کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



aggregate

 

Engsted and bentzen(1993)

 

 

 

-۰٫۴ to -0.13/1.59 to 1.62

 

Norwegian annual data(1960-89)

 

Johansen

 

Residential(electricity only)

 

Vaage(1993)

 

 

 

-۰٫۴۱/n.a.

 

Danish annual data(1948-91)

 

EG-2-step

 

Transport(petrol only)

 

Bentzen(1994)

 

 

 

-۰٫۷۳, -۱٫۷۱, ۰٫۹۲, -۰٫۳۹/-۳٫۲۲, -۱٫۲۵, ۱٫۵۵, ۰٫۲۴

 

UK quarterly data(1974Q1-94Q1)

 

EG-2-step

 

Residential

 

Fouquet(1995)

 

 

 

-۰٫۲۹/۰٫۲۳

 

UK annual data(1967-94)

 

Johansen

 

aggregate

 

Hunt and witt(1995)

 

 

 

-۰٫۰۲/۱٫۱۳

 

Austrian annual data(1970-93)

 

Johansen

 

Residential

 

Mandlener(1996b)

 

 

 

در اکثر مطالعات روش دو مرحله‌ای انگل و گرنجر، بکار رفته است و برخی‌ها نیز رویکرد یوهانس را، که برآورد یک رگرسیون با مرتبه تحویل یافته[۳۷] به روش حداکثر راستنمایی است، بکار گرفته‌اند. تخمین بدست آمده از رگرسیون ایستای[۳۸] انگل و گرنجر در نمونه‌های با حجم کوچک، همراه با اریب است. تفسیر برآورد حاصل از روش یوهانس وقتی که مرتبه هم‌انباشتگی بزرگتر از یک برآورد می‌شود، ممکن است مشکل باشد و علاوه بر این تخمین یک مدل  به اطلاعات زیادی نیاز دارد. روش آزمون دو مرحله‌ای انگل و گرنجر و روش حداکثر راستنمایی یوهانس برای آزمون هم‌انباشتگی بطور مجانبی نتایج یکسانی دارند، ولی درنمونه‌های با حجم متناهی نتایج متفاوتی به بار می‌آورند.
مقاله - پروژه
به دلایل ذکر شده در بالا کلمنتس و مادلنر از روش پسران[۳۹] در مدلسازی تقاضای انرژی استفاده کرده‌اند؛ این روش چندین مزیت دارد. اول، روشی است که لازم به اثبات مرتبه انباشتگی متغیرهای توضیحی ندارد ("دما” اغلب یک متغیر توضیحی مهم است). دوم این روش مستلزم وجود یک رابطه اساسی بلند‌مدت بین متغیرها است و برای متغیرهای مورد نظر (در اینجا تقاضای انرژی) یک معادله وارد می‌شود؛ برای دیگر متغیرها (مثل دما و درآمد) معادله وارد نمی‌شود و با روش  رابطه بلند‌مدت را برآورد و آزمون می‌کنند.
آنها روش‌های مختلف تخمین رابطه بلند‌مدت را با هم مقایسه کرده‌اند و به بررسی نتایج استفاده از داده‌های سالیانه بجای داده‌های فصلی در مدلهای تجربی پرداخته‌اند؛ اگر چه ممکن است تخمین تقاضا با داده‌های سالیانه و فصلی برای یک حجم نمونه مشخص باهم تطابق داشته باشند ولی از آنجا که بیشتر تغییرات تقاضای انرژی در کوتاه‌مدت بدلیل اثرات فصلی است، به منظور پیش‌بینی تقاضا برای یک دوره خاص استفاده از داده‌های فصلی، پیش‌بینی دقیق‌تری به ما می‌دهد. تخمین رابطه بلند‌مدت به روش یوهانس را برای داده‌های سالیانه و فصلی بترتیب بصورت  و  بدست آورده‌اند؛ برای داده‌های سالیانه به روش پسران رابطه‌ بلندمدت معنی‌داری حاصل نشده است، ولی برای داده‌های فصلی بصورت  تخمین زده‌اند.
لستر-جاج-نیومیا
لستر-جاج-نیومیا[۴۰] (۲۰۰۳) روی دو واقعیّت موجود درتقاضای انرژی، یعنی روند اصلی و ماهیّت فصلی، متمرکز شده‌اند. روند اصلی تقاضای انرژی[۴۱]  را تخمین زده‌اند. با این کار بین اثرات عناصر اقتصادی مثل قیمت و درآمد و اثرات عناصر غیر اقتصادی که همگی هم برونزا هستند، در تخمین تقاضای انرژی فرق می‌گذارند. ممکن است  غیر خطی باشد؛ که این نه تنها ممکن است انعکاسی از پیشرفت فنی باشد، بلکه شاید انعکاسی از دیگر عاملها مثل تغییر سلیقه مصرف کنندگان و ساختار اقتصادی و غیره باشد. اگرچه این تغییرات بطور مستقیم قابل مشاهده نیستند، ولی ممکن است تأثیر فوق العاده‌ای روی سری زمانی بگذارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 08:44:00 ق.ظ ]




