اتاق دیگر بخوابد. [۴۹]
۲-ریاست خانواده
در اسلام ریاست خانواده بر عهده مرد است و این مبتنی برآیه «۳۴» سوره نساء می باشد. « الرّجال قوّامون علی النّساء بما فضّل الله بعضهم علی بعض و بما أنفقوا من أموالهم »
بین فقها و مفسران در مورد آیه مذکور اختلاف نظر وجود دارد؛ عده ای با توجه به ادامه آیه، آن را به روابط زن و مرد در خانواده اختصاص داده اند و وظایف و اختیارات خاصی را برای مردان در این خصوص برشمرده اند.[۵۰]
دانلود پروژه
گروهی به عموم الفاظ بکار برده شده در آیه استناد کرده، آن را مختص رابطه زن و شوهر نمی دانند، بلکه برای کل مردان در جامعه بشری صفت « قوام بودن را لحاظ کرده و امتیازات و حقوق ویژه ای را برای مردان نسبت به زنان شمرده اند»[۵۱].
علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه فوق می فرماید: « زن در اداره امور فردی و کارهای خود استقلال دارد و اگر در چنین اموری به هر کار معروف و منکری که دوست داشت و دلش می خواست دست زد، مرد هیچ حقی ندارد که با او معاوضه کند. پس معنای قیمومیت به زوجه اش این نیست که زن در مالکیت خود اداره و حق تصرف ندارد، یا در حفظ حقوق فردی و اجتماعی خود و دفاع از آنها استقلال ندارد و نمی تواند به مقدمات لازم برای دستیابی به آن حقوق توسل جوید، بلکه آیه مذکور در واقع جایگاه مـردان را در حیات بشری و زندگی مشترک نسبت به زن مشخص می کند، نه سلطه و ولایت مرد برابر زن و یا ناتوانی و عدم استقلال زن را ».[۵۲]
شهید مطهری (ره) در مورد آیه شریفه می فرماید: عبارت قرآن که فرموده است« بما فضّل الله بعضهم علی بعض»[۵۳] و نفرموده « بما فضّل الله الرجال علی النّساء »، ناظر بر این است که بعضی بر بعضی برتری دارند و نگفته است مردان بر زنان، چون خواسته بگوید مرد بر زن برتری هایی دارد و زن نیز بر مرد برتری هایی، و لازمه این دو برتری حکومت مرد است بر زن ». [۵۴]
در همین زمینه در بیانی دیگر استاد می فرماید: « به مرد بنا بر فضیلت هایش مزایایی داده شده که بر طبق آن به درد حکومت داخل خانواده می خورد و به زن بنا بر فضیلت هایش مزایایی داده شده که به موجب آن، شایسته اداره داخل خانواده است.
«قوّام» به کسی گفته می شود که تدبیر و اصلاح دیگری را به عهده دارد. شرط سرپرستی و مدیریت، لیاقت تأمین و اداره زندگی است و به این جهت، مردان نه تنها در امور خانواده، بلکه در امور اجتماعی، قضاوت و جنگ نیز بر زنان مقدمند، « بما فضّل الله … و بما أنفقوا »، و به این جهت نفرمود: «قوّامون علی أزواجهم» ؛ چراکه مسئله زوجیت مخصوص زناشوئی است و خدا این برتری را مخصوص خانه قرار نداده است، گرچه برخی زنان در توان بدنی یا درآمد مالی برترند، ولی در قانون و برنامه، باید عموم را مراعات کرد و نه موارد نادر را. [۵۵]
گفتار دوم : ریاست مرد بر خانواده
ایجاد نظم در هر جمعیت منوط بر این است که مقامی بر آن حکومت کند، خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست و دوام آن، جز با تعیین مدیر و مسئول ویژه، امکان ندارد. از نظر احترام به حقوق فردی، برابری زن و مرد عادلانه تر به نظر می رسد، و به همین دلیل ممکن است ادعا شود که خانواده باید بطور مشترک اداره شود و نظام آن بر مبنای توافق زن و شوهر قرار گیرد. ولی، زندگی اجتماعی در هر گروه نیازمندی های خاص دارد که برای رفع آنها ناچار بایستی آزادی های فردی را محدود نمود.
اگر بنا شود که اداره زن و مرد در تنظیم امور خانواده ارزش مساوی داشته باشد، معلوم نیست اختلاف سلیقه ها را در کجا باید حل کرد؟
پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا در این جامعـه کوچک ( کانون خانواده) ریاست همیشه با مرد است و زن حقّی در این مورد ندارد؟
در پاسخ می توان گفت: مرد، چه از نظر قوای جسمانی و چه از نظر احاطه بر امور اجتماعی، نوعاً صلاحیت بیشتری برای عهده دار شدن این مسئولیت دارد. هرچند که در پاره ای از خانواده ها شایستگی زن به مراتب بیشتر از مرد می باشد، اما حکم قانون، ناظر به عموم و متکی به غالب است. به هرحال ماده (۱۱۰۵) قانون مدنی به این موضوع اشاره کرده است و به موجب ماده (۱۱۰۴)، زن معاون و یاور او در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد می باشد.
با این وجود، باید اعتراف نمود که تا یاری و همراهی و تحمل سختی ها و گذشت های زن در کانون خانواده نباشد، این ریاست مرد به عنوان هدایت و پشتیبانی اعضای خانواده و همچنین تأمین نیازهای آنها، به نحو احسن انجام نخواهد شد.
فلذا، مقصود ازریاست شوهر اینست که تصمیم گیری نهایی درامورخانواده و مراعات مصالح آن بعهده شوهر است. و آن، مقامی است که برای مصلحت خانواده به مرد داده شده است.
بند اول: بررسی ریاست مرد از منظر قرآن
قرآن مجید به عنوان وحی الهی و کتاب آسمانی، مهم ترین منبع نقلی برای استفاده از احکام شرعی محسوب می شود و به جهت قطعی بودن صدور آن، در صورت وضوح دلالت یا اثبات دلالت آیاتش در استنباط احکام شرع مقدس، کارایی قاطع وموثری خواهد داشت.
در این مجال، سه آیه را برای اثبات ریاست مرد به اختصار به بحث می گذاریم:
۱-آیه ۳۴ سوره نساء [۵۶] که ذکر آن گذشت.
نکته قابل توجه در آیه اینست که خداوند دو سبب برای قوامیت مردان ذکر می کند:
