گفتار اول: نظارت و کنترل اجتماعی
از جمله هدف های مورد برسی جهت اعمال تدابیر پیش گیرانه وضعی، برای جلوگیری از وقوع جرایم، کنشگر عمل مجرمانه، یعنی مجرم است. جایگاه بزهکار به عنوان اجرا کننده تقش اصلی در عملیات مجرمانه و محقق کننده عناصر جرم، در پیش گیری وضعی از آن جهت اهمیت دارد که می توان با اعمال تدابیر کنترلی؛ هم چون گماردن ناظرین و مراقبین حاضر در صحنه و یا با جرم انگاری برخی اعمال مقدماتی انحراف گونه، علی رغم وجود میل، انگیزه و اراده مجرمانه در فرد، وی را از این اقدام باز داشت.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بزهکار به عنوان شخصی آزاد، دارای اراده قوی و قدرت تصمیم گیری که با وجود همه تدابیر پیش گیرانه اجتماعی، ممکن است تصمیم به ارتکاب جرم بگیرد، باید در حد امکان و با توسل به کلیه اقدامات پیش گیرانه وضعی مهار و کنترل قرار گیرد. بدین لحاظ، هر چقدر کنترل کننده های بیرونی اعم از رسمی و غیر رسمی، مستقیم و غیر مستقیم، قوی تر و مؤثر تر عمل کنند، میزان همنوایی و عدم هنجار شکنی افراد در جامعه بالاتر خواهد رفت. بنابراین، در این قسمت از نوشتار، ما با لحاظ انواع اقدامات و تدابیر کنترلی پیش گیرانه از وقوع جرم توسط بزه کارانه بالقوه، تحت عنوان کلی، «نظارت کنترل اجتماعی» و «ایجاد جرایم مانع یا بازدارنده» بحث را پی می گیریم.
گفتار دوم: نظارت و کنترل اجتماعی
همان گونه که بیشتر نیز توضیح داده شده، «نظارت و کنترل اجتماعی»[۱۹۶] در یک مفهوم عام، در واقع، مقصود نهایی و مطلوب پایانی تمامی مباحث علوم اجتماعی، پیرامون رفتارهای نابهنجار و مخالف با اصول و موازین اجتماعی است. این واژه در جامعه شناسی، به عنوان یک مفهوم علمی، به «مجموعه واکنش های اجتماعی سازمان یافته در برابر جرم و کجروی اطلاق می شود»؛ مفهومی که در جرم شناسی، تحت عنوان «سیاست جنایی»[۱۹۷] مورد شناسایی قرار گرفته است.[۱۹۸]
با شکست تئوری ها و نظریه های ارائه شده در خصوص مقابله با جرم از طریق واکنش های دولتی رسمی سر کوبگرایانه صرفاً کیفری به جرم، رویکرد جدیدی به نحوه رویارویی با جرایم و کنترل آن ها در اواخر قرن بیستم پدیدار گشت. در این رویکرد، سیاست جنایی با توسعه مفهومی خود از مجموعه شیوه های سر کوب کننده که دولت به وسیله آن، در مقابل جرم واکنش نشان می دهد.[۱۹۹] به مجموعه روش هایی که بدنه اجتماعی (هیئت اجتماع) با توسل به آن ها، پاسخ های خود را به پدیده مجرمانه سازمان دهی می کند،[۲۰۰] بسط و گسترش عمده ای به شیوه کنترل و مبارزه با جرایم اعطا می کند.
آن چه که در بین، منظور نظر ما در این رویکرد جدید به سیاست جنایی می باشد، نقشی است که به مشارکت فعال مردم در فرایند رویارویی با پدیده بزهکاری و مبارزه با آن داده می شود. این نقش،خصوصاً با توجه به توسعه صورت گرفته در روش های صرفاً سرکوبگرانه کیفری به کلیه تدابیر و اقدام های مؤثر در جهت رویارویی با جرایم و انحرافات؛ از جمله کلیه اقدامات پیش گیرنده غیر کیفری از وقوع جرم- گستره ای کاملاً وسیع را در بر می گیرد؛ به عبارت دیگر، در سیاست جنایی به معنای اخیر، مردم و نهادهای اجتماعی غیر دولتی، نقشی تعیین کننده و اساسی در پاسخ به جرایم و انحرافات خصوصاً در تدابیر و اقدام های پیش گیرنده از جرم- اعم از تدابیر پیشگیری اجتماعی و وضعی- بر عهده دارند.
در سیاست جنایی مشارکتی، دیگر نه تنها قوه قضائیه، مسئول مبارزه با جرایم نیست، بلکه کلیه نهادهای اجرایی و اداری، سازمان ه ا و مراجع اجتماعی غیر دولتی و یکایک افراد اجتماع، حتی بزه دیدگان نیز بایستی در این فرایند سهیم باشند. در این میان آن چه نقش محوری و اساسی تری بر عهده دارد و تجربه های گوناگون نیز کارایی آن را به اثبات رسانده است، مشارکت اجتماعی به معنی دخالت دادن و سهیم کردن شهروندان، سازمان ها و گروه های غیر دولتی در این امر می باشد، که علاوه بر پایین آوردن هزینه های دولتی، به لحاظ مسئولیتی که در این شیوه، متوجه هر یک از افراد جامعه می شود، یک بسیج همه جانبه برای پیش گیری و مبارزه با پدیده مجرمانه شکل می دهد.[۲۰۱]
«کریستین لارزژ»[۲۰۲] در این زمینه، با تأکید بر ضرورت سیاست جنایی مشارکتی، بیان می دارد: پیشنهاد سیاست جنایی مشارکتی یا سیاست جنایی توأم با شرکت وسیع افراد جامعه، یعنی در نظر گرفتن ضرورت حیاتی ایجاد اهرم های تقویتی و نهادهای واسط دیگری، به غیر از نهاد پلیس یا قوه قضائیه که از سویی، منجر به قوت و اعتبار بیشتر طرح های سیاست جنایی- توسط قوه مجریه و مقننه تهیه و تنظیم شده است- می شود و از سوی دیگر، زمینه اجرای بهتر سیاست ها را از طریق استفاده از قدرت رسانه ها، انجمن ها و شهروندان در ایجاد یک اجماع همگانی، حول آن سیاست جنایی فراهم می نماید. به عقیده وی، شرکت دادن عموم مردم در سیاست جنایی، افزون بر رفع دل نگرانی، در مورد کارایی آن به معنای این است که امروزه، پیش گیری از جرم و به طور کلی، مبارزه با بزه کاری تحقق امنیت، از جمله اموری هستند که به همه افراد جامعه مربوط می شوند.[۲۰۳]
بر اساس این طرز تلقی از سیاست جنایی، مشارکت مردم در کلیه اقدامات پیش گیرنده؛ از جمله پیش گیری وضعی نیز، آثار خود را بر جای خواهد گذاشت. به همین لحاظ، پیش گیری وضعی، شامل مسئول کردن جامعه در قبال خطر مجرمانه و خطر بزه دیده شناختی می شود، به گونه ای که اعضای آن، خود در مراقبت از خود و اموال مشارکت کنند: رعایت احتیاط برای خود و دیگران، عدم تحریک و وسوسه دیگران، اعلام جرایم ارتکابی مشاهده شده یا جرایم احتمالی و تقویت ارنباط و هم نیشینی اعضای محله یا همسایگان به هم و به طور کلی مردم آمیز و معاشرتی کردن اعضای محله ها از طریق ایجاد واحدهای محلی اطلاع رسانی و خدماتی در زمینه امنیت محلی و پیشگیری از جرایم محلی.[۲۰۴]
مشارکت مردم در سیاست جنایی اسلام و خصوصاً در پیشگیری وضعی و اعطای نقش ویژه به جامعه و نهادهای اجتماعی غیر دولتی، امری است که به روشنی در آموزه های اسلامی نمایان است و نشان از متر قیانه، جامع و همه جانبه نگر بودن سیاست جنایی اسلام، در جهت ساماندهی به امر پیش گیری و استفاده از حداکثر امکانات بالقوه و بالفعل در مبارزه پیش دستانه با پدیده بزهکاری و انحرافات اخلاقی اجتماعی در جامعه دارد.
استفاده از لایه های مختلف نظارت و کنترل اجتماعی در سطوح عمومی (از طریق امر به معروف و نهی از منکر)، نیمه اختصاصی (از طریق پیوندهای خویشاوندی) و اختصاصی (از طریق کنترل های درون نهادی در خانواده)، همگی بیانگر اهتمام دین اسلام، به نقش والا و جایگاه رفیع مشارکت مردم در اقدامات پیشگیرنده وضعی است.
اهمیت نظارت و کنترل اجتماعی، در نظریه کنترل اجتماعی «امیل دور کیم»[۲۰۵]، تبیین شده است. وی در این نظریه، یک از عوامل مهم نا بهنجاری را، عدم نظارت و کنترل اجتماعی می داند. او معتقد است:
هر گاه نفوذ نظارتی جامعه، نسبت به گرایش های فردی، کارایی خود را از دست بدهد و افراد جامعه به حال خود رها شوند، جامعه به «آنومی»[۲۰۶] (بی هنجاری) دچار خواهد شد. او نظارت و کنترل افراد اجتماع بر عملکرد یکدیگر را با صنعتی شدن جوامع مدرن دائماً در حال شکسته شدن هستند که این امر منجر به از کار افتادن هنجارهای اجتماعی و شرایطی می شود که در آن دیگر، اعضای جامعه بر فعالیت و نحوه عملکرد یکدیگر نظارت و کنترلی ندارند. شکست این کنترل های نیز در هر جامعه برابر است با بالا رفتن وقوع جرایم، انحرافات و خودکشی.[۲۰۷]
ما از این قسمت از نوشتار، به لحاظ نقش تعیین کننده کنترل اجتماعی در آموزه های اسلامی و جرم شناسی، بر اساس تقسیم بندی ارائه شده در فوق، از لایحه های مختلف و متنوع نظارت و کنترل اجتماعی، به تفصیل به بررسی این موارد، به عنوان بخشی از تدابیر پیش گیرنده وضعی در اسلام می پردازیم.
امر به معروف و نهی از منکر؛ نظارت و کنترل مردمی- عمومی
یکی از راهبرهای اساسی سیاست جنایی اسلام در مقابله با جرایم و انحرافات و پیشگیری از وقوع آن ها، نهاد «نهاد امر به معروف و نهی از منکر» است. این نهاد مهم، هم چنین از مهم ترین برنامه ها و تدابیری است که در اسلام برای مشارکت عمومی مردم در امر پیشگیری از جرم، بر اساس اندیشه کنترل اجتماعی و نظارت افراد در سطح جامعه نسبت به عملکرد یکدیگر در جهت رعایت هنجارها تدارک دیده است.
در جرم شناسی پیش گیری نیز، یکی از رویکردهای مطرح شده «رویکرد اجتماع محور»[۲۰۸] است که با چشمگیر دانستن نقش اعضای جامعه در پیشگیری از وقوع جرایم، از طریق واکنش در خور توجه به نا بهنجاری ها و رفتارهای کج روانه و اصرار بر پایبندی به معیارها و ارزش های اجتماعی، نزدیکی زیادی به نهاد امر به معروف و نهی از منکر در اسلام دارد.
برخی از نویسندگان از امر به معروف و نهی از منکر، تحت عنوان «دفاع همگانی»[۲۰۹]، در مقابل دفاع مشروع شخصی یاد نموده اند[۲۱۰] و برخی نیز از اصطلاح «دفاع اجتماعی» برای این تأسیس اسلامی استفاده نموده و آن را در مقابل دفاع فردی (= دفاع مشروع) معرفی نموده اند.[۲۱۱]
بر اساس این اصل مترقی و ابتکاری اسلام- که در قرآن کریم، از خصایص و ویژگی های بارز جامعه اسلامی و متمایز کننده ی از سایر جوامع بشری بر شمرده است[۲۱۲]. …. احاد مسلمانان در جامعه اسلامی از هر طبقه و یا هر طبقه و یا هر سمت، در مقابل عملکرد و سرنوشت یکدیگر مسئول قلمداد شده اند؛ به نحوی که هر مسلمانی طبق شرایط و ضوابط معین، تکلیف و وظیفه شرعی دارد تا افراد دیگر جامعه اسلامی را مورد امر و نهی قرار داده، به آن چه که در احکام شرع و اجتماع اسلامی، ممدوح است، توصیه نماید و از نواحی شرعی و نا بهنجاری های اجتماعی، باز دارد تا هیچ کس در جامعه اسلامی از قانون و دستورهای شریعت اسلامی تخلف نکند.
امر به معروف و نهی از منکر در حقیقت، یک سیستم کنترلی غیر کیفری محسوب می گردد.[۲۱۳] که البته تنها در دایره تنگ زندگی فردی یا روابط معاشرتی و یا اعمال انفرادی محدود نمی شود.[۲۱۴] برخی از صاحب نظران علوم اسلامی با الهام گیری از آیات و روایات امر به معروف و نهی از منکر – که جایگاه بسیار برجسته ای را برای این نهاد ترسیم می کنند.[۲۱۵]
گستردگی امر به معروف و نهی از منکر در حوزه …را نتیجه گرفته و به آسیب شناسی آن نیز می پردازند بر اساس این آسیب شناسی، بیان می گردد که پاره ای تنگ نظری ها و انحراف ها ، باعث شده است که مسئله امر به معروف و نهی از منکر از منزلت واقعی خود خارج شود و راهی را بپیماید که نتیجه ای جز دخالت در حوزه خصوصی را در بر نداشته باشد. این امر نیز موجب شده که جامعه به سمتی سوق داده شود که این فرضیه را به فراموشی سپرده، از آن به راحتی عبور نماید و هیچ نقشی برای آن در زندگی جمعی قائل نباشد.[۲۱۶]
تأسیس این نهاد مهم اسلامی، به لحاظ اهمیت فوق العاده آن، آن را از جمله «فروتن دین» و «اصول عملی» و هم رتبه و هم تراز از نماز، روزه، حج، خمس، زکات و… قرار داده است و لذا از لحاظ فقهی، برای تمامی مسلمانان وجود شرعی نیز دارد.
امر به معروف و نهی از منکر به صورت حکم شرعی، آن را از کارایی مؤثرتری برخوردار می کند؛ زیرا در این حالت، مردم احساس تکلیف شرعی می کنند و با حضور و شرکت فعال، به رویارویی با آسیب های اجتماعی و قانون شکنی ها بر می خیزند و در پاسداری از هنجارهای دینی جامعه اسلامی، به وظیفه شرعی خود عمل می کنند و مانع گسترش کجروی های اجتماعی می گردند. به بیان دیگر؛ با جنبه و خوبی داشتن این نهاد، مردم موظفند از فضیلت ها و نیکی ها، پاسداری کنند و از اشاعه مفاسد اجتماعی جلوگیری نمایند.[۲۱۷] بدین لحاظ، این مسئولیت مشترک شرعی و واجب در اسلام، بیشتر از هر جامعه زنده دیگر، آن را برای افراد جامعه الزام آور می نماید؛ چرا که در این حالت، مسلمانان خود را فقط در پیش گاه خداوند درباره اعمال و کردار زمینی خود، به طور مستقیم و شخصی، مسئول فرض می کند و معتقد است که انجام یا عدم انجام تکالیف الهی، از جمله امر به معروف و نهی از منکر، صرف نظر از مسئولیت اجتماعی، مسئولیت و بازخواست الهی را نیز به دنبال دارد.[۲۱۸]
کارایی امر به معروف و نهی از منکر، در تمامی مراحل شکل گیری عمل مجرمانه قبل از وقوع جرم و در مرحله شکل گیری اندیشه مجرمانه، حین وقوع جرم و انجام فعل نا بهنجار در نهایت پس از وقوع جرم در پایان عمل مجرمانه دارد که این امر، باعث افزایش تأثیر باز دارنده و اصلاح گرایانه این نهاد شده است.
نکته دیگری که برخی از صاحب نظران اسلامی،[۲۱۹] نیز بدان اشاره کرده اند آنکه، شیوه صحیح اجرای امر به معروف و نهی از منکر، بر اساس «عمل جمعی و گروهی» است و عمل فردی و تکروانه، نأثیر چندانی بر اصلاح رفتارها نخواهد داشت. هر چند این امر، به هیچ وجه منافی تکلیف هر شخص، نسبت به وظیفه شرعی خویش در بازداشتن از منکرات و توصیه به خیرات نیست، اما باید گفت، روح این راهبرد، توافق بیشتری با صورت جمعی و سازمان یافته آن دارد (خصوصاً با توجه به شرط احتمال تأثیر در امر به معروف و نهی ار منکر) و لذا انجام گروهی این فرضیه، کار کردها و اثرات متوقع از این نهاد را به خوبی تضمین می نماید.
تبیین جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سیاست جنایی، بر حسب این که چه معنایی از معروف یا منکر اراده شود، متفاوت است؛ زیرا اگر مقصود از معروف، تنها واجبات و مقصود از منکر تنها محرومات باشد، کار کرد این آموزه در سیاست جنایی اسلام، تنها به این بخش رفتاری محدود می شود، در خارج نیز نمایان سازد. کمترین نمودی که این قلبی می تواند در خارج داشته باشد، انجام یک عمل منفی؛ یعنی تأسف و تکدر در چهره و هم چنین اعراض و ترک معاشرت است.
در مرتبه ی زیان هم، ابتدا از طریق پند و نصیحت و با نرمی و ملایمت، امر به معروف و نهی از منکر کند و سپس اگر فایده نکرد، سخنانی درشت و با خشونت به کار برده شود. برای مرتبه بد و خشونت عملی هم، مراتبی ذکر کرده اند که در صورت لزوم اعمال زور و عنف، باید بدان متوسل شد که البته فقها تصریح نموده اند که این مرتبه، وظیفه عامه مردم نیست، بلکه وظیفه حاکم شرعی است.[۲۲۰] لازم به ذکر است که در اتخاذ این مراتب، رعایت قاعده (الاسهل فالاسهل) (= رعایت واکنش مؤثر و مناسب، با توسل ابتدایی به خفیف ترین مراتب و سپس در صورت عدم کارایی مراتب خفیف، توسل به مراتب بالاتر) لازم است.
هم چنین در فقه اسلامی، برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر نیز، شرایطی هم در ناحیه امر و نهی و هم در خصوص شخص امر و نهی شونده و هم در مورد شیوه انجام این فرضیه بر شمرده شده است که ذکر آن ها در حوصله این نوشتار نیست: تنها نکته ای که در این جا لازم به ذکر است آن که، بیشترین کاربرد این فرضیه در زمینه حقوق اجتماعی مسلمانان است. بنابراین، کشاندن آن به حریم خصوصی مردم، جز مسخ این فرضیه و مشکل یازی نتیجه ای ندارد و اساساً ترک معروف و یا ارتکاب منکری، به صورت آشکار نباشد، کسی را حق پی جویی و تجسس برای احراز آن نیست.[۲۲۱] بدین لحاظ، خطوط قرمز امر به معروف و نهی از منکر، اجازه تجسس در زندگی خصوصی افراد را نمی دهد، ضمن آن که این فریضه با دستورات عام رسیده در دین اسلام و واجبات دیگر مبنی بر «ممنوعیت تجسس»، «حمل بر صحت نمودن فعل مسلمانان» و «منع از سوء ظن» نیز مقید شده است و بنابراین، در اجرای آن باید رعایت کلیه حدود و موازین شرعی را نمود.[۲۲۲] از طرف دیگر نیز، باید مراقب بود که ذکر آسیب های فوق، در حیطه امر به معروف و نهی از منکر، باعث تلقی نادرست این امر که امر به معروف و نهی از منکر، گونه ای مداخله در کار دیگران و تجسس و دخالت در امور شخصی افراد است، نگردد.[۲۲۳]
در مورد مبانی نهاد در ارزش امر به معروف و نهی از منکر، دو مبنای مهم و اصلی، قابل ذکر است که یکی واجد جنبه عقلانی و منطقی و دیگری متضمن جنبه عاطفی و مبتنی بر نوع دوستی ایمانی است، که در ذیل به بررسی آن ها خواهیم پرداخت.
انسان، موجودی اجتماعی یا به تعبیر دیگر، مدنی بالطبع است؛ چرا که بدون ارتباط با سایر انسان ها، امکان بقای حیات او وجود ندارد. اگر چه این تنها انسان نیست که زندگی اجتماعی دارد، اما تنها موجودی است که با اراده و اختیار و از سر عقل و تدبیر زندگی اجتماعی خویش را سامان می بخشد. هر چند زندگی اجتماعی، متضمن فواید و ثمرات بسیاری برای انسان است، اما گاهی همین امر می تواند آسیب های فراوانی را نیز به دنبال داشته باشد؛ زیرا شخصیت انسان، حاصل از تأثیر و تأثری است که از تعامل با دیگران می پذیرد، لذا شقاوت، بدبختی و سقوط او نیز می تواند ناشی از عملکرد افرادی باشد که در حوزه تعامل او واقع شوند.[۲۲۴]
شاید بتوان گفت در جوامع غربی که فرد گرایی ترویج می شود، بیان نمود که دخالت افراد جامعه در نحوه عملکرد یکدیگر توجیهی ندارد،[۲۲۵] اما این امر به هیچ وجه در اسلام پذیرفته نیست؛ در منطق اسلام، سرنوشت افراد یک جامعه، کاملاً به هم گره خورده است و بی تفاوتی و عدم بی تفاوتی افراد جامعه نسبت به عملکرد و سرنوشت دیگران، برابر است با بی تفاوتی و عدم توجه نسبت به سرنوشت خویش، پیامبر اکرم (ص) در این زمینه، در ضمن بیانی بسیار شیوا می فرماید:
«کذلک راع و کلکم مسئول عن رعیته»[۲۲۶]
همه شما مسئول یکدیگرید و در مسئولیت های یکدیگر شریکید.
آن حضرت در جای دیگر با تشییهی زیبا، گره خوردن سرنوشت انسان های یک جامعه را بسان یک کشتی معرفی می کند که سلامت آن ها در گرو سلامت کشتی است و هیچ کس نمی تواند نسبت به سلامت کردن کشتی- به این بهانه که، من تنها زیر پای خویش را سوراخ می کنم!- نادیده بگیرد و چنین توجیهی را بپذیرد.[۲۲۷]
در قرآن کریم و روایت اسلامی به طور مکرر، جوامعی معرفی شده اند که با آن که در میان آن ها انسان های صالح و درستکاری نیز وجود داشته اند، اما به سبب آن که این افراد نسبت به کارهای بد دیگران بی اعتنا بوده اند، همه با هم در عذاب الهی گرفتار آمده اند. تمام این آموزه ها، در صدد القای این حقیقت هستند که، انسان ها در صورتی که با سکوت نحوه، رفتارهای زشت هم نوعان خویش را تأیید نمایند، تبلیغات اعمال سوء آنان متوجه اینان نیز خواهد شد.
این مبنای ذکر شده برای امر به معروف و نهی از منکر، از جنبه عقلانیت و دور اندیشی برخوردار است؛ به عبارت دیگر، با توجه به مشترک بودن سرنوشت انسان های یک جامعه، عقلاً، بر اعضای هر جامعه ای فرض است که نسبت به عملکرد دیگر اعضا حساس باشند تا عواقب اعمال نا شایست آن ها، دامن گیرشان نشود.
نکته دیگری که در این جا لازم به ذکر است آن که، لزوم اجرای امر به معروف و نهی از منکر، حتی بر فرض مشترک نبودن سرنوشت اعضای جامعه با یکدیگر، باز نیز از توجیه منطقی برخوردار است؛ چرا که اگر محیط اجتماعی انسان آلوده باشد، تلاش افراد برای خود سازی شخصی و پاک نگه داشتن افکار و تنظیم صحیح رفتارهای فردی نیز با مشکل رو به رو خواهد شد؛ زیرا یک فرد، در عین لزوم ارتباط و معاشرت با دیگران- که شرط بقای وی است- به تنهایی قادر نخواهد بود، در خود سازی موفق باشد.در حقیقت، خود سازی واقعی، بدون دیگر سازی ممکن نیست.[۲۲۸]
شکل ویژه مسئولیت اجتماعی که از اسلام آن را پذیرفته و بر حفظ آن اصرار نموده است، بر مبنای ولایت مومنین نسبت به یکدیگر است. این نوع ولایت، اساسی ترین مبنای امر به معروف و نهی از منکر است که شریعت اسلام، بین افراد اجتماع اسلامی به رسمیت شناخته است. موید این امر، آن است که در بسیاری از آموزه های دینی که فریضه، متفرع بر آن آورده شده است.[۲۲۹] بر مبنای این ولایت، همه مومنان فارغ از مقام، منصب و موقعیت شان، نوعی حق و تکلیف را نسبت به یکدیگر بر عهده دارند.[۲۳۰]
قرآن کریم در سوره توبه می فرماید:
«و المومنون و المومنات بعضهم اولیلء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و یطیعون الله و رسوله اولئک سیر حمهم الله ان الله عزیز حکیم»[۲۳۱]
مردان و زنان با ایمان، ولی یکدیگرند؛ امر به معروف و نهی از منکر می کنند، نماز را بر پا میدارند و زکات را می پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می کنند. به زودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار می دهد. خداوند توانا و حکیم است.
بر اساس این ولایت ایمانی، تمام زنان و مردان مومن، دوستان یکدیگرند و بین آن ها رابطه و صله مودت و عواطف محبت آمیز حکم فرماست. استاد مطهری در توضیح این آیه، ضمن تاکید بر این نکته که امر به معروف و نهی از منکر، ناشی از علاقه ایمانی است، می افزاید: «در این آیه کریمه، قسمت هایی به طور علت و معلول و سبب و مسبب مترتب بر یکدیگر ذکر شده است: لازمه ایمان حقیقی و واقعی- نه ایمان تقلبی و تلقینی- رابطه و داد و علاقه به سرنوشت یکدیگر است و لازمه این محبت و علاقه، امر به معروف و نهی از منکر است. لازمه امر به معروف و نهی از منکر، قیام بندگان است و به وظیفه عبادت و خضوع نسبت به پروردگار؛ یعنی نماز، و قیام به وظیفه کمک و دستگیری از فقرا، یعنی زکات و بالاخره امر به معروف و نهی از منکر، اطاعت خدا و رسول و زنده شدن همه دستورات دینی است. لازمه همه این ها این است که رحمت های بی پایان خداوند قادر که کارهای خود را بر سنت حکیم مانه اجرا می کند، شامل حال می گردد».[۲۳۲]
با توضیح بالا، ملاحظه می گردد که مبنای امر به معروف و نهی از منکر، بیش از هر چیز دیگر در اسلام، بر اساس انگیزه محبت آمیز و عشق و علاقه ایمانی است که افراد جامعه اسلامی نسبت به یکدیگر دارند و به همین لحاظ نمی توانند در مقابل کوچک ترین لغزش و انحراف یکدیگر، بی تفاوت باشند.[۲۳۳] با این توصیف، مشخصه دیگر این آموزه، یعنی دلسوزانه، مشفقانه و از سر اخلاص بودن امر و نهی رخ نماید، و چنین امر و نهی ای است که قطعاً موثر می افتد.
امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از نهاد های ابتکاری اسلام، پیامدها و کار کردهای اصلی و فرعی بسیاری را در سطح فرد و جامعه در بر دارد که ما در این نوشتار، به دو کار کرد اصلی و مهم این نهاد می پردازیم.
یکی از کار کردهای مهم امر به معروف و نهی از منکر، نقش موثر این نهاد در پیشگیری از وقوع جرایم و انحرافات است. در جامعه ای که امر به معروف و نهی از منکر، به صورت یک امر عمومی در آمده و افراد این جامعه، عملکرد یکدیگر را کاملاً زیر نظر داشته، اعمال نیک اشخاص را تحسین و اعمال زشت و منحرفانه را تقبیح می نماید و هیچ کس نسبت به رفتار دیگر افراد جامعه، از خود بی تفاوتی نشان نمی دهد، خواه ناخواه، هر فرد عاقل را وا می دارد که در مقابل چشم این چنین ناظران و کنترل کنندگانی، نهایت دقت را در نحوه عملکرد خویش بنماید و خصوصاً از ارتکاب رفتارهای نابهنجار و منحرفانه که واکنش منفی عمومی را در پی دارد، احتراز نماید، به عبارت دیگر، احساس وجود ناظرین بر رفتار خود، یک عامل پیش گیرنده بسیار قوی از ارتکاب جرم و انحراف توسط افراد است، چرا که هیچ کس دوست ندارد از چشم دیگر افراد جامعه بیفتد و حرمت و منزلت خویش را در جامعه از دست بدهد، خصوصاً آنکه فرد بداند در صورت رفتار ناشایست، حمایت اجتماعی افراد جامعه از خویش را از دست خواهد داد و عواقب چنین رفتارهایی را در تعامل با دیگران، به اشکال گوناگون از جمله سرزنش، توبیخ، قطع ارتباط و معاشرت و طرد اجتماعی و… خواهد دید.
نکته ای که در این جا لازم به ذکر است، این که سست شدن پیوند های اجتماعی و عدم آشنایی افراد جامعه یا یکدیگر، به علت صنعتی شدن جوامع و شهر نشینی و در جوامع مدرن، که در نظریه کنترل اجتماعی دورکیم، عامل مهم تضعیف امر نظارت و کنترل های اجتماعی این جوامع نسبت به جوامع سنتی بیان شده است.[۲۳۴] به هیچ وجه در سیستم کنترلی اسلام، خللی وارد نمی آورد؛ چرا که در نهاد امر به معروف و نهی از منکر، نظارت عمومی و همگانی بر پایه آشنایی قبلی افراد با یکدیگر و داشتن نوعی ارتباط و پیوند میان افراد جامعه اسلامی، پیوند ایمانی و دینی است و همین پیوند است که سبب به وجود آمدن ولایت افراد با ایمان، نسبت به یکدیگر و شکل گیری رابطه برادری میان آن ها می گردد. بنابراین صرف بودن شخص در میان افراد جامعه اسلامی، وی را در داخل در دایره مومنان و برادران دینی و مشمول حقوق و تکالیف میان آنان در جامعه اسلامی می گرداند، لذا صنعتی شدن جوامع و شهر نشینی و تأثیری در وظیفه نظارت و کنترل همگانی افراد بر عملکرد یکدیگر ندارد.
«امر به معروف و نهی از منکر، در هر مرتبه، بیانگر حساسیت اجتماع در مقابل اعمال زشت و نابهنجار است. این حساسیت وقتی به شکل موثرتری ظاهر گردد، راه را بر رواج نا بهنجاری ها در جامعه می بندد. بر عکس، وقتی جامعه ای در مقابل نابهنجاری ها، هیچ گونه مخالفتی نشان ندهد یا حساسیت ها و مخالفت ها بسیار ضعیف باشد، زمینه ترویج و تثبیت نابهنجاری ها فراهم می گردد و در این جا است که چه بسا، نابهنجاری ها شکل هنجار به خود می گیرد و منکرات در پوشش معروف ظاهر می گردد»[۲۳۵] روایاتی از ائمه معصومین (ع) در مورد جا به جایی ارزش های و جایگزینی معروف ها به جای منکرات و بالعکس- خصوصاً در دوره آخر الزمان- به علت عدم امر به معروف و نهی از منکر رسیده است.[۲۳۶]
بی تفاوتی و عدم حساسیت در مقابل رفتارهای نابهنجار افراد جامعه علاوه بر اثرات اجتماعی آن، از لحاظ روان شناسی نیز، تأثیر منفی بر عملکرد خاطبان خواهد داشت. چشم پوشی از خطاهای افراد، بدون تردید می تواند (در فرض تکرار و عدم اصلاح فرد) به تثبیت آن رفتار نابهنجار و حتی روی آوردن به رفتارهای زشت تر بینجامد. اگر جلوی انحراف های اخلاقی و رفتاری که هنوز جرم تلقی نمی شوند. از طریق امر به معروف و نهی از منکر گرفته شود، ریشه های بزهکاری خشکانده می شود و می توان از وقوع جرم در جامعه، نوعی معصیت و نابهنجارری معرفی شده و راضی نیز همانند مباشر جرم گناه کار و اهل دوزخ معرفی شده است، در همین نکته نهفته باشد.[۲۳۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...