۳٫بررسی تأثیر عوامل سطح فردی کارکنان بر ارزش ویژه برند داخلی شعب بانک های خصوصی شهر کرج.
۱-۶)جنبه های نوآوری پژوهش
اسچیمدت و همکارانش در تحقیقی در سال ۲۰۱۰ عوامل سازمانی و فردی بر ارزش ویژه برند داخلی شرکت های تجاری آلمان را بررسی کردند، و چرناتونی و همکارانش در سال ۲۰۰۶ عوامل مؤثر بر برند داخلی در سطح فرد و سازمان را شناسایی کرد. اما تحقیقی که تاثیر عوامل این دو تحقیق را به صورت همزمان مورد بررسی قرار دهد تا کنون انجام نشده است، لذا تحقیق حاضر تلفیق این دو تحقیق ذکر شده را در صنعت بانکداری به کار می برد.
۱-۷)تعاریف واژگان پژوهش
برند: کاتلر[۹](۱۹۹۱)برند را به عنوان نام سازمان، نماد، اصطلاح و طرحی که کالاها و خدمات شرکت را از رقبا متمایز می کند تعریف کرد.(سیمونز[۱۰] ،۲۰۰۹ )
ارزش ویژه برند[۱۱]: ارزش ویژه برند، مجموعه تمام ارزش های متفاوتی است که افراد به نام یک برند اضافه می کنند که این ارزش ها می تواند ترکیبی انتخابی از عوامل کارکردی و احساسی باشد. ارزش ویژه برند ناملموس بوده و در ذهن افراد جای دارد. (نیکولینو، ۲۰۰۱)
ارزش ویژه برند داخلی[۱۲]: برند سازی داخلی یک تئوری جدید در حوزه منابع انسانی است که سازمان ها را از طریق به کارگیری مفاهیم بازاریابی به ایجاد راهی برای شناسایی ارزش های مشترک میان سازمان و کارکنان کمک می نماید. جادسن،پانجایسری،۲۰۰۸)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
تمایل به برند[۱۳]: تمایل به برند یا جهت گیری به برند معمولا به عنوان نوع خاصی جهت گیری استراتژیک یا فرهنگ سازمانی توصیف شده که ارتباط زیادی با برند به عنوان پایه مدل های کسب وکار به حساب می آید. پدر یافته های این مفهوم آن را به عنوان یک طرز فکر خاص در داخل شرکت توصیف کرده است. (ارد، ۱۹۹۹).
تعهد به برند داخلی[۱۴]: تعهد به عنوان دلبستگی روانی کارمند به برند و درجه ای که کارمند میان خواسته هایش در یک مسیر سازگار با برند رفتار می کند و تلاش قابل توجه ای که در رسیدن به اهداف تعیین شده برند، سرمایه گذاری می کند. (مودی ،۱۹۷۹ و اُریلی چتمن[۱۵] ۱۹۸۶)
شناسایی هویت برند داخلی[۱۶]: این مفهوم اشاره دارد به این که چه طور اعضای سازمان درک می کنند و می فهمند که ما چه کسانی هستیم یا چیزیکه ما به عنوان یک سازمان برای آن ایستاده ایم. تعیین هویت اشاره به تعهد کارمند به شرکت و احساس مسئولیت شرکت به کارکنان است. (هچ و شولتز، ۲۰۰۰)
دانش برند داخلی[۱۷]: فرایند یادگیری به وضوح از اهمیت زیادی برخوردار است و دانش برند به میزان آگاهی کارکنان از برند شرکت اشاره دارد. دانش برند داخلی شناخت برند در ذهن کارکنان به عنوان تفسیر طرح واره ها اشاره دارد.(فیسکه و لینویل ،۱۹۸۰)
ارتباط با برند داخلی(مشارکت با برند داخلی)[۱۸]: ارتباط با برند به عنوان یک مجموعه فعال از ارتباط شخصی با نام تجاری و درگیری با نام تجاری تعریف می شود . (زایچوسکی[۱۹]،۱۹۸۵ ؛ سلسی،۱۹۸۸)
فصل دوم
مبانی نظری و
پیشینه پژوهش
بخش اول: مبانی نظری
۲-۱)مقدمه
امروزه در اقتصاد مبتنی بر توجه زندگی می کنیم، گزینه های بسیاری برای انتخاب موجود و ابهامات زیاد است. این در حالی است که مشتریان نمی توانند وقت بسیاری را برای مقایسه گزینه ها صرف کنند. در این صورت قادر نیستند که با اطمینان کامل محصول یا خدمات مناسب و درست را تشخیص دهند. بنابراین این برند است که یقین و اطمینان را انتقال می دهد. (کاپفرر[۲۰]،۲۰۰۸)
اکثر سازمان ها در حال درک این موضوع هستند که یکی از با اهمیت ترین دارائی ها ، برند ارائه شده همراه محصول و خدمت است.(آکر [۲۱]۱۹۹۲وآکر ۱۹۹۶ و شمس ۱۳۸۶).مؤسسه علوم بازاریابی، برند و فرایند ایجاد آن را بسیار با اهمیت دانسته و به آن از نظر اهمیت و ضرورت مطالعه ، اولویت دوم را داده است. (کلر،۲۰۰۳) در دنیای امروز با گسترش اطلاع رسانی هر حرکت و تصمیم گیری سازمان توسط برند آن سازمان مورد ارزیابی قرار می گیرد و موفقیت ها و شکست های سازمان با برند آن سازمان نمایان می شود. امروزه برند سرمایه بسیاری از کسب و کارها محسوب می گردد و ارزش و اعتبار برند یک شرکت چندین برابر ارزش دارایی مشهود و قابل رؤیت آن است .
برند چیزی بیشتر از محصول است. آنچه که یک محصول برند شده را از یک محصول بدون برند متمایز می سازد و به آن ارزش می بخشد، مجموع ادراکات و احساسات مشتری در مورد ویژگی ها، چگونگی عملکرد، نام برند، دلیل وجودی آن و ویژگی های درک شده از شرکت مرتبط با برند است. (کلر،۲۰۰۸) از طرفی امروزه برند دیگر تنها یک ابزار کارآمد در دست مدیران نیست، بلکه یک الزام استراتژیک است که سازمان ها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و همچنین ایجاد مزیت رقابتی پایدار کمک می کند. (کلر ،۱۹۹۳) به همین دلیل مسأله برندینگ و مدیریت برند هواخواهان متعددی در دنیای بازاریابی برای خود دست و پا کرده است. بسیاری از نظریه پردازان، مدیران و پژوهشگران، دنیای آینده ی بازاریابی را در جهان مدیریت برند و فعالیت های پیرامون برندینگ نام نهاده اند. شاید هیچ سرمایه ای بیش از یک نام قدرتمند، معتبر و ارزش آفرین برای سازمان ها کارآمد نباشد. ساخت یک برند قدرتمند در بازار، هدف بسیاری از سازمان هاست. آسیب پذیری کمتر در شرایط رقابتی بازار، حاشیه سود بیشتر و غیره …از دیگر مزایای توسعه برند هستند.(دلگادو و اتال، ۲۰۰۵) همچنین برند می تواند خالق مسائلی چون سنجش میزان وفاداری مشتریان، عکس العمل های کششی در قبال تغییر قیمت، ارزیابی نگرش های بازار و … در سازمان باشد. (یوروسف ،۱۹۹۳)به طور کلی می توان بیان داشت که ایجاد برند یکی از روش های قدرتمند تمایز برای سازمان ها محسوب می شود و تمایز بخشی، یکی از کلیدی ترین استراتژی های موضع یابی رقابتی است. از نقطه نظر رفتاری، ارزش ویژه برند در ایجاد نقاط تمایزی که منجر به کسب مزیت رقابتی می گردد، بسیار حائز اهمیت است. (کاپفرر،۲۰۰۸)تام دانکن بیان داشته که دیگر محصول نمی فروشیم، برند را می فروشیم و محصول را مصرف می کنیم. (محمدی، ۱۳۸۶)کسی صرفا با فروش محصول عایدی کسب نمی کند، بلکه با فروش برند(مجموعه ای از ارزش های ملموس و ناملموس )به آن نایل خواهد شد. ( کاپفرر ،۲۰۰۸ )
۲-۳)تعاریف برند
یکی از نقاط عدم توافق میان اندیشمندان حوزه بازاریابی ارائه تعریفی واحد از برند است. در واقع هریک از آنها، از منظر خود به این مفهوم نگریسته اند. (کاپفرر،۲۰۰۸)در ادامه به تعاریف برخی از اندیشمندان در حوزه مدیریت برند، اشاره خواهیم داشت تا از این طریق این مفهوم را بهتر درک کنیم. در لغت نامه بین المللی بازاریابی بیان شده که برند عبارت است از نام اختصاصی برای یک محصول همراه با شخصیت و هویت دیداری که توسط تولید کننده، به محصول داده می شود.
برند یا “نام، واژه، علامت، نشانه، طرح یا ترکیبی از این ها که با هدف شناسایی کالاها و خدمات فروشنده یا گروهی از فروشندگان و جهت متمایز نمودن آن ها از رقبا به کار می رود” ارائه کننده تعهد به ثبات و کیفیت می باشد. تجربیات نشان داده است که یک برند قوی، ابزاری مهم در پیاده سازی اهداف بازاریابی برای بهیود وفاداری برند، افزایش روانه سازی محصولات جدید به بازار، سهامداران بیشتر و افزایش سود صاحبان سهام و تمایز آشکار، ارزشمند و پایدار و نیز ساده سازی تصمیم گیری های مشتریان، کاهش ریسک مشتریان و تعیین مجدد انتظارات آن ها به شمار می آید. (چرلی و دواسگیوم ،۲۰۱۰)
یادین (۲۰۰۲) و کارلف ولاونگسون (۲۰۰۵) برند را علامت یک شرکت یا محصول به همراه نشانه های خارجی همراه آن می دانند. انجمن بازاریابی آمریکا برند را (از بعد حقوقی )اینگونه تعریف کرده است: مجموعه ای از نشانه ها که منشأ محصول یا خدمت را مشخص کرده و آن را از دیگر رقبا متمایز می سازد. کاپفرر (۲۰۰۸) و کاتلر و کلر(۲۰۰۶) بیان می کنند که ارزش اصلی برند در فروشنده قرار دارد در حالیکه ریشه اصلی این ارزش، ذهن مشتری است و برند برای او چیزی بیش از یک نشان است. (بانز،۱۹۹۹). این تعریف از آنجا که به شدت محصول محور است نقد می شود. اکثر مدیران به برند به عنوان مفهومی می نگرند که در بازار آگاهی، خوشنامی و برجستگی ایجاد کند.(کلر ،۲۰۰۸). در اصل این تعریف بر ویژگی های دیداری به عنوان منشأ تمایز تاکید دارد.(کراینر ۲۰۰۶به نقل از وود[۲۲] ۲۰۰۰).
از نقطه نظر مشتریان ، برند می توان به صورت مجموعه ای کل تجربیاتی که مشتری در رابطه با برند کسب می کند ، تعریف گردد. (گدیسر،۲۰۰۸ و پیرسون ،۱۹۹۶). در این رابطه، پروفسور کلر بیان می دارد که برند عبارت است از آمیخته ای از نشانه های روانی و ذهنی در مصرف کننده که به ارزش مورد تصور از محصول یا خدمت می افزاید. (کلر ،۱۹۹۸) و این نشانه ها بایستی منحصر به فرد باشد.
رشکل ۲-۱:رابطه بین برند و محصول(کاپفرر،۲۰۰۸)

بنابراین شاید بتوان بیان کرد که برند همه عهد و پیمان و تجربیاتی است که به بازار ارائه می شود. بنابراین، همواره باید بین عهد و پیمان و تجربیات مصرف کننده سازگاری وجود داشته باشد تا برند معنا و مفهوم پیدا کند. (کوتام و چرناتونی ،۲۰۰۶). همچنین ویژگی های تعهد شده توسط برند، ممکن است واقعی یاغیرواقعی، منطقی یا غیر منطقی، ملموس یا غیر ملموس باشند.(آمر ،۱۹۹۲)
بسیاری از تعاریف دیگر، بر روشی که برای ایجاد تمایز مورد استفاده قرار می گیرد یا مزایایی که مشتری از خریدن محصول کسب می کند، متمرکز است. در اصل می توان بیان کرد که برند عبارت است از کلیه فعالیت ها در راستای ایجاد تمایز. (کلر ،۲۰۰۸). این تعاریف شامل توصیفاتی هستند که به برند به عنوان یک تصویر ذهنی، شخصیت برند و یک سیستم ارزشی و ارزش افزوده تاکید دارند.( گودیر ۱۹۹۸) همان طور که آشکار است، هر یک از این تعاریف از جنبه های مختلف به برند نگریسته و محدودیت های خاص خود را دارند. آنچه که در این تعاریف به طور مشترک به چشم می خورد، این است که برند برای این شرکت ها دارائی است که توسط آن می توانند به عنوان ارزشی متفاوت در ذهن مشتریان نفوذ کنند. در واقع می توان بر این باور بود که تجسم و تصویر قوی از سازمان، اثربخش ترین شیوه تمایز است.(خوش پرور ،۱۳۸۵)
کاپفرر (۲۰۰۸)برند را به گونه ای کلی تعریف کرده است. به گفته وی برند عبارت است از نامی که خریداران را تحت تاثیر قرار دهد. در واقع آنچه یک نام را به برند تبدیل می کند، برجستگی، تمایز، اعتماد، و ….مرتبط با این نشانه ها است. بنابراین برند یک سیستم زنده است که از سه قطب اصلی (محصول و خدمت، نام، مفهوم ) تشکیل شده است. (شت[۲۳] ،۱۹۹۱) برندسازی، یک استراتژی بسیارکاربردی برای متمایز شدن در صنایع خدماتی وتولیدی است و در دنیای امروز شرکت ها و سازمان ها، نه تنها در پی رقابت برای به دست آوردن بازارمحصولات و خدمات هستند، بلکه تلاش بسیاری درجهت ایجاد همسویی ادراکات ذهنی مشتریان باخودشان محصو ل/ برند شرکت انجام می دهند. ( اوساکلو و بالوگلو[۲۴]،۲۰۱۱)
برند یک حرکت ذهنی و روحی است که باید در ذهن مصرف کنندگان، خریداران، سهامداران، کارکنان و کاربران قرار گیرد. برند ها دارای ماهیت اجتماعی هستند و آن برندی موفق است که افراد اجتماع نسبت به آن حس تعلق و مالکیت داشته باشند و آن برند را از آن خود بدانند و برای آن برند از همه نظر تلاش نمایند. بسیار دیده شده است که افراد جامعه ناخود آگاه یا برای جلب توجه دیگران تبدیل به بازاریابان رایگان برندها می گردند و بدون داشتن منافع مادی اقدام به تبلیغ و مطرح نمودن یک یا چندین برند خاص می نمایند. (بیکر،۱۹۹۱)
برند چهار عنصر حیاتی در هر بنگاه اقتصادی یعنی مشتریان، کارکنان، مدیریت و سهامداران را به هم پیوند می دهد. (کوین لین کلر،۱۳۸۹) برند چیزی جز دسته بندی خاطرات در ذهن مشتری نیست و نشان دهنده ارزش ها، ایده ها و حتی شخصیت است. برند مجموعه گروه های ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیت هایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نموده است. تداعی معانی، پیوند دادن تصاویر و نشانه ها با برند مزایا و فواید یک برند است. این مزایا یا فواید برند است که مبنای تصمیم گیری برای خرید آن واقع خواهد شد.
علاوه بر توصیفات و تعاریف فوق، تعاریف دیگری به شرح زیر نیز از برند وجود دارد:

 

    • انجمن بازاریابی امریکا این گونه برند را تعریف می کند” یک نام، واژه، سمبل، یا طرح یا ترکیبی از آن ها می باشد. هدف آن شناساندن محصولات و یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان و هم چنین تمایز محصولات آن ها از سایر رقباست. یک برند، یک محصول یا خدمت است که ابعادی را به محصولات و خدمات اضافه می کند تا این محصولات و خدمات را که برای یک نوع نیاز خلق شده اند از سایر محصولات و خدمات متمایز سازد. این تمایزها می تواند کارکردی منطقی ، یا قابل لمس و یا حتی غیر قابل لمس و احساسی داشته باشد. ( کاتلر و کلر ،۲۰۰۷،ص ۲۴۷).

 

    • تعریف برند در قانون ایران- ماده ۱قانون ثبت نام تجاری و اختراعات مصوب تیرماه ۱۳۱۰ (مراد از نام تجاری همان برند است) «نام تجاری عبارت است از هر قسم علامتی اعم از نقش ، تصویر، رقم، حرف، عبارت ،مهر ،لفاف و مواردی از این قبیل که برای امتیاز و تشخیص محصول جماعتی از زارعین و ارباب صنعت یا تجار و یا محصول یک شهر یا یک ناحیه از مملکت اختیار شود.» در این تعریف بعد از واژه های نقش ،تصویر و رقم از عبارت «وغیر آن» استفاده شده ؛بنابراین ، برچسب و امضا و اتیکت واژه ها و … را نیز می توان جزء نام تجاری به شمار آورد. (ستوده تهرانی، ۱۳۷۴)

 

    • واژه نامه بین المللی بازاریابی برند را این گونه تعریف می کند: برند در یک تعریف کوتاه و ساده ، نام یک محصول است و بیانگر مالک آن محصول است به همراه شخصیت و هویت شهودی که به وسیله خالقان و مالکان به آن داده می شود.

 

به طور کلی با بررسی تئوری های برند در ادبیات بازاریابی ۹ دیدگاه مختلف در ارتباط با آن قابل شناسایی است که به شرح زیر می باشد . (برنمارک و گرانسن و اسوینسون ،۲۰۰۵)
دیدگاه های مختلف در تعاریف برند (دایل [۲۵]۱۹۹۴ و ولف[۲۶] ۱۹۹۲)
۱-برند به عنوان یک محافظت کننده حقوقی و قانونی
۲-برند به عنوان عامل ایجاد تفکیک
۳-برند به عنوان شرکت
۴-برند به عنوان سیستم شناسایی کننده
۵-برند به عنوان تصویر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]




خصوصیات کیفی این زیرساختار اثر زیادی روی ارزش تجاری یک کانال بانکداری الکترونیکی دارد. در صورت عدم کیفیت تکنولوژیکی، عوارض جبران ناپذیری را می تواند ببار بیاورد. بنابراین جنبه تکنیکی نباید کم به حساب بیاید، از آنجا که این متغیر وابسته به موفقیت و کیفیت کلی بانکداری الکترونیکی می باشد (استامولیس و همکاران، ۲۰۰۲: ۲۵۱).
مقاله - پروژه
جنبه استراتژی
بانکداری الکترونیکی در ذات خود در بین بانک و مشتریانش از اهمیت استراتژیکی قرار می گیرد. همانطور که کبیرا[۶۹] (۱۹۹۴) ادعا می کند، هر چه یک سیستم برای سازمان استراتژیکی تر باشد ارزیابی کیفی مناسبتر می باشد. برای ارزیابی جنبه استراتژیکی، روش های چون تحلیل swot نظریه Resource-Based و تحلیل PEST مناسب به نظر می آیند. دیدگاه جنبه استراتژیکی به بانکداری الکترونیکی به عنوان یک وسیله رقابتی است که انتظار افزایش مشتریان را از بانک دارد. نمودار ۲-۳- یک جمع بندی از مطالب بالا را بیان می کند (استامولیس و همکاران، ۲۰۰۲: ۲۵۲).
شکل شماره ۲-۳- کانال های بانکداری الکترونیکی
دیدگاه داخلی خود بانک (استامولیس و همکاران، ۲۰۰۲: ۲۵۳)
از نقطه نظر داخلی می توان آن را به عنوان یک منبع در نظر گرفت که استفاده اش باید حداکثر باشد. و هدف بهبود بهره برداری IT در همه سطوح سازمان می باشد. ارزشی که IT به همراه می آورد در مدل زنجیره ای ارزش دنیل (۱۹۹۴) منعکس می شود. که شامل چهار مرحله اصلی می‏باشد.
۱- بازدهی ۲- سوددهی ۳- توسعه بازار ۴- سود رقابتی
برای اطلاعات بیشتر می توان به شکل ۲-۴- مراجعه کرد.
شکل شماره ۲-۴- مدل زنجیره ای ارزش دنیل (۱۹۹۴: ۱۴)
از دیدگاه بیرونی بانک
یک عامل حیاتی در موفقیت برای هر تجارتی اینست که ارتباط با مشتریانش در سطح عالی باشد. ارزش تجاری بانکداری الکترونیکی باید طبق مدل مدیریت ارتباط با مشتری که در طی ۴ مرحله ارتباط بین یک تجارت و مشتری است ارزیابی شود که این دوره ها به شرح ذیل می باشند:
۱- ابداع
۲- نگهداری
۳- توسعه
۴- انتخاب
تا آنجا که به بازدهی مربوط می شود وقتی یک کانال موثر باشد در این مرحله از چرخه پیش بینی می شود. وقتی یک کانال موثر باشد یعنی در حال انجام کارهای صحیح است و مشتری راضی است، بنابراین ارتباطش با بانک از طریق کانال حفظ می شود. چون مشتریان باید قادر به دسترسی به خدمات ارائه شده از طریق انتخاب از پایگاه های تکنولوژیکی باشند پس جنبه تکنولوژیکی با اثردهی کانال مرتبط می باشد (استامولیس و همکاران، ۲۰۰۲: ۲۵۳).
بخش سوم- پیشینه تحقیق
۲-۳-۱-تحقیقات خارجی:
جانسون (۲۰۰۹) نقش مدیریت موثر بازاریابی صادراتی را در جذب مشتری برای محصولات کشاورزی بررسی نمود. مطالعه وی در غالب پرسشنامه و به صورت پیمایشی از تولید کنندگان، مسئولین و صادر کنندگان انجام شده و نتایج وی نشان دهنده نقش موثر مدیریت بازاریابی و مشتری مداری در بالا بردن کمی مشتریان بوده است. همچنین وی نتیجه گیری کرد که تعیین استراتژی مدیریتی موثر با بسیاری از عوامل از جمله سطح مشتری، متغیر های مالی و عملکرد تغییر می کند.
تای توی هین[۷۰] (۲۰۰۶) در مطالعه خود با عنوان “مطالعه رابطه بین بازاریابی و بانک های ویتنام” به این نتیجه رسیده است که سیستم بازاریابی این بانک ها در حد ضعیف و خنثی می باشد که این امر در گرو کمبود سرمایه گذاری و عدم اهمیت به بازاریابی در بین بانک های این کشور می باشد.
کا اشتون و پرسی[۷۱] (۲۰۰۴) در مطالعه خود تحت عنوان “چالش های بازاریابی در بانکداری انگلستان” به این نتیجه رسیده اند که رویه ها و خط مشی های دولتی تأثیر عمده ای در انتخاب نوع برنامه های بازاریابی توسط بانک ها دارد.
امالی[۷۲] (۲۰۰۳) در مطالعه خود تحت عنوان"بازاریابی رابطه مند” به این نتیجه رسیده است که انتخاب ابزارهای بازاریابی و نحوه بازاریابی بر روی عملکرد شرکت های تجاری تأثیر معنی داری دارد و هر چه شرکتی به امر حساس بازاریابی مسلط تر باشد خواهد توانست سود قابل قبولی را نصیب خود کند.
دایل[۷۳] (۲۰۰۲) در مطالعه خود با عنوان “مدیریت بازاریابی و استراتژی ها” به این نتیجه رسیده است که بازاریابی دارای ابعادی می باشد که این ابعاد شامل: برنامه ریزی و کنترل رضایتمندی مشتریان، برقراری و نگهداری روابط پویا و ماندگار و مدیریت ارزشهای مورد نظر مشتری می باشد. رضایتمندی مشتریان در پیوستاری از سطح مورد انتظار تا سطح واقعی گسترده شده است. بازاریابی مناسب باعث آمادگی مشتری برای عکس العمل به خدمات شرکت می شود و سطح عمیقی از بینش و ادراک از محصولات و خدمات را به وجود می آورد.
گوردن[۷۴] (۱۹۹۸) در مطالعه خود با عنوان “بازاریابی رابطه ای: یک استراتژی جدید” به این نتیجه رسیده است که بازاریابی مناسب باعث می شود که منافع مورد قبولی به هر دو طرف مصرف کننده و فروشنده برسد. بازاریابی باعث استفاده بهینه از تکنولوژی و حوزه های کاری شرکت می‏شود و در نحوه عملکرد شرکت تغییراتی را اعمال می کند که در بسیاری از مواقع، این تغییرات باعث متمایز شدن شرکت ها از یکدیگر می شود.
کاوزگیل و زون[۷۵] (۱۹۹۴) رابطه بین استراتژی بازاریابی و عملکرد را مورد مطالعه قرار دادند. آنها به روش پیمایشی به بررسی ارتباطات موجود بین استراتژیهای بازاریابی، ریسک بازار و عملکرد تجاری در بین صادرکنندگان محصولات مهم کشاورزی پرداختند و از مسئولان بخش صادرات هم در این بررسی استفاده کردند. آنها در نتایج خود به نقش بارز استراتژی های بازاریابی صادراتی در فروش و همچنین حفظ و جذب مشتری اشاره کردند و ارتباط معنی دار آن با عملکرد را گزارش کردند.
۲-۳-۲-تحقیقات داخلی:
دعایی و حسینی (۱۳۸۷) پژوهشی تحت عنوان “نقش راهکار آمیخته بازاریابی در عملکرد صادراتی بنگاه ها (با تأکید بر آمیخته محصول)” انجام داده و به این نتیجه رسیده اند که موفقیت بنگاه‌های کسب و کار در درون‌ مرزهای ملی در گرو بازاریابی صحیح و اثربخش می‌باشد، هنگامی که دایره فعالیت یک بنگاه به خارج از مرزها توسعه‌ می‌یابد نیز دستیابی به موفقیت، مرهون درک صحیح مختصات‌ بازار خارجی و اتخاذ راهکارهای مناسب برای مدیریت آن است. چالش‌های عمده در بازاریابی صادراتی شامل انتخاب بازارها و یا کشورهای مناسب از طریق تحقیقات بازاریابی و تصمیم‌گیری در خصوص چگونگی تدوین راهکار آمیخته بازاریابی می‌باشد. این‌ تصمیم، بیش از هر چیز متأثر از زیربنای فلسفی مورد قبول‌ بنگاه، در خصوص نحوه فعالیت در بازار خارجی می‌باشد. معمولا فعالان عرصه صادرات از یکی از چند نگرش فلسفی خاص در این زمینه متأثرند و فرایند تدوین آمیخته بازاریابی خود را مستقیما برپایه راهکار اصلی منشعب از این نگرش بنا می‌نهند و بازتاب این راهکار، در سطح انطباق‌پذیری آمیخته بازاریابی ارائه‌ شده از سوی سازمان با ویژگی‌های بازار هدف آشکار می‌شود.
حق شناس (۱۳۸۲) نقش اعمال مدیریت موثر بازاریابی بانک ها در جذب و حفظ مشتری را مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش جهت بررسی موضوع، سه فرضیه مطرح شده است که به منظور بررسی آن ها، از آمارهای کمی صورت های مالی بانک ها و همچنین سه نوع پرسش نامه (مشتریان، کارکنان و مدیران بانک ها) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، شامل نه بانک دولتی بود. وی نتیجه گرفت که مدیریت مؤثر بازاریابی، زمانی در بانک اعمال می شود که مدیر با توجه به رسالت و اهداف بانک و پیش بینی تأثیرات محیطی و تجزیه و تحلیل فرصت ها و تهدیدها و داشتن برنامه ریزی مناسب و استفاده از بازاریابی می تواند ضمن جذب مشتریان جدید، مشتری های موجود را نیز حفظ نماید.
عزیزی و میرحسینی (۱۳۸۳) پژوهشی تحت عنوان ” تاثیر اینترنت بر آمیخته بازاریابی” انجام داده و به این نتیجه رسیده اند که علی‌رغم سقوط ارزش سهام شرکتهای‌ اینترنتی و ورشکستگی بسیاری از آنها در چند سال گذشته، بازارهای الکترونیک به وجود آمده در اثر فناوری‌هایی مانند اینترنت باقی می مانند. شرکتهایی که بخواهند در دنیای‌ امروز مزیت رقابتی خود را حفظ کنند دیگر نمی‌توانند تجارت اینترنتی را نادیده‌ بگیرند. کشورهای‌ مختلف در سراسر جهان در حال حرکت به‌ سمت تجارت الکترونیک، یعنی به‌ کارگیری فناوری‌های ارتباطاتی الکترونیک‌ مثل اینترنت برای انجام فعالیتهای تجاری‌ هستند تا از مزایای بی‌شمار آن بهره‌برداری کنند. برای مثال، طبق برآوردها ارزش تجارت الکترونیک در خاورمیانه در سال‌ ۲۰۰۲ به بیش از دو میلیارد دلار رسیده است‌. اینترنت، به عنوان فناوری عمده تسهیل‌ کننده تجارت الکترونیک، اصول پایه‌ای‌ تجارت را دچار تغییر و تحول کرده است و یکی‌ از فعالیتهای تجاری اصلی که به شدت تحت‌ تاثیر قرار گرفته، بازاریابی است.
قلی پور سلیمانی(۱۳۸۷) پژوهشی تحت عنوان ” اولویت‌بندی عوامل مؤثر درآمیخته‌ بازاریابی صنعت هتل‌داری به روش‌ AHP ” انجام داده و به این نتیجه رسیده است که هتل‌داری یکی از شاخه‌های صنعت گردشگری است و در مباحث بازاریابی در گروه فعالیت‌های خدماتی‌ طبقه‌بندی می‌شود. خدمات برخلاف کالا غیر قابل مشاهده و ناملموس هستند، به همین دلیل جلب‌"رضایت مشتری‌” (که‌ در این پژوهش به عنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار گرفته) پیچیده‌تر است. در این مقاله از مدیران ۳۰ هتل در استان گیلان‌ در مورد تأمین رضایت مشتری و چگونگی طبقه‌بندی ابعاد آن‌ نظرسنجی گردیده و به این نتیجه رسیده اند که عامل قیمت در میان عناصر آمیزه بازاریابی هتل‌داری، بالاترین اولویت را در تأمین رضایت مشتریان داشته است.
سالار ( ۱۳۸۵) پژوهشی تحت عنوان “ رابطه آمیخته بازاریابی و رفتار مصرف کننده” انجام داده و به این نتیجه رسیده اند که در دنیای رقابتی امروز مشتریان در کانون اصلی توجه شرکتها قرار دارند و رضایتمندی آنها عامل اصلی کسب مزیت رقابتی سازمانها است. لازمه جلب رضایت مشتریان برآورده ساختن کامل نیازهای آنها و شناسایی دقیق خواسته‌ها، انتظارات، تمایلات، تواناییها و محدودیتهای آنها در خرید محصولات است. با دستیابی به چنین اطلاعاتی می‌توان عوامل تأثیرگذار بر رفتار مصرف‌کنندگان را به خوبی تشخیص داد و در اتخاذ تصمیمات بازاریابی شرکتها از آن استفاده کرد. بنابراین محصولات شرکتها باید مطابق با مزایای مورد انتظار مشتریان باشد. در این راستا شناخت ابعاد مختلف گرایش خریدار و تعیین ارتباط بین آنها با عناصر آمیخته بازاریابی ضروری است.
بخش چهارم- جمع بندی فصل و ارائه مدل
در این فصل که مبانی نظری و پیشینه تحقیق است به طور مبسوط به موارد زیر پرداخته شده است:
ابتدا به مقدمه پرداخته شده، سپس به مبانی نظری در دو بخش (بخش اول : مبانی نظری بازاریابی و بخش دوم: مبانی نظری سیستم نوین بانکداری) پرداخته شده است. شایان ذکر است در دو بخش مبانی نظری به تعاریف، تاریخچه ظهور و پیدایش، دیدگاه ها و مدلهای مختلف و . . . بازاریابی و سیستم نوین بانکداری اختصاص یافته شده است. در ادامه به پیشینه تحقیق اشاره شده که به برخی از پژوهش های انجام شده ( مقالات و پایان نامه ها) پرداخته شده است.
با توجه به اینکه هدف تحقیق حاضر بررسی نقش بازاریابی بر سیستم نوین بانکداری در شعب بانک ملی خرم آباد است، بنابراین سیستم نوین بانکداری به عنوان متغیر وابسته پژوهش و بازاریابی به عنوان متغیر مستقل پژوهش می باشد. با توجه به آنچه بیان شد، مدل مفهومی تحقیق حاضر با رویکرد اثربخشی بازاریابی بر بانکداری نوین و بر اساس مدل نظری پژوهش تای توی هین[۷۶] (۲۰۰۶) به صورت زیر مورد مطالعه قرار گرفته است.
مدل مفهومی تحقیق (برگرفته از مدل نظری تای توی هین، ۲۰۰۶)
فصل سوم:
روش شناسی تحقیق
مقدمه
تحقیق را می‏توان تلاشی منظم و سازمان یافته برای بررسی مساله ای خاص که به یک راه حل نیاز دارد توصیف کرد و شامل گام‏هایی است که طراحی و پیگیری می شوند تا پاسخ‏هایی برای مساله مورد علاقه ما در محیط کاری بدست آید (سکاران، ۱۳۸۴: ۶۰).
از جمله ویژگی های مطالعه علمی که هدفش حقیقت‌یابی است استفاده از یک روش تحقیق مناسب می‌باشد و انتخاب روش تحقیق مناسب به هدف ها، ماهیت و موضوع مورد تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از تحقیق دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسش‌های تحقیق است (خاکی، ۱۳۷۹: ۹۳).
تحقیق را به دو منظور متفاوت انجام می‌دهند. نخست حل مشکلاتی که در حال حاضر در محل کار وجود دارد و دوم، افزودن به مجموعه‌ی دانش بشری در زمینه‌ی خاصی که مورد علاقه‌ی محقق است.
در این فصل کلیه مراحل روش شناسی تحقیق شامل: روش تحقیق، فرایند تحقیق، روش و ابزار گردآوری اطلاعات، اعتبار یابی ابزار پژوهش، جامعه آماری مورد مطالعه، نمونه آماری و روش تجزیه و تحلیل داده ها مورد بررسی قرار گرفته است.
روش تحقیق
روش تحقیق در علوم رفتاری با توجه به ملاکهای ۱) هدف تحقیق ۲) نحوه گردآوری داده ها ۳) نحوه اجرا مشخص می گردد (بازرگان و همکاران، ۱۳۸۷: ۴۱).
الف) روش تحقیق بر حسب هدف: تحقیق حاضر از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی می باشد.
ب) روش تحقیق بر حسب نحوه گرد آوری داده ها: تحقیق حاضر از نظر گردآوری داده ها و اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل یک تحقیق توصیفی و غیر آزمایشی می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]




فرایند گرایی

 

۴

 

 

 

مهمترین نقطه افتراق سیستم های متداول با ERP ها، در امکان برنامه ریزی و پیش بینی جامع منابع است.

 

۵

 

جامعیت و امکان برنامه ریزی کلیه منابع سازمان

 

۵

 

 

 

آنچه در همه تعاریف و مشخصه‌ ها ارائه شده، توجه و تمرکز بر روی عبارت enterprise در اختصار ERP است، تا توجه به عبارات دیگر اختصار. چرا که این سیستم فراتر از برنامه ریزی عمل کرده و با وجود تمرکز بر روی منابع سازمانی، عناصری فراتر از آن‌را نیز پوشش می‌دهند.
و از طرفی، آنچه که در تعاریف بیشتر نمود دارد، یکپارچگی و استاندارد بودن سیستم ERP است؛ و همین دو جنبه مهم آن‌را از سایر سیستم‌های اطلاعاتی یکپارچه متمایز می‌سازد. همچنین باید اشاره شود که ERP دارای دو هسته مرکزی [۹] و بخش تحلیل بازار [۱۰] است که سطوح مختلف سیستمی سازمانی را پوشش می‌دهد، به این صورت که هسته مرکزی پوشش دهنده TPS و MIS می‌باشد و ابزارهای تحلیل و تجزیه تجاری پوشش دهنده سطوح DSS و EIS در سازمان هستند. البته لازم به ذکر است که این تقسیم بندی چندان شفاف نبوده و مرز مشخصی بین این سطوح و دو بخش اصلی ERP قابل ترسیم نیست و همپوشانی‌هایی در این بین وجود دارد. [۱۰]
در تعریف ارائه شده برای ERP، منظور از ساختار ماژولار بیشتر استقلال بخش‌های مختلف برنامه از یکدیگر است به این معنا که وجود برنامه‌ها یا نرم‌افزارها یا ماژول‌های مختلفی از جمله مالی و حسابداری، منابع انسانی، برنامه‌ریزی و کنترل تولید و عملیات و … در دل یک بسته ERP مانع از توسعه بخش‌هایی از ERP در سازمان نمی‌شود.سیستم‌های ERP بر اساس بهترین فرآیندهای موجود یا Best Practiceها در بخش‌های مختلف صنعت طراحی شده‌اند. به این معنا که فرآیندهایی که در بسته‌های نرم‌افزاری ERP برای پشتیبانی از روال‌های کلیدی سازمان قرار گرفته است، بر اساس رویه‌های استانداری طراحی شده که به تجربه ثابت شده بهترین راه برای انجام آن فرایند خاص است رویکرد های مختلفی برای این سیستم‌ها ارائه شده است که در ادامه بیان خواهد شد. برای ارائه این رویکردها از معماری سرویس گرا استفاده می‌شود.
پایان نامه
آن چه که امروزه علاوه بر بحث یکپارچه سازی منابع سازمان لازم است، ایجاد یک محیط است که در آن قسمت‌های مجزای یک شرکت یا شرکت‌های مجزا، خودشان بتوانند فعالیت‌هایشان را مدیریت کنند و با سایر قسمت‌های کسب و کار و شرکایشان و همچنین مشتریان و تا مین کنندگان، بتوانند تعامل داشته باشند. پس هدف ایجاد محیطی است که کاربران، فرایند های کسب و کارشان را در زیرساخت‌های کسب‌وکار صرف نظر از آنکه در داخل یا بیرون شرکت باشند، مدیریت کنند. این امکان بر آورده نمی‌شود مگر با فراهم کردن بستر سرویس‌ها. در ادامه بیان خواهد شد.
۲-۳ سرویس گرایی:
آنچه که در چارچوب‌های سازمان‌های امروزی مطرح است، حاکمیت معماری سرویس گرا است. حاکمیت معماری سرویس گرا ترکیبی از دو لغت حاکمیت و معماری سرویس گرا است. معماری سرویس گرا در بر گیرنده تکنولوژی محاسبات سرویس گرا است. در واقع تکنولوژی محاسبات سرویس گرا، زیر بنای شکل گیری و ایجاد معماری سرویس گرا است. محاسبات سرویس گرا شامل مفاهیم، پروتکل‌ها و تکنولوژی‌های متعددی است که به مدل سازی و مهندسی سرویس، آنالیز و ترکیب سرویس، طراحی و توسعه تکنیک‌ها و متدولوژی های طراحی سرویس مطابق با مشخصات فرایند کسب و کار می‌پردازد. سرویس‌ها مکانیزمی را برای یکپارچگی برنامه‌ها فراهم می‌کنند. مبنای اجرای این یکپارچگی، معماری سرویس گر است، که زیر ساختی قابل انعطاف و مطمئن را برای استفاده از سرویس‌ها ایجاد می‌کند.
اضافه کردن قابلیت‌های حاکمیت به معماری سرویس گرا، نیازمند آماده سازی سازمان برای پذیرش و موافقت و حرکت به سمت سرویس گرایی است. بنابراین سرویس گرایی سازمان پیش نیاز استقرار حاکمیت معماری سرویس گرا است. سازمان سرویس گرا به فرهنگ سازی، مدیریت فرایند کسب و کار، تشخیص و تعیین ساختارها و فرایند های تصمیم گیری و مدیریت سرویس می‌پردازد. حاکمیت معماری سرویس گرا در پهنه وسیع‌تر و با تمرکز بر چرخه حیات سرویس، به سیاست گذاری و تعیین عملیات‌ها، فرایند های تصمیم و انتخاب رفتارها و در مجموع، مدیریت سرویس می‌پردازد. سازمان در این مسیر نیازمند چارچوب مناسب است تا این مدیریت را به شکل مناسب انجام دهد. در شکل (۲-۵) این چارچوب نمایش داده می‌شود.
شکل ۲-۵- گام‌های دست یابی به حاکمیت معماری سرویس گرا
۲-۳-۱ محاسبات سرویس گرا :
محاسبات سرویس گرا، یک روش جدید پدید آمده در محاسبات توزیع شده و پردازش‌های الکترونیک کسب و کار است، که زاییده سرویس گرایی و محاسبات مؤلفه ای است و امکان ساخت شبکه ای چابک از برنامه‌های کسب و کار توزیع شده را به وجود می‌آورد.[۷۳]
استفاده از محاسبات سرویس منجر به کاهش پیچیدگی در برنامه نویسی و هزینه های مربوطه، کاهش هزینه های نگهداری، افزایش در آمد و بهبود کارایی می‌شود.[۷۳]
روش محاسبات سرویس گرا می‌تواند برنامه‌ها را با بهره گرفتن از سرویس‌های موجود ایجاد نماید، تا فرایند های کسب و کار را اجرا نماید. سرویس‌ها مکانیزمی را برای یکپارچگی برنامه‌ها فراهم می‌کنند. [۱۱]
اساس اجرای این یکپارچگی، معماری سرویس گرا است. یک معماری سرویس گرای خوش تعریف و مبتنی بر استاندارد، می‌تواند با ایجاد زیر ساخت قابل انعطاف، توابعی را برای استفاده از سرویس‌ها فراهم کند. در این روش از سرویس‌ها به منظور توسعه سریع، کم هزینه و تعامل پذیر استفاده می‌شود. سرویس‌ها عناصر محاسباتی غیر وابسته به چارچوب هستند که قابل تعریف و انتشار بوده و می‌توانند درخواست شوند و از کار های ساده تا فرایند های کسب و کار را انجام دهند.
سرویس‌ها یک رویکرد سرویس گرا را برای برنامه نویسی توزیع شده فراهم می‌آورند که قابل استفاده در شبکه می‌باشد. [۱۱]
چارچوب‌های متعددی برای ایجاد برنامه های توزیع شده و ساخت سرویس‌ها به وجود آمده است. از عمومی‌ترین این چارچوب‌ها می‌توان به COM, DCOM,COM+ (مخصوص ماکروسافت) , EJB (که مبتنی بر جاوا است) و CORBA (مستقل از زبان و چارچوب) اشاره کرد. [۱۲]
تکنولوژی‌های قدیمی، علی رغم مزایای متعدد، دارای محدودیت‌هایی نظیر دشواری پیاده سازی و وابستگی به یک فروشنده خاص (DCOM , CORBA) بوده و به سادگی قابل انتشار روی اینترنت نیستند. با توجه به محدودیت‌های موجود، نیاز به یک مدل محاسباتی است که بتواند با طراحی یکپارچه برنامه های توزیع شده، برای استفاده در اینترنت به کار گرفته شود. یک مدل محاسباتی توزیع شده مناسب، مدلی است که مستقل از چارچوب[۱۱]و زبان پیاده سازی باشد. به علاوه استفاده از پروتکل‌ها و استاندارد های آن، برای برنامه‌نویسان آسان بوده و امکان دسترسی به پروتکل‌های طرف سرور و طرف مشتری وجود داشته باشد. بنابراین لزوم یک مدل محاسباتی توزیع شده مبتنی بر استاندارد های اینترنتی مطرح شد. [۱۳]
با پیشرفت تکنولوژی و همگرا شدن وب با تبادل الکترونیکی داده و میان افزار های استانداردی نظیر CORBA , مدل محاسباتی جدیدی بر مبنای یک معماری سرویس گرا با اتصال سست، تحت عنوان وب سرویس به وجود آمده است.
وب سرویس استفاده از مدل محاسباتی سرویس گرا در منابع وب است، تا قابلیت اتصال سست را در پردازش‌های توزیع شده تأمین نماید. [۱۲] وب سرویس یک تکنولوژی میان افزار توزیع شده است که از پروتکل XML برای تبادل داده استفاده می‌کند.[۱۲] تعاملات مستقیم ماشین به ماشین که تاکنون تصور می‌شد غیر عملی است، اکنون با بهره گرفتن از تکنولوژی‌های پیشرفته نظیر XML , SOAP امکان پذیر است.
یکی از تفاوت‌های اساسی بین تکنولوژی‌های CORBA و وب سرویس این است که CORBA یک معماری مؤلفه ای شی گرا را فراهم می‌کند، اما وب سرویس‌ها عمدتاً مبتنی بر پیغام هستند.
مطالعات بسیاری در زمینه کارایی وب سرویس‌ها و مقایسه آن با سایر تکنولوژی‌های توزیع شده، صورت پذیرفته است که بیانگر این است که کاربرد وب سرویس باعث کند شدن می‌شود و علت آن سربار ناشی از کدینگ و بازگشایی XML است [۱۴].
علاوه بر این وب سرویس‌ها فاقد یک تعریف دقیق هستند و سناریو های مورد استفاده برای وب سرویس‌ها در مقایسه با تکنولوژی‌های میان افزار خوش تعریفی نظیر CORBA , خیلی قابل فهم نیستند. با این وجود، این تکنولوژی به دلیل خصوصیاتی که دارد، به صورت بی سابقه ای فراگیر شده است. دلایل آن‌را می‌توان سهولت و سادگی ایجاد واسط کاربر، استفاده از HTTP برای انتقال، ایجاد دیوار آتش امن، پویایی بیشتر در برنامه‌ها نسبت به سایر تکنولوژی‌ها، استفاده از URL برای آدرس دهی به سرویس‌ها و ایجاد تحمل پذیری بیشتر با بهره گرفتن از قابلیت‌های پروتکل SOAP و غیره دانست. محاسبات سرویس گرا شامل مفاهیم، پروتکل‌ها و تکنولوژی‌های متعددی است. که در بر گیرنده موضوعاتی نظیر سیستم‌های محاسباتی توزیع شده، معماری کامپیوتر و میان افزارها، محاسبات شبکه ای، مهندسی نرم افزار، امنیت و ارائه دانش است.
موضوعات اصلی محاسبات سرویس گرا عبارتند از : زیر ساخت سرویس، ترکیب سرویس، نظارت و مدیریت سرویس است.
در کل می‌توان نتیجه گرفت که لایه‌ها و محور های سرویس مناسب با فرایند های کسب و کار هستند.
۲-۳-۲ معماری سرویس گرا :
شکل ۲-۶- حاکمیت معماری سرویس گرا و چرخه در بر گیرنده
معماری سرویس گرا مفهومی جدید نیست و از دهه ۹۰ وجود دارد، ولی آنچه جدید است، توانایی اجرا و عینیت بخشیدن به آن است که به کمک ابزارها و پروتکل‌های مربوطه میسر شده است . [۱]
معماری سرویس گرا یک معماری به هم پیوسته نیست. بلکه منجر به یک معماری به هم پیوسته می‌شود. می‌توان آن را یک شیوه جدید نامید. SOA یک رهیافت جدید است که منجر به تصمیمات به هم پیوسته کامل در زمان طراحی یک معماری نرم افزار به هم پیوسته می‌شود. [۱۵]
ان توماس نیز معتقد است که معماری سرویس گرا را نمی‌توان ساخت و ایجاد کرد، بلکه معماری سرویس گرا یک شیوه رفتاری است و لذا سازمان بایستی رفتار خود را برای استفاده موثر از این فناوری تغییر دهد.
۲-۳-۳ تعریف :
معماری سرویس گرا از دیدگاه های مختلف قابل بررسی است، هر فرد یا سازمان بر اساس نیاز های خود تصویری از معماری سرویس گرا دارد.
کسب و کار : از نقطه نظر کسب و کار، معماری سرویس گرا[۱۲]مجموعه ایست از سرویس‌های کسب و کار مرکب برای رسیدن به یک طرح کسب و کار که سازمان می‌خواهد به مشتریان و ذینفعان خود ارائه دهد. [۱۶]
معماری: از منظر معماری، SOA یک شیوه معماری است که سرویس گرایی را پشتیبانی می‌کند.
پیاده سازی: در سطح پیاده سازی SOA , از یک زیر ساخت استاندارد، مدل برنامه نویسی و تکنولوژی‌هایی نظیر وب سرویس استفاده می‌کند.
عملیات : از نقطه نظر عملیات، SOA شامل مجموعه ای از تعاملات بین تأمین کننده و مصرف کننده سرویس و تأمین کنندگان کیفیت سرویس و ارائه دهندگان متریک‌های فناوری اطلاعات و کسب کار است.
در تعاریف متعددی که از معماری سرویس گرا ارائه شده است، عمدتاً از دو دیدگاه فنی و غیر فنی به آن توجه شده است. اما اینکه آیا معماری سرویس گرا یک موضوع تکنیکال است یا خیر، بیشتر به دیدگاه اشخاص و تفسیر آن‌ها از مفاهیم اساسی SOA بستگی دارد مانند:
معماری سرویس گرا یک محصول نیست بلکه پلی است بین کسب و کار و فناوری به کمک مجموعه ای سرویس‌های متکی بر فناوری که دارای قوانین، استانداردها و اصول طراحی مشخص هستند. [۱۷]
چارچوبی برای یکپارچه سازی فرایند های کسب و کار و پشتیبانی آن‌ها توسط فناوری اطلاعات با کمک مؤلفه های استاندارد و امن تحت عنوان سرویس که قابلیت استفاده مجدد و الحاق به یکدیگر جهت پوشش تغییرات حرفه را دارا می‌باشد. [۱۸]
دو تعریف فوق تعاریف غیر تکنیکال معماری سرویس گرا را ارائه می‌دهند. تعاریف کاملاً به تعریف معماری سازمانی [۱۳] نزدیک اند و تنها تفاوت آن‌ها با معماری سازمانی در سرویس‌ها است. سرویس‌ها بخشی از معماری سرویس گرا هستند. اما پیاده سازی سرویس‌ها معادل معماری سرویس گرا نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:42:00 ق.ظ ]




موانع جغرافیایی
تفریح و سرگرمی
نمودار ۱-۱: مدل مفهومی پژوهش
منبع: محققق ساخته (بر اساس بررسی ادبیات پژوهش)
با توجه به بررسی­های انجام شده، مؤلفه­ های محدودیت­های گردشگران خارجی غیرمسلمان در ایران در قالب مدلی همانند آن چه که در نمودار ۱-۱ مشاهده می­ شود، شناسایی و جهت انجام پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفتند.
۹-۱ شرح واژگان و اصطلاحات به کار رفته در پژوهش
محدودیت سفر: هر آن چه که گردشگر را از مشارکت در انجام سفر به مقصد خاصی بازمی­دارد، محدودیت نام دارد (جکسون، ۱۹۸۸).
۱۰-۱ خلاصه فصل اول
در این فصل نگاهی مختصر به موضوع پژوهش داشتیم. در ابتدا بیان مسأله و ضرورت انجام این پژوهش پرداخته شد. سپس برخی از مهم­ترین مطالعات انجام شده در خصوص محدودیت­های سفر معرفی شدند. پس از آن چارچوب نظری پژوهش ارائه، و در نهایت، برخی از واژگان و اصطلاحات به کار رفته در پژوهش به اختصار توصیف گردید.
فصل دوم: مبانـی نظـری و پـیشینه پـژوهش
۱-۲ مقدمه
مردم برای ارضای نیازهای مختلف خود به کشورهای دیگر سفر می­ کنند. با این حال کسانی نیز هستند که تمایلی برای سفر ندارند. با این وجود دو سوال اساسی به وجود می ­آید: نخست اینکه، چرا مردم به مسافرت می­روند و چه مزایایی از سفر به دست می­آورند؟ دوم اینکه، چرا برخی از مردم علی­رغم علاقه و اشتیاق، به مسافرت نمی­روند (اویسال[۱۲]، ۱۹۹۶؛ اُه، اویسال و ویور[۱۳]، ۱۹۹۵؛ پیو، اویسال و مک­لیلان[۱۴]، ۱۹۸۹)؟
پایان نامه - مقاله - پروژه
یکی از مهمترین اهداف پژوهش­های اوقات فراغت، درک رفتار افراد در زمان فراغتشان است. لذا بررسی علل بازدارنده افراد از فراغت، اهمیت دارد (زیونگ[۱۵]، ۲۰۰۶). موضوع موانع و محدودیت­های فراغت توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است (الکساندریس و کارول[۱۶]، ۱۹۹۷). از آنجا که محدودیت­های فعلی افراد، نقش تعیین­کننده ­ای در مشارکت آنان دارد، بررسی آن بسیار ارزشمند است (الکساندریس، کوتوریس و ملیگدیس[۱۷]، ۲۰۰۶؛ دراکو، جورج و کریاکی[۱۸]، ۲۰۰۸). توجه به محدودیت­هایی که افراد را از مشارکت در فعالیت­های فراغتی بازمی­دارد، به یکی از حوزه ­های پژوهش­های تخصصی ادبیات فراغت و تفریح تبدیل شده است (هال و پیج، ۲۰۰۶).
بازاریابی گردشگری بین ­المللی[۱۹] در ایران به وفور به وسیله مشکلاتی درباره تصور ملی در ارتباط با وابستگی­های سیاسی و منطقه­ای و همچنین موضوعات فرهنگی و اجتماعی، با چالش روبرو شده است(باتلر و هینچ[۲۰]، ۲۰۰۷). این در حالی است که، ایران یکی از مهمترین کشورهای جهان از نظر وسعت و قدمت مکان­های تاریخی و فرهنگی به شمار می­رود. بر همین اساس، پتانسیل بسیار زیادی برای جلب گردشگران بین ­المللی دارد. متأسفانه کشورهای اروپایی و امریکا علی­رغم روابط پایدار خود با کشورهایی نظیر ژاپن، ترکیه، روسیه، کشورهای آسیای میانه و سایر کشورهای اسلامی (شیعه)، تمام تلاش خود را جهت انزوای بیشتر این کشور به کار می­گیرند. این امر مشکلات متعددی را برای گردشگران بین ­المللی ورودی به ایران ایجاد کرده است؛ برای مثال، تحریم­های بین ­المللی باعث افت خدمات خطوط هوایی داخلی ایران شده است. علی­رغم تمامی این مشکلات، ایران همچنان در مسیر رشد برای جذب گردشگران خارجی قرار دارد (کوپر، ابوبکر و ارفورت[۲۱]، ۲۰۰۱؛ کزاک[۲۲]، ۲۰۰۲؛ گلدنر و ریچی[۲۳]، ۲۰۰۶؛ لاوز، پریدو و موسکاردو[۲۴]، ۲۰۰۶). این فصل در چهار بخش «ادبیات نظری پژوهش»، «صنعت گردشگری در ایران»، «مروری بر پژوهش­های پیشین»، و «مدل مفهومی پژوهش» سازماندهی شده است و به تشریح مبانی نظری پژوهش می ­پردازد.
۲-۲ بخش اول: ادبیات نظری پژوهش
۱-۲-۲ نگاهی به صنعت گردشگری
پروفسور جعفر جعفری در مقدمه کتاب مبانی برنامه­ ریزی گردشگری می­نویسد:
«امروزه گردشگری فراتر از یک صنعت به پدیده­ای اجتماعی ـ اقتصادی در سطح جهان تبدیل شده است. سال­هاست که گردشگری به مثابه مقوله­ای حیاتی در راستای تبدیل جهان به جامعه­ای متحد و متمرکز فعالیت نموده است؛ جامعه­ای که آن را دهکده جهانی می­نامیم. بر اساس پژوهش­ها، در صورتی که گردشگری به گونه ­ای صحیح به کار گرفته و برنامه­ ریزی شود، می ­تواند عامل ایجاد همبستگی و مانع بروز جدایی گردد. صنعت گردشگری حقیقتاً گستره­ای جهانی یافته است؛ به گونه ­ای که، همه کشورهای شمال و جنوب در آن نقش دارند: خواه در نقش بازارهای مولد گردشگر، خواه مقاصد گردشگری، یا هر دو. این صنعت ثابت کرده است که دارای قدرت ترمیم­پذیری بسیاری می­باشد و در برابر تأثیرات حوادث اخیر نظیر بحران انرژی، جنگ­های خلیج فارس و حتی شیوع بیماری سارس و حملات ۱۱ سپتامبر پایداری چشمگیری از خود نشان داده است. استناد به تاریخچه موفق گردشگری این اطمینان را به وجود می ­آورد که گردشگری همچنان باقی خواهد ماند» (حیدری چیانه، ۱۳۸۷).
شاید مهمترین و نخستین موضوع در مطالعه صنعت گردشگری، چیستی، ماهیت و در نهایت تعریف آن است که به سبب گستره سریع عوامل و زمینه ­های مؤثر در این صنعت، این امر با چالش عمده­ای مواجه شده است. گلدنر و ریچی (۲۰۰۳) گردشگری را علم، هنر و تجارت تهیه مطلوب نیازهای بازدیدکنندگان تعریف می­ کنند. جعفری[۲۵] (۱۹۹۷) نیز معتقد است که صنعت گردشگری بررسی و مطالعه مقولات مرتبط با شخصی است که از محیط عمومی خود دور شده است. از سوی دیگر، سازمان جهانی گردشگری[۲۶] (۱۹۹۳) تعریفی را به صورت استاندارد و بین ­المللی پیشنهاد کرده است که در آن عمدتاً عوامل زمان و محیط زندگی مد نظر قرار گرفته است. این صنعت به عنوان یک علم، علم میان رشته­ای محسوب می­ شود که در گرو درآمیختن چندین علم مختلف با همپوشی مناسب است. جغرافیا، محیط زیست، معماری، کشاورزی، فضای سبز، بازاریابی، تاریخ، حقوق، تربیت بدنی، تجارت، بازرگانی، حمل و نقل، هتلداری، مدیریت رستوران، جامعه شناسی، اقتصاد، روان­شناسی و علوم سیاسی برخی از این علوم محسوب می­شوند که هر یک به صورت جداگانه رابطه­ای خاص با مطالعات گردشگری دارند (جعفری، ۱۹۸۷).
سازمان جهانی گردشگری که بسیاری از دولت­ها در آن عضویت دارند، راهی را برای ارائه تعریفی عمومی از گردشگری نشان داده است. در سال ۱۹۹۱ سازمان جهانی گردشگری و دولت کانادا، یک کنفرانس بین ­المللی دربارره مسافرت و آمارهای گردشگری در اتاوا، کانادا تشکیل دادند که نظر و پیشنهادهایی مربوط به گردشگری (تعریف و طبقه ­بندی آن) ارائه دادند. گردشگر کسی است که حداقل یک شب در یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی در محل مورد بازدید به سر برد (گی، ۱۹۹۷، ترجمه پارساییان و اعرابی، ۱۳۸۲). گردشگران بین ­المللی به افرادی گفته می­ شود که به خارج از کشور محل سکونت خود (به مدت حداکثر ۱۲ ماه) مسافرت نموده و هدف اصلی آنها دیدار از آن کشور است. گردشگران بین­امللی عبارتند از دیدارکنندگان یک شبه که حداقل یک شب را در یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی در محل بازدید به سر می­برند و دیدارکنندگان گذری (یک روزه) که شب را در کشور مورد بازدید نمی­گذرانند. این مورد شامل مسافران کشتی­ها و خدمه هواپیما می­ شود. حتی اگر کشتی یا هواپیما بیش از یک شب در یکی از مکان­های آن کشور توقف کند. هنگام طبقه ­بندی خاستگاه دیدارکنندگان انتساب آنها به کشور محل سکونتشان بهتر است تا توجه به ملیت آنها. هر کشوری باید یک نظام طبقه ­بندی خاص داشته باشد تا بتواند مبدأ مسافران خارجی به کشور را مشخص کند.
در مارس ۱۹۹۳ کمیسیون آمار ملل متحد[۲۷] تعریف ارائه شده از گردشگری توسط سازمان جهانی گردشگری[۲۸] را پذیرفت. بر اساس این تعریف، گردشگری عبارت است از مجموعه فعالیت­های افرادی که به مکان­هایی خارج از محل زندگی و کار خود به قصد تفریح و استراحت و انجام امور دیگر مسافرت می­ کنند و بیش از یک سال متوالی در آن مکان­ها نمی­مانند. به گردشگری باید از دیده تعاملی بین عرضه و تقاضا نگریست؛ طراحی و توسعه یک محصول، به منظور مرتفع ساختن یک نیاز، همین تعامل است که آثار اقتصادی، زیست­محیطی، اجتماعی، فرهنگی و دیگر آثار را تعریف می­ کند (داس ویل، سال، ۱۹۹۷، ترجمه اعرابی و ایزدی، ۱۳۸۶).
عده­ای چنین می­پندارند که گردشگری موجب تخریب و آسیب فرهنگ یک جامعه می­گردد و نسبت به عناصر فرهنگی خویش در طی زمان بیگانه می­گردد. در مقابل، برخی دیگر معتقدند که گردشگری یک گفتگوی گسترده و فرهنگی است و سیاحت­گران و گردشگران به گونه ­ای پیام­آوران فرهنگی هستند و به رشد و سازگار شدن فرهنگ­ها با یکدیگر یاری می­ دهند. در تمام طول تاریخ بشری تا دوران حاضر، گردشگری زمینه دیدار و گفتگوی مردمانی از فرهنگ­های گوناگون با یکدیگر بوده که نتیجه قهری و حتمی آن، غنی­تر شدن همه فرهنگ­هاست. بریدگی و انزوای فرهنگی علاوه بر آن که در فرهنگ­ها خفقان و تیرگی به وجود می ­آورد و به پژمردگی و پوسیدگی آنها می­انجامد، یک اثر ناگوار دیگر هم دارد و آن دور ماندن انسان­ها از یکدیگر و بیگانه­تر شدن آنها با هم است. در پژوهش­های جامعه ­شناسی گردشگری، روابط گردشگر و مردم کشور میزبان در قالب این الگو که از بیگانگی تا یگانگی به صورت یک پیوست تنظیم شده قابل مطالعه و بررسی است (دیبایی، ۱۳۷۱).
از دیدگاه سازمان جهانی گردشگری، گردشگری بین ­المللی با گردشگری داخلی متفاوت است و به محدوده مرزی کشور مربوط می­ شود. ولی این بدان معنا نیست که هر مسافر بین ­المللی یک بازدیدکننده تلقی شود. مسافر کسی است که برای خارج شدن از محل سکونتش سفر می­ کند. برای مثال، کارگری که برای کار از مرز خارج می­ شود بازدیدکننده محسوب نمی­ شود. گردشگری بین ­المللی همیشه در وهله اول از نظر اقتصادی مد نظر قرار می­گیرد؛ زیرا، این شکل از گردشگری نقش مهمی در بازرگانی و جریان ارزی ملت­ها بازی می­ کند (داس ویل، سال، ۱۹۹۷، ترجمه اعرابی و ایزدی، ۱۳۸۶).
آن چه در حوزه گردشگری حائز اهمیت است، این است که دولت­ها با آغاز قرن ۲۱ دیگر نمی­توانستند از رشد و توسعه گسترده صنعت گردشگری و حجم رقابتی شدید آن و همچنین گسترش بازارهای بین ­المللی گردشگری چشم­پوشی کنند. اگر چه رقابت در این زمینه بسیار متفاوت­تر از تمامی صنایعی است که پیش از این در آن رقابت به وقوع می­پیوست؛ زیرا، کشورها برای صادرات گردشگری، مجبور به جذب گردشگران به داخل کشور خود هستند (کوپر، ابوبکر و ارفورت، ۲۰۰۱؛ کزاک، ۲۰۰۲؛ گلدنر و ریچی، ۲۰۰۶؛ لاوز و همکاران، ۲۰۰۶). در این صنعت، قیمت و کیفیت محصول و همچنین تصویر بازار هدف نقش کلیدی در تشخیص روند و حرکت­های گردشگران به یک مقصد خاص دارد (کرامپتون[۲۹]، ۱۹۷۹؛ آندریو، بیگنی و کوپر[۳۰]، ۲۰۰۰؛ کزاک، ۲۰۰۲؛ آندریو، کزاک، آرکی و سیفتر[۳۱]، ۲۰۰۵).
۲-۲-۲ تاریخچه محدودیت در ادبیات گردشگری
منشاء پژوهش­هایی که در خصوص محدودیت­های گردشگران انجام شده ­اند، به دهه ۱۹۶۰ و همچنین خاستگاه پارک­ها و جنبش­های تفریحی امریکای شمالی در قرن ۱۹ برمی­گردد (گودیل و ویت[۳۲]، ۱۹۸۹). توجه به موانع و محدودیت­ها در دهه ۶۰ بیش از آن که آکادمیک باشد، عملی بود. توجه به جمعیت معلول فیزیکی و ذهنی، و مشاوره فراغت افراد با نیازهای خاص، محور پژوهش­های دهه ۷۰ را شکل می­داد. این پژوهش­ها بیشتر جنبه درمانی داشتند و بر متمرکز بر فعالیت­های خاص متمرکز بودند (جکسون، ۱۹۹۱؛ سیرل و جکسون[۳۳]، ۱۹۸۳). هاگرسترند[۳۴] برای نخستین بار در سال ۱۹۷۰ واژه محدودیت را ارائه کرد و بدین ترتیب سه نوع محدودیت را از هم متمایز نمود:
محدودیت­های حاکمیتی که با قانون تحمیل می­ شود. برای مثال ساعت شروع به کار فروشگاه­ها؛
محدودیت­های جفت­شدگی که از خانه، دوستان و همکاران ناشی می­ شود؛ و
محدودیت­های ظرفیت که موجب دسترسی جزییات سفر و منابع مالی می­ شود (هاگرسترند، ۱۹۷۰).
در دهه ۸۰ پژوهش­های قابل توجهی در مورد عوامل عدم مشارکت و محدودیت­های مشارکت در تفریح صورت گرفت (جکسون، ۱۹۹۱؛ سیرل و جکسون، ۱۹۸۳) و توجه پژوهش­ها از تمرکز بر موانع و محدودیت­های خاص، به سوالاتی کلی­تر در مورد محدودیت­هایی که منجر به عدم مشارکت می­شوند، منعطف گردید (جکسون و اسکات[۳۵]، ۱۹۹۹).
تحول دیگری که در اواخر دهه ۸۰ رخ داد، تغییر در واژگان مورد استفاده در پژوهش­ها بود. موانع به هر فاکتوری اطلاق می­شد که فراوانی، شدت و مدت مشارکت یا کیفیت تجربه یا رضایت کسب شده از فعالیت­های تفرجی را کاهش می­داد (الیس و ریدماچر[۳۶]، ۱۹۸۶؛ جکسون، ۱۹۸۸؛ آرنولد و شاینیو[۳۷]، ۱۹۹۸).
مطالعات موانع فراغتی در دهه ۹۰ رشد زیادی یافت. تغییر دیگر بر اساس نظر جکسون (۱۹۹۱) این بود که واژه تفرج با فراغت جایگزین شد تا پژوهش­ها حوزه ­های وسیع­تری را دربرگیرند (بکمن و کرامپتون[۳۸]، ۱۹۹۰). به هر حال، نکته جالب توجه این است که دانشمندان علوم اجتماعی و جامعه­شناسان در دو یا سه دهه اخیر است که پژوهش­های خود در مورد محدودیت­های گردشگران را به صورت سیستماتیک و نظام­مند و به عنوان زیرشاخه­ای مشخص در زمینه محدودیت انجام می­ دهند (جکسون[۳۹]، ۲۰۰۰)؛ به بیان دیگر، تا همین اواخر پژوهش­های کمی در مورد چارچوب محدودیت­های اوقات فراغت در گردشگری انجام شده بود. اما از ابتدای قرن ۲۱ همکاری­های متعددی برای درک محدودیت­های گردشگری صورت پذیرفته است (هینچ و جکسون[۴۰]، ۲۰۰۰).
۳-۲-۲ تعریف محدودیت
جکسون تأکید دارد که همه افراد با محدودیت­های خاص خود مواجهند و با شدت­ها و ترکیب­های متفاوتی از آن روبرو می­شوند و نمی­ توان کسی را کاملآً فارغ از هر گونه محدودیتی دانست. محدودیت­ها، موقتی و تحت تأثیر تغییراتی است که در مراحل مختلف زندگی فرد رخ می­دهد. می­توان گفت رابطه هر دسته محدودیت با ویژگی­های فردی تقریباً ثابت است (هینچ، هایکی و جکسون[۴۱] ۲۰۰۱). امروزه محدودیت­های فراغت به عنوان شاخه­ای از علوم دانشگاهی شناخته شده است (جکسون، ۱۹۹۱) که به عنوان مکانیزمی برای درک بهتر محدودیت­های مشارکت در فعالیت­های فراغتی مورد استفاده قرار می­گیرد (بوچانن و آلن، ۱۹۸۵؛ جکسون و سیرل، ۱۹۸۵). علاوه بر این، از محدودیت­های فراغت برای توضیح روندهای در حال تغییر ترجیحات فراغتی در طی زمان (جکسون، ۱۹۹۱) و برای درک تفاوت انتخاب­ها و تجربه ­های فراغتی بخش­های مختلف جامعه (لی، ۲۰۱۰) نیز استفاده شده است. محدودیت­های فعالیت فراغتی، چه ادراک­ شده و چه واقعی، در مشارکت بسیار مؤثرند. شرایط ایده­آل آن است که محدودیت­ها به کمترین حد ممکن خود برسند تا همه گروه ­های اجتماعی از فرصت­های عادلانه­ای برخوردار باشند. به هر حال، باید توجه داشت که شکاف و فاصله میان نظریه و عمل، با انجام پژوهش­هایی در این حوزه کاهش یافته و کاهش خواهد یافت (گودیل و ویت، ۱۹۸۹).
مطالعه موانع و محدودیت­های فراغت به عنوان مکانیزمی برای درک بهتر موانع مشارکت در فعالیت­های فراغتی در نظر گرفته می­ شود (بوچانن و آلن، ۱۹۸۵؛ جکسون و سیرل، ۱۹۸۵؛ سامدال و همکاران، ۱۹۹۷). گودیل و ویت (۱۹۸۹) چنین بیان کرده ­اند که ارائه خدمات تفرجی، ریشه در تلاش برای غلبه بر شرایط محدودکننده­ای دارد که مشارکت در تفرج برای افراد و گروه­ ها محدود یا غیرممکن می­سازد. توجه به دلایل عدم مشارکت در فعالیت­های تفرجی و نبود فرصت­های فراغتی همیشه مسأله مهمی برای پارک­ها و خدمات تفرجی ـ فراغتی بوده است (جکسون و اسکات، ۱۹۹۹). واژه­نامه آکسفورد[۴۲] نیز، واژه «محدودیت» را به عنوان حدگذاری و محدود کردن عمل و جنبش توصیف می­ کند. در ابتدا، مانع و محدودیت فراغتی به هر فاکتوری اطلاق می­شد که تکرار، شدت، مدت یا کیفیت مشارکت در فعالیت تفرجی را کاهش می­داد (الیس و ریدماچر، ۱۹۸۶؛ ویت و گودویل، ۱۹۸۹). جکسون در سال ۱۹۸۸ تعریف نهایی را ارائه داده است: «محدودیت­ها مجموعه دلایلی برای عدم اتخاذ رفتاری خاص هستند و شامل محدودیت­هایی می­شوند که از مشارکت فرد در فعالیت فراغتی جلوگیری می­ کنند». محدودیت­های فراغتی مهمترین عواملی هستند که می­توانند باعث جلوگیری، کاهش یا تعدیل مشارکت شوند یا تأثیر منفی بر کیفیت تجربه فراغتی داشته باشند (تائه، ۲۰۰۷). محدودیت­ها، فاکتورهای غیرمطلوبی هستند که دامنه بسیار گسترده­ای از تجربیات ناخوشایند سفر گرفته تا تهدیدات جدی برای سلامت و جان مسافران را شامل می­ شود (سونمز و گرائف[۴۳]، ۱۹۹۸).
در مجموع، پژوهشگران همواره در تلاش بوده ­اند تا محدودیت­ها را به شیوه­ای گسترده­تر و صحیح­تر تعریف کنند تا تمامی جنبه­ های ممکن را در بر گیرد. هندرسون، استالنیکر و تایلور[۴۴] (۱۹۸۸) بیان کرده ­اند که محدودیت­ها بیش از آن که واقعی باشند، ادراک شده[۴۵] هستند (مک­گویگان، رابین[۴۶]، ۲۰۰۴).
جدول ۱-۲: خلاصه­ای از تعاریف محدودیت­های گردشگری

 

تعریف نویسنده
هر فاکتوری که تکرار، شدت، مدت یا کیفیت مشارکت در فعالیت تفرجی را کاهش دهد. (الیس و ریدماچر، ۱۹۸۶؛ گودویل و ویت، ۱۹۸۹).
مجموعه دلایلی برای عدم اتخاذ رفتاری خاص هستند و شامل محدودیت­هایی می­شوند که از مشارکت فرد در فعالیت فراغتی جلوگیری می­ کنند. (جکسون، ۱۹۸۸)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:41:00 ق.ظ ]