الف- « بما فضّل الله بعضهم علی بعض »؛ برخی به سبب بعضی فزونی ها که خداوند برای برخی نسبت به برخی دیگر مقرر داشته است، که بیانگر« سبب فطری» و « خدادادی» است یعنی مرد بدان جهت که از صلاحیت فکر و اندیشه معاش زیادتر و نیروی بدنی بیشتری برخوردار گشته، به این مسئولیت برگزیده شده و چنین امری در راستای دادگری، حکمت اندیشی و رعایت مصالح است. آیه نیز با تعبیری حکیمانه نشان می دهد که برتری و فزونی متقابل است و اختصاص به مردان ندارد، بلکه زنان نیز در برخی جهات برتری یافته اند.[۵۷]
از سوی دیگر قرآن مجید می فرماید: « و لاتتمنّوا ما فضّل الله به بعضکم علی بعض».[۵۸] یعنی چیزی را که خداوند به آن بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری بخشیده، آرزو نکنید.
ب- « و بمـا أنفـقـوا مـن أمـوالهـم »؛ و به خاطر انفاق هایی که از اموالشان ( درمــورد زنان) می کنند.
این تعلیل نشانگر سبب کسبی و اجتماعی قوامیت مردان بر زنان خویش است، زیرا با اینکه ازدواج و فوائد مترتب برآن، مشترک میان زن و مرد است، اما مرد به جهت توانائی و قدرت بدنی به امر شریعت الهی، مکلف به تامین معاش و تهیه مخارج زندگی شده و زن از این وظیفه معاف گشته و به تبع آن حق ریاست و نظارت به مرد واگذار گردیده است.
۲-آیه ۲۲۸ سوره بقره: « و المطلّقات یتربّصـن بـأنفسهـنّ ثلاثـه قـروء و لا یحـلّ لهـنّ أن یکتمـن مـا خلق الله فـی أرحامهـنّ إن کـنّ یـؤمنّ بالله و الیوم الآخر و بعولتهن أحقّ بردهنّ فـی ذلک إن أرادوا إصلاحـا و لهـنّ مثـل الّذی علیهـنّ بـالمعروف و للرّجال علیهنّ درجه و الله عزیز حکیم».
نویسندگان تفسیر نمونه در توضیح این آیه آورده اند: در آیه مزبور بعد از ذکر مسئله طلاق و عده زن، موضوع احترام متقابل زن و مرد را بالاتر می برد و به حقوق شخصی و اجتماعی می کشاند و می گوید: همانطور که حقوقی برای مرد وضع شده تا زن رعایت آن را به عهده بگیرد، همچنین زن حقوق مختلفی بر مرد دارد که او نیز موظف است آنها را رعایت کند … و به همان اندازه که زنان وظایفی دارند، حقوقی هم بر آنها قرار داده شده است، و از تساوی این حقوق با آن وظایف، اجرای عدالت در حق آنان عملی می گردد. [۵۹]
نویسندگان این تفسیر معتقدند که « للرّجال علیهنّ درجه »، متمم جمله قبل است که می گفت: قانون عدالت درحق زن همانند مرد جاری است، ولی این به معنای مساوی بودن و تشابه در حقوق و وظایف نیست، زیرا با درنظرگرفتن اختلافات دامنه دار میان نیروهای جسمی و روحی زن و مرد روشن می شود که زن باید وظیفه حساس مادری و پرورش نسلهای برومند اجتماع را به عهده داشته باشد و وظایف اجتماعی که نیاز به نیروهای فکری داشته و از احساسات و تأثیر عاطفه به دور است، مانند حکومت، قضاوت، سرپرستی خانواده به عهده مرد قرار گیرد و مرد در این مرتبه، مرحله عالی تری داشته باشد و صاحب مرتبه باشد. [۶۰]این برداشت از آیـه شریفه، به نظر دارای وجاهت و اعتبار است، همچنان که برخی از مفسران از جمله زمخشری، مرحوم طبرسی و مرحوم مقدس اردبیلی درجه مذکور در آیه را به برتری و ریاست مرد تفسیر کرده اند.
در تفسیر المنار نیز آمده است که مراد از این درجه، درجه ریاست و قیام به مصالح ذکرشده در آیه «الرّجال قوامون علی النّساء… » است.
بند دوم: بررسی ریاست مرد از منظر روایات
۱-عن ابی عبدالله (ع)، قال: « من سعاده الرجل أن یکون القیّم علی عیاله» [۶۱]؛ از خوشبختی مرد آن است که سرپرست خانواده اش باشد.
۲-رسول اکرم (ص) می فرمایند: « کلّکـم راع و کلّکم مسؤول عن رعیّته فالامام راع و هـو مسؤول و الرّجل راع علـى اهله و هو مسؤول و المرأه راعیه على بیت زوجها و على ولده فکلّکم مسؤول عن رعیّه ». [۶۲]
همه شما راعی هستید و تمامتان نسبت به رعیت خود مسئولیت دارید، امام راعی جامعه است و نسبت به آنان مسئول است، مرد نسبت به اهل و عیال خود راعـی است و نسبت به آنان مسئول است و زن مسؤل امور منزل و فرزندان است و هرکس به اندازه ریاستى که دارد مسؤل و به انجام وظایفى که خداوند به عهده‏اش گذاشته، موظّف است.
۳-و عنـه (ع)، قال:« رحـم الله عبـدا أحسن فیما بینه و بین زوجتـه، فـإنّ الله (عـزّ و جـلّ) قد ملّکه ناصیتها و جعلهـا القیّم علیهـا ». [۶۳]
“خدا بیامرزد مردی را که رابطه اش با همسرش نیکو باشد، چراکه خدا زن را بدست مرد سپرده و
او را قیّم زن قرار داده است.”
بند سوم: بررسی ریاست مرد از منظر فقها
صاحب جواهر(ره) ریاست شوهر را امری مسلّم دانسته است. ایشان به بحث از حقوق متقابل شوهر و بانو پرداخته و روایات را به اختصار آورده که از مباحث مطرح شده توسط ایشان تلویحاً ریاست شوهر استفاده می شود. ایشان در جواهر می نویسد: « هریک از زوجین بر دیگری حقی دارد که واجب است صاحب حق، آن حق را به پا دارد و (البته) بعضی حقوق غیرالزامی است و انجام آن مستحب است. دلایل این امر عبارتند از: کتاب، سنت، اجماع؛ اگر چه حق شوهر بر بانو به مراتب بیشتر است». [۶۴]
امام خمینی(ره) نیز در این مبحث می فرمایند: « هر یک از بانو و شوهر بر دیگری حقی دارد که باید آن حقش را بجا آورد، اگرچه حق شوهر بیشتر است. از حقوق شوهر بر بانو آن است که بانو شوهر را اطاعت کرده، نافرمانی نکند و بدون اجازه او از منزل خارج نشود. [۶۵]
بند چهارم: شرایط ریاست مرد بر خانواده
احراز و تصدی ریاست برخانواده مستلزم برخورداری از اوصاف و شرایطی است که فقدان آنها مرد را از این مسئولیت خطیر بی بهره می سازد. از آنجا که شناخت کامل ریاست مرد، و مطالعه گستره آن بی نیاز از این شرائط نیست، اکنون به بررسی شرائط مزبور می پردازیم:

