نگارش پایان نامه در رابطه با بررسی و تحلیل ریسک نوسانات نرخ ارز با استفاده از ... |
۱۲
کاشی و سرامیک
۱۲
قندو شکر
۱۳
سرمایه گذاری
۱۳
معدن
۱۴
فلزات اساسی
۱۴
بیمه
۱۵
معدن
۱۵
محصولات فلزی
۱۶
بیمه
۱۶
فرآورده های نفتی
۱۷
محصولات فلزی
۱۷
لاستیک
همانگونه که از جدول (۴-۱۵) مشاهده میگردد، ترتیب رتبه تاثیرپذیری صنایع از نوسانات نرخ ارز در ۲ رژیم در بلندمدت متفاوت میباشد با این وجود در هر دو رژیم چهار صنعت دارو، سیمان، مستغلات و خودرو در میان چهار صنعت با بیشترین تاثیرپذیری قرار دارند و سرمایهگذاری، فلزات اساسی،معدن، بیمه و محصولات فلزی در میان پنج رتبه آخر قرار دارند.
با بررسی رتبه میزان تاثیرپذیری ریسک بازدهی صنایع از تغییرات نرخ ارز در بلندمدت میتوان در یک دستهبندی کلی بیان نمود که:
به نظر میرسد ریسک صنایعی که بخش عمدهای از نهادههای خود را وارد مینمایند (نظیر خودرو و دارو) تاثیر بیشتر از نوسانات نرخ ارز نسبت به ریسک صنایع صادارت محور (نظیر شیمیایی و فلزات اساسی) میپذیرند[۱۸۷]. به نظر میرسد دلیل این امر را در دو موضوع زیر دانست:
اثرات تورمی ناشی از افزایش نرخ ارز موج دومی (موج اول افزایش نرخ ارز) است که این بنگاهها در بلندمدت با آن مواجه هستند و در واقع به نظر میرسد اثرات بلندمدت نرخ ارز برای این صنایع (که بخش عمده نهادههای خود را وارد نموده و محصولات خود را در داخل به فروش میرسانند) از دو کانل مستقیم و غیر مستقیم (تورم) نوسانات نرخ ارز بیشتر از اثرات مستقیم (و تاحدودی اثر غیرمستقیم) صنایع صادرات محور باشد.
بسیاری از صنایع نظیر خودرو، دارو و قندوشکر معمولاً با ذخیرهسازی مواد وارداتی خود (با نرخهای ارز دورههای قبل) در زمان افزایش نرخ ارز اقدام به استفاده از ذخیرههای خود نموده و با توجه به شکاف قیمت نرخ ارز در کوتاهمدت ممکن است تاثیر زیادی از نوسانات نرخ ارز به خود نبینند(کما اینکه در کوتاهمدت نیز این اثرات با توجه به جدول ۴-۱۴ قابل توجه بود)، اما در بلندمدت از آنجایی که این صنایع مجبور به واردات مواد اولیه در نرخهای جدید هستند، تاثیر بیشتری از نوسانات نرخ ارز میپذیرند.
برخی صنایع نظیر صنعت سرمایهگذاری و معدن که در کوتاهمدت صرفاً در رژیم ۱ حائز رتبه بالاتر بوده (و در رژیم ۲ تاثیری از تغییرات نرخ ارز نمیپذیرند)، با تخلیه شدن این اثرات در این بازه، در بلندمدت عملاً تاثیر معناداری از نوسانات نرخ ارز در هر دو رژیم نمیپذیرند. علاوه بر این صنعت فلزات اساسی نیز با تاثیرپذیری بالا در کوتاهمدت، با تخلیه اثر مذکور در بلندمدت تاثیر معناداری از نوسانات نرخ ارز در هر دو رژیم نمیپذیرند.
در صنایعی نظیر بانک و قندوشکر که در کوتاهمدت صرفاً در رژیم ۱ ریسک بازدهی آنها از تغییرات نرخ ارز معنیدار میباشد و در رتبههای میانی قرار داشتند، در بلندمدت نیز این تاثیرپذیری در رژیم ۱ بوده و در رتبههای میانی قرار دارند.
صنایعی نظیر مواد غذایی، کاشی و سرامیک، لاستیک و پلاستیک، مستغلات و فرآوردههای نفتی (نظیر پالایشگاههای نفت) به دلیل تامین بخش عمدهای مواد اولیه خود از داخل و فروش بخش عمده از محصولات خود در داخل تاثیرات کمتری ( در مقایسه با گروه اول) از تغییرات نرخ ارز همانند بازه زمانی کوتاهمدت میپذیرند و در رتبههای میانی قرار دارند.
ریسک بازدهی پنج صنعت سرمایهگذاری، فلزات اساسی، معدن، ساخت محصولات فلزی و بیمه تاثیری از تغییرات نرخ ارز نمیپذیرند و در رتبههای پایانی قرار دارند.
۴-۳ ابزار جدید مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز؛ اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام
در ادبیات مالی، محققان ۳ مرحله اصلی را برای مدیریت موفق سازمان در مواجه با ریسک ضروری میدانند، این مراحل شامل ۱) شناسایی ریسک، ۲) اندازهگیری ریسک و ۳)استفاده از ابزارهایی جهت کنترل ریسک میباشند(راعی، ۱۳۹۰). در این پژوهش ابتدا به ادبیات تحقیق ریسک نوسانات نرخ ارز پرداخته شد (مرحله اول مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز) و در ادامه با طراحی سازوکاری اقدام به اندازهگیری ریسک بازده صنایع منتخب بورس و بررسی میزان تاثیر نوسانات نرخ ارز بر ریسک بازده صنایع پرداخته شد(مرحله دوم مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز). اما در مرحله پایانی مدیریت ریسک نوسانات نرخ ارز در ادامه ابزاری طراحی و پیشنهاد گردید که با توسل با آن بسیاری از سرمایهگذاران و شرکتها میتوانند با بهره گرفتن از آن تا حدودی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر ارزش سهام خود را پوشش دهند. نام این ابزار جدید « اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام » میباشد. در این بخش به تشریح این ابزار جدید پرداخته میشود.
نظر به اینکه ایده اصلی پیشنهاد «اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام» از ساختار «اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام[۱۸۸] » الهام گرفته شده است. در ادامه ضمن بررسی ساختار اوراق قابل تبدیل به سهام و آشنایی کامل با این اوراق (که در کشورهای توسعهیافته سابقهای نزدیک به سه دهه داشته است) در بخش بعدی با تجهیز نمودن مولفه «ارز» به تشریح «اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام» پرداخته خواهد شد. شایان ذکر است که تشریح اوراق قابل تبدیل به سهام بصورت اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهام میباشد[۱۸۹].
۴-۳-۱- اوراق قابل تبدیل به سهام
در ادبیات مالی، اوراق قابل تبدیل نوعی اوراق شرکتی[۱۹۰] محسوب میشود که دارنده آن میتواند اوراق خود را با نرخ از پیشتعیینشده به سهام شرکت ناشر تبدیل یا در ازای دریافت وجه نقد به ناشر ارائه کند. این اوراق در طبقهبندی ابزارهای ترکیبی، دارای ویژگیهای مشترک سهام و اوراق با درآمد ثابت هستند. اگر چه این اوراق نرخ سود ثابت پایینتری نسبت به سایر اوراق با درآمد ثابت دارند، اما با اعطای اختیار تبدیل ورقه بدهی به سهام، امکان دستیابی به بازده بالاتری از طریق تملک سهام را برای دارنده اوراق فراهم میکنند. سرمایهگذار با خرید این اوراق، همزمان از مزیت تبدیل اوراق به سهام و پوشش ریسک نامطلوب جریانهای نقدی از طریق دریافت سود ثابت و اصل سرمایه در زمان سررسید منتفع می شود (هوارد و اوکانور[۱۹۱]، ۲۰۰۴).
- ویژگیها اوراق قابل تبدیل به سهام
الف) ویژگیهای مشابه اوراق با درآمد ثابت
اوراق قابل تبدیل بیانگر نوعی اعطای وام به شرکت ناشر است که در تاریخ سررسید بازپرداخت میشود. درآمد این اوراق شامل سود ثابت که بهطور منظم در بازه زمانی مشخصی پرداخت میشود و بازپرداخت اصل سرمایهگذاری در سررسید است. با این حال، ایجاد اختیار تبدیل برای دارنده ورقه موجب شده است تا این اوراق در مقایسه با اوراق غیرقابل تبدیل از سود ثابت کمتری برخوردار باشد.
ب) ویژگیهای مشابه سهام
این اوراق از دید سرمایهگذاران با ترجیحات درآمد ثابت، به عنوان اوراق متعارف همراه با یک اختیار خرید با تبدیل به سهام درنظر گرفته میشود. از دیدگاه سرمایهگذارانی که مایل به داشتن سهام هستند، این اوراق به منزله ترکیبی از یک موقعیت خرید سهام پایه، یک اختیار فروش برای تبدیل به سهام و یک قرارداد معاوضه برای دریافت سود اوراق قابل تبدیل در تبادل با سود توزیعشده سهام است.
شکل(۴-۱): ویژگیهای اوراق قابل تبدیل به سهام
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 08:12:00 ق.ظ ]
|