با اشخاص و مسائل ملایم برخورد کنید
با اشخاص و مسائل سخت برخورد کنید
به دیگران اعتماد کنید
به دیگران اعتماد نکنید
پیشنهاد جدید بدهید
تهدید کنید
حداقل مورد قبول خود را تعیین کنید
در مورد حداقل مورد قبول خود طرف را گمراه کنید
برای نیل به توافق عقب نشینی و خسران یک جانبه را بپذیرید
دنبال منافع یک جانبه به عنوان بهایی که طرف برای نیل به توافق باید بپردازند ، باشید
بدانید که طرف مقابل چه می خواهد
بدانید که شما چه می خواهید
روی رسیدن به توافق اصرار کنید
روی مواضع خود پافشاری کنید
از کشمکش بین خواسته ها بپرهیزید
سعی کنید در کشمکشها پیروز شوید
به فشار تسلیم شوید
فشار بیاورید
مذاکرات تجاری از مفاهیم « پیشبرد فروش » است و پیشبرد فروش در بسیاری از متون بازاریابی به نام ارتباطات بازاریابی خوانده شده است . بدین معنی که مذاکره کردن یک فعالیت ارتباطی است و ارتباط به معنی پیام رساندن ، اثر گذاردن و دریافت پاسخ می باشد و ناگفته ، پیداست که در یک فعالیت ارتباطی نباید با روحیات ، اخلاقیات ، اعتقادات و ضوابط طرف مقابل با سختی و خشونت برخورد نمود ، ضمناٌ ، ملایمت بیش از حد و امتیاز دادن بیش از اندازه نیز موفقیت معامله را به خطر می اندازد و اصلح آن است که با روش منطقی و اصولی ، مذاکرات را آغاز ، ادامه و خاتمه داد . ( حسینی ، ۱۳۸۳ ، ۳۱ )
۶ نوع دیدگاه برای روش های مذاکره از نظر برونیز۱ و راسل۲ ، باسل۳ ، کاراس۴ ، لایزن۵ ، گلین هام۶ و دیگران شناسایی شده است که عبارتند از :
۱- اجبار و قدرت خصمانه۷ :
این به طور بالقوه خطرناک ترین برای مذاکرات تجاری است ، قدرت هرگز یک طرفه نیست پس بنا بر این شخصی که از آن استفاده می کند پاسخ مشابهی دریافت می کند ، مسلماٌ مزایای کوتاه مدتی دارد اما در بلند مدت روابط مثبت بین خریدار و فروشنده افزایش نمی دهد ، استفاده ابتدایی از قدرت اغلب به مذاکره کننده هایی که با خود پرستی زیاد نسبت می دهند .
۲- تغییر نگرش همراه احساس :
مذاکرات بر مبنای احساسات مستلزم کوشش جستجوگرانه کمی است ، موفقیت آنها به ساده لوحی ، بی تجربگی و ضعف طرف دیگر بستگی دارد ، مذاکره کننده با تجربه می تواند بی درنگ با چنین روشی بر مبنای حقایق دشوار واکنش نشان دهد . به دلایلی گاهی احساس ممکن است جایگاهی در مذاکره داشته باشد اما روش ایده آلی نیست . درخواست ها و تقاضاها بر مبنای ، احساس به آسانی تشخیص داده می شوند ، چون اغلب آنها توسط در خواست های نگران کننده ای از قبیل : مطمئناٌ شما می توانید و … ،ما به دردسر می افتیم اگر شما نتوانید و … ، رئیس من ، من را از کار برکنار می کند ، اگر شما موافقت نکنید … در آغاز مذاکره ذکر می شود .
۳- تلاش برای توافق۱۸ میانه :
هنگامی که هدفی ایجاد شد و در مذاکره تجاری شناخته شد ، آن بایستی ثبات داشته باشد تا قضاوت انجام نگیرد که تحقق پیدا نمی کند . در آن لحظه تقاضای تجدید نظر شده بایستی در سطح نزدیک به مبدأ مورد آزمون قرار گیرد در آن صورت فاقد اعتبار است .
۴- توافقات مساعد متقابل تجاری :
توانایی برای توافقات تجاری مشخصه ی مذاکره کننده حرفه ای است . فروشنده ای که برای توافقات تجاری آموزش دیده است هرگز آنها را افشاء نمی کند ، خریدار بایستی به طور دقیق آنچه را که می تواند مورد معامله قرار گیرد را مهیا کند و بایستی برروی آن عوامل ارزش گذاری کند . آن بایستی برای طرف دیگر با ارزش باشد نه اینکه برای خریدار هزینه داشته باشد ارزش برای طرف دیگر ممکن است دارای ارزش افزوده باشد . خریدار بایستی خودش را با پیشنهادات ایجاد شده برای کارها که در آن تقاضا ارائه شده وفق دهد .
۵- متقاعد کردن منطقی۱ :
[شنبه 1400-08-01] [ 10:28:00 ب.ظ ]
|