 

    1. اهلیت:

 

ریاست به عنوان آمیزه ای از حق و تکلیف، مجموعه ای از اختیارات و وظایف مستلزم انجام پاره ای اعمال وتصرفات است که برای آنها وجود اراده صحیح و شایستگی کامل، یا به عبارتی داشتن اهلیت شرط است. اهلیت به معنای سزاواری و شایستگی[۶۶]، در علم حقوق عبارت است از صلاحیت قانونی شخص برای داراشدن و اجرای حق. [۶۷]
نویسندگان حقوق مدنی اهلیت را در دو قسمت مطرح ساخته اند:
الف- اهلیت داراشدن حق:
استعدادی که به موجب آن شخص از حقوق خصوصی بهره مند شده و می تواند صاحب حق و تکلیف گردد. [۶۸]از این اهلیت، اهلیت استحقاق یا تمتع نیز تعبیر می شود. مبنای این اهلیت، انسان بودن است؛ یعنی همین که وجود و شخصیت انسان شکل گرفت، از توانایی دارا شدن حق و تکلیف بهره مند می گردد.
ب- اهلیت اجرای حق
صلاحیتی است که شخص به حکم قانون برای اجرا و کاربرد حق خویش می یابد.[۶۹] این اهلیت را، اهلیت تصرف و استیفا می نامند[۷۰]، و فاقدین آن را محجور می خوانند. مبنای اهلیت استیفا، داشتن درک و تمییز است، زیرا اراده انشایی که برای اعمال و تصرفات حقوقی لازم می باشد، تنها در اشخاص دارای تمییز وجود دارد.
باید دانست که محور بحث ما نیز در اهلیت به عنوان شرط برخوردار از ریاست بر خانواده، اهلیت اجرای حق است. از آنجا که هر انسانی، واجد اهلیت دارا شدن حق فرض می شود و لذا در موردش اصل را بر وجود داشتن آن نهاده اند ( اطلاق ماده ۹۵۶ ق.م)، درحالیکه در مورد اهلیت استیفا اصل بر عدم آن است ( مفهوم ماده ۱۲۱۰ ق.م) و اثبات آن نیاز به دلیل دارد.
۲-توانایی و صلاحیت اخلاقی :
مرد برای تصدی ریاست خانواده ضمن برخورداری از اهلیت و رشد لازم، باید توانائی بدنی و لیاقت و شایستگی اخلاقی برای عهده دار شدن این مسئولیت را دارا باشد، زیرا بدیهی است که صرف بلوغ جسمانی و داشتن عقل معاش به هیچ وجه نمی تواند برای احراز این موقعیت مهم و حساس کافی دانسته شود.
قدرت و توانمندی: قدرت و توانائی از شرایط تکلیف می باشد، زیرا تکلیف به عاجز از نظر عقل امری است قبیح که از شارع حکیم صادر نمی شود؛ همانگونه که خداوند در قرآن کریم با تأکید بر این امر فرموده است: « لا یکلِّف الله نفسا الاّ وسعها ». [۷۱]
ریاست بر خانواده چنانچه بیان شد، مسئولیتی است آمیخته به اختیارات مهم و تکالیف سنگین، که بطور قطع بر عهده مردانی که فاقد توان و نیروی لازم برای تصدی آن و انجام وظایف مربوط به آن می باشند، قرار نمی گیرند. پاره ای از فقها در مورد ولایت و سرپرستی پدر برفرزندان، قدرت را مورد عنایت قرار داده وگفته اند: هرگاه بیماری شدید و ناخوشی های سخت شخص را از تشخیص مصلحت و فراهم ساختن نفقه افراد تحت سرپرستی اش ناتوان سازد، ولایت او زائل می شود.[۷۲]
صلاحیت و شایستگی اخلاقی: مرد حتی اگر در سطح بالایی از عقل و رشد قرار داشته باشد و از توانائی و قدرت مناسب برای اداره خانواده برخوردار باشد، تنها زمانی شایسته ریاست بر خانواده می شود که استعدادها و نیروهای خدادادیش را در جهت خدمت به همسر و فرزندان و رفع نیازهای آنان بکار گیرد و در رعایت مصلحت خانواده اهتمام ورزد، چه اینکه جوهره ریاست در خانواده چیزی غیر از این نیست. در واقع کسی که خود از عهده داری ریاست و احکام آن طفره می رود، سزاوار نیست که قانونگذار چنیـن مسئولیتـی مهـم را بـه وی تحمیل کنـد، چـرا که واگذاری سـرپرستـی خانـواده به این قبیـل افراد، مصداق سپردن امانت و مسئولیت به نااهلان است و گذشته از سرزنش عقل[۷۳]، مورد انکار شریعت می باشد: « إنّ الله یأمرکم أن تؤدّوا الأمانات إلی أهلها» [۷۴]؛ خداوند به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبانشان واگذار کنید.
بند پنجم: آثار ریاست شوهر بر خانواده
ریاست شوهر برخانواده در حقوق ما دارای آثار و نتایجی است که فهرست وار بیان می گردد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 01:51:00 ق.ظ ]




 

 

 

  •  

 

 

 

  • شبکه ­های LC پسیو

 

یکی از مشخصه­های مدارات RF نسبت، نسبتا بزرگ بخش پسیو به اکتیو است و بیشتر مولفه­های پسیو آن را ترانسفورمرها تشکیل می­ دهند. از جمله مزایای استفاده از شبکه ­های RLC در مدارات RF عبارتند از: تطبیق امپدانس (مهم­تر از همه برای انتقال توان کافی)، حذف پارازیت­های ترانزیستورها، دست­یابی به بهره بالا در فرکانس­های بالا و فیلتر کردن سیگنال­های ناخواسته. در این قسمت سعی می­ شود تا بینشی از طراحی شبکه ­های RLC ارائه شود.
پایان نامه

 

  •  

 

 

 

      •  

     

     

 

 

 

  • تانک RLC موازی

 

ابتدا شبکه RLC موازی بررسی می­ شود. همانطور که در شکل (۲-۲۲) مشاهده می­ شود یک تانک LC موازی شامل سه المان است: سلف، خازن و مقاومت موازی با سلف ناشی از تلفات سلف. تانک می ­تواند انرژی ذخیره کند.
تانک LC موازی
این انرژی بین سلف و خازن نوسان می­ کند تا اینکه تلفات موجود در سلف بر آن غلبه کند و آن را از بین ببرد. همانطور که در بخش ۲-۲ اشاره شد، شبکه­ جبران این تلفات سلف بصورت یک مقاومت منفی موازی با تانک مدل می­ شود.
فرکانس نوسان این تانک با مقدار سلف و خازن تعیین می­ شود. مطابق با قانون کیرشهف[۱۲] ولتاژ دو سر سلف و خازن باید برابر باشند (VL=Vc). بعبارت دیگر جریان­های جاری شده در سلف و خازن باید برابر باشند (IL=Ic).

با بهره گرفتن از معادلات فوق می­توان یک معادله­ درجه­ دوم از جریان بدست می ­آید

با حل این معادله عبارت زیر نتیجه می­ شود

جواب معادله­ فوق یک جریان متناوب سینوسی است. اگر فرض شود A=B، مطابق با فرمول اویلر[۱۳] جریان را می­توان با یک سینوسی با دامنه­ ۲A نشان داد.

بنابراین فرکانس مرکزی نوسان برابر است با :
فرکانس تشدید تانک را با بیان ساده­تر نیز می­توان محاسبه کرد. ادمیتانس این مدار برابر است با

فرکانس تشدید فرکانسی است که در آن ادمیتانس سلفی و خازنی یکدیگر را خنثی کنند و مقداری حقیقی یابد که همان کندوکتانس G است. طبق معادله ادمیتانس برابر است با
 

  •  

 

 

 

      •  

     

     

 

 

 

  • تانک RLC سری

 

برخلاف تانک RLC موازی، در تانک RLC سری رزونانس وقتی اتفاق می­افتد که امپدانس شبکه مینیمم شود و برابر با مقدار حقیقی R شود. ساختارهای دیگری نیز به عنوان مدار تانک وجود دارد که همگی آنها قابل ساده سازی به مدار تانک RLC سری یا موازی می­باشند.

