کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب


 



این روش از رایج ترین روش ها در حوزه اندازه گیری ارزش هاست. پرسشنامه ها فراوان هستند و مجالِ پرداختن به همه ی آن ها نیست و ما هم در دو گروه اساسی، به رایج ترین و کاربردی ترین آن ها بسنده خواهیم کرد:
گروه نخست پرسشنامه هایی است که شامل پرسش های انتخابی از چند امر شبیه به هم می باشد ، از جمله :
۷-۳-۲-۱٫پرسشنامه آلپورت ، فیرنون و لندزی:
از نخستین پرسشنامه ها در اندازه گیری ارزش ها ، پرسشنامه ای است که آلپورت و فیرنون آماده کرده اند و تعدیل آن با همکاری گاردنر لندزی صورت گرفت و هدف آن ، اندازه گیری ارزش های زیر است:
« ارزش اجتماعی» ، که به جنبه های اجتماعی و روابط بین افراد توجه دارد. « ارزش نظری»، که به
جنبه های حقیقت و شناخت مربوط است. « ارزش اقتصادی» ، که به جنبه های مادی و مالی مربوط می شود. « ارزش زیبا شناختی » ، که به شکل و هماهنگی اختصاص دارد . « ارزش دینی » ،
که به باورها و رفتارهای دینی مربوط است. « ارزش سیاسی» ، که به قدرت مربوط می شود.
ملاک سنجش نیز متضمن دو بخش است:
۱-مجموعه ای از بندها که فرد با انتخاب یکی از دو گزینه ، بدان پاسخ می گوید.
نمونه ای از بندها ، چنین است:
-هنگام حضوردریک مجلس بزرگ ( دینی ، علمی ، سیاسی ) از چه چیز متاثر می شوید؟
الف-از تزئینات و پرچم ها
ب- از قدرت گروه و تاثیر آن.
گزینه اول، نمایانگر ارزش زیبا شناختی است و گزینه دوم، ارزش سیاسی را نشان می دهد.
۲-مجموعه ای از پندهایی است که فرد، با انتخاب یکی از چهار گزینه بدان پاسخ می گوید، مانند:
« خوب است کسی که در طول هفته به کار مشغول است، روز تعطیلی اش را…»
الف-با مطالعه کتابهای جدید، به فرهیختگی خود بپردازد.
ب-به گردش و بازی های ورزشی بپردازد.
ج-در مجالس موسیقی شرکت کند.
د-به سخنرانی دینی گوش فرا دهد.
گزینه اول به ارزش نظری اشاره دارد و گزینه دوم ارزش سیاسی، گزینه سوم ارزش زیبا شناختی و گزینه چهارم، ارزش دینی را نشان می دهد.
گروه دوم: پرسشنامه هایی که ارزش ها را از راه مرتب نمودن تعدادی از سوال ها یا گزینه ها، برحسب اهمیت آن ها برای او، می سنجد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۷-۳-۲-۲٫معیار بررسی انتخاب:
وودروف[۲۶]۱ فراهم آورنـده آن بوده و شامل سه نکتـه مهم است که در زیـر هریک، هشت راه حل
ارائه شده است و از شخص خواسته می شود تا برحسب اهمیت آن ها، آنان را منظم کند. این معیار، از ارزش هایی چون: زندگی خانوادگی، دینداری، صداقت و خدمت اجتماعی و فعالیت عقلی پرده برمی دارد؛ به عنوان مثال، نکته دوم معیار، شامل راه های زیر است: الف-تمرین فعالیت های گروهی در پادگان ها ب-تمرین فعالیتهای سیاسی ج-زندگی آرام و بی دردسر د-اهمیت گروه و جذابیت آن هـ-اهمیت دین و تشویق سازمان های دینی و-زندگی هیجانی ز- مساوات و عدم تبعیض میان افراد ح-رقابت فکری
از پاسخ دهنده خواسته می شود که برحسب اهمیت آن ها، در حل مشکل طرح شده، آن ها را منظم کند(خلیفه، ترجمه سیدی، ۱۳۷۸: ۹۰و ۸۸ و ۸۷).
۷-۳-۳٫قرار گرفتن در میدان عمل:
مزیت این روش، بر روش های انتزاعی از قبیل « سوال پرسیدن » که در آن، فرد به طور لفظی به سوال مربوطه پاسخ می دهد، این است که در روش سوال پرسیدن اگر فرد از آگاهی لازم برخوردار باشد و مهارت سخن وری داشته باشد، به راحتی می تواند با بهره گرفتن از الفاظی وزین و زیبا به سوال پرسیده شده پاسخ دهد و در نتیجه مربی ، از دامنه ی اطلاعات حفظی او در مورد مطالب آموخته شده اطمینان حاصل می کند. اما مربی ماهر می داند و این نکته را درنظر دارد که:
به عمل کار برآید به سخن دانی نیست
بایقین می توان گفت که درمیدان عمل است که فرد، حقیقت وجودی خویش را به نمایش می گذارد نه در میدان الفاظ و کلام. خصوصاً در ارزشیابی آموزش ارزش ها می توان گفت: که این شیوه، از شیوه های موثر ارزشیابی است ؛زیرا نشانگر آن است که آیا ارزش های آموخته شده، به مرحله ی درونی شدن رسیده اند یا خیر؟لذا، مربی بایستی متربی را به طور عملی محک زده و امتحان نماید.
خداوند در قرآن کریم در سوره مبارکه بقره آیه ی ۱۵۵ می فرمایند:
«قطعاً ما شما را به چیزی از ترس، گرسنگی، کاهش اموال و نفوس و فرزندان می آزماییم و تـو ای
پیامبر به شکیبایان نوید ده.»
سوره های مبارکه کهف:آیه ۷، انبیاء: ۳۵ آیه ، تغابن: ۱۵ آیه ، اعراف: آیه ۱۵۴ و ۱۶۸، به این امر اشاره می فرمایند و آزمایش و امتحان در میدان عمل را ملاکی برای ارزشیابی و تشخیص خوب از بد و تمایز مومنین از گمراهان معرفی می کنند. پیامبران بزرگ الهی نیز همواره در معرض آزمایشات سختی قرار گرفتند و همواره از مرحله ی آزمایش سرافراز بیرون آمدند از آن جمله می توان از حضرت ایوب (ع)، حضرت یونس (ع)، حضرت یعقوب (ع)، حضرت ابراهیم (ع)، حضرت اسماعیل (ع)، حضرت یوسف (ع) و حضرت محمد (ص) و… نام برد.
قطب( ۱۳۸۹: ۳۹۷) می گوید: هر خمیره ای برای پختگی نیازمند آتش است. خمیره بشریت نیز برای پختگی اش نیازمند آتش امتحان در بوته مصائب و سختی هاست. ایمان حتی برای صاحبش جز در هنگام ابتلاء آشکار نمی گردد. همان گونه که میخ را به دیوار می کوبی و در وهله اول گمان می کنی این دیوار فرو رفته و محکم شده است؛ ولی از آن اطمینان خاطر نداری و آن را امتحان می کنی.
دیلمی و آذربایجانی( ۱۳۸۷: ۲۰۹) چنین بیان می دارد که امتحان و آزمایش همواره بوسیله عمل است؛زیراابتلاء جز با عمل معنا نمی یابد و در صحنه عمل است که صفات باطنی انسان ظاهر می شود و استعدادها از قوه به فعلیت درمی آید.
براساس این شیوه، مربی متربی را در کام عمل می افکند تا آموخته های او را مورد ارزیابی قرار دهد.
حضرت سیدالشهداء امام حسین (ع) در شب عاشورا در حالی که جمع کثیری از سپاهیان او گرد ایشان جمع شده بودند، فرمودند: « ای مردم من بیعت خود را از خود برداشتم. فردا، همه ی ما کشته خواهیم شد، هر کدام از شما که مایلید از تاریکی شب استفاده نموده و به شهر و دیار خود برگردید ».
قبولِ شـهادت آزمایش بزرگی بود که هر کسی را توان پیروزی در آن نیست ،مرد میدان می طلبد و ایمانی محکم .آزمایش سختی است که به راحتـی می تواند مومنان واقعی را از افـراد به ظاهـر مومن وریاکار جدا کند. در حقیقت می توان با اطمینان گفت که: میدان عمل، قوی ترین میدان برای تمایز حق از باطل است.
۷-۳-۴٫ایجاد موقعیت های معماگونه:
براساس این روش مربی، متربی را در موقعیتی معماگونه قرار می دهد تا با بهره گرفتن از نیروی فکر و اندیشه ی عمیق خود به فعالیت های عملی و تمرین هایی مستقل و فعالانه جهت حل مساله بپردازد. دامنه و طیف چالش ها و مسائلی که مربی آموزش ارزش ها می تواند به متربیان ارائه دهد ،شامل مسائلی در حوزه ی ارزش هاست.این نوع ارزشیابی مستلزم تفکر، استدلال و در نهایت تصمیم گیری و انتخاب است.
موقعیت ها و چالش های ایجاد شده توسط مربی به گونه ای است که متربی، نمی تواند بلافاصله به آن ها پاسخ دهد و این امر نیازمند آن است تا با دقت زوایای مسئله را بررسی نموده و برای آن پاسخی مناسب بیابد. حکایت معروفی است که روزی استادی قصد کرد تا معرفت خداشناسی، شاگردان خویش را مورد ارزیابی قرار دهد؛ لذا در یکی از جلسات درس خویش به شاگردان خود گفت: برای شما مسئولیتی را در نظر گرفته ام و دوست دارم آن را به نحو احسن انجام دهید. صبح فردا، هرکدام از شما یک مرغ برداشته و در محل خلوتی که هیچ کس شما را نظاره نکند آن را ذبح نمائید و چندین بار هم تاکید نمود که شما موظفید، حتماً مرغ را در محلی ذبح کنید که حتی یک نفر هم شما را نبیند. صبح فردا، هریک از شاگردان وظیفه محول شده را به انجام رسانیده و مرغ ها را در محلی خلوت و به دور از چشم دیگران، ذبح نموده بودند، به جز یک نفر از آن ها که از ذبح مرغ ،سر باز زده بود.
بقیه ی شاگردان به او خندیدند و گفتند: تو نتوانستی دستور استاد را اجرا کنی و از آن سرپیچی نمودی. استاد که در کلاس حاضر شد به جز یکی از مرغ ها، بقیه ی مرغ ها را ذبح شده دید. علت را از شاگردش جستجو کرد و گفت: چرااز دستور من سر باز زدی و شاگرد در پاسخ گفت: استاد شما سفارش زیادی نمودید که مرغ را در جایی بکشیم که هیچ کس ما را نبیند و من هر جایی که رفتم، خدا را حاضر و ناظر دیدم؛ لذا نتوانستم با قید شرط شما، مرغ را ذبح کنم . درک عمیقِ شاگرد مورد تعریف و تمجید فراوان استاد قرار گرفت. و علتِ دستور و سفارش خویش را همان گونه که شاگرد بیان کرده بود، عنوان کرد.
این حکایت می تواند یک نمونه ی بسیار جالب برای ارزشیابی یکی از ارزش های دینی باشد. مربی می تواند با تدبر و اندیشه، موقعیت هایی شبیه به این موقعیت را برای متربی ایجاد نماید و آن ها را ارزشیابی نماید.
۷-۳-۵٫درخواست تکرار آموخته ها:
مربی می تواند از متربیان خویش بخواهد تا مطالبی را که آموخته اند برای وی به شیوه های لفظی یا عملی تکرار نمایند. با این عمل مربی می تواند ضمن ارزیابی آموخته های آن ها، نقاط ضعف و مشکلات احتمالی آن ها را کشف نموده و در صدد رفع آن برآید. این ارزشیابی، می تواند در هر سه نوع ارزشیابی اعم از ارزشیابی آغازین، تکوینی و تراکمی یعنی در ابتدای آموزش و جهت آگاهی از آموخته های قبلی ،در حین آموزش و جهت دستیابی به مشکلات متربیان ،در انتهای آموزش جهت اطلاع از میزان یادگیری نهایی متربی ، مورد استفاده قرار گیرد.
به طور مثال: مربی پس از آموزش قرائت نماز، وضو یا تیمم می تواند از متربی بخواهد که نماز را در حضور او قرائت کند یا وضو بگیرد و یا تیمم کند.
حسینی زاده( ۱۳۸۹: ۷۳) به نقل از جابر می گوید: « رسول خدا (ص) از من پرسید: هرگاه به نماز می ایستی، چگونه قرائت می کنی؟ گفتم می گویم: الحمدلله رب العالمین، پیامبر(ص) فرمود: بگو: بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله ربّ العالمین الرحمن الرحیم …»
حمّاد بن عیسی می گوید: « امام صادق(ع) روزی به من فرمود: آیا نیکو نماز می گزاری؟ عرض کردم: آقای من! من کتاب حریز در نماز را حفظم، امام فرمود: حفظ آن بر تو لازم نیست، بلند شو و نماز بگزار! حمّاد می گوید: در برابر امام رو به قبله به نماز ایستادم و رکوع و سجده کردم. امام فرمود: حمّاد نیکو نماز نمی گزاری! چه زشت است برای انسان که شصت یا هفتاد سال از عمرش بگذرد و یک نماز کامل با تمام حدود و شرایطش اقامه نکرده باشد. حمّاد می گوید: در خود احساس سرافکندگی کردم و به امام عرض کردم: فدایت شوم! نماز را به من بیاموز! امام رو به قبله ایستاد و… »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 01:30:00 ب.ظ ]




«با که این نکته توان گفت که آن سنگین دل کشت ما را و دم عیـسی مریم با اوست »
(حافظ،۱۳۶۸ :۸۱)
تاکید بر عیسی است و مریم قافیه غزل است.
ب) زلیخا: همسر عزیز مصر، تنها یک مرتبه، همراه یوسف آمده است:
«من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشــــق از پرده عصــمت برون آرد زلیــخا را»
(حافظ،۱۳۶۸ :۴)
تاکید بر حسن یوسف است، زلیخا نقش منفعل دارد و قافیه‌ی شعر است.
ج) حوا: یک مرتبه، آن هم همراه اسم آدم آمده است:
«از دل تنگ گنهکار برآرم فریاد کاتش اندر گنه آدم و حوا فکنم»
(حافظ،۱۳۶۸ :۴۷۲)
حوا قافیه غزل است. کلمه آدم به معنی بشر به تنهایی ۱۰ مرتبه در غزل حافظ آمده است. در غالب این موارد به سرکشی آدم اشاره داشته است، حافظ هیچ‌گاه مثل متون پیش از خود خلقت حوا را از وجود آدم نمی‌داند. در شعر او هیچ‌گاه حوا متهم (اول) عصیان نیست. در یک مورد جوهر عشق را خاص آدم می‌داند:
«فرشته عشق نداند که چیست ای‌ساقی بخواه جــام گلابی به خاک آدم ریز »
(حافظ،۱۳۶۸ :۳۶۰)
در غالب موارد نام آدم به موجب تغلیب جنس مذکر، بر هردو جنس دلالت می‌کند:
«هش‌دار که گر وسوسه نفس کنی‌گوش آدم صفت از روضه رضـوان به در‌آیی»
(حافظ،۱۳۶۸ :۶۷۷)
دو‌مرتبه نیز‌از‌آدم به‌عنوان پدر یاد کرده است. نام حوا با عنوان مادر بشر هیچ‌گاه نیامده‌ است:
«نه من از خلوت تقوا پدر افتادم و بس پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت»
(حافظ،۱۳۶۸ :۳۱۵)
۳۲۳)واژه‌ی مادر:
واژه‌ی مادر ، دو بار در ترکیب (شیر مادر) و دو بار در ترکیب (مادر دهر و مادر گیتی) و یک مرتبه در ترکیب (ام الخبائث) به معنی شراب در دیوان حافظ آمده است و به صورت جدا و در معنی خود مادر هیچگاه نیامده است، در حالی که پدر به همین مفهوم چهار مرتبه آمده است:
«گوهر بخت مرا هیچ منجم نشناخت یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم»
(حافظ،۱۳۶۸ :۱۱۲)
و:
«چند به ناز پرورم، مهر بتان سنگ دل یاد پدر نمی کنند این پسران ناخلف»
(حافظ،۱۳۶۸ :۴۰۱)
چناچه مشهود است ، از پدر همیشه مفهوم انسان استنباط شده است .
۳۲۴) زنان و معشوق در شعر حافظ:
«بی شک معشوق غزلیات حافظ هم مانند دیگر شاعران قدیم مذکر است . این سنت شعری در زمان او به حدی قوی بوده‌است که او توانسته از شاهان آل مظفر در غزل به مانند معشوقی سخن گوید. » (شمیسا،۱۳۸۱ :۱۶۵) ولی نام زنانی که در دیوان حافظ نمود دارند عبارتند از :
الف)زهره: رامشگر آسمان‌هاست و این نام همواره به عنوان رامشگر غزل‌سرا آمده است:
«بیاور می که نتوان شد زمکرآسمان ایمن به لعب زهره چنگی و مریخ سلح‌شورش»
(حافظ،۱۳۶۸ :۳۷۷)
ب)سلمی: «‌‌ [س َ ما ] (اِخ ) از عرایس عرب . زنی معشوقه در عرب و مجازاً، هر معشوق را گویند. (غیاث):
گشاده رایت منصور او در قنوج  شکسته هیبت شمشیر اودل سلمی»
(دهخدا ،لغت‌نامه ،الکترونیک).
چنان‌که نوشته‌اند سلمی نام زنی است از عرابیس عرب و مجازاً هر معشوق را گفته‌اند ، این نام را بعضی از شعرای فارسی زبان در همین معنی در اشعار خود به کنایه آورده‌اند و اکثر محققین بر اساس این قول سلمی را در اشعار حافظ معشوق مجازی تعبیر کرده‌اند . شواهدی که در اشعار بعضی از شعرای قدیم دیده شده زیاد نیست ، ولی حافظ در هفت غزل نام سلمی را صراحت بدون کنایه و ابهام آورده و در هر غزل برای او مشتاقانه پیام فرستاده . پیک صبا پیغام بر اوست و گاه از دوری او زار می‌گرید و از رنج مهجوری ناله و فغان می‌کند.از مضمون ابیات این هفت غزل چنین بر می‌آید که سلمی اگر دختر یا خواهر و خواهرزاده‌ی خواجه نباشد ، قرابت و بستگی او با حافظ مسلم است و آنچه از اشعار وی مستفاد می‌شود این است که سلمی را یکی از بزرگان به عقد خود درآورده و پیکی از شهرهای سواحل رود ارس مانند ایروان یا شروان برده‌ است و غزل ملمع به لهجه‌ی شیرازی خواجه این معنی را تایید می‌کند . در این غزل حافظ در فراق سلمی زاری می‌کند . شوریده حال است و در هجران به یاد پند یاران که او را از موافقت با چنین ازدواج منع کرده‌اند افتاده ، خود را در غزل ، ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس ، سرزنش و ملامت کرده و گفته است:
پایان نامه - مقاله - پروژه
«من که پند ناصحان را خواندمی قول رباب
گوشمالی دیدم از هجران که اینم پند بس»
(حافظ،۱۳۶۸ :۳۶۱)
ج)شیرین: همراه با نام خسرو یا پرویز یا فرهاد آمده است:
«زحسرت لب شیرین هنوز می‌بینم که لاله می‌دمد از خون دیده فرهاد»
(حافظ،۱۳۶۸ :۱۳۸)
در بیشتر اشعار، شیرین معشوقه عمومی است. صفت خاصی ندارد و نام او اغلب با صنعت ایهام به کار رفته است.
د)لیلی:لیلی، همواره با نام مجنون آمده است که از ادبیات عرب وارد شعر فارسی شده است و لیلی نیز معشوقه‌ای عمومی است و در بیشتر اشعار صفت ویژه‌ای ندارد؛
«برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد»
(حافظ،۱۳۶۸ :۱۹۱)
هـ )گلچهر: تنها یک مرتبه همراه با نام اورنگ آمده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:30:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول: کلیات تحقیق
فصل دوم: ادبیات موضوع
فصل سوم: روش‌شناسی تحقیق
فصل چهارم: یافته‌ها و تحلیل داده‌ها
فصل پنجم: نتیجه‌گیری و پیشنهاد
بیان مسأله، بیان اهداف تحقیق
بیان سؤالات و فرضیه‌ها
بررسی مبانی نظری
ادبیات دفتر مدیریت پروژه
ادبیات سازمان پروژه‌محور
ادبیات مدیریت دانش
تدوین مدل مفهومی حاصل از ادبیات
تبیین روش‌شناسی تحقیق و جامعه و نمونه آماری
طراحی پرسشنامه
انجام مطالعات میدانی تحقیق
جمع‌ آوری پرسشنامه‌ها و تحلیل نتایج آن
ارزیابی و تحلیل فرضیه‌های تحقیق
نتیجه‌گیری و ارائه پیشنهادات
۱-۱- مقدمه
امروزه سازمان‌ها دریافته‌اند که با بهره‌مندی و به‌کارگیری رویکرد مدیریت پروژه در انجام تعهدات و تحقق مأموریت‌های محوله به منافع بیشتری دست پیدا کنند. پذیرش فراگیر مقبولیت استفاده از مدیریت پروژه برای انجام کارها و مأموریت توسط سازمان از یک طرف و رشد فزاینده پیچیدگی‌ها و دشواری‌های مدیریت پروژه و نیز لزوم وجود ضرورت برخورداری پروژه‌ها از نظامی هماهنگ و یکپارچه برای استفاده از منابع محدود سازمان باعث شده است تا ابزارها و رویکردهای نوین و مؤثری ابداع گردند. مسأله‌ای که توجه بسیاری از مدیران پروژه‌ها را به خود معطوف کرده است محدودیت منابع، تخصیص آن و هزینه‌هایی است که در پروژه‌ها پرداخت می‌شود. پذیرش رو به افزایش مدیریت پروژه، نشان می‌دهد که کاربرد دانش مناسب، فرایندها، مهارت‌ها، ابزارها و تکنیک‌ها می‌توانند اثر مهمی بر موفقیت پروژه داشته باشند. در این پژوهش سعی می‌شود یکی از رویکردهای نوین در مدیریت پروژه بررسی گردد. در حال حاضر بسیاری از سازمان‌های پروژه‌محور به جهت هرچه منسجم‌تر انجام دادن پروژه‌های خود واحد سازمانی به نام دفتر مدیریت پروژه را به چارت سازمانی خود اضافه نموده‌اند. دفاتر مدیریت پروژه وظایف و کارکردهای متعددی را شامل می‌شوند. یکی دیگر از رویکردهای نوینی که امروزه سازمان‌ها بدان روی آورده‌اند، مدیریت دانش می‌باشد که به وسیله آن سازمان‌ها سعی دارند تا با مدیریتی صحیح امکان استفاده مجدد از تجارب و دانش خلق شده در پروژه‌های خود را به دست آورند؛ چرا که در عصر حاضر سازمان‌ها بیش از پیش به اهمیت دارایی‌های دانشی سازمان خود به عنوان با ارزش‌ترین سرمایه پی برده‌اند. در این پژوهش به بررسی دو مقوله «دفتر مدیریت پروژه» و «مدیریت دانش» پرداخته می‌شود و بر این اساس سعی شده به بررسی نقش دفتر مدیریت پروژه در ایجاد بسترهای مناسب جهت پیاده‌سازی مدیریت دانش در سازمان‌های پروژه‌محور پرداخته شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در این فصل سعی شده است به بیان مسأله و موضوع تحقیق پرداخته شود، و ضرورت تحقیق، پیشینه تحقیق، هدف از اجرای تحقیق و سؤالات آن، فرضیات تحقیق و محدوده آن، روش تحقیق و واژگان آن، استفاده‌ کنندگان از نتایج و سازمان‌های همکار به صورت مبسوط شرح داده شوند؛ تا ضمن آشنایی با محتوای تحقیق بتوان در فصل بعدی به ادبیات موضوع موجود در زمینه تحقیق پرداخت.
۱-۲- بیان مسأله
پیش از بیان مسأله تحقیق حاضر، لازم است به بیان تفاوت مابین مشکل و مسأله پرداخته شود؛ مشکل بسیار کلی‌تر از مسأله می‌باشد. به عبارت دیگر مشکل دارای علت‌های زیادی است که هر علت را می‌توان به صورت یک مسأله درآورد. مسأله، جزئی و دقیق‌تر از مشکل است؛ یعنی در آن متغیرهای مستقل و وابسته و سایر متغیرها (مداخله‌گر، تعدیل‌کننده، کنترل و ناشناخته) مشخص و معلوم هستند. در تحقیقاتی که صورت می‌گیرد، هدف اصلی محققین و دانشمندان حل مسأله است، نه مشکل (موحدزاده، ۱۳۸۷). آنچه مدیران یا دانشمندان ابتدا با آن مواجه می‌شوند، غالبا مشکل است و آن امری است سطحی، کلی، ذهنی، مرکب و لذا مبهم، قابل رویت توسط عوام، فاقد روش بررسی و به همین دلیل غیرقابل حل. اما وقتی مشکل به مسأله تبدیل گردد، امری است ژرف، متمایز، معین، عینی، بسیط، روشن، دارای روش بررسی و لذا قابل حل. تمایز مشکل و مسأله تا حدود زیادی مانند تمایز داده و اطلاعات است. مشکل همان مسأله است به صورت مبهم و نامشخص و مسأله همان مشکل است به صورت واضح و متمایز. مشکل مادامی که مشکل است، روش بررسی ندارد؛ اما مسأله را می‌توان با روش‌هایی بررسی کرد (فرامرز قراملکی، ۱۳۸۶). لذا می‌توان بیان نمود که از مقایسه وضعیت مطلوب با وضعیت موجود در محیط، مشکل شناسایی می‌شود و مهمترین تفاوت آن با مسأله تحقیق، در متغیرهاست؛ مشکل، متغیر وابسته هست و وقتی به مسأله تبدیل می‌شود که سایر متغیرها را نیز در بر گرفته باشد. از سویی دیگر ضوابط بیان مسأله را می‌توان به هفت بخش دسته‌بندی نمود که عبارتند از: علل به وجود آورنده مسأله، زمینه مسأله، گستردگی مسأله، ناکافی بودن تحقیقات انجام شده، ویژگی‌های مسأله، اهمیت مسأله و پیامدهای حل مسأله (بازرگان، ۱۳۹۲). بنابراین به منظور جمع‌بندی می‌توان شکل ۱-۱ را ارائه داد. در ادامه این بخش و نیز در بخش ۱-۳ به تشریح مشکل به همراه هریک از مؤلفه‌های مسأله، در خصوص پژوهش حاضر خواهیم پرداخت.
مشکل
مشکل
مسأله
مسأله
علل به وجود آورنده مسأله
علل به وجود آورنده مسأله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:29:00 ب.ظ ]




-تمایل سمن ها به استفاده از فضای مجازی برای مشارکت اجتماعی روزبه روز بیشتر می شود.
دانلود پایان نامه

۳-۷-۲٫ متغیرهای مستقل:

 

۳-۷-۲-۱- آینده نگری:

تعریف مفهومی:به معنای نوعی آمادگی در فرد است که بواسطه آن فرد با اعمال انضباط و برنامه ریزی در عمل حاضر به چشم پوشی از منافع و لذتهای آنی برای کسب منافع آتی دارد. به تمامی برنامه هایی که فرد برای آینده خود پیش بینی می کند و به خاطر تحقق آن چشم از لذتها و منافع آنی می بندد.
تعریف عملی: برای سنجش و ارزیابی این متغیر از سوالات زیر در قالب طیف لیکرت ۵درجه ای استفاده خواهد شد
-به نظر شما تا چه اندازه فضای مجازی در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ در بین سمنها می باشد
-شماچقدرامکانات سخت افزاری برای دسترسی به فضای مجازی (اینترنت) دارند
-مشارکت اجتماعی در سطح بین المللی از طریق فضای مجازی بسیار آسان تر ممکن می شود.
-کمبود وقت اعضای سمنهای جوانان یکی از علل عدم تمایل به مشارکت اجتماعی از طریق فضای مجازی است.
-آیا استفاده از اینترنت را در بین اعضای سمنها را یک فرصت می دانید؟

۳-۷-۲-۲- میزان اعتماد به فضای مجازی:

تعریف مفهومی: اعتماد به معنای تائید ، پذیرش ، اطمینان و همکاری فرد و پیرامون به شکل متقابل است . بی اعتمادی در واقع به مفهوم داشتن روحیه سوء ظن و بدبینی توام با عدم اطمینان و شک و تردید نسبت به افراد و اشخاص است که فرد با آنان ارتباط متقابل و تنگاتنگ و مستمرو روزانه دارد.(محسنی تبریزی، ۱۳۷۵).
تعریف عملی: برای سنجش و ارزیابی این متغیر از سوالات زیر در قالب طیف لیکرت ۵درجه ای استفاده خواهد شد
-مشارکت از طریق فضای مجازی سست و شکننده است و فضای مجازی قابل اعتماد نیست.
-شما تا چه اندازه به مشارکت اجتماعی از طریق اینترنت اعتماد دارید؟
-شما تا چه اندازه به مشارکت اجتماعی از طریق اینترنت اعتقاد دارید؟
-به نظر شما آیا مردم اعتقادی به مشارکت اجتماعی از طریق اینترنت دارند؟

۳-۷-۲-۳- زیرساختهای اینترنتی:

مفهومی:به مجموعه ابزارها و امکاناتی که زمینه استفاده بهتر و بیشتر از فضای مجازی و اینترنت را در میان سازمانها فراهم می سازد. به کلیه امکانات و ابزارها و امکاناتی شامل رایانه ، اینترنت پر سرعت، ونرم افزارها ی مناسب اطلاق می شود
تعریف عملی: برای سنجش و ارزیابی این متغیر از سوالات زیر در قالب طیف لیکرت ۵درجه ای استفاده خواهد شد.
-از میان سمن‌های جوانان ، بیشترین مشارکت از طریق فضای مجازی توسط سمن هایی صورت می گیرد که امکانات مالی و اداری کمتری برای برگزاری جلسات حضوری دارند؟
-به چه میزان از فضای فیزیکی و امکانات و تجهیزات مستقل برای فعالیت سازمان خود برخوردار هستید؟
-سمن شما به چه میزان امکاناتی مانند سایت، وبلاگ، شبکه اجتماعی، اپلیکیشن و پایگاه خبری را در فضای مجازی دارا می باشد؟
-به نظر شما آیا سرعت و پهنای باند موجود در کشور برای ارتقای مشارکت از طریق فضای مجازی مناسب است

۳-۷-۲-۴- محدودیتهای قانونی:

مفهومی: به مجموعه محدودیتهای که در سازمان ها و نهادهای ایرانی در جهت استفاده از اینترنت و فضای مجازی اعمال می گردد که شامل محدودیتهای اداری ، محدودیتهای سازمانی که ناشی از هزینه و محدودیتهای زمانی، ابزار و ساختاری می باشد.
تعریف عملی: برای سنجش و ارزیابی این متغیر از سوالات زیر در قالب طیف لیکرت ۵درجه ای استفاده خواهد شد
-مشارکت اجتماعی از طریق فضای مجازی می تواند مخاطرات امنیتی داشته باشد
-تا چه اندازه فیلترینگ را مانعی برای مشارکت سمن خود از طریق فضای مجازی می پذیرید؟

۳-۷-۲-۵- نوع جذب مخاطبین

مفهومی:سازو کارهای که باعث جذب اعضاء و داوطلبانی می گردد که حاضرند به صورت داوطلبانه در فعالیتهای سمن ها مشارکت کنندمخاطبین را می توان به دو دسته کلی تقسیم بندی نمود:۱- رسمی: افرادی که به طور قانونی عضو می شوند و به صورت همیشگی فعالیت می نمایند. ۲- غیررسمی: افرادی که برای برنامه های خاص وموردی مشارکت می کنند و نوع فعالیت آنان موقتی می باشد.
تعریف عملی: برای سنجش و ارزیابی این متغیر از سوالات زیر در قالب طیف لیکرت ۵درجه ای استفاده خواهد شد
-امکان عضو گیری و جذب افراد جدیددر بین جامعه
- اثرگذاری مشارکت اجتماعی از طریق فضای مجازی نسبت به مشارکت اجتماعی بدون استفاده از فضای مجازی چه نسبتی دارد

۳-۷-۲-۶- عدم آشنایی اعضاء

مفهومی: عدم آگاهی و علم کافی اعضای سمنها با علم استفاده از اینترنت و فضای مجازی و فناوریهای نوین که شامل نداشتن متخصصین حوزه اینترنت در بین اعضای سمنها ، عدم آشنایی اعضای دائمی سمنها با اینترنت و فضای مجازی و عدم تمایل اعضائ به فراگیری اینترنت و فضای مجازی.
تعریف عملی: برای سنجش و ارزیابی این متغیر از سوالات زیر در قالب طیف لیکرت ۵درجه ای استفاده خواهد شد
-شما تا چه اندازه در استفاده از اینترنت مسلط هستید؟
-شما تا چه اندازه در استفاده از اینترنت می توانید به اعضای دیگر سمن آموزش بدهید؟
- شما فکر می کنید همکارانتان در سمنها دیگر تا چه اندازه برای استفاده از اینترنت دانش ومهارت لازم حداقلی را دارا هستند

۳-۸٫ روایی[۱۷] ابزار تحقیق

منظور از اعتبار[۱۸] یک تحقیق، میزان دقت شاخص ها و معیارهایی است که در راه سنجش پدیده مورد نظر تهیه شده اند. «روایی به این اشاره دارد که یک سنجۀ تجربی تا چه حد معنای واقعی مفهوم مورد بررسی را به قدر کافی منعکس میکند.» (ببی،۱۳۸۳: ۲۸۲). در این تحقیق، جهت تعیین میزان اعتبار ابزار اندازه گیری، از اعتبار صوری[۱۹] (محتوایی) استفاده می شود. منظور از اعتبار صوری میزان توافق متخصصان یک امر در رابطه با یک شاخص یا معیار است(ساروخانی، ۱۳۷۳: ۲۸۷-۲۸۶). در این پژوهش از مشاوره و مصاحبه با اساتید و صاحبنظران موضوعی بهره گرفته شد. همچنین از نظریهها، متون علمی و تحقیقات مرتبط با موضوع تحقیق استفاده شده است. در ضمن، تا حد امکان سعی شده است که برای بالا بردن روایی ابزار تحقیق، از پرسشهای آزمون شدۀ قبلی در پژوهشهای مشابه و معتبر استفاده شود.

۳-۹٫ پایایی[۲۰] ابزار تحقیق

منظور از پایایی این است که ببینیم آیا ابزار سنجش دارای ویژگی تکرار پذیری[۲۱] هست؟ یعنی در صورت تکرار عملیات تحقیق می توان به نتایجی مشابه رسید؟(ساروخانی، ۱۳۷۳: ۲۸۸). استفاده از یک پرسشنامه و به ویژه یک مقیاس بدون آزمون اولیه آن، منجر به پژوهشی ضعیف می شود.
«برای سنجش پایایی یک ابزار پژوهش سه راه مختلف وجود دارد:
۱- پایایی پایداری[۲۲] ۲- پایایی نمایا[۲۳] ۳- پایایی همپا[۲۴] » (منصوریان، ۱۳۸۱: ۸۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:29:00 ب.ظ ]




وزیر عدلیه: سید ابراهیم خان عمیدالسلطنه
وزیر داخله: میرزا احمدخان قوام السلطنه
وزیر مالیه: دکتر محمد خان مصدق السلطنه[۳۳]
وزیر جنگ :رضاخان سردار سپه
وزیر معارف و اوقاف وصنایع مستظرفه : میرزا اسماعیل خان ممتازالدوله
وزیر فوائد عامه و تجارت : میرزا حسن خان ادیب السلطنه
وزیر پست و تلگراف : میرزا اسدا… خان مشارالسلطنه
وزیر صحیه و امور خیریه : میرزا حسن خان حکیم الدوله
وزیر مشاور :میرزا صادق خان مستشار الدوله[۳۴]
کابینه ی احمد قوام در ۱۱ تیر ماه همان سال ترمیم شد و برخی وزرا جابجا شدند و چند نفر جدید وارد کابینه شدند، در این ترمیم میرزا اسدا… خان مشار السلطنه به وزارت عدلیه، دکتر مصدق به وزارت خارجه ؛دکتر امین خان اعلم الدوله[۳۵] به وزارت معارف، سید ابراهیم خان عمید السلطنه به وزارت فواید عامه و اسدا..میرزا شهاب الدوله به وزارت پست منصوب شدند. دولت قوام در طول هشت ماه سه بار کابینه را ترمیم کرد. نکته ی قابل توجه این است که رضا خان سردار سپه در هر سه کابینه وزیر جنگ باقی ماند . ممتاز الدوله تنها عضو کابینه قرارداد (وثوق الدوله) بود ،بقیه ی وزیران از رجال سابق و از زندانیان و تبعید شدگان کابینه ی کودتا بودند.[۳۶]
۳-۴-۵ برنامه های دولت قوام السلطنه
آنچه قوام در اغاز ارائه ی برنامه های دولت با نمایندگان مجلس در میان گذاشت ،اساس نحوه ی تفکر او در رویارویی با مشکلات و دشواری های کشور و بیش از هر چیز نگاهش به سیاست را تشکیل می داد .
اصول مشروطیت برای اودر همکاری مجلس و دولت تحقق می یافت .قوام در ارائه ی برنامه های دولت خود به مجلس از جهاتی بی شباهت به برنامه های سید ضیاء نبود، قوام بر سه نکته پای فشرد :برقراری نظم و امنیت ؛ استفاده از منابع کشور از راه سپردن امتیاز به شرکت های بین المللی و تاسیس شرکت های داخلی و حفظ مرزهای کشور و تشکیل ارتش منظم از راه استخدام مستشاران نظامی از کشورهای غیر همجوار .[۳۷] این نخستین دولتی بود که قصد جذب امریکاییان را داشت و تا حدودی موفق به گشودن پای آنها به ایران شد. قوام طی بیانیه ای مهمترین برنامه های دولت خود را چنین مطرح کرد:
پایان نامه
-در توسعه و اصلاح امر فلاحت به وسیله ی متخصصین فنی اقدام نموده ،موجبات ازدیاد منافع زارعین و بهبودی اوضاع معیشت انها و اصلاح مناسبات آنها را بین زارعین و مالکین فراهم نماید.
-نظر به اینکه بانک استقراضی و کلیه ی شعب ان به دولت ایران انتقال یافته ات و برای راه انداختن بانک مذبور که در واقع بانک دولتی شناخته خواهد شد، تهیه و تکمیل سرمایه لازم است، لهذا دولت درنظر دارد که از منابع داخلی سرمایه لازم را تهیه نموده،شعب بانک دولتی را درمرکز ایالات و ولایات حسن جریان دهد.
-به کار انداختن منابع ثروت از قبیل معادن و غیره، توسط شرکت های عمومی بطوری که منافع کارگران محفوظ و برای بیکاران کار تهیه نماید.
-تهیه منافع و اعتبارات برای استقراض داخلی و تحصیل سرمایه های کافی برای تاسیسات ضروری مملکت
-از آنجا که اهم مرام دولت، اصلاح دوایر عدلیه و نسخ کاپیتولاسیون است، لهذا در اصلاحات عدلیه سعی وافی به عمل خواهد آمد که موجبات حسن اراده ی امور قضایی به وجه اتم واکمل فراهم گردد.
-ایجاد تاسیسات مهمی در ایالات و ولایات به قسمتی که فواید ان به طبقه ی زارعین و ملاحین که تاکنون وسایل صحیح را بکلی فاقد بوده استعاید گردد.[۳۸]
۳-۴-۵-۶ آزادی زندانیان کودتا
برنامه های دولت نشان داد ،قوام السلطنه ضرورت های سیاسی و مطالبات ملی را دریافت کرده است و برای مرتفع ساختن مشکلات و تحقق بخشی از آرمان های تجددگرایان گام بر میدارد.نخستین اقدام دولت آزادی زندانیان سیاسی دوره ی سید ضیاء بود که در میان آن طیف های گوناگونی با جهت گیری ها و گرایش های متفاوت سیاسی حضور داشتند .این شخصیت ها به احتمال زیاد برای افزایش توان سیاسی کودتاچیان وبالا بردن ضریب موفقیت دولت کودتا زندانی شده بودند تا فارغ از دخالت ها و احیانأ کار شکنی های آنان بتوانند برنامه ی خود را محقق سازند و پایه های دولت کودتا را تحکیم نمایند وبراوضاع مسلط گردند .[۳۹]
احمد شاه و قوام در ملاقاتی تصمیم گرفتند درب زندان ها را باز و کلیه ی توقیف شدگان را مرخص نمایند. آزادشدگان در موقع مراجعت به شهر در عمارت بهارستان جمع شدند، در حالی که برخی از آنها موهای سرشان بلند و لباس هایشان مندرس و برخی دیگر پیر و ناتوان و بیچاره و کسل بودند. بعلاوه عده ای از خانواده های محبوسین و آزادی خواهان و ملیون نیز حضور داشتند.[۴۰]
شاه نیز در سخنرانی خطاب به آنها گفت : «از توقیف شدن شماها متاثریم و علت این عمل این بود که پس از انجام کودتا و تعیین سیدضیاء به مقام رئیس الوزرایی برای موافقت با افکار و اعمال او که مدعی بود برای نجات کشور توقیف عموم کارمندان پیش ضروری است با کمال اکراه پذیرفته شد ……سه ماه گذشت ……..ملاحظه کردیم کارهای او به زیان کشور است لذا تصمیم به تبعید او گرفتیم و از ایران خارجش کردیم……»[۴۱]
در پی آزادی زندانیان سیاسی موج تبلیغی گسترده ای علیه سید ضیاء به راه افتاد، زندانیان در مطبوعات و محافل سیاسی احساسات عمومی را به شدت علیه کودتا گران برانگیختند و از شاه خواهان محاکمه ی مسببان کودتا شدند و اما احمد شاه که سید ضیاء را در آستانه عزیمت به خارج از کشور می دید گفت : «آقایان بگذارید برود وتا همین حد هم راضی باشید که او رفته.»[۴۲]
۳-۴-۵-۷ افتتاح مجلس چهارم مجلس شورای ملی
افتتاح دوره ی چهارم مجلس شورای ملی خالی از اشکال نبود، زیرا اولأ همسایه ی شمالی با افتتاح مجلس که اغلب وکلای آن در کابینه ی وثوق الدوله انتخاب شده بودند موافق نبود، ثانیأ مردم هم زمزمه هایی می کردند که این عده ی انتخاب شده وکیل مردم نیستند و بایستی انتخابات تجدید شود، شب نامه هایی علیه افتتاح مجلس توسط عده ی پخش شد و بعلاوه تظاهراتی هم علیه افتتاح مجلس شد.[۴۳]
بالاخره مجلس شورای ملی در اول تیر ماه ۱۳۰۰ شمسی برابر ۱۵ شوال ۱۳۳۹ قمری افتتاح گردید.[۴۴] در ابتدای مجلس احمد شاه درمورد مسائل مهمی نظیر وضع و تدوین لایحه ی تشکیل مجلس سنا در این دوره،به عضویت در آمدن ایران در در مجمع اتفاق ملل، ترمیم ویرانی هایی که بر اثر جنگ جهانی صفحات شمالی و غربی ایران را ویران کرده بود، برقراری روابط و مناسبات با دولت انگلستان در مورد لغو قرارداد ۱۹۱۹،برقراری روابط حسنه و دوستانه با جمهوری روسیه، اهمیت تکمیل و تهیه ی موجبات آسایش قشون، ترقی و توسیع زراعت و بهبودی حال ملاحین و اصلاح و تعدیل مناسبات بین مالکین و زارعین مورد تاکید قرار گرفت. [۴۵]در همین روز تطاهراتی بر علیه افتتاح مجلس صورت گرفت و آنها شروع مجلس را منافی با آزادی می دانستند .عده ای از موافقان نیز ایام فترت را نکوهش و آن را منشا نابسامانی تلقی می کردند و وجود مجلس را باعث حل معضلات می دانستند .[۴۶]
انتخابات مجلس به صورت نامنظم صورت می گرفت .مردم به بعضی از نمایندگان مجلس اعتماد نداشتند و خواهان اخراج این نمایندگان تحمیلی شد، در بعضی از شهرها انتخابات تحت امر نظامیان انجام می شد آنها قصد داشتند تا فرد مورد نظر خود را از صندوق بیرون بیاورند .محموخان رئیس نطمیه قم با تحریک اشرار بر آراء مردم نطارت کامل داشت و هر گونه اعتراض را با چوب و چماق پاسخ می دادند.[۴۷] مردم تا زمان گشایش مجلس فرصت اعتراض پیدا نکردندو تقاضای تجدید انتخابات را نمودند ،امری که هیچگاه تحقق نیافت. دولت حاضر به پذیرفتن چنین اعتراض هایی نشد.ظاهرأ تنها در دولت مشیرالدوله وعده داده شد تا با تشکیل شورای عالی برای رسیدگی به تخلفات در جریان انتخابات اقدامی صورت گیرد.[۴۸]
محمود خان ،رئیس نظمیه ی قم با تحریک اشرار بر آرای مردم نظارت داشت و هر گونه اعتراض را با چماق پاسخ می داد. مردم تا زمان گشایش مجلس فرصت اعتراض پیدا نکردند .تنها مشیرالدوله بیانیه ای مبنی بر تجدید انتخابات و مراجعه به آرا عمومی در مورد وکلای انتخاب شده در صورت نارضامندی مردم از انتخابات گذشته صادر کرد.[۴۹]
میرزا حسین خان موتمن الملک از رجال دارای مقبولیت به ریاست مجلس و آقای سید حسن مدرس به عنوان نایب رئیس انتخاب شدند و بلا فاصله شروع به بررسی اعتبار نامه ها کردند. حضور برخی از افراد از جمله سلطان محمد خان عامری که در کابینه ی سید ضیاء به عنوان معاون رئیس الوزرا فعال بوده باعث اعتراض هایی از طرف افرادی که در دوره ی سید ضیاء تبعید بودند شد مدرس نیز با این مخالفت همراهی نمود و خواهان رد اعتبار نامه وی شدند. در نتیجه کمیسیونی تشکیل و اعتبار نامه ی نماینده نائین را رد کردند. حسین دادگر (عدل الملک ) کفیل وزارت کشور و از دستیاران سیدضیاء نیز به همین سرنوشت دچار شد و به اتهام مشارکت در اقدام ضد ملی از آنها سلب امتیاز شد[۵۰].
رفته رفته مجلس شکلی واقعی به خود گرفت و در داخل مجلس نمایندگان با فراکسیون های مختلف مرز بندی مشخصی پیدا کردند.دو گروه اقلیت و اکثریت وضع خاصی در صحنه ی پارلمانی به وجود آوردند و بر سر مسئله ی وضع قوانین و اتخاذ آرا وروی کار آوردن دولت ها به صف آرایی پرداختند.[۵۱]
حزب سوسیالیست از بازماندگان حزب دموکرات قدیم بود و تعدادی از متجددین و جوانان هم به عضویت آن در آمده بود ،این حزب حدود ۲۹ نفر را در بر میگرفت و نماینده آنها سلیمان میرزا اسکندری و محمد صادق طباطبایی بودند .آنان بر مواضع ملی شدن وسایل تولید ،تمرکز گرایی سیاسی ، حقوق اجتماعی برای کارگران و بر اصول مساوات طلبی تاکید داشتند و متمایل به سیاست دولت شوروی بودند.
عقاید تند انقلابی آنها سبب شد که روحانیون و همچنین بازاریان و به طور کلی طبقات متوسط و عامی نسبت به آنها خوش بین نباشند .
گروه دیگر ادامه دهندگان راه اعتدالیون بودند که مدرس و چهره های روحانی و بازاری و مجلس را دربرمی گرفت.اصلاح طلبان در چارچوب قانون و مشروطیت فعالیت میکردند و خواهان تقسیم قدرت در بین نیروهای اجتماعی و نهادهای حکومتی بودند.
جناح نو ظهور رادیکال یا تجددکه محمد تدین نماینده آنها بود و به ایجاد ارتش نوین ، حکومت مقتدر مرکزی ، صنعتی شدن سریع ،توسعه ی آموزش و پرورش و جدایی دین از دولت اعتقاد داشتند و رجال سیاسی مثل برادران پیرنیا (میرزاحسن خان مشیرالدوله ،میرزا حسین خان موتمن الملک)در صف غیر متعهدها می نشستند.[۵۲]
سوسیالیست های مجلس چهارم و حزب آنها مستوفی الممالک را برای ریاست وزرایی نامزد کرده و اصلاح طلبان یعنی اکثریت مجلس به قوام السلطنه متمایل بودند ،بدین ترتیب یک اکثریت ثابت به یک اقلیت غیر ثابت در برابر دولت قوام السلطنه در پارلمان وجود داشت و قوام با پشتیبانی شاه و اکثریت اصلاح طلبان پارلمان فعالیت خود را در داخل و خارج کشور آغاز نمود.[۵۳]
۳-۴-۵-۸غائله امیر مؤید سواد کوهی
یکی از نمایندگان دوره ی سوم مجلس شورای ملی امیر مؤید سواد کوهی بود،این مرد از رجال محترم و از خانواه ی اشراف و ظاهرا باقیمانده ی طایفه ی “پالانی” که یکی از طوایف قدیم سواد کوه بود محسوب میشد و با رضاخان خویشاوندی داشت .[۵۴] از مدتها پیش امیر مؤید سواد کوهی سر از اطاعت مرکز برداشته و یک دسته قوای چریک دور خود جمع کرده بود و در این مدت از طرف کابینه های وقت برای برقراری امنیت آن خطه و تسلیم ویا پراکنده کردن قوای وی اقداماتی به عمل می آمدمنتهی نمی توانستند کاری از پیش ببرند.بالاخره در کابینه ی قوام السلطنه از طرف وزارت جنگ اردویی در تاریخ ۱۶ بهار ۱۳۰۰ش. به ریاست آقا خان میر پنج بریگاد سوار از تهران به فیروز کوه اعزام می گردد ،پس از ورود اردوی نامبرده به فیروزکوه تمام کوه ها و جنگل های سرخه و رباط و سوادکوه متصرف می شود و قوای امیر موید پس از چند ساعت جنگ و دادن حدود پنجاه نفر تلفات و اسیر عقب نشینی می کنند، پس از چند ساعت، جنگ دوباره ادامه پیدا میکنداین بار نیز نیروی امیر موید از دولتیان شکست می خورده و به همراه دو پسرش و چند نفر از گماشتگانش به سمنان فرار میکنند،اما پس از مدتی تسلیم دولت میشود و بلافاصله به تهران می آید، سردار سپه ابتدا در خانه ی خود از او پذیرایی می کند و بعدأ به او پیشنهاد میکند که خوب است پسران شما وارد قشون شدند و خدماتی به دولت نمایند.
امیر موید تسلیم و این پیشنهاد را می پذیرد و دو فرزند خود را داخل ارتش می کند که محل ماموریت این دو فرزند در گرگان معین گردید ؛ولی پس از چندی که سردار سپه خود را به ریاست وزرایی رساند دو پسر مؤید را به بهانه ی اینکه از محل خدمت فرار کرده اند دستاویز قرار دادو شبانه انها را اعدام کرد. پس از وقوع این حادثه امیر مؤید حالت فراموشی و بهت زدگی پیدا میکند و در نهایت در سال ۱۳۱۱ ش. در گذشت.[۵۵]
۳-۴-۵-۹ قوام السلطنه و کلنل محمد تقی خان پسیان
یکی از حوادث بسیار مهمی که در دوره ی حکومت قوام السلطنه اتفاق افتاده قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان بود. کابینه ی سید ضیاءالدین پس از دستگیری قوام السلطنه والی خراسان به امر رئیس الوزرا موقتأ کارهای مربوط به ایالات خراسان را به عهده ی کلنل محمد تقی خان واگذار کرد. پس از سقوط کابینه ی سید ضیاء و تشکیل کابینه ی قوام السلطنه موقتا نجدالسلطنه به کفالت حکومت و کلنل محمد تقی خان کماکان به ریاست اداره ی ژاندارمری خراسان منصوب گردید. در اوایل امر هیچ اختلافی در بین نبود چند ماهی هم بر این منوال گذشت ،ولی پس از ان کلنل محمد تقی مشکلاتی را برای ایالت بوجود اورد.[۵۶]
کلنل از حکومت قوام السلطنه بیمناک شده بود و بفکر طغیان افتاد و مصمم شد تا خود زمام امور خراسان را در دست بگیرد. بدین نیت هنوز چند وقتی از کفالت نجدالسلطنه نگذشته بود که او را توقیف کرد و اداره ی حکومت را به دست گرفت و گروهی از اهالی و طبقات مختلف شهری را در ارگ ایالتی جمع کرد و با آنان حرف زد که به نام اهالی از دولت، والیگری کلنل محمد تقی خان را تلگرافا تقاضا کنند. چند نفری انتخاب شدند و تلگراف کردند که نجدالسلطنه قادر نیست خراسان را اداره کند و کسی جز کلنل لایق این
مقام نیست، اما دولت موافقت نکرد. باز جمعی به تلگرافخانه رفتند و تقاضای والیگری کلنل را تجدید کردند، و شبنامه ی تهدیدآمیزی برضد نجدالسلطنه انتشار یافت که او را به کناره گیری امر می نمود.[۵۷]
بالاخره نجد السلطنه در کمتر از دو ماه والیگری به علت ناکامی در اجرای برنامه های اصلاحی و امنیتی و براثر فشار طرفداران کلنل محمد تقی خان استعفا داد. پسیان موفق شد تا اوایل مرداد ۱۳۰۰ ش. اداره ی امور را بار دیگر در دست بگیرد و در پنجم مرداد نجدالسلطنه به دارالایاله رفت و اختیارات خود را به کلنل واگذار کرد.[۵۸]باز هم تحصن و تلگرافات تجدید شد،در این حین دولت تصمیم گرفت صمصام السلطنه ی بختیاری را به ایالات خراسان بفرستدو این انتصاب از طرف متحصنین تلگرافخانه رد شد، و با لحنی زننده فرمانروایی کلنل را از دولت خواستار شدند و دولت دریافت که وضع خراسان از حالت طبیعی بیرون رفته ،ودر چنگ کلنل افتاده است. صمصام السلطنه والی خراسان که هنوز در تهران متوقف بود کفالت ایالت را تا ورود خود به کلنل واگذار کرد.[۵۹] اما صمصام هرگز به خراسان نرفت و قبل از رفتن به خراسان از مقام خود استعفاء داد.[۶۰]
دولت کلنل را متمرد معرفی می کند و کلنل قوام السلطنه را خائن و مغرض میخواند و افکار مردم خراسان را بر ضد دولت و قوام می شوراند .کلنل می خواهد کاری کند که دولت ناچار سقوط نماید، و قوام السلطنه از کار برکنار شود و ایالات خراسان در دست کلنل باقی بماند و کسی متعرض وی نشود، دولت هم این را می داند و سعی می کند او را به تسلیم وادار سازد. والیان ایالات مختلف نیز به نشانه ی حمایت از دولت مخالفتشان را با محمد تقی خان اعلام کردند. اما او نتوانست خراسان را بگیرد و فقط توانست مالیات خراسان و عواید پست و تلگراف را در اختیار بگیرد. وی رئیس نظمیه و معاونش را از نظمیه اخراج کرد و با اعلام حکوت نظامی در شهر عالم الوله را به ریاست نظمیه گماشت، کلنل برخلاف آنچه که مشهور بود قصد حمله به تهران ودر دست گرفتن امور کشور را نداشت ،بلکه می خواست خراسان را استقلال بخشد و در خراسان جمهوری برقرارکند.[۶۱]
اتفاقات نشان از این دارشت که قوام السلطنه و پسیان از راه صلح به نتیجه نرسیدند و حکمیت قطعی به عهده ی شمشیر محول ودرهای آشتی بسته شد . قوام السلطنه مخصوصا وقتی کینه ی سردار سپه رانسبت به کلنل دید تصمیم خود را سختر و راه آشتی را مسدود نمود. بناچار جنگ شروع شد، عده ای زیر دست شجاع الملک به مشهد حمله کردند و سربازان منظم و آزموده ی ژاندارم در جنگی که روی داد شجاع الملک را مغلوب و متواری ساختند. به سوی مشهد پیشروی نمودند،محمد تقی خان به تپه ی نادری فرار کرد . بالاخره فشنگ نیروهای پسیان تمام شد جمعی فرار کردند و فقط کلنل محمد تقی خان زنده ماند و با تفنگ شلیک می کرد، در این اثنا او نیز هدف گلوله قرار گرفت و در اثر جراحات وارده بی تاب شد و به پشت افتاد. اسلحه های قوای کلنل ضبط و سر کلنل را با چند ضربت جدا نمودند. کلنل در ۱۰مهر ۱۳۰۰ کشته شد.[۶۲]جنازه ی محمد تقی خان را به شهر نو انتقال دادند و در آرامگاه نادر شاه به خاک سپرده شد اما چندی بعد برخی از دوستانش جنازه ی او را پنهانی به سراب منتقل کردند.[۶۳]
۳-۴-۵-۱۰ نفت شمال
پس از پایان جنگ جهانی اول آمریکا تا اندازه ی از انزوای خود خارج شدو سهمی در فعالیت های بین المللی بر عهده گرفت.در ان زمان آمریکا به سیاست دفاع از کشورهای کوچک که زیر استعمار کشورهای بزرگ اروپایی بویژه انگلستان بود روی کرد.برای نمونه در کنفرانس صلح ورسای آمریکا از مطرح شدن دعاوی ایران در کنفرانس پشتیبانی کرد و انگلستان را از خود رنجاند ،اما سرانجام دولت وقت امریکا که دفاع از ایران را در برابر قدرتی چون انگلیس به مصلحت نمی دید اعلام بی طرفی کرد.
در آن دوران روسیه در سایه ی انقلاب بلشویکی از میدان رقابت های سیاسی ایران بیرون رفته بود. عثمانی نیز از هم پاشیده بود. دولتی به گونه ی رسمی حاضر نبود بخاطر ایران با امپراطوری بریتانیا درگیر شود.ولی در بخش خصوصی امریکا وضع به گونه ی دیگر بود و خرید و فروش نفت بین ایرانیان و شرکت های امریکایی وجود داشت. تا اینکه شرکت نفت انگلیس و ایران مهر پایان بر فعالیت های محدود امریکاییان درایران زد.اما پس از انتشار قرارداد ۱۹۱۹ موج بیزاری از سیاست های بریتانیا در ایران و سراسر جهان پدید آمد و یکی از مهمترین کانون های ابراز بیزاری از این قرارداد امریکا بود،امریکا تصمیم گرفت سیاست فعال تری در رابطه با تحولات ایران در پیش گیرد و اعلام کرد که ازکمک به ایران دریغ نخواهد کرد.ایرانیان نیز کوشیدند نفت را طعمه ای برای کشاندن امریکا به میدان تحولات ایران قرار دهند و بدین سان انگلیس را گامی به عقب برانند.این سیاست،بر تحلیل مناسبات و روابطی پیچیده استوار بود که از دست مردی چون قوام بر می آمد.[۶۴]
قوام تلاش می کرد تا با وارد کردن نیروی سوم و با محوریت ایالات متحده ی امریکا سیاست سنتی را در حوزه ی سیاست خارجی به کار ببندد. هواداری آن کشور از مواضع ایران در جامعه ی ملل ،قدرت فزاینده ی صنعتی و نظامی و نیز سوابق غیر استعماری آن بر تلاش بیشتر قوام برای پشتیبانی امریکا از ایران می افزود.
قوام السلطنه و حسین علاء از گردانندگان این رویکرد محسوب می شد.تلاش های قوام برای کشاندن پای امریکا به صحنه ی سیاسی ایران ،با مساعی وزارت خارجه ی آن کشور همراه شد که برمبنای آن ،دولت امریکا از سیاست درهای باز جهت فعالیت کاوشگران و کمپانی های نفتی در فلسطین و ایران و بین النهرین حمایت کرد.[۶۵]
سابقه ی نفت شمال برمیگردد به سال ۱۲۵۷ ش. که ناصرالدین شاه قاجار طی فرمانی امتیاز استخراج نفت معادن محال ثلاثه واقع در تنکابن، کجور و کلارستان واقع در مازندران را به محمد ولی خان خلعتبری ملقب به سپهدار اعظم اعطا کرد.خلعتبری هم در ۷ بهمن ۱۲۹۴ طی توافقی امتیاز بهره برداری نشده خود را به دوست گرجی اش خوشتاریا برای مدت ۹۹سال واگذار کرد. تحت فشار ارتش تزاری که شمال ایران را در اختیار داشت حکومت ایران به میانجیگری وثوق الدوله در ۲۱ اسفند ۱۲۹۴ش. امتیاز دومی را در اختیار خوشتاریا نهاد این امتیاز «انحصار اکتشاف و استخراج نفت و گاز طبیعی و غیره ….. را در استانهای گیلان، مازندران و استراباد برای مدت هفتاد سال در اختیار او قرار داد ،اما مجلس از تصویب آن خوداری ورزید و حکومت ایران مجبور شد آن را بی هیچ قید و شرطی لغو کند و مراتب را به هیئت های خارجی در ایران اطلاع دهد. مدتی بعد، پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر ۱۹۱۷ به تمام امتیازات اخذ شده توسط حکومت تزاری واتباع ان در ایران پایان داد. اما خوشتاریا که ماجراجوی بزرگی بود، نمی خواست به این آسانی از این امتیاز چشم بپوشد. او ابتدا کوشید علاقه ی سرمایه داران فرانسوی و هلندی به این امتیاز لغو شده جلب کند ولی موفقیتی به دست نیاورد. سپس با شرکت نفت ایران و انگلیس وارد مذاکره شد تا آنها را به خرید امتیاز متقاعد سازد.
حضور امپریالیسم بریتانیا به واسطه ی شرکت نفت در شمال ایران و کنار روزهای نخستین دولت کارگری جهان کامیابی غیر منتظره ای برای حکومت برتانیا محسوب میشد که به تازگی با عدم موفقیت در قرارداد۱۹۱۹ ایران و انگلیس ،متحمل شکست شده بود.از این رو با پرداخت ۱۰۰ هزار لیره ،امتیاز ملغی شده خوشتاریا را خرید و ضمنأ او را نیز شریک خود کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:28:00 ب.ظ ]