 

  •  

 

 

 

  • ضریب کیفیت تانک

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

.
.
.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حیطه n

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لازم به ذکر است که تعیین ارتباط بین منابع و عوامل، با در نظر داشتن وضعیت رقابتی کنونی منابع انجام میشود. روشن است که حفظ مزایای رقابتی و بکارگیری مناسب آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین توسعه و بکارگیری منابعی که دارای ضعف رقابتی میباشند، جهت ارتقاء وضعیت رقابتی آنها دارای اهمیت زیادی میباشد. در جدول ۳-۱ یک مثال فرضی جهت روشنتر شدن چگونگی تعیین ارتباط بین منابع و عوامل آمده است.
تعیین اهداف کلان[۹۶]
اهداف به نتایجی گفته میشوند که در مدت زمان معین آرزوی تحقق آنها وجود دارد. اهداف میتوانند عینی یا ذهنی، مادی یا معنوی، انسانی یا اجتماعی و کیفی یا کمی باشند[۱]. اگرچه معمولاً هرچه محدوده زمانی اهداف کوچکتر باشد، بر میزان کمی بودن آنها افزوده میشود.
در این مرحله از مدل تلفیقی، مدیریت ارشد سازمان بر اساس مأموریت و چشمانداز سازمان اهداف کلان را مشخص مینماید. اهداف کلان سازمان در تعیین مسیر کلی جهت تدوین استراتژیها حائز اهمیت میباشند. این اهداف دارای بعد زمانی بلندمدت میباشند و به صورت کلی و برای کل سازمان تعیین میگردند. در تعیین اهداف باید به ویژگیهای کلی اهداف نیز توجه نمود. اهداف سازمان باید قابل قبول، قابل دسترس، صریح و روشن، برانگیزاننده و سازگار با یکدیگر باشند[۵۴].
دانلود پایان نامه
تعیین گزینههای استراتژی در هر حیطه
در این قسمت گزینههای استراتژی در راستای حفظ، توسعه و بکارگیری منابع فعلی و شناسایی منابع جدید در پاسخ به تعدادی سؤال کلیدی تعیین میگردند.[۹۷] در هر حیطه، سه سؤال در راستای حفظ، توسعه و بکارگیری هر منبع مطرح میگردد و یک سؤال کلی هم در مورد شناسایی منبع جدید در آن حیطه مطرح میشود. برای پاسخگویی به سؤالات از ارتباطات تعیین شده بین منابع و عوامل (قسمت ۳-۳-۷ )، استفاده خواهد شد. در واقع در پاسخگویی به هر سؤال تنها تعداد محدودی منبع یا عامل مدنظر خواهد بود. نکته مهم دیگر این است که در تعیین گزینههای استراتژی، گزینههایی مدنظر میباشند که با اهداف کلان تعیین شده در قسمت قبل همسو باشند. سؤالات مذکور به شرح زیر میباشند:
حفظ منابع: با بهرهگیری از سایر منابع، قوتها یا فرصتها و حذف یا کاهش ضعفها ویا تهدیدها چه اقداماتی میتوان برای حفظ وضعیت منبع مربوطه انجام داد؟
توسعه منابع: با بهرهگیری از سایر منابع، قوتها یا فرصتها و حذف یا کاهش ضعفها ویا تهدیدها چه اقداماتی میتوان برای توسعه و ارتقاء وضعیت رقابتی منبع مربوطه انجام داد؟ و یا با بهرهگیری از سایر منابع، قوتها یا فرصتها و حذف یا کاهش ضعفها ویا تهدیدها چه اقداماتی میتوان در جهت افزایش میزان استفاده و یا وسعت بخشیدن به منبع مربوطه انجام داد؟
بکارگیری منابع: با بهرهگیری از سایر منابع، قوتها یا فرصتها و حذف یا کاهش ضعفها ویا تهدیدها چه اقداماتی میتوان برای بکارگیری مناسبتر منبع مربوطه انجام داد؟ و یا با بکارگیری منبع مربوطه چه اقداماتی در راستای کاهش ضعفها و تهدیدها یا استفاده مناسب از قوتها و فرصتها میتوان انجام داد؟
همچنین یک سؤال کلیدی هم در هر حیطه به صورت زیر مطرح میشود:

 

 

  • شناسایی منابع جدید: با بهرهگیری از سایر منابع، قوتها یا فرصتها و حذف یا کاهش ضعفها ویا تهدیدها چه اقداماتی در راستای شناسایی منابع جدید میتوان انجام داد؟

 

 

در جدول ۳-۲، مطالب مذکور به صورت مثالی فرضی برای حیطه شماره۱ نشان داده شده است. دو ستون
جدول ۳-۲ : مثالی فرضی از تعیین گزینههای استراتژی در حیطه۱

 

 

منبع

 

نوع استراتژی

 

سایر منابع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




در اکثر کشورهای در حال توسعه، درک صحیحی از فرایند نوآوری و نقش آن در توسعه فناوری وجود ندارد و عمدتاً توسعه فناوری را منحصر به تحقیق و توسعه دانسته و از ماهیت سیستمی فرایند نوآوری و توسعه فناوری شناخت کافی ندارد. به همین دلیل به اهمیت فوق العاده روابط شرکتها و نهادهای مختلف و نوع روابط آنها و تأثیرپذیری این شرکتها و نهادها و روابط میان آنها از محیط عرفی کشور توجهی نمیشود. علاوه بر آنچه در بالا ذکر گردید نبود اطلاعات آماری کافی و دقیق یکی از عمدهترین مشکلات کشورهای در حال توسعه میباشد که مانع از تدوین سیاستهای مناسب و انجام تحلیلهای دقیق و هدفمند میشود. بدین ترتیب انجام سنجش نوآوری و جمعآوری این اطلاعات در یک بانک اطلاعاتی، علاوه بر اینکه انجام تحلیلهای مناسب و تدوین سیاستهای بهتر را ممکن میسازد، مبنای مناسبی را برای انجام تحقیقات بعدی فراهم میکند (باقری،۱۳۸۱).
مقاله - پروژه
به طور خلاصه آنچه امروزه کشوری را توسعه یافته و یا عقب مانده معرفی میکند، میزان بهرهگیری از فناوری در ابعاد مختلف توسعه است. یکی از مؤلفه های اصلی سیاستهای توسعه فناوری و نوآوری کارآمد، شناسایی و سنجش شاخصهای مؤثر بر عملکرد ملی، صنایع و بنگاهها در زمینه فعالیتهای توسعه فناوری و نوآوری و پایش و ارزیابی نتایج حاصله از آنها میباشد. به همین منظور ضروری است که بتوانیم وضعیت موجود خود را سنجیده، با وضعیت مطلوب مقایسه نموده و میزان شکاف موجود را استخراج کنیم تا بدین طریق قدر به شناسایی نقاط قوت و ضعف خود باشیم. از این رو استفاده از شاخصهایی که بتوانند تمامی ابعاد یک نظم ملی نوآوری را به صورت کمی مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند و نمایی از وضعیت موجود را نمایان سازند، از لوازم ضروری سیاست گذاری نظام ملی نوآوری است (هالبروک[۵۹]،۱۹۹۷).
۲-۱۳. مفاهیم نوآوری و تحقیق و توسعه
تحقیق و توسعه[۶۰]، مجموعه اقداماتی نظاممند و خلاقانه است که هدف از آن افزودن گنجینه دانش و استفاده از این گنجینه در کاربردهای جدید است (نیوسی[۶۱]،۲۰۰۲).
نوآوری [۶۲] خلق و پیادهسازی یک محصول (کالا یا خدمات) یا فرایند جدید یا کاملاً بهبود یافته، یک روش بازاریابی جدید، یا یک روش سازمانی جدید در فعالیتهای تجاری، سازمان محل کار یا ارتباطات خارجی میباشد (ناسیوروسکی[۶۳]،۱۹۹۹).
نظام ملی نوآوری[۶۴] مجموعهای از نهادهایی است که بطور مجزا که در ارتباط با هم و به صورت منفرد در توسعه و انتظار فناوری جدید نقش دارند و در چارچوب یک ساختار حکومتی شکل میگیرند تا سیاستهایی را برای تأثیرگذاری بر فرایند نوآوری پیادهسازی کنند. بنابراین نظام ملی نوآوری نظامی از نهادهای به هم پیوسته است که دانش، مهارتها و خلاقیتهایی که منجر به فناوریهای جدید میشوند را خلق، انباشت و انتقال میدهند (کارکسون و همکاران[۶۵]،۲۰۰۲).
۲-۱۴. پیشینه تحقیقات سنجش نوآوری[۶۶]
پژوهشهای انجام شده در زمینه سنجش نوآوری را از دو طریق میتوان بررسی کرد:
تحقیقات صورت گرفته در رابطه با سنجش نوآوری در سطح ملی؛
تحقیقات صورت گرفته در رابطه با سنجش نوآوری در سطح شرکت.
که تعدادی از این تحقیقات در این دو سطح مورد بررسی قرار میگیرد:
ناسیروسکی و آرکلوس[۶۷] از طریق تشخیص و بررسی ارتباطات میان عناصری که سیستم ملی نوآوری یک مدل جامع برای ارزیابی سیستم ملی نوآوری بودند. آنها با در نظر گرفتن سیستم ملی نوآوری به عنوان یک سیستم اقتصادی، شاخصهای سیستم ملی نوآوری را بر اساس نقش خود به عنوان ۳ متغیر ورودی، خروجی و میانجی، یا به عنوان معیار بهره وری توسیف میکنند و سپس به بررسی ارتباطات میان شاخصهای میپردازند (ناسیوروسکی،۱۹۹۹).
کارلسون و همکارانش[۶۸] در مورد اندازه گیری عملکرد نظام ملی و نوآوری چنین فرض نمودند که به دلیل اندازه و پیچیدگی سیستمها، سنجش عملکرد کل سیستم مشکل میباشد، لذا به عنوان یک راه حل، پیشنهاد محدودسازی سطح تحلیل را ارائه نمودند. به پیشنهاد آنان بهتر است در قدم اول هر کدام از اجزای اصلی سیستم به صورت مجزا مورد تحلیل قرار گیرند و در مرحله بعد نتایج حاصله برای دستیابی به وضعیت کل سیستم با هر ترکیب گردند. کارلسون و همکارانش کارکرد نظام ملی نوآوری را در ۳ دسته طبقهبندی کردند: خلق دانش جدید، انتشار دانش و بهرهگیری از دانش جدید، ک برای هر بعد شاخصهایی را ارائه نمودند.
لویی و وایت[۶۹] برای سنجش و تجزیه و تحلیل نظام ملی نوآوری برعکس رویکرد کارلسون و همکارانش به جای تحلیل اجزاء به طور مجزا بر تحلیل کل سیستم تأکید کردند. در این چارچوب نقاظ ضعف اساسی تحقیقات در مورد نظامهای ملی نوآوری یعنی فقدان عوامل توصیفی سطح سیستمی پرداخته میشود. به عبارت دیگر در این چارچوب به جای شروع با مقوله بازیگران نظام ملی نوآوری از قبیل مؤسسات تحقیقاتی یا دانشگاهها و سپس بحث در مورد اهمیت هر یک از بازیگران در نظام نوآوری ملی، از یک سری واژه های عام و کلی تحت عناوین بازیگران اولیه، بازیگران ثانویه و نهادها برای تحلیل و تشریح سطح سیستمی نظام ملی نوآوری استفاده کردهاند (لویی و وایت[۷۰]،۲۰۰۱).
پورتر و همکارانش[۷۱] برای سنجش نظام ملی نوآوری مفهوم چارچوب ظرفیت نوآوری ملی[۷۲] را با ترکیب۳ مفهوم تئوریک متفاوت، تئوری رشد درونزا، تئوری رقابت پذیری بین المللی مبتنی بر خوشههای صنعتی و تحقیقات در مورد نظام ملی نوآوری ارائه نمودند.
با ترکیب ۳ مفهوم تئوریک متفاوت، تئوری رشد درونزا، تئوری رقابت پذیری بین المللی مبتنی بر خوشههای صنعتی و تحقیقات در مورد نظام ملی نوآوری ارائه نمودند. ظرفیت نوآوری ملی عبارت است از توانایی یک کشور در هر دو بعد اقتصادی و سیاسی برای تولید و تجاری سازی یک جریان مستمر فناوریهای جدید در بلند مدت است که به نقاط قوت زیرساخت عمومی نوآوری کشور، وجود محیطی برای نوآوری در خوشههای صنعتی و استحکام پیوندهای بین این دو بعد بستگی دارد. در نهایت پورتر و همکارانش با توجه به مشکلاتی که در سنجش ظرفیت نوآوری وجود داشت، تنها شاخص مناسب را استفاده از حق انحصاری اختراع بین المللی برای سنجش نوآوری دانستند (پورتر و همکاران[۷۳]،۲۰۰۲).
گودینهو و همکارانش[۷۴] نیز برای ارائه شاخصهای مورد نظر خود جهت سنجش نوآوری در نظام ملی نوآوری روش جدیدی را بکار گرفتند. آنها پس از شناسایی ابعاد نظام ملی نوآوری از طریق نگاشت نهادی ۸ بعد تأمین منابع، شاخصهای رفتار بازیگران، شاخصهای تعامل و ارتباطات، شاخصهای تنوع و توسعه نهادی، شاخصهای ارتباط بیرونی (جذب)، شاخصهای ساختار اقتصادی، شاخصهای نوآوری، شاخصهای انتشار را برای نظام ملی نورآوری در نظر گرفتند، سپس برای هر بعد شاخصهایی را ارائه کردند (گودینهو و همکارانش،۲۰۰۳).
سازمان ملل در کمیسیونهای مختلف خود شاخصهایی را برای سنجش علم، فناوری و نوآوری با رویکرد جامعه دانش محور توسعه داده است که این شاخصها در گزارشی که کمیسیون اجتماعی و اقتصادی غرب آسیا تدوین نموده است، به طور کامل آمده است. این شاخصها بارویکرد به جامعه دانش محور تنظیم شده و سنجش آنها در طول زمان میتواند میزان و نحوه حرکت کشورها به سمت این جامعه را مورد تحلیل قرار دهد. برای این منظور در این گزارش ابتدا در هفت حوزه کلی شاخصهای علم و فناوری و نوآوری شناسایی شدهاند (شاخصهای تحقیق و توسعه شاخصهای مرتبط به انتشارات، شاخصهای مرتبط با مالکیت فکری، شاخصهای آموز عالی تراز پرداختهای فناوری، قراردادها و ارتباط علم، فناوری و نوآوری با شاخصهای اجتماعی). پس از شناسایی شاخصهای مختلف در قالب دستهبندی فوق، این شاخصها با توجه به نوع کارکردشان در ۶ حوزه که به عنوان اهداف یک نظام علم، فناوری و نوآوری محسوب می شوند دسته بندی گردیدند، تا بتوان توان هر کشور را در دست یابی به هر کدام از این اهداف، بررسی و تحلیل نمود. این حوزه ها شامل: شاخصهای مرتبط با خلق علم و فناوری و نوآوری، شاخصهای مرتبط با انتشار علم و فناوری و نوآوری، شاخصهای مرتبط با انتقال علم و فناوری و نوآوری، شاخصهای مرتبط با بهرهبرداری از علم و فناوری و نوآوری، شاخصهای بهره وری تولید ناخالص داخلی و شاخصهای مرتبط با نوآوری محصولی و فرآیندی میباشند.
اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۰ در پاسخ به جهانیسازی و تغییرات اقتصاد دانش محور به منظور ارتقاء نوآوری بین کشورهای عضو و تبدیل شدن به پویاترین اقتصاد دانش محور، تهیه سنجش نوآوری اروپا را در دستور کار خود قرار داد. این اتحادیه در جدیدترین ویرایش خود (۲۰۰۶). بر اساس ۲۵ شاخص مرتبط با فرایند نوآوری، برداشت کلی از عملکرد نوآورانه کشور ارائه میدهد. این رویکرد جهت سنجش نوآوری در سطح ملی شاخصهای مورد نظر خود را در ۵ بعد کلی ارائه کرده است که عبارتند از:
محرکهای نوآوری، خلق دانش، کارآفرینی و نوآوری، کاربردها و داراییهای فکریف سه بعد اول جهت سنجش ورودیهای نوآوری در نظر گرفته شدهاند و دو بعد دیگر برای سنجش میزان خروجی نوآوری انتخاب شدهاند که در مجموع با بهره گرفتن از این ۲۵ شاخص میزان نوآوری در نظام ملی نوآوری به صورت دورهی در میان کشورهای عضو سنجیده میشود (کمیته اجتماعی و اقتصادی آسیا[۷۵]،۲۰۰۳).
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[۷۶] به عنوان یکی از سازمانهای پیشرو در زمینه ارائه شاخصهایی جهت اندازه گیری فعالیتهای علم و فناوری مبنای کار خود را به ارائه شاخصهای موردنظر سنجش نوآوری قرار داده است. آخرین ویرایش از این شاخصها در سال ۲۰۰۷ تدوین شده است که در این ویرایش، شاخصهای مذکور در ۹ حوزه تحقیق و توسعه و سرمایهگذاری در دانش، منابع انسانی در فعالیتهای علم و فناوری، سیاست های نوآوری، عملکرد نوآوری، فناوری ارتباطات و اطلاعات، فناوریهای خاص، جهانی سازی علم و فناوری، جریانهای اقتصادی جهانی و تجارت و بهره وری تقسیم شدهاند. در این ویرایش سعی شده تا شاخصهای موردنظر کل فرایند نوآوری را پوشش دهد.
همچنین سازمان همکاری و توسعه اقتصادی به منظور سنجش نوآوری در سطح شرکت، دستورالعمل اسلو[۷۷] را منتشر کرده است که در این دستورالعمل از میان دو روش موردی و موضوعی برای سنجش نوآوری در سطح شرکت، از روش موضوعی استفاده شده است و جهت تحقق این امر هفت حوزه زیر را مورد بررسی قرار داده است: اطلاعات مربوط به عملکرد شرکت مثل میزان فروش و سطح اشتغال و میزان سرمایهگذاری، اطلاعات مربوط به فعالیتهای نوآوری مثل ورودیهای تحقیق و توسعه و غیرتحقیق و توسعه (فعالیتهای طراحی صنعتی، بازاریابی …)، اهداف فرایند نورآوری، منابع فعالیتهای نوآورانه، خروجی های نوآوری مثل محصولات و فرآیندهای نوآورانه، موانع نوآوری، بررسی تأثیرات فناوریهای کلیدی چون IT بر فرایند نوآوری.
در تحقیقی که توسط امارا و لندری[۷۸] با مطالعه سنجش نوآوری در کشور کانادا انجام شد. منابع اطلاعاتی را به عنوان یک شاخص مهم جهت تازگی نوآوری در شرکتهای تولیدی معرفی کردند. در این بررسی به تأثیر چهار مقوله از منابع اطلاعاتی که شرکتهای مذکور برای توسعه یا بهبود تولیدات یا فرآیندهای صنعتی خود از آنها استفاده میکنند. توجه شده است: منابع داخلی، منابع بازار، منابع تحقیقاتی و به طور کلی منابع اطلاعات موجود.
۲-۱۵. بررسی تطبیقی نتایج تحقیقات
دو مدل در مورد فرایند نوآوری وجود دارد:
مدل خطی نوآوری که در این مدل نوآوری ناشی از یک فرایند اکتشاف است که از یک توالی خطی ثابت از مراحل تبعیت میکند. در این مدل نوآوری با پژوهشهای جدید شروع میشود. سپس به وسیله مراحل متوالی توسعه تولید، تولید و بازاریابی گسترش مییابد و در نهایت، به فروش موفق محصولات جذید، خدمات جدید و فرآیندهای جدید تولید منتهی میشود. این بدان معناست که تحقیق و توسعه تنها منبع نوآوری است و نوآوری در حقیقت همان علوم کاربردی است.
مدل غیر خطی نوآوری که در این مدل نوآوری به ارتباط قابل ملاحظه میان فعالان مختلفی نیاز دارد که شامل بنگاهها، آزمایشگاهها، مؤسسات، نهادهای دانشگاهی و مصرف کنندگان هستند و به همین میزان به ارتباط بین علوم محض، مهندسی، تولید و بازاریابی نیاز دارد. بنابراین نوآوری نتیجه تعاملات فراوانی است که بین فعالات و نهادهای مختلف شکل میگیرد که با یکدیگر یک سیستم نوآوری[۷۹] را شکل میدهند.
تمامی تحقیقات مذکور به فرایند نوآوری به عنوان یک فرایند غیرخطی توجه داشتهاند.
سنجش تغییرات فناورانه
در زمینه سنجش تغییرات فناورانه دو دیدگاه کلی وجود دارد که طرفداران هر یک، از روش های خاص خود برای سنجش تغییرات فناورانه استفاده میکنند:
۱ـ سنجش تحقیق و توسعه: سنجش تحقیق و توسعه به عنوان شاخص تغییرات فناورانه اساساً بر مبنای رویکرد خطی توسعه نوآوری پایهگذاری شده است.
۲ـ سنجش نوآوریطرفداران نظریه غیرخطی نوآوری ـ که نوآوری را نتیجه تعاملات فراوانی میدانند که بین فعالان و نهادهای مختلف شکل میگیرد و با یکدیگر یک سیستم نوآوری را شکل میدهند معتقدند که درون داده های تحقیق و توسعه تنها بخشی از این فرایند هستند و سنجش نوآوری را به عنوان راهکار مناسب جهت سنجش تغییرات فناورانه پیشنهاد میکنند. به عبارت دیگر به منظور یافتن ابزاری که بتواند کل فرایند (اعم از ورودی، عملکرد و خروجی) را مدنظر قرار دهد، مفهوم سنجش نوآوری را ارائه کردند. با توجه به در نظر گرفتن فرایند غیرخطی نوآوری در تحقیقات فناورانه از سنجش نوآوری استفاده کردهاند.
ادبیات موجود در سنجش نوآوری را از دو طریق میتوان بررسی کرد که عبارتند از:
۱ـ سنجش نوآوری در سطح شرکت ها: به طور کلی جهت سنجش نوآوری در شرکتها دو رویکرد وجود دارد:
رویکرد موردی: این روش بر نوآوریهای مهم (به عبارتی نوآوریهای بنیادی[۸۰]) متمرکز است و واحد بررسی نوآوریها، محصولات جدید است. به عبارتی برای سنجش نوآوری طبق این تکنیک، تعداد نوآوریهای ارائه شده توسط شرکتها طی دوره مورد بررسی برآورد میشود.
رویکرد موضوع: به طور کلی هدف از این رویکرد گردآوری اطلاعات زیر میباشد تا به کمک آن بتوان فرایند نوآوری شرکتها را شناخته و با یکدیگر مقایسه کرد. اطلاعات مربوط به عملکرد شرکت مانند میزان فروش و سطح اشتغال و میزان سرمایهگذاری، اطلاعات مربوط به فعالیتهای نوآوری مثل ورودیهای تحقیق و توسعه و غیر تحقیق و توسعه (فعالیتهای طراحی صنعتی، بازاریابی، اهداف فرایند نوآوری منابع فعالیتهای نوآورانه، خروجی های نوآوری مثل محصولات و فرآیندهای نوآورانه، موانع نوآوری، بررسی تأثیرات فناوریهای کلیدی چون فناوری اطلاعات بر فرایند نوآوری.
۲ـ سنجش نوآوری در سطح ملی: عملکرد نوآورانه هر کشور به وسیله نظام ملی نوآوری آن کشور تعیین میشود. نظام ملی نوآوری مجموعهای از شرکتهای خصوصی و دولتی (اعم از کوچک و بزرگ)، دانشگاهها و آژانسهای دولتی میباشند که در تعامل با هم به تولید علم و فناوری کمک میکنند. هدف تعاملات آنها توسعه دانش به منظور پاسخگویی به نیازهای جامعه است.
در تحقیقات مذکور، دستورالعمل اسلو و تحقیق امارا و لندری به سنجش نوآوری در سطح شرکت پرداخته و شاخصهایی را در این زمینه معرفی کردهاند اما مابقی تحقیقات به ارائه شاخصهایی برای سنجش نوآوری در سطح ملی پرداختهاند.
جدول ۲- ۵. خلاصه دیدگاه های مختلف در خصوص سنجش سطح نوآوری

 

شاخصها شرح
شباهتها فرایند نوآوری دو مدل خطی و غیر خطی در مورد نوآوری وجود دارد که تمامی تحقیقات مذکور به نوآوری به عنوان یک فرایند غیر خطی توجه داشتند یعنی معتقدند که نوآوری نتیجه تعاملات فراوانی است که بین فعالان و نهادهای مختلف شکل میگیرد که با یکدیگر یک سیستم نوآوری را شکل میدهند.
سنجش تغییرات فناورانه تمامی تحقیقات مذکور از بین دو رویکرد موجود برای سنجش تغییرات فناورانه یعنی سنجش تحقیق و توسعه و سنجش نوآوری، به علت طرفداری از نظریه غیر خطی نوآوری، از مفهوم سنجش نوآوری استفاده کردهاند که در آن به منظور اندازه گیری نوآوری کل فرایند (اعم از ورودی، میانجی (فرایند) و خروجی) در نظر گرفته میشود.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




۴-۴- همراستایی راهبردی
اصطلاحاتی مانند توازن، هم‌آهنگی، به هم پیوستگی، اتصال،‌‌هارمونی، ائتلاف و ترکیب، یکپارچگی و تطابق به عنوان عباراتی مترادف همراستایی به کار رفته اند.
مفهوم همراستایی فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان از سال ۱۹۷۰ مطرح شده و مدل‌های متعددی برای سنجش و تحقق همراستایی در کسب و کار ارائه شده است. از دیدگاه «لوفتمن[۵۵]» همراستایی راهبردی بر به کارگیری فناوری اطلاعات به شیوه‌ای شایسته، به هنگام و در توازن با راهبردها، اهداف و نیازهای کسب وکار اشاره دارد[۳۹]. «تالون[۵۶]» همراستایی راهبردی را به صورت میزان پشتیبانی راهبرد سیستم‌های اطلاعاتی از راهبرد کسب وکار سازمان و میزان پشتیبانی راهبرد کسب وکار سازمان از راهبرد سیستم‌های اطلاعاتی سازمان تعریف می‌کند[۵۷].
پایان نامه - مقاله - پروژه
همراستایی را می‌توان در سه سطح عملیاتی، تاکتیکی و راهبردی مطرح کرد. همراستایی راهبردی به برآورده شدن نیازهای فناوری اطلاعات در آینده کمک می‌کند، همراستایی تاکتیکی اجازه می‌دهد تا سازمان منابع IT خود را به طرز اثربخشی تخصیص دهد و همراستایی عملیاتی، اثربخشی و کارایی IT را در حمایت از عملیات روزانه سازمان تضمین می‌کند[۵۶].
بین بلوغ معماری سازمانی و بلوغ همراستایی راهبردی فناوری اطلاعات و کسب و کار رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. این بدین معناست که پیاده‌سازی پروژه معماری سازمانی علاوه بر ساماندهی وضعیت فناوری اطلاعات، بر روی همراستایی راهبردی فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان نیز تأثیرگذار می‌باشد[۱۸].
یکی از مسائل اساسی در IT و همراستایی سازمانی، سنجش و اندازه‌گیری همراستایی است[۵۸]. یکی از مهم‌ترین مطالعات در زمینه‌ی اندازه‌گیری همراستایی، مدل بلوغ همراستایی راهبردی[۵۷] ارائه شده توسط «لوفتمن» است. او با بررسی مطالعات انجام شده در زمینه‌ی همراستایی راهبردی و با بهره گیری از مطالعات و کارهای مهم انجام شده‌ی «هامفری» از مؤسسه‌ی مهندسی نرم افزار در سال ۱۹۸۸، کین در سال ۱۹۹۶ و مدل مراحل رشد «نولان و گیپسون» درسال ۱۹۷۹، مدلی جامع برای سنجش همراستایی راهبردی در سال ۲۰۰۰ ارائه کرد[۱۹].
سازمان‌ها به منظور همسو کردن کسب و کار و فناوری اطلاعات، از معماری سازمانی استفاده کرده‌اند. پیاده سازی موفق معماری سازمانی به نوآوری و تغییر سازمانی از طریق فراهم آوردن همزمانِ پایداری و انعطاف پذیری، کمک می‌‌کند[۵۹]. در قانون معروف کلینگرکوهن هدف اصلی از پیاده‌سازی معماری سازمانی در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های فدرال آمریکا، دستیابی به اهداف راهبردی سازمان و اهداف مدیریت منابع اطلاعاتی به طور همزمان عنوان شده است.
سازمان‌های موفق در ایجاد همراستایی، سودآوری خوبی در کسب وکار خود داشته‌اند و تأکید می‌کنند ایجاد یکپارچگی برای بقا و موفقیت سازمان ضروری است. بخش‌های فناوری اطلاعات به عنوان عامل تغییر، با تمرکز بر اصول کسب وکار باعث ایجاد ارزش افزوده شده و کارایی و اثربخشی را برای سازمان به همراه داشته اند. تحقیقات نشان دهنده وجود ارتباط مؤثر و مثبت بین راهبردهای رقابتی و فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی است[۱۸].
تلاش در جهت تحقق همراستایی باید در سطح عالی مدیریت کسب و کار به آن توجه شود. همراستایی راهبردی وقتی که در معماری مقصد بیان شود، شفاف تر خواهد بود و راهبردها وقتی قابل اجرا هستند که به عنوان پورتفولیویی از پروژه های طراحی شده که باید در یک توالی مشخص اجرایی شوند، بیان شوند[۲۹].
۴-۵- ارتباط بین فرایند برنامه‌ریزی راهبردی و فرایند معماری سازمانی
یکی از مشکلاتی که همواره توفیق پروژه‌های برنامه‌ریزی فناوری اطلاعات مبتنی بر معماری سازمانی را تهدید می‌کرده است، عدم ارتباط صحیح این گونه پروژه‌ها با فرایند برنامه‌ریزی راهبردی سازمانی بوده است. به گونه ای که ابهام در راهبرد‌های سازمانی و نبود یک فرایند رسمی تدوین راهبرد که ورودی‌های موردنیاز برای شروع فرایند معماری سازمانی را تأمین کند، همواره به عنوان یک از مهمترین دلایل شکست پروژه‌های برنامه‌ریزی فناوری اطلاعات ارزیابی شده است. واقعیت این است در سازمان‌هایی که حتی در آنها فرایند رسمی تدوین راهبرد سازمانی، قبل از برنامه‌ریزی فناوری اطلاعات یا همزمان با آن انجام می‌شود، در اغلب موارد عدم ارتباط صحیح میان این دو فعالیت منجر به کاهش اثربخشی نتایج هر دو پروژه می‌شود[۲۰].

شکل ۴-۲ : سطوح برنامه‏ ریزی راهبردی سازمانی در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی[۱۷]
برای تعیین نحوه‌ی ارتباط بین فرایند برنامه‌ریزی راهبردی و فرایند معماری سازمانی، ابتدا مراحل هر فرایند را مورد بررسی قرار می‌دهیم. مطابق شکل ۴-۲ راهبردهای سازمان در سه سطح تدوین می‌شوند که برنامه‌ریزی فناوری اطلاعات، در سطح وظیفه‌ای و زیرمجموعه‌ای از راهبردهای سطح بنگاه و کسب و کار محسوب می‌شود. از سوی دیگر مطابق شکل ۲-۳، فرایند معماری سازمانی خود مرکب از سه حلقه‌ی برنامه‌ریزی است که در امتداد یکدیگر تدوین و اجرای معماری سازمانی را می‌سازند. این زنجیره با برنامه‌ریزی راهبردی فناوری اطلاعات شروع می‌شود که در آن چشم‌انداز، اهداف و راهبردهای توسعه فناوری اطلاعات در سازمان تعیین می‌شود. به دنبال این مرحله، چرخه برنامه‌ریزی معماری سازمانی اجرا می‌شود که خود از سه گام «مدل‌سازی معماری وضع موجود»، «طراحی معماری وضع مطلوب» و «تدوین برنامه گذار» تشکیل شده است. در چرخه نهایی، نتایج برنامه‌ریزی معماری سازمانی در قالب طرح‌ها و پروژه‌های توسعه‌ای اجرا می‌شوند[۲۰].
هرچند در این مدل، برنامه‌ریزی راهبردی فناوری اطلاعات، باید پیش از انجام برنامه‌ریزی معماری انجام شود، اما در عمل به دلیل ضرورت تأمین اطلاعاتی از وضعیت موجود سازمان، به عنوان ورودی فرایند برنامه‌ریزی راهبردی فناوری اطلاعات، گام «مدل سازی معماری وضع موجود» در اولین مرحله انجام می‌شود. به این ترتیب فرایند واقعی تدوین معماری سازمانی را می‌توان به صورتی که در شکل ۴-۱۰ نمودار شده است، تصور نمود[۲۰].
شکل ۴-۳ : فرایند معماری سازمانی در عمل[۲۰]
در این رهنگاشت[۵۸]، کار ابتدا با جمع آوری اطلاعات و مدل‌سازی معماری وضع موجود آغاز می‌شود. سپس نتایج یافته‌های این مرحله در تحلیل و ارزیابی معماری موجود مورد استفاده قرار می‌گیرد. نتایج تحلیل معماری موجود و نتایج تحلیل راهبرد سازمانی (که می‌بایست به عنوان ورودی در اختیار این فرایند قرار گیرد،) در تدوین راهبرد فناوری اطلاعات به کار بسته می‌شود. با روشن شدن اهداف و راهبردهای توسعه فناوری اطلاعات در این مرحله، طراحی معماری مطلوب سازمان صورت می‌گیرد و درنهایت با تحلیل فاصله میان وضع موجود و وضع مطلوب معماری سازمانی، برنامه گذار به وضع مطلوب تدوین می‌شود[۲۰].
با مقایسه این فرایند و فرایند تدوین راهبرد سازمانی، دو نکته آشکار می‌شود[۲۰]:

 

    • مرحله برنامه‌ریزی راهبردی فناوری اطلاعات که در فرایند تدوین راهبردهای سازمانی می‌بایست در سطح تدوین راهبردهای وظیفه‌ای انجام شود، به ورودی‌هایی نیاز دارد که از گام مدل‌سازی وضع موجود در مرحله برنامه‌ریزی معماری سازمانی حاصل می‌شوند. بنابراین ضرورت دارد که فرایند برنامه‌ریزی معماری سازمانی پیش از تدوین راهبرد فناوری اطلاعات آغاز شود.

 

    • به دلیل تهیه مدل‌های معماری کسب و کار (شامل مدل‌های ساختار، وظایف و فرآیندها) در گام مدل‌سازی وضع موجود، بخشی از ورودی‌هایی که موردنیاز فرآیندهای تدوین راهبردهای وظیفه‌ای است، منطقاً در این گام تولید می‌شوند. از این‌رو برای صرفه‌جویی در جمع‌ آوری اطلاعات و مدل‌سازی وضع موجود، می‌توان از این مدل‌ها برای تغذیه سایر راهبردهای وظیفه‌ای استفاده کرد.

 

ارتباط ورودی‌ها و خروجی‌های دو فرایند معماری سازمانی و برنامه‌ریزی راهبردی سازمانی در جدول ۴-۱ نمایش داده شده است.
جدول ۴-۱ : ارتباط ورودی‌ها و خروجی‌های فرایند معماری و برنامه‌ریزی راهبردی

 

مدل/توصیف خروجیِ ورودیِ
مأموریت سازمان تدوین راهبرد (سطح
بنگاه/کسب وکار)
تدوین راهبرد IT
چشم انداز سازمان تدوین راهبرد (سطح
بنگاه/کسب وکار)
تدوین راهبرد IT
اهداف سازمان تدوین راهبرد (سطح
بنگاه/کسب وکار/وظیفه)
تدوین راهبرد IT
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم