کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آبان 1400
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



الف حذف می‌شود، به جای “نادانا” و “ناتوانا""می گوییم” نادان و ناتوان.
من نکردم : از جمله‌ی من نکردم، کلمه خود به قرینه جمله دوم افتاده است ،لکن، معمول و بهتر این است که به قرینه‌ی جمله اوّل کلماتی از جمله دوم حذف کنند(خزائلی، ۱۳۶۶: ۲۵۳).
۴-۲- شواهد شعری بوستان و گلستان سعدی در تفسیر خسروی
۴-۲-۱- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۶۱
مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ.
مثل نفقه و خرج آنانکه داراییهاى خود را در راه خدا مصرف و انفاق مى‏کنند- یا- مثل آنانکه اموال خود را در وجوه خیر (از واجب مانند زکاه و خمس یا مستحب مانند صدقه) به مصرف می رسانند مانند مثل زارعى است که حبّه (یعنى دانه گندم یا برنجى) را در زیر خاک مى‏کند هفت خوشه بیرون مى‏آورد که در هر خوشه و ساقه‏اى یکصد دانه است و خداوند آنرا براى هر کس بخواهد (بر حسب حال منفق و به فضل خویش) چند برابر مى‏کند (و بدین جهت مراتب اعمال در مقادیر ثواب متفاوت می شود) و خداوند کرمش وسعت دارد (یعنى از بخشیدن بر او تنگ نمیشود) و داناى به حال انفاق کنندگان (و مقدار انفاق و نیّت آنان) است (و به تناسب حالشان پاداش میدهد
نکته ها:
(منفق یا متصدّق) مانند دهقانى است که هر اندازه در کارش آگاه و حاذق‏تر باشد و دانه‏اى که می افشاند نیکو و پاکیزه باشد و زمین او آباد باشد کشت او بیشتر و بهره‌ی او بهتر خواهد بود ولی این منفق، هر گاه خودش صالح و مالش طیّب و نیّتش خالص و بخشش را در محل و جاى خود کند ثواب و مزد و پاداش او بیشتر خواهد بود.
پیام ها:
۱.صدقه‌ی مؤمن از صاحبش آفات دنیا و فتنه‌ی قبر و عذاب قیامت را بر طرف میسازد.

 

    1. هر کس درباره‌ی فقیران و یتیمان و بینوایان کوشش کند مانند کسى است که در راه خدا جهاد کرده است ( میرزا خسروانى، ۱۳۹۰، ج‏۱: ۳۴۴).

 

شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها

 

یکـى از بـزرگــان اهـل تـمــیـــز
کـه بـودش نگیـنى بر انـگشتـــرى
به شب گفتى از جـرم گیتـى فــروز
قــضا را در آمــد یـکى خـشک سال
چــو در مــردم آرام و قـوّت نـدیــد
چــو بـیند کسى زهــر در کـام خلق‏
بـفرمـود و بـفـروخـتندش بـه سیـم‏
  حـکایـت کنـد ز ابـن عبـد العزیز
فـرو مانـده از قیـمتش مشتـــرى
درى بـود در روشـنـایى چــو روز
که شد بـدر سیـماى مــردم هلال
خـود آسـوده بـودن مـروّت ندیــد
کیش بگـذرد آب نوشین بــه حـلق‏
که رحم آمـدش بر فـقیـر و یـتـیم‏
(سعدی، ۱۳۸۳: ۶۴)

شرح ابیات:
اهل تمیز: اهل شناخت و معرفت
ابن عبدالعزیز: منظور عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی است که از ۹۹ تا ۱۰۱ هـ .ق خلافت کرد و به عدالت و پاک سیرتی و پرهیز از تجمّل معروف است. این حکایت یادآور روایتی است درباره عمربن عبدالعزیز، وی به پسر خود که انگشتری به هزار درم خریده بود نوشت : چون نامه من به تو رسد آن بفروش و هزار شکم گرسنه را سیر کن و انگشتری ساز از دو درم و نگین او آهن چینی و بر او بنویس: رحم الله امراء اعرف قدر نفسه: خدای رحمت کناد بر آن که اندازه خویش داند.
جوهری:گوهر فروش، جواهری
بدر، هلال: بدر ماه تمام را گویند که شکل آن کاملاً گرد است.هلال ماه نو و شکل کمانی ماه است. شبیه مصراع دوم برای نمایش لاغر شدن چهره مردم است.
دانلود پروژه
نوشین: شیرین، گوارا (یوسفی، ۱۳۶۹: ۲۴۲).
۴-۲-۲- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۶۴
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ.
اى کسانیکه به خدا و رسول خویش ایمان آورده‏اید صدقات خودتان (و کارهاى خیر و انفاقتان) را به منّت نهادن و آزار دادن باطل نکنید (و اگر چنین کنید) مانند کسى خواهید بود که مال خود را براى نمایش دادن به مردم انفاق مى‏کند.
نکته ها :
۱.صدقه دادن با منّت و ریا، باطل است.
۲.عمل کافری که برای منّت و آزار انفاق می‌کند مانند، سنگ صافی است غباری بر روی آن نشسته و باران که ببارد، شسته می‌شود و از بین می‌رود.
پیام ها :

 

    1. هر کس در معاملات و کردارهاى خود اعراض از حق کند اقبال به باطل کرده است. و هر کس اقبال بر باطل نماید حقوق خود را در اعمال باطل کرده و به هدر داده است‏.

 

    1. صدقه دادن هم برای رضای خدا باشد و نباید از روی ریا باشد(میرزا خسروانی،۱۳۹۰، ج‏۱: ۳۴۴).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 02:36:00 ب.ظ ]




۱-۲ : پرسش های اصلی و فرعی پژوهش
این پژوهش در صدد پاسخ گویی به پرسش های گوناگونی است و پرسش اصلی آن از این قرار است:
قلمرو صلاحیت دولت جمهوری اسلامی در عرصه ی فرهنگ چیست و شامل کدام یک از حوزه های سیاست گذاری ، تصمیم گیری، و یا نظارت و اجرا می باشد؟آیا صلاحیت فرهنگی دولت ،محدود به اعمال حاکمیت است یا دولت متصدی امور فرهنگی نیز می باشد؟
پرسش های فرعی:
نقش دولت در فرهنگ در نظام های لیبرالیسم،توتالیتاریسم و اسلام چیست؟
نظریه ی دولت جمهوری اسلامی در قانون اساسی چیست و چه وظایف فرهنگی بر عهده ی دولت گذاشته شده است؟
سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی و نقش دولت در آن چیست؟
سازمان ها و نهادهای عهده دار امور فرهنگی در جمهوری اسلامی کدام اند و چه وظایفی بر عهده ی آنها قرار داده شده است؟
۱-۳: فرضیه پژوهش
فرضیه این پژوهش را در پاسخ به سوال اصلی این پژوهش اینگونه می توان طرح نمود:
« دولت جمهوری اسلامی ایران به مثابه دولت دینی ،در عرصه فرهنگی ، دولتی مسئول و دارای صلاحیت فعال ، لازم و مؤثر می باشد.این قلمرو صلاحیتی ضمن آنکه مطلق نبوده و تصدی گری انحصاری دولت در حوزه فرهنگی را به دنبال ندارد ،برای مردم و گروه ها و سازمانهای مردم نهاد هم سهم و مسئولیت های درخوری قائل بوده و شامل حوزه های ساست گذاری،تصمیم گیری ونظارت و اجرا می باشد و علاوه بر این، ایفاگر نقش های حمایتی ،ترویجی و ضمانتی در حیطه های فرهنگی است.»
مقاله - پروژه
۱-۴ : ضرورت و هدف پژوهش
دخالت دولت در عرصه ی فرهنگ و قلمرو صلاحیت های آن در نظام های سیاسی گوناگون،از جمله مباحثی است که محور بحث بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان می باشد. از آنجا که دولت جمهوری اسلامی،دولتی دینی است که طبق اصل ۳ قانون اساسی موظف به رشد فضایل در جامعه است و هدف دولت دینی تکامل همه جانبه انسانها و رسیدن به کمال و سعادت است ، لذا انجام پژوهشی که در آن ،قلمروی صلاحیت دولت جمهوری اسلامی در فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد،ضروری است. در این پژوهش،تلاش بر این خواهد بود تا با بررسی و مداقه در کتب و مقالات منتشر شده،در حدود ممکن و در دسترس،به سوالات اصلی و فرعی پاسخ داده شود.لذا هدف پژوهش این است که با بررسی نظریه ی دولت و وظایف فرهنگی آن در قانون اساسی و بررسی صلاحیت های سازمان ها و نهادهای فرهنگی در سه حوزه ی سیاست گذاری،نظارت و اجرا ،قلمروی صلاحیت دولت بیان شود که آیا دولت جمهوری اسلامی در عرصه ی فرهنگ فقط اعمال حاکمیت می کند یا متصدی امور فرهنگی نیز می باشد؟
۱-۵ : سابقه پژوهش
آثاری در زمینه این مضوع نگاشته شده است که هر کدام از آنها فقط به یک یا دو بعد از ابعاد این موضوع پرداخته اند و هیچکدام ازآنها به صورت کامل به صلاحیت های فرهنگی دولت جمهوری اسلامی نپرداخته اند و حتی در خصوص بعضی از ابعاد این موضوع تاکنون هیچ تالیفی صورت نگرفته است و این موضوع موضوعی است که برای اولین بار به صورت کامل و جامع به آن پرداخته خواهد شد.
به تعدادی ازکتاب هایی که بعضی از ابعاد این موضوع پرداخته اند، اشاره خواهد شد که در منابع طرح حاضر، اطلاعات کتابشناسی آن ها به صورت کامل آمده است.
-کتاب نسبت دولت و فرهنگ زیر نظر دکتر سیدرضا صالحی امیری،منتشر شده توسط مرکز تحقیقات استراتژیک،چاپ اول،۱۳۹۱: این کتاب حاصل تحقیقات دانشجویان مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی است که با اولویت میزان واگذاری تصدی گری دولت در حوزه فرهنگ انجام شده است. در این کتاب میزان واگذاری تصدی گری دولت در حوزه هایی چون آموزشو پرورش ، رسانه ملی، مطبوعات، سینما، کتاب و ورزش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است وشرایط و ملزومات آن بیان شهد است و در نهایت سعی شده است الگوی مطلوب هر یک از حوزه های طرح شده ترسیم شود.
-کتاب اصول مبانی سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به کوشش رسول حسین لی، منتشر شده توسط نشر آن در سال ۱۳۸۱: مطالب مورد بحث این کتاب روش مطالعه سیاست های فرهنگی یک کشور، پیش نویس پیشنهادی اهداف و اصول و سیاست های فرهنگی جمهوری ا سلامی ایران، اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، ضرورت برنامه ریزی و سیاست گذاری بخش فرهنگ، امکان پذیری برنامه ریزی فرهنگ و گذری بر روند مسائل فرهنگی کشور به معنی مشخص نمونه اهدافی است که توسط مسئولان کشور تعیین شده است و طرح هایی که به اجرا در آمده است در حدود موفقیت آن ها و میزان تغییراتی که به وجود آورده اند ،بررسی شده است.
-کتاب هویت ایرانی و حقوق فرهنگی نوشته دکتر عماد افروغ، انتشارات سوره ی مهر ،سال ۱۳۸۷: این کتاب پاسخگوی چندین سوال اساسی در عرضه فرهنگی از قبیل رابطه فرهنگ و سیاست است. این کتاب فصولی دارد که عمده ترین آن هویت ایرانی و حق فرهنگی، بحث هایی پیرامون فرهنگ و سیاست ، مبانی تبادل فرهنگی و مدیریت فرهنگی و چالش های فرهنگی و به علاوه آسیب شناسی فرهنگی است. مولف در فصل دوم کتاب از نسبت فرهنگ و سیاست در جمهوری اسلامی سخن می گوید و چالش هایی چون جدایی دین از سیاست و جدایی فرهنگ از سیاست را نقد میکند و در فصل پنجم به موضوع توسعه فرهنگی و نقش دولت در آن می پردازد و در نهایت نتیجه میگیرد از انطباق جایگاه مطلوب دولت در توسعه فرهگی و تامین حقوق فرهنگی با الگوی به دست آمده از قانون اساسی معلوم گردید که این قانون به طور تلویحی توجه لازم را به به بعد مشارکت حقوق فرهنگی داشته و به گونه ای نه چندان صریح نیز به بعد اقتصادی حقوق فرهنگی دینی برخورداری از کالاهای فرهنگی اشاره می کند.
-کتاب دین ، دولت و برنامه ریزی فرهنگی نوشته شده توسط جمعی از اساتید،منتشر شده توسط فرهنگستان علوم اسلامی،سال ۱۳۸۷،چاپ دوم: در این کتاب بیان شده است که مدیریت آگاهانه فرهنگ جامعه امری است که در طی ۳ دهه پس از انقلاب با رویکردهای مختلفی به آن نگریسته شده است. در اصل امکان مدیریت فرهنگ حداقل ۳ دیدگاه وجود داشته است. دیدگاهی که فرهنگ را مدیریت پذیر نمی داند، دیدگاهی که فرهنگ را مدیریت پذیر می داند، اما قید آگاهانه را در صورتی که مفید معنای از پیش طراحی باشد به چشم تردید می نگرد و سوم کسانی که مدیریت فرهنگ و آن هم با قید آگاهانه را کاملا می پذیرد. در فصل اول حجت الاسلام سید محمد مهدی میرباقری به تعریف دین، فرهنگ و برنامه ریزی پرداخته و سعی می کند فهرستی از آنچه که باید مدیریت شود تا بگوییم فرهنگ مدیریت شده است ،را ارائه دهند. در فصل دوم حجت الاسلام دکتر عبدالعلی رضایی به مکاتب مختلف در تبیین جایگاه دولت در برنامه ریزی فرهنگی می پردازد.
-کتاب اندیشه های سیاسی اسلام جلد سوم مسائل فرهنگی و اجتماعی نوشته دکتر حسن روحانی،منتشر شده توسط معاونت پژوهش های حقوقی،سال ۱۳۸۸: نگارنده در این کتاب در فصل نخست به امر تحول فرهنگی پرداخته است. در این فصل سعی شده است با عطف توجه به معنای مهندسی فرهنگ به بسته ای از سیاست های فرهنگی اشاره شود، سپس از نقش و اهمیت سرمایه فرهنگی و تئوری های مطروحه سخن گفته، در فصل دوم پاره ای مسائل بنیادین، حوزه های فرهنگ را به بوته بحث نشانده و در این خصوص از نقش آموزش و پرورش در انسجام اجتماعی، از پیامدهای ناگوار تکانه های آسیب های اجتماعی و نهایتا از ویژگی های هویت ایرانی سخن گفته است.
- مقاله نقش دولت در فرهنگ نوشته ابراهیم عباسی حسینی، در این مقاله نقش دولت در فرهنگ در ۳ نظام سرمایه داری، سوسیالیسم و اسلام مورد بررسی قرار گرفته است و بیشتر به مبانی نظری مساله بر اساس منابع ایدئولوژیک این مرام ها و یا بیانیه های رسمی نظریه پردازان وابسته به آن ها پرداخته شده والبته نمونه های تاریخی چندی هم مورد توجه قرار گرفته است که از نظر اسلام دولت نه حق انحصاری در مورد فعالیت های فرهنگی داردو نه از آن سلب مسئولیت شده است . مساله فرهنگ به عهده همگان است؛ هم فرد، هم جامعه و هم دولت .
- مقاله چالش ها و آسیب های فراروی فرهنگ و مدیریت فرهنگی نوشته علی رشیدپور و علیرضا مرادی در ماهنامه ی مهندسی فرهنگی،سال پنجم،شماره ۴۷ و ۴۸: در این مقاله بیان شده است که فقدان تعامل پویا و منطقی میان نظام برنامه ریزی فرهنگی با برنامه ریزی راهبردی و کلان کشور، فقدان دیدگاه مشترک در مورد چشم اندازها، و جود مراجع متعدد سیاست گذاری درحوزه فرهنگ و نبود شاخص ها و استاندارهای لازم برای ارزیابی برنامه های فرهنگی از جمله مهمترین تهدیدهای فراروی فرهنگ است و از طرف دیگر مهمترین مانع در شکل گیری پویایی فرهنگ کشور ناکارآمدی سازمان های فرهنگی در ۲ سطح کلان(خط مشی گذاری فهرنگی) و خرد(مدیریت سازمان فرهنگی) است. فقدان استراتژی و کادر تخصصی فرهنگی، تاثیرپذیری شدید حوزه فرهنگ از نظام سیاسی، اقدامات موازی فرهنگی، ساختار معیوب اداری درنهادهای فرهنگی و فقدان نگرش بلند مدت و نبود مدل های مطلوب فرهنگی از مهمترین چالش ها درسطح کلان نام برده شده است.
- مقاله نقش دولت در پاسداری از فرهنگ دینی نوشته شده توسط محمود اصغری، اندیشه، سال۱۵،شماره ۶: در این مقاله آراء و نظریات در رابطه با نقش دولت در امور فرهنگی مطرح شده است و بیان شده است که رویکرد لیبرالیستی در مسائل فرهنگی با مبانی اسلامی و فلسفه و اهداف نظام جمهوری اسلامی سازگاری و همخوانی ندارد. در نتیجه دولت اسلامی نمی تواند نسبت به مسائل فرهنگی در جامعه اسلامی بی تفاوت باشد و آن را بدون مسئولیت در امر ساماندهی فرهنگی بداند و نویسنده بیان کرده است که این مساله به این معنی نیست که مسائل فرهنگی و ساماندهی آن تنها باید تابع نظریه و اندیشه سیاسی حکومت باشد . از آنجا که در اندیشه و نگرش اسلامی هدف نهایی و آرمانی، هدایت و رشد الهی انسان است، این هدف و جهت گیری ها باید در همه شئون حکومتی مشهود باشد و به جهات اهمیت آن اشاره کرده است.
- مقاله وظایف اصلی دولت دینی در عرصه فرهنگی نوشته شده توسط علی اصغر خندان و مسلم امیری طیبی،معرفت سیاسی،سال اول،شماره اول: در ا ین مقاله نظریه و دیدگاه خاصی در باب فرهنگ مطرح می شود که برخاسته از نوع نگاه انسان شناسی اسلامی است. دو وظیفه اصلی برای دولت های دینی در عرصه فرهنگ بیان شده که عبارتند از: الف: مخاطب شناسی فرهنگی به معنای تعیین دقیق وضعیت و سطح توده مردم در هر یک از ارکان ۴ گانه.
ب) زمینه سازی برای ارتقای فرهنگی که در این مقاله ضمن تعریف مدیریت فرهنگی یگانه فرهنگ ساز، رفتار اجتماعی دانسته شده و برای این مدعا، ادله و مثال هایی مطرح شده است.
- مقاله جایگاه دولت در عرصه فرهنگ(مروری به تئوری ها ودیدگاهها) ارائه شده توسط ابراهیم غلام پور آهنگر،مجموعه ی مقالات همایش ملی مهندسی فرهنگی،تهران: شورای عالی انقلاب فرهنگی،جلد اول: در این مقاله ابتدا مفهوم دولت و فرهنگ مورد بررسی واقع شده است. سپس وظایفی که دولت نسبت به فرهنگ دارد شامل حق استفاده از فرهنگ و توسعه فرهنگی بیان شده است و حضور دولت در عرصه فرهنگ در این ۲ زمینه ضروری انگاشته شده است. سپس نقش دولت در فرهنگ و دیدگاه های مربوط به آن شامل دیدگاه مارکسیستی، نئوماکرسیستی، دبدگاه ساختارگرایی-کارکردگرایی، دیدگاه محافظه کارانه، دیدگاه پست مدرنیسم و در نهایت دیدگاه اسلام در این خصوص بررسی و تبیین شده است.
- مقاله چالش های پیش روی فعالیت های فرهنگی دستگاه ها و نهادهای دولتی فرهنگی نوشته سید احمد حسینی و ارش کرامتی،دوهفته نامه مهندسی فرهنگی،شماره ۵: در این مقاله به بحث در چالش ها و نقطه ضعف های موجود در بخش فعالیت های فرهنگی و دولتی پرداخته شده است که برخی از این موارد شامل ناتوانی سازمان های متعدد امور فرهنگی در تامین مالی خود و عدم وجود رابطه ارگانیک میان سازمان های موجود در این زمینه و موازی کاری ها می شوند. سپس به ارائه برخی راهکارها در زمینه ساماندهی فعالیت های فرهنگی دولتی (مانند استفاده از اختیارات مقام معظم رهبری به موجب قانون اساسی برای تعیین اهداف و سیاست های کلان فرهنگی کشور و همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجلس شورای اسلامی در این زمینه) اشاره شده است. سرانجام نیز به حوزه هایی که تصدی دولت در آن ها به ضرورت باید برقرار باشد(شامل مواردی مانند سیاست گذاری و برنامه ریزی جامع، فعالیت های فرهنگی خارج از کشور و …) پرداخته شده است.
۱-۶ : روش پژوهش
روش شناسی پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی می باشد.جمع آوری داده‌های علمی در این پژوهش، با روش اسنادی(کتابخانه ای) صورت می گیرد.همچنین قوانین و مقررات تا آنجایی که مرتبط باشد،بیان خواهد شد.تقسیم بندی نوشتار،به ترتیب اهمیت مباحث،به صورت فصل،مبحث ،گفتار و بند است.
۱-۷ : سازماندهی پژوهش
پژوهش حاضر در چهار فصل تنظیم شده است که فصل اول شامل دو مبحث است که در مبحث اول کلیات شامل مفهوم دولت و فرهنگ و رابطه متقابل این دو و وظایف و محدودیت های دولت در عرصه ی فرهنگ و مبحث دوم گونه های دخالت دولت و سیاست گذاری دولت در فرهنگ بررسی می شود.
فصل دوم در سه مبحث تنظیم شده است که در این فصل نقش دولت در فرهنگ در سه نظام سیاسی لیبرالیسم،توتالیتاریسم و اسلام بررسی می شود. مبحث اول به نقش دولت در فرهنگ در نظام لیبرالیسم اختصاص داده شده است که مفهوم لیبرالیسم و دیدگاه ای نظام که عدم دخالت دولت در فرهنگ است،بررسی می شود.در مبحث دوم، نظام توتالیتاریسم و دیدگاه آن که دخالت دولت در فرهنگ است ،بررسی شده و فصل سوم به نقش دولت در فرهنگ در نظام اسلامی و اهداف و وظایف آن،اختصاص داده شده است.
فصل سوم که در سه مبحث تنظیم شده است به وظایف فرهنگی دولت در قانون اساسی،با توجه به نظریه ی دولت جمهوری اسلامی، اختصاص یافته که در مبحث اول ،نظریه ی دولت جمهوری اسلامی با توجه به نظریه ی دولت اخلاقی بنیان گذار آن –امام خمینی- بررسی شده است . در مبحث دوم وظایف فرهنگی محول شده بر عهده ی دولت در قانون اساسی بیان شده و وظایف عمده ی آن که در اصول ۳ و ۸ و ۱۰ و ۲۱ ،بیان شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.مبحث سوم به سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی و حقوق فرهنگی در قانون اساسی و سیاست گذاری فرهنگی دولت ، اختصاص یافته است.
فصل چهارم در خصوص وظایف فرهنگی سازمان ها و نهادهای فرهنگی در چهار مبحث تنظیم شده که مبحث اول به وظایف فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه ی سیاست گذاری،نظارت و اجرا اختصاص یافته است. در مبحث دوم، وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حوزه ی فعالیت های فرهنگی،هنری و رسانه ای ، بررسی شده و مبحث سوم به وظایف سه سازمان عمده ی فرهنگی ، شامل سازمان فرهنگ و ارتباطات،سازمان صدا و سیما و سازمان تبلیغات اسلامی اختصاص یافته و در مبحث چهارم آسیب های دخالت دولت در فرهنگ و نحوه ی حضور مطلوب دولت در این عرصه و ارائه ی پیشنهادهایی در این خصوص،اختصاص یافته است.
۱-۸ : واژگان و مفاهیم کلیدی
دولت: مفهوم اصطلاح دولت در علوم سیاسی، معمولا به دو مفهوم متمایز، ولی مرتبط با هم، اطلاق می شود: گاهی به مجموعه خاصی از افراد و حاکمان گفته می شود. در این معنا، دولت مترادف با حکام و کسانی است که قانون را وضع، اعلام و اجرا می کنند. گاهی نیز دولت به مجموعه خاصی از «نهادهای برتر» اطلاق می شود. در تعریفی که از دولت مد نظر است، هر دو مفهوم فوق لحاظ می شود. دولت مجموعه ای از افراد و نهادهاست که قوانین فائقه در یک جامعه را وضع، و باپشتوانه قدرت برتری که در اختیار دارند، اجرا می کنند
فرهنگ : مجموعه دانش‌ها، اعتقادات، ارزش ‌ها، هنجار ها، طرز تلقی ‌ها، آداب و رسوم که به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه توسط انسان اکتساب می‌شود را در بر می‌گیرد. فرهنگ به دو بخش ثابت و متغیر تقسیم شده و دگرگونی عناصر متغیر، که باعث تغییر فرهنگ می شود، به نوع شناخت و ارزش هایی بر می گردد که به واسطه آنها اصول و عناصر ثابت را تفسیر یا تأویل می کند.
نظریه دولت اخلاقی : دولت اخلاقی، دولتی است که قوانین و مقرراتی وضع نماید تا بتواند با هدف وصول انسان به سعادت، پیوند عمیقی میان فعل سیاسی و فعل اخلاقی خود برقرار سازد. در این معنا،اخلاقی بودن وصف شخصیت حقوقی دولت است نه کارگزاران و دولتمردان آن، اگرچه آنان نیز موظفند از نظر شخصی دارای صفات کمال اخلاقی باشند.
سیاست فرهنگی : سیاست فرهنگی شامل همه اقدامهایی است که از سوی دولت ، نهادهای خصوصی و اتحادیه های اجتماعی برای سمت دهی توسعه نمادین، برآوردن نیازهای فرهنگی در مردم و دست یابی به توافقی درباره شکلی از نظم یا دگرگونی اجتماعی، انجام می شود. به عبارت ساده تر سیاست فرهنگی شامل اصول مکتوب و غیر مکتوبی است که از سوی برنامه ریزان برای ایجاد تغییر در وضع موجود و دست یابی به اهداف مطلوب در حوزه های مختلف فرهنگی تدوین می شود و توسط مدیران به اجرا در می آید.
حقوق فرهنگی : حقوق فرهنگی در سه تعریف مد نظر است: حقوق فرهنگی به معنای برخورداری و بهره مندی افراد،گروه ها و اقشار مختلف از کالاهای فرهنگی که در قالب رسانه‌های مختلف نوشتاری،دیداری و شنیداری قابل تصور است.حقوق فرهنگی به مثابه حق تعلق به فرهنگ خاص و سهیم شدن در شکوفایی آن که بحث خرده فرهنگ‌ها و مشارکت فرهنگی را به میان می‌کشد. حقوق فرهنگی در قالب عناوینی از قبیل حق تکثیر، حق تالیف، حق اختراع و … .
سیاست گذاری فرهنگی : سیاستگذاری فرهنگی شامل اصول و راهبردهای کلی و عملیاتی شده‌ای است که بر نوع عملکرد فرهنگی یک نهاد اجتماعی استیلا دارد. به این اعتبار، منظومه‌ای سامان یافته از اهداف نهایی دراز مدت و میان مدت قابل سنجش و نیز ابزارهای وصول به آن اهداف را دربر می‌گیرد. به عبارت دیگر، سیاست گذاری فرهنگی، نوعی توافق رسمی و اتفاق نظر مسئولان و متصدیان امور در تشخیص، تعیین و تدوین مهم‌ترین اصول و اولویت‌های لازم و ضروری در فعالیت فرهنگی می‌باشد و راهنما و دستور العمل برای مدیران فرهنگی خواهد بود.
فصل دوم
جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ(نقش ها، وظایف و محدودیتها)
مبحث نخست: ضرورت حضور دولت و وظایف و محدودیت های آن در
عرصه ی فرهنگ
نخستین مسأله در مورد این‌که دولت چه جایگاهی در عرصه ی فرهنگ دارد، این است که باید فهمید دولت چیست و چه ارتباطی با جامعه و فرهنگ می‌تواند داشته باشد؟در این مبحث مفهوم دولت و فرهنگ و ضرورت حضور دولت در عرصه ی فرهنگ، که امروزه توسط کلیه ی اعضای کنفرانس جهانی سیاست گذاری فرهنگی که در سال ۱۹۸۲ برگزار شد، پذیرفته شده است،بررسی می شود و سپس با بیان محدودیت های دولت در عرصه ی فرهنگ،بررسی می شود که دولت تا چه اندازه و حدودی می تواند در فرهنگ دخالت داشته باشد و در آخر سیاست گذاری دولت در عرصه ی فرهنگ بررسی می شود.
گفتار نخست: دولت، فرهنگ و تعامل دو سویه
مفهوم دولت
به دلایل چندی باید درخصوص دولت به دقت اندیشید. از نظر عملی مشکل بتوان زندگی را بدون دولت تصور کرد .دولت نهادی منفعل و بی‌طرف نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و نه حاصل تصادف صرف و ساده است. زیرا که دولت دارای یک ریشه تاریخی بوده و ساخت آن در طی مرور زمان شکل گرفته و خود هم در تأثیرپذیری از اجتماع است و هم بر آن مؤثر است.دیگر اینکه شکل دیگری که بر ابهام و پیچیدگی مفهوم دولت می‌افزاید اختلالات با مفاهیم دیگری است که ارتباط نزدیکی با مفهوم دولت دارند، از جمله جامعه، جماعت، ملت، حکومت، سلطنت، حاکمی و … .
«مفهوم اصطلاح دولت در علوم سیاسی، معمولا به دو مفهوم متمایز، ولی مرتبط با هم، اطلاق می شود: گاهی به مجموعه خاصی از افراد و حاکمان گفته می شود. در این معنا، دولت مترادف با حکام و کسانی است که قانون را وضع، اعلام و اجرا می کنند. گاهی نیز دولت به مجموعه خاصی از «نهادهای برتر» اطلاق می شود. در تعریفی که از دولت مد نظر است، هر دو مفهوم فوق لحاظ می شود. دولت مجموعه ای از افراد و نهادهاست که قوانین فائقه در یک جامعه را وضع، و باپشتوانه قدرت برتری که در اختیار دارند، اجرا می کنند.[۱]»
در مورد پیدایش دولت نظریات متفاوتی وجود دارد. از دولتی که برای جلوگیری از ترس و ایجاد امنیتی که هابز بیان می‌دارد تا دولتی که جرمی بنتام آن را ابزاری جهت رفاه انسان‌ها عنوان می‌کند یا حتی نظریاتی که پیدایش دولت را ناشی از اراده الهی می‌دانستند، همگی بر یک نکته تأکید دارند؛ حفظ خود و حفظ سرزمین و مملکت خودکه بر پیکره تاریخ، خود را نمایان می‌دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]




فصل سوم: روش پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۱
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۲
روش پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۳۲
جامعه آماری ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۲
نمونه و روش نمونه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۲
ابزار گردآوری داده ها …………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۴
شیوه ی گردآوری داده ها ……………………………………………………………………………………………………………………………………۳۴
روش تحلیل داده ها ……………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۶
فصل چهارم: یافته ها …………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۷
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۸
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………۴۲
مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۳
بحث و نتیجه‌گیری ………………………………………………………………………………………………………………………………………………۴۳
محدودیت ها ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۵
پیشنهادها …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۴۶
منابع …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۴۷
پیوست ها ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۵۳
پیوست شماره ۱ ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۵۳
پیوست شماره ۲ …………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۵۶
فهرست جداول
جدول ۴.۱: ویژگی های دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی و درخودماندگی سطح بالا براساس سن و مقطع تحصیلی ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۸
جدول ۴.۲: نتایج آزمون هوشی ریون رنگی ………………………………………………………………………………………………………..۳۹
جدول ۴.۳: توصیف نمونه آماری پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………۴۰
جدول ۴.۴: آزمون همگنی واریانس ها برای فرضیه ی تحقیق …………………………………………………………………………۴۱
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول ۴.۵: نتایج آزمون تی مستقل در مورد فرضیه ی تحقیق …………………………………………………………………………۴۱
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه ی توانایی دیداری – فضایی کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی و کودکان درخودمانده با عملکرد بالا انجام گرفته است. در این پژوهش از نوع توصیفی زمینه یابی استفاده شده که در دو مرحله انتخاب (آزمودنی ها و اجرای پژوهش) اجرا شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا و کلیه دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی شهر تهران است. دراین تحقیق از نمونه گیری دردسترس استفاده شد. بدین منظور تعداد ۱۵ نفر از دانش آموزانی که اختلال یادگیری غیرکلامی دارند، با بهره گرفتن از فرم معلم گلدستین (۱۹۹۹) و تعداد ۱۵ نفراز دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا از مدارس ویژه این کودکان که با استفاده ازآزمون گارز شناسایی شده اند. و بر روی هر کدام از آنها آزمون مکعب های کهس به اجرا درآمد. به منظور آزمون فرضیه تحقیق از آزمون تی مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان با اختلال یادگیری غیر کلامی و دانش آموزان با درخودمانده با عملکرد بالا از لحاظ توانایی دیداری- فضایی تفاوت معناداری وجود دارد. و دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی دارای توانایی دیداری- فضایی بهتری نسبت به دانش آموزان با درخودمانده با عملکرد بالا هستند.
کلید واژه ها: توانایی دیداری – فضایی، اختلال یادگیری غیرکلامی، درخودمانده با عملکرد بالا.
فصل اول
چارچوب پژوهش
مقدمه
اختلال یادگیری غیرکلامی[۱] ، به گروهی از ویژگی های عصب روانشناختی[۲]، تحصیلی ، اجتماعی و عاطفی توصیف شده و منعکس کننده نقایصی دراستدلال غیرکلامی است، این نقایص شامل، ضعف درتوانایی بینایی - فضایی، استدلال ،کارکردهای اجرایی و حافظه غیرکلامی می شود. میزان شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی متفاوت است، اما اغلب برآورد شده که ۱۰ تا ۱۵ درصد دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری، نوعی اختلال یادگیری غیرکلامی نیز دارند (اوزولس[۳]، ۱۹۹۸؛ زیدآبادی و همکاران، ۱۳۹۲).
اختلال های یادگیری غیرکلامی، نوعی اختلال یا نشانگان عصب شناختی است که ویژگی روانشناختی آن، مجموعه ای ازتوانشها و نارساییهای ویژه، به طور توام در کودک است برخی از توانشهای ویژه در این کودکان، عبارت است از: حافظه و یادگیری طوطی وار، مهارت های کلامی ساده، رشد زودرس گفتار و زبان، توجه به جزئیات، مهارت های خواندن زودرس، مهارت های قابل توجه در املا، توانایی خوب دربیان خود و توانایی خوب در حافظه شنیداری (کروننبرگ ودان،۲۰۰۳؛تامسون[۴]،۱۹۹۷به نقل ازعلیزاده،۱۳۸۹).
تقریبا ۱۰ درصد کل جمعیت مبتلا به اختلال های یادگیری هستند و ۱ تا ۱۰ درصد این عده دارای اختلال یادگیری غیر کلامی می باشند. با وجود اینکه این اطلاعات مبتنی بر مدارک بالینی است، بسیاری از متخصصان اعتقاد دارند که شیوع این اختلال به دلیل ناشناخته بودن، کمتر از حد واقعی آن تخمین شده است (نبی زاده، ۱۳۸۴)
درخودماندگی با عملکرد بالا[۵]، یک اختلال رشدی با نشانه های مشابه اوتیسم است که بوسیله هانس آسپرگر[۶]روانپزشک اتریشی درسال ۱۹۴۴ شناخته شد. این اختلال معمولا به عنوان فرم خفیفی از درخودماندگی مورد توجه و ارجاع قراردارد زیرا افرادی با درخودماندگی سطح بالا عموما ازنظرکارکرد ذهنی قویتر از افراد نوعا درخودمانده هستند. مانند درخودماندگی، سندرم آسپرگر، یک وضعیت طولانی مدت است. به هرحال، چهارمین ویراست تجدید نظرشده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی[۷] (۲۰۰۰) ، درخودماندگی سطح بالا را به عنوان یک اختلال مجزا طبقه بندی کرده است و دراین مطلب که آیا درخودماندگی سطح بالا یک سندرم مجزا است یا شکلی از درخودماندگی است، تناقض وجود دارد (دیویدای.سوسا[۸]،۲۰۰۱؛ ترجمه یارمحمدیان و کجباف، ۱۳۸۸). کودکان با درخودماندگی سطح بالا به عنوان اختلال رشدی گسترده طبقه بندی شده اند، به این معنی که این اختلال برهمه عرصه های زندگی تاثیر می گذارد (کاظمی و نژادلحسینی، ۱۳۸۷).
درخودماندگی با عملکرد بالا پدیده ای نسبتا کمیاب است و پژوهش ها حاکی ازآن است که ازهر ۱۰۰۰ نفر،۱۰ تا ۱۵ نفر به این اختلال دچار هستند. علت آن ممکن است یک اختلال ژنتیکی یا آسیب فیزیکی به مغز باشد(لونز ،۱۹۹۶).
توانایی دیداری ـ فضایی[۹] فرآیندی پیچیده و شامل بخش های متعددی است که در ارتباط با یکدیگر هستند و خرده مهارت های انها شامل فعالیت های زیراست: توانایی تجسم اجسام به صورت ذهنی، توانایی تشخیص تفاوت میان اشیا، جهت یابی، تشخیص چپ و راست، توانایی تشخیص روابط میان اشیا در فضا (موقعیت و جهت یابی)، توانایی کپی کردن مدل و تولید و ساخت آن با استفاده ازبلوک، توانایی سازگاری برخی مناظر و تفسیر اشیا به صورت ذهنی و توانایی و تفسیر تصاویر نمادین درفضای خارجی (نقشه ها و راه ها) و توانایی مسائل غیرکلامی و رشد و تحول این خرده مهارت ها دردوران اولیه شکل می گیرد و در دوران کودکی و نوجوانی با رشد توجه، حافظه، تجربه و آموزش توسعه می یابد. پردازش بینایی - فضایی[۱۰]، توانایی استفاده از اطلاعات بینایی جهت درک جهان پیرامون است (کرونین – کولومب و براون[۱۱] ۱۹۹۷؛ عابدی، ۱۳۸۶).
اختلال یادگیری غیرکلامی و درخودماندگی سطح بالا با آسیب هایی درهماهنگی و توانایی های حرکتی، توانایی های ادراکی- دیداری، به کارگیری و درک زبان، فهم اجتماعی و ارتباط غیرکلامی در ترکیب با مهارت های زبانی قوی وحافظه ی طوطی وارخوب، توصیف شده اند (نیدن،[۱۲] ۲۰۱۰).
بیان مسأله
ساختار دیداری – فضایی نوعی توانایی شناختی مرکزی است. تفاوت فردی زیادی میان مردم در توانایی انجام تکالیف دیداری – فضایی وجود دارد. برای مثال، بعضی از افراد خیلی خوب می توانند رسم کنند و بعضی دیگر نمی توانند به خوبی رسم کنند، بعضی از افراد می توانند الگوهای پیچیده را به درستی و با سرعت کپی کنند، بعضی دیگر به درستی اما آهسته می توانند کپی کنند و عده ای هم فقط الگوهای ساده را می توانند کپی کنند (مرویس، رابینسون و پانی، ۱۹۹۹؛ منشادی، ۱۳۸۹).
با وجود ویژگی های بالینی مشترک بین درخودماندگی با عملکرد بالا و اختلال یادگیری غیرکلامی، در واقع این دو اختلال را با توجه به الگوهای دیداری- فضایی، ارتباطی و مهارت های اجتماعی از هم مجزا دانسته اند، با توجه به این که شناخت فضایی در نیمکره راست مغز قرار دارد اختلال یادگیری غیرکلامی نیزاختلال نیمکره راست در نظرگرفته شده است. حال آنکه اختلال های طیف درخودماندگی به عنوان اختلال های نیمکره چپ معرفی شده اند و اختلال هماهنگی رشدی شباهت ها و ویژگی های بالینی مشترکی با اختلالهای یادگیری غیرکلامی دارد؛ برای مثال، هر دوی این گروه از کودکان در مهارت های روانی – حرکتی، ادراکی – دیداری – فضایی، در ادراک لمسی و مهارت های ادراکی و کارکردهای اجرایی مشکل دارند (تانگوی[۱۳]۲۰۰۲، یالوف[۱۴]۲۰۰۶ به نقل از علیزاده ۱۳۸۹).
مشکلات ادراک دیداری، پردازش دیداری و توانایی شناختی دیداری - فضایی از بارزترین مشخصه های کودکان با اختلال یادگیری غیر کلامی است. این کودکان نارسایی زیادی در تکالیف دشواری که به پردازش دیداری یا توانایی های دیداری –فضایی نیاز دارند، از خود نشان می دهند (دنکلیگ[۱۵]۲۰۰۰؛ هارون رشیدی ۱۳۸۹).
دمیترسکو[۱۶] (۲۰۰۵) در تحقیقی تفاوت های نیمرخ عصب شناختی کودکان با درخودماندگی با عملکرد بالا و کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی را بررسی کرد. نتایج نشان داد که گروه با درخودماندگی با عملکرد بالا در توانایی های دیداری – فضایی و ساختاری دیداری بهتر از گروه با اختلال یادگیری غیرکلامی عمل کردند. و همچنین هر دو گروه ضعف های کلی درحوزه های غیرکلامی از خود نشان دادند.
نتایج مطالعه گانتر[۱۷] (۲۰۰۲) از برخی نقایص پیش بینی شده در افراد درخودمانده با عملکرد بالا براساس نیمرخ اختلال یادگیری غیرکلامی حمایت می کند که شامل الگویی از نقایص غیرکلامی، دیداری – فضایی با وجود مهارت هایی در حافظه کلامی و پردازش کلامی سالم، دشواری هایی در درک طنز، آسیب جدی در زبان و حافظه آسیب دیده برای الگوهای پیچیده و مفهومی است. همچنین نتیجه گرفتند که الگوی رورک از اختلال یادگیری غیرکلامی اساسی برای سازماندهی بسیاری از ویژگی های درخودمانده سطح بالا فراهم می کند.
هدف پژوهش
این پژوهش به مقایسه میزان توانایی دیداری ـ فضایی دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی و دانش آموزان با اختلال درخودمانده با عملکرد بالا می پردازد.
فرضیه­ پژوهش

 

    1. بین توانایی دیداری ـ فضایی دانش آموزان با اختلال یادگیری غیرکلامی و دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا تفاوت وجود دارد.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش
تشخیص افتراقی اختلال های یادگیری غیرکلامی از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگی های مشترکی بین اختلال های یادگیری غیرکلامی و برخی اختلال های رشدی مانند اختلال آسپرگر وجود دارد که ممکن است در تشخیص، خطا ایجاد کند. معیارهای تشخیصی کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی عبارت انداز: ۱. وجود نارساییها و توانشها در کنار یکدیگر ۲. نارسایی در توانایی دیداری – فضایی ۳. مشکل یادگیری در دست خط، انشا و ریاضیات و در عین حال توانمندی در رمزگشایی در مراحل اولیه خواندن ۴. ضعف در درک مطلب، بویژه در سطح نتیجه گیری مشکل در درک کلیت مطلب ۵. برخی تواناییها در واژگان زبان، زبان شفایی، نحو و کاربرد زبان ۶. حافظه طوطی وار خوب و ضعف در معنای عمیق ۷. مشکل بیشتر در سمت چپ بدن، مشکل در توالی، تعادل و تحلیل فضایی. و کودکان با درخودماندگی با عملکرد بالا در ۱. ارتباط اجتماعی (مانند تماس چشمی) ۲. یادگیری و ۳. روانی – حرکتی مشکلات اساسی دارند (علیزاده، ۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]




قلمرو تحقیق
از نظر قلمرو تحقیق، قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی این تحقیق به شرح زیر می باشد:
قلمرو موضوعیبررسی تاثیر اندازه شرکت و کیفیت حاکمیت شرکتی بر افشای مطلوب.
قلمرو زمانیاز نظر زمانی دوره زمانی سالهای ۱۳۸۶ لغایت ۱۳۹۰ در نظر گرفته می شود.
قلمرو مکانیشرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مد نظر است.
روش گردآوری داده ها و اطلاعات
در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از هر دوروش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابتدا با مراجعه به کتابخانه و با مطالعه کتب و مقالات مختلف و سایت های علمی پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله دکترا درباره اهداف و مباحث تئوریک این تحقیق پرداخته شده است(کتابخانه ای ) سپس داده های آماری این تحقیق که اطلاعات مربوط به شرکت ها می باشد که از طریق اطلاعات منتشر شده توسط سازمان بورس اوراق بهاددار تهران و با بهره گرفتن از نرم افزار های موجود در این زمینه جمع آوری شده است(میدانی ).
پایان نامه - مقاله - پروژه
برای استخراج اطلاعات صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سایت بورس اوراق بهادار و بانک های اطلاعاتی بورس، مجلات و گزارش های بورس، نرم افزار های تدبیر پرداز(که شامل صورتهای مالی کلیه شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است )، صحرا، دناسهم و ره آورد نوین ۳ استفاده شد.

تعریف عملیاتی مفاهیم و واژه های کلیدی تحقیق
افشا: اصطلاح افشا در گسترده ترین مفهوم به معنای ارائه اطلاعات است. در حسابداری، از این اصطلاح به نحو محدودتری استفاده می شود و صرفا به معنای ارائه اطلاعات مالی مربوط به یک شرکت در گزارشهای مالی و یا گزارشهای سالانه می باشد. در برخی موارد، مفهوم افشا باز هم محدودتر و به معنای ارائه اطلاعاتی که در صورتهای مالی منظور نشده است تلقی می شود(شباهنگ، ۱۳۸۳).
افشای اجباریافشا در صورتی که به واسطه یک منبع مقرراتی و وضع کننده قوانین الزامی شده باشد افشا اجباری گفته می­ شود (اسو اسنا، ۱۹۹۸)[۱۳].
افشای اختیاری: در صورتی که افشای اطلاعات تحت تاثیر قوانین خاصی نباشد و توسط شرکت به صورت اختیاری انجام شود افشای داوطلبانه تلقی می­ شود (اسو اسنا، ۱۹۹۸).
اندازه شرکت: اندازه شرکت نشان دهنده حجم و گستردگی فعالیت­های یک شرکت است. جهت تعیین اندازه شرکت از معیارهای متفاوتی همچون لگاریتم طبیعی ارزش دفتری کل دارایی­ های شرکت، لگاریتم طبیعی ارزش دفتری دارایی ثابت ناخالص، تعداد کارکنان، حجم فروش شرکت و لگاریتم طبیعی فروش سالانه شرکت مورد استفاده قرار می گیرد(حلمی حمامی، ۲۰۰۹).
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منابع سهامداران می باشد (پارکینسون[۱۴] ، ۱۹۹۴).
۱-۱۲ ساختار کلی تحقیق
فصل اول: کلیات تحقیق شامل تعریف مسئله و بیان سؤال اصلی تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، فرضیه ها، اهداف تحقیق، روش تحقیق، تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی ارائه شده است.
فصل دوم: ضمن بیان مقدمه دربخش اول مروری بر ادبیات حاکمیت شرکتی و افشای اطلاعات بیان شده است و در بخش دوم خلاصه­ای از تحقیقات انجام شده در داخل و خارج ایران در این زمینه ارائه می گردد.
فصل سوم: ابتدا روش تحقیق بکار گرفته شده در پژوهش حاضر، اهداف تحقیق، جامعه آماری، نمونه آماری، فرضیات تحقیق و متغیرهای تحقق مورد مطالعه معرفی شده است. در نهایت روش گردآوری اطلاعات و روش آماری بکار گرفته شده جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بطور کامل تشریح می شود.
فصل چهارم: به چگونگی طبقه بندی اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها از طریق بکارگیری روش­ها و مدل های آماری مورد استفاده اشاره می شود و در نهایت نتایج آزمون فرضیات ارائه می گردد.
فصل پنجم: خلاصه ای از تحقیق ارائه می شود و سپس نتیجه گیری و طبقه بنـــدی نتـــایج حاصله بیان می گردد. در پایان پیشنهادها، محدودیت ها و توصیه هایی برای تحقیقات آتی ارائه می گردد. فهرست منابع و مأخذ نیز، در بخش آخر گزارش ارائه خواهد شد.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
یکی از هدفهای اصلی گزارشگری مالی، تأمین اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری است. دستیابی به این هدف مستلزم افشای مناسب اطلاعات مالی و سایر اطلاعات مربوط می باشد. دلیل اصلی نیاز به گزارشگری مالی و افشای اطلاعات، عدم تقارن اطلاعات و تضاد منافع بین مدیران و سرمایه گذاران می باشد. در رابطه با پیامدهای اقتصادی افشای اطلاعات تحقیقات گسترده ای صورت گرفته است. مطالعات پیرامون افشای اطلاعات بر این مبنا استوار است که حتی در یک بازار سرمایه کارا، مدیران در مقایسه با سرمایه گذاران خارجی دارای اطلاعات بیشتر و درک بهتری در رابطه با عملکرد آینده شرکت هستند. از سوی دیگر براساس شکل نیمه قوی فرضیه بازار کارا، قیمت اوراق بهادار به طور کامل و آنی منعکس کننده اطلاعات جاری و تاریخی در دسترس عموم است. در چنین شرایطی اگر سرمایه گذاران با فرض صحیح بودن قیمت ها برآنها اتکا کنند، لکن به دلیل وجود اطلاعات گمراه کننده در قیمت ها متحمل زیان گردند، به طور منطقی آنان مستحق دریافت خسارات وارده هستند. در این راستا استراتژی افشای اختیاری شرکت، نقش مهمی در کاهش عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سرمایه گذاران خارجی ایفا می کند، زیرا عدم تقارن اطلاعات ممکن است موجب ارزشگذاری اشتباه شرکت شده و انگیزه­ای برای تصحیح ارزش گذاری اشتباه از طریق افشای بیشتر اطلاعات ایجاد نماید(پورحیدری و حسین زاده، ۱۳۹۱). با توجه به موارد بیان شده که نشان دهنده ضرورت افشای اطلاعات در بازار سرمایه است بررسی عواملی که بر این فرایند تاثیر بسزای دارد مهم می باشد. در این تحقیق تاثیر حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بر کیفیت افشا بررسی می شود. بنابراین بررسی ادبیات مربوط به موضوع تحقیق در این فصل انجام می شود. در این فصل به ارائه و تفصیل مطالبی می پردازیم که به لحاظ تئوریکی زیرساخت­هایی مفهومی برای موضوع مورد مطالعه فراهم می آورند. هر تحقیق و پژوهش علمی که صورت می­گیرد بر پایه­ ارکان و نتایج مطالعات و تحقیقات پیشین استوار است. در این فصل مرتبط­ترین دستاوردهای تحقیقاتی پژوهشگران قبلی در ارتباط با موضوع مورد نظر شناسایی می شوند.
بنابراین در این فصل سعی شده است که ابتدا مرور اجمالی بر ادبیات حاکمیت شرکتی و افشای اختیاری بیان شود و در نهایت در انتهای فصل تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع این تحقیق به تفکیک تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور ارائه شود.
۲-۲- مروری بر ادبیات حاکمیت شرکتی
۲-۲-۱- تعاریف حاکمیت شرکتی
بررسی مباحث نظری مربوط به نظام راهبری نشان می دهد توافق اساسی در رابطه با تعریف حاکمیت شرکتی وجود نداشته و بعضا تعاریف به عمل آمده توسط نهادها یا افراد از تفاوت هایی با یکدیگر برخورده اند. به نحوی که برخی از یک دیدگاه محدود حاکمیت شرکتی را صرفأ در رابطه شرکت و سهامدار تعریف می نمایند و در سویی دیگر این مفهوم به صورت شبکه ای از روابط تعریف میگردد که نه تنها شرکت و مالکان (صاحبان سهام) آن بلکه ذینفعان از جمله کارکنان، مشتریان، مردم، جامعه و… را در بر می گیرند. در این قسمت به مهمترین تعریف به عمل آمده اشاره می گردد:
اهمیت حاکمیت شرکتی در جهان به آن حد است که موسسه رتبه بندی استاندارد پورس[۱۵] معیارهای چهار گانه زیر رابرای سنجش وضعیت حاکمیت شرکتی معرفی کرده است:
۱- ساختار مالکیت[۱۶]
۲- روابط ذینفعان مالی[۱۷]
۳- ساختار و عملکرد هیئت مدیره[۱۸]
۴- پاسخگویی شفافیت و افشای اطلاعات[۱۹]
حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه هدایت، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی آن ها به تمام ذینفعان شرکت (اجتماع) نیز مربوط است (تری گر، ۱۹۸۴).[۲۰]
فرانیدی که از طریق آن شرکت ها هدایت و کنترل می شوند (کادبری، ۱۹۹۲).[۲۱]
فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منابع سهامداران (پارکینسون، ۱۹۹۴)[۲۲]
مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روش هایی که تعیین می­ کنند شرکتها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند (مگینسون، ۱۹۹۴).[۲۳]
(براون و همکاران[۲۴] ۲۰۰۴) معتقدند ، حاکمیت شرکتی خوب ، مزایا و اثر بخشی زیادی برای سازمان، اجتماع و محیط اقتصادی در مجموع دارد که اهم آن بشرح ذیل می باشد :
در سازمان، باعث افزایش کارایی سرمایه ، بهبود عملکرد ، کاهش هزینه­ های سرمایه ، افزایش ارزش ،افزایش شهرت ، افزایش تعادل ، افزایش رشد استراتژیکی ، بهبود روابط سهامداران و در نهایت حمایت از حقوق سهامداران در شرکتها خواهد شد .
در جامعه، حاکمیت شرکتی مزایا ، اثر بخشی و کارایی بسیاری دارد و باعث افزایش شفافیت و عدالت اجتماعی و کاهش فساد در جامعه خواهد شد .
در اقتصاد، باعث افزایش سرمایه ­گذاری بلند مدت، افزایش رقابت، بهبود کیفیت محصولات و خدمات، افزایش خلاقیت ونوآوری افزایش کارایی در بازار، افزایش ثبات در بازار، جلوگیری از سقوط بحران ورشکستگی در بازار و کاهش تخریب و ضربه خوردن می شود.
حاکمیت شرکتی عبارت است از مجموعه از قوانین و مقررات و عواملی که به کنترل عملیات شرکت می پردازند. به عبارت دیگر حاکمیت شرکتی محدوده عملیات شرکت را تعریف می­نماید.در چنین ساختاری مشارکت کنندگان در فعالیت های شرکت همچون مدیران، کارگران و عرضه­کنندگان سرمایه که بازده مشارکت خود در شرکت را ادعا می کنند موضوع اصلی بحث را تشکیل می دهند (گیلان و تارکس، ۱۹۹۸)
۲-۲-۲- طبقه بندی حاکمیت شرکتی
ساختار حاکمیت شرکتی را می توان به دو نوع حاکمیت شرکتی درون سازمانی و حاکمیت شرکتی برون سازمانی طبقه بندی نمود که هر یک دارای ساز و کارهای خاص خود می باشند.
حاکمیت شرکتی درون سازمانی[۲۵] (آلمانی-ژاپنی) سیستمی است که در آن شرکتهای فهرست بندی شده یک کشور تحت مالکیت و کنترل تعداد کمی از سهامداران اصلی هستند. این سهامداران ممکن است بنیانگذار یا گروه کوچکی از سهامداران مانند بانکهای اعتباردهنده، شرکت­های دیگر یا دولت باشند.
ساز و کارهای حاکمیت درون سازمانی (محاطی) عبارتند از :
هیئت مدیره: انتخاب هیئت مدیره توانمند، خوش نام و بی طرف.
مدیران اجرایی: تقسیم مسئولیت ها بین مدیران اجرایی و استقرار نرم افزار مناسب.
مدیران غیر اجرایی: ایجاد کمیته حسابرسی با حضور اعضای هیئت مدیره و مدیران اجرایی سابق و خوش نام در کمیته های مختلف شرکت.
کنترل داخلی: طراحی، تدوین و استقرار کنترل های داخلی مناسب (مالی، حقوقی، مدیریت، ریسک، حسابرسی داخلی و …)
اخلاق سازمانی: تدوین و گسترش آیین نامه رفتار حرفه ای.
حاکمیت شرکت برون سازمانی(آنگلو – آمریکایی)، به سیستم های تامین مالی و حاکمیت شرکتی اشاره دارد که در آن، شرکت­های بزرگ توسط مدیران کنترل می شوند و تحت مالکیت سهامدران برون سازمانی یا سهامداران خصوصی هستند. این وضعیت منجر به جدایی مالکیت از کنترل (مدیریت) می شود.
ساز و کارهای حاکمیت برون سازمانی (محیطی) شامل موارد زیر می باشند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ب.ظ ]




نخواهد نمودن به بد نیز چهر
­­­­­­­­

 

 

 

بدو شاد باشی و نازی بدو
­­­­­­­­

 

 

 

همه راز دل را گشایی بدو
­­­­­­­­

 

 

 

یکی نغز بازی برون آورد
­­­­­­­­

 

 

 

به دلت اندر از درد خون آورد
­­­­­­­­

 

 

 

(ج ۱، بیت ۱۹۱ـ۱۸۷).
در سکوت و حزنی عمیق فرو می‌رود و ترس او را فرا می‌گیرد، ترس از این‌که مبادا او نیز به چنین لغزشی دچار شود و به چنین سرنوشتی گرفتار آید و نسبت به جمشید احساس ترحم و شفقت می‌کند که از همان حس «علاقه به خیر دیگران» ناشی می‌گردد.
فصل سوم:
داستان سیاوش
۳ـ۱ـ خلاصه داستان
روزی گیو و طوس و شماری از سواران برای شکار به دشت رفتند. در آن سوی شکارگاه پهلوانان ایرانی سرزمین توران واقع بود. چشمشان به زیبارویی افتاد، پس از او پرسیدند کیست و از کجا آمده است؟ زیباروی پاسخ داد: شب هنگام پدرم، مست، به خانه آمد و از سرمستی مرا بزد و به روی من شمشیر کشید تا سرم را از تنم جدا کند پس من نیز از بیم جانم گریختم و روی بدین بیشه نهادم. طوس گفت تبارت از کیست؟ زیبارو پاسخ داد از خویشان گرسیوز برادر افراسیابم و از تبار فریدون. او در ادامه گفت اسبی با خود داشتم که در راه ماند و در و گوهر بسیار و تاجی از زر ناب با خود داشتم، پس دزدان بر من تاختند، پس ناگریز آن‌چه را که داشتم رها کردم و جان خود را نجات دادم. بی‌شک پدرم آن‌گاه که به‌خود آید به جستجوی من خواهد پرداخت.
دانلود پایان نامه
گیو و طوس تصمیم گرفتند که او را به‌همراه خود ببرند: اما میانشان نزاع در گرفت و هر کدام گفتند دختر از آن اوست، نزاع میان دو پهلوان بالا گرفت و به تندی انجامید تا آن‌جا که خواستند سر او را از تنش جدا کنند تا نزاع خاتمه یابد. یکی از همراهانشان به آن‌ها گفت: کشتن زن سودی ندارد، بهتر است او را به نزد کاووس شاه ببرید تا او میانتان قضاوت کند. دو پهلوان پذیرفتند و به نزد کاووس شاه آمدند.
کاووس وقتی زیبارو را دید و از نژاد او پرسید او را تنها شایسته خود دانست و دل بدو داد. او زیبارو را به شبستان خود فرستاد و به دو پهلوان هدیه‌‌های گران‌بها و ارزنده، ارزانی داشت. پس از چندی این ماهرو کودکی زاده شد و کاووس شاه او را سیاوش نامید. ستاره‌شناسان طالع این کودک را آشفته و سرانجام او را تلخ دیدند. رستم وظیفه تعلیم و تربیت این کودک را برعهده گرفت. سیاوش در سیستان نزد رستم هنر‌های رزمی، چون شمشیرزنی و نیزه‌زنی و تیراندازی و آیین‌های بزم و نشاط و رسوم ملک‌داری و لشکرکشی را آموخت. پس از آن رستم او را با هدیه‌هایی گران‌بها به نزد کاووس شاه فرستاد. کاووس شاه مجلس شادی و طرب برپا کرد و دستور داد که از گنج و خواسته هر آن‌چه که سزاوار سیاوش بود، برای او مهیا کنند. هفت سال به‌خوبی و خرمی بر شاهزاده جوان گذشت. در سال هشتم شاه فرمانی صادر کرد و حکومت گوشه‌ای از کشور را به نام کهستان به سیاوش سپرد.
روزی کاووس شاه و سیاوش نشسته بودند که ناگاه سودابه، همسر کاووس شاه وارد شده، او با دیدن سیاوش ناگهان دل باز دست داد و دلداده او گشت. چون از حضور شاه بازگشت، کسی را به نزد سیاوش فرستاد گفت من همانند مادر توأم، به شبستان بیا و خواهران خود را که دختران منند ببین. سیاوش پاسخ داد که من مرد رزم هستم نه بزم و شبستان.
سودابه سعی کرد از طریق کاووس شاه، سیاوش را راضی به آمدن به شبستان کند. کاووس شاه نیز سیاوش را فرا خواند و از او خواست که به شبستان رود و نامادری و خواهرانش را که خواستار دیدار او بودند، ببیند. سیاوش پس از مخالفت، سرانجام مجبور به پذیرش فرمان پدر شد. او روز بعد از شبستان و اندرونیان دیدن کرد. اهل حرم از او استقبال کردند. آنان شبستان را چون بهشت آراسته بودند و سودابه بر تختی زرین در حالی که تاجی از گوهر بر سر داشت، نشسته بود. او از تخت فرود آمد و سیاوش را دربر گرفت و چشم و روی او بوسه‌ها زد و خدای را سپاس گفت، سیاوش دریافت که این مهرورزی پاک نیست بلکه از سر شهوت و هوس است و خود را از او دور کرد و به نزد خواهران خود شتافت.
شب هنگام سودابه نزد کاووس شاه، برازندگی و ادب و فرهنگ سیاوش را بسیار ستود گفت که باید از میان دختران خود یا دختران کی آرش یا کی پشین (برادران کاووس شاه) یکی را به همسری او درآورم.
کاووش شاه با او موافقت کرد و چون بامداد شد سیاوش را فرا خواند و بدو گفت برای حفظ نسل شاهی باید زنی را به همسری برگزینی، زیرا ستاره‌شناسان خبر داده‌اند که از پشت تو شهریاری بزرگ پا به جهان خواهد نهاد و بر همه جهان مسلط و پیروز خواهد گشت. سیاوش پاسخ داد: بر فرمان شاه گردن می‌نهم اما این سخن را با سودابه در میان نگذار، زیرا مایل نیستم به شبستان او بروم. شاه خندان شد و گفت: اتفاقاً این مسأله را او در سر من انداخته است. سیاوش به ظاهر آرامش یافت اما می‌دانست که در نهان سودابه چیست و چه می‌گذرد.
دیگر روز سودابه شبستان را حاضر کرد و هیربد را به‌دنبال سیاوش فرستاد. پس سیاوش به شبستان آمد. سودابه دختران را آراسته و به رده ایستانیده بود، پس از آن‌که سیاوش آنان را نگریست و جایگاه خود رفتند. سودابه گفت کدام‌یک را برمی‌گزینی. سیاوش پاسخ نداد و در دل با خود گفت: هرگز با دختران زن بیگانه‌ای از پشت چنان حیله‌گری پیوندی نخواهم بست. سودابه وقتی سکوت سیاوش را دید گفت: روشن است که با وجود زیبارویی چون من دختران نزد تو قدری ندارند اگر با من عهد ببندی دختر نابالغی را به نام تو خواهم کرد و خود همچون پرستاران در خدمت تو خواهم بود.
شاه کاووس به پیری رسیده و به زودی از دنیا خواهد رفت و من و تو با آرامش در کنار هم خواهیم زیست. سیاوش با خود اندیشید. محال است به سخنان این دیو‌ سیرت گوش فرا دهم پس در پاسخ به او به نرمی گفت: تو سزاوار همسری شاه کاووس هستی و یکی از دختران تو من را بس است. این را بگفت و شبستان را ترک کرد. با رفتن او کاووس شاه وارد شد و سودابه به او مژده داد که سیاوش یکی از دختران من را به همسری برگزید. شاه بسیار شاد شد و به سودابه بسیار گنج و خواسته بخشید و بدو برای برپا کردن جشن دامادی سیاوش بسیار چیز داد. دیگر روز سودابه بر تخت نشست و سیاوش را به نزد خود فرا خواند و بدو گفت شاه برای جشن دامادی تو به من گنج و خواسته بسیار سپرده، اما من شیفته و دلداده تو و امیدوار به وصل توأم. اگر به این درخواست من پاسخ منفی دهی، این دولت و شوکت تو را بر هم خواهم زد. سیاوش گفت: هرگز به پدر بی‌وفایی نمی‌کنم سپس با حالتی خشمگینانه برخاست. سودابه به او درآویخت و گفت اکنون که من نزد تو رسوا شدم تو را آسوده نخواهم گذاشت، جامه بر تن درید و آشوب و فغان برپا کرد. کاووس سراسیمه خود را بدان‌جا رساند و ماجرا را جویا شد. سودابه گفت: سیاوش به نزد من آمد و گفت هدیه‌‌های پدر در چشم من نمی‌آید و موافقت همسری با دختر تو بهانه‌ای بود و من طالب خود تو هستم من ابا کردم پس او با من این‌چنین کرد. سیاوش و سودابه را به حضور خواست و گفت: آن‌چه راستی است بگویید. سیاوش ماجرا را چنان‌که اتفاق افتاده بود برای شاه تعریف کرد و سودابه به انکار گفته‌‌های او پرداخت. کاووس شاه برخاست و سیاوش را بویید و اثری از عطری که سودابه بدان آلوده بود بر تن سیاوش ندید. این نشان می‌داد که سیاوش بی‌گناه است.
سودابه دست از نیرنگ و فتنه‌انگیزی جهت اثبات گناهکاری سیاوش برنداشت. سرانجام کاووس شاه با بزرگان به مشورت نشست و آنان تنها راه رد شدن از آتش دانستند. بدین شکل که یکی از دو تن باید از آتش بگذرد تا بی‌گناه از گناهکار معلوم گردد. شاه به سودابه دستور داد از آتش بگذرد او گفت سخن من راست است بهتر است سیاوش را که گناهکار است از آتش بگذرانیم. سیاوش پذیرفت و با اطمینان از خود به کام آتش رفت و به سلامت تمام از آن بیرون آمد.
بدین ترتیب تمام نقشه‌‌های سودابه یکی پس از دیگری نقش بر آب شد. کاووس شاه، دستور داد که سودابه را به سزای اعمالش برسانند و او را گردن زنند، اما سیاوش می‌دانست پدر شیفته سودابه است و پس از چندی حتماً پشیمان می‌شود و میانجیگری کرد و از شاه خواست که از او بگذرد. شاه نیز که گویی منتظر چنین فرصتی بود، پذیرفت و بدین ترتیب سودابه جان سالم به‌در برد، درحالی‌که او مرتکب خطایی گشته بود که مجازاتی جز مرگ نداشت.
پس از چندی خبر حمله افراسیاب به ایران را به درگاه کاووس رساندند. سیاوش برای این‌که خود را از شر سودابه نجات دهد به همراهی رستم داوطلب جنگ ایران و توران شد. رستم و سیاوش به‌همراه سپاه ابتدا به سیستان رفتند و به‌مدت یک‌ماه آن‌جا ماندند تا نامداران ایران بدان‌ها بپیوندند و سپس به‌سوی توران زمین روانه شدند. از مرو رود و طالقان گذشتند و به بلخ نزدیک شدند. از سوی تورانیان گرسیوز و بارمان با سپاهی انبوه به‌سوی ایران روانه شدند و سپهرم پیشرو آن سپاه به حدود بلخ رسید. میان دو سپاه درگیری آغاز شد و به‌مدت سه روز ادامه یافت. روز چهارم سپهرم فرار را بر قرار ترجیح داد و تا بارگاه افراسیاب تاخت. سیاوش و رستم فاتحانه وارد بلخ شدند و در نامه‌ای ماجرا را به اطلاع کاووس شاه رساندند. شاه در پاسخ با اظهار قدردانی نوشت که همان‌جا درنگ کنند و به آن سوی جیجون نروند چراکه بیم آن است که افراسیاب ضربه‌ای بدان‌ها وارد کند، اما اگر او بدین سوی آب لشکر کشید، بر او بتازند و دمار از روزگارشان برآورند.
از آن سو افراسیاب از گریز سپاهش خشمگین شد و آنان را بسیار سرزنش کرد و برای آن‌که غم از دل دور کند، دستور داد مجلس بزمی بیارایند. پس از مجلس بزم به خوابگاه رفت تا بیارامد نیمی از شب نگذشته بود که در خواب با خروشی بلند از جای برخاست و هراسان به خود لرزید. او خواب آشفته خود را برای برادرش گرسیوز بدین‌گونه تعریف نمود: «در خواب بیابانی پر مار دیدم و زمینی پر گرد و آسمانی پر عقاب، بادی سخت برخاست و سراپرده مرا از جا کند و سرنگون ساخت و لشکریان من همه سرهاشان بریده شد و تنهاشان به خاک افتاد، سواران زره‌پوش از هر سو بر من تاختند و مرا از تخت برانگیختند و دست بسته به نزد کاووس شاه بردند. جوانی زیبارو و کم سن و سال به من حمله کرد و میانم را با شمشیر به دو نیم کرد.»
خوابگذاران را فرا خواندند تا خواب افراسیاب را تعبیر کنند. تعبیر خواب چنان بد بود که دانشمندی از میان آنان از شاه امان خواست و گفت: در حال حاضر شاهزاده‌ای از ایران به مرز توران لشکر آورده است. اگر شاه با او بجنگد بی‌گمان شکست خواهد خورد و اگر او در توران زمین کشته شود، ایرانیان دمار از تورانیان در خواهند آورد.
افراسیاب با مشورت با گرسیوز و بزرگان توران به این نتیجه رسید که با سیاوش صلح کند تا نه سپاهش شکسته شود و سیاوش به توران بتازد و نه او در توران زمین کشته شود. پس افراسیاب گرسیوز را با هدایای بسیار و پیام آشتی به بلخ فرستاد. گرسیوز وقتی به نزدیکی سپاه ایران رسید، از گردان ناموری را برگزید و به لشکرگاه ایران فرستاد و پیام صلح را به اطلاع سیاوش و رستم رساند. رستم و سیاوش او را به‌مدت یک هفته در جایی فرود آوردند تا در آن مدت تصمیم خود را بگیرند و به اطلاع پادشاه توران برسانند.
رستم به سیاوش گفت افراسیاب پادشاهی نیرنگ‌باز است و پیام صلح او را تنها به شرط گرفتن صد تن گروگان از خویشان نزدیکش باید پذیرفت.
پس پیام را در نامه‌ای به افراسیاب رساندند. افراسیاب شرط آنان را پذیرفت و صد تن از خویشان و بستگان خود را با هدایای ارزنده به سپاه ایران فرستاد و دستور داد سپاهیانش سرزمین‌‌های متعلق به ایران را رها سازند و به توران بازگردند.
سیاوش پس از آن‌که گروگان‌ها را گرفت در نامه‌ای کاووس شاه را از ماجرا مطلع ساخت و رستم با نامه به پایتخت آمد تا خود ماجرا را برای شاه به‌درستی شرح دهد. کاووس شاه از تصمیم سیاوش در ارتباط با پذیرفتن پیشنهاد صلح و گروگان‌گیری خشمگین شد و به سیاوش در نامه‌ای دستور داد گروگان‌ها را به نزد او بفرستد تا از دم تیغ بگذراند و خود به توران زمین لشکر کشد و به نبرد با افراسیاب ادامه دهد و اگر خود مایل به سپاهکشی نیست فرماندهی لشکر را به طوس دهد.
رستم بسیار کوشید تا شاه را ارزش و اهمیت صلح میان ایران و توران و حفظ پیمان آگاه کند ولی شاه نپذیرفت و بر رستم خشم گرفت و او را به آزمندی و پرهیز از جنگ متهم کرد. رستم نیز عصبانی شد و به سیستان بازگشت. چون نامه کاووس شاه به سیاوش رسید، بسیار غمگین شد. برای سیاوش هم پیمان‌شکنی و کشتن گروگان‌ها و هم سرپیچی از فرمان پدر سخت بود. پس با دو تن از سرداران سپاه به‌نام بهرام و زنگه شاوران مشورت کرد و گفت به خواسته پر عمل نتواند کرد و نافرمانی از فرمانش را نیز ناپسند می‌داند. آنان گفتند در نامه‌ای از پدر بخواه در فرمانش تجدیدنظر کن اگر چنان‌چه نپذیرفت به جنگ تورانیان می‌رویم و تسلیم سرنوشت می‌شویم. سیاوش گفت قصد سرپیچی از فرمان پدر را ندارم اما خون صد تن گروگان نیز به گردن نمی‌توانم بگیرم. از سوی دیگر اگر نزد پدر بازگردم از گزند و دشمنی سودابه در امان نخواهم بود. پس بهتر است به گوشه‌ای از جهان پناه ببرم تا هم از ننگ پیمان‌شکنی و هم نافرمانی از پدر و دشمنی نامادری در امان مانم. پس به افراسیاب، در ارتباط با بازپس فرستادن گروگان‌ها و اجازه گذشتن از توران و رفتن به سرزمینی دوردست، نامه‌ای نوشت.
افراسیاب مشورت کرد. پیران ویسه به افراسیاب پیشنهاد داد اکنون که سیاوش از کاووس شاه روی برگردانده است بهتر است او را در توران نگه داشت و مستقر کرد و از فواید این کار صلح میان ایران و توران و خاتمه دادن به جنگ‌های میان آنان است. از طرف دیگر اگر کاووس شاه از جهان برود، سیاوش پادشاه خواهد شد و حتماً حرمت مهمان‌نوازی ما را نگاه خواهد داشت و دو کشور یکی خواهند شد. افراسیاب ابتدا مخالفت کرد اما پیران توانست او را راضی نماید. پس افراسیاب نامه‌ای به سیاوش نوشت.
و از او خواست که به توران آید و با حرمت و عزت در توران زندگی کند و زنگه شاواران را با هدایایی ارزنده به نزد سیاوش بازگردانید. سیاوش پس از خواندن نامه پیشنهاد افراسیاب را پذیرفت، سپاه را به بهرام سپرد و از او خواست تا رسیدن طوس از ایران لشکر را همان‌جا بدارد و خود با سیصد سوار گزیده و مقداری درم و دینار و غلام و پرستار به‌سوی توران رهسپار شد. طوس چون به بلخ آمد از رفتن سیاوش آگاه شد، با لشکر به ایران بازگشت.
چون خبر ورود سیاوش به توران به افراسیاب رسید، فرمان داد پیران به استقبال او رود و او را باشکوه و جلال به دربار آورند. با آمدن سیاوش به دربار افراسیاب نیز به گرمی از او استقبال کرد.
چند روزی از اقامت سیاوش در توران گذشت شبی افراسیاب به سیاوش گفت: فردا به میدان چوگان رویم تا هنر‌های تو را بیازمایم. سیاوش نیز در پاسخ گفت: در جهان همه کس از هنر شما در گوی و چوگان‌بازی سخن می‌گوید. افراسیاب را سخن سیاوش خوش آمد و بر او آفرین کرد. روز دیگر سیاوش و افراسیاب و بزرگان دربارش به میدان چوگان رفتند. سیاوش در این میدان بسیار خوش درخشید و گوی از همه ربود. پس افراسیاب کمان خواست تا گرسیوز و سیاوش در تیراندازی هنرنمایی کنند. کمان سیاوش را آوردند. افراسیاب کمان به گرسیوز داد به زه کند، برادر شاه هرچه کوشید نتوانست، غمگین شد و کینه سیاوش را به دل گرفت. سیاوش کمان از او بستد و به آسانی به زه کرد. او در تیراندازی نیز نشان داد که سرآمد همگان است در شکارگاه نیز سیاوش هنرها نشان داد. بدین ترتیب به سیاوش سالی به‌خوبی و خوشی گذشت. افراسیاب و سیاوش هر روز به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شدند این نزدیکی تا بدان‌جا پیش رفت که افراسیاب و پیران دختران خود را به سیاوش دادند. دختر پیران ویسه، جریره و دختر افراسیاب فرنگیس بود. پس از چندی افراسیاب پیامی به سیاوش داد و گفت جایی خرم از کشور به تو بخشیدم، به آن‌جا رو و شهری زیبا و آراسته بنا کن و آن‌چه لازم است از گنج من هزینه آن بساز. سیاوش به مکان جدید رفت و در آن مکان شهری به نام سیاوش گرد بنا کرد. پس از ساخته شدن دژ پیران به دیدن آنان آمد و از کاخ فرنگیس و جریره دیدن کرد. پس از هفته‌ای به نزد افراسیاب بازگشت و سخن او را به وصف سیاوش گرد کشاند و از شکوه آن‌جا خصوصاً کاخ فرنگیس شمه‌ای بیان نمود. پس از مدتی افراسیاب گرسیوز را به سیاوش گرد فرستاد و از او خواست در احوال سیاوش دقت نماید و خبر احوال آنان را برایش بیاورد گرسیوز به سیاوش گرد رفت و سیاوش از او استقبال کرد و مجلس بزم آراست. در این هنگام سواری با نامه از سوی جریره به نزد سیاوش آمد و او را از متولد شدن پسری از او که نامش را فرود نهاده بودند، خبر داد. سیاوش شادمان شد و فرستاده را درم و دینار فراوان بخشید. پس سیاوش به‌همراه گرسیوز به کاخ فرنگیس رفتند. گرسیوز از دیدن آن همه شکوه و جلال حس حسادت در وجودش به جوش آمد و با خود گفت اگر سالی چند بگذرد، شک نیست خرد و بزرگ به سیاوش خواهد گرایید و او با هنر و سپاه و خواسته بسیار به مقامی خواهد رسید که کس را به کس نخواهد شمرد. روز دیگر به میدان چوگان رفتند. ایرانیان گوی از تورانیان ربودند و این مسأله موجب شادی سیاوش و رنجش خاطر گرسیوز گردید.
پس به تیراندازی روی آوردند و سیاوش هنرنمایی کرد و تیر از پنج زره بر هم نهاد، گذرانید، پس به نوک نیزه پنج زره را دربر گرفت و به مسافتی دور افکند. در میدان کشتی نیز سیاوش دمور و گروی زره را که از جانب گرسیوز بودند شکست داد و بر زمین افکند. گرسیوز در ظاهر خرسندی بخرد را نشان داد اما در باطن از سیاوش خشمگین شده بود. سپس از میدان به مجلس بزم آمدند و هفته‌ای را به شادخواری گذرانیدند.
گرسیوز با نامه سیاوش به نزد افراسیاب بازگشت. افراسیاب از دیدن او و نامه سیاوش بسیار شاد شد. روز بعد گرسیوز به نزد افراسیاب رفت و به بدگویی از سیاوش نشست و گفت: با گنج و خواسته (که بدو داده‌ای، لشکری آراسته است و مکاتبه با دور و نزدیک آغاز کرده است و دیری نخواهد گذشت که کشور را بر تو بشوراند و خاندان ما را براندازد.
افراسیاب نگران گشت و گفت باید او به نزد خود فرا خوانم تا از نزدیک حقیقت حال را دریابم. گرسیوز گفت اگر به او نامه‌ نویسی و از او خواهی که نزد تو بیاید مطمئنا او با سپاه خواهد آمد. افراسیاب بدو گفت: چاره آن است که تو خود نامه را به نزد او بری و دل او را نرم کنی و او را به بهانه شکار به بیرون ببری و به این‌جا آوری. گرسیوز با نامه به نزد سیاوش رفت و وقتی به نزدیکی شهر رسید، کسی به نزد سیاوش فرستاد و در پیغامی از او استقبال کرد. گرسیوز نامه را به سیاوش داد و گفت شاه تو را به دربار خواسته است، اما تنها و بی‌سپاه به نزد او مرو زیرا از تو خشمگین است و قصد کشتن تو را دارد. باید سواران جنگی، فراخوانی و خود با لباس رزم به نزد او روی. البته من خود در بازگشت سعی می‌کنم دل او را به تو نرم کنم. اگر موفق شدم یا نشدم او را از قصد خود منصرف کنم، در پیغامی خبرش را به تو خواهم رساند. سیاوش از او سپاسگذاری نمود. پس خود به نزد افراسیاب رفت و بدو گفت سیاوش چنان به خود مغرور گشته است که حتی به استقبال من نیامد و با سپاه نزد تو خواهد آمد. اکنون باید چاره‌ای بیندیشیم. افراسیاب از سخنان او در خشم شد و دستور داد سپاهیان آماده جنگ با سیاوش شوند. گرسیوز نیز به سیاوش پیام داد که نتوانستم افراسیاب را از نبرد با تو و قصد کشتن تو منصرف کنم و اکنون با لشکری آراسته به نزد تو می‌آید تو نیز با سپاه به مقابله بیا. سیاوش از این پیام آشفته شد و شب هنگام در خواب دید که او را نزد افراسیاب سر از تن جدا کردند. از وحشت آن خواب از جا بجست و خواب خود را برای فرنگیس تعریف کرد. او را اندرز داد که از فرزندی که در شکم دارد، مراقبت کند تا به حد مردی رسد. سواری از ایران به توران خواهم آمد و شما را به ایران خواهد برد. پسر بر تخت شاهی خواهد نشست و انتقام ما را از افراسیاب خواهد گرفت و سفارش کرد که بهزاد اسب خاص او را رها کند تا هنگام رفتن به ایران مرکب فرزندش باشد. سیاوش بامداد با لشکری نزد افراسیاب به راه افتاد و چنان‌که گرسیوز گفته بود زیر لباس خود زره پوشید. در میان راه به شاه توران رسید. گرسیوز گفت با لشکر و زره و سلاح به نزد تو آمده است. سیاوش آن زمان دریافت که این‌ها همه نیرنگ گرسیوز است و بر او بانگ زد که ‌ای بدنهاد همه این حیله‌ها و تزویر‌ها از توست.
گرسیوز گفت اگر قصد جنگ نداری چرا در زیر لباس زره به تن داری؟ سیاوش گفت به سفارش تو با سپاه، مسلح آمدم و گرنه قصد جنگ ندارم. گرسیوز او را متهم به دروغگویی کرد ایرانیان به سیاوش گفتند: این‌گونه خود را بیهوده به کشتن می‌دهیم، اجازه بده تا با ایشان نبرد کنیم. سیاوش بدان‌ها اجازه نداد. پس به دستور افراسیاب سیاوش را گرفتند و طشتی نهادند. گروی زره که کینه او را در دل داشت خنجر کشید تا سر او را از تن جدا سازد. پیلسم برادر پیران نزد افراسیاب آمد و او را از عواقب ریختن خون سیاوش و انتقام ایرانیان ترساند. اما گرسیوز جلو آمد و افراسیاب را به کشتن سیاوش تشویق کرد. گفتار گرسیوز در شاه توران اثر کرد و دستور داد سیاوش را بکشند و فرنگیس را که لابه و گریه و زاری می‌کرد، دستور داد از جلویش دور سازند. پس گروی زره به یاری دمور سر از تن سیاوش جدا کرد. از خون سیاوش بر زمنی گیاهی روئید که خون سیاوشان نامیدنش. بدین ترتیب زندگی سراسر درد سیاوش در کمال پاکی و معصومیت در دیار غربت به پایان رسید.
۳ـ۲ـ موضوع
بی‌خردی فاجعه می‌آفریند. بی‌خردی کیکاووس، سیاوش را آواره دیار غربت می‌کند و زندگی او را غم‌انگیزترین و دردناکترین داستان‌ها می‌سازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ب.ظ ]




شکل ۴-۷ نمودار باقیمانده ها در برابر ترتیب اجرای آزمایشها را نشان می دهد. شکل ۴-۷ نشان می دهد که نمودار باقیمانده ها از شکل خاصی پیروی نمی کند. بنابراین فرض مستقل بودن باقیمانده ها نیز صحیح بوده و با توجه به موارد گفته شده مدل ها تایید می گردند (راحمی، ۱۳۹۱).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
شکل ۴-۸ نمودار پریشیدگی[۱۰] پارامتر های مختلف طرح را نشان می دهد. این شکل نشان می دهد که حرکت هر پارامتر چگونه بر راندمان جذب تاثیر می گذارد. در این حالت برنامه، نقطه ای مرجع را در فضای میانی طرح تنظیم کرده و حرکت پارامتر ها را بر اساس آن می سنجد. با توجه به این شکل تغییر ارتفاع جاذب در هر دو مدل مرتبه دوم و خطی نسبت به باقی پارامتر ها بیشترین تاثیر را بر راندمان جذب می گذارد.

الف) مدل مرتبه دوم ب) مدل خطی
شکل ۴-۵- نمودار نرمال باقیمانده ها در مدل های مرتبه دوم و خطی

الف) مدل مرتبه دوم ب) مدل خطی
شکل ۴-۶- نمودار باقیمانده ها در مقابل مقادیر پیش بینی شده

الف) مدل مرتبه دوم ب) مدل خطی
شکل ۴-۷- نمودار باقیمانده ها در برابر ترتیب اجرای آزمایش

الف) مدل مرتبه دوم ب)مدل خطی
شکل ۴-۸- نمودار پریشیدگی پارامتر های مختلف در پارامتر ها
جدول ۴-۴ نتایج آنالیز داده ها را نشان می دهد. با توجه به این جدول مدلهای خطی، ۲FI (این مدل اثرات متقابل دو فاکتور را بررسی می کند)، مرتبه دوم و مرتبه سوم توسط نرم افزار مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به جدول ۴-۴ مدلهای مرتبه دوم و خطی به عنوان مدلهای مناسب توسط نرم افزار پیشنهاد شده اند چرا که این مدلها دارای مقادیر standard deviation کم، R-squared بالا و PRESS کم می باشند. جهت تعیین ترکیب جملات مدل ریاضی مرتبه دوم یا خطی مناسب به منظور برازش پارامتر های مورد نظر، باید به موارد زیر توجه گردد:
مدلی که بر روی آن تمرکز می گردد، باید مقادیر adjusted R-squared و predicted R-squared را حداکثر نماید.
مقدار lack of fit که خطای خالص طرح را با خطای باقیمانده مقایسه می کند، باید ناچیز باشد. در واقع هر چه این مقدار کمتر باشد، میزان عدم برازش مدل با آزمایشهای اصلی کمتر بوده و مدل دقیق تر است.
در صورتی که مقدار p-value (prob > f) برای جملات مختلف کمتر از ۰۰۵/۰ باشد، اضافه کردن آن جمله (خطی، درجه دوم یا ….) باعث بهبود مدل انتخابی می گردد.
جدول ۴-۴ موارد زیر را نشان می دهد:
حداکثر Adjusted R-squared برابر است با ۶۷۷۸/۰ که نشان می دهد تقریبا ۶۷۷۸/۰ درصد تغییرات پاسخ توسط مدل مرتبه دوم توجیه می شود.
حداکثر predicted R-squared که از معیار های بررسی میزان خوب بودن مدل برازش یافته است، برابر است با ۱۵۲۸/۰ که مربوط به مدل خطی می باشد.
PRESS که از آن برای مقایسه بین مدلها استفاده می شود و توانایی یک مدل را در پیش بینی بررسی می کند و برابر با میزان عملکرد مدل در جهت قرار دادن هر نقطه در داخل طرح می باشد، در صورتی که مقدار کمی را دارا باشد، مدلی مناسب را نشان می دهد. بر اساس جدول ۵-۲ کمترین مقدار این آماره مربوط به مدل خطی می باشد.
جدول ۴-۴- نتایج آنالیز برنامه Design Expert جهت انتخاب مدل ریاضی
Lack of Fit Tests
Model Summery Statistics
اشکال ۴-۹ تا ۴-۱۱ نمودار اثر هر یک از پارامتر ها را در هر دو مدل مرتبه دوم و خطی بر راندمان جذب نشان می دهد. با توجه به این اشکال بازدهی با افزایش ارتفاع جاذب، کاهش دبی و کاهش غلظت اولیه فلز سنگین نیکل افزایش می یابد. با توجه به شکل ۴-۹ ارتفاع جاذب تاثیر مثبتی در راندمان حذف نیکل دارد و با افزایش ارتفاع جاذب از ۱۴ تا ۲۶ سانتی متر، میزان حذف نیکل از حدود ۳۵ تا ۶۰ درصد افزایش می یابد. همچنین با توجه به شکل ۴-۱۰ دبی ورودی تاثیر منفی بر راندمان حذف نیکل داشته و با افزایش آن از ۷۲/۱۰ تا ۷۸/۱۵میلی لیتر بر دقیقه راندمان حذف از حدود ۴۵ درصد تا ۳۸ درصد کاهش می یابد. شکل ۴-۱۱ نشان می دهد که غلظت اولیه نیکل نیز تاثیر منفی بر راندمان حذف نیکل دارد به طوریکه با افزایش غلظت اولیه نیکل از ۲/۳۴ تا ۸/۷۵ میلی گرم بر لیتر، راندمان از حدود ۵۵ تا ۴۵ درصد کاهش می یابد.
شکل ۴-۱۲ نمودار خطوط کانتور درصد حذف فلز سنگین را با توجه به اثرات ارتفاع جاذب و دبی ورودی به ستون را در هر دو مدل مرتبه دوم و خطی نشان می دهد. همان طور که در این شکل مشخص است نقاطی که بر روی یک خط کانتور قرار دارند، بازدهی یکسانی دارند. در مدل خطی، با افزایش دبی و ارتفاع جاذب و با توجه به رابطه ای خطی درصد حذف افزایش می یابد. در حالی که در مدل مرتبه دوم، درنقاطی با بازدهی های پایین، این روند با تکیه بر معادله ای مرتبه دوم تکرار می گردد اما در بازدهی های بالاتر، هر خط کانتور، با افزایش دبی ورودی ابتدا با کم شدن ارتفاع و سپس با افزایش آن مواجه می شود. شکل مربوط به خطوط تاثیر فاکتورهای ارتفاع جاذب- غلظت نیکل اولیه و دبی- غلظت نیکل اولیه در بخش پیوست آورده شده است.
شکل ۴-۱۳ نمودار اثر توامان ارتفاع جاذب و دبی را بر راندمان جذب در هر دو مدل مرتبه دوم و خطی نشان می دهد. این شکل نیز موید این مطلب است که با افزایش ارتفاع جاذب و کاهش دبی، راندمان جذب افزایش می یابد. قابل ذکر است که در هر دو شکل خط بالا در دبی ورودی ۷۲/۱۰ میلی لیتر بر دقیقه و خط پایین در دبی ۷۸/۱۵ میلی لیتر بر دقیقه می باشد. شکل مربوط به اثر توام ارتفاع جاذب- غلظت نیکل اولیه و دبی- غلظت نیکل اولیه در بخش پیوست آورده شده است.
شکل ۴-۱۴ نمودار سه بعدی اثر توامان ارتفاع جاذب و دبی را در هر دو مدل مرتبه دوم و خطی نشان می دهد. با توجه به این شکل حداکثر راندمان جذب در مدل مرتبه دوم در سیستمی اتفاق می افتد که در آن ارتفاع جاذب حداکثر بوده و دبی در متوسط مقادیر خود قرار داشته باشد و در مدل خطی در سیستمی با ارتفاع جاذب حداکثر و دبی حداقل راندمان جذب حداکثر می باشد. شکل سه بعدی مربوط به اثر توام ارتفاع جاذب- غلظت نیکل اولیه و دبی- غلظت نیکل اولیه در بخش پیوست آورده شده است.

الف) مدل مرتبه دوم ب) مدل خطی
شکل ۴-۹- نمودار اثر ارتفاع جاذب بر میزان جذب فلز سنگین در دو مدل مرتبه دوم و خطی

الف )مدل مرتبه دوم ب) مدل خطی
شکل ۴-۱۰- نمودار اثر دبی بر میزان جذب فلز سنگین در دو مدل مرتبه دوم و خطی

الف) مدل مرتبه دوم ب) مدل خطی
شکل ۴-۱۱- نمودار اثر غلظت اولیه نیکل بر میزان جذب فلز سنگین در دو مدل مرتبه دوم و خطی

الف) مدل مرتبه دوم ب) مدل خطی
شکل ۴-۱۲- نمودار خطوط پاسخ اثر تغییرات ارتفاع جاذب و دبی ورودی بر بازدهی جذب

الف) مدل مرتبه دوم ب) مدل خطی
شکل ۴-۱۳- نمودار اثر توامان ارتفاع جاذب و دبی بر راندمان جذب

الف) مدل مرتبه دوم ب) مدل خطی
شکل ۴-۱۴- نمودار سه بعدی اثر توامان ارتفاع جاذب و دبی بر راندمان جذب
۴-۴-۱- تحلیل واریانس
به منظور تعیین اثر های اصلی و برهمکنش های مهم از نظر آماری و از لحاظ تاثیر گذاری در بازدهی جذب فلز سنگین نیکل در سیستم ستون، از تحلیل واریانس استفاده گردید و پارامتر هایی از قبیل میانگین مربعات، مجموع مربعات، مقدار پارامتر pو نسبت F، که به صورت نسبت میانگین مربعات به خطای میانگین مربعات تعریف می شود، برای دو مدل خطی و مرتبه دوم بدست آورده شدند.
۴-۴-۱-۱- تحلیل واریانس مدل چند جمله ای مرتبه دوم
جدول ۴-۵ آنالیز واریانس مدل چند جمله ای مرتبه دوم را نشان می دهد. با توجه به جدول ۴-۵ میتوان موارد زیر را در نظر گرفت:
مقدار F مساوی ۴۴/۵ بدست آمده است. با توجه به این مقدار می توان گفت که مدل با اهمیت بوده و می توان به آن توجه نمود.
برخی مقادیرP از ۰۵/۰ کوچکترند. این مقادیر نشان می دهند که فاکتور مربوطه در مدل مهم می باشد. از طرفی مقادیری از P وجود دارند که از ۱/۰ بزرگترند. فاکتورهای مربوط به این مقادیر تاثیر معنی داری بر روی مدل نداشته و با حذف آنها می توان مدل را اصلاح نمود.
Lack of fit در مدل که نشانگر میزان عدم برازش آن است معادل ۷۸/۱ است. این بدان معناست که مدل اختلاف چندان زیادی با نتیجه اصلی آزمایش ها نداشته و می توان به مدل اعتماد کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:33:00 ب.ظ ]




۱-۱۰-۳-۸) معیار مصلحت در نکاح
قطعاً ازدواجی به مصلحت میباشد که هدف نهایی ازدواج را برای انسان تأمین نماید، ازدواج علاوه بر اینکه ضامن بقای نسل انسان میباشد، ارضای غریزهی جنسی را تأمین میکند، موجب آرامش سلامت و امنیت جامعه و مانع انحرافات و لغزشهای فردی و اجتماعی و تضمین کنندهی بهداشت جسمی و روانی انسان است، هم چنین از نظر قرآن کریم یکی از اهداف ازدواج، ایجاد آسایش و آرامش روحی است. (لطفی، اسدالله، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۱۴) چنانچه خداوند متعال میفرماید: “هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن الیها” (سوره اعراف، آیه ۱۸۹) «اوست آنکه هر یک از شما را از یک نفس (پدرتان) آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنارش آرام یابد.» (ترجمه آیه الله مشکینی) و در آیه دیگر میفرماید:” و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون” (سوره روم، آیه ۲۱) و از نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید که در کنار آنها آرامش یابید، و میان شما علاقهی دوستی و مهر باطنی نهاد، همانا در این امر نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به آیات شریفهی فوق یکی از اهداف ازدواج ایجاد انس و الفت و آرامش روحی و روانی است، گرچه مسائل مالی از قبیل مهریه و نفقه در ازدواج وجود دارد و لیکن آنچه اهداف والای ازدواج را تشکیل میدهد، علاوه بر بقاء نسل ایجاد الفت، ارضاء غریزه جنسی از راه صحیح و پرکردن خلاءهای روحی و عاطفی است با توجه به این واقعیات میتوان نتیجه گرفت مصلحت در امر تزویج، رساندن انسان به کمال و اهداف معنوی و روحی فوق است، این معنی با تزویج ولائی حاصل نمیشود، آسایش و آرامش روحی و عاطفی در امر ازدواج، زمانی حاصل میشود که دختر و پسر کاملاً به یکدیگر تمایل داشته و عشق و علاقه بین آنها وجود داشته باشد در غیر این صورت چنین صفا و آرامشی در زندگی آنها وجود نخواهدداشت. بلکه چه بسا کانون خانواده به عرصهی جنگ و نزاع تبدیل شده و به آرامش و تسکین خاطر، موجب آزردگی خاطر و نهایتاً باعث جدایی و طلاق گردد. (لطفی، همان، ص۱۱۵)
نظر به اینکه در گذشته، موقعیت اجتماعی و فرهنگی و حقوقی زن نسبت به شرایط کنونی بسیار متفاوت بودهاست زنان علی رغم احکام و تعالیم شرعی ادیان الهی، از بسیاری از حقوق طبیعی و انسانی خود محروم بودند محرومیت زنان تنها در زمینهی استقلال مالی و مشارکت در امور اجتماعی و دانش اندوزی و امثال آن خلاصه نمیشدهاست بلکه در روابط خانوادگی و امر ازدواج نیز این محرومیت وجود داشتهاست در عصر جاهلیت، پدران خود را صاحب اختیار دختران و پسران و خواهران و گاهی مادران خود میدانستند و در انتخاب همسر اراده و اختیاری برای آنها قائل نبودند تصمیم گرفتن، حق مطلق پدر یا برادر بود و در نبود آنها عمو دارای چنین حقی بود پدران مجاز بودند دخترانی را که هنوز متولد نشدهاند به عقد مرد دیگری در آورند که هر وقت متولد و بزرگ شدند آن مرد حق داشتهباشد آن دختر را از آن خود بداند.
در دوران قبل از اسلام در ممالک و کشورها کم و بیش چنین وضعیتی حکمفرما بود در دورهی ساسانیان دختران ایرانی هیچگونه حقی در انتخاب شوهر نداشتند در مورد پسر هم چون به سن بلوغ میرسید پدر یکی از زنان متعدد خود را به عقد وی در میآورد و در اینکه ازدواج کاملاً قانونی باشد پدر، برادر، عمو یا قیّم دختر، قبالهی عقد را امضاء مینمودند در هند زنان مجبور بودند به عقد با هر شوهری که پدر یا برادر برای آنان انتخاب میکرد رضایت دهند، در گذشته اختیار ازدواج حتی بعد از بلوغ و رشد نیز به دست پدر، برادر و عمو وبزرگان فامیل بود، بنابراین ازدواج دختر پس از بلوغ نیز چندان سرنوشت بهتری از تزویج او در دوران کودکی نداشت زیرا به هر صورت، این دیگری بود که که برای او تصمیم میگرفت و او را به خانه شوهر میفرستاد.
با توجه به موارد فوق باید گفت: اسلام خدمت بزرگی نسبت به زن انجام داد این خدمت نه تنها در ناحیه سلب ولایت و زمامداری برادر، عمو، عموزاده و امثال آن بود بلکه ولایت مطلق پدر و جد پدری را محدود به رعایت مصلحت کودک نمود با بررسی تاریخ و وضعیت خاص اجتماعی صدر اسلام به ویژه در زمینهی ازدواج، میتوان نتیجه گرفت که تشریع قانون ولایت بر تزویج صغار برای پدر و جد پدری در موقعیت و شرایط آن دوره، نه تنها حقی را از فرزندان ضایع نکرده بلکه خدمت بزرگی نیز به آنان نمودهاست زیرا برخی از خویشاوندان ذکور به خصوص خویشاوندان پدری به خود حق میدادند سرنوشت دختر یا پسری را به میل خود تعیین نموده و برای او همسری انتخاب نمایند اسلام این نسبت غلط را منسوخ کرد و انتخاب همسر را پس از بلوغ، حق دختر و پسر و قبل از بلوغ در اختیار پدر و جد پدری قرار داد که هم نسبت به فرزند خود دلسوزتر و هم به مصالح او آشناترند البته این نفوذ تصرفات آنان را هم مشروط به رعایت مصلحت فرزند نمود. (لطفی، همان، ص۱۱۶) از مطالب فوق نیز این نتیجه حاصل میشود که رعایت مصلحت یک مفهوم و معیار نسبی است چرا که اولاً در هر تصرفی معیار خاصی وجود دارد، معیار مصلحت در تصرفات مادی، نفع و ضرر مادی و معیار مصلحت در تزویج، فراهم آوردن زمینه های ازدواج سالم و موفق است ثانیاً تصرفات، بستگی به شرایط زمانی ، مکانی و اوضاع و احوال اجتماعی و فرهنگی هر جامعه دارد، در گذشته که غالباً پدر خانواده عهدهدار انتخاب همسر برای فرزندان بودهاست تزویج ولایی کودکان با رعایت شرایط لا
زم، برخلاف مصلحت نبودهاست اما امروزه که جوانان در انتخاب همسر استقلال یافته و عواملی از قبیل سطح تحصیلات، اعتقادات، بینش و تفکر فردی و اجتماعی، نوع اشتغال و عوامل دیگر معیارهای عمدهای در همسر گزینی به شمار میروند، اعمال ولایت از جانب پدر یا جد پدری خالی از مفسده نیست به ویژه عقد ازدواج در سن طفولیت غالباً از روی عشق و علاقه و صفا و دوستی نیست، (همان منبع، ص۱۱۷) در پارهای روایات هم این نکته به گونهای تأیید شدهاست: هشام بن الحکم عن ابی عبدالله أو ابی الحسن (علیه السلام) قال: قیل له انّا نزوّج صبیاننا و هم صغار فقال اذا زوّجوا و هم صغار لم یکادوا أن یأتلفوا.» (حر عاملی، محمد بن حسن، ۱۴۰۹ه.ق، ج۲۰، ص۱۰۴) در روایت صحیحهی هشام بن حکم آمدهاست: به امام صادق عرض شد،: ما فرزندانمان را در سنین کودکی تزویج مینمائیم امام (علیه السلام) فرمود: در این صورت بعید است که نسبت به هم علاقه پیدا کنند و انس بگیرند و با یکدیگر مهربان باشند.
۱-۱۰-۴) رشد
۱-۱۰-۴-۱) رشد در لغت
در لغت (رشد- یرشد) در مقابل غی است. غی به انحراف در دین و اخلاق گفته میشود و رشد به معنای هدایت در این زمینه ها است.
الرشد (رشد- یرشد) رشد در مقابل ضلالت است. ضلالت به هر نوع گمراهی اطلاق میشود و رشد در مقابل آن به راههایی است که به مقصد و مطلوب میرساند.
«رشَد الانسان فهو راشد و رشید» (ابن منظور، محمد بن مکرم، ۱۴۰۵ه.ق، ج۳، ص۱۷۵)
به کسی که از رشد بهرهمند باشد راشد و رشید گفته میشود.
مفهوم رشد در لغت به هدایت در مقابل گمراهی و ضلال ، پایداری و مقاومت در طریق حق، نمو کردن، بالیدن، بالش، راهنمایی و ثبات در حق که در برابر غی یعنی گمراهی است. (معین، محمد، ۱۳۶۰، ج۲، ص۲۲۰) ، (عمید، حسن، ۱۳۶۲، ص۵۴۴) ، (صدری، غلامحسین،۱۳۷۰، ص۵۱۱) ، (بندر ریگی، محمد، ۱۳۶۶، ص۱۹۱)
۱-۱۰-۴-۲ ) رشد در قرآن
قرآن کریم رشد و نشانه آن را توان استفاده صحیح از اموال میداند و به این امر تصریح دارد.
“وَابتلوا الیتامی حَتَّی إذا بَلَغوا النِّکاحَ فَاِن آنستُم مِنهُم رُشداً فَادفَعُوا إلَیهِم أموالَهُم” (سوره نساء، آیه ۶)
یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و قدرت بر نکاح پیدا کنند آن گاه اگر آنها را رشید (دانا به مصالح مالی) یافتید اموالشان را به آنها باز دهید (ترجمه آیه الله مشکینی)
۱-۱۰-۴-۳ ) رشد در کلام فقها
رشد آن است که انسان مال را در راه صحیح خرج کند… و سفیه کسی است که اموال خویش را در اغراض ناصحیح مصرف نماید. «الرشد، هو ان یکون مصلحاً لماله» (محقق حلی، نجم الدین جعفربن حسن، ۱۴۱۸ه.ق، ص ۱۴۰)
رشد آن است که انسان توان بکار گیری صحیح مال خویش را داشته باشد.
«الرشد: فهو کیفیّه نفسانیه تمنع من إفساد المال و صرفه فی غیر الوجوه اللائقه بأفعال العقلاء» (علامه حلی، حسن بن یوسف، ۱۴۱۳ه ق، ج۲، ص۱۳۴)
رشد: کیفیتی نفسانی است که مانع از فساد مال و صرف آن در غیر اموری میشود که متناسب با افعال عقلاء است .قال ابن الجنید: «الرشد هوالعقل والاصلاح للمال، و هو الأقرب، لأنه المفهوم من الرشد.» (علامه حلی، همان، ج۵ ، ص۴۳۱) قول نزدیکتر به صواب، مفهوم رشد یعنی رشد همان عقل و اصلاح در مال است.
مرحوم علامه طباطبایی شرط تکلیف را حداقل عقل میداند ولی شرط دخالت در امور مالی و اجتماعی را رشد عقل میداند و لذا رشد را اینگونه معنی میفرماید: کلمه رشد به معنی پختگی و رسیده شدن میوه عقل است بر خلاف غی که مخالف رشد است. (موسوی همدانی، سید محمد باقر، مترجم المیزان،۱۳۷۴ ش، ج۴، ص۲۷۴)
۱-۱۰-۴-۴) رشد در اصطلاح فقه
«و یکون رشیداً وحده: أن یکون مصلحا لماله، عدله فی دینه » ( طوسی، محمد بن حسن، ج۳، ۱۴۰۷، ص۲۸۳)
شیخ طوسی رشد را اصلاح مال و عدل در دین معنی کردهاست.
«الرشد: فهو کیفیّه نفسانیه تمنع من إفساد المال و صرفه فی غیر الوجوه اللائقه بأفعال العقلاء» (علامه حلی، محمد بن حسن، ۱۳۸۷ه.ق، ج۲، ص۵۱)
علامه حلی رشد را اینگونه تعریف کردهاست، رشد کیفیت نفسانی است که مانع از بین بردن مال و خرج آن در امور غیرعقلانی میشود.
« لما عرفت من ان الرشد اصلاح و تحققه لا یحصل الا بعدم الصرف فی غیر الاغراض الصحیحه و تمام الکلام فیه یعرف مما قدمناه فی الرشد و ان مرجعه الی العرف الذی لا شک فی عدم تحققه بمجرد الصرف…» (نجفی، محمدبن حسن، ۱۳۶۶ه.ق، ج۲۶، ص ۵۱)
اما صاحب جواهر معنای رشد را همان معنای عرفی آن میداند، درست مانند مرجع عرف داشتن سایر الفاظی که دارای حقیقت شرعیه نیستند. وی میفرماید: معنای لغوی رشد با آن چه اصحاب در معنای رشد گفتهاند منافاتی ندارد چون در لغت معنی رشد به طور کلی مقصود میباشد، لیکن اصحاب (فقهای شیعه) در مورد معنی رشد در خصوص مال و مسائل مالی سخن گفتهاند، بر فرض مغایرت معنای عرفی و لغوی به نظر ما عرف بر لغت مقدم است. در آیات قرآن واژه رشد بسیار آمدهاست که به دو نمونه از آن اشاره میکنیم.
” لعلهم یرشدون” باشد که ایشان به صلاح گرایند. (سوره بقره، آیه۱۸۶)
” لا اکراه فی الدین قد تبیّن الرشد من الغی…” (سوره بقره، آیه ۲۵۵) اکراهی در دین نیست، به درستی که راه درست رشد از غی روشن گشته، رشد در اصطلاح حالتی است در انسان که مانع از تضییع مال و صرف آن در راه‌های غیر عقلانی میشود و از نظر حقوقی، رشد کیفیت نفسانی است که دارندهی آن میتواند نفع و ضرر (در رشد مدنی) یا حسن و قبح (در رشد جزایی) را تشخیص دهد. چنین کسی را رشید گویند. فاقد این وصف
اگر به حد جنون نرسد و صغیر نباشد سفیه خوانده میشود و صفت او را سفه گویند.
۱-۱۰-۴-۵ ) رشد در اصطلاح حقوق
طبق مادهی ۱۲۰۸ قانون مدنی رشید کسی است که تصرفات او در اموال حقوق مالی خود عقلایی باشد. رشد در قانون تعریف نشدهاست ولی میتوان از مادهی فوق دریافت که رشد چهرهای از عقل است و شخص را مجاز در تصرف در اموال خود میداند و به اصلاح آن هدایت میکند. (کاتوزیان، ناصر، ۱۳۶۶، ج۱، ص۱۶)
پس غیر رشید کسی است که اعمال او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد یعنی عقل معاش نداشته باشد و هر گاه ادارهی داراییهایش به او واگذار شود در اموال خود تعدی و تفریط و اسراف کند. (امامی، سید حسن، ۱۳۶۶، ص ۲۰۵)
در تعاریف به دو نوع رشد اشاره شدهاست. رشد در امور مدنی و رشد در امور جزایی، در امور مدنی همان اصطلاح، در بخش اقتصادی فقه اسلام و در حقوق مدنی است که مربوط به معاملات، اهلیت در تصرف و غیره است. و دیگر رشد در امور جزایی، کیفیتی نفسانی است که شخص را قادر میکند تا خوب و بد، زشت و زیبا را تشخیص دهد و اعمال و کردار خود بر مبنای آن درک کند،که این رشد را رشد کیفری گوئیم.
۱-۱۰-۴-۶) مفهوم رشد در نکاح
«اذا کان الشخص بالغا رشیدا فی المالیات لکن لا رشد له بالنسبه الی أمر التزویج و خصوصیاته من تعیین الزوجه و کیفیه الإمهار و نحو ذلک فالظاهر کونه کالسفیه فی المالیات فی الحاجه الی إذن لم أر من تعرض له». (طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، ج۲، ص۸۶۶)
گرچه اغلب رشد را رشد مالی گرفتهاند و به دلیل بقای ولایت ولی بر غیر رشید ولایت یا اذن او را در نکاح که یک امر غیر مالی است پذیرفته اند ولی برخی از فقیهان در این باره سخن نو و عقیدهی قابل تأملی ابراز کردهاند؛ به گفته یکی از دانشمندان معاصر امامیه، هرگاه شخص در امور مالی بالغ و رشید باشد ولی نسبت به نکاح و ویژگیهای آن مانند تعیین زوجه و مانند آن رشید نباشد، به ظاهر همانند سفیه در امور مالی است که به اذن ولی نیازمند است. گر چه تاکنون کسی به این مسأله نپرداختهاست. از این گفته نو بر میآید که ضابطهی ولایت بر نکاح با ضابطهی آن در امور مالی متفاوت است.
۱-۱۰- ۴-۷ ) غیر رشید به معنای عام
کودکان عقب افتاده یا کسانی که عقب افتادگی ذهنی دارند غیر رشیدند. گاهی از سن بلوغ یا رشد کسی می گذرد ولی عقب افتاده ذهنی است و از بهرهی هوشی برخوردار نیست. چنین کسی نه دیوانه است و نه صغیر و نه سفیه، ولی، باید او را در جرگهی غیررشید در آورد. پس باید مفهوم غیر رشید را فراگیرتر از مفهوم سفیه گرفت. به سخن دیگر، “غیررشید” کسی است که پس از رسیدن به سن بلوغ نیز شایستگی اموال خود را ندارد اگر چه برای ادارهی امور غیر مالیاش رشد کافی یافته است و یا عقب افتادهی ذهنی باشد. (ساکت، محمدحسین، ۱۳۷۰، ص۱۸۹)
۱ -۱۰-۴-۸) مفهوم رشید و غیر رشید
رشید: کسی که دارای وصف رشد است در مقابل غیر رشید یا سفیه استعمال میشود. هر رشیدی عاقل است ولی هر عاقلی رشید نیست زیرا عاقل ممکن است از نظر مدنی سفیه باشد.
غیررشید: به معنی سفیه است. (جعفری لنگرودی، محمدجعفر،۱۳۷۷ ،ص۳۳۵)
در حقوق اسلام، به شرطی به سفیه (غیررشید) اذن یا اجازهی تصرف در اموال دادهمیشود که به عوض آن چیزی به داراییاش وارد شود. نه آن که چیزی از آن بکاهد. اگر چنین شرطی روی ندهد، انجام آنچه شرط شدهاست (که همان اذن یا اجازه است) در هر حال ممکن نخواهد بود. (ساکت، محمدحسین،۱۳۷۰، ص۱۸۶)
سفیه را غیر رشید هم مینامند. همانطور که در مادهی ۱۲۰۸ قانون مدنی آمده: غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.
رشد آن حالتی است در انسان که مانع از تضییع مال و صرف آن در راه های غیر عقلایی میشود و از نظر حقوقی، رشد کیفیت نفسانی است که دارندهی آن میتواند نفع و ضرر (در رشد مدنی) و حسن و قبح (در رشد جزایی) را تشخیص دهد. چنین کسی را رشید گویند. فاقد این وصف اگر به حد جنون برسد و صغیر هم نباشد (سفیه) خوانده میشود. (جعفری لنگرودی، همان،۱۳۶۳، ص۳۳۴)
باری رشد در اثر نموّ قوای دماغی در شخص ایجاد میشود. تشخیص این در هر فرد به وسیله آزمایش در اموری که مناسب با وضعیت اجتماعی اوست به عمل میآید تا قدرت و استعداد او در ضمن اداره و تصرف او در اموال ثابت گردد.
چنانچه دو شرط فوق «نمو جسمانی و نمو عقلانی» در کسی پیدا شود معلوم میگردد که دوران صغارت او خاتمه یافتهاست هرچند که رشد بر مبنای قوای جسمی و دماغی شخص سنجیده میشود ولی همواره محیط اجتماعی و تعلیم و تربیت در آن موثر میباشد. به همین جهت کسی که بالغ میشود یعنی به نموّ جنسی لازم میرسد، الزاماً رشید نیست زیرا ممکن است به نموّ عقلی و روحی لازم نرسیدهباشد.
واژهی غیر رشید با سفیه مترادف است. برخی از حقوقدانان غیر رشید را اعم از سفیه میدانند. (کاتوزیان، ناصر، ۱۳۷۶، ج۲، ص۳۵)
سفیه در لغت به معنی جاهل و احمق است و در فقه و حقوق مدنی به کسی سفیه میگویند که عادت او اسراف و تبذیر در خرج است و تصرفات او عاقلانه نیست. (صفایی، سیدحسین، ۱۳۸۰، ص۲۳۹)
«السفیه فهو الذی یصرف امواله فی غیر الاغراض الصحیحه…» (محقق حلی، نجم الدین جعفر، ۱۴۰۸ه.ق، ج ۲، ص۸۵)
صاحب شرایع میگوید سفیه کسی است که اموال خود را در غیر اغراض صحیح (راه های عقلایی) صرف میکند و ملکه یا صفت و حالتی در او وجود ندارد که موجب حفظ و نگهداری اموالش شده و مانع صرف آنها در راه های غیر عقلایی گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:33:00 ب.ظ ]




یکی از مهمترین مشخصات حوضه در ارتباط با دبی سیلابهـا و حجـم روانـاب مسـاحت حوضـه میباشد. با بهره گرفتن از قابلیت‌های GIS، مساحت حوضه آبریز تا ابتدای رشت (حوضه آبریـز بالادسـت شهر رشت) محاسبه که برابر ۲۴۱/۸۸ کیلومتر مربع برآورد گردید. محیط حوضه نیـز معـادل ۷۹/۶۵ کیلومتر محاسبه شده است.
شکل ۴-۷ مشخصات فیزیکی حوضه سیاهرود و زیر حوضهها تا مقطع ورودی رشت
شکل ۴-۸ مشخصات فیزیکی حوضه گوهررود و زیر حوضهها مقطع ورودی رشت
شکل ۴-۹مشخصات فیزیکی کل حوضه آبریز تا ابتدای رشت (حوضه بالادست رشت)
شکل ۴-۱۰مشخصات فیزیکی حوضه سیاهرود تا ایستگاه هیدرومتری، خارج شهر رشت
شکل ۴-۱۱ مشخصات فیزیکی حوضه گوهررود تا ایستگاه هیدرومتری، خارج شهر رشت
شکل ۴-۱۲ محدوده حوضه آبریز بالادست شهر رشت
شکل ۴-۱۳مشخصات فیزیکی کل حوضه (ایستگاه هیدرومتری، خارج شهر رشت)
شکل ۴-۱۴موقعیت حوضه مورد مطلعه، تصویر ماهوارهای TM (لندست).
شکل ۴-۱۵موقعیت حوضه مورد مطالعه، تصویر ماهوارهای ETM (لندست).
شکل ۴-۱۶ محدوده ﺣﻮﺿﻪ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﺣﻮﺿﻪﻫﺎی رودﺧﺎﻧﻪ ﺳﻴﺎﻫﺮود و ﮔﻮﻫﺮرود و زﻳﺮ ﺣﻮﺿﻪﻫﺎی آنﻫﺎ
شکل ۴-۱۷ﺷﺒﻜﻪ ﻫﻴﺪروﮔﺮاﻓﻲ ﺣﻮﺿﻪ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ
شکل ۴-۱۸ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺣﻮﺿﻪ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در روی ﻣﺪل ﺳﻪ ﺑﻌﺪی (SRTM(Hillshade
شکل ۴-۱۹ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺣﻮﺿﻪ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در روی ﻣﺪل ﺳﻪ ﺑﻌﺪی (SRTM(Hillshade
شکل ۴-۲۰ مدل ارتفاعی رقومی (Digital Elevation Model) حوضه مور مطالعه.
شکل ۴-۲۱نقشه شیب حوضه مورد مطالعه
شکل ۴-۲۲ نقشه جهت شیب حوضه مورد مطالعه
شکل ۴-۲۳ نقشه ﻛﺎرﺑﺮی ﺣﻮﺿﻪ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ (اﻳﻦ ﻧﻘﺸﻪ از روی ﻧﻘﺸﻪﻫﺎی ﺗﻮﭘﻮﮔﺮاﻓﻲ ۱:۲۵۰۰۰ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﻘﺸﻪ ﺑﺮداری و ﺗﺼﺎوﻳﺮ ﻣﺎﻫﻮاره ای ﻟﻨﺪﺳﺖ ﺗﻬﻴﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ).
شکل ۴-۲۴مشخصات شکل حوضه آبریز سیاهرود تا ابتدای رشت
شکل ۴-۲۵مشخصات شکل حوضه آبریز گوهررود تا ابتدای رشت
شکل ۴-۲۶مشخصات شکل حوضه آبریز تا انتهای رشت (ایستگاه هیدرومتری)
شکل ۴-۲۷ مشخصات شکل حوضه آبریز سیاهرود تا ایستگاه هیدرومتری،خارج شهر رش
شکل ۴-۲۸ مشخصات شکل حوضه آبریز گوهررود تا ایستگاه هیدرومتری،خارج شهر رشت
۴-۱۱ توزیع طبقات ارتفاعی (هیپسومتری(
توزیع ارتفاعی حوضه، ارتفاع خروجی و بلندترین نقطه حوضه از سطح دریا به دلیل تأثیری که بـر روی نوع نزولات جوی و در نهایت رواناب دارد، از اهمیت زیادی برخـوردار اسـت. بـه عبـارتی نـزولات جوی مناطق کوهستانی عمدتاً بصورت برف است و ذوب تدریجی آن نقش بسیار مهمی در تـأمین آب زیرزمینی دارد. نقطه خروجی حوضه رشت ۲- متر و بالاترین نقطـه آن نیـز معـادل ۷۵۰ متـر ارتفـاع دارد. برای اندازه گیری ارتفاع متوسط حوضه، از قابلیت‌های GIS استفاده شد، که برابر بـا ۸۰/۷۹ متـر حاصل گردیده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شکل ۴-۲۹طبقات ارتفاع و مساحت حوضه بالا دست رشت ( تا ابتدای رشت)
شکل ۴-۳۰ توزیع فراوانی طبقات ارتفاعی حوضه آبریز بالادست رشت
شکل ۴-۳۱ توزیع فراوانی طبقات ارتفاعی حوضه آبریز بالادست رشت
۴-۱۲ جهت حوضه
جهت شیب اثر غیر مستقیم در رواناب و فرسایش دارد. شیب هم مقـدار بـا جهـات مختلـف یـک منطقه معمولا به طور یکسان با خطر فرسایش روبـرو نیسـتند. اثـر عمـده شـیب در میـزان آبـدوی و فرسایش به علت اختلاف میکرو کلیمای موجود درشیبهای مختلف است. وضـع قـرار گـرفتن شـیب نسبت به خورشید درحرارتی که شیب دریافت میکند تاثیر دارد. در شیبهای آفتاب گیر، حرارت زمین و هوای اطراف آن در واحد سطح خیلی بیشـتر از حـرارت شیبهای هم درجهای است که آفتابگیر نیست. شیبهای آفتـابگیـر (جنـوبی) معمـولا نسـبت بـه شیبهای سایه گیر (شمالی) فرسایش بیشتری ایجاد میکنند زیرا شیبهـای آفتـاب گیـر نسـبت بـه شیبهای سایه گیر گرمتر بوده و تبخیر بیشتری دارند. بنابراین ذخیـره آب خـاک کـم شـده و رشـد پوشش گیاهی کمتر است. علاوه بر آن در شیبهای آفتاب گیر تابش شدید خورشید بـا تجزیـه مـواد آلی، هوموس را از بین میبرد و در نتیجه خاک چسبندگی خود را از دست میدهد و مستعد فرسایش میشود.
شکل ۴-۳۵ جهت شیب و توزیع جهت در واحد سطح حوضه بالادست رشت
شکل ۴-۳۲ توزیع فراوانی جهت شیب در سطح حوضه آبریز مشرف به شهر رشت
شکل ۴-۳۳ توزیع فراوانی جهت شیب در سطح حوضه آبریز مشرف به شهر رشت
۴-۱۳ شبکه هیدروگرافی
شبکه هیدروگرافی به مجموعه آبراهههایی گفته میشود که در سطح حوضه عمل تخلیه رواناب را برعهده دارند. برخی از آنها به صورت دائم و برخی به صورت فصلی و بعضی دیگر مسیلهائی هسـتند که فقط ممکن است در هنگام بارندگی آب در آنها جاری شود. در حوضههای مناطق مرطوب قسمت اعظم آبراههها دائمی هستند. هر چه شبکه آبراهههای یـک حوضه تکامل یافتهتر باشند تخلیه رواناب از آن حوضه بهتر و سادهتر انجـام مـیشـود. در هیـدرولوژی پارامترهای تراکم شبکه آبراههها، درجه آبراهه اصلی در نقطـه تمرکـز و نسـبت انشـعاب آبراهـههـای حوضه برای سنجش درجه تکامل شبکه آبراهههای حوضه مورد مطالعه قرار میگیرنـد. در نقشـههـای صفحات قبل شبکه هیدروگرافی حوضه آبریز رشت ارائه گردیده است.
۴-۱۴ تراکم شبکه زهکشی
اطلاع از این که بطور نسبی در هر کیلومتر مربع چند کیلومتر آبراهه وجود دارد میتواند وضعیت نسبی حوضه را از نظر تراکم شبکه آبراهه از طریق رابطهای نشان داد که عبارت است از نسـبت طـول کلیه آبراهه ها و شاخاب ها بر مساحت حوضه این رابطه عبارت است از:
D : تراکم زهکشی (کیلومتر بر کیلومتر مربع(
ΣLi : مجموع آبراههها (کیلومتر(
A : مساحت حوضه به کیلومتر مربع
بر مبنای این رابطه در این حوضه، تا انتهـای رشـت تـراکم زهکشـی برابـر بـا ۲/۱۵ کیلـومتر بـر
کیلومتر مربع میباشد.
شکل ۴-۳۴ تراکم زهکشی حوضه سیاهرود تا ابتدای رشت
۴-۳۵ تراکم شبکه زهکشی حوضه گوهررود تا ابتدای رشت
۴-۳۶ تراکم شبکه زهکشی کل حوضه بالادست رشت
۴-۳۷ تراکم شبکه زهکشی کل حوضه تا انتهای رشت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:32:00 ب.ظ ]




 

نمره‌های حاصل از روش ویژه‌ی تجزیه و تحلیل سلامت جامع در بالا در بررسی صحت فرضیه‌هایی از این تحقیق راه‌گشا می‌باشد.
در بررسی فرضیه‌ی معنادار بودن تفاوت نمره‌های سلامت و فساد اداری در میان گروه‌های پاسخ‌دهنده می‌توان چنین استدلال کرد که شواهدی دال بر رد این فرضیه موجود نیست و می‌توان به این موضوع اعتقاد داشت که در میان گروه‌های متفاوت کارمندان، خبرگان، ارباب‌رجوع و شهروندان نمره‌های یکسانی به سلامت و فساد اداری داده نمی‌شود.
۴-۳-۲- تجزیه و تحلیل واریانس فریدمن:
برای بررسی این فرضیه که میان عوامل سلامت تفاوت معناداری وجود دارد و هم‌چنین وضعیت مؤلفه فساد مالی در مقایسه با سایر مؤلفه‌های بعد فساد نیز به همین ترتیب است علاوه بر نمره‌‌هایی که از روش ویژه‌ی محاسبه‌ی نمره‌ی سلامت و فساد اداری به دست آمده است به عنوان آزمون جنبی از تجزیه و تحلیل فریدمن استفاده شد. در ادامه نتایج بررسی‌ها به نمایش گذاشته خواهد و به سؤال تحقیق پاسخ داده می‌شود.
مقاله - پروژه
آماره آزمون فریدمن  به شرح زیر تعریف می‌شود.

که در آن:
تعداد موارد یا پاسخ‌دهندگان = n
تعداد متغیرهایی که رتبه‌بندی می‏گردند = k
حاصل جمع رتبه‌های داده شده به متغیرها از سوی پاسخ‌دهندگان = R
H0: M0=M1=…= M4
H1:حداقل دو میانگین با هم برابر نیستند.
نمره‌های مؤلفه‌های بعد فساد (فساد ارتباطی- تعاملی، فساد در تصمیم‌گیری، فساد در مناقصات و قراردادها و فساد در دستگاه نظارتی) برابر است.
خروجی Spss شامل دو جدول می‌باشد. در جدول نخست، میانگین رتبه‌های هر مؤلفه ارائه شده و در جدول دوم نیز مشخصات آماری و آماره‌ی  ارائه گردیده است.
۴-۳-۲-۱- نمره‌‌های تحلیل واریانس فریدمن مؤلفه‌های فساد در گروه کارکنان
با توجه به خروجی Spss در گروه کارکنان مقدار عدد معنی‌داری (sig) کم‌تر از ۰۱/۰ و از سطح معنی‌داری استاندارد (۵ % = ) کم‌تر است. بنابراین فرض H0 رد شده و H1 در سطح اطمینان ۹۵ % به عنوان فرضیه سالم حفظ می‏شود. بنابراین می‌توان گفت در وضعیت موجود، ۶ مؤلفه‌ی فساد اداری (فساد مالی، فساد ارتباطی- تعاملی، فساد در تصمیم‌گیری، فساد در مناقصات و قراردادها، فساد در کیفیت کار و فساد در دستگاه نظارتی) رتبه‌های یکسانی ندارند. پس از این جدول‌های مربوطه ارائه می‌گردد.
جدول ۴۸: میانگین رتبه‌های مؤلفه‌های فساد اداری از نظر گروه کارکنان در آزمون فریدمن

 

مؤلفه‌های فساد
میانگین

 

 

 

فساد مالی
۱٫۸۴

 

فساد ارتباطی- تعاملی
۳٫۶۱

 

فساد در کیفیت کار
۳٫۶۳

 

فساد در تصمیم‌گیری
۵٫۳

 

فساد در مناقصات و قراردادها
۳٫۴۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:32:00 ب.ظ ]




حافظ: چشم معشوق در یک چهارم غزلیات حافظ در دو بیت دارای حجم تصویر شده است: «در چشم پر خمار تو پنهان فسون سحر…»(۳۹۴/۲) و «گوشهی چشم رضایی به منت باز نشد..»(۴۵۰/۲).
۴-۱-۲-۲. چشم عاشق در غزلیات سعدی و حافظ
اگر بگوییم که غزل بر محور چشم میگردد، اغراق نکردهایم. هم زیبایی معشوق در چشمان پرخمار و مست او جلوهگر شده و هم خشونت او در چشم نمود مییابد: «یاد باد آنکه چو چشمت به عتابم میکشت…»(۲۰۴/۲)؛ با این وجود، در غزلیات سعدی و حافظ چشم عاشق بیشتر از چشم معشوق دارای حجم تصویر شده است.
چشم عاشق نیز نقش مهمی در عشق بازی میکند. در اهمیت آن همین بس که اگر این ظرف به همراه مظروف غماز آن یعنی اشک وجود نداشته باشد عاشق بودنِ عاشق مکتوم میماند. علاوهبر پردهدری، جلب توجه و ترحم معشوق نیز وظیفهی چشم به همراه اشک میباشد: «حافظ ز دیده دانهی اشکی همیفشان/ باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما»(۱۱/۹). تداوم عشق نیز مدیون چشم است: «گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق/ ساکن شود، بدیدم و مشتاقتر شدم»(۲۷۱/۳).
۱)ظرف اشک بودن چشم عاشق در سعدی: «دانی خیال روی تو در چشم من چه گفت/ یا رب کجاست آنکه همه روز با نم است؟»(۵۴۲/۵)؛ «با این همه باران بلا بر سر سعدی/ نشگفت اگر خانهی چشم آب چکیده است»(۸۲/۱۰)؛ «ناودان چشم رنجوران عشـق/ گر فرو ریزند خون آید به جوی»(۷۰/۴).
۲) ظرف اشک بودن چشم عاشق در حافظ: درابیات زیر به چشم میخورد:
حافظ: اشکم احرام طواف حرمـت میبندد گرچه از خون دل ریش دمی طاهر نیست(۷۰/۲).
دارم من از فراقش در دیده صـــد علامت لیست دمــوع عینی هذا لـنا العـلامـه(۴۲۶/۲).
چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی هم سینه پر از آتش هم دیده پرآب اولی(۴۶۶/۳).
کشتی باده بیاور کـــه مرا بی رخ دوست گشت هر گوشهی چشم از غم دل دریایی(۴۹۰/۷).
۳)چشم عاشق به منزلهی ظرف معشوق در شعر سعدی: چشم عاشق در غزلیات سعدی یا حاوی خود معشوق است: «گر خانه محقر است و تاریک/ بر دیدهی روشنت نشانم»(۴۸۶/۶)؛ «ای که در دل جای داری بر سر و چشمم نشین…»(۶۶۲/۴)؛ «باز آی و بر چشمم نشین…»(۶۸۶/۹)و… یا حاوی« خیال روی» او(۵۴۲/۵): «باز آی که در دیده بمانده است خیالت»(۲۲۲/۹).
حجم چشم عاشق در غزلیات سعدی عرصهی رقابت معشوق و غیر معشوق است. در این رقابت معشوق برتری مییابد و دیگر مظروفها از حجم چشم کنار گذاشته یا بیرون رانده میشوند: معشوق در چشم عاشق «از گل و ماه و پری»زیباتر است(۵۵۴/۳)؛ با حضور او لعل از چشم میافتد(۴۲۶/۷) و سرو در چشم زیبا نمینماید(۱۱۸/۳) و به همراه بوستان جملگی از نظر میرود(۳۳۸/۹) و نه تنها در طبیعت هیچ منظری زیباتر از معشوق در نظر عاشق نیامده است(۱۴/۳)؛ بلکه دو جهان نیز توان رقابت ندارند و از نظر میافتند(۶۲۰/۷).
ظرف چشم گاه گنجایش معشوق را ندارد: از نظر سعدی دیدهی سر ز برق شعلهی دیدار در نمیگنجد(۳۴/۱۰)، چون معشوق بزرگ است، در آینهی کوچک نمینماید(۱۵۴/۵) و بینش ما طاقت حسن روی او را نمیآورد(۲۳۰/۱).
چشم عاشق مانند خانهای دارای در تصویر میشود. این در همیشه به روی معشوق باز است:
چشم رغبت که به دیدار کسی کردی باز باز بر هم منه ار تیر و سنان میآید(۲۳۰/۵).
چشمی کـه به دوست بر کنـد دوســت بر هـم ننــــهد ز تــیر بـــاران(۲۳۸/۱۰).
۴)چشم عاشق به منزلهی ظرف معشوق در شعر حافظ: چشم عاشق در غزلیات حافظ اغلب به خانه، باغ و آینه همانند شده و معشوق مظروف این مکانها قرار گرفته است: چشم عاشق مانند خانه دارای رواق است و آنجا هم آشیانه و خانهی معشوق است(۳۴/۱) ؛ و پیش از خلقت آسمانها منظر چشم را ابروی جانان طاق بود(۸۲/۳). معشوق «نرگس باغ نظر»(۴۵۰/۷) و «شاخ صنوبر دیده»(۱۴۶/۲) نامیده میشود، گاه از حجم نگاه عاشق غایب است:«ای غایب از نظر که شدی همنشین دل»(۹۰/۶)؛«… که با دو آینه رویش عیان نمیبینم»(۳۵۸/۵) و گاه «به هر نظر جلوه میکند»(۳۳۰/۶).
۴-۱-۲-۴٫ تحلیل شناختی
مطالعات زبانشناسی شناختی نشان دادهاند که چگونه اعضای بدن به عنوان منبع یا قلابی برای مفهومسازیِ تجربه های مختلف عمل میکنند. یکی از اعضای بدن که در فرهنگهای مختلف بهطور گستردهای در مفهومسازی انسانها بهکار میرود، «چشم» است(شریفیان، ۱۳۹۱: ۱۴۳). «استعارههای مفهومی معمولاً از تجربه های بدنمند ریشه گرفتهاند؛ البته این تجربه های بدنمند برای ورود به قلمروهای مقصد باید از صافی مدلهای فرهنگی عبور کنند»(یو،۲۰۰۳: ۲۹ به نقل از شریفیان، ۱۳۹۱: ۶۸). به نظر ما از صافی دیگری نیز عبور میکنند و آن روحیات و شخصیت و جهانبینی گوینده و نویسنده است؛ به ویژه در شعر که «رابطه شاعر با زبان رابطهای پر رمز و راز است. شاعر، هنگامی به کمال شعری خود میرسد که جهان ذهنی او در زبان او متجلی شود؛ یعنی زبان او جهان او را نشان دهد نه اینکه آن را توصیف کند»(موحد، ۱۳۷۳: ۱۹۴).
پایان نامه - مقاله
آنچه دربارهی چشم در غزلیات سعدی و حافظ در قسمت قبل آورده شد، در نگاه اول، یکسان به نظر میرسند؛ چون از سنت ادبی و فرهنگی فارسی نشأت گرفتهاند؛ اما با دقت در همین مضمونهای مشابه، کلمات بهکار رفته و بار معناییای که بر دوش کلمات نهاده شده است، میتوان به تفاوت در شخصیت و نگرش این دو شاعر پیبرد.
هدف این پژوهش دستیابی به شناخت، از طریق کاربرد طرحوارهها میباشد. هرجا شناخت انسان مطرح باشد، خواه ناخواه پای علم روانشناسی به ویژه در این مورد، روانشناسی شخصیت به میان کشیده میشود. در این قسمت، برای تحلیل شخصیت سعدی و حافظ از سنخنمای شخصیت مایزر و بریگز کمک گرفته شد. این سنخنما، بر اساس دیدگاه یونگ شکل گرفته است و در آن چهار پرسش دربارهی شخصیت مطرح میشود:

 

    1. افراد توجه خود را به چه چیزی متمرکز میکنند و انرژی خود را از کجا میگیرند؟(درونگرا – برونگرا)

 

    1. افراد به طور طبیعی به چه نوع اطلاعاتی علاقه نشان میدهند؟(حسی – شهودی)

 

    1. افراد چگونه تصمیم میگیرند؟(متفکر - احساسی)

 

    1. افراد دوست دارند دنیای پیرامون خود را چگونه سازماندهی کنند؟(قضاوتگر – دریافتگر)

 

برونگرایی و درونگرایی: برونگراها دیگری محور هستند؛ یعنی انرژی خود را از افراد و اشیای بیرون از خودشان میگیرند و انرژی خود را نیز به جهت بیرونی هدایت میکنند؛ اما درونگراها از تنهایی، خلوت و توجه به دنیای درونیِ خود، انرژی میگیرند.
حسی و شهودی: برای شخصیتهای حسی، «چه هست» مهم است و برای شخصیتهای شهودی، «چه میتواند باشد». حسیها به حواس پنجگانهی خود توجه دارند و میخواهند اطلاعات خود از جهان را از آن بگیرند. آنان به لحظهی اکنون میاندیشند و شرایط کنونی برایشان از آینده مهمتر است. آنان در دنیایی از واقعیت زندگی میکنند. شهودیها به مفاهیمی که میتوانند باشند یا میتوانستند باشند، علاقهی زیادی دارند. آنها به خوبی از آنچه تصور میکنند آگاه هستند. احتمالات و حدس و گمان برای آنها جذاب است. آنها به این فکر میکنند که «چه میشد اگر…».
متفکر و احساسی: متفکرها تصمیمات خود را بر اساس تفکر عقلانی و منطقی میگیرند و معمولاً تمایل دارند در برابر وقایع، بیغرض و عینی عمل کنند. علاقهی خاصی به ایدهها و دلایل دارند. برای آنان احساسات در درجهی دوم اهمیت قرار دارد. احساسیها تصمیمات خود را بر اساس احساس خود میگیرند. دیدگاه آنان معمولاً ذهنی و وابسته به خود است برای آنان عواطف مهمتر از استدلال است.
قضاوتگر و دریافتگر: قضاوتگرها دوست دارند به شکل سازمانیافتهتر زندگی کنند. تصمیمگیری و کنترل کارها و دیگران را دوست دارند؛ اما دریافتگرها انعطافپذیرند و نگرش دریافتکننده دارند و دوست دارند به جای کنترل زندگی آن را درک کنند(زارع و دیگران، ۱۳۹۲: ۴۸-۴۵).
به نظر میرسد این ابعاد چهارگانهی شخصیت را میتوان دربارهی نوع نگاه سعدی و حافظ بهکار برد. نگاه انسان به پدیده ها میتواند درونگرا یا برونگرا، حسی یا شهودی، متفکر یا احساسی و قضاوتگر یا دریافتگر باشد.
۴-۱-۲-۴-۱٫ نگاه برونگرای سعدی و نگاه درونگرای حافظ
نگاه برونگرای سعدی، متوجه دنیای برون شخصی(آفاقی) و نگاه درونگرای حافظ، متوجه دنیای درون شخصی(انفسی) است. با وجود آنکه عاشق در غزل اغلب درونگراست؛ اما همیشه اینگونه نیست؛ مثلاً شخصیت خسرو پرویز را میتوان برونگرا دانست(شمیسا، ۱۳۸۳: ۲۲۸). مبحث برونگرایی و درونگرایی در میان مباحث و نظریات متعدد روانشناسی شخصیت، از بیشترین همپوشانی برخوردار است و مهمترین تفاوت نگاه سعدی و حافظ نیز در همین بُعد شخصیت جلوهگر شده است. دلایل زیر تبینکنندهی نگاهِ برونگرای سعدی و نگاهِ درونگرای حافظ است.
۱) درون و بیرون
«برونگراها انرژی خود را از افراد و چیزهای بیرون از خودشان میگیرند و انرژی خود را نیز روی آنها متمرکز میکنند. برونگراها را آدمهایی تصور بکنید که از نوعی رادار برخوردارند و آن را به سمت بیرون میچرخانند تا محیط خود را پیوسته زیر نظر بگیرد. هرچه تعداد نقاط روشن روی صفحهی رادار آنها بیشتر باشد (تعاملات بیشتر)، انرژی بیشتری میگیرند…. درونگراها رادار خود را به سمت یک فرکانس درونی میچرخانند؛ زیرا بیشتر علاقه دارند در هر موقعیت، دریافتها و تجربیات خود را بهکار گیرند تا اینکه برای جواب به بیرون از خودشان چشم بدوزند»(تیگر، ۱۳۹۰: ۱۸).
سعدی بیشتر واژهی «نظر» را به تنهایی یا در کنار واژهی چشم بهکار میبرد که بر جنبه بیرونی عمل دیدن تأکید دارد و حافظ بیشتر چشم را بهکار میگیرد:
الف)سعدی: «زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد»(۶۲۰/۷)؛ «…زیباتر از تو در نظرم هیچ منظری»(۱۴/۳)؛ «به چشم دل نظرت میکنم…»(۳۴/۱۰)؛ «سرو برفت و بوستان از نظرم به جملگی…»(۳۳۸/۹) و …
ب) حافظ: «منظر چشم مرا…»(۳۴/۱)؛ «میرفت خیال تو ز چشم من و…»(۳۸/۳)؛ «…کشم در دیده همچون توتیا…»(۶۲/۶)؛ «کارگاه دیده»(۳۲۲/۱)؛ «جویبار دیده»(۳۵۸/۶)؛ «باغ دیده»(۱۴۶/۲)؛ «درِ چشم»(۳۳۰/۳) و ..
حافظ معشوق را «چشم» (۳۹۸/۱ و ۴۵۰/۷ و ۸۲/۲) و سعدی «منظور» مینامد: «چشم دارد که تو منظور نهانش باشی»(۲۸۲/۱۰)؛ «منظور چشم آرام دل»(۲۸۷/۷)؛ «تا تو منظور پدید آمدی ای فتنهی پارس»(۶۶۶/۸) و «تا نظر میکردمی در منظر زیبای تو»(۶۶۲/۳). علاقهی سعدی به واژهی نظر به حدی است که چشم را نیز به اعتبار آن ناظر(۱۷/۸) مینامد. او واضع ترکیب «نظرباز» و «نظربازی» است. پیش از او هیچ یک از سخنوران پارسیگو این ترکیب را نه در معنای حقیقی و نه در مفهوم مجازی و بار عرفانی آن به کار نبردهاند و این سعدی بود که این واژه را ساخت و به آن بار معنایی داد (نظری، ۱۳۸۶: ۲۴۴). واژهی نظر در در غزلیات حافظ حدود ۱۱۰ بار آمده و در مقایسه با واژههایی چون «عشق»، «چشم»، «می»، «خون»، «کار»، «دست» و … از بسامد بالایی برخوردار نیست؛ هرچند بخشی از جهانبینی شاعرانهی حافظ را در خود منعکس کرده است (محمدی آسیابادی، ۱۳۸۸: ۱۰۹).
معشوق به عنوان مظروف چشم در غزلیات سعدی با ضمیر آشکار یا مستتر «تو» حضوردارد یا مورد خطاب قرار میگیرد: «باز آی و بر چشمم نشین»(۶۸۶/۹)؛ «تو بزرگی و در آینهی کوچک ننمایی»(۱۵۴/۵)؛ اما در غزلیات حافظ ضمیر او و تو با مرجع معشوق، به عنوان مظروف چشم برابر به کار رفته است.
در غزلیات سعدی بیشتر خود معشوق مظروف چشم واقع شده است که بیانگر نگاه معطوف به بیرون سعدی است؛ اما در غزلیات حافظ «خیال» یا صورت ذهنی و «نقش» یا تصویر معشوق که جایگاه درونی دارند، بیشاز خودِ معشوق، درحجم چشم جای دارند: «دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت…»(۵۹/۵)؛ «گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم…»(۲۳۱/۳)؛ «نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم/ بر کارگاه دیدهی بیخواب میزدم»(۳۲۰/۶)؛ «خیال نقش تو درکارگاه دیده کشیدم..»(۳۲۲/۱). در غزلیات سعدی مواردی هم واژهی خیال بهکار رفته است: «باز آی که در دیده بمانده است خیالت»(۲۲۹/۹) و علاوه بر اینکه معشوق را مخاطب قرار میدهد و خطابی بودن، همیشه با فرض حضور دیگری است؛ فعل «باز آی» نشاندهندهی نگاهِ معطوف به بیرونِ سعدی است.
سخن سعدی و حافظ دربارهی چشم معشوق تأییدی بر این نکته است که مظروف چشم معشوق در شعر سعدی پیدا و آشکار است و مظروف چشم معشوق در سخن حافظ پنهان: حافظ میگوید: «در چشم پر خمار تو پنهان فسون سحر»( ۳۹۴/۲) سعدی: «در چشم تو پیداست که باب فتن است آن» (۳۷۴/۶).
۲)خود و دیگری
برونگراها «دیگری محور» هستند؛ اما درونگراها بیشتر «خود محور» هستند. منظور این نیست که آنها آدمهای خودخواهی هستند؛ بلکه بیشتر خودکفا و خوداتکا هستند. در ارتباط با دیگری برای برونگراها دیگری مهمتر است و برای درونگراها من (تیگر، ۱۳۹۰: ۱۸).
در غزلیات سعدی معشوق به عنوان مظروف (=دیگری) در اغلب موارد بر ظرف چشم(=خود) مقدم میشود که بیانگر برجستگی و در کانونِ توجه بودنِ دیگری، در شخصیت برونگرای سعدی است:«… خیال روی تو در چشم من چه گفت…»(۵۴۲/۵)؛ «از گل و ماه و پری در چشم من…»(۵۵۴/۳)؛ «…دو جهان از نظر فتاد..»(۶۲۰/۷)؛ «زیبا ننماید سرو اندر نظر طبعش..»(۱۱۸/۳)؛ «سرو برفت و بوستان از نظرم…»(۳۳۸/۹)؛ «ای که در دل جای داری بر سر و چشمم نشین»(۶۶۲/۴) و …
اما در غزلیات حافظ تقدم ظرف کمی بیشتر از مظروف یا تقریباً برابر با آن است:«…کشم در دیده همچون توتیا/ خاک راهی…»؛ «چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است»(۴۴۲/۷)؛ «رواق منظر چشم من آشیانهی توست»(۳۴/۱)؛ «تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین…»(۸۲/۲)؛ «… ز نظر مران گدا را»(۶/۱)و …
این نکته بیانگر شناخت بیشتر سعدی از معشوق نیز است، چون تمایل همگانی در زبانها بر این است که ابتدا اطلاعات شناخته شده و سپس اطلاع نو را در جمله بیاورند(راسخ مهند، ۱۳۹۰: ۶۸۲). علاوهبر این میتواند بیانگر حضور معشوق در زندگی سعدی و عدم حضور معشوق در زندگی حافظ نیز باشد. در پژوهشی که بر روی جملهسازی دانشآموزان ابتدایی در امتحان فارسی انجام شد این نتیجه به دست آمد:« دانشآموزانی که در حال ساختن جمله بودند، چون در خلأ ارتباطی به سر میبردند و هیچ شیء فعال موجودی، غیر از خودشان رانمیتوانستند در صحنه حاضر کنند؛ بنابراین به اصطلاح از خود مایه گذاشته و خود را در ابتدای جمله قرار دادند(زندی و روشن، ۱۳۸۳: ۳۳). عدم حضور معشوق در حجم چشم عاشق در غزلیات حافظ به طور مستقیم هم بیان شده است:«که با دو آینه رویش عیان نمیبینم»(۳۵۸/۵)؛ «رواق منظر چشم من آشیانهی توست/ کرم نما و فرود آ که خانه خانهی توست»(۳۴/۱) دعوت به فرود آمدن، یعنی حضور در آینده؛ یعنی، فقدان حضور در زمان حال.
۳)شادی و غم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:32:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

امتیاز حوزه (ارزش)=(a*b)

 

۸

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در صد امتیاز به دست آمده= امتیاز حوزه تقسیم بر ۵

 

۹

 

 

 

۳-۶ روایی۱٫ (اعتبار)پرسشنامه
منظور از روایی این است که مقیاس و محتوای ابزار یا سؤالات مندرج در ابزار دقیقاً متغیّرها و موضوع مورد مطالعه را بسنجد؛ یعنی این که بخشی از داده های مورد نیاز در رابطه با سنجش متغیّرها در محتوای ابزار حذف نشده باشد یا به عبارت دیگر، عین واقعیّت را بخوبی نشان دهد (حافظ نیا، ۱۳۸۰، ص۲۸۳).
ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﻨﯿﺎد ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﯿﻔﯿّﺖ و ﺑﻌﻨﻮان روﺷﯽ ﺟﻬﺖ ﺧﻮدارزﯾﺎﺑﯽ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻃﺮحﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ. در ﻫﻤﯿﻦ راﺳﺘﺎ ﻣﻮﺳّﺴﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻬﺮه وری و ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ، در ﺳﺎل ۱۳۸۲ ﺑﻤﻨﻈﻮر ارزﯾﺎﺑﯽ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺷﺮﮐﺘﻬﺎیﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺳﺎزﻣﺎن ﮔﺴﺘﺮش و ﻧﻮﺳﺎزی ﺻﻨﺎﯾﻊ اﯾﺮان، ﻧﺴﺨﻪ ﻧﺨﺴﺖ اﯾﻦ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ را ﺗﺪوﯾﻦ ﻧﻤﻮد و ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺗﺠﺮﺑﯿّﺎتﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه از آن، ﻧﺴﺨﻪ ﺣﺎﺿﺮ را ﭘﺲ از وﯾﺮاﯾﺶ ﻓﻨّﯽ ﺗﻬﯿّﻪ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ بررسی روایی پرسشنامه از روش محتوایی استفاده شده است بدین ترتیب که بعد از تدوین آن از نظرات و راهنمایی های جمعی از متخصّصان امر استفاده شد و در نتیجه مواردی جهت اصلاح پیشنهاد گردید که پس از اعمال اصلاحات مورد نظر پرسشنامه نهایی تدوین شد.
۳-۷ پایایی ۲(قابلیت اطمینان)پرسشنامه
ضریب آلفای کرونباخ یکی از متداولترین روش های اندازه گیری اعتماد پذیری یا پایایی
پرسشنامه هاست. آلفای کرونباخ بطور کلّی با بهره گرفتن از رابطه زیر محاسبه می شود:
با بهره گرفتن از تعریف آلفای کرونباخ می توان نتیجه گرفت که:
هرقدر همبستگی مثبت بین سؤالات بیشتر شود، میزان آلفای کرونباخ بیشتر خواهد شدو بالعکس.
هرقدر واریانس میانگین سؤالات بیشتر شودآلفای کرونباخ کاهش پیدا خواهد نمود.
افزایش تعداد سؤالات تأثیر مثبت ویا منفی(بستگی به نوع همبستگی بین سؤالات) بر میزان ضریب کرونباخ خواهد گذاشت.
با افزایش حجم نمونه و تعیین واریانس میانگین سوالات، ضریب آلفای کرونباخ نیز افزایش خواهد یافت.
بدیهی است هر قدر شاخص آلفای کرونباخ به ۱ نزدیکتر باشد، همبستگی درونی بین سوالات بیشتر و در نتیجه پرسش ها همگن تر خواهند بود.
به منظور بررسی پایایی پرسشنامه تحقیق، ابتدا ۳۰ پرسشنامه به صورت تصادفی درجامعه آماری توزیع و گردآوری گردید. سپس برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به کمک نرم افزار SPSS محاسبه گردید.
پایان نامه
پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه، پایایی کلّی به شرح جدول زیر معادل با ۸۹/۰ محاسبه گردیده است:
جدول۳-۲ پایایی پرسشنامه تحقیق (ضریب آلفای کرانباخ)

 

 

تعداد نمونه

 

آلفای محاسبه شده

 

نتیجه

 

 

 

۳۰

 

۸۹/۰

 

قابل قبول

 

 

 

۳-۸ معرّفی تکنیک های آماری جهت تجزیه و تحلیل داده ها
پس از این کـه پژوهشگـر روش تحقیق خـود را مشخّص کـرد و با بهره گرفتن از ابزارهای مناسب،
داده های مورد نیاز را برای آزمون فرضیه های خود جمع آوری نمود، اکنون نوبت آن است که با
بهـره گیـری از تکنیک هـای آماری مناسب که با روش تحقیق، نوع متغیّرهاو… سازگاری دارد، داده ها جمع آوری شده را دسته بندی و تجزیه و تحلیل نماید و در نهایت فرضیه هایی را که تا این مرحله او را در تحقیق هدایت کرده اند، در بوته آزمایش قرار دهد و تکلیف آنها را روشن کند و سرانجام بتوانند پاسخی(راه حلی) برای پرسشی که تحقیق تلاشی سیستماتیک برای بدست آوردن آن بود، بیابد(خاکی، ۱۳۷۹، ص۳۰۳).
۳-۸-۱ آمار توصیفی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:31:00 ب.ظ ]




تخصص بیشتر نگاه کنیم؛ یعنی به همان اندازه که باید دانش با کیفیت بالا را به دست آوریم، باید آن را به روش های مختلفی نیز به کار گیریم. کار هوشمندانه «عبارت از به کارگیری بهترین دانش در دسترس است». چرخه مدیریت دانش ویگ شیوه خلق و به کارگیری دانش توسط افراد یا سازمانها را مشخص می کند و چهار گام اصلی آن، همان طور که در شکل (۲-۲) نشان داده شده است عبارت از: ۱) خلق دانش ۲) حفظ دانش ۳) تسهیم دانش ۴) کاربرد دانش.
این چرخه دامنهای از یادگیری از همه نوع منابع را در بر می گیرد: تجربه شخصی، آموزش شغلی یا آموزش رسمی، هم ردیفان، و آگاهی از همه منابع. بدین ترتیب می توان دانش را یا در درون ذهن خود یا به شکل ملموس از قبیل کتب یا پایگاه های داده حفظ کرد. همچنین، دانش می تواند به روش های مختلفی با توجه به شرایط و هدف مورد نظر تسهیم و به کار برده شود.
الف) خلق دانش: به فعالیت هایی اشاره دارد که دامنه آن از تحقیق بازار تا گروه های نمونه، پیمایشها، هوشمندی رقابتی، و کاربردهای داده کاوی است. خلق دانش پنج فعالیت کسب دانش، تجزیه و تحلیل دانش، ترکیب دانش، مدل سازی دانش و سازماندهی دانش را در بر می گیرد:
کسب دانش: خلق دانش می تواند از طریق پروژه های تحقیق و توسعه، نوآوریهای افراد به منظور بهبود روش های کار، آزمایشها، مباحثه منطقی درباره دانش موجود، و استخدام افراد جدید اتفاق افتد. همچنین دانش ممکن است از طریق واردات دانش (دانش تخصصی حاصل از کارشناسان و دستورالعمل های کاری، درگیری در فعالیت های تجاری مشترک برای کسب فناوری، یا انتقال افراد بین واحدها)، و سرانجام از طریق مشاهده دنیای واقعی (انجام بازدید از محل، مشاهده فرایند پس از شروع تغییر) خلق شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تجزیه و تحلیل دانش متشکل است از:
استخراج دانش حاصل از مطالب کسب شده (مثل تجزیه و تحلیل رونوشتها و تشخیص موضوعات، گوش کردن به یک موضوع، و انتخاب مفاهیم برای بررسی بیشتر).
خلاصه کردن مطالب استخراج شده (مثل مدل سازی یا نظریه پردازی).
تشخیص الگوهای استخراج شده (مثل تحلیل روند).
توضیح روابط بین اجزای دانش (مثل مقایسه و تحلیل روابط).
تایید اینکه مطالب استخراج شده با معانی منابع اصلی تطابق دارد (مثل اطمنیان از اینکه معانی از طریق خلاصه کردن، تنظیم کردن، و غیره مخدوش نشده باشد).
ترکیب یا ساختاردهی مجدد دانش: شامل تعمیم مواد تحلیل شده به منظور دستیابی به اصول وسیعتر، تدوین فرضیات برای توضیح مشاهدات، ایجاد سازگاری بین دانش جدید و موجود، و به روز آوری مخزن دانش با ورود دانش جدید می شود.
کدگذاری و مدل سازی دانش: شامل چگونگی نمایش دادن دانش موجود در ذهن ما (برای مثال، مدلهای ذهنی)، چگونگی تلفیق دانش در درون یک مدل منسجم، چگونگی مستندسازی دانش در کتب و راهنماها، و چگونگی رمزگذاری آن به منظور انتقال آن به مخزن دانش است.
سازمان دهی دانش: سرانجام، دانش برای کاربردهای خاص و طبق یک چارچوب سازمانی معین(از قبیل استاندارها و حوزه ها) سازماندهی می شود. برای مثال، خدمات میز کمک[۵۴] یا فهرست سؤالات متواتر[۵۵] روی اینترانت شرکت. این سازماندهی معمولاً با بهره گرفتن از فنون تشخیص موجودی دانش و طبقه بندی آن انجام می شود. برای مثال، فهرست واژگان کلیدی یا حوزه ها، مشخصات موضوع دانش، و راهنمای ترجمه.
ب) حفظ دانش: شامل به خاطر سپردن، انباشت و گنجاندن دانش در مخازن و آرشیو کردن آن می شود. به خاطر سپردن دانش بدین معنی است که فرد دانش (دانشی که یک فرد خاص درک و فهم نموده) را ذخیره کرده یا به خاطر سپرده است. انباشت دانش[۵۶]در یک مخزن بدین معنی است که یک پایگاه دانش مبتنی بر رایانه ایجاد و همچنین دانش رمز گذاری شده است و امکان ذخیره شدن در حافظه سازمانی را دارد. جای دادن دانش[۵۷]عبارت از تضمین اینکه دانش بخشی از رویه های کسب و کار است (برای مثال، اضافه کردن به راهنمای رویه ها یا دوره های آموزشی). سرانجام، آرشیو کردن دانش عبارت است از خلق یک کتابخانه علمی و منسوخ کردن دانش کهنه شده یا نامرتبط از مخزن فعال دانش به طور نظام مند. نمونه هایی از دانش شرکت ها عبارت اند از: دارایی فکری، حق انحصاری اختراعات، دانش مستند شده به صورت گزارشهای تحقیقی، مقالات فنی، یا دانش پنهان که در اذهان افراد موجود است اما ممکن است استخراج و وارد پایگاه یا مخزن دانش شود (نکات راهنما، ترفندهای تجاری، مطالعات موردی، مطالب نمایشی ارائه شده توسط کارشناسان، نظامهای پشتیبانی کاری). بدین طریق، داراییهای دانشی ارزشمند سازمان در مخازن یا در ذهن افراد مستند و بدن ترتیب برای مراجعه و استفاده در آینده قابل دسترس می شوند.
ج) تسهیم دانش: به اشتراک گذاشتن دانش شامل هماهنگی[۵۸]، تجمیع و دسترسی[۵۹]، و بازیابی دانش[۶۰] می شود. هماهنگی دانش معمولا ً مستلزم تیمهای همکاری برای ایجاد شبکه ارتباطی به منظور دانستن این نکته است که «چه کسی چه می داند». به محض اینکه منابع دانش شناسایی شدند، به صورت سوابق قابل مراجعه برای یک کتابخانه یا مخزن به منظور تسهیل دسترسی و بازیابی بعدی تبدیل می شوند. گره های نمونه اغلب به منظور رسیدن به اجماع در این باره تشکیل می شوند. سپس دسترسی و بازیابی باید قادر به مشاوره به افراد با دانش درباره مسائل دشوار، کسب نظر از کارشناس مربوطه، یا بحث درباره یک مسئله دشوار با یک همکار هم ردیف باشد. به علاوه، دانش می تواند به طور مستقیم از مخزن دانش قابل دسترس و بازیابی باشد (برای مثال، استفاده از سیستم پایگاه دانش به منظور دریافت مشورت درباره چگونگی انجام کار یا خواندن یک دانش مستند شده به منظور اتخاذ یک تصمیم).
سازمانها می توانند دانش را به روش های مختلفی به اشتراک بگذارند. کارکنانی که دانش مورد نیاز درباره حل یک مسئله خاص را ندارند می توانند با افراد دیگر سازمان یا از طریق پیدا کردن کارشناس مرتبط در میان شبکه تخصصی معین شده در سازمان و تماس مستقیم با آن فرد ارتباط برقرار کنند. سپس این کارکنان می تواننند همه این اطلاعات را سازماندهی کرده، از کارکنان دانشی مجرب تر بخواهند که روایی محتوای تهیه شده را تأیید کند.
د) کاربرد دانش: روش های کاربرد دانش به شرح زیر است:
- استفاده از دانش مستند شده برای انجام یک فعالیت جاری. برای مثال، تولید محصولات استاندارد، ارائه خدمات استاندارد، به منظور دانستن اینکه چه کسی در یک حوزه مشخص دارای دانش است.
- انتخاب دانش مربوط به کنترل وضعیت. برای مثال، شناسایی فردی که باید با او مشورت کنید. یا می خواهید مسئله را در میان بگذارید.
- مشاهده و تشریح وضعیت با بهره گرفتن از دانش خاص. برای مثال، مقایسه با الگوهای شناخته شده، تهیه سابقه، و جمع آوری و سازماندهی اطلاعات مورد نیاز به منظور انجام کار.
- تجزیه و تحلیل وضعیت با بهره گرفتن از دانش. برای مثال، قضاوت درباره اینکه این تجزیه و تحلیل به طور درون سازمانی یا با کمک بیرونی انجام شود.
- ترکیب راهکارهای مختلف با بهره گرفتن از دانش. برای مثال، شناسایی دیدگاه ها و تعیین رویکردهای ممکن.
- ارزشیابی راهکارهای مختلف با بهره گرفتن از دانش. برای مثال، تعیین مخاطرات و مزایای هر یک از رویکردهای ممکن.
- استفاده از دانش به منظور تصمیم گیری درباره کارهایی که باید انجام شوند. برای مثال، رتبه بندی راهکارها، انتخاب راهکار مناسب، و انجام یک ارزیابی واقع گرایانه.
- اجرای راهکارهای منتخب. برای مثال، انجام کار و تفویض اختیار به تیم برای پیشبرد امور (ویگ، ۱۹۹۳).
شکل(۲-۲) فعالیت های کلیدی در چرخه مدیریت دانش ویگ را خلاصه می کند.
شکل ۲-۲) خلاصه فعالیتهای کلیدی چرخه مدیریت دانش (ویگ، ۱۹۹۳)
یک مزیت عمده رویکرد ویگ به چرخه مدیریت دانش؛ شرح واضح و کامل در این خصوص است که چگونه حافظه سازمانی به منظور ایجاد ارزش برای افراد، گروه ها و سازمان استفاده شود.
۲-۲-۶-۲)چرخه مدیریت دانش مه یر و زاک
چرخه مدیریت دانش مه یر و زاک (۱۹۹۶) حاصل کار روی طراحی و توسعه محصولات اطلاعاتی[۶۱] است. درسهای آموخته شده از چرخه محصولات فیزیکی سازمان می تواند به منظور مدیریت داراییهای دانشی به کار برده شود. محصولات اطلاعاتی عبارت اند از اطلاعات فروخته شده به مشتریان درونی و بیرونی از قبیل پایگاه های داده، خلاصه اخبار، و مشخصات مشتریان. این دو دانشمند معتقدند که تحقیق و دانش درباره طراحی محصولات فیزیکی می تواند به حوزه محصولات فکری تعمیم داده شود.
از دیدگاه مه یر و زاک مراحل چرخه مدیریت دانش عبارت اند از: کسب، پالایش[۶۲]، ذخیره سازی/ بازیابی[۶۳]، توزیع[۶۴]، نمایش/ به کارگیری دانش. آنها به این چرخه به عنوان «پالایشگاه دانش[۶۵]» نگاه می کنند.
الف) کسب داده ها یا اطلاعات: به موضوعاتی از قبیل قلمرو، وسعت، عمق، اعتبار، دقت، به موقع بودن، ربط داشتن، هزینه، کنترل، و جامعیت منابع مواد خام (داده یا اطلاعات اولیه) اشاره دارد. اصل راهنما، این ضربالمثل معروف است که «هر چه کاشت کنید همان را درو خواهید کرد»؛ بدین معنی که این داده ها با اطلاعات اولیه باید بالاترین کیفیت را داشته باشند؛ در غیر این صورت، محصولات فکری نامرغوب خواهند شد.
ب) پالایش: منبع اولیه ارزش افزایی است که ممکن است به شکل فیزیکی (مثل انتقال از محیطی به محیط دیگر) یا منطقی (ساختاردهی مجدد، عنوان بندی مجدد، شاخص گذاری و یکپارچه سازی) انجام شود. پالایش همچنین به پاک سازی (مثل اصلاح محتوا به خاطر تضمین تطبیق کامل منابع و افراد کلیدی مرتبط) یا استانداردسازی (مثل قواعد یک تجربه موفق یا درسهای آموخته شده در درون سازمان) اشاره دارد. در این مرحله تحلیلهای آماری می تواند روی محتوا به منظور انجام یک فراتحلیل (خلاصه ای از موضوعات و الگوهای کلیدی موجود در مجموعه ای از موضوعات دانشی) انجام شود.
ج) ذخیره سازی/ بازیابی: پلی بین مراحل کسب و پالایش و مراحل توزیع و کاربرد ایجاد می کند. ذخیره سازی ممکن است به طور فیزیکی (پوشه های اطلاعاتی، اطلاعات چاپ شده) یا الکترونیکی (پایگاه داده، نرم افزار مدیریت دانش) انجام شود.
د) کاربرد: مرحله نهایی، نمایش یا کاربرد است. در این مرحله شرایط نقش مهمی ایفا می کند. اثربخشی هر یک از گامهای قبل در این مرحله ارزیابی می شود: آیا کاربر به اندازه کافی شرایط استفاده از این محتوا را دارد؟ در غیر این صورت، چرخه مدیریت دانش برای تحویل ارزش به فرد و در نهایت به سازمان ناتوان است (مه یر و زاک، ۱۹۹۶؛ به نقل از قلیچ لی، ۱۳۸۵).
۲-۲-۶-۳)چرخه مدیریت دانش بیوکویتز و ویلیامز
بیوکویتز و ویلیامز[۶۶] (۲۰۰۰) شرح می دهد که چارچوب فرایند مدیریت دانش به طور کلی «ایجاد، حفظ و به کارگیری دانشی است که برای سازمان ارزش افزوده ایجاد می کند». در این چارچوب، دانش شامل مخازن، روابط، فناوریهای اطلاعات، زیر ساختار ارتباطات، مجموعه های مهارت سازمانی، دانش فنی فرایند، پاسخگویی محیطی، هوشمندی سازمانی، و منابع بیرونی می شود. مراحل «کسب، یادگیری و کمک» به لحاظ ماهیت تاکتیکی اند که بر مبنای فرصتها یا تقاضاهای بازار محور صورت می گیرند و معمولاً به استفاده روزانه دانش برای پاسخ به این تقاضاها منتج می شوند. مراحل «ارزیابی، ایجاد/حفظ، یا عدم سرمایه گذاری» راهبردی ترند و در نتیجه تغییرات در محیط کلان انجام می شوند و بر فرایندهای بلند مدت انطباق سرمایه فکری با نیازمندیهای راهبردی تمرکز دارند.
الف) کسب: مرحله اول، کسب است که شامل جستجوی اطلاعات مورد نیاز به منظور اتخاذ تصمیمات، حل مسائل یا نوآوری می شود. چالش امروز یافتن اطلاعات فراوان نیست، بلکه مدیریت اطلاعات متنوعی است که می توانند کسب شوند. فناوری در زمینه فراهم کردن امکان دسترسی به قلمرو وسیعی از اطلاعات به پیشرفتهای بزرگی نائل آمده است. جایی که مدیریت دانش از مدیریت اطلاعات فاصله می گیرد، کسب کردن محتواست که شامل نه تنها محتوای آشکار سنتی (برای مثال، مستندات فیزیکی یا الکترونیکی) بلکه همچنین شامل دانش پنهان می شود؛ این بدین معنی است که کاربران اطلاعات باید نه تنها از محتوا استفاده کنند بلکه همچنین با کارشناسان محتوا – کارکنان- که بیشترین دانش پنهان ارزشمند در اذهان آنها نهفته است در ارتباط باشند.
فعالیتهای کلیدی در این مرحله عبارت اند از: سازماندهی محتوای دانش، حفظ دقت، به هنگام بودن و کامل بودن، تدوین شرح مشخصات نیازهای کاربران، دسترسی / جهت دهی/ فیلتر کردن محتوای حجیم به منظور پاسخ دادن به نیازهای کاربران، و کمک به آموزش کاربران با فناوریهای مخزن دانش جدید (مواد اطلاعاتی).
ب) کاربرد: مرحله دوم مربوط به کاربرد است، اینکه چگونه اطلاعات را به روش های جدید و جالب به منظور تقویت نوآوری سازمانی ترکیب کنیم. تمرکز ابتدا بر افراد و سپس بر گروههاست. تمرکز بر نوآوری به عنوان دلیل استفاده از سرمایه های فکری تا اندازه ای به این چرخه مدیریت دانش محدود می شود. نویسندگان این چرخه، درباره شماری از فنون افزایش تفکر بدون مرز یا فنون ارتقای خلاقیت بحث می کنند.
ج) یادگیری: مرحله یادگیری به فرایند رسمی یادگیری از تجارب به عنوان وسیله ایجاد مزیت رقابتی اشاره دارد. در این مرحله یک حافظه سازمانی ایجاد می شود تا یادگیری سازمانی از طریق هم موفقیتها (تجارب موفق) و هم ناکامیها (درسهای آموخته شده) ممکن شود. پیوند بین یادگیری و خلق ارزش سخت تر از پیوند بین کسب و کاربرد اطلاعات است. یادگیری در سازمانها به این دلیل که بیانگر مرحله انتقالی بین کاربرد و تولید ایده های جدید است مهم می باشد. همچنین باید بین استراتژی سازمانی و فعالیت های یادگیری سازمانی پیوند قوی ایجاد شود.
د) کمک: مرحله کمک چرخه مدیریت دانش به ترغیب کارکنان در انتقال آموخته هایشان به پایگاه دانش مشترک (برای مثال، یک مخزن دانش) مربوط است. تنها بدین طریق است که دانش فردی می تواند در سرتاسر سازمان، آشکار و قابل دسترس شود. در عمل، ثابت کرده است که تسهیم دانش می تواند بدون هر گونه برنامه سنگین پاداش در ازای مشارکت یا تنبیه امتناع کنندگان اتفاق افتد. برای موفقیت تسهیم دانش این اقدام باید «تفهیم شود». بدین معنی که مزایای حاصل از آن هم برای افراد و هم برای سازمان کاملاً درک شود. عامل حیاتی موفقیت دیگر، به کارگیری موفق کارگزاران مدیریت دانش است – یعنی حرفه ایهایی که مسئولیت جمع آوری، دسته بندی مجدد، و ارتقای حوزه های ارزشمند دانش در سرتاسر سازمان را بر عهده دارند. یک سیستم خوب - سیستم مدیریت خوب حافظه سازمانی - باید به منظور حفظ نتایج یادگیری سازمانی مستقر شود.
و) ارزیابی: مرحله بعد ارزیابی است که بیشتر به سطح گروهی و سازمانی مربوط میشود. ارزیابی به ارزشیابی سرمایه فکری اشاره دارد و مستلزم این است که سازمان دانش راهبردیاش را تعریف و نقشه سرمایه فکری موجود را در برابر نیازهای دانش آینده اش ترسیم کند. همچنین سازمان باید شاخص هایی را ایجاد کند که نشان دهنده پایگاه دانش آن در حال ارتقاست و از سرمایه گذاری اش در سرمایه فکری بازدهی کسب می کند. نظریه سازمان باید در زمینه تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمان توسعه داده شود. این بحث شامل شناسایی اشکال جدید سرمایه از قبیل سرمایه انسانی (شایستگی ها)، سرمایه مشتری(رابطه با مشتری)، سرمایه سازمانی (پایگاه های دانش، فرایندهای کسب و کار، زیر ساختار فناوری، ارزشها، هنجار ها و فرهنگ)، و سرمایه فکری (رابطه بین سرمایه های انسانی، مشتری و سازمانی) می شود.
ه) ایجاد و حفظ: این مرحله ایجاد و حفظ در چرخه مدیریت دانش تضمین می کند که سرمایه فکری آینده سازمان موجب ماندگاری و رقابتی شدن آن می شود. منابع باید برای رشد و حفظ دانش تخصیص داده و به طریقی هدایت شوند که موجب خلق دانش جدید و تقویت دانش موجود شوند. در سطح عملیاتی، عدم توانایی برای شناسایی و بکارگیری دانش به منظور تامین نیاز موجود به یک فرصت از دست رفته منتج می شود. در سطح استراتژیک مباحثه کم درباره دانش «مناسب» صدمه بسیار جدی تری - کاهش رقابتی شدن و در نهایت کارآمدی سازمانی- را ایجاد خواهد کرد.
ی) عدم سرمایه گذاری: مرحله نهایی در این چرخه مدیریت دانش، عدم سرمایه گذاری است. سازمان نباید داراییهای - فیزیکی یا فکری - را که دیگر ارزش آفرینی ندارند حفظ کند. در حقیقت برخی از دانشها اگر به بیرون از سازمان منتقل شوند ممکن است ارزشمندتر باشند. در این مرحله سازمانها باید سرمایه فکری شان را بر حسب منابع مورد نیاز به منظور حفظ آن و اینکه آیا بهتر خواهد بود این منابع در جای دیگری صرف شوند بررسی کنند. این اقدام شامل درک دلیل، زمان، مکان و شیوه عدم سرمایه گذاری در بخشهایی از پایگاه دانش می شود. لذا ضروری است که درک کنیم کدام بخشهای پایگاه دانش از لحاظ حفظ مزیت رقابتی و کارآمدی صنعت، غیر ضروری اند. از جمله تصمیمات سنتی درباره عدم سرمایه گذاری در دانش عبارتند از: اخذ حق اختراعات، تعطیلی شرکتها، پیمان سپاری فعالیتها، خاتمه دادن به یک برنامه آموزشی و یا خدمات کارکنان، ارتقای فناوریها، و اعلام پایان شراکتها، اتحادها، یا قراردادها. با وجود این، مدیریت دانش برای عدم سرمایه گذاری در دانش نیازمند یک فعالیت برنامه ریزی شده است، چرا که این تصمیم یک کار عملیاتی نیست، بلکه یک تصمیم راهبردی است.
چرخه مدیریت دانش بیوکویتز و ویلیامز دو مرحه حیاتی جدید را معرفی می کند: یادگیری از محتوای دانش و تصمیم درباره اینکه آیا این دانش حفظ شود یا اینکه روی آن سرمایه گذاری انجام نشود، رویکرد جامعی را برای مدیریت هم دانش آشکار و هم دانش پنهان معرفی می کند (بیوکویتز و ویلیامز، ۲۰۰۰).
۲-۲-۶-۴)چرخه مدیریت دانش یکپارچه دالکر
دالکر[۶۷] (۲۰۰۵) بر اساس مطالعه و مقایسه رویکردهای قبلی، رویکردی تلفیقی به چرخه مدیریت دانش را پیشنهاد می دهد که سه مرحله دارد: ۱) کسب، یا خلق دانش، ۲) تسهیم و توزیع دانش، ۳) درک و کاربرد دانش، در زمان انتقال از مرحله کسب - خلق دانش به تسهیم و توزیع دانش، محتوای دانش ارزیابی و سپس دانش یه منظور درک و کاربرد به متن تبدیل می شود. پس از این مرحله به مرحله اول به منظور به روز آوری محتوای دانش بازخورد می دهد.
کسب دانش به شناسایی و سپس کدگذاری دانش درونی سازمان (معمولا ًٌ قبلا مورد توجه قرار نگرفته است) و یا دانش بیرونی موجود آن اشاره دارد. به عبارتی، توسعه دانش فنی و نوآوریهای جدیدی است که موجودیت قبلی در درون سازمان ندارند. گام بعدی ارزیابی دانش کسب یا خلق شده بر اساس معیارهای مبتنی بر اهداف سازمانی است. آیا محتوای دانش معتبر است؟ آیا جدید یا بهتر است؟ یعنی، آیا محتوا به اندازه کافی برای سازمان ارزشمند است تا به موجودی سرمایه فکری آن اضافه شود؟ به محض اینکه محتوای جدید به قدر کافی شناسایی و ارزشمند تشخیص داده شد، گام بعدی متنی سازی آن است. متنی سازی به شناسایی ویژگیهای کلیدی محتوا به صورت قابل استفاده برای کاربر نهایی یا تهیه یک خلاصه کوتاه مدیریتی برای استفاده یک مدیر ارشد با توجه به محدودیتهای زمانی وی متنی سازی اغلب وقتی که با فرایندهای کسب و کار سازمان یکپارچه شود موفق خواهد شد. این چرخه، همان طور که در شکل(۲-۳) نشان داده شده است، اکثر گامهای مورد بحث در چرخه های قبلی مدیریت دانش را در بر می گیرد. سپس همان طور که کاربران محتوا را درک می کنند و تصمیم می گیرند از آن استفاده می کنند، چرخه مدیریت دانش تکرار می شود. کاربران مفید بودن محتوا را تایید می کنند و وقتی کهنه می شود علامت می دهند که این دانش دیگر قابل کاربرد نیست. همچنین کاربران قلمرو محتوا و اینکه چگونه تجارب موفق و درسهای آموخته شده می توانند عمومی شوند را بررسی و تایید می کنند. آنها همچنین اغلب درباره محتوای جدید پیشنهادهایی ارائه می کنند که می تواند به تکرار چرخه بعدی کمک کند (دالکر، ۲۰۰۵، به نقل از قلیچ لی، ۱۳۸۸).
شکل ۲-۳)چرخه مدیریت دانش یکپارچه دالکر (دالکر، ۲۰۰۵)
۲-۲-۶-۵)فرایندهای مدیریت دانش بس
بس (۲۰۰۴) نیز فرایندهای مدیریت دانش را شامل ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش می داند و این پنج عامل در حوزه مدیریت دانش برای یک سازمان زمینه آموزش، بازخورد، آموزش مجدد را فراهم می آورد که معمولاً برای ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و احیاء قابلیت های سازمان مورد استفاده قرار می گیرد. مراحل زیر که نشان دهنده ی فرایندهای مدیریت دانش است توسط بس (۲۰۰۴)، به نقل از هویدا و همکاران (۱۳۸۹)، بیان شده است:
ایجاد دانش: دانش از تجربیات و مهارت های کارکنان ناشی می شود. دانش توسط افراد با مشخص کردن شیوه های جدید انجام کارها یا توسعه علم خلق می شود. گاهی اوقات چنانچه دانش در سازمانی وجود نداشته باشد دانش بیرونی وارد سازمان می شود. همه سازمان ها در قالب عملکردها و فعالیت های سازمانی، دانش را خلق و از آن استفاده می کنند. ایجاد دانش به توانایی سازمانها در بسط ایده ها و راه حل های نوین و مفید اشاره دارد. هر سازمانی با توسعه و تجدید ساختار دانش قبلی و فعلی از طریق روش های مختلف به خلق واقعیت و معناهای جدید می پردازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:31:00 ب.ظ ]




جدول ۴-۱۲: میزان آلفای کرانباخ متغیر سهولت دسترسی به وسایل جلوگیری…………………………………. ۴۸
جدول ۵-۱: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنس…………………………………………………………………………. ۵۳
جدول ۵-۲: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات…………………………………………………………. ۵۴
جدول ۵-۳: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات همسر………………………………………………. ۵۴
جدول ۵-۴: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب گروه سنی……………………………………………………………………. ۵۵
جدول ۵-۵: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب شغل…………………………………………………………………………….. ۵۵
جدول ۵-۶: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب شغل همسر………………………………………………………………….. ۵۶
جدول ۵-۷: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تفاوت سنی زوجین……………………………………………………… ۵۶
جدول ۵-۸: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن ازدواج……………………………………………………………………. ۵۷
جدول ۵-۹: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان درآمد…………………………………………………………………. ۵۸
جدول ۵-۱۰: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تعداد فرزند زنده به دنیا آمده……………………………………. ۵۸
جدول ۵-۱۱: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تعداد فرزند پسر زنده به دنیا آمده……………………………. ۵۹
جدول ۵-۱۲: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تعداد فرزند دختر زنده به دنیا آمده…………………………. ۶۰
جدول ۵-۱۳: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سقط جنین……………………………………………………………….. ۶۰
جدول ۵-۱۴: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان استفاده از روش­های جلوگیری از بارداری……… ۶۱
عنوان صفحه
جدول ۵-۱۵: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان استفاده از روش­های جلوگیری از بارداری بین ازدواج و تولد اولین فرزند………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۶۱
جدول ۵-۱۶: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تعداد مطلوب بچه……………………………………………………. ۶۲
جدول ۵-۱۷: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان فاصله­گذاری ایده­ال بین فرزندان………………….. ۶۲
جدول ۵-۱۸: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب دختر یا پسر بودن فرزند………………………………………….. ۶۳
جدول ۵-۱۹: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب طبقه اجتماعی…………………………………………………………. ۶۳
جدول ۵-۲۰: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن ایده­آل دختر برای ازدواج………………………………….. ۶۴
پایان نامه - مقاله
جدول ۵-۲۱: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن ایده­آل پسر برای ازدواج……………………………………. ۶۴
جدول ۵-۲۲: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نگرش برابری در تصمیم ­گیری…………………………………. ۶۵
جدول ۵-۲۳: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نگرش نسبت به ارزش­های دینی……………………………… ۶۶
جدول ۵-۲۴: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نگرش نسبت به داشتن فرزند…………………………………… ۶۷
جدول ۵-۲۵: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان استفاده از رسانه­های جمعی……………………………. ۶۷
جدول ۵-۲۶: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تمایل به استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری………. ۶۸
جدول ۵-۲۷: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان سهولت دسترسی به وسایل جلوگیری از بارداری……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۶۹
جدول ۵-۲۸: نتایج آزمون رگرسیون رابطه بین سن و تمایل زوجین به برنامه ­های تنظیم خانواده…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۶۹
جدول ۵-۲۹: نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن…………………………………………………………………………….. ۷۰
جدول ۵-۳۰: نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن…………………………………………………………………………….. ۷۰
جدول ۵-۳۱: نتایج آزمون رگرسیون رابطه بین تفاوت سنی زوجین و تمایل آن­ها به برنامه ­های تنظیم خانواده…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۱
جدول ۵-۳۲: نتایج آزمون رگرسیون رابطه بین تعداد فرزندان و تمایل زوجین به برنامه ­های تنظیم خانواده…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۲
جدول ۵-۳۳: نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن…………………………………………………………………………….. ۷۲
جدول ۵-۳۴: نتایج آزمون تحلیل یک طرفه واریانس……………………………………………………………………………….. ۷۳
جدول ۵-۳۵: نتایج مقایسه میانگین­ها………………………………………………………………………………………………………. ۷۴
جدول ۵-۳۶: نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن…………………………………………………………………………….. ۷۴
جدول ۵-۳۷: نتایج آزمون تحلیل یک طرفه واریانس……………………………………………………………………………….. ۷۵
جدول ۵-۳۸: نتایج مقایسه میانگین­ها………………………………………………………………………………………………………. ۷۵
جدول ۵-۳۹: نتایج آزمون رگرسیون رابطه بین ارزش­های دینی و تمایل زوجین به برنامه ­های تنظیم خانواده……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۷۶
جدول ۵-۴۰: نتایج آزمون رگرسیون رابطه بین نگرش نسبت به داشتن فرزند و تمایل زوجین به برنامه ­های تنظیم خانواده……………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۷
جدول ۵-۴۱: نتایج آزمون رگرسیون رابطه بین میزان برابری در تصمیم ­گیری زوجین و تمایل آنان به برنامه‌های تنظیم خانواده…………………………………………………………………………………………………………………………… ۷۸
عنوان صفحه
جدول ۵-۴۲: نتایج آزمون رگرسیون رابطه بین میزان استفاده از رسانه­های جمعی و تمایل زوجین به برنامه‌های تنظیم خانواده…………………………………………………………………………………………………………………………… ۷۸
جدول ۵-۴۳: نتایج آزمون رگرسیون رابطه بین میزان سهولت دسترسی به وسایل جلوگیری و تمایل زوجین به برنامه‌های تنظیم خانواده………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۹
جدول ۵-۴۴: عناصر اصلی تحلیل چند متغیره به روش گام به گام برای پیش ­بینی متغیر وابسته…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۸۰
جدول ۵-۴۵: عناصر متغیرهای درون معادله برای پیش ­بینی متغیر وابسته…………………………………………….. ۸۱
فهرست شکل­ها
عنوان صفحه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:30:00 ب.ظ ]




از جمله اندوههایی که سبب سرودن حسرتانگیزترین عاشقانههای وی شده، غم عشقی است که او در جوانی تجربه کرده است. این موضوع دریغ و دلتنگیهای زیادی برای وی در پی داشته و مضمون برخی از اندوهیادهای او به خود اختصاص داده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
آتشی در نوجوانی دل به دختری روستایی سپرد که او نیز عشقی ساده نسبت به منوچهر داشت؛ امّا دخترک در جوانی بر اثر سرطان درگذشت. «ردّپای این عشق ناکام را در تمامی اشعار آتشی میتوان دید، چنان که حتّی سالهای بعد نیز با وفاداری عجیبی از عشق ناکامش یاد میکند و در واقع ادّعای خود شاعر این است که عشق آن دختر، او را شاعر کرد» (سیدخشک بیجاری، ۱۳۸۷: ۱۰۴). آتشی در این باره میگوید: «خاطرۀ آن عشق همواره با من بود و ردّ آن را میتوانید در شعرهای من در سالهای بعد نیز پیدا کنید» (یا حسینی، ۱۳۸۲: ۶۶).
آتشی در قطعۀ «دیدار در فلق» خاطرۀ این عشق را با زیباترین احساسها و غمانگیزترین حسرتها بیان میکند.
اکنون چه میکنی؟! ای بانوی قشنگ من/ -از خود قشنگتر!/ با من، -ای جادۀ دراز شبی را، هرگز/ با پای تن نیامده تا صبح و بیوۀ من/ آن کودک نزادۀ ما/ که نطفه در فلق شیرگونه، در سپیده گرفت، اکنون کجاست؟/ با بادبادک سبک خوابهای تو/ آیا سوی ستارۀ سحری/ پر، وانکرده است؟/ آن لادن لطیف/-که روی نیمکت مدرسه به رمز مینهادی/ تا گفتگو بکنی/ -مرموز، از دور دست عاطفه، با آرزوی من/ اکنون کجاست؟/ آیا میان برگ کتابت پژمرده است؟/ یا در طراوت گلدان سرخ قلبت، شاداب مانده است؟ (همان،۳۲۶- ۳۲۵)
آتشی از مطرح کردن عشقهای جنسی دوری کرده است. عشق او عشق پاکی است که پایانی غمانگیز دارد تا جایی که تمیمی بر این باور است که آتشی هیچگاه یک عاشق دل سوخته نیست بلکه به عشق با پهلوی قویتر غرور رویارو میشود و اینگونه غرور در شعر او به توصیف اجمالی معشوقه و گذر از شرّ و شور آن و بایگانی خاطرهاش به مثابه رویدادی همسنگ دیگر حوادث زندگیش ختم میگردد (تمیمی، ۱۳۸۵: ۱۹۵).
آتشی دربارۀ عشق اوّلیۀ خود میگوید: «معشوق من زیباترین دختر روستای چاهکوتا بود. افسوس که من زود از تحصیل سرخوردم و به شهر بازگشتم. او را به مردی دادند و در عنفوان جوانی، بیماری سرطان از پا درانداختش. روح او هنوز در خیالهای من پرسه میزند.» (تمیمی، ۱۳۸۵: ۲۹).
آتشی در قطعۀ «چاه، و وهم تلسکوپها» اندوه خود از مرگ معشوق را اینگونه بیان میکند:
دختری از پلّکان قصری پایین میآید/ دامنی از پولکهای رخشان دارد/ و به من که میرسد خندان میگوید:/ بالاخره به وطن بازگشتی؟/ میپرسم: وطن؟/ میگوید فراموش کردهای آن روستای بیابانی را/ و نخلی که زیر آن/ به آواز فاختهها و خواندن عندلیبان گوش میدادیم/ و کلاغی سبز، رطب در دهان ما میانداخت؟/ مرا امّا خیلی زود به باتلاقهای زمین فرستادند/ و تو تنها ماندی (آتشی،۱۳۹۰: ۱۶۳۲- ۱۶۳۱)
عشق این دختر سبز چشم چون نسیمی گاه مداوم و گاه گذرا از میان رؤیاهای دلانگیز شاعر میگذرد و او را با رنج هجران تنها میگذارد و آه حسرت را از نهاد شاعر بر میانگیزد. نوستالژی این عشق چنان در روح و جان آتشی ریشه دوانیده که همه چیز را به رنگ سبز میبیند و با این رنگ به توصیف زیباها میپردازد. پس از رنگ سبز، آبی از پر بسامدترین رنگهای به کار رفته در شعرهای آتشی است.
آتشی علاوه بر عشق ناکام این دختر چاهکوتایی، دو بار ازدواج کرده است که هر دو بار به جدایی انجامیدهاست و این درد، جان‌مایۀ برخی عاشقانههای اوست. شعر «زنی سراسیمۀ رؤیاها» یکی از فراقنالههای اوست. حضور زن برانگیزندۀ درون شاعر عاشق است. دیگری است که حضور ذهنیاش مایۀ فعّال شدن ذهن است، پس غیاب او نیز تنها با یادی، صدایی یا نامی که از او هست بازمایۀ وجد و فوران خیال و رؤیا و ذهنیّت شاعر است (مختاری، ۱۳۷۸: ۱۳۶).
همیشه، همیشه/ زنی به هیئت سوگواران در رؤیاهایم پرسه میزند/ چه میکند و چه میجوید از رؤیاهای من/ زنی که نمیشناسمش؟/ از کجای نهفت فراموشیهایم برآمده/ و ماندگار شده در خوابهایم…/ سوگوار که‌ای بانو! و از خوابهایم چه میطلبی؟/ -سوگوار خویشم که در این حوالی مردهام و گور خود را میجویم…/ -مرا به تشویش نشاندهای آخر و قرارم را به بیداری و خواب/ گرفته، پرسههایت/ -تشویش؟/ گورم را عاقبت در بیغولههای جانت پیدا میکنم/ - در آنجا که هرگز بدان راهم ندادی/ و در آن فرو میخوابم آرام/ و تو آرام میشوی برای ابد! (آتشی،۱۳۹۰: ۵۹۷- ۵۹۶)
در شعر «بی بهار سبز چشم تو» عشق پاک خود را میسراید:
امروز- فرسوده- بازگشتم از کار/ اما لبهای پنجره به پرسش نگاهم پاسخ نگفت/ و چهرۀ بدیع تو از پشت میله های فلزی نشکفت/ امروز، اتاقها-مانند درّههای بی‌کبک سوت و کور است/ بیخندههای گرم تو- بی قال و قیل تو، امروز خانه گور است/ … امروز بی بهار سرسبز چشم تو مرغان خسته بال نگاهم/ از آشیانه پر نکشیدند/ و قوچهای وحشی دستانم در مرتع تنت نچریدند…/ امروز در خشت و سنگ خانه غربت غمناکی بود/ و با تمام اشیا-دیگ و اجاق و پنجره و پرده/ اندوه پاکی بود… (همان،۱۹۳- ۱۹۱).
در قطعۀ «زنی با چهار نام» به توصیف معشوق میپردازد:
سومین زن نامش «عشق» بود/ چشمان سبز شگفت داشت/ که در هر نوری دیگرگونه میگشت:/ سبز گندمی، سبز دریایی، سبز یشم و زهر و سبزبن برگهای کوهستانی/ چشمانی شاد و هیاهوگر/ که هستیش وابسته جنبوجوش بود/ که میخواست مرا به فراز قلّههایی بکشاند/که قرنها پیش از آنها فرود آمده بودیم/ پس رنج تلخ عمیق مرا که حس کرد/ پژمرده و پلاسیده شد/ و چون به میان بیشههای مردابی میخزید ناله سرداد:/ دیگر نخواهمت دید/ «امّا تو مرا در نام دیگر بازخواهی جست ای تن‌وارۀ انکار!» (همان،۵۸۳).
عشق در شعر آتشی با تنهایی و خیال آمیخته است. آتشی پیش از آنکه با معشق درآمیزد و عشق ورزد با «خیال او» یا بهتر است بگوییم با «خیال خود» سرگرم عشقبازی و مهرورزی است (تمیمی، ۱۳۸۵: ۱۱۸)، لذا کلمۀ «رؤیا» را بسیار در شعر خود به کار برده‌است:
با چشمی از کلمه به سیمایی از سطر دیدارت میکنم/ پریشان میشود دفترم به شورش دلشورهای/ سرازیر میشوی در من/ -بزغالگان سرازیر از پشتۀ گرگ زده-/ سرازیر میشوی و فرا میگیرمت/ -مرتعی ایمن-/ و فرا که گرفتی مرا تو هم/ پر میشوم از صدای زنگوله/ با دهانی از کلمه- به غلغلۀ غزل فرو میخوانمت/ با سینهای از چاه/ تا که فرو بیایی- ای چاه‌بانوی کبوترها-/ پر شوم از آشیانهها و صدا/ به پروازی از واژه، به قیقاجی از پرواز دیدارت میکنم… (آتشی،۱۳۹۰: ۷۱۶).
دلتنگی شاعر برای معشوقاش همیشه همراه اوست:
هنوز که هنوز است دلم میخواهد/ سپیدهدم از صدای گنجشگان برخیزم/ و از فراز پرچین ترا ببینم، در کوچۀ روستا/ دامنکشان و نورافشان/ پشت غبار نازک بزغالهها (همان،۱۲۷۳).
تو از شعرهای ناسرودۀ من افتادهای/ در کلمههایم بازی کردهای/ در نیماییهایم قد کشیدهای/ در غزلهایم بالغ شدهای/ و در اوّلین شعر سپیدم/ بدرود گفتهای و دور شدهای…./ این است که امروز تمام شعرهای من/ فراقیهای توست… (همان،۱۶۹۰).
آتشی در بسیاری از اشعارش از جمله در «خاکستر»، «مناجات»، «ای چراغ قصّههای من»، «عهد»، «نعل بیگانه»، «ترانۀ دیدار»، «غزل کوهی»، «یک روز»، «آواز مردی که از کرانۀ تردید میآید»، «سمت زخم»، «دیدار»، «وصف گل سوری»، «آواز شریر برای دختر شرور»، «آوازهای آتش»، «وصل»، «شعر دوبارهها»، «فراقی ۱ و ۲ و ۳»، «حرام است عشق»، «غزلی برای چشمها»، «با آخرین قدمها»، «پیشنهاد»، «جوی نازک»، «اکنون که تابستان در گذر است»، «بانوی گیلاس و گندم»، «فراقی»، «تلنگری بر سیم عصر»، «مکالمه»، «در ابتدای حافظه»، «فاتح گلگشتهای پیری»، «غزل سبز غزل سبزه»، «تلواسه»، «چکامۀ کیهانی»، «معنای ما»، «اسپانیولی»، «در آبهای فردا»، «غزل آینه»، «نامه ۱»، «تا قصیدهای»، «کنار هرچه دلش خواست»، «از تو فانوسی میآید»، «ترانههای زیر پنجرۀ ماه»، «نام تو»، «زنی سراسیمه رؤیا»، «ثعلبها و سیاوش»، «ماه کنار خوابم»، «پاسخ»، «عشق یعنی»، «بالای سر تو»، «اتّفاق آخر»، «دیدار اوّل»، «ترانه خیس‌خورده»، «ستایش»، «شکفتنهای تاریک»، «بعد از سفر»، «نام تو بر میهنم»، «ارتشهای شک»، «حضور ازلی»، «از آسمان آزادی…» «رمز نام»، «پیام فتحی وارونه»، «گریز» و… به نوستالژی یاد معشوق و درد عشق پرداخته است.
البتّه باید توجّه داشت که عشق شاعر، گاه منجر به رؤیاپردازیهای شاعرانه میشود و واقعیّت داشتن و نداشتن عشق او را با هم در میآمیزد، رؤیایی سرشار از حسرت و اشتیاق.
۴-۵- پیری و اندیشیدن به مرگ (مرگ اندیشی)
آتشی، شاعری است که روح مرگاندیشی و احساس پیری، بسیار کمتر در وجودش رخنه کرده است. وی برخلاف نادرپور از پیری صرفاً به عنوان یک واقعیّت طبیعی زندگی یاد میکند که با حسرت و دریغ خوردن برگذشتهها (کودکی و جوانی) همراه است، لذا به اندازۀ نادرپور پیردل و پریشان نیست. در حالیکه نادرپور، پیری و مرگ آدمی را از وحشتناکترین حوادث زندگی آدمی میداند و حتّی در اوج جوانی هم مدام در اضطراب و پریشانخاطری و ترس از آن به سر میبرده است.
آتشی در شعر «ماه و شاعر» از درد پیری و گذر عمر با ماه سخن میگوید:
ای ماه، وقتی که من کودک بودم/ تو ماه بودی/ وقتی که من جوان بودم (و پیر میگذشتم از هر چیز)/ تو باز ماه بودی/ وقتی که من به پیری میرفتم (و مینوشتم از مرگ)/ تو باز ماه بودی/ و اکنون که من/ -شانه به شانۀ مرگ- از ساحلهای خاموش میگذرم و ریگ روزها را/ در باتلاقهای راکد شبها میاندازم/ تو باز «ماه» استی (همان،۴۲۶- ۴۲۵).
شعر «منهای بیست و چند بهار» یکی از اشعار او است که در آن بسیار واقعبینانه، غم گذر زمان و عمر را بیان کرده است:
چه خوب است لبخند تو تا با آن/ -به دنیا که نمیشود- به خودم بخندم/ چه خوبند چشمهای تو- تا/ با چشمهای تو/ -به خودم که نمیشود- به دنیا نگاه کنم/ میکنم، امّا ناگاه/ هفتاد سال آوار میشود میان من و تو (منهای بیست و چند بهار)/ و میان چشمها و لبخند تو- که چه خوبند همچنان-/ و من که دیگر هیچ چیز/ نه میبینم و نه میخواهم ببینم (همان،۱۳۹۲).
در شعر «ترانهها» نیز بسیار هنرمندانه به توصیف ضعفهای پیری میپردازد.
این همه به شعرها فکر نکن/ -روزی مثل موهای من، سپید خواهند شد-/ کمی به دست من فکر کن که به جای قلم/ حالا عصایی با خود میگرداند/ -مثل سربازی برگشته از جنگ/ که فقط زخم بزرگ سر خود را هدیه به خانه میآورد (همان،۱۴۱۹).
آتشی در شعر «برکه و آینه» زلف به باد سپردۀ سالهای دور (جوانیاش) را میبیند که برف‌پوش پیری شده است.
آتشی با وجود تمام دردهای شخصی و اجتماعی، شاعری پرجنب و جوش است. او برای آرامش یافتن؛ فریاد بیداری کشیدن، انتظار کشیدن برای آمدن سواری نجات بخش بر اسب سفید و بازگو کردن دردهای اجتماعی و یادآوری خاطرات گذشتۀ پربارش را بر راکد ماندن و انتظار کشیدن برای مرگ ترجیح میدهد.
…مرا- که بی گناهی به این زمین آجری تلخ بستهاند/ تا خواب چاه های قدیمی ببینم/ تنها گریزم اینکه به آبهای فردا بیندیشم/ تا نگذارم صدای هرزۀ بیداران/ عبور عاشقان را به زهرخند آشفته کند (همان،۸۸۹- ۸۸۸).
فرصتی ای مرگ/ تا برای آخرین بار بربطم را بردارم/ و در این کوچههای مرده/ بنوازم و بخوانم به شور…/ کورها را بینا و بینایان را دیوانه کنم (همان،۵۶۹- ۵۶۸).
او حتّی در قطعۀ «معنای ما»، مرگ را عین عدالت میداند، البتّه گاهی نیز مرگ را هراسانگیز و تلخ میداند:
… تنها سفید بد، کفن است/ که بر نگاه میآویزد/ آن حجم سنگین را که بر نخواهد خاست دیگر (همان،۷۴۸).
در شعرهای «دیدار اوّل»، «وقتش است» و «پرسش و پاسخ»، «سیر حسرت»، «از پای سنگ صبور»، «فاتح گلگشتهای پیری»، «زنی سراسیمۀ رؤیا» میتوان درد پیری او را دید.
۴-۶- تنهایی
آتشی اگرچه غرق در رؤیاهایش است و نسبت به نادرپور، تنهایی را کمتر احساس میکند؛ امّا او هم به حکم انسان بودن، حسّ غریب تنهایی را تجربه میکند.
… ما، کاروانیان کوچک/ ما کاروانیان با هم و… تنها/ - هریک دورن پیلۀ خوف خود تنها-/ (انسان همیشه در ورطههای هول و خطر، خود را تنها مییابد/ حتّی میان هزاران دوست/ حتّی کنار یار/ این راز دردناک انسان است) (همان،۱۰۹۰).
او خود را یک کولی تنها میداند که از طایفه و قافلۀ گذشتۀ پدری خود جا مانده است:
….من کولی ز طایفه واماندهام/ واماندهام ز قافله/ تنها میان صحرا، تنها میان کوه/ میخ سیاه‌چادر خود را میکوبم هر شب/ و دیگهای کهنۀ تنهایی را/ زنگار میزدایم با صیقل ترانه/ و کاسۀ سیاه شب را با ماسه های گریه میسایم… (همان،۳۱۰).
در قطعۀ «زنی با چهار نام»، خود را «تنهایی» نامیده است.
…. زنی آمده بود به دیدارم که چهار نام داشت/ تا مردی را وسوسه کند/ که نامش «تنهایی» بود (همان،۵۸۴).
با منِ در خلوت نشسته- فراموش/ هیچ لبی وا نمیشود به درودی/ چشمچران شعلۀ چراغک هیزم/ - چشمکزن با چراغهای خیابان/ پنهان، جاری کند اشارۀ دودی/ پنجرهها، داستانشان همه با دور… (همان،۲۸۹).
در شعرهای «بزم»، «حس» و «سمت واقعه» هم میتوان درد تنهایی شاعر را حس کرد.
۴-۷- غم غربت روستا (رو ستا ستایی) و شهر ستیزی
ستایش روستا و ستیز با شهر و زندگی شهری یکی از موتیفهای پرمایه و گسترده در شعرهای آتشی است. وی هویّت خود را در روستا و سادگی و طبیعت آن جستجو میکند. آتشی در شعر «سیر حسرت»، بر از دست رفتن روستای زادگاهش حسرت میخورد:
…. گر این سیاه سوخته دل آن است/ آن شورها و هلهله‌هایش کو؟/ ناقوس اشترانش خاموش است/ غوغای درهم گلههایش کو؟/ … شب، شیر گوسفند سفیدش را/ دیگر به دیگ کوه نمیدوشد/ آواز کبک در دل کوهستان/ چون چشمههای پاک نمیجوشد/ آن روز، آفتاب طلا میریخت/ بر سینۀ برهنۀ این صحرا/ و آن اسبهای وحشی سنگینگام/ میکوفتند سینۀ خرمنها/ امروز جز سکوت و سیاهی نیست/ دامن گسترده بر سر این ویران/ توفنده گردباد هراسانی است/ تنها سوار خستۀ این میدان…. (همان،۴۸- ۴۷).
در شعر «بر جادههای اطلس»، آرامش را در روستای زادگاهش میجوید:
…. در شیبهای خرّم که عکس میشها/ با بوتههای سبز گلاویز بود/ و دختران مزرعه غرق لباسهای گلبفت/ با بافههای سبز علف بر پشت/ در کوچههای دهکده میرفتند/ در جذبۀ سرود/ «ای نقطه های کوچک!»/ من نقطه های کوچک را میجستم/ تا زخم ناشناس پیشانی غرورم را/ در چشمههای ژرف بدایت/ با آبهای تازه شفا بخشم/ و گلۀ رمیدۀ بزهای خاطره را/ - از هول گرگهای فراموشی/ به جلگههای ایمن بسپارم/ و خود به نیمروز عطش در سایۀ معطّر سدری کهن/ آسوده، سر به خشت فراغت بگذارم (همان،۳۱۴).
آتشی روستا و طبیعت آن را با سوارکاری، اسب، چوپانی، گلۀ گوسفندان و بزها، چرا، غبار گلّهها، دهقانان، دشت و درّه، شکار، راه های سنگلاخی، حملۀ گرگها، دختران و زنان روستایی با لباسهای رنگین، آداب و رسوم مردم و… به تصویر میکشد و چنان از تکتک صحنههای زندگی روستایی و طبیعت آن، هنرمندانه سخن میگوید که خواننده را مبهوت و مشتاق میگرداند. یاد روستای زادگاهش و طبیعت ناب و آداب و رسوم و اعتقادات مردمان این دیار در شعر آتشی فراوان است. او بسیار هنرمندانه تمام تجربیّات خود از زندگی روستایی را که حاصل گذر بهترین لحظات عمر او در میان روستا و مردمان روستایی است؛ در قالب شعر به تصویر میکشد. تصویری که تمام و کمال، سادگی روستا، زندگی بیدغدغۀ روستایی و آرامش خاطر انسان در طبیعت روستا را انعکاس میدهد و حسّ و تجربۀ شاعر را به خواننده انتقال میدهد.
استفادۀ او از عناصر مختلف طبیعت روستایی در شعرش بی نظیر است.
یک نکتۀ حائز اهمّیّت در استفادۀ آتشی از عناصر طبیعت، توجّه خاصّ و استفادۀ فراوان او از تصویر اسب و گنجشک و کبوتر است. این مسأله از لحاظ روانشناسی نوستالژیک قابل تأمّل است و ریشه در گذشتۀ پدری و خانخانی او و خاطرات کودکی‌اش دارد؛ خاطراتی که هویّت او به شمار میروند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:30:00 ب.ظ ]




فصل دوم – در جستجوی دکترین صلاحدید دولتها در سایر معاهدات بین‌المللی
در عصر حاضر با وجود انتقادات بسیار از ناحیه دانشمندان و نیز بعضی از قضات دیوان اروپایی حقوق بشر در خصوص دکترین صلاحدید دولتها امروزه شاهد گسترش دکترین در حوزه هایی هستیم که تا چند سال پیش تصور آن نیز ممکن نبود. این مسئله دلایلی دارد، در ابتدا به دلیل شرایط کلی حاکم بر تعهدات بین‌المللی است که اختیار و آزادی عملی را به دولتها در اجرای تعهد خود میدهد.دلیل دوم به علت شرایط کلی حاکم بر محاکم قضائی بین‌المللی، دلیل سوم به جهت وجود شروط غیرمانع در معاهدات بین‌المللی ودلایل چهارم و پنجم عبارتند از ابهام در معاهدات بین المللی و در آخر وجود تعهدات مثبت در معاهدات بین‌المللی که در این فصل به بررسی هر یک می‌پردازیم:
مبحث اول – شرایط کلی حاکم بر تعهدات بین‌المللی
با بررسی تعهدات بین‌المللی دولت‌ها از زاویه «اختیار»، می‌توان دو نوع تعهد را در عرصه حقوق بینالملل مشخص نمود، دسته اول تعهداتی است که تخطی از آن امکان پذیر نمی‌باشد، لذا دولتها در اجرای آن دارای هیچگونه اختیار و صلاحدیدی نمی‌باشند که ما آنها را تعهدات آمره می نامیم، بنابراین در تعهدات آمره دولتها تنها در چارچوب الزامات، موارد و مصادیق مشخص حرکت می‌نمایند و هیچ حاشیه ای از ارزیابی و یا تفسیر آزاد به آنها اعطا نشده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
دسته دوم تعهداتی است که دولتها به دلیل شرایط خاص حاکم بر آن در تفسیر و نحوه اجرا، دارای آزادی عمل می‌باشند، در حقیقت صلاحیت وقتی اختیاری است که دولتها در مقابل امور معینی حق تصمیم گیری داشته باشند و بتوانند در مورد هر کاری که برای منافع و مصالح عمومی، مقتضی و صلاح میدانند، تصمیم گیری نمایند. از این رو در این نوع از تعهدات به دولتها اختیارات موسعی نسبت به تعهدات آمره اعطاء می‌گردد. [۴۸۴] البته باید توجه داشت از این تقسیم بندی نمی‌توان اینگونه استنباط کرد که در حقوق بینالملل تعهداتی وجود دارند که تخلف از آنها مجاز میباشد، زیرا تخلف از هیچ قاعده حقوقی، تجویز نشده است، بلکه این تقسیم بندی از نقطه نظر حدود اختیارات دولتها در مواجه با این هنجارها می‌باشد.
جزء اول – معیارهای تفکیک تعهدات آمره از تعهدات تخییری
به طور کلی دو معیار در تفکیک نمودن تعهدات آمره از تعهدات تخییری وجود دارد. معیار اول که معیار «ارزیابی» و مربوط به حوزه صوابدید مقامات دولت‌ها می‌باشد، بدین معنا است که بر اساس این معیار ماهوی، در تعهدات اختیاری، فرصت و امکان ارزیابی برای دولت‌ها در نظر گرفته شده است، ولی در تعهدات آمره فرصت و امکان ارزیابی از آنها گرفته شده است. معیار دوم «معیار تفسیری» است بدین مفهوم که در تعهدات آمره معمولاً مکانیسم حقوق بین‌الملل برای دولت‌ها تعیین نموده است که آنها حق تصمیم گیری فردی ندارند ولی در تعهدات تخییری دولت‌ها می‌توانند با توجه به ماهیت تصمیم، موضوع را تفسیر نمایند.
جزء دوم –مفهوم تعهدات آمره
تعهدات آمره،تعهداتی می‌باشند که «منافع برتر کل جامعه بین المللی را حفظ می کنند» منفعتی که تخطی از آن جایز نمی باشد. [۴۸۵] لذا دولتهادر اعمال آن دارای اختیار و صلاحیت نمی‌باشند. در این خصوص ماده ۵۳ کنوانسیون ۱۹۶۹ حقوق معاهدات اقدام به ارائه توصیفی شکلی از تعهدات آمره می کند: «… قاعده آمره حقوق بین‌الملل عام، قاعده ای است که به وسیله اجماع جامعه بین المللی کشورها به عنوان قاعده تخلف ناپذیر…… به رسمیت شناخته شده است»[۴۸۶]. دو ویژگی بر این نوع از تعهدات حاکم است اول اینکه ماهیت تعهدات آمره به گونه ای است که به لحاظ اهمیتی که دارد، دغدغه تمامی دولت‌ها را بر می‌انگیزد و همه دولتها می‌توانند به منافع حقوقی که در حمایت از این حقوق دارند، استناد نمایند[۴۸۷]. در واقع، نقطه ثقل تعهدات آمره نفع حقوقی همه دولت‌ها در رعایت آن تعهدات می‌باشد؛ و بر این اساس، تمامی دولت‌ها حق دارند در صورت نقض این تعهدات توسط دولتی به مسئولیت بین‌المللی آن دولت، استناد نمایند. [۴۸۸] در حالی که هر تابع حقوق بین‌الملل دارای حق ویژه ای برای وادار کردن دیگران به محترم شمردن تعهدات آمره است، بدون آنکه موظف باشد اثبات نماید، که شخص وی در نتیجه نقض حقوق یاد شده متحمل ضرر و زیان شده است.[۴۸۹] خصیصه دیگری که تعهدات آمره دارند، این است که برخلاف سایر تعهدات فیمابین تابعان حقوق بین‌الملل، اعلام رضایت در آنها شرط نیست؛ بلکه به صرف عضویت در جامعه بین‌المللی، تحقق رضایت در این خصوص، محرز خواهد بود و در برخی موارد حتی علیرغم عدم تمایل و رضایت، اعضاء جامعه بین‌المللی نسبت به چنین تعهدی ملتزم قلمداد می‌گردند. در واقع، منشأ لازم الإجرا بودن تعهدات آمره، در رضایت و خواست تابعان حقوق بین‌الملل نخواهد بود، بلکه در ایجاد آن اصول و تعهدات از سوی جامعه بین‌الملل در کل می‌باشد،.لذا نقض یک تعهد آمره، حتی اگر طی معاهده و بر مبنای رضایت طرفین صورت گیرد، موجب بطلان ذاتی عمل مخالف آن می‌شود[۴۹۰] و این مسئله خود برتری قواعد آمره را نسبت به سایر قواعد در حقوق بین‌الملل تأیید می کند. بر این اساس، نقض تعهدات آمره، دولت یا سازمان بین المللیِ متخلف را در قبال جامعه بین‌المللی در کل مسئول می کند؛ در حالی که نقض سایر تعهدات حقوق بین‌الملل مسئولیت دولت یا سازمان بین‌المللی متخلف را صرفاً در مقابل طرف زیاندیده، رقم میزند. نتیجه ای که از این بحث حاصل می‌گردد این است که، وجود اختیارات و آزادی عمل برای دولتها با توجه به ِویژگی الزام آور بودن حاکم بر تعهدات آمره نمی‌تواند در خصوص این دسته از تعهدات وجود داشته باشد.[۴۹۱]
جزء سوم –مفهوم تعهدات تخییری
در حقوق بین‌الملل ما با دو سطح از تعهدات بین‌المللی دولتها سرو کار داریم سطح اول که تعهدات آمره نام دارد که توضیحات آن در جزء قبل بیان گردید، لکن سطح دوم تعهداتی قرار دارد که میزان تعهد دولتها به رعایت آن با توجه به وِیژگیهای حاکم بر آن پائین تراز تعهدات دسته اول می‌باشد لذا اعمال و یا نحوه اجرای آن بسیار منوط به شرایط ناپایدار می‌باشند[۴۹۲] بدین مفهوم که ویژگی این تعهدات بدین صورت می‌باشد که در شرایط متفاوت، برنامه های اجرائی و کاربردی آنها نیز متفاوت می‌باشد و دولتهای مختلف نمی‌توانند یکنواختی قابل توجهی را پیدا نمایندف چرا که آنها به ناچار وابسته به شرایط و یا وابسته به اهداف غیر یکنواخت می‌باشند. نتیجه ای که حاصل می‌گردد این است که تعهدات حاضر، دولت‌ها را در یک حوزه قانونی[۴۹۳] که در آن دارای اختیار و آزادی عمل میباشند قرارمیدهد. هر چند ممکن است رویه عملی دولتها، متناقض جلوه گر شود.[۴۹۴] نتیجه اینکه در این نوع از تعهدات که کاربرد و نحوه اجرای تعهد ذاتاً نامعلوم و یا با توجه به شرایط، غیر مشخص است، مراجعه به دکترین صلاحدید دولتها در آن بیشتر دیده می‌شود. [۴۹۵]حال با این توضیح به طور نمونه به بررسی تعهدات تخییری در دو حوزه حقوق دریاها و محیط زیست می‌پردازیم.
الف - تعهدات تخییری دولتها در حوزه حقوق دریاها
اختیار دولتها در حوزه تعهدات بین‌المللی ممکن است به دو صورت جلوه گر شود، صورت اول این است که امکان دارد، این اختیار و آزادی عمل دولتها در اصل «اعمال و یا عدم اعمال تعهد» خود را نشان دهد که این موضوع معمولاً به صورت صریح برای دولتها پیش بینی می‌گردد به عنوان نمونه در حوزه تعهدات دولت‌ها در حوزه حقوق دریاها، ماده ۲۱۸ کنوانسیون ملل متحد در خصوص حقوق دریاها مقرر می‌دارد «وقتی یک کشتی به طور داوطلبانه وارد یک بندر یا تأسیسات نزدیک ساحل می‌شود، دولت ساحلی «می‌تواند» آن را مورد تحقیق و بازرسی قرار داده و در جائی که شواهد و قرائن اقتضاء می‌کند، در خصوص هر گونه تخلیه‌ای از آن کشتی خارج از آب‌های داخلی، دریای سرزمینی یا منطقه انحصاری اقتصادی دولت مزبور که ناقض قواعد و استانداردهای قابل اجرای بین‌المللی ایجاد شده توسط سازمان بین‌المللی صالح یا کنفرانس دیپلماتیک عمومی باشد، اقدامات لازم را انجام دهند.»[۴۹۶]
همچنین در خصوص تحقیقات در منطقه انحصاری اقتصادی دریایی نیز کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها تحقیقات علمی دریایی را تابع رضایت دولت ساحلی دانسته است[۴۹۷] و مقرر می‌دارد که دولت ساحلی در اعمال صلاحیت خود نسبت به تحقیقات علمی «حق انحصاری» تنظیم، صدور اجازه و اجرای تحقیقات علمی را در منطقه انحصاری اقتصادی و فلات قاره منطبق با مقررات مربوطه کنوانسیون دارد. نتیجه اینکه دولت ساحلی برای دادن یا عدم دادن رضایت دارای اختیار کامل است.[۴۹۸] و دولت ساحلی می‌تواند «به صلاحدید خود»[۴۹۹] از اعطاء رضایت به انجام طرح تحقیقاتی علمی دریایی دولت یا سازمان بین‌المللی ذیصلاح دیگری در منطقه انحصاری اقتصادی و یا فلات قاره اش خودداری نماید. [۵۰۰]
ب- تعهدات تخییری دولتها در حوزه حقوق محیط زیست
نوع دیگری از اختیارات دولتها ممکن است در تعهدات بین‌المللی به صورت «شیوه اجرا» عملیاتی گردد. البته به نظر نگارنده این نوع اختیار در خصوص تعهدات عام الشمول (البته به جز آنهایی که تبدیل به تعهدات آمره گریده اند) مورد استفاده قرار می‌گیرد چرا که دولتها از یک سو به دلیل عام الشمول بودن یک معاهده در انجام اصل عمل دارای تعهدی مضاعف نسبت به معاهدات دیگر می‌باشند، لکن میزان این التزام به مانند تعهدات آمره نیست، لذا کشورها در عین پایبندی به این نوع از معاهدات از اختیاراتی در «شیوه اجرا»برخوردار می‌باشند. به عنوان مثال تعهد جامعه جهانی در قبال محیطزیست سالم، صرف نظر از این که در کدام حیطه جغرافیایی باشد، به لحاظ اینکه تأثیر اکوسیستمی جهانی داشته و تمامی اعضاء جامعه جهانی را متضرر می کند لذا به تعهدی عام الشمول و جهانی مبدل شده که نظم عمومی جامعه بین‌المللی را متأثر می سازد.[۵۰۱] دیوان بین‌المللی دادگستری نیز در نظریه مشورتی خود راجع به مشروعیت تهدید یا استفاده از سلاح های هسته ای[۵۰۲]، و نیز در قضیه سد گابچیکوو ـ ناگیماروس[۵۰۳]به طور ضمنی وجود تعهدات زیست محیطی عام الشمول را به رسمیت شناخته است. خلاصه آنکه، این تعهدات غیر الزام آور که تعهدات «حقوق نرم»[۵۰۴] نیز نامیده می شوند، قابلیت این را دارند تا به دولتها اختیار و آزادی عملی در «شیوه اجرا» اعطاء نماید. نمونه بارز این نوع تعهد در حوزه محیط زیست را می‌توان در پروتکل کیوتو[۵۰۵]که به منظور کاهش انتشار گازهای گل‌خانه‌ای، که عامل اصلی گرم‌شدن زمین در دهه‌ های اخیر محسوب می‌شوند، ملاحظه نمود.در این معاهده دولت‌ها متعهد گردیده اند که ظرف ده سال آینده میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای خود را ۵٪ کاهش دهند و به دولت‌های در حال توسعه کمک‌های مالی برای افزایش ضریب نفوذ استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر نظیر انرژی خورشیدی و بادی، اعطا نمایند لکن این پروتکل تعیین مسیر چگونگی وصول به این مقصود را به دولتها واگذار نموده است.[۵۰۶]
جزء چهارم – بررسی مسئولیت بین‌المللی دولتها در قبال تعهدات آمره و تخییری بین‌المللی
حقوقدانان بین‌المللی، مسؤولیّت را ناشی از فعل ها و ترک فعل هایی می‌دانند که به ‌استناد مقررّات بین‌المللی، غیر قانونی تلقی می‌شوند، این شاخصه توسط دیوان دائمی بین‌المللی دادگستری، در قضیه فسفات مراکش[۵۰۷]، دیوان بین‌المللی دادگستری در قضایایی مانند کانال کورفو[۵۰۸]، دعوای نیکاراگوئه علیه آمریکا[۵۰۹]، کابچیکوو - ناگیماروس[۵۱۰] و نیز در نظر مشورتی درباره تفسیر معاهدات صلح[۵۱۱] به نوعی مورد تاکید قرار گرفته است.[۵۱۲] لذا با کمک این شاخصه، در خصوص تعهدات آمره با توجه به افزایش نقش و جایگاه این نوع از تعهدات در نظام حقوق بین‌الملل معاصر و نیز توجه به این موضوع که دیگر نمیتوان قواعد آمره حقوق بین‌الملل را تابعی محض از اصل حاکمیت و منافع ملی دولت‌ها، بدان گونه که در حقوق بین‌الملل کلاسیک و حتی در اویل تأسیس سازمان ملل متحد وجود داشت، تلقی نمود، لذا همانطور که قبلاً نیز بیان گردید هیچ اختیار و آزادی عملی برای دولت‌ها وجود نداشته، بنابراین نقض تعهدات آمره، دولت یا سازمان بین‌المللیِ متخلف را در قبال جامعه بین‌المللی در کل مسئول می کند؛ لکن در خصوص تعهدات تخییری با توجه به رای دیوان دیوان دائمی دادگستری بین المللی در قضیه لوتوس[۵۱۳] و تاکید این رای بر اینکه «همه آنچه که ممنوع نیست مجاز می‌باشد»[۵۱۴] صرف نظر از این که در مورد آن اختلاف نظر بین حقوقدانان وجود دارد،[۵۱۵] به نظر می رسد به دلیل اینکه هیچ ممنوعیت قانونی در حقوق بین‌الملل برای اختیار و آزادی دولتها به هنگام مواجه شدن با این تعهدات وجود ندارد، لذا عمل دولت‌ها در انتخاب بر نامه های اجرائی و کاربردی شان خلاف تعهدات بین‌المللی آنها نبوده و بالتبع موجب مسئولیت آنان نیز نمی‌گردد.
مبحث دوم- شرایط کلی حاکم بر محاکم قضائی بین‌المللی
بطور کلی شرایط حاکم بر محاکم قضائی بین‌المللی به گونه ای است که در عرصه بین‌المللی محاکم از ظرفیت های تصمیم گیری محدودتری نسبت به همتایان داخلی شان برخوردار هستند. لذا این محدودیت‌های حاکم بر محاکم قضائی بین‌المللی فضائی را فراهم می کند که در بعضی از اختلافات احترام به دادگاه های ملی دولتها در تصمیمات اتخاذی بیشتر از پیش مهم گردد چرا که در آن شرایط، دادگاه های ملی به دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت بهتر توانایی اعمال قانون بهتری نسبت به محاکم بین‌المللی را دارند. این قرار گرفتن در یک موقعیت بهتر همان دکترین صلاحدید می‌باشد که می‌تواند به تعدادی از این نگرانی های به وجود آمده در خصوص محاکم قضائی بین‌المللی از طریق استانداردهای قابل قبول ایجاد شده توسط داده های ملی پاسخ دهد. [۵۱۶]
البته باید توجه داشت که بسیاری از شارحان حقوق انجام مقایسه بین حقوق داخلی و حقوق بین‌الملل را به مصلحت نمی‌دانند[۵۱۷] دلیل این عده آن است که در حقوق داخلی هدف اصلی رویکرد شیوه‌های حل و فصل اختلافات همواره براین نکته متمرکز بوده که بتوان روش‌های سریع و ارزانی را جایگزین دادرسی پرهزینه و طویل‌المدت قضایی ساخت، حال آن که در حقوق بین‌الملل هدف آن بوده که به علت عدم وجود یک نظام قضایی دارای صلاحیت اجباری با احکام الزام‌آور، بر نقش طرف ثالث برای متعهد ساختن طرفین متنازع به پذیرش شیوه حل اختلاف و اجرای احکام صادره، تاکید نماید.
جزء اول- شرایط شکلی
با وجود ایجاد محاکم قضائی بین‌المللی برای رسیدگی، از نظر شکلی، هنوز این دادگاه های ملی هستند که در خط مقدم این مبارزه قرار دارند. سهولت دسترسی افراد، دسترسی آسان دادگاه به مجرم، ادله و شواهد می‌تواند دلیل برتری و اولویت آنها باشد.همچنین در هر نظام سیاسی در انتخاب افرادی که به نحوی از انحاء در محاکم قضائی آن دولت می باشند، دقت زیادی می شود و برای متصدی امور قضائی، صفاتی را درنظر می گیرند و تا شخصی واجد آن شرایط نباشد، این مسند به او سپرده نمی شود. و نیز در بسیاری از نهادهای قضائی، دوره‌های آموزشی متعددی برای پرسنل دست‌اندرکار، تدارک دیده شده است در حالی که در انتخاب قضات محاکم بین‌المللی مسائل سیاسی نیز بسیار نقش بازی می‌کند. موضوع بعد در خصوص زیر ساخت های علم قضات بین‌المللی است که ممکن است دچار سوء تفاهمهای پیچیده ای در خصوص تعارض اشتباه بکاربردن قانون با توجه به حقایق یا مجموعه ای از استانداردهای قانونی گردد، لذا این موضوع ممکن است کشش مقبولیت تصمیمات قضات را تضعیف نماید و در نهایت حقوق داخلی بنا بر مقتضا و قلمرو خود، قوانین جامعی را در مورد اغلب مباحث قضائی برای خود ایجاد نموده است، در واقع حقوق داخلی به دلیل قدمتی که دارد از قواعد منسجم، جزئی و دقیقی برخوردار است، این قدمت طولانی باعث گردیده که در طول زمان نهادها و مفاهیم حقوقی متنوعی در حقوق داخلی شکل گرفته و مورد بحث قرار گیرد و به تبع آن حقوق داخلی پرورش پیدا نماید و دارای قواعدی منسجم و دقیق گردد در صورتی که در محاکم قضائی بین‌المللی به دلیل عدم وجود این قدمت ما شاهد فقدان این قوانین می‌باشیم.
جزء دوم- شرایط ماهوی
هر شخص آگاه به علم حقوق می داند که بین نظام های حقوقی داخلی و نظام حقوق بین‌الملل تفاوت های آشکاری وجود دارد که بسیاری از آنها ناشی از طبیعت و ماهیت جوامع داخلی و جامعه بین‌المللی است. بر این اساس، حقوق بین‌الملل به لحاظ فقدان مؤسسات اجرائی متمرکز در خصوص اعمال و اجرای قواعد بین‌المللی با مشکلاتی مواجه می‌باشد. البته هر چند با ظهور سازمان های بین‌المللی و پیش بینی نقش اجرائی این سازمانها، تا حدی جامعه بین‌المللی توانسته مکانیسم هایی را برای اجرای مقررات بین المللی و احکام مراجع قضائی بین‌المللی فراهم نماید. لکن با وجود تحول مذکور، هنوز حقوق بینالملل در زمینه اجرا بر اقدام نظام های حقوقی ملی متکی است. بسیاری عقیده دارند در چارچوب نظام های حقوقی ملی، به خصوص در اجرای حقوق بین‌الملل، دادگاه های ملی به لحاظ استقلال و نقش غیر سیاسی شان بهترین گزینه محسوب می شوند. به عقیده اینان اجرای قواعد حقوق بین‌الملل توسط دادگاه های ملی، تضمین های بیشتری برای اجرای هنجارهای های بین‌المللی فراهم می‌کند، چرا که دادگاه های ملی در دسترس بوده و تصمیماتشان به سهولت اجرا می‌شود[۵۱۸]. در این رابطه مؤسسه حقوق بین‌الملل در سال ۱۹۹۳ در شصت و ششمین جلسه خود در مانیل طی قطعنامه ای بر نقش دادگاه های ملی در اجرای نرم های بین‌المللی تأکید نموده است.[۵۱۹]البته با توجه به اینکه موانع جدی پیش روی دادگاه های ملی در نظارت بر اجرای حقوق بین‌الملل توسط حکومت دولت متبوع وجود دارد، مؤسسه حقوق بین‌الملل در قطعنامه ۱۹۹۳خود از دادگاه های ملی می خواهد که در صحنه بین‌المللی به عنوان بازیگران مستقل عمل نمایند؛ مقررات بین‌المللی را به طور بی طرفانه و بدون اطاعت از حکومت هایشان اجرا نمایند و در تفسیر مقررات بین‌المللی، یک تفسیر مستقل را بر اساس روش های به کار گرفته شده توسط محاکم بین‌المللی اعمال نمایند (ماده ۱ (۲)). قطعنامه همچنین از دادگاه های ملی می خواهد که با توجه به ماهیت سیاسی مسأله از اعمال صلاحیت امتناع نکنند، زیرا اگر معیارهای حقوقی برای موضوعی وجود داشته باشد، اقدام قضایی امکان پذیر است.[۵۲۰]
البته باید توجه داشته باشیم علیرغم برتریهای شکلی و ماهوی محاکم قضائی داخلی بر بین المللی، دکترین صلاحدید دولت‌ها بدین معنا نمی‌باشد که فرایند تصمیم گیری انحصاراً می‌بایست در اختیار بازیگران دولتی قرار گیرد و در این میان دادگاه های بین‌المللی می‌توانند نقش حیاتی از طریق نظارت بر تضمین تناسب قانونی تصمیمات اتخاذی از ناحیه ملتها بازی کنند. [۵۲۱]
مبحث سوم- وجود شروط غیرمانع در معاهدات بین‌المللی
علاقه کشورهای جهان به ایجاد ساختاری منظم، هماهنگ و ضابطه مند برای رفتارهای بین‌المللی خود از دیرباز وجود داشته است. همانطور که طیف وسیعی از فعالیت های انسانی به وسیله توافقات بین‌المللی تنظیم می‌گردند، «شروط غیرمانع»[۵۲۲] یک مکانیسمی را ایجاد می کند که از یک طرف به مشارکت دولتها در گسترش نظم حقوقی و انعقاد معاهدات بین‌المللی کمک می‌کند و از طرف دیگر اختیار و آزادی عملی را برای رها شدن دولتها از تعهدات بین‌المللی، به هنگامیکه که آن دولت در معرض یک خطر فوق العاده قراردارد، پیش بینی می‌کند.[۵۲۳] لذا می‌توان گفت که شروط غیر مانع[۵۲۴] به عنوان یک دکترین صلاحدید موسع، اختیاراتی را به دولتها برای تعیین ابتدائی اینکه آیا عملشان منطبق با شروط غیر مانع می‌باشد یا خیر اعطاء می کند.[۵۲۵]
جزء اول –معنا و مفهوم شروط غیرمانع
در خصوص معنا و مفهوم شروط غیرمانع در ابتدا لازم است برای دستیابی به یک تعریف دقیق به بررسی و تحلیل این شروط بپردازیم. شروط غیرمانع به دولت‌های عضو جامعه جهانی اجازه می دهد در عین پایبندی به معاهدات بین‌المللی منعقده، در صورتی که پایبند بودن به آن معاهدات در شرایطی خاص باعث آسیب وارد شدن به حاکمیت، امنیت عمومی،[۵۲۶] نظم عمومی، [۵۲۷]سلامت عمومی، [۵۲۸] اخلاق عمومی [۵۲۹] یا بطور کلی به منافع ضروری آن دولت می‌گردد، در همان زمان به منظور حفظ قدرت از این تعهدات، فرار نمایند. به این ترتیب می‌توان شروط غیرمانع را به منزله دکترین صلاحدید دولتها برای آشتی دادن همکاری بین‌المللی و یکجانبه گرایی دولت‌ها مورد شناسایی قرار داد. بنابراین شروط غیرمانع را می‌توان به عنوان مقرراتی در معاهدات بین‌المللی دانست که با توسل به آن دولت‌ها حق عدول[۵۳۰] از تعهدات بین‌المللی بر اساس ملاحظات یک طرفه و بر اساس تفسیر ذهنی را برای خود حفظ می‌نمایند، تعریف نمود. [۵۳۱]
جزء دوم –شاخصه های اصلی شروط غیرمانع
با توجه به تعاریف ذکر شده از شروط غیرمانع می‌توان شاخصه های آن شروط را که جز مولفه های اصلی آن می‌باشد، بدین گونه معرفی نمود: اعطاء اختیار ارزیابی به دولتها، توافق صریح طرفین معاهده در درج شروط غیرمانع، شروط غیرمانع به عنوان یک حق، اعمال شروط غیرمانع در مواقع ضروری. که در این قسمت به بررسی هر یک می‌پردازیم:
الف- اعطاء اختیار ارزیابی و تفسیر به دولتها
اولین ویژگی شروط غیر مانع این می‌باشد که این شروط اختیاری رابه دولتها برای تصمیم گیری در خصوص پایبندی به تعهدات بین‌المللی ویا خروج یک جانبه از تعهدات بین‌المللی به جهت حفظ منافع ملی ای که مورد تهدید قرار گرفته‌اند،اعطاء می کند. [۵۳۲] بدین معنا که شروط غیرمانع ملاحظات یک طرفه ای[۵۳۳]را در رژیم حقوق بین‌الملل که مبتنی بر همکاری بین‌المللی بین دولت‌ها میباشد را موجب می‌گردد. همچنین این اختیار به دولت‌ها، قدرت تفسیر عهدنامه را نسبت به کل و یا بخشی از آن اعطاء می کند.تفسیری که خود دولت‌ها چارچوب آن را تعیین می‌نمایند. این موضوع همواره به هنگام اعمال این اختیار از ناحیه دولت‌ها مورد تاکید قرار گرفته است به عنوان نمونه در سال ۱۹۶۱ نماینده دولت غنا در توجیه ادامه تحریم کالاهای پرتقالی به دلیل تهدید علیه صلح قاره آفریقا، استدلال می نمود که «اختیارات مندرج در ماده ۲۱ گات به گونه ای است که هر دولتی میتواند خودش قضاوت نماید چه چیزی برای امنیت ملی اش ضروری می‌باشد» [۵۳۴]
ب- توافق صریح طرفین معاهده در درج شروط غیرمانع
هنگامی یک عبارت شروط غیر مانع محسوب می‌شود که قصد طرفین به وضوح در متن معاهده بیانگردد.[۵۳۵]بر این موضوع در بند ۱ ماده ۳۱ کنوانسیون حقوق معاهدات تاکید شده است که «یک معاهده به حسن نیت و منطبق با معنای معمولی ای که باید به اصطلاحات آن در سیاق عبارت و در پرتو موضوع و هدف معاهده داده شود، تفسیر خواهد شد.» لذا از نظر شرایط یک معاهده بین‌المللی باید به وضوح شیوه ای که دولت‌ها از طریق آن تمایل به حفظ اختیار در عدول از تعهدات بین‌المللی بر اساس ارزیابی ذهنی خودشان را دارند در شروط غیرمانع قید گردد. این مهم در قضیه Sempra v. Argentina مورد تاکید هیات حل اختلاف قرار گرفت که «عبارات فوق العاده و استثنائی نظیر مقررات غیر مانع برای اینکه این نیت را منعکس نماید می‌بایست بالصراحه ذکرگردد چرا که در غیر اینصورت می‌تواند فرض شود که آنها چنین معنایی را در نظر نداشته‌اند»[۵۳۶]
ج –شروط غیرمانع به عنوان یک حق
با توافق صریحی که طرفین یک معاهده تحت قالب شروط غیر مانع انجام می دهند، برای هر یک در شرایطی خاص جهت حفظ منافع ملی حقی یکجانبه در خصوص پایبندی و یا عدم پایبندی بر معاهدات ایجاد می‌گردد.از این حق مکتبسه دو نتیجه حاصل می‌گردد. نخست اینکه به دلیل توافق صریح طرفین دخالت مراجع ثالث برطرف کننده اختلاف در این زمینه، غیر قانونی و خارج از اختیارات قانونی آنها می‌باشد و دوم اینکه چارچوب و اندازه مورد نیاز برای حفظ منافع ملی توسط طرفین مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. [۵۳۷]این موضوع در اعمال مجازاتهایی علیه آرژانتین در سال ۱۹۸۲ مورد تاکید دولتها قرار گرفت[۵۳۸]. اتحادیه اروپا و اعضای آن، کانادا و استرالیا پس از وقایع فالکلند / مالویناس، در آوریل ۱۹۸۲ واردات محصولات از کشور آرژانتین را ممنوع اعلام نمودند و بیان داشتند که این اقدام را با توجه به موضوع قطعنامه ۵۰۲ شورای امنیت سازمان ملل‌متحد یعنی مسأله فالکلند / مالویناس اتخاذنموده و در واقع از یک «حق ذاتی» خود طبق حقوق بین‌الملل عمومی استفاده کرده‌اند. اتحادیه اروپا ضمن تأکید بر «حق ذاتی» مذکور اعلام نمود که استفاده از این حق یک استثنای عمومی است که احتیاجی به اعلام، توجیه یا تصویب ندارد و این رویه را سابقه ۳۵ ساله اجرای گات تأیید می‌کند و در واقع این رویه نشان می‌دهد که هریک از طرفهای متعاهد در نهایت با صلاحدید خودش می‌تواند از حق مذکور استفاده کند.
د –اعمال شروط غیرمانع درجهت حفظ منافع ضروری
آنچه که در خصوص شروط غیرمانع اهمیت دارد این مهم است که به واقع اعمال شروط غیرمانع تنها میبایست در جهت حفظ منافع ضروری بکار گرفته شود.این مهم بالصراحه در بعضی از معاهداتی که حاوی این شروط می‌باشد، قید شده است به عنوان نمونه در بند ۲ ماده ۱۸ معاهده دو جانبه سرمایهگذاری آمریکا – هند بیان شده است «هیچ چیز در این پیمان نمی‌بایست….. مانع استفاده یک طرف از اقداماتی که…. برای…. حفاظت از منافع امنیتی ضروری و لازم است، نمی‌شود». [۵۳۹] و یا در بند ۲ ماده ۱۱ قرارداد سرمایه گذاری دو جانبه بین هند و مصر مقرر شده است: این توافق نامه مانع یکی از طرفین معاهده از انجام اقداماتی که برای منافع امنیتی ضروری و لازم است، نمی‌شود.[۵۴۰]
همچنین ماده ۲۰۱۲ بند ۱ توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی بیان می‌دارد: «هیچ یک از موافقتنامه نمی‌بایست تفسیر شود… ب- برای جلوگیری هر یک از طرفهای معاهده از انجام عملی که برای حمایت از منافع امنیتی«ضروری» می‌باشد: ۱-در ارتباط با تجارت تسلیحات، مهمات و ابزار آلات جنگی و نیز تجارت در کالاهای دیگر مواد، خدمات و تکنولوژی هایی که مستقیما و یا غیر مستقیم انجام می‌گیرند با هدف تدارک جنگی و یا سایر تشکیلات امنیتی ۲- در زمان جنگ و یا شرایطی اضطراری در روابط بین‌المللی ۳- در ارتباط با اجرای سیاست های عمومی و یا توافقنامه های بین‌المللی مربوط به عدم گسترش سلاح های هسته ای و یا دیگر وسایل انفجار هسته ای». [۵۴۱] ویا بند ۲ ماده ۲۲ موافقت نامه تجارت آزاد بین آمریکا و استرالیا بیان می‌دارد: «هیچ یک از این مقررات نمی‌بایست به گونه ای تفسیر شود که مانع یک طرف از اجرای اقداماتی که آن دولت برای انجام تعهداتش در ارتباط با حفظ و یا بازگرداندن صلح بین‌المللی و یا امنیت بین‌المللی و یا حفاظت از منافع امنیتی اساسی اش ضروری محسوب می کند» [۵۴۲]
جزء سوم- مبانی حقوقی شروط غیرمانع
بر اساس حقوق عرفی حاکم بر معاهدات بین‌المللی، مدت زمان استمرار یک تعهد بین‌المللی اصولاً تابع تراضی دولتهایی است که رضایت خویش را به التزام در قبال آن اعلام کرده اند. در همین راستا معمولاً در معاهدات یک قید آورده می‌شود که بر اساس آن طرفین مجاز می‌گردند که در هر زمان که خواستند به فسخ یکجانبه یا اصلاح مفاد آن، مبادرت ورزند.[۵۴۳] لذا به‌ نظر می‌رسد که‌ توجیه‌ شروط غیرمانع بر پایه‌ اصل‌ حاکمیت‌ دولتها در عرصه حقوق بین‌الملل استوار است‌. در این عرصه که روابط بین یک دولت با دولت دیگر رابطه ای افقی است و نه عمودی؛ یک دولت در تعیین‌ سرنوشت‌ سیاسی‌ خود مستقل ‌از اراده‌های‌ خارجی‌ عمل‌ خواهند کرد و این‌ استقلال‌ در اراده‌ و تصمیم‌گیری‌، حق‌بنیادین‌ و غیرقابل‌ سلب‌ آنان‌ است‌ که‌ امروزه‌ در میان‌ سایر موازین‌ حقوق‌ بین‌الملل ‌اهمیتی‌ بسان‌ یک‌ قاعده‌ آمره‌ یافته‌ است‌. این‌ اصل‌ با وصف‌ برابری‌ دولتها همراه‌ بوده‌و بدین‌ ترتیب‌ اصل‌ برابری‌ حاکمیت‌ دولتها از مجموع‌ آن‌، شکل‌ گرفته‌است. [۵۴۴]این‌اصل‌ در عرصه‌ ساخت‌ و پرداخت‌ معاهدات‌ و شکل‌گیری‌ و پذیرش‌ موازین‌ قراردادی‌بدین‌گونه‌ جلوه‌گر می‌شود که‌ دولتها حق‌ دارند آزادانه‌ و برمبنای‌ صلاحدید خود (یعنی‌هرگاه‌ منافع‌ ملی‌ اقتضا کرد) وارد این‌ عرصه‌ شوند و هرگاه‌ بر مبنای‌ همان‌ اهداف‌ و منافع‌، ضروری‌ تشخیص‌ دادند، براساس‌ ماهیت‌ یک‌طرفه‌ و یک‌جانبه‌ ورود به‌معاهدات‌، از آن‌ خارج‌ شوند.[۵۴۵] این‌ امر از اقتضائات‌ مفهوم حاکمیت‌ دولت‌ است ‌و تا موقعی‌ که‌ رضایت‌ خود آن‌ دولت‌ بر سلب‌ حق‌ خروج‌ تعلق‌ نگرفته‌ است‌ (به‌ویژه‌ تاهنگامی‌ که‌ یک‌ قاعده‌ حقوقی‌ در سلب‌ این‌ حق‌ به‌ صورت‌ موردی‌ یا عام‌ شکل‌نگرفته‌است‌)، خروج‌ از معاهده‌ جلوه‌ بارز و برجسته‌ اعمال‌ حق‌ حاکمیت‌ دولت‌ها است.
همچنین از بعد اصول حاکم بر معاهدات بین‌المللی نیز زمانی که دولت‌ها موافقت می‌نمایند که شروط غیرمانع به عنوان بند های یک معاهده بین‌المللی قید شود، به دلیل اینکه مبنای اساسی ماهیت الزام آور بودن حقوق بین‌الملل رضایت می‌باشد[۵۴۶]این شروط نمی‌تواند به عنوان شروط نامعتبر محسوب گردد.
جزء چهارم– حوزه شروط غیرمانع
حوزه شروط غیرمانع بیشتر مربوط به حفاظت از امنیت ملی، یا حفاظت از ارزشهای اساسی یک جامعه ویاحفظ اخلاق عمومی، حفظ سلامت جامعه در تمامی انواع معاهدات از جمله در معاهدات حقوق بشری[۵۴۷]، معاهدات تجاری بین‌المللی، معاهدات سرمایه گذاری دو جانبه و چند جانبه مربوط می‌شود. لذا در مجموع می‌توان حوزه شروط غیرمانع را هر آنچه که جزء منافع دولت محسوب و هر دولت موظف به حمایت از آن می‌شود، محسوب نمود. [۵۴۸]
جزء پنجم - محاسن و معایب شروط غیرمانع
در فصول قبل بیان گردید که در عرصه حقوق بین‌الملل منافع ملی دولت‌ها آنقدر دارای اهمیت می‌باشند که دولت‌ها ممکن است هیچ تمایلی برای همکاری بین‌المللی در هیچ زمانی نداشته باشند هنگامی که این منافع در خطر باشند،[۵۴۹]مسلماً درج شروط غیر مانع که به دولتها در حفظ منافع ملی اطمینان می دهد می‌تواند به طور قابل توجهی همکاریهای بین‌المللی را در سطح دولت‌ها افزایش داده [۵۵۰]‌ و صدمات‌ ‌ناشی‌ از بی‌میلی‌ در التزام‌ به‌ معاهدات بین‌المللی را به حداقل کاهش دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ب.ظ ]




قوانین قضایی قرن هاست که از کنار خشونت بر علیه زنان با دیده اغماض گذشته اند. به عنوان مثال قوانین سال ۱۸۰۰ نه تنها کتک خوردن زن به دست شوهرش امری عادی می داند بلکه آن را عمل خلاف از طرف مرد محسوب نمی کند. قبل از سال ۱۸۱۷ شوهر با امر ازدواج می توانست زنش را با چوب بزند. سرش را بشکند ،‌گلویش را بفشارد و…. در واقع یک امتیاز باستاین محسوب می شد. موضوع کتک زدن قدیمی است به ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد.
نگرش بر حق بودن مجازات زنان در کتب عهد عتیق به خوبی نمایان است. در نظرات سن پال سنت اگوستین پایین بودن حقوق زن از مرد به خوبی نمایان است.
یک هزار سال بعد از عیسی مسیح که به برابری و تساوی بشر اعتقاد داشت موضوع مقام و موقعیت زنان یکبار و برای همیشه حل و فصل گردید و این زمانی بود که گراتیان ژوی اهل بلوا اولین قانون پر دوام و پایای کلیسا را نوشت . بر اساس این قانون زنان باید از شوهران خود اطاعت کنند ،‌تصویر خداوند تنها در مردان است و زنان در تصویر خداوند آفریده نشده اند… آدم را حوا راهنمایی کرد و از این روست که زن تحت کنترل مرد قرار گیرد تا با راهنمایی و هدایت مرد دیگر اقدام بر خطا و تخلف نکند.
دانلود پایان نامه
ناپلئون معتقد است :‌ شوهر باید دارای قدرت مطلق در ارتباط با همسرش باشد و زنان در مجازات شوهرانشان سهیم هستند.
در بریتانیا در قرن ۱۹ عمل ضرب و جرح زنان را قانونی می دانستند در سال ۱۸۲۴ در ایالت می سی سی پی قانونی را تصویب کرد که به مردها حق می داد برای ایجاد نظم و تربیت در سطوح خانواده زنشان را در حد اعتدال کتک بزنند. (پورقمی ، ۱۳۸۲: ۷۳)
خشونت علیه زنان تا قبل از دهه ۱۹۷۰ کمتر مورد توجه علمی و عمومی قرار گرفته بود. همسر‌آزاری اولین بار از دیدگاه روان درمانی مورد بررسی قرار گرفت و بیشتر کارهای جامعه شناسی که تا قبل از دهه ۱۹۷۰ انجام گرفته بود بر مطالعات جرم شناختی خودکشی محدود می شد. علیرغم شواهد تاریخی و میان فرهنگی که خانواده را به عنوان عرصه خشونت میان فردی در نظر می گرفتند و علیرغم توجه رشته های علمی مختلف به مطالعه بد رفتاری و خشونت خانوادگی تحقیقات جامعه شناختی خشونت علیه زنان را به عنوان یک مسئله اجتماعی تشخیص نداده بود. از نظر گلز دلایل مختلفی به شرح ذیل برای این غفلت مطرح شده است :

 

    1. فقدان آگاهی

 

    1. پذیرش عمومی خشونت علیه زنان

 

    1. انکار مسئله

 

عوامل دیگری نیز وجود دارد که می تواند تبیین این عدم توجه جامعه شناسان کمک نماید. این عوامل عبارتنداز اول این که خشونت در خانواده نه تنها یک مسئله خانوادگی نیست بلکه یک مسئله جرم شناختی نیز می باشد دوم این که خشونت یک مسئله خصوصی است و برخلاف ترور و آشوب اکثر خشونت های خانوادگی در پشت درهای بسته و نمادین خانواده صورت می گیرد.
خصوصی بودن خانواده نه تنها بررسی مسئله را از دید علمی و عمومی پنهان نموده بلکه دسترسی به مرتکبین و قربانیان را نیز برای محققین دشوار کرده است. در اوایل دهه ۱۹۷۰ تغییرات چندی رخ داد. اکثر دولت ها مراکزی برای گزارش کودک آزاری و غفلت از کودکان به وجود آوردند. بنابراین دسترسی به داده های انباشتی برای تحلیل جامعه شناختی میسر گردید. همچنین بنگاههایی توسط فمنیست ها برای کمک به زنان کتک خورده و تامین نیازهای آنان بوجود آمد . این امر به محقق امکان دسترسی به این پناهگاهها را به منظور تحقیقات جامعه شناختی فراهم اورد. بطوری که غالب تحقیقات انجام گرفته مبتنی بر داده های حاصل از چنین پناهگاه هاست.
به نظر موری اشتراوس از بنیانگذاران مطالعه خشونت خانوادگی ، سه عامل در ظهور خشونت خانوادگی به عنوان یک مسئله اجتماعی و جامعه شناختی موثر بوده است:

 

    1. حساسیت و توجهی که به خشونت در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوائل دهه ۱۹۷۰ به دلیل جنگ ویتنام ترورهای سیاسی و اعتراضات اجتماعی خشونت آمیز و افزایش نرخ خودکشی و تجاوز به وجود آمد.

 

    1. ظهور مجدد جنبش زنان

 

    1. مبارزه طلبی نظری یا مدل توافقی از جامعه که توسط هواداران مدل تضاد و کنش مطرح گردید . خشونت علیه زنان و در خانواده یکی از معضلات اساسی در جوامع امروزی اعم از توسعه یافته و در حال توسعه است. به عبارت دیگر خشونت علیه زنان یک امر جهانی است زیرا در کشورهای مختلف شاهد این پدیده هستیم.

 

۳۰ تا ۳۵% از زنان آمریکایی مورد آزار جسمی شوهرانشان قرار می گیرند
۱۵ تا ۲۵% از زنان آمریکایی به هنگام بارداری نیز مورد ضرب و شتم قرار می گیرند.
۴۱% از زنان هند بر اثر آزار جنسی همسرانشان دست به خودکشی می زنند متخصصان اکیپ های اجتماعی در کشورهای غربی ادعا نموده اند که یک سوم تا یک پنجم زنان خانه دار مورد خشونت قرار دارند. یافته های حاصل از مطالعات کانادایی ها نشان می دهد که نیمی از زنانی که مورد مطالعه قرار گرفته اند بوسیله مردانی که آشنای آنان بوده خشونت را تجربه کرده اند (عارفی ، ۱۳۸۰:‌۱۰۳)
پلیس لندن در هر ماه ۷۶۵۰ مورد از خشونت خانوادگی علیه زنان گزارش می کند که شامل هتاکی ،‌مضیقه مالی ، منع معاشرت از دوستان و فامیل تجاوز جنسی و کتک می شود.
نظر به اینکه خشونت علیه زنان در خانواده مسئله جهانی است بازتاب آن در جامعه بین المللی نیز وسیع بوده است اقدامات سازمان ملل درباره اعلام سال بین المللی زن (۱۹۷۵) برگزاری کنفرانس جهانی در مکزیکوسیتی (۱۹۷۰) و کپنهاک (۱۹۸۰) تعیین مخبر ویژه از سوی کمیسیون حقوق بشر ،‌پذیرفته شدن کنفرانس رفع تبعیض از زنان از سوی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۹ از نشانه های این امر می باشد.
خشونت علیه زنان بزرگترین رسوایی حقوق بشر در سبز فایل است این معضل فراگیر شامل تمام فرهنگ ها و ادیان و جوامع فقیر و غنی می شود. سازمان ملل نظارت بر روز جهانی زن ۸ مارس را از سال ۱۹۷۵ آغاز کرده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد همچنین ۲۵ نوامبر را روز جهانی منع خشونت علیه زنان اعلام کرده است و از تمام دولت های جهان سازمان های بین المللی خواسته است که هر ساله در این روز برای افزایش آگاهی عمومی درباره این معضل اجتماعی طرح هایی را به اجرا در آورند. ( همان ،‌۱۳۸۴: ۶۷)
ساندرا جی بال روکیچ رابطه بین ارزش ها و خشونت را مورد پژوهش قرار می دهد و این فرضیه را که رفتار خشونت آمیز از تعهد به ارزش های خرده فرهنگی و الگوی نگرش منتج می شود را بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که رابطه نسبتا ضعیفی بین نگرش ها و رفتارهای خشونت آمیز وجود دارد در حالی که بین ارزش ها و رفتارهای خشونت آمیز رابطه ای وجود نداشت .
ریچارد گلس در پژوهش با عنوان «نداشتن سرپناه» پویایی اجتماعی خشونت در ازدواج که بر روی ۸۰ خانواده در نیویورک آمریکا از طریق مصاحبه صورت گرفت ایشان معتقد است که خشونت خانوادگی بیشتر در منزل رخ می دهد و شدت خشونت تجربه خشونت در دوران کودکی و منابع اقتصادی ، ‌اجتماعی ، نداشتن سرپناه و محدودیت های بیرونی در ادامه زندگی زن با شوهر خشونت‌گر تاثیر دارد.
والرا کال موس در مقاله ای تحت عنوان «انتقال بین نسلی پرخاشگری زناشویی » در سال ۱۹۷۶ با بهره گرفتن از یک نمونه تصادفی شامل ۱۱۸۳ زن ، ۹۶۰۹ مرد در آمریکا انجام داد تا رابطه بین پرخاشگری خانوادگی در دوران کودکی را با پرخاشگری شدید زناشویی در نسل بعدی بررسی کند یافته ها نشان داد که بین مشاهده خشونت زناشویی و همچنین ضرب و شتم نوجوانان بوسیله یکی از والدین و پرخاشگری در نسل بعدی رابطه معنی داری وجود دارد. مشاهده خشونت زناشویی احتمال ناقص شدن دختران و ارتکاب خشونت زناشویی را به وسیله پسران افزایش می دهد این نتایج انتقال پرخاشگری خانوادگی را بین نسل ها نشان می داد.
مهرداد درویش پور استاد دانشگاه سوئیس در تحقیقاتی که در مورد خشونت علیه زنان انجام داده است به نتایج زیردست یافته است.
تفاوت های فرهنگی از دلایل بروز خشونت در خانواده است . در طبقات کم درآمد اجتماع و برخی گروه های قومی هنجارهای فرهنگی وجود دارد که اعمال خشونت را تسهیل می کند و حتی مشروع می کند بعبارت دیگر خرده فرهنگ حاکم بر این گروه ها نسبت به فرهنگ حاکم در جامعه مدرن مردانه تر و به گونه‌ای است که حتی واکنش خشونت آمیز نسبت به جزئی ترین مسائل را نیز توجیه می کند بنظر وی خشونت در میان طبقات اجتماعی پایین یا برخی گروه های قومی از آن رو بیشتر است که زنان این گروه ها کمترین منابع قدرت عینی و ذهنی برای مقابله با سلطه طلبی شوهرانشان را در اختیار دارند هر چه فرهنگ و روابط مرد سالارانه در جامعه در خانواده ضعیف تر باشد خطر توسل به خشونت کاهش می‌یابد. همچنین وی معتقد است که ریشه خشونت اساسا در تضاد منافع است . وی بیان می کند که فشارهای ناشی از انزوا نیز ممکن است که ارتکاب به خشونت را در مردان و تن دادن به آن را در زنان افزایش می‌دهد. همچنین در شخصیت های پرخاشگر و خود شیفته نیز احتمال بروز خشونت بیشتر است علاوه بر عوامل فردی عوامل و شرایط اجتماعی افراد در افزایش یا کاهش اعمال خشونت‌آمیز موثر است. برای مثال فشارهای روانی و تنش‌های حاصل از آن یا بحران‌های اقتصادی اجتماع خطر بروز خشونت را در خانواده را افزایش می‌دهد. علاوه بر این طرز تلقی ها و توقع آنان از یکدیگر نیز نقش مهمی در بروز خشونت تداوم آن دارد و در خانواده‌هایی که تلقی پدرسالارانه وجود دارد و اعمال خشونت مرد مشروع انگاشته می‌شود و احتمال بروز و پذیرش خشونت بیشتر می‌شود (درویش‌پور، ۱۳۷۸: ۵۵)
پاتریک البریچ و جان هوبر اثرات مشاهده خشونت والدین را در سال ۱۹۷۸ بر روی نمونه از تصادفی شامل ۱۰۹۲ زن و ۹۱۰ مرد با بهره گرفتن از مصاحبه تلفنی مورد پژوهش قرار دارند یافته های این پژوهش نشان داد که ۱۷% از نمونه مردان و زنان برخورد و خشونت والدین را مشاهده نموده بودند و مشاهده خشونت والدین نگرشهای افراد را در باره نقش های زنان تحت تاثیر قرار نداد اما نگرش های آنان درباره استفاده از خشونت در برابر زنان را تحت تاثیر قرار داده و همچنین مردان با احتمال بیشتر خشونت علیه زنان را مجاز دانسته اند، اگر آنها مشاهده خشونت والدین بر خشونت گر بودن فرد در بزرگسالی تاثیر دارد و احتمال خشونت گر بودن افرادی که مشاهده خشونت والدینشان هستند نسبت به مواردی که مشاهده خشونت والدین نبودند بیشتر است. (P.ulberich & huber,1987: 23)

۱-۸-۲- پیشینه داخلی

۱- مرکز امور مشارکت زنان نهاد ریاست جمهوری ، خشونت علیه زنان، استان کردستان، فریده امین الاسلامی، سال ۱۳۷۹٫
بخش اصلی پژوهش مربوط به خشونت علیه زنان در شهرستان سنندج می باشد در این تحقیق سعی شده با بهره گرفتن از تکنیک مصاحبه مفصل و نیز معاینه بالینی از زنان کتک خورده ضمن بررسی میزان وکیفیت صدمات وارده به زنان جنبه های اجتماعی فرهنگی و روان شناختی مسئله حتی الامکان مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد. صدمات وارده به زنان شاغل خون مردگی، کبودی بدن کنده شدن موی سر ،‌خونریزی در ملتحمه چشم، شکستگی استخوان ها مثل بینی ، دنده ،‌ترقوه و… بوده است. صدمات وارده از لحاظ شدت به ۵ رده تقسیم شده است و بیش از ۷۰ درصد زنان در ۳ رده آخر قرار گرفته اند بنابراین شدت صدمات بالا بوده است. بطور خلاصه نتایج حاصل از این پژوهش به لحاظ آماری قابل تعمیم به جامعه نیست ولی همواه بودن برخی از عوامل اجتماعی فرهنگی ، روانی و… با شدت ضرب و شتم و هم پوشی آنها با نتایج سایر تحقیقات قابل توجه می باشد.
۲- وزارت کشور ، استانداری ایلام ، بررسی علل موثر در همسرآزاری در استان ایلام ،‌مجری : کمیسیون امور بانوان استان ،‌محقق شهین غیاثی، سال ۸۰-۷۹٫
نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهد که ۷/۱۶% زنان در حال حاضر و ۴/۰۲۸/۰ زنان در گذشته (اوایل زندگی مشترک) توسط همسر مورد ضرب و شتم قرار گرفته همچنان که ملاحظه
می گردد میزان همسر آزاری خصوص در اوایل زندگی زناشویی در استان ایلام نسبتا بالا می باشد.
۳- وزارت کشور، استانداردی بوشهر، بررسی عوامل موثر بر خشونت علیه زنان در خانواده مورد مطالعه استان بوشهر.
مجری : مرکز امور مشارکت زنان نهاد ریاست جمهوری
محقق: دکتر فاطمه خسروی زادگان: یافته های این تحقیق نشان می دهد که خشونت علیه زنان در خانواده در تمام سطوح فرهنگی و طبقاتی وجود دارد اما در سطوح پایین تر فرهنگی و طبقاتی شایع تر است.
بنابراین عوامل جمعیت شناسی اجتماعی فرهنگی و روانی بر خشونت شوهران علیه زنان تاثیر دارند اما عوامل اقتصادی و زیستی تاثیر ندارند که در این میان نقش عوامل اجتماعی فرهنگی وجمعیت شناختی برجسته تر می باشد.
خشونت شوهران علیه زنان در خانواده دارای آثار مخرب و زیان باری از نظر روحی و روانی وجسمی فردی و اجتماعی و رفتاری است. مشاهدات پرسش گران حاکی از آن است که از میان علائم مشکلات فردی و اجتماعی ، اضطراب وجدایی با ۹/۳۰ درصد از میان ناراحتی های جسمی سردرد با ۰۳۶/۰ از میان مشکلات رفتاری بدرفتاری با فرندان با ۳/۳۰ درصد از میان ضربه های روحی بی قراری و بیداری با ۰۱۶/۰ درصد و از میان افسردگی غمگین بودن ۳/۱۸ درصد دارای بیشترین نسبت می باشند.
در بررسی دلایل عدم افشاگری خشونت شوهران علیه زنان بوسیله آنها معلوم شد که بیشترین نسبت زنان دلیل عدم افشاگری خشونت شوهران خود را ترس از دست دادن فرزند با ۱/۳۳ درصد عنوان می نمایند و بیشترین نسبت زنان مورد مطالعه با ۶/۲۶ درصد در مقابل خشونت شوهران خود با فریاد و گریه کردن و کمترین نسبت آنان با ۶/۲ درصد با شکایت نزد مراجعه انتظامی عکس العمل نشان میدهند.
۴- وزارت کشور استاندارای خوزستان کمیته بانوان و جوانان ، عنوان تحقیق: بررسی علل و عوامل خشونت علیه زنان در استان خوزستان ،‌آبان ماه ۱۳۸۱ در بررسی های بعمل آمده ثابت شده زنانی که توسط همسرانشان مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و مردانی که همسرانشان را کتک می زنند اغلب زمینه های مشابهی دارند و اکثر در دوران کودکی خشونت های خانوادگی را تجربه کرده اند و بنابراین در بزرگسالی پسرها رفتار پدرانشان و دخترها رفتار مادرانشان را تکرار می کنند همچنین مردانی که در دوران کودکی شاهد کتک خوردن مادرشان بوده اند بعدها به میزان بیشتری همسر خود را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. همچنین نشان داده شده است که زن آزاری اغلب در خانواده هایی صورت می گیرد که مشکل اعتیاد دارویی خصوصا اعتیاد به مشکلات الکلی دارند نکته بسیار مهم و قابل تامل این است که این پدیده نزد خانواده های مذهبی و پایبند به واجبات دینی بطور چشم گیری کمتر دیده می شود و این امر تاثیر شگفت مذهبی را در پیشگیری از بروز هرگونه جرم و ناهنجاری اجتماعی شان دارد.
۵- گزارش طرح ملی :‌ بررسی پدیده خشونت خانگی علیه زنان در ۲۸ مرکز استان های کشور با مشارکت دفتر امور اجتماعی و وزارت کشور و مراکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری. مجری ملی دکتر محمود قاضی طباطبایی .
یافته های این پژوهش بطور خلاصه به شرح ذیل می باشد.
بیشترین میزان خشونت علیه زنان، خشونت اقتصادی بوده است که ناشی از همان وابستگی اقتصادی زن به شوهر است. خشونت روانی فیزیکی اخلاقی و جنسی در مراتب بعدی قرار دارند.
بیشترین قربانیان خشونت را بانوان تشکیل می داده اند ۴/۰۹۲/۰ مادر – ۲/۰۲/۰ فرزند دختر در مراتب بعدی خشونت خانگی قرار دارند.
از نظر نتیجه خشونت ۴/۰۹۴/۰ گزارش ها به شکایت ۳/۰۱۶/۰ به طلاق ، ۲/۰۱۶/۰ به آشتی و ۷/۰۴/۰ به مشاوره منجر شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ب.ظ ]




لذا تحدّی به قرآن و اعجاز آن به این موارد متوجّه است و در ادامه می‌گوید: صریح‌‌ترین آیه‌ای که می‌فهماند خداوند به علوم، معارف و قوانین مستحکم قرآنی تحدّی نموده این آیه است: «اَللهُ نَزَّلَ اَحْسَنَ الْحَدیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ».. (الزّمر/۲۳)؛ خداوند نیکو‌ترین [گفتار] نو را که نامه‌ای همگون [که به هدف واحد متوجه] و دارای مضامین مزدوج [از قبیل امر و نهی، وعد و وعید، ثواب و عقاب و…] است نازل کرد که از [تأثیر و نفوذ] آن [اندام و] پوست‌های کسانی که از خدا می‌ترسند، می‌لرزد (صانعی۱۳۸۲، ۵۷-۵۴).

۴-۱۸-۴- معارف عالی و حیرت انگیز در قرآن

و برخی نیز وجه تحدّی و اعجاز قرآن را، معارف آن دانسته‌اند و گفته اند: که علوم و معارف قرآن دارای ویژگی‌هایی از جمله: جامعیت علوم قرآن که از نظر تنزیل، نسخه اجمال و از جنبه‌ی تأویل و تفسیر، نسخه‌ی مبسوط و تفصیلی عوالم تکوین از ازل تا ابد است؛ دارا‌ بودن علم و قوانین تشریع… علوم و معارف گوناگون و غیره است که آن را مهم‌‌ترین وجه اعجاز قرآن ساخته است (خدایاری۱۳۸۲، ۳۷۰-۳۶۱). و عرضه این معارف بلند، در توان هیچ بشرى نیست و فقط خداست که مى‌تواند چنین علومى را عرضه کند.

۴-۱۸-۵- نقد و بررسی دو وجه پیشین

اولاً؛ آیات یاد شده در هر دو قسمت برای اثبات مدعا کافی نیست و آیاتی که طرفداران هر گروه آورده اند، اثبات کننده اعجاز در این زمینه‌ها نیست. چنانکه در وجه اعجاز تشریعی به آیه ۲۳ سوره الزمر، «اَحْسَنَ الْحَدیثِ» را نیکو‌ترین [گفتار] نو و «کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ» را نامه‌ای همگون و دارای مضامین مزدوج [از قبیل امر و نهی، وعد و وعید، ثواب و عقاب و…]» معنی کرده است (صانعی۱۳۸۲، ۵۴). بر خلاف نظر مفسران و دانشمندان علوم قرآنی است. چنانکه علامه طبرسی و علامه طباطبایی منظور از «أَحْسَنَ الْحَدِیثِ» را قرآن کریم و منظور از «کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ» را کتابى که هر قسمتش شبیه سایر قسمت‏ها است و هر بخشی بخش دیگر را تصدیق مى‏کند و در آن اختلاف و تناقضى نیست، تفسیر کرده اند. (طباطبایی۱۴۱۷، ‏۲۵۶-۱۷).
مقاله - پروژه
ثانیاً؛ وجهى براى انحصار اعجاز قرآن در موارد یادشده وجود ندارد بلکه آنگونه که تحدى قرآن عمومیت داشته و مطلق است، اعجاز آن نیز مطلق بوده و مى‌تواند همه وجوه یاد شده را در بربگیرد. چنانکه علامه طباطبایی اعتقاد دارند که اطلاق تحدى به ثقلین در آیه ۸۸ اسراء که مى‌فرماید: «قُل لَئنِ اجتَمَعَتِ الانسُ وَالجِنُّ یَاتُوا بِمثلِ هَذَا القُرآنِ…» دلیلى است بر اینکه تحدى عمومیت داشته و همه فضایل قرآن را شامل مى‌شود. نه وجه خاصی از آن را!

۴-۱۸-۶- عدم وجود اختلاف و تناقض در قرآن

گروهى از اندیشمندان علوم اسلامى اعتقاد دارند اعجاز بودن قرآن در این است که در این کتاب آسمانى هیچگونه اختلاف و تناقضى وجود ندارد، کتابى که در طول ۲۳ سال و در حالات مختلف نازل گشته است، عارى از هرگونه اختلاف است. و این مطلبى است که در هیچ کتاب دیگرى نمى توان یافت. وگفته‌اند که آیۀ شریفۀ: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَ لَوْ کاَنَ مِنْ عِندِ غَیرْ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا» (النساء/۸۲) نیز ناظر به همین وجه اعجاز است (معرفت ۱۴۱۶، ۲۹-۶۷: ۴).

۴-۱۸-۷- بررسی نظریه عدم وجود اختلاف در قرآن

سیّد مرتضی در نقد این وجه می‌گوید: سلامت قرآن کریم از اختلاف با وجود نزول تدریجی آن… خود فضیلتی عظیم و رتبه‏ای جلیل و مزیتی در کلام است، امّا اگر این کلام منتهی شود به آنکه بگوییم وجه تحدّی و اعجاز قرآن مربوط به نفی اختلاف آن است، امری بعید است و نمی‏توان بر آن استدلال نمود، زیرا مردم در سلامت از این عیوب متفاوتند، بعضی از آنها اضطراب واختلال فراوانی در کلامشان مشاهده می‌شود و بعضی دیگر هوشیارند و این قبیل نواقص در کلامشان کمتر مشاهده می‌شود. علاوه بر آن در احادیث و کلمات رسول اکرم و بعضی دیگر صحّت و استواری معانی و عدم اختلاف و تناقض مشاهده می‌شود و اگر قرار باشد آن را وجه تحدّی بدانیم لازم است آنها را نیز وحی قرآنی به حساب آوریم (مرتضی۱۳۸۲، ۲۳۷-۱۲۷).

۴-۱۸-۸- اعجاز علمی

برخی نیز وجه تحدّی و اعجاز قرآن را اعجاز علمی آن دانسته‌اند. تعریف دقیق اعجاز علمی قرآن مراد آیاتى است که بدین صورت باشد.
۱- رازگویى علمى باشد؛ یعنى مطلبى علمى را که کسی قبل از نزول آیه از آن اطلاع نداشت، بیان کند؛ به طورى که مطلب علمى مدت‌ها بعد از نزول آیه کشف شود و این مسئله علمى به گونه‌ای باشد که با وسایل عادى که بشر عصر نزول در اختیار داشت قابل اکتساب نباشد.
۲- اخبار غیبى در مورد وقوع حوادث طبیعى و جریانات تاریخى باشد که کسی هنگام نزول آیه از آن اطلاع نداشت و پس از خبردادن قرآن، طبق همان خبر واقع شود. این خبر باید چنان باشد که به وسیله وسایل عادى قابل پیش بینى نباشد.
۳-نظام‌های علمی قابل استنباط از قرآن مثل نظام سیاسی، اقتصادی، تربیتی و… که مثل آن عاجز باشند.

 

    1. نقش قرآن در تحول اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تربیتی جامعه صدر اسلام و هر جامعه‌ای که قرآن در آن اجرا می‌گردد، به شرط آن که دیگران به صورت عادی از ایجاد چنین تحوّلی عاجز باشند؛ بنابراین اعجاز علمی قرآن را به دو صورت درون متنی و یک صورت برون متنی و در مجموع به سه گونه می‌توان تصور کرد:

 

اول) وجود گزاره‌های علمی در قرآن که شامل اخبار غیبی نسبت به امور طبیعی یا تاریخی باشد و بعد از مدتی کشف و اثبات شود، مثل: خبر قرآن در مورد پیروزی رومیان بر ایرانیان، یا خبر قرآن در مورد زوجیت عام موجودات «وَمِن کُلِّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ» (ذاریات/ ۴۹).
این گونه اعجاز علمی بیش‌تر به صورت تفسیر ترتیبی و استخدام علوم در فهم آیات قرآن صورت می‌گیرد.
دوم) استنباط نظام علمی از قرآن در یک رشته خاص که به صورت تفسیر موضوعی و استنباطی انجام می‌گیرد، برای مثال نظام و مکتب اقتصادی قرآن (شامل: مبانی اقتصاد، اهداف، قلمرو، اصول، آموزه‌ها و…) و نیز نظام تربیتی قرآن و نظام سیاسی قرآن به صورتی که دانشمندان مکاتب مادی از آوردن مثل آن نظام عاجز باشند؛ یعنی نظامی که قرآن ارائه می‌کند، کار آمدتر، جامع‌تر و منسجم‌تر است؛ به صورتی که تمام ابعاد جسمی و روحی بشر را در بر می‌گیرد و نتایج بهتری در سعادت بشر دارد.
سوم) اعجاز علمی برون متنی، یعنی نقش تاریخی قرآن در تحول مردم از زاویه یک علم خاص مورد نظر باشد، مثل نقش قرآن در تحول جامعه عرب جاهلی (با خصوصیات جهل و خرافه پرستی، شرک و دخترکشی، انحراف‌های اخلاقی، جنگ طلبی، تعصب و…) به جامعه متمدن، در کمتر از دو قرن، یعنی نقش قرآن در تحوّل تربیتی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… در عینیت جامعه؛ به صورتیکه دیگران از آوردن مثل آن تحوّل در آن مدت کوتاه عاجز باشند. این گونه از اعجاز علمی قرآن با مطالعه فرهنگ قرآن و فرهنگ عرب جاهلی قبل از اسلام و مطالعه تاریخ مسلمانان و تحلیل تحوّل‌های فرهنگی و علمی آنها به دست می‌آید. نکته جالب این است که اعجاز علمی قرآن در هر یک از سه گونه فوق، قابل طرح و بررسی است.
ذکر این نکته ضروری است که لازم نیست در زمینه هر علمی، هر سه گونه وجود داشته باشند؛ هرچند که گونه اول (گزاره‌های علمی) بیش‌تر در علوم طبیعی و دو گونه دیگر، بیش‌تر در علوم انسانی ادعا شده است و کاربرد دارد. توضیح این که چهار دسته آیات علمی در قرآن کریم هست که تنها یک قسم آن اعجاز علمی است (رضایی اصفهانی ۱۳۸۱، ۸۵: ۱).
اول ـ اعجاز‌های علمی قرآن: منظور رازگویی‌های علمی قرآن است که در آیات به صورت روشن آمده است و در زمان نزول آیه کسی از آن اطلاع نداشت، بلکه مدت‌ها بعد از نزول آیه، مطلب علمی آن توسط دانشمندان کشف شد؛ مثل اشاره عملی قرآن به نیروی جاذبه، (رعد/۲ و لقمان/۱۰)؛ حرکت‌های خورشید، (یس/ ۳۸)؛ لقاح ابرها، (حجر/۱۲)، زوجیت عام موجودات، (رعد/ ۲؛ یس/ ۳۶؛ شعراء/ ۷) و مراحل خلقت انسان، (مومنون/۱۴ـ۱۲) و (حج/۵)؛ (غافر/ ۶۷)؛ (قیامت/۳۷ـ ۳۹) که بشر قرن‌ها بعد از نزول قرآن، به این مطالب علمی دست یافت. از این رو برخی مفسران قرآن این مطالب را اعجاز‌های علمی قرآن دانسته‌اند. ادعا‌های دیگری نیز در مورد اعجاز‌های علمی قرآن شده است که مورد نقد قرار گرفته است.
دوم ـ اشاره‌های علمی شگفت آمیز قرآن: برخی آیات قرآن به مطالب علمی و قوانین جهان اشاره می‌کند؛ به گونه‌ای که شگفتی هر خواننده‌ای را بر می‌انگیزد؛ اما چون این مطالب به صورت دیدگاه‌های غیرمشهور در مراکز علمی، توسط برخی دانشمندان مطرح شده بود، اعجاز علمی قرآن شمرده نمی‌شود؛ بلکه نوعی مخالفت با دیدگاه‌ها و نظریه‌های مشهور در علوم آن عصر بشمار می‌آید که شگفت آور است و بر عظمت علمی قرآن دلالت دارد. از جمله، اشاره‌های قرآن به حرکت زمین سوره (نمل/۸۹) و پیدایش حیات از آب، (نور/ ۴۵)؛ (انبیاء/۳۰)؛ و ممنوعیت آمیزش با زنان در حالت عادت ماهیانه، (بقره/ ۲۲۲)؛ ممنوعیت شرابخواری (مائده/ ۹۱ـ۹۰؛ بقره/۲۱۹) و…. آیت الله مکارم شیرازی، این مطلب را از اعجاز‌های علمی قرآن به شمار می‌آورد (مکارم شیرازی ۱۳۷۴، ۵۷۸-۵۶۹).
سوم ـ اشاره‌های علمی اندیشه ساز قرآن: آیاتى که اشاره به آسمان، زمین، انسان، حیوانات و طبیعت مى‏کند و انسان را به تفکر در آنها فرا می‌خواند و گاهى آنها را نشانه خدا و معاد مى‏شمرد؛ ولى مطلب شگفت‏آمیز یا اعجازآمیزى از ظاهر آیات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ب.ظ ]




در حقوق فرانسه به موجب قانون ۱۹۷۰ ، ریاست خانواده از شوهر گرفته شده و اداره ی مادی و معنوی آن به عهده ی زوجین واگذار گردید .
بند دوم: انگلیس
با توجه به پیوستن انگلستان به معاهدات بین‌المللی مختلف از جمله کنوانسیون منع تبعیض که در این کنوانسیون قائل به تساوی و تشابه و برابری زن و مرد در خانواده شده‌اند، جایگاه ریاست برای مرد ، در قوانین این کشور به رسمیت شناخته نشده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
لذا طرفین عموماً براساس توافق‌های شخصی گذران زندگی می‌کنند.
بسیاری از امور خانوادگی بر اساس آنچه قوانین پیش‌بینی کرده‌اند نمی‌باشد ، بلکه مبتنی بر عرف و بر اساس شرایط جسمی ، روحی و اخلاقی افراد تنظیم می‌گردد.
بند سوم: آمریکا
ایالات متحده آمریکا با آنکه در قرن ۱۸ ضمن استقلال به حقوق بشر اعتراف کرد ، در سال ۱۹۲۰ میلادی ، قانون تساوی زن و مرد را در حقوق سیاسی تصویب کرد.[۲۲۴]
این نهضت اگرچه با شعار آزادی خواهی و دفاع از حقوق زن به میدان آمد ، اما پیش از آنکه زن را از اسارت برهاند او را از قید و بند اخلاقی جدا نمود ؛ به گونه‌ای که بنیان خانواده را متزلزل و در معرض نابودی قرار داد.
گرایش به تساوی حقوق زن و مرد باعث شد تا سازمان ملل در سال ۱۹۷۹ کنوانسیون منع همه ی اشکال تبعیض علیه زنان را صادر نماید.
در این جوامع گرایشی پدیدار شده است به این که پدر ، دیگر اختیار امور خانواده را در انحصار خود نداشته باشد و از تسلطش بر اعضای خانواده کاسته شود و تسلط مادر رو به ‌افزایش رود و وی بیش از پدر بر خانواده چیرگی ورزد.[۲۲۵]
بند چهارم: چین
در قانون چین، در ماده ۱۰ ، زن و شوهر در مالکیت و اداره خانواده حق مساوی دارند.
بند پنجم: مراکش، عراق، سوریه :
نکاح ، از حیث حقوق و وظایف زوجین در اغلب کشورهای اسلامی آثار کم و بیش یکسانی دارد .
حقوق و تکالیف مشترک زوجین در این کشورها به طور خلاصه ، حسن معاشرت و تشیید مبانی خانوادگی و تلاش در اداره ی زندگی زناشویی وفاداری زن و شوهر نسبت به یکدیگر است . در این کشورها شوهر به عنوان ریاست خانواده ، عمل می‌کند و مرد در عین حال که در اصول مشترک زناشویی و خانواده به عنوان تصمیم‌گیرنده مؤثر مداخله داشته و روابط خانوادگی را تنظیم می‌کند ، سلطه‌ای در اموال اختصاصی زن نخواهد داشت.[۲۲۶]
مبحث دوم: آثار ریاست شوهر در تعیین نفقه زوجه
مطلبی که در اینجا حائز اهمیت است، بررسی این مهم است که ریاست شوهر یا اساساً ریاست در خانواده چه حدودی دارد؟ آیا مطلق است و درهمه‌ ی جنبه‌های زندگی با همسر دخالت دارد یا فقط در بعضی موارد خاص قابل اعمال است؟
قانون‌گذار در ماده ۱۱۰۵ به صراحت ریاست شوهر را به زوجین محدود کرده و از آنجا که مستند دیگری برای گسترش قلمرو ریاست شوهر بر زن نداریم . با قاطعیت این ریاست را به روابط زوجیت و صلاح‌اندیشی در زندگی خانوادگی مختص می‌دانیم.
با بررسی حدود ریاست مرد بر خانواده و اشاره به موادی که در آنها صراحتاً ریاست مرد در بعضی امور خانوادگی بیان شده است می‌توانیم به رابطه ریاست مرد و نقش آن در تعیین مصادیق نفقه زوجه دست‌ یابیم که در گفتارهای آتی به آنها خواهیم پرداخت.
گفتار اول: حدود ریاست مرد بر خانواده
بخشی از کاستی‌ها و ابهامات در مورد مدیریت و ریاست در خانواده به تعیین آثار و تعیین مرز و گستره ی آن مربوط می‌شود.
در خصوص محدوده ی ریاست مرد در رابطه زن و شوهری ، علاوه بر این که ابهاماتی وجود دارد و به پاره‌ای از تعصبات افراطی نیز آمیخته است ، ناگفته‌های زیادی وجود دارد و قانون مدنی نیز با توجه به حاکمیت اخلاق در این رابطه موضوع را به سکوت برگزار کرده است. درحالی که به نظر می‌رسد تعیین محدوده ریاست شوهر در اینجا لازم و ضروری است.
در فقه اسلامی در این خصوص نظرات متنوعی وجود دارد.
برخی حیطه ی آن را تدبیر زندگی ، پرورش و تعلیم و آموزش می‌دانست.[۲۲۷]
برخی دیگر گفته‌اند ولایت علی الطلاق نیست ، بلکه مانند سایر ولایت‌های شرعی تابع مصالح است.[۲۲۸]
برخی در خصوص گستره ی ریاست مرد نوشته‌اند : «بعضی در مصادیق ریاست مرد بر زن توسعه می‌دهند تا شامل هر چیزی بشود به طوری که مرد قائم به کارها و امور مختلف زن گردد و زن هیچ ولایت و ریاستی بر امور خویش نداشته باشد ، ولی ریاست در برداشت ما شامل هر چیزی نمی‌شود بلکه مختص به دایره ی زوجیت و رابطه همسری است». [۲۲۹]
بند اول: امور مالی زن
در مورد امور مالی زن در روابط زوجیت اصل استقلال مالی زن مطرح است. قانون مدنی نیز به پیروی از فقه اسلامی، زنان را از نظر مالی مستقل و دارای حق تصرف دانسته است. و در ماده ۱۱۱۸ مقرر می‌دارد: «زن مستقلا می‌تواند در دارایی خود هر تصرفی را که می‌خواهد بکند.»
از این رو شوهر باید بداند که ، زن، در اداره ی امور مالی خویش مستقل است و ریاست او بر خانواده اختیاراتی برای او در این زمینه ایجاد نمی‌کند.
بند دوم: امور غیرمالی زن
تأثیر ریاست خانواده بر زن بیشتر در روابط غیرمالی زوجین نمایان می‌شود.
البته باید متذکر شد هرگاه شوهر در مقام مصلحت‌اندیشی و تدبیر امور خانواده ، تصمیمی درباره شیوه معاش خانواده اتخاذ نمود، زن مکلف به رعایت و همکاری با اوست.
ریاست و سرپرستی شوهر ثمره ایجاد علقه زوجیت و نتیجه ی تشکیل خانواده و در راستای حفظ و رعایت مصالح آن است و چیزی که محصول رابطه زوجیت است ، به هیچ وجه نمی‌تواند مزای این رابطه را تحت قلمرو خود قرار دهد ، زیرا دلیلی بر ارتکاب این امر خلاف قاعده و اصل اولی (عدم حاکمیت انسانی بر انسان دیگر) نداریم. [۲۳۰]
پاره‌ای از عالمان به این حقیقت مهم اعتراف کرده و معتقدند: « قوامیت مرد به همسرش به گونه‌ای نیست که اراده و تصرف زن را در ملک خویش سلب کند ، یا زن را از استقلال و حفظ حقوق اجتماعی و فردی خود و دفاع از آن باز دارد »[۲۳۱].
دخالت و تأثیر ریاست شوهر، فقط در چارچوب حفظ و رعایت مصالح خانواده پذیرفته می‌شود و در این مسیر لازم است که کلیه حقوق و اختیارات شرعی و قانونی زن مورد احترام قرار گیرد.
بنابراین می‌توان گفت محدوده ی ریاست شوهر در امورغیر مالی زن از دو جهت، به مصلحت‌اندیشی و مراعات حقوق و آزادی‌های شرعی و قانونی زن محصور می‌شود.
از مرد عادل و عاقل انتظار می‌رود که با فداکاری همدلی و نظرهای سازنده شریک زندگی خود را بپذیرد و او را همراه خود کند و بدین طریق در مسیر خوشبختی خانواده گام بردارند.
از آنچه تاکنون گفته شده معلوم گردید ، در مورد محدوده ریاست خانواده می‌توان این نتیجه را به دست داد که مرز و قلمر وی این مسئولیت و اقتدار ناشی از آن محدود به صلاح‌ اندیشی و رعایت مصلحت خانواده و اعضای آن است.
گفتار دوم: آثار ریاست شوهر
تجربه ثابت کرده که وجود رهبر و سرپرست در یک سازمان ، از نداشتن رئیس زیان بخش تر است و کشوری که دارای دو فرمانروایی مستقل است ، همیشه هرج ‌ ومرج و بی‌نظمی در آن حکم‌فرماست .
گذشته از این اگر میان پدر و مادر بر سر ریاست خانواده ، اختلاف و کشمکش باشد به نظر کارشناسان، فرزندانی که در چنین خانواده‌ای تربیت می‌شوند ، دچار عقده‌های روحی و اختلال عواطف خواهد شد.
ریاست مرد بر خانواده آثاری به دنبال دارد که در فقه و در برخی مواد قانون مدنی به آنها اشاره شده است.
حال ببینیم از دیدگاه قانون مدنی ، چه آثاری بر ریاست شوهر در خانواده بار می‌شود:
۱- زن حق دارد نام‌خانوادگی شوهر را با موافقت او به کار ببرد. (م ۴۲ ق.ث)
۲- اقامتگاه زن اصولاً همان اقامتگاه شوهر است. (م ۱۰۰۵)
۳- تمکین زن (م ۱۱۰۸)
۴- اختیار تعیین مسکن اصولاً با شوهر است (م۱۱۱۴)
۵- باز داشتن زن از شغل منافی با مصالح خانوادگی (م ۱۱۱۷)
۶- به عهده داشتن ولایت قهری اطفال (م ۱۱۸۰)
۷- به عهده داشتن هزینه خانواده (م ۱۱۹۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ب.ظ ]




پایین بودن سن ازدواج و مسائلی در مورد نفقه و مهریه وحضانت و…که با نوآوری قانون جدید این مشکلات رو به کاستی گراید و چنانچه بنای قواعد فقه بر این است که که هر اصل یا قاعدۀ عام و مهمى که در ابواب مختلف فقه و مباحث حقوق قابل طرح است بتوان با تطبیق قواعد کلى بر موارد جزئى و مسائل فرعى مفید و مؤثر واقع شوند؛ هر چند که در واقع از مصادیق حقیقى قواعد فقهى نباشد و از جملۀ اصول استنباط و به اصطلاح قواعد اصولى به شمار رود.
اما تلاش و هدف من در این پژوهش در این است که بتوانم هرچه بهتر و روشن تر قواعد نکاح را با توجه به ماده ۴ قانون خانواده معرفی کنم تا در شناخت بهترازقوانین نکاح گامی موثر باشم .

۴: سوالاتاصلی:

 

 

    1. قواعد فقهی حاکم بر قانون حمایت از خانواده کدام است ؟

 

    1. عدم ثبت نکاح موقت چگونه است و مجازات آن چیست ؟

 

    1. آیا با تصویب این قانون جدید، قوانین سابق در این زمینه نسخ شده است؟

 

    1. هدف از تعدد قضات و مشاور زن در قانون جدید حمایت از خانواده چیست؟

 

سوالات فرعی:

 

    1. آیا تغییری در صلاحیت‌های دادگاه‌ها در قانون جدید ایجاد شده است؟

 

    1. آیا در قانون جدید ثبت ازدواج موقت اجباری شده است؟

 

      1. آیا قانونگذار در قانون جدید برای تعیین مهریه محدودیت در نظر گرفته است؟

    پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

۵:روش تحقیق :

در این تحقیق سعی کردم تا از روش کتابخانه ای و اسنادی با مدارک و بررسی کتابهای حقوق مدنی و حقوق خانواده و کتب منبع و همچنین بررسی کتابهای فقهی فارسی و عربی و مقالات حقوق دانان و همچنین روش تحلیلی و تو صیفی به پیدا کردن قواعد نکاح بپردازم و بتوانم سیری در ماده ۴ قانون حمایت از خانواده جدید داشته باشم .

۶: محدودیت ها و مشکلات:

در این تحقیق با توجه به کثرت کتابهای فقهی و حقوقی که در باب حقوق خانواده موجود می باشد بیشترین مشکل در این تحقیق کمبود ترجمه های فارسی کتب عربی در زمینه قواعد نکاح و قواعد فقهی بود. امیدوارم توانسته باشم گامی کوچک در جهت شناساندن قواعد نکاح بر دارم.

بخش اول: طرح تحقیق

 

طرح تحقیق:

 

۱-۱-۱: بررسی قواعد فقهی وحقوقی حاکم بر قانون جدید حمایت از خانواده با محوریت ماده ۴

قواعد : (فقه) در لغت فهم ودانش ودر اصطلاح در مورد معانی علوم اسلامی و اخلاق وکلام بکار می رود و مطلع شدن به مسائل دینی نیز می گویند و شامل مسائل اعتقادی وعلم به قوانین اسلامی نیز می باشد .
حاکم : قاضی ، دلیل حاکم
حقوق : جمع حق چه جزی و چه کلی در اصطلاح فقه وحقوق جدید بکار رفته است و علمی است که قوانین موضوعه را بحث می کند و از قوانین حقوق طبیعی می گوید.
(جعفری لنگرودی ،ترمینالوژی حقوق ، ۱۳۸۶،۵۰۴،۲۰۶)

۱-۱-۲:معناى لغوى قاعده‌:

«قاعده» در لغت به معناى اساس و ریشه است و به این تناسب، ستون‌هاى خانه را «قواعد» مى‌گویند. خداوند در قرآن کریم مى‌فرماید:
وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ . بقره (۲) آیۀ ۱۲۷٫
و آن هنگامى که ابراهیم و اسماعیل بنیان‌هاى خانۀ [خدا] را بر مى‌افراشتند [گفتند] پروردگارا [این کار را] از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانا هستى.
و طریحى در «مجمع البحرین» مى‌نویسد:
القواعد جمع القاعده و هى الاساس لما فوقه
(طریحى، مجمع البحرین، ج ۳، ص ۱۲۹٫)
قواعد جمع قاعده به معناى بنیان و پایه براى چیزى است که در بالاى آن قرار دارد.
قاعده علاوه بر آن که در امور مادى مانند بنیان‌هاى ساختمان به کار گرفته شده، در‌برخى امور معنوى نیز که جنبۀ اساسى و زیر بنایى دارد استعمال شده است؛ مانند قواعد اخلاقى، قواعد اسلامى و قواعد علمى. به طور کلى به مسائل بنیادى هر علمى که حکم بسیارى از مسائل دیگر به آن‌ها توقّف دارد، قواعد آن علم گویند.

۱-۱-۳:معناى اصطلاحى قاعده‌:

معناى اصطلاحى قاعده، رابطه تنگاتنگى با معناى لغوى آن دارد، تهانوى در توصیف معناى اصطلاحى قاعده مى‌نویسد:
… آنها امر کلى منطبق على جمیع جزئیاته عند تصرّف احکامها منه .
قاعده امرى است کلى که در هنگام شناسایى احکام جزئیات از آن، بر تمامى جزئیات خود منطبق باشد.
(مرکز مطالعات اسلامی ،۱۴۲۱،۱۰-۹)

۱-۲ : مفهوم شناسی

کلیات (لغوی فقهی ، حقوقی)
ماده ۴- رسیدگی به امور زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است.

۱-۲-۱: نامزدی:

 

 

    • نامزدی در لغت به معنی مشخص شده ، معین شده ، پسر یا دختر جوانی که برای زناشوئی با همسر آینده خود در نظر گرفته می شود .( معین ، ۱۳۸۱،۱۰۹۵)

 

    • نامزدی در فقه به رابطه فی مابین پسر و دختر که از سوی فرد نخست (پسر) مورد خواستگاری واقع شده است ، اطلاق می شود .( در مزاری ، ۱۳۹۱،۳۹ ) نامزدی به تراضی پسر و دختر یا زن ومرد برای ازدواج آینده ، نامزدی یا وعده ازدواج نامیده می شود.
      (گرجی ،۱۳۸۴،۱۷)

 

    • نامزدی در حقوق ،نامزدی یا وعده ازدواج قراردادی است که بین دو نفر به منظور ازدواج در آینده بسته میشود(امامی و صفایی ،۱۳۹۲، ۴۰-۳۹)

 

نامزدی:زنی که مورد خواستگاری قرار گیرد و وعده ازدواج به او داده میشود و از طرف زن با این وعده موافقت بعمل آید رابطه حقوقی بین این زن و مرد را نامزدی می گویند و آنان را نامزد می گویند این وضع موجب حصول رابطه زناشویی نمی شود.( لنگرودی ، ،۱۳۸۶،۷۰۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ب.ظ ]




محدودیت[۴۲] های واقع بینانه و خویشتن- داری[۴۳].
این نیاز ها، جهان شمول هستند . همه ی انسانها ، این نیاز ها را دارند ، اگر چه شدت این نیاز ها در بعضی افراد بیشتر است . فردی که از سلامت روان برخوردار است، می تواند این نیاز های هیجانی اساسی را به طور سازگارانه ای ارضاء کند. گاهی اوقات تعامل بین خلق و خوی فطری کودک و محیط اولیه ، به جای ارضاء این نیازها ، منجر به ناکامی آنها می شود. هدف طرح واره درمانی ، این است که به بیماران کمک کند تا راه‌های سازگارانه تری برای ارضاء این پنج نیاز هیجانی بیابند(یانگ ،۱۹۹۰ ؛ به نقل از اندوز ،۱۳۹۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه
تجارب اولیّه ی زندگی
ریشه ی تحولی طرح واره های ناسازگار اولیه در تجارب ناگوار دوران کودکی نهفته است. طرح واره هایی که زودتر به وجود می آیند و معمولاً قوی ترین هستند، از خانواده های هسته اینشأت می گیرند . تا حد زیادی ، پویایی های خانواده ، بازتاب دقیق پویایی های جهان ذهنی کودک هستند. وقتی بیماران در موقعیت های از زندگی بزرگسالی ، طرح واره های ناسازگار اولیّه شان فعال می شوند، معمولاً خاطره ای هیجان انگیز از دوران کودکی خود تجربه می کنند. همزمان با تحوّل کودک ، سایر عوامل تأثیر گذار مانند همسالان ، مدرسه، انجمن های گروهی و فرهنگ ، به طور روز افزونی اهمیت می یابند و در شکل گیری طرح واره ها نقش بازی می کنند. با این حال ، طرح واره هایی که بعداً در سیر تحول شکل می گیرند، زیاد عمیق و نیرومند نیستند.(طرح واره ی انزوای اجتماعی[۴۴] در زمره ی همین طرح واره ها ست که معمولا در اواخر دوران کودکی یا نوجوانی شکل می گیرد و ممکن است انعکاسی از پویایی های خانواده هسته ای نباشد ). چهار دسته از تجارب اولیه زندگی ، روند اکتساب طرح واره ها را تسریع می کنند. اوّلین دسته از تجارب اولیه زندگی ، ناکامی ناگوارنیازها[۴۵]هستند. این حالت وقتی اتفاق می افتد که کودک تجارب خوشایندی را تجربه نکند. طرح واره هایی مانند محرومیت هیجانییا رها شدگی[۴۶] به دلیل نقص درمحیط اولیه به وجود می آیند. در محیط زندگی چنین کودکی ، ثبات ، درک شدن یا عشق وجود ندارند.نوع دوم تجارب اولیه ی زندگی که طرح واره ها را به وجود می آورند، آسیب دیدن[۴۷] و قربانی شدن هستند.در چنین وضعیتی ، کودک آسیب می بیند یا قربانی می شود و طرح واره هایی مثل بی اعتمادی / بد رفتاری[۴۸] ، نقص/ شرم[۴۹] یا آسیب پذیری نسبت به ضرر[۵۰] در ذهن او شکل می گیرد. در نوع سوم تجارب ، مشکل این است که کودک ، زیاد چیزهای خوب را تجربه می کند. والدین جهت رفاه و آسایش کودک، همه کار می کنند ، در حالی که تامین رفاه و راحتی در حد متعادل برای رشد سالم کودک لازم است . در اثر این گونه تجارب در ذهن کودکان طرح واره هایی نظیر وابستگی / بی کفایتی[۵۱]یا استحقاق / بزرگ منشی به وجود می آید. در این حالت ، والدین به ندرت با کودک جدی برخورد می کنند و کودک روی پر قوبزرگ می شود و لوس بار می آید . در نتیجه نیازهای هیجانی کودک به خودگردانی یا محدودیت های واقع بینانه ارضاء نمی شوند. والدین ممکن است بیش از حد درگیر زندگی کودک بشوند یا ممکن است بدون هیچ گونه محدودیتی ، آزادی عمل زیادی به ا و بدهند(آرنتز و ورتمن،۱۹۹۹).
نوع چهارم تجارب زندگی که باعث شکل گیری طرح واره ها می شود، درونی سازی انتخابی[۵۲]یا همانند سازی با افراد مهم زندگی[۵۳]است. کودک به طور انتخابی با افکار، احساسات ، تجارب و رفتارهای والدین خود همانند سازی کرده و آنها را درون سازی می کند. مثلاً دو بیمار را در نظر بگیرید که هر دو قربانی بدرفتاری دوران کودکی خود هستند و برای درمان به کلینیک مراجعه می کنند. بیمار اول ،در دوران کودکی ، نقش قربانی را پذیرفته بود. وقتی پدرش او را کتک می زد ، متقابلاً به او حمله نمی کرد و فقط احساس می کرد قربانی این وضعیت شده است. وی با اینکه احساس می کرد با او بد رفتاری شده ، ولی احساس کسی را که مورد بد رفتاری قرار گرفته، در خودش درون سازی نکرد. بیمار دوم، ،در مقابل بد رفتاری های پدرش ، متقابلاً به او حمله می‌کرد.او با پدرش همانند سازی کرد و افکار ، رفتار و احساسات پدر ِپرخاشگرش را درون سازی نمود و خودش تبدیل به یک فرد خشن و بدرفتار شد (این مثال اغراق آمیز است. در واقع اکثر کودکان هم قربانی شرایط می‌شوند و هم اینکه برخی از افکار و احساسات یا رفتارهای بزرگسالان بدرفتار را یاد می گیرند و به کار می‌برند).
دو بیمار را در نظر بگیرید که هر دو طرح واره ی محرومیت هیجانی دارند. هر دوی این بیماران ، والدین بی عاطفه ای داشته اند و در دوران کودکی، احساس کرده اند تنها هستند و کسی آنها را دوست ندارد.آیا می توان فرض کرد که هر دو در بزرگسالی از نظر هیجانی ، افرادی سرد وبی عاطفه می شوند؟ لزوماً نه . اگر چه هر دو بیمار می دانستند که مورد بی مهری قرار گرفته اند ، ولی لزوماً خودشان تبدیل به افرادی بی عاطفه نشدند . بیماران ممکن است به جای همانند سازی با والدین بی مهر و عاطفه ی خود ، از طریق مهربان بودن ، با احساس محرومیت شان مقابله کنند، یا اینکه با پرقعی و احساس استحقاق با محرومیت هیجانی زیربنایی خود کنار بیایند. در تجارب بالینی می توان به این نکته پی بردکه کودکان به طور انتخابی با جنبه های خاصی از افراد مهمّ زندگیشان همانند سازی کرده و آنها را درون سازی می کنند. برخی از این همانند سازی ها و درون سازی ها به طرح واره ها و بعضی نیز به سبک های مقابله ای یا ذهنیت[۵۴] تبدیل می شوند . به عنوان مثال، کودکی با ویژگی های افسرده خوبی، احتمالاً سبک خوش بینانه[۵۵] یوالدین خود را در مقابل بدشانسی ها ، درون سازی نخواهد کرد، زیرا رفتار چنین والدینی ، آن قدر مخالف طبع[۵۶]کودک است که نمی تواند آن را جذب کند(همان منبع).
خلق و خوی هیجانی
علاوه بر محیط زندگی اولیه ، عوامل دیگری نیز در شکل گیری طرح واره ها نقش بازی می کنند که در این میان ، خلق و خوی هیجانیکودک از اهمیت بسزایی برخوردار است . اکثر والدین، خیلی زود به این نکته پی می‌برند که هر کودکی از زمان تولد ، شخصیت یا خلق و خوی منحصر به فرد و متمایزی دارد . برخی از کودکان تحریک پذیرند ، برخی خجالتی و برخی نیز پرخاشگرند. پژوهش های زیادی نشان می دهند که عوامل زیستی در شکل گیری و تحول شخصیت از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند . به عنوان مثال ، کاگان[۵۷]و همکارانش (کاگان ، رزنیک[۵۸]و اسنایدمن[۵۹]، ۱۹۸۸) . پژوهش های زیادی درباره ی صفات خلق و خوی نوزادان انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که بیشتر این صفات ، حتی با گذشت زمان ، ثابت می مانند . در قسمت پایین به برخی از ابعاد خلق و خوی هیجانی[۶۰] اشاره می شود که به نظر ما اکثر آنها مادرزادی اند[۶۱]و نسبتاً غیر قابل تغییر ، مگر از طریق روان درمانی .
پایدار[۶۲] بی ثبات[۶۳]
خوشبین[۶۴] افسرده خو[۶۵]
خونسرد [۶۶] مضطرب[۶۷]
حواسپرت[۶۸] وسواسی[۶۹]
پرخاشگر[۷۰] منفعل[۷۱]
بازیگوش [۷۲]تحریک پذیر[۷۳]
اجتماعی[۷۴] خجالتی[۷۵]
شاید بتوان این طور تصور کرد که خلق و خوی هر انسانی ، ترکیب منحصر به فردی از این ابعاد است (البته خلق و خو ، ابعاد دیگری نیز دارد که بدون شک در آینده مشخص خواهد شد). خلق و خوی هیجانی کودک در تعامل با وقایع دردناک[۷۶]دوران کودکی منجر به شکل گیری طرح واره ها می شود . خلق و خوهای متفاوت ، کودکان را در معرض شرایط گوناگونی قرار می دهد .به عنوان مثال ، یک کودک پرخاشگر در مقایسه با یک کودک منفعل و پذیرا ، بیشتر احتمال دارد مورد بدرفتاری بدنی والدین خشن خود قرار بگیرد . علاوه بر این ، خلق و خوهای مختلف به گونه ای متفاوت، کودکان را نسبت به شرایط مشابه آسیب پذیر می سازند. کودکان ممکن است به دلیل خلق و خوهای متفاوت ، در مقابل رفتار مشابه والدین خود ، واکنش های کاملاً متفاوتی نشان بدهند . به عنوان مثال ، دو پسربچه را در نظر بگیرید که هر دو توسط مادرانشان طرد شده اند . کودک خجالتی از محیط اطراف کناره گیری می کند و به تدریج منزوی شده و به مادر خشن ِخود وابسته می شود، ولی کودک اجتماعی جرأت می کند که از لاک خود بیرون بیاید و دیگران را به برقراری ارتباط مثبت وادار کند.واقعیت این است که اجتماعی بودن یکی از صفات غالب کودکان پرطاقت[۷۷]است و علی رقم این که چنین کودکانی ممکن است مورد بدرفتاری و غفلت قرار گیرند، ولی صفت اجتماعی بودن باعث رشد آنها می شود .
مشاهدات حاکی از آن است که محیط اولیه ی فوق العاده محبت آمیز یا منزجر کننده می تواند به میزان زیادی خلق و خوی هیجانی را تحت الشعاع قرار دهد . به عنوان مثال ، محیط امن و محبت آمیز یک خانواده ممکن است بتواند حتی یک کودک خجالتی را به کودکی دوست داشتنی و مهربان تبدیل کند و برعکس اگر محیط اولیه طرد کننده باشد ، حتی یک کودک اجتماعی ممکن است منزوی شود . همچنین خلق و خوی هیجانی افراطی می تواند بر محیط پیرامون چیره شود و بدون هیچ گونه توجیه آشکاری در تاریخچه ی زندگی بیمار منجر به آسیب روانی گردد (صلواتی و یزدان دوست،۱۳۸۸).
حوزه های طرح واره و طرح واره های ناسازگار اولیه
حوزه ی اول : بریدگی[۷۸]و طرد[۷۹]
بیمارانی که طرح واره هایشان در این حوزه قرار دارد ، نمی توانند دلبستگی های ایمن و رضایت بخشی با دیگران برقرار کنند. چنین افرادی معتقدند که نیاز آنها به ثبات ، امنیت ، محبت ، عشق و تعلق خاطر برآورده نخواهد شد . خانواده های اصلی آنها معمولاً بی ثبات (رهاشدگی / بی ثباتی)، بدرفتار (بی اعتمادی/ بدرفتاری) ، سرد و بی عاطفه (محرومیت هیجانی) ، طردکننده (نقص/ شرم) یا منزوی (انزوای اجتماعی/ بیگانگی[۸۰]) هستند . بیمارانی که طرح واره هایشان در حوزه بریدگی و طرد قرار می گیرد (مخصوصاً چهار طرح واره ی اول )، اغلب بیشترین آسیب را می بینند . بسیاری از آنها ، دوران کودکی تکان دهنده ای داشته اند و در بزرگسالی تمایل دارند به گونه ای نسنجیده و شتاب زده از یک رابطه خود – آسیب رسان به رابطه ای دیگر پناه ببرند یا از برقراری روابط بین فردی نزدیک اجتناب کنند . رابطه درمانی ، اغلب محور اصلی درمان این گروه از بیماران قرار می گیرد .
بیمارانی که دارای طرح وارۀ رهاشدگی / بی ثباتی هستند ، اعتقاد دارند روابطشان با افراد مهم زندگی ثباتی ندارد . بیمارانی که این طرح واره را دارند ، احساس می کنند افراد مهم زندگیشان در کنار آنها نمی مانند ، زیرا از نظر هیجانی غیر قابل پیش بینی اند، فقط چند صباحی به طور موقت در کنار آنها حضور دارند و می میرند یا بیمار را به حال خود رها می کنند .
بیمارانی که طرح واره ی بی اعتمادی / بد رفتاری دارند ، بر این باورند که دیگران با کوچکترین فرصت از آنها سوء استفاده می کنند . به عنوان مثال ، به آنها آسیب می زنند ، تحقیرشان می کنند ، دروغ می گویند، بدرفتاری می کنند ، فریب می دهند یا آنها را دست می اندازند[۸۱] .
بیمارانی که طرح واره ی محرومیت هیجانی دارند ، انتظار ندارند تمایل آنها برای برقراری رابطه هیجانی با دیگران به طور کافی ارضاء شود . تا به حال سه نوع محرومیت هیجانی را شناخته ایم :
محرومیت از محبت[۸۲] (فقدان عاطفه یا توجه ) ؛ (۲) محرومیت از همدلی[۸۳] (به حرف دل فرد گوش ندادن و درک نشدن) و (۳) محرومیت از حمایت[۸۴] (راهنمایی نشدن از سوی دیگران) .
بیمارانی که طرح واره نقص / شرم دارند، احساس می کنند افرادی ناقص ، بد ، حقیر یا بی ارزش اند و اگر خود را در معرض نگاه دیگران قراردهند ، بدون شک طرد می شوند . این طرح واره معمولاً با احساس شرم نسبت به نقایص ادراک شده همراه است . این نقص ها و کمبود ها ممکن است شخصی ( مثل خود خواهی ، تکانه های پرخاشگرانه ، تمایلات جنسی غیر قابل قبول ) یا عمومی[۸۵])مثل ظاهر غیر جذاب ، نابرازندگی اجتماعی) باشند .
بیمارانی که طرح واره ی انزوای اجتماعی / بیگانگی دارند ، احساس می کنند با دیگران متفاوتند و وصله ی ناجور اجتماع هستند . در واقع این طرح واره ، حس متفاوت بودن فرد یا عدم تناسب با اجتماع را در بر می‌گیرد . معمولا بیماران مبتلا به این طرح واره ، به هیچ گروه یا جامعه ای، احساس تعلق خاطر نمی کنند (یزدان دوست،۱۳۸۸).
-بریدگی و طرد[۸۶]
(انتظار اینکه نیاز های فرد برای امنیت ، ثبات ، محبت ، همدلی، در میان گذاشتن احساسات، پذیرش و احترام به شیوه ای قابل پیش بینی ارضاء نخواهد شد . طرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آیدکه بی عاطفه ، سرد ، مضایقه گر ، منزوی ، تندخو، غیر قابل پیش بینی یا بدرفتار هستند ) .
۱-رهاشدگی / بی ثباتی[۸۷]
بی ثباتی یا بی اعتمادی نسبت به دریافت محبت و برقراری ارتباط با اطرافیان ، به طوری که فرد احساس می کند افراد مهم زندگیش نمی توانند حمایت عاطفی و تشویق لازم را به او بدهند، زیرا این افراد از لحاظ هیجانی ، بی ثبات ، غیر قابل پیش بینی (برای مثال “ناگهانی عصبانی می شوند") ، اعتماد ناپذیر و نامنظم اند . فردی که چنین طرح واره ای در ذهنش شکل گرفته باشد، معتقد است هر لحظه امکان دارد افراد مهم زندگی اش بمیرند یا اینکه او را رها کنند و به فرد دیگری علاقه مند شوند .
۲-بی اعتمادی/ بدرفتاری[۸۸]
انتظار اینکه دیگران به انسان ضربه می زنند، بدرفتارند، انسان را سرافکنده می کنند ، دروغ می گویند و دغل کار و سود جو هستند . چنین انتظاری باعث می شود فرد وقایع پیرامون را به گونه ای خاص ادراک کند : آسیبی که به فرد وارد نموده اند ، عمدی بوده و یا اینکه در نتیجه ی بی مبالاتی و غفلت مفرط پدید آمده است. ممکن است فرد احساس کند همیشه یک نفر موجودی او را می دزدد و یا حق او را می خورد.
۳-محرومیت هیجانی[۸۹]
انتظار این که تمایلات و نیاز های فرد به حمایت عاطفی به اندازه کافی ارضاء نمی شوند.
سه نوع محرومیت مهم وجود دارد که عبارتند از:
الف) محرومیت از محبت[۹۰]:فقدان توجه، عطوفت یا همراهی .
ب) محرومیت از همدلی[۹۱]: درک نشدن ، به حرف دل فرد گوش ندادن، عدم خود افشایی یا در میان نگذاشتن احساسات با دیگران .
ج)محرومیت از حمایت[۹۲]:نداشتن منبع قدرت ، جهت دهی یا راهنمایی نشدن از سوی دیگران.
۴-نقص/شرم[۹۳]
احساس اینکه فرد در مهم ترین جنبه های شخصیت اش ، انسانی ناقص ، نامطلوب ، بد، حقیر و بی ارزش است یا اینکه در نظر افراد مهم زندگی اش ، فردی منفور و نامطلوب به حساب می آید. همچنین این طرح واره ، حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد ، طرد ، سرزنش ، کمرویی ، مقایسه های نابجا ، احساس ناامنی در حضور دیگران و حس شرمندگی در ارتباط با عیب و نقص های درونی را در بر می گیرد . این نقاط ضعف ممکن است شخصی (تکانه های خشم ، تمایلات جنسی غیر قابل پذیرش ، خودخواهی) یا عمومی باشند (ظاهر جسمی نامطلوب و مشکلات اجتماعی ) .
۵-انزوای اجتماعی / بیگانگی[۹۴]
احساس اینکه ، فرد از جهان کناره گیری کرده و با دیگران متفاوت است یا اینکه به جامعه و گروه خاصی تعلق خاطر ندارد .
۶-وابستگی / بی کفایتی[۹۵]
اعتقاد به اینکه فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را (مثل مراقبت از دیگران ، حل مشکلات روزانه ، قضاوت خوب ، از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل ملاحظه ی دیگران ، در حد قابل قبولی انجام دهد . این حالت اغلب به صورت درماندگی ظاهر می شود .
۷-آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری[۹۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ب.ظ ]




خنـده بهار عیـش دان، سرفـه نــوای صبـحدم
معنی و مفهومبه حلق و لب قنینه، هنگام فرو ریختن شراب در جام نگاه کن. صدای بیرون آمدن شراب از قنینه، مانند آن است که قنینه سرفه کند و درخشش شراب بر دهانه‌ی آن، همانند آن است که قنینه لبخند بزند. خنده‌ی قنینه بهار شادی و عشرت است و سرفه کردن آن نوای خوش صبحگاهی است.
آرایه‌های ادبیحلق و لب قنینه اضافه‌ی استعاری از نوع تشخیص. سرفه کردن و خنده زدن را نیز در اضافه‌ی استعاری از نوع تشخیص به قنینه نسبت داده است. سرفه کردن کنایه از صدای فرو ریختن شراب از دهانه‌ی قنینه و خندیدن کنایه از صدای قلقل بیرون آمدن شراب از دهانه‌ی ظرف دهان تنگ است.
۶ - ساقی اگر نه سـیب تر، بر سـر آتـش افکـند
این همه بوی چون دهد، می به هـوای صبــحدم
معنی و مفهوماگر نه این است که ساقی، سیب تر بر آتش بزم می‌اندازد و فضا را معطّر می‌سازد، پس می چگونه می‌تواند این همه هوای صبحدم را معطّر و خوش بو گرداند .
توضیح: گاهی برای خوشبو کردن هوا سیب تر را در آتش می‌انداختند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۷ - صورت جام و باده بین، معجز دسـت سـاقیان
مـاه نـو و شفـق نگـر، نــور فــزای صبـحدم
واژگانمُعجز: اعجاز آورنده. (معین) شفق: سرخی شام و بامداد. (غیاث)
معنی و مفهومبه ترکیب ظاهر جام و باده‌ی سرخ و شفاف درون آن، این اعجاز و شگفتی دست ساقیان بنگر که همانند ماه نو و شفق سرخ بر روشنی صبحدم می‌افزایند.
آرایه‌های ادبیبیت دارای لف و نشر مرتّب است. جام در درخشندگی و سفیدی به ماه نو و باده در سرخی به شفق مانند شده است.
۸ - باده به گوش ماهیی، بیش مـده که در جهـان
هیچ نهنگِ بحر کـش، نیسـت سـزای صبـحدم
واژگانگوش ماهی: پیاله‌ای که از صدف سازند. (برهان) بحر کشیدن: شراب خوری زیاد و فراوان (فرهنگ لغات)
شاهدیک گوش ماهـی از همـه کـس بیـش ده مـرا
تـــا بحــــر سینـــــه جیفــــه‌ی ســودا برافکنــد
(خاقانی، ۱۳۸۸: ۱۳۳)
معنی و مفهوماگر می‌خواهی شراب بدهی به مقدار بسیار اندک و به اندازه‌ی یک صدف شراب بده (بنوشان)؛ چرا که هیچ شراب خوار دریاکش و زیادخوری، شایسته و درخور درک برکات صبح و حال و هوای آن نیست و نمی‌تواند آن را درک کند.
آرایه‌های ادبیگوش ماهی کنایه از مقدار بسیار اندک .
۹ - صبح شد از وداع شب، با دم سـرد و خون دل
جامـه دران گرفـت کوه، اینت وفــای صبـحدم
واژگانجامه داران: چاک زنان در جامه. (ناظم)
معنی و مفهومشگفتا از وفاداری صبحدم که از غم و اندوه وداع با شب، با آهی سرد و دلی خونین از سر شیفتگی و آشفتگی راه کوه گرفت.
آرایه‌های ادبیدم سرد کنایه از هوای سرد کوه است. خون دل کنایه از سرخی افق هنگام صبحدم است. کوه گرفتن نیز اشاره به این موضوع دارد که اوّلین جایی که پرتوهای خورشید آن جا را فرا می‌گیرد کوه است. بیت دارای حسن تعلیل است . سردی هوای صبح و سرخی افق هنگام طلوع را دلایل اندوه صبح از فراق و وداع شب دانسته و هم چنین روشن شدن فضای کوه در ابتدای صبح را به این دلیل دانسته که صبحدم از اندوه وداع شب، راه کوه گرفته است.
۱۰ - شمع که در عنان شب، زرده‌ی بُش سـیاه بود
از لگـد بـراق جــم، مُــرد، بقــای صبــحدم
واژگانزرده‌ی بُش سیاه: اسب زردی که موی گردن و یال او سیاه باشد. (فرهنگ لغات) لگد: زخم پای ستور یا آدمی. (دهخدا) براق: مرکبی که حضرت رسالت پناه (ص) در شب معراج بر آن سوار شدند. (آنندراج) توضیحات
معنی و مفهومشمع که به دلیل شعله‌های زرد خود و دود سیاهی که از سوختنش متصاعد می‌شود، همانند اسبی زرد با یال‌های تیره بود و شب مانند افساری او را به بند کشیده بود، از ضربه‌ی پرتوهای خورشید مُرد و به خاموشی گرایید. امیدوارم که فوت او، بقای عمر صبحدم باشد .
آرایه‌های ادبیعنان شب اضافه‌ی استعاری است. شمع به خاطر پرتوهای زرد و دود سیاهی که متصاعد می‌کند به اسب زردی با یال‌های سیاه تشبیه شده است. براق جم کنایه از خورشید است. مردن شمع کنایه از خاموش شدن آن است. خورشید بدین سبب براق جم نامیده شده که جم (سلیمان) بر خورشید مسلّط بود.
توضیحات :
براقنام مرکوبی است که بنا به روایات حضرت رسول(ص) شب معراج بر پشت او آسمان‌ها را درنوردید. از قول خود پیامبر نقل شده است که گفت : شب معراج اسرافیل را دیدم با هفتاد هزار فرشته و براقی در میان، اشهب، بزرگتر از حمار و کوچک تر از استر، رویش چون روی آدمیان، سر او چون سر اسب، گردن چون شتر، پشت او چون گاو، زینی بر پشت او از یک دانه‌ی مروارید، رکابش از یاقوت سرخ و لگامش از زبرجد، هرگز من مرکبی بدین نیکویی ندیده بودم، میکائیل رکاب او بگرفت و پیش من آورد و جبرئیل گفت: سوار شو، این مرکب را خدا از بهشت برای تو فرستاده است … در فرهنگ‌ها براق به طور مطلق به معنی اسب آمده و ترکیباتی از قبیل براق برق تاز کنایه از اسب دونده، براق جم (سلیمان) کنایه از باد که تخت سلیمان را می‌برد و براق سیرت به معنی تند رو نیز هست. (یاحقی، ۱۳۷۵: ۱۲۳-۱۲۲)
جمبنا بر آن چه در شاهنامه‌ی فردوسی آمده است جمشید پسر تهمورث ، پس از پدر به پادشاهی نشست و نخست به ساختن آلات جنگ پرداخت و ذوب آهن را آموخت و خود و زره ساخت و خفتان و برگستوان به وجود آورد و در این کار پنجاه سال رنج برد. پنجاه سال دیگر رشتن و دوختن و بافتن جامه را به آدمیان آموخت و طبقات چهارگانه‌ی کاتوزیان، نیساران، نسودیان و اهنو خوشی را پدید آورد و پایگاه هر یک را معلوم کرد. سپس دیوان را فرمود تا خاک را با آب درآمیزند و خانه برآورند و آن‌گاه گوهرها را از سنگ بیرون آورد و سپس بوهای خوش را پدیدار کرد و کشتیرانی به مردمان آموخت و در این‌ها نیز پنجاه سال رنج برد. پس تختی ساخت که چون می‌خواست، دیو برمی‌داشت و از هامون به گردون برمی‌افراشت و در روز هرمزد از ماه فروردین بر این تخت جلوس کرد و مردم آن روز را نوروز خوانند. (اردلان جوان، ۱۳۷۳: ۵۸-۵۷)
جمپس از حمله‌ی عرب و استقرار اسلام در ایران، داستان‌های ملّی ما با قصّه‌های سامیان آمیخته شد. پادشاهان و ناموران ایران با پیامبران و شاهان بنی اسرائیل رابطه یافتند و جمشید را با سلیمان مشتبه ساختند؛ زیرا این دو پادشاه در بعضی احوال و اعمال، مانند استخدام دیوان و جنیّان و طاعت جن و انس از ایشان و سفر کردن در هوا و زندگی طولانی و داشتن انگشتر و عصا و داشتن پادشاهی و پیغمبری به هم شبیه بودند و ایرانیان مرکز جمشید داستانی را کشور فارس می‌دانسته‌اند و آثار باقی مانده‌ی داریوش و خشایارشاه و دیگر پادشاهان هخامنشی را به جم (جمشید) انتساب داده‌اند و بر اثر اعجاب از ابنیه‌ی مزبور، ساختن آن‌ها را به دیوان نسبت داده‌اند و حضرت سلیمان نیز دیوان را در خدمت داشت، از این رو در قرون اسلامی، این دو تن یکی به شمار آمدند، فارس را تخت‌گاه سلیمان و پادشاهان فارس را وارث ملک سلیمان خواندند. صاحب برهان قاطع نیز گوید: جم به معنی پادشاه بزرگ باشد و نام سلیمان و جمشید هم هست؛ لیکن در جایی که با نگین و وحش و طیر و دیو و پری گفته می‌شود، مراد سلیمان است و در جایی که با جام و پیاله مذکور می‌شود جمشید، و آن جا که با آینه و سد نام برده می‌شود اسکندر. (همان، ۶۰ - ۵۹)
۱۱ - موکـب صبح را فلـک، دیــد رکـاب دار شــه
داد حُـلیِ اختــران، نعـــل بهــای صبــحدم
واژگانموکب: گروه سواران و پیادگان. (ناظم) حلی: پیرایه و زیور. (آنندراج) نعل بها: مالی که پادشاه در وقت عبور از موضعی از صاحب آن می‌گیرد به بهای نعل اسب خود که از آن جا عبور کرده است.
معنی و مفهومآسمان، صبح را همچون گروهی دید که در رکاب پادشاه در حال حرکت می‌باشد، پس ستارگان شب را به عنوان نعل بها به پای صبح ریخت و به او بخشید .
آرایه‌های ادبیموکب صبح اضافه‌ی استعاری. صبح را به رکاب دار شاه مانند کرده است. حلی اختران اضافه‌ی تشبیهی. مصراع دوم اشاره به رسم نعل بها دادن به شاه هنگام گذر کردن از جایی دارد.
۱۲ - شاه معظّـم اخستان، شهر گشای راستین
داد ده ظفـرستان، مُلـک خـدای راستین
واژگانشهرگشا: فاتح، گشاینده‌ی شهر، ستاننده‌ی شهر. (دهخدا)
معنی و مفهوماخستان، شاه بزرگ و ارجمند و فاتح به حق و راستین است. او عادل و پیروزمند و صاحب حقیقی مُلک و مملکت می‌باشد.
بند دوم:
کلمات قافیهنوای ، صفای، قفای و …

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ب.ظ ]




در بین مصراع ها صنعت موازنه وجود دارد.
معنی بیتهر لحظه در دل من از عشق معشوق پیچیدگی و مشکلی حکمفرما گشته است و فتنه و آشوب در زندگی من شبها به در هجوم می آورد.
۱۱)گفت با یار دلم جان ببر و بوسه بیار خوش بخندید لبش گفت کنون از که درست
بین خوش خندیدن، بوسه، لب، مراعات النظیر وجود دارد.
معنی بیتدلم به معشوق گفت: جان مرا بگیر، بوسه بده، معشوق شکرخنده ای کرد و گفت: از بابت چه چیزی است؟
۱۲)خون نکردم که به خون جگرش داشته ام پس چرا بی سببی خونم ازو در جگرست؟
خون کردنخون ریختن، خونین ساختن، کشتن، قتل کردن، قتل نفس کردن (لغت نامه)
خون جگر بودنکنایه از غم و غصه و اشک خونین
مجیرالدین بیلقانی در جای دیگر گوید:

راحت دل ز تو چون شاید بست کز تو جز خون جگر نتوان یافت

(فرهنگنامه شعری)
خون نکرده امگناهی بزرگ مرتکب نشده ام تا سزاوار این کیفر باشم.
مجیر بیلقانی در جایی گوید:
قدر غمت خون کرده ام بس دیده جیحون کرده ام
مفکن که از خون کرده ام خون در دل من بیش از این(۳)
شاعر با تکرار کلمه خون تکریر ایجاد کرده است.
معنی بیتمن دچار گناهی نشده ام و خون کسی را نریخته ام بلکه معشوق خود را با خون جگر پرورده ام. پس چرا بی علت و دلیل به واسطه جور معشوق، خون در جگر من افتاده است؟
۱۳)نام کردم لب او را شکر این نیک برفت حقه مرهم دلهاست چه جای شکرست
در بیت تشبیه مضمر و تفضیل وجود دارد.
معنی بیتلب او را (ممدوح یا معشوق) را شکر گفتم و این نام خوب جای افتاد، لب معشوق صندوقچه شفابخش دلهای آرزومند و دردمندان است (مقایسه لب معشوق با شکر معنی ندارد و لب ممدوح بر شکر برتری و رجحان دارد.)
۱۴)گل قباچاک زند هر سحری در غم او گر چه در حسن، کله داری گل معتبرست
قبا چاک کردندر ادب فارسی جامه قبا کردن یا پیراهن دریدن یا جامه چاک کردن
یا از شدت اندوه و دلتنگی است و یا از شدت شور و شادی و وجد که رسم صوفیان در اوج سماع است.
حافظ گوید:
چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ وین قبا در ره آن قامت چالاک انداز (۴)
در بیت صنعت تصدیر (ردالعجز علی الصدر) وجود دارد.
در بیت صنعت تشخیص (جاندار انگاری،انسان پندارانه) وجود دارد.
در بیت حسن تعلیل وجود دارد.
معنی بیتاگر چه گل از زیبایی صاحب تاج و مقام است، یعنی بی نظیر است، با داشتن این همه امتیاز هر صبحگاهی در غم و اندوه ممدوح باز می شود و پیراهن پاره می کند. (کنایه از باز شدن گل)
۱۵)دست بیداد برآورد و من اینجا که منم فارغم زین همه، چون شاه جهان دادگرست
معنی بیتروزگار ظلم و ستم آغاز کرد و من که در عالم خود و خودی خودم غم و غصه ندارم چرا که پادشاه جهان (ممدوح) عدالت پیشه و دادگستر است.
۱۶)ملک المشرق و المغرب شاهی که ازو فتنه خوش خفته و بیداد ز عالم بدرست
به در بودنکنایه از خارج کردن، بیرون کشیدن (فرهنگنامه شعری)
معنی بیت: ‌پادشاه سرزمین شرق و غرب، شاهی که به برکت وجود او آشوب و فتنه خوب آرام گرفته است و ظلم و ستم از جهان خارج گشته است.
۱۷)اوست آن شاه که از معتکفان در او اول اقبال و دوم فتح و سه دیگر ظفرست
معتکفانمعتکف+ ان= جمع اسم فاعل، نشیننده برای عبادت در مسجد و عبادتگاه، کسی که همیشه در مسجد مشغول عبادت باشد. خاقانی گوید:
پایان نامه
معتکفان حرم غیب را نیست به از خاطر تو میزبان
(فرهنگ لغات و تعبیرات)
معنی بیتاو آن پادشاهی است که پیروزی، نصرت و خوشبختی و سعادت ساکنان در او هستند یعنی فتح و ظفر و پیروزی و اقبال از او جداناپذیر است.
۱۸)قره العین اتابک ملکی شیردلی کاتش هاویه از خنجر او یک شررست
قره العین:‌ کنایه از نور چشم و فرزند، امیر خسرو دهلوی گوید:
چویابی بین آن محراب کونین محل خاکبوس ای قره العین
(فرهنگنامه شعری)
هاویهدوزخ، جهنم، از درکات دوزخ. انوری گوید:
رنجور بادیه به فضای ارم گریخت مقهور هاویه به هوای جنان رسید (۵)
معنی بیتنور چشم اتابک (ممدوح) پادشاه شجاع و پردلی که آتش جهنم یک شراره و جرقه از شمشیر اوست.
۱۹)پهلوانی است که پهلوی ستم لاغر از اوست تاج بخشی است که بر تاج معالی گهرست
معالیج معلاه، بلندی ها
بین پهلوانی و پهلوی صنعت جناس شبه اشتقاق، و بین پهلوانی و لاغر صنعت طباق وجود دارد.
معنی بیتممدوح فرد شجاع و تنومندی است که تهیگاه ستم به خاطر ترس از او لاغر و نحیف و نزار شده است و پادشاه تاج بخشنده ای است که به منزله مروارید رفعتهاست. (هر سربلندی که هست به علت وجود اوست)
۲۰)تا قضا و قدر از حکمش یک ناخن نیست عزم بین عزم که همدست قضا و قدرست
قضاحکم الهی در اعیان موجودات بر اساس احوال جاریه ای که از ازل تاابد بر آن بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:26:00 ب.ظ ]




بس خیالات آورد در رأی خلق

 

 

 

بلک عکس آن فساد وکفر او

 

 

 

این خیال مُنکری را زد برو

 

 

 

فلسفی مردیو را منکر شود

 

 

 

در همان دم سخرۀ دیوی بود

 

 

 

(مثنوی معنوی، دفتر اول، ابیات ۳۸۰-۳۲۸۳)
او فلسفه و نجوم و علم طب را علم و فنی می‌نامد که آخور آدمی را می‌سازد وآباد می‌کند و زندگی مردم گاو سیرت و شتر صفت بدان وابسته است.
۲-۲- تأثیرپذیری مولوی از عرفا و متکلمین قبل از خود
از جمله بزرگان عرفان و فلسفه و کلام که مولانا از کتب و نوشته‌های او تأثیر بسزایی پذیرفته است، امام محمد غزالی است. مولانا از کتب امام محمد غزالی مخصوصاً احیاءالعلوم و کیمیای سعادت و حتی المنقذ من‌ الضلال و مشکاه ‌الانوار تأثیر پذیرفته است. ولی خود مولانا به امام محمد غزالی و آثارش هیچ اشاره‌ای ندارد و در آثار خود هیچ علاقه‌ای نسبت به او نشان نمی‌دهد. شاید یکی از دلایل آن، منسوب بودن امام غزالی به فلسفه بخصوص فلسفه‌ یونان بوده است. زیرا در آثار خود بارها پای استدلالیان را چوبین می‌داند و راه عشق خود را از همه‌ی راه‌ها هموارتر می‌بیند. اما با وجود مشرب در بعضی مسائل، در بسیاری از مباحث مربوط به اسرار شریعت و رموز طریقت، هم هر دو به نقطه‌ی واحد می‌رسند، «ورای شور و شوق شاعرانه و تمایل به صحبت و رخصت که مشرب مولانا جلال‌الدین را از طریقه‌ی محدود عزلت جویانه‌ی امام غزالی جدا می‌کند، عصیان بر ضد تعقّل‌گرایی در آنچه به الهیات مربوط است و همچنین گرایش از علم ظاهر به طریقه‌ی صوفیه در نزد مولانا هم تا حدی مثل غزالی قوی است» (زرین‌کوب، ۱۳۶۸، ص۴۳۷).
در بسیاری از مسائل نظری نیز طریقه‌ی مولانا با طریقه‌ی غزالی به یک نقطه واحد می‌رسند. مولانا در مثنوی همانند آثار غزالی اهل کلام را مورد انتقاد قرار می‌دهد؛ و با فلاسفه با تعریض و انکار برخورد می‌کند. طرز تلقی مولانا از منطق و شیوه‌ی استدلال نیز همانند شیوه‌ی غزالی به نظر می‌رسد. مولانا دلیلی را که یک منطقی بدان استناد می‌کند به یقین منتهی نمی‌داند و به همین دلیل نزد او، این روش اعتباری ندارد. به هر حال با آنکه نام غزالی در مثنوی بیان نمی‌شود، تعداد قابل ملاحظه‌ای از مقالات و تعبیرات وی در مثنوی هست. در مثنوی به مباحث متکلمان اشاره‌ای نشده است. زیرا این مباحث در نزد متشرعه عوام در آن ایام با کراهت تلقی می‌شده است. با این وجود بسیاری از مباحث کلامی که در مثنوی انعکاس پیدا کرده است، حاکی از وقوف مولانا بر این‌گونه مباحث به نظر می‌رسد. « در عین حال گوینده‌ی مثنوی از اهل کلام و کسانی که بدان علم اشتغال دارند به الفاظی مثل “باحث” و “مفلسف” هم تعبیر می‌کند و گاه آنها را فلسفی و حکیم نیز می‌خواند و بدین‌گونه بدون آنکه آنها را به عنوان متکلم و اهل کلام تخطئه کند به عنوان باحث و فلسفی مستوجب طعن و ایراد می‌یابد» (همان، ص۴۴۳).
عقاید معتزله نیز در مثنوی مورد بحث و نقد قرار گرفته‌اند، از جمله در مناظره‌ی مغ و مسلمان، مولانا در واقع رأی اشاعره و ماتریدیه را که خلاف قول معتزله است تأیید می‌کند.
مولوی نسبت به فلسفه لحنی تحقیر‌آمیز و انکارکننده دارد. و به نظر مولوی آنچه که فلسفه را از رسیدن به هدف و کمال محروم می‌کند، اعتماد او بر اجتهاد شخصی و عقل جزئی است.
اشاره‌ی مولانا به حکمت و حکیمانی چون افلاطون و جالینوس که از آنها به عنوان طبیب یاد می‌کند، با نقد و تعریض همراه نیست. ولی گاهی نیز حکیمی چون جالینوس را مورد طعن خود قرار می‌دهد و او را بیش از حد به حیات دنیا دلبسته می‌داند.
در بین حکمای اسلامی، ابن‌سینا (وفات ۴۲۸) به عنوان طبیب و فخر رازی (‌وفات ۶۰۶) به عنوان “باحث” و “مفلسف” در مثنوی مورد اشاره قرار گرفته‌اند. اینکه مولانا فخر رازی را مفلسف می‌خواند تا حدودی به سبب شهرت آثار فلسفی او است. «در واقع نفرت نسبت به فلسفه در نزد مولانا هم شامل فیلسوف و هم مربوط به اهل کلام است. چرا که طریقه‌ی آن هر دو بر برهان و شک مبتنی است، و آنچه نزد مولانا مایه‌ی نیل به یقین است طریقه‌ی وحی است که شک و برهان در آنجا راه ندارد» (همان: ۴۷۴).
مولانا با مطالعه در اقوال صوفیه هم با طریقه‌ی آنها آشنایی داشته است، از جمله: رساله‌ی قشیریه تصنیف امام ابوالقاسم قشیری و قوت‌القلوب تصنیف ابوطالب مکّی و قطعه‌ای معروف منسوب به حلاجّ در مثنوی که همه حاکی از سابقه‌ی وقوف مولانا بر این آثار است. مولانا با آثار ابن‌عربی، همچون: فصوص‌الحکم و فتوحات مکیّه، نیز آشنایی داشته است و آشنایی او با این آثار بیشتر از طریق شیخ صدر‌الدین قونوی که شارح فصوص‌الحکم و مروّج طریقه‌ی ابن‌عربی در قونیه بوده است، صورت گرفت. الفاظ و اصطلاحات مشترک زیادی بین مولوی و ابن‌عربی هست، ولی این الفاظ مفهوم واحدی را برای آنها ندارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
«در بسیاری موارد هم اگر بین گفته‌ی مولانا با بعضی مقالات ابن‌عربی توافق یا تشابه هست، غالباً باید از مقوله توارد باشد و در لوازم و نتایج قول هم بین آنها توافق نیست» (همان: ۴۷۵).
مسأله وحدت ادیان که مولانا آن را ناشی از اتحاد ارواح انبیا و استغراق آنها در پرتو نور احمد می‌داند، قبل از مولوی در آثار حلاج و عین‌القضات نیز سابقه داشته است. مولانا معارف پدرش بهاءولد که از آن تعبیر فواید والد می‌کند و معارف سید برهان محقق ترمذی و مقالات شمس را نیز در مضمون‌های مثنوی خود به کار برده است. در بسیاری موارد سخنان مولوی شباهت‌های بسیاری با مقالات این سه تن پیدا می‌کند که امری طبیعی است، زیرا این سه تن در تربیت او نیز نقشی بسزا داشته‌اند.
دکتر زرین‌کوب حکایت آن عاشق که شب بر امید دیدار معشوق آمده، به خواب می‌رود و همچنین حکایت آن غلام نمازباره که برای نماز به مسجد رفته بود و خواجه‌اش منتظر او بود و چند حکایت دیگر را برگرفته از معارف بهاءولد می‌داند. تأثیر سخنان شمس نیز سی سال آخر عمر مولانا را تحت تأثیر قرار داده بود و بدین ترتیب شباهت‌های زیادی بین مثنوی و مقالات شمس وجود دارد. «به هر حال کثرت نسبی این‌گونه مقالات که از اقوال قدماء متکلمان و فلاسفه اقدمین گرفته تا قدماء صوفیه و معاصران و متأخران آنها به صورت‌های گوناگون در مثنوی انعکاس یافته است، حاکی از تبحر مولانا و احاطه‌ی وی بر فنون و معارف عصر است» (زرین‌کوب، ۱۳۶۸، ص ۴۷۷).
از همه مهم‌تر اینکه مولانا در واقع وارث شعر دو شاعر بزرگ خراسان یعنی سنایی و عطار گردید. گفته شده است که مولانا در کودکی هنگامی که همراه خانواده‌ی خود شهر بلخ را ترک کردند و قصد حج کرده بودند، به طرف بغداد رفتند، وقتی که به نیشابور رسیدند با شیخ فریدالدین عطار ملاقات کردند. در این سفر بود که عطار کتاب اسرارنامه‌ی خود را به مولانا هدیه کرد. می‌گویند که مولانا پیوسته اسرارنامه را همراه خود داشت، شیخ فریدالدین عطار از تربیت‌یافتگان نجم‌الدین کبری و مجدالدین بغدادی بود و بهاءولد پدر مولانا با این سلسله مرتبط بود و یکی از بزرگان طریقه‌ی کبرویه محسوب می‌شد (به نقل از باقری، ۱۳۸۸، ص۱۱).
مولانا با اینکه چندین سال بعد از سنایی به دنیا آمده بود، مرثیه‌ای را برای او می‌سراید. عطار و سنایی تأثیر بسیاری بر غزلیات و مثنوی مولوی داشته‌اند. آثار آنها مورد توجه یاران و مریدان مولانا نیز واقع شده بود و به همین دلیل بود که مولانا به خواهش حسام‌الدین حسن چلبی مثنوی را به طرز حدیقه‌ی سنایی و بر وزن منطق‌الطیر و در بحر رمل مسدس مقصور سرود. مولانا ارادت خود را به این دو شاعر بزرگ چنین بیان می‌کند:

 

 

عطار روح بود و سنایی دو چشم او

 

 

 

ما از پی سنایی و عطار می‌رویم

 

 

 

برای بررسی بیشتر، به تأثیر عمده این دو عارف شاعر می‌پردازیم.
۲-۲-۱- تأثیر سنایی بر افکار مولانا در کتب منثور و منظوم وی
سنایی در حدیقه چنین می‌گوید:

 

 

از سر این دلق هفت رنگ بر آر

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:26:00 ب.ظ ]




نحوه دست دادن یا سفارش دادن قهوه می تواند به عنوان توانایی شما در رعایت آداب و رسوم و رفتارهای مطلوب طرف های مقابل تلقی شود و نشان دهد که شما به اندازه کافی برای سازگار شدن با فرهنگ آنان تلاش به خرج می دهید. با پذیرش عادات و رفتارهای دیگران، در مسیر شناخت و درک بهتر فرهنگ آنان قرار می گیرید و در مقابل، آنها نیز بیشتر به شما اعتماد پیدا می کنند و رفتار بازتری از خود بروز می دهند.
پایان نامه
به دیگر سخن، عنصر فیزیکی و رفتاری(جسم) هوش فرهنگی به توانایی فرد برای انجام واکنش مناسب اشاره دارد. رفتار و سلوک فرد باید نشان دهد که به فرهنگ طرف مقابل علاقه دارد وسعی می کند مؤلفه های فرهنگی آنها را بپذیرد و به آن احترام بگذارد. بسیاری از تفاوت های فرهنگی، توسط اعمال فیزیکی قابل مشاهده و انعکاس است. به همین دلیل هوش فرهنگی باید در برگیرنده توانایی ها و مهارت های لازم برای نشان دادن واکنش مناسب با آن فرهنگ باشد( سید نقوی، رفعتی آلاشتی، خانزاده ،۱۰۸:۱۳۸۹).
۲-۹-۳ بعد احساسی – انگیزشی (قلب)
این بعد سخت ترین و ظریف ترین جزء هوش فرهنگی است و بیشترین شباهت را به هوش عاطفی و احساسی( اجتماعی ) دارد. افراد تنها زمانی از عهده کاری برمی آیند که از انگیزش زیادی برخوردار هستند. و به توانایی خود ایمان و باور دارند. اگر آنها در مواجهه با موقعیت های چالش برانگیز در گذشته موفق عمل کرده باشند، اعتماد به نفس آنها افزایش می یابد، زیرا اعتماد به نفس همیشه از تبحر در کاری خاص سرچشمه می گیرد.
شخصی که در برخورد با فرهنگ های دیگر به توانایی خود ایمان ندارد، اغلب با ناکامی اولیه در برقراری ارتباط، به خصومت و سوء تفاهمات عمیق تر رو می آورد. در مقابل کسی که انگیزه بالایی دارد، در مواجهه با موانع یا مشکلات یا حتی شکست، برتلاش خود می افزاید. افراد با انگیزه و مشتاق به دنبال کسب پاداش نیستند و بر مبنای انگیزش درونی خود فعالانه اقدام به برداشتن موانع و انحرافات ادراکی می کنند.
عنصر روانی و انگیزشی به افراد کمک می کند که در مقابل موانع پایدار باشند، تا بتوانند خود را با فرهنگ دیگران سازگار سازند. این بخش ممکن است مشکل ترین یا مبهم ترین جزء هوش فرهنگی باشد. ورود به دنیای فرهنگ بیگانه مستلزم غلبه بر یک دسته موانع خاص است. داشتن انگیزه و پشتکار و باور قوی در این راه بسیار مؤثر است. فرهنگ ها در بسیاری از موارد با همدیگر متفاوت هستند. به عنوان مثال شیوه دست دادن و نشستن در ملاقات های کاری از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد. نادیده گرفتن این تفاوت ها به مخدوش شدن ارتباطات منجر می شود. گاهی اوقات تعامل افرادی با فرهنگ های متفاوت مثل نزدیک شدن دو آهنربا با قطب های یکسان است. بدون داشتن انگیزه کافی، هوش فرهنگی بی مفهوم است. این عنصر توانایی همدل شدن را مد نظر قرار می دهد. تمایل به برقراری ارتباط و استمرار در راه رسیدن به هدف بزرگ ترین شکاف های فرهنگی را می پوشاند( سید نقوی، رفعتی آلاشتی، خانزاده ،۱۰۸:۱۳۸۹).
۲-۱۰ ابعاد هوش فرهنگی
هوش فرهنگی یک برنامه چهار بعدی مبتنی بر سال ها تحقیق پیرامون هوش و تعاملات میان فرهنگی است. برای دست یابی به مزایای هوش فرهنگی هر جهار بعد مهم هستند. این چهار بعد عبارتند از: استراتژی هوش فرهنگی، دانش هوش فرهنگی، انگیزه هوش فرهنگی و عمل هوش فرهنگی. که معمولا در تحقیقات به عنوان هوش فرهنگی فرا شناختی، هوش فرهنگی شناختی، هوش فرهنگی انگیزشی و هوش فرهنگی رفتاری ذکر می شود. از نظر محققینی چون لین وان داین[۴۹] و سون انگ [۵۰]هر یک از این ابعاد دارای چند بعد فرعی هم می باشند. این ابعاد در شکل زیر نشان داده است. ابعادهوش فرهنگی(شکل شماره۲-۳)
۲-۱۰-۱ استراتژی در هوش فرهنگی
فراشناختی در هوش فرهنگی به عنوان فرایند ذهنی مرتبه بالا و به عنوان توانایی برای تشخیص اولویت های فرهنگ های دیگر و درک اطلاعات تعریف شده است(کیم ،اتال ،۱۵۰:۲۰۰۶). به عبارت ساده افراد با فرا شناختی بالا، پردازشهای ذهنی دارند که به آنها اجازه می دهد به زمان و چگونگی بکار بستن دانش فرهنگیشان آگاه باشند(انگ، اتال، ۱۳:۲۰۰۷). این بعد مربوط به تفکر و استراتژی می باشد(ارلی، اتال،۹۸:۲۰۰۳). این مهارت فقط شامل برنامه ریزی و نظارت بعد شناختی نیست. بلکه شامل سازگاری و اصلاح این بعد با هنجارهای فرهنگی دیگران هم هست. افراد با توانایی بالا در بعد فراشناختی هوش فرهنگی، به خوبی از رجحان فرهنگی دیگران آگاه هستند و زمان و انرژی قابل توجهی را به تجزیه و تحلیل کردن تعاملات فرهنگی اختصاص نمی دهند. از بسیاری از جهات، عامل فراشناختی یک عنصر مهم و حساس هوش فرهنگی است که تفکر فعال درباره افراد و موقعیتهای مختلف در تعاملات میان فرهنگی را تسهیل می کند و همچنین سازگاری با روش های فکر کردن درباره فرهنگهای متفاوت را ایجاد می کند و به افراد در تغییر استراتژی هایشان کمک می کند. بطوری که آنها می توانند راحت تر به چالشهای جدید واکنش نشان دهند(ارلی ، انگ ،۹۵:۲۰۰۳). و این بعد به معنای این است که فرد چگونه تجربه های میان فرهنگی را درک می کند. این راهبرد شامل تدوین استراتژی پیش از برخورد میان فرهنگی و بررسی مفروض های در حین برخورد و تعدیل نقشه های ذهنی در صورت متفاوت بودن تجارب واقعی از انتظارات پیشین است( عباسعلی زاده ،۳۳:۱۳۸۶-۳۲ ).
۲-۱۰-۲ دانش در هوش فرهنگی :
بعد شناختی در هوش فرهنگی دانش جامع و ساختار دانش فرهنگی را نشان می دهد. آگاهی از هنجارها، شیوه ها و عرف در فرهنگ های مختلف که از طریق تحصیلات و تجارب فرد به دست آمده است و هم چنین شامل آگاهی از سیستم های اقتصادی، حقوقی، قانونی و اجتماعی در فرهنگ های مختلف است(کیم و اتال[۵۱] ،۲۰۰۶ :۱۵۶)، که می تواند از طریق آموزش یا تجربه کسب شود. دانش هوش فرهنگی تحت تأثیر افکار و رفتارهای یک فرد است. افراد با شناختی بالا بهتر قادر به تعامل با دیگران در فرهنگ های متفاوت هستند(انگ ، اتال[۵۲] ،۳۳۶:۲۰۰۷) .
مؤلفه شناختی اشاره به آگاهی، خودآگاهی و دانش دارد. و بیان دیگر درک فرد از شباهت ها و تفاوت های فرهنگی است. دانش عمومی و نقشه های ذهنی و شناختی فرد از فرهنگ های دیگر را نشان می دهد. باید توجه داشت که هر کس در بدو ورود به فرهنگ خارجی نیاز دارد در مورد راه های نفوذ به لایه های درونی آن فرهنگ اطلاعات لازم را کسب کند( چنج[۵۳] ،۳۹:۲۰۰۷). به ویژه آن که مهمترین نکته در برقراری ارتباط، یافتن نقاط اشتراک با طرف مقابل و تأکید بر آنهاست. از این رو مؤلفه های روان شناختی به فرد اجازه می دهد اشتراک های فرهنگی را درک کرده و از آنها در برقراری ارتباط بهره گیرد. افراد با شناختی بالاتر بهتر قابلیت پردازش اطلاعات و بدست آوردن شناخت در یک محیط فرهنگی جدید را دارند و قادر به گنجاندن اطلاعات جدید به منظور درک و تفسیر تجارب جدید هستند. از اینرو، آنها می توانند سازگاری بهتری داشته باشند(کیم، اتال،۱۵۹:۲۰۰۸).
۲-۱۰-۳ انگیزش در هوش فرهنگی
بعد انگیزش تعیین کننده بعد شناختی در هر فردی است. توانایی درگیر شدن شخصی و استقامت در چالش های هوش فرهنگی، یکی از مهم ترین و جدیدترین ابعاد هوش فرهنگی است. انگیزش در هوش فرهنگی توانایی برای توجه به شرایط متفاوت فرهنگی و آموختن از آنها و به همین ترتیب عمل مطابق آنها می باشد، افراد با انگیزش هوش فرهنگی بالا، به بیان دیگر دارای توانایی دیدن و درک کردن تعاملات بین فرهنگی به روش های متفاوت می باشند. به بیان دیگر هر تلاشی را برای به دست آوردن تجربیات جدید از افراد دیگر در دیگر فرهنگ ها می کنند.
این بعد مربوط به علاقه فرد برای انطباق با محیط فرهنگی ناآشنا می باشد. و آن توانایی فرد در توجه و درک تنوع فرهنگی، و حفظ انرژی متمرکز برای یادگیری و عملکرد وی در موقعیت های مختلف فرهنگی را نشان می دهد. از این رو فردی که انگیزش بالاتری در هوش فرهنگی دارد، تمایل قوی ای برای پاسخگویی به چالشهایی که در محیط جدید اتفاق می افتد و میل بیشتری برای غلبه بر مسائلی که توانایی سازگاری با فرهنگ نا آشنا را تحت تأثیر قرار می دهد، دارد(انگ ، اتال ،۳۳۶:۲۰۰۷ ).
این جزء اشاره به پشتکار و تعیین هدف مناسب در تعاملات میان فرهنگی دارد(پیترسون و همکاران، ۱۱۷:۲۰۰۴). برای مثال در داخل این بخش، عدم تسلیم شدن در مقابل افزایش چالش ها و استرسهای مرتبط با فعالیت های بین فرهنگی می باشد. فعالیت های بین فرهنگی در مقایسه با تعاملات درون فرهنگی عموما چالش و استرس بیشتری ایجاد می نماید. به خاطر این که سیستم های ارزشی مختلف و"ساختارها و الگوهای” متفاوت مجال را برای سوء تفاهم و سردرگمی بیشتر ایجاد می کند. فعالیت های بین فرهنگی کار مشکلی می باشد.و نیاز به سطحی از انگیزه برای ادامه تعامل دارد(اتال،۷:۲۰۱۲). و بر اساس این بعد هوش فرهنگی، افراد تنها زمانی از عهده ی تعامل های اثر بخش فرهنگی بر می آیند که انگیزش و اعتماد به نفس زیادی داشته و به توانایی خود ایمان و باور داشته باشند(انگ ، اتال ،۶۱:۲۰۰۴).
بعد انگیزشی در هوش فرهنگی اثر ماندگاری در چگونگی پاسخ دهی افراد به کار و زندگی در محیط فرهنگی جدید را دارد(تامپل،اتال [۵۴]،۱۰۲:۲۰۰۶). انگ و همکاران وی در سال ۲۰۰۴ یافتند که نقش انگیزش در رابطه با سازگاری مدیران در فعالیت های بین المللی بالاتر از جنس، سن، شهروندی آنان است و در سال ۲۰۰۷ انگیزش و رفتار به مقدار قابل توجهی به تنظیم فرهنگی مربوط می شوند.
۲-۱۰-۴ رفتار در هوش فرهنگی
بعد چهارم در هوش فرهنگی به عنوان قابلیت فرد در سطح عمل یا رفتار تعریف شده است، توانایی برای ارائه اقدامات کلامی و غیر کلامی در تعاملات فرهنگهای متنوع می باشد(کیم، اتال ،۱۶۲:۲۰۰۶).
با تعاملات مناسب که به وسیله کلمات، لحن گفتار، حرکات، حالات چهره، اشاره بدن نشان داده می شود، افراد ممکن است راحت تر به وسیله گروه های مرتبط پذیرفته شوند و ممکن است بهتر بتوانند روابط میان فردی را گسترش بدهند(انگ، اتال ،۳۳۵:۲۰۰۷). و از طریق استفاده از عناصر مناسب کلامی و غیر کلامی که تعاملات با افراد از دیگر فرهنگ ها صورت می گیرد، نشان داده می شود. این جزء بر توانایی برای تنظیم آگاهانه یا وفق دادن رفتار مناسب با محیط فرهنگی جدید اشاره دارد و شامل استعداد برای تعیین مکان و زمان و چگونگی اجرای مؤثر رفتارهای جدید می باشد. برای مثال تنظیم روش خاصی در برقراری ارتباط برای تعامل مؤثرتر با میزبان محلی می باشد. در این جزء از هوش فرهنگی، یک فرد ممکن است الگوهای مختلفی از فرهنگ میزبان را به منظور تعامل مؤثرتر اجتماعی بپذیرد )ورسی، اتال[۵۵] ،۱۰۳:۲۰۱۲). از اینرو، اعمال و رفتار افراد باید بیانگر آمادگی آنها برای ورود به دنیای درونی دیگران باشد. ای و سوکو در سال ۲۰۰۷ دریافتند که ابعاد شناختی و انگیزش و رفتار در هوش فرهنگی اثر قابل توجهی بر شرایط زندگی، محیط کار و تعامل با افراد محلی دارند. این نتایج نشان می دهد که توانایی مهاجران در انطباق مناسب در فرهنگ های مختلف، سطح سازگاری آنها را تسهیل خواهد کرد.
هوش رفتاری اقدامات را منعکس می کند. به عبارت دیگر، هوش رفتاری بر روی آنچه افراد انجام می دهند، به جای فکر یا احساس آنها تمرکز می کند. هوش رفتاری ضروری است، زیرا از ویژگی های اصلی در حفظ یک رابطه است(زوگرافی [۵۶]،۱۲۴:۲۰۰۹).
۲-۱۱ تقویت هوش فرهنگی
در رابطه با انواع هوش از جمله هوش فرهنگی همواره این پرسش مطرح می شود که آیا می توان آن را با آموزش مستقیم یا غیر مستقیم بهبود بخشید. و درصورتی که پاسخ به چنین پرسشی مثبت باشد، تا چه اندازه امکان تقویت هوش فرهنگی از راه چنین آموزشهایی امکان پذیر است؟ علاوه بر این، پرسش دیگری که در این باره می توان طرح کرد، آن است که با چه نوع آموزش یا برنامه ای می توان به تقویت هوش فرهنگی نایل آمد؟
ارلی و موساکوفسکی(۱۴۰:۲۰۰۴) بر مبنای نتایج حاصل از یک پیمایش نشان داده اند که هر چند سهم اندکی از هوش فرهنگی را می توان ذاتی و درونی تلقی کرد، اما بی تردید بخش یا سهم مهمی از هوش فرهنگی هر فرد ناشی از آموزش و یادگیری است. برمبنای چنین دیدگاهی است که اندیشمندان مختلف سعی در ارائه مدل های مختلفی برای تقویت هوش فرهنگی از طریق آموزش دست زده اند که در این قسمت به برخی از مهمترین آنها اشاره می شود.
۲-۱۱-۱ الگوی مراحل شش گانه ارلی و موساکوفسکی
این مدل را می توان دارای سه مرحله اساسی دانست. هر چند که آنان خود از شش گام صحبت کرده اند. این مراحل شامل ارزیابی اولیه از هوش فرهنگی افراد، ارائه آموزش متناسب با نیاز هر یک از افراد ارزیابی شده و در نهایت ارزیابی مجدد از هوش فرهنگی افراد می شوند. با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی مجدد، این مرحله می تواند پایان برنامه آموزشی و یا آغاز برنامه آموزشی جدید باشد.
مراحل شش گانه تقویت هوش فرهنگی از دیدگاه ارلی و موساکوفسکی(۲۰۰۴: ۱۴۷-۱۴۶). به شرح زیر است:
گام اول: با تست های CQ، نقاط قوت و ضعف افراد مشخص می شود تا بر اساس آن بتوان برای مراحل بعد برنامه ریزی کرد.
آموزش هایی برای فرد تدارک دیده می شود که بر نقاط ضعف وی تمرکز دارد، به عنوان مثال، فردی که در بعد فیزیکی هوش فرهنگی ضعف دارد، در یک کلاس رفتاری مشارکت می کند. کسی که در بعد شناختی هوش فرهنگی ضعف دارد، در یک دوره برای تقویت استدلال قیاسی و توان تحلیل مشارکت می کند.
لازم است افراد در یک دوره آموزش عمومی مشارکت داده شوند. مثلا اگر در ابعاد انگیزشی، نقاط ضعفی وجود دارد، مناسب است مجموعه ای از تمرین ها را برای افراد تعریف کرد. مثل اینکه اگر قرار است با فردی از فرهنگ غریبه مصاحبه ای انجام شود، مراحل این مصاحبه و چگونگی آن آموزش داده شود.
لازم است تا یک ارزیابی واقع گرایانه از مجموعه منابعی که در اختیار داریم، داشته باشیم. به عنوان مثال، در نقش یک مدیر مشخص کنیم که آیا دارای افرادی با مهارتهای لازم برای اجرای دوره آموزشی خاص در واحد سازمانی خود هستیم یا خیر؟ یک ارزیابی واقع گرایانه از حجم کاری و مدت زمانی که برای تقویت هوش فرهنگی در اختیار داریم، ضروری است.
فرد در یک محیط فرهنگی که نیازمند شناخت آن است، وارد شود.
ارزیابی مجددی از هوش فرهنگی فرد به انجام می رسد تا پیشرفت وی را اندازه گیری و نقاط ضعف باقیمانده اش را تعیین و در جهت رفع آن برنامه های آموزشی جدیدی تدارک دیده شود.
آنچه به عنوان الگوی ارلی و ماساکوفسکی برای تعیین هوش فرهنگی شناخته می شود، در واقع نشان دهنده فرایند آموزش است. که می تواند برای هر پدیده دیگر نیز به عنوان الگو مورد توجه آموزش دهنده قرار گیرد. با این حال یکی از نکاتی که در این الگو باید مورد توجه خاص قرار گیرد، نحوه اجرای تست هوش فرهنگی است. این که برای یک دوره آموزشی شاید تنها یک تست بر اساس ارزیابی خود فرد کفایت نکند و ضرورت دارد تا با روش هایی نظیر آزمون های نظری و عملی در این باره به برآوردی واقع بینانه تر از هوش فرهنگی مشارکت کنندگان در دوره ها، دست دهد.
۲-۱۱-۲ الگوی قواعد مشارکت توماس و اینکسون
این مدل آموزشی بیشتر به مشارکت فرد آموزش گیرنده در محیط های واقعی چند فرهنگی مربوط می شود. توماس و اینکسون(۲۰۰۵: ۱۰-۹)، در مقاله خود با عنوان"هوش فرهنگی برای یک محل کار جهانی ” نشان می دهند که هر چند تجارب بلند مدت در کشورهای خارجی بهترین فرصت برای تحصیل و تقویت هوش فرهنگی است، اما شیوه های دیگری نیز برای اثر گذاشتن بر این متغیر وجود دارند. آنها روش های خود را به عنوان قواعد مشارکت می نامند. از نظر آنان این ها قواعدی هستند که مدیران باید همواره آنها را به هنگام کار با افرادی از زمینه های فرهنگی متفاوت به خاطر داشته باشند.
بهره گیری از این الگو ضرورتا یک محیط چند فرهنگی واقعی را طلب می کند که فرد در آن قرار گرفته است. و به نحوی آگاهانه به دنبال هوش فرهنگی خود است. به عبارت دیگر کلاس آموزشی که در این الگو مورد توجه ارائه دهندگان آن است، کلاسی است که محیط آن یک محیط کاری چند فرهنگی با توجه به نوع تخصص فرد آموزش گیرنده است. در چنین محیطی فرد آموزش گیرنده باید به موارد زیر بپردازد:
دانش خود را درباره فرهنگ و زمینه فرهنگی خود افزایش دهد. همچنین به آنها بیاندیشد و مشخص کند که وی دارای کدام تعصب های فکری یا رفتاری است. و چه ویژگی های منحصر به فردی را در مقایسه با دیگران که در محیط چند فرهنگی قرار گرفته داراست. وی باید به گونه ای آگاهانه و با مرور رفتارهای روزمره اش تلاش کند تا مشخص نماید که چگونه زمینه فرهنگی اش به گونه ای ناخود آگاه در رفتارها و ادراکاتش منعکس شده است.
لازم است که آموزش گیرنده متوجه نشانه های رفتاری و تفسیرهای ممکن باشد. همچنین باید مشخص کند که چنین نشانه های رفتاری دارای کدامین اثرات احتمالی بر رفتار دیگران است.
تلاش کند تا رفتارهای خود را به شیوه ای که برای آموزش گیرنده سهل تر، است برای موقعیت های جدیدی که در آن قرار می گیرد، اصلاح و سازگار کند.
دقت کند افرادی که با وی در تعامل هستند چگونه به سازگاری رفتاری وی پاسخ می دهند.
علاوه بر استفاده از روش های سازگاری اندیشیده و برنامه ریزی شده، روش های سازگاری فی البداهه را نیز آزمایش کند و گزارشی از نتایج آن تهیه نماید.
رفتارهای جدیدی را که اثر بخش بوده اند، تکرار نماید. به نحوی که به صورت خودکار در آیند.
دو الگوی مورد بررسی قابلیت ترکیب با یکدیگر را دارند. در حالی که الگوی ارلی و ماساکوفسکی عمدتا بر محیط آموزشی نظیر محیط های دانشگاهی تمرکز دارد. الگوی توماس و اینکسون یک محیط کاری واقعی و چند فرهنگی را به عنوان محیط آموزشی خود برمی گزیند. الگوی اول می تواند با سرعت کمتر، اثرات عمیق تری را بر رفتارهای واقعی آموزش گیرندگان بگذارد. در هر حال چنین به نظر می رسد که بهره گیری از الگویی که از نقاط قوت این دو الگو(سرعت آموزش و اثر رفتاری ) ترکیب یافته باشد، امکان پذیر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:25:00 ب.ظ ]




رویه ها و روشها
نیروی انسانی
سیاست
اهداف
افت جایگاه معلم

 

 

 

پیامدها

 

تقسیمبندی دانشآموزان
مدارس خاص
نخبهپروری
بیاعتمادی به معلم
تقویت گروه های غیررسمی
سلب اعتماد به نفس دانشآموزان
شکلگیری پایگاه اجتماعی
نخبهکشی
بزهکاریهای اجتماعی
بازتولید فرهنگی
نهادینهشدن نابرابریها
به حاشیه رفتن اقلیتها

 

 

 

۴-۱-۸-۱- تعریف نابرابری آموزشی
ت۸م۸واژهی نابرابری یک واژهی سلبی است و ایجابی نیست ازاینرو واژهی عدالت آموزشی یا بیعدالتی آموزشی مناسبتر است به این معنا که هر چیز در جای مناسب خودش قرار گیرد. زمانی که عدالت آموزشی را بررسی میکنیم، نابرابری نیز بررسی خواهد شد پس نابرابری آموزشی یک معلول و به معنای تفاوت است.
۴-۱-۸-۲- عوامل ایجادکنندهی نابرابری آموزشی
ن۱م۸
جهانبینیمنشاء عوامل نابرابری به جهانبینی شخص یا اشخاصی برمیگردد که در راس سیستم متمرکز آموزش و پرورش قرار دارند و با جهانبینی خود، فلسفه، ساختار، رویه ها و روشها، نیروی انسانی، سیاستگذاریها و اهداف را تعیین و تدوین میکنند. از اینرو نوع نگاه و جهانبینی در راس سیستم عامل بسیار تاثیرگذار و مهمی است.
ن۲م۸
فلسفهی آموزش و پرورشمشکلاتی که فلسفهی آموزش و پرورش کشور ما دارد عبارتند از:
ن۲الف م۸با نیازهای روزمره ما همخوانی ندارد
ن۲ب م۸: فلسفه آموزش و پرورش در کشور ما یک نوع خاص تعلیم و تربیت را رواج میدهد و برای عموم کاربرد ندارد.
دانلود پایان نامه
ن۲پ م۸: اهداف برای همه قابل دسترسی نیست.
ن۲ت م۸: نیازها متناسب با محیط شکل نگرفته است.
فلسفه آموزش و پرورش کشور ما قابل اجرا نیست. هر فلسفهای که ما انتخاب میکنیم باید قابل اجرا باشد مثلاً اگر فلسفهی عملگرایی را انتخاب میکنیم این فلسفه باید جوابگوی نیازهای فردی که در فلان روستای کشور زندگی میکند باشد. نیازهای یک دانشآموز بوشهری با نیازهای یک دانشآموز تهرانی متفاوت است و این در اهداف و خطمشیها تعریف نشده است. بنابراین اگر اهداف طوری انتخاب شوند که قابل دسترس برای همه باشد دیگر فرهنگ خاصی نخواهیم داشت، فرهنگ خاصی غالب نمیشود و در نهایت یک فرهنگ مشترک ایرانی داریم و یک فرهنگ غیرمشترک بومی خودمان خواهیم داشت.
ن۳م۸
ساختار آموزشیساختار نظام آموزشی ما یک ساختار متمرکز است که در این ساختار یک نفر تصمیم میگیرد، یک نفر برنامه ریزی میکند، یک نفر محتوای درسی را تنظیم و تدوین میکند بنابراین خیلی از افراد مانند قومیتها، افراد ناشنوا، افراد نابینا و غیره در حاشیه قرار میگیرند. از اینرو تغییر از این سیستم به سیستم دیگر مشکل است. زمانی که فرهنگ، یک سیستم و یک ساختار را شکل میدهد، تغییرات به سختی صورت میگیرد. سیستم موجود باید خوب چیدمان شود.
ن۴م۸
رویه ها و روشهاساختار، رویه ها را تحمیل میکند و چون ساختار اشتباه است رویه ها و روشها نیز اشتباه می‌شوند. ما میتوانیم در ساختار موجود تغییراتی ایجاد کنیم که رویه ها به شیوهی صحیح تدوین و تنطیم گردند مثلا در بحث روش وقتی کتابهای درسی طوری طراحی میشوند که دانشآموز نمیتواند آزمایش را در خانه انجام دهد بنابراین روش زیر سوال میرود. در همین ساختار کسانی هستند که رویههایی را که به نفع خودشان است پیاده می‌کنند چراکه محور فقط خودشان است و دیگران را نمیبینند. به همین دلیل عدالت آموزشی دچار خدشه میشود. درواقع کسانی که مسیولیت اجرایی در نهاد آموزش و پرورش را دارند اگر نگاهی بسته و محدود داشته باشند مطمیناً رویههایی را به خدمت میگیرند که عدالت در رویه ها و روش های آموزش و پرورش عملاً نقض میشود.
ن۵م۸
نیروی انسانیدر آموزش و پرورش کشور ما آنچه اهمیت ندارد، علم است بنابراین نیروهایی که روی کار آمدند از روی علم و تدبیر جذب نشدند بلکه از طریق باندبازی به روی کار آمدند. چرا کلاسهای خصوصی در آموزش و پرورش رواج دارد؟ یک علت این است که روسا و مدیران به نفع فرزندان خود حاضر به تعطیلی اینگونه برنامهها نیستند. همین امر منجر به نهادینه شدن نابرابری میشود که در نتیجه شکاف در جامعه احساس میشود. شکاف طبقاتی که صورت گرفت، نیروهای انسانی نیز طبقهبندی میشوند به این صورت که افراد زبده و باتجربه در مدارسی به خدمت مشغول میشوند که در محیط مناسب از شرایط و امکانات مجهز و توان اقتصادی بالایی برخوردار باشند. از طرفی افراد چاپلوس در آموزش و پرورش جایگاه خوبی دارند و افراد منتقد در حاشیه قرار میگیرند و همین تملقگرایی علتی میشود بر اینکه بر بیعدالتیها، ایرادات و مشکلات آموزش و پرورش سرپوش نهاده شود.
ن۶م۸
سیاستسیاسیکاری در آموزش و پرورش معظلی بسیار بزرگ است که متاسفانه به دلیل منافع سیاستگذاران در آموزش و پرورش نادیده گرفته میشود. به عنوان مثال انتخاب روسای ادارات از روی باندبازی و سیاسی کاری است. در نتیجهی این سیاستکاریها، شایسته سالاری به حاشیه کشیده میشود.
ن۷م۸
اهدافدر بحث اهداف باید خاطر نشان کرد که در آموزش و پرورش اهداف چینش خوبی ندارند. اهداف به گونهای انتخاب میشوند که برای عموم به راحتی قابل دسترسی نیست؛ به این معنا که تنها برای کسانی قابل درک میباشد که از امکانات و تجهیزات عالی برخوردارند. مثلا کسی که در روستا زندگی میکند این اهداف به هیچوجه نمیتواند جوابگوی نیازهای او باشد به همین دلیل مهاجرت به شهر صورت میگیرد و میخواهد شبیه شود که معظلات بسیاری به بار میآورد. بنابراین عین بیعدالتی است که اهداف متناسب با محیط، شرایط و نیازهای عموم تدوین نمیشوند. چرا اهداف به گونهای طراحی میشود که دانشآموز طبقه مرفه موفقتر از دانشآموز طبقهی کارگر است؟. به این دلیل که تمام مناطق کشور و حتی استانها از یک شرایط و یک نوع امکانات و تجهیزات برخوردار نیستند و یک منطقهی جغرافیایی بسیار متفاوتتر از منطقهی دیگر در همان نقطه است، از اینرو اینگونه اهداف خاص و ویژه تنها برای افراد خاص و ویژه عملی و کاربردی میشوند و همین چیدمان غلط موجب شکاف در جامعه میشود.
ن۸م۸
افت جایگاه معلمزمانی که معلم ساختار را طوری طراحی میمند که نیاز به معلم خصوصی احساس میشود به این معناست که ارزش معلم گم میشود. درواقع زمانی که ارزش علم افت مییابد، ارزش معلم همگام با علم افت پیدا میکند.
۴-۱-۸-۳- پیامدهای نابرابری آموزشی از مصاحبه شماره هشت
تقسیمبندی دانشآموزان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:25:00 ب.ظ ]




شکل ‏۲‑۱۲ : تیر به طول ,  وارتفاع  ، شامل یک ترک سهموی به صورت افقی به عمق  و طول دهانه ترک

 

 

 

در فصل بعد به ارائه نتایج مربوط به این قسمت پرداخته ایم، ضمن اینکه در قسمت پیوست ها توابع شکل مد مورد استفاده برای هر شرط مرزی آمده است.
پایان نامه - مقاله

مدل سازی ترک باز و بسته شونده

در این قسمت به مدل سازی غیرخطی تیر ترکدار می پردازیم. بر خلاف قسمت قبل که فرض می شد ترک در حین ارتعاش همواره باز باقی می ماند، در این قسمت، فرض بر این است که ترک در حین ارتعاش باز و بسته می شود، یعنی ترک از یک حالت کاملا باز به یک حالت کاملا بسته تغییر می کند. این فرض باعث ایجاد ترمهای غیرخطی در معادلات شده که در ادامه بررسی می شود. برای حل این معادلات غیر خطی از روش میانگین گیری استفاده می کنیم.و نتایج را برای حالتهای تک مود و دو مود نشان خواهیم داد.

مدل سازی ترک ساختار منحنی

در این قسمت ترکی با ساختار منحنی شکل مطابق شکل۲-۲۱ را مورد بررسی قرار می‌دهیم. زاویه ترک منحنی شکل در وضعیت اولیه است که در حین ارتعاش این زاویه بتدریج تغییر می کند. عمق ترک برابر و طول وجه ترک برابر است. فرض کنید که ترک با شکل منحنی دارای شعاع انحنای است. اگر برای مثال ترک به صورت قسمتی از دایره با شعاع در نظر گرفته شود، نقاط ابتدایی و انتهایی ترک و از آنجا مقدار گشودگی دهانه به صورت زیر خواهد بود:

 

 

(۲-۱۳۵)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ‏۲‑۱۳ : تیر ترکدار با ترک منحنی شکل با شعاع انحناهای متفاوت، عمق  و طول وجه

 

 

 

 

 

 

 

شکل ‏۲‑۱۴ ترک با ساختار منحنی دایره ای شکل به شعاع انحنای  در دو طرف و زاویه اولیه  و طول دهانه

 

 

 

در این صورت در اثر نیروها و حرکت حاصله زاویه ترک و گشودگی دهانه مربوطه تغییر می‌کند. این تغییرات موجب می‌گردد که سطوح منحنی‌ها بر روی هم غلتیده و از طول وجه اولیه ترک و یا گشودگی اولیه دهانه کاسته شود، مانند شکل۲-۱۵، اگر که ترک در جهت بسته‌شدن دچار تغییر زاویه شود. به این ترتیب اگر شیب منحنی خیز تیر در نقطه وسط ترک  برابر  باشد، در این صورت زاویه مابین بصورت زیر خواهد بود.

 

 

(۲-۱۳۶)

 

 

 

 

 

و سطحی از ترک که بر روی هم می‌غلتد نیز به صورت زیر خواهد بود.

 

 

(۲-۱۳۷)

 

 

 

 

 

این میزان از غلتش سطوح بر روی هم از عمق اولیه به همین میزان خواهد کاست. در نتیجه میزان عمق ترک در حین بسته شدن در نقطه ترک به صورت زیر تغییر خواهد کرد.

 

 

(۲-۱۳۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:24:00 ب.ظ ]




شکل ۲-۳
اگر T دوره موج مربعی باشد و موج از نظر ارتفاع از ۱h تا ۲h تغییر کند، معادله هیل به معادله زیر کاهش می­یابد:
(۲-۴۲)
اگر داشته باشیم:
(۲-۴۳)
جواب معادله (۲-۴۲) را در بازه می­توان به شکل ماتریس زیر نمایش داد:
(۲-۴۴)
که و مقادیر اولیه x و v در ۰t = هستند. مقادیر x و v در ۲/t =T از رابطه زیر بدست می­آیند:
(۲-۴۵)
(۲-۴۶)
چون مقادیر X و V در ۲/t =T، مقادیر اولیه X و V در بازه بعدی هستند داریم:
(۲-۴۷)
(۲-۴۸)
از معادله (۲-۴۷) می­توان نتیجه را به شکل زیر نوشت:
(۲-۴۹)
در این حالت ماتریس [M] به صورت زیر است:
(۲-۵۰)
که از نمادگذاری زیر استفاده شده است.
(۲-۵۱)
مقادیر x و v در انتهای n دوره کامل موج مربعی شکل (۲-۳)، با رابطه زیر داده می­شوند:
(۲-۵۲)
در صورتی که مقادیر عددی ماتریس را بوسیله شماره ۱۰ جدول (۲-۱) یا به اشکال دیگری محاسبه کرد.
۲-۳-۳ پایداری جواب:
طبیعت جواب به شکل توان­های ماتریس [M] بستگی دارد. اگر باشد ماتریس [M] دو ریشه نهفته مجزا دارد و از شماره ۱۰ جدول (۲-۱) بدست می ­آید.
و از رابطه (۲-۵۰) می­توان مشاهده کرد که
(۲-۵۳)
دو حالت را می­توان در نظر گرفت. اگر
(۲-۵۴)
آنگاه و a باید یک بخش حقیقی مثبت داشته اشد در این حالت رابطه (۲-۵۲) را به کمک شماره ۱۰ جدول (۲-۱) می­توان به شکل زیر نوشت:
(۲-۵۵)
چون بخش حقیقی عدد a مثبت است، می­توان دید که x و v با t افزایش خواهند یافت. در کاربردهای فیزیکی این مسأله منجر به پایداری جواب­ها می­ شود. اگر
(۲-۵۶)
آنگاه
(۲-۵۷) a=jb
که
(۲-۵۸)
اگر رابطه a=jb را در معادله (۲-۵۶) قرار دهیم. جواب به این صورت خواهد بود:
(۲-۵۹)
می­توان دید که در این حالت مقادیر x و v با افزایش t نوسان می­ کنند. این حالت در کاربردهای فیزیکی منجر به جواب­های پایدار می­ شود. مرز جوابهای پایدار و ناپایدار با رابطه زیر مشخص می­شوند:
(۲-۶۰)
فقط در این حالت ماتریس [M] دو ریشه نهفته مساوی دارد. اگر ۲(A+D) = باشد دو ریشه و شکل با شماره ۱۲ جدول (۲-۱) مشخص می­ شود و اگر ۲-(A+D) = باشد دو ریشه [M] با مشخص می­ شود و از رابطه ۱۳ جدول (۲-۱) به­دست می ­آید. عموماً شرط (۲-۶۰) منجر به ناپایداری در کاربردهای فیزیکی می­ شود.
در نهایت پایداری جواب را می­توان به صورت زیر جمع­بندی کرد.
ناپایدار
(۲-۶۱) پایدار
ناپایدار
این­ها همان نتایجی است که با بهره گرفتن از قضیه فلوکت در معادله هیل به آن می­رسیم. تجزیه و تحلیل حاضر ارتباط بین طبیعت ریشه ­های نهفته [M] و معیار پایداری را مشخص می­ کند.
۲-۳-۴ حل معادله هیل در حالتی که F(t) مجموعی از توابع پله­ای باشد:
روش ماتریسی برای حل معادله هیل در حالتی که تابع F(t) را می­توان به صورت جمعی از توابع پله­ای در بازه نمایش داد (همان­طور که در شکل (۲-۴) نمایش داده شده است)، روش بسیار مفیدی است.
پایان نامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:24:00 ب.ظ ]




۳-۱۱ روش تجزیه و تحلیل داده‌ها
تجزیه وتحلیل داده ها، فرایندی چند مرحلهای است، که طی آن دادههایی که از طریق به کارگیری ابزارهای جمعآوری در نمونه(جامعه آماری) فراهم آمدهاند خلاصه، کدبندی و دستهبندی و در نهایت پردازش می‌شوند تا، زمینه برقراری انواع تحلیلها و ارتباطات بین این داده ها، به منظور آزمون فرضیه ها فراهم آید. در این فرایند داده ها هم از لحاظ مفهومی هم از لحاظ تجربی پالایش میشوند و تکنیکهای گوناگون آماری نقش بسزایی در استنتاجها وتعمیمها بر عهده دارد(خاکی، ۱۳۹۰).
تجزیه و تحلیل داده‌های بدست آمده از تحقیق حاضر شامل دو بخش به شرح زیر می باشد:
الف. آمار توصیفی:
به منظور توصیف یافته‏ها، از جداول فراوانی و همچنین نمودارهای دایره ای استفاده گردید.
ب. آمار استنباطی:
برای بررسی فرضیه های ارتباط توسعه اقتصادی و بازده سرمایه گذاری بنگاهها در فناوری اطلاعات از ضریب همبستگی پیرسون استفاده خواهد گردید. تمامی تحلیل های آماری توسط نرم افزار SPSS ورژن ۱۸ انجام خواهد گردید.
پایان نامه
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل آماری
۴-۱ مقدمه
به طور کلی هدف اصلی هر تحقیقی پاسخ به سؤالها و فرضیههایی است که محقق برای شناخت واقعیتهای بیرونی طراحی کرده است. میتوان گفت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، مهمترین گام در فرایند تحقیق محسوب میشود چرا که در طی این فرایند داده های خام با بهره گرفتن از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند یعنی طبقهبندی، تنظیم و پردازش میشوند و پس از پردازش در قالب اطلاعات در اختیار محقق و استفادهکنندگان قرار میگیرند. در ابتدا به توصیف رویکرد فرا تحلیل میپردازیم.
تجزیه وتحلیل داده ها، فرایندی چند مرحلهای است، که طی آن دادههایی که از طریق به کارگیری ابزارهای جمعآوری در نمونه(جامعه آماری) فراهم آمدهاند خلاصه، کدبندی و دستهبندی و در نهایت پردازش می‌شوند تا، زمینه برقراری انواع تحلیلها و ارتباطات بین این داده ها، به منظور آزمون فرضیه ها فراهم آید. در این فرایند داده ها هم از لحاظ مفهومی هم از لحاظ تجربی پالایش میشوند و تکنیکهای گوناگون آماری نقش بسزایی در استنتاجها وتعمیمها بر عهده دارد(خاکی، ۱۳۹۰).
برای بررسی فرضیه های ارتباط توسعه اقتصادی و بازده سرمایه گذاری بنگاهها در فناوری اطلاعات از ضریب همبستگی پیرسون استفاده خواهد گردید. تمامی تحلیل های آماری توسط نرم افزار SPSS ورژن ۱۸ انجام خواهد گردید.
۴-۲ توصیف نمونه و پردازش اطلاعات بدست آمده
در این بخش از یافته های تحقیق، نتایج توصیفی تحقیق و توصیف متغیرهای زمینه ای همچون جنسیت، سطح تحصیلات و سن پاسخگویان مطرح شده است. به طور کلی آمار توصیفی جمعبندی و خلاصه کردن داده ها، برای بهتر نشان دادن آنها به خوانندگان می باشد.
۴-۲-۱ جنسیت
جدول ۴-۱ نشان دهنده توزیع فراوانی پاسخگویان بر اساس جنسیت می باشد. همان گونه که در جدول ۴-۱ مشاهده می شود، اکثریت نمونه‌های تحقیق (۲۴۲ نفر) یعنی ۶۲٫۹% درصد «مرد» و (۱۴۳ نفر) یعنی۳۷٫۱% درصد «زن» می‌باشند. این فراوانی در نمودار ۴-۱ نشان داده شده است.
جدول(۴-۱): آماره های توصیفی مربوط به متغیر جنسیت

 

جنسیت پاسخ دهندگان فراوانی درصد فراوانی نسبی معتبر درصد فراوانی تجمعی نسبی معتبر
مرد ۲۴۲ ۶۲٫۹% ۶۲٫۹%
زن ۱۴۳ ۳۷٫۱% ۱۰۰%
کل معتبر ۳۸۵    
پاسخ داده نشده
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:23:00 ب.ظ ]




 

(۲-۲)

 

 

 

 

 

کاهش حجم در معادله (۲-۲) محاسبه می‌شود ، فاکتورهای وزنی عوامل معین شده توسط فاصله رمپ از گلوگاه و تقاضای معمول روی رمپ برای محاسبه نرخ کنترل گلوگاه قابل استفاده هستند. بدین ترتیب تعداد وسایل نقلیه ورودی به راه اصلی از این رمپ‌ها به خاطر ذخیره سازی تعدادی وسایل نقلیه در مقطع بزرگراه کاهش می‌یابد. هر رمپ ممکن است چندین نرخ کنترل گلوگاهی داشته باشد که محاسبه می‌شود و در پایان محدودکننده‌ترین آنها به عنوان نرخ کنترل گلوگاه نهایی انتخاب می‌شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
این الگوریتم نرخ کنترل گلوگاه نهایی را با نرخ کنترل محلی مقایسه می‌کند و مورد محدودکننده‌تر را انتخاب می‌کند. گام نهایی تعدیل نرخ کنترل برای شرایط مختلف رمپ مانند صف بندی[۴۱] است. الگوریتم گلوگاه از دو مرحله برای فرایند کنترل صف استفاده می‌کند. بخش اول تنظیم صف است. به این صورت که وقتی صف یک رمپ به طول معینی می‌رسد، نرخ کنترل برای آن رمپ به آرامی افزایش می‌یابد. مرحله دوم، قطع کردن پیشروی صف است. به این صورت که وقتی صف به بیشترین طول مجاز می‌رسد، کنترل رمپ متوقف[۴۲] می‌شود.
الگوریتم گلوگاه در Seattle یکی از بهترین الگوریتم‌های کنترل رمپ ابتکاری و مفهومی است که در این زمینه اجرا شده است. از مزایای آن می‌توان به لحظه ای، هماهنگ ، در عین حال ساده و منطقی (بر مبنای عرضه- تقاضا و حفظ جریان) و انعطاف پذیر (تعداد کمی پارامتر قابل تعدیل) بودن اشاره کرد.
فصل سوم
مبانی و اصول و متدولوژی
۳-۱ استراتژی‌های کنترل رمپ استفاده شده در پژوهش
از استراتژها‌ی کنترل رمپ، الگوریتم ZONE و استراتژی SZM در این پژوهش استفاده شده که شرحی از آنها در این فصل گنجانده شده است.
۳-۱-۱ الگوریتم ZONE
الگوریتم ZONE (1996 (Lau, در Minneapolis، منطقه Paul در امتداد شرق I-35در سال ۱۹۷۰ معرفی شد. در این الگوریتم بزرگراه به چند ناحیه یا زون تقسیم می‌شود. ناحیه یا زون به عنوان یک مقطع یک سویه از بزرگراه با طول ۳ تا ۶ مایل تعریف شده است. مرز بالادست زون معمولا یک منطقه با جریان آزاد است. مرز پایین دست گلوگاهی است که نسبت تقاضا / ظرفیت در آن زون بالاترین مقدار است.
مفهوم اساسی الگوریتم زون ایجاد تعادل بین حجم ورودی و حجم آزاد شده ترافیک در زون است. در هر مدت کنترل ۳۰ ثانیه‌ای، معادله نگهداری زون برای محاسبه مجموعه‌ی حجم‌ها از رمپ‌های کنترل شده استفاده می‌شود. معادله نگهداری زون می‌تواند به صورت زیر بیان شود:

 

 

(۳-۱)

 

 

 

 

 

یا

 

 

(۳-۲)

 

 

 

 

 

A : حجم مسیر اصلی بالا دست است، یک متغیر اندازه گیری شده؛
U : مجموع حجم رمپ‌های کنترل نشده است، یک متغیر اندازه‌گیری شده؛
M : مجموع حجم رمپ‌های کنترل نشده با دسترسی محلی است، یک متغیر کنترل[۴۳]؛
F : مجموع حجم‌های بزرگراه به رمپ های کنترل شده بزرگراه است، یک متغیر کنترل ؛
X : مجموع حجم‌های رمپ خروجی است، یک متغیر اندازه‌گیری شده؛
B : ظرفیت گلوگاه پایین دست است، یک مقدار ثابت؛
S : فضای موجود بین زون برای ترافیک ورودی است، یک متغیر محاسبه شده بر مبنای اشغال از طریق شناساگرهای راه اصلی ؛
نرخ کنترل سیستم- سطح برای هر رمپ با مقایسه M+F که در معادله (۳-۲) به صورت لحظه‌ای اندازه‌گیری شده، در یک مجموعه با حد آستانه‌ای معین شده است. برای هر تغییر بزرگ خارجی بدون از دست دادن شرایط ترافیکی غالب ، مجموع ۵ دقیقه‌ای در معادله (۳-۲) کاربرد دارد. باید به این موضوع توجه کرد که مقدار ۵ دقیقه برای B مجموعه‌ای است که به طور معمول عددی ثابت خواهد بود و معادل ۱۲/۱ بالاترین نرخ جریان ثبت شده در یک ساعت در ۱۵ روز است.
هم چنین یک نرخ کنترل محلی- سطح در الگوریتم ZONE با پذیرش مکانیزم کنترل اشغال محاسبه شده است. هر رمپ کنترل شده به تعداد معینی ایستگاه شناساگر در پایین دست بزرگراه مرتبط شده است. اشغال بر مبنای نرخ کنترل برای هر رمپ بر اساس بزرگترین مقدار اشغال متناظر ایستگاه شناساگر در پایین دست بزرگراه خواهد بود. دلیل این تنظیم حذف تاثیر منفی موقت حوادث است. اگر یک حادثه رخ دهد و یک گلوگاه موقت در پایین دست رمپ کنترل شده تولید کند، محدودکننده ترین نرخ کنترل برای هر رمپ نیاز است تا از ناکارایی بعدی پیشگیری کند.
سرانجام، محدودکننده ترین نرخ کنترل از دو مورد بالا برای اجرای پروژه انتخاب می‌شود.
نتایج ارزیابی)۲۰۰۱ (Cambridge Systmatics, نشان می‌دهد استراتژی کنترل ZONE در بهبود توان خروجی بزرگراه، افزایش سرعت بزرگراه، کاهش تاخیر ناشی از تراکم بزرگراه و همچنین تاخیر بیش از حد در رمپ که منجر به نارضایتی عمومی می‌شود بسیار موثر است. استراتژی کنترل Zone طبقه بندی شده در منطقه Minnesota برای سازگاری با نگرانی‌های عمومی درباره زمان انتظار روی رمپ‌ها توسعه داده شد.
۳-۱-۲ استراتژی کنترل Zone طبقه بندی شده (SZM)
استراتژی کنترل Zone طبقه بندی شده (SZM) یکی از الگوریتم‌های کنترل رمپ است که با دیگر الگوریتم‌ها در رقابت است. این الگوریتم جانشین مفهومی و تابعی از الگوریتم ZONE و کاملا متفاوت از آن است. گذار الگوریتم ZONE به الگوریتم SZMنشانگر تغییر با تاکید از جریان بزرگراه به سبک و سنگین کردن بین ترافیک بزرگراه و وسایل نقلیه رمپ است. شرح مفصلی از استراتژی جدید کنترل رمپ در بخش بعدی ارائه شده است.
فلسفه کنترل
دو هدف از استراتژی کنترل SZM به حداکثر رساندن توان خروجی بزرگراه و تضمین کاهش زمان انتظار رمپ نسبت به حد آستانه ای از پیش تعیین شده برای هر رمپ است. در این الگوریتم دو محدودیت وجود دارد. یکی محدودیت زمان انتظار رمپ است، که زمان انتظار رمپ تحت مقدار از پیش تعیین شده در طول دوره کنترل را محدود می‌کند. دیگری محدودیت ظرفیت زون است که ورودی زون را طوری تنظیم می‌کند که کل حجم ورودی از ظرفیت زون تجاوز نکند. بازتاب این دو محدودیت، دو سطح طراحی در استراتژی SZM خواهد بود: طراحی سطح رمپ[۴۴] و طراحی سطح زون و لایه[۴۵].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:23:00 ب.ظ ]




جهان طب
جهان طبیعی
نقشها و رفتارها
ارگانیسم
جامعه
۲-۳-۳- ۱- دیالکتیک جهان اجتماعی
جهان اجتماعی دارای سه قلمرو نمادی، نهادی و فردی است که در رابطهای دیالکتیکی در تکوین، تداوم و تغییر هم شریکند. چنین به نظر میرسد که جامعهشناسی پدیدارشناختی از عهدۀ تشریح تفصیلی جهان اجتماعی برمیآید. اگرچه پدیدارشناسی بنا به زمینه های معرفتی و وجودی خود، قبض و بسط جهان اجتماعی را صرفاً مقید به فهم و آگاهی آدمی میکند و از همین رو تمامی پدیده های هستی را در دایرۀ زندگی انسانی دارای هویت و قابل تعریف میداند، ولی میتوان از ظرفیت آن برای تشریح تفصیلیتر دیالکتیک جهان اجتماعی در سطح پدیداری بهره گرفت.
پایان نامه - مقاله - پروژه
از منظر پدیدارشناسی، واقعیت، ساخته و پرداخته جهان اجتماعی است و جامعهشناسی باید فرایندی را که این امر در آن روی میدهد تحلیل کند. واقعیت، پدیدهای عینی و بیرونی و شناخت، امری ذهنی و درونی است که به شیوهای دیالکتیکی ناظر به هم ساخته میشوند.
پدیدارشناس میداند که افراد جهان‌های اجتماعی مختلف، واقعیتهای کاملاً مختلفی را اموری مسلم فرض میکنند. او میپرسد آیا نمیتوان تفاوت میان این واقعیتها را به تفاوت‌های میان جهان‌های اجتماعی مختلف ارجاع داد و درک نمود و پذیرفت که جهان‌های اجتماعی مختلف واقعیتهای متفاوتی میآفرینند؟ پدیدارشناسی، تفاوت جهان‌های اجتماعی را پیشفرض میگیرد. تحلیل جامعهشناختی باید شیوههایی را که از طریق آنها، واقعیتها در جهان‌های اجتماعی بشری به مثابه امور معلوم، پذیرفته میشوند بررسی کند. در این راستا باید هرآنچه را در یک جهان اجتماعی، آگاهی و شناخت محسوب می‌شود بررسی نماید. دغدغۀ پدیدارشناسی آگاهی است البته نه عقاید و اندیشه های تخصصی و طبقهبندی شدهای که بوسیله عدۀ خاصی به نام متخصص و نخبه تولید میشود، بلکه آگاهی متعارف و شناخت عمومی که تاروپود هر جهان اجتماعی را تشکیل میدهد؛ شناختی که در کردار عموم مردم تولید میشود و با تولید آن جهان اجتماعی ساخته میشود.
در زندگی اجتماعی، بخشهایی از تجربه های فرد و جامعه ذخیره و بخشهایی فراموش میشوند. از طریق تجربه های ذخیره شده، نوعی اندوخته آگاهی اجتماعی شکل میگیرد که هر فرد سهمی از این ذخیرۀ آگاهی دارد و افعال او از آن متأثر میشود. مشارکت در اندوخته آگاهی اجتماعی، موقعیت افراد را در جهان اجتماعی تعیین میکند و نحوه مناسب رفتار با آنان را امکان پذیر میسازد. از آنجاکه زندگی انسان‌ها تحت سیطرۀ انگیزه عملی است. آگاهی عملی، مقام برجسته ای در اندوخته آگاهی اجتماعی دارد. تا زمانی که مسائل را بتوان از طریق این آگاهی حل کرد علاقه چندانی به تجاوز از آن وجود ندارد. جهان اجتماعی با برونیسازی و درونیسازی این آگاهی تکوین و تداوم مییابد. بنابراین، جامعهشناسی پدیدارشناسی بیشتر در لباس جامعهشناسی شناخت ظاهر میشود. البته با تحلیل این نوع آگاهی، ساخت اجتماعی واقعیت را هم تحلیل میکند. به بیان دیگر از این منظر، جامعهشناسی شناخت، خود جامعهشناسی است نه شاخهای از آن!
جهان اجتماعی، ماهیت دوگانۀ عینی و ذهنی دارد. در عین حال که دارای معنای ذهنی و درونی است واقعیتی عینی و بیرونی است. پرسش اصلی نظریه جامعه شناختی این است که چگونه ممکن است معانی ذهنی به صورت پدیده های عینی درآیند و فعالیت انسانی، جهانی از اشیاء را به وجود آورد؟ چگونه افراد انسانی، خانه ساختۀ خویش را مطلق خانه و کاشانه میبیند و در آن پناه میگیرند و خود را متناسب با آن شکل میدهند؟ پاسخ این مسأله همان دیالکتیک قلمروهای نمادی و نهادی و فردی جهان اجتماعی است. «قلمروهای سه گانۀ جهان اجتماعی محصول فرایندهای برونیسازی، عینیسازی و درونیسازی است. سه ویژگی اصلی جهان اجتماعی نتیجۀ این فرایندهای سهگانه است؛ جهان اجتماعی فراوردهای انسانی است(برونیسازی). جهان اجتماعی واقعیتی عینی است(عینیسازی).انسان، فراوردهای اجتماعی است(درونیسازی). هر تحلیلی که یکی از ویژگیهای بالا را نادیده بگیرد تحریف آمیز است.»(برگر، ۱۳۷۵: ۹۱)
۲-۳-۳- ۱-۱- قلمرو نهادی جهان اجتماعی
جامعهشناسی، نظم اجتماعی را از برایند علل زیستی و نظریۀ تشکیل نهادها استخراج میکند. نظم اجتماعی از داده های زیستشناختی استخراج نمیشود، ولی ضرورت وجود نظم اجتماعی از اقتضائات زیستی انسان ناشی میشود. ابزارهای حسی و حرکتی انسان نسبت به حیوانات محدودیتهای آشکاری بر او تحمیل میکند. انسان از لحاظ غریزی نسبت به حیوانات، تکاملنایافته و دارای سائقهای غیر اختصاصی و ناپخته است. به همین دلیل دورۀ جنینی فرزند انسان، پس از تولدش و در ارتباط با دنیای خارج ادامه مییابد. روند تکامل زیستی او در رابطه متقابل با محیط طبیعی و محیط اجتماعی انجام میشود. بقای نوزاد آدمی و سیر تکامل زیستی او را جهان اجتماعی تعین میکند. در دورهای که ارگانیسم آدمی در رابطه با محیطش مرحله کمال را میپیماید خویشتن انسان نیز ساخته میشود. این امر باعث تعدد راه های انسان بودن و انسان شدن است؛ زیرا انسانیت او به تناسب نوع جهان اجتماعی تغییر میکند. بنابراین تکوین خویشتن انسان را باید در ارتباط با ـ تکامل زیستی و فرایند اجتماعی درونی شدن و منتقل شدن محیط فهمید. ارگانیسم و هویت فرد را مستقل از زمینۀ اجتماعی خاصی که در آن شکل گرفتهاند نمیتوان شناخت. «ارگانیسم آدمی وسایل زیستی لازم برای ایجاد ثبات در رفتار آدمی را ندارد، ولی از نظر تجربی هستی انسان در زمینهای از نظم و ثبات پدیدار میشود. پس این نظم از کجا سرچشمه میگیرد؟ پاسخ این است که یک نظم اجتماعی مقدم بر تکامل ارگانیسم فردی وجود دارد. امّا خود این نظم اجتماعی چگونه پدید می‌آید؟»(برگر، ۱۳۷۵: ۷۸).
تکوین و تداوم نظم اجتماعی اثر فعالیت آدمی است. آدمی در جریان برونیسازی مستمر خود، آن را میسازد. بیثباتی ذاتی ارگانیسم انسانی، وجود محیط ثابتی برای کردار آدمی را ضروری می‌سازد. پس برونیسازی ضرورتی انسانشناختی است. خاستگاه آن نقصانهای زیستی آدمی است. در انسانشناسیفلسفی، برای شناخت آدمی، او را در میانۀ یک طیف، یا با خدا یا با حیوان مقایسه میکردهاند. تحلیلهای علوم اجتماعی از مقایسۀ انسان با حیوان، جهان اجتماعی را استخراج میکنند. انسان حیوانی است که تنها با جهان اجتماعی تمام میشود. از این نگاه فرد انسانی پیش از اجتماع، هویت یا ماهیت ویژهای ندارد. او تنها دارای هویت تاریخی و اجتماعی است که البته در نگاه پدیدارشناسی، خود فرد در ساختن آن نیز دخیل است. کمبودها و فقدان‌های زیستی انسان، نظم اجتماعی را ایجاب و ضروری میسازد و در مسیر ساختن نظم اجتماعی خود او نیز ساخته میشود و طّی این فرایند فقدان او به وجدان و فقرش به دارایی مبدل میشود. استفاده از این منظر برای تحلیل جهان اجتماعی ضرورتاً مستلزم پذیرش این پیشفرض انسانشناختی نیست. اگر نتوان نظم اجتماعی را از ارگانیسم انسانی به صورت ایجابی استخراج نمود تنها راه ممکن، استنتاج سلبی آن از خلأ زیستی نیست. شاید بتوان آن را به فطرت انسان ارجاع داد، فطرتی که تنها در زندگی اجتماعی و دیالکتیک آن شکوفا میشود، فطرتی که امکان عدول از آن وجود دارد و بدینترتیب، تبیین تنوع و کثرت راه‌های انسانشدن نیز امکان پذیر میشود.
امّا نهادهای اجتماعی چگونه به وجود میآیند؟ فعالیت آدمی به صورت عادت درمیآید. تکرار هر عملی به شکل الگویی در میآید و با صرفهجویی در کوشش دوباره به اجرا در میآید. فعالیتهای اجتماعی و غیراجتماعی انسان اینگونهاند. البته اعمال عادت شده سرشت معنادار خود را برای فرد حفظ می کند. اگرچه نه یه صورت علم به علم، ولی این معانی در ذخیره کلی دانش او جای می‌گیرند و مورد استفاده قرار میگیرند. با عادتی شدن فعالیتها، انتخابها محدود میشود و دیگر نیازی نیست که آدمی برای تمام فعالیتهای روزانهاش مستقل بیندیشد و راه چاره بیابد. بنابراین، بار مسئولیت اتخاذ تصمیم در این زمینه ها از دوش او برداشته میشود و فعالیت انسان با حداقل تصمیمگیریها ممکن میشود. عادت، به فعالیت آدمی نظم و جهت میدهد، نظمی که ابزارهای زیستی آدمی فاقد آن است. این امر هم باعث ایجاد نوعی ثبات روانی برای فرد میشود و هم میزانی از انرژی و فرصت را برای تصمیمات ضروری و مهمتر آزاد میکند و از این راه فرصتی برای تعمق و نوآوری فراهم میشود.
پدیدارشناسی در بستر فلسفی خویش تمام وجوه کنش آدمی از قبیل آگاهی، ارزش ، عاطفه و اراده را شامل میشد که در تبدیل جامعهشناختی آن صرفاً به آگاهی تقلیل داده میشود. بنابراین، می‌توان عادت را صرفاً آگاهی ذخیره شده تلقی نکرد، بلکه آن را ارزش و عاطفه ذخیره شده نیز دانست. به همین دلیل در علم اخلاق کلاسیک جایگاه ویژهای برای تکرار رفتار و تبدیل آن به عادت قائل بودند و البته آنجا عادت را تلفیق و تراکم آگاهی، ارزش و اراده میدانستند و به همین دلیل عادت‌ها به خوب و بد یا اخلاقی و غیر اخلاقی وصف میشدند. در هر صورت عادت‌ها در تجربۀ فردی و گروهی شکل میگیرند. تشکیل عادت ـ عدم لزوم تعاریف نو از موقعیتها ـ به ایجاد پیشتعریفها میانجامد که پیشبینیپذیر بودن موقعیتها را ممکن میسازد. بخشهای مهمتر عادی شدن فعالیت آدمی با نهادی شدن فعالیت او گسترش مییابد.
نهادها همان عادتهای گروهیاند. نهادها زمانی تشکیل میشوند که نمونهسازی متقابلی از اعمال عادی شده کنشگران وجود داشته باشد. هر یک از این نمونهسازیها یک نهاد است. «نهادها به تاریخمندی ـ در جریان یک تاریخ مشترک ساخته میشوند و به نظارت و کنترل ـ با ارائه الگوهای از پیش تعریف شده کردار انسان را کنترل می کنند ـ دلالت دارند.»( همان: ۸۲)
کنترل جزء تفکیکناپذیر در نهادسازی است. کنترل اجتماعی اولیه در وجود خود نهاد نهفته است. نهادی شدن با تحت کنترل اجتماعی قرار گرفتن رفتارها مساوی است. سازوکارهای کنترل اضافی در صورت عدم موفقیت کامل فرایندهای نهادسازی مورد نیازند. به محض کنش و واکنش دو فرد نمونهسازیها به وجود میآیند و اعمال دیگری و کنش متقابل دو طرف، قابل پیشبینی میشود. نهادسازی در هر حوزهای از رفتار مربوط به جمع روی میدهد و نهادها بالفعل یکپارچهاند. این یکپارچگی از طریق زبان و آموزش تلقین میشود. هر نهاد همراه با خود مجموعه لغات و دستورالعملهایی دارد که در قالب آگاهی به افراد آموزش و انتقال داده میشوند. این آگاهی جهت دهنده و کنترل کننده، یعنی جزء ضروری نهادمند شدن است و در جریان اجتماعی شدن به منزله حقیقت عینی فراگرفته میشود و به این ترتیب بر عینیت قلمرو نهادی افزوده میشود.
مهمترین مرحلۀ عینی شدن قلمرو نهادی، تجسم آن در قالب نقشها و رفتار انسان‌هاست. نهادها به کمک نقشها در تجربه فردی تجسم مییابند. یک عمل و مفهوم آن را میتوان مجزا از اجراهای فردی عمل و فرایندهای ذهنی متغیر وابسته به آن اجراها فهمید. خود و دیگری را میتوان به منزله اجراکنندگان اعمال عینی و عموماً شناخته شدهای انگاشت که توسط هر عاملی قابل تکرارند. مجموعه ضوابط اجرای نقش در آگاهی همگانی و در دسترس همه است. هر مجری نقش، مسئول پابرجاماندن این ضوابط است که به عنوان جزئی از سنت نهادی میتوان آموخت و برای کنترل مجریان مورد استفاده قرار میگیرد. نقشها، نظم نهادی را نمایش میدهند. هر نقش هم نمایشگر خویش است و هم نمایشگر یک ارتباط نهادی کامل رفتار است. نهادها تنها از طریق چنین نمایشی در نقشهای اجرا شده میتواند در تجربه حقیقی به منصه ظهور برسند. نهادها با نقشها فعلیت می‌یابند.
نظم نهادی در نقشها و با رفتار افراد انسانی عینیت خاصی مییابد، ولی این عینی شدن تا کجا امتداد مییابد؟ و یک نظم نهادی تا چه حد به منزله واقعیتی مستقل از انسان تلقی میشود؟ از این فرایند به شئیشدگی یاد میشود. معانی انسانی نه به عنوان سازنده جهان، بلکه فراوردههایی از ماهیت اشیاء فهمیده میشوند. شیئ انگاری وجهی از عینیسازی جهان انسانی توسط آدمی است. در شیئ‌انگاری دنیای نهادها همانند طبیعت به صورت ضروری و تکوینی در میآید.
۲-۳-۳- ۱ - ۲- قلمرو نمادی جهان اجتماعی
به زعم پدیدارشناسان، خاستگاه قلمرو نمادی در جهان اجتماعی، ضرورت توجیهگری و مشروع سازی نظم نهادی است. توجیهگری، عینیسازی درجه دوم معانی است. فرایند توجیهگری، تجلیات عینی درجه اولی را که به صورت نهادی درآمدهاند از لحاظ عینی قابل استفاده میسازد و از نظر ذهنی موجّه و قابل قبول جلوه میدهد. ایجاد وحدت، انگیزه توجیهگران واقع میشود. ایجاد وحدت و موجّهنمایی ذهنی به دو سطح اشاره می کنند. کل نظام نهادی باید برای کسانی که در فرایندهای نهادی گوناگون شرکت دارند معنی و مفهوم هماهنگی داشته باشد. کل زندگی فرد، یعنی گذشت پیاپی انواع مختلف نظام نهادی باید از حیث ذهنی معنیدار شود، زندگینامه فردی باید دارای معنایی باشد که کل را از نظر ذهنی موجه جلوه دهد. «مسئله توجیهگری زمانی پدید میآید که قرار باشد نظام نهادی به نسل جدید منتقل شود. توجیهگری، نظام نهادی را با نسبت دادن اعتبار شناختی به معانی عینیتیافتهاش تبیین میکند. مشروعیت نظام نهادی را با دادن یک شأن ارزشی و هنجاری به فرمان‌های عملیاش به اثبات میرساند»(برگر، ۱۳۷۵ : ۱۳۰)
مشروعسازی وجوه شناختی و اخلاقی دارد. اثبات مشروعیت فقط مسئلهای مربوط به ارزش‌ها نیست. همیشه بر شناخت نیز دلالت دارد. توضیحات و شناساییها به اندازۀ عناصر اخلاقی ابزار توجیهگریاند. در مشروعسازی نهادها، شناخت و توصیف بر ارزش‌ها و تجویز تقدّم دارد.
توجیهگری سطوح مختلفی دارد:
سطح اول: به همراه انتقال اولین وجوه عینیت یافتۀ زبانی به نسل بعد صورت میگیرد. انتقال واژگان خویشاوندی به ساختار خویشاوندی مشروعیت میبخشد. این سطح ماقبل نظری است، امّا شالوده شناخت بدیهی و مسلّمی است که همۀ نظریههای بعدی باید برآن متکی باشند.
سطح دوم: شامل پیش‌گزارههای نظری در شکلی ابتدایی مانند ضربالمثلها، پندهای اخلاقی و گفتارهای حکیمانه است.
سطح سوم: شامل نظریههای صریحی است که یک بخش نهادی برحسب مجموعه دانش مشخصی بوسیله آنها توجیه میشود. به علت پیچیدگی و تمایزشان از یکدیگر غالباً ارائه این نظریهها بر عهده متخصصان است. با تکامل نظریههای توجیهی تخصصی، توجیهگری بتدریج از حد کاربرد عملی فراتر میرود و به صورت نظریه ناب در میآید.
سطح چهارم: در این سطح قلمروهای نمادی شکل میگیرند. مجموعههایی از سنتهای نظری که حوزه های مختلف معنی را یگانه میکنند و نظام نهادی را در کلیتی نمادی در برمیگیرد.»(همان: ۱۳۱- ۱۳۸)
قلمرو نمادی قالب همۀ معانیای انگاشته میشود که عینیت اجتماعی دارند و از لحاظ ذهنی واقعیاند. جهان اجتماعی و زندگینامه فرد، وقایعی تلقی میشوند که در درون این قلمرو جریان مییابند. قلمرو نمادی بوسیله مظاهر عینی اجتماعی ساخته میشود ولی قابلیت معنابخشی آن از حیطه زندگی اجتماعی فراتر میرود. در این سطح یگانگی به کمال میرسد و جهانی کامل آفریده میشود. سایر خرده نظریهها درون این قلمرو جا میگیرند.
نحوه عمل قلمرو نمادی در توجیه زندگینامه فردی و نظام نهادی کیفیتی اخلاقی و هنجاری دارد. قلمرو نمادی با قائل شدن به برتری نظام نهادی در سلسله مراتب تجربه انسانی، برای آن مشروعیت سازی میکند. «قلمرو نمادی روی نظام نهادی و تاریخچه زندگی فردی سایبانی میکشند. حدود واقعیت اجتماعی را تعیین میکنند و به تاریخ نظم میبخشد. آدمیان را با پیشینیان و آیندگان در کلیتی معنادار پیوند میدهد تا افراد تصور کنند به جهان با معنایی تعلق دارند که قبل از تولدشان وجود داشته و پس از مرگشان نیز وجود خواهد داشت.»(همان:۱۴۱ ) قلمرو نمادی، وحدت جامعی از همه فرایندهای پراکنده نهادی به وجود میآورد و بدینترتیب، جهان اجتماعی در کلیتش معنی مییابد. نقشها و نهادهای جزئی با قرارگرفتن در یک جهان معنادار جامع مشروعیت مییابند.
حفظ قلمرو نمادی به ابزارهای عقلی و اجتماعی پیچیدهای نیاز دارد. قلمرو نمادی صبغۀ نظری دارد. همه توجیهگریها را میتوان به منزله ابزارهای حفظ قلمرو توصیف کرد. لازمۀ این توجیهات، برحسب سطح پیچیدگی جهان اجتماعی، استفادۀ انتزاعی از عقل است. شیوه های خاص حفظ قلمرو وقتی ضروری میشوند که قلمرو نمادی مسئلهدار شود. قلمرو نمادی یا با علل و عوامل درونی یا با عواملی بیرون از جهان اجتماعی، مسئلهدار میشود. اجتماعی شدن ناموفق نسلهای جدید و بدعتها از عوامل درونی و تماس با جهان‌های اجتماعی دیگر از عوامل بیرونی مسئلهدار شدن قلمرو نمادیاند.
در تاریخها و جغرافیاهای متفاوت، صورتهای عقلانی متفاوتی چون اسطوره، دین، فلسفه، علمتجربی و بازیهای زبانی وظیفۀ حفظ قلمرو نمادی را عهدهدار بودهاند که جهان‌های اجتماعی دینی و دنیوی تفسیرهای متفاوتی از آنها دارند و یکی از گسلهای میان این دو جهان، تلقیهای متفاوت از همین صورتهای عقلانیت میباشد.
سازمان اجتماعی، مکمل این سازوکارهای عقلانی و شناختی برای حفظ قلمرو نمادی است. همه قلمروهای جهان اجتماعی تغییر میپذیرند. این تغییر از کنش افراد انسانی سرچشمه میگیرد. واقعیت از لحاظ اجتماعی تعریف و تبیین میشود، اما تعاریف همیشه تجسم خارجی دارند؛ یعنی افراد یا گروههایی در مقام تعریفکنندگان واقعیت خدمت میکنند. برای درک هر قلمرو نمادی و تغییرات آن در طول زمان باید به درک سازمانی اجتماعی رسید که به تعریفکنندگان اجازه میدهد که به تعاریف خود بپردازند. پرسش نظری ناب «چه میگوید؟» به پرسش جامعهشناختی انضمامی «که میگوید؟» میرسد و هر تعریفی از واقعیت، برای عینیت بخشی به خود به افرادی نیاز دارد. تعاریف واقعیت که از لحاظ اجتماعی معنادارند باید از طریق فرایندهای اجتماعی عینیت یابند. تعاریف متضاد از واقعیت به جهان‌های اجتماعی متضاد نیاز دارند. نهادها و قلمروهای نمادی را افراد زنده دارای موقعیت اجتماعی مشخص مشروع و موجه میسازند. تعاریف از واقعیت از توان تحقق بخشیدن به خود برخوردارند و آنها را میتوان در تاریخ محقق ساخت. تغییر اجتماعی همیشه بر بنیاد رابطۀ دیالکتیکی با تاریخ تحقق این تعاریف استوار است.
۲-۳-۳- ۱ – ۳- قلمرو فردی جهان اجتماعی
وجوه عینی و ذهنی جهان اجتماعی را باید بر اساس فرایند دیالکتیکی برونیسازی، عینیسازی و درونیسازی درک کرد. این حکم در مورد افراد انسانی عضو جهان اجتماعی نیز صادق است. عضو جهان اجتماعی بودن، شرکت داشتن در دیالکتیک آن است. نقطه آغاز این مشارکت، فرایند درونی سازی است. افراد از مرحلۀ درونیسازی به جهان اجتماعی وارد میشوند. درونیسازی به این معناست که پدیده های عینی و بیرونی برای فرد معنادار شوند؛ یعنی واقعیت عینی جلوهای از فرایندهای ذهنی دیگران باشد تا از لحاظ ذهنی برای خود فرد بامعنی شود. بنابراین اجتماعی شدن، پایهای برای درک همنوع خویش و فهمیدن جهان به منزلۀ واقعیتی معنادار است. این معناداری از معناآفرینیهای آزادانه افراد منزوی ناشی نمیشود، بلکه با وارد شدن فرد به جهان اجتماعی که دیگران هم در آن حضور دارند آغاز میگردد. انسان‌ها نه فقط با تعاریف یکدیگر درباره موقعیتهای مشترک آشنا میشوند، بلکه متقابلاً یکدیگر را تعریف میکنند. بنابراین آنها نه تنها در جهانی واحد زندگی میکنند بلکه در هویت و ماهیت یکدیگر شریک میشوند.
استعداد اجتماعیشدن، به همراه فرایند درونیسازی باعث عضو شدن فرد در جهان اجتماعی میشود. درونیسازی به یاری اجتماعیشدن صورت میگیرد. اجتماعیشدن به معنی جذب همه جانبه و منظم فرد به درون جهان اجتماعی یا بخشی از آن است. اجتماعیشدن در دو مرحلۀ اصلی صورت میگیرد. اجتماعی شدن اولیه، نخستین مرحله اجتماعی شدن فرد است که در دوران کودکی رخ میدهد و فرد از طریق آن عضو جهان اجتماعی میشود. اجتماعی شدن ثانویه فرایندهای بعدی است که فرد اجتماعی شده را به بخشهای خاصی از جهان اجتماعی پیوند میزند. اجتماعی شدن ثانویه تابع اجتماعی شدن اولیه است. بر بنیان‌ها یا بر خرابههای آن بنا میشود.
اجتماعیشدن اولیه و درونیسازی متناسب با آن عمدتاً درون خانواده صورت میگیرد. «هر فرد در یک ساختار اجتماعی متولد میشود و با افراد مهم و صاحب نفوذی ارتباط دارد که اجتماعی شدن او را به عهده دارند. فرد در گزینش این افراد نقشی ندارد. فرد تعاریف این افراد مهم را واقعیتی عینی میپندارد؛ یعنی فرد نه تنها در یک ساختار اجتماعی عینی، بلکه در یک جهان اجتماعی عینی تولد مییابد. افراد بنا به جایگاهی که در ساختار اجتماعی دارند و بر حسب ویژگیهای فردی خود، جنبه هایی از جهان اجتماعی را بر میگزینند»(برگر:۱۸۰)
اجتماعیشدن اولیه تنها یادگیری شناختی نیست، بلکه فرایندی شدیداً عاطفی است. کودک با شیوه های عاطفی با افراد مهم احساس همانندی میکند. نقشها و گرایشهای ذهنی و اخلاقی آنها را میپذیرد و از آن خود میسازد. این امر دیالکتیکی است میان هویتی که دیگران برای فرد تعیین می‌کنند و هویتی که فرد برای خود قائل میشود؛ یعنی دیالکتیکی میان هویت عینی و هویت ذهنی فرد است. فرد نه تنها نقشها و گرایشهای فکری و رفتاری افراد مهم را میگیرد، بلکه جهان آنان را نیز میپذیرد. هرگونه تعیین هویتی درون محدودهای صورت میپذیرد که بر جهان اجتماعی خاصی دلالت میکند. تصاحب ذهنی هویت و تصاحب ذهنی جهان اجتماعی جنبه های مختلف فرایند واحد درونی کردن هستند که افراد صاحب نفوذ در آن پا در میانی میکنند.
اجتماعیشدن اولیه باعث میشود در آگاهی کودک، انتزاعی تدریجی از نقشها و گرایشهای خاص اشخاص دیگر به نقشها و گرایشها به طور عام به وجود آید. جرج هربرت مید مفهوم انتزاعی حاصل از این فرایند را دیگری تعمیمیافته تعریف میکند. شکلگیری این مفهوم انتزاعی در آگاهی یعنی همذاتپنداری فرد با کلیت جهان اجتماعی است. در این صورت، هویت فرد ثبات و دوام کسب میکند. او نه تنها هویتی در برابر این یا آن فرد صاحب نفوذ دیگر، بلکه از هویتی به طور کلی برخوردار میشود. تشکیل دیگری تعمیمیافته در آگاهی، مرحله قاطعی در اجتماعیشدن اوست. فروید و تمام جامعهشناسانی که به دنبال او دربارۀ اجتماعیشدن بحث کردهاند[۱۳۶] مدعیاند تشکیل دیگری تعمیمیافته مترادف با دستیابی فرد به نظام اخلاقی است. اقتدار دیگری تعمیمیافته، اقتداری اخلاقی است. جهان اجتماعی بیرونی در قالب هویت و نظام اخلاقی فرد درونی میشود. «با تبلور دیگری تعمیمیافته در آگاهی رابطه متقارنی میان واقعیت عینی و ذهنی برقرار میگردد. آنچه در بیرون واقعی است با آنچه در درون واقعیت دارد متناظر است و برعکس. ولی این تقارن کامل نیست و البته تغییر هم میکند. واقعیت بیرون و واقعیت درون باهم متناظرند ولی با هم بسط نمییابند. هیچ فردی تمامی آنچه را به عنوان واقعیت در جهان اجتماعی عینیت مییابد درونی نمیکند و زندگینامه ذهنی کاملاً جنبه اجتماعی ندارد»(برگر: ۱۸۳).
دراجتماعی شدن اولیه پای افراد مهم و صاحب نفوذ متعدد و جهان‌های اجتماعی متنوع در میان نیست و به تبع آن مسئله هویتیابی مطرح نیست. در نتیجه کودک، جهان مربیان صاحب نفوذش را نه به عنوان یکی از جهان‌های ممکن، بلکه به مثابه مطلق جهان درونی میسازد. این جهان پایه های مستحکمی در آگاهی فرد دارد و یادآور یقینی بینظیر است . دنیای کودکی به نحوی سنگین و تردید ناپذیر واقعی است. دنیای کودکی چنان ساخته شده که در وجود فرد به تدریج ساختاری هنجاری را میپروراند و به صورت دنیای آسایش خانگی باقی میماند.
با استقرار مفهوم دیگریتعمیمیافته در آگاهی فرد، اجتماعیشدن اولیه به پایان میرسد و فرد عضوی از جهان اجتماعی میشود. این عضواز نظر ذهنی صاحب یک جهان، خود و نظام اخلاقی میشود، «ولی اجتماعیشدن هرگز کامل نیست و به پایان نمیرسد؛ زیرا پروندۀ دو پرسش مهم همچنان باز میماند.۱)واقعیت درونی شده چگونه دوام میآورد؟ و ۲)درونیسازیهای بعدی چگونه انجام میشود؟» (برگر: ۱۸۸ )
اجتماعیشدن ثانویه اقتضای تقسیم کار در جهان اجتماعی است. در هر جهان اجتماعی نوعی تقسیمکار و ملازم با آن نوعی توزیع اجتماعی دانش وجود دارد که اجتماعیشدن ثانویه را ضروری میسازد. اجتماعیشدن ثانویه درونیسازی خردهجهان‌های اجتماعی است که گسترۀ آن را تقسیم کار و توزیع اجتماعی دانش تعیین میکند. این اجتماعیشدن به معنی کسب دانش خاص برای ایفای نقش خاصی است. توزیع نهادی وظایف، میان اجتماعیشدن اولیه و ثانویه با تغییر میزان پیچیدگی توزیع اجتماعی دانش تغییر میکند. پیدایش نظام تعلیم و تربیت جدید و کاهش نقش اجتماعی کردن خانواده نمونهای از این تقسیم کار است. اجتماعیشدن ثانویه و درونیسازی متناسب با آن عمدتاً در زندگی شغلی افراد رخ میدهد. هرچه در یک جهان اجتماعی تقسیم کار پیچیدهتری وجود داشته باشد بر اهمیت اجتماعیشدن ثانویه افزوده میشود. البته از آنجاکه امروزه تعلیم و تربیت فرد، پیش نیاز ورود او به زندگی شغلی است این دو نهاد تعلیم و تربیت باهم اجتماعی شدن ثانویۀ افراد را شکل میدهند. این خردهجهان‌ها در برابر جهان پایه که طیّ اجتماعیشدن اولیه درونی شده جزئی است، ولی اینها نیز واقعیتهای کم و بیش همبستهایاند که با عناصر شناختی، هنجاری و عاطفی مشخص میشوند و به مبادی یک دستگاه موجهنمایی و مشروع سازی همراه با نمادهای آیینی و مادی نیاز دارند. این الزام از ارتباط دوسویۀ دیالکتیک درونی و بیرونی هرجهان انسانی و اجتماعی ناشی میشود.
پیشنیاز اجتماعیشدن ثانویه گذراندن اجتماعی شدن اولیه است. با خویشتنی از قبل ساخته شده و جهانی درونی شده سروکار دارد. هر محتوای تازهای که درونی میشود باید روی این واقعیت پیشین قرارگیرد. در این صورت مسئله همسازی میان درونیسازی آغازین و جدید پدیدار میشود.
در اجتماعی شدن ثانویه نسبت به اجتماعیشدن اولیه از اهمیت محدودیتهای زیستی برای توالیهای یادگیری به تدریج کاسته میشود و برحسب ساختار بنیادی دانشی که باید منتقل شود تعیین میگردند. به همذاتپنداری عاطفی که در اجتماعیشدن اولیه ضروری است نیازی نیست. محتویات اجتماعیشدن ثانویه، قطعیت ذهنی بسیار کمتری دارد. فرد میان خویشتن کلی خود و واقعیت آن و خویشتن جزئی مرتبط با نقش و واقعیت آن فاصله میگذارد. ولی با روش‌ها و شیوه‌های عاطفی و احساسی بر اهمیت خویشتن ناشی از اجتماعیشدن ثانویه افزوده میشود.
واقعیت ذهنی ایجاد شده طی مراحل اجتماعیشدن اولیه و ثانویه را میتوان حفظ کرد یا تغییر داد. از آنجاکه اجتماعی شدن هرگز کامل نیست آنچه درونی میشود در معرض خطرات مداوم است. واقعیت ذهنی اجتماعیشدن ثانویه از اجتماعیشدن اولیه آسیبپذیرتر است. در اینجا نیز ضرورت حفظ واقعیت پیش میآید. هویت فرد در محیطی که آنرا تأیید میکند حفظ میشود. واقعیت ذهنی فرد بوسیلۀ تعامل با دیگران حفظ و تأیید میشود. همه یا دست کم اکثر کسانی که در زندگی روزمره با فرد روبرو میشوند تا حد زیادی واقعیت ذهنی او را تأیید میکنند و او با این تأییدات به هستی خاص خویش اعتماد میکنند. امّا افراد مهم، به دلیل تأیید مستمر هویت فرد، نقش اساسی در حفظ واقعیت دارند. برای تثبیت هویت فرد علاوه بر تأییدات روزمره نیازمند به تأیید صریح و عاطفی مربیان صاحب نفوذ خود او میباشد. مهمترین وسیله حفظ واقعیت گفت‌و‌گو است. قسمت اعظم حفظ واقعیت در گفت‌و‌گو جنبه ضمنی دارد. مکالمه در بستر و زمینه جهانی روی میدهد که بی آنکه دربارهاش کلامی به زبان آید امری مسلم انگاشته میشود. در حقیقت، مبهم و سنگینی واقعیت از طریق تراکم و همسازی گفت‌و‌گوهای اتفاقی حاصل میشود. اهمیت زبان مشترک از همین جا آشکار میشود. گفت‌و‌گوها را میتوان برحسب تراکم واقعیتی که ایجاد یا حفظ میکنند با هم مقایسه کرد. بر اساس تکرار و شدت یا کمیت و کیفیت گفت‌و‌گوها میتوان تراکم واقعیتی را که حفظ میکنند، مشخص نمود.
اجتماعی شدن موفق استقرار درجه بالایی از تقارن میان واقعیت عینی و واقعیت ذهنی است. در این صورت فرد برای خود هویتی قائل میشود که جهان اجتماعی آن را به رسمیت میشناسد و جهان اجتماعی نیز نزد او دارای واقعیتی بیرونی و درونی است. این تأیید و تقویت دو سویه، در سطح جهان اجتماعی، دیالکتیک قلمروهای نمادی، نهادی و فردی و در سطح فردی نیز دیالکتیک دانش، نگرش و توانش را ساری و جاری میسازد. دیالکتیک سطح فردی همان رابطۀ اعتقاد، اخلاق و عمل است که نتیجۀ آن نظام اخلاقی نسبتاً پایدار افراد است. البته برای همیشه اجتماعیشدن ناموفق با پیامدهای فردی و اجتماعیاش، کم و بیش پدیدهای محتمل است.
۲-۳-۴- خلاصه نظریههای علمی اخلاق
با یک برش همزمان از جهان اجتماعی میتوان به ترتیب چینش سطوح نمادی، نهادی و فردی را در آن پذیرفت.
قلمرو نمادی جهان اجتماعی، همان عقاید و ارزش‌های بنیادی آن است. تشخص و هویت هر جهان اجتماعی نیز به همین عقاید و ارزش‌های بنیادی آن وابسته است. قلمرو نمادی در قالب «فرهنگ آرمانی» و «فرهنگ واقعی» آشکار میشود. بخشی از فرهنگ آرمانی که با ورود به قلمرو نهادی، نقشها و کنشهای انسانی متجسد میشود فرهنگ واقعی است. قواعد و هنجارهای اخلاقی و نظام‌های اخلاقی افراد در ساحت فرهنگ واقعی قرار میگیرند. همه فرهنگ آرمانی به فرهنگ واقعی تبدیل نمیشود. این بخش از فرهنگ آرمانی به صورت بینالاذهانی در معنادهی به فرایندهای جهان اجتماعی و جهتدهی به آنها ایفای نقش میکند. ارزش‌ها و اصول اخلاقی در فرهنگ آرمانی، ذخیره میشوند. حیات و ممات هر دو ساحت واقعی و آرمانی فرهنگ به کنش انسان‌ها وابسته است و جز در دیالکتیک با سایر بخشهای جهان اجتماعی دوام نمیآورند. آنها در این دو ساحت، فراوردههایی انسانی به شمار میآیند و هستی آنها پای در زندگی افراد ملموس و معین دارد.
جهان اجتماعی دینی و دنیوی تصاویر آرمانی متفاوتی از خویشتن دارند و قلمروهای نهادی و فردی خود را متناسب با تصویر آرمانی خویش سامان میدهند و کم و بیش میان واقعیتها و آرمان‌های خود، نسبتی برقرار میکنند. جهان اجتماعی دینی بر خلاف جهان اجتماعی دنیوی، ساحتی حقیقی ورای این دو سطح فرهنگ واقعی و آرمانی قائل است که ملاک قضاوت و داوری این سطوح محسوب میشود. این جهان، فرهنگ واقعی و فرهنگ آرمانی خویش را با حقایقی، ورای جهان پدیداری محک میزند. واقعیتها و آرمان‌های جهان دینی، نسبتی با حق و باطل یا خوبی و بدی ـ فراتر از این سطوح پدیداری ـ دارند و باید با چنین ملاکی داوری شوند. این جهان معارف و روش‌های مناسب برای دسترسی به این حقایق و ارزش‌ها را در قلمروهای گوناگون خود، سازمان میدهد. جهان اجتماعی دنیوی، واقعیتها و آرمان‌های خود را بر مدار همین سطح پدیداری و خود ساخته، سازمان میدهد و داوری معیاری فراتر از آن را بر نمیتابد و تمامی دانشها، معارف و متولیان آنها را که از این سطح پدیداری فراتر روند از اعتبار میاندازد یا حتیالمقدور کنترل میکند. در جهان اجتماعی دنیوی، حقوق طبیعی فرد انسانی، دائر مدار اخلاق و خوبی میگردد. حریم قدسی این پدیدۀ دنیوی (فرد انسان) و جاذبه و دافعۀ آن، خوبی و بدی را تعیین میکند. در این جهان، انسان‌ها باید از نزد خود و بدون اتکا به حقایقی ورای جهان پدیداری، خوبی و بدی را تعریف، توجیه، کشف و تضمین کنند. به عبارت دیگر در این جهان دنیوی، خوبی و بدی باید با استقلال کامل از عقاید و نهادهای دینی ممکن شود!
قلمرو نهادی جهان اجتماعی ـ در میانۀ قلمرو فردی و قلمرو نمادی ـ بستر و محمل پیوند افراد و معانیاند. نهادها در قالب تنگناها و فراخناهای پیشروی افراد، کنش آنها را ممکن میسازند و بدینطریق تحقق معانی و شکوفایی افراد انسانی را فراهم میآورند. دیالکتیک بیرونی جهان اجتماعی درون نهادها رخ میدهد، امّا محمل دیالکتیک درونی جهان اجتماعی، فرد انسانی است. پیشتر بیان شد که خُلق در میانۀ علم و عمل واقع میشود، از یک طرف با اعتقاد هم مرز است و از طرف دیگر با عمل. اعتقاد یک صورت فکری است که فرد به آن باور دارد و عمل، مجموعه رفتارهایی است که فرد، آگاهانه و ارادی، برای رسیدن به هدفی انجام میدهد. خُلق از یک طرف در گرو عمل و از طرف دیگر در گرو اعتقاد است. اخلاق پسندیده همیشه با یک رشته اعتقادات اصیل و اعمال و افعال مناسب زنده میماند. بدینترتیب حلقۀ پیوند سطوحِ مختلف خویشتنِ فرد، «نظام اخلاقی» اوست. به عبارت دیگر نظام اخلاقی فرد، محمل دیالکتیک درونی جهان اجتماعی است.
قلب جهان اجتماعی، «نهادها» هستند و قلب خویشتن، «نظام اخلاقی» است. جهان اجتماعی با نهادها و فرد با نظام اخلاقی او ممکن میشود. از ارتباط دیالکتیک درونی و بیرونی مشخص میشود که نهادها و نظام اخلاقی با تاثیر و تأثر در یکدیگر به نوعی همتغییری و تناسب میرسند. نهادها، متضمن نوع خاصی از نظام‌های اخلاقیاند و هر نظام اخلاقی نیز نهادهای ویژهای را میطلبد. نهادها در قالب تنگناها و فراخناها به نظام‌های اخلاقی شکل میدهند، ولی به هیچوجه جایگزین آن نمی‌شوند همانگونه که نظام اخلاقی نمیتواند جایگزین نهادها شود. نهادها و نظام‌های اخلاقی به هیچوجه قابل تقلیل به یکدیگر نیستند. نهادها، معرف نظم بیرونی هر جهان اجتماعی و نظام اخلاقی معرف نظم درونی آن محسوب میشوند. جهان‌های اجتماعی مختلف در ساماندهی خود، بنا به ظرفیتهای مختلفشان تأکید متفاوتی بر این دو دارند و سهم متفاوتی برای آنها قائل میشوند. تجربۀ جهان تجدد در نظر و عمل در این رابطه درسآموز است. در صدر تجدد، نهادها، جایگزین اخلاق تلقی میشدند. نهادهای توانمند و بسامان جایگزین انسان‌های متخلق و فضیلتمند تصور میشدند. به تعبیر باومن مسئله اخلاق از افراد به نهادها ـ به ویژه بروکراسی و بازار ـ منتقل شد یا به تعبیر گلدنر مسئلۀ اخلاق به تعویق افتاد. نوعی جهان اجتماعی پا گرفت که صرفاً متکی به نهادهای کارآمد ـ و البته انسان‌های مفید ـ بود و برتریاش نسبت به سایر جهان‌های اجتماعی همین توان نهادیاش بود. به بیان کانت ایجاد نظم اجتماعی درست، به جامعهای از فرشتگان نیاز ندارد بلکه حتی برای جامعهای از شیاطین نیز قابل حل است مشروط براین که از عقل سلیم برخوردار باشند.(اشتراوس،۱۳۷۳ :۱۴۶)
امّا بعدها این مسئله رخ مینماید که نهادها نمیتوانند جایگزین اخلاق باشند، بلکه خود محمل اخلاق یا ـ باز به تعبیر باومن ـ ضداخلاقند(کیلمن،۲۰۰۱ : ۱۶۶-۱۵۱). در چنین شرایطی است که «کارآمدی» و «خوبی» در قالب نیروهای اجتماعی نهادگرا و نهادزدا رویارو میشوند.(باومن، کیلمن۲۰۰۱، برگر۱۳۸۱) «تأکید بر جامعه[نهادها]، زمانی انسان را از مفاهیم طبیعی و فوق طبیعی درباره سرنوشتش آزاد میساخت؛ امّا اکنون به طور فزایندهای به یک متافیزیک سرکوبگر در جامعه دنیوی و بوروکراتیک، همانند جامعۀ ما مبدل گردیده است، به ویژه که نیروهای اجتماعی را یک واقعیت اجتماعی مستقل، جدا و خود مختار در مقابل اعمال انسان محسوب میکند. اگرچه این نگاه با آزاد نمودن انسان از این که عروسکی در دست نیروهای طبیعی و فوق طبیعی باشد، آغاز نمود؛ امّا منتهی به این نتیجهگیری گردید که انسان مادۀ خام و منفعلی در مقابل جامعه و فرهنگ است. از انسان دعوت میکند تا در مقابل جامعه با سپاسگذاری زانو بزند؛ زیرا به او گفته می شود که انسانیت خود را مدیون آن است.»(گلدنر،۱۹۶۳) به عبارت دیگر، تأکید بر جامعه و فرهنگ با مرگ خدا شروع شد(نیچه) ولی با مرگ انسان پایان یافت؟(فوکو)
تحلیل دو سطحی هابرماس از جهان اجتماعی، تحت عناوین «زیستجهان» و «سیستم» به خوبی این معضل را نشان میدهد. او یکی از ویژگیهای جهان تجدد را در این میبیند که برای تضمین کارآمدی، بعضی از قلمروها را از حیطۀ بازنگری مداوم افراد انسانی رها کند. به تعبیرخود او، این عرصه ها را انسانزدایی و اخلاقزدایی میکند و آنها را هم سطح طبیعت، موضوع عقلانیت ابزاری و علوم تجربی قرار میدهد. سیاست و اقتصاد یا قدرت و ثروت از این جملهاند. پیش از تجدد که این دو، محدود و محکوم به دعاوی اخلاقی بودند به رشد و شکوفایی لازم نرسیدند. در نقطۀ مقابل، زیستجهان عرصۀ بازاندیشی مداوم و اخلاقورزی افراد انسانی است. جهان اجتماعی تجدد دارای دو قلمرو ضروری و ارادی است که اولی عرصۀ کارآمدی با مرجعیت«علم تجربی» و دومی عرصۀ اخلاقورزی با مرجعیت«عقل عرفی» است. این راهی میانۀ دو جریان نهادگرا و نهادزدای مدرن و پستمدرن است. در بخشی از جهان اجتماعی منطق نهادی پذیرفته میشود و در بخش دیگر آن منطق اخلاقی!
هابرماس بر خلاف متفکران صدر مدرنیته، جهان مدرن را اخلاقی میخواهد. ولی نگاه دقیقتر آن است که تمامی قلمرو جهان اجتماعی را عرصۀ انسانیت و اخلاقورزی بدانیم؛ زیرا تمامی پدیده های اجتماعی، فراوردههای انسانی و دارای پیامدهای انسانی و در نتیجه مخاطب ادعاهای خوب و بدند و نمیتوان به بهانۀ منطق خاصِ بخشهای مختلف، بعضی عرصه ها را از دعاوی اخلاقی تبرئه کرد و صرفاً به کنترل پیامدهای منفی آنها برای عرصه های اخلاقی بسنده کرد.
قلمرو فردی جهان اجتماعی محصول زندگی افراد در نهادها و ثمرۀ فرایندهای اجتماعیشدن و درونیسازی است. اجتماعیشدن موفق به معنای به دست آمدن فرد و بازتولید جهان اجتماعی است. ولی امروزه انواعی از اجتماعیشدنهای ناموفق رواج دارد. اجتماعی شدن ناموفق به معنی حد زیادی از عدم تقارن میان واقعیت عینی و واقعیت ذهنی است. اجتماعیشدن ناموفق میتواند برای جهان اجتماعی مسئلۀ بازتولید و برای افراد مشکل هویتیابی و تکوین نظام اخلاقی پایدار را فراهم آورد. اجتماعیشدن ناموفق میتواند علتهای مختلف و اشکال گوناگونی داشته باشد. یکی از موقعیتهای مهم اجتماعیشدن ناموفق، ناشی از اختلاف میان اجتماعیشدن اولیه و ثانویه است. معمولاً میان اجتماعیشدن اولیه و ثانویه زاویهای وجود دارد و میزانی از آن از سوی جهان اجتماعی پذیرفته و طبیعی است، ولی اگر این زاویه به میزانی افزایش یابد که بازتولید جهان اجتماعی را به مخاطره اندازد تحمل نمیشود. در این صورت برای خود افراد نیز دشواری همسازی میان اجتماعیشدن اولیه و پیدا شدن واقعیتها و هویتهای حاصل از اجتماعیشدن ثانویه پیش میآید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:23:00 ب.ظ ]




شکل شماره ۳- ۱: نقشه منطقه ۴ شهرداری تهران(به تفکیک نواحی و محلات)
مرحله چهارم: فرایند نمونه‌گیری از خانوارها در هر بلوک
مطابق با روش‌های نمونه‌گیری و به وسیله نقشه‌های خوشه‌ها و سرخوشه‌های مشخص شده، در هر سرخوشه محل شروع و جهت حرکت (جنوب به شمال یا شرق به غرب) مشخص شده است. مسیر حرکت در جهت عقربه‌های ساعت است. پرسشگر طبق آدرس تعیین شده اولین بلوک ساختمانی را  در نظر گرفته، سپس متناسب با عدد تصادفی داده شده روی آدرس‌ها واحدهای ساختمانی را رد کرده و از شماره مشخص شده در کروکی شروع به نمونه‌گیری می کند. فاصله بین هر نمونه‌گیری ۵ واحد (زنگ) انتخاب شده، یعنی پرسشگر پس از دریافت پاسخ از اولین واحد، ۵ واحد (زنگ) بعدی را گذرانده و واحد ششم را برای نمونه‌گیری بعدی خود انتخاب می کند. به عنوان مثال اگر اولین واحد سرخوشه پلاک ۴ و دارای ۳۰ واحد در ابتدای یک کوچه باشد، و عدد تصادفی این خوشه ۴ باشد، پرسشگر ۴ واحد اول را رد کرده و از واحد ۵ شروع به پرسشگری نموده است. در صورتی که واحد ۵ به پرسشگر پاسخ مثبت دادند، واحد بعدی برای نمونه‌گیری واحد شماره ۱۱ از همان بلوک یا مجتمع ساختمانی بود. در صورتی که واحد شماره ۴ به پرسشگر پاسخ ندهد، پرسشگر به واحدهای بعدی به ترتیب مراجعه می‌کند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
پرسشنامه‌ها به صورت خود ایفا (Self administerated) تکمیل می‌شود. پس از مراجعه پرسشگر به منزل تنها به یک نفر که دارای شرایط مندرج در جدول شماره (۳-۵) می‌باشد پرسشنامه تحویل می‌دهد. فرد حاضر در منزل اطلاعات پرسشنامه‌ را در حضور پرسشگر تکمیل نموده و در صورت بروز سؤال یا مشکل، پرسشگر برای رفع اشکال اقدام می کند.
در صورتی که اولین واحد انتخاب شده واحد مسکونی نباشد، اولین واحد مسکونی پس از آن در نظر گرفته می‌شود و سپس به فاصله هر ۵ واحد پرسشگری ادامه داده می‌شود تا حجم نمونه تکمیل می‌شود.
نکته: به ازای هر ۵ واحد در هر بلوک مسکونی یک واحد پرسشگری می‌شود و با یک نفر از اعضای خانوار در محل که در سن بالای ۱۵سال باشند، مصاحبه صورت می‌گیرد. در صورت عدم حضور خانوار یا عدم پاسخگویی به پرسشنامه واحد دیگری جایگزین می‌شود.
مرحله پنجم: فرایند انتخاب هر فرد (شهروند) از درون خانوار
شیوه نمونه‌گیری در این مرحله تصادفی سهمیه‌ای است که در آن انتخاب واحد تحلیل بر اساس تصادف توسط پرسشگر تعیین می‌شود. پرسشگر با توجه به راهنمای پرسشگری و جدولی که تعداد نمونه در هر بلوک به تفکیک جنس و گروه سنی تعیین شده، پس از مراجعه به بلوک اصلی مشخص شده، این مرحله را انجام می‌دهد. نکات قابل توجه نمونه‌گیری این طرح این است که: اولاً از هر واحد مسکونی تنها با یک نفر که دارای شرایط مندرج در جدول شماره (۳-۵) می‌باشد مصاحبه می‌شود، دوماً ترتیب انتخاب منازل سه خانه در میان است و در مورد آپارتمان‌ها، هر واحد یک خانوار محسوب می‌شود، و سوماً در صورتی که حجم نمونه مشخص شده در بلوک اصلی کامل نشده باشد، پرسشگران به ترتیب به بلوک‌های فرعی و رزرو مراجعه خواهند نمود و چهارم اینکه اگر در بلوک‌ مراجعه شده واحد مسکونی نباشد، خانه بعدی را انتخاب می‌نمایند. از اعضای هر خانوار فقط یک نفر باید مصاحبه شود و مصاحبه با میهمانان مجاز نیست. مراجعه پرسشگر معمولاً در عصرها و یا روزهای تعطیل توصیه می‌شود.
جدول شماره ۳-۴:  راهنمای پرسشگر در مراجعه به هر بلوک برای پرسشگری از ۳۸ شهروند به تفکیک گروه سنی و جنس

 

گروه سنی ۲۰-۱۵ ۲۴-۲۱ ۲۹-۲۵ ۳۴-۳۰ ۳۹-۳۵ ۴۴-۴۰ ۴۹-۴۵ ۵۴-۵۰ ۵۹-۵۵ ۶۴-۶۰ ۶۹-۶۵ ۷۴-۷۰ بالای۷۵
سال
جمع
زن ۲ ۲ ۲ ۲ ۲ ۲ ۱ ۱ ۱ ۱ ۱ ۱ ۱ ۱۹
مرد ۲ ۲ ۲
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:22:00 ب.ظ ]




۱-واقعیت را انکار نکند و درد و رنج موقعیتها را با انکار کردن نادیده نگیرد، بلکه با واقعیتها به صورت واقعگرایانهای روبرو شود.
۲-هویت موفق داشته باشد یعنی هم عشق و محبت بورزد و هم عشق و محبت دریافت کند. هم احساس ارزشمندی کند و هم دیگران احساس ارزشمندی او را تأیید کنند.
۳-مسئولیت زندگی و رفتارش را بپذیرد و به شکل مسئولانه رفتار کند. پذیرش مسئولیت کاملترین نشانه سلامت روانشناختی است.
۴-توجه او به لذت دراز مدتتر، منطقیتر و منطقی با موقعیت باشد.
۵- بر زمان حال و آینده تأکید نماید نه بر گذشته و تأکید بر آینده نیز جنبه دور نگری داشته باشد نه به صورت خیالپردازی باشد. واقعیت درمانی گلاس نیز بر سه اصل: قبول واقعیت، قضاوت در درستی یا نادرستی رفتار و پذیرش مسئولیت رفتار و اعمال استوار است و چنانچه در شخص این سه اصل تحقق یابد نشانگر سلامت روان- شناختی است(گلاس، ۱۹۶۵).
نظریهی اسکنیر[۳۴]:
سلامت روانی و انسان سالم به عقیده اسکنیر معادل با رفتار با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی با مشکل روبرو شوند از طریق شیوه اصلاح رفتار برای بهبود و بهنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش به طور متناوب استفاده میجوید تا وقتی که به هنجار مورد پذیرش اجتماع برسد، به علاوه انسان سالم بایستی آزاد بودن خودش را نوعی توهم بپندارد و بداند که رفتار او تابعی از محیط است و هر رفتار توسط حدودی از عوامل محیطی مشخص گردد. انسان سالم کسی است که تأییدات اجتماعی بیشتری به خاطر رفتارهای متناسب از عوامل متناسب از دیدگاه اسکینر این باشد که انسان بایستی از علم، نه برای پیشبینی بلکه برای تسلط بر محیط خودش استفاده کند. در این معنا فرد سالم کسی است که بتواند با هر روش بیشتر از اصول عملی استفاده کند و به نتایج سودمندانهتری برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال، هدفمندی، غایت نگری و غیره را کنار بگذارد(فرهیخته۱۳۸۹).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۲ تعارض کار- خانواده
تقابل میان کار و خانواده یکی از موضوعات مورد توجه بسیاری از پژوهشها در ۲۵ سال گذشته بوده است(گرین هوس و پاول[۳۵]، ۱۹۹۶). علوم مدیریت و روانشناسی نیز علاقه بسیاری به مطالعه اینکه چگونه مردان و زنان میان مسئولیتهای شغلی و خانوادگی خود تعادل ایجاد میکنند، داشتهاند (ادوارد و روثبارد[۳۶]، ۲۰۰۰؛ کرچ میر[۳۷]، ۱۹۹۲؛ کوسک، نویی و دمار[۳۸]، ۱۹۹۹)؛ در این میان با تغییر در ماهیت و ساختار نقشهای کاری و خانوادگی، مانند شاغل شدن زوجین، حضور بیشتر زنان در مشاغل و کم رنگ شدن برخی نقشهای سنتی در مسئولیتهای زندگی خانوادگی افراد (بارنت و هاید[۳۹]، ۲۰۰۱؛ ادوارد و روث بارد، ۲۰۰۰؛ جنکینز، رپتی و کروتر[۴۰]، ۲۰۰۰) مطالعات بسیاری در این زمینه انجام شده است (به نقل از شاین و چن[۴۱]، ۲۰۱۱). پیشینه مسائل مربوط به کار و خانواده عمدتاً بر روی تعارض میان حدود فعالیتهای شغلی و خانوادگی، یا همان تعارض کار-خانواده (WFC)[42]، تمرکز یافته است، گرچه اصطلاح کار-خانواده و کـار-زنـدگی[۴۳] اغلب بجای یکـدیگر استفاده میشـود؛ اما بین این دو تمـایز وجود دارد، چرا که عنوان کار-خانواده به مسائل مربوط به نقشهای همسری و والدینی در خانه اشاره دارد و کار-زندگی به سایر نقشهای غیر شغلی فرد مانند عضویت در گروه های اجتماعی، فعالیتهای مذهبی و غیره مربوط است.
براساس مطالعات کان (۱۹۶۴)؛ بیوتل و گرین هوس (۱۹۸۵) تعارض کار-خانواده را اینگونه تعریف کرده اند «نوعی از تعارض بین نقشی[۴۴]، که در آن فشار ناشی از نقشهای حیطه کار و خانواده در برخی از جنبه ها با یکدیگر ناسازگار هستند، از این رو انجام یک نقش (شغلی یا خانوادگی) باعث دشواری در انجام دادن نقش دیگر میشود» ( به نقل از، شاین و چن، ۲۰۱۱).
تعارض کار-خانواده زمانی رخ میدهد که انتظارات مربوط به یک نقش با توانمندیهای شخص برای اینکه سایر نقشهایش را نیز بتواند به طور کامل انجام دهد، تداخل میکند. گوود[۴۵](۱۹۶۰) بیان میکند که تعارض بین نقش نتیجه و پیامدی چارهناپذیر برای فرد در انجام نقشهای چندگانه است (شاین و چن، ۲۰۱۱). بنابراین تعارض کار-خانواده (WFC) غالباً در زیر مجموعه عوامل استرس‌زای ناشی از نقش دستهبندی و مطرح شده است، چرا که این تعارض گویای ناهمخوانی و تضاد بین الزامات و خواسته های دو نقش متفاوت است (کان و روزنتال[۴۶]، ۱۹۶۴؛ کتز و کان[۴۷]، ۱۹۷۸؛ به نقل از متشرعی، ۱۳۸۹) و لذا تعارض به هر شکلی که باشد منجر به استرس برای فرد خواهد شد.
جهتگیری تعارض کار-خانواده، دو جنبه را مد نظر دارد. جهتی که در آن کار و مسائل کاری با زندگی خانوادگی تداخل مییابد (WIF و یا W ®FC)[48]و در مقابل، جهتی که در آن مسائل خانوادگی با حیطه کاری تداخل مییابد (FIW و یا F ®WC)[49]. به عنوان مثال، تداخل خانواده- کار، زمانی رخ میدهد که فرد به دلیل بیدار ماندن و مراقبت کردن از کودک خردسالش که در طول شب نا آرامی میکرده، در روز بعد در محل کار خسته و ناکارآمد عمل میکند و مثالی از تداخل کار-خانواده زمانی است که فرد برای اتمام زمان کار و ماندن در پست خود در سازمان، نتواند در برنامهای مربوط به خانواده، مثل جشن فارغ التحصیلی فرزندش شرکت کند. تمایز میان این دو مفهوم در برخی مطالعات از جمله پژوهشهای، فرون، راسل و بارنز[۵۰] (۱۹۹۶) و گوتک، سرل و کلپا[۵۱] (۱۹۹۱)، بررسی و مورد تأیید قرار گرفتهاند (توتل[۵۲]، ۲۰۰۶). بطور کلی، مفهوم تعارض کار-خانواده میتواند در سه حیطه، دستهبندی شود (گرین هوس و بیوتل، ۱۹۸۵؛ نقل از توتل، ۲۰۰۶):
۱) تعارض مبتنی بر زمان[۵۳]
۲) تعارض مبتنی بر توان فرسایی[۵۴]
۳) تعارض مبتنی بر رفتار[۵۵].
تعارض مبتنی بر زمان نیز به دو شکل نمود پیدا میکند:
الف) هنگامی که فرد به دلیل حضور فیزیکی در محیط کار یا در خانواده نتواند به وظایف و انتظارات برخواسته از نقش دیگر خود بپردازد.
ب) فشار زمانی حتی هنگامی که فرد در محیط کار یا خانواده حضور فیزیکی ندارد، به دلیل ایجاد اشتغال ذهنی و فکری، باعث میشود فرد نتواند وظایف نقش دیگر خود را بخوبی انجام دهد.
تعارض مبتنی بر فشار روانی زمانی وجود دارد که فشار در یک نقش شغلی عملکرد فرد را در نقش دیگر تحت تاثیر قرار میدهد. تعارض مبتنی بر رفتار هنگامی رخ میدهد که شیوه رفتاری که فرد در محل کار نشان میدهد (بیعاطفه بودن، منطقی بودن، قدرت نمایی و استبدادگری) مورد علاقه افراد خانواده نباشد و در واقع این رفتارها در خانه ناکارآمد ارزیابی میشوند.
به طور طبیعی، ناسازگاری میان نقشهای فرد در خانواده و نقشهای فرد به عنوان یک کارکن منجر به تعارض میگردد. همانطور که گرین هوس و بیوتل در تشریح پیشایندهای تعارض کار-خانواده، نشان میدهند(جدول شماره ۱-۲) فشارهای حیطه های خانواده و حیطه های شغل منجر به این عدم سازگاریها میان دو نقش میشوند.

 

 
  فشارهای حیطه خانواده   فشار نقش (ناسازگاری )   فشارهای حیطه شغل  
نگهداری از کودک
همسر شاغل
خانواده بزرگ
زمان   زمانیهنگامی که صرف وقت در یک نقش از رسیدگی به نقش دیگر جلوگیری کند.   زمان ساعات کار
برنامه غیر انعطاف کار
نوبتکاری/شیفت کاری
 
تعارض در خانه
کم حمایتی همسر
توان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:22:00 ب.ظ ]




شکل۵-۸: تغییرات ضریب تکثیر با درصد اکسید هافنیوم از حالت بحرانی ۶۹
شکل۵-۹: تغییرات ضریب تکثیر با درصد اکسید هافنیوم از حالت بحرانی ۷۰
شکل۵-۱۰: تغییرات ضریب تکثیر با درصد وزنی اکسید هافنیوم از حالت بحرانی ۷۱
شکل۵-۱۱: میزان از دست رفتن جرم لوله در اثر حرکت سیال حاوی نانوسیال آلومینا ۷۳
شکل۵-۱۲: تأثیر غلظت‌های متفاوت آلومینا بروی اصطکاک دیواره لوله ۷۴
شکل ۵-۱۳: تأثیر غلظت‌های متفاوت آلومینا بروی فرسایش دیواره لوله ۷۵
شکل ۵-۱۴: میزان از دست رفتن جرم لوله در اثر حرکت سیال حاوی نانوسیال مس ۷۶
شکل۵-۱۵: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانوسیال مس بروی اصطکاک دیواره لوله ۷۷
شکل ۵-۱۶: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانو سیال مس بروی فرسایش دیواره لوله ۷۸
شکل ۵-۱۷: : میزان از دست رفتن جرم لوله در اثر حرکت سیال حاوی نانوسیال تیتانیوم دی‌اکسید ۷۹
شکل ۵-۱۸ : تأثیر غلظت‌های متفاوت نانوسیال تیتانیوم دی‌اکسید بروی اصطکاک
دیواره لوله ۸۰
شکل ۵-۱۹: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانوسیال تیتانیوم دی‌اکسید بروی فرسایش
دیواره لوله ۸۰
شکل ۵-۲۰: میزان از دست رفتن جرم لوله در اثر حرکت سیال حاوی نانوسیال
اکسید هافنیوم ۸۱
شکل ۵-۲۱: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانوسیال اکسید هافنیوم بر روی اصطکاک
دیواره لوله ۸۲
شکل ۵-۲۲: تأثیر غلظت‌های متفاوت نانو سیال اکسید هافنیوم بر روی فرسایش
دیواره لوله ۸۳
عنوان صفحه
شکل ۵-۲۳: میزان فاکتور اصطکاک ناشی از نانوسیالات مختلف با مقادیر آمده
در جدول ۵-۷ ۸۴
شکل ۵-۲۴: تغییرات غلظت بوریک اسید در مقایسه با اکسید هافنیوم نسبت به زمان ۸۵
شکل ۵-۲۵: هزینه اولیه نانوسیال اکسید هافنیوم ۸۶
شکل ۵-۲۶: هزینه کلی خوردگی برای یک متر لوله در نیروگاه هسته‌ای ۸۷
دانلود پروژه
شکل ۵-۲۷: تغییر در توان پمپاژ در اثر وجود نانوسیال با درصدهای حجمی مختلف ۸۷
شکل ۵-۲۸: تغییر در افت فشار در اثر وجود نانوسیال با درصدهای حجمی مختلف ۸۸
شکل ۶-۱: تغییرات ضریب تکثیر نسبت به درصدهای حجمی مختلف نانوسیال ۹۱
شکل ۶-۲: تغییرات نرخ خوردگی برای نانوسیالات مختلف در طول زمان ۹۲
شکل ۶-۳: هزینه اولیه نانوسیالات مورد بررسی ۹۳
شکل ۶-۴: هزینه خوردگی ناشی از وجود نانوسیالات مختلف در آب ۹۴
فهرست اختصارات

 

MCNPX Monte Carlo N-Particle eXtended
Nu Nusselt Number
Re Reynolds Number
Pr Prandel Number
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:21:00 ب.ظ ]




پژوهش‌های مدیریت منابع انسانی. سال اول. شماره سوم. ص ۲۵- ۵۰
غلام زاده، داریوش؛ پارسا، امین و درویش، سمانه.(۱۳۸۷).مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس توسعه منابع انسانی:
الگوی آسیب شناسی ارتباطات داخلی“.تهران: انتشارات سرآمد.
غلام زاده، داریوش؛ درویش، سمانه و علیزاده حسن.(۱۳۸۷).مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس توسعه منابع انسانی:
فرایند مدیریت عملکرد کارکنان: شرکت مدیریت پروژه‌های نیروگاهی ایران-مپنا“.تهران:انتشارات سرآمد.
کارت رایت، راجر.(۱۳۸۶).مدیریت استعداد“.ترجمه: علی محمد گودرزی و سید جمال حسینی. تهران: موسسه خدمات
فرهنگی رسا.
لیمن، امی.(۱۳۸۹).گزیده مقالات سی و پنجمین همایش بین المللی منابع انسانی: خلق محیط متعالی برای کار
پایان نامه - مقاله - پروژه
کردن: درسهایی از یک صد شرکت برتر“.ترجمه محمد علی بابایی زکلیلی.ایتالیا: مرکز مدیریت.
مدیریت خدمات مدیران شرکت ایران خودرو.(۱۳۸۷).مراکز ارزیابی و توسعه از تئوری تا عمل“.تهران: انتشارات فراز
اندیش سبز.
منابع انگلیسی
Annunzio Green, N.D.(2008).”Management The Talent management pipeline”.
International journal of contemporary hospitality management. Vol.20,
No.7 ,pp.807-819.
Armstrong, M.(2010). ”Armstrong’s Essential Human Resource Management
Practice”. London and Philadelphia:kogan page.
Armstrong,M.(2009).”Armstrong’s Handbook of Performance Manangement”
(۴ ed).London and Philadelphia: kogan page
Ashton, C & Morton, L. (2005).”Managing talent for competitive advantage”.
Strategic Human Resources Review. Vol.4, No. 5, pp. 28-31.
Axelrod, R.(2000).”Terms lf engagement: Changing the way we change
organizations”. San francisco: Berrett-Koehler.
Ayers, D.F.(2005).”Organizational Climate in its Semiotic Aspect”.
Apostmodern Community College Undergoes Renewal. Community College
Review.
Bakker, A.B., &Demerouti, E. (2008). Towards a model of work engagement. Career Development
International, 13(3), 209-223.
Bakker, A.B., Schaufeli, W.B., Leiter, M.P. &Taris, T.W. (2008). Work engagement: An emerging
concept in occupational psychology.Work & Stress۲۲(۳), ۱۸۷-۲۰۰.
Balain, S & Sparrow, P.(2009).”Engaged to perform: A new perspective on employee
engagement”.Lancaster: Lancaster University Management School.
Barkhuizen, E.N., &Stanz, K.J. (2010). Linking organisational energy and individual well-being: The
Influence of Leader’s TalentMindset. Paper published in the peer reviewed conference proceedings
of the 12th Annual Conference of Global Business andTechnology Association, Kruger National
Park, South Africa, 5-9 July, pp. 50- 57, Gbata, USA, ISBN: 1-932917-06-3.
Barkhuizen, E.N., &Veldsman, G. (2012, July). The impact of Talent Management Practices on the
Retention of Employees in an Electricity Supply Company. Poster presented at the 30th
International Congress of Psychology, Cape Town.
Barlow, L.(2006).”Talent development: the new imperative? “.Development and
learning in organizational Journal. Vol. 20, No. 3, pp.6-9.
Barron, p.(2008).”Education and Talent management implications for the hospitality
industry”. International Journal of contemporary Hospitality management. Vol.
۲۰, No. 7, pp.730-740
Berger, L & berger, D.(2004). “The Talent Management Handbook”.cleveland: Mc Graw
Hillcompanies.
Berry, M.(2007).”Talent management tops Eropean challennges list”.personnel
today.Vol.19, p .8 .
Bhatnagar, J. (2007).”Talent Management Strategy of employee engagement in
indian ITES employees”.Employee Relations. Vol.29, No.6, pp. 640-633
Birschel, D.(2006).”Critical issues in HR drive: number1 is talent managemen”.
Benefits Quarterly. Vol.22, No.1, p. 64
Bledow.(2008).”Work engagement as a dynamic process: Events, emotions, and
Resources”. San Francisco: Paper Presented at the Annual Convention for the

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:21:00 ب.ظ ]




- نقش پورتال کامل: که در آن خدمات در سایت پورتال ارائه می‌شود.(جمعه پور،۱۳۸۴)
۲-۳-۸٫ پورتال داخلی
هدف پروژه توسعه پورتال داخلی دولت به‌عنوان بخش مرکزی برای کارکنان بخش دولتی عبارت است از:
پایان نامه - مقاله - پروژه
- دسترسی به اطلاعات داخلی منتشر شده توسط سازمان‌های دولتی برای دیگر سازمان‌های دولتی (به‌عنوان مثال، اقدامات دولت، مقررات و اطلاعیه‌ها)
- دسترسی به خدمات داخلی دولت برای دولت الکترونیک که میان سازمان‌های دولتی(مانند دستور پرداخت) و برنامه‌های به‌اشتراک گذاشته شده ملی دولت(مانند مکاتبات دولتی) و پایگاه داده دولت، ارائه شده است.
۲-۴٫مدل‌های اطلاع‌رسانی و ارائه خدمات الکترونیک
۲-۴-۱٫مدل انتشاری
مبنای این مدل، انتشار اطلاعات دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی برای همه اقشار جامعه است تا بر اساس آن بتوانند بهتر تصمیم‌گیری کنند. این مدل به شهروندان کمک می‌کند که بدانند چه خدمات دولتی ارائه می‌شوند و چگونه می‌توان به آنها دسترسی پیدا کرد. همچنین در این مدل، اطلاعات مربوط به اقدامات و عملکرد دولت در اختیار حوزه وسیعتری از مردم قرار می‌گیرد. مزیت این مدل آن است که یک شهروند مطلع بهتر می‌تواند از خدمات ارائه ‌شده استفاده کند. استفاده از این مدل وضعیت فقدان اطلاعات که در کشورهای در حال توسعه متداول است، را اصلاح می‌کند. از ویژگی‌های اصلی این مدل عبارت است از:
- قراردادن قوانین و مقررات دولتی به صورت آنلاین
- در دسترس قراردادن نام، آدرس، پست الکترونیکی و شماره تلفن و فاکس ادارات و سازمان‌های دولتی و اطلاعات خدمات ارائه ‌شده توسط آنها به صورت آنلاین
- در دسترس قراردادن اطلاعاتی از قبیل طرح‌ها، بودجه، هزینه و گزارش عملکرد سازمان‌های دولتی به صورت آنلاین
خصوصیات انواع دولت الکترونیکی

۲-۴-۲٫مدل جریان اطلاعات حساس
این مدل مبتنی بر انتشار اطلاعات حساس مورد نیاز مخاطبان خاص می‌باشد. اطلاعات حساس در یک دولت ناکارآمد به سهولت در دسترس قرار نمی‌گیرند. به عنوان مثال می‌توان اطلاعات مربوط به فساد درباره یک وزارتخانه یا زیرمجموعه‌های آن را به صورت آنلاین به سازمان‌های بازرسی اطلاع داد و یا اطلاعاتی را در اختیار گروه‌های خاصی قرار داد که معمولاً افشا نمی‌شوند، مانند اطلاعات در مورد اثرات مخرب زیست محیطی صنایع مختلف.(بلوچی،۱۳۷۴)
۲-۴-۳٫مدل تحلیل مقایسه‌ای
این مدل برای کشورهای در حال توسعه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این مدل نقاط ضعف و قوت دولت با هم مقایسه شده و جنبه‌های مختلف نقاط ضعف و اثر آن بر مردم بررسی و تحلیل می‌شود. این مقایسه را می‌توان در یک بازه زمانی انجام داد تا بتوان با تحلیل وضعیت گذشته و آینده، میزان اثربخشی را تعیین نمود. این مدل بر استفاده از ICT برای به ‌دست‌ آوردن اطلاعات در دسترس، در حوزه عمومی یا خصوصی و مقایسه آن با مجموعه اطلاعات شناخته ‌شده مبتنی است. نتیجه این مقایسه، یادگیری و استدلال‌های راهبردی است. در این مدل به ‌طور پیوسته بهترین روش‌ها در قلمرو دولت جمع‌ آوری می‌شوند و سپس به ‌عنوان معیاری برای ارزیابی سایر روش‌های به‌کار گرفته ‌شده مورد استفاده قرار می‌گیرند.(بدرقه،۱۳۸۵)
۲-۴-۴٫مدل مشارکت عمومی
این مدل یکی از رایج‌ترین مدل‌های دولت الکترونیکی است و به کمک آن می‌توان بر روندهای عمومی تصمیم‌گیری، تأثیر گذاشت. این مدل روی جریان برنامه‌ریزی و هدایت اطلاعات بنا شده است و به ساختن گروه‌های مجازی کمک می‌کند که می‌توانند اقداماتی را در دنیای واقعی انجام دهند.
توانایی این مدل در تنوع ایده‌ها، تخصص‌ها و منابع نهفته در جوامع مجازی حاصل از این شبکه‌بندی است. این مدل قادر است منابع انسانی و اطلاعات را فراتر از مرزهای جغرافیایی، ‌سازمانی و دیوان‌سالاری بسیج کند. بعضی راه‌های به‌ کارگیری این مدل به شرح زیر می‌باشد:
- حمایت از بحث‌های عمومی در مورد مباحثی که از اقبال عمومی بیشتر برخوردارند.
- ایجاد گروه‌های فشار در مورد مسایل کلیدی برای اینکه تصمیم‌گیران را مجبور کنند که ملاحظات خود را بیان کنند.
- انتشار عقاید گروه‌هایی که در تصمیم‌گیری دخیل نیستند به حوزه عمومی
- تسهیل مشارکت وسیع‌تر در فرایند تصمیم‌گیری
-تشکیل گروه تخصصی در موارد خاصی که اطلاعات متمرکز برای کمک به تصمیم‌گیران وجود ندارد.(وزنگر،۱۳۷۲)
۲-۴-۵٫مدل ارائه خدمات به صورت تعاملی
این مدل نسبت به مدل قبلی از توانایی بیشتری برخوردار است و امکان مشارکت مستقیم اشخاص در فرآیندهای دولتی را فراهم می‌کند.
در این مدل کانال ارتباطی دوطرفه‌ای میان شهروندان و دولت ایجاد می‌شود. اساساً فناوری اطلاعات و ارتباطات این قابلیت را دارد که هر شخص وارد شبکه دیجیتال شود و ارتباط تعاملی (دوطرفه) برقرار کند. در این مدل از قابلیت‌های ICT برای امور دولت به‌طور کامل استفاده می‌شود و می‌تواند منجر به شفافیت بیشتر فرایند تصمیم‌گیری شود.
بعضی راه‌های به‌کارگیری این مدل به شرح زیر است:
- برقراری کانال ارتباطی دوطرفه با تصمیم‌گیران کلیدی
- انجام رأی‌گیری الکترونیکی برای انتخاب مسئولانی که می‌بایست با رأی مردم انتخاب شوند.
- انجام نظرسنجی در مورد موضوعاتی که مورد توجه عمومی هستند.
- دریافت شکایت، پیشنهاد و گزارش‌های مردمی توسط کارمندان معتمد
- برقراری دولت غیرمتمرکز
- ارائه خدمات دولتی به صورت آنلاین از قبیل بیمه، مالیات، تدارکات دولتی، پرداخت و آموزش.(سعیدی،۱۳۷۷)
۲-۴-۶٫مدل توسعه دولت الکترونیک
فرایند حرکت به سوی دولتی ایده‌آل در ارائه خدمات، چه به شهروندان، چه به کارمندان و چه به دولت‌‌های دیگر (در هرکدام از قالب‌ها و مدل‌های دولتی G2X) دارای سه بخش اصلی می‌باشد.
دوره سازمانی
دوره فناوری و سازمان
دوره تبدیل
دوره سازمانی
در این دوره ابتدا زیرساخت‌های لازم برای پیاده سازی دولت الکترونیک در کل حکومت شکل می‌گیرد. بدین صورت که به ابتدا وظایف حکومت در مقابل ذی‌نفعانش و همچنین بالعکس مشخص می گردد.
سپس همین وظایف برای زیرساختارهای حکومتی مشخص شده و به همین ترتیب تا سطوح پائین حکومت تمام وظایف مشخص می‌گردد.
گام دوم مشخص کردن فرآیندها است و باید معین شود که هر درخواستی را حکومت چگونه پاسخ می‌گوید. باید توجه داشت که در این دیدگاه ما حکومت را به عنوان یک سامانه واحد درنظر می‌گیریم و هر مخاطب، مخاطب کل حکومت است و هر فرایند او نیازی واحد برای او محسوب می‌شود و ارتباط بین دستگاهی در اصل بر عهده حکومت بوده و دیگر نیازی نیست شهروند برای تامین نیازی واحد از دستگاهی به دستگاهی دیگر مراجعه کند.
در اصل فناوری اطلاعات این امکان را برای دستگاه‌ها فراهم خواهد آورد تا با داشتن ارتباط با یکدیگر (البته به صورت الکترونیکی) کاربران را از مراجعه به دستگاه‌های دیگر بی‌‌نیاز کنند. در حالت ایده‌آل در انتهای این مرحله فعالیت سازمان‌ها مشتری محور شده و هر دستگاه در نقطه تماس با مراجع، خود را موظف به رفع نیاز او می‌داند. چنین نتایجی نه تنها نیازمند تغییر در فرآیندهای موجود هستند بلکه می‌بایست بر پایه تحولات فرهنگی در کل کارکنان و اعضای سامانه حکومت استوار باشند. گاه به دلیل غیرمحسوس بودن این مرحله از حرکت به سوی دولت ایده‌آل، در بعضی مدل‌ها آن را حذف می‌کنند.اما به نظر می‌آید درست است که بدون استفاده از فناوری ایجاد چنین دیدگاهی در سازمان مشکل است، اما گاه حتی بدون فناوری نیز چنین تفکری می‌تواند بسیار سودمند باشد. این مرحله را می‌توان انجام یک مهندسی مجدد در حکومت دانست. که هم زمینه را برای ایجاد دولت الکترونیک آماده می‌کند و هم باعث افزایش کیفیت در سازمان‌ها و شفاف‌سازی می‌گردد. بعضی معتقدند مهندسی مجدد و فناوری اطلاعات لازم و ملزوم یکدیگر هستند و هر کدام تواناساز دیگری است. با این دید پیش‌نیاز حرکت به سوی دولت الکترونیک، مهندسی مجدد حکومت است.(جلالی،۱۳۸۵)
۲-۵-فناوری اطلاعات و ارتباطات
مسیری است که داده را به اطلاعات، اطلاعات را به درک، درک را به راه حل، راه حل را به دانایی و دانایی را به ثروت تبدیل می کند.هم اکنون صاحبنظران زیادی، لقب «عصر اطلاعات» را به دورانی که در آن هستیم می‌دهند. این نامگذاری شاید به این دلیل باشد که امروزه اطلاعات، به جزء تفکیک ‌ناپذیر زندگی بشر تبدیل شده است. اگر چه اطلاعات از دیر باز، در زندگی بشر تاثیر بسزایی داشته و انسان برای تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌هایش همواره محتاج آن بوده است، ولی آن چه که امروزه اهمیت آن را صد چندان کرده، شرایط نوین زندگی و افزایش سهم اطلاعات در آن است. اختراع رایانه، امکان پردازش سریع و ذخیره حجم انبوهی از داده‌ها را فراهم آورد و پیشرفت‌های بعدی در زمینه ارتباط بین رایانه‌ها و امکان تبادل داده بین آنها، تبادل و انتقال اطلاعات را در سطح وسیعی ممکن ساخت. این رویدادها به همراه سایر پیشرفت‌های صورت گرفته در زمینه الکترونیک و ارتباطات اعم از میکروالکترونیک، نیمه‌هادی‌ها، ماهواره‌ها و روباتیک به وقوع انقلابی در زمینه نحوه جمع‌ آوری، پردازش، ذخیره‌سازی، فراخوانی و ارائه اطلاعات منجر گردید که شکل گیری «فناوری اطلاعات و ارتباطات» حاصل این رویداد بود(احمدی،نقش فناوری،۱۳۸۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:20:00 ب.ظ ]




 

۲-۴-۴-۳- سرمایه فرهنگی تجسم یافته

اکثر خواص سرمایه فرهنگی را می توان از این نکته استنتاج کرد: این سرمایه در حالت بنیادین خود با کالبد بوده و مستلزم تجسد است. انباشت سرمایه فرهنگی در حالت متجسد، یعنی به شکل آنچه فرهنگ و پرورش و تربیت نامیده می شود، پیشاپیش پی ایند تجسد بخشیدن و به صورت جزیی از کالبد درآمیدن، به کالبد پیوستن و جزیی از آن شدن است. این سرمایه متجسد را که به جز جدا نشدنی وجود شخص و محدوده اعمال عادت گونه او تبدیل شده را نمی توان فورا (بر خلاف پول، حقوق مالکیت، یا حتی القاب اشرافی) با هدیده یا خرید و مبادله، انتقال داد(تاج بخش، ۱۳۸۴: ۱۴۰-۱۳۷).
سرمایه فرهنگی را، بسته به دوره زمانی، جامعه و طبقه اجتماعی، می توان به اندازه های مختلف به دست آورد. این سرمایه را نمی توان فراتر از ظرفیت های متناسب با یک فرد انباشت کرد، بلکه بر عکس، همراه خود فرد رو به افول می نهد و می میرد(صالحی،سپهرنیا،۲۶:۱۳۹۰).
از آنجا که سرمایه مذکور بدین ترتیب از راه های متعدد با شخص به لحاظ قرابت زیست شناختی پیوند دارد، در معرض انتقالی وراثتی است که همواره پنهان است. سرمایه فرهنگی بدین گونه موفق می شود شان خصایل ذاتی را با فضیلت های اکتسابی در هم آمیزد و باز از آنجا که شرایط اجتماعی انتقالش در مقایسه با شرایط سرمایه اقتصادی مستترتر است، پس پیشاپیش آماده است تا همچون سرمایه نمادین عمل کند، یعنی به عنوان سرمایه محسوب نشود، بلکه به عنوان صلاحیتی مشروع و در مقام نوعی اقتدار که تأثیری به صورت عدم شناخت اعمال می کند، شناخته شود(تاج بخش، ۱۳۸۴: ۱۴۱).
سرمایه فرهنگی بوردیو در بخش فردی شامل نگرش، آگاهی، مهارت و دانش است. در راستای ارزیابی این حوزه شاخص هایی از قبیل میزان اثرگذاری تحصیلات والدین بر تحصیلات و انتخاب شغل های مدیریتی توسط فرزندان، میزان ارتباط طبقه اجتماعی و اقتصادی خانواده بر پیشرفت یا عدم پیشرفت تحصیلی فرزندان، بررسی نوع سلائق و ارتباط آنها با نوع طبقات اجتماعی، نوع و میزان مصارف محصولات فرهنگی آنها و ارتباط بیم قدرت تصمیم گیری والدین بر روی توسعه سلامتی و کارهای متنوع دیگری از این دست انجام پذیرفته است که گوتهی ارتباط ارتقا سرمایه فرهنگی افراد با این مولفه ها بوده است(صالحی،سپهرنیا،۲۷:۱۳۹۰).

۲-۴-۴-۴- سرمایه فرهنگی عینیت یافته

در خصوص سرمایه فرهنگی عینیت یافته باید گفت که این نوع از سرمایه فرهنگی چند خصوصیت دارد: سرمایه فرهنگی که به شکل اشیا مادی و رسانه هایی چون نوشته ها، نقاشی ها، بناهای تاریخ، ابزارها و غیره عینیت پیدا می کند، در حالت مادیت قابل انتقال است. برای مثال، مجموعه ای از تابلوهای نقاشی را می توان درست مانند سرمایه اقتصادی منتقل کرد، در واقع کالاهای فرهنگی را می توان هم به طور مادی به تملک درآورد(که مستلزم سرمایه اقتصادی است) و هم به طور نمادین(که مستلزم سرمایه فرهنگی است). این بدان معناست که مالک ابزار تولید باید راهی بیابد که یا سرمایه مضمون را که پیش شرط یک مالکیت مشخص است، یا خدمات صاحبان این سرمایه را، از آن خود کند.(روحانی،۲۵:۱۳۸۸)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
محل شکل گیری و خاستگاه این بخش از سرمایه در اجتماع و در بین گروه هاست، چراکه هیچ هنرمندی بدون حضور و توجه تماشاگر به ارائه هنر نمی پردازد. به عبارت دیگر، ذائقه و سلیقه تماشاگر، هنرمند را برای تولید هنر ترغیب می کند. منشا این سلائق به گفته بوردیو در طبقات کارگر برگرفته از نیازهای زیبایی شناسی افراد رقم می خورد ولی در طبقات بالا و نخبگان این سلائق با استناد به آموزه های خانوادگی، علمی و دانشگاهی شکل می پذیرد و معمولا تسط این طبقات تولید هنر، تولید فکر، تولید معیار، بازتولید سلائق و ارزش ها صورت می گیرد(صالحی،سپهرنیا،۲۸:۱۳۹۰).

۲-۴-۴-۵- سرمایه فرهنگی نهادینه شده

این سرمایه فرهنگی به کمک ضوابط اجتماعی به دست آوردن عناوین برای افراد کسب موفقیت می کند. این بخش از سرمایه فرهنگی قابل واگذاری و انتقال نیست و به دست آوردن آن برای افراد به شرایط معین بستگی دارد. بوردیو معتقد است که سرمایه اقتصادی می تواند برای صاحب خود، سرمایه فرهنگی و اجتماعی ایجاد کند و سرمایه فرهنگی نیز با کارکرد خود سرمایه اقتصادی بوجود آورد(روح الامینی،۱۱۷:۱۳۸۶).
به لحاظ تحلیل این سه نوع سرمایه ای که بوردیو از آن نام می برد، می توانند با هم جمع نشوند، مثلا فرد مورد نظر با وجود اینکه ذوق ادبی دارد، فاقد مدرک تحصیلی در زمینه ی ادبیات است. بسیاری از هنرمندان فاقد مدرک تحصیلی رسمی در زمینه شعر و ادبیات و یا هنر آکادمیک خاصی هستند. بالعکس، ممکن است فرد مورد نظر مدرک تحصیلی رسمی در زمینه هنر یا ادبیات داشته باشد، اما فاقد ذوق هنری و ادبی باشد. همچنین وجود منابع و کتب ادبی در منزل الزاما رابطه ای با تمیلات ادبی ندارد و ممکن است جنبه نمادین و تزیینی داشته باشد. نکته اساسی در بحث سرمایه فرهنگی این است که سرمایه به ارث نمی رسد، بلکه به طور ضمنی در طی فرایند جامعه پذیری انتقال پیدا می کند.(نوربخش،۱۱۲:۱۳۸۹)

۲-۴-۵- نظریه بازتولید

روبه هم رفته نظریه های بازتولید را می توان به دو گروه تقسیم کرد: ۱) بازتولید اجتماعی ۲) بازتولید فرهنگی:
برای نظریه بازتولید اجتماعی که عمدتا از آرا مارکس متاثر است، سرمایه اقتصادی رکن اساسی نابرابری است و نقش مهمی در بازتولید اجتماعی ایفا می کند. در نظریه بازتولید فرهنگی، که متاثر از قرائت وبر از نابرابری است، سرمایه فرهنگی نقش مهمی در حفظ و تداوم نابرابری دارد. (همان:۹۹)

۲-۴-۵-۱- بازتولید اجتماعی

نظریه بازتولید اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم در اروپای غربی و به وسیله نظریه پردازانی که غالبا مارکسیست یا نئو مارکسیست بودند، همچون یانگ، برنشتاین، بوردیو، پاسرون و باولز، مطرح شد. بر اساس نظریه بازتولید اجتماعی، ویژگی های ساختار اجتماعی در طی دوره های زمانی حفظ یا دائمی می شود(گیدنز،۸۱۵:۱۳۷۳).
انتقاد اصلی نظریه بازتولید متوجه پابرجایی و تداوم نابرابری های اجتماعی از یک نسل به نسل دیگر و نقش مدرسه در انتقال این نابرابری هاست. این نظریه پردازان معتقدند که تجارب حاصل از مدرسه به حفظ تفاوت های اجتماعی-اقتصادی میان خانواده کمک می کند. در واقع مدارس با جای دادن نسل های جدید در نظام اجتماعی در عوض اصلاح نابرابری های اجتماعی به توجیح آن می پردازد.(نوربخش:،۹۹:۱۳۸۹)
پارکین معتقد است که در جوامع سرمایه داری مدرن، بورژوازی ابتدا با به انحصار درآوردن نهادهای مالکیت و سپس با صلاحیت های تحصیلی و علمی و مدارک، خودش را به عنوان یک طبقه تثبیت می کند. جین تیس و باولز نیز با ارائه نظریه همخوانی[۳۴]بر این نکته صحه می گذارند که فعالیت ها و بازده های آموزشی با کل جامعه همخوانی دارد. براساس نظریه همخوانی که قائل به تناظر میان نظام آموزشی و اقتصادی است، نقش مدارس عبارت است از آماده کردن شواهد عینی به شکل نمرات آزمون های استاندارد شده و میزان سالهای تحصیلی که تفاوت شدید بین افراد را از نظر قابلیت ها (یعنی از لحاظ قدرت تولیدی) نشان می دهد. بدین ترتیب، از طریق تجارب به فرزندان چنین تفهیم می شود که کاستی ها یا ضعف های بنیادی نظام موجود، در عدم ایجاد کار سودمند و مفید برای قشر وسیعی از مردم، ناشی از کمبود انگیزه ها و توانایی های خود آنان است.(همان:۱۰۱)
به عبارت دیگر، همه ی نظام های آموزشی در خدمت جوامع مربوط به خود هستند؛ به طوری که مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بخش آموزش، آیینه ی تمام نمای جامعه ای است که این نظام جزیی از آن است.(کارنوی،لوین،۲۵:۱۳۶۷)
به طور مشخص اگر جامعه ای نابرابری شدید مردم در زمینه موقعیت و پایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را تایید می کند، آنگاه مدارس آن جامعه هم همان وضعیت را دقیقا منعکس می کنند؛ یعنی عدم تساوی وسیع جامعه، در مدارس به صورت بازده های آموزش نابرابر چه از نظر اختلاف در سال های تحصیلی و چه از لحاظ اختلاف کیفی آموزشی ظاهر می شود.(همان:۳۵). بنابراین، مدارس با ارائه تجارب تحصیلی که هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی با یکدیگر متفاوت اند در خدمت تولید نیروی کار برای سطوح مختلف سلسله مراتب کار هستند.
باولز و جین تیس خاطر نشان می سازند که تغییرات در ساختار آموزش و پرورش، ارتباط تاریخی با تغییرات در سازمان اجتماعی تولید دارد. این حقیقت که تغییرات در ساختار تولید جلوتر از تغییرات مدرسه بوده است، نمونه کاملا روشن و بدیهی بر اهمیت ساختار اقتصادی به عنوان یک تعیین کننده ی اصلی ساختار آموزشی است (نوربخش:۱۳۸۹،۱۰۱). آنها همچنین معتقدند مدیران و دانش آموزان، معلمان و والدین، ارزش ها و هنجارهای شان را درباره کار، موفقیت، رقابت و پایگاه اجتماعی، عمدتا از ارزش ها و هنجارهای جهان بینی رسمی سرمایه داری اخذ می کنند. بنابراین مدارس آگاهانه و هم از طریق آموزش های تخصصی می کوشند که نیازهای سازمان سرمایه داری را برآورند و این کار از طریق تبدیل کودکان طبقات پایین به کارگران برتر، تبدیل کودکان طبقه متوسط به مدیران کارآمد در اقتصاد صنعتی و نیز از طریق بازتولید مناسبات اجتماعی تولید در مدرسه، یعنی تلقین ارزش ها و هنجارهای حافظ سازمان کار سرمایه داری به اطفال شکل می گیرد.(همان:۱۸)
به عقیده بوردیو و پاسرون، فهم هیچ پدیده ی آموزشی از قبیل نمودار حضور گروه های مختلف اجتماعی در مراحل آموزشی یا نمودار درصد دوجنس(زن و مرد) یا درصد فارغ التحصیلان و … امکان پذیر نیست مگر اینکه آن پدیده به نظام آموزشی و بنیان روابط طبقاتی ارجاع شود.(اسماعیل علی،۱۷۲:۱۳۷۷)

۲-۴-۵-۲- بازتولید فرهنگی

مفهوم بازتولید فرهنگی اشاره به وسایلی دارد که به کمک آنها، مدارس بر یادگیری ارزش ها، نگرش ها و عادت ها تأثیر می گذارند و ارزش های متفاوت فرهنگی و شیوه های نگرش فراگرفته شده در اوایل زندگی را تقویت می کنند(نوربخش: ۱۰۲،۱۳۸۹).به طور نمونه کودکانی که از زمینه های اجتماعی و خانوادگی طبقه پایین برخاسته اند، به ویژه کودکان گروه های اقلیت، شیوه های گفتار و رفتاری شان با شیوه های گفتار و رفتار مسلط در مدرسه مغایر است. این گروه که خود را در یک محیط فرهنگی بیگانه می یابند، نه تنها کمتر احتمال دارد که در جهت عملکرد آموزشی بهتر برانگیخته شوند، بلکه شیوه های گفتار و رفتار عادی آنها نیز با شیوه های گفتاری و رفتاری معلمان همخوانی ندارد، حتی اگر هر یک تمام تلاش و کوشش خود را برای برقراری به عمل آورند(گیدنز،۱۳۷۳: ۴۶۱).
مفهوم بازتولید فرهنگی، اولین بار به وسیله پی یر بوردیو در اوایل دهه ی هفتاد مطرح شد. بوردیو معتقد است که کارکرد آموزش و پرورش، بازتولید فرهنگ طبقات مسلط است. او در اثر خود با عنوان «وارثین»(۱۹۶۴) و همچنین «بازتولید»(۱۹۷۰)، نهاد های آموزشی را به عنوان ارگان های بازتولید ساخت و توزیع سرمایه فرهنگی، مورد نقد قرار می دهد و از توزیع نابرابر سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی سخن می گوید. از نظر وی سیاست دمکراتیزاسیون نهادهای آموزشی، مدرسه و دانشگاه، شکست خورده است و نهادهای آموزشی عملا همان ساخت سنتی توزیع سرمایه ی فرهنگی را رعایت کرده و نظم پیشین را بازتولید می کنند؛ در نتیجه، از این نهادها، یاز همان «وارثین» هستند که با موفقیت سیر آموزش خود را طی می کنند و از مسابقه ی فرهنگی پیشرفت تحصیلی سربند بیرون می آیند؛ چرا که فقط سرمایه اقتصادی نیست که منشا نابرابری هاست، سرمایه فرهنگی نیز هست. میزان تحصیلات فرد و خانواده اش و امکان دسترسی به آنچه که بوردیو اموال سمبولیک،(فرهنگ، زمان، درک زیباشناختی) می نامد، به امکانات مالی ارتباط ندارد بلکه به دو عادت واره، در خصلت و در شیوه بودن وی بستگی دارد(شریعتی،۱۳۸۴).
بوردیو مدعی است که نظام آموزش و پرورش به بهترین وجه ساختار توزیع سرمایه ی فرهنگی را در بین طبقات (و بخش هایی از یک طبقه) بازتولید می کند. نظام آموزشی و مدرسه نقش مهمی را عهده دار است که همانا مشروعیت بخشیدن به آثاری است که در مدرسه آنها را به عنوان آثار ارزشمند و قابل ستایش عرضه می کند و بدین طریق در شکل گیری سلسله مراتب سرمایه فرهنگی که در جامعه ای مشخص و در زمانی معین اعتبار می یابد، کمک می کند . به نظر بوردیو، در هم شکستن توالی و تسلسل نتایج فزاینده ای که موجب جذب و انباشت سرمایه های فرهنگی می شود، کاری بسیار دشوار است؛ زیرا در واقع، مدرسه فقط در آن حد عمل می کند که دستگاه اشاعه ی فرهنگ ابزار خود را آزادانه و به طور عینی بدون هیچ گونه تلاش و مداخله برای ارائه آن چیزهایی که به تعدادی از افراد از طریق توارث خانوادگی رسیده است، به دیگر افراد از طریق پیام آموزشی به حرکت در می آورد(بوردیو،۱۰۹:۱۳۸۷).
برخلاف نظریه بازتولید اجتماعی که تحت تأثیر نظریه مارکس و بویژه تحلیل او در مورد سرمایه ی اقتصادی و حفظ و تداوم نابرابری های اجتماعی-اقتصادی است، نظریه بازتولید فرهنگی متاثر از تحلیل مارکس وبر در باب نقش و جایگاه گروه های منزلتی در جوامع معاصر است (نوربخش:۱۳۸۹،۱۰۴). به نظر وبر، گروه های منزلتی، اغلب سبک زندگی یا شیوه های رفتاری ای دارند که آنان را از بقیه افراد جامعه متمایز می سازد. در حالی که عضویت طبقاتی به میزان قدرت شخص در نظام اقتصادی دلالت می کند، گروه های منزلتی برحسب قدرتی ترسیم می شوند که از آبروی اجتماعی یا حیثیت توزیع شده در نظام منزلتی سرچشمه می گیرد(گرب،۷۸:۱۳۷۳)
با تاسی از نظریه وبر، نظریه پردازان بازتولید فرهنگی بر نقش گروه های منزلتی و شیوه های زندگی آنان، ارزش ها، نگرش ها و باورهای آنان تاکید دارند و آموزش و تحصیلات را یکی از ساز و کارهای اصلی حفظ و تداوم تفاوت در سبک زندگی، ارزش ها، هنجارها و نگرش های گروه های مختلف اجتماعی می دانند. بنابراین می توان گفت که نقش بنیادی آموزش و پروش در قشربندی باید بیشتر براساس سرمایه فرهنگی و منزلت که در اختیار گروه ها قرار می گیرد، تعیین شود تا بر اساس قدرت اقتصادی و طبقه. در اینجا می توان نظریه پردازان دیدگاه کارکردگرایی را، که معتقد آموزش و پرورش برای کلیه افراد جامعه کارکرد دارد و به آنها منزلت می بخشد، نقد کرد و به آنها این مساله را گوش زد کرد که آموزش و پرورش منزلت را به گونه ای نابرابر توزیع می کند. در نظریه بازتولید فرهنگی، به مدارک، مستقل از مهارت های خاص یا پاداشی که دربردارند، به عنوان ارزش منزلتی مهم نگریسته می شود که ر تملک و کنترل نخبگان قرار می گیرد ت به موقعیت های پرمنزلت تر که پیش روی آنان است، دست یابند(نوربخش،۱۳۸۹: ۱۰۴-۱۰۵).
باسیل برنشتاین با طرح مفهوم( قالب های زبانی) در چارچوب نظریه بازتولید فرهنگی به بررسی رابطه متقابل زبان و تعامل اجتماعی پرداخته و توانایی های زبانی را عامل مهمی در بازتولید فرهنگی طبقات می داند. زبان محدود نوعی گفتار است که با محیط فرهنگی یک اجتماع یا طبقه پایین پیوند دارد. بسیاری از افراد طبقه پایین در یک فرهنگ نیرومند خانوادگی یا همسایگی که در آن ارزش ها و هنجارها بدیهی و مسلم انگاشته شده اند، و در زبان بیان نمی شود، زندگی می کنند. برعکس، تکامل زبانی کودکان طبقه متوسط، به نظر برنشتاین، متضمن فراگیری یک زبان بسیط یافته است؛ یک شیوه سخن گویی که در آن معانی واژه ها می تواند فردیت یافته و با وضعیت های خاص متناسب شود. شیوه هایی که کودکان طبقه متوسط به کمک آنها کاربرد زبان را یاد می گیرند کمتر به زمینه های خاص محدود می شود، کودک آسان تر می تواند اندیشه های انتزاعی را تعمیم دهد و آن را بیان کند. بدین سان مادران طبقه متوسط، هنگامی که کودکان خود را کنترل می کنند، اغلب دلایل و اصولی را که مبنای واکنش های شان نسبت به رفتار کودک است، توضیح می دهند. به گفته برنشتاین، کودکانی که زبان گفتاری بسط یافته را فرا گرفته اند، بیشتر از کودکانی که از قالب زبان محدود فراتر نرفته ند می توانند تقاضای آموزش و پرورش رسمی را برآورده سازند(گیدنز،۴۵۷:۱۳۷۳)
بنابراین، کدهای زبانی به عنوان بخشی از سرمایه فرهنگی طبقات می تواند به نابرابری های تحصیلی و سرانجام به نابرابری های اجتماعی –اقتصادی منجر شود. کدهای زبانی طبقات مسلط و هنجار زبانی آنان، مطلوب و معیار مورد توجه مدارس و نظام آموزش و پرورش قرار می گیرد(ترادگیل،۱۳۷۶: ۱۴۷).
روی هم رفته، نظریه پردازان دیدگاه بازتولید فرهنگی با تاکید بر شیوه های جامعه پذیری و انتقال ارزش ها، هنجارها و الگوهای رفتاری و گفتاری به کودکان و به عبارتی انتقال سرمایه فرهنگی از والدین به فرزندان، انتقال نابرابر سرمایه ی فرهنگی در بین طبقات مختلف اجتماعی و حفظ و بازتولید این فرایند از طریق نظام آموزش و پرورش را به عنوان جایگزین تحلیل های مارکسیستی (بازتولید اجتماعی)، وارد حوزه ی جامعه شناسی کرده اند.

۲-۴-۶- سرمایه فرهنگی از منظر پل دیماجیو

دیماجیو نخستین کسی بود که نظریه سرمایه فرهنگی را در قالب مدل تحرک فرهنگی مطرح نمود. او معتقد بود که در جوامع مدرن غربی که متکی به اقتصاد بازار هستند نظم پایگاهی سنتی از بین رفته است و حریم هایی که در جوامع قبل برای تمایز گروه های پایگاهی مورد استفاده قرار می گرفتند متغیر و سیال شده اند. به همین دلیل تاکید بر مشارکت در فرهنگ پایگاهی اهمیت بیشتری نسبت به عضویت در این پایگاه ها پیدا کرده است. و این مشارکت صرفاً در خانواده صورت نمی گیرد و در هر جایی ممکن است نماد های فرهنگ پایگاهی آموخته شود. در چنین دنیای سیالی تجارب دوران کودکی و پیشینه خانوادگی تنها ممکن است تعیین کننده ضعیفی برای سرمایه فرهنگی فرد باشد. از آنجا که عضویتگروهی منجر به تغییراتی در تجارب افراد و پیشینه آنها می گردد، و استراتژی منطقی و مفیدی برای مشارکت در فعالیت های فرهنگی طبقه متوسط است، می تواند باعث افزایش سرمایه فرهنگی و تحرک عمودی طبقات و گروه های پایین تر شود. بنابراین نکته اساسی این است که سرمایه فرهنگی تنها نقش بازتولید را نداشته باشد، بلکه در تعدیل پایگاه اجتماعی هم موثر باشد(DiMaggio,1982).
تفاوت اساسی بین دو مدل بازتولید اجتماعی بوردیو – که در ادامه بدان خواهیم پرداخت- و تحرک فرهنگی دیماجیو، در توافق پایگاه اجتماعی است. بوردیو در نظریه خود پایگاه اجتماعی را دارای ابعاد گوناگون دانسته که با یک دیگر سازگاری و هماهنگی زیادی دارند. اعضای طبقات بالاتر بخشی از دارایی اقتصادی خود را به سرمایه فرهنگی تبدیل می کنند که فرزندان آنها، به ارث می برند. به همین نحو، افرادی که در طبقات پایین هستند و تحصیلات پایینی دارند، سرمایه اقتصادی کافی در اختیار ندارند تا آن را به سرمایه فرهنگی تبدیل نمایند، بنابراین فرزندان آنها در قلمرو دارایی های فرهنگی هم فقیر باقی می مانند. در مقابل این رویکرد، دیمجیو سخن از گروه های پایگاهی پراکنده می نماید. او و همفکرانش مستقیما با همخوانی پایگاهی مخالفت می کنند و برآنند که سرمایه فرهنگی به وسیله پایگاه اجتماعی تعیین نمی گردد. آنها نظریه خود را به شکل ساده بر پایه وجود پایگاه های ناسازگار بنا می کنند. گرچه همبستگی بالای بین برتری ها و مزایا از یک سو و شرایط نامساعد از سوی دیگر را در جوامع مدرن انکار نمی کنند ولی معتقدند که این همبستگی ها کامل نیست و برتری در یک بعد، لزوما منجر به برتری در ابعاد دیگر نمی گردد.(جانعلیزاده؛خوش فر؛سپهر،۲۲۱:۱۳۸۹-۲۲۳)

۲-۴-۷- سنجش سرمایه فرهنگی

همانطور که گفته شد، تعریف واحدی از مفهوم سرمایه فرهنگی نمی توان ارائه داد. با این وجود، می توان وجه مشترکی را در این تعاریف یافت. در نظریه سرمایه فرهنگی ابعاد و عناصر فرهنگی می توان به عنوان منابع تسهیل کننده برای دسترسی به موقعیت ها، امتیاز ها و پاداش های کمیاب و ارزشمند تلقی شود. مفهوم سرمایه فرهنگی بر چنین منابعی(ذهنی و عینی) اشاره دارد. به عبارتی روشن تر و در نگاهی تلفیقی می توان اشاره نمود که سرمایه فرهنگی شامل دارایی ها، فعالیت ها و اطلاعات فرهنگی، مدارج تحصیلی، منش، انتظارات، تعاملات فرهنگی در عرصه ی اجتماعی، و نیز گرایش و نگرش عامل اجتماعی به ارزش ها و عناصر فرهنگی می باشد.
به طور کلی شاخص های بکار گرفته شده برای سنجش سرمایه فرهنگی عبارتند از:

 

    1. مدارک تحصیلی، که در تقسیم بندی بوردیو از انواع سرمایه فرهنگی شکل خاصی از این سرمایه یعنی سرمایه نهادینه شده محسوب می شود. این شاخص برای تمایز قائل شدن بین آموخته های خود شخص که هر لحظه ممکن است زیر سوال برود و سرمایه فرهنگی کسب شده از طریق مراحل آموزشی که دارای اعتبار ضمانت قانونی است یه کار می رود.

 

    1. دارایی های فرهنگی که در قالب اشیا مادی و کالاهای متعلق به فرهنگ متعالی مثل نوشته ها، نقاشی ها، مجسمه ها، ابزارها و کار ها هنری، آلات موسیقی، مثل کتاب، امکانات لازم برای مطالعه، ابزار و وسایل دقیق و غیره عینیت یافته اند. این نوع از دارایی ها به دلیل ارتباط تنگاتنگ استفاده از آنها با دانش و بیینش خاص آنها متمایز از کالاهای اقتصادی یا مادی مثل اتوموبیل یا منزل مسکونی است.

 

    1. مصرف و استفاده از کالاهای فرهنگی خاص مثل تماشای توع خاصی از برنامه های تلویزیون و مصرف موسیقی خاص، عادت های مطالعه که شامل نوع و میزان خواندن کتاب، استفاده از اینترنت و همچنین فعالیت های فرهنگی مثل خلق هنرهای بصری و فعالیت های علنی از قبیل رفتن به موزه ها، تئاترهای زنده، سینما و مشارکت در هنرهای زیبا، پیگری حوادث هنری، مسافرت های فرهنگی، شرکت در کلاس های فرهنگی و هنری را شامل می شود.

 

    1. دانش فرهنگی غیر رسمی افراد که شامل :

 

الف) آشنایی، درک ارزش و دانش تاریخی درباره عرصه های گوناگون فرهنگ و هنر مسلط، مثل ادبیات، موسیقی، هنر و غیره
ب) دانش زبانشناختی افراد که شامل میزان آشنایی و تکلم با زبان مسلط فرهنگی، آشنایی و تکلم به زبان های گوناگون، دامنه واژگان فعال و غیر فعال افراد و میزان گستردگی الگوهای زبانی آنها در مکالمات جاری می شود.
ج) دانش افراد از نهادها و سازمان های رسمی در تعامل و پیگیری منافع خود.
۵- شاخص های رابطه ای سرمایه فرهنگی که شامل:
الف) شاخص های مربوط به روابط فرهنگی فضای درون خانواده که نشانگر کیفیت و کمیت ارتباطات فرهنگی بین اعضای خانواده با یکدیگر است، و شامل بحث ها و گفتگوهای آنها درباره مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فعالیت های آنها می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:20:00 ب.ظ ]




این روش راه سنتی و شدید استخراج روغن از گل است. این فرایند شامل لایه بندی چربی بر گلبرگهای گل است در مرحله بعد اسانس روغنی جذب میشود و بعد الکل جهت جدا کردن و استخراج اسانس از چربی استفاده میشود و در مرحله بعد الکل تبخیر شده و اسانس باقی میماند .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the webpage)
۲-۶-۴- تقطیر آبی[۲۵]
تقطیر آبی به عنوان یک فرایند منسوخ در برخی از کشورهای در حال توسعه برای استخراج اسانس استفاده می‌شود. در نتیجه این فرایند احتمال سوختن ترکیبات آروماتیک و در نتیجه اسانس با بوی سوخته تولید می‌شود و یا بیش از حد گرم می‌شود. به نظر می‌رسد که تقطیر آبی برای مواد پودری و یا مواد بسیار سفت و سخت نظیر ریشه یا پوست مناسب است .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the webpage)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۶-۵- استخراج با CO2 و یا CO2 فوق بحرانی
این روش جزء مدرنترین فن‌آوری‌هاست که در آن از دی‌اکسید کربن به عنوان حلال استفاده میشود و اسانس را از میان سایر مواد گیاهی جدا میکند. فشار پایین استخراج با دی اکسید کربن شامل دی‌اکسید کربن خنک کننده با دمای ۳۵ و ۵۵ درجه فارنهایت و پمپاژ آن از میان مواد گیاهی با فشاری در حدود ۱۰۰۰ PSI است که تحت این شرایط دی اکسید کربن به مایع تبدیل شده است. در استخراج با CO2 فوق بحرانی دی اکسید کربن تا ۸۷ درجه فارنهایت حرارت داده میشود و با فشار ۸۰۰۰ PSI از میان مواد گیاهی پمپاژ میشود که در این شرایط دی- اکسیدکربن به بخار یا مه تبدیل میشود. با آزاد کردن و برداشتن فشار، دی‌اکسید کربن به حالت فرار درآمده و اسانس باقی میماند. نکته مهم در استفاده از این روش استفاده از فشار کم و درجه حرارت پایین است. درجه حرارت بالا، پردازش (فرآوری) سریع و استفاده از حلال ساختار مولکولی آن را تغییر داده و ارزش درمانی اسانس را تغییر داده یا نابود میکند .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the webpage)
۲-۶-۶- تقطیر توربینی[۲۶]
توربو تقطیر مناسب برای استخراج مواد سخت یا مواد درشت دانه مانند پوست، ریشه و دانه است. در این روش گیاهان در آب خیسانده میشوند و بخار آب از میان مخلوط آب و گیاه به گردش در میآید. در تمامی مراحل کار آب به طور مداوم بازیافت شده و دوباره مورد استفاده قرار میگیرد .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the webpage)
۲-۶-۷- تقطیر با بخار[۲۷]
رایجترین روش است که در آن اسانس گیاه با بهره گرفتن از تکنیک تقطیر استخراج میشود. بخار حاوی اسانس جمع می‌شود و پس از گذشت از منطقه خنک، جمع و متراکم میشود. سپس مخلوط آب و اسانس جدا می‌شود. از آنجا که گیاهان دارای مقادیر بسیار کمی اسانس هستند، مقادیر زیادی گیاه برای به دست آوردن اسانس آن ها مورد نیاز است .( Making Essential Oils - Methods of Essential Oil Extraction: from the web page)
شکل۲-۶ دیاگرام مربوط به تقطیر با بخار
شکل۲-۷ دیاگرام مربوط به تقطیر با آب
۲-۷- تاریخچه استفاده از اسانس
اگرچه ادویه‌جات برای عطر، بو و خواص نگه دارندهشان از ایام باستان مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند اما تنها اسانس سقز توسط تاریخ دانان رومی و یونانی اشاره شده است. تبخیر یک روش تولید اسانس بوده که برای اولین بار در شرق (مصر، هند و ایران) در ۲۰۰۰ سال قبل و در قرن ۹ میلادی توسط اعراب مورد استفاده قرار گرفته است. اولین نوشته معتبر که تبخیر اسانس را نقل کرده است توسط Villonoval (یک فیزیکدان کاتالان) توصیف شده است. در قرن ۱۳ میلادی اسانس‌ها توسط داروسازان شناخته شده و اثرات دارویی آن ها در فارماکوپه ها توصیف شد. اما استفاده آن ها به طور گسترده تا قرن ۱۶ میلادی در اروپا مشخص نشد. مقالات مجزا در آن قرن توسط دو فیزیکدان استراسبورگی، برانشویگ و رایف، تقطیر و کاربرد اسانس‌ها را ذکر کردند. تعداد کمی از اسانس‌ها مثل ترپانتین، چوب سرو، رزماری، اسطوخودوس، میخک، پوست جوز، درخت جوز، بادیان رومی و دارچین مطابق با نظر فیزیکدان فرانسوی Duchesne در قرن ۱۷ میلادی تهیه شدند. استفاده از روغن درخت چای برای اهداف پزشکی پس از مستعمره شدن استرالیا در قرن ۱۸ میلادی ثبت شده است. اگرچه عموماً توسط بومیان توسط بومیان استرالیایی قبلاً استفاده میشده است. اولین آزمایش که خواص ضد میکروبی اسانس را بیان کرد توسط Dela croix در ۱۸۸۱ میلادی انجام شد. هرچند در طول قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی کاربرد اسانس برای دارو در اولویت ثانویه پس از استفاده برای عطر و طعم قرار گرفت (Burt, 2004).
۲-۸- کاربرد های امروزی اسانسها
بیشترین کاربرد امروزی اسانسها در اتحادیه اروپا در غذا (به عنوان طعم دهنده)، عطرها (خوشبو کننده و افترشیو) و داروها (برای خواص عملی شان) میباشد. ترکیبات اختصاصی اسانسها که به عنوان طعمدهنده غذایی استفاده میشوند، یا از مواد گیاهی استخراج میشوند به صورت سنتتیک تولید میشوند. اسانس‌ها و ترکیباتشان به عنوان مواد ضد میکروبی، هم چنین در تولیدات تجاری گوناگون به عنوان روزنه گیرهای کانال‌های ریشه دندان، آنتی سپتیک ها (گندزداها) و تزریق مکمل برای دوران شیردهی بکار میروند. تقریباً تعداد کمی نگه دارنده حاوی اسانس‌ها به صورت تجاری در دسترس میباشند. DMC بر پایه طبیعی، یک نوع نگه دارنده غذایی تولید شده توسط DOMCA S.A ,Alhedin ,Granada ,Spain و شامل ۵۰ درصد اسانس رزماری ، Saga، لیمو و۵۰ درصد گلیسرول می شود (Burt, 2004).
Protecta oneو Protecta two مخلوط عصاره های گیاهی تولید شده توسط شرکت باواریا در آمریکا است و عموماً به عنوان یک افزودنی غذایی سالم (GRAS) در آمریکا طبقه بندی می‌شود. اگرچه ترکیبات دقیق توسط شرکت سازنده معرفی نمی‌شوند اما احتمالاً عصاره‌ها شامل یک یا چند نوع اسانس میباشند و قابل حل در محلول‌ها سیترات سدیم و کلرید سدیم میباشند. تأثیرات فیزیولوژیک بیشتر اسانسها، آن ها را به طور وسیع در تولیدات مختلف قابل استفاده میکند (Burt, 2004).
۲-۹- آزمایشات فعالیت ضد میکروبی در سیستم‌های غذایی
اگرچه همان طور که قبلاً ذکر شد تعداد کمی مواد نگه دارنده مواد غذایی حاوی اسانسها به صورت تجاری موجود است. تا اوایل ۱۹۹۰ مطالعات خیلی کمی در خصوص فعالیت اسانسها در غذاها منتشر شده بود، از آن زمان تعداد خوبی از آزمایشات با اسانسها در مواد غذایی انجام گرفت. یک بازنگری مطالعات گذشته در مقالات در خصوص فعالیت ضد میکروبی در خصوص فعالیت ضد میکروبی اسانسها و ترکیبات آن ها در مواد غذایی آورده شده است. هر چند اسانسها در شرایط آزمایشگاهی اثر ضد میکروبی خوبی دارند، اما برای بروز همان اثر در غذا نیاز به غلظت بالاتر میباشد. نسبت‌هایی که ثبت شده، تقریباً ۲ برابر در شیر کم چرب،۱۰ برابر در سوسیس کبد خوک، ۵۰ برابر در سوپ، ۲۵ تا ۱۰۰ برابر در پنیرهای نرم میباشد. یک استثنا برای این پدیده باکتری آئروموناس هیدروفیلا که هیچ افزایشی در غلظت اسانس برای جلوگیری از رشد این گونه در خوک و کاهو در مقایسه با آزمایشات در شرایط آزمایشگاهی نیاز نمیباشد. چندین مطالعه در خصوص اثر مواد غذایی یا مقاومت میکروبی به اسانسها ثبت شدهاند کیفیت و مکانیسم آن مشخص نشده است، ولی پیشنهاداتی برای علت‌های ممکن ارائه شده است. مواد غذایی قابل دسترس عمده در مواد غذایی به نسبت محیطهای کشت آزمایشگاهی، ممکن است باعث توانایی باکتری‌ها برای اصلاح سریع‌تر سلول‌های آسیب دیده شود. نه تنها عوامل درونی غذا (چربی، پروتئین، مقدار آب، آنتی اکسیدآن ها، نگه دارنده ها،Ph ، نمک و دیگر افزودنی‌ها) می‌توانند در حساسیت باکتری موثر باشند، بلکه عوامل خارجی (دما، بسته بندی در خلأ، گاز یا هوا و ویژگی میکروارگانیسم ها) میتوانند در حساسیت باکتری موثر باشند. در Ph پایین هیدروفوبیسیته یک اسانس افزایش مییابد و باعث می‌شد تا راحت تر در چربی‌های غشاء سلول باکتری هدف حل شود. معمولاً گمان میشود که سطوح بالای چربی یا پروتئین در مواد غذایی باعث حفاظت باکتری در برابر اسانس در برابر بعضی موارد شود. برای مثال اگر اسانس در فاز چربی غذا حل شود، نسبتاً کمتر در دسترس خواهد بود تا بر روی باکتری‌های موجود در فاز آبی اثر کند. پیشنهاد دیگر این است که مقدار آب موجود در ماده غذایی به نسبت محیط‌های کشت آزمایشگاهی، ممکن است مانع پیشرفت عوامل ضد باکتری برای قسمت‌های هدف در سلول باکتری شود. روغن نعناع[۲۸] در سالاد پت و ماهی رو[۲۹]، محصولات با چربی بالا اثر آنتی باکتریال کمتری بر روی لیستریا مونوسایتوژنز و سالمونلا انتریدیس دارد، در حالی که در سالاد ماست و خیار (چربی کم) همان اسانس بیشتر موثر است. اگرچه تأثیرات بهترش در سالاد ماست و خیار ممکن است که تا حد کمی به Ph پایین نسبت داده شود (۳/۴ در قیاس با ۸/۶ در پت) سالاد ماهی رو نیز یک Ph پایین دارد (۹/۴). به نظر میرسد که این مشخصه درصد چربی به نسبت Ph روی اثر ضد باکتری اسانسها تأثیر بیشتری نشان دهد (Burt, 2004).
واکنش بین کارواکرول یک ترکیب فنولیک متفاوت اسانس، و پروتئینها در شیر که به عنوان یک عامل محدود کننده در فعالیت ضد باکتری در برابر باسیلوس سرئوس در شیر عمل کرده است. مقدار پروتئین در پنیر کم چرب آبکی، به عنوان یک عامل ممانعت کننده در فعالیت روغن میخک بر روی سالمونلا انتریدیس عمل کرده است. کربوهیدراتها در غذا همانند چربی و پروتئین نمیتوانند از باکتری‌ها در مقابل اسانسها محافظت کنند. میزان آب یا نمک بالا به عمل اسانس‌ها کمک میکند. ساختمان فیزیکی یک غذا ممکن است باعث محدودیت فعالیت ضد باکتری اسانس شود. یک مطالعه مقایسه نسبت کارایی روغن پونه کوهی[۳۰] بر روی سالمونلا تیفی موریوم در محیط مایع و ژل ژلاتین مشخص کرد که ماتریکس ژل به طور واضحی اثر بازدارندگی اسانس را کاهش داد. این مسئله به علت محدودیت پخش اسانس به وسیله ساختمان ماتریکس ژل حتمی میباشد. MIC برای یک اسانس مشخص روی یک باکتری خاص در محیط براث معمولاً اندکی پایین‌تر از آگار میباشد. تحقیقات در خصوص مشخصات رشد لیستریا مونوسیتوژنز و یرسینیا انتروکولیتیکا در امولسیون روغن در آب نشان داد که بسته به میانگین سایز قطره امولسیون، باکتری می‌تواند در فیلم‌ها، در کلنی‌ها یا سلول‌های پلانکتونیک رشد کند. مشخص شده که رشد کلنی محدود به پخش اکسیژن میشود و سلول‌های واقع در کلنی ممکن است با مقدار معینی از سلول‌های خارجی سوبسترا در امولسیون محافظت شوند. اگر قطرات روغن در یک امولسیون غذایی سایز مشخص داشته باشند. ممکن است بتوانند مانع از عمل اسانسها بر رشد باکتری و محافظت و محافظت آن ها در کلنیها شوند .(Burt, 2004)
۲-۹-۱- گوشت و فرآورده های آن
اسانس‌های اوژنول، گشنیز، میخک، پونه کوهی و آویشن در سطوح ۵ تا ۲۰ میکرو لیتر برگرم در برابر باکتری‌های لیستریا مونوسایتوژنز، آئروموناس هیدروفیلا و سایر عوامل فساد خودبخودی محصولات گوشت و فلور طبیعی آن ها موثر واقع شد، درحالی‌که خردل، نعناع و مریم گلی به میزان کمتری موثر بوده یا بیاثر بودند. به نظر می‌رسد که محتوای چربی بالا عمل اسانسهای روغنی را در محصولات گوشتی کاهش میدهد. به عنوان مثال اسانس نعناع و گشنیز در موادی که دارای سطوح بالایی از چربی (۳۵ تا ۴۰ درصد چربی) از قبیل ژامبون‌های پوشش داده شده با روغن کانولا موثر واقع نشد .(Ultee et al, 2000)
فعالیت اسانس پونه نیز بر علیه اسپور های کلستریدیوم بوتولینوم در بسته های گوشت بسته بندی شده در خلأ مورد مطالعه قرار گرفته است. غلظت‌های ۴/۰ میکرولیتر بر گرم اسانس پونه تا حدود زیادی مانع از رشد اسپور ها و یا به تأخیر انداختن رشد آن ها میشود. با این حال استفاده از سطوح پایین نیتریت سدیم که باعث به تأخیر انداختن رشد و تورم باکتری میشود در صورتی که به طور همزمان از نیتریت سدیم و اسانس پونه استفاده شود کاربرد و اثر آن ها در جلوگیری از رشد باکتریها به میزان قابل توجهی افزایش مییابد. البته تأخیر در رشد به مقادیر اسپور تلقیح شده دارد و در مقادیر ۳۰۰ اسپور در گرم، تأخیر بیشتری نسبت به ۳۰۰۰ اسپور در گرم نشان میدهد .(Skandamis and Nychas, 2001 and Gill et al, 2002)
۲-۹-۲- ماهی
ماهی‌هایی نیز که مانند محصولات گوشتی دارای محتوای چربی بالایی هستند، اثر آنتی باکتریال اسانسها را کاهش میدهند. به عنوان مثال غلظت‌های ۵/۰ میکرو لیتر بر گرم از اسانس پونه کوهی بیشتر روی فوتو باکتریوم فسفریوم در فیله ماهی به میزان بیشتری نسبت به ماهی سالمون موثر است، زیرا سالمون دارای محتوی چربی بیشتری است. پونه کوهی نیز نسبت به روغن نعناع با انجام دو آزمایش به صورت تجربی و استفاده از غلظت‌های مشابه ۵ تا ۲۰ میکرولیتر بر گرم مؤثرتر واقع شد .(lemay et al, 2002 and Harpz et al, 2003)
۲-۹-٣- محصولات شیری
روغن نعناع در غلظت‌های ۵ تا ۲۰ میکرولیتر در گرم در برابر سالمونلا انتریدیس در ماست کم چرب و سالاد خیار موثر واقع شد. روغن نعناع هم چنین در غلظت‌های ۰۵/۰ تا ۵ میکرولیتر در گرم مانع از رشد گونه های کشت آغازگر در ماست میشود اما دارچین، هل و میخک در این مورد بسیار مؤثرتر واقع می‌شوند.(Mejlholm and Dalgaard, 2002)
۲-۹-۴- سبزیجات
سبزیجات بطورکلی به دلیل داشتن محتوی چربی پایین، اثرات اسانس و عصاره‌ها در مورد آن ها می‌تواند نتایج موفقیت‌آمیزتری به دنبال داشته باشد به نظر میرسد که در غذاهای گیاهی درست مانند محصولات گوشتی، فعالیت ضد میکروبی اسانسهای روغنی از طریق کاهش دمای نگه داری افزایش اسیدیته در غذا مؤثرتر واقع شود. اکثر اسانسها و ترکیباتشان که بر روی سبزیجات مختلف آزمایش شدهاند علیه فلور طبیعی و پاتوژن های منتقله از راه مواد غذایی در سطوح ۱/۰ تا ۱۰ میکرولیتر بر گرم از طرق شستشوی آن ها در آب موثر باشد. روغن پونه کوهی در غلظت‌های ۷ تا ۲۱ میکرولیتر بر گرم مانع از رشد E.coli O157:H7 می‌شود و نیز کاهش جمعیت آن ها در سالاد
بادمجان نسبت به نمونه های شاهد میشود .(Seneiirathne et al, 2006)
۲-۹-۵- برنج
روغن و اسانس مریم گلی در غلظت‌های ۲/۰ تا ۵/۰ میکرولیتر بر گرم زمانی در برابر باسیلوس سرئوس در برنج استفاده شد بیاثر بود اما زمانی که از غلظت‌های ۱۵/۰ تا ۷۵/۰ استفاده شد در کاهش جمعیت نهایی و طویل نمودن فاز تأخیر در مقایسه با یک گروه کنترل موثر بود .(Tassou et al, 1995)
۲-۹-۶- میوه‌ها
کاواکرول[۳۱] و سینامالدهید در کاهش فلور طبیعی کیوی زمانیکه از غلظت‌های ۱۵/۰ میکرو لیتر بر گرم آن ها استفاده می‌شود بسیار موثر بودند اما در برابر شکرک خربزه به میزان کمتری موثر بودند. البته این امکان وجود دارد که این تفاوت با تفاوت بین Ph میوه‌ها که در کیوی ۲/۳ تا ۶/۳ بوده ولی در خربزه بین ۴/۵ تا ۵/۵ است، قابل توجیه باشد. زیرا همان طور که قبلاً ذکر شد اثر آنتی باکتریال اسانس‌های روغنی در Ph های پایین به میزان قابل توجهی بهبود می‌یابد .(Singh et al, 2002)
۲-۱۰- طرز عمل فعالیت ضد باکتری
با در نظر گرفتن تعداد زیاد گروه های مختلف ترکیبات شیمیایی حاضر در اسانسها، بیشترین احتمال این است که فعالیت ضد باکتری آن ها قابل استناد به یک مکانیسم خاص نیست، اما چند هدف در سلول وجود دارد. محل‌ها یا مکانیسمها در سلول باکتری در شکل زیر مشخص شده است.
شکل ۲-۸ محل‌ و مکانیسم فعالیت اسانس‌ها در سلول باکتری
این مکانیسم‌ها نه تنها هدف‌ها را جدا میکنند، تعدادی تحت تأثیر دیگر مکانیسم‌های هدفگذاری شده هستند. یک مشخصه مهم اسانسها و ترکیباتشان آب گریزی آن هاست که آن ها را قادر میکند تا با جدا کردن لیپید های دیواره سلولی و میتوکندری باکتریایی، ساختمانشان را مختل کند و نفوذ پذیری بیشتر آن ها را آماده کند. تراوش یونها و دیگر محتویات سلولی میتواند رخ دهد. اگرچه مقدار معینی تراوش از سلولهای باکتریایی بدون کاهش زیست پذیری ممکن است تحمل شود، اما کاهش وسیع مقادیر سلولی یا خروج مولکول‌های بحرانی و یون‌ها منجر به مرگ خواهد شد. از مطالعات با روغن چای و اشرشیاکلای مدارکی وجود دارد که مرگ سلول ممکن است قبل از زوال سلول رخ دهد. عموماً اسانس‌های واجد شرایط از نظر خواص ضد باکتری در برابر پاتوژن های با منشاءغذایی حاوی درصد بالایی ترکیبات فنولیک مانند کارواکرول، ائوگنول (۲- متوکسی-۴-(۲-پروپنیل)فنول) و تیمول می‌باشند. این معقول به نظر می‌رسد که مکانیسم عمل آن ها مشابه دیگر فنولیکها باشد.(Ultee et al, 2000 and Roller and Seedhar, 2000)
به طور کلی اختلال در غشای سیتوپلاسمی، اخلال در نیروی محرکه پروتون(PMF) جریان الکترونی، حمل و نقل فعال و انعقاد محتویات سلولی مدنظر میباشد. ساختمان شیمیایی منحصر به فرد ترکیبات شیمیایی اسانس بر حالت دقیق عمل و فعالیت ضد باکتریایی اثر میگذارند. اهمیت وجود گروه‌های هیدروکسیل در ترکیبات فنولیک مانند کارواکرول و تیمول تایید شده است. موقعیت نسبی گروه فنولیک با تأثیر بر درجه فعالیت ضد باکتریایی به شدت ظاهر نمیشود. برای مثال عمل تیمول در برابر باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس اورئوس و سودوموناس آئروژنزا در قیاس با کارواکرول ظاهر میشود. با این حال در یک مطالعه عمل متفاوت کارواکرول و تیمول روی باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی یافت شد. اهمیت حلقه فنل (بی ثبات کننده الکترون‌ها) به تنهایی عدم فعالیت منتول در قیاس با کارواکرول را نشان میدهد. در مطالعهای دیگر اضافه کردن یک قسمت استات به مولکول با افزایش فعالیت ضد باکتری همراه بود. گرانیل استات به نسبت گرانیول در برابر یک رنج از باکتری‌های گرم منفی و گرم مثبت بیشتر فعال بود. از آنجا که ترکیبات غیرفنولیک اسانسها اهمیت دارند نوع گروه آلکیل نیز در فعالیت آن ها تأثیر میگذارد .(Carson et al, 2002 and Pol et al, 2001)
ترکیبات اسانس هم چنین نشان دادند که بر روی پروتئین‌های سلولی جاسازی شده در لایه سیتوپلاسمی عمل میکنند. آنزیم‌ها مانند ATPases با تعیین در لایه سیتوپلاسم و مجاورت با مولکول‌های لیپید شناخته می‌شوند. دو مکانیسم ممکن پیشنهاد شده است که به موجب آن هیدروکربنهای حلقوی روی این می‌توانند عمل کنند. مولکولهای هیدروکربنهای چربی دوست می‌توانند در چربی دو لایه انباشته شده و عمل چربی-پروتئین را مختل کنند و از طرف دیگر واکنش مستقیم ترکیبات چربی دوست با قسمت‌های آب دوست پروتئین ممکن است صورت بگیرد. مشخص شده که تعدادی از اسانس‌ها باعث تحریک رشد شبه مسیل در مخمرهای حقیقی می‌شوند .(Dorman and Deans, 2000)
۲-۱۱- حساسیت ارگانیسمهای گرم مثبت و گرم منفی
بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده، عمل تمام اسانسها بر ارگانیسمهای عامل فساد مواد غذایی و پاتوژن های بیماریزای مواد غذایی نشان میدهد که اسانسها اندکی بیشتر بر باکتریهای گرم مثبت نسبت به باکتری‌های گرم منفی موثرند. انتظار میرود که ارگانیسمهای گرم منفی کمتر به عمل آنتی باکتریال ها حساس باشند، که این در نتیجه داشتن یک لایه بیرونی در اطراف دیواره سلولی بوده که این لایه مانع پخش ترکیبات آب دوست به واسطه پوشش لیپوساکاریدیش میشود. اکثر مطالعات استنتاج کردهاند که باکتری‌های گرم مثبت حساسترند. آئروموناس هیدروفیلا (گرم منفی) نشان داده که یکی از حساسترین گونههاست. در مطالعه اسانس نعناع فلفلی[۳۲] وقتی تراموسالاتا[۳۳] و تزاتزیکی[۳۴] ، اشتهاآورهای یونانی اضافه شدند یک کاهش در مقدار شمارش زنده سالمونلا انتریدیس نسبت به لیستریا مونوسیتوژنز حاصل شد. در دیگر مطالعات هیچ اختلافی بین گرم منفی‌ها و گرم مثبت‌ها بعد از ۲۴ ساعت مشاهده نشد، اما اثر بازدارندگی بعد از ۴۸ ساعت بر گرم منفیها بیشتر از گرم مثبتها بود. در یک آزمایش ۵۰ اسانس تجاری در دسترس بر روی ۲۵ جنس، هیچ مدرکی برای اختلاف در حساسیت باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی یافت نشد. در مطالعهی بعدی که همان روش آزمایش و همان باکتریها مورد آزمایش قرار گرفتند و ظاهراً از اسانس تازه تقطیر شده استفاده شده بود باکتریهای گرم مثبت در واقع حساسیت بیشتری نسبت به دو اسانس داشته و حساسیت به چهار اسانس دیگر با گونه های گرم منفی مساوی است. این منطقی به نظر میرسد که ترکیبات منحصر به فرد اسانسها درجات مختلف بازدارندگی فعالیت در برابر باکتری‌های گرم مثبت و منفی دارند و معلوم می‌شود که ترکیبات شیمیایی اسانس‌ها از گونه های گیاه خاص می‌تواند بسته به منشأ جغرافیایی و دوره برداشت متفاوت باشد. بنابراین امکان دارد که تفاوت در ترکیبات بین بچ های اسانسها، به علت اختلاف در درجه حساسیت باکتریهای گرم منفی و گرم مثبت معنی دار باشد. باکتریهای گرم منفی سودوموناس به خصوص سودوموناس آئروژینوزا، کمترین حساسیت به عمل اسانس نشان داد .(Burt, 2004)
۲-۱۲- سینرژیسم و آنتاگونیسم بین ترکیبات اسانس
فعالیت ذاتی یک روغن می‌تواند مربوط به ساختمان شیمیایی ترکیبات، مقادیر نسبی آن ها در ترکیب و ارتباط بین آن ها باشد. در افزودنیهای مشاهده شده است وقتی افزودنی‌ها ترکیب میشوند اثرش برابر است با مجموع اثرات فردی آنتاگونیسم وقتی مشاهده می‌شود که اثرات یک یا هر دو ترکیب زمانی که آن ها با هم بکار میروند کمتر از وقتی باشد که آن ها به صورت تک تک مورد استفاده قرار میگیرند. سینرژیسم هم زمانی مشاهده میشود که اثر مواد ترکیب شده بیشتر از مجموع اثرات فردی یک ترکیب باشد. تعدادی از مطالعات به این نتیجه رسیدند که تمام اسانس‌ها فعالیت ضد باکتری بزرگ‌تری نسبت به مخلوط اصلی ترکیبشان دارند، و اعتقاد بر این است که ترکیبات جزئی برای فعالیت ضد باکتری مهماند و ممکن است که یک اثر سینرژیستی یا اثر قوی داشته باشند. اسانس‌های سیلانترو[۳۵]،گشنیز[۳۶] ، شوید[۳۷] و اکالیپتوس[۳۸] هر کدام شامل چندین ترکیب هستند و زمانی که با هم بکار می‌روند در مجموع دارای اثرات یا آنتاگونیستی بودند. یک مخلوط سینامالدهید و اوژنول به ترتیب در ۲۵۰ میکروگرم در لیتر و ۵۰۰ میکروگرم در لیتر کاملاً مانع رشد گونه های استافیلوکوکوس، میکروکوکوس، باسیلوس و انترو باکتر برای بیشتر از ۳۰ روز گردیدند، در حالی که ترکیبات مورد نظر به طور مجزا نتوانستند مانع رشد بشوند .(Nychas, 1995)
۲-۱۳- سینرژیسم و آنتاگونیسم بین ترکیبات اسانس و نگه دارنده های مواد غذایی
تعدادی از سینرژیست ها به طور بالقوه برای استفاده همراه با اسانسها پیشنهاد شده است که عبارتند از:Ph پایین، فعالیت آبی کم، شلات کنندهها، فشار اکسیژن پایین، گرمای خفیف و بالا. ولی تمام این‌ها در مواد غذایی تحقیق نشده است و قسمت دیگر مطالعات می‌تواند روی اثر اسانس یا ترکیباتشان با بعضی از افزودنیهای غذایی از قبیل: نمک طعام، نیتریت سدیم، نایسین و یا استفاده از تکنیک‌های نگه داری مواد غذایی از قبیل: فرایند حرارتی ملایم، فشار هیدرو استاتیک و یا بسته بندی در خلأ می‌باشد ( .(Carson et al, 2002
کلرید سدیم (نمک طعام) در شرایط مختلف با اسانس یا ترکیباتشان یک سینرژیست یا آنتاگونیست عمل کرده است. سینرژیست بین نمک طعام و روغن نعناع بر علیه سالمونلا انتریدیس و لیستریا مونو سایتوژنز ثبت شده است. ترکیب ۲ یا ۳ درصد نمک طعام و نیم درصد پودر میخک (شامل اوژنول و استات اوژنول) در عصاره ماهیچه ماکرل کاملاً از رشد و تولید هیستامین توسط انتروباکتر آئروژنز جلوگیری میکند. مکانیسم پیشنهاد شده برای این عمل این است که نمک طعام نفوذ پذیری سلولی را افزایش میدهد و با عمل آنزیم‌های خارج سلولی مانع رشد میشود. اثرات آنتاگونیستی نمک طعام با کارواکرول و p-cymene بر علیه باسیلوس سرئوس در برنج یافت شد با اینکه کارواکرول و p-cymene با هم سینرژیست هستند ولی با افزودن نمک (۲۵/۱ گرم برای هر لیتر برنج) کاهش یافت. در همان مطالعه اثر سینرژی با کارواکرول نشان داد، هرچند این سینرژی با حضور نمک طعام بطورکلی از بین نرفت ولی افزودن نمک به مقدار ۴ درصد وزنی حجمی در آگار نمی‌تواند فعالیت ضد باکتری سینامالدهید را بر علیه گرم مثبت و گرم منفی بهبود دهد .(Moleyer and Narasimhan, 1992)
ترکیب اسانس پونه کوهی با نیتریت سدیم به جهت تأثیرش روی رشد و تولید توکسین کلستریدیوم بوتولینوم (ترکیبی از نوع A و B و C) آزمایش شده است. روغن پونه کوهی با نیتریت در بازدارندگی رشد در محیط براث به صورت سینرژیست عمل کرده است. در حالی که روغن پونه کوهی با غلظت ppm۴۰۰ هیچ اثر بازدارندگی معنیداری بر رشد نداشت. مکانیسم سینرژیسم پیشنهادی اسانس پونه کوهی این است که تعداد اسپورهای جوانه-زده ای را می‌کاهد که نتیجه مهار رشد اسپورها توسط نیتریت سدیم هستندBurt, 2004) ). کاربرد همزمان نایسین (۱۵/۰ میکروگرم بر لیتر) و کارواکرول یا تیمول (۴۵ میکروگرم بر لیتر) باعث کاهش زیادتر در مقادیر زنده نژادهای باسیلوس سرئوس نسبت به زمانی که باکتری‌ها به تنهایی بهکار گرفتند شد. ماکزیمم کاهش زنده ماندن در سلول‌هایی به دست آمد که قبلاً حرارت ۴۵ درجه را تجربه کرده بودند (۵ دقیقه برای سلول‌ها در فاز رشد و ۴۰ دقیقه برای سلول‌ها در فاز ثابت( .(Karatzas et al, 2000)
مشخص شد که کاروان نه تنها حساسیت سلولهای رویشی باسیلوس سرئوس را به PEF (میدان های الکتریکی پالسی) افزایش میدهد، بلکه حساسیت اسپورهایشان را به نایسین یا PEF افزایش میدهد. در Ph=7 عمل سینرژیستی نایسین و کارواکرول در ۳۰ درجه سلسیوس به طور معنیداری بیشتر از ۸ درجه سلسیوس بود، که نشان میدهد افزایش تغییرات دما در نفوذ پذیری لایه سیتوپلاسمی موثر است. قبلاً فرض شده بود که کارواکرول ممکن است تعداد، اندازه یا طول عمر منافذ به وجود آمده توسط نایسین را در لایه سلول افزایش دهد ولی بعداً مشخص شد که این‌طور نیست. مکانیسم ممکن است باعث اتلاف پتانسیل ممبران و کاهش گرادیان Ph و ATP خارج سلولی شود. تاثیر ترکیب کارون[۳۹]در غلظت ۵ میلی مول بر لیتر و عملیات حرارتی ملایم (۴۵ درجه به مدت ۳۰ دقیقه) روی سلول‌های در حال رشد باکتری لیستریا مونوسیتوژنز رشد کرده در ۸ درجه به صورت لگاریتمی مطالعه شده است. ثابت شد که هر فرایند به طور جداگانه تأثیری در کاهش زنده ماندن باکتری ندارد اما وقتی آن ها باهم ترکیب شدند در تعداد سلول‌های زنده یک کاهش ۳/۱ لگاریتمی ثبت شد. سلول‌های رشد کرده در ۳۵ یا ۴۵ درجه به همان عملیات ترکیبی حساس نبودند. محققین فرض کردند که ترکیبات فسفولیپید لایه سیتوپلاسم سلول‌های رشد کرده در ۸ درجه سلسیوس به علت داشتن سیالیت و نوع عملشان در دمای پایین، واجد شرایط غیر اشباعی بیشتری هستند. این میزان غیر اشباعیت بالا باعث می‌شود که لایه های این سلول‌ها در ۴۵ درجه سیالیت بیشتری نسبت به سلول‌هایی که در همین دما رشد کرده‌اند داشته باشند .(Burt, 2004)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:19:00 ب.ظ ]




T2(s)

 

۲۵.۳۷۷

 

 

 

P3(MPa)

 

۱۵.۷۱۶

 

 

 

A-f (mm)

 

۳۹.۵۶

 

 

 

Cp-2(mm)

 

۳۱.۲۲۵

 

 

 

T-start(s)

 

۸.۴۸

 

 

 

نتایج و بحث
مقدمه
همانطور که در بخش‏۱-۷ گفته شد و سوابق پژوهشی گفته‌شده در بخش‏۱-۹ نشان می‌دهند، در دماهای بالاتر از دمای محیط شکل‌دهی آلیاژهای آلومینیوم و منیزیم بهبود می‌یابد. در این فصل ضمن بررسی اثر دما بر شکل‌دهی لوله‌های آلومینیومی، نتایج شبیه‌سازی انجام شده به وسیله‌ی کمیت‌های بهینه‌ی بدست آمده از بخش ‏۴-۵ مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
اثر دما بر توزیع ضخامت آلومینیوم
برای بررسی اثر دما بر توزیع ضخامت لوله‌ی سه‌راهی، شبیه‌سازی در دماهای ۱۰۰،۲۰و۱۴۰ درجه‌ی سانتی‌گراد برای آلیاژ AA7075 انجام شد. شکل ‏۵‑۱ نمودار تنش حقیقی- کرنش حقیقی برای این آلیاژ را نشان می‌دهد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

 

 

 

شکل ‏۵‑۱ نمودار تنش حقیقی-کرنش حقیقی آلیاژ AA7075 [24]

 

 

 

در تمامی این شبیه‌سازی‌ها میزان جابجایی محوری ۵۶ میلی‌متر و فشار داخلی سیال برابر با ۱۸مگاپاسکال درنظرگرفته شد و از سنبه‌ی متقابل استفاده نشد. جریان ماده بر روی مسیر نشان داده شده در شکل ‏۳‑۹ بحرانی می‌باشد. از این رو توزیع ضخامت در راستای طول لوله بر روی این مسیر برای دماهای مختلف مورد مقایسه قرارگرفت.

 

 

 

 

 

 

شکل ‏۵‑۲توزیع ضخامت در دماهای مختلف

 

 

 

شکل ‏۵‑۲توزیع ضخامت در راستای طول لوله برای مسیر مشخص شده را نشان می‌دهد. نقطه‌ی A ابتدای لوله را نشان می‌دهد که به سبب تغذیه‌ی لوله در این نقطه، ضخامت لوله افزایش می‌یابد. در شبیه‌سازی‌های انجام‌شده، با افزایش دما ضخامت لوله در نقطه‌ی A به ضخامت اولیه نزدیک‌تر می‌شود. در نقطه‌ی B که محل تماس لوله با گوشه‌ی قالب می‌باشد افزایش ضخامت دیده می‌شود. با افزایش دما جریان ماده آسان‌تر انجام می‌شود و ضخامت لوله به ضخامت اولیه‌ی لوله در این نقطه نزدیک‌تر می‌شود. نقطه‌ی C بالاترین نقطه‌ی برآمدگی می‌باشد. در این نقطه با افزایش دما نازک‌شدگی بیشتری دیده می‌شود که به دلیل جریان راحت‌تر ماده در دمای بالا رخ می‌دهد.
اثر دما بر ارتفاع برآمدگی
شکل ‏۵‑۳ ارتفاع برآمدگی در لوله برای شبیه‌سازی انجام‌شده در دماهای ۱۰۰،۲۰و۱۴۰ درجه سانتی‌گراد را نشان‌می‌دهد. همانطور که در شکل دیده می‌شود با افزایش دما ارتفاع برآمدگی نیز افزایش پیدا می‌کند که نشان دهنده‌ی بهبود یافتن شکل‌دهی با افزایش دمای شکل‌دهی ‌می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:19:00 ب.ظ ]




۵-۳-۳-۱- دیدگاه های کلاسیک در موضوع هویت
الف: رویکرد گوهر گرا اعتقاد به تعیین یافتگی هویت دارد و محور حیاتی بحث هویت را تقابل اضداد می­داند که بر بنیان خودی و بیگانه شکل گرفته اند. این رویکردها بیشتر در دوره ی مدرن و در متن نظر یه جهان شمول مدرنیته غرب تعریف می شوند و منزلتی رفیع و استعلایی برای انسان غربی قائل بودند.(آبادیان، ۱۳۸۰: ۹۳)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
ب: رویکرد ساخت گرائی اجتماعی[۴] که تاکید اصلی آن بر این است که ماهیت، ساخته و پرداخته تاریخ است و در ظرف مکان و زمان خاص شکل گرفته و معنا می یابد و هربر ساخت اجتماعی نوع خاصی از کنش های اجتماعی را طلب می کند.
ج: رویکرد میانه، این دسته از نظریه ها که در میان گوهر گرائی و سازه گرایی قرار دارند، بر این اعتقادند که احساس هویت یک مقوله ی حدوثی یا شدنی است و نه قدیمی یا ذاتی. بنابراین هویت کل مرکبی از مجموعه های محمول و محقق است که در طی مراحل متعدد زندگی در خود انباشت می کنیم (حاجیانی،۱۳۹۱: ۷۲)
۴-۳-۱- رویکردهای مدرن به هویت
الف: نظریه جامعه شناسان همچون نظریه ی کنش متقابل نمادی که تاکید شان بر اهمیت محیط برای شکل گیری خود است. در میان آنها تعامل گرایان ساختی، به ایستارهای مردم از خودشان، و تعامل گرایان فرآیندی، به فرایند مذاکره در ساخت هویت متمرکز بوده اند. از جمله ی آنان می توان به به گافمن در این مورد اشاره کرد. (همان،۷۶)
ب: نظریه های روان شناسان که به تبین نظری هویت در قالب ساختارها و فرآیندهای شناختی و ساخت­ها و فرایند بازنمایی اجتماعی توجه شده است. به طور مثال تاجفل معتقد است شکل گیری هویت بر اساس عضویت درون گروه اجتماعی معلوم می شود. همچنین، ناکامی، عدم ارضای نیازهای اساسی روانی، سرخوردگی روانی و احساس محرومیت نسبی، همچنین پیش داوری ها و برون فکنی از عوامل روانشناختی موثر بر ساخت هویت هستند. (مقصودی، ۳۹:۱۳۸۲)
۱-۴-۳-۱- نظریه آنتونی گیدنز
از دیدگاه گیدنز، پرسش از نقش هستی، روابط دنیای خارج و زندگی آدمی و پرسش از دریافت و شناسایی دیگران، سوالاتی هستند که انسان باید به آنها پاسخ دهد. او معتقد است که ((خود)) بازتابی از تصور ما است که ما مسئولیت آن را به عهده می گیریم. ما حقیقت وجودی خود را می سازیم و این ساختن تحت تاثیر انتخاب های ما است. در دوره ی جدید به علت آزادی و رهایی انسان از قید و بندهای دوره ی سنتی و آزادی در گزینش و انتخاب، ماهیت زندگی روزمره بطور مستمر تحت تاثیر وصلت بین عناصر محلی و جهانی تحول می یابد. (گیدنز،۸۱:۱۳۷۸)
۲-۴-۳-۱- نظریه فردریک بارث
از دیدگاه بارث هویت ها تغییرناپذیر نیستند و در گذر زمان دگرگون می شوند. وی به شدت بر نقش فرد و تصمیم گیری او در ساخت هویت تاکید دارد. بارث می گوید که افراد به شیوه های متفاوت در فرهنگ های گفتمانی مشارکت می جویند و معمولاً در هر زمان در چندین عامل گفتمانی با درجاتی از شدت و ضعف شرکت می کنند از جمله تاکیدات بارث بر مسئله ی مرز میان هویت ها است. مرزها را می­توان در هر تعامل میان اعضای گروه های دارای هویت متفاوت یافت.(حاجیانی،۹۱:۱۳۹۲)
۳-۴-۳-۱- پسا ساخت گرایی و هویت
یکی از دعاوی اصلی اندیشمندان پسا ساخت گرا، نفی سراسری یگانگی و انسجام هویت فردی است. بر اساس استدلال آنها هر سوژه مرکب از زیر سوژه های متداخل است. ناخودآگاه هر فردی بیانگر سوژه های چند پاره است که هویت های متکثر و تغییر پذیر دارد. اما ایدئولوژی این هویت های متداخل و گاه متضاد را پنهان می کند و فرد به ظاهر احساس کلیت می نماید، در دیدگاه پسا مدرن که به بحث هویت در فضای پست مدرنیسم می پردازد، این اعتقاد وجود دارد که عقل مدرن مجبور است، محدودیت های خود را بپذیرد و سوژه ی انسانی را نه چیزی ثابت، واحد و حقیقی، بلکه موجودی سیال، متحول و در حال شکل گیری و محصول روابط قدرت و تعامل با غیر به حساب آورد. (قاسمی،۲۵:۱۳۸۳)
موفی معتقد است که بر خلاف دیدگاه متفرق هویت که نظر به پراکندگی دارد، نوعی حرکت دوگانه وجود دارد که از یک سو مرکزیت ثبات ها و نقاط اتکا را از بین می برد و از سویی دیگر مایل به ایجاد نقاط گوناگون و تثبیت موقت تلاطم بی پایان است که دال بر دیالکتیک ثبات و بی ثباتی است. (آوتور، ۱۳۷۱: ۱۱۲)
۴-۴-۳-۱- مکتب کنش متقابل نمادین و هویت
همانگونه که در مباحث قبلی اشاره شد، نظریات پراکنده و متفاوتی در رابطه با موضوع هویت وجود دارند که علیرغم سودمندی که برای این نظریات وجود دارد. در بسیاری از موارد شاهد نوعی تداخل دیدگاه و بررسی موضوعات از یک بعد هستیم. این امر موجب نوعی سردرگمی در ارائه یک پاسخ مناسب در رابطه با منشاء و چگونگی ساخت هویت می شود. بنابراین وجود یک مبنای نظری وسیعتر به منظور تبیین ماهیت مقوله هویت امری ضروری به نظر می رسد.
کنش متقابل نمادین از جمله مکاتب جامعه شناسی است که به نظر می رسد دیدگاه تازه ای را به جامعه ارائه داده است. از معروفترین شخصیت­های این مکتب می توان به جرج هربرت مید و هربرت بلومر اشاره کرد. بطور کلی دیدگاه کنش متقابل نمادی بر پویایی کنش متقابل اجتماعی بین فرد و جامعه و نتایج این فرایند تاکید دارد. نخستین کسی که به کنش متقابل جامعه و فرد اشاره نمود، زیمل جامعه شناس آلمانی بود. به اعتقاد وی ساخت هایی مانند طبقه، دولت، خانواده و دین در نهایت بازتاب کنش متقابل میان مردم می­باشند.(جیمسون، ۱۳۷۹: ۲۸)
بسیاری معتقدند که ریشه های مکتب کنش متقابل در مکتب رفتار گرایی است. به نظر ویلیام جیمز انسان موجودی است که از قابلیت فراوانی برخوردار می باشد. آگاهی ذهنی انسان امری متحول و پویا است. این پویایی موجب می شود که میان امور خارجی گزینش کند وی از دو نوع ((من)) در انسان صحبت می کند. یکی ((من)) به عنوان عامل شناخت است. اما نوع دوم شامل متعلقاتی است که به ((من)) اضافه می شود. این وجه از من ((یا خود تجربی)) در طی کنش یا واکنش اجتماعی ظاهر می­ شود.(توسلی،۱۳۷۶: ۲۶۹-۲۷۰)
مید می گفت که جدا از جامعه هیچگونه خود، یا خودآگاهی بوجود نمی آید. جامعه نیز به نوبه ی خود باید به عنوان ساختاری در نظر گرفت که از طریق فراگرد رایج کنش های اجتماعی، ارتباطی و مبادلات اشخاص که متقابلاً به یکدیگر گرایش دارند پدید می آید. به نظر مید انعطاف پذیری، یا توانائی واکنش نسبت به خود به همان سان که شخص در برابر دیگران واکنش نشان می دهد، برای تحول ذهن در قالب فراگرد اجتماعی شرطی ضروری به شمار می آید. بدین ترتیب خود مانند ذهن یک شناخت عینی نیست بلکه فراگرد آگاهانه ای است که ابعاد گوناگونی مانند توانائی واکنش در برابر خود و در برابر دیگران، توانائی مشارکت در گفتگوی شخصی با دیگران و توانائی هوشیاری در مورد آنچه که شخص می گوید، قابل تعریف است لذا یک فراگرد ذهنی محض نیست و از طریق اجتماعی شدن بدست می آید. (مهر آئین، ۸۷:۱۳۸۹)
به نظر مید دو نوع رفتار یا ادا را باید از هم جدا کرد. یکی اداهای بی معنا یا ناخود آگاه حیوانی و دیگری اداهای معنادار، نوع اول شامل واکنش های بی میانجی نسبت به یک محرک را نشان می دهد. مانند پاسخ حیوانات نسبت به یک محرک، اما نوع دوم محرک­هایی هستند که در سطح روابط انسانی خود را نشان می دهند. این اداهای معنادار بر تحریک واکنش در فرد متناسب با آنچه او در فرد دیگر برانگیخته است و در نقش دیگری ظاهر شدن و مانند دیگران عمل کردن، مبتنی هستند. این اداها بر نمادهای زبانی استوارند و محتوایی در بردارند که برای افراد گوناگون تقریباً یکسان هستند. اندیشه ی بشری زمانی پدید می اید که نمادها و اداهای شفاهی عام در فرد همان واکنش را بر انگیزد که او خود در دیگری بر می انگیزد. و به خاطر همین واکنش است که او می تواند رفتار بعدی اش را تحت نظارت خود داشته باشد. بنابراین عمل متقابل نمادین مستلزم تفسیر یا تخمین معنای اعمال یا برداشت های شخص دیگر است و نیز مبتنی است بر تعیین حدود، یعنی بر انتقال نشانه ها به شخص دیگر، تا او از این طریق بداند که چگونه باید عمل کند. شرح مید از چگونگی تشکیل و تکوین آگاهی از خود بر این پایه تکوین یافته است که ارتباط انسانی زمانی امکان پذیر است که نماد در یک شخص همان واکنشی را بر انگیزد که او خود در دیگری بر می انگیزد. هنگامی که کودکان توانستند در ضمن بازی کردن در نقش دیگران ظاهر شوند و بعدها این روند چنانکه رو به تکامل رفت که بتوانند نقش های بازیگران دیگر را در ذهن خود متصور شود و واکنش های احتمالی آنها را نسبت به یکدیگر تخمین بزند. از نظر مید انسان­ها هر کدام با یک ملیت معین که خود شناخته اند زندگی می کنند و تحت فشار محدودیت ها، آداب، رسوم و قوانین عمل می کنند. همه ی اینها به عنوان عناصر سازنده­ی (خودم) عمل می کنند. اما ((من)) همیشه در برابر موقعیت های از پیش تعیین شده به شیوه ی منحصر به فرد واکنش نشان می دهد و چشم انداز متفاوتی از این عالم نشان می دهد. (کوزر، ۱۳۷۷: -۴۴۷-۴۴۳)
با این توضیحات می توان فهمید که مید می خواست میان انسان و محیط اجتماعی وی رابطه متقابل ایجاد نماید و این نکته را توضیح دهد که شخصیت یا خود اجتماعی و احراز پایگاه ها و نقش هایی که فرد بر عهده دارد حاصل روابط اجتماعی است. از نظر طرفداران کنش متقابل، جامعه پذیری فرآیندی است پویا که به مردم اجازه ی شکوفائی فکر و گسترش شیوه های انسانی را می دهد. اما این فرایند یک بعدی نیست بلکه فرآیندی پویا که کنشگر اطلاعات را دریافت می کند و قادر است آنها را با خود تطبیق یا تغییر دهد. (ریتزر، ۱۳۷۴ : -۱۶۴)
به این ترتیب، هویت در نظر مید به معنی خود یا من (self) است که تحت تاثیر تلقی های دیگران عمومیت می یابد و با آن تغییر می کند. خود ماهیت مرکب و دو بعدی دارد که بعد مفعولی آن (me) به شدت تحت تاثیر عرصه و زمینه ی اجتماعی است. بعدها کولی این ایده را مطرح کرد که رفتار و هویت افراد تحت تاثیر چگونگی تصور فرد از خودش، چگونگی تصور او از دیگران و سرانجام تصور دیگران از او می باشد. ( حاجیانی، همان: -۱۰۸)
موضوع دیگری که توسط مید مطرح شد وجود خودهای متنوع و چندگانه است که معادل همان هویت های چندگانه است. مثلاً ترنر و تاجفل از جمله نمادگرایانی بودند که معتقدند هر فرد هم زمان به جمع های متعددی تعلق دارد. در نظریه ی کنترل هویت پیتربروک به بحث در مورد وجود هویت های متعدد و رقیب و نقش آنها در به هم خوردن چرخه ی کنترل هویت پرداخته شده است.(دهشیری، ۱۳۷۹: ۴۵)
۵-۳-۱- انطباق و سازگاری هویتی
از آنجائی که امکان انطباق و سازگاری هویتی در تمام حوزه های اجتماعی وجود دارد، در نظریه کنش گرائی نمادین به این امر توجه شده است. بر اساس این نظریه واقعیت انطباق و سازگاری و همزیستی در درون ساختار هویتی نیز وجود دارد. کنشگران همواره توانائی ایجاد تعادل و هماهنگی میان ابعاد هویتی متعدد خود را دارا می باشند، لذا امکان و فرصت لازم را برای همساز شدن با ابعاد متکثر هویت را دارند. به عبارتی میان عناصر هویتی، فضای تعامل، تبادل و مناسبات دیالکتیکی بوجود می آید و هویت های چند گانه در این چارچوب بر یکدیگر تاثیر و تاثر گذاشته و می گذراند. این تاثیر و تاثرها در نهایت منجر به آمیختگی یا گره خوردن هویت شده و خودهای متنوع و چند وجهی ایجاد می کند که تلاش می کنند و تناقضات موجود را حل نموده و با هم سازگاری پیدا کنند و در نهایت هویت ترکیبی را ایجاد نمایند. (همان، ۴۶۴)
۶-۳-۱- مفهوم هویت ترکیبی
برای نخستین بار جرج زیمل در مقاله ی تضاد فرهنگ مدرن به موضوع ترکیبی بودن هویت و فرهنگ در جامعه ی مدرن اشاره کرد. زیمل معتقد است که در قرن نوزدهم بشر با تنوع گوناگون جریان­های فکری مواجه شده و در نهایت مفهوم خود حاصل جمع کلیه ی این تقاطع­ها گردیده است. بطوری که گرایش کلی فرهنگ به سوی چند بعدی شدن است.
به نظر زیمل که خود از گروه اندیشمندان نظریه ی تقابل نمادین است، روند تاریخ جدید شامل آزادی فزاینده ی فرد از بندهای وابستگی شدید اجتماعی و شخصی است. او استدلالی می کند که انسان­های جوامع پیشین در یک رشته ی محدود از حلقه های اجتماعی به نسبت کوچک زندگی می کنند چنین حلقه­های محدود راه­های گریز فرد را می بستند و کل شخصیت فرد در زندگی گروهی حل می شود. فرد از طریق وابستگی ها و وفاداری­های تمایز نیافته به جامعه پیوند می خورد و انقیاد وی پیش می اید. یک فرد نمی­تواند یک راست عضو حلقه ی بزرگتری شود، مگر آن که از طریق عضویت در یک حلقه ی کوچکتر به آن حلقه ی بزرگتری تعلق یابد. اما در جوامع جهانی نوین فرد عضو بسیاری از حلقه ها است و هیچ کدام از این حلقه ها کل شخصیت وی را در بر نمی گیرد و بر او نظارت ندارد. تعلق های خانوادگی فرد نوین از فعالیت های شغلی و مذهبی او جدایند. به این معنی که هر فردی در شبکه ای از حلقه های متقاطع اجتماعی پایگاه مشخصی را اشغال می کند. بنابراین شخصیت این فرد منشعب می شود. بطور مثال در جوامع پیشین وابستگی مکانی یا خویشاوندی تعیین کننده ی تعلق مذهبی بود. یک فرد نمی توانست با افرادی همزیستی کند که در عقیده مذهبی با او اشتراک نداشته باشند زیرا که اشتراک مذهبی همدیگرند و شخصی در عین اینکه با دیگران همزیستی دارد می تواند مذهبی جداگانه داشته باشد در چنین جامعه ای دین نیروی خود را از دست می دهد و جنبه ی خصوصی تر پیدا می کند و ملاحظات مذهبی از ملاحظات دیگر متمایز می شود. ( ثلاثی، ۱۳۷۷: -۲۶۵-۲۶۲)
علاوه بر نظریه زیمل، مید اعتقاد به خودهای متنوع و چندگانه داشت، کولی و جیمز بر تنوع خود ها یا هویت ها تاکید داشتند. در نظریه های هویت سایر متفکران مکتب تعامل گرایی نمادین از جمله ترنر و تاجفل تاکید شده است که هر فرد هم زمان به جمع های متعدد تعلق دارد و ممکن است خود را با بیش از یک جمع معرفی کند. ( عالمی، ۱۳۸۰: -۸۷۱)
۷-۳-۱- عوامل موثر بر آینده هویت
همانگونه که اشاره شد در دیدگاه مربوط به کنش متقابل نمادین، جامعه پذیری نقش مهمی در فرایند تبادل اطلاعات دارد. لذا می تواند بیشترین اثر بر تکوین و تغییر هویت های جدید جمعی داشته باشد. جامعه پذیری در این نوشتار به معنای روندهایی است که کنشگر را از بدو تولد تا زمان مرگ، تحت تأثیر خود قرار داده و عامل شکل گیری شخصیت یا هویت تلقی می شود. طبعاً دامنه ی این روند ها بسیار فراگیر است و شامل بسیاری از متغیرهای اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی و. .. می شود. این عوامل آدمی را تحت الشعاع خود قرار می دهند. از جمله ی این عوامل می توان به موارد زیر اشاره کرد.
۱- جهانی شدن. ۲- افزایش سطح سواد عمومی و کاهش مرزهای فرهنگی. ۳- افزایش رفاه عمومی که موجب افزایش ارتباطات می شود و نیازهای جدیدی را مطرح می سازد. ۴- کاهش حجم دولت و تعدیل تأثیر دولت بر جامعه که خود فضای لازم را برای پیگیری حقوق شهروندی فرآهم آورد و ملاک های سنتی مانند روابط شخصی، شرایط خانوادگی، هویت، مذهب و… کم رنگ می شود و تأمین حقوق، ناشی از عضویت در اجتماع مدنی مهم تلقی می شود. ۵- کاهش اهمیت و جایگاه منابع سنتی هویت از قبیل ملیت، قومیت و مذهب و جایگزین شدن آنها توسط عواملی از قبیل عضویت کنشگران در یک منطقه جغرافیایی معین و برخورداری کنشگران از حقوق شهروندی است. در کنار پیدایش نخگبان مدرن از بین عوامل فوق نظر به اهمیت عامل اول، آن را با تفضیل بیشتری مورد توجه قرار می دهیم. اما قبل از آن به تاثیر قدرت بر هویت اشاره ی مختصر می شود.(رواسانی، ۱۳۸۶: ۳۵)
۸-۳-۱- بررسی رابطه قدرت و هویت
از آنجایی که هویت پدیده ای طبیعی و فراتاریخی نیست و همواره تولید و باز تولید می شود بی گمان انجام چنین کار ویژه ی مهمی بدون حضور قدرت و رابطه قدرت محور نا ممکن است. هویت پیوندی ناگسستنی با تفاوت ساخته و توسط آنها حفظ و تقویت می شوند. پس هر چه تفاوت باشد قدرت وجود دارد و کسی که دارای قدرتی است، درباره ی معنای تفاوت تصمیم می گیرد.(کل محمدی،۱۳۸۲: ۲۲۶)
قدرتی که تفاوت و بنابراین هویت را می سازد و حفظ می کند، همیشه درون و بیرون مرزهای تفاوت زا و هویت آفرین در تلاش است. این مرزها شاید واسطه ی قدرت هرمونیک متصلب و پایدار به نظر آیند، ولی هرگز کاملاً روشن و نفوذ ناپذیر نیستند. تلاش قدرت برای متصلب کردن آنها همیشه با موفقیت همراه نبوده است. لذا مرزهای بین تفاوت و هویت همواره محل نزاع قدرت های رقیب خواهد بود. (همان، ۲۲۶)
بطور کلی شواهد نشان می دهد که هر چه قدرت دولت مرکزی بیشتر شود، گرایش به هویت های مادون هویت ملی کاهش می یابد. اما مفهوم قدرت در جهان مدرن با مفهوم ما قبل مدرن تفاوت کرده است. در عصر مدرن تعریف قدرت دولت فراتر از بکارگیری ابزارهای سرکوب و زور می باشد.
قدرت مرکزی در مفهوم جدید آن شامل فراهم ساختن شکل گیری جامعه پذیری سیاسی و مشارکت آحاد مردم یک ملت در جریان ساخت سیاسی آن است. این امر می تواند ضمن تقویت قدرت دولت، از میزان تنش های موجود در جامعه بکاهد و با وابسته کردن فرد به نظامی که به آن تعلق دارد، وی را برای قبول مسئولیت های گوناگون اجتماعی آماده کند. (قوام، ۱۳۷۱: ۸۶-۸۵)
تلاش در جهت ایجاد تمرکز و وحدت سیاسی با بهره گرفتن از ابزارهایی همچون ایدئولوژی واحد و ترویج آن در سراسر کشور با تاکید بر ناسیونالیسم، به عنوان آرمان سیاسی دولت می تواند نقش موثری در زمینه حفظ وحدت هویتی جامعه داشته باشد. (مقصودی، ۱۳۸۲: ۲۴)
لذا می توان گفت بهره گیری از ابزار خشونت برای تامین و حفظ وحدت اجتماعی و ملی یک جامعه نمی­تواند برای رسیدن به هدف های دراز مدت مثمرثمر باشد. (آرنت، ۱۳۵۹: ۱۰)
به عقیده اکلاتف، بحران سیاسی، یکی از عوامل وقوع چالش و مناقشه در رابطه با هویت در درون یک واحد سیاسی است. در صورتی که دولت مرکزی راهکار کسب مشروعیت سیاسی را از طریق خشونت پیگیری نماید سایر گروه های قومی مغلوب که خواهان تجدید نظر در نظم سیاسی و اجتماعی هستند. به سمت و سوی اعمال خشونت زا کشیده می شوند. در واقع چالش با نظام قانونی نوعی چالش با مشروعت آن نظام و آرمانهای هویت خواهانه ی آن است. (صالحی، ۱۳۹۱: ۱۵۳-۱۵۱)
۹-۳-۱- جهانی شدن و هویت
جهانی شدن به عنوان یک متغیر زمینه ای، مجموعه ای از تغییرات فرهنگی را به وجود می آورد که حداقل در یک وضعیت خاص، موجب گسترش فضای باز رسانه ای و توسعه و تعمیق تعاملات واقعی فضای مجازی شد. ازجمله پیامدهای آن مدرن شدن بخش های مختلف جامعه است. که خود زمینه ی دگرگونی­های اجتماعی دیگر را به همراه داشت.(کاظمی، ۱۳۸۰: ۲۲۰)
گیدنز جهانی شدن را اینگونه تعریف می کند: فشرده شدن زمان و مکان، فشرده شدن روابط اجتماعی در سطح جهانی از بین ببرد (گیدنز، ۱۳۷۸ :۵۹)
در حوزه ی فرهنگ نیز این فشرده شدن کاملاً محسوس است. بطوری که انسان ها و جوامع از نقاط مختلف با همدیگر ارتباط بیشتری برقرار می کنند و لذا موجب درهم رفتگی فرهنگ های آنها و تأثیر گذاری متقابل این فرهنگ ها بر همدیگر می شود. این تأثیر گذاری متقابل می تواند ماهیت فرهنگی هویت ملی کشورها را تغییر دهد و هویت ملی را تحت تأثیر قرار دهد. بدین ترتیب جهانی شدن موجب ایجاد نگرانی در دو بعد می شود: یکی در مورد محتوای هویت ملی و دیگری در مورد ضعف و قوت هویت ملی. (عاملی، ۱۳۸۰: ۷۹۰)
رابرتسون همانند گیدنز جهانی شدن را نوعی فشردگی مکانی در نظر گرفته است که موجب نسبی شدن جوامع، ملت ها و مسائل مربوط به آنها از جمله هویت شده است. این فرایند موجب دل مشغولی نسبت به هویت شده و جستجوی هویت را در شکل مقاومت در برابر جهانی شدن تبدیل کرده است بطوری که امروزه مفهوم دهکده ی جهانی بخصوص در دهه ۱۹۹۰ در راستای بالا گرفتن موج جدایی خواهی ملی و منطقه گرایی قومی به ویژه در حوزه ی پیمان ورشو و منطقه بالکان، زیر سؤال رفته است. این رویدادها خوشبینی­های غرب را درمورد جهانی شدن ارزش­ها تا حدودی به یأس و ناامیدی تبدیل نموده و تجدیدنظر در فرضیه فوق را الزامی کرده است. (گل محمدی، ۱۳۸۰: ۳۲۵)
هابرماس در عین توجیه جهانی شدن به جنبه های منفی آن هم توجه کرده و دشواری تجربه ی مدرنیسم و جهانی شدن را نوعی احیاگرناسیونالیسم، به معنای تقابل و واکنش در مقام جهانی شدن می داند از دید هابرماس جهانی شدن موجب تضعیف ظرفیت های دولت – ملت می گردد. وی راه حل این معضل را در گسترش تصمیم جمعی و حوزه عمومی جوامع می داند بدین ترتیب جهانی شدن نیز در در حوزه های مختلف اجتماعی، مرزهای ملی را با تهدید مواجه می سازد و سبب آزاد شدن نیروهای پایین به بالا می­ شود. این نیروها با طرح تقاضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جدید، دولت های ملی را با مشکلات عدیده­ای مواجه ساخته و نتیجه ی هر دوی اینها، موجب آسیب پذیرشدن فرهنگ، هویت و همبستگی ملی می­شوند. (قیصری، ۳۹۶:۱۳۸۲)
صرف­نظر از دیدگاه­ های مختلف می توان گفت، هیچ چیزی حاکی از آن نیست که جهانی شدن الزاماً ذهن را توسعه می بخشد، جهانی شدن و افزایش گرایش های محلی صرفنظر از تنافرشان، به هم پیوسته هستند، جهان، هم زمان در حال کوچکتر شدن و بزرگتر شدن است، ناحیه گرائی و قومیت هم چون دوروی جدائی­ناپذیر یک سکه هستند و هر کدام به نحوی تدافعی، نسبت به محیط جهانی تر شده ی حیات اجتماعی تجلی می یابند.(بالمر، ۱۸۱:۱۳۸۴)
امروزه در بسیاری از کشورهای دموکراتیک، قومیت ها و هویت های محلی به عنوان تهدیدی نسبت به ثبات سیاسی کشورها به حساب نمی آیند. به همین دلیل روش­های انعطاف پذیرتری در رابطه با این گرو­ها اتخاذ می کنند. پذیرش سیاست های تنوع فرهنگی، حق آموزش به زبان مادری و پذیرش حق خود گردانی از جمله این سیاست ها است. چند گونگی فرهنگی امروزه به عنوان اصل تلقی می شود که بر مبنای آن گرچه هویت از درون فرد مایه می گیرد ولی با به رسمیت شناخته شدن آن، درک و شعور انسانی از راه گفت و گو و شنود جمعی پرورش می یابد و حقوق اساسی زندگی مورد پذیرش قرار می­گیرد.(روستر۶۰:۱۳۸۴-۵۵)
۱۰-۳-۱- هویت قومی
در مباحث قبلی اشاره شد که هر انسانی در طول دوره ی حیات خویش متاثر از محیط جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی خود هویت های متفاوتی راکسب می کند، که ثابت و لایتغیر نیستند و همواره تحت تاثیر حوزه ­های مختلف زندگی تغییر می کنند. از جمله ی این هویت می توان به هویت تباری، زبانی، قومی، دینی، ملی، نژادی، و جنسی و انسانی اشاره نمود. این هویت ها اغلب ترکیبی از یک هویت واحد ایجاد می کنند که برآیندی از هویت های فوق است. جابجائی یکی از این هویت ها می تواند هویت ترکیبی را دگرگون سازد. بنابراین در فرایند تعامل انسان با محیط خویش همواره شاهد حالت غیر ایستایی هویت و یا به تعبیری دینامیکی بودن آن هستیم آنچه که در مباحث هویتی از بین سایر هویت ها بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. بحث هویت قومی است که با مفهوم قومیت و قوم مداری ارتباط دارد. بنابراین شناخت هویت قومی مستلزم درک واژه ی قومیت در معنای وسیع آن است. واژه ی قومیت هنگامی به منصه ظهور رسید که انسانها ی منزوی از نظر جغرافیایی توانستند از طریق نوشتاری پی به مشترکات فرهنگی و شاید نژادی خود بردند و بر اساس این مشترکات توانستند شباهت­ها و تفاوت­های خود را درک نمایند بدین ترتیب قومیت و به تبع آن هویت قومی محصول ارتباط نوشتاری است. (احمدی، ۱۳۷۱: ۸۹)
پرمداس معتقد است که هویت قومی هنگامی پدید آمد که گروهی از مردم آگاهانه به خود نگریستند و متوجه مشترکات نژادی، مذهبی وسرزمین مشترک خود شدند و این احساس را پیدا کردند که این عوامل مشترک از سوی یکی از عوامل ثانویه مورد تهدید است. (احمدی، ۱۳۷۸: ۴۵)
از نظر اسمیت ریشه ی قوم مداری ناشی از تمایل و نیاز جامعه ی قومی به کسب هویت است. وجدان قومی که هویت خود را در گذشته اجتماعی، اسطوره ها، خاطرات تاریخی، هم زبانی و هم نژادی می بیند، برآِیندی ایجاد می کند که حاصل آن تشکیل هویت قومی است که از لحاظ سیاسی معطوف به قدرت خواهی و مرکز گریز است. (امیری صالحی، ۱۳۹۱: ۱۳۹)
الطائی در شرح هویت قومی می گوید: هویت قومی خاص دروان ماقبل سرمایه داری و قبل از تکوین مفهوم دولت –ملت، در معنای مدرن آن است. (الطائی،۱۳۷۸: ۳۷)
برتون در ریشه یابی علل ظهور هویت قومی می گوید: ساخت هویت قومی مبتنی بر ویژگی­های جمعیتی، تاریخی، زیست محیطی، سکونت گاهی، جامعه شناختی، اقتصادی، سیاسی، زبان شناختی، دینی و غیره می باشد، این ویژگی­ها رفته رفته ساختار یک مجموعه ی کما بیش مشخص و منسجم یافته در قالب یک نمونه را بوجود می آورند که در مقابل ایدئولوژی­های ملی گرایانه دولتی ملــت گرائی ها، خاص گرایی قبیله ای و جهانی وطن گرایی و یکپارچه سازی قومی دولــت ها مقاومــت می کند و خود را در موقعیت تفکیک یافته از سایر مجموعه برجسته می نماید. ( برتون، ۱۳۸۰: ۲۳۰)
در یک جمع بندی از مفهوم هویت قومی می توان گفت که تمایل به هویت قومی حاصل برآیندی از جمع بندی کلیه ی فاکتورهای موجد یک قومیت است که بعدی ذهنی داشته و تحت تاثیر تحلیل­های تاریخی، عاطفی، حسابگرانه و یا احساس محرومیت ظاهر می شود و با توجه به موقعیت­های تاریخی می تواند پتانسیل­های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متفاوتی از خود بروز دهد.(کاجی، ۱۳۷۸: ۴۸)
۱۱-۳-۱- شکل گیری مفهوم دولت - ملت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:19:00 ب.ظ ]




۳۸۰

 

۰/۱۰۰

 

 

 

 

 

 

۵-۲-۲-۹) توزیع پاسخگویان بر حسب خود حفاظتی روانی- عاطفی

همانطور که مشاهده می­ شود پاسخ­های پاسخگویان در مورد خود حفاظتی روانی-عاطفی در طبقات پایین، متوسط و بالا طبقه ­بندی شدند. جدول زیر نشان دهنده توزیع پاسخگویان بر حسب نگرش نسبت خود حفاظتی روانی-عاطفی است. نمرات پاسخگویان بر اساس حداقل و حداکثر نمرات برای مجموع گویه ­ها، به سه طبقه پایین، متوسط و بالا تقسیم ­بندی گردید. بر این اساس پاسخگویانی که نمره آن­ها در طبقه اول قرار داشت، نگرش سطح پایینی نسبت به خود حفاظتی روانی-عاطفی داشتند. افرادی که نمره آن­ها در سطح متوسط بوده، در طبقه دوم قرار گرفتند و نگرش متوسطی نسبت به خود حفاظتی روانی-عاطفی داشتند. پاسخگویانی که نمره آن­ها در طبقه سوم بر اساس طبقه ­بندی داده ­ها، قرار داشت، نیز نگرش بالایی نسبت به خود حفاظتی روانی-عاطفی داشتند؛ به عبارت دیگر آرامش طلبی و دوری از فشارهای روانی اهمیت بسیار زیادی برای آنها داشته است. داده ­های جدول نشان می­دهد که ۰/۰ درصد از پاسخگویان نگرش پایین داشته اند؛ ۲/۶ درصد نگرش متوسط و ۴/۹۷ درصد نگرش بالایی نسبت به خود حفاظتی روانی-عاطفی داشته اند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول ۵-۱۴) توزیع پاسخگویان بر حسب خود حفاظتی روانی- عاطفی

 

 

خود حفاظتی روانی- عاطفی

 

فراوانی

 

نسبی

 

انباشتی

 

 

 

کم

 

۰

 

۰/۰

 

۰/۰

 

 

 

متوسط

 

۱۰

 

۶/۲

 

۶/۲

 

 

 

بالا

 

۳۷۰

 

۴/۹۷

 

۰/۱۰۰

 

 

 

جمع

 

۳۸۰

 

۰/۱۰۰

 

 

 

 

 

 

۵-۲-۲-۱۰) توزیع پاسخگویان بر حسب توانمندی اجتماعی

داده ­های نگرش پاسخگویان نسبت به توانمندی اجتماعی در جدول زیر به صورت طبقه ­بندی شده، خلاصه شده است. این جدول نشان دهنده توزیع پاسخگویان بر حسب نگرش نسبت به توانمندی اجتماعی می­باشد. نمرات پاسخگویان بر اساس حداقل و حداکثر نمرات برای مجموع گویه ­ها، به سه طبقه پایین، متوسط و بالا تقسیم ­بندی گردید. بر این اساس پاسخگویانی که نمره آن­ها در طبقه اول قرار داشت، نگرش سطح پایینی نسبت به توانمندی اجتماعی خود داشتند. افرادی که نمره آن­ها در سطح متوسط بوده، در طبقه دوم قرار گرفتند و نگرش متوسطی به توانمندی اجتماعی داشتند. پاسخگویانی که نمره آن­ها در طبقه سوم بر اساس طبقه ­بندی داده ­ها قرار داشت، نیز نگرش بالایی به توانمندی اجتماعی داشته‌اند؛ به عبارت دیگر به به ارتقاء کیفیت زندگی و خود بازنمایی مثبت در زندگی خود اهمیت بسیار زیادی داده‌اند. داده ­های جدول نشان می­دهد که ۰/۰ درصد از پاسخگویان تمایل پایینی داشته اند؛ ۰/۱۰ درصد تمایل متوسط و ۰/۹۰ درصد نگرش بالایی به توانمندی اجتماعی خود داشته اند.
جدول ۵-۱۵) توزیع پاسخگویان بر حسب توانمندی اجتماعی

 

 

توانمندی اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]




  • ۲. فقط عرضه کننده نیروی کار است و سایر منابع مورد نیاز شغل توسط دیگری تامین می شوند .

 

  • ۳. یک حقوق یا دستمزد ساعتی،هفتگی یا ماهانه مشخص دریافت می کند .

 

    • ۴. نمی تواند کار واگذار شده به خود را به دیگری واگذار کند یا برای انجام مسئولیت های خود با دیگری قرار داد منعقد کند .

دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

۵.مسئولیتی برای تهیه تجهیزات وامکانات شغلی ندارد،مگر درموارد خاصی که شاغل ممکن است ابزار ساده ای راخود برای انجام کار تامین کند.این تامین جزئی وسایل وتجهیزات کار،تاثیری برجایگاه شغلی وی ندارد.

 

  • مسئولیتی درقبال سرمایه گذاری و مدیریت واحد کسب وکار ندارد .

 

  • مدت زمان کار وی تعیین شده و مشخص است .

 

  • برای یک فرد یا واحد کسب کار فعالیت می کند .

 

  • در شرایط اضافه کاری از مزایای آن مانند دستمزد بیشتر بهرمند می شود .

 

۱۰.هزینه های مسافرت یا ماموریت های کاری بر عهده او نیست .
۱۱.هر چه که تخصص او بیشتر می شود از استقلال وآزادی عمل بیشتری برخوردار می شود و جایگاه شغلی اش ارتقاء پیدا می کند .

 

  • گاهی ممکن است درحین اشتغال معمولی درتامین مالی بخشی ازفعالیت های شرکت سهیم شود.

 

(۲-۲۲-۲)ویژگی های خوداشتغا ل:
۱ . مالک واحد کسب وکار است ؛
۲ . در معرض خطر پذیری مالی شرکت یا واحد کسب وکار است وهزینه های ناشی از سوء مدیریت را متقبل ومتحمل می شود؛
۳ . مسئولیت سرمایه گذاری ومدیریت واح کسب وکار بر عهده وی است؛
۴ . از مزایای ناشی از مدیریت مناسب و مطلوب به طور مستقیم بهره مند می شود؛
۵ . برفعالیت ها کنترل مستقیم دارد وزمان، مکان و چگونگی انجام کارها را خود تعین می کند؛
۶ . در بکار گیری افراد دیگر برای انجام کار آزاد و مختا راست ؛
۷ . مسئول اصلی تامین منابع ، تجهیزات و ماشین های مورد نیاز برای کسب و کار است ؛
۸ . در بیمه کردن واحد کسب و کار یا خودش ، آزاد ومختار است ؛
۹ . خودش در خصوص تعداد ساعت کاری مورد نیاز برای انجام فعالیت ها در واحد کسب و کار تصمیم می گیرد یا به عبارت دیگر ساعت کاری و کار او انعطاف پذیر است؛
۱۰ . یک فرد خود اشتغال در واحد کسب وکار خود می تواند شاغل معمولی یک شرکت دیگر نیز باشد ؛
۱۱ . در قبال پرداخت مالیات و عوارض واحد کسب و کار مسئولیت دارد(دت‏[۷۰]،۲۰۰۴) .
(۲۳-۲)رنسانس خود اشتغالی
خود اشتغالی بعنوان یکی از رویکرد های اشتغال زایی نتنها در کشور های توسعه نیافته در قالب کارگاه های خانوادگی و کوچک انفرادی موثر بوده است،بلکه امروزه با توسعه فناوری اطلایات وارتباطات در کشورهای توسعه یافته نیز رو به گسترش است(پاکدامن،۱۳۸۰).
البته از دیرباز نیز خود اشتغالی یکی از منابع اساسی توسعه اشتغال در بسیاری از کشور ها محسوب و مورد توجه بوده است .به عنوان مثال در برخی از کشورها مانند آلمان و کانادا رشد خوداشتغالی درسالهای اخیر بیشتر از سایر انواع اشتغال بوده است.
به طور کلی در اتحادیه اروپا ۱۵درصد شاغلان را افراد خود اشتغال تشکیل می دهند که با توجه به سیاست های این اتحادیه ، انتظار افزایش این رقم وجود دارد .در این اتحادیه فرد خود اشتغال کسی است که با دیگران قرارداد شغلی ندارد وبا انجام یک فعالیت اقتصادی برای خودش در آمد کسب می کند.از سوی دیگر خوداشتغالی یک منبع مهم کار آفرینی ورشد واحد های کسب وکار کوچک[۷۱] است و می تواند تضمین کننده رشد اشتغال در دراز مدت باشد([۷۲]OECD،۱۹۹۸). کشور ما نیز می تواند به جای روش های سنتی وتکیه بر درآمد های نفتی وحتی افزایش بی رویه کارگران وکارکنان کارخانجات تحت پوشش دولت ،فرهنگ وشیوه های خود اشتغالی را آموزش وترویج دهد. در صورت تدوین واجرای کامل طرح های خود اشتغالی ،می توان انتظار داشت که درصد قابل توجهی از افراد بیکار ؛بویژه روستائیان، بجای مهاجرت به شهرهای بزرگ وتن دادن به شغل های کاذب، باایجاد کارگاه های صنایع دستی وکشاورزی در روستا ها، جذب مشاغل مولد گردند. درشهرها نیزافراد دارای تخصص های حرفه ای وحتی دانش آموختگان دانشگاه ها می توانند از تحصیلات پیش بینی شده برای راه اندازی مشاغل خصوصی استفاده کنند(پاکدامن،۱۳۸۰).
رنسانس خوداشتغالی بدلایل زیر ایجاد و رو به گسترش است :
وجود بازار محصول ونیروی کارغیر قابل انعطاف حاکم وافزایش مالیات ها تحول در سازمانهای تولیدی وصنعتی که بر منبع یابی بیرونی وفعایت های غیر متمرکزتاکید دارد .انعطاف پذیری ،سرعت و پاسخ گویی بالای شبکه ها وشهرک ها وخوشه های کسب کارهای کوچک وخود اشتغال نسبت به نیازهای مردم در مقایسه با شرکت های سنتی تمرکزسیاست های اشتغال زایی بسیاری از کشورها بر خوداشتغالی برای رهایی از کمند بیکاری تناسب خود اشتغالی با نیازها وشرایط اقشارخاص جامعه یعنی جوانان وزنان (OECD،۲۰۰۰).
(۲۴-۲)فرهنگ خوداشتغالی
یکی از عوامل زمینه ساز گسترش خوداشتغالی در کشور،فرهنگ حاکم بر جامعه است .فرهنگی که برای افراد خوداشتغال ارزش قائل است وافراد بیشتری را برای کارآفرینی تشویق می کند. ممکن است در برخی کشورها فرهنگ عمومی خانواده گی مشوق خوداشتغالی نباشد. دراین کشورها دولت باید زمینه کسترش فرهنگ خود اشتغالی را فراهم وبا سازکار متفاوت ازآن حمایت کند.رسانه های ملی می توانند نقش بسیار مهمی در این رابطه ایفا نمایند .ازسوی دیگر اقدام به خوداشتغالی در افراد و تشویق این موضوع،بشدت تحت تاثیر تربیت معلمان ومربیان افراد است. بنابراین توجه به کارآفرینی خوداشتغالی در مدارس و دانشگاه ها وگنجاندن دروسی در این زمینه در برنامه تحصیلی مراکز آموزشی مذکور می تواند بستر مناسبی را فراهم سازد(هیسریچ‏ وپطرس[۷۳]، ۲۰۰۲) .
یکی از عوامل زمینه ساز خوداشتغالی محیط تصمیم گیری است ،در واقع تصمیم گیری درمورد تغییرشیوه زندگی یا شغل اصولا دشوار است برای این منظور صرف انرژی زیاد وداشتن جسارت تغییر و انجام کاری متفاوت از گذشته ،ضروری است . برای موفقیت افرادی که تصمیم به تغییر می گیرند وجود دو محیط کاری بسیار حیاتی است :
(۱-۲۴-۲)محیط کاری تحقیق وتوسعهاگردرمحیط کاری تحقیق و توسعه ایده های درباره تولید کالاها یاخدمات جدید ارائه ولی موردتوجه سازمان قرارنگیرد، فرد مطرح کننده ایده تلاش میکند درخارج ازسازمان،شرکتی را تاسیس وایده خود را محقق سازد.
(۲-۲۴-۲) بازاریابی:گاهی شناخت دقیق ازشرایط ونیازهای بازار،فرد را به راه اندازی کسب وکار جدید تشویق می کند(محمودی نژاد وهمکاران،۱۳۸۳).
زمینه های روان شناختی نیز نقش مهمی در توسعه خوداشتغالی ایفا می کنند.دراواسط قرن بیستم روان شناسان نگاه خودرا معطوف به فعالیت های اقتصادی کردند.دراین دوران برخی از روان شناسان ازجمله مک کلند[۷۴]،استادروانشناسی هاروارد امریکا نظریه روان شناسی توسعه اقتصادی رامطرح نمود.براساس این نظریه،عقب ماندگی اقتصادی درکشورهای درحال توسعه به دلیل عدم درک خلاقیت فردی است وی معتقد است درانسان سه نیاز اساسی وجود دارد:

 

  • نیاز به توفیق یاتوفیق طلبی[۷۵]

 

۲.نیاز به قدرت یا قدرت طلبی[۷۶]

 

  • نیازعاطفی یا احساس تعلق[۷۷]

 

براساس این دیدگاه، نیازهای فوق فرد را به تحرک وا می دارد تا از طریق راه اندازی کسب وکار، آن نیازها را تامین نماید. کالینز‏[۷۸]وهمکاران(۱۹۶۴)نیزدر مطالعه خود دریافتند که خویش فرمایان دارای یک تمایل ناخودآگاه برای رویارویی با مشکلات هستند(به نقل از شعبانعلی فمی،۱۳۸۶).
دراین رابطه باید توجه داشت که عدم رضایت ازکارهای گذشته یکی ازعوامل مهمی است که برتصمیمات خوداشتغالی تاثیر می گذارد وبراین اساس،فرد تمایل کمتری به ایجاد کسب وکار جدید درآن زمینه نشان می دهد(شاپرو سوکول‏[۷۹]،۱۹۸۲).
اگرعدم رضایت ازیک کسب وکار استمرارپیدا کند،ممکن است منجربه تحرک وجابجایی شغل شود ( دیلی و کی رک[۸۰]، ۱۹۹۲). ازسوی دیگرفقدان رضایت از سایر انواع مشاغل گذشته مانند شغل های دستمزد ساز انگیزه فرد برای کارآفرینی وخوداشتغالی را افزایش می دهد(هویس من ودریدر[۸۱]، ۱۹۸۴).
بطورکلی هرچه رضایت فرد از شرایط موجود زندگی خانوادگی و وضعیت اجتماعی افزایش می یابد، احتمال تمایل او به خوداشتغالی افزایش می یابد. البته این فقط به عنوان عامل ورود به حوزه خوداشتغالی عمل می کند. درحالی که مطالعات، حاکی از آن است که افراد خوداشتغال رضایت بیشتری ازشاغلان معمولی دارند(نوردرهاون[۸۲] وهمکاران، ۲۰۰۰).
براساس یک مطالعه دیگر، افراد خوداشتغال بیش ازشاغلان معمولی از کار خود راضی بودند. آنها ابراز داشته اند که رضایت شغلی شان به خاطر درآمد بالاتریاساعت کارکمترنیست، بلکه ناشی ازاستقلال وآزادی عمل درشغل وحرفه است(اوهلسون[۸۳]، ۲۰۰۴).
(۲۵-۲)عوامل موثر بررشد خوداشتغالی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]




در فرضیه هفتم که به بررسی رابطه تعهد سازمانی با تمایل به ترک خدمت پرداخته شد، نتایج نشان داد که یک رابطه منفی بین این دو متغیر برقرار است به طوریکه میزان این رابطه نیز با توجه به نتایج برابر با ۵۸/۰- است.
یافته های جانبی:
با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تی دو نمونه ای مشاهده شد که در گروه های مختلف از نظر جنسیت، گروه سنی ، تحصیلات و سابقه خدمت ترک شغل تفاوت معنی داری ندارد. چرا که سطح معنی دار بدست آمده برای آنها بالاتر از ۰۵/۰است (جداول مربوطه در قسمت ضمائم قرار دارند).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۵-۴)مقایسه نتیجه تحقیق حاضر با تحقیقات مشابه
دعایی و برجعلی لو (۱۳۸۹) درتحقیقی نتیجه گرفتند که حمایت سازمانی ادراک شده با تعهد سازمانی کارکنان رابطه مثبت و با قصد ترک خدمت کارکنان رابطه منفی دارد. نتیجه تحقیق حاضر نیز در این راستا بوده است. میرکمالی و غلام زاده(۱۳۹۱) دریافتند که تعهد باترک خدمت رابطه منفی دارند. نتیجه تحقیق حاضر نیز بیانگر این نتیجه بوده است. حسن (۲۰۰۲) نیز دریافت که هر دو عاملهای عدالت توزیعی و رویه ای سهم مهمی برای تعهد سازمانی و تمایل به ترک کارکنان را تشکیل می دهد. این نیز در تحقیق حاضر تائید شد. لوی و همکاران (۲۰۰۶) در تحقیقاتشان نشان دادند که هر دو عدالت رویه ای و توزیعی برای توسعه حمایت سازمانی ادراک شده شرکت دارند و pos نقش میانجی گری روی تعهد سازمانی و ترک خدمت دارد.تعهد سازمانی با ترک خدمت بطور منفی رابطه دارد و تعهد سازمانی کارکنان و ترک خدمت دو پیشبینی کننده مهم برای تمایل به ترک خدمت کارکنان است.علیزاده(۲۰۰۷۹) در تحیقی نتیجه گرفت که بین تعهد سازمانی و تمایل به ترک شغل رابطه منفی وجود دارد،گل پرور و عزیزی (۱۳۸۷۹) نتیجه گرفتند بین تعهد سازمانی ، میل به ماندن و تمایل به ترک خدمت ارتباط معنی داری وجود دارد،تنعمی(۱۳۷۲) نتیجه گرفت تعهد سازمانی یکی از عوامل موثر در پیشبینی تمایل به ترک خدمت کارکنان است،ممی زاده(۱۳۸۱) نتیجه گرفت که بطور کلی عوامل سازمانی در اتخاذ تصمیم بر ترک خدمت موثرند که از جمله آنها تعهد سازمانی است که در مجموع بهبود آنها منجر به کاهش میزان ترک خدمت در سازمان می گردد ،اخباری،عریضی،قاسمی و نوری(۱۳۹۱) نشان دادند که با تغیر تعهد سازمانی اول میزان میل به ماندن و بعد از آن قصد ترک خدمت (به صورت غیر مستقیم) تغیر می کند،سبک رو و همکارانش(۱۳۹۰) نشان دادند که حمایت سازمانی قصد ترک خدمت کارکنان را کاهش می دهد،حسنی و همکاران(۱۳۹۱) نشان دادند که بین ادارک از عدالت و تمایل به ترک خدمت رابطه معنی دار منفی وجود دارد،شهربانیان و همکاران(۲۰۱۲) نتیجه گرفتند که یک ارتباط مهم و منفی بین عدالت سازمانی و تمایل به ترک خدمت کارکنان وجود دارد،رحیم نیا و هوشیار(۱۳۸۹) در تحقیقی نتیجه گرفتند که عدالت سازمانی بر تمایل به ترک خدمت تاثیر منفی داردکه نتیجه تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات بیان شده در بالا در یک راستا بوده است.
۵-۵) پیشنهادات در راستای یافته های تحقیق
با توجه به نتایج حاصل از آزمون قرضیه ها و بررسی تفکیکی سوالات تحقیق موارد زیر پیشنهاد می گردد:
۱-مطابق جدول(۵-۱) مشاهده شد که پرسشهای چهارم و پنجم به ترتیب با میانگین های ۱۱/۲ و ۲۰/۲ کمتر از دیگر سوالات در عدالت توزیعی بوده است لذا جهت افزایش عدالت توزیعی پیشنهاد می گردد:
-با توجه به استرس و فشارهای شغلی بسیار بالا در گمرک و انتظاری که دولت در کیفیت انجام کار از گمرک بدلیل درآمد زایی و اعمال سیاستهای کلان کشور دارد، توزیع عادلانه در پرداخت حقوق و پاداشهای مادی متناسب با این انتظارات در نظر گرفته شود.
۲- مطابق جدول (۵-۲) مشاهده شد که پرسشهای ششم و دوم به ترتیب با میانگینهای ۳۸/۲ و ۴۵/۲ کمتر از دیگر سوالات در عدالت رویه ای بوده است لذا جهت افزایش عدالت رویه ای پیشنهاد می گردد:
-با توجه به تخصصی بودن گمرک و اینکه در حین اجرای وظایف ،تجربیات فراوانی در نحوه صحیح اجرای رویه ها و نواقص احتمالی آن در کارکنان گمرک ایجاد می گردد به کارکنان امکان فرجام خواهی و اصلاح رویه ها ی گمرکی و فرصت تأثیرگذاری ناشی از رویه ها داده شود.و برای این منظور از کارکنان سازمان که تجارب لازم را پس از سالها حضور در گمرک بدست آورده اند برای مدیریت سطوح عالی سازمان بهره گیری شودکه این امر زمینه را برای کسب منافع شخصی تصمیم گیرندگان خارج از سازمان، در طول فرایند تخصیص رویه ها کاهش می دهد.
-فراهم کردن قدرت برای کارکنان متناسب با مسئولیت آنان در پستهای تخصصیشان در گمرک، تا آنجایی که یک حس مالکیت نسبت به اعمال و پیشرفتهایشان ، ایجاد شود.
۳- مطابق جدول(۵-۳) مشاهده شد که پرسش دوم و چهارم به ترتیب با میانگینهای ۹۷/۳ و ۹۸/۳ کمتر از دیگر سوالات در عدالت مراوده ای (تعاملی) بوده است.لذا جهت افزایش عدالت مراوده ای پیشنهاد می گردد:
-از آنجایی که جایگاه سازمانی افراد و پستی که در آن مشغول به فعالیت هستند در نگاه افراد بیرونی و همکاران داخلی و احترام آنها تاثیرگذار و منجر به ایجاد احساس منزلت و احترام در کارمند می گردد‏، پیشنهاد می شود با ارتقاء جایگاه افراد در مسیر شغلی، توجه به نظرات آنان در مورد مسائل کار و محیط کاری و دخالت دادن آنها در تصمیم گیری به کارکنان این احساس را منتقل کنند که دارای شأن و منزلت هستند و نظرات آنها برای سازمان مهم است.
- سرپرستان با انتقاد پذیر بودن و سعه صدر می توانند توانمندی اظهارنظر، پیشنهاد و نوع آوری را در کارکنان ارتقاء دهند و با اجتناب از قضاوتهای عجولانه، کارکنان را از ترد شدن و احساس از خود بیگانگی دور کنند.
۴- مطابق جدول( ۵-۵) مشاهده شد که پرسشهای دوم و ششم به ترتیب با میانگینهای ۴۷/۲ و ۵۲/۲ کمتر از دیگر سوالات در حمایت سازمانی ادراک شده بوده است. لذا جهت افزایش حمایت سازمانی ادراک شده پیشنهاد می گردد:
-سازمان ارزشها واهداف کارکنان را با ارزشها و اهداف خود همسو کند به گونه ا ی که فرد به این نتیجه برسد که اگر میزان درآمد دریافتی توسط گمرک یا ارتقاء جایگاه آنها در بین سازمانها منجر به افزایش درآمد خود فرد و ارتقاء خودش نیز در جامعه می شود.
-واحد روابط عمومی یا کمیته فرهنگی گمرک در زمینه مسائل و مشکلات کارکنان اطلاعات صحیح را به مدیریت منتقل تا ابراز همدردی و تلاش در رفع مشکلات، کارکنان به این نتیجه برسند که سازمان به فکر آنها می باشد و برای سازمان مهم هستند.
- نحوه برخورد مدیریت و سرپرستان با عملکرد کارکنان به گونه ای باشد که نقش آنها را در موفقیت سازمان بروز دهد و کارمند به این نتیجه برسد که موفقیت سازمان سهم بسزایی دارد و عملکرد مناسب او به آسانی جایگزین ندارد.
- از آنجایی که گمرک سازمان تخصصی و حاکمیتی است پیشنهاد می شود که افراد در چارچوب قانون و دستورالعملها در اجرای وظایف خود استقلال لازم را داشته باشند تا به این نتیجه برسند که کار در کنترل آنها است و در نتیجه مسئولیتهای کار را نیز بپذیرند و نقش سرپرستان فقط جنبه نظارتی و حمایتی داشته باشد.
- با توجه به تخصصی بودن کار گمرک و نیاز به اطلاعات واضح و درست، سازمان و مدیران گمرک تلاش نمایند که اطلاعات کافی در زمینه شغلی در اختیار کارمند قرار داده شود و در راستای آموزشهایی که دیده است شغل برای کارمند تعریف و از او مسئولیت و پاسخگویی در قبال عملکرد خواسته شود.
- با توجه به تخصصی بودن امور گمرکی دوره های آموزشی کارکنان بطور منظم برگزار و با مأمور کردن کارکنان در گمرکات بزرگ و فعال مانند گمرک شهید رجائی، آموزش، بیشتر جنبه عملی پیدا کرده و کارکنان با جنبه های مختلف کار آشنا و مسلط به امور شغلی خود گردند.
۵- مطابق جدول(۵-۶) مشاهده شد که پرسشهای یازده و هفت به ترتیب با میانگینهای ۵۹/۲ و ۸۹/۲ کمتر از دیگر سوالات در تعهد سازمانی بوده است. این سوالات مربوط به نصیب نشدن منافع زیاد از باقی ماندن در سازمان،همچنین در صورت وجود نوع کار مشابه ، بی تفاوتی کارکنان نسبت به اینکه در کدام سازمان مشغول به فعالیت گردند می باشد.لذا جهت افزایش تعهد سازمانی پیشنهاد می گردد:
که توسط مدیریت، انتظارات کارکنان از شغل تعیین و مسیر شغلی فرد در راستای برآورده شدن این اتظارات که حتما باید همسو با هدفهای سازمان گردد تعریف شود.
۵-۶)محدودیت های تحقیق
- این تحقیق تنها در گمرکات استان گیلان انجام شد و لذا تعمیم نتایج آن به سایر سازمان ها باید با احتیاط صورت بگیرد.
اکثر پژوهشهای کاربردی منحصر به قلمرو خاصی است که در آن، زمینه های مشکل آفرین و نتایج حاصله در بهترین وضعیت، تنها قابلیت تعمیم به موقعیتها و محلهای کاملا یکسان خواهد بود.
- استفاده از ابزار پرسشنامه :
۱- اندکی شمار پرسشنامه های برگشتی ۲- اگر پاسخ دهندگان با ابهامی روبرو شوند نمی توان آنرا برطرف کرد.
- تحقیق مقطعی(cross sectional):گردآوری داده ها درباره یک یا چند صفت در یک مقطع زمانی خاص و تنها یک مرتبه مثلا در خلال چند روز، چند هفته یا چند ماه است، این نوع مطالعه را تک ضربه ای ،مقطعی یا عرضی نامند.
-نمونه گیری غیر احتمالی: بدین معنی که یافته های مطالعه گروه نمونه را نمی توان با اطمینان به جامعه آماری تعمیم داد.
۵-۷) پیشنهادات برای تحقیقات آتی
پیشنهادات زیر برای تحقیقات بعدی ارائه می گردد:
۱٫در این تحقیق بعد عدالت اطلاعاتی در نظر گرفته نشد، پیشنهاد می گردد در تحقیقات بعدی مد نظر قرار گیرد.
۲٫نقش رضایت شغلی به عنوان یکی از پیش بین های اصلی متغیر تمایل به ترک خدمت نیز در تحقات آتی در نظر گرفته شد.
در تحقیقاتی که توسط کاسیو و مک اوی(۱۹۸۷)، مبلی (۱۹۸۲)، آرنولد و فلدمن(۱۹۸۲) و پرایس (۱۹۷۷) نشان داده شده است که بین رضایت شغلی و ترک خدمت رابطه منفی وجود دارد(ممی زاده،۱۳۸۱،ص۳۵؛ تنعمی، ۱۳۷۲، ص۵۲).
۳٫نقش میزان استرس کارکنان در تمایل به ترک خدمت آنها مد نظر قرار گیرد.
پژوهشگرانی چون ساگر(۱۹۹۴)، جکسون و رندال(۱۹۸۵)، فیشر(۱۹۸۳) و شور وشور(۱۹۹۵) به نقش استرس و فشارهای روانی ناشی از محیط کار پرداخته اند و به این نتیجه رسیده اند که با افزایش فشار روانی و استرس، کارکنان تمایل پیدا می کنند که مشاغل دیگر را جستجو نموده و در صورت فراهم بودن شرایط، شغل خود را ترک نمایند(علیزاده، ۱۳۸۷، ص ۲۸).
۴٫بررسی رابطه جو سازمانی و میزان تمایل به ترک خدمت کارکنان.

 

    1. نقش متغیرهای تعدیل گر مانند نوع قرارداد استخدامی کارکنانبه عنوان تعدیل گر درنظر گرفته شود.

 

پژوهشهای متعددی گزارش کرده اند که بین متغیرهای سن، استخدام رسمی و تمایل به ترک خدمت رابطه منفی وجود دارد.علاوه بر آن، کارکنان رسمی کمتر از کارکنان غیر رسمی( کارکنان قراردادی) تمایل به ترک سازمان دارند(علیزاده،۱۳۸۷،ص۲۸).
۱- آذر،عادل،مومنی،منصور(۱۳۷۷)، آمار و کاربرد آن در مدیریت،تهران،انتشارات سمت.
۲- آمسترانگ، مایکل (۱۳۸۱)،مدیریت استراتژیک منابه انسانی(راهنمای عمل)، ترجمه: سید محمد اعرابی و داود ایزدی،چاپ اول، تهران،دفتر پژوهشهای فرهنگی.
۳- اسماعیلی،کوروش(۱۳۸۰)،تعهد سازمانی، مجله تدبیر،شماره ۱۱۲،ص ۳۷٫
۴- اشجع، آرزو، نوری، ابوالقاسم، عریضی، حمیدرضا،سماواتیان، حسین (۱۳۸۸) رابطه ابعاد عدالت سازمانی با اعتماد به سازمان و سرپرست در کارکنان مجتمع فولاد مبارکه اصفهان،دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی،دانشگاه،آزاد اسلامی واحد خوراسگان(اصفهان)،شماره ۴۰،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




KSRC

 

 

 

چشمه ی ویژه مقدار آلفا

 

Alpha eigenvalue source

 

ACODE

 

 

 

خصوصیات متغیر های چشمه ، یکی از سه شکل زیر را دارد :

 

 

  • مقدار صریح مانند ۲ ERG =

 

 

 

  • یک توزیع که با پیشوند D نشان داده می شود ، مانند ERG = d5

 

 

 

  • وابسته به یک متغیر دیگر که با پیشوند F نشان داده می شود، مانند ERG = FPOS

 

 

تعریف متغیرها با بهره گرفتن از موارد ۲و۳ نیازمند استفاده از کارت های دیگری است. این کارتها عبارتنداز :

 

 

  • اطلاعات چشمه ( SI )

 

 

 

  • احتمال مربوط به چشمه SP

 

 

 

  • بایاس چشمه ( SB )

 

 

 

  • چشمه وابسته ( DS )

 

 

چشمه همسان گرد نقطه ای – چشمه با انرژی هیستو گرامی
اگر چشمه همسان گرد نقطه ای گاما با ۴ هیستو گرام انرژی و در مرکز مختصات داشته باشیم . به عبارت دیگر انرژی چشمه به چند بازه تقسیم می شود.

شکل ۳-۴) چشمه‏ی نقطه‏ای با انرژی هیستوگرامی

رسم نمودار تالی حین اجرای برنامه

در صورتی که بخواهید در حین اجرای برنامه نمودار نتایج محاسبات تالی مورد نظر خود را ببینید ، از دستور MPLOT در قسمت کارت داده استفاده کنید. به عنوان مثال :
MPLOT FREE E TALLY 18
در این جا نمودار نتایج محاسبات برای ۱۸ تالی بر حسب انرژی ( که بازه های آن توسط کارت En تعریف شده است ) در حین اجرای برنامه نشان داده خواهد شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
اجرای برنامه
برای اجرای برنامه های نوشته شده ، ابتدا آن را در مسیر MCNP . EXE کپی کنید سپس در محیط Command Prompt ، در مسیر دایرکتوری MCNP قرار بگیرید. به عنوان مثال اگر مسیر MCNP.EXE به صورت D;/MCNP4C باشد ، به صورت بعد عمل کنید.
در پنجره ی Run عبارت CMD را تایپ کنید تا پنجره ی Command Prompt ظاهر شود . در پنجره ی ظاهر شده دستورات شکل بعد را وارد کنید تا در مسیر مورد نظر قرار گیرید . برای رفتن به پوشه ی جدید از عبارت CD و برای خروج از یک پوشه از عبارت CD.. ( عبارت CD به همراه دو نقطه) استفاده کنید. اکنون برای اجرای برنامه ای با نام INP.TXT باید دستور زیر تایپ شود :
Mcnp i=inp.txt o=out.txt
با فشار دکمه ی Enter برنامه اجرا شده و خروجی در فایل OUT.TXT ذخیره می شود.
نکته : توجه کنید که تعداد کاراکترهای نام های در نظر گرفته شده برای فایل ورودی و خروجی ( با در نظر گرفتن پسوند فایل ) نباید از ۸ کاراکتر بیشتر شود.
لیست جداول چاپ شده در فایل خروجی با این ترتیب خواهد بود.
جدول ۳-۳) ثابت های مورد MCNP4C

 

 

Table No. & Table Description

 

Table No. & Table Description

 

 

 

۱۲۰ Importance function analysis
۱۲۶ Cell particle activity
۱۲۸(b) Universe map
۱۳۰ Particle weight balance
۱۴۰ Neutron/photon nuclhde activity

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:17:00 ب.ظ ]




تحلیل محتوا یکی از مباحث مهم و کاربردی است که پژوهشگران با بهره گرفتن از این روش، به وارسی داده‌های خود می‌پردازند. روش تحلیل محتوا کمّی است و در مباحث علوم اجتماعی کاربرد زیادی دارد. از این طریق می‌توان به تحلیل گفتار، نوشتار، از قبیل مقالات، کتاب‌ها، سخنرانی‌ها، فیلم، تصاویر، حرکات، نحوه ادای کلمات، تکرار کلمات، لحن به‌کاررفته در کلام و غیره پرداخت. تحلیل محتوا به محقق کمک می‌کند تا لایه‌های پنهان و زیرین پدیده‌های مرتبط با موضوعِ پژوهش را به دست آورده، به اهدافی که پژوهش در راستای آن انجام می‌گیرد. هولستی[۳۶] (۱۳۸۰) به نقل از دوید هیز می‌نویسد تحلیل محتوا موضوع اصلی علومی است که درباره انسان بحث می‌کنند. استعداد سخن گفتن، برجسته‌ترین ویژگی انسان است و زبان جزء جدایی‌ناپذیر تفکر منطقی، احساسات و همه عناصر مشخصه زندگی درونی اوست و اگر درست نگریسته شود، تحلیل محتوا مسئله مرکزی مطالعات انسانی است و کوشش در این راه، می‌تواند علوم اجتماعی و رفتاری را به شکلی اساسی تغییر دهد»؛ و کریپندروف[۳۷] (۱۹۸۰) بیان می‌دارد که کار تحلیل محتوا ازلحاظ جهت‌گیری اساساً تجربی است و تحلیل محتوا تصور مرسوم از محتوا به‌منزله موضوع موردتوجه فراتر می‌رود و پیوند تنگاتنگی با برداشت‌های جدید از پدیده‌های نمادین دارد و درنهایت تحلیل محتوا روش‌شناسی مختص به خود را به وجود می‌آورد که محقق را قادر می‌سازد به تهیه، بیان و ارزیابی انتقادی از طرح پژوهش به‌طور مستقل از نتایج آن بپردازد. (ص: ۹-۱۱)
۲-۹-۱ تعریف تحلیل محتوا
تحلیل محتوا روش تحقیقی است برای گرفتن نتایج معتبر و قابل تکرار از داده‌های استخراج‌شده از متن، تحلیل محتوا «هر فنی است که به کمک آن، ویژگی‌های خاص پیام‌ها را به‌طور نظام‌یافته و عینی مورد شناسایی قرار می‌دهند.»(فرانکفورد، نچمیاس) وَلیزر و وینر تحلیل محتوا را هر رویه نظام‌مندی که به‌منظور بررسی محتوای اطلاعات ضبط‌شده باشد تعریف می‌کند. کریپندورف (۱۹۸۰) آن را به‌عنوان یک فن پژوهشی برای ربط دادن داده‌ها به مضمون آن به‌گونه‌ای معتبر و تکرارپذیر تعریف می‌کند؛ بنابراین، تحلیل محتوا عبارت است از: فنی که به‌وسیله آن مشخصات خاص پیام به‌طور روشمند و دقیق جهت استنباط علمی شناسایی می‌شوند. دقت و عینیت امر متضمن آن است که تحلیل مبتنی بر قواعد مشخصی باشد تا به دانش‌پژوهان امکان دهد از پژوهش‌های مختلف به نتایج یکسان موردنظر دست یابند. (طالقانی، ۱۳۷۰).
پایان نامه - مقاله
کرلنگر[۳۸] بر این باور است که تحلیل محتوا دارای ویژگی‌های زیر می‌باشد:
الف) تحلیل محتوا روشی نظام‌مند است؛ به این معنا محتوایی که قرار است مورد ارزیابی قرار گیرد، باید بر اساس قواعد روشن و ثابتی برگزیده شود.
ب) تحلیل محتوا روشی عینی است؛ بنابراین، ساخته‌های ذهنی پژوهشگر نباید در آن دخالت داشته باشد.
ج) ازآنجایی‌که تحلیل محتوا کمی است، هدف اصلی تحلیل محتوا بازنمایی دقیق مجموعه‌ای از پیام می‌باشد. (راجردی[۳۹]، ص ۲۱۷-۲۱۸.)
۲-۹-۲ مراحل تحلیل محتوا
تحلیل محتوا نوعی بررسی اسناد و مدارک می‌باشد که ممکن است شخص پژوهشگر یا افراد دیگـر به جمع‌ آوری آن پرداختـه باشنـد. ولی تحلیـل و وارسی آن توسط شخص محقق انجـام می‌گیرد که کلمات، عبارات، اسامی، بندها، تصاویر، موضوع‌ها یا هر جلوه ویژه‌ای که موردنظر پژوهشگر است در برگه ثبت می‌گردد. باوجود تنوع اسناد و مدارک، از روش علمی برای تحلیل آن استفاده می‌شود. فرایند کلی عملیات تحلیل محتوا عبارت است از:
۱- موضوع موردمطالعه از قبل تعیین می‌گردد که می‌تواند لغات، جملات، عناوین اصلی مقالات و موارد مشابه آن باشد. به‌عنوان نمونه، پژوهش برای به دست آوردن بار ارزشی به‌کاررفته در یک مقاله انجام می‌گیرد.
۲- بیـان یک چارچوب که تئـوری پژوهش بر آن مبتنی است. با توجـه به تئوری موجود، فرضیه‌ها و متغیرهای مرتبط با مفاهیم مشخص می‌گردد و با بهره گرفتن از روش مناسب برای متغیرهای موردنظر و با اهدافی که بر آن مترتب می‌باشد، به تحلیل داده‌ها پرداخته می‌شود.
۳- در نظر گرفتن وسیله‌ای برای اندازه‌گیری متغیرها. به‌عنوان‌مثال، تهیه فهرستی از واژگان کلیدی به‌قصد شمارش آن و به دست آوردن معانی که در آن واژگان قصد گردیده است.
۴- تهیه و تنظیم ابزارِ جمع‌ آوری اطلاعات با توجه به موضوعی که قرار است پژوهش در آن انجام گیرد.
۵- جمع‌ آوری اطلاعات مربوط به طرح پژوهش. با در نظر گرفتن زمان مشخص و مکانی که قرار است عملیات در آن انجام گیرد. در ضمن لازم است به جمع‌ آوری متن‌ها یا واژه‌هایی پرداخته شود که به‌طور عموم در مسئله موردپژوهش کاربرد داشته باشد. پس از انجام مراحل فوق، داده‌های جمع‌ آوری‌شده به دسته‌ه ای مختلف طبقه‌بندی می‌گردند.
۶- پژوهشگر پس از جمع‌ آوری اطلاعات، به تجزیه‌وتحلیل آن دسته از داده‌هایی می‌پردازد که با فرضیه تحقیق مرتبط می‌باشد تا بتواند نتایج موردنظر را به دست آورد. (طالقانی،۱۳۷۰).
۲-۹-۳ کاربرد تحلیل محتوا
۱- معمول‌ترین استفاده از تحلیل محتوایی، توصیف خصوصیات پیام است. به‌عنوان‌مثال، برای فهم درست متون درسی، سخنرانی‌ها، روزنامه‌ها و مجلات، می‌توان آن‌ها را تحلیل محتوا نمود تا بتوان ارزش‌ها و نظریات به‌کاررفته در آن‌ها را به دست آورد.
۲- تحلیل محتوا به ما کمک می‌کند تا اهداف فرستنده پیام را به دست آوریم و دلایل ارسال پیام و نتایج مترتب بر آن را موردبررسی قرار دهیم. ازاین‌رو، تحلیل متون برای فهم و درک پیام و بیان دلایل ارسال‌کنندگان پیام و هدفی که بر آن مترتب می‌باشد، لازم به نظر می‌رسد. به‌عنوان نمونه، با تجزیه‌وتحلیل محتوای پیام، رهبر یک حزب سیاسی به مخاطبان خود، می‌توان به‌راحتی اهداف آن را به دست آورد.
۳- در تحلیل محتوا، پژوهشگران به دنبال شناخت اثر پیام‌بر روی مخاطبـان و گیرنده آن می‌باشنـد. مثلاً، افرادی که پیام برای آن‌ها ارسال می‌شود، موردمطالعه قرار می‌گیرند تا میزان تأثیر پیام بر افراد اندازه‌گیری شود و اثر مثبت و یا منفی آن به دست آید؛ و در صورت لزوم، به اصلاحات پیام پرداخته شود.
۴- شناخت اثـر و نویسنده آن، در این روش، پژوهشگـر محـور فعالیت خـود را متمرکز بر واژه‌های به‌کاررفته در متن می‌کند که تحلیل محتوا بر روی آن انجام می‌گیرد. مثلاً، افراد با توجه به ویژگی‌های شخصیتی خود از واژگانی خاص در نوشتار خود سود می‌جویند. فراوانی واژه‌ها و نحوه ترکیب آن‌ها در میان افراد متفاوت می‌باشد؛ بنابراین، با در دست داشتن اثری از افرادی که احتمال دارد اثر مجهول الهویت به او تعلق داشته باشد، به شناسایی صاحب اثر پی برد.
۵- از تحلیل محتوا می‌توان برای پاسخ به پرسش‌هایی که ممکن است پژوهشگران مطرح نمایند نیز استفاده نمود.
۶- کاربرد تحلیل محتوا می‌تواند برای بررسی جنبه‌هایی از فرهنگ و تغییرات فرهنگی مورداستفاده قرار گیرد. به‌عنوان‌مثال، می‌توان اشعار، ادبیات و هنر یک فرهنگ را در زمان خاصی مورد تحلیل قرارداد تا ارزش‌های موجـود در آن عصـر به دست آید و یا به مقایسه ارزش‌ها در زمان‌های متعدد مبادرت ورزید و دگرگونی ارزش‌ها را در طول زمان اندازه‌گیری نمود. به‌عنوان‌مثال، می‌توان از پژوهشی نام برد که توسط شخصی به نام «دیوید مک کله لند» انجام‌گرفته است. ایشان «توفیق افراد در فرهنگ‌های مختلف» را از طریق تحلیل محتوای ادبیات آنان مورد ارزیابی قرارداد و بدین نتیجه رسید که افراد موفق دارای اراده قوی هستند و برای به دست آوردن موفقیت تلاش می‌کنند. این‌گونه افراد معمولاً از نا همنوایی‌های بیشتری برخوردار می‌باشند. ازاین‌رو، دست به فعالیت‌هایی می‌زنند که دارای خطر زیادی می‌باشد. (طالقانی ،۱۳۷۰)
۷- از طریق تحلیل محتوا می‌توان به خصوصیات و ویژگی‌های اجتماعی زمانی خاص دست‌یافت؛ زیرا بیشتر نویسندگان در آثار خود به انعکاس مسائل و امور بااهمیت زمان خود می‌پردازند. با محوربندی ویژگی‌های اثر و بیان شاخص‌های به‌کاررفته در آن، می‌توان به بُعد نامحسوس و پنهان مسائل اجتماعی زمان نویسنده دست‌یافت.
۸- با تحلیل نامه، نوار، نوشته و سفرنامه می‌توان به بیماری، خصوصیات روحی و ذهنی افراد پی برد. از طریق روش روانکاوی، پژوهشگر در تحلیل محتوای خود به دنبال شناخت عوامل مختلفی است که شامل خطوط کلی بر فکر، اندیشه، جهان‌بینی، دنیای ذهنی و نگرش‌های ایده آلیستی صاحب محتوای آن می‌باشد. به‌علاوه، از طریق تحلیل محتوا می‌توان به شناخت جریان‌های عمیق و پنهان اجتماعی دوره‌ای که نویسنده در آن می‌زیسته دست‌یافت. در سال ۱۹۶۶ پژوهش‌هایی برای شناخت خصوصیات افراد مبتلابه اسکیزوفرنی انجام گرفت که هدف شناخت زبان افراد سالم و بیمار بود، در تحلیل اسناد به‌دست‌آمده از افراد دو گروه، بدین نتیجه دست یافتند که افراد سالم از کلمات وصفی (به‌صورت مفعولی) کمتر استفاده می‌کردند. درحالی‌که افراد بیمار کلمات وصفی بیشتری به کار می‌بردند. (ساروخانی،۱۳۸۲)
۲-۹-۴ واحدها و طبقات
۱-واژه «کلمـه» یا اصطلاح، کوچک‌ترین واحدی است که در تحلیل محتـوا به کار گرفته می‌شود. به‌واسطه آن می‌توان فهرستی از فراوانی واژگان موردنظر در متن را معین نمود. مثلاً، واژه «صلح» و کلمات وابسته به آن را می‌توان در یک پیام برشمرد و از طریق تحلیل آن، به نتایجی دست‌یافت.
۲-موضوع‌ها: واحد مناسب‌تری جهت ثبت داده‌هاست و معمولاً یک جمله ساده است که از ترکیب نهاد و گزاره، مبتدا و خبر به دست می‌آید. برای مطالعه رفتار، تصاویر، بندها، ارزش‌ها و تبلیغات بیشتر کاربرد دارند. آنچه در موضوع‌ها ضروری به نظر می‌رسد، باید مشخص شود که کدام‌یک از مکان‌ها مورد جستجو قرار گیرد و یا کدام بخش از پیام موردنظر است؛ زیرا موضوع‌ها در جمله‌واره‌ها بسیار به کار گرفته می‌شوند.
۳-شخصیت‌ها یا اسامی: در بعضـی مطالعـات از شخصیت‌ها و اسامی به‌جای جملات و واژه‌ها استفاده می‌شود. پژوهشگر می‌تواند از طریق ثبت اسامی افراد و اشخاص استفاده‌شده در متن‌های مختلف، به نتایج موردنظر دست یابد.
۴-پاراگراف‌ها یا بندها: این واحد کمتر مورداستفاده قرار می‌گیرد؛ زیرا به‌سختی می‌توان از طریق پاراگراف چیزهای مختلف را طبقه‌بندی و کدگذاری نمود.
۵-مقولات یا مورد: واحدی کلی است که توسط فرستنده پیام به کار گرفته می‌شود که ممکن است کتاب، مقاله و سخنرانی باشد. استفاده از مقولات برای تجزیه‌وتحلیل مناسب می‌باشد؛ زیرا انواع کتاب‌ها در کتابخانه‌ها به‌صورت موضوعی طبقه‌بندی‌شده است که می‌تواند مفید باشد. (فرانکفورد[۴۰]، نچماس[۴۱]، ۱۳۹۰، طالقانی ۱۳۷۰، مانهایم[۴۲]، ریچ[۴۳]، ۱۳۸۵)
۲-۹-۵ مقوله‌های تحلیل محتوا
در تحلیل محتوا می‌توان از مقوله‌های مختلفی سود جست؛ بنابراین، تحلیل محتوا منحصر به مقوله خاص نیست، بلکه با توجه به متن محور پژوهش، سلایق و توانایی محقق می‌توان از مقوله‌های مختلف استفاده نمود. در اینجا به‌عنوان نمونه به برخی از این مقوله‌ها اشاره می‌شود.
الف. مقوله از حیث ساختی: در این‌گونه مقوله‌ها نظر پژوهشگر به‌شدت، به بیانات یا عقایدی که در متن ابراز شده معطوف می‌باشد. مثلاً؛ در تحلیل متن می‌توان به بررسی عواطف و میزان شدت خشم، بدبینی یا خوش‌بینی که در رابطه با موضوع خاصی ابراز می‌شود، پرداخت تا به گرایش‌ها و شدت و ضعف آن پی برد.
ب. سبک‌شناسی متن: معمولاً اظهارنظرها با علائم و کلمات گوناگون صورت می‌گیرد. ازاین‌رو، می‌توان گفت: هر فرد سبک خاصی در کاربرد و نحوه استفاده از کلمات دارد، بنابراین، می‌توان از این طریق به قالب‌بندی سبک‌ها پرداخت، مثلاً، افراد در گفتارشان از کلمه من، ما، بنده، اینجانب، در نوشتار از کلمات مردم، اکثریت قریب به‌اتفاق مردم و واژگانی از این قبیل استفاده می‌کنند که بیان‌گر معنای خاصی است. می‌توان از طریق سبک‌شناسی به لایه‌های زیرین مقصود گوینده دست‌یافت.
ج. موضوع‌بندی مقوله‌ها: بر اساس معیاری خاص با توجه به اهداف مترتب بر آن صورت می‌گیرد. مثلاً، یک متن مذهبی را در مقوله‌های کلامی، فقهی، فلسفی و غیره می‌توان دسته‌بندی کرد. یا یک سخنرانی سیاسی را می‌توان به سیاست داخلی، خارجی و این‌گونه موارد دسته‌بندی نمود.
د. مقوله‌بندی ارزشی: در این نوع مقوله‌ها، هدف معطوف به قضاوت‌های ارزشی گفتار، متن و به به‌طورکلی پیام‌ها است. چنانچه بعضی از سیاستمداران کلمات مردم‌سالاری، حکومت مردمی، آزادی سیاسی و عدالت محوری را در سخنان خود زیاد به کار می‌برند. باید توجه نمود که آن‌ها کلمات را در جهت مثبت یا منفی به کار می‌گیرند یا میزان علاقه و تنفر ایشان نسبت به این کلمات چه مقدار است. از آن مهم‌تر، باید به علاقه یا تنفر درونی سیاستمداران، نسبت به واژگان پی برد تا از روی ظاهرسازی یا به خاطر مصلحت‌اندیشی سیاسی خود آن‌ها را به کار نبرند (ساروخانی، ۱۳۸۲، سرمد و همکاران،۱۳۷۷).
۲-۹-۶ تحلیل محتوا و کاربرد روش‌شناختی آن در تحلیل کتب درسی
روش تحلیل محتوا که در مطالعه و ارزیابی محتوای کتاب‌های درسی به کار می‌رود، در پژوهش‌های متعدد استفاده‌شده است. ریشه تاریخی تحلیل محتوا به آغاز کاربرد آگاهانه انسان از نمادها و زبان برمی‌گردد. تحلیل محتوا یکی از مهم‌ترین روش‌های پژوهش در علوم اجتماعی و به‌ویژه در ارتباطات است.
اما در سایر رشته‌های علوم انسانی ازجمله علوم تربیتی نیز به کار می‌رود (کریپندروف، ۱۳۹۰) برلسون[۴۴]، تحلیل محتوا را یک فن پژوهشی برای توصیف عینی، نظام‌دار و کمی ظاهر محتوای رسانه ارتباطی تعریف می‌کند (برلسون، ۱۹۵۹، به نقل از کریپندروف، ۱۳۹۰) همچنین “محتوا را می‌توان دانش‌ها، مهارت‌ها، گرایش‌ها و ارزش‌هایی توصیف کرد که باید یاد گرفته شوند"(نیکلس و نیکلس[۴۵]، ۱۳۷۷، ص ۶۲) کرلینجر[۴۶] (۱۳۸۲) “تحلیل محتوا را روش مطالعه و تجزیه‌وتحلیل ارتباطات، به شیوه نظام‌دار، عینی و کمی برای اندازه‌گیری متغیرها تعریف می‌کند یار محمدیان(۱۳۸۶)"تحلیل محتوا یک روش پژوهش منظم برای توصیف عینی و کمی محتوای کتاب‌ها و متون برنامه درسی و مقایسه پیام‌ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی بیان‌شده است” (ص ۱۵۰).
تحلیل محتوا کاربرد متنوعی دارد که یکی از آن‌ها تحلیل محتوای کتاب‌های درسی است. این تحلیل کمک می‌کند تا مفاهیم، اصول، نگرش‌ها، باورها و همه اجزای مطرح‌شده در قالب دروس کتاب، مطالعه عملی و با اهداف برنامه درسی، مقایسه و ارزشیابی شوند. برای مثال ممکن است کتاب درسی، نگرش‌ها یا حالت‌هایی را تشویق کند که با اهداف برنامه درسی هم‌خوانی نداشته باشند. به همین دلیل یک تحلیلگر محتوا می‌تواند پیام‌های نهفته در متون کتاب درسی را با اهداف برنامه یا علایق فراگیران یا هر مورد دیگری ارزیابی کند. درواقع، اهمیت و ضرورت مطالعه چنین مواردی است که تحلیل محتوای کتاب‌های درسی را توجیه می‌کند (جین[۴۷]، ۲۰۱۰، به نقل از نیک نفس،۱۳۹۲) در تحلیل محتوا جداول، عکس‌ها، کارتون‌ها و فیلم‌ها می‌توانند مورد تحلیل قرار بگیرند، هرچند ممکن است که وسایل و ابزارهایی که برای کدگذاری این موارد استفاده می‌شوند از کدگذاری متن مقداری پیچیده و مشکل‌تر باشند (کوندراکی، ویلمن و آمندسون، ۲۰۰۲، به نقل از نیک نفس،۱۳۹۲)[۴۸]
۲-۹-۷ تعریف و مفهوم تحلیل محتوای کتاب درسی
در نظام آموزشی کشور، طراحی، تهیه و تأمین محتوای آموزشی کتاب درسی را نهادهای دولتی و به‌صورت متمرکز انجام می‌دهند. ازآنجایی‌که در بهره‌گیری از متون درسی و تحقق اهداف آموزشی، عوامل گوناگونی هم چون ویژگی‌ها و خصوصیات فراگیران، الزامات اجتماعی، شرایط و امکانات آموزشی و کمک‌آموزشی و حتی ویژگی‌های انگیزشی، تجربی و تخصصی معلمان تأثیر دارند، کتاب‌های درسی در فرایند آموزش نقش و جایگاه ویژگی دارند. به همین دلیل تحلیل و مطالعه محتوای کتاب درسی به تصمیم سازان، دست‌اندرکاران و برنامه ریزان کمک می‌کند تا در هنگام تدوین کتاب‌های درسی تصمیمات درستی بگیرند، طوری که تا جای ممکن نواقص و کاستی‌ها به کمترین میزان برسد (مرادی، ۱۳۸۸) یک تحلیلگر محتوایی یا یک برنامه‌ریز درسی با بهره گرفتن از تحلیل محتوا می‌تواند پیام‌های نهفته در داستان‌های ساده و یا متون کتاب درسی را با اهداف برنامه موردمطالعه قرار داده و بدین‌وسیله گرایش‌ها و جانب‌داری‌های پنهان و آشکار در متون برنامه را تعیین کند (یارمحمدیان، ۱۳۸۶)
در این میان شعبانی (۱۳۸۴) تحلیل محتوای کتاب درسی را یک روش علمی برای تشریح و ارزشیابی عینی و منظم پیام‌های آموزشی می‌داند (ص.۱۸۰) و یار محمدیان (۱۳۸۶) تحلیل محتوای کتاب درسی را، یک روش پژوهش منظم برای توصیف عینی و کمی محتوای کتاب‌ها و متون برنامه درسی و یا مقایسه پیام‌ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی بیان می‌کند و مرادی (۱۳۸۸) بیان می‌دارد که تحلیل محتوای کتاب درسی یک شیوه پژوهشی دقیق، عمیق و پیچیده است که از طریق تجزیه‌وتحلیل متون به تعیین تعداد مفاهیم و واژه‌های درون‌متن می‌پردازد تا ارتباط بین مفاهیم، معانی تأکیدات و دلالت‌ها را مشخص کند و ورای توصیف و طبقه‌بندی مقوله‌های موجود در پیام آشکار از طریق درک موقعیت و شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نویسنده به تفسیر آثار و پیامدهای پیام در فراگیر بپردازد (ص: ۱۱۷).
البته تحلیل محتوای یک کتاب درسی تنها به معنای تحلیل متن و نوشتار کتاب نیست بلکه تحلیل می‌تواند سایر اجزای کتاب همچون تصاویر، جداول، پرسش‌ها، فعالیت‌ها را نیز در برگیرد (ستریج بوس، مارتنز، پرینز و جوچمز، ۲۰۰۶)[۴۹]
۲-۱۰ تعریف و ماهیت مطالعات اجتماعی
یکی از ابعاد تربیت انسان، بعد اجتماعی است. مقصود از تربیت اجتماعی تربیت افراد به‌گونه‌ای است که از مهارت‌های اجتماعی، ارتباطی، اقتصادی و محیط‌شناسی برخوردار باشند آموزش‌وپرورش باید دانش‌آموزان را افرادی مطلع نسبت به مسائل گذشته، حال و آینده جامعه و متعهد به ارزش‌ها و علاقه‌مند به مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و داشتن روحیه انتقادپذیری و انتقادکنندگی تربیت کند؛ و تنها از طریق آموزش مطالعات اجتماعی است که افراد با محیط جامعه، ارزش‌ها و هنجارها، فرایندهای اجتماعی و اقتصادی و مسئولیت‌های خود و دیگران آشنا می‌شوند. مطالعات اجتماعی یک حوزه یادگیری است که از تعامل انسان با محیط‌های اجتماعی، فرهنگی، طبیعی، اقتصادی و … و تحولات زندگی بشر درگذشته، حال و آینده و جنبه‌های گوناگون آن بحث می‌کند. ازآنجاکه این درس بر محور کنش متقابل آدمیان با یکدیگر و با محیطی که در آن به سر می‌برند درروند زمانی استوار است، می‌توان ادعا کرد که جامعه، مکان و زمان سه محور عمده این درس‌اند.
مطالعات اجتماعی یک حوزه یادگیری بین‌رشته‌ای است که از مفاهیم رشته‌های علمی چون جغرافیا، تاریخ، اقتصاد، علوم سیاسی، جامعه‌شناسی و همچنین آموزش‌های مدنی، مطالعات شهروندی و زیست‌محیطی، دین و اخلاق بهره می‌گیرد (فلاحیان، پرتویی مقدم،۱۳۹۲).
دایره المعارف بین‌المللی آموزش‌وپرورش ،در جلد دهم، مطالعات اجتماعی را این‌گونه تعریف کرده است :مطالعات اجتماعی حوزه‌ای از برنامه درسی است که هدف آن، آشنا کردن بچه‌ها با محیط اطرافشان و نیز توسعه ارتباطات انسانی است به‌گونه‌ای که دانش آموزان شهروندان خوبی تربیت شوند .محتوای این درس از تاریخ، جغرافیا و دیگر علوم اجتماعی استخراج می‌گردد.(فلاحیان،۱۳۹۲) و در ایران در سال ۱۳۷۵ برای نخستین بار شورای وقت برنامه‌ریزی مطالعات اجتماعی دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتب درسی ،مطالعات اجتماعی را این‌گونه تعریف کرده است :حوزه‌ای که درباره‌ی انسان و تعامل او با محیط‌های اجتماعی ،فرهنگی ، طبیعی و تحولات زندگی بشر درگذشته ،حال و آینده و جنبه‌های گوناگون آن (سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی و محیطی )بحث می‌کند ("راهنمای برنامه درسی مطالعات اجتماعی “،۱۳۷۵) بنابراین در مطالعات اجتماعی به رشد مهارت‌های اجتماعی تأکید می‌شود و برای رسیدن به این هدف محتوای علمی خود را از شاخه‌های مختلف علوم انسانی کسب می‌کند(ملکی ،۱۳۷۴).
۲-۱۰-۱ ضرورت‌ها و جهت‌گیری‌های اصلی در آموزش مطالعات اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




۰۶/۰

 

۱۸/۰

 

۵۸/۵-

 

 

 

P8

 

۲/۲-

 

۶/۲-

 

۱۵/۰

 

۹۱/۰-

 

 

 

P9

 

۰۲/۲-

 

۱۶/۳-

 

۰۸/۰

 

۳۲/۲-

 

 

 

P10

 

۹۴/۲

 

۱۶/۱-

 

۰۸/۰-

 

۲۸/۲

 

 

 

ارتفاع تا اولین شاخه فرعی
معنی دار شدن GCA و SCA برای صفت ارتفاع تا اولین شاخه فرعی نشان می دهد که هر دو عامل اثرات افزایشی و غیر افزایشی در کنترل این صفت نقش دارند جدول (۴-۱). همچنین معنی دار شدن GCA/SCA ( جدول۴-۱) موثر بودن اثرات افزایشی در کنترل این صفت را نشان می دهد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
متوسط درجه غالبیت ۴۸/۱ (جدول ۴-۳)نشان می دهد اثرات غالبیت در کنترل این صفت نقش دارند.همچنین با توجه به اینکه خط رگرسیون نمودار کواریانس نتاج- والد را در قسمت منفی قطع کرده است استنباط می شود که صفت بیشتر تحت تاثیر اثرات فوق غالبیت قرار دارد.
مقادیر GCA نشان داد لاینهای P4 و P5 به ترتیب بیشترین تاثیر را در افزایش و کاهش ارتفاع تا اولین شاخه فرعی را داشتند (جدول۴-۲). نتایج SCA حاکی از این بود که تلاقی هایP4P2*و P1*P4 به ترتیب بیشترین و کمترین ارتفاع تا اولین شاخه فرعی را دارند.
میانگین کل هیبرید ها و والدین به ترتیب ۱۱/۱۵و۶۶/۲۰می باشد(جدول ۴-۳) که نشان دهنده ۵۵% هتروزیس کل می باشد. بیشترین میزان هتروزیس نسبت به والد برتر در تلاقی P3*P، و کمترین مقدار آن در تلاقی P3*P6 مشاهده شد.علاوه بر آن والدP6 دارای بیشترین آللهای مغلوب و والد P8 دارای بیشترین آلل غالب می باشد.

شکل ‏۴–۴:خط رگرسیون Wr-Vr برای صفت فاصله تا اولین شاخه فرعی .Wr=aVr +b،Wr(کواریانس نتاج –والد) ،Vr (واریانس والدین )، نقاط ژنوتیپ های P1تا P10می باشند.
تعداد شاخه فرعی
نتایج تجزیه واریانس برای فاصله تعداد شاخه فرعی نشان داد که اثر ترکیب پذیری عمومی(GCA) و خصوصی (SCA )در هر دو سطوح آماری ۵/۰و ۱ درصد معنی دار است که نشان از نقش توام اثرات افزایشی و غیر افزایشی در کنترل این صفت دارد جدول (۴-۱) . همچنین معنی دار شدن GCA/SCA ( جدول۴-۱) نشان می دهد سهم اثرات افزایشی در کنترل این صفت قابل توجه است.
متوسط درجه غالبیت ۲۸/۲(جدول ۴-۳) نشان از وجود اثرات غالبیت در کنترل این صفت دارد.این مقدار درجه غالبیت برای این صفت قابل توجه است و نشان می دهد اثرات غیر افزایشی سهم بیشتری در کنترل این صفت دارند.همچنین با توجه به اینکه خط رگرسیون منحنی Wr را در قسمت منفی و پایین منحنی قطع کرده است تایید کننده وجود اثرات فوق غالبیت در کنترل این صفت می باشد.
مقادیر GCA نشان داد لاینهای P3 و P7 به ترتیب بیشترین تاثیر را در افزایش و کاهش تعداد شاخه فرعی داشتند (جدول۴-۲).بنابر این والد P3به عنوان والدی موثر در افزایش تعداد شاخه های فرعی می باشد و از آن می توان برای افزایش تعداد شاخه فرعی در پروژه های اصلاحی بهره برد. نتایج SCA حاکی از این بود که تلاقی هایP8*P2و P5*P6 به ترتیب بیشترین و کمترین ترکیب پذیری خصوصی را دارند.
میانگین کل هیبرید ها و والدین به ترتیب ۵۳/۱۲و۲۶/۱۳می باشد (جدول ۴-۳) که نشان دهنده ۷۳/۰%هتروزیس کل می باشد. بیشترین میزان هتروزیس نسبت به والد برتر در تلاقی P2*Pو کمترین مقدار آن در تلاقی P5*P6 مشاهده شد.
پراکنش والدین نسبت به مبدا مختصات نشان می دهد والد P5بیشترین ژنهای مغلوب و والدهای P6،P1 و P8 دارای بیشترین ژنهای غالب در کنترل این صفت هستند.

شکل ‏۴–۵: خط رگرسیون Wr-Vr برای صفت تعداد شاخه فرعی در بوته Wr=aVr+b،Wr(کواریانس نتاج –والد) ،Vr (واریانس والدین )، نقاط ژنوتیپ های P1تا P10می باشند .
تعداد طبق در بوته
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر ترکیب پذیری عمومی(GCA) و خصوصی (SCA )در هر دو سطوح آماری۵/۰و ۱ درصد معنی دار است،که نشان از نقش توام اثرات افزایشی و غیر افزایشی در کنترل این صفت دارد.
باتوجه به اینکه نسبت GCA/SCA برای این صفت معنی دار است مشخص می گردد که اثرات افزایشی نیز در کنترل این صفت نقش موثری دارند و متوسط درجه غالبیت ۸۹/۱ (جدول ۴-۳) ، نیز نشان از وجود اثرات غالبیتدر کنترل این صفت دارد.همچنین نقطه تقاطع خط رگرسیون با نمودار Wr در قسمت مثبت قرار دارد که نشان می دهد صفت بیشتر تحت کنترل اثرات افزایشی قرار دارد.
مقادیر GCA نشان داد لاینهای P3و P1به ترتیب بیشترین تاثیر را در افزایش و کاهش تعداد طبق در بوته داشتند (جدول ۴-۲)بنابراین والد P3والد موثری در انتقال صفت تعداد طبق به نتاج می باشد و از آن می توان برای انتقال این صفت استفاده کرد. نتایج SCAنشان می دهد که هیبرید های حاصل از تلاقی هایP1*P2دارای بیشترین تعداد طبق در بوته وتلاقی هایP2*P4کمترین تعداد طبق در بوته را دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




 

 

مارگالف

 

۵۳/۱b

 

۲۴/۲a

 

۵۹/۲a

 

۲/۲a

 

۳۱/۲a

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۴-۳- خاکشناسی

 

۴-۳-۱- خصوصیات فیزیکی و شیمیایی

در جدول ۴-۱۴نتایج آنالیز واریانس یکطرفه برای خصوصیات فیزیکی و شیمیایی در بین توده­های مورد مطالعه نشان داده شده است. EC، درصد رس، ماده آلی، کربن آلی، درصد ازت و C/N اختلاف معنی­داری را در بین خاک توده­ها نشان ندادند.pH در گونه سرو بیشترین مقدار را داشت کاج و پهن­برگان دریک گروه بعد از آن قرار می­گرفتند. بیشترین درصد رطوبت در گونه سرو و بعد از آن در گونه­ های کاج و ارغوان (دریک گرو) و کمترین آن در گونه زیتون وجود داشت. گونه سرونقره­ای و کاج­بروسیا بیشترین، و گونه زیتون کمترین چگالی­ظاهری را داشتند. گونه ون و ارغوان در یک گروه بین دو گروه ذکر شده از نظر چگالی ظاهری قرار می­گرفتند. درصد سنگلاخی­ وزنی در سرو نقره­ای با کمترین مقدار رس و بیشترین مقدار سیلت و شن از بیشترین مقدار برخوردار بود و گونه­ های ون و زیتون (در یک گروه) کمترین مقدار را داشتند. گونه­ های کاج­برو­سیا و ارغوان (در یک گروه) وضعیت بینابینی از درصد سنگلاخی برخورددار بودند. گونه­ های ون و زیتون بیشترین درصد رس، سرونقره­ای کمترین و گونه­ های کاج­بروسیا و ارغوان حالت بینابینی از گونه­ های ذکر شده را داشتند. کمترین درصد شن در گونه ون وجود داشت و چهار گونه دیگر در یک گروه بیشترین مقدار را داشتند. بیشترین درصد آهک در گونه سرو­نقره­ای و کمترین آن در گونه­ های ون و زیتون (در یک گروه) وجود داشت. خاک گونه­ ها از نظر درصد ماده آلی، کربن آلی، ازت و نسبت C/N در یک گروه قرار گرفتند. ون و زیتون (در یک گروه) بیشتر فسفر قابل جذب و سرونقره­ای، ارغوان و کاج­بروسیا به ترتیب (در یک گروه) کمترین مقدار فسفر قابل جذب را داشتند. گونه زیتون بیشترین و سرونقره­ای کمترین مقدار فسفر قابل جذب را داشتند و سه گونه دیگر در یک گروه حالت بینابینی از گونه­ های ذکر شده را داشتند. (جدول۴-۱۵).
دانلود پایان نامه
جدول ۴-۱۴: نتایج آنالیز واریانس یک طرفه فاکتورهای اندازه گیری شده در خاک توده های جنگلکاری مخمل کوه

 

 

مشخصه­ها

 

 

 

درجه آزادی

 

میانگین مربعات

 

Fمقدار

 

 

 

اسیدیته

 

توده­های جنگلکاری

 

۴

 

۲۱/۰

 

**۶/۸

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




 

 

همانطور که مشاهده میشود عدد ۱ نشان دهنده کمترین ارزش و عدد ۵ نشان دهنده بیشترین ارزش است.
۳-۲-۵-۳-روش توزیع پرسشنامه
در این پژوهش برای توزیع پرسشنامه ها از روش مراجعه حضوری استفاده شده است. بدین ترتیب که محقق در مدت دو ماه به دانشگاه سیستان و بلوچستان مراجعه کرده و از کارشناسان، کارمندان، معاونان و مدیران دانشگاه تقاضا کرده است تا پرسشنامه مربوطه را تکمیل کنند و پس از اتمام آنها را جمعآوری کرده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۶-۳ روایی و پایایی ابزار
روایی و پایایی دو بعد مهم هر ابزار اندازه گیری هستند که برای سنجش میزان مناسب بودن ابزار اندازه گیری- در پژوهش حاضر پرسشنامه- از آنها استفاده میشود.
۱-۶-۳ روایی[۸۴]
منظور از روایی این است که محتوای ابزار یا سؤالات مندرج در ابزار دقیقاً متغیرها و موضوع مورد مطالعه را بسنجد. یعنی اینکه هم داده های گردآوری شده از طریق ابزار مازاد بر نیاز تحقیق نباشد و هم اینکه بخشی از داده های مورد نیاز در رابطه با سنجش متغیرها در محتوای ابزار حذف نشده باشد یا به عبارت دیگر، عین واقعیت را به خوبی نشان دهد (حافظنیا، ۱۳۷۷، ص ۱۳۱).
چون در این تحقیق، ابزار جمع آوری اطلاعات و اندازه گیری متغیرها، پرسشنامه است، روایی پرسشنامه از اهمیت خاصی برخوردار است. دراینپژوهشاعتبارمحتواواعتبارعاملیابزار گردآوری داده‏ها مورد بررسیقرار گرفتهاست. لازم به ذکر است که نتایج حاصل از روایی عاملی در فصل چهارم مطالعه ذکر شده است.
۱-۱-۶-۳- اعتبارمحتوای پرسشنامه
روایی محتوا نوعی روایی است که معمولاً برای بررسی اجزای تشکیلدهنده یک ابزار اندازه گیری بهکار برده میشود (سرمد و همکاران، ۱۳۸۵، ص۱۷۰).
روایی محتوایی این اطمینان را به وجود میآورد که مقیاس شامل یکسری موارد کافی برای استفاده از مفهوم است. هرچه موارد معرف حیطه مفهومی که اندازه گیری میشود بیشتر باشد، اعتبار محتوایی آن بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر روایی محتوایی معرف چگونگی توصیف ابعاد و اجزای مفهوم است.(خاکی،۱۳۸۴،ص۲۸۹)
بنابراین اعتبار محتوا، ویژگی ساختاری ابزار اندازه گیری است که همزمان با تدوین آزمون در آن تنیده میشود. اعتبار محتوای یک آزمون معمولاً توسط افرادی متخصص در موضوع مورد مطالعه تعیین میشود. از اینرو اعتبار محتوا به قضاوت داوران بستگی دارد (فرهنگی و صفرزاده، ۱۳۸۷، ص ۲۳۷). اعتبار محتوای این پرسشنامه توسط اساتید و مطالعه کتب و مقالات مربوط به تحقیق و تعیین اطلاعات لازم و اعمال نظرات اصلاحی مورد تأیید قرار گرفته است.
۲-۱-۶-۳- اعتبار عاملی پرسشنامه
اعتبار عاملی صورتی از اعتبار سازه[۸۵] است که از طریق تحلیل عاملی[۸۶] بهدست میآید. تحلیل عاملی یک فن آماری است که در علوم انسانی کاربرد فراوان دارد. در حقیقت استفاده از تحلیل عاملی درشاخههایی که در آنها آزمون و پرسشنامه استفاده میشود، لازم و ضروری است (کلاین، ۱۳۸۰، ص ۵).
در تحلیل عاملی باید سؤالاتی که برای ارزیابی یک شاخص یا صفت خاص طرح شدهاند دارای یک بار عاملی مشترک باشند ( در فصل ۴ تحلیل عاملی تأییدی به طور مفصل مورد بحث قرار خواهد گرفت).
۲-۶-۳ پایایی پرسشنامه
از آنجا که آلفای کرونباخ معمولاً شاخص کاملاً مناسبی برای سنجش قابلیت اعتماد ابزار اندازه‏گیری و هماهنگی درونی میان عناصر آن است، بنابراین قابلیت اعتماد پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش به کمک آلفای کرونباخ ارزیابی می‌گردد.
این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه‌گیری که خصیصه‌های مختلف را اندازه‌گیری می‌کند به کار می‌رود. ضریب آلفای کرونباخ ، بین ۰ و ۱ است که در واقع همان ضریب همبستگی داده ها در زمان های مختلف است؛ عدد ۱، حداکثر همبستگی و عدد ۰، حداقل همبستگی را نشان میدهد (حافظ نیا، ۱۳۷۷).
در اینگونه ابزار، پاسخ هر سؤال میتواند مقادیر عددی مختلف را اختیار کند. برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمره های هر زیر مجموعه سؤالهای پرسشنامه (یا زیر آزمون) و واریانس کل را محاسبه و سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آلفا را محاسبه کرد (فرهنگی و صفرزاده، ۱۳۸۷، ص ۲۳۴).

: تعداد پرسشها
: واریانس زیر آزمون  ام
: واریانس کل آزمون
هر قدر درصد به دست آمده به ۱۰۰ درصد نزدیک باشد، بیانگر قابلیت اعتماد بیشتر پرسشنامه است. قابل ذکر است که ضریب آلفای کمتر از ۶۰ درصد معمولاً ضعیف تلقی می شود، دامنه ۷۰% قابل قبول و بیش از ۸۰% خوب تلقی می شود، البته هر چقدر ضریب اعتماد به عدد یک نزدیکتر باشد، بهتر است.
جدول ۵-۳. محاسبه اعتبار پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ

 

 

متغیرهای تحقیق

 

آلفا

 

 

 

نیرومندی

 

۷۳/۰

 

 

 

جذب

 

۷۶/۰

 

 

 

ایثار

 

۷۴/۰

 

 

 

تداعی مسئولیت اجتماعی شرکت

 

۸۴/۰

 

 

 

مشارکت در فعالیتهای مسئولیت اجتماعی شرکت

 

۷۷/۰

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




طبق تقسیم‌بندی مصباح یزدی؛ حداقل سه معنا ممکن است از«حکومت دینی» اراده شود:
حکومتی که تمام ارکان آن بر اساس دین شکل‌گرفته باشد.
حکومتی که در آن احکام دینی رعایت می‌شود.
حکومت دین‌داران و متدینان.
این سه معنا و تفاوت آن‌ها را با یکدیگر چنین می‌توان توضیح داد: طبق معنای اوّل، حکومت دینی حکومتی است که نه‌تنها همه‌ی قوانین و مقررات اجرایی آن برگرفته از احکام دینی است، بلکه مجریان آن نیز مستقیماً از طرف خدا منصوب‌اند، یا به اذن خاص یا عام معصوم منصوب‌شده‌اند چنین حکومتی«حکومت دینی» ایده آل و کمال مطلوب است، زیرا حکومتی با این خصوصیات از پشتوانه‌ی حکم الهی برخوردار است و بر اساس اراده‌ی تشریعی خدا شکل‌گرفته است. پس حکومت رسول‌الله(ص) و امام معصوم و نیز حاکمیت افرادی مانند مالک اشتر در زمان حضور معصوم و یا حکومت ولی‌فقیه جامع‌الشرایط در عصر غیبت این‌گونه است. امّا طبق معنای دوم لازم نیست شخص حاکم، منصوب مستقیم یا غیرمستقیم خدا باشد. در این صورت مجری این حکومت پشتوانه‌ی الهی ندارد و دینی بودن حکومت فقط به این معناست که قوانین دینی در این حکومت رعایت می‌شود. حتّی طبق این معنا لازم نیست تمامی قوانین حکومت برگرفته از احکام و قوانین حکومت برگرفته از احکام و قوانین شرع باشد بلکه کافی است که تا حدودی احکام و ارزش‌های دینی در این حکومت رعایت گردد. این شکل از حکومت در مرتبه بعد از حکومت دینی به معنای اوّل قرار دارد. بر اساس معنای سوم اصلاً رعایت قوانین اسلامی هم لازم نیست بلکه همین‌که حکومتی مربوط به جامعه‌ای است که افراد آن متدین هستند چون شهروندان متدین هستند حکومت هم مسامحتاً دینی به‌حساب می‌آید. مشابه این تعبیر، تعبیر فلسفه‌ اسلامی است که بعضی آن را«فلسفه‌ مسلمانان» معنا می‌کنند یعنی فلسفه‌ای که در بین مسلمانان رایج است هرچند منطبق با تفکّر اسلامی نباشد ازاین‌رو برای صدق این معنای سوم حکومت دینی، ضرورتی ندارد که حاکم مقید به اجرای احکام شرع باشد؛ و طبق این معنا همه‌ی حکومت‌هایی که از صدر اسلام تاکنون در مناطق مختلف جهان در جوامع مسلمانان تشکیل‌شده است «حکومت دینی» نامیده می‌شوند.
پایان نامه
مصباح یزدی می‌گوید؛ شکی نیست که معنای سوم حکومت دینی طبق معیار و موازین عقیدتی ما معنایی صحیح و قابل‌قبول نیست بلکه در نظام عقیدتی اسلام حکومتی دینی است که تمام ارکان آن دینی باشد یعنی به معنای اوّل از معانی حکومت دینی، دینی باشد. امّا معنای دوم «حکومت دینی»، درواقع«بدل اضطراری» حکومت دینی مقبول است نه اینکه حقیقتاً حکومت دینی باشد یعنی در صورت عدم امکان تحقق حکومت به معنای اوّل به‌ناچار به سراغ حکومت دینی به معنای دوم می‌رویم. توضیح اینکه وقتی شرایط به‌گونه‌ای بود که حکومت دینی به معنای اوّل قابل تحقق نبود: از میان اشکال مختلف حکومت، «حکومت دینی» به معنای دوم اضطراراً پذیرفته می‌شود(مصباح یزدی،الف۱۳۷۷،۶۰-۵۹).
مهمترین و اساسی ترین هدف حکومت دینی:
مصباح یزدی معتقد است؛ اگر حکومتی دینی باشد، باید در کنار اهداف مذکور، هدف دیگری را نیز داشته باشد و آن، آماده کردن زمینه‌ی رشد و ترقّی معنوی شهروندان است. این هدف برای حکومت دینی از چنان اهمیتی برخوردار است که اهداف دیگر تحت‌الشعاع آن قرار می‌گیرند؛ به‌عبارت‌دیگر این هدف اولویت اوّل را در نظام اسلامی دارد(مصباح یزدی،الف۱۳۷۷،۶۲).
حکومت دینی تمام و کمال:
نظام اسلامی نظامی است که در شکل مطلوبش، قوانین آن از طرف خدای متعال وضع‌شده باشد. مجری قانون آن‌هم یا شخصاً از طرف خدای متعال نصب‌شده باشد؛ مثل پیغمبر و امام معصوم علیه‌السلام یا از طرف معصوم نصب‌شده باشد به نصب خاص مثل زمان غیبت صغری؛ یا نصب‌شده باشد به نصب عام، مثل نصب فقها در زمان غیبت کبری. مصباح یزدی می‌گوید: «ما این‌گونه حکومت را حکومت دینی - به معنای کامل کلمه - می‌دانیم»(مصباح یزدی،ب۹:۱۳۷۷).
حکومت اسلامی:
مفهوم حکومت اسلامی:
در باور مصباح یزدی؛ یک نظام اجتماعی و سیاسی، هنگامی ویژگی اسلامی خواهد داشت که در دو بُعد«قانون‌گذاری» و«اجرا» مبتنی بر اصول و ارزش‌های اسلامی باشد و این خصیصه وقتی باقی می‌ماند که مردم جامعه و کسانی که این نظام را می‌پذیرند معتقد به عقاید اسلامی و پایبند ارزش‌های آن باشند(مصباح یزدی،۱۳۷۲،۱۲).
اگر کسی پذیرفت که جامعه انسانی باید قانونی داشته باشد که مصالح مادی و معنوی انسان‌ها را تأمین کند و نیز شرایط حاکم اسلامی و مدیران جامعه اسلامی را پذیرفت، پذیرش حقانیت نظام حکومت اسلامی برای او آسان است. در جامعه‌ای این بحث قابل‌طرح است که افراد آن، خدا، دین، وحی، معاد، نبوت و عصمت پیامبر را قبول دارند نه در یک جامعه ملحد(مصباح یزدی، الف۱۳۷۲،۱۳۶).
ضرورت حکومت اسلامی:
در ارتباط با ضرورت حکومت، مصباح یزدی بر این باور است که؛ به‌غیراز آنارشیست‌ها سایر اهل نظر معتقدند برای هر جامعه‌ای حکومت ضرورت دارد و این مطلب مورد تأیید کتاب و سنّت نیز هست(مصباح یزدی،۱۳۷۲،۱۱۲). در اسلام نیز مانند سایر تفکرات موجود در اندیشه‌های سیاسی بر وجود حکومت تأکید می‌شود و این مطلب تقریباً مورد تأیید همه اندیشمندان است و در کلام امیرالمونین(ع) نیز هست که یک حکومت فاجر از بی حکومتی بهتر است(مصباح یزدی،الف۱۳۷۲،۱۶).
بعضی از رفتارهای انسان فقط مخصوص خودش و دنیا و آخرتش نیست بلکه بر دیگران نیز تأثیر می‌گذارد و نفع و ضرر این‌گونه رفتارها متوجه جامعه هم می‌شود، اینجاست که اکثر عقلای عالم معتقدند باید دستگاهی وجود داشته باشد تا جلوی رفتارهایی را که به جامعه لطمه می‌زند را بگیرند و با متخلف برخورد کند. به اعتقاد مصباح یزدی چه دستگاهی اولی تر از حکومت دینی و چه دینی متعالی‌تر از اسلام(مصباح یزدی،الف۱۳۷۲،۱۹۶).
حکومت اسلامی و اساساً هر نوع حکومتی دارای حداقل دو بعد است، یک بعد قانون‌گذاری و دیگری بعد اجرا البته بعد سومی هم وجود دارد به نام بعد قضائی که تابع دو بعد دیگر است(مصباح یزدی،۱۳۷۲،۱۷).
ساختار و مدل حکومت اسلامی:
ساختار حکومت اسلامی برحسب شرایط زمانی و مکانی و بر اساس تحولات اجتماعی و فرهنگی دائماً در حال تغییر است و نمی‌شود برای همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها یک‌شکل حکومتی ارائه کرد. ساختار حکومت از احکام متغیّر است که با توجه به شرایط تغییر می‌کند و تشخیص و معرفی آن به عهده‌ی ولی امر مسلمین است که این ولی امر در زمان غیبت معصوم، فقیه جامع‌الشرایط است(مصباح یزدی،الف۱۳۷۲،۱۴۸-۱۴۷).
هیچ‌کس مدعی نیست که اسلام شکل و ساختار مشخصی را برای حکومت تعیین کرده است. نه در قرآن و نه در سیره‌ی پیامبر و معصومین و نه در روایات هیچ کجا ادعا نشده است که سلسله‌مراتب و شکل و ساختار حکومت اسلامی از سوی خداوند و اولیای دین تعیین‌شده است(مصباح یزدی،الف۱۳۷۲،۱۴۶).
امّا اینکه آیا اسلام شکل جمهوریت را بر ما الزام کرده یا نه؟ مصباح یزدی معتقد است؛ جمهوری اسلامی حجّت است؛ چون مبتنی بر رأی مردم است، امّا بالاتر از این، آن را حجّت می‌دانیم؛ چون امام راحل(ره) آن را امضا کردند. وقتی‌که هنوز قانون اساسی نوشته‌نشده بود، به چه دلیل ما گفتیم وقتی مردم رأی می‌دهند رأیشان حجّت است؟ به چه دلیل گفتیم مردم باید در انتخابات شرکت کنند؟ آیا جز این بود که چون امام فرموده بودند اقدام کردند؟(مصباح یزدی،ب۱۳۷۷،۱۴).
شکل موجود از حکومت اسلامی که دارای اصل تفکیک قوا، وجود دستگاه‌های مختلف مجریه، مقننه و قضائیه است و حاکمان بارأی مستقیم و غیرمستقیم مردم انتخاب می‌شوند در تاریخ اسلام مسبوق به سابقه نیست و این سؤال مطرح می‌شود که آیا اسلام شکل خاصی از حکومت را تعیین نکرده است و تعیین نوع و شکل حکومت را به عهده‌ی مردم گذاشته است و یا اینکه به اقتضای زمان اشکالی از حکومت را ارائه می‌کند(مصباح یزدی،الف۱۳۷۲،۱۴۴)
در این خصوص باید به دو نکته اشاره کرد:
الف) گستردگی و نسخ ناپذیری قوانین اسلامی:
اسلام یک چارچوب کلان ارائه می‌کند که همه‌ی اشکال عقلایی حکومت در آن می‌گنجد ولی اشکال حکومت نباید از چارچوب فراتر رود که آن چارچوب کلی و کلان را ما به حکومت اسلامی تعبیر می‌کنیم.
ب) ارائه‌ مدل‌های ترتبی برای حکومت از سوی اسلام:
اسلام نگاه بسته درباره‌ی حکومت ندارد و اگر شرایط ایده آل فراهم نشد، شرایط مناسب بعدی را در نظر می‌گیرد(مصباح یزدی،الف۱۳۷۲،۱۰۶-۱۰۴).
درجه بندی و مدل های حکومت اسلامی:
مصباح یزدی معتقد است؛ نظام سیاسی اسلام درجه‌بندی دارد: در درجه‌ی اوّل یک طرح ایده آل برای حکومت دارد که تنها در شرایط خاص و توسط افراد خاص قابلیت اجرا دارد(معصومین) و در درجه‌ی بعد در صورت نبودن معصوم باید کسی در رأس حکومت اسلامی قرار گیرد که بیشترین شباهت را در علم و تقوا و مدیریت به معصوم داشته باشد؛ و در مرحله‌ی پایین‌تر به حداقل نصاب کشیده می‌شود و در مرتبه‌ی آخر اصلاً اهداف حکومت اسلامی تحقق نمی‌یابد که نباید این نوع حکومت را برگزید(مصباح یزدی،الف۱۳۷۲،۹۵).
به نظر مصباح یزدی: «بر اساس حکم قطعی عقل که فهم هر عاقلی بر آن گواهی می‌دهد وقتی عملاً تحقق شکل ایده آل حکومت اسلامی ممکن نبود و دسترسی به معصوم و شخص برخوردار از عالی‌ترین مراتب جهت ولایت و حکومت مستقیم بر مردم را نداشتیم، کسی صلاحیت حکومت بر مسلمانان را دارد که در برخورداری از سه شرط اساسی علم، تقوا و مدیریت برتر از دیگران و اشبه به معصوم است، یعنی کسی که شناخت او به قوانین بیش از دیگران است، تقوا و عدالتش از دیگران بیشتر است و بیش از دیگران هواها و نفسانیات خود را کنترل می‌کند. این بیان عقلایی برای هر عاقلی به‌راحتی قابل‌فهم و درک است و نیاز به ارائه‌ دلایل پیچیده‌ی فقهی و کلامی ندارد(مصباح یزدی،الف۱۳۷۲،۱۳۹).
۵-۵-۲-۴)دولت:
فلسفه ی وجودی دولت:
آنچه از فلسفه‌ وجودی دولت به معنای اعم آن به دست می‌آید، این است که دولت باید در چند مسئله، عهده‌دار امور شود. ازنظر مصباح یزدی آن مسائل عبارت‌اند از:
دولت باید مقرراتی را که مطابق مصالح جامعه است، وضع کند که همان کار قوه‌ی مقننه است.
دولت باید امکاناتی را که در جامعه وجود دارد - اعم از امکانات طبیعی یا کسبی - به‌گونه‌ای بین مردم توزیع کند که هر کس به‌اندازه‌ی استعداد و توانش بتواند از آن‌ها بهره‌مند شود(منظور از توزیع هم این است که راه استفاده‌اش را برای مردم باز بگذارد). درواقع نباید تبعیضی در استفاده از امکانات وجود داشته باشد تا اینکه همه‌ی افراد بتوانند به‌طور یکسان از امکانات استفاده کنند. مسئولیتی که بر عهده‌ی دولت است، تأمین امکان بهره‌برداری از امکانات برای همه، به‌طور یکسان و بدون تبعیض است.
دولت باید نیازهای مادی جامعه را به‌ویژه وقتی‌که از دست افراد، کاری بر‌نمی‌آید، تأمین نماید. یکی از ضرورت‌های وجود دولت، انجام کارهایی است که از عهده یک فرد یا گروهی خاص بر‌نمی‌آید؛ به‌عنوان نمونه در هر جامعه‌ای، افراد معلولی هستند که خودشان نمی‌توانند زندگی خویش را تأمین کنند یا کودکان بی‌سرپرستی هستند که احتیاج به سرپرست دارند و یا بیمارانی هستند که در درمان خود با مشکلات جدی مواجه می‌باشند و نیاز جدی به تجهیزات بیمارستانی دارند که باید از سوی دولت تأمین شود. همچنین در مسائل دفاعی و نظامی که یک نفر، دو نفر یا یک گروه نمی‌توانند عهده‌دار امور شوند و تشکیلاتی لازم است تا آن را مدیریت کرده، هزینه‌اش را تأمین کند. و افراد، امکانات و تجهیزات آن را فراهم نماید تا امنیت برای کشور حاصل شود. همچنین در مورد تأمین امنیت داخلی نیز وضع به همین‌گونه است. تمامی موارد پیش‌گفته از وظایف دولت محسوب می‌گردد.
بر اساس بینش اسلامی، دولت وظیفه دارد - بلکه هدف اصلی دولت اسلامی همین است - که زمینه‌ی رشد معنوی انسان‌ها را فراهم نماید و سعی کند که استعدادهای معنوی افراد، هر چه بیشتر و بهتر به فعلیت برسد. دولت باید کاری کند که بیشترین افراد مردم به بهترین کمالات معنوی برسند. اساساً انسان برای همین آفریده‌شده است تا به اختیار خویش به کمال لایق خود نائل آید؛ همان کمالی که در فرهنگ اسلامی با تعبیر«قرب به خدا» از آن یاد می‌شود. ازاین‌رو، وجود دولت برای به کمال رساندن انسان‌ها ضرورت پیدا می‌کند و بقیه‌ی وظایف دولت، مقدمه‌ای برای تحقق این هدف می‌باشند. هرچند در تفکّر غیر اسلامی به‌ویژه سکولاریسم و فلسفه‌های سیاسی موجود، این موضوع، مغفول واقع‌شده است. فارابی این موضوع را به‌وضوح مطرح کرد که دولت باید زمینه‌ی کمال و سعادت انسان‌ها را فراهم کند؛ زیرا معتقد بود که کمالات انسان، بدون معنویت و سعادت حقیقی وی و بدون رسیدن به فضایل اخلاقی، حاصل نمی‌شود. پس وظیفه‌ی دولت است که در جهت تکامل معنوی و فضایل اخلاقی(قرب الی الله) انسان‌ها تلاش کند. ازاین‌رو، اگر دولت به هر یک از این وظایف عمل کند، عمل وی مصداق«وضع کل شیء فی موضعه» است و هرکدام از این حقوقی را که مردم بر دولت دارند، ادا کند، مصداق«اعطاء کل ذی‌حق حقه» خواهد بود(مصباح یزدی،۱۳۸۸،۱۲-۱۱).
بنابراین همان‌گونه که پیش‌تر گفته شد؛ هر جامعه‌ای نیاز به قوانین دارد امّا آیا صرف وجود قوانین بر روی کاغذ ضمانت اجرا خواهد داشت؟ قطعاً نیاز به یک دستگاه برای اجرای قوانین در جامعه وجود دارد. لذا همان‌گونه که وجود قانون برای جامعه ضروری است باید قوّه ای باشد که ضامن اجرای قانون باشد(مصباح یزدی،۱۳۷۲،۱۱۴-۱۱۳).
مفهوم دولت دینی:
به اعتقاد مصباح یزدی؛ هرچند تعاریف مختلفی از دولت دینی ارائه گردیده است، امّا فرض این است که مراد از دولت دینی، آن نهاد اجتماعی است که بر اساس ارزش‌های دینی بر سرکار آمده است و متصدی پیاده کردن ارزش‌های دینی در جامعه و محقق ساختن اهداف یک جامعه در چارچوب ارزش‌های دینی است. پس دولت دینی دولت مشروعی است که درصدد پیاده کردن احکام اسلامی در جامعه است(شبان نیا،۱۳۸۹،۱۵).
لذا در تعریف دولت دینی اجمالاً می‌گوییم: «دولت دینی، نهادی اجتماعی است که بر اساس ارزش‌های دینی بر سرکار آمده است و وظیفه دارد که ارزش‌های دینی را در اجتماع پیاده نماید، یا اهداف جامعه را در چارچوب ارزش‌های دینی، تحقق بخشد»(مصباح یزدی،۱۱:۱۳۸۸).
رویکرد اسلام به دولت:
در دیدگاه سیاسی مصباح یزدی؛ اسلام به دولت یک نگاه تلفیقی از آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی دارد به صورتی که قائل به این است که باید مردم را در امور اجتماعی مشارکت داد و سطح فرهنگ جامعه را بالا برد تا کمتر تخلف شود و از سویی هم باید دستگاه‌های کنترل‌کننده در جامعه وجود داشته باشند تا با متخلف برخورد کنند(مصباح یزدی،الف۱۳۷۹،۶۸). این یعنی اسلام نه نگاه دولت حداکثری را در نظام‌های سوسیالیستی قبول دارد و نه دیدگاه دولت حداقلی را در لیبرالیسم.
وظیفه اصلی دولت اسلامی:
به باور مصباح یزدی؛ دولت در حکومت اسلامی نه‌تنها وظیفه دارد که به امور مادی مردم رسیدگی کند و نیازهای مادی مردم را برطرف نماید بلکه موظف است نسبت به امور اخروی مردم نیز حساس باشد و مصالح معنوی مردم را نیز تأمین کند و این تفاوت دولت در حکومت اسلامی با دولت در حکومت‌های لائیک است(مصباح یزدی،الف۱۳۷۹،۶۱). همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، بر اساس بینش اسلامی، دولت یک وظیفه دیگر هم دارد و آن این است که زمینه‌ی رشد معنوی انسان‌ها را فراهم کند. این هدف، هدف اصلی است و سایر اهداف مقدمه برای نیل به این هدف است. در جامعه‌ی اسلامی باید دولت سعی کند استعدادهای معنوی افراد را، هرچه بیشتر و بهتر، به فعلیت برساند. در حقیقت، دولت اسلامی موظف است با فراهم نمودن امکانات لازم، زمینه‌ای فراهم نماید تا بیشترین مردم به بهترین کمالات معنوی نائل گردند(شبان نیا،۱۳۸۹،۱۶).
وظایف دولت اسلامی و تفاوت آن با سایر دولت ها:
به نظر مصباح یزدی تفاوت ریشه‌ای و اساسی دولت اسلامی با دولت‌های لائیک در این است که: «دولت اسلامی قبل از هر چیز باید دغدغه‌ی اجرای شعائر الهی و احکام و قوانین اجتماعی اسلام را داشته باشد و برای آن‌ها اولویت قائل شود. البته معمولاً در عمل تزاحمی بین امور معنوی و مادّی رخ نمی‌دهد، امّا برفرض که تزاحمی رخ داد باید برای امور معنوی اولویت قائل شد»(مصباح یزدی،الف۶۳:۱۳۷۲).
شرایط متصدیان دولت اسلامی:
به‌طورکلی برای هرکس که در دولت اسلامی قرار است متصدی یک مقام شود، مصباح یزدی دارا بودن سه شرط را ضروری می‌داند:
الف) شناخت قانون:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ب.ظ ]




آدامز[۵] اختلالات روانشناختی زنان سرپرست خانواده مطلقه را بررسی نموده و اظهار می‌دارد: مادر پس از طلاق در برابر یکسری از مشکلات قرار می‌گیرد، مانند: تأمین مراقبت از کودک، یافتن سرپناهی مناسب و تأمین معیشت خانواده و دشواری‌های ناشی از این که او تنها بزرگسال خانواده است و باید نقش پدر و نقش مادر را یکجا به عهده بگیرد، لذا باید به ایفای نقش‌های چندگانه‌ای بپردازد که در برخی موارد ایفای این نقش‌ها با هم در تعارض هستند، لذا زن هم از حیث مادی و هم از حیث روانی‌ـ عاطفی دچار مشکل گردیده و استرس و اضطراب بیشتری را تجربه می‌کند.
برایسکو[۶] در بررسی ۳۹ مورد از زنان سرپرست خانوار به این نتیجه رسید که ۷۵ درصد از زنان این گروه، از بیماری‌های روانی رنج می‌برند که عمده‌ترین آنها با طلاق همبستگی نزدیک دارد که شامل اختلالات عاطفی، شخصیت ضد اجتماعی و هیستری می‌باشد (رک. باقری، عطاران، ۱۳۷۲).
پایان نامه - مقاله
پارکز با اشاره به افزایش مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی، افسردگی و خودکشی در زنان بیوه را گزارش داده است که حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد زنان بیوه به عنوان بیمار افسرده تشخیص داده شده‌اند که شاید بتوان افزایش این نوع رفتارهای خود تخریب‌گرایانه را حاصل افسردگی دانست.
ظهور علائم روانپزشکی (کلایتون، ۱۹۷۴؛ پارکز ۱۹۶۴) ابتلا به بیماری‌های روانی (بلین، هاروت، ۱۹۸۵) آغاز استفاده از خدمات روانپزشکی برای بیماران سرپایی (رابرتسون ۱۹۷۴؛ اشتین و سومر ۱۹۶۹) و خودکشی (لوک و وبر، ۱۹۷۲؛ کوسنگ،۱۹۶۶؛ سی‌گول، ۱۹۶۹) همگی در بین زنان سرپرست خانوار و فاقد همسر، متداول‌تر از افراد متأهل بوده است (رک. عباس‌پور، ۱۳۷۲؛ به نقل از مادیسون و ویلول‌ها، ۱۹۶۸).
سبیل[۷]، موقعیت اقتصادی، اجتماعی بالا را در انطباق با بیوگی و کاهش افسردگی مؤثر می‌داند. همچنین پارکز‌[۸] گزارش داده است که حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از زنان بیوه به عنوان بیمار افسرده تشخیص داده شده‌اند، به طوری که بسیاری از این افراد به میزان زیادی مصرف کننده داروهای خواب‌آور و آرام‌بخش بوده‌اند (خسروی، ۱۳۷۴؛ به نقل از پارکز ۱۹۸۳).
مروین سومر[۹] اظهار کرده‌ است که احتمال ابتلا به بیماری‌های روانی در زنانی که طلاق گرفته‌اند و سرپرستی خانواده را نیز برعهده دارند، از متأهلین و کسانی‌که تنها زندگی می‌کنند، بیشتر است. از آنجائی‌که زنان سرپرست خانواده، علاوه بر وظایف مادری و تربیت فرزندان، نگهداری و مراقبت از آنان و اداره امور خانه، نقش اقتصادی خانواده را نیز برعهده دارند، ملزم به اشتغال بیرون از خانه می‌باشند و چون از اشتغال و درآمد مناسب و کافی برخورددار نمی‌باشند و نقش‌های زن و مرد را همزمان ایفا می‌کنند، تا حدودی نوع و میزان استرس آنان از تجربه مردان متفاوت می‌باشد (cf. Blanon,1999) این گروه از زنان علاوه بر ایفای نقش‌های متعددی همچون اداره و انجام کارهای خانه، مراقبت‌های جسمی و هیجانی از اعضای خانواده را هم انجام می‌دهند که موجب می‌شود استرس و مشکلات روانی مختلفی را تجربه کنند. مسئله ایفای چند نقش در بین زنان سرپرست خانواده سبب می‌شود زمانی که می‌کوشند به شغل خود به اندازه کارهای خانه و مراقبت از فرزندان اهمیت بدهند، دچار تعارض نقش شوند که همین امر منجر به ایجاد استرس و اضطراب در آنان می‌گردد.

نظریات جامعه‌شناسی

وضعیت زندگی زنان سرپرست خانوار و کودکانشان مورد توجه و بررسی اندیشمندان حوزه جامعه‌شناسی قرار گرفته است، در واقع گسترش این شکل از خانواده در همه کشورهای جهان چه صنعتی و چه جهان سوّم، ضرورت این بررسی را ایجاد کرده است.

نظریه زنانه شدن فقر

طرفداران نظریه زنانه شدن فقر یا آسیب‌پذیری زنان سرپرست خانوار معتقدند که خانواده‌های زن سرپرست نه تنها در همه کشورهای جهان گسترش یافته‌اند، بلکه روز به روز بر تعداد خانوارهای زن سرپرستی که در جمعیت کم درآمد قرار می‌گیرند، افزوده می‌شود. این مسئله حتی در کشورهایی که پیشرفته‌ترین قوانین را به نفع زنان داشته‌اند، دیده شده است. در این کشورها، به رغم کمک‌های دولتی به این زنان، فرایند فقیر شدن زنان همچنان ادامه دارد.
(cf.Shaffer,1990)
از جمله سایر مشخصات خانواده‌های زن سرپرست، عدم دسترسی این گروه از زنان به مشاغل با منزلت است. به عبارت دیگر زنان سرپرست خانوار یا اغلب بیکارند یا دارای مشاغل حاشیه‌ای، نیمه‌وقت، غیررسمی و کم درآمد هستند.
(cf. kissman, 1991; Rodgers; Doobe, 1989; chart, 1989)
مشکل دیگری که برمیزان آسیب‌پذیری این زنان می‌افزاید ـ حتی اگر در مشاغل با منزلت مشغول به کار باشند ـ مسئله تنظیم وقت برای انجام کار خانگی و کار بیرون از خانه است. این مشکل را صاحب نظران این دیدگاه اصطلاحاً فقر زمانی[۱۰] نامیده‌اند. یعنی زنانی که به طور تمام وقت و در شبکه رسمی بازار کار می‌کنند، برای انجام وظایف خانگی، رسیدگی به کودکان و انجام امور خود وقت کافی ندارند. هنگامی که فقر زمانی، با فقر مادی همراه شود، این گروه را آسیب‌پذیرتر می‌کند (cf. kissman,1991).
می‌توان شرایط حاکم بر زندگی این خانواده‌ها را به صورت زیر خلاصه کرد:

 

    1. عدم دسترسی به فرصت‌های شغلی برابر با مردان

 

    1. سطوح پایین‌تر سواد در بین زنان و بین فرزندانشان

 

    1. درصد بالای افت تحصیلی و بزهکاری کودکان و نوجوانان

 

    1. مسئله‌فقر زمانی برای زنان شاغل تمام وقت

 

 

نظریه ساختی ـ کارکردی

بر اساس این نظریه، خانواده‌های زن سرپرست، با شکل طبیعی و سنتی خانواده‌های دو والدی در تضادند و در واقع پیدایش این گروه از خانواده‌ها، نوعی انحراف محسوب می‌شود. در این خانواده‌ها به علت غیبت پدر و عدم زندگانی زوجی، «شانس‌های زندگی» کودکان تا حد زیادی کاهش می‌یابد و عدم اقتدار پدر برای ساماندهی به زندگی خانوادگی، خانواده را با بحران مواجه می‌کند، بحرانی که با ورود زنان به بازار کار به جای انجام وظیفه سنتی (خانه‌داری) شروع شده و به تربیت نامناسب کودکان، افت تحصیلی و بزهکاری آنان ختم می‌شود (cf.chat, 1989).
براساس این نظریه «طبقه زیرین»[۱۱] از افراد منزوی تشکیل شده که در «محلات غیرسازمان یافته» ساکنند. در این محلات حضور خانواده‌های زن سرپرست شایع است.
(cf.Abramovitz,1992)
تفاوت این نظریه با نظریه قبلی این است که در نظریه قبلی علت اصلی آسیب‌پذیری زنان و کودکان «تبعیض‌های جنسیتی» بود، ولی در این نظریه، به این جهت که شکل «طبیعی» زندگی خانوادگی؛ یعنی خانواده هسته‌ای ـ دو زوجی ـ از میان رفته است، خانواده‌های زن سرپرست به منزله نوعی انحراف از شکل طبیعی خانواده در نظر گرفته می‌شوند (Ibid).

نظریه طبقاتی و ناتوانی دولت‌ها

در این نظریه عنوان می‌گردد که فقر و آسیب‌پذیری، مقوله‌ای طبقاتی است نه جنسیتی. بر مبنای این نظریه تمام زنان یا تمام زنان سرپرست خانوار در معرض فقر و آسیب‌پذیری نیستند، بلکه آن گروهی که از نظر طبقاتی در رده‌های پائین اجتماع قرار می‌گیرند، بیشتر در معرض آسیب هستند.
مهم‌ترین شاخص‌های تعیین طبقه عبارت است: درآمد، تحصیل و شغل. یعنی همه زنان سرپرست خانوار آسیب‌پذیر و فقیر نیستند، بلکه آن گروهی که درآمد کمتر، تحصیل کمتر و شغل کم منزلت‌تر دارند و در طبقه پائین اجتماعی قرار می‌گیرند آسیب‌پذیرترند.
در واقع آسیب‌پذیری زنان سرپرست خانوار و همه فقرای دیگر به دلیل فرایند سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی مشترکی است که همگی آنها را از دسترسی به شرایط منـاسـب حیـات محـروم مـی‌نـمـاید (cf. Gimenez, 1992).
به هر حال طرفداران نظریه طبقاتی اوّلاً آسیب‌پذیری و فقر زنان سرپرست خانوار را پدیده‌ای عمومی می‌دانند، ثانیاً علت اصلی آن را به نظام اقتصادی نابرابر یعنی سرمایه‌داری نسبت می‌دهند.

نظریه کنش

به اعتقاد نظریه‌پردازان کنشی، اگرچه خانواده‌های زن سرپرست مشکلات متعددی دارند (به دلیل تحصیلات کم و تبعیض در بازار) ولی این مسئله به معنای آن نیست که ایشان مطلقاً از این شرایط تأثیر می‌گیرند و نمی‌توانند بر مشکلات خود فائق آیند. به عبارت دیگر نمی‌توان این گروه از زنان را کاملاً «قربانی» و منفعل در برابر شرایط دانست، بلکه باید با بررسی تجربه‌های شخصی این زنان راه‌های مبارزه با شرایط حاکم بر زندگی آنان را از نزدیک شناخت. به عبارتی اطلاق لفظ «آسیب‌پذیر» به این گروه حداقل به طور مطلق و فراگیر درست نیست؛ زیرا به این ترتیب واکنش فردی یا جمعی آنان نسبت به تغییر و بهبود شرایط‌شان نادیده گرفته می‌شود (cf. Motie, 1997).
در مطالبات جامعه‌شناختی جدید براین نکات تأکید می‌شود که:
الف)- تقریباً در اکثر جوامع امروزی، جایگاه و تجربه زنان در بیشتر موقعیت‌ها با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیت‌ها متفاوت است.
ب)- جایگاه زنان در بیشتر موقعیت‌ها نه تنها با جایگاه مردان متفاوت است، بلکه اغلب از آن کم‌بها تر و پائین‌تر است.
ج)- زنان علاوه بر نابرابر بودن پایگاه و تفاوت منزلت در شرایط واحد، غالباً از طریق قید و بندهای فراوان اجتماعی، تابعیت، تحصیل، سوء استفاده و بدرفتاری مردان تحت ستم قرار دارند.

انواع مشکلات زنان سرپرست خانواده

 

مشکلات روحی- روانی

زنان سرپرست خانوار نسبت به مردان به دلیل داشتن چند نقش مختلف به طور همزمان مانند اداره امور خانه و تربیت و مراقبت از فرزندان به تنهایی و کار خارج از خانه با دستمزد کمتر، استرس و مسائل و مشکلات روانی بیشتری را تجربه می‌کنند.
تحقیقات lee در سال ۱۹۹۸ نشان داد که زنان سرپرست خانواده در مقایسه با سایر زنان دچار مشکلات روانشناختی بیشتری هستند. آنها علاوه بر رویارویی با مشکلات اقتصادی با برخی فشارهای منفی ـ اجتماعی همچون نگرش منفی نسبت به زنان بیوه و مطلقه روبرو هستند، البته نوع استرسورها، میزان حمایت‌های دریافتی، شدت علائم افسردگی درمیان مادران مجرد و سرپرست خانواده و مادران متأهل متفاوت بوده و عمده‌ترین استرسورها برای مادران سرپرست و مجرد، بیکاری، درآمد ناکافی و مشکل مسکن می‌باشد که بیشترین همبستگی را با افسردگی نشان می‌دهد.
(cf. lee.1998)
همچنین براساس تحقیقات انجام شده در ایران، زنان سرپرست خانوار در مقایسه با گروه کنترل، اختلالات روانشناختی (افسردگی، اضطراب، انزوا و شکایات جسمانی) بیشتری را تجربه کرده‌اند و در مقایسه با گروه کنترل بیشتر از شیوه‌های مقابله‌ای جسمانی‌سازی، جلب حمایت و مهار هیجانی استفاده می‌کنند. شیوه‌های مقابله مبتنی بر جسمانی‌سازی و مهار هیجانی، احساس ناتوانی در برآوردن خواسته‌های فرزندان، احساس تنهایی و بی‌کسی، فقدان فردی در جهت در میان گذاردن مشکلات فرزندان و نبود فرصت برای رسیدگی به مسائل تحصیلی فرزندان از مشکلات روانشناختی زنان است و در پیش‌بینی افسردگی علاوه بر موارد فوق، میزان درآمد نیز سهم قابل ملاحظه‌ای دارد (خسروی، ۱۳۸۳:صص ۶۸-۶۲).
بنابراین درآمد پائین و فقر، ایفای نقش‌های چندگانه و متعارض، فقدان حمایت‌های اجتماعی و نگرش منفی نسبت به زنان سرپرست خانواده موجب فشار و تنش، فرسودگی و احساس ناتوانی در این گروه از زنان می‌شود. این امر به نوبه خود می‌تواند به بروز اختلالات روانشناختی در فرد منجر شود.
یافته‌های تحقیقات در ایران و سایر نقاط جهان نشان می‌دهد که زنان سرپرست خانواده با مشکلات اقتصادی، فشارهای مزمن و مداوم و نگرش‌های منفی اجتماعی نسبت به خود روبرو بوده و حمایت‌های اجتماعی بسیار کمی را دریافت می‌کنند. بنابراین بالا بودن میزان اختلالات روانی در آنها تعجب‌آور نیست و در واقع بالا بودن میزان مشکلات روانی در آنان معلول شرایط اقتصادی ـ اجتماعی آنان است نه وابسته به جنسیت آنان (رک. مطیع، ۱۳۷۸).
در واقع چنانچه زنان سرپرست خانوار از منابع حمایتی خانواده و اجتماع برخوردار باشند با مشکلات کمتری روبه‌رو خواهند بود و درجه آسیب‌پذیری آنان نسبت به مسائل و مشکلات روانی پائین خواهد آمد؛ ولی چنانچه خانواده آنان قادر به حمایت اقتصادی یا حتی نگهداری و مراقبت از فرزندان نباشند یا اینکه در جامعه مؤسساتی جهت ارائه خدمات حمایتی از زنان سرپرست خانواده وجود نداشته باشد، آنان مجبورند خود به تنهایی بار همه مشکلات را متحمل شوند. در نتیجه میزان آسیـب‌پذیری آنان در قبال مشکلات روانی افزایش می‌یابد و مستعد اختلالات روانی مـی‌شوند (cf. Branon, 1999).
فشارهایی که بیشترین تأثیر را بر این گروه از زنان دارد و موجب افزایش ابتلا به افسردگی در آنان می‌شود عبارتند از:
طلاق
آزار و تجاوز جنسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ب.ظ ]




مقدمه

متاسفانه تاریخ تحزب ایران در سده ی گذشته بیانگر بیماری مزمن و ناکار آمدی احزاب در قبل و بعد از انقلاب اسلامی بوده و احزاب در دوره ی حیات خویشتن نتوانستند قابلیت و توانایی های خود را نشان داده و ایفا گر بهینه ی کار ویژه های مطلوب «حزب» بوده و اهداف تاسیس این پدیده ی سیاسی را فراهم آورند حتی انقلاب اسلامی نیز که با وقوع خود تحول عظیمی در بینش سیاسی مردم و نخبگان ایجاد کرد و به مشارکت های سیاسی گسترده ی عموم انجامید هنوز نتوانسته با آفات موجود در حوزه ی عملکردی این پدیده ی سیاسی مقابله‌ی کامل نمایند و کشور همچنان با بیماری های به جامانده ی احزاب از گذشته مواجه است.در جمهوری اسلامی ایران، تحزب اگرچه وجود داشته ولی تحزب سالم نبوده است و رابطه دولت و جامعه مدنی و نهادهای مدنی یک رابطه مسالمت آمیز وهمکاری جویانه نبوده است و در دوره های مختلف با توجه به حزب حاکم، نوع نگاه به احزاب و وضعیت آنها متغیر بوده است. بنابراین علل این ناکار آمدی شناسایی و درمان آن آغاز شود و از سوی دیگر صبر و تحمل و سماجت لازم جهت سپری شدن دوران نقاهت احزاب از سوی مردم و دولتمردان به خرج داده شود و احزاب و نخبگان نیز با آسیب شناسی لازم و ایجاد زمینه های خود انتقادی به تسریع گذران این دوران نقاهت کمک نمایند .
پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به فرضیه های تحقیق که رابطه دولت ونهادهای مدنی باید دوسویه و همکاری جویانه باشد چرا که از یک سو حکومت بسترها و فرصت های لازم را برای گسترش و توانمندی جامعه مدنی فراهم می کند و از سوی دیگر مطالبات و انتقادات و انتظارات جامعه مدنی که همان انتظارات مردم است را پاسخ می دهد .
ضعف ها وکاستی های رابطه دولت و نهادهای مدنی در دو سطح قابل تحلیل وارزیابی هستند: الف)کاستی ها وضعف در سطح حاکمیت وحکومت ب)کاستی ها وضعف در ارتباط با نهادهای مدنی وعملکرد آنها .که در این فصل این کاستی ها بررسی می شوند ودر نهایت نیز پیشنهادات راهبردی برای بهبود روابط دولت و نهادهای مدنی در چارچوب نظریه سیستمی و الگوی همکاری جویانه پرداخته خواهد شد .

گفتار نخست) آسیب شناسی رفتار وعملکرد دولت

یکی از عوامل موثر در میزان کارآمدی یا ناکار آمدی احزاب سیاسی در ایران عملکرد دولت و دولتمردان بوده است وبدیهی است که عملکرد و نفش دولت ها چه از حیث سیاسی، اقتصادی، حقوقی و فرهنگسازی در نوع و میزان کارایی احزاب بسیار موثر است بدیهی است تجربه ی دولت های قبل از انقلاب در این زمینه و تعامل منفی آنها با احزاب از عوامل تضعیف احزاب بوده است و دولت سالاری، تمرکز گرا و مستبد در دوره های مزبور هر گاه رنگ رخوت گرفت احزاب مجالی برای ظهور خود یافتند متاسفانه پس از انقلاب حکومتها و دولتها تعامل درست وسازنده با احزاب و نهادهای مدنی نداشته اند .و انعطاف و نرمش بیش از حد دولت اصلاحات به احزاب و کم مهری اصولگرایان به احزاب فاقد توجیه لازم بوده و اقبال افراطی و یا ادبار تفریطی به احزاب از سوی دولتمردان باعث می شود که احزاب و نهادهای مدنی کارایی لازم را نداشته باشند. و همانطور که قبلا گفته شد می بایستی این تشکل ها نماینده ی نهادهای مدنی و مردمی باشند و با مساعدت بیشتری برخورد کرد و تنها در این صورت است که با تمهید سایر ملزومات احزاب سالم و کارامد توان ظهور و شکوفایی در عرصه ی کشور را خواهند یافت .البته باید ذکر کرد که عوامل تاریخی وساختاری نیز در این امر مهم هستند در اینجا ابتدا به علل تاریخی ساختاری یعنی ساختار مطلقه ی قدرت پرداخته می شود سپس نقش وعملکرد دولتمردان بررسی می شود هم چنین عوامل اقتصادی به عنوان یکی از عوامل ناکارآمدی دولت بررسی می شود.

۱-عدم اهتمام جدی حکومت به توسعه سیاسی سالم وعدم نگاه تعاملی به نهادهای مدنی

سنت ودولت سالاری مطلق و تمرکز خواه،دارای پیشینه ی طولانی و تاریخی است بدیهی است در کشوری که فقط در سه دهه ی اخیر از بند استبداد و ساختار قدرت مطلقه ی بنای رهیدن داشته؛ بسط جامعه و نهادهای مدنی مانند احزاب و نهادینه کردن توسعه ی سیاسی به راحتی میسر نباشد مطلق بودن قدرت وِیژگی تاریخی ساختار سیاسی ایران بوده است با این ذهنیت تاریخی دولت قدرت خود را متمرکز و مطلق می خواسته و از این رو هیچ کانون قدرت رقیب یا مستقلی را در مقابل خویش بر نمی تابیده است به همین دلیل حاکمیت قانون و نفی خود کامگی و استبداد محور مبارزات رهایی بخش مردم از نهضت مشروطیت تاکنون بوده است و مردم اولا به هر نهاد مدنی از زاویه تقابل با دولت می نگرد متقابلا در دید حکومت نیز ایجاد هر نهاد مدنی تهدید محسوب می شود. به سخن دیگر در نگاه ملت شان و کارکرد هر نهاد مردمی در درجه اول مقابله و مهار قدرت دولت است و مردمی بودن هر نهاد به معنای مخالفت با دولت محسوب می شود نه استقلال ازآن که در صورت لزوم می تواند از حکومت نیز حمایت کند یا آن را تشکیل دهد تجربه تاریخی ایران از مشروطه تاکنون گواه آن است که همزمان با نزول قدرت مطلقه و ضعف دولت و نهادهای مدنی مانند احزاب و مطبوعات قارچ گونه و لجام گسیخته تاسیس یا فعال شده اند و با تمرکز مجدد قدرت مطلقه یا تولد آن همه رخت بر بسته .این همزمانی حاکی از آن است که پیدایی نهادهای مدنی معلول ضعف دولت مطلقه بوده و به موازات افزایش استبداد و مطلقه شدن ساختار قدرت از گستره، و توان این نهادها و از جمله احزاب کاسته شده و به زوال گراییده اند .
بنابراین مهم ترین مانع تاریخی شکل گیری و کارآیی احزاب در ایران را می توان در استبداد و دولت سالاری مطلقه خلاصه کرد .زیرا کلیه ی سلسله های حکومتی در ایران درمطلقه بودن حاکمیت و فقدان و یا عدم قدرت ها و یا نهادهای ناظر و تعدیل کننده مشترک بوده اند بدین ترتیب در تاریخ معاصر ایران و در سده ی گذشته هم حکومت های استبدادی یا اعمال قدرت مطلقه و خشونت مانع رشد شخصیت و هویت مردم شدند و اجازه ی رشد طبیعی و شکل گیری نهادهای جامعه ی مدنی را ندادند.(اخوان کاظمی، ۱۸۴؛۱۳۸۸)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی اگرچه فضای سیاسی کشورباز و ساختار قدرت تغییرکرد همچنین نهادهای مدنی به خصوص در دو دهه اخیر شکل گرفتند ولی باید گفت این نهادها کارکرد وکارایی لازم را نداشتند چراکه به علت ساختاری و مطلقه بودن قدرت سیاسی در ایران ونبود فرهنگ سیاسی متناسب با نهادهای مدنی یارابطه مطلوب و سازنده بین احزاب و دولت وجود نداشته و همچنین خود احزاب نیزبا رویکرد حذفی به یکدیگر نگاه می کنند درحالیکه باید رویکردی تعاملی وتعدیل کننده به یکدیگر داشته باشند.باید گفت که در دو دهه اخیرفضای سالم ورقابت سیاسی و مشارکت مردم به طورهمه جانبه فراهم نشده است همچنین ارتباطمتقابل بین حزب وطبقه هدف وجود ندارد .زیرا طبقات اجتماعی مشخصی نداریم که یک حزب فقط از انها طرفداری کند. (عبدی۶/۶/۸۶٫ شماره۱۴۸۷، ص۶) یعنی احزاب در ایران و بالعکس کشورهای پیشرفته به عنوان سخنگوی طبقات خاص عمل نمی کنند همچنین به علت اینکه طبقه یا طبقات اجتماعی قوی و نیرومند در جامعه وجود ندارد که بتواندقدرت دولت را محدود کند .پس باعث انبساط قدرت دولتی شده است.(فرامرزیان،۱۳۷۶:ص۵۱۷)

۲-رویکرد دولتهای مستقر نسبت به احزاب وساختارهای حقوقی

در دوره هشت ساله دولت آقای خاتمی هم خانه احزاب شکل گرفت و هم بالغ بر ۲۰۰ تشکل سیاسی مجوز فعالیت گرفتند(که البته این تعدد بسیار احزاب یکی از ضعف‌های ساختاری قانون احزاب نیز است) و به احزاب، یارانه تعلق می‌گرفت. هر حزبی با توجه به تعداد اعضای شورای مرکزی، تعداد دفتر سیاسی و شمار دفاتری که در استان‌های سراسر کشور و کل اعضا دارند مبلغی را از دولت به عنوان یارانه می‌گرفتند تا بتوانند مشکلات اقتصادی اولیه خود را برطرف کنند و خود را تا حدودی تثبیت کنند. در حالی که پس از پایان دولت آقای خاتمی، این نگاه وجود نداشت. آقای احمدی نژاد گفت تا زمانی که مسجد داریم نیاز به حزب نداریم و مساجد احزاب ما هستند. این چنین نگاهی، درصدد تقابل با احزاب و محدود کردن آن است. در همین دولت‌های نهم و دهم بیش‌ترین محدودیت‌ها برای احزاب ایجاد شد. به عنوان نمونه، دولت احمدی نژاد با بهره گرفتن از قدرت کمیسیون ماده ۱۰ احزاب باعث شد برخی احزاب به حاشیه روند و بنابراین نگاه دولت‌های مستقر می‌تواند در تقویت یا افول احزاب موثر باشد. اگر وابسته به حزب بودن یک عیب تلقی نشود و یک ویژگی مثبت به حساب بیاید و چنانچه انتخابات به سمت حزبی شدن پیش رود و انتخابات با حضور احزاب قوی برگزار شود، دولت را هم پاسخگوتر می‌کند. یعنی وقتی نماینده یک حزب در قدرت حضور پیدا می‌کند نه تنها موظف است نسبت به عملکرد خودش پاسخگو باشد بلکه حزبی هم که او نماینده آن است، می‌بایست نسبت به عملکرد نماینده یا نمایندگانش پاسخگو باشد. اتفاقا همین امر نشان می‌دهد که ما نمی‌توانیم صحبت از اصلاحات دموکراتیک کنیم اما نقش احزاب را جدی نگیریم. به نظرمی رسد این دو مشکل جدی، یعنی ساختار ذهنی و باور عمومی جامعه از یک سو و ساختار حقوقی و رویکرد دولت‌های مستقر نسبت به احزاب از سوی دیگر در پیش روی احزاب وجود دارند.به نظر میرسد نگاه دولت دکتر روحانی به حزب، با توجه به اینکه وزیر کشور از ضرورت احزاب قوی و شناسنامه دار در کشور بحث می‌کند، نگاهی ایجابی و مثبت است و رویکردی کاملا متفاوت با رویکرد دولت گذشته دارد. فراجناحی از دیدگاه دولت جدید نه به معنای نگاه منفی به احزاب است بلکه به معنای این است که دولت در اداره کشور از افرادی استفاده کند که ملاک به کارگیری‌شان، تجربه، تخصص، توانمندی و به طور کل همه شاخصه‌های تعیین کننده یک مدیریت قوی در اداره کشور است. فراجناحی مورد تاکید رئیس دولت یازدهم، تاکید بر شایسته سالاری و به اعتقاد من ضرورتی برای اراده ملی برای حل مشکلات است. اگر نگاه دولت به احزاب، نگاهی ایجابی باشد، این نگاه تاثیر خودش را بر عملکرد دولت خواهد گذاشت.

۳- ضعف جامعه مدنی و نبود یا کمی تجربه ی مشارکت های سیاسی

ظهور نهادهای غیر حکومتی تحت عنوان جامعه ی مدنی در فرایند نوسازی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی امری ضروری است برخورداری این نهادها از استقلال عمل نسبی می تواند در تعدیل قدرت میان دولت و جامعه نقش مهمی ایفا کرده و با ممانعت از انباشت قدرت زمینه را برای توزیع مجدد آن را فراهم کند در واقع جامعه ی مدنی عبارت است از: حوزه ای از نهادهای مستقل تحت حمایت قانون که در آن افراد و اجتماعات از ارزش و اعتقادات متنوعی برخوردارند و گروه های خودگردان که در همزیستی مسالمت امیز با یکدیگر به سر می برند و به صورت نهادهای واسطه داوطلبانه میان دولت و افراد عمل می کنند . (قوام، ۱۳۸۴؛۱۵۲)
با توجه به تعریف مزبور لازمه ی ظهور جامعه ی مدنی – و زیر مجموعه های آن مانند احزاب- عبارت است : تعدد و تنوع بازیگران رقابت گروهی مشارکت گسترده ی سیاسی منابع متعدد قدرت و تنوع ساختاری شکل گیری خود جوش از پائین به بالا و استقلال عمل و چرخش نخبگان وجود چنین جامعه ی مدنی ای باعث تجدید کنترل و مهار قدرت حکومت گردیده و نوعی مباحثه چانه زنی اقناع و مصالحه میان مراکز گوناگون قدرت در راستای بهینه ترین صورت تامین منافع و مصالح عمومی و ملی را فراهم می سازد. (اخوان کاظمی، ۱۳۸۸؛۱۹۰)
اساسا احزاب سیاسی نیرومند و کارآمد نیز قبل از هر چیز نیازمند وجود جامعه ی مدنی توسعه یافته و توانا هستند این در حالی است که در پیشینه ی ناریخی ایرانیان به دلایل مختلفی مانند: وجود نظام سیاسی مستبد و مطلقه و تمرکز گرایی و دولت سالاری و وجود دوره های طولانی بحران ناامنی ساختار اجتماعی و اقتصادی ناهمگون و توسعه یافته نهادهای مشارکتی مستقل و نیرومند فرصت ظهور و تمرین دموکراسی نیافتند و اساسا تجربه ی مشارکت های سیاسی فعالانه در نظام های قبل از انقلاب اسلامی به دلیل فقدان مشروعیت سیاسی آنها وجود نداشته است و دولت های مزبور بدون واسطه ی نهادهای برخاسته از متن جامعه یا با دست سازی و دولت سازی تشکیل هایی مانند احزاب به کنترل هدایت سازماندهی و به کارگیری نیروهای اجتماعی در راستای منافع خود می پرداخته و هر گونه داعیه ی مخالف و دگراندیشی را بر نمی تافته و با سرکوب مواجه می نمودند.
متاسفانه پیشینه ی ضعف جامعه ی مدنی و نبود یا کم تجربگی مردم نهادها در تحقق مشارکت سیاسی فعال باعث کم توانی و ضعف پشتیبانی تاریخی از فعالیت تشکل ها و احزاب سیاسی امروز شده است .(اخوان کاظمی، ۱۳۸۸؛۱۹۱)

۴- نقش و عملکرد دولت و دولتمردان

احزاب به عنوان مصداقی از جامعه ی مدنی نقش حلقه های واسطه را میان مردم و دولت بازی می کنند و بسیار بدیهی است که عملکرد و نقش دولت ها چه از حیث سیاسی، اقتصادی، حقوقی و فرهنگ ساز ی در نوع و میزان کارآیی احزاب بسیار موثر باشد . در تاریخ تحزب ایران، هر وقت سر کوب از ناحیه دولت ها زیاد بوده و تمرکز دولت سالاری افزون گشته فعالیت احزاب هم کاهش یافته است و هر گاه نیز بطور مقطعی از قدرت فائقه ی دولت کم شده و نسیمی از آزادی ورزیده و اعطای بیشتر حقوق و آزادی های مدنی توسط دولت سالاران به مردم و نهادهای مدنی صورت گرفته است، موج روی آوری به فعالیت های حزبی هم افزایش یافته است. از سویی عدم توجه دولت ها به مطالبات و خواسته های عمومی نیز چون باعث بی تفاوتی و انفعال سیاسی مردم می شود، از این طریق نیز مایه کاهش مشارکت سیاسی و اقبال عام نسبت به تحزب می گردد.
متاسفانه در حال حاضر- و از بعد از انقلاب –اجماع نظر کاملی درباره ی فایده مندی وجود احزاب در بین مسئولان بلند پایه ی نظام وجود نداشته است و نیز بسیاری از شخصیت های سیاسی از جمله پاره ای از کارگزاران دولت نهم مصر بودند که وابستگی خطی جناحی و حزبی ندارند و با غرور و افتخار می گویند که عضو حزب بودن با وابستگی جناحی و سیاسی داشتن- ولو در احزاب سالم – فی نفسه مقوله ای ضد ارزش تلقی می شود زیرا نگاه به تحزب به دلیل سوابق ضعیف پیشینی آن- نگاهی بدبینانه بوده و آن را به نوعی زمینه ای برای ایجاد تفرق و تفرقه می پندازند و یا موجبی برای جلوگیری از وحدت و یگانگی در جامعه ارزیابی می نمایند اگر چه وجود چنین نگرشی را می توان تا حدودی به عنوان واکنشی به افراطی گری های حزبی و سیاسی جریان دوم خرداد به حساب آورد ولی نمی توان ارتباط آن را هم با نگرش تاریخی بدبینانه به احزاب منتفی دانست نگرش تاریخی که بر مبنای آن با احزاب به عنوان یک سازمان قدرتمند در مقابل هیئت حاکمه مخالفت می شده و دولتمردان با استدلال جلوگیری از تعمیق شکاف های اجتماعی و قومی به تحزب روی خوش نشان نمی داده و تحزب را با تمرکز گرایی و وحدت و انسجام ملی متباین می دانسته اند. البته همه ی دولتمردان عالی مقام ایرانی در دوران جمهوری اسلامی چنین دیدگاهی نداشته اند به چند نمونه ی آنها اشاره می شود
از جمله حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی معتقد است:
«نحوه ی فعالیت حزبی در کشور جوابگوی نیازهای جامعه نیست و فقدان سیستم حزبی کارآمد در کشور یک نقص است» (هاشمی رفسنجانی، روزنامه جام جم، ۳خرداد ۸۵،ص۱) یا اینکه حجت الاسلام خاتمی از تشکل ها و نهادهای مدنی مانند احزاب به عنوان واسطه ای ضروری میان قدرت و مردم یاد می کند که باید از شکل گیری آنها استقبال نمود و گرنه به صورت زیرزمینی در می آیند، بنابراین باید رابطه ارگانیک میان احزاب و دولت شکل بگیرد. (احزاب وشوراها، صص۴۸،۴۹)
بعد از روی کارآمدن دولت نهم نسبت به موضوع احزاب و تحزب تفریط های جدی صورت گرفته است که یکی از آنها عدم تخصیص یارانه به این تشکل ها بوده است نگاه کم اهیت رئیس جمهور و برخی از وزرای دولت نهم به احزاب در اداره ی کشور باعث شده که دست اندرکاران فعالیت های سیاسی و حزبی به این باور برسند که « از فردای روزی که دولت نهم بر سرکار آمد احزاب و فعالان سیاسی و اجتماعی جامعه پیام سوم تیر را گرفتند نفی تحزب و حذف تدریجی جایگاه نهادگاهای مدنی چیزی نبود که دولتمردان نهم با ایما و اشاره و به تلویج به آن بپردازند».(شهاب الدین طباطبایی،"تحزب را جدی بگیرید “مندرج در سایت :
http:www.yaranebaran.com.news
البته این برداشت که دولت نهم مخالفت احزاب و روند تحزب است چندان نیز دور از واقعیت نبوده و پاره ای از اظهارات کارگزاران عالی رتبه ی این دولت و از جمله شخص رئیس جمهور به این باور دامن زده است .
این گونه بیانات واظهارات باعث شد که خانه ی احزاب ایران در نامه ای سر گشاده به رئیس جمهور نسبت به اظهارات برخی اعضای دولت درباره ی احزاب در ایران انتقاد نماید .
البته اظهارات رئیس جمهور احمدی نژاد به فضای ضد حزبی دولت نهم شدیدا دامن زده است ؛ ایشان اظهار داشته اند :
«دولت نهم جز به خدا و مردم به هیچ حزب و جناحی بدهکار نیست و آنچه در این مسیر برای این دولت اهمیت دارد. همانا رضایت خدا و مردم خواهد بود»
وی در آخرین بیان شدید اللحن خود در همایش طلاب در اواسط شهریور ۱۳۸۶ با اشاره به اینکه دولت تلاش کرده تا مردم را از اسارت عده ای که خود را مالک این مردم می دانند رها کند تاکید کرد : «این دولت هیچ نیازی به حزب ندارد و من یک ریال هم به آنها باج نداده و تا آخر هم نخواهم داد ».(محمود احمدی نژاد،دولت یک ریال هم به احزاب سیاسی باج نمی دهد»، روزنامه جام جم، شماره ی ۲۰۹۱،۱۷ شهریور۱۳۸۶،ص۲)
در هر حال اگر اتخاذ چنین مواضعی بعد از سیاست های حزبی افراطی دوره ی دولت هشتم از دید برخی طبیعی باشد ولی مسلم است که سیاست اقبال افراطی و یا ادبار تفریطی به احزاب از سوی دولتمردان جوابگو نیست و می بایستی با این تشکل هاکه نماینده ی نهاد های مدنی و مردمی می توانند باشند و در کشور ما دوره ی تکامل بلوغ فکری طبیعی خود را باید طی کنند با سماجت و مساعدت بیشتریر برخوردار کرد و مطمئنا در این صورت و با تمهید سایر ملزومات احزاب سالم و کارآمد توان ظهور و شکوفایی درعرصه ی کشور را خواهند یافت .

۵– اقتصاد دولتی و ناکارآمدی احزاب

شاید در اولین نگاه به رابطه عوامل اقتصادی و ناکارامدی احزاب آنچه که به ذهن خطور می نماید مسئله‌ی قوت یا ضعف منابع مالی احزاب و نحوه ی تامین آن باشد ولی در واقع موضوعات مهم دیگری همچون نوع ساختار اقتصادی یک نظام سیاسی میزان دولتی بودن آن وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم و هماهنگی با ناهماهنگی توسعه ی سیاسی با توسعه اقتصادی و مسائلی از این دست در موفقیت و یا عدم کامیایی احزاب موثر هستند.
نظام اقتصادی یک کشور بر نحوه ی شکل گیری و قدرت یابی و مانور احزاب و نهادهای مدنی موثر است. شایان ذکر است در گذشته و پس از انقلاب از دولت ایران و جمهوری اسلامی با نام «دولت رانتیر» یعنی دولت با پشتوانه ی در آمدهای نفتی یاد شده و می شود در واقع درآمدهای نفتی باعث می شود که نظام سیاسی وابسته به آن خود را چندان ملزم به کسب موافقیت و رضایت گروه های سیاسی ننموده و درآمدهای نفتی و هزینه ی آن کمبود یا کاهش مشروعیت سیاسی خود را جبران کند. دولت رانتیر چون به جامعه وابسته نیست معمولا نقشی برای گروه ها و تشکیل ها و نهادهای بر آمده از آن نیز قائل نیست.
در دولت های بعد از انقلاب اسلامی نیز اگر چه سهم صادرات و عایدات غیر نفتی افزوده شده و از وابستگی به در آمدهای نفتی کاسته گردیده ولی هنوز نیز اقتصاد ایران، اقتصادی وابسته به درآمدهای نفتی و «رانتیر» است .(اخوان کاظمی، ۱۳۸۸؛۱۹۸)
اقتصاد ایران در گذشته و در حال حاضر عمدتا اقتصادی دولتی بوده است و بخش های تعاونی و خصوصی تاکنون به اندازه ی کافی قوی نبوده و اساسا در حوزه ی فعالیت احزاب حضوری نداشته اند در واقع اصل ۴۴ قانون اساسی تاکنون به معنای واقعی و شایسته تحقق نیافته است و ابلاغ سیاست های تحقق این اصل توسط رهبر معظم انقلاب و تاکید ایشان بر اهمیت تحقق این اصل حاکی از بیماری اقتصاد کشور و مشکلات وارده از این ناحیه است بیماری اقتصاد دولتی مورد تاکید همه ی مسئولین کشور بوده است؛
بدیهی است در فضایی که نظام سیاسی درگیر شدیدترین معضلات اقتصادی است احزاب و فرایند تحزب از بستر لازم انجام فعالیت آن هم در تعامل ضروری با دولت و ملت بی بهره خواهند بود ضمن اینکه تامین منابع مالی آنها نیز دچار آسیب و نقصان فراوانی خواهد گشت.

گفتار دوم: ضعف ها و کاستی های عملکردی در نهادهای مدنی

ضرورت تحزب در ایران شناخته نشده است. عموما زمانی نهاد اجتماعی شکل می‌گیرد که ضرورت داشته باشد. باید دید نیازی که در غرب برای ایجاد حزب وجود داشته، در سایر کشورها از جمله ایران هم وجود دارد یا نه، و اگر این نیاز وجود دارد، حزب ایجاد کنیم. مشکل نظریه‌پردازی در ایران این است که خیلی مفاهیم و نهادها را وارد کرده‌ایم، بدون اینکه برای آنها نیاز و ضرورتی وجود داشته باشد..زمانی حزب ضررت و معنا پیدا می‌کند که کسانی بخواهند علایق را جمع‌بندی کنند و به زبانی قابل فهم آن را بیان کنند. همچنین حکومتی باشد که گوش شنوا داشته باشد و بخواهند به این منافع توجه نشان دهد.
در تاریخ معاصر ما، جامعه مطالبه‌گر و مشارکت‌جو نبوده و به لحاظ فرهنگ و ساختار سیاسی و میزان سواد جامعه، حکومت احزاب سیاسی را خصم خود می‌دیده و آن را قبول نداشته و جایگاهی برای آن در نظام سیاسی قائل نیست. از سوی دیگر، می‌شود جامعه هم به علت عملکرد نادرست احزاب سیاسی، نسبت به احزاب بی‌اعتمادی شده، وقتی در محافل عمومی صحبت از حزب به میان می‌آید، در ذهن مردم مسائل منفی تداعی می‌شود .
میتوان پیشرفت‌ دربرخی حوزه‌ها را پیش‌نیاز ایجاد احزاب سیاسی دانست و اظهار کرد: جامعه باید به درجه‌ای از پیچیدگی منافع رسیده باشد، و شکاف‌های اجتماعی در آن فعال باشند. در واقع حول شکاف‌های اجتماعی علایق و منافع شکل گرفته باشد و ضرورت وجودی حزب برای نمایندگی این علایق و منافع به وجود آمده باشد. بالطبع، در جوامعی که شکاف‌های اجتماعی فعال نباشد معمولا فرصتی برای احزاب سیاسی هم به وجود نخواهد آمد چراکه به دلیل پیوستگی علایق، ضرورتی برای احزاب وجود ندارد.
در کشورهای دموکراتیک، دولتها حزبی هستند.یعنی از طریق فعالیتهای حزبی وانتخاباتی به قدرت رسیده اند .در جوامع غیر دموکراتیک برعکس احزاب ساخته ی دولت اند .دولتهای خودکامه احزاب دولتی می سازند که هم توجیه گر قدرت انحصاری خود باشد هم مانع شکل گیری احزاب ورقابت انتخاباتی و گردش قدرت شوند .به طور مثال در زمان حکومت پهلوی که تمام قدرت سیاسی از بالا کنترل می شد تشکیل احزاب آزاد نیز ممکن نبود. رژیم برای توجیه خود احزابی مانند حزب ایران وحزب رستاخیز را ساخت، تا نهادی در حمایت از قدرت خود بسازد و از تشکیل احزاب آزاد جلوگیری کرد امروز نیزاحزاب دولت ساخته، اتحادیه های کارگری و سازمانهای مدنی به همین منظور به وجود آمدند .در واقع گردانندگان این گونه احزاب وسازمانها، حقوق بگیر دولت وقت هستند نه تشکیل دهندگان دولت وقت یا رقبای سیاسی آن…تا زمانی که دولت اقتصاد را در مهار خود دارد، قدرت سیاسی نیز در انحصار آن باقی می ماند.(علمداری، ۱۳۸۵:ص۸) در ایران، ابتدا قدرت ها شکل می گیرندو دولت ها تشکیل می گردند و سپس براساس تمایلات قدرت حاکمه، احزاب تشکیل میشوند.
ظهور حزب کارگزاران سازندگی از دل دولت سازندگی و حزب مشارکت از دل دولت دوم خرداد نمونه های روشن از این منش سیاسی هستند. به همین دلیل این احزاب اولا فراگیری خود را پس از واگذاری قدرت از دست می دهند و ثانیاً برای جایگزینی منابع مالی- در اثر از دست دادن رانت های نفتی، قدرت، مالی و اطلاعاتی- اقدام به فعالیت های اقتصادی می نمایند و در نتیجه وجهه سیاسی آنها مخدوش می شود.افول احزاب دولت ساخته پس از رها شدن از قدرت شاهد خوبی برای این مدعاست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ب.ظ ]




یکپارچگی اراضی یکی از اهرم های حصول اطمینان از ثبات اقتصادی و مدیریت منابع طبیعی مناطق روستایی است(Ulger & Cay,2012:3) و شاخصه ای جهت بهره برداری بهینه از ظرفیت های موجود و دستیابی به توسعه کشاورزی می باشد. این درحالی است که یکی از مشکلات ساختاری زمین های کشاورزی ایران در چند دهه اخیر، مشکل کوچکی و پراکندگی قطعات زمین های کشاورزی بوده است(امینی و همکاران، ۴۱۸:۱۳۸۶) که تنگناهایی را در راه توسعه بخش کشاورزی در مناطق روستایی به وجود آورده است. تنگناهایی چون تجهیز و آماده سازی بستر تولید، انجام امور زیربنایی و استفاده از ماشین آلات، بالا بردن کمی و کیفی محصولات و افزایش راندمان در زمینه های مختلف(انوشیروانی، ۲۴۹:۱۳۸۲)، استفاده بهینه از منابع آب و خاک، افزایش هزینه های تولید و اتلاف منابع و انرژی. براساس آخرین آمار منتشره از سوی مرکز‌ آمار ایران ( نتایج‌ سرشماری کشاورزی سال ۱۳۸۲) وسعت کل اراضی‌ کشاورزی ایران‌ اعم از اراضی زراعی و باغ و قلمستان حدود ۱۷۶۶۵۴۸۹ هکتار است. این میزان اراضی توسط ۳۱۵۳۲۴۴‌ واحد‌ مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. مساحت متوسط زمین های مربوط به هر بهره‌برداری در این سال معادل ۱/۴‌ هکتار بوده است.‌ از کل‌۷/۱۷ میلیون‌ هکتار زمین کشاورزی ایران حدود ۲/۱۶ میلیون هکتار آن اراضی‌ زراعی و بقیه (۵/۱ میلیون‌ هکتار) را باغ و قلمستان به خود اختصاص داده است. همچنین، براساس اطلاعات سال ۱۳۶۷ وسعت اراضی زراعی ایران‌۱/۱۷ میلیون‌ هکتار و تعداد واحد بهره‌برداری ها‌ ۶۰۰۸۱۹۲‌ واحد بوده است. براساس این اطلاعات، متوسط واحدهای بهره‌برداری ۵/۶‌ هکتار بوده است. بنابراین، در فاصله سال های۱۳۸۲-۱۳۶۷ متوسط واحد بهره‌برداری از ۵/۶ هکتار به ۱/۴ هکتار کاهش یافته است(یاسوری، ۱۱۹:۱۳۸۶) که کوچک شدن زمین های کشاورزی را در این دوره نشان می دهد. ضمن اینکه، بر اساس تحولات ارضی در طول تاریخ و سیاست های نامناسب و همچنین وجود قوانین ارث در مناطق روستایی قطعه قطعه شدن و پراکندگی زمین های کشاورزی نیز مشهود می باشد. بر همین اساس، تلاش در جهت جلوگیری و رفع معضل کوچکی و پراکندگی اراضی به در قبل از انقلاب بر می گردد. در آن مقطع تشکیل واحدهای بهره برداری حقوقی، همچون شرکت های سهامی زراعی، کشت و صنعت ها و شرکت های تعاونی های تولید به عنوان راه حلی برای کاهش آثار منفی تقسیم شدن اراضی و جلوگیری از تقطیع بیشتر واحدهای بهره برداری در دستور کار قرار گرفت. پس از انقلاب نیز یکپارچه سازی زمین های کشاورزی از اهداف اصلی تداوم تشکیل تعاونی های روستایی بوده است. با این حال، اجرای «طرح های یکپارچه سازی زمین های کشاورزی» در ایران، از اوایل دهه ۱۳۶۰ هجری خورشیدی آغاز گردید(احمدی و امینی، ۲۴۸:۱۳۸۶). متاسفانه با وجود نتایجی که مبنی بر ضرورت یکپارچه سازی حاصل شده این طرح هنوز نتوانسته جایگاه خود را برای اجرا در کشور بیابد(رستمی و همکاران، ۹۵:۱۳۸۷) و اصلاح ساختار اراضی کشاورزی در مناطق روستای بلاتکیف مانده است.
پایان نامه
۲-۳- ۱- ۶- جذب سرمایه و اعتبارات در بخش کشاورزی
توسعه بخش کشاورزی در مناطق روستایی نیازمند تامین به موقع و به اندازه کافی سرمایه تولید و منابع مالی می باشد. بطورکلی، ظرفیت سرمایه گذاری اکثر کشاورزان پایین و بیشتر بهره برداران از توانایی های لازم جهت خرید بذرهای اصلاح شده، خرید کود و ماشین آلات و تجهیزات کشاورزی برخوردار نمی باشند. لذا، یکی از دلایل توسعه نیافتگی در بخش کشاورزی فقدان سرمایه و عدم دسترسی کشاورزان به اعتبارات و بازارهای مالی کشاورزی می باشد(shah, et al.,2008314). دسترسی به سرمایه کافی بهره برداران را قادر به کنترل منابع می سازد و در تثبیت درآمد آنها موثر واقع می شود(National Bank,2009:1). بطورکلی، منبع اصلی تامین مالی و اعتباری در بخش کشاورزی را بازار فروش محصولات تولیدی تشکیل می دهد(Camara&Nizeyimana,2008:20). بانک های توسعه، بانک های تجاری، فروش سهام، تعاونی های اعتباری(Crawford,2006:28)، بخش خصوصی و سرمایه گذاری های عمومی دولت و تصویب اعتبارات بودجه ای، دیگر منابع تامین کننده اعتبارات بخش کشاورزی می باشند. بطورکلی، پیاده سازی و اجرای مکانیسم تامین مالی و اعتباری در بخش کشاورزی نیازمند اتخاذ طرح های و پروژه های مالی، تصویب سیاست های پولی و ایجاد موسسه های مالی و اعتباری می باشد. اجرای طرح ها و پروژه های مالی با هدف تشویق بانک ها به سرمایه گذاری و اعطای تسهیلات ارزان قیمت در بخش کشاورزی و دسترسی آسان کشاورزان به منابع مالی و شرایط امتیازی تدوین می گردد. تصویب سیاست های پولی تحقق مولفه هایی نظیر؛ تخصیص عادلانه سرانه بودجه ای بین بخش های مختلف اقتصادی، سرمایه گذاری های عمومی و زیربنایی و اعمال سیاست های توسعه ای جهت رشد بهره وری و افزایش درآمد کشاورزان پیگیری می کند و ایجاد موسسه های مالی و اعتباری با هدف مشارکت مستقیم در پروژه های سرمایه گذاری، ارائه خدمات پولی و مالی به مردم محلی، جمع آوری سرمایه های سرگردان خرد محلی و انباشت سرمایه صورت می گیرد (Eze, et al.,2010:6). با وجود اهمیت سرمایه در بخش کشاورزی، درحال حاضر کمبود سرمایه در بخش کشاورزی کشور، منجر به کاهش سطح بهره وری عوامل تولید و کاهش سود آوری فعالیت های کشاورزی شده است. پایین بودن نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاری در بخش تولید نسبت به سایر فرصت های سرمایه گذاری، پایین بودن قیمت محصولات کشاورزی، نرخ تورم بالا، کمبود سرمایه گذاری زیربنایی دولت در بخش کشاورزی، سرمایه گذاری دولتی در حیطه مربوط به بخش خصوصی(ورمزیاری و همکاران، ۱:۱۳۸۶) از جمله عواملی است که در کمبود سرمایه و منابع مالی بخش کشاورزی تاثیر گذار بوده است. ضمن اینکه، در کشور ما مهمترین و شاید تنها سیستم تامین سرمایه در بخش کشاورزی، سیستم بانکی است. ضوابطی که امروزه دربعد پرداخت تسهیلات بانکی حاکم است شرایط را سخت می کند. دریافت وثیقه های سنگین، زمان های طولانی مدت انتظار برای دریافت تسهیلات، اعتبارات اندک، سیاست های دستوری دولت در زمینه بهره و مسایلی دیگر از این قبیل، باعث شده تا در کنار بازارهای رسمی مالی، بازارهای غیر رسمی با شرایط پیچیده و البته توجیه ناپذیر پدید آیند که نتیجه این امر، بیش از آن که به توسعه بخش کشاورزی بیانجامد، عاملی در جهت تضعیف آن خواهد بود(بانک کشاورزی، ۴۵:۱۳۸۸).
۲-۳- ۱- ۷- بازاریابی و بازاررسانی در بخش کشاورزی
امروزه از بازاریابی و بازاررسانی محصولات کشاورزی به عنوان «دست نامرئی» تولید نام برده می شود. اهمیت توجه به بحث بازاریابی و بازاررسانی محصولات کشاورزی به حدی است که گفته می‌شود اصلاح نظام بازار محصولات کشاورزی، اهمیتی بسیار بنیادین در فرایند توسعه‌ بخش کشاورزی دارد، چراکه بسیاری از طرح‌های فنی در جهت افزایش کیفیت و بهره‌وری فرایند تولید به دلیل نقصان‌های نظام بازار محصولات کشاورزی و ضعف اقتصادی تولیدکننده، در عمل اجرا نمی‌شوند(www.isna.ir/fa/news). دراین میان، یکی از مهمترین مبحث در اصول بازاریابی، توزیع و فروش کالاست(یاسوری، ۱۷۸:۱۳۸۶). توزیع و فروش فرایند ایجاد تقاضا برای محصول می باشد. این تابع معادل تبادل است و شامل برنامه ریزی برای پیدا کردن محل فروش محصولات و مذاکره جهت تعیین قیمت، میزان و کیفیت تولید، تاریخ عرضه و تحویل محصولات و بطورکلی قراردادی که منجربه انتقال کالا از تولیدکننده به مصرف کننده می شود(Samiee,1982:14). برای موفقیت و دستیابی به نتایج سودآور در فرایند توزیع و فروش محصولات کشاورزی، اجرای راهبرد «ارتباطات بازاریابی» توسط نیروی های فروش ضروی می باشد (Bon, 2005:10). ارتباطات بازاریابی ابزاری جهت اطلاع رسانی و منبعی برای ارسال پیام تبلیغاتی به مصرف کنندگان می باشد. ارتباطات بازاریابی، شیوه ای است که نام تجاری محصولات تولیدی را در ذهن مشتریان هدف ایجاد می کند (Haataja,2010:14). خرید تضمینی محصولات یکی از ابزارهای بازاریابی محصولات کشاورزی محسوب می شود. اغلب کشورهای پیشرفته جهان به منظور تقویت بخش کشاورزی از شیوه های حمایتی مختلفی از جمله خرید تضمینی محصولات کشاورزی استفاده می کنند(یزدان شناس، ۱۸:۱۳۸۶) و رغبت بیشتری را در کشاورزان جهت تولید محصولات ایجاد می نمایند. انبارداری و ذخیره سازی محصولات کشاورزی یکی از مهمترین کارکردهای بازاریابی است که شامل نگهداری و حفظ کالا از زمانی که تولید شده و تا زمانی که برای مصرف مورد نیاز باشد(Rao, et al.,2010:35). با توجه به ویژگی فصلی عرضه محصولات کشاورزی و تقاضای مداوم مصرف در طول سال، انبارداری محصولات تولیدی امکان عرضه بی وقفه محصول به بازار را فراهم می کند (Imoudu, et al.,2009:19-20) و دستیابی به قیمت های معقول در بازار را میسر می سازد. فرآوری محصولات کشاورزی یکی از مهمترین و جذاب ترین بخش های سرمایه گذاری است (MIEPO,2010:1). دولت ها و سازمان های متولی مدیریت بخش کشاورزی از طریق سیاست های حقوقی، مالی و نهادی زمینه را برای توسعه صنایع فرآوری محصولات کشاورزی فراهم می آورند. در چارچوب سیاست های حقوقی، تصویب قوانینی مربوط به اعطای زمین، برق، آب و گاز و همچنین معافیت های مالیاتی و حذف قوانین ناسازگار و دست و پاگیر، توسعه صنایع تبدیلی فرآوری محصولات کشاورزی را تسهیل می نماید و در زمینه مالی و سازمانی حمایت های تکنولوژیکی و فنی و برگزاری کلاس های توجیحی و آموزشی جهت توسعه کیفیت محصولات تولیدی و دسترسی به بازارهای مختلف، گسترش صنایع فرآوری در بخش کشاورزی را به همراه می آورد (Hicks,2001:34). بطورکلی، عدم تکمیل زنجیره تولید تا مصرف از معضلات اساسی بخش کشاورزی در کشور است. در این بین، ضعف ساز و کارهای متعدد در مسیر تولید تا مصرف نهایی محصولات و فقدان زیرساخت های مناسب در این فرایند و نیز توسعه مشاغل واسطه ای ناکارآمد ولی درآمدزا در طول زنجیره توزیع باعث شده تا نه کشاورز به حق واقعی خود برسد و نه مصرف کننده محصولی با قیمت مناسب و کیفیت نسبی بدست آورد و در نتیجه ارزان خری از تولیدکننده و گران فروشی به مصرف کننده در این زنجیره تنها سودی است که نصیب واسطه ها و دلال های بی نام و نشان می شود(بازاری، ۴:۱۳۸۷). بی نظمی های موجود در مکان های فروش و میادین میوه و تره باز عملا تمامی مسئولیت فروش و قیمت گذاری را به بنگاه های حق العمل کار سپرده و کشاورز کمترین قدرت تصمیم گیری را در این عرصه دارد. نظام اطلاع رسانی جامع ای در زمینه نحوه عرضه و توزیع محصولات تولیدی در بخش کشاورزی بوجود نیامده و بسیاری از کارکردهای توزیع و فروش نظیر؛ تعیین سلایق مشتری، محاسبات هزینه و تصمیم گیری برای به حداکثر رساندن مطلوبیت کالا، محل و زمان فروش محصولات، تبلیغات و آگهی فروش و تعیین برند های تجاری در عرصه بازاریابی محصولات کشاورزی شناسایی نشده اند. خرید تضمینی محصول توسط دولت اولا مربوط به محصولات استراتژیک می باشد و تمامی تولیدات را در بر نمی گیرد دوما اعتبارات کافی در این زمینه وجود ندارد و معمولا دولت محصولات تولیدی را به قیمت کف و پایین تر از بازار خریداری می کند. صنایع تبدیلی و تکمیلی فراوری محصولات کشاورزی در مناطق روستایی ایجاد نشده و موانع حقوقی و قانونی زیادی بر سر راه استقرار آنها وجود دارد. مسائل فوق بازار محصولات کشاورزی را با خلاء مدیریتی همراه کرده و در تنظیم کارکردهای بازاریابی و بازاررسانی محصولات کشاورزی خلل اساسی وارد نموده است.
۲-۳- ۲- تنظیم ترتیبات قیمتی بازار محصولات کشاورزی
قیمت گذاری محصولات کشاورزی مشوقی برای تولید و ابزاری است که به طور مستقیم بر میزان بهره وری بخش کشاورزی تاثیر گذار است (Fernández,2011:5). قیمت گذاری محصولات کشاورزی جزیی از سیاست های کلان اقتصادی و رهیافتی جهت تغییر سطح تولید و بهره برداری بهینه از منابع و ظرفیت های موجود در بخش کشاورزی می باشد (Obayelu &Salau,2010:75). این فرایند، علاوه بر ایجاد توازن بین عرضه و تقاضا، در توزیع بین بخشی در آمد و تشکیل سرمایه در بخش کشاورزی نیز موثر واقع می شود (Marg,2010:1). معمولا برای سودآور کردن فعالیت های کشاورزی، دولت ها به روش های مختلفی در امر قیمت گذاری محصولات دخالت می نماید(موسسه پژوهش های برنامه ریزی و اقتصاد کشاورزی، ۴۶:۱۳۸۴) و در این بین سه هدف عمده را دنبال می کنند. اولین هدف تحت تاثیر و تغییر واقع شدن میزان تولید از سیاست قیمت گذاری می باشد. دومین هدف ایجاد تغییر یا به عبارتی دستیابی به تغییر قابل ملاحظه در توزیع درآمد است و سومین هدف ایجاد شرایط و موقعیت مناسب برای بخش کشاورزی است که بتواند نقش موثری بر کل فرایند توسعه اقتصادی در داخل یک کشور بازی کند(سرلک، ۲۰۰:۱۳۷۸-۲۰۱). بطورکلی، سیاست قیمت گذاری یا کنترل قیمت توسط دولت ها به دو شیوه قیمت گذاری تثبیتی و تضمینی اجرا می شود(مهربانیان و همکاران، ۴:۱۳۸۷). قیمت گذاری تثبیتی: در این شیوه از قیمت گذاری دو هدف می تواند مدنظر قرار گیرد: اول، حمایت از مصرف کننده که قیمت گذاری در این حالت شامل محصولات اساسی نظیر گندم، برنج و… می شود. دوم، قیمت گذاری برای محصولات کشاورزی صادراتی برای کسب درآمد ارزی بیشتر. در هر دو حالت فوق انحصار خرید و قیمت و شرایط آن در اختیار دولت قرار می گیرد. قیمت گذاری تضمینی: اهداف مورد نظر در این شیوه از قیمت گذاری حمایت از تولید کننده، جلوگیری از نوسانات شدید قیمت محصولات کشاورزی و توسعه کشت یا افزایش تولید برخی محصولات خاص می تواند باشد. در این شیوه، قیمت ممکن است بالاتر یا پایین تر از قیمت بازار باشد. دولت تنها خریدار کالا نیست و فروشندگان می توانند کالای خود را به هر کسی که خواستار آن باشد بفروشند. اما دولت این اطمینان را به تولیدکنندگان می دهد که محصول آنان را به قیمت های اعلام شده خریداری خواهد کرد(دفتر امور زیربنایی مجلس، ۲:۱۳۸۱). مطلوبیت فرایند قیمت گذاری معمولا باسیاست های زیر باید همراه گردد:
- طراحی سیاست های قیمت گذاری محصولات کشاورزی و آماده کردن زمینه های لازم جهت اعمال قوانین بازاریابی
- تنظیم قیمت محصولات کشاورزی و همراه کردن این فرایند با حمایت هایی نظیر از بین بردن نوسانات و ناهنجاری های قیمتی در بازار، ارائه مشوق های انگیزه های قیمتی تولید، آموزش کلیه مراحل بازاریابی و اطلاعات مربوط به قیمت، شناسایی عوامل شکاف قیمتی در بازار و ایجاد ترتیبات لازم جهت جمع آوری اطلاعات بازار
- اتخاذ حمایت های غیر قیمتی به ویژه در بهبود زیرساخت های حمل و نقل، افزایش بودجه تحقیقات و توسعه فناوری های کارآمد و ایجاد شرایط لازم برای تولید رقابتی محصولات
- تنظیم فرایند تولید با میزان تقاضای محصول در بازار و کنترل عرضه محصولات کشاورزی
- گسترش بازارهای کشاورزی و پیاده سازی سیستم اطلاعات بازاریابی با بهره گرفتن از فناوری های جدید نظیر تجارت الکترونیکی محصولات
- گسترش بازارهای خارج از فصل از طریق اجرای سیستم یکپارچه حمایتی(تامین نهاده های کشاوری، اعطای تسهیلات بانکی و فراهم آوردن بازار) و ترویج محصولات منحصر به فرد که دارای کشش و تقاضای بالا در باز هستند
- اقدامات لازم به منظور بهبود زنجیره فرآوری محصولات کشاورزی
- تغییر در محیط کلان اقتصادی و حمایت از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی (FAO,2010:34-35). در ایران نیز مانند بسیاری دیگر از کشورها، بخش کشاورزی و محصولات آن تحت سیاست های حمایتی دولت قرار گرفته اند. این سیاست ها طیف گسترده ای از انواع مختلف مداخلات را در بر می گیرد که سیاست های مداخله دولت در قیمت گذاری کالاها از جمله این سیاست ها به شمار می روند(بستانکی، ۱۲:۱۳۸۵). در ایران تجربه نشان می دهد، اگرچه قیمت گذاری محصولات کشاورزی در دو دهه گذشته در جهت ایجاد خودکفایی در تولید محصولات اساسی بخش بوده است ولی در عمل با توفیق کامل همراه نبوده است(مطیعی، صدرالاشرفی، ۴۳۶:۱۳۷۷). تنظیم ترتیبات قیمتی بازار محصولات کشاورزی در کشور از جمله مشکلاتی است که با دوگانگی ساختاری بین تامین حقوق مصرف کننده و حقوق تولیدکننده همراه است. ضمن اینکه، خود دولت نیز از این دوگانگی سود می برد. بعد از انتقال مسئولیت صدور مجوز واردات محصولات کشاورزی و تنظیم بازار به وزارت بازرگانی و وزارت صنعت، معدن و تجارت فعلی، عملا وظیفه وزارت جهاد کشاورزی در امر تولید محصول داخلی محدود شده است و نمی تواند به موضوع تنظیم بازار و واردات در صورت کمبود، بپردازد(روزنامه اطلاعات، ۶:۱۳۹۱) و بنابر ملاحظات سیاسی و در شرایط بحرانی وزارت مربوطه تصمیم به قیمت گذاری غیرواقعی و واردات بی رویه محصولات کشاورزی می گیرند. سیاست قیمت گذاری دولت مبتنی بر پایین نگهداشتن قیمت محصولات کشاورزی در ایران به سود مصرف کنندگان، موجب شده است تا مسئله نابرابری در مبادلات بخش کشاورزی با سایر بخش های اقتصادی تشدید شود. به نحوی که کشاورزان مجبور می شوند تولیداتشان را با نرخ تعیین شده به دولت فروخته و در مقابل مایحتاج خود را با نرخ بالاتری خریداری کنند(حق وردی، ۹۶:۱۳۷۱). قیمت های مداخله ای دولت(قیمت تضمینی) جنبه حمایتی نداشته، بلکه دولت با وضع این قیمت ها مالیات ضمنی نیز بر بخش کشاورزی تحمیل نموده است(پرمه و سیدی، ۱۲۰:۱۳۸۸). ضمن اینکه، دولت نیز با خرید تضمینی مبتنی بر قیمتی پایین تر از قیمت بازار و فروش محصولات در زمان های خاص مثل ایام عید سود مناسبی از بازاریابی محصولات تولیدی نصیب خود می کند.
۲-۴- مولفه های طبیعی موثر در توسعه کشاورزی
منابع طبیعی عنصر بنیادین تولید و رکن اساسی رشد بهره وری بخش کشاورزی می باشد (Pardey, et al.,2012:25). منابع طبیعی بیانگر ترکیبات بیولوژیکی و زیست محیطی است که تحت تاثیر مداخلات انسان قرار می گیرد (Marie-Vivien & Bienabe,2012:2). منابع طبیعی فراهم کننده خاک برای رشد محصولات و آب برای آبیاری تولیدات کشاورزی است (OECD, 2009:13) و نقش مهمی را در رشد بهره وری بخش کشاورزی و بهبود وضعیت زندگی خانوارهای کشاورزی به اجرا می گذارد. مدیریت منابع طبیعی در کاهش فقر و توزیع عادلانه درآمد بین بهره برداران کشاورزی موثر می افتد (Shiferaw, et al.,2009:602) و فرصت های دسترسی به امکانات و تسهیلات کشاورزی را ارتقا می بخشد (IFAD,2006:16). رابطه نزدیکی بین ویژگی های طبیعی و توزیع منابع، نیروی کار و سرمایه در بخش کشاورزی وجود دارد (Stepanko,2009:159). عوامل طبیعی به طور غیر مستقیم هزینه های تولید را تحت تاثیر قرار می دهند (Colman,1998:1) و سودآوری بخش کشاورزی را کنترل می کنند. عوامل طبیعی پشتیبانی بهره وری محصولات کشاورزی را در طول زمان به عهده می گیرند (Masters & Wiebe,2003:3) و عناصر حیاتی مورد نیاز یعنی آب، خاک، رطوبت و دما را در اختیار بخش کشاورزی قرار می دهد. منابع طبیعی فراهم کننده طیف وسیعی از کارکردهای خدماتی هستند:
- تامین خدمات(آب، خاک، آب و هوا و منابع زیستی)
- تنظیم خدمات(ذخیره سازی کربن، کنترل مخاطرات طبیعی و آب و هوایی و عملیات زیستی)
- حمایت از خدمات(تشکیل خاک، تنوع ژنتیکی و زیستی)( Department for Environment, & Rural Affairs,2011:4).
درحالی که ورودی های طبیعی نقش مهمی در رشد و توسعه بهره وری بخش کشاورزی دارند، اما بکارگیری این عوامل تحت تاثیر مداخلات بشر قرار دارد. انتخاب نوع محصول، وضعیت چرای حیوانات، تسطیح زمین، استفاده از کود، نحوه آبیاری و استفاده از منابع آب، کاربرد علف کش و آفت زدایی، کشت های گلخانه ای و اصلاح زنتیک از جمله کارکردهای مداخلات بهره بردار در منابع طبیعی می باشد (Beddow,et al.,2010:8-9). عوامل طبیعی شامل آب و هوا و چشم اندازهایی مانند خاک، توپوگرافی، زمین شناسی و مداخلاتی همچون؛ شخم و آماده سازی زمین های کشاورزی، آبیاری و بکارگیری ترکیبات شیمیایی را پوشش می دهند(USGS,2003:1). عوامل طبیعی بهره وری بخش کشاورزی را از طریق حاصلخیزی خاک، درجه حرارت، مقدار بارندگی، دسترسی به آب، منابع ژنتیکی و کودهای شیمیایی تحت تاثیر قرار می دهد (Motes,2010:9). عوامل طبیعی تغییرات آب و هوایی، بی نظمی های بارش (Niyongabo,2004:9)، خشکسالی، سرمازدگی و یخبندان، تگرگ و سیل را در بر می گیرد. چهار دسته از سرمایه های طبیعی به رسمیت شناخته شده است: آب و آب و هوا(کیفیت هوا، کمیت و کیفیت آب)، زمین(خاک، فضا و چشم انداز) و عوامل زیستی(اکوسیستم ها، گیاهان و جانواران) ( ten Brink,2011:2). مدیریت عوامل طبیعی در بخش کشاورزی مربوط به زمین، آب و عوامل زیستی می شود (PSTA,2009:30). ضمن اینکه، عوامل طبیعی با نظامی از زیست شناسی مولکولی و ترکیبات میکرو ارگانیسم جهت توصیف خصوصیات ژنتیکی، لقاح و آنزیمی گیاهان و محصولات نیز شناسایی می گردد (Philippot, et al.,2007:250). کاهش تاثیرات نامطلوب عوامل طبیعی بر بخش کشاورزی بوسیله پیشرفت عوامل فنی نظیر؛ مکانیزاسیون کشاورزی، شناسایی ترکیبات شیمیایی و بکارگیری تجهیزات مناسب آبیاری عملی می شود (Pop &Deaconu,2008:12). استفاده از محصولات چندساله به جای کشت سالانه، کاهش عملیات خاکورزی، اتخاذ شیوه های محافظت از خاک (Keith&Robinson,2012:97)، شناسایی مخاطرات آب و هوایی و کنترل اثرات تغییرات اقلیمی، بهبود شیوه های استحصال آب و بکارگیری روش های گوناگون جهت افزایش کیفیت منابع آب، فراهم سازی امکانات و تاسیسات مدرن آبیاری از دیگر مواردی می باشد که در کاهش اثرات نامطلوب عوامل طبیعی مفید واقع می گردد. تحقیق حاضر به شناسایی مولفه های طبیعی بخش کشاورزی پرداخته و عناصر طبیعی بخش کشاورزی را در حوزه های خاک، آب، آب و هوا و منابع زیستی مورد بررسی و تفحص قرار می دهد.
۲-۴-۱- منابع خاک
خاک منبع پایه ای تولید و عنصری حیاتی در رشد بهره وری بخش کشاورزی می باشد (Mitchell, et al.,2000:1). خاک عرصه واکنش های طبیعی و مخزنی جهت نگهداری آب، گرما، رطوبت و مواد مغذی رشد گیاهان می باشد (Birkás, et al.,2012:9). خاک ارائه دهنده خدمات فیزیکی، شیمیایی و زیستی و محل نگهداری ریشه گیاهان، نفوذ آب و مواد معدنی است (Sandretto & Payne,2006:96). خاک واسطه ای بین فعالیت های تولیدی و محیط زیست از طریق تجزیه و تحلیل مواد آلی و معدنی(کربن، نیتروژن، فسفر و…) و تخریب نیترات، آفات و دیگر مواد سمی می باشد (Ibid,97). حفظ و بهبود کیفیت خاک رشد بهره وری بخش کشاورزی را به همراه می آورد (Efthimiadou,et al.,2010:722) و در پایداری فرایند تولید موثر واقع می گردد. کیفیت و حاصلخیزی خاک عملکرد محصولات کشاورزی را تعیین (Torbert,et al.,2008:365) و راندمان تولید را تحت تاثیر قرار می دهد. روش هایی که در مدیریت خاک بکارگرفته می شود شامل؛ کنترل چرای دام، مالچ پاشی با مواد آلی، استفاده از کود های حیوانی، بکارگیری تکنیک تناوب زراعی، کشاورزی شخم های حفاظتی، کنترل فرسایش، تراسبندی زمین، حفظ پسماندهای زراعی، بکارگیری شیوه های مناسب آبیاری و استفاده صحیح از کودهای شیمیایی می شود (NAC,2008:3). در این بین کشاورزی حفاظتی نیز تاکید بر افزایش کیفیت خاک می باشد. ترکیب اساسی این اصول عبارتند از:
- کاهش شخم: هدف از این فرایند رسیدن به شرایط شخم صفر و اعمال سیستم های خاکورزی تحت کنترل بذر می باشد.
- نگهداشت سطوحی از پسماندهای زراعی و پوشش سطح خاک: هدف از این کار حفاظت از خاک در برابر فرسایش آب و باد، کاهش تبخیر آب، بهبود بهره وری آب و ارتقای خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک می باشد.
- اعمال تناوب زراعی: تناوب کشت در کاهش علف های هرز و رفع بیماری و آفات موجود در مزارع موثر است و مخاطرات بیولوژیکی فرایند تولید را پایین می آورد (Verhulst,et al.,2010:3).
۲-۴-۱- ۱- بافت خاک
بررسی کیفیت خاک به منظور حداکثر بهره برداری کشاورزی با حداقل تخریب زیست محیطی ضروری می باشد. یکی از جنبه های اساسی در کیفیت خاک مطالعه شاخص های فیزیکی کیفیت خاک است(آرخازلو و همکاران، ۸۸۱:۱۳۹۰) که از طریق تعیین بافت خاک میسر می باشد. بافت از خصوصیات مهم خاک مى باشد که از نظر مکانى متغیر و از نظر زمانى تا حدى پایدار بوده و قادر است بر بسیارى از خواص خاک اثر گذاشته و از جنبه هاى مختلف داراى اهمیت بالایى مى باشد(دانش و همکاران، ۳۰:۱۳۹۰). بافت خاک با توجه به اینکه منعکس کننده تعدادی از خصوصیات یا رفتارهای خاک نظیر؛ نفوذپذیری، ظرفیت نگهداری رطوبت،CEC، مـواد آلی و رفتار خاک در مقابل شخم و دیگر عملیات خاک ورزی مـی باشد، دارای اهمیت زیادی است(جعفرزاده و همکاران، ۱:۱۳۸۴). بافت خاک از سه جز سیلت، شن و رس تشکیل یافته است که با فزونی هر جز بافت خاک تغییر کرده(فتح اللهی و همکاران، ۱:۱۳۸۹ ) و در طبقه ای جداگانه قرار می گیرد. در روش مدرن، مثلث بافت خاک از دوازده کلاس تشکیل یافته است که اجزاء متشکله آن به قرار زیر می باشد:
۱- شنی(sand): حداقل مقدار شن ۸۵ درصد و مجموع و ۵/۱ برابر ذرات رس کمتر از ۱۵ درصد می باشد.
۲- شنی- لومی(loamy–sand): شن بین ۷۰ تا ۹۰ درصد و مجموع سیلت و ۵/۱ برابر ذرات رس بیش از ۱۵ درصد و مقدار رس از ۳۰ درصد کمتر می باشد.
۳- لومی- شنی (sandy – loam): رس کمتر از ۲۰ درصد یا مجموع درصد سیلت و دو برابر مقدار رس از ۳۰ درصد بیشتر می باشد. خاک هایی که مقدار شن آنها بین ۲۴ تا ۵۲ درصد باشد و مقدار رس شان کمتر از ۷ درصد و سیلت شان نیز کمتر از ۵۰ درصد است خاک لومی و شنی نامیده می شوند.
۴- لوم(loam): مقدار رس بین ۷ تا ۲۷ درصد و سیلت ۲۸ تا ۵۰ درصد و شن کمتر از ۵۲ درصد است.
۵- لومی - سیلتی(silt – loam): مقدار سیلت بیش از ۵۰ درصد و رس بین ۱۲ تا ۲۷ درصد بوده و یا مقدار سیلت بین ۵۰ تا ۸۰ درصد نوسان داشته و مقدار رس نیز کمتر از ۱۲ درصد است.
۶- سیلت (silt): مقدار سیلت کمتر از ۸۰ درصد و مقدار رس کمتر از ۱۲ درصد است.
۷- لوم رسی- شنی (sandy – clay – loam): اینکه ۲۰ تا ۳۵ درصد رس داشته و مقدار سیلت آن ۲۸ درصد کمتر و شن آن نیز بیش از ۴۵ درصد می باشد.
۸- لومی و رسی (clam –loam): مقدار رس تا ۲۷ تا ۴۰ درصد و مقدار لوم کمتر از ۲۰ درصد تا ۴۵ درصد در نوسان است.
۹- لوم رسی- سیلتی (silty – clam – loam): مقدار رس ۲۷ تا ۴۰ درصد و مقدار شن نیز از ۲۰ درصد کمتر است.
۱۰- رسی و شنی (sandy–clay): مقدار رس و شن آن از ۳۵ تا ۴۵ درصد بیشتر است.
۱۱- رسی و سیلتی (silty–clay): مقدار هر یک از رس و سیلت آن به ترتیب بیش از ۴۰ درصد است.
۱۲- رسی (clay): مقدار رس بیش از ۴۰ درصد و مقدار شن و سیلت آن به ترتیب از ۴۵ تا ۴۰ درصد کمتر است (http://www.bbk-iran.com).
۲-۴-۱- ۲- عمق خاک
سنجش عمق خاک به عنوان پارامتری جهت تعیین میزان توان نگهداری رطوبت و ذخیره مواد غذایی خاک در بخش کشاورزی محسوب می شود. هرچه عمق خاک افزایش یابد به همان میزان توان حفظ و ذخیره سازی آب و موادغذایی در خاک بالا می رود. خاک های کم عمق ذخیره رطوبتی کمی دارند و لازم است با فواصل کوتاهی آبیاری شوند. دفعات زیاد آبیاری به طریق سطحی سبب افزایش تلفات آب و فواصل کم بین آبیاری ها موجب بروز مشکلات تهویه در خاک می شود(جعفری و طویلی، ۵۱:۱۳۸۹). انواع خاک ها از نظر عمق:
الف) بیشتر از ۱۲۰ سانتیمتر: برای زراعت و باغداری بسیار مناسب است.
ب) بین ۹۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر: برای زراعت و باغداری مناسب است.
پ) بین ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتر: برای زراعت و باغداری متوسط است.
ت) بین ۳۰ تا ۶۰ سانتیمتر: برای زراعت و باغداری کم عمق و ضعیف است.
ث) کمتر از ۳۰ سانتیمتر: برای زراعت و باغداری به هیچ وجه مناسب نیست (http://zeraat-iauvarami n.com ).
۲-۴-۱-۳- شوری خاک
شور شدن خاک ها در مناطق خشک و نیمه خشک یک معضل جدی برای توسعه کشاورزی و استفاده پایدار از منابع خاک و آب می باشد(ولی پور، ۶۸۳:۱۳۸۶). خاک های شور زمانی بوجود می آیند که تجمع نمک در خاک بیشتر از نمک انتقالی از آن است که این خود نتیجه تبخیر بیشتر از آب زهکشی شده است(ولی و قضاوی، ۲۳۷:۱۳۸۲). شوری از سه راه رشد و عملکرد گیاه را محدود می کند. اثر نخست و غالب، مربوط به غلظت کل نمک های محلول در خاک است که کاهش پتانسیل اسمزی را به دنبال دارد. با کاهش پتانسیل اسمزی، انرژی آزاد آب کاهش یافته و گیاه برای به دست آوردن مقدار مشخصی آب باید انرژی حیاتی بیشتری مصرف نماید. اثر دوم شوری وجود یون های ویژه در محلول خاک شور می باشد. یون هایی نظیر کلر سدیم به تنهایی می توانند موجب بروز سمیت در گیاه شده و یا در فرایند جذب گیاه اختلال ایجاد نمایند. اثر سوم شوری که در حقیقت زاییده اثر نوع دوم است، عدم تعادل تغذیه ای است. بدین معنی که وجود یون های سدیم و کلراید و مانند آن که غلظت آنها در محلول خاک شور زیاد است، باعث اختلال در جذب و انتقال سایر عناصر غذایی ضروری از خاک به گیاه می شوند(حسینی و همکاران، ۲:۱۳۸۷). قابلیت هدایت الکتریکی (EC) پارامتری ارجح در ارزیابی شوری خاک می باشد(فرهمند و همکاران، ۳:۱۳۹۱) که بر اساس واحد دسی زیمنس بر متر تقریب زده می شود. گروه بندی خاک های شور در جدول زیر آمده است (http://www.iran-eng.com):
جدول(۲-۳): گروه بندی خاک های شور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




 

 

۱٫۸۴

 

-۱٫۲۷۶۶۷

 

۰٫۷۹۲۲۲

 

۱۱٫۰۹۰۵۴

 

۱۴٫۸۵۰۰۰

 

 

 

۲٫۱۲

 

-۱٫۶۱۳۱۰

 

۱۷٫۸۷۸۶۶

 

-۱۷٫۹۴۸۸۹

 

۱۴٫۳۰۴۷۸

 

 

 

۲٫۴۰

 

-۱۲٫۵۸۶۳۴

 

۹۰٫۲۴۴۵۸

 

-۲۳۰٫۶۱۲۶۵

 

۱۹۲٫۷۰۱۳۹

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۳-۴-۱-شعاع مؤثر کروی سخت

همان گونه که مشاهده کردیم برای یافتن کسر پکیدگی و بازه­های انتگرالگیری احتیاج به پارامتری با عنوان شعاع مؤثر کروی سخت داریم. با معلوم بودن این پارامتر بر حسب دما از آن در گستره وسیعی از دما می­توان استفاده کرد. در اینجا این پارامتر را به صورت زیر معرفی می­کنیم:
پایان نامه - مقاله - پروژه
(۴۷-۳)
که و تعریف می­ شود. دمای کاهش یافته است. و فاصله­ای است که در فواصل کمتر از آن پتانسیل دارای مقدار نامحدود است، همچنین و در نظر گرفته می­ شود. معادله فوق با تعریف بارکر -هندرسون[۶۷] [۷۸] برای که بواسطه روابط زیر تعریف می­ شود متفاوت است.
(۴۸-۳)
این دو تعریف از شعاع مؤثر کروی سخت در دماهای بالا تفاوت چندانی ندارد. در شکل (۱-۳) پارامتر بدون بعد، ، نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می­ شود با افزایش دما شعاع مؤثر کروی سخت هم برای مخلوط دوتریوم و تریتیوم کاهش می­یابد. اما این کاهش در شعاع مؤثر معرفی شده توسط بارکر بیشتر از معادلۀ معرفی شدۀ پاتریک می­باشد. ما در محاسبات خود از رابطه معرفی شده بوسیله پاتریک به علت کلی تر بودن و مناسب بودن آن در شرایط با دمای بالا استفاده می­کنیم. در شکل (۲-۳) همین مقایسه را برای مخلوط هلیوم و هیدروژن انجام دادیم . شعاع­های مؤثر نسبی در هر دو فرمالیزم برای مخلوط دوتریوم و تریتیوم روی هم می­افتد. چون این دو ذره از ایزوتوپهای هیدروژن هستند و در مقیاس اتمی تنها تفاوت این دو ذره جرمشان می­باشد، در معادلات شعاع مؤثر کروی سخت، جرم وارد نشده است. ثوابت پتانسیل نقش تعیین کننده ­ای دارند که برای مخلوط دوتریوم وتریتیوم این ثوابت یکسان می­باشند. اما در مخلوط هلیوم و هیدروژن ثوابت نقش پتانسیل خود را نشان می دهند (شکل (۳-۳)).

شکل.۳-۱- مقایسه شعاع کروی سخت معرفی شده توسط بارکر وپاتریک برای مخلوط دوتریوم و تریتیوم

شکل.۳-۲- مقایسه شعاع کروی سخت معرفی شده توسط بارکر وپاتریک برای مخلوط هیدروژن و هلیوم.

۳-۵-محاسبات عددی

در اینجا ما روش های محاسباتی مناسب برای جمله­های انرژی آزاد هلمهولتز را ارائه می­دهیم. در ابتدا روش محاسبه انتگرالها توسط تکنیک دقیق کوادراتور گاؤس-لژاندر[۶۸] [۷۷] را مطرح می­کنیم. برای شروع محاسبات حالت مایع خالص را انتخاب می­کنیم زیرا محاسبه انتگرالها برای مخلوط بسیار شبیه به این حالت خالص آن است.
با بکار بردن روش ده نقطه­ای کوادراتور گاؤس-لژاندر، شعاع مؤثر کروی سخت به صورت زیر بدست می ­آید:
(۴۹-۳)
جدول. -۴-۳ پارامترهای ثابت مورد استفاده در انتگرالگیری گاوس-لژاندر [۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




قائمی و همکاران(۱۳۹۰) به بررسی عوامل مؤثر بر واکنش بازار به اعلان سودهای فصلی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۳ تا سه ماه ه اول سال ۱۳۸۶ می پردازد. عامل زمان اعلان، اندازه شرکت، نوع صنعت، تعداد اعلان های سود و تعداد سایر اطلاعیه های شرکت با داده های مرتبط با ۵۲۳ مورد اعلان سود فصلی توسط ۹۴ شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. براساس روش شناسی رویداد پژوهی، واکنش بازار در قالب تغییرات قیمت و حجم معاملات سهام از ۲۰ روز قبل تا ۲۰ روز پس از روز اعلان سود فصلی(دوره رویداد) ارزیابی شده است. نتایج نشان میدهد، هرچه سودهای فصلی زودتراعلان شود محتوای اطلاعاتی بیشتری خواهد داشت. نوع صنعت و تعداد سایر اطلاعیه ها در دوره رویداد بر محتوای اطلاعاتی اعلان سودهای فصلی مؤثر است. همچنین هرچه تعداد اعلان های سود توسط شرکتها کمتر باشد، بار اطلاعاتی اعلان سودهای فصلی کمترخواهد بود.
فدوی، صیادنیا و نادی ۱۳۹۱، مطالعه ای را با هدف بررسی رابطه بین حجم معاملات سهام و تغییر قیمت سهام (تغییر قیمت هر روز نسبت به روز قبل) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام دادند. حجم مبادلات در واقع مسئله پایداری و صحت قیمت را مورد بررسی قرار می دهد و تحقیقاتی که حجم مبادلات را در کنار قیمت در نظر نمی گیرند. در واقع مسئله ی صحت قیمت را مورد توجه قرار نمی دهند. بر این اساس پس از مروری جامع بر ادبیات موضوعی مربوط به حجم معاملات و قیمت سهام، آزمون های تعیین همبستگی بین متغیرهای تحقیق بر روی داده های مربوط به نمونه آماری تحقیق شامل ۷۰ شرکت حاضر در ۳ صنعت بر معامله ی بورس تهران انجام گردید. نتایج تحقیق نشان داده است که در ساختار معاملات بازار روابطی وجود دارد و تعداد دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده با تغییر قیمت سهام روزانه رابطه مثبت معنادار دارند.
دانش پایه ۱۳۹۱، تحقیقی را با هدف بررسی محتوای اطلاعاتی نوع اخبار مرتبط با سود ( اخبار بد و اخبار خوب ) و مقایسه محتوای اطلاعاتی این اخبار با یکدیگر انجام دادند تا بتوانند کمکی در جهت تصمیم گیری سرمایه گذاران در مواجهه با این اخبار مرتبط با سود و همچنین بورس اوراق بهادار و سایر استفاده کنندگان باشد. اگر مدیران افشاء اخبار بد را تا هنگام رسیدن به آستانه ای خاص انباشته کنند اما افشاء اخبار خوب را بلادرنگ انجام دهند انتظار می رود میزان نوسان (کاهش) قیمت سهام در مواجهه با افشاء خبر بد (تعدیل منفیEPS) نسبت به میزان نوسان (افزایش) قیمت سهام در مواجهه با افشاء خبر خوب (تعدیل مثبت EPS)بیشتر باشد. فرضیات تحقیق بدین صورت مطرح می شود که، میزان واکنش قیمت سهام و حجم مبادلات سهام، به افشای اخبار بد (تعدیل منفی سود پیش بینی شده سه ماهه) در مقایسه با افشای اخبار خوب (تعدیل مثبت سود پیش بینی شده سه ماهه) بیشتر است. تمایل مدیران به نگهداری اخبار بد می تواند از تئوری نمایندگی، نگرانی های شغلی (شهرت و اعتبار) مدیران ناشی شود و در مقابل تمایل مدیران به سرعت بخشیدن در افشاء زودتر اخبار خوب می تواند از، خطر دعاوی حقوقی علیه مدیران، افزایش ارزش حق تقدم اهدایی یا قیمت فروش سهام آنها ناشی شود. تحقیقات پیشین نیز فرضیات تحقیق را تایید می کنند. در بررسی فرضیه اول مشخص گردید، قسمت بزرگتری از اخبار خوب مر بوط به سود در قیمتهای سهام قبل از افشاء اخبار خوب، نسبت به اخبار بد، قبل از افشاء اخبار بد، تاثیرگذار می گذارد، لذا واکنش بازار به خبر بد بزرگتر از واکنش بازار به خبر خوب است و فرضیه اول مبنی بر اینکه میزان واکنش قیمت سهام به افشای اخبار بد (تعدیل منفی سود پیش بینی شده سه ماهه) در مقایسه با افشای اخبار خوب (تعدیل مثبت سود پیش بینی شده سه ماهه) بیشتر است، در سطح خطای ۵ درصد، رد نمی شود. در بررسی فرضیه دوم، مشخص شد، میزان واکنش حجم مبادلات سهام به افشای اخبار بد (تعدیل منفی سود پیش بینی شده سه ماهه) در مقایسه با افشای اخبار خوب (تعدیل مثبت سود پیش بینی شده سه ماهه) بیشتر است، در سطح اطیمنان ۹۵ درصد، رد می شود.
وحدتی(۱۳۹۱) ، در تحقیقی به بررسی ارتباط دستکاری فعالیت های واقعی (مدیریت سود واقعی) با بازده غیر عادی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۸۵تا ۱۳۹۰ می باشد. پس از اعمال محدودیت ها بر جامعه آماری، ۱۴۵ شرکت برای نمونه انتخاب شد. در این تحقیق، جریان وجوه نقد عملیاتی، هزینه های تولید و هزینه های اختیاری به عنوان فعالیت های واقعی مستعد دستکاری در نظر گرفته شده اند. یکی از انگیزه های مدیریت سود کسب بازده بیشتر است که با دستکاری در فعالیت های واقعی شرکت به دنبال نشان دادن بازده بیشتر و در نتیجه افزایش قیمت سهام در بازار می باشند. این بازده بدست آمده از طریق مدیریت سود می تواند در کوتاه مدت افزایش یابد. به همین منظور در این پژوهش ارتباط مدیرت سود واقعی با بازده غیر عادی سنجیده شده است که نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، که جریان وجوه نقد عملیاتی غیرعادی با بازده غیر عادی ارتباط معناداری ندارد، همچنین هزینه های اختیاری غیرعادی و هزینه های تولید غیر عادی با بازده غیرعادی دارای ارتباطی مثبت و معنادار می باشند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
ودیعی و حسینی(۱۳۹۱) ، دراین پژوهش رابطه بازده غیرعادی سهام و معیارهای ارزیابی عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. از این رومعیارهای ارزیابی عملکرد به عنوان متغیرمستقل و نرخ بازده غیر عادی سهام شرکت ها به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد.ایده اصلی تدوین فرضییه های آن است که بین معیارهای ارزیابی عملکرد مطرح شده ونرخ بازده غیرعادی سهام رابطه معنی داروجود دارد.اطلاعات مورد نیاز برای دوره زمانی ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ جمع آوری و برای آزمون فرضیه ها، ازروش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که از میان کلیه معیارهای ارزیابی عملکرد تنها بین نسبت جاری، نسبت آنی، درصد بدهی به مجموع داراییها، ،درصد بازده مجوع داراییها، درصد سود به سود ناویژه، درصد سود عملیاتی به درآمد، درصد سود ناویژه به درآمد و نسبتp/E ,p/B با بازده غیر عادی سهام رابطه معنی داروجود دارد.
معصومی و آزادی(۱۳۹۰) ، به بررسی سنجش بازده غیرعادی سهام در شرایط وقفه معاملاتی پرداختند کانون این روش در سنجش عملکرد غیرعادی دارایی مالی در حول و حوش رویدادی خاص است. گرچه روش شناسی رویدادی برای آزمون تئوری های مالی و در پژوهش های تجربی در حسابداری استفاده می شود، اما کاربرد آن در بازا رهای کوچک سرمایه که ویژگی شان وجود سهام با قابلیت معاملاتی پایین است، با محدودی تهایی همراه است. در بورس های کوچک از جمله بورس اوراق بهادار تهران داده های روزانه قیمت به طور پیوسته برای بسیاری از سهام وجود ندارد. این امر موجب شده تا به کارگیری روش استاندارد پژوهش رویدادی با محدودیت همراه باشد ؛ به طوری که نتایج به طور گسترده ای تحت تاثیر این محدودیت قرار می گیرد ، جامعه آماری، شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران از ابتدای سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹ در انتها ، نتایج اعمال این روش در برآورد الگوی بازار، با نتایج کاربرد روش بازده تجمیعی برای دادهای واقعی در دوره مذکور مقایسه می گردد. نتایج نشان می دهد قدرت تشریح الگوی بازار تحت روش دادوستد برای سهام کم گردش و متوسط که مجموعاً یشتر سهام را تشکیل می دهد بالاتر است.
باغومیانو شعبانی(۱۳۹۲) ، در این تحقیق، ارتباط ارزشی سود حسابداری و تغییرات آن با بازده عادی و غیر عادی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به مبانی نظری و ادبیات موضوعی، برای تجریه و تحلیل داده ها، مدل رگرسیونی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر این است که سود حسابداری برای استفاده کنندگان دارای ارتباط ارزشی است. به عبارتی دیگر، هر دو متغیر بازده عادی سالانه و بازده غیرعادی سالانه دارای رابطه معنادار با سود حسابداری می باشند. به این صورت که اعلان سود حسابداری با بازده عادی دارای رابطه مستقیم و معنی دار ولی با بازده غیرعادی دارای رابطه معکوس و معنی دار می باشد. در واقع اعلان سود حسابداری بر قیمت سهام تاثیرگذار می باشد .
رضازاده (۱۳۹۲) ، در این پژوهش به بررسی عوامل تداوم بازده غیر عادی سهام پس از اعلان سود است. بدین منظور قابلیت انتصاب دست کم بخشی از تداوم بازده غیر عادی سهام پس از اعلان سود به واکنش سرمایه گذ اران کوچک و بزرگ به ترتیب به سودهای غیر منتظره مبتنی بر الگوی تصادفی و الگوی پیش بینی سود مورد بررسی قرار گرفت .برای ازمون فرضیه ها اطلاعات نمونه ای متشکل از ۹۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۵تا۱۳۹۰ تجزیه و تحلیل شد و یافته های تحقیق نشان داد که سرمایه گذاران کوچک در جهت سودهای غیر منتظره مبتنی بر الگوی گام تصادفی و سرمایه گذاران بزرگ در جهت سودهای غیر منتظره مبتنی بر الگوی پیش بینی معامله می کند.
بیات (۱۳۹۲) ، به بررسی مبانی نظری رابطه بازده غیرعادی سهام و محتوای اطلاعاتی جریان های نقدی پرداختند. آنها بیان کردند که صورت جریان وجوه نقد می تواند اطلاعات مهمی درخصوص مقادیر، دلایل و فواصل زمانی میان سود و دریافت و پرداخت وجه نقد فراهم آورد. همچنین، سرمایه گذاران از اطلاعات مربوط به جریان های نقدی برای پیش بینی بازده سالانه سهام و به ویژه بازده غیرعادی سهام که در تصمیم گیری اهمیت بسزایی دارد، استفاده می کنند.
حسن زاده(۱۳۹۲) ، به بررسی عوامل موثر بر بازده غیر عادی کوتاه مدت شرکتهای تازه پذیرفته شده در بورس تهران نبود اطلاعات کافی در خصوص عملکرد گذشته و حال شرکتهای تازه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، ابهام در خصوص چشم انداز آتی آنها و نبود سابقه معاملاتی برای سهام این شرکتها و نیز عدم تقارن اطلاعات بین عرضه کنندگان سهام جدید و سرمایه گذاران بیرونی باعث پیچیدگی فرایند قیمت گذاری عرضه اولیه سهام در بورس می گردد و در نتیجه در چنین شرایطی شناسایی عوامل موثر بر بازده کوتاه مدت شرکتهای تازه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار اهمیت می یابد در این پژوهش، بازده کوتاه مدت سهام جدید و نیز عوامل موثر بر بازده غیر عادی کوتاه مدت شرکتهای تازه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. هدف از تحقیق تعیین این موضوع است که آیا عرضه اولیه سهام جدید در بورس اوراق بهادار تهران ، دارای بازده غیر عادی در صورت وجود بازده غیر عادی عوامل موثر بر آن کدامند. این تحقیق پنج فرضیه را بررسی می کند. در این فرضیه ها اندازه شرکت ،نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار هر سهم ، عرضه عمده سهام جدید ، بازده بازار در ماه قبل از ورود شرکتهای جدید به بورس و نوع صنعت به عنوان متغیر مستقل و بازده غیر عادی کوتاه مدت شرکتهای جدید به عنوان متغیر وابسته می باشد. بررسی فرضیه های تحقیق به کمک تجزبه و تحلیل رگرسیون وتحلیل واریانس یک طرفه در دوره زمانی۱۳۸۶تا۱۳۹۱ نشان می دهد که از بین عوامل مختلف تنها نوع صنعت بر بازده غیر عادی کوتاه مدت تاثیر گذاشته است.
قائمی و کیانی (۱۳۹۲) در تحقیقی به بررسی بازده سهام و تغییرات نامنتظره سود: سطح بازار در مقایسه با سطح شرکت پرداختند. هدف این پژوهش بررسی واکنش رفتاری سرمایه ­گذاران نسبت به اخبار سودهای فصلی گزارش شده توسط سیستم حسابداری در سطح کل بازار است. با بهره گرفتن از ۲۸۷۷ شرکت- فصل الگوی رفتاری شاخص کل بازار نسبت به تغییرات سودهای فصلی مورد مطالعه قرار گرفت تا واکنش قیمت سهام نسبت به انتشار اخبار مربوط به تغییرات سودهای فصلی در سطح کل بازار، مورد آزمون قرار گیرد. نتایج نشان داد که بین بازده فصلی بازار و تغییرات سود رابطه معنادار وجود ندارد و اخبار تجمیعی حاصل از اعلان­های فصلی سود توسط شرکتها باعت واکنش معنادار شاخص کل بازار نمی­گردد. برخلاف نتایج بدست آمده درسطح بازار، بررسی رفتار قیمت در سطح شرکتها نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنادار بین بازده فصلی سهام و اخبار سود است. به بیان دیگر واکنش قیمت سهام شرکتها نسبت به اخبار سود فصلی، مثبت و معنادار است. همچنین با وجود این که در سطح شرکتی، قیمت سهام نسبت به اعلان سود فصلی دچار کم واکنشی است، چنین رفتاری در سطح کل بازار مشاهده نگردید. این نتایج تاکیدی بر ارتباط ارزشی سودهای فصلی حسابداری است.
۲-۱۱- جمع بندی پیشینه تحقیق:
مهم ترین تحقیقات انجام شده مشابه یا مرتبط با تحقیقات حاضر به صورت خلاصه بر مبنای روش، متغیرها و نتایج به صورت جدول شماره ۱-۲خلاصه شده اند:
جدول شماره ۱-۲: جمع بندی پیشینه تحقیق

 

تاریخ محققین داده های مورد بررسی مدل نتایج حاصل از تحقیق
۱۹۶۸ بال و براون سود سالانه و نرخ بازده غیر عادی چارک بندی، همبستگی تغییرات قیمت سهام برای دوره خاص به میزان سود غیر منتظره آن دوره بستگی دارد
۱۹۹۴ وانگ مبادلات سهام، تغییرات قیمت رگرسیونی حجم معاملات همیشه با قدر مطلق تغییرات قیمت رابطه ای مثبت دارد و این همبستگی با افزایش عدم تقارن اطلاعات افزایش می یابد
۲۰۰۰ روگر و کینگ قیمت سهام و ارقام حسابداری رگرسیونی قدرت تبیین قیمت سهام به وسیله ارقام حسابداری درکشورهای تایوان و مالزی نسبتًا پایین است
۲۰۰۱ چن و همکاران بازده سهام و حجم معاملات رگرسیونی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ب.ظ ]




POP3، SMTP، FTP
LDAP، HTTP، HTTPS

 

HTTP
HTTPS

 

HTTP
HTTPS

 

 

 

فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ مقدمه
در این فصل زبان خاص دامنه پیشنهادی برای آزمون بار برنامه‌های کاربردی تحت وب با جزئیات تشریح خواهد شد. ابتدا تعریفی از آزمون نرم‌افزار ارائه می­ شود و سپس مشکلات پیش روی آزمون نویس‌ها بررسی خواهند شد. در ادامه ایده ارائه یک زبان خاص دامنه برای انجام آزمون بار توضیح داده شده و لزوم وجود این زبان برای برنامه‌های کاربردی تحت وب بیان می گردد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بخش اصلی این فصل به معماری، مشخصات، قابلیت‌ها و ویژگی‌های زبان خاص دامنه پیشنهادی برای آزمون بار اختصاص دارد. پارامترهای مؤثر در آزمون بار، نحو زبان و چاچوب‌های مورد استفاده در زبان خاص دامنه پیشنهادی از جمله مهم‌ترین مواردی هستند که در ادامه بررسی خواهند شد.
۳-۲ آزمون نرم‌افزار
مرحله آزمون نرم‌افزار را می­توان در تمامی روش­های توسعه نرم‌افزار جست و جو کرده و یافت. مطالب و مقالات زیادی در مورد اهمیت و چرایی وجود مرحله آزمون نرم‌افزار نوشته شده است و در این پایان نامه هدف تکرار دوباره این قضایا نیست؛ بنابراین، مرحله آزمون نرم‌افزار پذیرفته شده و همه‌ی بر این که وجود چنین مرحله­ ای نه تنها مفید بلکه ضروری است توافق دارند [۲۱].
آزمون‌های نرم‌افزار معمولاً با توجه به نیازهایی که با وجود نرم‌افزار برطرف خواهند شد، دسته­بندی و طراحی می­شوند. به طور مثال، یک نرم‌افزار که قرار است محاسبات آماری مربوط به یک سری داده را انجام دهد، نیازمند آن است که قبل از استقرار و استفاده گسترده از آن، به خوبی از عهده محاسبات در مورد یکسری داده ­های آزمون برآید. معماری یک نرم‌افزار و خصوصیات پیاده‌سازی آن نیز می ­تواند در نوع آزمون تأثیرگذار باشد. به عنوان یک مثال که درگیری با موضوع این پایان‌نامه نیز دارد، آزمون برنامه ­های تحت وب به واسطه معماری وب که یک معماری دو سویه است، می­باشد که این نیز در دو دسته کلی تقسیم ­بندی می­ شود که هر کدام از این دسته‌ ها، خصوصیات هر سوی این معماری دوطرفه را مورد ارزیابی قرار می‌دهند.
۳-۳ مشکلات پیش روی آزمون‌نویس‌ها
این که آزمون چیست و چرا می­بایست وجود داشته باشد به طور مفصل در فصل دوم مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این بخش سعی بر آن است تا بتوان مشکلات یک آزمون نویس را هنگامی که می­خواهد برای یک نرم‌افزار، مورد آزمون بنویسد بررسی شود.
موارد آزمون مربوط به الگوریتم­ها یا خصوصیات فنی یک نرم‌افزار جزو موارد آزمون ساده هستند چرا که نوشتن آزمون و اجرای آن به راحتی صورت می­پذیرد. هر مورد آزمون نیاز به یک سری پیش‌شرط و محیط آزمون دارد. در صورتی که پیش‌شرط‌ها تعیین نشوند و یا به طور مناسب تهیه نگردند، نمی­بایست به نتیجه آزمون اعتماد کرد و یا حتی انتظار داشت که آزمون بدون مواجهه با خطا به پایان برسد. محیط آزمون نیز خود عاملی اساسی است. در صورتی که محیط آزمون به همراه عواملی که در آن محیط، وجودشان الزامی است، مانند یک پایگاه داده فرضی که می­بایست قبل از شروع آزمون ایجاد شده باشد و یا رکوردگیری­های خاصی که می‌بایست در جدولی وجود داشته باشند تا آزمون بتواند شروع شود، پدید نیامده باشد، همچنان نمی­ توان انتظار داشت که آزمون کار کند. معمولاً خود آزمون به اندازه ایجاد محیط پیرامون آزمون سخت و طاقت‌فرسا نیست.
موارد مربوط به محیط و پیش‌شرط‌های یک آزمون، زمانی که آزمون مربوط به یکی از فرایند­های اساسی سیستم است، خود را بیشتر و بیشتر نمایان می­ کنند و در این هنگام است که یک برنامه­نویس به درگیری با این عوامل خواهد پرداخت. آزمون فرآیندهایی که نتیجه فرآیندهای دیگر هستند و همین طور، فرآیندهایی که نیاز به وجود عوامل بیرونی مورد آزمون دارند، از جمله مواردی هستند که فرایند نوشتن مورد آزمون و همین طور اجرای مورد آزمون را به شدت کند می­ کنند.
۳-۴ زبان خاص دامنه برای آزمون دامنه
با مقدمه­ای که در بخش قبل بیان شد، می­توان دید که یک آزمون کننده نیاز دارد تا بتواند خیلی سریع مورد آزمون را نوشته و بدون درگیری با جزییات پیاده‌سازی آزمون، مثلاً جزییات ارتباط به پایگاه داده و همین طور جزییات باز شدن یک سوکت[۳۲] سرور، فرایند مورد نظرش را کد کرده و بیازماید. در اینجا است که نیاز به وجود یک زبان سطح بالاتر و اختصاصی تر جهت انجام آزمون‌ها احساس می­ شود. چنین زبانی می ­تواند یک زبان اسکریپتی مانند پرل و یا پایتون باشد چرا که معمولاً کاربر آزمون کننده درگیر نوع داده ­های زبان نبوده و تنها می­خواهد جریان فرایند داخل ذهنش را پیاده‌سازی کند. در مورد پروژه‌های جاوا، گرووی انتخاب خوبی است. در فصل دوم در مورد خصوصیات این زبان و همین طور قدرتش در ترکیب شدن با کدهای جاوا بسیار سخن گفته شده است که از خواننده دعوت می‌شود جهت تکمیل اطلاعاتش در مورد زبان گرووی به فصل دوم و سپس به پیوست (الف) مراجعه کند.
اما یک زبان اسکریپتی کافی نیست. تنوع بالای آزمون‌ها و انواع گوناگون فرایند­هایی که قابل آزمون هستند، خود یک مانع بر سر راه ایجاد زبانی یکپارچه برای آزمون است. از این روست که مثلاً در مورد آزمون نرم‌افزارهای تحت وب، مجموعه ­ای از چهارچوب­های خاص این فضا که اکثر آن­ها مبتنی بر زبان اسکریپتی گرووی هستند، پدید آمده‌اند. جب مثالی از آن‌هاست.
چهارچوب­های مبتنی بر یک زبان اسکریپتی که برای یک نوع آزمون خاص ایجادشده‌اند را می­توان نوعی زبان خاص دامنه داخلی فرض کرد که بر روی یک زبان اسکریپتی پدید آمده­اند. جب را می­توان یک زبان خاص دامنه آزمون نرم­افزارهای تحت وب فرض کرد که بر روی زبان اسکریپتی گرووی پدید آمده است. با بهره گرفتن از این چهارچوب یک آزمون کننده وب می ­تواند به راحتی و بدون درگیر شدن با جزییات مربوط به فرستادن و دریافت یک درخواست HTTP و همین طور بدون درگیر شدن با جزییات و مشکلات مربوط به تجزیه کردن[۳۳] سندهای HTML، به المان­های HTML موجود در یک صفحه وب دست یابد. بدین گونه است که تمرکز آزمون کننده متوجه فرایند مورد نظرش برای آزمون خواهد شد و می ­تواند دانش کمتری برای آزمون یک فرایند پیچیده داشته باشد.
۳-۴-۱ نیاز به وجود یک زبان خاص دامنه برای دامنه آزمون بار
زبان­های خاص دامنه داخلی زیادی تحت عنوان چهارچوب­های مبتنی بر گرووی برای آزمون نرم­افزارهای تحت وب ایجادشده‌اند که تا حد زیادی درخواست­های آزمون کنندگان را در حوزه ­های مختلف آزمون این نرم­افزارها فراهم آورده­اند. در این پایان نامه هدف آن است که با ایجاد یک چهارچوب اختصاصی جهت کمک به حوزه آزمون بار، آزمون کنندگان در این قسمت آسوده­تر عمل کنند. قبل از هر چیز می­بایست در مورد نرم‌افزارهای تحت وب و همین طور خصوصیات یک آزمون بار بیشتر بدانیم تا بتوانیم یک چهارچوب کاربردی در این زمینه ایجاد کنیم.
۳-۵ آزمون نرم‌افزارهای تحت وب
طی سال­های اخیر، تولیدات نرم­افزاری بر مبنای معماری لاغر[۳۴] که معماری وب یکی از نمونه‌های آن است، رشد روزافزونی داشته است. به طوری که معماری مبتنی بر وب جزو اولین گزینه­ های تصمیم‌گیری در مورد معماری برنامه‌های کاربردی است. همان طور که در بخش قبل گفته شده است، معماری وب یک معماری دوسویه است بدین معنی که یک سوی آن یک نرم­افزار مشتری قرار دارد و سوی دیگر یک نرم­افزار سرویس‌دهنده که به مشتری خدمات وب می­دهد. پروتکل این معماری HTTP است و از این رو یک سو یک HTTP Client مانند مرورگر وجود دارد و سوی دیگر یک HTTP Server یا Web Server قرار گرفته است.
آزمون‌های یک نرم­افزار تحت وب، به دلیل ذات دوطرفه بودن معماری وب، به دو دسته تقسیم می­شوند: آزمون‌های سمت سرور و آزمون‌های سمت مشتری. آزمون‌های سمت سرور بیشتر به بررسی و ارزیابی فرآیندهای سمت سرور می­پردازند که درگیر با فناوری مورد استفاده سمت سرور است. از سوی دیگر، آزمون‌های سمت مشتری، به آزمون عملکردی نرم‌افزار تحت وب می­پردازند و از دید فردی که پشت یک مرورگر نشسته است و با برنامه تحت وب کار می‌کند، فرآیندها و عملکردهای سیستم را می­آزمایند. این پایان‌نامه به طور تخصصی به آزمون‌های سمت مشتری می ­پردازد و قصد دارد در این زمینه بهبودهایی را به وجود آورد.
۳-۵-۱ آزمون‌های سمت مشتری
آزمون‌های سمت مشتری در یک نرم‌افزار تحت وب می­توانند با اهداف زیر انجام شوند:
بررسی سازوکارهای امنیتی و عامل‌های امنیتی در فضایی که کاربر با آن کار می­ کند.
آزمون موارد کاربری[۳۵] سیستم و چک کردن این که به درستی پیاده‌سازی شده ­اند.
آزمون صفحات مختلف وب‌سایت با هدف پیدا کردن صفحاتی که وجود ندارند و یا به هر دلیل به درستی دریافت نمی­شوند. از این آزمون با عنوان آزمون دسترسی­پذیری نیز یاد می­ شود.
آزمون این که سیستم نرم­افزاری در مواردی که مورد هجمه­ی انبوه درخواست­ها قرار می­گیرد آیا می ­تواند همچنان به مشتریان جدید خود پاسخ دهد. این آزمون در نهایت به دنبال پیدا کردن نقطه آستانه­ای است که تمامی مشتریان جدید نتوانند از خدمات صفحه مورد نظر استفاده نمایند. پیدا کردن چنین نقطه­ای ممکن است با توجه به خصوصیات سخت­افزاری رایانه­ای که نرم­افزار سرور بر روی آن نصب شده است و همین طور خصوصیات نرم­افزاری سرویس که مورد انتظار است، بسیار ساده و یا در مواردی غیرقابل تعیین شدن باشد. این آزمون و تمامی آزمون‌های دیگری که هدف آن­ها تعیین آستانه­ اعتماد به یک سرویس هستند، تحت عنوان آزمون‌های قابلیت اطمینان یاد می­شوند.
آزمون و بررسی خصوصیات مربوط به ارتباطی[۳۶] که کاربر از طریق آن در حال دریافت سرویس است. این آزمون که از آن با عنوان آزمون بار یاد می­ شود، تلاش می­ کند اطلاعات مربوط به زمان و میزان اطلاعات مبادله شده برای یک سناریوی درخواست سرویس را پیدا نماید. موارد گفته‌شده در مورد ۴ نیز می­توانند جزو آزمون بار فرض شده و در این دسته گنجانده شوند.
این پایان‌نامه سعی در آن دارد تا به کمک طراحی یک چهارچوب، برنامه‌نویسان را در ایجاد آزمون‌های بار آسان و موثر یاری رساند.
۳-۶ معماری سیستم پیشنهادی
زبان خاص دامنه ارائه‌شده در این پایان‌نامه، از نوع داخلی است. در زبان­های خاص دامنه داخلی، زبان خاص دامنه بر روی یک زبان همه منظوره بنیان نهاده می‌شود. در اینجا از زبان گرووی به عنوان زبان همه منظوره استفاده شده است. دلیل این امر آن است که این زبان به خوبی از قابلیت تعریف زبان­های خاص دامنه پشتیبانی می‌کند و همچنین رابطه تنگاتنگی با زبان جاوا دارد.
علاوه بر زبان گرووی، از دو چارچوب[۳۷] معروف مبتنی بر گرووی نیز استفاده می‌شود. این چارچوب‌ها که برای خودکارسازی فرآیندهای وب[۳۸] و همچنین انجام آزمون‌های مختلف به کار می‌روند، به ترتیب عبارت‌اند از: جب و اسپاک[۳۹]. با در نظر گرفتن این دو چارچوب، معماری کلی سیستم به صورت شکل ۳-۱ خواهد بود:
شکل ۳-۱: معماری کلی زبان خاص دامنه آزمون بار
به عبارت دیگر در ابتدا آزمون‌های آزمون بار مدنظر، در زبان گرووی و با بهره گرفتن از کتابخانه‌های جب و اسپاک طراحی و نوشته‌شده‌اند. سپس با بهره گرفتن از قابلیت‌های موجود در گرووی برای تعریف زبان­ خاص دامنه، این آزمون به شکلی که در ادامه به آن خواهیم پرداخت تبدیل شده است. این شکل هم بسیار خوانا بوده و هم کاملاً کاربردی است.
۳-۷ پارامترهای مؤثر در آزمون بار
دو دسته پارامتر اصلی در آزمون بار اهمیت دارند که در ادامه به تعریف آن‌ها پرداخته خواهد شد.
۳-۷-۱ پارامترهای زمانی
به طور کلی در آزمون بار برنامه‌های کاربردی تحت وب دو پارامتر زمانی اهمیت دارند:
مدت زمانی که طول می‌کشد تا اولین بایت از اطلاعات صفحه مورد آزمون دریافت شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ب.ظ ]




۴

 

۳

 

۲

 

۱

 

شماره روش تخمین

 

 

 

۲۱

 

۲۵

 

۲۰

 

۲۳

 

۱۸

 

تعداد PMU بدست آمده

 

 

 

همان طور که در جدول ‏۴‑۱۰ نشان داده شده است با داشتن مقادیر دقیق مقادیر پارامتر خطوط و اعمال روش اول جایابی بهینه واحدهای اندازه ­گیری فازوری که در[۲۵] و [۲۶] ارائه شده ­اند، می­توان با ۱۸ واحد اندازه ­گیری فازوری به تخمین حالت سیستم پرداخت. اما فرض داشتن مقادیر دقیق پارامترهای خطوط به این الگوریتم ایراداتی را وارد می­ کند. با روش ارائه‌شده در این پایان نامه می­توان بدون نیاز به پارامترهای خطوط و با ۲۳ واحد اندازه ­گیری فازوری به تخمین حالت سیستم پرداخت. در این حالت تعداد دستگاه­های اندازه ­گیری در حدود ۲۵% افزایش یافته است اما باید دقت داشت که علاوه بر اینکه نیاز به داشتن پارامترهای خطوط را از بین می­رود، قادر خواهیم بود پارامترهای ۹۰% خطوط را نیز تخمین بزنیم.
در روش ارائه‌شده شماره ۳، با ۲۵ واحد اندازه ­گیری فازوری قادر خواهیم بود تا تمامی ولتاژهای شین­ها و پارامترهای خطوط را به طور همزمان تخمین بزنیم. این در حالی است که در[۴] و [۱۱]برای تخمین زدن ولتاژ شین­ها و پارامترهای خطوط بر روی تمامی شین­های سیستم از واحدهای اندازه ­گیری فازوری استفاده کرده ­اند که در این سیستم به ۳۹ دستگاه نیاز است. اما این کار، در روش ارائه‌شده در این پایان نامه با ۲۵ واحدهای اندازه ­گیری فازوری قابل انجام است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
علاوه بر این با در نظر گرفتن شین­های تزریق صفر که در روش ۴ و ۵ بررسی شده ­اند باز هم از تعداد واحدهای اندازه ­گیری فازوری استفاده­شده برای رویت­پذیری سیستم کاسته شده است. بطوریکه با در نظر گرفتن این شین­ها با ۲۰ واحد اندازه ­گیری فازوری و بدون نیاز به پارامترهای سیستم می­توان به تخمین حالت سیستم پرداخت.
همچنین در روش شماره ۵ با در نظر گرفتن شین­های تزریق صفر و بوسیله ۲۱ واحد اندازه ­گیری فازوری می­توان به طور همزمان به تخمین حالت و پارامتر سیستم پرداخت. همان طور که مشخص است با روش ارائه ­شده تقریباً با قرار دادن واحدهای اندازه ­گیری فازوری تنها بر روی نیمی از شین­های سیستم، الگوریتم تخمین قادر خواهد بود تا تمامی ولتاژهای شین­ها و پارامترهای خطوط را به طور همزمان تخمین بزند.
ارزیابی دقت تخمینگر پارامترهای سیستم
پس از اینکه جایابی بهینه واحدهای اندازه‌گیری فازوری انجام شد نوبت به تخمین پارامتر می­رسد. هر یک از نتایج جایابی بهینه واحدهای اندازه‌گیری فازوری را که در جدول ‏۴‑۲ آورده شده ­اند را می‌توان بر روی شبکه جایگذاری کرد و به تخمین پارامتر پرداخت. برای بررسی کارایی الگوریتم، تمامی بسته‌های تخمینگر موجود بر روی شبکه ۳۹ شینه IEEE به الگوریتم تخمین پارامتر داده شده است تا وابستگی الگوریتم تخمین حالت-پارامتر سیستم به جایابی بهینه واحدهای اندازه‌گیری فازوری در آن از بین رود. همان طور که در فصل ۳ توضیح داده شد برای تخمین پارامتر نیاز داریم تا بیش از ۳ نمونه گیری از سیستم قدرت داشته باشیم. الگوریتم ارائه‌شده را می‌توان از دیدگاه­ های متفاوتی مورد بررسی قرار داد:
فاصله نمونه گیری­ها
تعداد نمونه‌گیری­ها
تخمین پارامترهای یک خط بوسیله تخمینگرهای مختلف
در ابتدا به بررسی تأثیر تعداد نمونه گیری­ها بر روی الگوریتم تخمین پارامتر پرداخته خواهد شد و سپس به تأثیر فاصله نمونه گیری­ها بر روی دقت تخمین پرداخته می­ شود.
بررسی تأثیر تعداد نمونه گیری­ها بر دقت تخمین
همان طور که بررسی شد برای این الگوریتم حداقل ۳ نمونه گیری نیاز است؛ بنابراین الگوریتم را با تعداد مختلفی نمونه گیری بر روی سیستم اعمال کرده و نتایج با هم مقایسه خواهد شد.­ برای بررسی این موضوع مطابق با جدول ‏۴‑۱۱ از ۳، ۴ و ۵ نمونه گیری استفاده خواهد شد. برای بررسی الگوریتم، دو ترکیب ۳تایی مختلف از میان ۸۲ ترکیب انتخاب شده است. نتایج کامل شبیه­سازی­ها در پیوست ۱ آورده شده است.
جدول ‏۴‑۱۱: تعداد نمونه­برداری در الگوریتم تخمین

 

 

تعداد نمونه­برداری

 

شماره حالت نمونه­برداری

 

 

 

۳

 

حالت ۱

 

 

 

۴

 

حالت ۲

 

 

 

۵

 

حالت ۳

 

 

 

در جدول ‏۴‑۱۲ مقدار دقیق پارامترهای خطوط ۸-۷ و ۸-۵ آورده شده است. مقادیر تخمین زده‌شده و درصد خطای تخمین در جدول ‏۴‑۱۳ و جدول ‏۴‑۱۴ قابل مشاهده است.
جدول ‏۴‑۱۲: مقدار دقیق پارامترهای خطوط ۸-۷ و ۸-۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:11:00 ب.ظ ]




انگیزه انجام به موقع وظایف بدون دخالت سرپرست

 

 

 

میزان اهمیت سازمان نسبت به تفویض اختیار و ایجاد انگیزه برای مشارکت
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

میزان اهمیت سازمان نسبت به شناخت تکنولوژی به روز و فناوری مورد نیاز

 

 

 

میزان اهمیت سازمان نسبت به شناخت سازمان های موفق مشابه

 

 

 

میزان اهمیت سازمان نسبت به شناخت عوامل محیطی موثر

 

 

 

میزان اهمیت سازمان نسبت به میزان ارتقاء مهارت کارشناسان

 

 

 

میزان اهمیت سازمان نسبت به دریافت مدرک تحصیلی بالاتر در حین خدمت

 

 

 

۵-۳ روایی [۳۷](اعتبار)
مقصود از روایی، آن است که وسیله اندازه‌گیری واقعاً بتواند خصیصه مورد نظر را اندازه‌گیری کند و نه متغیر دیگری را (بازرگان، ۱۳۸۱: ۸۳). لذا، یکی از اهداف اصلی در تنظیم هر آزمون یا پرسشنامه، بالا بودن روایی آن است. در تحقیق حاضر نیز، سئوالات پرسشنامه متناسب با مبانی نظری و با توجه به کیفیت تعاریف نظری و عملیاتی هر یک از شاخص ها، مقیاس ها و متغیرها، تنظیم شده است و به منظور تعیین روایی محتوا[۳۸] از مشاوره اساتید، صاحبنظران و محققین در زمینه مرتبط با موضوع پژوهش که در این زمینه آگاهی داشتند، استفاده شده و روایی هریک از سؤالات و سازه ها مورد بررسی قرارگرفت. در ادامه پس از تأیید پرسشنامه توسط متخصصین مورد نظر، پرسشنامه ها در میان نمونه آماری تحقیق، تکمیل شده است.
۶-۳ پایایی [۳۹](اعتماد پذیری)
پایایی عبارت است از ثبات یا هماهنگی، اعتمادپذیری، پیش‌بینی، همگونی، حساسیت و دقت. مقصود از اعتبار یا پایایی یک وسیله اندازه‌گیری آن است که اگر خصیصه مورد نظرسنجی را با همان وسیله (یا وسیله مشابه قابل مقایسه با آن) تحت شرایط مشابه دوباره اندازه‌گیری شود، نتایج حاصل تا چه حد مشابه، دقیق و قابل اعتماد است. یک وسیله معتبر آن است که دارای ویژگی تکرار پذیری و بازیافت ‌پذیری باشد. یعنی بتوان آن را در موارد لازم به کار برد و در همه موارد نتایج یکسان تولید کرد (بازرگان، ۱۳۸۱: ۸۳).
در مطالعه حاضر برای محاسبه قابلیت اعتماد پرسشنامه‌ها، از روش آلفای کرونباخ[۴۰] و با بهره گرفتن از نرم افزار آماری Spss استفاده شده است.
بدین ترتیب که ابتدا پرسشنامه‌های پژوهش بین دو گروه ۳۰ نفره توزیع و جمع آوری گردید سپس از طریق ضریب آلفای کرونباخ و با بهره گرفتن از نرم افزار آماری Spss، ضریب آلفای کرونباخ به شاخص ها و مقیاسهای مختلف پرسشنامه‌ها محاسبه شده است که جدول ذیل معرف این موضوع است:
پرسشنامه پایاست H: P1=P2
پرسشنامه پایا نیست H: P1≠P2
جدول ۲-۳ پایایی پرسشنامه

 

 

تعداد سوالات

 

ضریب آلفای کرونباخ

 

سطح احتمال (α)

 

احتمال فیشر(P)

 

نتیجه

 

 

 

۴۰

 

۹۰۵/۰

 

۰۵/۰

 

۳/۰

 

پرسشنامه پایاست

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:11:00 ب.ظ ]




متغیرهای استفاده شده در مدل به شرح زیر می­باشند:
: میزان برداشت از رودخانه توسط مصرف ­کننده­یk ام در دوره­ زمانی n
: میزان برداشت از آبخوان با بهره گرفتن از پمپاژ توسط مصرف ­کننده­یk ام در دوره­ زمانی n
: میزان کمبود آبی مصرف ­کننده­یk ام در دوره­ زمانی n
: میزان نیاز آبی مصرف ­کننده­یk ام در دوره­ زمانی n
: میزان آب برگشتی به رودخانه از طریق مصرف ­کننده­یk ام در دوره­ زمانی n
: میزان آب برگشتی به آبخوان از طریق مصرف ­کننده­یk ام در دوره­ زمانی n
: میزان جریان ورودی به بالادست رودخانه در دوره­ زمانی n
: میزان جریان ورودی به پایین­دست رودخانه در دوره­ زمانی n
: میزان جریان خروجی از پایین­دست رودخانه در دوره­ زمانی n
: میزان دبی اختصاص­یافته به محیط زیست از طریق مصرف ­کننده­ kام در دوره­ زمانی n
: ضریب آب برگشتی از کل میزان آب مصرف­شده
: ضریب آب برگشتی به رودخانه
: ضریب آب برگشتی به آبخوان
: میزان هزینه کل حاصل از برداشت­های مصرف ­کننده­ kام در دوره­ زمانی n
: افت اولیه آبخوان که در این مسئله ۱۰ متر می­باشد.
: میزان افت آبخوان در محل چاه k در دوره­­ی زمانی n
: ضریب پاسخ واحد سیستم که عبارتست از مقدار افت واحد در سلول k در انتهای دوره­ زمانی n در اثر پمپاژ واحد از چاه j (j ممکن است مساوی k باشد) در طی دوره­­ی زمانی t ()
: میزان پمپاژ یا تحریک واحد
در یک مسئله­ حل اختلاف ممکن است اهمیت خواسته­ های ذینفعان یکسان نباشد، مثلاً در منطقه­ای حفظ اکوسیستم بر تأمین نیاز اولویت داشته باشد یا اینکه تأمین نیازهای آبی اولویت ارجح را به خود اختصاص دهد. بنابراین وزن نسبی ذینفعان با توجه به مذاکراتی که در ابتدا صورت می­پذیرد تعیین می­گردد. اما در این مسئله اوزان مصرف­ کنندگان با تحلیل حساسیت بر روی وزن­ها محاسبه شده ­اند به طوریکه نتایج معقول و منطقی به دست آید، از طرفی چون هدف این فصل مقایسه­ عملکرد مدل­ها می­باشد و برای این کار لازم است مدل­ها قابل مقایسه باشند عملاً نیاز زیست­محیطی و افت آبخوان تأثیر چندانی در رویکرد مدل نداشته و شباهت بیشتری به قید دارند تا مطلوبیت. مقادیر نهایی اوزان به صورت زیر می­باشند.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

وزن تأمین نیاز مصرف­ کنندگان بالادست و پایین­دست  
وزن محدودیت افت آبخوان  
وزن مصرف­ کنندگان بالادست و پایین­دست در تأمین هزینه  
وزن نیاز زیست­محیطی  

از آنجایی که هر یک از این اوزان متعلق به دو مطلوبیت (بالادست و پایین­دست) می­باشند مجموع این اوزان برابر ۱ خواهد بود.
نتایج مدل حل اختلاف Nash
در جدول ‏۴‑۶ مقادیر تخصیص­یافته و کمبودها را برای هر دو مصرف ­کننده مقایسه شده است.
جدول ‏۴‑۶: مقایسه­ مقادیر برداشت و مقادیر کمبود دو مصرف ­کننده (mcm)

 

مقادیر کمبود ماهانه مقادیر برداشت از آبخوان مقادیر یرداشت از رودخانه ماه
پایین دست بالادست پایین دست بالادست
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:10:00 ب.ظ ]




  • الگوهای سبک زندگی ایرانیان ( مجموعه مقالاتی درباره سبک زندگی)، ۱۳۸۸، تهران:مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ معاونت پژوهش های فرهنگی و اجتماعی

 

  • گیدنز، آنتونی ، ۱۳۷۸، تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در سبز فایل، ترجمه ناصر موفقیان، تهران:نشر نی

          1. پایان نامه ها:

         

         

     

     

 

  • بررسی الگوی خانواده اسلامی در آثار نمایشی تلوزیون(با تأکید بر سریال فاصله ها)، فریادرس، علی، رساله کارشناسی ارشد، دانشکده صدا و سیمای قم

 

این پایان نامه در چهار فصل ۱- کلیات تحقیق ۲- مبانی نظری تحقیق ۳- روش تحقیق ۴- یافته های تحقیق و ۵- نتیجه گیری گرد آمده است.
سؤال اصلی این پایان نامه این بود که سریال فاصله ها به چه میزانی با الگوی خانواده اسلامی تطابق دارد؟. و فرضیه تحقیق نیز بر همین مبنا شکل گرفت.در فرضیه تحقیق آمده است: با توجه به الگوهای مطرح شده در اسلام برای خانواده، به نظر می رسد آثار نمایشی تلوزیون ( سریال فاصله ها ) در راستای الگو دهی به خانواده ایرانی نیست گرچه می تواند با طرح راهکارهای مناسب در رسیدن به جایگاه مطلوب خانواده کمک نماید.
پایان نامه - مقاله
در قسمت تعاریف کلیدی، نویسنده به تعریف مفاهیمی چون خانواده، الگو، رسانه و تلوزیون پرداخته است.
در فصل دوم که مبانی نظری تحقیق آورده شده نویسنده ضمن بررسی بخشی از تحقیقات پیشین به رویکردهای مرتبط با موضوع پرداخت و آن را به دو رویکرد دینی و رویکرد رسانه ای تقسیم نمود. در ضمن در این فصل به نظریه های مرتبط به تحقیق نیز پرداخته شده است. در این فصل به روابط اخلاقی در خانواده ، حیات اقتصادی خانواده و روابط بین اعضای خانواده مفصلا اشاره شد.
در فصل سوم به روش تحقیق اینگونه اشاره شده که از آنجا که روش تحلیل محتوی یکی از روش های دقیق و علمی در پژوهش های مربوط به رسانه های جمعی است ما نیز در این تحقیق برای بررسی متن سریال فاصله ها از این روش استفاده نمودیم.
محقق واحد تحلیل در این تحقیق را نیز قسمت قرار داد.جامعه آماری او نیز تمامی ۴۸ قسمت فاصله ها بوده است.
در فصل چهارم جداول فراوانی داده گنجانده شد و در فصل پنجم جمع بندی و نتیجه گیری بحث آمده است. در فصل پنجم و نتایج پژوهش نویسنده اینگونه نتیجه گرفت که نتایج پژوهش نشان می دهد که سریال فاصله ها چندان با الگوی خانواده اسلامی تطابق ندارد.

 

  • سبک زندگی جوانان ساکن شهر مشهد و رابطه آن با سرمایه فرهنگی و اقتصادی والدین،

 

علی اکبر مجدی، دانشجوی دکترای جامعه شناسی اقتصادی وتوسعه دانشگاه فردوسی مشهد؛
آقای مجدی ضمن مطالعه گسترده آثار جامعه شناسان غربی مثل گیدنز،وبر،بوردیو به تحقیقات محققان ایرانی نیز در پیشینه تحقیق خود اشاره کردند
روش پیمایشی این پایان نامه طبق نوشته خود محقق اینگونه است؛ این تحقیق به صورت پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری این بررسی جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله ساکن شهر مشهد در تابستان ۱۳۸۸ بود که با بهره گرفتن از فرمول کوکران با پارامترهای نامعین حجم نمونه ۳۹۶ نفر تعیین ولی درعمل به ۴۰۲ نفر افزایش یافت که ۲۰۱ نفر مرد و ۲۰۱ نفر زن پاسخ گوی پرسش‌نامه ها بودند. نمونه گیری به صورت طبقه بندی چند مرحله ای و در آخرین مرحله به صورت سیستماتیک انجام شد.
با توجه به داده های دو تحقیق اخیر در مورد شهر مشهد و بر اساس دو متغیر میانگین سطح سواد سرپرست خانوار و میانگین درآمد سرپرست خانواردر هر منطقه شهرداری، مناطق شهرداری به چهار گروه (بالا؛ متوسط بالا؛ متوسط پایین؛ پایین) تقسیم شد و به تناسب جمعیت ساکن درهر کدام از مناطق گروه‌های چهارگانه، حجم نمونه تخصیص پیدا کرد.

 

  • رسانه تلوزیون و سبک زندگی مؤمنانه براساس آموزه های اسلامی در حوزه اقتصاد؛ عیوضی،غلامحسن،۱۳۹۲، استاد راهنما : دکتر عبدالله متقی زاده.

 

این نوشتار که به صورت پایان نامه نوشته شده است در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول که کلیات پایان نامه را شامل می شود مانند همه پایان نامه ها به بیان مسأله، ضرورت و اهمیت تحقیق، اهداف تحقیق،سئوالات تحقیق،فرضیات تحقیق و تعریف مفاهیم می پردازد. هدف کلی محقق در این تحقیق شناخت، تبیین و توصیف راهبردها و سیاست های رسانه تلوزیون (سریال های نمایشی) در ترویج و اشاعه سبک زندگی مؤمنانه در حوزه اقتصاد مبتنی بر آموزه های دینی می باشد.
این تحقیق در پی پاسخ دادن به این سؤال اصلی است که رسانه تلوزیون (سریال های نمایشی) چه راهبردی و چه سیاستی در مواجهه با سبک زندگی مؤمنانه در حوزه اقتصاد باید داشته باشد؟
این تحقیق در تعریف مفاهیم کلیدی به تعریف مفاهیمی چون سبک زندگی، دین، اسلام، مؤمنانه، نظام اقتصادی، تولید،… می پردازد.
در فصل دوم، مبانی نظری تحقیق مانند بررسی تحقیقات پیشین،نظریه های مربوط به موضوع تحقیق ( سبک زندگی با رویکرد جامعه شناختی،بررسی سبک زندگی با رویکرد جامعه سازی، نگاه استراتژیک دین به مسائل، رسانه) مورد بررسی قرار گرفت.
در نظریه های مربوط به تحقیق به نظریات جامعه شناسانی مانند تورستن وبلن، جورج زیمل، ماکس وبر، کولین کمپل و پیر بوردیو پرداخت. و معانیی چون قریحه، طبقه، منش، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی را تفسیر نمود.
آقای عیوضی در رساله کارشناسی ارشد خود و در فصل سوم آن روش تحقیقی که در این پایان نامه برگزیده است را تشریح می نماید. ایشان با توجه به نوع تحقیق خود روش اسنادی را برگزیده است.
در فصل چهارم یافته های تحقیقی خود را مدون نموده و در فصل پنجم اینگونه نتیجه گیری می نماید که سبک زندگی اقتصادی امیرمؤمنان تجسم عینی احکام، آرمان ها و ارزش های اسلامی است. در زمینه سبک زندگی مؤمنانه در حوزه اقتصادی، موفق ترین چهره تاریخ بشریت بشمار می رود.در نهایت باید اعلام داشت پایان نامه مذکور نتوانست انتظارات مورد ادعا را برآورده نماید.

 

  •  

 

 

 

          1. مقالات

         

         

     

     

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:10:00 ب.ظ ]




Cakalو همکارانش، سطوح واسپین سرم در ۲۴ بیمار مبتلا به PCOS، ۲۳ زن مبتلا به تخمدان پلی- کیستیک (PCO) و در ۲۴ فرد به عنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه گزارش شد که بیماران با PCOS یا تخمدان پلی کیستیک (PCO) سطوح واسپین بالاتری نسبت به گروه شاهد داشتند(۸۰).
Ekaterini و همکارانش، سطوح واسپین سرم و مصرف متفورمین در ۷۹ نفر بیمار مبتلا به PCOS با وزن طبیعی و اضافه وزن/چاق و ۵۰ فرد داوطلب زن سالم مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه نیز گزارش شد که سطح واسپین در مبتلایان به PCOS افزایش می یابد اما از دست دادن جزئی وزن و استفاده از متفورمین، سطح واسپین را به طور معنی داری تحت تأثیر قرار نمی دهد. این گروه نتیجه گرفتند که اطلاعات کنونی راجع به سطح واسپین سرم در زنان مبتلا به PCOS بحث برانگیز است و نیاز به مطالعات گسترده تر بیشتری برای روشن کردن نقش واسپین در PCOS وجود دارد(۸۲). لذا با در نظر گرفتن نتایج مطالعات پیشین مبنی بر تغییر سطح واسپین در مبتلایان به PCOS و توجه به مکانیسم های ملکولی درگیر در تغییر سطح واسپین، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر پلی مورفیسم rs2236242 در ژن واسپین بر ابتلا به PCOS پرداخت. نتایج این پژوهش نشان داد که فراوانی ژنوتیپ TA در افراد سالم بیشتر از افراد مبتلا به PCOS بوده و این اختلاف فراوانی از لحاظ آماری معنی دار است(۰۳/۰=P ). به عبارت دیگر ژنوتیپ TA اثرحفاظتی بر ابتلا به بیماری PCOS داشته و افراد را از ابتلا به بیماری PCOS مصون می دارد. پلی مورفیسم rs2236242 T/A در ژن واسپین در حالت های غالب و مغلوب نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که حضور آلل A در این پلی مورفیسم به صورت غالب عمل کرده و اثر حفاظتی خود را به صورت غالب در مصون نگه داشتن از بیماری نشان می دهد. با توجه به جستجو در سایت های معتبر علمی به نظر می رسد که تاکنون مطالعه ای در ارتباط با پلی مورفیسم rs2236242 در ژن واسپین و خطر ابتلا به PCOS انجام نشده است و مطالعه حاضر اولین پژوهش در این خصوص می باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
پیشنهادات:
در این تحقیق اثر پلی مورفیسم rs2236242 در ژن واسپین بر خطر ابتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل اثر این پلی مورفیسم را در خطر ابتلا PCOS تأیید می کند و نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین پلی مورفیسم rs2236242 در ژن واسپین واستعداد ابتلا PCOS وجود دارد. در همین راستا ذکر چندین پیشنهاد جهت تکمیل این پژوهش در آینده حائز اهمیت است:
۱- با توجه به این که علاوه بر پلی مورفیسم مذکور پلی مورفیسم های دیگری در ناحیه کد کننده و تنظیمی ژن واسپین وجود دارند که روی بیان ژن واسپین موثر می باشد پیشنهاد می شود که اثر این پلی مورفیسم ها در استعداد ابتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک مورد بررسی قرار گیرد.
۲-از آنجایی که سندرم تخمدان پلی کیستیک به شدت تحت تأثیر مقاومت به انسولین است و بین انسولین و چاقی ارتباط نزدیکی وجود دارد و این احتمال وجود دارد که چاقی از طریق افزایش مقاومت به انسولین باعث وخیم تر شدن پیامد های بالینی سندرم تخمدان پلی کیستیک شود. لذا به نظر می رسد بررسی تأثیر چاقی بر ویژگی های PCOS در هنگام درمان این بیماری با اهمیت است و می تواند به درک بهتر اتیولوژی این بیماری کمک کند.
۳-نظر به اینکه این مطالعه، اولین پژوهشی است که در ارتباط با PCOS انجام شده بهتر است که نتایج این مطالعه توسط محققین دیگر نیز مورد تأئید قرار گیرد.
۴- در این مطالعه افراد به صورت تصادفی انتخاب شدند و تعیین ژنوتیپ در مورد آنها انجام شد. پیشنهاد می گردد که مطالعه ای به صورت خانوادگی جهت تعیین اثر سابقه خانوادگی و توارثی بودن بر روی افراد صورت گیرد.
۵- با توجه به اینکه همگامی افزایش غلظت واسپین سرم با افزایش بیان mRNA واسپین در بافت چربی احشایی در ارتباط با چاقی است بهتر است که مکانیسم های مولکولی در گیر در تغییر سطح واسپین (پلی مورفیسم های موجود در ژن واسپین) و عارضه چاقی مد نظر قرار گیرد.
۶- از آنجایی که واسپین آدیپوکاینی است که با چاقی در ارتباط بوده، و هیپرگلیسمی و جذب غذا را در یک جانور جونده بهبود بخشیده ممکن است به یک ابزار مهم برای درمان چاقی تبدیل شود بهتر است برای یافتن استراتژی های درمان دارویی، پروتئاز هایی که توسط واسپین مهار می شوند شناسایی شوند.
فهرست منابع و مأخذ:
منابع فارسی:

 

    1. فاطمه نصیری امینی، دکتر فهیمه رمضانی تهرانی، معصومه سیمبر، رضا علی محمد پور تهمتن. نگرانی های زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک : یک مطالعه ی کیفی. مجله ی غدد درون ریز و متابولیسم ایران، اردیبهشت ۱۳۹۲، دوره ی پانزدهم، شماره ی ۱، صفحه های ۵۱-۴۱

 

منابع غیر فارسی:
۲٫Kaplan NM. The deadly quartet. Upper-body obesity, glucose intolerance, hypertriglyceridemia, and hypertension. Arch Intern Med 1989, 149: 1514-1520.
۳٫Reaven GM. Role of insulin resistance in human disease (syndrome X): an expanded definition. Annu Rev Med 1993, 44:121-131.
۴٫Ahima RS, Osei SY: Adipokines in obesity. Front Horm Res 2008, 36: 182-197.
۵٫Van harmelen V, Reynisdottir S, Eriksson P, et al. Leptin secretion from subcutaneous and visceral adipose tissue in women. Diabetes 1998, 47: 913-917.
۶٫Berg AH, Combs TP, Scherer PE. ACRP30/adiponectin: an adipokine regulating glucose and lipid metabolism. Trends Endocrinol Metab 2002, 13:84-89.
۷٫Steppan CM, Bailey ST, Bhat S, et al. The hormone resistin links obesity to diabetes. Nature 2001, 409:307-312.
۸٫Moller DE. Potential role of TNF-α in the pathogenesis of insulin resistance and type 2 diabetes. Trends Endocrinol Metab 2000, 11:212-217.
۹٫Alessi MC, Peiretti F, Morange P, et al. Production of plasminogen activator inhibitor 1 by human adipose tissue : possible link between visceral fat accumulation and vascular disease. Diabetes 1997, 46: 860-867.
۱۰٫Fried SK, Bunkin DA, Greenberg AS. Omental and subcutaneous adipose tissue of obese subjects release interleukin 6: depot difference and regulation by glucocorticoid. J Clin Endocrinol Metab 1998, 83:847-850.
۱۱٫Musie ES, Azzolina B, Kuo DW, et al. Adipose fibroblast growth factor 21 is up-regulated by PPAR and altered metabolic states. Mol Pharmacol 8 May 2008, DOI 10.1124/mol.108.044826 .
۱۲٫Lago F, Dieguez C, Gomez-Reino J, et al. The emerging role of adipokines as mediators of inflammation and immune responses. Cytokine Growth Factor Rev 2007, 18:313-325.
۱۳٫Hida K, Wada J, Eguchi J, et al. Visceral adipose tissue-derived serine protease inhibitor: a unique insulin-sensitizing adipocytokine in obesity. Proc Natl Acad Sci USA 2005, 102: 10610-10615.
۱۴-Kloting N, Berndt J, Kralisch S, Kovacs P, Fasshauer M, Schön MR, et al. Vaspin gene expression in hu­man adipose tissue:association with obesity and type 2 diabetes. Biochem Biophys Res Commun 2006, 339:430-6.
۱۵- Li Q, Chen R, Moriya J, Yamakawa J, Sumino H, Kanda T, et al. A novel adipocytokine, visceral adi­pose tissue-derived serine protease inhibitor (vaspin) and obesity. J Int Med Res 2008, 36:625-9.
۱۶٫N.Allahbadia G, Merchant R. Polycystic ovary syndrome and impact on health. MEFS 2010, 16:19-37.
۱۷٫A.Fritz M, Speroff L. Clinical gynecologic endocrinology and infertility. Lippincott Williams & wilkins, a wolters kluwer business, Philadelphia, 2011, Eighth Edition.
۱۸٫Franks S, McCarthy MI, Hardy K. Development of polycystic ovary syndrome : involvement of genetic and environmental factors. Int J Androl 2006, 29(1):278-85.
۱۹٫Koiou E, Kalaitzakis E, Tziomalos K, Mavridis S, Dinas K. Vaspin: a novel adipokine, member of the familyof serine protease inhibitorsAUMJ 2011 38(3): 8-15.
۲۰٫Nestler JE. Metformin for the treatment of the poly­cystic ovary syndrome. N Engl J Med 2008, 358:47-54.
۲۱٫Li Q, Chen R, Moriya J, Yamakawa J, Sumino H, Kanda T, et al. A novel adipocytokine, visceral adi­pose tissue-derived serine protease inhibitor (vaspin) and obesity. J Int Med Res 2008, 36:625-9.
۲۲٫Balen AH, Conway GS, Kaltsas G, Techatraisak K, Manning PJ, West C, et al. Polycystic ovary syndrome: the spectrum of the disorder in 1741 patients. Hum Re­prod 1995, 10:2107-11
۲۳٫Legro RS. The genetics of obesity. Lessons for polycys­tic ovary syndrome. Ann NY Acad Sci 2000, 900:193-202.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ب.ظ ]




آنچه در بالا صحبت شد در باره صلاحیت مراجع قضایی در خصوص رسیدگی به اتهام اشخاص زیر هجده سال بوده است. اما اگر کسی جرمی علیه طفل مرتکب شود، رسیدگی به اتهام وی حسب مورد در یکی از دادگاه های عمومی یا اختصاصی خواهد بود. برای مثال: اگر فرد روحانی در چالوس خانه طفلی را خراب نماید، رسیدگی به اتهام وی در داسرا و دادگاه ویژه روحانیت ساری خواهد بود. همچنین اگر فرماندار یا قاضی در حین رانندگی، موجب ایراد ضرب و جرح غیرعمدی به طفل شده باشند، رسیدگی به اتهام آنها در صلاحیت دادگاه کیفری استان تهران خواهد بود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۴- فرایند دادرسی و تعیین مجازات به اعتبار شغل متهم
مراجع قضایی که به اعتبار شغل مرتکب، صلاحیت رسیدگی دارند، عبارتند از: ۱- سازمان قضایی نیروهای مسلح (دادسرا و دادگاه نظامی) ۲- دادگاه کیفری استان تهران، البته سازمان قضایی نیروهای مسلح به جرایمی که افراد نظامی در حین خدمت یا به سبب خدمت، مرتکب می شوند، رسیدگی می کند. یعنی صلاحیت رسیدگی به هرجرمی که توسط فرد نظامی واقع شود را ندارند. برای آگاهی از مسائل مختلف راجع به صلاحیت مراجع قضایی فوق، هر یک جداگانه مورد بررسی قرارمی گیرند.
۳-۴-۱- صلاحیت سازمان قضائی نیروهای مسلح
همانگونه که اشاره شد، سازمان قضائی نیروهای مسلح، به اعتبار شغل متهم، صلاحیت اختصاصی و شخصی دارد. برای آشنایی با صلاحیت قضایی این سازمان، ابتدا نگاهی اجمالی به سابقه تاریخی و سپس افرادی که به مناسبت شغل در سازمان قضائی نیروی مسلح، تعقیب و محاکمه می شوند و آنگاه به جرائمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت سازمان قضائی نیروهای مسلح است، اشاره و پس از آن مسائل مختلفی که در خصوص صلاحیت سازمان قضائی نیروهای ملسح وجود دارد، مورد بررسی قرار می گیرند.
در اصل ۸۷ متم قانون اساسی مشروطه، مصوب ۱۲۷۶، به محاکم نظامی اشاره شد و آمده بود: «محاکم نظامی موافق قوانین مخصوصه در تمام مملکت، تأسیس خواهد شد.» در اجرای این اصل در سالهای ۱۳۰۱، ۱۳۰۲و ۱۳۰۷، قوانین عادی تصویب تا اینکه در سال ۱۳۱۸، قانون دادرسی و کیفری ارتش با ۴۲۵ ماده و ۴۵ تبصره به تصویب رسید. گرچه طبق ماده ۱ قانون یاد شده، صرفاً جرائم «افراد نظامی» در مرجع قضائی موسوم به اداره دادرسی ارتش، رسیدگی می شد اما به مرور زمان، حدود صلاحیت آن افزایش یافته و به موجب قوانین خاص، به برخی از جرائم افراد عادی، نظیر سرقت مسلحانه، راهزنی، قاچاق مواد مخدر و غیره نیز رسیدگی می کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ ۲۰/۶/۱۳۵۸، قانون دادرسی و کیفر ارتش اصلاح شد و به جای اداره دادرسی سابق، سازمان قضایی ارتش که اعضای آن را نیروهای انقلاب تشکیل می دادند، به وجود آمد. در این سازمان به جرایم خاص نظامی و انتظامی ارتشیان، پرسنل وزارت دفاع و نیروهای شهربانی و ژاندارمری رسیدگی می شد.
سازمان قضایی ارتش، مرکب از دادسراها و دادگاه های نظامی بود که بر اساس قانون اصلاح قانون دادرسی و کیفر ارتش تشکیل و اداره می گردید و ریاست سازمان مزبور توسط ریاست ارتش تعیین می شد.
با تصویب اصل ۱۷۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در راستای اجرای آن در تاریخ ۱۰/۸/۱۳۶۰، سازمان قضایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران جدا و به وزارت دادگستری ملحق شد و ریاست آن از سوی شورای عالی قضایی منصوب گردید.[۲۵]
در سال ۱۳۶۴، قانون دادرسی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ ماده و ۸ تبصره به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. به موجب این قانون، سازمان قضایی نیروهای مسلح از ادغام سازمان قضایی ارتش، دادسرا و دادگاههای انقلاب و عمومی پاسداران تشکیل گردید. از آن تاریخ به بعد، سازمان قضایی نیروهای مسلح، تنها مرجعی است که به جرایم افراد نظامی در حین خدمت و در رابطه با آن در سراسر کشور رسیدگی می کند.
سازمان قضایی نیروهای مسلح هم اکنون بخشی از قوه قضائیه محسوب می شود که تحت ریاست قوه قضائیه انجام وظیفه می کند، عزل و نصب و تغییر محل خدمت قضات دادگاه ها و دادسراهای نظامی، با پیشنهاد ریاست سازمان قضایی در صلاحیت رئیس قوه قضائیه است.
۳-۴-۲- تعریف افراد نظامی و ملاک نظامی بودن
واژه «نظامی» در مفهوم خاص، به فردی گفته می شود که در یکی از نیروهای سه گانه و ارتش یا سپاه، (نیروی زمینی، نیروی دریایی و نیروی هوایی) خدمت بوده و وظیفه آن، حفظ تمامیت اراضی و سر حدات کشور باشد و در مقابل به نیروهای مسلحی که وظیفه آن، حفظ نظم و امنیت داخلی کشور باشد، نیروی انتظامی اطلاق می شود. اما به تعبیر قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، به کلیه افراد زیر، نظامی گفته می شود.[۲۶]
الف: کارکنان ستاد کل نیروی مسلح جمهوری اسلامی ایران و سازمان های وابسته.
ب: کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران و سازمان های وابسته.
ج: کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و سازمان های وابسته و اعضای بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
د: کارکنان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و سازمانهای وابسته.
ه: کارکنان مشمول قانون نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران.
و: کارکنان وظیفه از تاریخ شروع خدمت تا پایان آن.
ز: محصلان موضوع قوانین استخدامی نیروهای مسلح مراکز آموزش نظامی و انتظامی در داخل و خارج از کشور و نیزز مراکز آموزش دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح.
ح: کسانی که به طور موقت در خدمت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران هستند و طبق قوانین استخدامی نیروهای مسلح در مدت مزبور از اعضاء نیروهای مسلح محسوب می شوند.
ملاک نظامی بودن چیست:
۱- رهانی از خدمت (استعفا، بازنشستگی، بازخریدی و…) مانع رسیدگی به جرائم زمان اشتغال نمی شود.[۲۷]
بر این اساس، اگر فردی در نیروهای مسلح به صورت دائم یا موقت، استخدام گردیده و مشغول خدمت بوده و مرتکب جرم شده باشد و پس از آن، استعفاء داده یا اخراج یا بازنشسته گردیده یا مدت موقت، سپری شده و خدمت در نیروی مسلح، پایان یافته باشد و جرم پس از رهائی، کشف شده باشد. این امر، موجب سلب صلاحیت سازمان قضائی نیروهای مسلح، نخواهد بود. زیرا ملاک صلاحیت، ارتکاب جرم در زمان اشتغال است نه زمان کشف یا تعقیب یا محاکمه.
۲- همانگونه که اشاره شد، واژه نظامی به همه کسانی که در سازمان ها و دوایر فوق، مشغول هستند را شامل می شود، خواه درجه دار و ملبس به لباس نظامی و انتظامی بوده و خواه از کارکنان اداری، مالی، فرهنگی، آموزشی، عقیدتی، فنی، ساختمانی، عمرانی و غیره باشند.
۳- ملاک نظامی بودن، داشتن رابطه استخدامی اعم از دایم یا موقت با سازمان ها، موسسات و دوایر فوق است، هرچند در سازمان ها و موسسات دیگر، مثلاً در سازمان بنادر و کشتیرانی، بانکها، استانداریها، فرمانداری ها و غیره، مشغول خدمت باشند( ماده واحده مصوب ۱/۴/۱۳۶۱)
۴- کارکنان سازمان قضائی نیروهای مسلح، اعم از قضات دادسراها و دادگاه های نظامی سراسر کشور و کارکنان دفتری و غیره، جملگی افراد غیر نظامی محسوب و رسیدگی به اتهام آنها در صلاحیت دادسرا و دادگاه های عمومی و یا دادگاه کیفری استان تهران است
۵- اعضای هیأت مدیره تعاونی های مسکن و مصرف نیروهای مسلح، در صورتی که در جرم حین خدمت یا در ارتباط با آن باشد، مرتکب شوند، رسیدگی به اتهام آنها در صلاحیت سازمان قضائی نیروهای مسلح است.[۲۸]
۶- افراد که از طریق نیروی انظامی و یا سپاه پاسداران و یا ارتش جمهوری اسلامی ایران، مسلح می شوند و سلاح و مهمات برای محافظت از معادن و…. در اختیار آنان گذاشته میشود، چون در استخدام نیروهای مسلح نبوده و مشمول تعریف افراد نظامی در ماده ۱ قانون جرایم نیروهای مسلح، ۱۳۸۲ نمی باشند، نظامی محسوب نمی شوند و به جرائم ارتکابی آنان در سازمان قضائی نیروهای مسلح، رسیدگی نمی شود. (مالمیر، ۱۳۸۳،چ۱، ۲۲)
۷- هرگاه شرکاء و معاونین متهمین نظامی، از افراد غیر نظامی باشند، رسیدگی به اتهام آنها در دادگاهی خواهد بود که صلاحیت رسیدگی به اتهام متهم اصلی (فرد نظامی) را دارد.
۸- اگر نظامی در عین حال روحانی نیز باشد، نظیر روحانیان شاغل در دفاتر نمایندگی ولی فقیه سپاه پاسداران و سازمان عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح، مرتکب جرم شوند، به موجب آئین نامه دادسراها و دادگاه های ویژه روحانیت، رسیدگی به اتهام آنها در صلاحیت دادسرا و دادگا ویژه روحانیت خواهد بود. (همان، ۲۱)[۲۹]
۳-۴-۳- هدف از تأسیس دادگاه نظام
اصولاً مواردی در قانون اساسی ذکر می شود که مهم و اساسی بوده باشند. پیش بینی دادگاه نظامی در اصل ۱۷۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دلالت بر اهمیت نقش دادگاه نظامی در نزد مقنن دارد، اهمیت دادگاه نظامی و هدف از تأسیس آن چیست که مقنن ضرورت دانست تا در کنار محاکم عمومی، مرجع قضائی مستقل با صلاحیت ذاتی مشخص، به عنوان دادگاه نظامی تشکیل یابد؟
در هر کشوری، نیروهای مسلح اعم از نظامی و انتظامی، نقش مهم و ویژه ای در حراست از استقلال و تمامیت اراضی و نیز حفظ امنیت و نظم عمومی کشور دارند (آخوندی،۱۳۸۷ج۲-۲۲۱) از این رو مقررات ویژه ای در خصوص آنها وضع تا اهمیت و اعتبار آنها حفظ شود. هدف از تأسیس دادگاه نظامی در همین راستا است تا:
۱- با توجه به پیچیدگی علوم نظامی، به صورت تخصصی و ویژه به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی رسیدگی شود.
۲- منزلت و شأن نیروهای مسلح هر چه بیشتر حفظ شود.
۳- با دقت و ترتیبات ویژه در عین رسیدگی به اتهام یا اتهامات فرد انتظامی، اسرار نظامی کشور حفظ و از افشای اسرار و اطلاعات محرمانه جلوگیری گردد.
۴- بدون اطلاع عامه مردم به اتهام فرد نظامی رسیدگی تا انسجام نیروهای مسلح حفظ شود. (قاسم پور، ۱۳۸۱،چ۱، ۳۲۵)
رسیدگی به چه جرائمی در صلاحیت دادگاه نظامی است؟
طبق اصل ۱۷۲ قانون اساسی و نیز ماده ۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، مصوب ۱۳۸۲، دادگاه نظامی، صلاحیت رسیدگی به جرائمی که مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی است را دارد. چون مفهوم عبارات «جرایمی که مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی»، صریح نمی باشد در نتیجه مصادیق آن نیز در عمل، به آسانی قابل تشخیص نیست. همین صریح نبودن قانون، موجب شده تا استنباطات متفاوتی از عبارات فوق، به عمل آید و آراء متهافتی از محاکم، صادر گردد.
برخی در تفسیر عبارت فوق، عقیده دارند، منظور، جرائمی است که فقط در قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح، نام برده شد و ارتکاب آنها منحصراً از ناحیه افراد نیروهای مسلح، امکان پذیر است. جرائمی چون فرار از خدمت سربازی، فرار از جنگ، تمرد از دستور فرمانده، خواب رفتن در حین نگهبانی، اقدام بر خلاف شئون نظامی که موجب بدبینی مردم نسبت به نیروهای مسلح شود و غیره، در قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح نامبرده شد و منحصراً از ناحیه فرد نظامی ارتکاب می یابد.
در مقابل، گروه دیگر، جرایمی مانند کلاهبرداری، اختلاس، جعل سند، سوء استفاده از سفید امضاء، استفاده از سند مجعول، حیف و میل اموال دولتی و غیره که نیروهای مسلح درارتباط با وظایف خاص شغلی و اداری خویش، مرتکب می شوند، اعم از اینکه در قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح یا سایر قوانین جزائی، پیش بینی شده باشد، از جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی تلقی و رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه نظامی است.[۳۰]
همانگونه که قبلاً توضیح داده شد، افراد «نظامی» در اصطلاح قانونی، صرفاً نیروهای درجه دار افسر و غیره که ملبس به لباس نظامی باشند، شامل نمی شود بلکه کارمندانی که در قسمت های مختلف اداری، مالی، فرهنگی، سیاسی، فنی، عمرانی و غیره در سازمانها، موسسات و دوایر مربوط به نیروهای مسلح، مشغول کار هستند را نیز شامل می شود. از این رو کارمندانی که طبق قانون، «نظامی» محسوب می شوند، چنانچه در رابطه با وظایف خویش مرتکب جرائمی چون اختلاس، جعل سند، تخریب سند، سوء استفاده از سفید امضاء و غیره شوند، رسیدگی به اتهام آنها در صلاحیت دادگاه نظامی است. با توجه به مراتب فوق، هرگاه فرد نظامی در رابطه با وظایف خاص نظامی و انتظامی، مرتکب جرمی شود، رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه نظامی خواهد بود.
ممکن است فرد نظامی در حین خدمت یا در ارتباط با خدمت، مرتکب جرم یا جرائمی شود که در رابطه با وظایف خاص نظامی نبوده باشد، جرائمی چون توهین، ایراد ضرب و جرح، ارتکاب عمل منافی عفت، شرب خمر، ارتکاب عمل حرام در علن و غیره از این قبیل هستند. در این موارد، مرجع صالح برای رسیدگی کدام است؟
با عنایت به صلاحیت عام محاکم عمومی و نیز اصل ۱۷۲ قانون اساسی، رسیدگی به جرائم مزبور در صلاحیت دادگاه عمومی است اما این امر در عمل، مشکلاتی را به همراه داشته است از جمله موجب اطاله دادرسی، صدور آراء متهافت از مراجع نظامی، عمومی و انقلاب گردیده و طرح برخی از اتهامات نیروهای مسلح و حضور آنها در دادگاه های عمومی به مصلحت دانسته نشد. با این وجود امکان تصویب قانون در این خصوص در مجلس، به علت صراحت قانون اساسی، وجود نداشه است. مسئولین سازمان قضائی نیروهای مسلح، برای حل مشکل، ابتدا پیشنهاد کردند تا در هر سازمان قضائی نیروهای مسلح، برای حل مشکل، ابتدا پیشنهاد کردند تا در هر سازمان قضائی، شعبی از دادگاه عمومی و انقلاب، مستقر شود اما به علت مشکلات اجرایی، از این امر، صرفنظر شد. از مجمع تشخیص مصلحت نظام و مقام رهبری، درخواست حل مشکل شد.
مجمع تشخیص مصلحت نظام، در مورخه ۶/۵/۷۳، قانون تعیین حدود صلاحیت دادسرا و دادگاه های نظامی را به شرح ذیل تصویب کرد، «۱- هرگاه در حین تحقیقات و رسیدگی به جرایم خاص نظامی یا انتظامی، جرایم دیگری کشف شود سازمان قضائی نیروهای مسلح مجاز به رسیدگی می باشد. ۲- جرایمی که اسرای ایرانی عضو نیروهای مسلح در مدت اسارت مرتکب شدند و نیز جرایم اسرای بیگانه در مدت اسارتشان در کشور، در سازمان قضائی نیروهای مسلح رسیدگی شود. ۳- کلیه جرایم نظامیان دارای درجه سرتیپی و بالاتر در مراجع قضائی ذی ربط در تهران رسیدگی شود.»
اما هنوز تکلیف جرایم در حین خدمت و امنیتی نیروهای مسلح که مرتبط با خدمت آنها نمی باشد، روشن نشده بود که رئیس وقت سازمان قضائی نیروهای مسلح در تاریخ ۳/۱۱/۱۳۷۳، طی نامه ای از رئیس وقت قوه قضاییه درخواست کرد تا از مقام رهبری و فرماندهی کل نیروهای مسلح، کسب اجازه شود که سازمان قضائی نیروهای مسلح مجاز باشد به جرایم امنیتی پرسنل نیروهای مسلح و جرایم در حین خدمت آنان، رسیدگی نماید تا نیازی به استقرار شعب دادگاه های عمومی و انقلاب در سازمان قضائی نباشد و مشکلات اجرایی نیز حل گردد. مقام رهبری نیز تا زمانی که قانون مورد بحث برای طرح در مجلس شورای اسلامی آماده می شود با پیشنهاد موافقت ایشان، ریاست وقت سازمان قضائی نیروهای مسلح، طی بخشنامه ای به دادسراها و دادگاه های نظامی کشور مقرر داشت تا به کلیه جرای در حین خدمت نیروهای مسلح از جمله به پرونده های زیادی که بخشی از آنها جرم در مقام ضابط دادگستری بوده است، رسیدگی نمود تا اینکه یکی از مأمورین نیروی انتظامی که در مقام ضابط، مرتکب آزار و اذیت منجر به نقص عضو شده و در سازمان قضائی نیروهای مسلح فارس، محکوم و حکم در مرجع تجدید نظر هم تأیید و تقاضای بعدی او توسط دیوان عالی کشور رد شد. محکوم علیه مزبور با تسلیم دادخواستی از دیوان عدالت اداری، خواهان ابطال بخشنامه فوق شد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری پس از بررسی به شرح ذیل، مبادرت به صدور رأی نمود، «به صراحت قسمت اخیر اصل یک صد و هفتاد و دوم قانون اساسی و تبصره «دو» ماده «یک» قانون دادرسی نیروهای مسلح، رسیدگی به جرایم عمومی نیروهای نظامی و انتظامی، همچنین جرایمی که افراد مذکور در مقام ضابط دادگستری مرتکب می شوند، در صلاحیت ذاتی محاکم عمومی دادگستری قرار دارد. بنابراین، بند «۲» بخشنامه سازمان قضایی نیروهای مسلح که جرم در مقام ضابط را از مصادیق جرایم خاص نظامی و انتظامی تلقی کرده و رسیدگی به آن را در صلاحیت سازمان قضایی اعلام داشته است به لحاظ خروج آن ازمدلول فرمان فرماندهی معظم کل قوا و مغایرت با قوانین فوق الذکر، مستنداً به قسمت دوم ماده ۲۵ دیوان عدالت اداری، ابطال می شود.»
هم اکنون با وجود اینکه بخشنامه یاد شده باطل گردیده است مع الوصف برخی مراجع قضایی نظامی به جرایم نیروهای مسلح در مقام ضابط دادگستری به دلیل اینکه این جرایم را خارج از شمول مجوز مقام رهبری نمی دانند، رسیدگی می کنند.
نکات مهم در خصوص صلاحیت مراجع قضایی نظامی:
۱- موافقت مقام رهبری در خصوص فوق، موجب توسعه صلاحیت محاکم نظامی شده است.
۲- چون توسعه صلاحیت محاکم نظامی برخلاف اصل ۱۷۲ قانون اساسی است، هیچگاه پیشنهاد تصویب آن در مجلس شورای اسلامی نشده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ب.ظ ]




 

متغیر وابسته

 

متغیرهای مستقل

 

ضریبB

 

ضریب بتا

 

میزانT

 

سطح معنی داری

 

 

 

تعارضات زناشویی

 

اضطراب

 

۱۸۵/۳

 

۷۶۱/۰

 

۶۲/۱۱

 

۰۰۶/۰

 

 

 

افسردگی

 

۹۰/۲

 

۷۷۸/۰

 

۲۵/۱۲

 

۰۰۰/۰

 

 

 

همانگونه که درجدول های ۴-۱۰ و ۴-۱۱ مشاهده می شود ، رگرسیون پیش بینی تعارضات زناشویی از روی افسردگی واضطراب معنا دار است (۰۱/۰ P≤ و ۰۹/۱۱۳ F=). متغیر اضطراب با ضریب بتای ۱۸۵/۳ و متغیر افسردگی با ضریب بتای ۹۰/۲ می توانند تعارضات زناشویی را پیش بینی کنند، همچنین مقدارمجذورR نشان می دهد ۷۰/۰ درصد از تعارضات زناشویی توسط افسردگی واضطراب پیش بینی می شود.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱ پیش در آمد
تعارضات زناشویی از مقوله های جدی است که بر رفتار افراد خانواده تأثیر می گذارد واسترس وفشار های زیادی را به اعضای خانواده تحمیل می کند . اختلافات و عدم تفاهم در خانواده امری شایع است و هیچ خانوادهای از این امر مستثنی نیست، اما گاهی این اتفاقات به تعارض های شدید منجر می شود. امروزه خانواده ها درگیر انواع گوناگونی ازتعارضات و اختلافات شدید هستند که این اختلافات باعث عدم کارکرد خوب و سالم خانواده به عنوان نخستین و قدیمی ترین نهاد اجتماعی می شود. نهادی که وظیفه اصلی آن ایجاد روحیه وشخصیت سالم است ، خود به عاملی برای اختلافات عاطفی، رفتاری و شخصیتی تبدیل می شود(عبدالهی،۱۳۸۴). بنابراین قسمت اعظمی از مراجعان به مراکز مشاوره را افرادی تشکیل می دهند که در خانواده خود با چنین تعارضاتی دست به گریبانند، علاوه براین اضطراب و افسردگی در خانواده های دچار تعارض افزایش می یابد. بدین ترتیب هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اضطراب وافسردگی با تعارضات زناشویی در مراجعین به مراکز مشاوره ومددکاری ناجا در سطح شهر کرمانشاه می باشد. در این فصل، سؤالات پژوهشی مطرح و به تبیین، تأیید یا عدم تأیید آنها پرداخته می‌شود و یافته‌ها با یافته‌ی تحقیقات مشابه به بحث گذاشته می‌شود. سپس محدودیت‌های تحقیق و بعد پیشنهادها مطرح می‌گردد.
پایان نامه
۵-۲ بررسی سؤال ها
در این پژوهش سه سؤال اساسی مورد مطالعه قرار گرفته است:
سؤال اول، مبتنی بر رابطه بین اضطراب با تعارضات زناشویی است واینکه آیا اضطراب با تعارضات زناشویی در مراجعین رابطه ای دارد، که در سطح معنا داری(۰۱/۰ P≤)تایید شده است.
نتایج پژوهش تایید کننده سؤال است به این معنا که بین تعارضات زناشویی واضطراب رابطه وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که این رابطه مثبت ومعنا دار است وبا افزایش تعارضات زناشویی میزان اضطراب در آنها نیز افزایش پیدا می کند. شخصی که مضطرب است از عصبی بودن وتنش وبی قراری و تحریک پذیری شکایت می کند . همچنین شخص مضطرب به آسانی خسته می شود ، دل آشوبه و سردرد وتنش عضلانی واشکال در تمرکز فکر دارد و همین طور با توجه به اینکه اضطراب شدید ممکن است بعد از وقوع یک حادثه ، یا پیش بینی وقوع یک حادثه ای در آینده ، یا بر اثر تصمیم به مقاوت در برابر اشتغال ذهنی به موضوعی خاص ، یا به هنگام تغییر جنبه نا مطلوبی از رفتار ، یا برخورد با یک محرک ترس آور روی دهد. باید این حقیقت را پذیرفت که پاسخ افراد به تغییرات زندگی متفاوت است و حتی یک اضطراب یا مشکل کوچک هم می تواند فرد را از چند ساعت تا چند روز درگیر کند و انگیزه و انرژی بدن را برای داشتن یک رابطه زناشویی مطلوب تقلیل دهد. تجربه ناموفق، رابطه را سرد می کند استرس واضطراب در روابط عاطفی و زناشویی می تواند باعث شود همسران به جای ارائه رویکردهای ارتباطی ـ عاطفی از رویکردهای ارتباطی ـ اجتنابی استفاده کنند. اضطراب و نگرانی یکی از زوجین یا هر دوی آنها باعث می شود رابطه زناشویی موفقیت آمیز و لذت بخشی را تجربه نکنند و به جای تمرکز بر لذت بردن از رابطه، ذهنشان درگیر نگرانی ها و استرس ها باشد. تکرار چنین تجربه ای در روابط جنسی ممکن است اضطراب های شدیدی در همسران پدید آورد و باعث شود یکی از طرفین به دلیل اضطراب و تجربه های ناموفق گذشته از همسرش دوری کرده ، به دلایل غیرمنطقی مانند خستگی، بی میلی، نداشتن زمان کافی یا مشغله های دیگر از برقراری این ارتباط خودداری کند. با ادامه این نگرش به آرامی افکار منفی در ذهن زوجین شکل می گیرد و روابط زناشویی خود را شکست خورده قلمداد کرده و حالا دیگر دو طرف از انجام روابط خودداری می کنند که تبعات آن ناسازگاری و نارضایتی از زندگی زناشویی و در نهایت جدایی و متارکه خواهد بود.
سؤال دوم، مبتنی بر رابطه بین افسردگی با تعارضات زناشویی است و اینکه آیا افسردگی با تعارضات زناشویی در مراجعین رابطه ای دارد، که در سطح معنا داری(۰۱/۰ P≤) تایید شده است. نتایج پژوهش تایید کننده سؤال است به این معنا که بین تعارضات زناشویی وافسردگی رابطه وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که این رابطه مثبت ومعنا دار است به طوری که با افزایش تعارضات زناشویی میزان افسردگی در آنها نیز افزایش پیدا می کندو این مهم باعث کاهش عملکرد خانواده می شود از طرفی عملکرد خانواده یکی از شاخص های مهم تضمین کننده زندگی و سلامت روانی خانواده و اعضای آن است و رابطه منفی آن به عنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده ونگهدارنده اختلالات روحی و هیجانی افراد مطرح می شود، تحقیقات نشان داده اند در خانواده هایی که ارتباط میان اعضا و تعاملات داخل خانواده براساس نزدیکی و صمیمیت و تفاهم بین افراد استوار است همه ی اعضا نسبتاً علیه فشارهای زندگی مقاوم و مصون هستند. خانواده های که از عملکرد ضعیف برخوردارند باعث گسستگی و جدایی عاطفی اعضای خانواده و فقدان صمیمیت، عدم انطباق پذیری اعضای خانواده و سطح پایین رضایت و خشنودی خانوادگی می شود در نتیجه باعث ناسازگاری و مشکلات روانی در افراد می شود . عملکرد خانواده با سلامت روانی اعضا ارتباط دارد و هرگونه نارسایی در عملکرد خانواده تأثیر نامطلوبی به جا خواهد گذاشت.
سؤال سوم ، مبتنی براین است که آیا اضطراب و افسردگی پیش بینی کننده تعارضات زناشویی در مراجعین است؟ که نتایج یافته ها نشان داد پیش بینی تعارضات زناشویی از روی افسردگی واضطراب معنا دار است (۰۱/۰ P≤). در تجزیه وتحلیل جداول مربوط به رگرسیون ، متغیر اضطراب و متغیر افسردگی می توانند تعارضات زناشویی را پیش بینی کنند، همچنین ۷۰ درصد از تعارضات زناشویی توسط افسردگی واضطراب پیش بینی می شود.
۵-۳ مقایسه نتایج سؤالات باپژوهش های قبلی
نتایج حاصل از این پژوهش با نتایج پژوهش سالاری (۱۳۸۰) همسو است که بین کارکرد خانواده و علائم افسردگی ارتباط مستقیمی را گزارش نموده است. نتایج پژوهش همچنین با یافته های حیدرقلی قرقانی(۱۳۸۱) هماهنگ است که هر اندازه تعارضات زناشویی والدین بیشتر باشد،‌ باعث می‌شود که کارایی خانواده کاهش یافته و علائم اختلال افسردگی شامل بی علاقگی نسبت به لذات زندگی،‌ نداشتن انگیزه و از دست دادن انرژی حیاتی، ‌احساس ناامیدی،‌ افکار خودکشی و دیگر جنبه‌های شناختی و جسمانی این اختلال، ‌شیوع بیشتری پیدا می‌کند. ادیب راد (۱۳۸۸) نیز به بررسی مقایسه بین تعارض زناشویی وابعاد آن در مراجعین زن به مرکز خدمات مشاوره ای و زنان عادی پرداخته ، که در نتایج خود به این نتیجه رسیده که بین ابعاد تعارض زناشویی در مراجعین زن با برخی ویژگی های شخصی از جمله: سن زن، شغل زن، شغل همسر، مدت ازدواج و سطح درآمد خانواده رابطه معنی داری وجود دارد. در مقایسه نتایج پژوهش زرگر، عاشوری، اصغری پور، عاقبتی(۱۳۸۶)که بین عملکرد ضعیف خانواده و ابتلای فرزندان به علایم جسمی،اضطراب، اختلال خواب، افسردگی و اختلال در کارکرد اجتماعی رابطه معناداری وجوددارد با یافته های این پژوهش هماهنگی وهمسوی وجود دارد.
گرین هاوس وهمکاران (۱۹۸۹) تعارض های مبتنی بر زمان و فشار روانی را مورد مطالعه قرار دادند ودریافتند که زنان ومردان سطوح مشابهی از تعارض ها ی مبتنی بر فشار روانی را به شیوه های مختلف تجربه می کنند که با یافته های این پژوهش همسو است. بیچ ( ۲۰۰۱)نیز در پژوهشی یک رابطه نیرومند میان عاطفه افسرده و آشفتگی زناشویی را نشان داده است . نتایج پژوهش میرزولاندزبرگر(۲۰۰۲) که با نتایج این پژوهش هماهنگ است، مشخص نموده در میان اختلالات روان شناختی عمده، افسردگی به طور وسیع تری مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده است که ارتباطی قوی با آشفتگی زناشویی دارد .
لذا با توجه به شواهد مذکور می توان نتیجه گرفت که باعنایت به ارتباط مستقیم اضطراب وافسردگی با تعارضات زناشویی ، ارتقاء بهداشت روانی وافزایش سطح مهارت های زندگی در کنترل وکاهش اضطراب ،افسردگی و استرس در خانواده ها می تواند در پیشگیری از هرگونه تعارض خانوادگی مفید واقع شود. در ضمن تنش ها ، اضطراب ها ، افسردگی ها واسترس ها می توانند به روابط افراد آسیب وارد کنند حتی مهم ترین عامل در بروز بسیاری از اختلالات یادگیری و رشدی در فرزندان هستند. لذا هر گونه تنش می تواند به عملکرد خانواده ها آسیب وارد کند وسلامت روابط زناشویی وروابط سایر اعضای خانواده را تحت الشعاع قرار دهد.
۵-۴ نتیجه گیری از نظر نگارنده
خانواده در این حال که کوچکترین واحد اجتماعی است ، بن وپایه هراجتماع بزرگتر است ومحیطی به شمار می رود که کودک در آن چشم به دنیا می گشاید، رشد خود را آغاز می کند و شخصیت در آنجا پی ریزی می شود وسعادت وشقاوت وی ریشه در آن دارد. با این وصف خانواده اولین نهادی است که پایه های اولیه شخصیت افراد از دوره کودکی در آن شکل می گیرد لذا از اهمیت خاصی برخوردار است. از طرفی با توجه به نتایج این پژوهش افسردگی واضطراب نقش اساسی و مهمی در تعارضات زناشویی دارندو برعکس نیز تعارضات زناشویی در شکل گیری و تشدید دو مقوله مذکور نقش دارد که این مهم در کاهش کیفیت زندگی زناشویی مؤثراست و کیفیت زندگی سایر اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار خواهد داد به ویژه در کاهش سلامت روانی فرزندان بسیار نقش داردو عدم توجه به این موضوع خانواده را به سمت وسوی فروپاشی سوق می دهد وفشارهای روانی را تشدید وتأثیرهای مخربی برعواطف وهیجان های بین فردی می گذارد وآسیب های اجتماعی دیگری گریبانگیر افراد خانواده می شود که در این شرایط زوجین باید بلافاصله به افراد متخصص مراجعه کنندتا بابررسی وارزیابی دقیق روابط بین فردی ، علل مشکلات آنها شناسایی ودر نهایت با ارائه درمان وراهکار های آموزشی کوتاه مدت و تفسیر سبک های ارتباط ناسالم از طریق مشاوره وسایر مداخله های درمانی زمینه ارتقا کیفیت زندگی زوجین رادر فضایی توأم با آرامش و اعتمادفراهم نمایند.
۵-۵ محدودیت‌های پژوهش
پژوهش حاضر از محدودیت‌هایی برخوردار بود که در ذیل به آن‌ها اشاره می‌کنیم:
۱- این پژوهش بر روی گروه محدودی از زوجین در دوره زمانی خاصی انجام گردیده است، بنابراین تعمیم نتایج به جوامع دیگر با خصوصیات متفاوت، باید با احتیاط صورت گیرد.
۲- به دلیل معایب پرسشنامه در جمع آوری اطلاعات (خود سانسوری)، با توجه به این مسئله باید در هنگام تفسیر نتایج به این نکته توجه شود.
۳- باتوجه به اینکه پاسخگویی به پرسشنامه ها، از طریق خود نمونه ها انجام گرفت، لذا افراد بی سواد در این پژوهش شرکت داده نشده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:09:00 ب.ظ ]




با بهرهمندی از «راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» بخشی از تذکرات به زایران حج و عمره به مسایل مربوط به حجاب اختصاص یافته و علاوه بر آن جزوات تحت عنوان (عطر عفاف) چاپ و در اختیار زایران قرار گرفته است.
امسال برای نخستین بار سه الگوی لباسی طراحی شده که به تأیید بخشهای ذیربط رسیده است، در اختیار ستاد عمرههای دانشآموزی و دانشجویی قرار گرفته و آنها نیز همت کرده وبرای همه دانش‌آموزان و دانشجویان عمرهگذار با بهره گرفتن از این الگوها لباس تهیه کردهاند.
پایان نامه
قرار است انشاءالله این الگوها در عمره سال آینده در اختیار همه کارگزاران زیارتی قرار گیرد و همه خواهران معتمر از آن بهرهمند شوند.
۲-۲-۴-۴-۳-۴- اقدامات سال ۱۳۸۶
گزارش اقدامات مربوط به بند (۱) مصوبه:
۱- نظارت دقیق بر حفظ شؤونات اسلامی و حجاب در بازبینی نمایش‌ها و رعایت موارد توسط کارگردانان و گروه تحت نظارت در هنگام اجرای نمایش. (دفتر امور هنرهای نمایشی)
۲- کنترل و بازبینی فیلم نمایش‌های متقاضی شرکت در جشنواره‌های بین‌المللی جهت حفظ موازین و شؤونات. (دفتر امور هنرهای نمایشی)
۳-تذکر کتبی به نشریات در رابطه با چاپ تصاویر نامناسب و عبارات مغایر با شئونات اسلامی (معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی)
۴-نظارت و بازبینی آثار از طریق شوراهای صدور مجوز نمایش عمومی و خانگی (معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری)
۵-حمایت از نگارش فیلمنامه حول شخصیت حضرت خدیجه کبری و نرگس خاتون (معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری)
۶-توجیه شرکت کنندگان و کارگردانان در حین دریافت پروانه ساخت و در صورت ضرورت اصلاح نماها و پلانها (معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری)
۷-همکاری و هماهنگی با ادارهکل نظارت به اماکن ناجا (معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری)
گزارش اقدامات در مورد بند (۲) مصوبه:
۱- آمادگی کامل درخصوص حمایتهای معنوی از طرح عفاف و حجاب مانند تسریع در صدور مجوز جهت تولید آثار فرهنگی مرتبط (دفتر امور موسیقی معاونت هنری)
۲- حمایت از آثار موسیقایی متناسب با موضوع طرح عفاف و حجاب (معاونت هنری)
۳- تشکیل کمیته ویژه در دفتر هنرهای تجسمی به منظور ساماندهی طراحان لباس و پارچه و هدایت موضوع در مسیر تخصصی و مطابق با اهداف طرح عفاف و حجاب و کمکهای یارانهای به انجمنهای طراحی لباس و پوشاک (دفتر امور هنرهای تجسمی)
۴- مساعدت و حمایت از نمایش‌هایی با مضامین ملی – اسلامی جهت اجرا در سطح تهران و شهرستان‌ها. (دفتر امور هنرهای نمایشی)
۵- حمایت از تولیدات نمایشی در استانها با مضامین فرهنگ عفاف و حجاب و گسترش آن در بین اقشار مردم کشور (دفتر امور هنرهای نمایشی)
۶- حمایت از نویسندگان جوان در حوزه نمایش با تولیدات و مضامین گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه و چاپ آثار مورد نظر از سوی ادارهکل هنرهای نمایشی (دفتر امور هنرهای نمایشی)
۷- حمایت از آثار نمایشی با مضامین فرهنگ عفاف و حجاب در اجراهای عمومی تالارهای تحت پوشش ادارهکل هنرهای نمایشی (دفتر امور هنرهای نمایشی)
۸- اهداء جوایز نفیس از سوی ادارهکل هنرهای نمایشی و حمایت مضاعف به منظور گسترش فرهنگ عفاف به آثار تولید شده با مضامین مورد نظر در بیست و پنجمین جشنواره تئاتر فجر (دفتر امور هنرهای نمایشی)
۹- ایجاد فضا و بستر مناسب آثار نمایشی استانی جهت اجرای نمایشهای تولید شده با مضامین مورد نظر در تالارهای تحت پوشش در تهران (دفتر امور هنرهای نمایشی)
۱۰- حمایت و مشارکت در تولید و اهداء جوایز نفیس به آثار نمایشی شرکت کننده در چهارمین همایش عاشورایی کشور (دفتر امور هنرهای نمایشی)
پیگیری تدوین و انتشار کتب مرتبط با موضوع حجاب و عفاف. (سازمان چاپ و انتشارات)
۱۱- از آنجا که سازمان وظیفه مهیا کردن برای تدوین و چاپ کتاب را برعهده دارد، به سرکار خانم دکتر محمدزاده، استاد دانشگاه سفارش تألیف کتابی در زمینه حجاب و فلسفه آن داده شده است. همچنین مشغول مذاکره با اساتید دیگر در این زمینه هستیم. (سازمان چاپ و انتشارات)
۱۲ـ انتشار کتاب زن در اندیشه اسلامی تألیف حجتالاسلام والمسلمین مهدی مهریزی (سازمان چاپ و انتشارات)
گزارش اقدامات در مورد بند (۳) مصوبه:
۱- عدم موافقت با صدور مجوز نمایش تعدادی از آثار ویدیویی و سینمایی و ابلاغ اصلاحات به آنها (معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری)
۲- اجرای ۹۶ طرح مبارزه با بدحجابی شامل :
ـ ۵۳۴۹۰ نفر مورد تذکر و ارشاد.
ـ ۱۹۶۶ نفر دستگیر.
ـ ۱۶۳۰ نفر پس از مشاوره با اخذ تعهد آزاد.
گزارش اقدامات در مورد بند (۴) مصوبه:
۱- نصب پلاکاردهای تشویقی برای حفظ حجاب فرهنگسرای نیاوران
اهدا کارت پستال‌‌هایی با مضمون اهمیت رعایت شؤون اسلامی فرهنگسرای نیاوران
۲- الزامهنرمندانیکه درفرهنگسرابرنامهای دارندبهحفظ پوشش اسلامیفرهنگسرای نیاوران
۳- در طراحی و آماده سازی با عنوان طرح ملی حضور هنرمندان در طراحی لباس و مد و پارچه و برنامه‌های متنوعی را در حال اجرا داریم. دفتر امور هنرهای تجسمی
۴- ساخت تندیس و سردیس و معرفی مادران نمونه و توجه به همکاران محترم زن در سازمانها که با اهدا جوایز و لوح و درجه و نشان‌های مختلف پیشنهاد می‌گردد دفتر امور هنرهای تجسمی
۵- طراحی و بیلبوردهای شهری با موضوع عفاف دفتر امور هنرهای تجسمی
طرح قرآن آئینه و زن مسلمان برای معرفی ویژگی‌های مضمون زنانی که در قرآن از آنها یاد شده است چون آسیه و حضرت مریم و حضرت فاطمه (س) دفتر امور هنرهای تجسمی
۶- انتشار تمبر ویژه فرهنگ عفاف دفتر امور هنرهای تجسمی
تولید فیلم مستند بلند «تیارا» با موضوع پوشش و حجاب اسلامی معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری
۷- انجام تبلیغات داخلی وبرگزاری مراسم به منظور احیاء ارزشهای فرهنگی حجاب و عفاف. سازمان چاپ و انتشارات
۸- برای نخستین بار سه الگوی لباسی طراحی شده که به تأیید بخشهای ذیربط رسیده است، در اختیار ستاد عمرههای دانشآموزی و دانشجویی قرار گرفته و آنها نیز همت کرده وبرای همه دانشآموزان و دانشجویان عمرهگذار بااستفاده از این الگوها لباس تهیهکردهاند. سازمان حج و زیارت
برگزاری مراسم ویژه در روز زن به پاس ارج نهادن و توجه بخشیدن به زندگی و رفتار حضرت فاطمه زهرا (س) با هدف الگوسازی اعمال فردی و اجتماعی ایشان، بدین منظور مراسم سخنرانی و مداحی در تاریخ ۲۵ تیرماه در نمازخانه سازمان اجرا و هدایایی به رسم یادبود به خواهران همکار در سازمان اهدا گردید. سازمان چاپ و انتشارات
۹- معرفی زنان معاصر ایران بعنوان زن الگو در جهان در بخش هنر – علم – تربیت و مجموعه ارزش‌های آن
گزارش اقدامات در مورد بند (۵) مصوبه:
۱- تفاهم نامه همکاری با شبکه های تلویزیونی از جمله شبکه اول سیما برای تولید آثار ارزشی و مرتبط با پیامبر (ص) (معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری)
گزارش اقدامات در مورد بند (۷) مصوبه:
۱- طرح ملی جشنواره مهرمادری که در حوزه هنرهای تجسمی ارائه خواهد شد. دفتر امور هنرهای تجسمی
۲- اعلام آمادگی جهت برگزاری جشنواره‌های فرهنگی – هنری در سطح منطقه‌ای و کشوری با مضمون ترویج فرهنگ عفاف و حجاب. دفتر امور هنرهای نمایشی
۳- طرح بین‌الملل (مادر، تمدن و بشریت) که طرح پژوهشی آن با محور نقش تأثیرگذار مادر در فرهنگ بشری به تصویر درخواهد آمد. دفتر امور هنرهای تجسمی
۴- برگزاری «دوسالانه طراحی پارچه و لباس» درخصوص اجرا و گسترش «طرح فرهنگ عفاف و حجاب» دفتر امور هنرهای تجسمی
اهداء جوایز نفیس به آثار تولید شده در جشنوارههای منطقهای چهارگانه کشوری با چشمانداز فرهنگ عفاف و حجاب در آسیبهای اجتماعی دفتر امور هنرهای نمایشی
گزارش اقدامات در مورد بند (۸) مصوبه:
۱- همکاری در برگزاری جشنواره تئاتر بانوان کشور و مشارکت در تولید آثار مورد نظر دفتر امور هنرهای نمایشی
۲- حمایت از جشنوارههایی چون رویش، رحمت، زنان معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری
۳- حمایت از تشکلهای صنفی، تعبیه شورای صیانت در خانه سینما معاونت امور سینمایی و سمعی و بصری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ب.ظ ]




  • شادی در غزلیات حافظ: «شادی آفاقی حاصل عوامل بیرونی مانند باغ و بهار ، طرف جویبار و می خوشگوار و … است و می و مطرب و معشوق زمینی و نمادین سه عنصر و شاخصهی اصلی آن را تشکیل میدهند. شادی انفسی حاصل عواملی چون مهرورزی، نوع دوستی، نیکی و خوبی و.. است و احساس معشوق حقیقی در دل و اشراق و روشنی ضمیر شاخصهی اصلی آن است»(باقری خلیلی، ۱۳۸۸: ۱۴).

 

  • وحدت وجود از دیدگاه عطار: در فرهنگ اسلامی غالباً به دوگانگی آفرینش انسان اشاره شده است. وجود انسان اعم از جسم یا جان مجازی است و در برابر این وجود مجازی، خداوند حقیقت مطلق است. با حذف یکی از این ابعاد، تمایزها محو میشود و سالک میتواند به وحدت برسد. پس وحدت انفسی؛ یعنی یکی کردن نفس و من مجازی انسان در حقیقت مطلق خداوند؛ به نوعی انحلال فردیت است که تناقضها را محو میکند(مالمیر و قربانی، ۱۳۸۶: ۱۰۱-۱۰۰). وحدت آفاقی در نگرش عطار ظاهر و وجود مجازی جهان با حقیقت آن است که انحلال کثرات نامیده میشود(همان:۱۱۱).

 

  • سفر: در عرفان سفر به دو نوع آفاقی که همان جهانگردی است و انفسی که سیر درونی و باطنی به سوی خداست تقسیم میشود(واردی، ۱۳۸۴: ۲۱۸).

 

    • معماری: دو مفهوم ظاهر و باطن که از مفاهیم بنیادی حکمت اسلامی است در معماری نیز به صورت نماد، نمایش داده میشود. اگر دو حالت حرکت و سکون را در نظر بگیریم و با دو حرکت انسان یعنی سیر در آفاق و سیر در انفس متناظر بدانیم؛ چهار حالت زیر به ترتیب از آفاقیترین حالت تا انفسیترین حالت را تشکیل میدهند:۱٫انسان در حال حرکت، نقطهی دید متحرک، مانند حرکت در یک بازار یا کوچه؛ ۲٫ انسان در حال سکون، نقطهی دید متحرک، مانند قرار گرفتن در یک فضای پر جاذبه؛ ۳٫ انسان در حال حرکت، نقطهی دید ساکن، مانند حرکت در محور یک بنا؛ ۴٫ انسان در حال سکون، نقطهی دید ساکن، مانند انسان در حال نیایش و نماز (نوذری، ۱۳۷۹: ۴۶۲). بنابراین، فضا به دو نوع آفاقی و انفسی تقسیم میشود. فضای آفاقی با الهام از فضای طبیعت، وجه طبیعتگرایانه، مادی، متکثر و تنوعطلب انسان را ارضا میکند و عموماً در ساحت بیرونی و عمومی نمود دارد. فضای انفسی زمینهساز ایجاد خلوت و حضور درونی آدمی است و حالت خودآگاهی را برای انسان فراهم میکند و عمدتاً در فضای درونی مورد توجه قرار میگیرد(نقرهکار، ۱۳۸۷: ۳۹۲). هرچه فضا به هندسهی مربع و مکعب نزدیک شود، انفسیتر و هرچه به هندسههای خطی، موجی، بدون محور و بدون مرکز و بدون قرینهسازی و امتدادهایی که از نقطهی دید خارج میشوند، نزدیکتر باشد، آفاقیتر است(همان:۳۹۶). فضای آفاقی انگیزهی عبور و حرکت را تشدید و حس هیجان توأم با عدم امنیت را ارضا میکند؛ درحالیکه فضای انفسی به روح و روان انسان توجه کرده و در پی تمرکز آفرینی و ایجاد حس عروج به سمت ملکوت است(هاشمپور،۱۳۹۰: ۳۰۴).

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

این تقسیمبندیها برای روشن شدن مفهوم آفاقی و انفسی ذکر شد و میتوان نتیجه گرفت که

 

  • حرکت و هرچه جنبهی بیرونی داشته باشد، آفاقی و در مقابل سکون و هرچه جنبه درونی داشته باشد، انفسی است.

 

  • آنچه به انسان تعلق دارد، آفاقی و در مقابل آنچه مرتبط با خداست، انفسی میباشد.

 

  • اگر موضوع مربوط به خدا باشد، مثل سیر و سلوک و معرفت خدا؛ آنچه بیواسطهتر و مستقیمتر باشد، انفسیتر و آنچه با واسطهتر باشد، آفاقیتر است.

 

  • عرفان و طریقت، جنبهی انفسی و در مقابل شریعت، جنبهی آفاقیدارد.

 

  • دنیا در برابر آخرت، جسم در برابر روح و ظاهر در برابر باطن؛ آفاقی در برابر انفسی محسوب میشود.

 

البته نمیتوان برای دو مفهوم آفاقی و انفسی مرز دقیقی ترسیم کرد. بلکه میتوان مانند دو قطب مخالف یک نمودار در نظر گرفت که مفاهیم میتوانند به یکی از این دو قطب نزدیک باشند و یا در حد وسط قرار گیرند. با توجه به آنچه گفته شد، فرضیهی پژوهش حاضر این است که فضای مرتبط با دل در غزلیات سعدی به قطب آفاقی و در غزلیات حافظ به قطب انفسی نزدیک است. دلایل اثبات این فرضیه به قرار ذیل است:
۱)حرکت / سکون و درون/ بیرون
در ابیاتی ازغزلیات حافظ که دل مظروف واقع شده، جز در دو مورد ، دل وارد ظرفِ معشوق یا غیر معشوق میشود:«دل به باد دادن»(۱۰۲/۱)، «ندادن نقد دل به هر شوخی»(۳۴/۶)، «به بو در کار آورده شدن دل»(۱۴۶/۱)، «در زنگ ظلام انداخته شدن دل»(۱۵۰/۵)، «رفتن دل بر دلدار»(۱۷۰/۸)«رفتن دل به تماشاگه زلف»(۱۷۸/۱۱)همگی حاکی از وارد شدن اند. ثبات و ماندن مظروف نیز به قویترین حالت ممکن مطرح میشود، مثلاً مفهوم «علاقه»، با فعل کمکی بستن در عبارت دلبستن بیان میشود که کاربرد آن در سخن حافظ بیشتر از سعدی است. دو واژهی مقیم و وطن در این ابیات بیانگر ثبات و تداوم است: «مقیم حلقهی ذکر است دل…»(۲۳۰/۴) و «حال دلم ز خال تو هست در آتشش وطن»(۳۸۲/۵)و نیز:
صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی ز روی لطف بگویش که جا نگهدارد(۱۲۲/۵)
دو مورد استثنا در شعر حافظ که دل از ظرف خارج میشود عبارتند از: ۱٫«دل بر گرفته بودم از ایام گل ولی/ کاری بکرد همت پاکان روزهدار»(۲۴۶/۳)، ایام گل ظرفی است که دل خروج نامؤفق از آن را داشته است و فضای آفاقی بر این بیت حاکم است.۲٫ «اگر از پرده برون شددل من…»(۱۷۸/۲) هرچند این سخن را حافظ اغلب به گونهای دیگر بیان میکند:«که پرده بر دل خونین به بوی او بدریدم»(۳۲۲/۸) در این بیت برای دل حرکتی قائل نمیشود؛ بلکه مانع کنار میرود؛ اما در سخن سعدی، حرکت به سمت بیرون و خروج از ظرف وجه غالب است:«…که بر کند دل مرد مسافر از وطنش»(۴۴۶/۷) و«… هر دلی از شوق تو آواره به سویی»(۴۹۰/۴).
سعدی و حافظ مفاهیم واحد و یکسان و دارای ظاهری مشابه را با این تفاوت بیان میکنند که در شعر سعدی، حرکت به سمت بیرون مطرح است و در شعر حافظ، حرکت به سمت درون؛ مثلاً، «نهی از دلبستگی به دنیا»را حافظ با تصویر «وارد نشدن دل به ظرف دنیا» و سعدی با تصویر «خروج دل از ظرف دنیا» به تصویر میکشد؛ حافظ میگوید : «دل در جهان مبند و به مستی…»(۲۴۶/۳) و یا «…زنهار دل مبند بر اسباب دنیوی»(۴۸۶/۴)؛ درحالیکه سعدی میگوید: «دل از محبت دنیا و آخرت خالی/که ذکر دوست توان کرد یا حساب قماش»(۴۲/۷) و یا «به خاک پای عزیزت که از محبت تو/ دل از محبت دنیا و آخرت کندم»(۶۰۶/۲). سعدی در این دو بیت، حجم دل را با عبارت «خالی از غیر دوست» معرفی میکند؛ در حالی که حافظ، این مطلب را برعکس بیان میکند:«چنان پر شد فضای سینه از دوست/ که فکر خویش گم شد از ضمیرم»(۳۳۲/۴).
مفهوم «دلبستگی به معشوق» شاهد دیگری بر این ادعاست که حافظ آن را با «ورود به حجم» و سعدی با «عدم خروج از حجم» مفهومسازی میکند. در سخن حافظ «دل بستن» و در سخن سعدی«دل بر نگرفتن» کاربرد مییابد: حافظ: «ز من بنیوش و دل در شاهدی بند…»؛ سعدی:«کس این کند که دل از یار خویش بر دارد»(۳۲۶/۱» و «…چون دل نمیدهد که دل از دوست برکنم»(۱۲۲/۸). در تأیید این نکته همین بس که سه فعل «دل برداشتن»، «دل برگرفتن» و «دل برکندن» در کل غزلیات سعدی به ترتیب ۷، ۱۲ و ۷ مرتبه و در کل غزلیات حافظ به ترتیب ۰، ۳ و ۱ مرتبه به کار رفته اند(صدیقیان،۱۳۷۸ و صدیقیان و میرعابدینی، ۱۳۶۶: ذیل مدخل دل).
در مواردی که دل ظرف واقع شده نیز گرایش حافظ به سمت درون و گرایش سعدی به بیرون مشهود است. «بودن یا نبودن»را حافظ با ورود یا عدم ورود مفهومسازی میکند و سعدی با خروج یا عدم خروج. حافظ:«ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند/ فضای سینهی حافظ هنوز پر ز صداست»(۲۲/۱۰). سعدی:«ملامت از دل سعدی فرو نشوید عشق…»؛ «به ملامت نرود از دل ما صورت عشق»(۱۳۰/۱۰)؛ «…کز دل نشانم میرود»(۶۸۶/۷)؛ «امید تو بیرون برد از دل همه امیدی»(۱۱۸/۴)؛ «وز دیدهی دل نمیشوی دور»(۲۲/۱۰)؛ «مینرود صنوبری بیخ گرفته در دلم»(۳۳۸/۹)؛ «دل از مودت ایشان نمیتوان پرداخت»(۵۵/۵).
۲)قدرت معشوق
مظروف معشوق بودن، ویژگی مشترک دل در سخن سعدی و حافظ است. در سخن حافظ «حاکمیت و قدرترانی با زلف معشوق است و دل در برابر آن منفعل میباشد» (صیادکوه و رحمانیان، ۱۳۹۲: ۷۱): «زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست/ راه هزار چارهگر از چارسو ببست»(۳۰/۱). «در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا/ سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت»(۹۴/۴)؛ اما در سخن سعدی دل عاشق، شخصیتی فعال و پویا دارد و مانع حرکت معشوق میشود: «دیگر به کجا میرود آن سرو خرامان/ چندین دل صاحبنظرش دست به دامان»(۱۸/۱) و «…چون تواند رفت و چندین دست دل بر دامنش»(۱۴۲/۵). اینکه زلف معشوق«در دیوان یا در اندیشهی حافظ شخصیتی حماسی و طرار دارد و هر کاری بخواهد از عهدهی آن برمیآید »(همان:۷۰) با ویژگی معشوق حقیقی که همه چیز در ید قدرت اوست تناسب دارد و بیانگر صبغهی عرفانی دل در غزلیات حافظ است و با فضای انفسی تناسب دارد. معشوق سعدی انسان است و طبیعی است که قدرت دل عاشق و زیبایی معشوق برابر باشد و گاه دل اعمال قدرت نماید.
۳)بزرگداشت دل
دل در عرفان حریم خداست و در یک چهارم غزلیات حافظ دو بیت هست که این مفهوم را بیان میکند:
حافظ هر آنکه عشق نورزید و وصل خواست احـرام طوف کعبهی دل بیوضو ببست(۳۰/۷).
هرکــه شد محرم دل در حــرم یـــار بماند وانکه این کار ندانست در انکار بماند(۱۷۸/۱).
حرم یار یادآور کعبه است و دل به آن تشبیه شده است. واژهی «محرَم» نیز واژهی «مُحرم» را به ذهن میرساند. کعبه جایی برای شناخت خود و خدا با رویکرد انفسی است . درنقطهی مرکزی جهان جای دارد و تمام جهتها به آن ختم میشود. دل نیز قطب وجود آدمی است . ویژگی مرکزیت با فضای انفسی تناسب دارد. کعبه پذیرای همهی طواف کنندگان خود اعم ازخوبان و بدان است و دل نیز میتواند محل خوبیها یا بدیها باشد.
۴)وسعت دل
دل در عرفان وسعت زیادی دارد و به عرش تشبیه میشود. مولانا میگوید:«دل که گر هفصد چو این هفت آسمان/ اندر او آید شود یاوه و نهان»(مولانا،۱۳۸۴: ۸۷۳/۵). سعدی فقط دل را به تنگی توصیف میکند، اما حافظ از تنگی دل شاکی است و تمایل به گشادگی دارد: «دل گشاده دار چون جام شراب/ سرگرفته چند چون خم دنی»(۴۷۸/۲).
۵) آینگی دل
یکی از مهمترین ویژگیهای دل در عرفان تشبیه آن به آینه است و آینهی دل نیز نماد معرفت انفسی نسبت به خداست. تمثیل «مری کردن چینیان و رومیان» در دفتر اول مثنوی مؤید این سخن است:
آن صفای آینه وصف دل است صورت بی منتها را قابل است(مولوی،۱۳۸۴: ۳۴۹۹/۱).
یکی از تصاویری که حافظ برای تبیین دل به کار میبرد تشبیه آن به آینه است. حافظ از دلی سخن میگوید که «از جواهر مهر صیقلی دارد و از زنگ حوادث مصقول است»(۳۰۶/۷)، «آیینهی شاهی است اما غباری دارد»(۴۹۰/۲)، «مهر آیین است اما بر آن گرد ستمها نشسته» (۳۵۵/۹) و گاه دل به جام بادهی آینهگون تشبیه میشود:
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست واندر آن آینه صدگونه تماشا میکرد(۱۴۲/۵)
گفتم این جام جهانبین به تو کی داد حکیم گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد(۱۴۲/۶).
در کل غزلیات حافظ، ۶ مورد ترکیب «آینهی دل» مطرح شده و ۶ مورد ترکیب «آینهی جام». ویژگی هر دو حقیقت نمایی است و هردو ظرفیتی یکسان در نشان دادن اسرار پنهان دارند و میتوان این دو را برابر دانست(شوقی نوبر، ۱۳۸۹:۶۸).
روزگاری است که دل چهرهی مقصود ندید سـاقیا آن قدح آینه کردار بیار(۲۴۹/۹).
در غزلیات حافظ آینه با خدا مرتبط است. این واژه در ابیاتی بهکاررفته که جنبهی عرفانی آن بسیار قوی است و یا اگر استعاره از چهرهی معشوق زمینی قرارگرفته باز هم تأکید بر تجلی حسن الهی است : «بدین دو دیدهی حیران من هزار افسوس/ که با دو آینه رویش عیان نمیبینم»(۳۵۸/۵)؛ «جلوهگاه رخ او دیدهی من تنها نیست/ ماه و خورشید همین آینه میگردانند»(۱۹۳/۳)؛ «روی جانان طلبی آینه را قابل ساز»(۴۸۵/۶)؛ «حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد…»(۱۱۱/۲)؛ «عکس روی تو چو در آینهی جام افتاد»(۱۱۱/۱)؛ «به پیش آینهی دل هرآنچه میدارم/ به جز خیال جمالش نمینماید باز»(۲۶۱/۴)؛ « نظیر دوست ندیدم اگرچه از مه و مهر/ نهادم آینهها در مقابل رخ دوست»(۵۸/۲)؛ «روی تو مگر آینهی لطف الهی است»(۶۹/۳)؛ «در روی خود تفرج صنع خدای کن/ کهآیینهی خداینما میفرستمت»(۹۰/۷).
تشبیه دل به آینه در یک چهارم غزلیات سعدی حتی یک مورد هم دیده نشد. در کل غزلیات نیز آینه یا کاربرد بلاغی ندارد و یا درخشندگی چهرهی معشوق را توصیف میکند:
آیینهای طلب کن تا خویشتن ببینی وز حسن خود بماند انگشت در دهانت(۸۸/۲)
آیــنهای پیش آفتاب نهــاده است بر در آن خیمه یا شعاع جبین است؟ (۱۵۳/۲).
بنابراین آینه در سخن سعدی به خاطر انعکاس زیبایی معشوق زمینی (=وقایع و امور دنیوی) اعتبار مییابد؛ اما در شعر حافظ آینه استعاره از دل پدیده های نظیر آن است و به خاطر تجلی مشاهدات غیبی اعتبار پیدا میکند. به عبارت دیگر، آینه در غزلیات سعدی، به خاطر انعکاس عالم خارج، واقعیتنماست و آینه در سخن حافظ، به خاطر انعکاس عالم درون، فراواقعیتنما. این نکته انفسی بودن فضای دل در سخن حافظ را تأیید میکند.
۶)دل و آتش
سعدی نگاهی منفی به آتش دارد:«به دود آتش ماخولیا دماغ بسوخت/ هنوز جهل مصور که کیمیایی هست»(۱۰۲/۷) و در یک چهارم غزلیاتش چند مورد آتش را مرتبط با دل به کار برده است که مفهوم منفی غم و رنج را به کمک آن بیان میکند:«سودا مبر که آتش غم در دل تو نیست»(۴۲۲/۵)؛ «بی تو گر باد صبا میزندم بر دل ریش/ همچنان است که آتش که به حراق آید»(۱۶۶/۸)؛ «آتشی دارم که میسوزد وجود/ چون بر آن باد صبایی میزند»(۱۱۴/۳)؛ «برگشت یار سرکشم، بگذاشت عیش ناخوشم/ چون مجمری پرآتشم…»(۶۸۶/۴) و بر خلاف حافظ که «آتشی که نمیرد» را «همیشه»در دل جای داده(۲۲/۸)؛ سعدی خواستار خاموشی آتش است:«گفتم بزنم بر آتش آبی / وین آتش دل نه جای آب است»(۵۷۸/۸). حافظ گرایش زیادی به عنصر آتش دارد و در موارد زیادی ازمفهوم انتزاعی «عشق»، با عباراتی چون«آتش دل»(۸۲/۳، ۲۴۲/۷، ۳۳۴/۳، ۲۹۴/۱۱)، «دل سوخته»(۱۸۲/۸)، سوز نهانی درون پیرهن(۳۴۲/۶)، «صابر بودن دل و آه نزدن در آتش سودا»(۷۰/۷)، «سوز درون»(۲۸۵/۵)، «داغ»در دل(۳۳۰/۲) و «سینهای پر از آتش»(۴۶۶/۳) سخن میگوید. علاوهبر این در کل غزلیات نیز مواردی مثل «آتش مهر»(۱۷/۲ و ۳۸۲/۴)، اتش نهفته در سینه(۸۷/۳)، «آتش درون» (۲۳۳/۲ و ۴۳۷/۷) و «آتش محبت»(۴۰۵/۳) را مطرح میکند.
آتش تنها پدیدهای است که میتواند دو گونه اعتبار بیابد: خیر و شر، راحت و عذاب، وسیلهی طبخ و فتنه، آسایشدهنده و بیمدهنده و وسیلهای که از آن برای تمییز حق از باطل استفاده میشود(باشلار، ۱۳۷۸: ۷۰-۶۸). در فرهنگ و ادب فارسی نیز برای بیان مفاهیم متضاد از آن استفاده شده است. از یک طرف ویژگیهای منفی چون خشم، شهوت، غرور، حرص و آز، کفر، نفاق، حسد، جهل، بغض و کینه به آن تشبیه میشود(ستاری، ۱۳۷۲: ۴۶ و امامی، ۱۳۸۹: ۴) و از طرف دیگرنماد عشق الهی و معرفت شهودی قرار میگیرد(ژان، ۱۳۸۴: ۶۰). در قرآن نیز آتش چهرهی دوگانهای دارد: هم شیطان و جهنم از جنس آتشاند و هم خداوند در قالب آتش بر موسی(ع) متجلی شد.
بنابراین، در ابیات مختلف گاه آتش ظرفی است که دل در آن قرارمیگیرد و گاه دل ظرفی است که آتش در آن وجود دارد. در هر دو مورد، آتش حوزهی مبدأ برای مفهوم عشق و غم محسوب میشود. آتش ویژگیهایی دارد که آن را در حوزهی عشق عرفانی و نیز فضای انفسی قرار میدهد:

 

  • آتش به دو نوع بیرونی و درونی تقسیم میشود. آتش بیرونی«مکانیکی است و تباهی آور و ویران کننده و آتش درونی مینوی است و کمالبخش و بارورساز و پختگیافزای»(باشلار، ۱۳۷۸: ۱۸۲). چند مورد کاربرد آتش که از سعدی ذکر شد، نوع اول و آتشی که حافظ در دل جای داده است، از نوع دوم میباشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:08:00 ب.ظ ]




۶۴۲۵۰$-۳۱۸۵۱

 

۱۱۰۱۰۰$-۴۲۶۵۱

 

 

 

۲۸ درصد

 

۱۶۰۸۵۰$-۷۷۱۰۱

 

۱۹۵۸۵۰$-۱۲۸۵۰۱

 

۹۷۹۲۵$-۶۴۲۵۱

 

۱۷۸۳۵۰$-۱۱۰۱۰۱

 

 

 

۳۳ درصد

 

۳۴۹۷۰۰$-۱۶۰۸۵۱

 

۳۴۹۷۰۰$-۱۹۵۸۵۱

 

۱۷۴۸۵۰$-۹۷۹۲۶

 

۳۴۹۷۰۰$-۱۷۸۳۵۱

 

 

 

۳۵ درصد

 

بیشتر از ۳۴۹۷۰۱$

 

بیشتر از ۳۴۹۷۰۱$

 

بیشتر از ۱۷۴۸۵۱$

 

بیشتر از ۳۴۹۷۰۱$

 

 

 

ایران
اما در مورد کشور ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به مسائل مستحدثه سیاسی- اقتصادی لازم بود مجموعه قوانین کشور به صورت یکپارچه بازنگری گردد به طوری که اصلاح یک قانون در تناقض با مفاد دیگر قوانین واقع نشود.
قوانین و مقررات مالیاتی ایران همانند بسیاری از قوانین و مقررات جاری در هر کشوری می بایست پاسخگوی نیاز های حال و آینده باشد. قوانین کهنه و نامناسب در شرایط حاضر نه تنها آثار مثبتی در رونق فعالیتهای اقتصادی به بار نخواهد آورد، چه بسا زمینه ساز بروز فعالیتهای یاد شده و بروز فسادهای مالی و اقتصادی می باشد. قوانین مالیاتی شفاف و متناسب با شرایط اقتصادی امکان بروز خطا(فرار مالیاتی) را از بین می برد رانت های اقتصادی را محدود می سازد و دولت را از درآمد مطمئن برخوردار می سازد. در همین حال زمینه گسترش اختلاف طبقاتی در جامعه را محدود و به توزیع مجدد درآمد کمک خواهد کرد. قوانین و مقررات مالیاتی ایران مربوط به چندین دهه گذشته بوده و با شرایط کنونی اقتصاد کشور و اهداف اقتصادی آینده (جهان گرایی و ادغام در اقتصاد و تجارت بین الملل) منافات داشته و در همین حال راه فرار مالیاتی را تا حدی باز گذارده بود به گونه ای که تداوم اجرای آنها نه تنها مانع از رونق فعالیتهای اقتصادی مولد در جامعه بود بلکه فراگیری محدودی داشت که براین اساس طبق اهداف برنامه سوم توسعه اقتصادی اصلاح قانون مالیات های مستقیم به منظور جذب سرمایه گذاری و تامین سودآوری بیشترفعالیتهای کشاورزی، صنعتی و معدنی و امور تحقیقاتی، آموزشی و فرهنگی و خدمات درمانی و جلو گیری از تمرکز سرمایه گذاری در بخشهای غیر تولیدی، توسط دولت تهیه و به مجلس شورای اسلامی ارائه گردید و به تبع آن اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم به مجلس شورای اسلامی ارائه و در بهمن ماه سال ۱۳۵۸ به تصویب شورای اسلامی رسید. قوانین مالیاتی که تا کنون پیگیری شده، فعالیتها اقتصادی مولد(در بخش های صنعت،معدن، جهانگردی و…) را تشویق نمی کرد و به زعم بسیاری از دست اندرکاران تولید و کارشناسان اقتصادی، خود مانعی برای رشد اقتصادی کشور تلقی می شد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
درقانون جدید بحث معافیتهای مالیاتی در راستای حمایت واقعی از فعالیتهای اقتصادی پویا، رونق سرمایه گذاری در مناطق محروم کشور، اشتغال زایی، تقویت بنیه رقابت بنگاه های اقتصادی و … شکل گرفته است که می تواند ضامن رشد سرمایه گذاری و اقتصادی کشور باشد.از سوی دیگر کاهش نرخ های مالیاتی به عنوان ابزار برای تشویق سرمایه گذاری و تقویت بنیه مالی بخش های تولیدی- خدماتی منظور شده است. تغییرات عمده و اساسی اصلاحیه قانون مالیات مورخ ۲۷/۱۱/۱۳۸۰ نسبت به اصلاحیه مورخ اسفند ماه ۱۳۷۸ در خصوص مالیات بر درآمد شرکت ها در جدول ۲-۳ به صورت خلاصه بیان گردیده است)هادی نژاد، ۱۳۸۷، ۳۴(.
جدول ۲-۳) تغییرات قانون مالیات های مستقیم مربوط به درآمد شرکت ها مصوب بهمن ۱۳۸۰ نسبت به اصلاحیه اسفند ماه ۱۳۷۸

 

 

مواد قانونی تغییر یافته

 

اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم مصوب اسفند ۱۳۷۸

 

اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم مصوب بهمن ۱۳۸۰

 

 

 

ماده [۱۹]۱۰۵

 

نرخ مبنای محاسبه مالیات براساس نرخ تصاعدی ماده ۱۳۱٫

 

نرخ مبنای محاسبه مالیات براساس نرخ ثابت %۲۵٫

 

 

 

ماده ۱۰۸

 

اندوخته هایی که مالیات آنها پرداخت نشده در صورت تقسیم سود یا انتقال آن به حساب سرمایه یا سود زیان به درآمد مشمول مالیات سال تقسیم یا انتقال اضافه می شود.

 

اندوخته هایی که مالیات آنها تا تاریخ لازم الاجرا شدن این اصلاحیه پرداخت نشده در صورت انتقال به حساب سرمایه مشمول مالیات نخواهد بود، لیکن در صورت تقسیم یا انتقال به حساب سودزیان یا کاهش سرمایه معادل اندوخته اضافه شده به حساب سرمایه، به درآمد مشمول مالیات سال تقسیم یا انتقال یا کاهش سرمایه اضافه می شود.

 

 

 

ماده ۱۴۳

 

شرکت هایی که سهام آنها طبق قانون مربوط از طرف هیات پذیرش سهام برای معامله در بورس قبول می شود از سال پذیرش تا سالی که فهرست نرخ ها در بورس حذف نشده در صورتی که کلیه نقل و انتقال سهام از طریق کارگزاران بورس انجام و در دفاتر مربوط ثبت گردد از پرداخت %۱۰ مالیات شرکت موضوع بند “د” ماده ۱۰۵ این قانون معاف می باشد.

 

شرکت هایی که سهام آنها طبق قانون مربوط از طرف هیات پذیرش سهام برای معامله در بورس قبول می شود از سال پذیرش تا سالی که فهرست نرخ ها در بورس حذف نشده در صورتی که کلیه نقل و انتقال سهام از طریق کارگزاران بورس انجام و در دفاتر مربوط ثبت گردد معادل %۱۰ مالیات آنها بخشوده می شود.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:07:00 ب.ظ ]




 

تبلیغات

 

۱۴-۱۵

 

 

 

پیشبرد فروش

 

۱۶-۱۷

 

 

 

تبلیغات دهان به دهان

 

۱۸-۱۹

 

 

 

شهرت

 

۲۰-۲۱

 

 

 

قصد خرید

 

۲۲-۲۳-۲۴

 

 

 

نگرش به نام تجاری

 

۲۵-۲۶-۲۷

 

 

 

۳-۶.روایی وپایایی ابزار تحقیق
مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد.اهمیت روایی از آن جهت است که اندازه گیری های نامناسب و ناکافی می تواند هر پژوهش علمی را بی ارزش و ناروا سازد. اعتبار در اصل به صحت و درستی اندازه گیری محقق برمی گردد.( خاکی،۱۳۸۶،۲۸۸‌) .
یکی از روش های تعیین اعتبار ،اعتبار محتوایی است که نمونه پرسشنامه در اختیار اساتید دانشگاهی قرار گرفته که در رابطه با میزان درستی و شفافیت سوال ها اظهار نظر می کنند و در نهایت اعتبار پرسشنامه مورد تایید قرار گرفته است.
اصطلاح پایایی که گاهی اوقات مترادف با قابلیت اعتماد، ثبات، همسانی، قابلیت پیش بینی، دقت یا صحت و اعتبار به کار می رود. عبارت است از ثبات اندازه ها در دفعات اندازه گیری ( ازکیا، معتمدی، ۱۳۸۳، ۵۰۱).یکی از روش های محاسبه ضریب پایایی، استفاده از آلفای کرونباخ است که بسیار مورد استفاده قرار می گیرد و با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS نیز قابل محاسبه است، در جدول ۳-۲ پایایی پرسشنامه مشخص شده است.
جدول۳-۱.آلفای کرونباخ

 

 

تعداد آیتم

 

α

 

 

 

۲۷

 

۸۷%

 

 

 

از آنجایی که مقدار آلفا بالای ۶۰% می باشد پرسشنامه از پایایی مناسبی برخوردار است.
۳-۷.روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
روش های آماری مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از:
الف) آمار توصیفی:
در این تحقیق از آمار توصیفی برای نمایش اطلاعات جمعیت شناختی استفاده شده است. برای این منظور، اطلاعات جمعیت شناختی با بهره گرفتن از جداول فراوانی نشان داده خواهد شد. همچنین در سطح توصیفی با بهره گرفتن از مشخصه های آماری نظیر فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، واریانس به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ب) آمار استنباطی:
در این تحقیق از استنباط آماری مربوط برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات بهره گرفته می شود. مبنای نتایج تحلیل در این تحقیق استفاده از نرم افزار اس پی اس اس[۱۱]می باشد.در سطح استنباطی،از آزمون های ذیل استفاده می شود:
کلموگروف-اسمیرنوف:جهت بررسی نرمال بودن متغیرها
رگرسیون چندگانه:برای تعیین تاثیر متغیرهای مستقل بر وابسته از رگرسیون چند متغیره استفاده می شود.آزمون دوجمله ای:از این آزمون برای داده های غیر نرمال که بخواهیم نسبت خاصی را درجامعه بررسی کنیم.
فصل چهارم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]




در مورد فرضیه فرعی سوم مبنی بر اینکه «بین حرمت خود و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر رابطه وجود دارد» بر اساس ضرایب همبستگی پیرسون رابطه مثبت و معناداری بین حرمت خود و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر وجود دارد. رابطه بین عزت نفس فردی و پیشرفت تحصیلی، رابطه بین عزت نفس اجتماعی و پیشرفت تحصیلی و رابطه بین عزت نفس تحصیلی و پیشرفت تحصیلی مثبت و معنادار می باشد، یعنی هر چه میزان این مؤلفه ها در دانش آموزان پسر بیشتر گردد به همان سان، میزان پیشرفت تحصیلی افزایش می یابد، اما رابطه بین مؤلفه عزت نفس خانوادگی با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر معنادار نبود. به منظور برآورد سهم پیش بینی کنندگی مؤلفه های حرمت خود از پیشرفت تحصیلی نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد حرمت خود، ۳۰/۰از واریانس متغیر ملاک یعنی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر را پیش بینی می‌کند. همچنین نتایج آزمون F نشان داد که مؤلفه های کمال گرایی با پیشرفت پیش بینی معناداری از پیشرفت تحصیلی دارند. لازم به ذکر است که با وجود اینکه مؤلفه های حرمت خود با همدیگر۳۰/۰ از واریانس متغیر ملاک یعنی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر را تبیین می کنند، اما معیار عزت نفس خانوادگی پیش بینی معناداری از سلامت پیشرفت تحصیلی ندارد. به عبارتی می توان گفت که تمامی مؤلفه های حرمت خود قادر به پیش بینی پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر می باشند.
یافته های حاصل از این فرضیه با نتایج پژوهش های نجفی، دهشیری، شیخی و دبیری(۱۳۹۰)، مهرابی زاده هنرمند، علامه و شهنی ییلاق (۱۳۸۶)، هاریس (۲۰۰۹) و فورتمن (۲۰۰۶) همسو است.
با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت که حرمت خود عامل مهمی در پیشرفت تحصیلی است. به نظر می رسد ارتباط حرمت خود و پیشرفت تحصلی دو طرفه باشد، به این معنی که از طرفی داشن حرمت خود موجب پیشرفت تحصیلی می شود، زیرا باور داشتن و برداشت مثبت از خویشتن بر یادگیری و انگیزه برای تحصیل اثر می گذارد و سبب موفقیت تحصیلی می شود، و از طرف دیگر موفقیت های تحصیلی موجب ارتباط حرمت خود می شود. لذا می توان نتیجه گرفت که دانش آموزی که از حرمت خود بالایی برخوردار است ترس از ارزیابی منفی ندارد، واقع بین است و آرمان گرایی نمی کند، عملکردشان با تعریفی که از خویش دارند متناسب است و سعی می کنند کارهای شان را به بهترین نحو انجام دهند تا تصور مثبت آن ها از خودشان حفظ و تقویت شود.
پایان نامه
در مورد فرضیه فرعی چهارم مبنی بر اینکه «بین حرمت خود و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد» بر اساس ضرایب همبستگی پیرسون رابطه مثبتی بین حرمت خود و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر وجود دارد. رابطه بین عزت نفس فردی و پیشرفت تحصیلی، رابطه بین عزت نفس اجتماعی و پیشرفت تحصیلی، رابطه بین عزت نفس تحصیلی و پیشرفت تحصیلی و رابطه بین عزت نفس تحصیلی و پیشرفت تحصیلی مثبت و معنادار می باشد، یعنی هر چه میزان این مؤلفه ها در دانش آموزان دختر بیشتر گردد به همان اندازه، میزان پیشرفت تحصیلی افزایش می یابد. در ادامه به منظور برآورد سهم پیش بینی کنندگی مؤلفه های حرمت خود از پیشرفت تحصیلی، نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد حرمت خود، ۳۰ درصد از واریانس متغیر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر را پیش بینی می‌کند. همچنین نتایج آزمون F نشان داد که مؤلفه های کمال گرایی با پیشرفت پیش بینی معناداری از پیشرفت تحصیلی دارند.
یافته های حاصل از این فرضیه با نتایج پژوهش های نجفی، دهشیری، شیخی و دبیری(۱۳۹۰)، مهرابی زاده هنرمند، علامه و شهنی ییلاق (۱۳۸۶)، هاریس (۲۰۰۹) و فورتمن (۲۰۰۶) همسو است.
در مورد تبیین و همسویی یافته های ناشی از این فرضیه می توان گفت که این یافته مانند یافته های ناشی از فرضیه فرعی سوم است، به این معنی که عامل جنسیت تفاوتی در رابطه بین کمال گرایی و حرمت خود با پیشرفت تحصیلی دختر ایجاد نکرده است.
نتیجه گیری
در یک جمع بندی کلی از یافته های پژوهش حاضر، می توان چنین نتیجه گرفت که از میان ابعاد کمال گرایی دانش آموزان دختر و پسری که دارای کمال گرایی سازگار هستند از تلاشی سالم و سازنده دارند که منجر به انتخاب اهداف بر پایه خواسته‌های شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی می‌گردد، برخوردارند. به عبارت دیگر اهداف آن‌ها، واقعی، خودجوش(درونی) و ذاتاً قابل حصول است. افراد دارای کمال گرایی سازگار از انجام کار در دست اجراء بیشتر از تفکر در مورد نتیجه پایانی آن لذت می‌برند. وقتی این افراد با تجاربی چون نارضایتی و شکست مواجه می‌شوند، واکنش‌های آن‌ها عموماً به موقعیّت ویژه موجود محدود می‌شود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمی‌دهند. در مقابل دانش آموزان دارای کمال گرایی ناسازگار، از اینکه مبادا مرتکب خطا شوند، نگرانند. برای خود پیشرفت‌های بالاتری در نظر می‌گیرند به نحوی که هرگز از کار خود راضی نمی‌شوند. در مقابل کیفیت کار خود، اغلب مضطرب نگران یا ناکام هستند. از شرکت در رقابت‌ها حتی اگر از توانایی خود مطمئن باشند خودداری می‌کنند.
در مورد حرمت به خود می توان گفت که دانش آموزان دارای حرمت به خود بالا دارای نگرش واقع بینانه در مورد خود و جهان پیرامون هستند و انتظارات تحصیلی واقع بینانه تری دارند، و در پیشرفت تحصیلی کمتر دچار مشکل می شوند. در حالی‌که افراد با حرمت به خود پایین نگرش مصنوعی نسبت به خود و جهان پیرامون دارند. همچنین افراد دارای حرمت به خود بالا از ارزشیابی مثبت از خود برخوردار هستند و دارای برخورد مثبت و مناسب با نظرات خود و دیگران هستند، دارای حس ابراز وجود بوده و در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت می کنند و با امیدواری تلاش می کنند. در حالی که کودکان و نوجوانان با حرمت به خود پایین ارزشیابی منفی از خود دارند، از تماس با همسالان و بزرگسالان اجتناب می کنند و با احساس ناامیدی تلاش می کنند. دانش آموزان دارای حرمت به خود بالا احساس ارزشمندبودن می‌کنند، از استعدادهای‌شان بهره‌وری می‌کنند و خلاقیت دارند، در حالی‌که دانش آموزان با حرمت به خود پایین احساس بی هویتی و بی ارزشی داشته، استعدادهای خود را دست کم می‌گیرند و خلاقیت کمی دارند. و در انتها دانش آموزان دارای حرمت به خود بالا به پیشرفت هایشان افتخار می‌کنند، در تحصیلات خود احساس کفایت می‌کنند، ضعف‌های خود را می‌پذیرند و جهت رفع آن‌ها تلاش می‌کنند و فعالیت هایشان نیز هدفمند است، در حالی‌که دانش آموزان دارای حرمت به خود پایین احساس غرور پایین دارند. در تحصیلات خود احساس بی‌کفایتی می‌کنند، دیگران را به خاطر ضعف‌های خود سرزنش کرده و فاقد هدف‌های ارزشمند بوده یا هدف‌های کم ارزش دارند.
محدودیت ها

 

    1. متغیرهای دیگری نیز در پیش بینی پیشرفت تحصیلی نقش دارند که در این پژوهش به آ نها توجه نشده است.

 

    1. جامعه آماری پژوهش محدود به دانش آموزان پسر و دختر دبیرستان شهرستان اروند کنار بود. بنابراین تعمیم نتایج آن به دیگر گروه ها از جمله دانش آموزان مقاطع ابتدایی، راهنمایی و پیش دانشگاهی و سایر دوره ها دارای محدودیت می باشد.

 

    1. روش این پژوهش از نوع همبستگی و به صورت خود گزارشی بوده است، به این دلیل روابط علت و معلولی متغیرها بررسی نشده است.

 

پیشنهادات
الف) پیشنهادات پژوهشی

 

    1. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دبیرستانی بودند. پبشنهاد می شود در پژوهش های آینده به بررسی این موضوع در دیگر گروه های سنی و پایه های تحصیلی از جمله ابتدایی، راهنمایی و پیش دانشگاهی و سایر دوره ها نیز انجام شود.

 

    1. این پژوهش بر روی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر اروندکنار صورت گرفته است، در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود که این پژوهش در شهرهای دیگر انجام شود.

 

    1. این پژوهش با عنوان رابطه کمال گرایی و حرمت به خود با پیشرفت تحصیلی انجام شد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی متغیرهای دیگر از جمله سن، وضعیت تأهل، شرایط اقتصادی، طبقه فرهنگی اجتماعی با پیشرفت تحصیلی مورد پژوهش قرار گیرد.

 

ب) پیشنهادات کاربردی
از نتایج این تحقیق می تواند پیشنهادات کاربردی متنوعی برای اقشار مختلف جامعه از جمله دانش آموزان، معلمان، مشاوران مدارس، مدیران و والدین استخراج کرد. برخی از این پیشنهادات می توانند موارد زیر باشند:
۱) پیشنهاد این پژوهش برای دانش آموزان می تواند این باشد که در زمینه تحصیل و پیشرفت علی الخصوص پیشرفت تحصیلی به طور منطقی تلاش گر باشند و همیشه انتظاراتشان را به صورت منطقی مورد ارزیابی قرار دهند و متکی به نفس باشند، از تجربیات مثبتشان به عنوان تشویق برای تلاش بیشتر استفاده کنند و تجربیات منفی اشان را به عنوان درسی برای عملکرد آتی مورد استفاده قرار دهند.
۲) برای والدین و معلمین می توان گفت متوجه باشند که در سبک تربیتی که برای پرورش و آموزش کودکان به کار می برند این مساله را مدنظر قرار دهند متغیر های کمال گرایی و حرمت به خود را در جهت مشکل ساز و آسیب زا تحت تاثیر قرار ندهند چرا که نتایج این پژوهش و همچنین پژوهش های دیگر اذعان دارند که نوع برخورد و سبک فرزند پروری والدین و سبک آموزشی معلم می تواند این دو متغیر را تحت تاثیر قرار دهد.
۳) همچنین پیشنهاد این پژوهش برای مشاوران و روان شناسان مدرسه می تواند این باشد مراجعانشان را از لحاظ میزان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]




مرور ادبیات کامل و نو همراه با دسته بندی و تحلیل
انجام مقایسه در مورد مفاهیم، روشها، مدلها و الگوریتم های موجود از منظرهای مختلف
ارائه دسته بندی جدید از مفاهیم حوزه مطالعاتی
۵ فرضیه های تحقیق
توسعه روز افزون ساختمان سازی و همچنین توسعه سسیستم های برودتی در ساختمان ها باعث افزایش بی رویه مصرف انرژی شده است
با بروز پدیده مصرف انرژی
سرانه هزینه مصرف انرژی ساکنین آپارتمان ها افزایش میباشد.
قیمت انرژی افزایش پیدا خواهد نمود
قدرت رقابت پذیری تولید کنندگان داخلی کاهش خواهد یافت.
بخش های صنعت تضعیف خواهد شد.
تولید ناخالص داخلی کاهش خواهد یافت.
دولت مجبور به واردات انرژی خواهد شد.
دولت مجبور به پرداخت یارانه انرژی خواهد شد بنابراین سرمایه گذاری در طرح های زیر بنایی کاهش خواهد یافت.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۶ روش تحقیق
روش تحقیق کلی این پروژه، روش تحقیق مطالعاتی است. حوزه جستجو، حوزه انرژی و ساختمان خصوصا حوزه مصرف انرژی در بخش تاسیسات کشور بوده و از مقالات مجله ای و کنفرانسی، گزارشهای پژوهشی و کاری (Working Paper, Research Report) استفاده شده است. مکان های جستجو شده کتابخانه های داخل کشور، موتور جستجوی عمومی گوگل، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی[۱]، پایگاه جهانی پژوهش های اقتصادی[۲] RePEc، بانک اطلاعاتی ، موسسات بین المللی انرژی میباشد.
شیوه مطالعاتی در پاره ای از موارد مطالعه اجمالی و در مواردی دیگر تفصیلی بوده است.
مطالعات صورت گرفته غیر نقادانه و تطبیقی بوده است. در این تحقیق به لحاظ جامع بودن، عمیق و تحلیلی بودن از تحقیقات انجام توسط آقایان Detlef WestPhalen ,Scott Koszalinski جهت دپارتمان انرژی آمریکا و همچنین تحقیقات انجام شده در گروه انرژی پژوهشگاه نیرو مربوط به وزارت نیروی ایران در خصوص مدیریت مصرف برق اقتباس شده است. لیکن در این تحقیق مصرف انرژی در هر بخش بصورت جامع و با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی و آب و هوایی ایران بررسی شده است و مدلی بروز ارائه شده است.
۷ ساختار گزارش
در این گزارش تحقیقی پس از مطالعه ادبیات و آشنائی با مفاهیم مهم و پایه ای متغیر های تحت تاثیر این از جمله نرخ انرژی واقعی و هزینه های مربوطه خصوصا در خصوص هزینه های خرید و هزینه های نگهداشت به بررسی مصرف انرژی در بخش تاسیسات ساختمان در ایران با رویکرد تشریحی و ریاضی خواهیم پرداخت. در رویکرد مدل سازی ریاضی از یک مدل ساده و مینینم سازی هزینه ها بهره خواهیم برد. پس از بررسی مصرف انرژی با بهره گرفتن از مجموع مقالات معتبر که به شکل تفصیلی مورد مطالعه قرار گرفته اند و همچنین با کمک ادبیات انرژی و مصرف استراتژی یا راه کارهائی را برای حل مشکل مصرف انرژی و انتخاب صحیح تاسیسات ارائه خواهیم نمود. در بخش ادبیات موضوع سیستم های تهویه مطبوع و تاریخچه آن، مصرف انرژی و هدر رفتن انرژی در بخش تاسیسات و مرتبط با آنها بررسی خواهد شد. این تحقیق مطالعه جامعی را بر ادبیات موضوع انجام داده است.
آنچه در این تحقیق از آن می توان به نوآوری آن اشاره نمود. ترکیب ایده های مختلف در مقابله با این مشکل در ایران و بومی سازی مدل انتخاب صحیح تجهیزات و دستگاه ها با شرایط اقتصادی ایران و مدل سازی ریاضی جدید با بهره گیری از متغیر های معنا دار و مهم و موثری می باشد که حاصل مطالعه تفصیلی بیش از ۵۰ مقاله معتبر و ترکیب الگو های مناسب با هم می باشد.
۱-۸ تحقیقات مشابه داخلی و خارجی
امروزه با توجه به اهمیت و جایگاه انرژی در دنیا استفاده از سیستم های تهویه مطبوع و برودتی بر اساس محاسبات دقیق اقتصادی و فنی صورت می گردد و مقایسه میزان مصرف انرژی در ایران با سایر کشور ها نشان دهنده این موضوع میباشد در آمریکا انجمن مهندسین تاسیسات و تهویه مطبوع اقدام به تهیه دستور عمل ها و استاندارد های مختلفی در خصوص استفاده از تاسیسات ارائه نموده ضمن اینکه محاسبات دقیق اقتصادی نیز بایستی در هنگام طراحی تاسیسات مد نظر قرار گیرد همچنین تحقیقاتی نیز توسط آقایان Detlef WestPhalen ,Scott Koszalinski جهت دپارتمان انرژی آمریکا انجام شده که به صورت سه جلد ارائه گردیده و در این تحقیق از نتایج تحقیقات ایشان نیز استفاده گردیده است.
در ایران نیز طی چند سال اخیر و با توجه به روند روبه رشد مصرف انرژی تحقیقاتی از سوی وزارت نیرو صورت گرفته که با توجه به بررسی های بعمل آمده نیز تحقیقات بر اساس انرژی و انواع یارانه ها صورت پذیرفته است در جدول شماره(۱-۱) تعدادی از نرم افزار های معتبر که در دنیا مورد استفاده قرار می گیرد آورده شده ولیکن این نرم افزار ها بر اساس شرایط خاص ایران و قیمت های انرژی طراحی نشده است و همین مسئله باعث می شود که نتوان از این نرم افزار ها جهت مناطق مختلف ایران استفاده نمود.
جدول(۱-۱) نرم افزار های مورد استفاده جهت طراحی وانجام محاسبات مصرف انرژی تاسیسات ساختمان

 

عنوان سال قابلیت ها
Energy Plus ۳-۲۰۰۱ شبیه سازی انرژی،محاسبات بار،محاسبات مصرف انرژی
Heed ۲۰۰۳ شبیه سازی انرژی،محاسبات بار ،محاسبات انرژی
ASEAM ۲۰۰۱ شبیه سازی انرژی ساختمان ها و سیستم ها،محاسبات بار،محاسبات مصرف انرژی، تحلیل جایگزین سیستم ها
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




مقابله گاهی اوقات با همسانی ترکیبهـا و الفاظ همراه است که این الفاظ در معنا یا مترادف و یا
متضاد همدیگر هستند کـه در خلال ترکیب آنها بذله گویی شاعرشکل می گیرد . (غنایم، ۱۹۸۰م
، ص۷۳)
یتنعَّمونَ مُکرَّمین ، کأنّما لنعیمهم عمّ البلادَ شقاؤُها
وَ حماتها ، وَ بهم یتمُّ خرابُها وعلی یدیهم بیعُها وَشراؤُها ( ابراهیم ،۲۰۰۵ م ،
ص۳۳۵)
خوش می گذرانند و اکرام می شوند ، گویی سعادتمندی آنها بلا و بدبختیی است که کشور را فرا گرفته است .
وپاسداران آن که به وسیله آنها ویران شدنش صورت می پذیرد ، خرید و فروشش در دست ایشان است .
چهارمبرگرداندن نتیجه کلام به مقدمه ، سخریه نیازمند منطقی معین و محکم است ، چرا که
در آن ابتدا مقدمه ذکرمی شود تا نتیجـه رها وقابل درک گردد. قصیده های « أنتم » و« اشتروا
الأرض تشتریکم » از نمونه های بارز این شیوه هستند . ( طه ،۲۰۰۵م ، ص۱۶۷)
مُغرِمٌ بالبلادِ صبٌّ وَ لکن بسوی القول لا یفیضُ غرامُه
بطلٌ إن علا المنابرَ،کرّارٌ سریعٌ عند الفعالِ انهزامُه ( ابراهیم، ص۲۹۷)
او شیفته و شیدای کشور است ، ولیکن دلباختگی وی جز به سخن نیست .
اگر بالای منبرها رود ، قهرمانی هجوم آور است ، اما در عمل سریع شکست می خورد.
پنجمسخریـه اش را دربیدارکردن انسان خیال پرداز بـه کـارمی برد . ( طـه ، ۱۹۹۲م ،
ص۱۷۰)
وطنٌ یُباعُ و یُشتری و تصیحُ : « فلیحیَ الوطن»؟( ابراهــیم ط.،۲۰۰۵م ، ص۲۸۶)
سرزمینت خرید وفروش می شود و تو فریاد می زنی « زنده باد وطن » .
ابراهیم اگرچه از این شیوه در بسیاری از ابیات بهره برده است اما نباید فرامـوش کرد کـه او
هیچ وقت مانند یک کاریکاتوریست جسم و ظاهر شخص یـا اشخاص مورد نظرش را هـدف
قرارنمی دهد و بـه آن اهمیت نمی دهد ، بلکـه فراتر از آن تنها مسأله ای که برای او مهم است
پایان نامه - مقاله - پروژه
اخلاق و منش کسانی است که مورد خطابش قرار می گیرند . و او هرگز سخریه اش را با
پرخاشگری و کلمات بی ادبانه همراه نمی کند بلکه رویه ای معتدلانه در پیش می گیرد و آن
را در راستای اهداف سیاسی خویش به کار می برد .
به طورخلاصه می توان گفت : روانی وسادگی، استفاده ازمیراث گذشته وآمیختن با زبان جدید
، به کارگیری عواطف رمانتیکی با واقع گرایی واستفاده ازاسلوبهای فصیح زبان، ازویژگیهای
روش و سبک بیان طوقان است .
اوبا هنرمندی تمام توانست زبانی انتخاب کند که بین زیبایی بیان وسادگی آن همراه با محتوایی
غنی ، پیونـد ایجاد کند ، بـه طوریکه باید شیـوه وی را در درون سبک معروف به « سهـل و
ممتنع » قرار داد که در نگاه اول بسیار آسان ، اما دارای اوج هنری است ، که بیانگر عمـق و
لطافت شعـر اوست .
ب ) صورخیال شاعر
۱ . بیان
علمی است که یک معنای واحد با شیوه های متفاوت در نهایت وضوح از آن فهمیـده می شود .
بنیانگذار آن « أبو عبیده » است ومهمترین بحثهایش ، تشبیـه ، مجازلغوی ( مرسل ، استعاره )
، مجاز عقلی وکنایه می باشند .
الف) تشبیه
مشارکت امری با امردیگر درمعناست . ارکان آن ازدو طرف تشبیه ، ادات تشبیه و وجه شبه
تشکیل می شود . دو طرف تشبیـه ممکن است حسّی « الخدّ کالورد » ( گونه مانند گل سرخ است )
ویاعقلی «العلم کالحیاه »(علم مانند زندگی است) ویا مختلف « السبع کالمنیّه» (حیوان وحشی چون
مرگ است ) ، « الخُلقُ الکریم کالعطر » ( اخلاق نیکو چون عطر است ) باشند . که گاهی مفرد
مانند مثالهای مذکور و گاهی مرکب می باشند : ( تفتازانی ، ۱۳۷۶ش ، صص ۸ و…۲۰)
کأنَّ مُثارَ النَّقع فوقَ رؤوسِنا وَ أسیافنا لیلٌ تهاوی کَواکِبهُ
گویی گرد وغبار به پا شده بر سرما و شمشیرهـایمان شبی است که ستارگانش سقوط می کنند .
وجه شبه یا واقعـی است « الخدّ کالورد فی الحمره » ( گون چون گل سرخ است در سرخی ) و یا
خیالی است :
و کأنّ النّجومَ بینَ دُجاها سُنَنٌ لاحَ بینَهُنّ َ ابتداعُ
و گویی ستارگانی که در میان تاریکی می درخشند سنتهایی هستند که بدعت در بینشان برق می زند .
( همان ، صص ۲۰ و…۲۹)
تشبیه به اعتبار دوطرفش به چهار قسمت تقسیم می شود :
۱- ملفوفو آن آوردن چنـد مشبـه در ابتدای کلام و ذکـر مشبـه بـه های مناسب هــرکدام در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




فهرست شکل ها
عنوان صفحه
جدول ۱-مقایسه عملکرد الگوریتم DAS با الگوریتم ۱و ۲ ۸۹
فصل اول
مقدمه
۱-مقدمه
۱-۱-مقدمه
پردازش و آنالیز تصاویر را می‌توان به عنوان یک ساختار کاربردی و تکنیکی جهت بررسی, تحلیل و استخراج اطلاعات از تصاویر تعریف کرد. قطعه بندی تصاویر یکی از مهمترین و کاربردی ترین مراحل پردازش تصویر می باشد که در کاربردهای بسیاری از قبیل مسایل بینایی ماشین۱, استخراج ویژگی۲, ردیابی اجسام۳, بازسازی سطوح۴, تشخیص به کمک کامپیوتر۵, پردازش تصاویر پزشکی۶ و کاربردهای بسیار دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. در این میان, پردازش تصاویر پزشکی با توجه به اینکه یکی از مهمترین ابزار تشخیص, بررسی و درمان بیماری ها برای پزشکان به حساب می آید و کاربرد گسترده ای در زمینه ایجاد تصاویر دو بعدی, سه بعدی و ۴ بعدی از بدن و مطالعات آناتومیک و فیزیولوژیک دارند و عمدتا تصویر برداری به صورت غیر تهاجمی۷ و بدون ایجاد مشکل برای بیمار انجام می پذیرد, از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد.
مقاله - پروژه
معمول ترین و مهمترین روش هایی که امروزه برای تصویربرداری پزشکی غیر تهاجمی مورد استفاده قرار میگیرد شامل روش های زیر می باشند:
۱ Machine Vision
۲Feature Extraction
۳Object Tracking
۴Surface Reconstruction
۵Computer Aided Diagnosis (CAD)
۶Medical Image Processing
۷Non Invasive
-تصویر برداری با امواج فراصوت۱
-تصویر برداری انتشار پوزیترون۲
-تصویر برداری رایانه ای تک فوتونی۳
-تصویر برداری تشدید مغناطیسی۴
-تصویر برداری با اشعه ایکس۵
-پرتونگاری کامپیوتری۶
یکی از مهمترین گام ها در تحلیل و پردازش تصویر پزشکی قطعه بندی این تصاویر, به معنای مشخص کردن مرز یک یا چند ساختارو یا اعضای آناتومیک بدن, می باشد چرا که این کار باعث ساده سازی در پردازش و استخراج اطلاعات تصویر شده و هم چنین موجب معنی دار شدن بسیاری از قسمت های تصویر می شود. در تصاویر واقعی پزشکی به دلیل عوامل ساختاری مختلفی از قبیل پیچیدگی ساختاری آناتومیک بدن, مجاورت و روی هم افتادگی بعضی از اندام ها و همچنین عوامل خارجی از قبیل وجود نویز, کم بودن وضوح تصاویر, مات شدن تصویر به دلیل حرکت بیمار و یا اعوجاج های ناشی از وسیله تصویر برداری, تصاویر گرفته شده دارای پیچیدگی بسیاری برای قطعه بندی می باشند. از این رو ممکن است بسیاری از الگوریتم ها در تشخیص دقیق و کامل مرز ها و سطوح در تصاویر پزشکی دچار مشکل شوند و این مسئله به یکی از چالش های اساسی در قطعه بندی تصاویر پزشکی تبدیل شده است.
در این میان, با توجه به اینکه تصاویر سه بعدی حاوی اطلاعات ارزشمندی از ساختارهای آناتومیک و بافت های بدن از قبیل حجم, شکل, اندازه, محل,وجود ناهنجاری و تغییر شکل اعضا بدست می دهند, قطعه بندی تصاویر سه بعدی کاربرد روز افزونی در تحلیل تصاویر پزشکی دارا می باشد. به همین جهت ارائه روش ها و مدل هایی جهت افزایش دقت و صحت نتایج قطعه بندی سه بعدی بسیار حائز اهمیت می باشد.
۱ Ultra Sound Imaging
۲Positron Emission Tomography (PET)
۳Single Photon Emission Computed Tomography (SPECT)
۴Magnetic Resonance Imaging (MRI)
۵X-Ray Tomography
۶Computed Tomography Scan (CT Scan)
۱-۲-خلاصه مسئله
با توجه به کاربرد روز افزون تصاویر سه بعدی به ویژه در علم پزشکی به ویژه به دلیل دارا بودن اطلاعات بیشتر نسبت به تصاویر دو بعدی و امکان پردازش و تحلیل ساده تر برای کاربر, نیاز به ارائه روش های دقیق تر در این زمینه غیر قابل انکار می باشد. از طرفی قطعه بندی تصاویر سه بعدی یکی از گام های اساسی در زمینه پردازش این گونه تصاویر می باشد. تا کنون روش های متعدد و گوناگونی در قالب سه دسته روش های ساختاری۱, روش های آماری۲ و روش های ترکیبی۳ جهت قطعه بندی اینگونه تصاویر ارائه گردیده است.در روش های ساختاری, مبنای الگوریتم بر اساس اطلاعات ساختاری تصویر می باشد.در حالیکه در روش های آماری اساس کار تحلیل آماری و ریاضی داده ها می باشد. هم چنین روش های ترکیبی سعی در استفاده از خواص دو روش قبلی دارند.
اگرچه گام های مهمی در طرح کلی قطعه بندی تصاویر سه بعدی برداشته شده است, همچنان چالشهای دشوار بسیاری برای این مسئله خصوصا برای تصاویر پزشکی وجود دارد.به عنوان مثال, در اغلب موارد, تصویر حاصل دارای نویز و همراه با کنتراست کم می باشد. از طرفی اثر حرکت بیمار و حجم نسبی در فرایند تصویر برداری می تواند با تار کردن لبه های بافت به راحتی باعث تخریب کیفیت تصویر می شود. از این رو در این پایان نامه هدف دستیابی به روشی برای قطعه بندی تصاویر سه بعدی با دقت بالا و حساسیت کم نسبت به عوامل مخرب تصویر می باشد. بدین منظور پس از بررسی روش های موجود در قطعه بندی تصاویر سه بعدی و تحلیل یکی از جدیدترین و دقیق ترین الگوریتم ها, الگوریتم بهبود یافته سطوح فعال برای قطعه بندی تصاویر سه بعدی ارائه می شود.
۱-۳-سرفصل ها
این پایان نامه در قالب ۷ فصل تهیه گردیده است.فصل ابتدایی مقدمه ای بر صورت مسئله مورد بررسی در این پایان نامه می باشد. در فصل دوم به پیشینه مسئله قطعه بندی تصاویر و روش های متداول مورد استفاده در این زمینه پرداخته شده است. در فصل سوم ساختار و عملکرد مدل های قابل تغیر شکل پارامتری مورد بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم به بررسی و تشریح الگوریتم سطوح فعال منفصل برای قطعه بندی تصاویر سه بعدی پرداخته شده است. در فصل پنجم روش پیشنهادی جهت بهبود عملکرد الگوریتم سطوح فعال منفصل جهت قطعه بندی تصاویر سه بعدی به تفصیل بیان گردیده است. نتایج روش پیشنهادی و تحلیل آنها در فصل ششم
۱Structural Techniques
۲Statistical Techniques
۳Hybrid Techniques
ارائه گردیده است. در فصل پنجم روش پیشنهادی جهت بهبود عملکرد الگوریتم سطوح فعال منفصل جهت قطعه بندی تصاویر سه بعدی به تفصیل بیان گردیده است. نتایج روش پیشنهادی و تحلیل آنها در فصل ششم ارائه گردیده است. و در نهایت در فصل هفتم نتیجه گیری و پیشنهادات مورد نظر بیان گردیده است.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
۲-پیشینه تحقیق
۲-۱-مقدمه
قطعه بندی فرایندی است که تصویر را به قسمتهای همگن تقسیم می کند. بدین معنی که اشیاء مختلف موجود در تصویر، با توجه به کاربرد مورد نظر، از هم جدا میشوند تا تحلیل تصویر در مراحل بعدی راحت تر انجام بگیرد. از جمله موارد کاربردی قطعه بندی در پردازش تصویر است که امروزه در اکثر شاخه ها علمی و صنعتی از قبیل سنجش از راه دور, تصویر برداری اپتیکی و تحلیل تصاویر پزشکی مورد توجه می باشد.
با توجه به اینکه قطعه بندی تصاویر یکی از مراحل ابتدایی برای عملیات پردازش تصویر می باشد, دقت خروجی این مرحله در نتیجه کل پردازش تصویر بسیار مهم و موثر می باشد.از این رو روش های آماری و محاسباتی متعدد و گوناگونی , از روش های ساده و شهودی تا روش های پیچیده ساختاری, در راستای بهبود قطعه بندی تصاویر ارائه شده است.
۲-۲-مروری بر روش های قطعه بندی
به طور کلی براساس ساختار های متفاوت قطعه بندی, معیار های متفاوتی برای تقسیم روش های قطعه بندی تصاویر وجود دارد [۱و۲و۳و۴و۵و۶]. براساس تقسیم بندی روش های بر مبنای راهکار مورد استفاده برای قطعه بندی, می توان این روشها را به ۳ دسته کلی زیر تقسیم بندی کرد:
۱-روش های ساختاری۱
۱Structural Techniques
۲-روش های آماری۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




۳- مجاز شدن محاکم نظامی رسیدگی به کلیه جرائم حین خدمت که در ارتباط با وظایف خاص نظامی و انتظامی نیستند و نیز جرائم امنیتی پرسنل نیروهای مسلح، مانع از صلاحیت محاکم عمومی در رسیدگی به این جرایم نیست. البته این نظر مطابق آموزه های حقوقی است اما در عمل رعایت و اجرا نمی شود.
۴- با عنایت به اینکه مجلس شورای اسلامی در ماده ۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، مصوب ۱۳۸۲، صرفاً مقرر داشته است، « دادگاه های نظامی به جرایم می شوند، رسیدگی می کنند»، به نظر می رسد مجلس شورای اسلامی صلاحیت محاکم نظامی را منحصر در رسیدگی به جرایم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی نموده و بیش از این جرایم، صالح به رسیدگی نیستند و اگر غیر از این بود، بدان تصریح می شد. در نتیجه، به نظر می رسد هم اکنون صلاحیت محاکم نظامی منحصر به جرایم مربوط به وظایف خاص نظامی وانتظامی بوده و رسیدگی به سایر جرایم در صلاحیت دادگاه های عمومی و سایر محاکم باشد، مجوز مقام رهبری در توسعه صلاحیت سازمان قضائی نیروهای مسلح نیز تا زمان تصویب قانون بوده است. البته این استنباط ممکن است به جهاتی مورد مخالفت قرار گیرد.
۵- اگر فرد نظامی در داخل پادگان، مرتکب جرمی شود، سازمان قضائی نیروهای مسلح یا سایر مراجع قضائی صالح به رسیدگی است؟ با توجه به توضیحات بالا چنانچه ارتکاب جرم از ناحیه نظامی در رابطه با وظایف خاص نظامی یا انتظامی و در حین خدمت بوده باشد، رسیدگی به آن، در صلاحیت سازمان قضائی نیروهای مسلح است. اما اگر خارج از موارد فوق باشند در صلاحیت سایر مراجع قضائی خواهد بود.[۳۱] با این وجود، اداره حقوقی قوه قضائیه درپاسخ به استعلامی اظهار داشت: «اگر سرباز وظیفه در زمان استراحت در داخل یگان خدمتی اقدام به سرقت چند کارتن پودر لباسشوئی و دو تخته پتوی سربازی و دو دستگاه چراغ خوراک پزی و… متعلق به سرباز دیگر نماید و در اوقات استراحت در پادگان، مواد مخدر استعمال کرده باشد… انجام هر یک از اعمال ذکر شده در استعلام، توسط سربازان وظیفه در یگان خدمتی از جرایم در حین خدمت محسوب می شود.» (مالمیر،پیشین، ۱۹)
۱- تحقق پاره ای از جرایم، منوط به فعل دو نفر می باشد، جرایمی چون زنا، معانقه، تقبیل، مضاجعه، اخذ رشوه و تبانی برای ارتکاب جرم از این قبیل هستند.[۳۲] حال اگر فرد غیر نظامی با شخص نظامی مرتکب یکی از جرایم فوق شود، رسیدگی به این جرایم در صلاحیت کدام مرجع قضائی است؟
پایان نامه - مقاله - پروژه
اگر یکی از این جرایم در رابطه با وظایف نظامی و انتظامی نبوده باشد ولو اینکه یکی از طرفین، فرد نظامی بوده باشد در صلاحیت دادگاه نظامی نخواهد بود. اما اگر در رابطه با وظایف خاص نظامی و انتظامی بوده ولو اینکه یکی از طرفین آن غیر نظامی باشد، رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه نظامی خواهد بود.[۳۳]
۲- در ماده ۹۹ قانون دادرسی و کیفر ارتش آمده است: «هر گاه رسیدگی به موضوع بزهی که در صلاحیت دادگاه های نظامی است، نظر به اوضاع و احوال و کیفیت ارتکاب عمل (ملازمه) با رسیدگی به بزه دیگر که در حدود صلاحیت دادگاه های عمومی است داشته باشد رسیدگی به کلیه بزه های متهم در دادگاه نظامی به عمل خواهد آمد.»
۳- با توجه به مجوز مقام رهبری، جرایمی که در صلاحیت دادگاه انقلاب است از قبیل جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، جاسوسی، اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، اهانت به مقام رهبری، قاچاق کالا، جرایم مربوط به مواد مخدر توسط افراد نظامی در حین خدمت و یا در رابطه با آن و یا در داخل یگانهای نظامی صورت گیرد، رسیدگی به انها در صلاحیت مراجع قضائی نظامی خواهد بود. (همان، ۲۰)
۳- اگر فرد نظامی مرتکب سه جرم که در صلاحیت مراجع قضایی نظامی، انقلاب و عمومی هستند، شده باشد. طبق ماده ۵۵ قانون آئین دادرسی کیفری، عمل می گردد.
۴- در استقرار صلاحیت مراجع قضائی نظامی باید: ۱- مرتکب از افراد نظامی یا انتظامی باشد. ۲- جرم را در حین خدمت انجام داده باشد. صرفنظر از اینکه محل وقوع جرم در یکی از اماکن نظامی یا خارج از آن باشد، از این رو اگر راننده ارتش در حین خدمت و عبور از خیابان، مرتکب قتل یا خلبان هواپیما که فرد نظامی است در حین پرواز موجب قتل یا خصارت مالی به کسی شود، دادسرای نظامی صالح به رسیدگی است فرقی ندارد که قربانی جرم از افراد نامی یا غیر نظامی باشد بنابراین اگر کارمند نظامی در فروشگاه تابعه وزارت دفاع که خرید برای عموم آزاد است اقدام به جیب بری یا کیف قاپی مشتریها کند یا به آنها توهین نماید رسیدگی به اتهام وی در صلاحیت دادسرا و دادگاه نظامی خواهد بود.
جرائم افراد نظامی و انتظامی که در صلاحیت دادگاه نظامی نیست:
قبلاًاشاره شد که سازمان قضائی نیرو های مسلح، صلاحیت مطلق راجع به هر جرمی که فرد نظامی یا انتظامی مرتکب شده باشد راندارد. از این رو صلاحیت شخصی آن (سازمان قضائی نیروهای مصلح) کامل نیست، سازمان یاد شده در موارد زیر با وجود اینکه جرم از ناحیه فرد نظامی ویا انتظامی واقع شده است، صلاحیتی ندارد.
الف: جرم، در حین یا به سبب خدمت واقع نشده باشد.
اگر فرد نظامی یا انتظامی در خارج از وقت اداری مرتکب جرمی، مثلاًتوهین، تخریب، جعل سند، سوء استفاده از سفید مهر وسفید امضاءکلاه برداری و یا قتل گردد، سازمان قضائی نیرو های مسلح، صلاحیت رسیدگی به آن را ندارد. همچنی اگر فرد نظامی یا انتظامی در مدت بازداشت. یا حبس در زندان، مرتکب جرمی شود، چون جرم ارتکابی در حین خدمت نبوده است، سازمان مزبور صالح به رسیدگی نیست.
آیا اگر فرد نظامی در پایان وقت اداری و خارج از زمان خدمت، در حالی که از محل کار خارج نشده است، مرتکب جرمی شده باشد، سازمان قضائی نیروهای مسلح صلاحیت رسیدگی را دارد یا خیر؟
چون عمل ارتکابی، خارج از زمان خدمت بوده است، مراجع قضائی دیگر، صالح هستند. اصل انحصاری بودن صلاحیت مراجع قضائی اختصاصی نیز، موید این امر است. اما در عمل سازمان قضائی نیروهای مسلح به این جرم رسیدگی می کند. شاید استدلال شود، گرچه جرم در حین خدمت واقع نشده اما محل ارتکابی، از دوایر مشمول ماده ۱ ق.م. جرایم نیروهای مسلح است. این استدلال به صرف اینکه جرم در محل یاد شده واقع گردید، نمی تواند صحیح باشد زیرا اگر فرد غیرنظامی به محل اداره مربوط به نیروهای مسلح، برای انجام کاری وارد شود و در آنجا به کارکنان آن اداره توهین کند و یا فرد نظامی که برای مدتی، مرخصی گرفته است در یکی از ایام مرخصی به محل اداره متبوع مراجعه و در انجا به کارکنان آن اداره توهین نماید، سازمان قضایی نیروهای مسلح، صالح به رسیدگی نخواهد بود. همین طور اگر کارکنان نظامی یا انتظامی پس از پایان وقت اداری، برای رسیدن به منزل، سوار ماشین اداره شوند تا راننده، آنها را به منزلشان برساند، چنانچه در داخل ماشین مرتکب جرم شوند، بنابر آنچه گفته شد، سازمان قضایی نیروهای مسلح، صالح به رسیدگی نست. البته اگر جرم از ناحیه راننده مزبور شود چه نسبت به سرنشینان ماشین یا افراد خارج از آن،چون در حین خدمت است، سازمان قضایی نیروهای مسلح، صالح به رسیدگی است.
برخی از جرایم با توجه به ماهیت آنها، در صلاحیت مراجع قضائی نظامی نیستند، مانند جرم ترک انفاق، یا صدور چک پرداخت نشدنی برای امور شخصی. مثلاً اگر طلبکاری به فردی نظامی که در اداره خویش مشغول کار است مراجعه کند و بابت طلب خویش از نظامی موردنظر، چک بگیرد و چک فاقد موجودی باشد، رسیدگی به آن در دادسرا و دادگاه عمومی است.
ب: ارتکاب جرم، در مقام ضابط دادگستری:
۱- اگر فرد نظامی یا انتظامی، در مقام ضابط مراجع قضائی عمومی و اختصاصی، اعم از نخستین و تجدیدنظر و حتی دادسرا و دادگاه عمومی است.[۳۴]
وظایف ضابطین دادگستری با عنایت به ماده ۱۵ ق.آ.د.ک مصوب ۱۳۷۸ و سایر قوانین، عبارتند از کشف جرم، حفظ آثار و ادله جرم، جلوگیری از فرار متهم، ابلاغ اوراق قضائی، اجرای اوامر و تصمیمات قضایی، دستگیری و بازداشت، تفتیش و بازرسی منازل و اماکن، بازرسی بدنی اشخاص و غیره. طبق ماده ۵۵۰،۵۷۶،۵۸۰،۵۸۲،۵۸۳ ق.م.ا چنانچه ضابطین دادگستری در حین انجام وظایف مزبور، مرتکب جرمی مانند عدم اجرای احکام و اوامر قضایی، سوء استفاده از مقام، شکنجه و آزار و اذیت متهم به منظور اخذ اقرار، ورود به منزل اشخاص، بدون رعایت مقررات قانونی و بدون اذن صاحبان منازل، مفتوح نمودن، توقیف کردن، معدوم نمودن، بازرسی یا ضبط مراسلات، مخابرات و مکالمات تلفنی اشخاص برخلاف قانون یا افشاء مطالب بدون اذن آنها، استراق سمع، جلب، توقیف، حبس یا مخفی کردن شخصی در محلی غیر از موارد قانونی و بدون داشتن مجوز قانونی، مسامحه و اهمال در حفظ، ملازمت یا مراقبت متهم یا فرد زندانی که متهم در نتیجه اهمال ضابط، فرار کند، شوند، رسیدگی به این اتهامات در صلاحیت دادگاه عمومی خواهد بود.
متهمی در شهرستان بروجرد در حال اعزام به دادسرای محل بوده است که در اثر بی احتیاطی و سهل انگاری مأمور انتظامی (محافظ)، متهم متواری گردید. به طرفیت مأمور مزبور در دادسرای عمومی بروجرد شکایت شد اما دادسرای یاد شده، دادسرای نظامی را که در خرم آباد مستقر بوده، صالح دانسته است و دادسرای نظامی نیز دادسرای عمومی بروجرد را صالح دانسته بود به علت حدوث اختلاف، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه دوم دیوان ارجاع شده این شعبه پس از رسیدگی، دادسرای عمومی را صالح تشخیص داد.
۱- با عنایت به ماده ۱۵ قانون آ.د.ک ۱۳۷۸، علاوه بر نیروی انتظامی و نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سایر نیروهای مسلح نیز در صورت تصویب شورای عالی امنیت ملی و تفویض وظایف ضابطین دادگستری به آنها، جزء ضابطین دادگستری محسوب می شوند. اگر این نیروها در مقام ضابط دادگستری، مرتکب جرمی شوند، رسیدگی به جرم آنها طبق اصل ۱۷۲ قانون اساسی و نیز ماده ۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح در صلاحیت دادسرا و دادگاه عمومی است.[۳۵]
۱- اگر یکی از نیروهای مسلح در مقام ضابط دادگاهها یا دادسراهای نظامی مرتکب جرمی گردد در این صورت نیز دادسرا و دادگاه عمومی صالح به رسیدگی است.[۳۶]
۳-۴-۴- مرجع صالح رسیدگی به جرایم مأمورین انتظامی در برخورد با جرایم مشهود
اگر مأمورین نیروی انتظامی در جرایم مشهود، برای جلوگیری از فرار متهم، جمع آوری ادله و مدارک جرم یا جلوگیری از فرار متهم، مرتکب جرمی شود، مثلاً اقدام به ضرب جرح متهمین و یا تخریب مال آن ها نماید، رسیدگی به اتهام این مأمورین نیز در صلاحیت دادسر و دادگاه عمومی است.
در نشست قضائی دادگستری یزد این مسأله مطرح شد:(نظر به اینکه برخورد و مقابله با جرائمی چون انجام راهپیمایی غیر قانونی، برخورد جرائم مشهود محسوب میگردد، حال آنکه اگر مأمورین انتظامی در اجرای دستورات شورای تأمین استان و در حین مقابله و برخورد با راهپیمایی های غیر مجاز مرتکب بزهی گردند، آیا رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاههای عمومی، به عنوان مرجع رسیدگی به جرایم ارتکابی ضابطین دادگستری است و یا اینکه رسیدگی به جرم جزو صلاحیت دادگاههای نظامی است؟) مورد بحث و بررسی قرار گرفت. اکثریت قضات حاضر عقیده داشتند: «رسیدگی به صلاحیت دادگاه نظامی است.» و اقلیت نیز اعلام داشتند: «محاکم عمومی باید به جرایم مذکور رسیدگی نماید» در خصوص سوال فوق، نظرات دیگری نیز ابراز شده است.
نظر اول: نظر به اینکه وظایف خاص نیروی انتظامی، در بند ۳ ماده ۴ قانون نیروی انتظامی مصوب سال ۶۹ مشخص و از جمله جلوگیری از راهپیمایی غیر مجاز بیان شده است ودر ماده ۸همان قانون، وظایف نیروی انتظامی، به عنوان ضابط قوه قضائیه اعلام گردیده و جلوگیری از راهپیمایی غیر مجاز در بند۳ ماده ۴ قانون مذکور قید شده با توجه به ماده ۱۷۲ قانون اساسی که رسیدگی به جرایم خاص نظامی را در صلاحیت دادسری نظامی قلمداد کرده علی هذا رسیدگی به بزه عنوان شده در صلاحیت دادسرا و دادگاههای نظامی می باشد.
نظر دوم: با توجه به اینکه شورای تأمین زیرنظر وزارت کشور و به منظور حفظ نظم عمومی تشکیل می شود، یکی از وظایف آن جلوگیری از اخلال در نظم بوده و اجرای دستور شورای تأمین توسط نیروی انتظامی مبنی بر جلوگیری از راهپیمایی غیر قانونی، دستور قضائی محسوب نمی گردد، مضافاً به اینکه یکی از وظائف نیروی انتظامی، برخورد با تجمعات و راهپیمایی های غیرقانونی است لذا اقدامات نیروی مذکور به عنوان ضابط دادگستری نبوده و وظائف خاص نظامی تلقی و در صلاحیت رسیدگی دادسرای نظامی است.
نظر سوم: با توجه به اینکه قانون تشکیل نیروی انتظامی از وظائف خاص نیروی مذکور، مقابله با راهپیمایی های غیر مجاز تلقی شده لذا ارتکاب جرایم در این راستا در صلاحیت دادسرای نظامی است.
نظر چهارم: طبق مواد ۲۹ و ۴۴ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، مأمورین انتظامی در جرایم مشهود ضابطین دادگستری قانوناً محسوب می شوند و در بدو امر نیازی به دستور قضائی در این خصوص نیست لذا چنانچه مرتکب جرمی شوند موضوع در صلاحیت محاکم دادگستری است.» سر انجام کمیسیون علمی معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه با توجه به نظرات فوق،ابراز داشت:«با توجه به اینکه وظایف خاص نیروی انتظامی، در بند ۳ ماده ۴ قانون نیروی انتظامی مصوب سال ۱۳۶۹ مشخص و از جمله جلوگیری از راهپیمایی های غیر مجاز بیان شده است و در ماده ۸ همان قانون، وظایف نیروی انتظامی، به عنوان ضابط قوه قضائیه اعلام گردیده و جلوگیری از راهپیمایی های غیر مجاز در بند ۳ ماده ۴ قانون مذکور قید شده است نیز با توجه به اصل ۱۷۲ قانون اساسی که رسیدگی به جرایم خاص نظامی را در صلاحیت دادسرای انتظامی قلمداد کرده علیهذا رسیدگی به بزه عنوان شده در صلاحیت دادسرا و دادگاههای نظامی است.»
۳-۵- فرایند دادرسی و تعیین مجازات به اعتبار شغل و موقعیت اجتماعی متهم
در بسیاری از کشورها از گذشته تا حال، مرجع قضائی خاصی برای رسیدگی به اتهام پاره ای از کارکنان دولت، تشکیل گردیده است. در ایران نیز از سالها قبل از انقلاب اسلامی، مرجع قضائی خاصی برای رسیدگی به اتهام پاره ای از کارکنان دولت با عنایت به شغل آنها تشکیل یافته است.
برای آشنائی اینکه هم اکنون رسیدگی به اتهام کارکنان دولت در صلاحیت کدام مرجع یا مراجع قضائی است و آگاهی از مسائل پیرامون آن، ابتدا به مفهوم«کارکنان دولت» اشاره، آنگاه سابقه تاریخی از مراجع قضائی که صلاحیت رسیدگی به اتهام کارکنان دولت را داشته اند، یادآور و سپس به این سئوال که چرای برای رسیدگی به اتهام پاره ای از کارکنان دولت، مرجع قضائی خاصی، صلاحیت رسیدگی دارد، پاسخ داده و در پایان به بررسی و مقایسه مقررات سابق و حال در خصوص صلاحیت مراجع قضائی راجع به کارکنان دولت پرداخته و مسائل مختلفی را طرح و پیرامون آنها توضیح داده خواهد شد.
۳-۵-۱- مفهوم کارکنان دولت
«کارکنان» در مفهوم عام، کلیه کسانی هستند که برای دولت، در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اداری، خدماتی و غیره فعالیت و از دولت حقوق دریافت می کنند و دولت نیز در معنای عام، شامل قوای مقننه، قضائیه و مجریه است. بنابراین منظور از « کارکنان دولت»، کلیه کسانی هستند که در قوه مقننه، قضائیه، مجریه و حتی با تسامح در موسسات عمومی و نیروهای مسلح، مشغول فعالیت و از دولت حقوق دریافت می کنند. بر این اساس، نمایندگان مجلس، قضات، وزرا، کارمندان قوای سه گانه مذکور در بالا، نیروهای مسلح و غیره از کارکنان دولت هستند.
۴-۵-۲- سابقه تاریخی مراجع قضایی در رسیدگی به اتهام کارکنان دولت
در تاریخ ۱۹/۲/۱۳۳۴، لایحه قانونی مربوط به تشکیل دیوان کیفر کارکنان دولت به تصویب رسید. طبق ماده ۲ قانون یاد شده، «رسیدگی به کلیه جرایم استانداران و معاونین وزارتخانه ها و مدیران کل و فرمانداران و روسای ادارات استانها و شهرستانها و کلیه کارمندان قضایی که به سبب شغل دولتی مرتکب می شودن در دیوان کیفر به عمل می آید و نیز رسیدگی به جرایم اختلاس و هر نوع تصرف غیرقانونی و ارتشاء و کلاهبرداری به سبب شغل دولتی سایر مستخدمین و مأمورین که در قوانین دیوان کیفر، پیش بینی شده در صورتیکه مبلغ مورد اختلاس یا تصرف غیرقانونی و یا کلاهبرداری، دفعتاً واحده یا مجموعاً از سی هزار ریال و مبلغ رشوه دفعتاً واحده یا مجموعاً از پنج هزار ریال بیشتر باشد، در صلاحیت دیوان کیفر است.» چون در این قانون اشاره ای به «وزیر» نشده بود، طبق تصویب نامه قانونی شماره ۷۱۳۲ مورخ ۳/۵/۱۳۴۲، رسیدگی به اتهام وزیر و کفیل وی، در صلاحیت دیوان عالی کشور قرار گرفته بود. این وضع تا سال ۱۳۵۵ ادامه داشت. در این سال ماده ۲ قانون تشکیل دیوان کیفر کارکنان، اصلاح و سپس به موجب تبصره ۱ ماده ۸ لایحه قانونی تشکیل دادگاه های عمومی مصوب ۱۳۵۸ بدین صورت تغییر یافت، «به جرائمی که رسیدگی به آن در صلاحیت دیوان کیفر کارکنان دولت است در دادگاههای جزائی مراکز استان رسیدگی خواهد شد. ممکن است یک یا چند شعبه از دادگاههای مذکور را وزارت دادگستری برای رسیدگی به جرائم مزبور اختصاص داده. به کلیه جرایم استانداران و فرمانداران و دارندگان پایه های قضائی در دادسرا و دادگاههای جزائی تهران، رسیدگی می شود.»
به موجب تبصره ۱ از ماده ۸ لایحه قانونی فوق، به طور ضمنی دادسرا و دیوان کیفر کارکنان دولت منحل و جرایمی که در صلاحیت دیوان مزبور بوده است، حسب مورد، در صلاحیت دادگاه جزائی مراکز استان و دادسرا و دادگاه جزائی تهران قرار گرفت. تا سال ۱۳۷۳ که به موجب قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب، دادسراها و نیز دادگاههای حقوقی و جزائی استان، شهرستان و بخش، منحل و به جای آن دادگاههای عمومی در استان، شهرستان و بخش با صلاحیت عام تشکیل شد اما کماکان مفاد تبصره ۱ ماده ۸ لایحه قانونی تشکیل دادگاهها، به نوعی تبعیت می شده است یعنی رسیدگی به اتهامات آن دسته از کارکنان که در صلاحیت دادگاههای جزائی استان بود در صلاحیت دادگاه عمومی جزائی تهران بود در صلاحیت دادگاه عمومی تهران قرار گرفت تا اینکه در سال ۱۳۸۱، قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب اصلاح گردید و قانون جدید آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ رسیدگی به اتهامات رؤسای سه قوه و معاونان و مشاوران آنان، رئیس و اعضاء مجمع تشخیص مصلح نظام، اعضای شورای نگهبان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، وزرا و معاونین آنها، معاونان و مشاوران روسای سه قوه، سفرا، دادستان و رئیس دیوان محاسبات، دارندگان پایه قضائی، استانداران، فرمانداران و جرایم عمومی افسران نظامی و انتظامی از درجه سرتیپ و بالاتر و مدیران کل اطلاعات استانها، در صلاحیت دادگاه کیفری استان تهران به استثنای مواردی که در صلاحیت سایر مراجع قضائی است، قرار گرفت(ماده ۳۰۷ ق.ا.د.ک)
۳-۵-۳- علل رسیدگی به اتهام کارکنان دولت در صلاحیت مراجع قضائی خاص
همانگونه که خواهد آمد، (در مبحث صلاحیت محلی) اصل بر صلاحیت محلی است. یعنی هر کس در جایی مرتکب جرمی گردیده باشد، باید در مرجع قضائی همان محل، تحت تعقیب، تحقیق و محاکمه قرار گیرد.[۳۷] در پاره ای از موارد از جمله اگر کارکنانی از دولت، مرتکب جرمی شوند به جای تحقیق و محاکمه آنها در مرجع قضائی محل وقوع جرم، در حوزه قضائی دیگر علیه آنها اقدام قضائی به عمل آمده و تصمیم گرفته خواهد شد. اینکه چرا رسیدگی به اتهام پاره ای از کارکنان دولت، حسب مورد در صلاحیت دادگاه شهرستان مرکز استان یا دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفته است؟ می توان گفت:
۱- پاره ای از کارکنان دولت، نقش مهم و بسزایی در پیشبرد اهداف دولت دارند، چنانچه این افراد، متهم به ارتکاب جرمی شده باشند، باید با دقت کافی و از ناحیه قضات مجرب، مورد تحقیق و رسیدگی قرار گیرند تا دقیقاً احراز شود که آیا واقعاً مرتکب جرمی شده اند یا خیر، چنانچه مشخص شود مرتکب جرم گردیده اند، بدون هر گونه اغماض، مورد مجازات قرار گیرند تا عبرتی برای سایر کارکنان دولت باشد و اگر مرتکب جرمی نشده اند، مورد حمایت قرار گیرند تا مدیریت کشور در عرصه های مختلف، متزلزل نشود. پیداست ارتکاب جرم از ناحیه پاره ای از کارکنان دولت، موجب می شود تا اعتماد عمومی به دولت کاهش یابد و انسجام ملی مخدوش گردد پس دولت باید برای تعقیب، تحقیق و محاکمه آنها توجه بیشتری نماید.
۲- قابل کتمان نیست که پاره ای از مدیران در شهرهای کوچک و بزرگ، با قضات حوزۀ مأموریت آشنا بوده و مراوداتی دارند این امر موجب می شود تا قضات در مقام قضاء نسبت به این مدیران، ملاحظاتی داشته و آنگونه که عدالت اقتضاء دارد، عمل نکنند. پس برای آنکه عدالت اجرا شود و شائبه جانبداری وجود نداشته باشد، تربیتی اتخاذ شده تا پاره ای از مدیران دولتی در شهرستانهای مراکز استانها یا در تهران، مورد تعقیب، تحقیق و محاکمه قرار گیرند.
۳-تردیدی نیست که قضات در هنگام تحقیق و محاکمه پاره ای از مدیران، عملاً از قدرت و اقتدار لازم برخوردار نبوده و به طرق مختلف، مورد تهدید قرار خواهند گرفت. برای مثال: چنانچه وزیر یا معاون وی یا نماینده مجلس یا استاندار و حتی فرماندار در شهرستان نوشهر، مرتکب جرمی شوند، قاضی محل وقوع جرم، عملاً اقتدار لازم برای تعقیب، تحقیق و محاکمه این افراد را ندارد. از همین رو مصلحت دیده شد تا این افراد در دادسرا و دادگاه کیفری استان تهران، مورد تعقیب، تحقیق و محاکمه قرار گیرند.
ممکن است گفته شود رسیدگی به اتهام پاره ای از مسئولین و کارکنان دولت در خارج از محل وقوع، برخلاف اصل تساوی حقوق افراد بوده و تبعیض محسوب می شود و نیز اگر متهم مورد نظر در محل وقوع جرم، مورد تعقیب و محاکمه قرار نگیرد و مجازات نشود، مردمی که در حوزه قضایی آنها جرم واقع شده و عملاً و به عینه آثار جرم را ملاحظه کردند، چنانچه متهم در محل دیگری محاکمه و مجازات شود، در جریان امر نبوده و در داوری خویش، دولت را به جانبداری از کارکنان خود متهم خواهند کرد.
گر چه ایراد یاد شده در خور توجه است اما در مقایسه با آنچه در بالا گفته شد، به نظر می رسد، رسیدگی به اتهام پاره ای از کارکنان دو.لت در مراجع قضایی خاص با مصالح عمومی، سازگاری بیشتری دارد. البته مقنن در این خصوص باید به کلیه جوانب امر توجه تا قانونی جامع با رعایت همه ملاحظات وضع شود.
مقایسه صلاحیت مراجع قضایی در رسیدگی به اتهام کارکنان دولت (در گذشته و حال):
۱- مطابق لایحه قانونی تشکیل دیوان کیفر کارکنان، صرفاً جرایمی در صلاحیت دیوان بوده است که اشخاص موضوع این قانون، «به سبب شغل و سمت» مرتکب می شدند، اما در حال حاضر، طبق ماده ۳۰۷ ق.ا.د.ک مصوب ۱۳۹۲ «اشخاص موضوع این ماده در صلاحیت دادگاه کیفری استان تهران است. برای مثال اگر قاضی شهرستان چالوس در ایام عید با خانوده اش به مشهد مقدس سفر نماید و در آنجا در حین رانندگی، مرتکب قتل عابری شود، طبق قانون تشکیل دیوان کیفر کارکنان، رسیدگی به این جرم، چون به سبب شغل نبوده است در صلاحیت دادگاه محل وقوع جرم یعنی دادگاه مشهد بوده اما به موجب ماده ۳۰۷ قانون یاد شده در صلاحیت دادگاه کیفری استان تهران است.
۲- منظور از «اتهامات» در ماده ی ۳۰۷، شامل کلیه جرایم اعم از عمدی و غیرعمدی، جرایم علیه اشخاص، اموال و امنیت و آسایش عمومی، جرایمی که در صلاحیت دادگاه عمومی، انقلاب و نظامی است. خواه جرایم ارتکابی تام یا شروع به جرم و خواه جرایم ارتکابی تحت عنوان معاونت، شرکت یا تسبیب بوده باشد و یا جرم به سبب شغل و در حین خدمت یا خارج از آن صورت گرفته باشد.
۳- ماده ۳۰۸ قانون ایین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با نوآوری نسبت به قوانین قبل، رسیدگی به رؤسای ادرات استانها و شهرستانها و رؤسای دانشگاهها و دانشکده ها را در صلاحیت دادگاههای کیفری مرکز استان محل وقوع جرم دانسته اما تا قبل از تصویب این قانون طبق تبصره ۲ ماده ۸ لایحه قانونی تشکیل دادگاههای عمومی مصوب ۱۳۵۸، به اتهام رؤسای ادرات استانها و شهرستانها و نیز رؤسای دانشگاهها و دانشکده ها، در دادگاه کیفری شهرستان مرکز استان رسیدگی می شد.[۳۸] و با سکوت تبصره ماده ۴ و انحلال دیوان کارکنان و نسخ قانون نشکیل دادگاههای عمومی مصوب ۱۳۵۸، می توان گفت، هم اکنون طبق اصل صلاحیت محلی، این دسته از اشخاص باید در مرجع قضایی محل وقوع جرم مورد تحقیق و رسیدگی قرار گیرند یا خیر؟ هر چند طبق اصول و قواعد حقوقی، پاسخ مثبت خواهد بود اما رویه قضایی موجود بر خلاف اصل صلاحیت محلی، رسیدگی به اتهام این افراد را کماکان در صلاحیت مرجع قضائی مرکز استان می داند.
۱- هرگاه اتهام کارمندان دولت و شهرداریها، کلاهبرداری، تصرف غیرقانونی و یا ارتشاء در حین خدمت باشد صرفنظر از سمت و شغل آنها، خواه از کارمندان شهرستانها یا شهرها باشند، رسدگی به اتهام آنها در صلاحیت دادگاه شهرستان مرکز استان است.[۳۹]
قانون تشکیل دیوان کیفر کارکنان و اصلاحات بعدی آن، صرفاً به رسیدگی اتهام اشخاص یاد شده در مرکز استان اشاره دارد، اگر اشخاص مزبور حسب مورد، مرتکب جرم نظامی یا قاچاق کالا یا قتل عمد شده باشند و این جرایم به سبب شغل آنها باشد، به ترتیب در صلاحیت دادسرا و دادگاه نظامی، دادسرای عمومی و انقلاب و دادگاه انقلاب، دادسرای عمومی و انقلاب و دادگاه کیفری استان بوده و در این مراجع حسب مورد، تحقیق و محاکمه خواهند شد.
۲- با توجه به تبصره ۱ ماده ۸ لایحه قانونی تشکیل دادگاههای عمومی و اصلاحیه های آن و با عنایت به آراء وحدت رویه قضائی شماره های ۲۵، ۵/۱۱/۶۲ و ۵۵۰، ۲۱/۱۲/۶۹ دیوان عالی کشور و با لحاظ بند یک ماده اصلاحی قانون تشکیل دیوان کیفر کارکنان دولت، کلیه جرایم شهرداران مراکز شهرستانها که به سبب شغل و وظیفه آنها بوده و با لحاظ بند دوم همان ماده، جرایم شهرداران و کارمندان شهرداریهای غیر از مراکز شهرستانها که منطبق با جرایم مقرر در بندهای دوم و سوم باشد در صلاحیت دادسراها و دادگاههای مرکز استان است. بنابراین رسیدگی به اتهام شهرداران غیرمراکز شهرستانها، مشروط به اینکه بزه انتسابی در صلاحیت دیوان کیفر کارکنان دولت باشد در صلاحیت دادسراها و دادگاههای کیفری مرکز استان و الا در محل وقوع بزه باید رسیدگی شود.[۴۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:03:00 ب.ظ ]




ΔlnOCit = ۰٫۰۲۶+۰٫۱۵۹ LOSSit + { ۰٫۷۴ +۰٫۰۸۱ LOSSit } ΔlnREVit + { (۰٫۲۲) +۰٫۱۹۶ LOSSit +۰٫۰۳۶ SUC-DECit+(0.539) ASINTit }×REVDECit ΔlnREVit + εit
طبق جدول (۴-۵)، با افزایش سطح فروش به میزان ۱%، هزینه­ های عملیاتی به میزان ۰٫۷۴% افزایش می­یابد. همچنین با کاهش ۱% سطح فروش، هزینه­ های عملیاتی، به میزان ۰٫۵۲% (۰٫۲۲- ۰٫۷۴) کاهش می­یابد، که نشان­دهنده وجود رفتار چسبنده­ی هزینه­ های عملیاتی است. همان­طور که نتایج آزمون مدل اجتناب از زیان نشان می­دهد، مقدار ضریب γ۲ ، (۰٫۱۹۶) برآورد شده است که مثبت بوده و در سطح اطمینان ۹۵% معنی­دار می­باشد. با این مقدار γ۲ و بر اساس توضیحات فصل سوم فرضیه اول برای انگیزه­ اجتناب از زیان (انگیزه­ اجتناب از زیان، منجر به کاهش چسبندگی هزینه­ها ­می­ شود.) تأیید می­ شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
همچنین، مجموع ضرایب γ۲ + γ۱ (۰٫۲۷۷=۰٫۱۹۶+۰٫۰۸۱) برآورد شده است که مثبت بوده و تقریباً در سطح اطمینان ۹۰% معنی­دار می­باشد. با این مقدار مجموع ضرایب و بر اساس توضیحات مذکور فرضیه دوم برای انگیزه­ اجتناب از زیان (با کاهش سطح فروش، مدیران در صورت تمایل به اجتناب از زیان، هزینه­ها را سریع­تر از زمانی که انگیزه­ای برای آن ندارند، حذف می­ کنند.) نیز تأیید می­ شود.
P-value (γ۱ ) = ۰٫۱۸۵
P-value (γ۲ ) = ۰٫۰۴۴
به منظور آزمون عدم وجود خودهمبستگی از آماره­ی دوربین واتسون استفاده شده است. چنانچه این آماره در بازه­ی ۱٫۵ تا ۲٫۵ قرار بگیرد Hآزمون، یعنی عدم وجود همبستگی بین باقیمانده­ها تأیید می­ شود و در غیر این صورت Hرد می­ شود یعنی می­توان پذیرفت که بین باقی­مانده­ها همبستگی وجود دارد. با توجه به آماره­ی بدست آمده (۲٫۲۵) می­توان پذیرفت که در مدل­، همبستگی مثبت و منفی وجود ندارد.
۴-۳-۲٫ آزمون مدل پژوهش برای انگیزه­ اجتناب از کاهش سود و نتایج آن
ΔlnOCit = β۰ +γ۰ EDECit + { β۱ +γ۱ EDECit } ΔlnREVit + { β۲ +γ۲ EDECit +δ۱ SUC-DECit۲ ASINTit }×REVDECit ΔlnREVit + εit (۲)
جدول (۴-۶): نتایج آزمون مدل پژوهش برای انگیزه­ اجتناب از کاهش سود

 

متغیر ضرایب مقدار ضرایب آماره­ی t احتمال آماره­ی t
عرض از مبدأ ۰β ۰٫۰۲۵ ۳٫۲۱ ۰٫۰۰۱۴
لگاریتم نرخ رشد درآمد فروش β۱ ۰٫۷۴ ۲۶٫۶۷ ۰٫۰۰۰
متغیر ساختگی کاهش فروش در لگاریتم نرخ رشد درآمد فروش β۲ ۰٫۱۸- ۲٫۶۰۵- ۰٫۰۰۹
متغیر ساختگی اجتناب از کاهش سود γ۰ ۱٫۸ ۲٫۶۰۶ ۰٫۰۰۹
متغیر ساختگی اجتناب از کاهش سود در لگاریتم نرخ رشد درآمد فروش γ۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:03:00 ب.ظ ]




علامه براین نظراست،که سلق به معنای زدن و طعنه است.[۱۴۷] طبرسی بیان داشته که اصل سلق،ضرب است، وهم چنین بیان کرده،که سلق به معنای “صاح” یعنی فریاد است.[۱۴۸]
دانلود پروژه
این حدیث که براساس اشتقاق لفظ درذیل آیه بیان شده است سلق را نهی می- کند،وبیان می داردکه آن ناله وفریادی است، که مذموم است و مورد رضایت خداوند نیست.
۲-۱-۳۴-ضیق
مولف بیان­کرده­است،که کلمه ضیق به معنای سختی و تنگی است.[۱۴۹] آیه ی آورده شده عبارت است از:«فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحى‏ إِلَیْکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَنْ یَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّما أَنْتَ نَذِیرٌ وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَکِیلٌ»(هود/۱۲) «مبادکه، برخى از چیزهایى را که بر تو وحى کرده‏ایم، واگذارى و بدان دلتنگ باشى که مى‏گویند: چرا گنجى بر او افکنده نمى‏شود؟و چرا فرشته‏اى همراه او نمى‏آید؟جز این نیست،که تو بیم‏دهنده‏اى بیش نیستى، و خداست که کارساز هر چیزى است».
حدیثی که در ذیل آیه­ی آورده شده،عبارت است از :عَنِ الْمُفَضَّلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ‏ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) مَنْ غَسَلَ فَاطِمَهَ قَالَ ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ کَأَنِّی اسْتَعْظَمْتُ ذَلِکَ مِنْ قَوْلِهِ فَقَالَ کَأَنَّکَ ضِقْتَ بِمَا أَخْبَرْتُکَ بِهِ قَالَ فَقُلْتُ قَدْ کَانَ ذَاکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ فَقَالَ لَا تَضِیقَنَّ فَإِنَّهَا صِدِّیقَهٌ وَ لَمْ یَکُنْ یَغْسِلُهَا إِلَّا صِدِّیقٌ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ مَرْیَمَ لَمْ یَغْسِلْهَا إِلَّا عِیسَى‏.[۱۵۰]-مفضل گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم:کى فاطمه را غسل داد؟فرمود: امیر المو منین(علیه السلام) من این مطلب را از گفته آن حضرت بزرگ شمردم وتعجب کردم فرمود:گویا ازآنچه به­تو خبردادم،دلتنگ شدى؟عرض کردم:چنین­است قربانت گردم، فرمود: دلتنگ مباش زیرا او صدیقه (معصوم) است،و جز معصوم نباید او را غسل دهد،مگر نمى‏دانى که مریم را جز عیسى غسل نداد.
طریحی این حدیث را براساس اشتقاق لفظ بیان کرده است، و ارتباطی به تفسیر آیه مورد اشاره ندارد.
۲-۱-۳۵-خصم
طریحی بیان­داشته،که کلمه خصم به معنای مجادله­ودشمنی است.[۱۵۱] آیه­ی آورده شده عبارت است از:« ما یَنْظُرُونَ إِلاَّ صَیْحَهً واحِدَهً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ یَخِصِّمُونَ» (یس/۴۹)«آنان منتظرجز یک صیحه نیستند،صیحه‏اى که ایشان را بگیرد،درحالى که سرگرم مخاصمه باشند.»
حدیث بیان شده، در ذیل آیه عبارت است از:عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی لَیْلَى عَنْ أَبِیهِ قَالَ‏ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(علیه السلام) یَقُولُ‏ إِذَا سَمِعْتُمُ الْعِلْمَ فَاسْتَعْمِلُوهُ وَ لْتَتَّسِعْ قُلُوبُکُمْ فَإِنَّ الْعِلْمَ إِذَا کَثُرَ فِی قَلْبِ رَجُلٍ لَا یَحْتَمِلُهُ قَدَرَ الشَّیْطَانُ عَلَیْهِ فَإِذَا خَاصَمَکُمُ الشَّیْطَانُ فَأَقْبِلُوا عَلَیْهِ بِمَا تَعْرِفُونَ فَ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً فَقُلْتُ وَ مَا الَّذِی نَعْرِفُهُ قَالَ خَاصِمُوهُ بِمَا ظَهَرَ لَکُمْ مِنْ قُدْرَهِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.[۱۵۲]‏-امام باقر (علیه السلام) می فرمود:چون علم را شنیدید، بکارش بندید و باید دل­هاى­شما گنجایش داشته باشد؛ (زیادتر از استعداد­و حوصله خود،علم را فرا نگیرید.) زیرا چون­ علم دردل مرد به قدرى زیاد شود،که نتواندتحمل­کند،شیطان براو مسلط شودپس چون شیطان­باشما به دشمنى برخاست،با آنچه می دانید به او روى آورید،زیرا نیرنگ شیطان ضعیف است (راوى گوید) گفتم آنچه می دانیم، چیست؟ فرمود: با او مبارزه کنید، به آنچه از قدرت خداى عز و جل براى شما هویدا گشته است.
درتفسیرالمیزان­مولف،بیان­کرده که مشرکان در مورد این که صیحه آسمانی آنان راچه وقت فرامی گیرد، بحث و گفتگو می­کردند،آمدن این صیحه­آسمانی برای خداوند آسان است وخدامی فرماید: این صیحه وقتی می آید،که اینان مشغول مخاصمه هستند.[۱۵۳]
طریحی­ این­ حدیث­ رابراساس­اشتقاق لفظ­بیان­داشته است، چنان که می بینیم در حدیث خصم به شکل اسم فاعل آمده است،یعنی شیطان انسان را به مخاصمه وادار می- کند؛هم چنان که در آیه نیز مشرکان بر سر این مطلب که، آیا صیحه آنان را فرا می گیرد یانه وزمانش کی هست، مشغول مجادله بودند،و هم چنین می توان گفت که، نتیجه مخاصمه می تواند دشمنی باشد.
۲-۱-۳۶- سنم
در مجمع­البحرین­آمده است،که سنم به معنی چشمه ایی در بهشت است.[۱۵۴] آیه­ی آورده شده، دراین قسمت عبارت است از:«وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ»(مطففین/۲۷)« ترکیب طبع آن شراب ناب از عالم بالاست».
طبرسی بر این عقیده است،که تسنیم نام چشمه ایی است، که از بالا جاری می شود و مشتق از سنام است.[۱۵۵]
علامه بیان داشته است، که تسنیم نام چشمه ایی در بهشت است؛ وهم چنین از این ماده کلماتی به معنای بلند کردن و پر شدن نیز مشتق شده است.[۱۵۶]
حدیث آورده شده،در این باب عبارت است از: محَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَهَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ قَالَ‏ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَ لَا أُخْبِرُکَ بِأَصْلِ الْإِسْلَامِ وَ فَرْعِهِ‏وَ ذِرْوَتِهِ وَ سَنَامِهِ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَصْلُهُ الصَّلَاهُ وَ فَرْعُهُ الزَّکَاهُ وَ ذِرْوَتُهُ وَ سَنَامُهُ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَ لَا أُخْبِرُکَ بِأَبْوَابِ الْخَیْرِ إِنَّ الصَّوْمَ جُنَّه.[۱۵۷]-ابو عبد اللَّه صادق (علیه السلام)گفت: آیا از ریشه اسلام و شاخه اسلام و قلّه بلند اسلام باخبرت سازم؟ من گفتم: آرى ابو عبد اللَّه گفت:ریشه اسلام نماز است؛و شاخه اسلام زکات است،و قلّه بلند اسلام‏جهاد در راه خداست،ابو عبد اللَّه گفت: آیا از درهاى خیرباخبرت سازم؟ بدان که روزه سپر آتش است‏.
این حدیث که براساس اشتقاق لفظ بیان شده است، درآن سنام به معنای قله گر فته شده، تاعظمت جهاد در راه خدا را برای مخا طب به تصویر بکشد،تا مخاطب نسبت به انجام آن تلا­ش بیشتری بنماید.
۲-۱-۳۷-قصم
طریحی بیان داشته است که، کلمه قصم به معنای در هم شکستن و نابود کردن است.[۱۵۸] آیه­ی آورده شده­ عبارت است از: « وَ کَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْیَهٍ کانَتْ ظالِمَهً وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِین» (انبیا/۱۱)«چه بسیار مناطق آباد ستمگرى رادر هم شکستیم،و از پس آن گروهى دیگر پدید آوردیم.»
حدیثی که­ درذیل آیه آورده شده،عبارت است از: عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ‏ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(علیه السلام) قَالَ‏ مِنَ الْقَوَاصِمِ الْفَوَاقِرِ الَّتِی تَقْصِمُ الظَّهْرَ جَارُ السَّوْءِ إِنْ رَأَى حَسَنَهً أَخْفَاهَا وَ إِنْ رَأَى سَیِّئَهً أَفْشَاهَا.[۱۵۹]- ابی جعفر (علیه السلام) فرمود:از بلاهاى کمر شکن که پشت انسان را خم کند،همسایه بد است، اگر خوشرفتارى و کار نیکى ببیند، پنهان کند،و اگر بدى از انسان ببیند فاش کند.
طبرسی براین باور است که،قصم به معنای شکستن است.[۱۶۰]علامه آورده­است که،کلمه قصم دراصل به معنای شکستن است،ولی بطورکنایه به معنای هلاکت نیز استفاده می شود.[۱۶۱]
این حدیث که بر اساس اشتقاق لفظ بیان شده، بیانی مجازی دارد،برای نشان دادن وبه تصویر کشیدن همسایه بد، به همین دلیل از واژه قصم استفاده کرده است،تا اوج سختی داشتن همسایه بدرا به تصویر کشد.
۲-۱-۳۸-رهن
مولف بیان داشته است،که “رهن” به معنای حبس عمل وهم چنین چیزی در گرو دین قرار گیرد،است مانند وثیقه[۱۶۲]. آیه­ی آورده شده،دراین باب عبارت­است از:«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهِینٌ» (طور/۲۱)«کسانى که خودایمان­آوردند،وفرزندانشان­درایمان­پیرویشان­کردند،فرزندانشان­را به آنها ملحق مى‏کنیم و از پاداش عملشان هیچ نمى‏کاهیم، که هر کسى در گرو کار خویشتن است.»
حدیث­آورده شده،عبارت­است از : أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَهٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَکُفُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ وَ ظُهُورُکُمْ ثَقِیلَهٌ مِنْ أَوْزَارِکُمْ فَخَفِّفُواعَنْهَا بِطُولِ سُجُودِکُم[۱۶۳]. ایا مردم، نفس شما گرو کردار شما است، آن را با استغفار رها کنید، دوش شما از گناهان شمابار سنگینى دارد، به طول سجود آن را سبک کنید.
در مفردات آمده است،که چون از ماده رهن وگرو، نگه داشتن تصور می شود، این ماده سپس به طور استعاره برای حبس و نگه داری، هر چیزی بکار برده می شود.[۱۶۴]
این حدیث که بر اساس اشتقاق لفظ بیان شده است، استعاره آورده شده است برای این که نفس انسان، در گرو اعمال وی است.
۲-۲-احادیث براساس جناس لفظ
دسته دوم ازاحادیث غیرتفسیری احادیثی هستند،که بر اساس جناس لفظ بیان شده است، انتخاب در تعداد این احادیث به طور گزینشی بوده است؛واگردر این بخش می بینیم که برخی واژگان تکرار شده اند،از این جهت است که، حدیث آورده شده در ذیل آنها ازجهت جناس لفظ واژه در حدیث مورد بررسی قرار گرفته است.
۲-۲-۱-حلا
مولف واژه حلا رابه معنای زینت از طلا و نقره گرفته است.[۱۶۵] ذیل این واژه آیه ای آورده شده،که­عبارت­ است از:«وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى‏ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ » (اعراف/۱۴۸)«و قوم موسى پس از [عزیمت‏] او از زیورهاى خود مجسّمه گوساله‏اى براى خود ساختند.»
حدیثی که درذیل آیه­ی بالا آمده، عبارت است از: قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أَنْ وَسْوَسَ الشَّیْطَانُ إِلَى آدَمَ (علیه السلام) دَنَا مِنَ الشَّجَرَهِ فَنَظَرَ إِلَیْهَا فَذَهَبَ مَاءُ وَجْهِهِ ثُمَّ قَامَ وَ مَشَى إِلَیْهَا وَ هِیَ أَوَّلُ قَدَمٍ مَشَتْ إِلَى الْخَطِیئَهِ ثُمَّ تَنَاوَلَ بِیَدِهِ مِنْهَا مَا عَلَیْهَا فَأَکَلَ فَطَارَ الْحُلِیُّ وَ الْحُلَلُ مِنْ جَسَدِهِ فَوَضَعَ آدَمُ یَدَهُ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ وَ بَکَى.[۱۶۶] پیامبر(صلّى اللَّه علیه و آله) فرمود: هنگامى که شیطان آدم(علیه السّلام) را وسوسه کرد، حضرت آدم نزدیک آن درخت رفته و به آن درخت نگریست،پس آبروى او برفت (شاید منظور این باشد،که آب و رنگ او دگرگون شد،چون خود را باخت.)سپس برخاست و به سوى آن درخت رفت، و این نخستین گامى بود که به راه خطا برداشته شد،پس با دست از میوه آن چید،و­خورد و زیورها و جامگان زرّین که بر تن داشت، از بدنش پرید و آدم دست خود را بر فرق سرش نهاد، و گریست.
علامه براین­ عقیده است،که"حلی” به معنای چیزهایی است، که آدمی خود رابه آن زینت می­دهد،از قبیل طلا و نقره وامثال آن.[۱۶۷]
مولف­تفسیرجوامع­الجامع ­براین نظراست،که« مِنْ حُلِیِّهِمْ»زیورهایی­است،که­از قوم فرعون به عاریت گرفته بودند،وبعداز هلاک فرعون در دست آنان باقی مانده بود.[۱۶۸]
این حدیث براساس جناس لفظ واژه"حُلِیِّهِمْ درآیه والْحُلِیُّ درحدیث“درذیل­آیه بیان شده است.
۲-۲-۲-ادا
مولف درذیل آیه­ی :«وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُم‏» در بیان معنای واژه­ی ادا، حدیث دیگری رابیان کرده است، که عبارت است از:فإنه روی عن أبی عبد الله (علیه السلام) أنه من غسل میتا مؤمنا فأدى الأمانه غفر له قیل و کیف یؤدی الأمانه قال لا یخبر بما یرى.‏[۱۶۹] امام صادق (علیه السّلام) فرمود: هر که جنازه مومنى را غسل دهد،وامانت را درباره او رعایت کند،خداوند او را ببخشاید؛راوى پرسید:چگونه امانت را در باره او رعایت کند؟ فرمود: آنچه را که در تنش مى‏بیند، باز نگوید.
این حدیث­ براساس جناس لفظ واژه" اَداءٌ درآیه و فأدى در حدیث” ذیل آیه بیان شده است، اشاره به حفظ امانت دیدن ازطرف شخص غسل دهنده،درمورد اعضای میت می- دهدکه امانت سالم را رعایت کند.
۲-۲-۳-درا
طریحی بیان داشته است، که واژه درا به معنای دفع کردن است.[۱۷۰] آیه­ی آورده شده در این قسمت، عبارت است از:«الَّذینَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ» (آل عمران/۱۶۸) « همان کسانى که[خود در خانه‏] نشستند، و در باره دوستان خود گفتند: اگر از ما پیروى مى‏کردند، کشته نمى‏شدند؛ بگو: اگر راست مى‏گویید، مرگ را از خودتان دور کنید.»
حدیثی که بیان شده،عبارت است از:و سئل الصادق(علیه السلام)عن الرجل هل یقطع صلاته شی‏ء مما یمر به؟ فقال: لا یقطع صلاه المؤمن شی‏ء ولکن ادرؤا ما استطعتم.[۱۷۱]
این حدیث بر اساس جناس لفظ واژه” فَادْرَؤُادرآیه وادرؤا درحدیث"بیان شده است ودر جهت تفسیرآیه مورد اشاره نیست.
۲-۲-۴-دأب
مولف بر این عقیده است،که واژه دأببه معنای عادت وشأن واصل آن از “من دأب فی العمل"است.[۱۷۲] آیه­ی آورده شده، در این قسمت عبارت است از:
«کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدیدُ الْعِقابِ» (آل­عمران /۱۱)«[آنان‏] به شیوه فرعونیان و کسانى که پیش از آنان بودند،آیات ما رادروغ شمردند؛پس خداوند، به [سزاى‏] گناهانشان [گریبانِ‏] آنان را گرفت، و خدا سخت‏کیفر است.»
حدیثی که در ذیل آیه­ی بالا آورده شده، عبارت است از :عن أبی عبد الله(علیه السلام) قال: علیکم بصلاه اللیل فإنها سنه نبیکم و دأب الصالحین قبلکم و مطرده الداء عن أجسادکم.[۱۷۳] امام صادق (علیه السّلام) فرمود: بر شماست که نماز شب بخوانید،زیرا نماز شب سنّت پیامبر شماو شیوه مردان نیکوکارى است، که پیش از شما مى‏زیسته‏اند، و نیز باعث دورى بیماریها از بدن هاى شماست.
مولف­در تفسیر اطیب البیان،براین باوراست که دأب به معنای عادت است، و درعلم اخلاق صفتی که به کثرت گراید، عادت می شود، وجز ملکه نفسانی می شود. [۱۷۴]راغب در ذیل این آیه بیان می دارد، که بر عادتی بودند،که پیوسته استمرار داشته است.[۱۷۵]
طریحی این­حدیث­را براساس جناس لفظ واژه”کَدَأْبِدرآیه­و­دأبدرحدیث” بیان داشته است،و درصدد تفسیرآیه نیست، باتوجه به مطالب گفته شده،می­توان بیان داشت که، دأب عادت و روش هم در صفت پسندیده وهم مذموم می ­تواند باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:02:00 ب.ظ ]




۴٫۵٫۲٫ کیفیت گرایی و رضایت مشتریان
کیفیت به عنوان درجه­ای که یک محصول با انتظارات مشتری و مشخصات ارائه شده تطبیق دارد تعریف شده است. مدیران سازمان های خدماتی آگاهند که کیفیت برتر موجب عملکرد بهتر می شود و مزایایی چون وفاداری مشتریان، پاسخ گویی به نیازهای آنها، رشد سهم بازار و بهره وری برای سازما نها به ارمغان می آورد. آن ها کیفیت خدمات را به عنوان اهرمی برای ایجاد مزیت رقابتی به کار می گیرند. این امر به شرطی محقق می شود که سازمان ها بدانند مشتریان چگونه کیفیت خدماتشان را ادراک می­ کنند هم چنین رضایت مشتریان به طور وابسته به، کیفیت خدمات می باشد و می توان احتمال داد با افزایش کیفیت خدمات رضایت مشتریان افزایش می یابد. این نگرش به تعهد مشتری، تمایل او به بازگشت (ثبات خرید خدمات)، گسترش روابط تجاری میان مشتری و ارائه دهنده خدمات، افزایش تحمل و صبر مشتری، دربرابرکاستی های احتمالی خدمات آینده، تبلیغات مثبت او درباره‌ی سازمان می گردد[۵۵].
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱٫۴٫۵٫۲٫ فرق کیفیت خدمات با رضایت مشتری
اگر چه رضایت را نیز تفاوت بین انتظار و عملکرد تعریف کرده اند با این حال تفاوت هایی بین کیفیت و رضایت وجود دارد، از آن جمله؛ اولاًرضایت یک احساس و تعمیم پس از تجربه است در حالی که کیفیت این گونه نیست، ثانیاً انتظارات در ادبیات مربوط به رضایت و کیفیت به گونه ای متفاوت تعریف شده است. کاربران و نویسندگان تحت فشار عمومی تمایل دارند تا از واژه های رضایت و کیفیت به جای یکدیگر استفاده کنند ولی محققین تلاش داشته اند تا در مورد معنا و اندازه گیری دو مفهوم دقیق تر باشند. هم چنان که گفته شد، مفهوم «کیفیت خدمات» با «رضایت» و کیفیت یکی نیست در حالی که این مفاهیم وجوه مشترکی با هم دارند با یکدیگر فرق می کنند[۵۶]. محققانی مانند ایکوبوسی اعتقاد دارند مدل کیفیت خدمات و رضایت مشتری در ویژگی های زیر مشترک هستند:
در هر دو مفهوم بر روی مشتریان فکر می‌شود تا انتظارات اولیه برای خریدهای آن ها حفظ شود. ادراکات مشتریان بر اساس خریدشان به دست می آید. مشتریان انتظارات خود را با ادراکات شان مقایسه می کنند. این فرایند مقایسه ای منجر به ارزیابی های کیفیت و یا رضایت و به دنبال آن به وجود آمدن پی آمدهایی از قبیل قصد خرید در آینده و … می شود .در حالی که کیفیت خدمات به طور ویژه ای بر روی ابعاد خاصی متمرکز می باشد رضایت به عنوان یک مفهوم وسیع تر در نظر گرفته می شود. بر اساس این دیدگاه کیفیت خدمات درک شده عنصری از رضایت مشتری می باشد. لیل جاندر و استراندویک (۱۹۹۴) عنوان می کنند برای ارزیابی کیفیت خدمات نیازی به تجربه آن نیست و می توان خدمت را بر اساس دانش درباره ارائه کننده خدمت، ارزیابی کرد. در حالی که رضایت یک دیدگاه درونی است و حاصل تجربه خود مشتری از خدمت می باشد که در آن ستاده برحسب ارزشی که دریافت شده در مقابل آن چه داده شده، ارزیابی می شود. برای مثال ممکن است مشتری اظهار کند که خدمات بانک با کیفیت است، اما این بدان معنی نیست که از بانک راضی است چرا که ممکن است بالا بودن نرخ سود و وام باعث نارضایتی وی شده باشد. بر این اساس با توجه به شکل ۲-۳ می­توان رضایت و کیفیت را در دو محور نشان داد[۵۷].

شکل۴ : ارتباط بین کیفیت خدمات و رضایت مشتری[۵۷]
۵٫۵٫۲٫ تعریف مشتری
در فرهنگ کیفیت، مشتری مهمترین عامل در هدف‌گذاری فعالیت و تلاش برای بهبود کیفیت است. به بیانی ساده مشتری شخصی است که کالا یا خدمت یک سازمان را خریداری می کند.
مشتریان یک سازمان معمولاً به دو گروه عمده تقسیم می‌شوند؛ مشتریان درون سازمانی و برون سازمانی
مشتریان درون سازمانی: در حقیقت کارکنان سازمان هستند که دریافت کننده فرآورده‌ها و خدمات دیگر افراد سازمان می‌باشند و نتیجه کار آن‌ها بستگی به کار افرادی دارد که درون سیستم مشغول به فعالیت هستند به عبارت دیگر، کار آن‌ها به کار سایر افراد بستگی دارد. نحوه برخورد و نگرش به افراد درون سازمانی به عنوان یک مشتری، باعث ایجاد نوعی فرهنگ سازمانی می‌شود که، همواره کارکنان و افراد درون سازمان خودشان را به عنوان مشتری سازمان به حساب آورده و به همان نسبت در تأمین نیازها و جلب رضایت آن‌ها تلاش می‌کنند.
مشتریان برون سازمانی: فرد یا افرادی هستند که خارج از سازمان مشغول به فعالیت بوده و محصولات یا خدمات نهایی خود را از سازمان خریداری می‌نمایند. مشتریان برون سازمانی در واقع محور هدف گذاری محسوب شده و تلاش اصلی سازمان در تامین نیازهای این نوع از مشتریان است. بنابراین استراتژیها و برنامه‌های سازمان بایستی به گونه‌ای باشد که به صورت مطلوبی نیازهای حال و آینده این نوع از مشتریان را مدنظر قرار داده و همواره سعی در کسب رضایت آن‌ها داشته باشد. چون این اصل همیشه پابرجاست که هدف یک سازمان جلب و رضایت مشتری است[۵۸].
در راستای چنین اصلی، یکی از حساسترین اقدامها به منظور جلب رضایت مشتریان و تأمین نیازهای آنان ایجاد یک نظام پویای اطلاعاتی و طراحی یک مکانیزم بازخورد میان مشتری و سازمان است. کارایی و کارآمد بودن چنین مکانیزمی عامل تعیین کننده در موفقیت سازمان و دستیابی به یک اهرم رقابتی توانمند خواهد بود. بنابراین کلیه مدیران و کارکنان سازمان بایستی به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند تا بتوانند نقش خود را در تامین رضایت مشتری ایفا نمایند.
۶٫۵٫۲٫ انتظار مشتری از خدمت
با توجه به تعریفی که از کیفیت خدمت ارائه شد، کیفیت خدمات در حقیقت انتظار و ادراک مشتری از خدمت است. در نتیجه درک صحیح از مفهوم انتظار مشتری در خصوص تعریف کیفیت بسیار مهم است. بر اساس یکی از مطالعات انجام شده، خدمت مورد انتظار همان خدمت مطلوب و ایده‌آل است که بیانگر سطحی از خدمت است که مشتری امید دریافت آن را دارد. خدمت مطلوب، خدمتی است که تلفیقی صحیح از باورهای مشتری در خصوص دومطلب است؛ اول آنکه خدمت چگونه می تواند باشد و دوم خدمت چگونه باید باشد. بنابراین انتظار از خدمت بیانگر آرزوها و تمایلات مشتریان است به گونه‌ای که بدون وجود داشتن این آرزوها و تمایلات احتمالاً تصمیم به خرید خدمت صورت نمی‌پذیرد. ذکر این نکته ضروری است که در تمام شرایط امکان دسترسی به خدمت مطلوب و ایده‌آل وجود ندارد زیرا عوامل محدود کننده زیادی وجود دارد که باعث می‌شود مشتریان انتظارات سطح پایین‌تری را برگزینند که آن انتظارات را «خدمت قابل قبول» می‌نامیم. انتظارات پایین‌تر «خدمت کافی» نیز نامیده می‌شود. یعنی سطحی از خدمت که از نظر مشتری قابل قبول است به عبارت دیگر خدمت کافی بیانگر «حداقل انتظار قابل پذیرش» است. که نشان دهنده سطحی از خدمت می‌باشد که مشتری معتقد است که متناسب با امکاناتش می‌توان از آن استفاده نماید. مرز بین خدمت مطلوب و خدمت کافی، «منطقه قابل پذیرش» نام دارد. در نتیجه چنانچه سطح خدمت از خدمت کافی پایین‌تر باشد منجر به نارضایتی مشتری خواهد شد. علاوه بر آن، چنانچه سطح خدمت در حد بالایی یعنی خدمت مطلوب باشد باعث خشنودی خاطر مشتری خواهد گردید. نکته دیگری که بایستی به آن توجه نمود وسعت منطقه پذیرش است که متغیر می‌باشد. بدیهی است که هر چقدر فاکتورها کم اهمیت‌تر باشند این منطقه گسترده تر خواهد بود[۵۹].

شکل ۵ : منطقه پذیرش برا اساس ویژگیهای خدمت مطلوب و مناسب
۱٫۶٫۵٫۲٫ عوامل مؤثر بر انتظارات مشتری
از آنجایی که انتظارات نقش مهمی را در ارزیابی مشتری از خدمت ایفاد می‌کند، محققین در پی این نکته بوده‌اند که چه عواملی باعث می‌شود تا انتظارات مشتریان شکل بگیرد.
انتظار از خدمت مطلوب: انتظار از یک خدمت مطلوب ناشی از دومنبع است، یازهای شخصی، وجود فلسفه هایی درباره خدمت. نیاز شخصی یا فردی در حقیقت آن دسته از حالات روحی و روانی، یا شرایط جسمی است که، یک مشتری دارد و نقش بسیار مهمی در شکل دهی سطح خدمت مطلوب ایفا می کند. این نیارها در چند بعد نیازهای فیزیکی، روانی، اجتماعی و کارایی تقسیم می‌شود. از این عوامل به عنوان تشدید کننده‌های دائمی خدمت یاد می شود که، فاکتورهای باثبات فردی هستند و حساسیت مشتری به خدمت را تشدید می‌سازد. از جمله فاکتورهای مهم و اساسی انتظارات خدمت مشتق شده نام دارد که این انتظار زمانی رخ می‌دهد که انتظار مشتری توسط شخص یا گروهی دیگر جهت داده شده باشد. از جمله دیگر تشدید کننده‌ها فلسفه یا نگرش فرد نسبت به خدمت است. چنانچه فردی، در یک زمینه خدمت خاص، دارای تجربه و صاحب نظر باشد در نتیجه فلسفه‌های فردی خدمت و انتظارات خدمت مشتق شده، نگرش‌ها و ایده‌های قوی‌تری را راجع به آن خدمت ارائه می‌دهد.
انتظار خدمت کافی: مجموعه‌ای از پارامترهای مختلف خدمت کافی را تحت تأثیر قرار می‌دهند (یعنی سطحی از خدمت که از نظر مشتری قابل قبول است).
به طور کلی پنج عامل سطح خدمت را تشکیل می‌دهند:

 

    1. تشدید کننده‌های انتقالی خدمت.

 

    1. راه کارهای دیگر خدمت.

 

    1. نقش مشتری در درک خدمت.

 

    1. فاکتورهای موقعیتی.

 

    1. خدمت پیش‌بینی شده[۶۰].

 

با توجه به گسترده بودن مفاهیم ذکر شده، به توضیح مختصری از هر یک از آن‌ها می‌پردازیم.
تشدید کننده‌های انتقالی خدمت: این عامل معمولاً موقتی و کوتاه مدت بوده و زمانی که اتفاق افتد آگاهی مشتری را در خصوص نیاز به یک خدمت افزایش می‌دهد. موقعیت‌های اضطراری فردی که در آن‌ها خدمت ضرورتاً لازم است، باعث می‌شود که سطح انتظار خدمت کافی بالا رود. به عنوان مثال، چنانچه فردی در گرفتن یک خدمت کارگزاری در خصوص عملیات سهام، مثلاً پر کردن فرم خرید یا فروش سهام توسط متصدی مربوطه دچار اشتباه شود، در مرحله بعدی به شرکت با توجه به وسواس بیشتری فرمهای تکمیل شده توسط متصدی مربوطه را کنترل می‌کند.
راه کارهای دیگر خدمت:‌ منظور از راه کارهای دیگر خدمت، ارائه کنندگان دیگری هستند که آن خدمت را ارائه می‌دهند و مشتری می‌تواند آن خدمت را از آنان دریافت نماید. حال چنانچه مشتری بتواند از منابع متعددی آن خدمت را دریافت کند، بالطبع سطح خدمت کافی آن‌ها بالاتر از مشتریانی است که چنین امکاناتی را ندراند. باز به عنوان مثال می‌توان به تعدد شرکت‌های کارگزاری در زمینه عملیات مربوط به خرید و فروش سهام اشاره نمود که باعث می‌شود تا مشتری بتواند گزینه های دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهد.
نقش مشتری در یک خدمت: منظور میزان فعال بودن یک مشتری در گرفتن یک خدمت است. چنانکه یک مشتری از خود نقش فعالی را در فرایند دریافت خدمت نشان دهد، سطح انتظارش افزایش یافته و در غیر این صورت سطح انتظار وی کاهش می‌یابد.
فاکتورهای موقعیتی: منظور از این فاکتور،‌ شرایطی است که مشتری هدایت و کنترل آن را خارج از کنترل ارائه کننده خدمت می‌داند. در چنین شرایط مشتری سطح پایین‌تری از خدمت را به علت فاکتورهایی که به دست شرکت نبوده اما روی عملیات اثر گذاشته است را می‌پذیرد در چنین شرایطی منطقه قابل تحمل مشتری افزایش یافته و گسترده می شود.
خدمات پیش‌بینی شده: آخرین عاملی که برخدمت کافی اثر می‌گذارد، آن سطحی از خدمت است که مشتری احتمال دریافت آن را دارد. حال چنانچه مشتری خدمت را خوب پیش‌بینی کرده باشد، سطح خدمت کافی، بالاتر از زمانی خواهد بود که آن خدمت را ضعیف پیش بینی کرده باشد. این امر باعث می‌شود تا محدوده منطقه قابل تحمل مشتری، کاهش یافته و محدود شود.
ادراکات مشتری از خدمت:‌ زمانی که صبحت از ادراکات مشتری می‌شود منظور، میزان درک و برداشت مشتری در خصوص خدمات دریافت شده است. به زبانی ساده می‌توان گفت که. آیا مشتری از خدماتی که دریافت کرده است راضی بوده و برای آن ارزش قایل است و آیا آن خدمت دارای معیارهای کیفی لازم بوده است یا خیر. مشتری برای پاسخ دادن به چنین سؤالهایی همیشه از معیارهایی استفاده می کند و براساس آن معیارها خدمت دریافت شده را ارزیابی می‌کند.
اما آن چیزی که مهم است و همواره باید به یاد داشته باشیم آن است که، همیشه ادراکات و انتظارات می‌بایست با هم در نظر گرفته شوند، زیرا انتظارات و ادراکات هر فرد با فرد دیگری متفاوت بوده و با توجه به پارامترهای مختلفی دچار نوسان و تغییر می‌شود[۶۰].
۲٫۶٫۵٫۲٫ رضایت مشتری در بخش خدمات و چالش‌های مدیریت خدمات در ارتباط با آن
امروزه مشتری و نقش رضایت او در حیات سازمان‌ها امری بدیهی است، پژوهشات نشان می‌دهد، ر دنیای امروز سازمانهایی موفق هستند که مشتری خود را خوب شناخته و توانسته اند توجه به مشتری و کیفیت در ارائه خدمات را به عنوان اساسی‌ترین محور فعالیت‌های شرکت، در درون شرکت نهادینه کرده و مدیران و کارکنانی مشتری گرا و کیفیت‌گرا را در تمامی سطوح داشته باشند.
امروزه سازمانهای موفق حتی فراتر از نیازهای بالفعل مشتری و رضایت او حرکت کرده و بحث مشعوف شدن مشتری را مطرح می‌کنند. یعنی علاوه بر برآوردن نیازهای مشتری، خدمتی به مشتری ارائه می نمایند که حتی خود مشتری نیز انتظار آن را نداشته باشد. با این دید مشتری یک عضو از سازمان است که باید نیازها و حساسیت‌های او را شناخته و بر مبنای آن جهت‌گیری نمود. طراحی استراتژی‌ها و طراحی مجموعه یا بسته خدمات بایستی بر اساس نیازها، خواسته‌ها و تقاضاهای مشتری شکل گیرد. به ویژه در مورد سازمانهای خدماتی، موضوع مشتری، توجه به خواسته‌ها، انتظارات و نیازهای او بسیار حساس‌تر و پر رنگ‌تر می‌شود.
به عبارت دیگر مجموعه‌ای که می‌خواهد خدمت رسانی به مشتریان را پیشه خود نماید، ناگزیر است که بخش عمده‌ای از فرایند ارائه خدمات را با حضور مشتری به انجام رساند. در نتیجه تسهیلات و امکانات موردنیاز برای انجام خدمات، از اهمیت و حساسیت ویژه‌ای برخوردار می‌شود. به نحوی که تسهیلات و امکانات خدمت از دیدگاه و منظر مشتریان داخلی می‌شود و کیفیت محیط ارائه خدمت، بر کیفیت خدمت تاثیر می‌گذارد[۴۷].
توجه به دکوراسیون داخلی، مبلمان، نحوه استقرار، سروصدا، رنگ، سهولت دسترسی، معماری ساختمان، همگی بر روی درک و برداشت مشتری از خدمت تأثیر می‌گذارد. در نتیجه مشتری می‌تواند یک جزء فعال در فرایند ارائه خدمت محسوب شود. از سوی دیگر دانش، تجربه، انگیزش، میزان همکاری و حتی صداقت مشتری تماماً به طور مستقیم، عملکرد یک سیستم ارائه خدمت را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این یک چالش مدیریت خدمت است که چگونه موارد مذکور را در طراحی خدمت خود در نظر بگیرد تا در نهایت رضایت مشتری حاصل شود.
در نهایت به گفته پیتر دراکر «رضایت مشتری، هدف و مقصود تمام فعالیت­ها است».
مشتری مهمترین دارایی هر سازمان محسوب شده و موفقیت هر سازمان در گروه آن است که چه تعداد مشتری دارد و این مشتریان به چه میزان از خدمات و یا کالاهای آن سازمان استفاده می‌کنند. اهمیت رضایت مشتری نقش بسزایی دارند به گونه‌ای که ۳۰% امتیازات کیفیت در جایزه مالکولم بالدریچ[۳۷] به رضایت مشتری اختصاص دارد[۴۷].
۷٫۵٫۲٫ مدل های ارائه شده در زمینه اندازه گیری کیفیت خدمات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:01:00 ب.ظ ]




تعهدات اجاره های سرمایه ای
تعهدات اجاره های عملیاتی
خریدهای تعهدی و سایر بدهیهای بلند مدت که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) در ترازنامه شرکت منعکس شده اند.
گفتار هفتم:
۲-۱ شرکتهای فرعی و شبه شرکتهای فرعی[۶۲]
در سالهای اخیر یکی از متداولترین اشکال تامین مالی خارج از ترازنامه باعث بکارگیری اصطلاح شبه شرکتهای فرعی گردیده است. همانگونه که از نام آن پیداست، آنها شرکتهایی هستند که در اصل به شرکتهای فرعی شبیه می باشند، اما در تعریف حیطه قانونی یک شرکت فرعی قرار نمی گیرند.
شرکت اصلی (مادر) باید دارائیها، بدهیها و معاملات شرکت های فرعی را در حسابهای گروه منعکس کند. شرکت اصلی معاملات با شرکتهای فرعی و شبه فرعی را بنابر سیاست و منافع خود انجام می دهد از این رو شرکتهای فرعی و شبه فرعی خواسته و یا ناخواسته در جهت منافع شرکت اصلی گام بر می‌دارند، هر چند که در بعضی موارد تشخیص طرف کنترل کننده به سادگی امکان پذیر نیست.
۲-۲-۱ تعریف شرکت شبه فرعی:
یک شرکت شبه فرعی از یک واحد گزارشگر را می توانیم انواعی از شرکتها شامل (سهامی، غیر سهامی، با مسئولیت محدود و ….) یا وسیله دیگری بدانیم که اگر چه در حیطه یک شرکت فرعی قرار نمی گیرد اما بطور مستقیم یا غیر مستقیم توسط واحد گزارشگر (شرکت اصلی) کنترل می شود و منبع منفعت داخلی و خارجی برای آن نهاد است، که در اصل تفاوتی با منافع ناشی شده از شرکت تابع ندارد ]تعریف متن پیشنهادی گزارش های مالی شماره ۴ FRED4 ]. ویژگی کلیدی تعریف بالا کنترل است که در شرایط یک شرکت فرعی به معنی توانایی برای اداره سیاستهای مالی و عملیاتی آن به همراه نگرشی برای بدست آوردن سود اقتصادی از فعالیتهای آن می باشد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
تعهدات یک شرکت فرعی بگونه ای است که شرکت مادر می تواند:
از حداکثر میزان حق رای بهره مند گردد.
اکثریت اعضای هیئت مدیره را عزل و نصب نماید.
به تنهایی اکثریت حق آراء را از طریق موافقت با سایرین بدست آورد.
از حق اعمال نفوذ حاکمیتی بوسیله شرکتنامه، اساسنامه یا قرارداد کنترل بهره مند است.
از سود ناشی از مشارکت بهره مند گردد و واقعاً نفوذ حاکمیتی به آن اعمال کند.
استاندارد گزارشگری مالی شماره ۲ (FRS2) [۶۳] در مورد حسابهای تلفیقی، نیازهای قانون را منعکس می‌کند اما هم چنین شامل راهنمایی در مورد تفسیر برخی از شرایط آن می باشد. استاندارد گزارشگری مالی شماره ۲ (FRS2) نفوذ غالب را به عنوان تاثیری تعریف می کند که می تواند سیاستهای عملیاتی و مالی طرح شده توسط اعمال کننده نفوذ را، علی رغم حقوق یا تاثیر هر یک از طرفین دیگر تحقق بخشد. این بحث تا آنجا ادامه می یابد که مشخص می کند اعمال واقعی تاثیر غالب در واقع اعمال تاثیری است که حاصل آن دستیابی به نتیجه ای است که در آن سیاستهای عملیاتی و مالی متعهدی که تحت تاثیر آن قرار گرفته است به گونه ای تنظیم می گردد که با خواسته های اعمال کننده مطابقت داشته باشد و با منفعت اعمال کننده آن خواه این خواسته ها آشکار باشد یا خیر، سازگار باشد. اعمال واقعی تاثیر حاکمیتی بیشتر توسط تاثیر آن در عمل مشخص می شود تا از طریق روشی که بوسیله آن این نفوذ اعمال می گردد.
یک شرکت اصلی (مادر) ممکن است واقعاً اعمال کنترل خود را به شیوه مداخله گرانه یا غیر مداخله گرانه طراحی نماید. به عنوان مثال ممکن است شرکت اصلی سیاستهای عملیاتی و مالی شرکت فرعی خود را مستقیماً و با جزئیات تنظیم کند یا ممکن است ترجیح دهد اعمال کنترل خود را از طریق تدوین طرح کلی بدون درگیر شدن در اساس معمول و روزانه تحقق بخشد.
متن پیشنهادی گزارشگری مالی (FRED4) بیان می کند که حتی اگر یک شبه شرکت فرعی مشمول تعریف قانونی یک شرکت فرعی نشود، چنانچه روابط بین آن و شرکت اصلی به گونه ای باشد که سیاستهای آن توسط واحد گزارشگر تعیین و کنترل می شود همچنان می‌بایست به عنوان یک شرکت فرعی در تلفیق در نظر گرفته شود. با این حال در برخی موارد تشخیص اینکه کنترل از طرف چه کسی اعمال می شود مشکل است در این گونه موارد بهترین روش برای مشخص ساختن طرف کنترل کننده این است که مشخص کنیم که چه کسی مزایای حاصل از فعالیت شرکــت را دریافت می کند.
۲-۲-۲ معافیت شبه شرکتهای فرعی از تلفیق
حتی اگر یک شرکت، یک شبه شرکت فرعی باشد متن پیشنهادی گزارشگری مالی (FRED4) در شرایط خاص معافیت آنها را از تلفیق مجاز می داند . مهم ترین مساله از نقطه نظر تامین مالی خارج از ترازنامه در جایی است که نوع فعالیتهای یک یا تعداد بیشتری از شبه شرکتهای فرعی متفاوت از دیگر شرکتهای فرعی است که در تلفیق آورده می شوند که البته منتقدین عقیده دارند که معافیت آنها با الزام افشای اطلاعات درست و بی طرفانه ناسازگار است.
کمیته استانداردهای حسابداری بین المللی (IASC)[64] در تلفیق صورتهای مالی ، شرکت فرعی را به عنوان شرکتی تعریف می کند که از طریق شرکت دیگر کنترل می شود.
در ایالات متحده اصلی ترین بیانیه در مورد تلفیق شرکتهای فرعی تحت عنوان ARB51[65] (صورتهای مالی تلفیقی) می باشد که در سال ۱۹۵۹ منتشر گردید. معیار اساسی که تعریف یک شرکت فرعی را بنا نهاده است در اختیار داشتن کنترل منافع مالی آن شرکت می باشد و هم چنین شرایط معمول و پذیرفته شده برای در اختیار داشتن کنترل منافع مالی در واقع مالکیت اکثریت حق رای محسوب می‌شود. بنابراین به عنوان یک قانون عمومی مالکیت توسط یک شرکت، بطور مستقیم یا غیر مستقیم بیش از پنجاه درصد از سهام دارای حق رای شرایطی است که بسوی تلفیق پیش می رود.
هیئت اصول حسابداری (APB) [۶۶]یک شرکت فرعی را به عنوان شرکتی که بطور مستقیم یا غیر مستقیم توسط شرکت دیگر کنترل شده است توصیف می کند . شرط معمول برای کنترل مالکیت اکثریت سهام (بیش از ۵۰%) می باشد. البته قدرت کنترل با میزان کمتری از مالکیت نیز امکان پذیر است به عنوان مثال از طریق قرارداد، اجاره توافق با سایر سهامداران یا از طریق رای دادگاه.
۲-۲-۳ ارتباط شرکتهای فرعی و شبه شرکتهای فرعی با تامین مالی خارج از ترازنامه:
نمودار ارائه شده در روبرو نشان می دهد که چگونه از چنین شرکتهایی برای کاهش نسبتهای اهرمی (نسبت بدهیها) استفاده می شود.
۶۰%
A
شرکت B هم زمان توسط شرکتهای A و شرکت ۵۰%
شرکتهای وام گیرنده
۵۰%
I
B
I تملک و کنترل شده است.
C
ولی شرکت C نیز بطور همزمان از سوی شرکتهای
A و B تملک و کنترل شده است در صورتی که حق رای بطور مساوی تقسیم شده باشد شرکت C یک شرکت فرعی نمی باشد.
فرض کنید معاملات زیر صورت پذیرد:
شرکت C وامی به مبلغ ۱۰۰۰۰۰ ریال از بانک می گیرد.
شرکت C با وجه وام از شرکت A دارائی می خرد.
شرکت A وجه دریافتی از شرکت C را بابت بازپرداخت وامهای قبلی خود می پردازد.
نتیجه اینکه نسبتهای اهرمی برای شرکت A کاهش می یابد (بهبود می یابد).
در صورتی که شرکت C دارائیها را مجدداً به شرکت A اجاره می دهد این شرکت هم چنان می تواند از دارائیهای فروخته شده به شرکت C استفاده کند و چنانچه بخواهند از نشان دادن دوباره دارائیها در ترازنامه شرکت خودداری کنند قرارداد اجاره باید به صورت اجاره عملیاتی تنظیم شود.
البته ادامه چنین فعالیتهایی بعد از سال ۱۹۸۹ به سادگی امکان پذیر نبود زیرا تعریف جدیدی از شرکتهای فرعی و شبه فرعی ارائه شد که پا را فراتر از حق کنترل و مالکیت می‌گذاشت. به عنوان مثال قبل از سال ۱۹۸۹ سطوح مختلف سهام عادی با حق رای های متفاوت می توانست ایجاد شود بدین ترتیب شرکت A می توانست مالک بیش از ۵۰% سهام عادی شرکت B با حق رای شود و بطور موثر آن شرکت را کنترل کند هم چنین اگر شرکت A کمتر از نیمی از مجموع حقوق صاحبان سهام B را تملک می کرد، شرکت B نباید به عنوان شرکت فرعی در صورتهای مالی شرکت A طبقه بندی شود. به هر حال بند ۵ بیانیه تحقیقات مالی شماره ۵ (FRS5) [۶۷]به این موضوع اشاره دارد که شیوه عمل در مورد شبه شرکتهای فرعی باید به این صورت باشد. دارائیها و بدهیها، سود و زیان و جریانهای نقدی شبه شرکتهای فرعی را باید در صورتهای مالی شرکتهای گروه مانند شرکتهای فرعی ارائه و افشاء کنند.
گفتار هشتم:
۲-۲ سرمایه گذاری در ارزش ویژه سایر شرکتها[۶۸]
۲-۲-۱ سرمایه گذاریهایی که نه موجب افزایش نفوذ می شوند نه موجب افزایش کنترل می‌شوند.
شرکتها مرتبا در ارزش ویژه سایر شرکتها سرمایه گذاری می کند. یک شرکت ممکن است بطور کوتاه مدت، یا بلند مدت به منظور افزایش درآمد یا افزایش ارزش سرمایه یا اهداف استراتژیکی سرمایه گذاری کنند. این اهداف از قبیل توسعه و گسترش فرآورده های خود که در حال ارائه به مناطق جدیدتری است، ادغام فراورده ها یا تکنولوژی شرکت دیگر با فرآورده ها و تکنولوژی خود و یا متنوع کردن تجارت خود. سرمایه گذاریها ممکن است ماهیتاً بطور کلی غیر فعال و معمولی باشند یا ممکن است برای شرکت سطحی از نفوذ و یا حتی کنترل بر شرکت دیگر را فراهم کنند. حسابداری برای سرمایه گذاریها در شرکتهای دیگر بر مبنای میزان سرمایه گذاری ، سرمایه گذار با شرکت دیگر متفاوت است.
سرمایه گذاریهایی که نه نفوذ را افزایش می دهند و نه موجب افزایش کنترل می شوند متداول هستند. این سرمایه گذاریها ماهیتاً معادل سرمایه گذاریهایی هستند که تحت عنوان اوراق بهادار نگهداری و طبقه بندی می شوند.
استاندارد حسابداری مالی (SFAS) [۶۹] شماره ۱۱۵ ملزم می سازد که سرمایه گذاریهایی از این دست می‌بایست دوباره مورد سنجش قرار گیرد و به ارزش متعارف (ارزش بازار) در ترازنامه منعکس شود. الزامات برای گزارش این سرمایه گذاریها به ارزش متعارف این سوال را بوجود می آورد که چگونه تغییرات در این ارزشهای متعارف که طی دوره به وقوع می پیوند را محاسبه کنیم.
از نظر تاریخی حسابداری برای این سودها و زیانهای تحقق نیافته موضوع بحث بیشتری در این زمینه بوده است. استاندارد حسابداری مالی (SFAS) شماره ۱۱۵ در مورد شناسایی سودها و زیانهای تحقق نیافته بر اثر تغییرات قیمت بازار سرمایه‌گذاریها ابراز تردید کرده است و عنوان کرده است که سودها و زیانهای تحقق نیافته از نظر ویژگی، با درآمدها و هزینه های ناشی شده از معاملات با دیگران متفاوت است و همینطور برخی بر این عقیده اند که این سودها و زیانها بالقوه هستند و هنوز به وقوع نپیوسته اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:01:00 ب.ظ ]




۷۳۱/۰

 

 

 

جدول ۳-۱ ضریب آلفای کرونباخ
با توجه به اینکه تمام سطوح معنی داری بالای ۰۵/۰ است فرض صفر مبنی بر نرمال بودن توزیع پذیرفته می‌شود؛ لذا شرایط نرمال بودن متغیر های مورد مطالعه جهت برآورد پارامتر های مجهول قابل اتکا است.
۳- ۶٫ روش های تجزیه و تحلیل داده ها
در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده خواهد شد و داده های جمع آوری شده با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS با استناد از تکنیک لیزرل و برای تجزیه و تحلیل مدل کلی از نرم افزار آموس AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. روشهایی که در این پایان نامه بکار برده می شوند عبارتند از به منظور پی بردن به رابطه بین متغیرهای مستقل مهارت های PC و متغیر وابسته یعنی کیفیت خدمات وب از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. آزمون معنی داری همبستگی با آماره ی آزمون تی-استیودنت ۳۱ تحلیل واریانس با بهره گرفتن از آماره ی آزمون F انجام گرفته است. و اعتبار سازه با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل کوواریانس از معادلات خطی ساده نیز استفاده شده است.
دانلود پروژه
در این پژوهش از تکنیک معادلات ساختاری (SEM)به منظور تجزیه و تحلیل مشاهدات استفاده کرده ایم.
این روش یکی از جدیدترین و قوی ترین روش های تجزیه و تحلیل چند متغیری است که برخی هم به آن تحلیل ساختاری کوواریانس و الگو سازی علی اطلاق می کنند. کاربرداصلی آن در موضوعات چند متغیره ای است که نمی توان آنها را به شیوه دو متغیری با در نظر گرفتن هربار یک متغیر مستقل با یک متغیر وابسته انجام داد. تجزیه و تحلیل چند متغیره به یکسری روش های تجزیه و تحلیل اطلاق می‌شود که ویژگی اصلی آنها، تجزیه و تحلیل همزمان چند متغیر مستقل با چندمتغیروابسته است.
به عبارت دیگروقتی شما میخواهید متغیروابسته خود به عنوان مثال بزهکاری را بامتغیرهای مستقلی همچون انگیزه فردی، روابط خانوادگی، سابقه بزهکاری، موقعیت اجتماعی اقتصادی وازاین قبیل پیش بینی کنیدبایستی به طراحی یک مدل علی وارزیابی آن بپردازیدکه بااستفاده ازمدل یابی معادلات ساختاری قادربه آن خواهیدبود.
تحلیل SEM را می توان توسط دو تکنیک انجام داد:
تحلیل ساختارهای کوواریانس یا روابط خطی ساختاری
حداقل مربعات جرئی (PLS)
تکنیک معادلات ساختاری آمیزه دوتحلیل است:
تحلیل عاملی تائیدی (مدل اندازه گیری)
تحلیل مسیر –تعمیم تحلیل رگرسیون (مدل ساختاری)
بنابراین شمادراین پژوهش برخی ازمواردرابه طورمستقیم اندازه‌گیری می کنید(بخش اندازه گیری مدل)که عموماً همان گویه های پرسشنامه است و برخی ازمواردراباترکیب این گویه ها بدست آورده و روابط آنها را می سنجید (بخش تحلیل مسیر مدل) تا بتوانید مدل نهایی خود را رسم کنید.
به بیان دیگر مدل یابی معادلات ساختاریک تکنیک تحلیل چند متغیری بسیار کلی و نیرومند از خانواده رگرسیون چند متغیری و به بیان دقیق تر بسط «مدل خطی کلی» ۴ است که به پژوهشگر امکان میدهد مجموعه ای از معادلات رگرسیون را به گونه هم زمان مورد آزمون قرار دهد.
مدل یابی معادله ساختاری یک رویکرد جامع برای آزمون فرضیه هایی درباره روابط متغیرهای مشاهده شده و مکنون است که گاه تحلیل ساختاری کوواریانس، مدل یابی علّی و گاه نیز لیزرل نامیده شده است. اما اصطلاح غالب در این روزها، مدل یابی معادله ساختاری یا به گونه خلاصه SEM است
یکی از مفاهیم اساسی که در آمار کاربردی در سطح متوسط وجود دارد. اثر انتقالهای جمع‌پذیر و ضرب‌پذیر در فهرستی از اعداد است یعنی اگر هر یک از اعدادیک فهرست در مقدار ثابت K ضرب شود میانگین اعداد در همان K ضرب می شود و به این ترتیب، انحراف معیار استاندارد در مقدار قدر مطلق K ضرب خواهد شد. نکته این است که اگر مجموعه ای از اعداد x با مجموعه دیگری از اعداد y از طریق معادله y=4x مرتبط باشند در این صورت واریانس y باید ۱۶ برابر واریانس x باشد و بنابراین از طریق مقایسه واریانس های x و y می توانید به گونه غیر مستقیم این فرضیه را که y و x ازطریق معادله y=4x با هم مرتبط هستند را بیازمایید.
این اندیشه از طریق تعدادی معادلات خطی از راه های مختلف به چندین متغیر مرتبط با هم تعمیم داده می شود. هرچند قواعد آن پیچیده تر و محاسبات دشوارتر می شود، اما پیام کلی ثابت می ماند. یعنی با بررسی واریانسها و کوواریانسهای متغیرها می توانید این فرضیه را که «متغیرها از طریق مجموعه ای از روابط خطی با هم مرتبط اند» را بیازمایید.
توسعه مدل های علّی متغیرهای مکنون معرف همگرایی سنتهای پژوهشی نسبتا مستقل در روان سنجی، اقتصادسنجی، زیست شناسی و بسیاری از روش های قبلا آشناست که آنها را به شکل چهارچوبی وسیع در می آورد. بحث در خصوص مفاهیم متغیرهای مکنون در مقابل متغیرهای مشاهده شده و خطا از موضوعات مورد بحث SEM می باشد.
۳-۶-۱ شاخص های آزمون های برازندگی مدل SEM
با آنکه انواع گوناگون آزمون ها که به گونه کلی شاخص های برازندگی نامیده می شوند. پیوسته در حال مقایسه، توسعه و تکامل می باشند، اما هنوز درباره حتی یک آزمون بهینه نیز توافق همگانی وجود ندارد. نتیجه آن است که مقاله های مختلف، شاخص های مختلفی را ارائه کرده اند و حتی نگارش های مشهوربرنامه های SEM مانند نرم افزارهای lisrel, Amos, EQS نیز تعداد زیادی از شاخص های برازندگی به دست می دهند. به منظور تحلیل داده های و بدست آوردن شاخص ها در این پژوهش از نرم افزار Amos استفاده شده است. این شاخص ها به شیوه های مختلفی طبقه بندی شده اند که یکی از عمده ترین آنها طبقه بندی به صورت مطلق، نسبی و تعدیل یافته می‌باشد. در ادامه به توضیح برخی از این شاخص‌ها می پردازیم.
۳-۶-۲ شاخص GFI‌ AGFI, یا شاخص برازندگی
این شاخص به حجم نمونه وابسته نیست و نشان می دهد که مدل تا چه حد نسبت به عدم وجود آن، برازندگی بهتری دارد. این شاخص، به واقع مقدار نسبی واریانس ها و کوواریانس ها را به گونه مشترک از طریق مدل ارزیابی می کند و دامنه تغییرات آن بین صفر تا یک است. چون GFI نسبت به سایر شاخص ها اغلب بزرگتر است، برخی از پژوهشگران نقطه برش ۹۵/۰ را برای آن پیشنهاد کرده اند. برپایه قرارداد مقدار GFI باید برابر یا بزرگتر از ۹/۰ باشد تامدل پذیرفته شود.
شاخص برازندگی دیگرAGFI یا همان مقدار تعدیل یافته شاخص GFI برای درجه آزادی می باشد. این مشخصه معادل باکاربرد میانگین مجذورات به جای مجموع مجذورات در صورت و مخرج GFI-1 است. مقداراین شاخص نیز بین صفر و یک می باشد. برپایه قرارداد مقدار AGFI باید برابر یا بزرگتر از ۹/۰ باشد تا مدل پذیرفته شود.
۳-۶-۳ شاخص خطای مجموع مجذورا ت میانگین RMSEA
این شاخص، ریشه میانگین مجذورات تقریب می باشد. شاخص RMSEA برای مدل های خوب برابر ۰۵/۰ یا کمتر است. مدلهایی که RMSEA آنها ۱/۰ باشد برازش ضعیفی دارند. برپایه قرارداد مقدار RMSEA اگر کوچکتر از ۰٫۱ باشد برازندگی مدل پذیرفته می شود.
۳-۶-۴مجذور کای
آزمون مجذور کای (خی دو) این فرضیه مدل مورد نظر هماهنگ با الگوی همپراشی بین متغیرهای مشاهده شده است را می آزماید، کمیت خی دو بسیار به حجم نمونه وابسته می باشد و نمونه بزرگ کمیت خی دو را بیش از آنچه که بتوان آن را به غلط بودن مدل نسبت داد، افزایش می دهد. مقدار کای دو باید از لحاظ آمار معنادار باشد یعنی از میزان جدول بزرگتر باشد.
۳-۶-۵ شاخص نرم شده برازندگی NFI
شاخص NFI (که شاخص بنتلر بونت هم نامیده می شود) برای مقادیربالای ۹/۰ قابل قبول و نشانه برازندگی مدل است. این شاخص از طریق مقایسه یک مدل به اصطلاح مستقل که درآن بین متغیرها هیچ رابطه ای نیست با مدل پیشنهادی مورد نظر، مقدار بهبود را نیز می آزماید. شاخص NFI بزرگتر از ۹/۰ قابل قبول و نشانه برازندگی مدل است.
۳-۶-۶ شاخص برازندگی فزاینده IFI
این شاخص طبق قرارداد باید حداقل مقدار ۹/۰ را داشته باشد تا مدل پذیرفته شود.
۳-۶-۷ شاخص برازندگی CFI
این شاخص برازندگی مدل موجود را با مدل صفر که در آن فرض می شود متغیر مکنون موجود در مدل ناهمبسته اند (مدل استقلال) مورد مقایسه قرار می دهددر واقع این شاخص مدل مورد نظر را با مدل بدون رابطه هایش مقایسه می کند. CFI از لحاظ معنا مانند NFI است با این تفاوت که برای حجم گروه نمونه جریمه می دهد. مقدار آن بر پایه قرار داد باید حداقل ۹/۰ باشد.
شاخص های دیگری نیز در خروجی نرم افزار دیده می شوند که برخی مثل AIC,CAICECVA, برای تعیین برازنده ترین مدل از میان چند مدل مورد توجه قرار می گیرند. برای مثال مدلی که دارای کوچکترین AIC,CAIC,ECVA باشد برازنده تراست. برخی از شاخص ها نیز به شدت وابسته حجم نمونه اند و در حجم نمونه های بالا می توانند معنا داشته باشند.
۳-۶-۸ روش تحلیل داده ها در SEM
از جمله تحلیل‌های همبستگی، تحلیل ماتریس کوواریانس یا ماتریس همبستگی است. با توجه به هدفپژوهش و تحلیل‌هائی که روی این ماتریس صورت می‌گیرد به دو دسته اصلی تقسیم می‌شود: تحلیل عاملی[۵۵] و مدل معادلات ساختاری [۵۶]SEM. هر دو این تحلیل‌ها از طریق نرم افزار لیزرل قابل انجام است. مدل معادلات ساختاری SEM یا یک ساختار علی خاص بین مجموعه‌ای از سازه‌های غیرقابل مشاهده است. یک مدل معادلات ساختاری از دو مولفه تشکیل شده است: یک مدل ساختاری که ساختار علی بین متغیرهای پنهان را مشخص می‌کند و یک مدل اندازه‌گیری که روابطی بین متغیرهای پنهان و متغیرهای مشاهده شده را تعریف می‌کند.
سازه‌ها یا متغیرهای پنهان و متغیرهای مشاهده شده دو مفهوم اساسی در تحلیل‌های آماری بویژه بحث تحلیل عاملی و مدل یابی معدلات ساختاری هستند. متغیرهای پنهان که از آنها تحت عنوان متغیر مکنون نیز یاد می‌شود متغیرهائی هستند که به صورت مستقیم قابل مشاهده نیستند. برای مثال متغیر انگیزه را در نظر بگیرید. انگیزه فرد را نمی‌توان به صورت مستقیم مشاهده کرد و سنجید. به همین منظور برای سنجش متغیرهای پنهان از سنجه‌ها یا گویه‌هائی استفاده می‌کنند که همان سوالات پرسشنامه را تشکیل می‌دهند. این سنجه‌ها متغیرهای مشاهده شده هستند. مدل کلی معادلات ساختاری از قوانینی پیروی می‌کند که شامل:
۱- هر بیضی در مدل معادلات ساختاری نشان‌دهنده یک متغیر پنهان است.
۲- هر مستطیل در مدل معادلات ساختاری نشان‌دهنده یک متغیر قابل مشاهده است.
۳- از هر متغیر پنهان (بیضی) به هر متغیرقابل مشاهده (مستطیل) پیکانی وجود دارد که با نماد λ نشان داده می‌شود. به λ وزن‌های عاملی یا بار عاملی گفته می‌شود. طبق گفته کلاین بارهای عاملی بزرگتر از ۳/۰ نشان‌دهنده با اهمیت بودن رابطه است.
۴- هر مقدار ε نیز نشان‌دهنده خطا در پیش بینی متغیرهای پنهان از یکدیگر است.
۵- ضریب رابطه علی بین دو متغیر پنهان مستقل و وابسته با γ نشان داده می‌شود.
۶- ضریب رابطه علی بین دو متغیر پنهان وابسته با β نشان داده می‌شود.
۳-۶-۹ بار عاملی[۵۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ب.ظ ]




شکل ۷-۳ میزان تولید بیوگاز به دست آمده از نتایج تجربی برای واحد خوراک ۱۰۳
پایان نامه
شکل ۷-۴ مقایسه نتایج تجربی با محاسبه شده مورد نیاز ماهانه ۱۰۴
شکل ۷-۵ مقایسه نتایج تجربی با محاسبه شده مورد نیاز هفتگی ۱۰۴
شکل ۷-۶ برآورد مقدار تولید در سیستم ترکیبی ساخته شده برای روستای فیرورق ۱۰۶
شکل ۷-۷ مقایسه میزان تولید بیوگاز نتایج تجربی و برآورد شده ۱۰۶
شکل ۷-۸ نتایج صحیح آزمایش دکتر عمرانی ۱۰۸
شکل ۷-۹ میزان فزایش تولید بیوگاز به دلیل تجهیزات به کار گرفته شده بر حسب درصد ۱۰۸
شکل۷-۱۰ تحلیل انرژی برای رآکتور اول ۱۰۹
شکل ۷-۱۱ تحلیل انرژی برای رآکتور دوم ۱۱۰
شکل۷-۱۲ تحلیل انرژی برای رآکتور سوم ۱۱۰
شکل ۷-۱۳ مقایسه رآکتور های نوع اول ، دوم و سوم ۱۱۲
چکیده
این پایان نامه به بررسی و تحلیل طراحی رآکتور های بی­هوازی می ­پردازد. سه رآکتور جهت افزایش راندمان پیشنهاد داده شده اند. تمام محاسبات طراحی هر سه رآکتور در نرم افزار EES انجام گردیده است. رآکتور اول، ساخت و بهره برداری یک رآکتور بیوگاز ترکیبی هندی و چینی است. هدر رفت گاز از مخزن خروجی و سفت شدن محلول از دلایل کم بودن راندمان در هاضم­‌های بیوگاز می­باشند. در طراحی و ساخت رآکتور موجود برای افزایش بازده ، از همزن مکانیکی جهت افزایش تولید و از سرپوش گازی برای استحصال بیوگاز حوضچه خروجی استفاده گردیده است. در رآکتور دوم کویل آبگرم داخلی و آبگرمکن بیوگازسوز تجهیزات ضمیمه شده به رآکتور اول هستند. در رآکتور سوم تجهیز آبگرمکن خورشیدی، به رآکتور دوم اضافه شده است. این رآکتورها با یکدیگر مقایسه گردیده و رآکتور ایده‌آل برای منطقه طراحی انتخاب و ساخته شده است. رآکتورها ، با مدت زمان اقامت ۱۱۷روز با حجم هاضم ۹۶۰۰ لیتر فضولات که با نسبت یک به یک با آب مخلوط شده اند، طراحی شده اند. هاضم ساده توانایی تولید متوسط بیش از یک مترمکعب گاز را در روز داراست. رآکتور اول با بتن مسلح در مرز شمال غربی کشور (شهرستان خوی-شهر فیرورق) احداث گردیده است. حجم مخزن خروجی دو مترمکعب و سرپوش گازی به حجم ۳۵۰ لیتر می باشد. در ابتدا میزان بارگیری مخزن ۱۲ تن مخلوط است که از آن پس به صورت متناوب با مقدار خوراک روزانه ۴۰ کیلوگرم فضولات گاوی می باشد. براساس آزمایش‌ها و اندازه‌گیری‌های تجربی میزان گاز خروجی با به کار بردن همزن ۵/۶ درصد ، سرپوش ۲۱ درصد و همزن و سرپوش ۵/۲۷درصد افزایش می یابد. نتایج تجربی بر حسب تعداد روزهای آزمایش ۱ تا ۱۱۷ روز ارائه شده است. مدل‌سازی نتایج علمی و تجربی در طول یک سال انجام گرفته است که در راستای آن نیاز انرژی ساختمان و انرژی گاز تولید شده بررسی شده است.
واژه‌گان کلیدیتبدیل انرژی ، طراحی رآکتور بی‌هوازی ، سیستم بیوگاز، تامین انرژی ، بیوگاز
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱ تحلیل مساله و ضرورت انجام تحقیق
با وجود مشکلات عرضه انرژی و هدفمند شدن یارانه ها و گرانی سوخت ، جایگاه انرژی های نو در کشور مشخص­تر می شود. حال با معرفی سیستم بیوگاز به عنوان حلال برخی مشکلات مذکور ،برای توجیه بهتر مسئله، (شادی طلب و نایه در، ۱۳۸۸) رآکتور بیوگاز شرح داده شده می­ شود( تقوی و عباسپور، ۱۳۹۲). هاضم های بی­هوازی دارای مشکلاتی هستند که محبوبیت استفاده از آنها را کم می­ کند. بزرگترین مشکل هاضم­ها عدم جوابگویی به نیاز انرژی ساختمان می باشد. در پروژه حاضر روش­های علمی جدیدی برای حل این مشکل آورده شده است که نو آوری تحقیق می باشد.
یک دستگاه بیوگاز عموماً و به طور کلی از دو حوضچه ورودی و خروجی, یک مخزن تخمیر و یک محفظه گاز تشکیل شده است که با توجه به شرایط خاص اقلیمی و امکانات فنی و مالی به شکل‌های مختلف ساخته شده و مورد بهره برداری قرار می‌گیرد (احمدی ،۱۳۶۴). برای اینکه فرایند تشکیل بیوگاز در مخزن تخمیر به خوبی صورت گیرد باید درجه حرارت حدود ۲۰ تا ۳۵ درجه سلسیوس باشد و مواد اولیه تقریباً هم حجم خود با آب مخلوط شده باشند (ساسه ،۱۳۷۴). بیو گاز توسط باکتریهایی که موجب تجزیه ، پوسیدن وشکسته شدن مواد آلی درشرایط بدون اکسیژن می­ شود لذا چنین فرآیندی را هضم بی­هوازی گویند که شامل دو مرحله است (خردمند و همکاران، ۱۳۸۸). اصولاً بیوگاز را می توان از هر ماده آلی به دست آورد. (مهراسبی ، ۱۳۷۶).
۱-۲ بیوگاز و مشخصات آن
بیوگاز به عنوان یک حامل انرژی می ­تواند جایگزین بسیار مناسبی برای سوختهای فسیلی باشد. بیوگاز سوخت تمیزی است که ایجاد آلودگی زیست محیطی نمی­کند(عمرانی ق،۱۳۶۳). این مخلوط گازی که از تخمیر مواد زاید آلی در شرایط بی­هوازی حاصل می­ شود دارای میزان۶۰ تا ۷۰ درصد متان،۳۰ تا۴۰ درصد دی­اکسیدکربن و مقادیر ناچیزی از گازهای دیگر مانند هیدروژن، نیتروژن، اکسیژن، منواکسیدکربن و سولفید هیدروژن است. بیوگاز مقداری سبک­تر از هواست و دمای شعلۀ آن ۸۷۰ درجه سانتیگراد و دمای احتراق آن ۷۰۰ در جه سانتی گراد می­باشد که در مقایسه، گازوئیل ۳۵۰ درجه سانتیگراد ، نفت و پروپان در حدود ۵۰۰ درجه سانتی گراد مناسب است. (ساسه ، ۱۳۷۴)
۱-۳ انواع واحدهای بیوگاز
واحد مخزن گاز ثابت با فضای گاز ثابت مدل چینی غیر متحرک است و گاز حاصل در قسمت فوقانی دایجستر ذخیره می شود. در شکل۱-۱ واحد مخزن گاز ثابت نشان داده شده است. واحد با مخزن گاز شناور در شکل ۱-۲ شامل دایجستر و مخزن نگهدارنده گاز متحرک است مخزن نگهدارنده گاز یا بر روی لجن تخمیری یا در پوسته آب مخصوص به خود شناور می باشد گاز همچنان متصاعد شده در مخزن شناور جمع آوری می­ شود. اگر گاز خارج شود مخزن مجدداً به حالت اول بر می گردد زنگ زدگی سبب کوتاه شدن عمر واحد تا ۱۵ سال و در ناحیه گرمسیر حدود ۵ سال می شود. مخارج تعمیر و نگهداری مدام ناشی از هزینه­ های رنگ آمیزی و احداث وجود دارد. مخزن های از جنس پلیکا به خاطر عدم پایداری آنها در مقابل اشعه ماورای بنفش مناسب نیستند مخزن گاز شناور را می­توان با بالون بر روی دایجستر جایگزین نمود.
شکل۱-۱ واحد مخزن گاز ثابت یا دایجستر چینی (وافی محمدی م. ۱۳۸۶)
۱ – حوضچه و لولۀ ورودی ۲ - دایجستر ۳ - مخزن خروجی ۴ - مخزن نگهدارنده گاز ۵ - لولۀ گاز ۶ - در پوش ورودی ( با بهره گرفتن از وزنه ها مهار شده است ) ۷- اختلاف ارتفاع برابر با اختلاف فشار بر حسب سانتی متر آب ۸ - لایۀ زلال ۹ - (انباشتگی )لجن غلیظ ۱۰ -(انباشتگی)سنگ و شن ۱۱ -خط مبداء (صفر )ارتفاع پر شدن مخزن بدون فشار گاز
شکل ۱-۲ واحد مخزن گاز شناور یا دایجستر هندی (وافی محمدی م. ۱۳۸۶)
۱-۴ زیست توده
بیوگاز می تواند از فضولات حیوانی، انسانی، بقایای گیاهانی هم­چون باکاس ، کلش(کلوری و همکاران ، ۱۳۹۱)، تفاله‌های چغندر(عزت زادگان ، ۱۳۹۱) ، تفاله‌های گل محمدی (دعاگویی و همکاران ، ۱۳۹۰) و حتی زباله (یزدان داد و همکاران ، ۱۳۹۰) تولید شود. مواد آلی , فضولات حیوانی , انسانی و گیاهی قابل باز یافتند و تحت شرایط ویژه ای می توان از آنها گاز متان تهیه کرد ( ساسه ، ۱۳۷۴) . زباله‌تر تولیدی در شهر ها و روستاها، فضولات حیوانی و انسانی (روشنی و همکاران ،۱۳۹۱) ، بقایای گیاهی ، بقایای شهری ،( عتابی و همکاران، ۱۳۹۱) پساب صنایع ،تفاله نیشکر( مستعد و همکاران ، ۱۳۸۹)، لندفیل[۱] ها (اسماعیلی و اسماعیلی ، ۱۳۹۲) (خردمند و همکاران ، ۱۳۸۸) ، تصفیه شیرابه (ذوقی و قویدل، ۱۳۸۸). از چغندر میتوان طی شرایطی بیو اتانول تولید نمود و با نسبت معینی گازوئیل ترکیب کرده به عنوان سوخت استفاده کرد و بدین وسیله از مصرف سوخت­های فسیلی کاسته و مانع تولید گازهای گلخانه­ای می­ شود.( Eric et al ،۲۰۰۱)
۱-۵ کارآیی منابع و نگرش اجتماعی
از دیگر دلایلی که مردم را نسبت به استفاده از بیوگاز بدبین نموده راندمان کم دایجستر­های خانگی می­باشد که اغلب جوابگوی نیاز ساختمان ها نبوده و بلا استفاده می مانند(آذری­کیا و اشجاری، ۱۳۹۳). این امر به دلیل استفاده از روش­های سنتی در طراحی هاضم­ها اتفاق می­افتد( قدیم­خانی وهمکاران، ۱۳۹۲). چند مورد از مزایای استفاده از بیوگاز، امکان تولید انرژی در محل مصرف و حذف تلفات شبکه انتقال نفت ، برق و گاز، امکان تحویل انرژی پاک ،ارزان و تحویل انرژی به­فرم آبگرم، سوخت یا روشنایی، ایجاد اشتغال و توسعه صنایع مرتبط، تبدیل زباله شهری و صنعتی و فاضلاب‌های شهری و زائدات کشاورزی، جنگلی و دامی به کود بهداشتی ( آذری کیا و اشجاری، ۱۳۹۲)، تولید همزمان برق و حرارت بیوگاز سوز در کشور (امین صالحی و عبدلی، ۱۳۸۸) و جلوگیری از مهاجرت بیان می‌شود(تقدیسی و احمدی، ۱۳۹۱).
۱-۶ رآکتور ترکیبی بیوگاز
هاضم بی­هوازی می ‌تواند در تمام ساعات و طول مدت سال بیوگاز تولید کند. می ­تواند به صورت خانگی در مصارف پخت و پز یا روشنایی و یا گرمایش به عنوان منبع انرژی استفاده شود. رآکتور ترکیبی در این تحقیق در سه نوع طبقه بندی شده است که هر سه در فصل دو شرح داده خواهد شد. رآکتور اول داری همزن و سرپوش می باشد که ساخت این رآکتور در این تحقیق انجام شده است. رآکتور دوم دارای امکانات رآکتور اول ، کویل داخلی و یک آبگرمکن بیوگازسوز است که در داخل دایجستر قرار میگیرد. در فصول سرد که دمای زمین پایین است، بیوگاز تولید شده در آبگرمکن تبدیل به آبگرم شده و وارد کویل داخلی شده و کمبود انرژی را جبران می­ کند. رآکتور سوم دارای امکانات رآکتور دوم و یک آبگرمکن خورشیدی می­باشد. هدف از ترکیب انرژی‌ های تجدید پذیر ، افزایش کارایی در سیستم مرکب نسبت به استفاده منفرد از انرژی ها می باشد.
فصل دوم
مروری بر کارهای انجام شده
۲-۱ تاریخچه بیوگاز
بیشتر تاریخچه موجود در این بخش از (عمرانی ، ۱۳۷۵) و همچنین (عمرانی ، ۱۳۷۶) استفاده شده است لذا از ذکر پیوسته این منابع در متن امتناع می­ شود. شناسایی و سوزاندن گازها به چند قرن پیش بر می گردد. برای اولین بار در سال ۱۶۳۰ در خصوص شناسایی و کشف گاز دفنگاه دانشمندی به نام وان هلمونت اقدام نمود. او کسی بود که به ماهیت گاز پی برد. ولی کشف بیوگاز در سال ۱۶۶۷ توسط دانشمندی به نام شرلی انجام شد. ولتا دانشمندی بود که در سال ۱۷۷۶ گاز متان به عنوان ترکیب اصلی بیوگاز از مواد تخمیر شده را شناسائی کرد. وی اولاً پی برد که بیوگاز تولیدی، بستگی تام به مقدار مواد آلی دارد که توسط گیاهان پوسیده در طبقات زیرین خاک بوجود آمده‌اند و ثانیاً اگر نسبت معینی از این گاز با اکسیژن ترکیب شود تولید انفجار می‌کند. کروئیک شانک در سال ۱۸۰۱ اثبات کرد متان فاقد اکسیژن می‌باشد و در سال ۱۸۰۶ فرمول اصلی گاز متان را کشف کرد.
در سال ۱۸۰۸میلادی، سِر همفری دیوی به وجود گاز متان در فضولات حیوانی پی برد. اولین مخزن هاضم به شکل نوین در سال ۱۸۵۹ در بمبئی هندوستان ساخته شد. این ایده به انگلستان برده شد و شکل بهتری از هاضم طراحی شد و در سال ۱۸۹۵ از بیوگاز حاصل برای روشنایی چراغ­های گازی خیابان­ها که در آن زمان در انگلستان مرسوم بود استفاده شد. با پیشرفت علم میکروب­شناسی و تحقیقات بوزول[۲] و دیگران در۱۹۳۰ باکتری­ های بی­هوازی و شرایط لازم برای تولید بهینه متان کشف شد و گام­های بیشتری در جهت استفاده از بیوگاز در دنیا برداشته شد. از آن زمان تاکنون شمار زیادی از کشورهای صنعتی و در حال توسعه، در جهت بهبود و توسعه صنعتی و بهره.برداری بهینه از این انرژی ارزان و در دسترس به پیشرفت.های زیادی دست یافته.اند.
در سال ۱۸۷۵ یک زارع آلمانی بنام وترستیر[۳] برای اولین بار از گاز متان خروجی از اعماق زمین روشنایی تولید کرد. در سال ۱۸۹۵ کامرون در انگلستان از یک گودال عفونی بیوگاز به دست آورد و در بعضی مواقع جهت روشنایی معابر شهر اکستر استفاده می‌کرد. در سال ۱۸۹۷ اولین دستگاه بیوگاز هندی در بمبئی هند ساخته شد. به کار اندازی موتور از طریق کاربرد گاز متان برای اولین بار در سال ۱۹۰۷ مورد آزمایش قرار گرفته و با نتیجه مثبت مواجه گردید. از سال ۱۹۳۰ در چین و هند که پیشتازان استفاده از بیوگاز در دنیا می‌باشند گاز مرداب به صورت عمومی در روستاها و شهرهایشان مورد استفاده بوده و با دارا بودن میلیون‌ها دستگاه کوچک و بزرگ بیشترین استفاده را از بیوگاز می‌کنند. در چین تا پایان سال ۲۰۰۹ حدود ۱۵ میلیون دستگاه کوچک خانگی و در حدود ۲,۰۰۰ هاضم بزرگ و متوسط نصب گردیده و قرار است تعداد ۲۲,۵۷۰ هاضم دیگر با منبع فضولات دامی و ۶۳۰ هاضم نیز با منبع زباله‌های شهری و فاضلاب شهری ساخته و نصب گردد.
در آمریکا در سال ۲۰۱۱ در حدود ۳/۱۴ تراوات ساعت جذب متان از دفنگاه وجود داشته است و از آن برای تولید انرژی مورد نیاز یک میلیون خانوار استفاده شده است .همچنین  از بیوگاز حاصل از لندفیل های مذکور برای تولید ۵ تراوات ساعت انرژی در بخش کشاورزی نیز استفاده شده است .هم اکنون حدود ۵/۸ گیگا وات برق از زیست توده تامین شده وارد برق سراسری آمریکا میگردد (Kevin&Margaret ، ۱۹۹۶) . مشهورترین نمونه استفاده کاربردی از فاضلاب در ایران در حمام شیخ بهایی است که در دوره ی صفویه قرن ۱۱ هجری توسط شیخ بهایی طراحی شد. گرمای آب خزینه این حمام توسط گازهای ناشی از فاضلاب مسجد جمعه و شعله یک شمع تامین می­شده است.اولین دستگاه بیوگاز در سال ۱۳۵۴ در روستاهای نیاز آباد لرستان ساخته شده که ظرفیت آن به گنجایش ۵ متر مکعب بوده که فضولات گاوی روستا را به بیوگاز مصرفی حمام تبدیل می کند. در سال ۱۳۵۹ دو واحد آزمایشی در دانشگاه بوعلی سینا همدان که با فضولات کشتارگاه و کودگاوی تغذیه می‌گردید ساخته شد. دانشگاه صنعتی شریف در سال ۱۳۶۱ یک واحد ۳ متر مکعبی را به صورت آزمایشی مورد مطالعه قرار داد که با فضولات گاوی بارگیری می‌شد. در کل از سال ۱۳۵۳ تاکنون مطالعات پراکنده انجام شده توسط ۱۶ موسسه تحقیقاتی و دانشگاهی منجر به ساخت ۶۰ دستگاه آزمایشی گردیده است. مطالعات گسترده دیگری نیز درحال اجراست که نیروگاهها و فن آوری های جدیدی را عرضه خواهد کرد. (عمرانی ، ۱۳۷۶)
درسالهای ۶۵-۱۳۶۱ مرکز تحقیقات انرژی‎های نو در سازمان انرژی اتمی ، پژوهشهای ویژه‎ای را در این زمینه به انجام رساند که از جمله می‎توان به احداث ۱۰ واحد بیوگاز در استانهای سیستان و بلوچستان، ایلام و کردستان اشاره کرد. در دهه ۱۳۶۰ وزارت جهاد سازندگی نیز در این راه اقداماتی صورت داد: ابتدا در سال ۱۳۶۳ یک واحد آزمایشی در حیدر آباد کرج ساخته شد، سپس در سال ۱۳۶۴ یک نمونه واقعی در روستای چین سیب­لی از توابع بخش آق­قلا در منطقه گرگان احداث گردید. این وزارتخانه ۴۰ هاضم دیگر در مناطق مختلف کشور ساخت که ۱۸ واحد آن به مرحله گازدهی رسید. همچنین مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی در این زمینه گامهایی برداشته‎اند. از جـمله می‎توان به واحد احداث شده توسط جهاد دانشگاهی دانشکده کشاورزی کرج در سالهای ۶۵-۶۳ و واحد احداث شده توسط مهندس خلیل شیخ قاسمی کارشناس شرکت آب و فاضلاب در شاهین دژ آذربایجان غربی در سال ۱۳۷۲ اشاره کرد. متأخرترین واحدهای ساخته شده، یک واحد بیوگاز برای هضم فاضلاب انسانی در جزیره کیش و یک واحد بیوگاز گاوداری در ماهدشت کرج بوده که هر دو توسط سازمان انرژی اتمی در سالهای ۷۸-۱۳۷۷ طراحی و ساخته شده ­اند. در مورد رآکتور های تصفیه بی­هوازی در ایران، باید گفت که متأسفانه هم­اکنون از این رآکتورها در هیچ یک از تصفیه‎خانه‎های فاضلاب شهری استفاده نمی‎گردد. تعداد رآکتورهای بی­هوازی در کشور کمتر از ۱۰واحد می باشد (عدل و علی قارداشی ، ۱۳۸۰).
۲-۲ موقعیت تحقیق حاضر به لحاظ تجربی
نوع آزمایشات در این تحقیق مطابق تحقیقات محققین دیگر بوده ولی روش ها، تحلیل ها و مقایسات منحصر به فرد می باشند بنابراین نتایجی که استخراج خواهد شد نیز به دلیل موردی بودن منحصر به فرد بوده و دارای ارزش علمی می باشد. در فصل ششم به نتایج تجربی پرداخته خواهد شد.
۲-۳ موقعیت تحقیق حاضر به لحاظ تجهیز
برای افزایش بازده در هاضم بی­هوازی، پنج گزینه همزن، سرپوش گازی، کویل داخلی ، آبگرمکن بیوگازسوز و آبگرمکن خورشیدی بررسی شده و سیستم ایده­آل انتخاب گردیده است. همزن دستی طراحی شده برای همگن کردن خوراک و افزایش تولید بیوگاز و سرپوش گازی به منظور جمع آوری گاز مخزن خروجی ، کویل داخلی برای بالا نگه داشتن دمای دایجستر ، آبگرمکن بیوگازسوز و خورشیدی نیز برای گرم کردن کویل داخلی به کار می‌رود.
۲-۳-۱ همزن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:00:00 ب.ظ ]




اگر چه قانون مالیات­های مستقیم به صراحت عنوان جرم یا بزه مالیاتی را برای اقدامات خلاف قانون بکار نبرده است لیکن، به برخی از مصادیق جرم و مجازات­های آن اشاره نموده است که ما در این بخش ابتدا به این موارد می­پردازیم و پس از آن به سایر تخلفات که در قانون عنوان بزه پیدا نکرده است و برای آن­ها نیز به جای مجازات کیفری، از جریمه مالی استفاده شده است، خواهیم پرداخت.
دانلود پروژه
کلیه اقدامات متقلبانه و عامدانه­ای که منجر به گریز یا فرار مالیاتی می­شوند در زمره اقدمات بزه­کارانه قرار می­گیرند. این اقدامات از جمله جرایمی هستند که علاوه بر بر هم زدن نظم و امنیت جامعه، خسارت‌هایی از نوع مادی را بر قربانیان بیشماری که همانا هویت­های جمعی هستند وارد می‌کنند، این بدان معناست که هنگام ارتکاب این اقدامات توسط مؤدیان یا بزه­کاران مالیاتی، حقوق اشخاص و افراد زیادی تضییع می­ شود.
اگر چه میزان خسارات وارده به هر یک از هویت­های جمعی، عمدتاً ناچیز است لیکن از حیث گستردگی، سطح وسیعی از اشخاص جامعه را پوشش می­دهد. علاوه بر تقسیم اثر بزه میان تمام اشخاص جامعه که تشکیل دهنده هویت­های جمعی هستند، میزان احساس این جرم توسط اشخاص به عوامل مختلفی همچون وابستگی بودجه کشور به درآمدهای مالیاتی بستگی دارد. با این وجود چنین بزه­ای، به واسطه تعدی و تجاوز به حقوق مالکیت اشخاص و ارزش­های اقتصادی جامعه در زمره بزه مالیاتی قرار می­گیرد.
بر این اساس ما نمی­توانیم چنین تخلفاتی را که حقوق اشخاص فراوانی را تضییع می­نماید، در زمره بزه و جرم مالیاتی و مجازات­های پیش ­بینی شده را مجازات­های کیفری بدانیم. همانطور که مطابق قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر مصوب ۵/۱/۱۳۰۸، “فروش مال غیر” بواسطه تعدی به ارزش­های جامعه و نیز تجاوز به حقوق مالکیت اشخاص، به عنوان جرم در نظر گرفته شده است، لازم است تا عدم رعایت حقوق جامعه از طریق اقدامات مزورانه و متقلبانه در حوزه مالیاتی که از روی علم و عمد صورت می­گیرد مشمول ضمانت اجراهای کیفری قرار گرفته و چنین اقداماتی به عنوان جرم و بزه شناخته شوند.
آن­چه که مسلم است برخی از اقدامات مؤدیان مالیاتی را می­توان در زمره جرائم مالیاتی بیان کرد. از منظر قانونی نیز تبصره ماده (۳۶) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، جرائم مالیاتی را مورد شناسایی قرار داده است لیکن به مصادیق آن اشاره­ای نکرده است.
در نظام حقوق کیفری مالیاتی، یکی از دلایلی که وضع مجازات­های کیفری از نوع مالی را توجیه می­ کند، وجود بزه­کاران مالیاتی از نوع اشخاص حقوقی است که علی­الاصول به واسطه نوع شخصیت حقوقی آن­ها، اعمال مجازات­های کیفری از نوع سلب آزادی از طریق حبس و زندان وجود ندارد.

بند اول: جرایم مالیاتی

در این بند به آن دسته از اقدامات مؤدیان خواهیم پرداخت که در زمره اقدامات مجرمانه قرار می­گیرند. علاوه بر این­ها، در قانون برخی از جرایم مالیاتی وجود دارد که مجازات آن­ها از نوع مجازات­های غیر کیفری می­باشد که ما در این بند مواردی را که دارای چنین مشخصه­ای باشند را نیز مورد شناسایی قرار خواهیم داد.
آن­چه مسلم است رویکرد قانون­گذار مالیاتی در جرم­انگاری اقدامات خلاف قانون مؤدیان، منفی است. این رویکرد نیاز به اصلاح دارد چرا که لزوم به کارگیری و وضع مجازات­های سنگین­تر در خصوص اقدامات مؤدیان محتاج شناسایی این اقدامات به عنوان جرایم مالیاتی است. این موضوع از آن­جا ناشی می­ شود که کاهش وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی و از طرف دیگر افزایش میزان سهم مالیات­ها در درآمدهای ملی، از جمله سیاست­هایی است که در قوانین برنامه ­های پنج­ساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مورد توجه قرار گرفته است. از این رو لازم است تا با وضع مقررات کیفری مناسب گامی در جهت تمکین تمامی مؤدیان و تضمین حقوق اقشار جامعه در راستای نیل به عدالت مالیاتی برداشته شود.

الف: عدم انجام تکالیف یا وظایف مالیاتی قانونی از سوی دفاتر اسناد رسمی

صاحبان دفاتر اسناد رسمی، بواسطه انجام یا ترک برخی تکالیف مالیاتی خود مشمول مجازات نقدی و کیفری خواهند بود. در این خصوص مطابق ماده (۲۰۰) قانون،[۴۷۱] عدم انجام تکالیف یا وظایف مالیاتی قانونی از سوی دفاتر اسناد رسمی موجب مسئولیت تضامنی سردفتر با مؤدی در پرداخت مالیات متعلقه و جریمه­ای معادل (۲۰%) درصد مالیات متعلقه و در صورت تکرار مشمول مجازات مقرر در تبصره ‌(۲) ماده (۱۹۹) این قانون قرار خواهند گرفت.
به موجب قانون مالیات­های مستقیم، مقررات مالیاتی متعددی برای دفاتر اسناد رسمی وضع شده که دربردارنده تکالیف و وظایف مالیاتی آن­ها می­باشد. یکی از تکالیف این دفاتر در خصوص مالیات بر ارث است که در تبصره (۳) ماده (۳۸) قانون،[۴۷۲] بیان شده است. این تبصره دفاتر اسناد رسمی را موظف نموده تا قبل از رؤیت گواهی‌نامه اداره امور مالیاتی مبنی بر این که وصیت‌نامه مذکور از طرف وصی یا وراث به اداره امور مالیاتی صلاحیت‌دار تسلیم شده است، به مفاد وصیت­نامه ترتیب اثر ندهند.
هانطور که پیش­تر ذکر شد سیاست کیفری صحیح و عادلانه، همواره به دنبال آن است تا با وضع مقررات دقیق راه هرگونه سوء استفاده و فرار و گریز مالیاتی را ببندد. به نظر می­رسد قانون­گذار با درنظر داشتن امکان فرار و گریز مالیاتی از سوی وراث متوفی، رؤیت چنین گواهی­نامه­ای را جزو تکالیف دفاتر اسناد رسمی برشمرده که مستلزم درخواست آن از وراث است. با پیش ­بینی این راهکار وراث از هرگونه تصرف قبل از تصفیه حساب مالیات مربوط عاجز خواهند بود که این موضوع از آن­جا که در راستای حمایت حقوق هویت­های جمعی است، می ­تواند یکی از مؤثرترین ضمانت اجراهای عدالت در نظام کیفری مالیاتی به شمار رود.
چنانچه از منطوق ماده مزبور روشن است، قانون برای چنین اشتباه یا تخلفی در صورت تکرار آن، مجازات کیفری آن­هم از نوع مجازات سالب آزادی قرار داده است که نشانگر شناسایی این ترک فعل به عنوان جرم مالیاتی است. اگر چه عدم درخواست یا دریافت گواهی­های مالیاتی مبنی بر رؤیت وصیت­نامه توسط سازمان مالیاتی می ­تواند از روی قصور یا تقصیر دفاتر مزبور محقق شده باشد لیکن تکرار این اقدام، در فرض تقصیر در نظر گرفته خواهد شد. به تعبیری عدم انجام این فعل هم می ­تواند دارای عنصر مادی و معنوی باشد و هم نباشد.
عنصر مادی این ترک فعل، عدم دریافت گواهی مالیاتی در فرض تکرار فعلی می­باشد که آن فعل می ­تواند تضمینی برای سازمان مالیاتی در جهت تمکین مؤدیان مالیات بر ارث باشد. عنصر معنوی نیز مستنبط از واژه تکرار فعل، کاشف از قصد و اراده مجرمانه دفاتر می­باشد. بنابراین ترک فعلی که مکرراً صورت پذیرفته با دارا بودن عنصر مادی و معنوی که همان قصد و نیت است، می ­تواند به عنوان فعل مجرمانه مشمول مجازات کیفری قرار گیرد.
چنانچه مشاهده می­ شود، شرط تحقق جرم و اراده قانون­گذار جهت شناسایی این ترک فعل به عنوان جرم، تکرار آن است. به عبارتی جرم­انگاری این ترک فعل در فرض تکرار آن خواهد بود که این تکرار به منزله وجود قصد و نیت و اقدام از روی عمد و آگاهی تعبیر شده است.
از نظر این ماده، تکرار دو بار فعل یا ترک فعل توسط صاحبان اسناد رسمی، برای انتساب عنوان مجرمانه کفایت می­ کند. به نظر می­رسد به دلیل مشخص نبودن عنصر مادی و معنوی جرم و قابل تشخیص نبودن تقصیر اشخاص و نیز عمد و آگاهی به ماهیت عملشان، پیش ­بینی چنین راهکار و مکانیزمی که تکرار فعل را به منزله وجود قصد و نیت و از روی علم و عمد دانسته است از یک طرف به تضمین حقوق هویت­های جمعی پرداخته و از طرف دیگر از تضییع حقوق مؤدیان بی­گناه جلوگیری می­نماید.
توضیحات فوق در خصوص سایر تکالیف دفاتر اسناد رسمی نیز قابل تعمیم است. این دفاتر به موجب تبصره (۲) ماده (۱۴۳)[۴۷۳]، مکلف شده ­اند تا در موقع ثبت تغییرات یا تنظیم سند انتقال سهام و سهم‌الشرکه و حق تقدم سهام و سهم‌الشرکه شرکاء در سایر شرکت­ها، حسب مورد گواهی پرداخت مالیات را اخذ و ضمیمه پرونده مربوط به ثبت یا انتقال کنند. همانطور که مبرهن است اخذ گواهی پرداخت مالیات از اشخاص، تضمینی برای سازمان مالیاتی است تا از پرداخت مالیات معاملات و نقل و انتقالاتی که انجام شده است، اطمینان حاصل نماید و از این طریق، یکی از عمده­ترین راه­های فرار مالیاتی را بر مؤدیان سد نماید.
همچنین بنابر مندرجات ماده (۱۸۵)[۴۷۴] و (۱۸۷)[۴۷۵] قانون، صاحبان دفاتر اسناد رسمی مکلف به تسلیم فهرست خلاصه معاملات هر ماه تا پایان ماه بعد، به اداره امور مالیاتی شده ­اند. در خصوص ثبت، اقاله یا فسخ سند معامله مکلف­اند تا اطلاعات مربوط به این معامله را به سازمان مزبور تحویل و صرفاً پس از کسب گواهی انجام معامله اقدام به ثبت یا اقاله یا فسخ سند معامله، نمایند.
شرایط مندرج در دو ماده فوق، همانند آن­چه در مورد سایر تکالیف و وظایف صاحبان دفاتر اسناد رسمی اعم از فعل یا ترک فعل گفته شد می­باشد. بنابراین عنصر مادی و معنوی جرم در فرضی محقق می­ شود که فعل یا ترک فعل مزبور بیش از یک­بار صورت گرفته باشد.
متخلف در صورت تکرار عدم انجام تکالیف یا وظایف مالیاتی، مورد مجازات کیفری از نوع حبس تادیبی از سه ماه تا دو سال قرار خواهد گرفت. همانطورکه در ماده (۲۰۰) قانون مقرر شده، دفعات تکرار بزه که همان خودداری از تکالیف و وظایف مالیاتی است باعث تعلق عنوان مجرمانه و مجازات حبس خواهد بود.
چنانچه مشاهده می­ شود ماده مزبور مجازات حبس را از سه ماه تا دو سال متغیر قرار داده است. مشخص نمودن حداقل و حداکثر میزان مجازات در ماده مزبور این امکان را برای قضات و اعضای هیأت­های حل اختلاف مالیاتی فراهم می ­آورد تا با توجه به میزان بزه و خسارت­های احتمالی آن، مجازات متناسبی را اعمال نمایند. دقیقاً از همین جهت است که افزایش مجازات در صورت انجام دو یا چند باره بزه می ­تواند تضمین­کننده عدالت کیفری باشد.

ب: اقدامات مؤدی به قصد فرار از مالیات

مطابق ماده (۲۰۱) قانون،[۴۷۶] برخی از اقدامات مؤدی همانند استناد به ترازنامه و حساب سود و زیان یا دفاتر و اسناد و مدارکی که بر خلاف واقع تهیه و تنظیم شده یا خودداری از تسلیم اظهار نامه مالیاتی، ترازنامه و حساب سود و زیان برای سه سال متوالی، در صورتی که به قصد فرار از مالیات و از روی علم و عمد باشد، موجب جریمه­های نقدی مندرج در مواد (۱۹۲)[۴۷۷] و (۱۹۳) قانون[۴۷۸] و محرومیت از کلیه معافیت­ها و بخشودگی­های قانونی خواهد شد. این ماده قبل از اصلاحیه ۲۷/۱۱/۱۳۸۰،[۴۷۹] برای این بزه، کیفر حبس در نظر گرفته بود به نحوی که ماده مزبور را می­شد تنها ماده­ای دانست که به مجازات کیفری از نوع سالب آزادی اشاره می­کرد، که البته این مجازات پس از اصلاحیه مزبور، از ماده فوق حذف گردید.
مطابق ماده مزبور، هر شخصی که از روی علم و عمد و با قصد فرار، به ترازنامه و حساب سود و زیان یا به دفاتر و اسناد و مدارکی که برای تشخیص مالیات ملاک عمل است و بر خلاف حقیقت تهیه و تنظیم شده، استناد نماید، یا برای سه سال متوالی از تسلیم اظهارنامه خودداری نماید، علاوه بر آن­که مشمول مجازات و جریمه نقدی خواهد شد از کلیه معافیت­ها و بخشودگی­های قانونی محروم می­ شود. طبق تبصره این ماده، مدیر یا مدیران مسئول اشخاص حقوقی که به علت خودداری از انجام تکالیف مربوط به تسلیم اظهارنامه، ترازنامه، حساب سود و زیان، دفاتر و اسناد و مدارک، که منجر به تشخیص درآمد اشخاص مذکور به کمتر از میزان واقعی می­گردید و این اقدام آن­ها به موجب اسناد و دلایل محرز می­شد مشمول مجازات مقرر در این ماده قرار می­گرفتند.
چنانچه از این ماده مستفاد است، کلیه اقدامات مزبور از آن­جا که دارای عنصر معنوی و مادی جرم است، در زمره اقدامات مجرمانه قرار می­گیرد که علی­الاصول می­توان بر آن­ها مجازات­های کیفری از نوع سالب و محدود کننده حق و آزادی نیز حمل نمود. البته چنانچه اشاره شد مجازات­های مالی مذکور در این ماده نیز نوعی از مجازات­های کیفری محسوب می­شوند که با ماهیت مجرمانه چنین اقداماتی منافاتی ندارند و می­توانند به عنوان بخشی از مجازات چنین اقدامات بزه­کارانه­ای بر مرتکبین آن­ها اعمال شوند لیکن به نظر، عدم پیش ­بینی مجازات­های کیفری در کنار مجازات­های مالی مربوطه آن هم در فرض ارتکاب افعالی که دارای عنصر مادی و معنوی است، نمی­تواند تضمین مؤثری و مجازاتی متناسب با بزه به شمار رود.
این سیاست­گذاری با اهداف نظام عدالت کیفری مالیاتی همخوانی ندارد چرا که ماده (۲۰۱) مجازات اقدامات متقلبانه را همان مجازات مندرج در ماده (۱۹۲) و (۱۹۳) دانسته است این به معنای آن است که قانون­گذار میان مجازات اقداماتی که دارای عنصر مادی و معنوی جرم است با اقداماتی که این عناصر را همراه خود ندارد، تفاوت چشمگیری منظور نداشته است که این تفاوت همان محرومیت از امتیازاتی همچون معافیت­ها و بخشودگی­های قانونی است. به عنوان مثال شخصی که برای یک­مرتبه و بدون قصد و نیت اقدام به تهیه اظهارنامه نکرده و یا آن را به صورت اشتباه تنظیم نموده است، با شخصی که از روی علم و عمد و با قصد و سوء نیت، دست به چنین اقداماتی زده است هیچ تفاوتی میان آنان گذارده نشده، جز محرومیت از کلیه معافیت­ها و بخشودگی­های قانونی که آن هم معلوم نیست که آیا بزه­کار مشمول آن قرار گرفته یا خیر؟
اگر برای تحقق بزه مالیاتی علاوه بر سوء نیت عام، وجود سوء نیت خاص در مرتکب نیز ضرورت داشته باشد و به عبارتی برای تحقق بزه مالیاتی علاوه بر وجود علم و عمد و دانستن و خواستن، مرتکب دارای سوء نیت خاص یعنی قصد تقلب نیز باشد، باز هم اقدامات متقلبانه مندرج در ماده (۲۰۱) قانون، در زمره جرایم و بزه­های مالیاتی قرار می­گیرد. به عبارتی علم و عمد در صورتی که با قصد تقلب توأم شود عنصر معنوی بزه مالیاتی را به وجود می ­آورد. بنابراین زمانی که مشخص گردد، مؤدی چنین سوء نیت خاصی را درنظر داشته، بزه مالیاتی محقق می­ شود.[۴۸۰]
همچنین نظر به مراتب فوق می­توان چنین برداشت کرد که اصل تناسب مجازات با بزه و جرم در این ماده مورد رعایت قرار نگرفته است که طی آن هر یک از بزه­ها و جرایم در دو فرض عمد و غیر عمد و یا توسل و عدم توسل به اعمال متقلبانه، به صورت تقریباً یکسان مورد مجازات قرار گرفته­اند.
از آن­جا که رعایت عدالت با اعمال مجازات­های متناسب محقق می­ شود، به نظر لازم است تا علاوه بر مجازات­های مالی، مجازات­های سالب و محدودکننده حق و آزادی نیز در صورت سوء نیت و بکارگیری روش­های متقلبانه از سوی مؤدی، وضع و اعمال شود تا از این طریق تضمین مناسب­تری در جهت وصول مالیات­ها انجام گیرد. البته باید مدنظر داشت که با توجه تغییر ماده مزبور، حذف مجازات کیفری حبس می ­تواند ناشی از دو عامل باشد. حذف این مجازات شاید ناشی از این رویکرد قانون­گذار و سیاست­گذار کیفری باشد، که اساساً اقدام مزبور را در زمره بزه و جرم مالیاتی نمی­داند و به عبارتی انجام اقدامات متقلبانه به قصد فرار مالیاتی را جرم مالیاتی تلقی نمی­کند و شاید ناشی از این عامل باشد که استفاده از مجازات­های سالب حق و آزادی را مناسب جرایم مالیاتی نمی­داند.
گذشته از اینکه رویکرد قانون­گذار نسبت به حذف مجازات مزبور چه بوده است، جرم انگاری پدیده فرار مالیاتی و در نظر گرفتن مجازات برای متخلفان می ­تواند راهکاری حقوقی و قانونی مثبت باشد که با ارائه تضمین مناسب، اشخاص را وادار به تمکین مالیاتی نموده و در نتیجه مسیر عدالت که از تمکین همگانی مؤدیان می­گذرد هموار گردد.
ماده مورد بحث، اقداماتی همانند استناد به ترازنامه و حساب سود و زیان یا دفاتر و اسناد و مدارکی که بر خلاف واقع تهیه و تنظیم شده یا خودداری از تسلیم اظهارنامه مالیاتی، ترازنامه و حساب سود و زیان را صرفاً در صورتی که برای سه سال متوالی انجام گرفته باشد و علاوه بر آن قصد مؤدی بر فرار از مالیات از روی علم و عمد تعلق گرفته باشد، موجب جریمه­های نقدی مذکور نموده است. چنانچه مشاهده می­ شود قصد قانون­گذار چشم­پوشی از اقدامات متقلبانه افراد است.
علاوه بر مراتب بالا به نظر می­رسد جریمه­های نقدی مذکور در مواد (۱۹۲) و (۱۹۳) قانون، که حسب مورد شامل ۱۰، ۲۰ و ۴۰ درصد مالیات متعلق است تضمین مناسبی جهت الزام به پرداخت مالیات توسط مؤدیان متخلف نخواهد بود. ضمن آن­که محرومیت از کلیه معافیت­ها و بخشودگی­های قانونی که امکان تعلق به مؤدیان را دارد، به عنوان تمایز میان اقدامات مزبور که به قصد فرار از پرداخت مالیات از روی علم و عمد به وقوع پیوسته است با تخلفاتی که چنین وصفی را به همراه ندارد، چشمگیر نمی ­باشد. در این خصوص لازم است ضمن اعمال مجازات­های کیفری، مجازات­های مالیاتی نیز افزایش قابل توجهی داشته باشد تا اشخاص حتی به فکر اعمال متقلبانه به منظور فرار از پرداخت مالیات نیفتند.
یکی از اصول مسلم حقوقی در نظام قضایی ما آن است که جهل به قانون رافع مسئولیت نیست که از آن با عنوان جهل به حکم نیز تعبیر می­ شود. این اصل که در ماده (۱۵۵) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز بیان شده است تمام مؤدیان را موظف به کسب اطلاع از مفاد قانون مالیاتی نموده است. بنابراین در صورت ارتکاب هرگونه عملی که نوعی تخلف یا بزه مالیاتی شناخته شده باشد، هیچ­گونه عذر و بهانه­ای از آنان قابل قبول نخواهد بود. بر این اساس انجام اقدامات به قصد فرار از مالیات حتی برای بار اول نیز می ­تواند عنوان مجرمانه داشته باشد.
نکته عجیب این ماده آن­جاست که محرومیت از کلیه معافیت­ها و بخشودگی­ها که به عنوان مجازات تشدیدی در مورد ارتکاب اعمال متقلبانه برای مدت ۳ سال، آنقدر مجازات سطح پایینی است که نمی­ توان آن­را تضمین­کننده اصول عدالت کیفری قلمداد کرد. مهلت دادن به مؤدی بزه­کار آن هم برای مدت ۳ سال امر اشتباهی است که بواسطه ایجاد فرصت ۳ ساله به آنان راه عدالت کیفری را سخت و دشوار می­سازد.
با عنایت به مراتب فوق، لازم است تا سیاست کیفری مالیاتی با قرار دادن اقدامات متقلبانه در زمره جرائم مالیاتی که در آن سوء نیت، کسب انتفاع، قصد و از روی علم و آگاهی، وجود دارد مسیر عدالت کیفری را هموار نماید.

ج: عدم پرداخت بدهی مالیاتی

ماده (۲۱۰) قانون، مؤدیان را ملزم به پرداخت بدهی مالیاتی خود ظرف مدت ده روز از تاریخ ابلاغ برگ قطعی نموده است. چنانچه در این مدت نسبت به پرداخت بدهی اقدام نشود، اداره امور اقتصادی و دارایی به موجب برگ اجرایی به وی ابلاغ می­ کند تا نهایتاً ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ نسبت به پرداخت مالیات اقدام نماید.
یکی از مجازات­های استنکاف از پرداخت بدهی مالیاتی توقیف اموال مؤدی است. مطابق ماده (۲۱۱) قانون،[۴۸۱] عدم پرداخت یا ترتیب ندادن پرداخت بدهی پس از ابلاغ برگ اجرائی موجب توقیف اموال منقول یا غیر منقول مؤدی به اندازه بدهی مؤدی اعم از اصل و جرایم متعلقه به اضافه (۱۰%) درصد بدهی خواهد شد.
همچنین یکی دیگر از مجازات­های بدهکاران مالیاتی در ماده (۲۰۲) قانون، مندرج است که به موجب آن، وزارت امور اقتصادی و دارایی یا سازمان امور مالیاتی کشور می‌تواند از خروج بدهکاران مالیاتی که میزان بدهی قطعی آن­ها از ده میلیون (۱۰،۰۰۰،۰۰۰)[۴۸۲] ریال بیشتر است از کشور جلوگیری نماید. حکم این ماده در مورد مدیر یا مدیران مسئول اشخاص حقوقی خصوصی بابت بدهی قطعی مالیاتی شخص حقوقی اعم از مالیات بر درآمد شخص حقوقی یا مالیات‌هایی که به موجب این قانون شخص حقوقی مکلف به کسر و ایصال آن می‌باشد و مربوط به ‌دوران مدیریت آنان بوده نیز جاری است‌.
چنانچه ملاحظه می­ شود دو نوع مجازات برای مستکفین از پرداخت بدهی مالیاتی در قانون ذکر شده است که یکی از آن­ها، از نوع جریمه­های نقدی است و دیگری از نوع سلب حق آزادی می­باشد. باید به این نکته توجه داشت که خروج بدهکاران مالیاتی بیش از آن­که نوعی مجازات باشد، علت دیگری دارد و آن اینکه با بهره گرفتن از این محدودیت، از احتمال خروج دائمی و یا طولانی مدت بدهکار که می ­تواند مالیات متعلق را مشمول مرور زمان نماید جلوگیری به عمل آورده باشد.
توقیف اموال مؤدی، آخرین راهی است که در اختیار سازمان مالیاتی قرار گرفته است تا چنانچه مؤدی نسبت به پرداخت مالیات اقدام نکرد و حتی جریمه­های ناشی از عدم پرداخت نیز او را ملزم به تمکین مالیاتی ننمود، جهت دریافت حقوق هویت­های جمعی از بابت مالیات متعلق به همراه جریمه­های عدم پرداخت، اقدام به توقیف اموال وی نماید. توقیف اموال می ­تواند مؤثرترین تضمین جهت دریافت مالیات­ها به شمار رود چرا که این اقدام به طور مستقیم منتهی به وصول مالیات مربوطه می­ شود و از این طریق می­توان به صورت قطعی به حقوق هویت­های جمعی نایل آمد.
بر این اساس می­توان توقیف اموال را یکی از کارآمدترین تضمینات و ضمانت اجرای عدم پرداخت مالیات دانست که به جهت کسب مالیات­های مربوطه مسیر عدالت را هموار و نابرابری­های پیش­آمده را جبران می­سازد.
تضمین مندرج در ماده (۲۰۲) قانون، که به ممنوع الخروج شدن افراد اشاره دارد، مقرر می­دارد: از خروج بدهکاران مالیاتی که میزان بدهی قطعی آن­ها از ۱۰ میلیون ریال بیشتر است، از کشور جلوگیری می­ شود یعنی ممنوع الخروج می­شوند. حکم این ماده در مورد مدیر یا مدیران مسئول اشخاص حقوق خصوصی بابت بدهی قطعی مالیاتی شخص حقوقی اعم از مالیات بر درآمد شخص حقوقی یا مالیات­هایی که به موجب این قانون شخص حقوقی مکلف به کسر یا وصول آن می­باشد و مربوط به دوران مدیریت آنان بوده جاری است. لازم به ذکر است به موجب قانون بودجه سال ۹۳ و به منظور حمایت از تولیدکنندگان مبلغ ۱۰ میلیون ریال بدهی قطعی مالیاتی به ۵۰۰ میلیون تومان فقط برای مدیران مربوطه در واحدهای تولیدی و صنعتی افزایش یافته است.[۴۸۳]
همچنین نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱/۷/۱۳۹۳ با تصویب بندی سقف بدهی بدهکاران مالیاتی برای ممنوع‌الخروج شدن را افزایش دادند که در این صورت اشخاص حقیقی چنانچه بیش از ۱۰۰ میلیون ریال بدهی داشته باشند، ممنوع الخروج خواهند شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]




طبیعی است که هر عاشقی برای راه یافتن به دل معشوق، خود را طبق سلیقه و خواست او می آراید. مثلا در خانواده، مطلوب است که زن ببیند شوهرش چه مدل آرایش و چه نوع رنگ لباسی را دوست دارد و آن گونه خود را آرایش کند و لباس بپوشد. چون از این راه بیشتر در دل شوهرش جا می گیرد. زنی که محب خداست و می خواهد محبت و نظر خدا را به خود جلب کند باید باب سلیقه خدا عمل کند. باید ببیند خدا زن را چطور می پسندد و همانطور ظاهر شود. خدا زن را پوشیده دوست دارد. راه جلب نظر الهی برای زن اختیار کردن حجاب سادگی و متانت است(طیب،۵۲:۱۳۸۸).
پایان نامه - مقاله
۴- کارکردهای اجتماعی حجاب
۱-۴- حجاب عامل استحکام خانواده
حجاب به دو طریق باعث تحکیم پیوند خانوادگی و استحکام خانواده هاست. اولین تاثیر حجاب در استحکام روابط خانوادگی در مرحله انتخاب همسر صورت می گیرد. حجاب باعث می شود که در حین انتخاب همسر، زیبائی ها و جذابیت های زن در چشم مرد جلوه نکند و او مبنای انتخاب خود را از ملاک زیبائی به ملاک های دیگری در زن تغییر بدهد. تایید این واقعیت چندان دور از ذهن نیست که زیبائی زن باعث می شود مردان در حین انتخاب به مقولات دیگر چندان توجهی نشان ندهند و برای تصاحب این همه جمال و زیبائی تعجیل کرده و حسابگری های دیگر را لحاظ نکنند و نیز واضح است که انتخابی که تنها از روی احساس صورت گرفته و صرف زیبائی زن را ملاک قرار می دهد از عمق زیادی برخوردار نخواهد بود زیرا زیبائی های زن هر چقدر هم که برای مرد خیره کننده باشد با گذشت زمان تکراری شده و دیگر آن همه جذابیت پیشین را نخواهد داشت. در این مواقع است که اگر بنا به یک اتفاق، زن زیبائی خود را از دست بدهد و یا مرد، زنی زیباتر از همسر خویش را پیدا کند بدون دریغ به سوی او گرایش پیدا خواهد کرد زیرا زیبائی برای او تعیین کننده بوده است. اما حجاب مانع از این انتخاب سطحی و احساساتی می گردد و باعث می شود مردان ملاک های دیگری را در زن جستجو کرده و آنها را مبنای تشکیل زندگی خود قرار دهند. لذا در اینگونه انتخاب ها است که مبنای زن و شوهری و محبت میان آنها بر پیوند های استواری بنا شده است و زیبائی و یا عدم زیبائی زن چندان خللی در این ارتباط ایجاد نخواهد کرد(اقبالی،۸۴:۱۳۹۰).
مردی که بیرون از خانه دائماً در معرض جلوه های زنان است و با تحریکات گوناگون مواجه می شود، کم کم از همسر خود دلسرد می گردد و در نتیجه، ‌محیط خانواده انسجام خود را از دست داده و سست و چه بسا متلاشی می شود، چرا که همسر او حدّ معینی از زیبایی را دارد و همه جذابیتها و زیبایهای ظاهری زنان خودآرا و جلوه فروشی را که در جامعه می بیند، ندارد و مرد خواه ناخواه اقدام به مقایسه زن خود با زنان دیگر می نماید و از محدودیتهای ظاهری زن خود دلسرد می گردد. اگر بخواهیم بنیاد خانواده مستحکم باشد، باید مرد از معرض چنین جلوه هایی مصون بماند و برای این منظور زنان باید پوشیده و موقر در جامعه ظاهر شوند. این به سود خود زن هم هست.
۲-۴- حجاب باعث بقای انگیزه ازدواج
حجاب باعث حفظ انگیزه ازدواج و تن دادن مرد به مسئولیتها و دشواریهای تشکیل و اداره ی خانواده است. یکی از معضلاتی که امروز در جامعه وجود دارد این است که مردها تن به ازدواج نمی دهند. چون از طرفی تامین هزینه ی اداره ی زندگی و مسئولیتهای دشوار اداره ی خانواده، کار سنگینی است و از طرف دیگر وقتی زنان خود را آرایش می کنند و در جامعه عرضه می نمایند و به آسانی خود را در دسترس مردان قرار می دهند، مرد دلیلی برای تن دادن به مسئولیتهای سخت و دشوار اداره ی خانواده نمی بیند. بازار آزاد لذت جویی های جنسی، خواسته های او را تامین می کند. بدون اینکه آن دردسرها و هزینه ها و مشکلات را داشته باشد. لذا اگر بخواهیم انگیزه ی تشکیل خانواده باقی بماند، باید راه کامیابی های جنسی به شکل غیر اخلاقی در جامعه بسته باشد و بازار آزاد لذت جویی ها تعطیل شود و زن به هنگام حضور در جامعه، باید پوشیدگی، وقار، متانت و سنگینی خود را حفظ کند، تا تنها راه تامین این نیاز حیاتی برای مرد، تشکیل خانواده باشد(همان:۸۶).
۳-۴- حجاب باعث پویایی و نشاط جامعه
این تصور که حجاب باعث می شود که زنان امکان حضور فعال در جامعه را نداشته باشند با روح حاکم بر اصل حجاب در اسلام تضاد دارد. حجاب در دین اسلام دارای یک سری ضوابط و حدود مشخص است که به هیچ عنوان مانع حضور فعال زن در جامعه نیست. دین اسلام به هیچ وجه نگفته است که زنان باید در خانه محصور شوند و یا هنگامی که در جامعه حاضر می شوند طوری خود را بپوشانند که دیگر قادر به انجام هیچ گونه فعالیتی نباشند. اسلام به شدت مخالف محصور کردن زن در درون خانه است و حتی انجام کارهای داخل خانه را جزء تکالیف زن نمی شمارد و به حجاب زنان نیز صورت تعدیل یافته ای بخشیده است تا زنان در عین حالیکه رعایت تقوا و عفاف را در مواجهه با نامحرم لحاظ می کنند از انجام وظایف اجتماعی خود نیز باز نمانند(مطهری،۶۲:۱۳۸۴).
اگر یک فرد رفتار کاملا تنظیم شده ای داشته باشد و در هنگام انجام یک کار با تمرکز ذهنی و روانی کامل کار خود را پیش ببرد کارائیش بیشتر از کسی خواهد بود که رفتارش تنظیم نشده و بدون تمرکز ذهنی و روانی کامل به انجام کار مشغول می شود. به عبارت دیگر فردی که همزمان مشغول انجام دو یا چند فعالیت مهم است بسیار کمتر از کسی که سرگرم انجام یک کار بوده و تمرکز روی آن کار دارد، کارائی خواهد داشت. به طور مثال واضح است که فردی که از طرفی مشغول مطالعه است و از طرفی دیگر در حال تماشای مسابقه فوتبال از تلویزیون است کارائی کمتری نست به کسی که صرفا مشغول مطالعه بوده و مزاحمی به نام تلویزیون را ندارد، خواهد داشت. مقوله بی حجابی و حضور زنان با لباس های تحریک کننده نیز به همین صورت است. مثلا اگر یک دانشجو در سر کلاس دختری را با وضعیت کاملا زننده و تحریک آمیز در کنار خود ببیند بیشتر حواسش به درس جمع است یا دانشجوئی که با این مسئله روبرو نیست و تنها با استاد و کتاب سر و کار دارد؟ پاسخ روشن است. لذا این بی حجابی است که مانع کارائی جامعه می شود و نه حجاب که باعث تنظیم روابط جنسی و جهت دادن به نیروهای افراد جامعه است.
نشاط جامعه در گرو نشاط افراد جامعه است و نشاط افراد جامعه نیز مستلزم جلوگیری از هدر رفتن انرژی های زائد و تنظیم آنها در یک چارچوب خاص است. به عبارت دیگر افراد یک جامعه وقتی نشاط را تجربه خواهند کرد که تمامی نیازها علی الخصوص نیاز به محبت و عشق و نیز نیاز به روابط جنسی در آنها در یک چارچوب مشخص برآورده شود و افراد احساس کمبود در نیازهای خود نداشته باشند. نکته مهمی را که در اینجا باید لحاظ کرد بحث نشاط جنسی افراد جامعه است که تنها و تنها در سایه رعایت حجاب از سوی زنان و محدود کردن روابط جنسی در چارچوب خانواده امکان پذیر خواهد بود. در واقع وقتی در جامعه زنان حجاب نداشته باشند و زیبائی های خود را بدون هیچ محدودیتی در اختیار مردان نامحرم در جامعه قرار دهند کم کم به دلیل بالا رفتن آستانه تحریک مردان جامعه، جذابیت های زنان برای آنها بی تاثیر خواهد شد و به همین دلیل در روابط جنسی هیچگونه لذتی باقی نخواهد ماند و به تبع آن نشاط جنسی در آن جامعه از بین خواهد رفت و در این حالت است که افراد به سمت تنوع طلبی در روابط جنسی گرایش پیدا می کنند. به همین دلیل اسلام قصد دارد با الزام حجاب به زنان، نیازهای عاطفی و جنسی افراد را از درون جامعه به چارچوب خانواده منتقل کند تا با جلوگیری از بوجود آمدن این مشکلات باعث ایجاد آرامش روانی و سلامت جسمانی افراد و به تبع آن، نشاط جامعه شود.
ب. مولفه های الگوی حجاب زن مسلمان ایرانی
الگوی حجاب زن مسلمان ایرانی دارای مولفه هایی است که اکنون پس از ذکر ملاحظات موجود در این زمینه، در ذیل به آنها اشاره می گردد.
۱- حجاب در پوشش و لباس
اولین و مهمترین مولفه ای که در باب حجاب زن مطرح می گردد، حجاب در پوشش و لباس است. زنان مسلمان طبق دستور صریح دین مبین اسلام می بایست بدن خود را از نگاه مردان نامحرم بپوشانند. در ادامه به آیات و روایات موجود در این زمینه اشاره می گردد.
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا»
«اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است» (قرآن کریم، احزاب:۵۹).
«…وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ..»
«…زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسرى خود را بر سینه خویش فرو اندازند..» (قرآن کریم، نور:۳۱).
همچنین احادیث و روایات بسیاری در این زمینه وجود دارند که هر کدام به نوعی حدود و ابعاد حجاب در پوشش زن در برابر مردان نامحرم را مشخص می کنند (وسایل الشیعه: ج۳، ص۲۵ ؛ الکافی: ج۵، ص۵۲۱ ؛ سنن ابی داوود: ج۲، ص۳۸۳). از مجموع این آیات و روایات برداشت می گردد که زنان می بایست در برابر مردان نامحرم، همه جای بدن به جز صورت و کفّین، و زینت های خود را بپوشانند.
۲- حجاب در رفتار
دیگر مولفه ای که برای حجاب زنان در آیات قرآن و روایات معصومین(ع) ذکر شده است، حجاب در رفتار زنان است که به نوعی به مقوله حیا و عفاف به عنوان ابعاد درونی حجاب، نیز مرتبط است. تعدادی از آیات و روایات این زمینه عبارتند از:
«…وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ..»
«…و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود..» (قرآن کریم، نور:۳۱).
و نیز احادیثی که در این زمینه وجود دارند (وسائل الشیعه: ج۲۰، ص۱۸۵ و ۱۹۷ و ۱۹۸).
۳- حجاب در گفتار
از دیگر مولفه های الگوی حجاب زن مسلمان، حجاب در گفتار و نحوه سخن گفتن با مردان نامحرم است که این بعد نیز به حجاب درونی و یا همان عفت و حیا مرتبط است. آیات و روایاتی نیز در این زمینه به چشم می خورد که تعدادی از آنها عبارتند از:
«فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ..»
«پس نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار است به طمع افتد» (قرآن کریم، احزاب:۳۲).
و نیز احادیثی که در این زمینه وجود دارند (بحارالانوار: ج۲۷، ص۳۳۵ و ۳۵۶ و۳۴۰).
۴- حجاب چشم
مولفه ی دیگر الگوی حجاب زن مسلمان، همانا حجاب چشم و مراقبت از نگاه خود در مقابل مردان نامحرم است. اگر چه دستورات اکید اسلام در زمینه حفظ و مراقبت از نگاه غالبا مردان را مخاطب قرار می دهد اما اسلام به زنان نیز دستور داده است که مراقب نگاه های خود باشند.
«…قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ..»
«…ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند..» (قرآن کریم، نور:۳۱).
جمع بندی
این فصل در پی دست یابی و شناخت مولفه های الگوی حجاب و پوشش زن مسلمان ایرانی بوده است و بدین منظور ابتدا ملاحظات مهم و اساسی دیدگاه اسلام پیرامون بحث حجاب مورد بررسی قرار گرفت که این ملاحظات عبارت از: از بین بردن زمینه ایجاد فساد لازمه تعالی جامعه، حجاب امری اجتماعی و نه فردی، کارکردهای فردی حجاب برای زنان و کارکردهای اجتماعی حجاب بودند. تعدادی از مهمترین کارکردهای فردی و اجتماعی حجاب عبارتند از: حجاب باعث پویایی و نشاط جامعه، حجاب باعث بقای انگیزه ازدواج، حجاب عامل استحکام خانواده، حجاب مایه ی مقبولیت زن نزد خداوند، حجاب زمینه ساز برخورداری یکسان زنان از آرامش و شادی، حجاب زن مایه ی آرامش روحی مرد، حجاب باعث رهائی زن از رنج و خرج تحمیلی، حجاب باعث محبوبیت زن برای همسرش، حجاب باعث افزایش مطلوبیت و ارزش زن، حجاب مایه امنیت زن و حجاب باعث مطرح شدن شخصیت زن بودند. پس از بررسی این ملاحظات به تبیین مولفه های الگوی حجاب زن مسلمان ایرانی در زمینه های حجاب در پوشش، حجاب در رفتار، حجاب در گفتار و حجاب چشم پرداخته شد.
فصل ششم
راهکارهای تقویت الگو در میان زنان جامعه پس از انقلاب اسلامی
مقدمه
تمایل یا عدم تمایل نسبت به هر پدیده ای منوط به دو شرط اساسی است که اولین و مهمترین آن کسب آگاهی و شناخت نسبت به آن پدیده می باشد. به عبارت دیگر اطلاع از ماهیت و چیستی یک پدیده است که منجر به نفی و یا اثبات آن می گردد و بدون داشتن اطلاع و آگاهی در باب آن مقوله، اساساً نفی یا اثبات آن بی معنا خواهد بود. شرط دوم که البته بی اهمیت نیست همانا سنجش نسبت میان سود و زیان ناشی از آن پدیده است که منجر به انتخاب و یا رد آن می گردد.
مقوله ی سبک زندگی نیز از این دست مقولاتی است که در جامعه ما، مردم یا اطلاعی از سبک زندگی دینی ندارند و یا سبک زندگی مدرن و امروزی آنان برایشان کارکرد مثبت دارد. اصلاح سبک زندگی منوط به آن است که بتوان آرمان‌ها و ارزش‌های جای‌گزین برای نسل جوان طراحی، و رقابت‌ها را به آن سو هدایت کرد. نخبگان و گروه مرجع، احزاب و سازمان‌های مردم‌نهاد و نهاد‌های تبلیغی می‌توانند در این زمینه ایفای نقش کنند؛ چنان‌که ساختار‌های فرهنگی اجتماعی نیز بر این عرصه تأثیری بسزا دارند. لذا با عنایت به تبیین الگوی سبک زندگی زن مسلمان ایرانی که در این پایان نامه سعی کوچکی در راستای آن صورت گرفت، لازم است که زمینه ها و راهکارهای تقویت آن در جامعه مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه بحث، راهکارهای تقویت این الگو در سه محور زیر مورد بررسی قرار می گیرند:
الف- راهکارهای تقویت الگوی نقش اجتماعی زن مسلمان
ب- راهکارهای تقویت الگوی مصرف زن مسلمان
ج- راهکارهای تقویت الگوی حجاب زن مسلمان
لازم به ذکر است که راهکارهای زیر از مصاحبه با اساتید و کارشناسان استخراج گردیده است.
الف- راهکارهای تقویت الگوی نقش اجتماعی زن مسلمان
در این بخش درصدد پیشنهاد راهکار‌هایی هستیم که از یک سو زنان را به ایفای نقش‌های اجتماعی و اقتصادی، متناسب با ویژگی‌ها و مسئولیت‌های زنانه مطرح شده در الگوی حاضر فراخواند و از سوی دیگر کاهش فشار‌های جسمی و روانی و افزایش حس همبستگی خانوادگی و اجتماعی را در پی داشته باشد.
۱- تغییر در الگوهای پیشرفت
می توان ادعا کرد که الگو‌ها و شاخص‌های توسعه از آنجا که اصلاحات فرهنگی‌ و اجتماعی را با نگاهی اقتصاد‌ محور، دنبال می‌کنند ضد‌ مصالح خانواده‌اند و از این روی، در حالی که برابری در احراز مناصب اجتماعی و اقتصادی از سیاست‌های توسعه به شمار می‌آید، اصلاح‌ الگوی مصرف، کاهش میزان طلاق و افزایش همبستگی خانوادگی جایی در ادبیات توسعه ندارد. بر این‌ اساس، لازم است الگوها و شاخص‌های توسعه بر اساس نگرش اسلامی و با نگاهی فرهنگ‌ محور باز‌تعریف شوند و سیاست‌های جنسیتی در آن به‌ روشنی کانون توجه قرار گیرند(مصاحبه با حجت الاسلام زیبایی نژاد، ۱۷/۷/۹۰ ؛ دکتر کرمی،۲۰/۹/۹۰ ؛ دکتر نیلچی، ۱۱/۸/۹۰)
۲- ارزشگذاری به کار خانگی زنان
تنزل جایگاه خانواده، مادری و همسری از عوامل رویکرد زنان به اشتغال است. از این روی، لازم است سیاست‌های تبلیغی و نظام‌ ارزش‌گذاری به سمت خانواده‌ محوری تغییر مسیر دهد تا از یک سوی، زنان از مسئولیت‌های خود در پرورش جسمی و روحی فرزندان و نظارت بر عملکرد آنان، تقویت بنیادهای اخلاقی اعضای خانواده، حمایت عاطفی و جنسی از همسر، کنترل سبد هزینه‌های خانواده و اصلاح الگوی مصرف و تقویت پیوند‌های طایفه‌ای آگاه شوند، و مردان نیز وظایف اقتصادی، نظارتی و حمایتی خود را به‌خوبی بشناسند و در قبال ایفای درست آنها احساس مسئولیت‌ کنند. افزون بر این، باید اهمیت اقتصادی و فرهنگی کار خانگی را به خوبی نشان داد. با وجود اهمیت بسیارِ کار خانگی در اقتصاد ملی، چنان‌که گیدنز اشاره می‌کند «نظریه‌های جامعه‌شناسی توجه چندانی به کار زنان در خانه نکرده‌اند؛ در حالی که کار خانگی از نظر ارزش، تقریباً معادل یک‌سوم کل تولید سالانه در یک اقتصاد امروزی است؛ و افزون بر این، برای مردان زمینه‌ای فراهم می‌کند که به اعتماد حضور همسرانشان در خانه، کار بیشتری انجام دهند(مصاحبه با حجت الاسلام زیبایی نژاد، ۱۷/۷/۹۰ ؛ دکتر علم الهدی، ۲۹/۸/۹۰ ؛ دکتر قندفروش، ۱/۱۰/۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]




پاسخ این پرسش شامل شکل گیری شخصیت مجرمانه در کودک و نوجوان بر چسب خورده و افزایش احتمال تکرار جرم توسط کودک و نوجوان وی،همان چرایی (مبنا) منع بر چسب زنی است که در این گفتار به آنها خواهیم پرداخت.
الف- شکل گیری شخصیت مجرمانه در کودک و نوجوان برچسب خورده
مقدمتا باید گفت که ((معمولا اطفال بصورت اتفاقی مرتکب بزه می شوند . به عبارتی ، ارتکاب جرایم به علت عدم آگاهی و عدم توجه به نتایج حاصله از اعمال ، تبعیت از احساسات و عواطف و بدون سبق تصمیم و پیش بینی قبلی صورت میگیرد .[۲۵])) از سوی دیگر در ریشه یابی رفتارهای بزهکارانه کودکان و نوجوانان در می یابیم که آنان ((با ارتکاب جرم لزوما بدنبال نقض هنجاری های اخلاقی و اجتماعی متبلور و در قوانین کیفری نیستند بلکه چه بسا با رفتار مجرمانه و یا منحرفانه در مقام بیان مشکلات عمیق شخصی ، خانوادگی و اجتماعی ای هستند که موجب ناسازگاری آنان با جامعه شده است به عبارت دیگر ، اطفال از طریق جرم و انحراف در واقع عمق وخامت شرایط حاکم بر زندگی ، تحصیل و کار خود را به اطلاع والدین ، دوستان و یا اولیاء مدارس و بطور کلی جامعه می رسانند و به نوعی از آنها طلب کمک و حمایت می کنند .))[۲۶]
آنچه گفته شد به این معناست که در برخورد با جرایم ارتکابی اطفال و نوجوانان ، ما غالبا با بزهکار و مجرم به معنای واقعی کلمه روبه رو نیستیم بلکه در اکثر موارد صرفا شیطنتی کودکانه به منظور تفریح و سرگرمی و یا مشکلات اقتصادی و فقدان صلاحیت والدین و چه بسا بزه دیدگی خود کودک و نوجوان ، وی را به سوی نقض قوانین سوق می دهند که در هر دو صورت ، راه حل ، قطعا ، شدت عمل و برخورد سختگیرانه و بیجا نیست .
حال تصور کنید که صرفنظر از علت ، کودک و یا نوجوان مرتکب جرم شود و در جریان مداخله رسمی یک برچسب منفی مانند معتاد ، دزد ، بیمار روانی و … را دریافت نماید و سپس فرایند الصاق بر چسب از سوی خانواده ، مدرسه و بطور کلی جامعه نیز ، دست در دست مجریان و متولیان نظام عدالت کیفری ، تداوم یابد . آنچه که روی می دهد ایجاد نوعی تعهد در فرد نوجوان نسبت به ارتکاب اعمال مجرمانه است بنحوی که به ارزیابی مجدد هویت خود می پردازد و اینجاست که دیگر ، کودک و نوجوان دارای مشکل نیست بلکه ((بزهکار)) است و این برچسب را به عنوان هویت فردی خود می پذیرد . فرآیندی که از آن با عنوان((خود بر چسب زنی)) [۲۷] یاد می شود .[۲۸]
بعبارت دیگر نوجوان بر چسب خورده ، خود را از پنجره بر چسب الصاق شده می نگرد و بر همان اساس هم عمل میکند .[۲۹]
نمیتوان انکار کرد که وقتی فرد ، بصورت دائم و مستمر ، باهوش ، با استعداد و یا بالعکس دردسرساز ، کودن و بدتر از آن منحرف و یا مجرم توصیف می شود ، به تلاش برای تطبیق و همانندی با تصویر ارائه شده می پردازد .
پایان نامه - مقاله - پروژه
حال نکته اینجاست که اگر تصویر اصلی شخصی ، به اندازه کافی قوی نباشد ، احتمال پذیرش بر چسب و تغییر هویت بیشتر می شود .[۳۰]
و همین مطلب ما را به این نتیجه میرساند که کودکان و نوجوانان بجهت برخورداری از شخصیتی تکامل نیافته که بناست در ارتباط و تعامل با افراد و نهادهای جامعه به تعریفی از خود دست یابند ، بیشترین صدمه و آسیب را از فرایند برچسب زنی منفی و بطور خاص آنچه که مورد نظر ماست یعنی انگ زنی و الصاق بر چسب مجرمانه ، خواهند دید.
نظام دادرسی اطفال و نوجوانان بعنوان مجموعه افراد و نهادهایی که در برخورد با ارتکاب جرایم کودک و نوجوان مشارکت دارند به عنوان مرجع الصاق کننده بر چسب مجرمانه ، بیشترین نقش را در فرایند پیش گفته ، بر عهده دارند چرا که ((فرد مورد نظر را به خود وی و همچنین به محیط اطرافش بعنوان یک فرد بزهکار معرفی میکنند .))[۳۱] هر چند که نقش والدین ، اولیاء مدارس و سایر افراد مرتبط با کودک و نوجوان نیز در تثبیت شخصیت مجرمانه و منحرفانه قابل توجه است .
جنبش قضایی زدایی [۳۲] که با هرف پرهیز از فرایند رسمی رسیدگی کیفری ، در تمامی مراحل تصمیم گیری توسط نیروهای انتظامی ، دادسراها و دادگاه ها ، قابل اجرا است و در قسمت یازدهم از بخش اول ((حداقل مقررات استاندارد سازمان ملل متحد برای دادرسی ویژه نوجوانان (مقررات پکن) )) مصوب ۱۹۸۵ نیز در مورد تاکید قرار گرفته است ، از جمله روش هایی می باشد که با هدف احتراز از برچسب زنی مجرمانه توسط نظام دادرسی نوجونان و تاثیرات مخرب آن از جمله شکل گیری شخصیت مجرمانه در کودک و نوجوان معارض قانون ، مورد استفاده قرار میگیرد .
فراتر از این ، بنظر می رسد وقت آنست که از یک تغییر ادبیات اصولی و علمی در برخورد با جرایم اطفال و نوجوانان سخن به میان آید . به این معنا که بپذیریم وقتی صحبت از کودک و نوجوان می شود ، فضای برخورد ، واکنش و گفتار باید متناسب با چهار چوب سنی و شخصیتی این قشر تغییر یابد . همانگونه که بجای اصطلاح ((بزهکار)) و یا ((مجرم)) ، عنوان ((معارض قانون)) پیشنهاد شده است استفاده از واژگانی چون ((نقض قانون)) و یا ((زیر پا گذاشتن قوانین)) ، مناسب تراز بزه و جرم ، بنظرمی رسد ، شاید دور از دهن نباشد که بدنبال معادل سازی لغاتی چون دادسرا ، دادگاه و حتی پلیس (ولو پلیس ویژه اطفال و نوجوانان) باشیم چرا که باید اذعان داشت دارای نوعی قدرت رعب آور و نیز بار معنایی منفی هستند . در فصول آتی به این مسئله بیشتر خواهیم پرداخت که اصولا در هر مرحله از دادرسی و در خصوص هر یک از نهادهای ذیربط این تغییر فضا و ادبیات به چه شیوه ای میسر است .
ب-افزایش احتمال تکرار جرم توسط کودک و نوجوان بر چسب خورده
با شکل گیری شخصیت بزهکارانه در نوجوان و کودک در پی برچسب زنی مجرمانه ، آنچه که ادوین لمرت از آن با عنوان انحراف ثانویه یاد میکند تحقق یافته است .
مختصرا میتوان گفت که انحراف ثانویه عبارت است از پذیرش روانشناختی – اجتماعی بر چسب بزهکار (منحرف) توسط فرد [۳۳] که بدنبال ارتکاب یک رفتار مجرمانه ، واکنش رسمی و اجتماعی به آن رفتار ، الصاق بر چسب مجرم و یا بزهکار ، ارتکاب اعمال بزهکارانه بیشتر وجدیتر از سوی فرد که منجر به واکنش های شدیدتر و نهایتا تثبیت هویت مجرمانه در فرد می گردد ، ایجاد می شود .[۳۴]
با حصول این نتیجه ، ارتکاب اعمال مجرمانه و همانند شدن با بزهکاران ، تلاشی است برای تطابق با این هویت جدید .[۳۵]
نکته دیگر اینکه در این مرحله فرد و از جمله کودک و نوجوان به یک اقدام طبیعی دست میزند که برای همه ما آشناست .
مطلب جدیدی نیست که فرد در هر محیط و اجتماعی بدنبال یافتن افرادی مشابه خود است . کسانیکه عقاید ، باورها ، دغدغه ها و مسائلی مشترک با وی دارند . دقیقا به همین جهت در مهاجرت به یک کشور خارجی ، از همراهی و مصاحبت با ایرانیان مقیم آن کشور استقبال می کنیم و نمونه هایی از این دست در رفتار روز مره تمامی ما در جریانست .همین واکنش طبیعی و عمومی در بحث بر چسب زنی جاریست و راهیست برای بروز مشکلات عدیده .
در حقیقت پیش فرض های منفی مرتبط با برچسب مجرمانه منجر به ترس و عدم اعتماد همسالان و دیگر اعضای اجتماع در برابر کودک و نوجوان معارض قانون شده و وی از گروه های همسالان معمول و عادی طرد می شود .[۳۶]
گویی از این پس ، افراد مرتبط با نوجوان و کودک در خانواده ، مدرسه و سایرمحیط ها با پیش فرضی نه چندان خوشایند به وی می نگرند نگاه ها عوض می شود ، اسامی و القابی از سوی همسالان در مورد طفل و نوجوان بر چسب خورده بکار گرفته می شود که دائما آنچه را که مرتکب شده به وی یادآوری میکنند . غالب والدین تمایل به معاشرت فرزندشان با این فرد بخصوص ندارند . همین تبعات و عواقب بر چسب الصاقیست که هر چه بیشتر ، نوجوان را از اجتماع دور کرده و نتیجتا اصلاح و بازگشت وی به جامعه را غیر ممکن و یا متعسر میسازند. حال ، یک گروه بزهکار قادر است منبعی از حمایت گروهی و احساس تعلق را به کودک ارائه دهد . اجتماعی که در آن اعمال بزهکارانه مقبول است و پایگاهی امن بدور از کسانیکه بشکلی منفی در برابر بزهکاری واکنش نشان می دهند ، فراهم میکند ضمن اینکه مجموعه ای از توجیهات (دلیل تراشی) عقلی ، تعاریف و فرصت ها را ارائه می دهد که منجر می شوند به ارتکاب مجدد جرایم اما اینبار بسیار سهل تر و همراه با نوعی احساس احقاق حق بجهت انتقام از جامعه و واکنش آن .[۳۷] با توجه به این توضیحات ، فرایند بر چسب زنی محرکی است که ((افرادی را که به شکلی مشابه بر چسب می خورند ، به همنشینی با یکدیگر ترغیب میکند ؛ همنشینی ای که معمولا در چهره خرده فرهنگ های مجرمانه یا خرده فرهنگ های بزهکاران جوان و نوجوان ، جلوه گر می شود .))[۳۸]می بینیم که چگونه بد نامی حاصل از الصاق بر چسب بزهکارانه به عضویت فرد در گروه های مجرمانه منجر می شود . فضایی که در آن ، این خردسالان ، پذیرفته می شوند ، حمایت شده و هم اکنون با همفکری و همکاری یکدیگر به ارتکاب جرایم جدید و چه بسا خطرناکتر از آنچه سابقا انجام داده اند ، می پردازند .
به این شکل نوجوان و کودکی که در غالب موارد بجهت خفت جرایم ارتکابی و پیچیده نبودن آنها ، قادر است با برنامه ریزی و حمایت قانونی و اصولی ، به انتخاب سبک زندگی متعارف و عاری از جرم ، سوق داده شود ، نه تنها به یک بزهکار واقعی بدل شده است بلکه جداساختن او از گروهی صد در صد مضر و مخرب بجهت وجود پیوندهای عاطفی ، دشوار می نماید.
در پایان گفتار،این نتیجه آشکارست که چگونه مداخله نابجا و نامتناسب بویژه در برخورد با جرایم ارتکابی اطفال و نوجوانان علاوه بر اینکه فرصت یک زندگی سالم و شایسته را از آنان سلب میکند ، هزینه های سنگین تری را بر دوش نظام عدالت کیفری ای می اندازد که هم اکنون باید با بزهکارانی به معنای واقعی کلمه و سرشار از خشم و نفرت نسبت به جامعه به مقابله بپردازد .
فصل دوم :
اصول حاکم بر دادرسی کودکان و نوجوانان در راستای احتراز از بر چسب زنی
واژه اصل در لغت بمعنی ریشه ، بیخ ،بن و بنیاد است .[۳۹] معنای این کلمه یادآور تعریفی است که در مورد مبنا ارائه شد و بروشنی تفاوت این دو قابل درک نیست . از این جهت شاید ذکر توضیح انگلیسی کلمه اصل به فهم بهتر آن کمک کند :
اصل یعنی باور یا عقیده ای که مجموعه ای از عقاید ، مقررات و یا یک سیستم انجام کار بر آن بنا نهاده شدند .[۴۰]
برای مثال اصل عدم مداخله یا کمترین مداخله در رسیدگی به جرائم اطفال و نوجوانان بیانگر آنست که در خصوص جرائم خفیف تر،حتی المقدور کودک را از نظام عدالت کیفری دور نگه داریم . این،یک اصل قابل قبول در دادرسی اطفال است که خود بر مبانی مهمی یعنی شکل گیری شخصیت مجرمانه و تکرار جرم از سوی کودک در صورت مداخله نابجا و نامناسب ، استوار است .
در گام بعد با توجه به این اصل ، راهکارهایی چون اکتفا نمودن به اخطار و اخذ تعهد از کودک ، میانجیگری ، قضازدایی و … ارائه شده و در قوانین کیفری کشورها پیش بینی می شوند . این مثال کاملا روشن می کند که رابطه میان مبانی ، اصول و راهکارها،در نوشتار حاضر،نوعی رابطه سلسله مراتبی است . مبانی بیانگر علل وجودی و چرایی یک مسئله (بصورتی کلی) هستند و سپس اصول با نگاه و توجه به آن مبانی پی ریزی می شوند و نهایتا بر اساس این اصول و مبانی ، راهکارهایی جهت تحقق و احترام به آنها ارائه شده ، مورد توصیه قرار میگیرند .
پس از درک معنای مورد نظر از واژه اصل باید گفت که اصول و قواعد متعددی در اسناد بین المللی و بتبع آن قوانین داخلی، در راستای تضمین حقوق کودک و یا نوجوان معارض قانون پیش بینی شدند که در کتب و مقالات مرتبط با حقوق اطفال و نوجوانان و بزهکاری آنها به کرّات مورد اشاره قرار گرفتند. از میان تمامی این الزامات، با تفسیری که در فصل حاضر ارائه می شود، خواهیم دید که چگونه میتوان از ظرفیت این اصول به منظور تقویت و تحکیم هدفمان که همانا احتراز از الصاق برچسب مجرمانه بر کودک و نوجوان معارض قانون است، بهره برد.به این معنا که اصولا برچسب زنی مجرمانه خلاف بسیاری از اصول پذیرفته شده در حقوق کیفری کودکان و نوجوانان است. گفتار نخست این فصل، با همین دیدگاه به بیان و بررسی اصولی میپردازد که در فرایند دادرسی جرائم بزرگسالان نیز قابل طرح و استفاده اند که از جمله میتوان به اصل برائت و یا فردی کردن مجازاتها اشاره نمود و گفتار دوم،اصول ویژه و اختصاصی دادرسی اطفال را مورد توجه قرار میدهد. نهایتا در فصل پیش رو این هدف دنبال می شود که بد نام کردن کودک و نوجوان در برخورد با قانون شکنی آنان،نقض بسیاری از اصول شناخته شده حقوق کیفری و بطور خاص حقوق کیفری اطفال و نوجوانانست، اصولی که به حق مورد شناسایی قرار گرفتند و در اعتبار آنها نمیتوان تردید کرد.
گفتار اول: اصول مشترک
الف- اصل برائت
اصل برائت است.جمله ای آشنا، مقبول و البته نص اصل سی و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. منظور از اصل برائت یا همان فرض بیگناهی متهم آنست که فرد تنها زمانی مجرم شناخته شده و مستحق مجازات میباشد که جرم ارتکابی وی دردادگاهی صالح و بیطرف، مطابق قانون به اثبات رسد و تا پیش از آن هیچ گونه تعرضی به فرد و آزادی های وی نباید صورت گیرد مگر در موارد ضروری و آنهم تنها در چهارچوب قوانین.
دامنه این اصل بسیار گسترده و وسیع است و نه تنها در حقوق جزا، بلکه در کلیه مسائل حقوقی جاریست[۴۱]
در قلمرو حقوق کیفری نیز اصل برائت در کلیه مراحل رسیدگی قضایی از تحقیقات مقدماتی پلیس و نیروی انتظامی تا تعقیب و کشف جرم در دادسرا و نهایتا مرحله رسیدگی نهایی و صدور حکم لازم الرعایه است.[۴۲]
توجه به این اصل و رعایت آن در مراحل مختلف رسیدگی به جرائم ارتکابی اطفال و نوجوانان اهمیتی مضاعف می یابد. قسمت ب از بند دوم ماده ۴۰ پیمان نامه حقوق کودک مصوب ۱۹۸۹ بیان میدارد:
ب- هر کودک مظنون یا متهم به نقض قوانین کیفری از تضمین های زیر برخوردار باشد:
تا زمانیکه گناهکار بودن او بر طبق قانون ثابت نشده است بیگناه فرض شود.
قاعده هفتم از حداقل مقررات استاندارد سازمان ملل متحد برای دادرسی ویژه نوجوانان (مقررات پکن)
مصوب۱۹۸۵نیزباتاکید برماده۱۱اعلامیه جهانی حقوق بشر،باردیگربراین مسلم وخدشه ناپذیرتاکیدمیکند.
اصل برائت با دغدغه حفظ نظم عمومی در جامعه و احترام به حقوق و آزادی های فردی قیود فراوانی را به مراحل مختلف رسیدگی به اتهامات افراد تحمیل میکند چنانکه در هر سه مرحله کشف جرائم، دادسرا و نهایتا دادگاه، مجریان امر باید حریم خصوصی افراد را رعایت نموده، در اقدامات خود کاملا پایبند به ضوابط قانونی باشند، هرگونه واکنش محدود کننده آزادی و یا سالب حقوق صرفا در چهارچوب قانون انجام گیرد و بطور کلی نمیتوان فارغ از این تضمینات روند زندگی اشخاص را مختل نمود.
هر آنچه که تا اینجا بیان گردید در دادرسی کیفری اطفال و نوجوانان، با دقت بیشتر لازم الاتباع است و دیدیم که چگونه اسناد مختص به حقوق کودکان و نوجوانان، اصل برائت را مورد تاکید قرار داده و بنحو مبسوط حقوق تضمین کننده این اصل همچون حق داشتن وکیل، برخورداری از دادرسی سریع و یا حفظ حریم شخصی را بیان میکنند.
با این توضیحات میخواهیم به این نتیجه برسیم که پیش از صدور حکم قطعی مبنی بر اثبات بزهکاری کودک و نوجوان مطابق قانون و نزد یک دادگاه صالح، هرگونه عملی که واجد وصف بر چسب زنی مجرمانه بر کودک و نوجوان باشد،نقض آشکار اصل برائت است.
بنابر این مقامات تحقیق همچون نیروی پلیس و ضابطان که نخستین برخورد با کودک و نوجوان را شکل میدهند، مقامات تعقیب و دادرسی در مرحله دادسرا و دادگاه ملزم به رعایت اصل برائت هستند و الصاق هرگونه برچسب نامناسب و بدنام کننده، نقض حریم شخصی طفل و نوجوان، رخوت و سستی در رسیدگی به اتهامات آنان، علنی نمودن اطلاعات، هویت و مسائل خصوصی کودک به هر عنوان، بازداشت بی مورد و بیجا، ملزم نمودن طفل به حضور در جلسات تعقیبی و نیز دادرسی در موارد غیر ضروری و عدم استفاده از ظرفیت های قانونی در راستای قضازدایی که منجر به تماس طولانی تر و بیشتر کودک و نوجوان با نظام عدالت کیفری و نتیجتا بد نام شدن وی نزد خانواده و جامعه محلی اطراف کودک و چه بسا خود او می شود، مصداق بارز زیر پا گذاشتن اصلی است که ضرورت رعایت آن بدیهی است حال آنکه در عمل میتوان براحتی دید که چگونه رفتارهای معمول و متداول در فرایند دادرسی حکایت از درک نشدن عمیق و صحیح آن دارند.
پس بد نام کردن طفل و نوجوان متهم به نقض قوانین کیفری به روش های پیش گفته تا پیش صدور حکم دادگاه صالح مبنی بر بزهکاری وی خلاف یکی از اصول مسلم حقوق کیفر است و اما پس از صدور حکم و در مرحله اجرای مجازات و یا اقدامات تامینی و تربیتی در مورد کودک نیز هدف اصلاح و باز اجتماعی ساختن او را نباید از نظر دور داشت ولذا در این مرحله هم هر گونه برخورد بد نام کننده و تحقیرآمیز، افشای محتویات پرونده کیفری او و یا عدم توجه به هدف تربیتی مجازاتها و اقدامات مورد حکم در مورد اطفال و نوجوانان منافی هدفیست که از برخورد با ارتکاب جرائم توسط آنها پیگیری میکنیم.
نتیجه آنکه، برچسب زنی مجرمانه به هر شیوه ممنوعست چراکه با مفهوم اصل برائت در تعارض است و پس از صدور حکم محکومیت نیز ممنوعیت ادامه دارد چرا که نقض اغراضی است که در رسیدگی به اعمال خلاف قوانین کودکان و نوجوانان دنبال میکنیم.
در پایان این بحث بجاست اشاره کنیم که،ماده ۱۴ لایحه قانون آئین دادرسی کیفری که به سال ۱۳۹۰ توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شد و هم اکنون با تایید در شورای نگهبان آماده ابلاغ و اجراست و در آینده ای نزدیک جایگزین قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ می شود، درتاکیدی بجا و مناسب بر اصل سی و هفتم قانون اساسی در رابطه با اصل برائت، مقرر میدارد: اصل، برائت است. هرگونه اقدام محدود کننده، سالب آزادی و ورود به حریم خصوصی اشخاص جز به حکم قانون و با رعایت مقررات و تحت نظارت مقام قضائی مجاز نیست. در هر صورت این اقدامات نباید به گونه ای اعمال شود که به کرامت و حیثیت اشخاص آسیب وارد کند.
ب – اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها
اولین رکن اصل قانونی بودن حقوق جزا آنست که اعمال مجرمانه فقط و فقط بوسیله مقنن تعریف شده باشد. بکاریا در کتاب معروف خود بنام ((رساله جرائم و مجازات ها)) متذکر گردید که فقط قانونگذار است که بنابر نمایندگی که از طرف جامعه دارد میتواند اعمال مجرمانه را تعریف نماید و این حق نمیتواند به هیچ کس دیگر حتی به قضات واگذار گردد. بنابراین هرگاه عملی از طرف مقنن جرم یا حالت خطرناک شناخته نشده و برای آن مجازات یا اقدامات تامینی تعیین نشده باشد ولو آنکه از نظر اخلاقی هم بسیار زننده باشد قابل تعقیب و مجازات نمی باشد.[۴۳]
((در اجرای اصل قانونی بودن حقوق جرا تنها کافی نیست که مقنن به تعریف نفس جرم بپردازد بلکه باید مجازات عمل را نیز تعیین نماید تعیین مجازات نیز از وظایف انحصاری مقنن است. هرگاه قانونگذار برای عملی مجازات تعیین نکرده باشد قاضی و بطریق اولی قوه مجریه حق ندارد به بهانه مصلحت اجتماع و یا حفظ نظم عمومی و رعایت اخلاق حسنه و امثالهم به تعیین مجازات بپردازد.))[۴۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ب.ظ ]




همین دلیل وجود یک بازار کارا ضروری به نظر می رسد.از شرایط لازم برای چنین بازاری این است که اطلاعات موجود از جمله اطلاعات حسابداری که دارای دو ویژگی مربوط بودن و قابلیت اتکا می باشند بدون هزینه و به طور مساوی در دسترس تمام سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان قرار گیرد. (احمدپور و همکاران،۱۳۸۴).
پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به نتایج پژوهش می‏توان پیشهاد نمود که :
با توجه به رابطه مثبت و مستقیم بین ریسک با ویژگی های هیات مدیره به دولت و همچنین سازمان بورس اوراق بهادار پیشنهاد می شود تا شرایط و محیط مناسب را برای انجام سرمایه گذاری های سهامداران و شرکت های سرمایه گذاری با ریسک کمتر فراهم آورند.
بر اساس نتایج تحقیق، مشاهده می شود که انداره شرکت بر کیفیت گزارشگری مالی مؤثر است.به این مفهوم که شرکت های بزرگتر از کیفیت افشاء بالاتری برخوردار هستند.بنابراین لازم است که تدوین کنندگان استانداردها و مقررات حسابداری و گزارشگری مالی بر روی شرکت های کوچک هم تمرکز نمایند و مقررات بهینه ای را در مورد این شرکت ها تدوین نمایند تا بتوان بر این اساس نسبت به کیفیت گزارشگری مالی در چنین شرکت هایی اطمینان لازم را بدست آورد.
افزون بر این، به مالکان و مدیران که نقش مهمی در تصمیم گیری های انجام شده در شرکت های بورسی دارند توصیه می شود تا در راستای ارائه گزارش های مالی با کیفیت تر به بازار گام بردارند؛ زیرا هرچه کیفیت گزارشگری مالی شرکت ها افزایش یابد و سرمایه گذاران اعتماد بیشتری به شرکت داشته باشند، آن شرکت راحت تر می تواند در جهت تأمین نیازهای مالی خود اقدام به تأمین مالی از طریق بازار سهام نماید.
۵ – ۶ پیشنهادات برای تحقیقات آتی
تکرار این پژوهش با بهره گرفتن از سایر مدل های مطرح شده برای سنجش کیفیت گزارشگری مالی بجزء مدل دیچو و دیچاو و مقایسه با پژوهش حاضر.
با توجه به اینکه چهار ویژگی از ویژگی های هیات مدیره بر ریسک شرکت تأثیر گذار نبوده است لذا پیشنها می شود تأثیر دانش مالی اعضای هیات مدیره بر ریسک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
پیشنهاد می شود که ارتباط بین سایر ویژگی های هیأت مدیره مانند: سن،جنسیت، مدت زمان تصدی، تعداد جلسات هیات مدیره و … بر کیفیت گزارشگری مالی و ریسک شرکت مورد بررسی قرار گیرد.
پیشنهاد می شود در پژوهش های آتی تأثیر سایر مکانیزم های حاکمیت شرکتی همچون حسابرس مستقل، حسابرسی داخلی، کمیته ی حسابرسی بر کیفیت گزارشگری مالی و ریسک شرکت بررسی شود.
پیشنهاد می شود متغیر کنترلی دیگری بنام تورم در این مدل لحاظ شود و نتایج با پژوهش حاضر مقایسه شود.
۵-۷ خلاصه فصل
این فصل با بیان خلاصه‏ای از مطالب فصول گذشته از جمله جامعه و نمونه آماری مورد مطالعه، بیان فرضیه‏ها، تشریح روش اجرای پژوهش آغاز گردید. در ادامه نتایج پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفت و خلاصه‏ای از نتایج پژوهش و مقایسه آن با دیگر پژوهش‏های انجام شده در این زمینه بیان گردید. در پایان نیز محدودیت‏های پژوهش، پیشنهادات مبتنی بر یافته‏های تحقیق و پیشنهاداتی برای پژوهش‏های آتی ارائه شد.
منابع و مآخذ:
فارسی
احمدپور ، ا.(۱۳۷۷)، مدل پیش بینی ریسک سیستماتیک با بهره گرفتن از اطلاعات حسابداری.رساله دکترا، تهران، دانشگاه تربیت مدرس.
احمد پور، ا .، و غلامی، ر. (۱۳۸۴). بررسی رابطه اطلاعات حسابداری و ریسک بازار. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، شماره ۲.
احمدپور، ا.، ملکیان، ا.، بهمن میری، م.،و نادی،ز.(۱۳۹۱).بررسی نفش ساختار هیات مدیره بر سرمایه فکری شرکتها با رویکرد فازی، مطالعه موردی شرکتهای داروسازی بورس اوراق بهادار تهران.دانش حسابداری.شماره ۸.بهار۹۱.صص ۷۳ – ۹۴.
اسماعیل زاده مقری، ع.، جلیلی، م.، و زند عباس آبادی، ع.(۱۳۸۹). بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر کیفیت سود در بورس اوراق بهادار تهران،مجله حسابداری مدیریت،سال سوم،شماره۷.
امیری، ه.، و محمدی خورزوقی، ه.(۱۳۹۱).تحلیل ارتباط بین تأمین مالی از طریق بدهی و کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مالی، شماره ۱۶،صص ۶۱ – ۸۱.
امیدوار، ع. (۱۳۹۱).رازهای اتاق هیات مدیره،حاکمیت شرکتی برای زندگی بهتر. چاپ دوم، نشر گندمان.
اولی،م.، قائمی اصل،م.، امین زادگان،س.،و عظیمی،ا.(۱۳۹۳).رابطه حاکمیت شرکتی و ارزش افزوده اقتصادی.فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت.سال هفتم.شماره۲۱.صص ۵۹ – ۷۰.
ایزدی نیا، ن.، و رساییان ، ا. (۱۳۹۰). سازوکار نظام راهبری شرکتی و کیفیت سود. فصلنامه پژوهش های تجربی حسابداری مالی.سال اول.شماره۱.
آذر، ع.، و مومنی، م. (۱۳۸۵). آمار و کاربرد آن در مدیریت (جلد جلد اول و دوم). تهران ، انتشارات سمت.
آقایی، م.، اعتمادی، ج.، آذر، ع.، و چالاکی، پ.(۱۳۸۸).ویژگی های حاکمیت شرکتی و محتوای اطلاعاتی سود در بورس اوراق بهادار تهران با تأکید بر نقش مدیریت سود.فصلنامه علوم مدیریت ایران.سال چهارم.شماره۱۶.
آیین نامه نظام راهبری شرکتی(۱۳۸۶) .تهران: مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی. سازمان بورس و اوراق بهادار تهران. مجله بورس، شماره۵۲.
باقرزاده، س.(۱۳۸۴). عوامل مؤثر بر بازدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران.تحقیقات مالی.شماره ۱۹.صص۲۵ – ۶۴.
بولو ، ق.(۱۳۸۵). نظام راهبری شرکت و تأثیر آن بر کیفیت سود.پایگاه شرکت اطلاع رسانی بورس تهران به نشانی www.sena.ir.
ثقفی، ع. ، و صفرزاده، م.(۱۳۹۰).کیفیت سود و ویژگی های هایت مدیره.تحلیل تجربی،دانش حسابرسی،شماره ۴۴،صص ۷۳ – ۹۴.
جلیلی، ا.، و مشیری، ا.(۱۳۸۷). دیدگاه سرمایه گذاران حرفه ای و غیر حرفه ای در خصوص اثربخشی هیات مدیره و اثرات آن بر تصمیمات سرمایه گذاری آنها.فصلنامه علوم مدیریت ایران.سال سوم.شماره ۱۰.صص ۸۷ – ۱۰۵.
حاجیها، ز ، و ا، ح.(۱۳۹۲). بررسی تأثیر ویژگی های هیات مدیره بر ساختار سررسید بدهی شرکت.فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت،سال ۶،شماره ۱۷.
حافظ نیا، م. (۱۳۸۵). مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی. انتشارات سمت.
حساس یگانه،ی.(۱۳۸۵). حاکمیت شرکتی در ایران. فصلنامه حسابرس.سال ۸.شماره ۳۲. صص ۳۲ – ۳۹.
حساس یگانه، ی.،و باغومیان، ر .(۱۳۸۵). نقش هیات مدیره در حاکمیت شرکتى (قسمت دوم). ماهنامه حسابدار، سال ۲۱، شماره ۱۷۴، صص ۳۳- ۶۵.
حساس یگانه،ی.،و خیرالهی،م.(۱۳۸۷).راهبری شرکتی و شفافیت،ماهنامه حسابدار،ش ۲۰۳،صص ۳۰ – ۴۷.
حساس یگانه، ی.، شعری، ص. و خسرو نژاد، ح. ( ۱۳۸۷) رابطه سازوکارهای حاکمیت شرکتی، نسبت بدهی ها و اندازه شرکت با مدیریت سود. مطالعا تحسابداری، شماره ۲۴، ۷۹-۱۱۵ .
خاکی، غ. (۱۳۷۸). روش تحقیق با رویکرد پایان نامه نویسی. تهران: انتشارات بازتاب.
خلیفه سلطانی، س.، و نوری زاده،ر. (۱۳۹۳). ارتباط بین افشای مسئولیت‏پذیری اجتماعی شرکت و کیفیت گزارشگری مالی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی.
خواجوی،ش.،بایزیدی، ا.،و جبارزاده کنگرلویی،س.(۱۳۹۱).بررسی تطبیقی کیفیت گزارشگری مالی شرکتهای درمانده و غیر درمانده مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.پژوهش های تجربی حسابداری.سال اول.شماره۳.صص۵۳ – ۶۸.
دستگیر، م.، و رستگار، م. (۱۳۹۱). بررسی رابطه بین کیفیت سود (پایداری سود)، اندازه اقلام تعهدی و بازده سهام با کیفیت اقلام تعهدی ، پژوهش های حسابداری مالی دوره ۳، ش۱، صص ۱ – ۱۰.
دیانتی دیلمی،ز.، ملک محمدی، ه.(۱۳۹۲).بررسی تأثیر ویژگی های نظام راهبری شرکت بر کیفیت اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران.دانش حسابداری.سال چهارم.شماره ۱۳.صص ۱۵۱ – ۱۷۰.
راس، ا.، وستر فیلد، ر.، و جردن، ب.(۱۳۸۹).مدیریت مالی نوین(جلد دوم).ترجمه جهانخانی، ع.، و شوری، م.چاپ اول. انتشارات سمت.
رزمیان فیض آبادی،ع.،و هشی، ع.(۱۳۹۲).تأثیر ترکیب هیات مدیره بر محتوای اطلاعاتی و کیفیت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.دانش حسابداری.سال۴.شماره۱۳.صص ۱۰۵ – ۱۲۷.
رسائیان، ا.(۱۳۸۹). بررسی تأثیر ویژگی های هیات مدیره بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. دو فصلنامه برنامه و بودجه ،شماره ۱۱۰،صص ۱۹۱- ۲۰۴.
سجادی، ح. ، حاجی زاده، س. ،و نیک کار، ج.(۱۳۹۱). تأثیر هزینه های نمایندگی و کیفیت گزارشگری مالی بر ریسک سرمایه گذاری در شرکت های بورسی.بررسی های حسابداری و حسابرسی،شماره ۳،صص ۲۱ – ۴۲.
سجادی، س.، زراءنژاد، م.، و جعفری، ع. (۱۳۸۸). ویژگی های غیر مالی موثر برکیفیت گزارشگری مالی در شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران. بررسی های حسابداری و حسابرسی, شماره ۵۷, ۵۱-۶۸.
سرمد، ز.، بازرگان، ع.و حجازی، ا.(۱۳۸۸). روش پژوهش در علوم رفتاری.تهران.نشر آگه.
صدیقیان ،ا.(۱۳۸۸). اثر ساختار مالکیت و هیات مدیره به عنوان مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر ارزش شرکت ها.پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف تهران.
طالب نیا، ق.، وکیلی فرد، ح.، عرب مازار، ع. و صمدی لرگانی، م.(۱۳۹۰). بررسی تاثیر گزارشگری مالیاتی بر شفافیت گزارشگری مالی.فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مالی.سال سوم.شماره۹.صص ۶۷ – ۸۳.
عرب مازار یزدی، م.، و طالبیان، م(۱۳۸۸). کیفیت گزارشگری مالی، ریسک اطلاعاتی و هزینه سرمایه. فصلنامه مطالعات حسابداری،۲۱، صص ۱- ۲۷.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:58:00 ب.ظ ]




۱٫۲ فرضیه…………….. ۲
۱٫۳ اهمیت و ضرورت…………….. ۴
۱٫۴ اهداف…………….. ۵
۱٫۵ پیشینه‌ تحقیق و کارهای مرتبط…………….. ۶
۲ فصل دوم ادبیات و پیشینه‌ تحقیق ۹
۲٫۱ مقدمه……………… ۹
۲٫۲ هوش جمعی……………. ۹
۲٫۲٫۱ الگوریتم مورچه‌ها…………….. ۱۱
۲٫۲٫۲ بهینه سازی گروهی ذرات…………….. ۱۳
۲٫۳ سیستم‌های توزیع‌شده……………. ۱۶
۲٫۳٫۱ قانونهایی برای سیستمهای توزیع شده…………….. ۱۸
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲٫۴ یادگیری ماشین……………. ۲۳
۲٫۴٫۱ اهداف و انگیزه‌ها…………… ۲۳
۲٫۴٫۲ تقسیم‌بندی مسایل…………… ۲۴
۲٫۴٫۳ یادگیری بانظارت……………….. ۲۶
۲٫۵ Q-Learning 26
۲٫۵٫۱ مقایسه Q-learning با یادگیری با ناظر ۲۷
۲٫۵٫۲ Q-Function 28
۲٫۵٫۳ مثال………. ۲۹
۲٫۶ اپیزود‌های یادگیری ۳۰
۲٫۷ آزمون کای……………… ۳۰
۲٫۸ معیار دقت و معیار بازخوانی…………….. ۳۱
۲٫۸٫۱ معیارهای ارزیابی……………. ۳۱
۳ فصل سوم روش‌شناسی تحقیق ۳۳
۳٫۱ مقدمه……………. ۳۳
۳٫۲ مدل……………. ۳۴
۳٫۳ نمای منطقی…………….. ۳۶
۳٫۳٫۱ مسائل اساسی PSO 36
۳٫۳٫۲ اصلاح PSO بر اساس مسئله ۳۸
۳٫۴ نمای داده……………… ۴۳
۳٫۵ نمای مولفه‌ای…………… ۴۶
۳٫۶ جمع‌بندی…………… ۴۸
۴ فصل چهارم یافته‌های تحقیق ۴۹
۴٫۱ مقدمه………………. ۴۹
۴٫۲ پیکربندی…………….. ۴۹
۴٫۲٫۱ انتخاب بهترین مقدار برای پارامترهای PSO……………. 50
۴٫۳ پیکربندی سخت‌افزاری…………. ۵۱
۴٫۴ نتایج…………… ۵۲
۴٫۴٫۱ مصورسازی رفتار PSO ……… 56
۴٫۴٫۲ کارایی PSO و کای ۶۲
۴٫۴٫۳ نتایج Q-learning 65
۵ فصل پنجم نتیجه‌گیری و پیشنهادات ۷۰
۵٫۱ مقدمه………………. ۷۰
۵٫۲ مقیاس‌پذیری………………. ۷۰
۵٫۳ Q-Learning 72
۵٫۴ کارهای آتی………………. ۷۳
۶ منابع………………. ۷۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ب.ظ ]




پر بوده از تفاوت هایی که شما نمی دانستید اتفاق می افتد/ کاملا مشخص و یکنواخت
۱۱- بیشتر کار هایی که شما در اینده انجام خواهید داد ممکن است :
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
کاملا هیجان انگیز باشد کاملا خسته کننده باشد.
۱۲-آیا احساس می کنید در یک موقعیت بلاتکلیف هستید ونمی دانید چه کار کنید ؟
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
اکثرا بندرت یا هرگز
۱۳- کدام مورد می تواند تعبیر شما از زندگی را بهتر توصیف کند ؟
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
می توان یک راه حل برای مشکلات پیدا کرد. هیچ راه حلی برای مشکلات وجود ندارد.
پایان نامه - مقاله
۱۴- وقتی شما در مورد زندگیتان فکر می کنید اغلب احساس می کنید :
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
چقدر خوبه که همه چیز رو به راهه با خودتان می گویید که چرا زنده ام
۱۵-وقتی با مشکلی روبرو می شوید انتخاب راه حل چگونه است ؟
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
کاملا گیج کننده وسخت است که راه حل پیدا کنی همیشه کاملا مشخصه
۱۶-انجام کار های روزمره هست :
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
پر از احساس رضایت مندی و شادی خسته کننده و کسل کننده است
۱۷- زندگی شما در اینده خواهد بود :
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
پراز تغییر وتحول که در اینده اتفاق خواهد افتاد بدون اینکه تصورش را کنی کاملا یکنواخت و مشخص است
۱۸-وقتی یک تجربه بدی در گذشته برای شما اتفاق افتاده است تمایل شما این طور بوده که:
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
در مورد آن خود خوری می کنید. می‌گویید اتفاق افتاده ومن باید زندگی کنم و در مورد آن فکر نکنم.
۱۹-آیا شما احساسات و عقاید اشفته و در هم ریخته ای دارید ؟
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
اغلب بندرت یا هرگز
۲۰-وقتی کاری را انجام می دهید که احساس خوبی به شما دست می دهد :
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
این مطمئنا احساس خوبی به شما می دهد چیزی اتفاق می افتد که باعث می شود این احساس خوب از بین برود.
۲۱-آیا برای شما اتفاق افتاده که احساسات درونی در شما باشد وآن را احساس نکنید ؟
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
اغلب بندرت یا هرگز
۲۲- آیا فکر می کنید که افرادی وجود دارند که در آینده شما می توانید به انها اعتماد کنی ؟
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
شما مطمئن هستید که وجود خواهند داشت شما شک دارید که وجود داشته باشد
۲۳-شما پیش بینی می کنید که زندگی شما در اینده خواهد بود :
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
کاملا بدون هدف ومعنی پر از هدف وبا معنی
۲۴- آیا این اتفاق برای شما افتاده است که واقعا نمی دانید که چه اتفاقی برای شما افتاده است ؟
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
اغلب بندرت یا هرگز
۲۵-بسیاری از مردم حتی انها که شخصیت قوی دارند بعضی مواقع احساس می کنند که غمگین و بازنده اند احساس شما در گذشته در این زمینه چه بوده است ؟
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
هرگز اغلب
۲۶- وقتی چیزی براتون اتفاق می افتد شما نتیجه رو این طور بررسی می کنید که:
۱ ۲ ۳ ۴ ۵
یا آن را خیلی بزرگ یا خیلی کم اهمیت جلوه می دهید آن را عادی می پندارید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ب.ظ ]




پروژه PIPE در ژوئن سال ۱۹۹۸ و در کنسرسیومی شامل چند شرکت صنعتی ، دانشگاه و موسسه تحقیقاتی و با هدف استفاده از نتایج آن در اتحادیه اروپا آغاز شد . هدفی که از همان ابتدا برای این پروژه دنبال می شد به شکل زیر تعریف گردید :
پایان نامه - مقاله - پروژه
هدف از اجرای این پروژه توسعه یک روش جدید است که بر اساس آن ، سازمان ها بتوانند مدیریت عملکرد فرایند محور را در خود به اجرا گذارند . این متدولوژی از این جهت نوعی نوآوری محسوب می شود که در پی یکپارچه کردن مدیریت عملکرد و مدیریت فرآیندها در سازمان است . علاوه بر این ، این روش در طیف گسترده ای از سازمان قابل استفاده است و نوع فعالیت سازمان ، محدودیتی در قبال استفاده از این متدولوژی ایجاد نمی کند .
در تدوین یک نظام اندازه گیری عملکرد به روش PIPE از الگوی PDCA استفاده شده است . به این ترتیب که :
فاز اول – طراحی سیستم
اندازه گیری عماکرد
PI
فاز چهارم
اصلاح و بهبود
فاز دوم - اجرا
Do
Ac
C
فاز سوم
بازبینی
شکل شماره ۲-۲- طراحی و اجرای یک سیستم اندازه گیری عملکرد
در این روش ابتدا سازمان مدنظر ، مورد مطالعه قرار می گیرد تا سیستم اندازه گیری عملکرد متناسب با شرایط و نیاز آن ، برایش طراحی می شود (Plan) . سپس این سیستم در سازمان به اجرا گذاشته می شود ( Do ) و نتایج حاصل از آن مورد بازبینی قرار می گیرد ( Check ) و در نهایت ، جهت از بین بردن فاصله ها ( بین اهداف سازمان و آنچه که در حال حاضر وجود دارد ) راه حل هایی پیشنهاد می شود ( Act ) ( تونی ، ۲۰۰۱ ، ۲۵ )
در طراحی یک سیستم ارزیابی فرایند محور باید سه قدم اساسی برداشته شود که
عبارتند از :
مشخص نمودن جهت گیری استراتژیک سازمان
شناسایی فرآیندهای سازمان در راستای جهت گیری استراتژیک
مشخص نمودن شاخص هایی برای پایش سیستم و اطمینان از حرکت در راستای
جهت گیری استراتژیک
جهت گیری استراتژیک سازمان
شاخص های
اندازه گیری
فرآیندهای سازمان
شکل شماره ۳-۲- بخش های مختلف طراحی یک سیستم اندازه گیری
برای مشخص نمودن جهت گیری استراتژیک بایستی ماموریت ، چشم انداز و اهداف استراتژیک سازمان تدوین شوند . پس از تعیین جهت گیری استراتژیک سازمان و شناسایی
سمت و سوی حرکت آن و خواسته های ذینفعان ، لازم است فرآیندهای سازمان شناسایی شوند . این گام پیش نیاز ایجاد دیدگاه فرآیندی و شناسایی نقاط کنترلی در سازمان است . پس از تکمیل این گام است که می توان شاخص ها را برای نقاط مناسب تعریف نمود .
فرایند عبارت است از مجموعه ای از وظایف و فعالیت های متوالی و به هم مرتبط که ورودی های مشخص و معینی را به نتایج و خروجی های موردنظر تبدیل می کنند .
اما در دیدگاه فرآیندی ، فرآیندهای کسب و کار هستند که اهمیت فراوانی دارند . فرآیندهای کسب و کار وظایف سنتی را قطع کرده و بر نتایج حاصل از فعالیت ها تمرکز می نمایند.
نگاهی به سازمان های سنتی نشان دهنده وجود ساختار وظیفه ای در آنهاست . به این مفهوم که سازمان به چند حوزه تقسیم می شود که هر حوزه وظیفه خاصی را بر عهده دارد . یعنی در انجام وظایف سازمان ، هر حوزه موظف است بخشی از فرآیندها را به اجرا بگذارد بدون اینکه در قبال دیگر حوزه های کاری ، مسئولیتی داشته باشد . اما مدیریت کسب و کار ، مدیریت سازمان را بر مدیریت فرآیندهای مشتری مدار متمرکز می کنند و هدف آن خلق ارزش برای مشتریان است نه تمرکز بر کارکرد واحدها ، البته در سال های اخیر محققان پا را از این فراتر نهاده اند و معتقدند که سازمان نیاز به حوزه های فرآیندی ندارد و تنها باید از فرآینهای کسب و کار تشکیل شده باشند ولی در عمل نشان داده شده که حالت میانی ، بهترین حالت است زیرا امکان حفظ ساختار سازمان و در عین حال ، با توجه به فرآیندهای کسب و کار را با هم فراهم می کند (شاکری،۹۲،۱۳۸۲).
شکل شماره ۴-۲- انواع سازمان از لحاظ ساختار اجرایی
تهیه نقشه فرایند
جهت شناسایی فرآیندها لازم است ابتدا سازمان را به حوزه های فرایند افراز کرد . هر حوزه فرآیندی شامل چند فرایند است که در کنار هم قرار می گیرند و بدون وجود همپوشانی در بین آنها ، کلیه فعالیت های سازمان را تحت پوشش قرار می دهند . اما در دسته بندی فرآیندهای کسب و کار دو نظریه وجود دارد . نظریه اول، فرآیندها را به سه حوزه فرآیندهای راهبردی ، فرآیندهای اصلی و فرآیندهای پشتیبانی تقسیم می کند . نظریه دوم فرآیندهای پشتیبانی تقسیم می کند . نظریه سوم ، فرآیندهای پشتیبانی و راهبردی را در یک حوزه قرار می دهد و از آن به عنوان فرآیندهای مدیریتی و پشتیبانی یاد می کند .
در تعریف این دسته بندی باید گفت : فرآیندهای راهبردی ، فرآیندهایی هستند که بستگی کامل به ماموریت و چشم انداز سازمان دارند و بر تمام سازمان تاثیر می گذارند و در عمل ، دیگر فرآیندهای سازمان را تحت مدیریت قرار می دهند . فرآیندهای اصلی فرآیندهایی هستند که با وظایف بسیاری در سازمان سر و کار دارند و برای مشتری و سهامداران ارزش آفرین هستند . این فرآیندها تاثیر چشمگیری بر مشتری دارند و فرآیندهای پشتیبانی به عنوان پشتیبان فرآیندهای اصلی ایفای نقش کرده و معمولاً با وظایف خاص سر وکار دارند . مشتریان فرآیندهای پشتیبانی ، واحدهای داخلی سازمان هستند .
نمایش فرآیندها
پس از تهیه فرآیندها ، جهت شناسایی بهتر گام هایی که در هر فرایند کسب و کار طی
می شود ، می توان فرآیندهای بالا را به فرآیندهای فرعی شکست . به این ترتیب که امکان شناخت بهتر فرایند و شناسایی نقاطی که نیاز به کنترل دارند فراهم می شود . انجام این کار موجب می شود که در مرجحله تعریف شاخص برای فرایند بتوان شاخص های بهتر و دقیق تری را بکار گرفت و در زمان بروز اشکال در فرایند ، با سرعت بیشتری بتوان به ریشه مشکلات پی برد .
تعیین شاخص‌های اندازه‌گیری عملکرد
برای تعیین شاخص های اندازه گیری عملکرد ، به مانند فرآیندهای سازمان از روش بالا به پایین استفاده می شود . در دانش مدیریت ، سطوح مدیریتی سازمان یا زون های مدیریتی وجود ندارد هر کدام وظایف و مسئوولیت هایی دارند که تاثیر مستقیمی در طراحی یک سیستم اندازه گیری عملکرد دارند . سطوح عملکردی را می توان به سه دسته استراتژیک، تاکتیکال و عملیاتی تقسیم نمود . بنابراین متناسب با هر سطح عملکردی لازم است شاخص هایی تعریف شوند تا به مدیریت آن سطح کمک نمایند .
شاخص های تاکتیکال که از آنها به عنوان شاخص های عملکرد کلیدی ( [۲۳]KPL ) یاد می‌شود. منجر به اتخاذ اقدامات تاکتیکی در سطح سازمان می گردند . اقدامات در این سطح بایستی هم راستای با عوامل بحرانی موفقیت ( [۲۴]CSF ) باشند . شاخص های عملیاتی برای نمایش ، کنترل بهبود روزمره فرآیندهای سازمان به کار گرفته می شوند . این معیارها به نوبه خود از معیارهای تاکتیکال نشأت می گیرند (شاکری ،۹۶،۱۳۸۲).
۴-۱۲-۲- مدل EFQM
در ابتدای دهه ۱۹۸۰، دغدغه شدیدی در مورد پایین بودن کیفیت، بهره وری و رقابت در بازار پویای جهانی وجود داشت که منجر به احساس نیاز به یک جایزه جهانی در ایالات متحده گردید. جایزه کیفیت جهانی مالکوم بالدریج در ۲۰ آگوست ۱۹۸۷ در ایالات متحده پایه گذاری شد. این جایزه دارای ساختاری متشکل از ۷ بخش خود ارزیابی بود(عفتی،۱۳۸۶،۳۸).
در سال ۱۹۸۸، موسسه مدیریت کیفیت اروپا، با حضور ۱۴ شرکت عمده اروپایی با تأیید اتحادیه اروپا،‌شکل گرفت. این رخداد در سال ۱۹۹۲ با اهدای اولین جایزه کیفیت اروپا ادامه یافت. این جوایز به شرکتهایی داده می شد که در مدیریت کیفیت به عنوان فرآیندی زیربنایی در بهبود مستمر،‌خوب عمل می کردند. در اوایل سال ۱۹۹۲ انجمن جایزه کیفیت انگلستان با هدف تأکید بر بهبود کیفیت محصول و بهره وری از طریق خود ارزیابی بنا نهاده شد. برندگان جوایز کیفیت اروپا و دیگر جوایز کیفیت بین المللی مرتباً توسط مراجعی کنترل می شوند که به آنها کمک می کند نقاط قوت خود را شناسایی و موقعیتهای خود را بهبود دهند.
ویژگیهای مدل
۱- نتیجه گرایی: برتری بستگی به ایجاد توازن و ارضای نیازهای تمامی ذینفعان مرتبط با سازمان دارد (کارکنان استخدام شده، مشتریان، تأمین کنندگان و جامعه در حالت کلی و همچنین کسانی که منافع مالی در سازمان دارند جزو ذینفعان می باشند)
۲- تمرکز بر مشتری: مشتری قضاوت کننده نهایی کیفیت محصول و خدمات است. لذا وفاداری مشتری، دسترسی به سهم بازار و حفظ آن به بهترین شکل ممکن از طریق تمرکز دقیق بر روی نیازهای بالفعل و بالقوه مشتریان امکان پذیر است.
۳- رهبری و اتفاق نظر: رفتار رهبران یک سازمان ایجاد کننده شفافیت و اتفاق نظر در سازمان است و شرایط محیطی ویژه ای را ایجاد می کند که در آن سازمان و کارکنان می توانند به برتری دست یابند.
۴- مدیریت بر اساس فرآیندها و واقعیتها: عملکرد سازمان موقعی از کارآیی بالاتری برخوردار خواهد شد که تمامی فعالیتهای مرتبط داخلی آن شناخته شده و به طور سیستماتیک اداره شوند و تصمیمات در رابطه با فعالیتهای جاری و بهبودهای برنامه ریزی شده بر اساس اطلاعات قابل اعتمادی اتخاذ شوند که دربرگیرنده تصورات همه ذینفعان سازمان باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ب.ظ ]




ارگانهای نظامی کشور است.
قلمرو تحقیق:
قلمرو تحقیق حاضر، بیان حمله ایالات متحده آمریکا به عراق از آغاز حمله تا سال ۲۰۰۶ است.
روش تحقیق:
روش تحقیق تاریخی ـ توصیفی است که در تهیه آن از منابع کتابخانه‌ای استفاده شده است.
فصل دوم:‌‌
مبانی تئوریک تحقیق
تعریف امنیت ملی:
در این فصل به تعریف امنیت ملی و دیدگاه های موجود در راستا می‌پردازیم تا بتوانیم مسایل مطرح شده در بحث امنیت ملی را تشریح نماییم.
امنیت، بحث پیچیده‌ای است که بر اساس تعریف والترلیپمن همیشه با قدرت نظامی همراه است. در این تعریف، توانایی کشور در دفع یا از بین بردن حمله نظامی، بیانگر میزان امنیت موجود در جامعه است. امروز، تمایز امنیت با جنبه‌های نظامی سیاسی و اقتصادی بسیار مشکل است و به این دلیل، محدود کردن آن به امنیت نظامی کافی به نظر نمی‌رسد. چراکه در اینصورت تبدیل به شرایطی یک جانبه نگر و یک سویه شده و نگاه این گونه به امنیت، در عرصه‌های تصمیم سازی، خطرات بسیاری به همراه خواهند داشت. در مورد امنیت ملی تعاریف گوناگونی ارائه شده است. جان هرتز در اوایل دهه ۱۹۵۰ مطرح کرد که در معمای امنیتی تلاش دولتها برای پاسخ گویی به نیازهای امنیتی خویش صرف نظراز قصد ونیت آنها منجر به بی ثباتی دیگران می شود.زیرا هر یک از آنها اقدامات خود راتدابیر دفاعی تلقی کرده و کارهای دیگران را حرکات بالقوه تهدید آمیز می دانند.پنه لوپه هار تلند- تانبرگ امنیت ملی را توانایی یک ملت برای پیگیری موفقیت آمیز منافع ملی خود، در هر جای دنیا به نحوی که خودش آنها را می بیند، می‌داند. جان . مورز نیزامنیت رازهایی نسبی از تهدیدات زیان بخش عنوان میکند.( سیف زاده، ۱۳۷۸، ص ۱۶۱-۱۶۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه
فرانک ان. تراگرواف. ان سیسمونی امنیت ملی را آن بخش از سیاست دولت می‌‌داندکه هدفش ایجاد شرایطمساعد سیاسی ملی و بین‌المللی برای حفاظت یا گسترش ارزش حیاتی ملی در مقابل دشمنان موجود و بالقوه است.
ازتعاریفی که از امنیت ملی شد می‌توان موارد زیر را مورد بررسی قرار داد:
۱ـ امنیت یعنی فراغت از تهدید که بیشتر تهدید نظامی است.
۲ـ امنیت یعنی فراغت از تهدید علیه منافع ملی نظامی است که بیشتر جنبه‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی و غیره را در بر می‌گیرد.
۳ـ در سطحی پیشرفته‌تر، امنیت یعنی توانایی کشور در پیگیری منافع خود.
این تعاریف هم ممکن است در نوع خود دارای نواقصی باشند. امنیت ملی و سیاست خارجی را می‌توان این گونه متمایز کرد که امنیت ملی وجه سلبی و نفی تهدید در جنبه‌های مختلف را د ارد، و سیاست خارجی پیگیری فرایند منافع ملی را مورد توجه قرار می‌دهد. البته ممکن است سیاست خارجی در مواقع خاص به حد امنیت ملی تقلیل یابد و یا وجود امنیت ملی بستر مناسبی برای پیگیری منافع ملی و اهداف سیاست خارجی را فراهم می‌آورد.(بوزان، ۱۳۷۸، ص ۳۲).
پس امنیت ملی عبارت است از:
۱ـ حفظ تمامیت ارضی، حفظ جان مردم، بقا و ادامه سازمان اجتماعی و حاکمیت کشور.
۲ـ حفظ و ارتقای منابع حیاتی کشور.
۳ـ نبود تهدید جدی از خارج نسبت به منافع ملی و حیاتی کشور.
امنیت ملی امری ثابت نیست بلکه امکان تغییر و تحول در آن وجود دارد و این کار نیاز به بازاندیشی و بازنگری و کسب اجتماع مداوم در جامعه دارد.
هرکشوری بر اساس برداشت وهمچنین نیازها، شرایط و توانمندی خود، اقدام به تعریف امنیت ملی خود می‌کند، به بیان دیگر،به تعداد واحدهای سیاسی، تعریف امنیت ملی وجود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دارد.
دیدگاه های موجود در مورد امنیت ملی:
نظریه اول، معتقد است که در شرایط حاضر مسئله اقتصادی، استراتژیک‌ترین مسئله‌ای است که موجب نارضایتی مردم گردیده و در نهایت تحمل آنها را نسبت به تورم و اختلاف طبقاتی از بین ببرد. به باور این گروه اگر وضع بدین گونه ادامه یابد، نظام با انفجار اقتصادی مواجه خواهد شد.صاحبان این نظریه، توسعه اقتصادی را مهمترین هدف استراتژیک جهان می‌دانند.
نظریه دوم، تاکید خود را بر توسعه سیاسی و آزادیهای مدنی گذاشته است.بر اساس این نظریه، آزادیهای سیاسی و فعالیت‌ گروه ها و دسته‌ ها در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی دارای اهمیت استراتژیک می‌باشد. این آزادیها باعث گشوده شدن عقده‌های نهفته در دل مردم شده و زمینه مخالفت قهرآمیز بر ضد نظام را از بین می‌برد، به نظر این عده ایجاد خفقان و دیکتاتوری بسیار سریعتر از مشکلات اقتصادی، مردم را بر ضد نظام می‌شوراند.
نظریه سوم، حفظ اصول انقلاب را استراتژیک‌ترین هدف می‌داند و معتقد است که پایبندی به اصول تا جایی اهمیت دارد که حتی نظام را باید فدای آن کرد.
به عبارت دیگر، این تفکر انقلاب و نظام را از یکدیگر جدا و انقلاب را اصل می‌داند. در نظر این گروه، حفظ اصول انقلاب به هر قیمتی ضروری است.( نقیب زاده، ۱۳۷۵، ص ۲۴-۲۰)
سه نظریه فوق را می‌توان نظرات درون‌نگر یا درون‌گرا نامید. البته نظریه سوم پیامدهای خارجی فراوانی دارد. در حالی که دو نظریه اول با تاکید بر توانا سازی درونی می‌تواند محیط بیرونی را نیز در جهت اهداف بسیج کرده و به کار گیرد. بر خلاف سه نظریه فوق دو نظریه دیگر نیز وجود دارد که می‌توان آنها را برون‌نگر یا برون‌‌گرا نامید که به آنها اشاره می‌کنیم.
محور نگاه نظریه چهارم، مسایل خارجی است . این نگرش در قالب تعریف سنتی از امنیت قرار می‌گیرد.این نظریه حفظ امنیت جمهوری اسلامی را از لحاظ نظامی، مهم ترین مسئله برای نظام می‌‌داند و مدعی است که برای تامین آن باید تمام منابع و برنامه‌ها را بدین سو سوق داد. این دیدگاه با تکیه بر حمله رژیم عراق به ایران، معتقد است که همیشه خطر جنگ وجود دارد و باید برای دفع و باید برای دفع هر گونه تجاوز خارجی، آمادگی نظامی بالایی داشته باشیم.
نظریه پنجم، معتقد است که بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی ایران، آمریکا و عوامل گوناگونش در منطقه و در سطح جهان است. بنابراین مسئولین ایرانی باید سعی نمایند نه تنها در ایران و کشورهای اسلامی، بلکه در تمام دنیا با آمریکا درگیر شده و از هر فرصتی و در هر جا برای ضربه زدن به آن کشور بهره برند. آشکار است که این نظریه نیز در قالب تعریف سنتی از امنیت می‌گنجد ولی نسبت به نظریه چهارم، دایره آن تنگ‌تر و عواقب آن را خطرناک‌تر می‌کند.
فصل سوم:
امنیت ملی از
دیدگاه ایران
تعریف امنیت ملی ایران:
دراین فصل باز به تعریف امنیت ملی ایران از زمان نظام شاهنشاهی تا جمهوری اسلامی ایران پرداخته و به تشریح مفهوم امنیت ملی از دیدگاه ایران می پردازیم تا چهار چوب‌ها و رهیافت‌های امنیت ملی هر چه بیشتر مشخص می‌گردد.
سیستم اجتماعی ـ سیاسی ایران در زمان حکومت پهلوی براساس ارتباطات و پیوندهای شخصی ایجاد شده بود و امنیت ملی جدای از امنیت نظام قابل بحث نبود. در سیاست سنتی ایران، مدیریت و عامل نظامی دو متغیر مهم برای مقابله با تهدیدات تلقی می‌شد. پس از جنگ جهانی دوم تحت هدایت آمریکا وبا تقویت نظامیان، بر نقش عامل نظامی در مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی افزوده شد و نظام پهلوی در مقابله با امینی،رزم‌آرا،مصدق،حزب ‌توده…از قدرت سرکوب بهره‌مند می‌گشت.
بر اساس همین برداشت از تهدیدات،شاه ایران میبایست نظامی گری و به عبارتی تقویت بنیه نظامی را در اولویت قرار داده و بدین خاطر بهبود و توسعه اقتصادی کشور را به صورت جدی دنبال می‌کرد و در عمل از هر گونه توجه به مسایل اجتماعی، فرهنگی وسیاسی داخل غافل بود یا این که تهدید از این ناحیه را جدی نمی‌شمرد. افزایش قدرت نظامی بر اثر افزایش تولید نفت نیز غرور شاه را دراین بعد شدت بخشید.
عناصر قدرت و امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران با مولفه‌های این دو مقوله در سایر کشورها تفاوت چندانی ندارد. آنچه که در بررسی امنیت ملی پس از انقلاب مورد تأکید قرار گرفت این بود که مکتب اسلام چارچوب و منبع تغذیه اصلی قدرت در ایران تلقی گردید و در ترسیم امنیت ملی، مصالح ایدئولوژیک در کنار منافع ملی مد نظر سیاستگزاران قرار گرفت. به اعتقاد برخی از کارشناسان هر چه میزان مشارکت مردم در مسایل سیاسی ایران بیشتر باشد، این خصوصیت با آزادی بیشتری بروز خواهد کرد.
لیکن در کشوری همچون ایران که از ساخت فرهنگی ـ سیاسی متشکل از اسلام و مخالف تمرکز قدرت برخوردار است، در صورت تبیین صحیح مفهوم آزادی، هرگز ساختارهای متکثر به گسست سیاسی ـ اجتماعی نمی‌انجامد بلکه برعکس تبادل افکار، خود نوعی مشارکت افراد در تبیین سرنوشت ملی و فرایند تصمیم گیری تلقی می‌گردد. در جامعه سنتی ایران دولت از جامعه جدا بوده و نه فقط در رأس بلکه در فوق آن قرار داشته است. در نتیجه دولت پایگاه و نقطه اتکاء محکم و مداومی در درون اجتماع نمی‌داشت و به همین دلیل از نظر طبقات مردم مشروعیت سیاسی نداشت و نماینده منافع آنها نبود. قدرت دولت به هیچ سنت، عرف قرارداد یا قانون مداومی منوط و مشروط نبود و این درست به معنای استبداد و خود سری است.
آنچه امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به تجدید نظر دارد برداشت از مفهوم دموکراسی و درک رابطه آن با مفهوم و امنیت ملی است. اصل دموکراسی مدرن بر مبنای مشارکت در تصمیم گیری و تحمل آراء و عقاید و برنامه‌ها قرار دارد. اما معنای آن هرج و مرج و تشتت و قانون شکنی نیست. اگر قرار بود دموکراسی با آشوب و زد و خورد و تشنج دایم و در نتیجه ناامنی و ضعف و بی تصمیمی سیاسی و اضمحلال اقتصادی، یکسان باشد.دموکراسی هرگز در هیچ کشور پیشرفته‌ای پا نمی‌گرفت و در اندک مدتی به مثابه یک شیوه اداره حکومت و حل برخوردها و اختلافات اجتماعی مردود و مخدوش می‌شد.
در نگرش مدرن دموکراسی، هیچ عنصری به اندازه اصل اعتماد در تنظیم روابط دولت و ملت از ارکان داخلی امنیت ملی است، اهمیت ندارد. از همین رو است که حتی ماکیاول روحیه میهن پرستی مردم یک کشور را کاملاً با این موضوع مرتبط می‌داند زیرا همه اتباع کشوری که خود را شریک در تصمیم گیری دولتشان می‌بینند احساس می‌کنند که پاسداری از منافع و خواسته‌های قلبی خودشان است.( شیخ الاسلامی، ۱۳۶۹، ص ۳۳۵).
نظام جمهوری اسلامی علیرغم ضعف برخی مولفه‌های امنیت ملی ـ توانسته است تا به حال به دلیل مشارکت مردمی بر مبنای پاسداری از مبانی اعتقادی و بدون اتکای صرف به نیروی نظامی، امنیت خود را حفظ و استمرار بخشد. اما فشار روز افزون تورم و دیگر تنگناهای اقتصادی تنها در صورت بهره‌مندی شایسته شهروندان از صلابت و حقوق لازم شهروندی از جمله دخالت در تصمیم سیاسی ـ برتافتنی خواهد بود. که این خود تأسیس و تقویت و همچنین قانونمند سازی نهادهای مشارکت را ایجاب می‌کند. اختلاف اساسی در نحوه اعمال قدرت به وسیله قوای سه‌گانه در مقطع اخیر، از جمله مهمترین تهدیدات داخلی علیه امنیت ملی ایران تلقی می‌شود و این امکان وجود دارد که این امر در کوتاه مدت زمینه ساز تحولات سیاسی داخلی و تهدید امنیت ملی نظام گردد و در بلند مدت واگرایی در بین اقلیتهای قومی را تشدید کند که خود معضلی جدی برای امنیت ملی به شمار می‌آید.
اقدام هر جناح سیاسی در تضعیف مواضع جناح رقیب اگر بدون در نظر گرفتن منفعت ملی صورت می‌پذیرد، ضربه‌ای مهلک بر صلابت و استواری نظام وارد خواهد کرد. برای بقای امنیت جامعه سالم ایران اسلامی ملی اندیشیدن باید برصنفی و گروهی اندیشیدن تفوق و برتری داشته باشد و همواره تنوع در عین تفاهم میان عقاید ملی، مذهبی و سیاسی آینه دیده همه مردم مسئولان گردد.
آمریکا منتظر عملکرد ضعیف مسئولان و جناح‌های موجود در ایران است تا بتواند از این طریق با شعار عدم اجرای دموکراسی و حمایت ایران از کشورهای طرفدار تروریسم، اراده سایر کشورهای جهان و سازمان ملل را به این نکته متوجه سازد که در ایران دموکراسی اجرا نمی‌شود و این کشور جزء حامیان تروریسم بوده و باید مهار شود.
چهار چوب امنیتی جمهوری اسلامی ایران:
ماهیت امنیت ملی در کشورهای در حال توسعه دارای سه بعد آشکار می‌باشد.
۱ـ شدت تهدیدهای داخلی به ساختار دولتها و رژیمها.
۲ـ راههایی که نظام بین‌المللی با امنیت آن کشورها برخورد می‌کند.
۳ـ تمایل بسیار بالا نسبت به ستیز و کشمکش بین‌الدولی.
از این سه بعد به طور کلی چند مسئله قابل استنباط است. اول، این که منابع ناامنی داخلی هستند تا خارجی. دوم، هدف تهدید، صرف نظر از علت ناامنی، رژیمها هستند تا تمامیت ارضی یک واحد و سوم، این که عوامل سیستماتیک که دولت را تهدید می‌کنند اغلب کنترل ناپذیر بوده و به رفاه آسیب می‌رسانند.
جان کالابرز، اقتصاددان آمریکایی، توسعه اقتصادی را محور امنیت برای کشورهای در حال توسعه می‌داند و نه تنها بیشتر کشورهای در حال توسعه را در زمینه دو فرایند ملت‌سازی و دولت‌سازی در مراحل اولیه بر می‌شمرد، به پیوند آشکار میان توسعه اقتصادی و روابط خارجی اشاره می‌کند.وی همچنین مدعی است که مبادرت به اهداف سیاسی مانند اعتبار و نفوذ بین‌المللی، علاوه بر چیزهای دیگر نیازمند منافع اقتصادی فراوانی است. در مورد امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، کالابرز معتقد است که ایران مانند بسیاری از کشورهای پیرامونش، در معرض بسیاری از آسیب پذیریهای گوناگون قرار دارد. منابع ناامنی ایران هم داخلی هستند و هم ناشی از فشارهای سیاسی، اقتصادی فراملی.(ارغندی، ۱۳۸۱، ص ۴۰)
وی محیط امنیتی ایران را ناشی از تعادل عوامل داخلی و بین‌المللی می‌انگارد و محیط امنیتی ایران را دارای عناصر ذیل می‌داند:
رویارویی ایران و آمریکا:
از زمانی که شاه سرنگون شد، ایران و ایالات متحده که پیشتر متحد بودند به شدت به دشمنی با یکدیگر پرداخته‌اند و هر روز بر دامنه این کینه ورزی افزوده شده است. وی مدعی است که انقلاب، نگرانیهای ساختاری امنیتی ایران و ایالات متحده را تغییر نداده است چرا که هر دو کشور به میزان بالایی به نفت وابسته هستند و ثبات در خلیج فارس، منافع مشترکی را برای هر دو کشور در بر دارد. به زعم کالابرز، برای مدت طولانی که جنگ سرد غالب بود، مسئولان ایرانی می‌توانستند برای محدود کردن دو ابر قدرت و یا دخالت نظامی در خلیج فارس از رقابت میان دو ابر قدرت بهره برند ولی با فرو پاشی اتحاد شوروی و پایان جنگ سرد، با وجود آسودگی ایران از تهدید کمونیسم و قدرت نظامی شوروی، این کشور از فواید استراتژیک غیرمستقیم رقابت ابرقدرتها محروم شدند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ب.ظ ]




کودک برای رشد و تحول و آینده‌ای کارآمد نیاز به فراهم شدن محیطی مساعد دارد، محیطی که کلید اصلی آن مراقبت والدین است، مراقبت یعنی درک کردن، شناختن، دوست داشتن، پذیرفتن، تأمین نیازهای – تغذیه‌ای، پوشاک و بهداشت و هر آنچه برای سلامت جسمی و روانی کودک لازم است از جمله مراقبت برای رشد و تکامل کودکان، آموزش خوداتکایی و داشتن زندگی مستقل درآینده لازم است (شیخ سامانی، ۱۳۸۵).
پایان نامه - مقاله - پروژه
بهترین ملاک و معیاری که بر اساس آن می‌توان تربیت را ارزیابی کرد، همان شبکه ارتباطی اعضای خانواده با یکدیگر است. به همین اعتبار، خانواده را امروزه به «سیستم ارتباطی» تعریف می‌کنند که سلامت جامعه، بازتابی از سلامتی سیستم ارتباطی خانواده است (فرهادیان، ۱۳۹۰).
یکی از نیازهای اساسی والدین در امر تربیت و پرورش کودکان، برقراری ارتباط سالم با آن‌هاست. ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با کودکان اولین و مهم‌ترین زمینه رشد کودکان است (مایاایوانا[۳]، ۱۹۷۸، ترجمه مدبرنیا، ۱۳۷۵).
۱-۲- بیان مسئله
فرایند ارتباط در خانواده، یکی از زمینه‌های مورد علاقه مشاوران در خانواده درمانی است. ارتباط فرایندی است که از طریق آن پیام‌ها صرف نظر از ماهیت وسیله‌ای که به کار برده می‌شود، از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا می‌کند و به این ترتیب کنش متقابل امکان‌پذیر می‌شود مهارت‌ها و توانایی‌های کودکان در سال‌های اولیه بیش از سال‌های بعدی و نوجوانی دست‌خوش تغییر می‌شود مخصوصاً در دوره پیش از مدرسه تغییرات چشم‌گیری در تکامل فیزیکی، شناختی و احساسی کودک روی می‌دهد به این ترتیب این مدت برای والدین دوران استرس‌زای تغییر و تطبیق است (محسنی، ۱۳۷۹).
طبق نظر مینوچین[۴] (۱۹۷۴) خانواده رحمی است که فرد در آن شکل می‌گیرد و رشد می‌کنند. حوزه‌ای است که نیرومندترین ارتباطات عاطفی در آن شکل می‌گیرد و زمینه‌ای است که در آن زندگی فرد نمایش داده می‌شود و فرد در آن اولین تجارب خود را در ارتباط با روابط بین فردی تجربه می‌کنند. (ماسن[۵]، ترجمه پاسایی، ۱۳۷۰) در سنین اولیه زندگی، کودک تقلید‌پذیری قوی دارد حرکات و رفتار اطرافیان در ضمیر او حک شده و شخصیت کودک تکوین می‌یابد، پدر و مادر اولین کسانی هستند که کودک از آن‌ها تقلید می‌کند (عریضی، ۱۳۸۲).
شکل‌گیری این رابطه از زمان قبل از تولد یعنی زمانی که والدین نقش والد را می‌پذیرند آغاز شده و تحت تأثیر عوامل متعددی است. از جمله این عوامل می‌توان به وضعیت سلامت روانی والدین، عوامل فرهنگی اجتماعی، خواسته یا ناخواسته بودن کودک اشاره نمود (محمودی قرایی، ۱۳۹۰).
والانس[۶]، کامینگز[۷] و هامفریز[۸] (۱۹۹۸) می‌گویند قابلیت ارتباطی مختل، موجب افت مهارت‌های اجتماعی شده و این افت متقابلاً به بیرونی یا درونی شدن نشانه‌ی شناختی منجر می‌شود (دانگل[۹]، ترجمه توزندجانی، ۱۳۷۷).
والدین می‌بایست افزون بر دانستن اصول، از شیوه‌ها و راهکارهای مناسبی که در مقاطع سنی مختلف وجود دارد، آگاهی داشته باشند. دوران خردسالی ارتباط‌های ویژه‌ای را می‌طلبد زبان مهم‌ترین عامل ارتباط انسانی است و کلام ساده‌ترین و کاربردی‌ترین وسیله تبادل و تفاهم انسان‌ها به شمار می‌رود. کلمات، اهداف و نیت‌ها را آشکار می‌کند والدین باید ارتباط مناسب و صمیمی با هم برقرار کنند. در غیر این صورت، ابتدا موجب خدشه‌دار شدن شخصیت خود و ایجاد رنجش عاطفی، تعارض و اختلاف با هم خواهند شد. تشدید این عوامل، بحران را به ارتباط با کودک هم خواهد برد و این ناهنجاری به صورت رفتارهای نابهنجار در محیط خانه و مهد کودک ظاهر می‌گردد (امیر حسینی، ۱۳۹۰).
یک موضوع مورد توافق عام در بین پژوهندگان رشد کودک و آسیب‌شناسان روانی رشد این است که رشد کودکان تحت تأثیر دامنه‌ای از عوامل است که ورای رابطه‌ی والد – فرزند است. کیفیت رابطه والد کودک اهمیت زیادی در رشد و تکامل دوران کودکی دارد. به طوری که ناایمنی این رابطه می‌تواند سلامت روانی کودک را به خطر اندازد (محمودی قرایی، ۱۳۹۰).
مطالعات نشان داده است که رابطه والد- فرزند یک عامل حیاتی برای سازگاری روان شناختی فرزندان است وقتی از رابطه والد- فرزند بحث می‌شود، بسیاری از مواقع تعریف رابطه والد- فرزند به روشنی ساختاربندی نشده است، و عناصر و جنبه‌های رابطه والد- فرزند به خوبی تعریف نشده است. هنگام بحث کردن رابطه والد- فرزند، اصطلاحاتی مانند سلامتی یا دلبستگی/ پیوند به کار برده می‌شود. مطالعات تجربی کیفیت روابط والد- فرزند را این‌گونه تعریف کرده‌اند: احساس باز بودن میان والدین و فرزندان، درجه باز بودن، میزان ارتباط و بحث مشکل و تعارض درک شده میان والدین و بچه‌ها احساس طرد شدن به وسیله والدین، دشمنی/ پرخاشگری میان والدین و بچه‌ها، رضایت در رابطه میان والدین و فرزندان. به طور کلی خوشحالی و خوشبختی در رابطه میان والدین و فرزندان درجه عاطفه نشان داده شده به وسیله والدین و زمان صرف شده با والدین و شیوه‌های والدینی که اغلب به کار برده می‌شود (لی[۱۰]، ۲۰۰۷).
بلسکی[۱۱] (۱۹۸۴) به سه عامل موثر در آسیب‌شناسی رابطه والد -کودک اشاره می‌کند:
۱- خصوصیات والدین شامل سوابق ژنتیکی و محیطی و منابع و امکانات روان شناختی آن‌ها
۲- خصوصیات کودک، به ویژه نیم‌رخ خلق و خوی او
۳- چهارچوب محیطی رابطه والد – کودک شامل استرس‌ها و حمایت‌ها.
بلسکی، کمپبل[۱۲]، کوهن و موری[۱۳] می‌گویند تعامل این سه عامل موثر، پدر و مادری کردن و ارتباط والد فرزندی را تعیین می‌کند؛ و همچنین رابطه زناشویی بر آرامش روانی والدین و در نتیجه بر مهارت‌های پدر و مادری کردن تأثیر می‌گذارد (شردور و گوردون، ترجمه فیروز بخت، ۱۳۸۹).
یکی دیگر از مسایلی که بر رابطه والد کودک مؤثر است شیوه‌ی فرزندپروری والدین است. چنانچه والدین از شیوه فرزندپروری مناسبی استفاده نمایند ارتباط مثبتی نیز می‌توانند با کودکان خود برقرار نمایند. اساس فرزندپروری بر ایجاد محیط امن و مورد علاقه، یادگیری مثبت، انضباط قاطعانه و انتظارات واقع‌بینانه است. به این معنی که والدین اوقات خاصی را برای تعامل با فرزند خود در نظر بگیرند و در این اوقات فعالیتی را پایه ریزی نمایند که از حداکثر کیفیت برخوردار باشد به نحوی که والد و کودک هردو از این تعامل لذت ببرند (ملک پور، ۱۳۸۵)
مسایل و آسیب‌های دوران پیش دبستانی تعاملی از ویژگی‌های کودک (مزاج دشوار، واکنشی بودن به میزان بالا، عواطف منفی زیاد، توان محدود در تعدیل برانگیختگی و عواطف منفی، دلبستگی ناایمن، رشد شناختی تأخیری، نقص در مهارت‌های اجتماعی) رفتار مراقبتی (غیر حساس نا پاسخگو بودن مراقب، در دسترس نبودن، فقدان صمیمیت و گرمی، انعطاف ناپذیری، تنبیه سخت، راهبردهای کنترلی بیش از حد اهمال کارانه، انتظارات رشدی نامناسب، راهبردهای کنترلی خشن و انعطاف ناپذیر) و عامل ترکیب تعاملی خانواده که شامل (مسایل خانواده تک والدی، اختلافات زناشویی، اختلال روان شناختی والدین، ناهماهنگی والدین در تربیت فرزند) و همچنین بافت محیطی /اجتماعی خانواده (پایین بودن تحصیلات، بیکاری، محدودیت مالی، کمبود حمایت اجتماعی، حمایت ناکافی از طرف موسسه‌ها تسهیلات ناکافی برای مراقبت، فشار روانی خانواده، وضع نامساعد) می‌باشد (کمبل، ترجمه صیادلو، ۱۳۸۷).
متخصصان برای پیشگیری از مشکلات شایع دوران کودکی یا پیشگیری از تشدید آن‌ها سعی کرده‌اند والدین را با رشد کودک و فنون مدیریت رفتار آشنا کنند. البته «تربیت والدین» و «آموزش والدین» فرق دارند: تربیت والدین روی پیش‌گیری از ایجاد رفتار ناکارآمد در کودک متمرکز است و آموزش والدین روی رفع اختلالات جدی کودکان بنابراین تربیت نوعی پیشگیری «همگانی» است و آموزش والدین، یک نوع پیشگیری «گزینشی» و «نشان شده» ولی در هر دو نوع برنامه از فنون اطلاع رسانی، تعلیم اصول یادگیری و رفتاری پرورش مهارت‌های پدر و مادری کردن و مهارت‌های ارتباطی و پرورش مهارت‌های حل مسئله استفاده می‌شود. (شرودو و گوردون[۱۴]، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۹).
این پژوهش درصدد است تا آن بخش از آسیب‌هایی را که در تعامل والد با کودک وجود دارد را شناسایی کند چه بسا اساس بسیاری از این آسیب‌ها عدم آگاهی والدین به اصول و روش‌های موثر در برقراری ارتباط با کودک می‌باشد به همین سبب بر اساس آسیب‌های موجود در ارتباط والد -کودک بسته آموزشی مهارت‌های ارتباطی برای والدین تدوین گردد و در طی یکسری جلسات مهارت‌های ارتباطی مناسب را برای رفع آسیب‌های مربوطه بیان نمودیم.
۱-۳- اهمیت و ارزش تحقیق
از نظر روانشناسی کودک، سال‌های پیش از دبستان یکی از مهم‌ترین دوره‌های رشد است چون بسیاری از قابلیت‌های کودک در همین دوران پی ریزی می‌شود، مهارت‌ها و توانایی‌های کودکان در سال‌های اولیه بیش از سال‌های بعدی و نوجوانی دست‌خوش تغییر می‌شود، محیط خانه در طی این سال‌ها اهمیت بسیاری دارد زیرا بسیاری از کودکان تجربه آموزشی دیگری غیر از محیط خانه ندارد و اگر خانواده از نظر ارتباطی سالم باشد در سلامت فرزندان، سپس سلامت جامعه، نقش مهمی دارند این نتایج نشان می‌دهد که اثر خانواده بر کودک از تمام نیروهایی که تا به حال شناخته شده بیشتر است، بر اساس تعاملات ارتباطی سازنده یا مخرب خانواده با فرزندان، رفتارهای سالم یا ناسالم در کودکان شکل می‌گیرد. از سوی دیگر اهمیت سنین قبل از دبستان، مورد تأکید و توجه بسیاری از نظریه‌پردازان و روان‌شناسان رشد کودک واقع شده است. آن‌ها بر این باورند که کودک قبل از پنج سالگی به ۸۰ درصد رشد نهایی خود می‌رسد و هوش، استعداد، مهارت، خلق و خو و شخصیت وی در این دوران شکل می‌گیرد.
گزل[۱۵]معتقد است کودکان از سنین ۵ تا ۶ سالگی نسخه کوچک فردی هستند که در آینده خواهند بود. به عبارت دیگر، گزل بیشترین تأکید را بر اهمیت دوران پیش دبستانی دارد و سهم حیاتی این دوره را در شکل‌گیری شخصیت کودک گوشزد می‌کند. چرا که پایه‌های راستین شخصیت، در سنین پیش دبستانی استوار می‌شود.
مطالعات زیادی نشان می‌دهد که کاربست‌های استثماری یا اهمالکارانه والدین می‌تواند عواقب بلند مدتی را در پی داشته باشد، اگر والدین با اصول و روش‌های ارتباطی با کودک آشنا باشد و آن‌ها را به کار بندد، در دوره نوجوانی با مشکلات کمتری روبرو خواهد شد، می‌توان دریافت که آموزش والدین و آشنا ساختن آن‌ها با روش‌های صحیح ارتباطی تا چه اندازه در تأمین سعادت فردی و اجتماعی افراد جامعه موثر است نظر به اهمیت روز افزون مهارت‌های ارتباطی و بررسی رابطه والد- کودک در مطالعات امروزی، یک ابزار پایا و روا در سنجش مهارت‌های ارتباطی والد کودک و روان درمانی برای مشاوران، پژوهشگران و دانشجویانی که نیازمند به‌کارگیری ابزاری مناسب در مورد بررسی مهارت‌های ارتباطی هستند، کمک می کند.
پژوهش حاضر درصدد است تا در حیطه‌ی آسیب‌شناسی خانواده، چشم انداز روشن‌تری را از مشکلاتی که والدین در طی سال‌های پیش از دبستان، تحت عنوان آسیب‌های تعاملی، در ارتباط با کودکشان پیدا می‌کنند و در اختیار متخصصین این حوزه قرار دهد. این پژوهش بر آن است تا ضمن توجه به زیربنای تئوری موجود در خصوص موضوع تحقیق، آسیب‌های تعاملی موجود را در نمونهای برگرفته شده از یک جامعه‌ی ایرانی شناسایی کند و راهبردهای مقابله‌ای را در قالب بسته‌ی آموزشی به گونه‌ای تدوین نماید که پاسخگوی نیازهای این جامعه بوده و بدین وسیله خلأ پژوهشی موجود را که همانا نبود پژوهش‌ها و منابع علمی مدون و معتبر، در خصوص ارتباط والد- کودک می‌باشد، تا حدی برطرف نماید. همچنین نتایج این پژوهش می‌تواند در گسترش متون نظری در حوزه‌ی آسیب‌شناسی خانواده و فرزندپروی، آسیب‌شناسی ارتباط، مشاوره‌ی کودک و مهارت‌های ارتباطی در خانواده مورد استفاده قرار گیرد.
۱-۴- کاربرد نتایج تحقیق
سلامت روان کودکان بخشی از سلامت و رفاه عمومی جامعه است، هر اقدام جدی برای بهبود بهداشت روان کودکان مستلزم ارزیابی کیفیت رابطه والد- کودک است. وجود برنامه‌ی آموزشی شامل مهارت‌های ارتباطی که منجر به بالا بردن آگاهی‌ها والدین در ارتباط با فرزندشان باشد، گامی موثر در گسترش بهداشت روانی والدین، افزایش تعامل مثبت والدین با کودکان، کاهش سوء رفتار با کودکان، تغییرات مثبت در درک و رفتار والدین از والد بودنشان، کاهش افسردگی و استرس مادران، افزایش رضایت والدین و کاهش تعارض والدین در مورد روش تربیت کودکان است و مداخله آموزشی، می‌تواند با ایجاد حس صلاحیت و افزایش سطح حرمت خود، ایفای صحیح نقش والدینی و والدگری را ارتقا بخشد و همچنین منجر به تقویت ارتباط والد- کودک شده و مستحکم‌تر شدن روابط آن‌ها می‌گردد، و نتایج این پژوهش را می‌توان در مراکز آموزشی، درمانی، مهد کودک و کارگاه‌های آموزش والدین استفاده کرد.
۱-۵- اهداف تحقیق
۱-۵-۱- هدف کلی
تدوین و استانداردسازی بسته آموزشی مهارت‌های ارتباطی والد- کودک «در مقطع پیش دبستانی»
۱-۵-۲- اهداف فرعی
تعیین کیفی آسیب‌های تعاملی مادر -کودک
تعیین کیفی آسیب‌های تعاملی پدر -کودک
تعیین کمی آسیب‌های تعاملی والد-کودک
تعیین کمی آسیب‌های تعاملی مادر - کودک
تعیین کمی آسیب‌های تعاملی پدر –کودک
تعیین شدن آسیب‌های تعاملی والد-کودک
تعیین شدت آسیب‌های تعاملی مادر- کودک
تعیین شدت آسیب‌های تعاملی پدر- کودک
تعیین میزان تفاوت آسیب‌های تعاملی مادر- کودک با آسیب تعاملی پدر- کودک
تدوین بسته آموزشی در خصوص مهارت‌های ارتباطی والد –کودک
استاندارد‌سازی بسته آموزشی در خصوص مهارت‌های ارتباطی والد- کودک
۱-۶- سوال‌های پژوهش
از نقطه نظر کیفی چه آسیب‌هایی در تعامل مادر -کودک وجود دارد؟
از نقطه نظر کیفی چه آسیب‌هایی در تعامل پدر - کودک وجود دارد؟
از نقطه نظر کمی چه آسیب‌هایی در تعامل والد - کودک وجود دارد؟
آسیب‌های تعاملی والد-کودک از نظر شدت چگونه است؟
از نقطه نظر کمی چه آسیب‌هایی در تعامل مادر - کودک وجود دارد؟
آسیب‌های تعاملی مادر با کودک از نظر شدت چگونه است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ب.ظ ]




در ایران ، پیش از تأسیس بانک های جدید ، صرافان ، عملیات بانکی را انجام می دادند. ناصرالدین شاه قاجار دستور تأسیس بانک شاهنشاهی ایران را در سال ۱۲۶۷ صادر و امتیاز آن را به رویتر واگذار کرد. بدین ترتیب بانک تدریجاً مرکز معاملات پولی و بازار سرمایه ایران شد و مؤسسۀ مزبور قدرت اقتصادی کامل و تسلّط قوی بر عملیات بازار پیدا کرد و نرخ بهره و نبض بازار تابع سیاست پولی و اعتباری آن گردید. بعد از این زمان به ترتیب بانک های استقراضی ایران ، عثمانی ، پهلوی (سپه) ، مؤسسه رهنی ایران ، ملی و سایر بانک ها تأسیس شدند. در ایران نیز بانکداری مبتنی بر سود و بهره بوده است.
پیشینه و عقود بانکداری اسلامی
از اوایل قرن بیستم و با نهادینه شدن بانک در نظام های اقتصادی ، عده ای از دانشمندان مسلمان کوشیدند مشکل ربایی بودن بانک های سنتی را حل کنند. در میان اندیشمندان شیعه و سنی ، از نخستین افرادی که در این باره به تحقیق پرداخته اند ، می توان از شهید سید محمد باقر صدر ، شهید بهشتی، شهید مطهری نام برد. نخستین و قدیم ترین بانکی که براساس اصل حذف بهره تأسیس شد ، بانک پس انداز مایت گامت مصر در اوایل دهه ۱۹۶۰ بود. پس از آن ، بانک هایی به همین صورت در کویت ، امارات ، اردن ، سودان ، و پاکستان تأسیس شد.
تفاوتهای دو نوع بانکداری ربوی با غیر ربوی عمدتاً در مسئله تجهیز منابع و اعطای تسهیلات می باشد. روش های تجهیز منابع در بانکداری بدون ربا عبارتند از :
سپرده های قرض الحسنه جاری
سپرده قرض الحسنه پس انداز
سپرده سرمایه گذاری مدت دار
و اعطای تسهیلات بر مبنای فصل سوم قانون عملیات بانکی بدون ربا که به روش اعطای تسهیلات براساس عقود اسلا می تکیه دارد. روش هایی که در قانون ذکر شده است به ترتیب عقود اسلامی مناسبی را مطرح می سازد که با بسط روش های عملیاتی در شیوه نامه های بانکی امکان به کارگیری آنها فراهم شده است. اعطای تسهیلا ت مختلف به جز قرض الحسنه و خرید دین از محل منابع سپرده های سرمایه گذاری مدت دار است ولی اعطای تسهیلا ت قرض الحسنه و خرید دین از محل منابع بانک صورت می پذیرد.
۱) تسهیلا ت قرض الحسنه
قرض الحسنه عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین (بانک) به عنوان قرض دهنده مبلغ معینی را طبق ضوابط مقرر به طرف دیگر (افراد یا شرکت ها) واگذار می کند.
۲) تسهیلا ت مضاربه
مضاربه قراردادی است که به موجب آن یکی از طرفین (مالک) عهده دار تامین سرمایه (نقدی) می شود با قید این که طرف دیگر (عامل) با آن تجارت کند و در سود حاصل شریک باشند. طبق قانون عملیات بانکی بدون ربا
۳) فروش اقساطی
واگذاری عین به بهای معلوم است بر غیر به ترتیبی که تمام یا قسمتی از بهای مزبور به اقساط مساوی یا غیرمساوی در سررسیدهای معینی دریافت شود
۴) تسهیلات مشارکت مدنی
مشارکت مدنی در آمیختن سهم الشرکه نقدی یا جنسی شریک با سهم الشرکه نقدی یا جنسی بانک به نحو مشاع برای انجام کار معینی در زمینه های تولیدی بازرگانی و خدماتی به مدت محدود و به قصد انتفاع است
پایان نامه - مقاله - پروژه
۵) تسهیلات مشارکت حقوقی
مشارکت حقوقی تامین قسمتی از سرمایه شرکت های سهامی جدید یا خرید قسمتی از سهام شرکت های سهامی موجود است
۶) تسهیلات اجاره به شرط تملیک
اجاره به شرط تملیک قرارداد اجاره ای است به شرط آنکه مستاجر در پایان مدت اجاره عین مورد اجاره را تملیک کند. اجاره به شرط تملیک از عقود خاصی است که بدون واگذاری و تملیک عین مورد اجاره تا پایان دوره اجاره اداره امور اموال و کالاها را همچنان در اختیار بانک باقی می گذارد.
۷) تسهیلات بانکی جعاله
جعاله التزام شخص (جاعل یا کارفرما) به ادای مبلغ با اجرت معلوم (جعل) در مقابل انجام عملی معین است. طرفی که عمل را انجام می دهد عامل یا پیمانکار نامیده می شود
۸) تسهیلات بانکی از طریق بیع سلف
معامله سلف در عملیات بانکی پیش خرید نقدی محصولات تولیدی (صنعتی، کشاورزی و معدنی) است به قیمت معین برای تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی.
۹) تسهیلا ت بانکی از طریق مزارعه
مزارعه عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین زمینی را برای مدت معین به طرف دیگر می دهد که آن را زراعت کند و حاصل را تقسیم کنند.
۱۰) تسهیلا ت بانکی از طریق مساقات
مساقات عقدی است شبیه مزارعه و تسهیلا ت کوتاه مدتی است برای تامین نیازهای مالی در بخش کشاورزی. مساقات معامله ای است که بین صاحب درخت و امثال آن با عامل در مقابل حصه مشاع معینی از ثمره واقع می شود و ثمره اعم است از میوه ، برگ گل و غیره
۱۱) بیع دین
خرید دین به تنزیل اسناد و اوراق تجاری اطلاق می شود که مفاد آن حاکی از بدهی ناشی از معاملات تجاری باشد. نکته مهم درخرید دین تاکید برحقیقی بودن بدهی ناشی از معاملات تجاری است که موضوع این تسهیلات قرار می گیرد.
۱۲) سرمایه گذاری مستقیم
عبارت است از سرمایه گذاری مستقیم بانک برای اجرای طرح های تولیدی و عمرانی انتفاعی. این سرمایه گذاری ها با توجه به اولویت های برنامه توسعه اقتصادی صورت می گیرد و پس از رسیدن به مرحله بهره برداری بانک ها با هماهنگی شورای عالی بانک ها می توانند سهام شرکت سرمایه گذاری را به فروش برسانند و وقتی که نسبت سهام بانک ها در این شرکت ها به ۴۹ درصد یا کمتر کاهش یافت ادامه عملیات تابع مشارکت حقوقی خواهد شد.
تفاوت مبادله الکترونیکی با تجارت الکترونیک
مبادله الکترونیکی داده بصورت مکانیزمی تعریف می شود که به موجب آن انتقال و تبادل داده در راستای تحقق فعالیت های تجاری با ساختار و شکل تعریف شده و بکارگیری پیام های استاندارد شده بین المللی، توسط ابزار الکترونیکی از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر انجام می شود. در حالی که تجارت الکترونیک عبارت از مبادله تجاری بدون استفاده از کاغذ است که در آن از مبادله الکترونیکی داده ها به عنوان یک ابزار به همراه پست الکترونیک، تابلوی اعلانات الکترونیک، انتقال الکترونیک وب و سایر فناوری های مبتنی بر شبکه استفاده می شود. به عبارت دیگر مبادله الکترونیکی داده ها بعنوان ستون فقرات تجارت الکترونیک عمل می نماید. چنانچه از تعریف فوق بر می آید. تجارت الکترونیک حیطه ای بسیار وسیع تر از مبادله الکترونیکی داده دارد.( دکتر وحید رضا میرابی و دکتر سهیل سرو سعیدی ، تجارت الکترونیک ،۱۳۸۲)
اسناد الکترونیکی
قانون تجارت الکترونیک تعریفی از مدرک الکترونیکی به دست نمی‌دهد و تنها در بند«الف» ماده۲ در تعریف داده پیام چنین مقرر می‌دارد : هر نمادی از واقعه ، اطلاعات یا مفهوم است که با وسایل الکترونیکی، نوری و یا فناوری جدید اطلاعات تولید ، ارسال ، دریافت ، ذخیره یا پردازش می‌شود. باید افزود که قانون تجارت همواره از ایمنی و اطمینان سیستم‌های اطلاعاتی و رایانه‌ای سخن به میان می‌آورد.‌این تصریح فی نفسه دارای اهمیت است. زیرا بدون‌ ایمنی و اطمینان ، داده پیام و امضای الکترونیکی از هر نظر فاقد اعتبار خواهد بود. بنابراین ، چنانچه قانون مذکور نیز به حق تصریح دارد، قابلیت پذیرش اسناد الکترونیکی نیازمند وجود رکن اساسی اطمینان و ایمنی می‌باشد. به همین دلیل است که قانون تجارت االکترونیکی از موجودیت کامل و بدون تغییر داده پیام به مفهوم عدم خدشه به تمامیت داده پیام در جریان اعمال تصدی سیستم از قبیل ارسال ، ذخیره یا نمایش اطلاعات ، سخن به میان می‌آورد. بند«هـ» ماده۲ یا در بندهای «ح» و «ط» به ترتیب سیستم‌های اطلاعاتی ایمن و رویه ایمن را تعریف می‌کنند. اما می‌توان گفت که اسناد الکترونیکی داده‌هایی ‌هستند که در مواردی مثل اسناد تجاری خاص با فرمت‌های ویژه و در موارد دیگر بدون توجه به فرمت و قالب آنها و فقط با توجه به محتوای سند در شکل الکترونیکی بوسیله دستگاه‌های پردازش گر مثل رایانه بوجود آمده‌اند، پیش نویس لایحه اصلاح قانون تجارت در بخش اسناد الکترونیکی ، اسناد الکترونیکی تجاری را به دو نوع اسناد الکترونیکی اصل و جایگزین تقسیم می‌کند که منظور از سند اصل را ، همان سند اصیل پردازش شده در دستگاه و سند جایگزین را رونوشت مصدق آن می‌داند.
البته اسناد الکترونیکی در فضای مجازی مسائل زیادی را به خود اختصاص می‌دهند که امضای الکترونیکی فقط مشکل امنیتی و اسناد آنها را به اشخاص ، حل کرده است. حائز اهمیت است که اسناد نیازمند ثبت و ذخیره برای مراجعه جهت توجیه یا استناد به عنوان ادله می‌باشند و می‌دانیم که هیچ مدرکی را نمی‌توان بر یک دستگاه پردازشگر برای مدت طولانی بدون تغییر نگهداری نمود. زیرا جریان پیشرفت تکنولوژی و به روز رسانی سخت افزار و نرم ‌افزارهای پشتیبانی‌کننده از اسناد ، موجب می‌شود که اسناد ، غیر قابل دسترس و نا خوانا گردند و ‌این معضلی است که امروزه حقوق با آن دست به گریبان است. زیرا برای این که اسناد برای همیشه در دسترس باشند ، باید آنها را نیز به همراه آلات وابسته به آن به روزرسانی کرد و این امر موجب می‌شود که اسناد قابلیت حقوقی خود را از دست بدهند ، زیرا چنین سندی دیگر یک سند اصل نیست و‌این مشکل اهل فن و حقوق دانان را واداشته تا وارد یک مسئله جدید (آرشیوهای الکترونیکی) شوند.
یکی از مزایای مبادله الکترونیکی اسناد تجاری‌این است که در عین مبادله سریع ، داده‌های الکترونیکی قابل چاپ و دریافت در عالم حقیقی تجارت هستند به همین منظور قانون یوتا مقرر می‌دارد : “اگر فرستنده یک سند الکترونیکی از ذخیره یا پرینت بوسیله دریافت‌کننده جلوگیری کند ، آن سند علیه دریافت‌کننده سندیت نخواهد داشت». پیش‌نویس لایحه اصلاح قانون تجارت در ماده ۴۱۳ اعلام می‌دارد: «سند تجاری الکترونیکی به دو روش به وجود می‌آید. سند تجاری الکترونیکی اصل و سند جایگزین آن که منظور از سند جایگزین را در ماده ۴۱۴ قانون فوق همان سند پرینت شده می‌داند.
قابلیت امضای الکترونیک
برای جلوگیری از بروز مشکلات و حملات اینترنتی و ایمن سازی فضای مجازی وب ، مراکزی در جهان بوجود آمده‌اند که خدمات گواهینامه‌ های امضا و اسناد الکترونیکی را انجام می‌دهند. قانون تجارت الکترونیک ایران در این مورد اصول وحدت کلید امضا‌ کننده و انحصار کلید خصوصی و قابلیت تشخیص وضوح تغییرات در داده‌ها را پذیرفته است. اما حقیقت این است که بین کلید امضا و مالک آن ارتباط بسیار ضعیفی وجود دارد ، زیرا به راه‌های مختلف این احتمال وجود دارد که امضا‌کننده ، مالک کلید نباشد. بنابر‌این بسیار مهم است که امضای استفاده شده در سند به وسیله یک نرم ‌افزار ایمن بوجود آمده و اثبات این امضا بر مبنای یک گواهی معتبر از مرجع صدور گواهینامه صورت گرفته باشد.
در یک سند تجاری الکترونیکی در مورد امضای خاص آن چند مساله مهم وجود دارد که نیاز به اثبات دارد:

 

    • تشخیص هویت

 

    • تشخیص اهلیت شخص وتایید اعتبار امضا

 

    • تشخیص قانون حاکم

 

حقوق تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک از زمانی معمول شده است که سامانه های رایانه ای در مبادلات پیام ها وارد شدند و مبادله الکترنیکی داده ها ( Electronic Data Interchange EDI ) رایج گردید . در EDI حجم زیاد داده ها به صورت متن ،گرافیک حتی صدا ، با سرعت و هزینه کم از یک سامانه رایانه ای در یک نقطه زمین به نقطه دیگر انتقال پیدا می کند و بدین ترتیب بستر مناسبی را برای مبادله پیام ها ، تصاویر و اسناد در تجارت داخلی و بین المللی مهیا می سازد . نتیجه آنکه در آینده مواجه با تجارتی خواهیم بود که روش و استانداردهای خاص خود را خواهد داشت و آن آمیزه ای خواهد بود از واقعیات تجاری ، احکام حقوقی و مقتضیات فنی . کما اینکه هم اینک نیز در بخشهایی از تجارت نظیر حمل و نقل و خرید و فروش در پاره ای از فروشگاه ها در نقاطی از جهان مانند سنگاپور و آمریکا این نوع تجارت به اجراء درآمده است.
چشم انداز آینده ، مراجعی نظیر کمیسیون ملل متحد در تجارت بین الملل ( Uncitral ) و اتاق تجارت بین الملل ( ICC ) را بر آن داشته تا مقررات نمونه ای را در تجارت الکترونیک تدوین و ارائه نمایند . علاوه بر این سازمان ملل از طریق تشکل های وابسته خود مبادرت به تدوین استاندارد هایی نموده است که در این نوع پیمان های تجاری مورد استفاده قرار گیرد لذا به مواردی در این خصوص اشاره می گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ب.ظ ]




 

US 20050224751 A1

 

Alan Deyo و همکاران

 

 

 

US 8048201 B2

 

و همکاران Marcus Dukes

 

 

 

US 5211875 A

 

و همکاران Charles R. Morgan

 

 

 

US 5346644 A

 

و همکاران Cynthia L. Ebner

 

 

 

US 5425896 A

 

و همکاران Charles R. Morgan

 

 

 

متاسفانه در بررسی های انجام شده، فعالیت های پژوهشی در زمینه جاذب های اکسیژن غالبا از نوع ثبت اختراع بوده و در زمینه مقالات علمی تنها به دو مقاله پژوهشی می توان اشاره کرد؛ مقاله Li Cui و همکاران که در مجله springer در سال ۲۰۱۰ چاپ شده است. در این مقاله پژوهشی، به بررسی خواص کاهش میزان اکسیژن با بهره گرفتن از مواد جاذب آسکوربات سدیم و آهن اصلاح شده در ماتریس پلی اتیلن پرداخته شده است[۲۶]. علاوه بر آن در مقاله دیگری توسط Yangjai Shin و همکاران در سال ۲۰۱۱، مقایسه دو نوع فیلم پلی اتیلن حاوی جاذب­های اکسیژن آسکوربیک اسید و آسکوربات سدیم به همراه آهن اصلاح شده بررسی گردیده است[۲۷].
در این مطالعات برای تهیه فیلم های حاوی جاذب اکسیژن معمولا از چند نوع ترکیب استفاده می شود و اصولا استفاده از سیستم های آمیزه ای به این خاطر است که هر جزء به تنهایی حاوی تمامی خواص مورد انتظار نیست، درنتیجه مخلوطی از دو یا چند پلیمر که هر کدام حاوی خواص مخصوصی می باشند، تهیه می­ شود تا تمامی خواص مورد انتظار در قالب پلیمر مخلوط یا آمیزه بدست آید. در مورد عایقها نیز این روش متداول است. بطور مثال مواد پلیمری موجود و در دسترس مانند PP یا LDPE که مصارف فراوانی دارند، در مقابل اکسیژن عایق نیستند. در نتیجه می­توان با تهیه یک آمیزه از این پلیمرها با پلیمرهای عایقی مانند EVOH، PVDC(پلی وینیلیدین کلراید )، PA(پلی آمید) و یا PVOH به ترکیبی رسید که پس از عملیات کشش یا تهیه فیلم، دارای خواص عایقی در مقابل اکسیژن باشد.
دانلود پایان نامه
هدف از این تحقیق، تهیه فیلم هایی با خاصیت جذب اکسیژن با بهره گرفتن از پلیمرهایی چون پلی اتیلن سبک، پلی وینیل الکل و ماده جاذب اسید آسکوربیک در حضور پلی اتیلن گلایکول بعنوان ماتریس جاذب، با روش اختلاط حرارتی توسط دستگاه مخلوط کن داخلی در دمای۱۶۰درجه سانتیگراد، دور ۱۰۰ دور بر دقیقه و زمان سه دقیقه وسی ثانیه و بررسی خواص آن هاست.
فصل دوم
مواد،روش تحقیق و نتایج
۲-۱- مواد مورد استفاده
مواد مورد استفاده در این پروژه شامل پلی اتیلن با دانسیته پایین، اتیلن وینیل الکل، اسید آسکوربیک و پلی اتیلن گلایکول می باشد که در ادامه هر کدام به ترتیب توضیح داده خواهند شد.
۲-۱-۱٫ پلی اتیلن با دانسیته پایین (LDPE):
پلی اتیلن مقاومت خوبی نسبت به بخار آب و نفوذ پذیری زیادی نسبت به گازها دارد. این ماده بسته بندی جزء ارزان ترین مواد بسته بندی پلیمری است و به دلیل خصوصیات نسبتا مطلوب و هزینه پایین آن، کاربرد زیادی دارد. این پلیمر در ساخت فیلم، کیسه و نیز به شکل لایه پوشش در فویل­ها و سطح مقوا وکاغذ است. کاربرد پلی­اتیلن سبک معمولا به شکل فیلم­های نازک انعطاف­پذیر است. معمولا لایه داخلی بسته بندی که با ماده غذایی در تماس است از این جنس است. چراکه کمترین واکنش شیمیایی و تاثیر نا مطلوب را بر روی ماده غذایی به جا می­ گذارد. LDPE از مقاومت کششی خوبی برخوردار است و به همین علت از قابلیت انقباض و انبساط آن معمولاً جهت مواد بسته‌بندی غذایی منجمد کمک گرفته می‌شود.
دو ویژگی مهم که کاربرد گسترده­تر آن را در صنعت بسته­بندی محصول غذایی موجب می­ شود عبارتند از:

 

 

  • خنثی­بودن آن یعنی عدم واکنش با محصول.

 

 

 

  • دوخت­پذیری گرمایی آن.

 

 

به­ همین دلیل لازم است، بسته­بندی­های چند لایه به عنوان لایه درونی و در تماس مستقیم با محصول از فیلم نازک پلی­اتیلن سبک استفاده می­ شود. این فیلم شفاف و در برابر نور نفوذپذیر است[۵].
در این تحقیق پلی اتیلن سبک، گرید LF0200 تولید شده در پتروشیمی بندر امام (ره) مورد بررسی قرار گرفته است.
برخی ویژگی های این پلیمر در جدول ۲-۱ آورده شده است:
جدول۲-۱- مشخصات پلی اتیلن سبک گرید LF0200

 

 

نمونه

 

گونه

 

تولیدکننده

 

شاخص جریان مذاب*
(gr/10min)

 

چگالی
(gr/cm3)

 

نقطه ی ذوب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ب.ظ ]




کنترل ورودی و زمانبندی: ایده اصلی این است که تقاضای منبع در پنجره زمانی فعلی نظارت شود تا بتوان درباره تخصیص سرور و نیز ورود کار در پنجره زمانی بعدی تصمیم ­گیری کرد. در هر چرخه زمانبندی، کنترل ورودی و زمانبندی می ­تواند سه عملکرد را انجام دهد که شامل کنترل ورودی، اجرای SLA و مقیاس­پذیری خودکار است.
کنترل وروردی: در این فرایند درباره اینکه ابزاری می ­تواند بر مبنای منابع در دسترس و نیازهای QoSاش پذیرفته و اجرا شود تصمیم گرفته می­ شود. به منظور تخمین اینکه چه مقدار منابع در دسترس خواهد بود مدل ANN استفاده می­ شود. اگر منابع آزاد در یک میزبان برای اجرای ابزاری کافی باشد آن ابزار پذیرفته می­ شود. زمانبندی بر اساس یکسری قوانین انجام می­ شود. در تخصیص آغازین برای ابزارهای تراکنشی منابع رزرو شده هم­ارز با تقاضای زمان اوج است و برای ابزارهای غیرمحاوره­ای زمانبند تلاش می­ کند تا منابع باقیمانده در میزبانی که در حال اجرای ابزار تراکنشی است را تخصیص دهد، این کار باعث کاهش نقض SLA و کاهش سربار شبکه به دلیل کاهش مهاجرت VMها می­ شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مدل SLA برای کار غیر محاوره­ای: مرکز داده درخواست را برای اجرای یک کار دسته­ای غیرمحاوره­ای تنها وقتیکه بتواند آنرا با میزان ظرفیت CPU قبل از پایان مهلتش تخصیص دهد می­پذیرد. در هر لحظه وقتی کاری برای اجرا می­رسد زمانبند ابتدا دسترس­پذیری منابع سرورهای فعال را در جاییکه یک ابزار وبی میزبان شده است بررسی می­ کند. به منظور دانستن اینکه آیا کار می ­تواند با موفقیت با توجه به مهلتش اجرا شود زمان تکمیل و زمان اجرا تخمین زده می­ شود. شکل ۴-۲۴ نشان­دهنده چهار روش است که یک کار می ­تواند زمانبندی شود. اگر کاری بتواند قبل از مهلتش در میزبانی تمام شود کار پذیرفته شده و در غیر اینصورت رد می­ شود.
مدل SLA برای کار تراکنشی: اگر کاربر VMای با ظرفیت C بخواهد درخواست زمانی پذیرفته می­ شود که مرکز داده بتواند VMای با ظرفیت C را روی سروری بدون توجه به منابع استفاده شده بوسیله کارهای محاسباتی سنگین[۲۹] زمانبندی کند. VM وبی بر مبنای best fit زمانبندی می­ شود. شکل ۴-۲۵ چهار امکان برای استقرار VM وبی و شکل ۴-۲۶ الگوریتم مطرح شده را نشان می­ دهند.
شرح الگوریتم: برای اجرای SLA تقاضای منبع برای هر ابزار تراکنشی تا چرخه بعدی زمانبندی مجدد محاسبه می­ شود (خط ۲-۱). اگر VM وبی به منابعی کمتر از آنچه پیش ­بینی شده نیاز داشته باشد (ظرفیت تخصیص داده شده فعلی)، منابع اضافی به HPCVM در حال اجرا روی همان میزبان تخصیص داده خواهد شد (خط ۲۱-۲۰ و ۵-۳)، در غیر اینصورت اگر WEBVM به منابعی بیش از آنچه به او تخصیص­یافته نیاز داشته باشد (و این منابع کمتر از ظرفیت قول داده شده در SLA باشد) منابع بیشتری به WEBVM تخصیص میابد تا تقاضا برطرف شود (خط ۷-۶)، به طور متناظر منابع تخصیص­یافته به HPCVM کاهش خواهد یافت (خط ۸). اگر WEBVM منابعی بیش از آنچه در SLA آمده نیاز داشته باشد تصمیم بر مبنای اینکه آیا کاربر “مقیاس­پذیری خودکار” را انتخاب کرده است یا نه گرفته می­ شود (خط ۱۵-۱۰). این فرایند برای هر ابزار تراکنشی تکرار می­ شود. برای هر کار HPC اگر منابعی روی همان سروری که VM در آن میزبانی شده است در دسترس باشد ظرفیت VMشان افزایش می­یابد (خط ۱۸-۱۷). بر اساس منابع تخصیص­یافته به HPCVM زمان تکمیل کار مجدد محاسبه می­ شود (خط ۲۰). اگر کار HPC درحال اجرایی وجود داشته باشد که به نظر برسد مهلتش درحال اتمام است VM متناظرش مهاجرت میابد (خط ۲۱). فرایند مشابهی برای هر کار HPC در صف کار دسته­ای تکرار می­ شود. زمانبند WEBVMهایی را که در حال اجرا روی سرورهایی هستند که با کمبود منبع مواجهند را مجتمع می­ کند.
شکل ۴-۲۴: کار غیر محاوره­ای ]۳۰[.
شکل ۴-۲۵: کار تراکنشی ]۳۰[.

 

Algorithm 1: SLA Enforcement and Rescheduling
Input: Current Utilization of VMs and Current Resource Demand
Output: Decision on Capacity Planning and Auto-scaling
Notations: VMweb−i: VM running Transactional (Web) Applications;
CurResDemand(VMweb−i): Current Resource Demand; CurAllocResVMweb−i: CurrentAllocated Capacity; ReservedRes(VMweb−i): Reserved VMs Capacity Specified in SLA; VMhpc−i:VM running HPC Application
{FOR each VMweb−i DO
{Clculate the current resource demand CurResDemand(VMweb−i)
IF (CurResDemand(VMweb−i) < CurAllocResVMweb−i) THEN
Reduce the resource capacity of VMweb−i to match the demand
Else IF (CurResDemand(VMweb−i) ≤ ReservedRes(VMweb−i)) THEN
{Increase the resource capacity of VMweb−i to match the demand
Reduce correspondingly the resource capacity allocated to HPC
application (VMhpc−i) on the same server
}
Else IF (SLA contains Auto-scaling Option) THEN
Initiate new VMs and offload the application demand to new VMs
}
FOR Each Batch Job VMhpc−i DO
{IF slack resources available on the server where HPC VM is running THEN
Allocate the slack resources
Recompute the estimated finish time of the job
Reschedule the Batch Job VM if missing the deadline
}
}

شکل ۴-۲۶: الگوریتم اجرای SLA و زمانبندی مجدد ]۳۰[.
در بیشتر مقالات مربوط به تخصیص منبع مبتنی بر SLA تمرکز بر روی میزان استفاده از CPU و RAM بوده است و ورودی/خروجی را مورد توجه قرار نداده­اند. در ]۳۱[ به این موضوع پرداخته شده است و یک مهاجرت VM با بهره گرفتن از دسترسی به حافظه مستقیم از راه دور[۳۰] پیشنهاد شده است تا مهاجرت VMها به صورت موثرتری صورت گیرد. در ]۳۲[ انواع زمانبندی­های وظیفه از قبیل زمانبندی سرویس ابر، زمانبندی در سطح کاربر، زمانبندی ایستا و پویا، زمانبندی بلادرنگ و زمانبندی جریان کار مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. فرایند استقرار VM، نگاشت VM به PM را انجام می­دهد و در آن منابع محاسباتی PM و منابع VM درخواستی دو ورودی اصلی به مسئله جایگذاری هستند در ]۳۳[ یک الگوریتم استقرار VM بر مبنای الگوریتم هانگارین ]۳۴[ به منظور حمایت از استقرار همروند با چندین نمونه VM ارائه شده است. در این الگوریتم هیچ پارامتر SLA در نظر گرفته نشده است.
در ]۳۵[ یک تکنیک تخصیص مشترک به نام LibraSLA معرفی شده است که سودمندی کارهای جدید پذیرفته شده در کلاستر را بر اساس SLA­شان در نظر می­گیرد. پارامترهای QoS در نظر گرفته شده است که در ادامه توضیح داده شده ­اند. ۱- نوع مهلت: مهلت سخت (کار باید قبل از مهلتش تمام شود) و مهلت نرم (کار می ­تواند با تاخیر انجام شود) ۲- مهلت (Deadline) 3- بودجه ۴- نرخ جریمه و پارامترهای SLA شامل موارد زیر است. ۱- RunTime، ۲- تعداد پروسسورهایی که توسط کار i مورد نیاز است. به منطور بهبود سودمندی مجموع برای کلاستر، LibraSLA نیاز دارد تا به سودمندی هر کار به منظور تعیین اینکه کدام کار بازگشت بالاتری دارد توجه کند. از آنجاییکه SLA هر کار یک تابع جریمه را ترکیب می­ کند، LibraSLA کنترل ورودی را پیاده­سازی می­ کند تا مشخص ­کند که آیا کار جدید در کلاستر بر اساس موارد زیر پذیرفته می­ شود یا خیر. ۱- Returnj2- DeadlineTypenew3-NumProcnew . یک الگوریتم برای نمایش اینکه LibraSLA چگونه تصمیم می­گیرد (اینکه آیا کار جدید براساس گره­های با بالاترین بازگشت پذیرفته می­ شود) و الگوریتمی نیز برای محاسبه بازگشت جدید یک گره ارائه شده است.
نظارت بر ابزار کاری چالش برانگیز است، چرا که سنجه­های نظارت در سطح زیرساخت و بستر نمی ­توانند به راحتی به سنجه­های نظارت در سطح ابزار نگاشت شوند و از طرفی ممکن است چندین ابزار VMهای مشابهی را به اشتراک بگذارند یا یک ابزار روی چندین VM اجرا شود (مثل ابزارهای موازی یا ابزارهای توزیع شده). در ]۳۸[ یک معماری نظارت بر ابزارهای کاربردی معرفی شده است که قادر به مدیریت کل چرخه حیات تهیه منبع سرویس در محیط ابر است و شامل تخصیص منبع به سرویس­ها، زمانبندی­ سرویس­ها، نظارت بر ابزار و شناسایی نقض SLA است. در ]۳۶[ یک روش معرفی شده که بر وظایف مدیریتی روتین خودکار، تحویل منابع فناوری اطلاعات مجازی شده به طور منعطف و رشد ظرفیت سیستم (بدون OverProvisioning و داشتن تاثیر غیر قابل انتطار روی اهداف QoS) متمرکز است. منابع بطور خودکار تهیه شده، گردآوری شده و براساس سیاست­های کسب­وکار بر حسب تقاضا تحویل داده می­شوند.
برای غلبه بر رفتار غیرقطعی، خطا در تخمین­ها و بارکاری پویای مرتبط با تهیه منبع ابر یک مکانیزم تطبیقی پیشنهاد شده است که در آن لایه SaaS شامل یک مکانیزم کنترل ورودی بر مبنای تعداد درخواست­های روی هر نمونه ابزار است. اگر همه نمونه­های روی ابزار مجازی شده دارای K درخواست در صفشان باشند درخواست جدید رد می­ شود، چرا که احتمالا TSاش (زمان سرویس) نقض می­ شود. درخواست­های پذیرفته شده به فراهم­کننده PaaS که سیستم پیشنهادی را پیاده­سازی می­ کند فرستاده می­ شود. بطور خلاصه، سیستم تعداد مورد نیاز از نمونه­های ابزار کاربردی (m) را بسته به QoS جاری، میانگین زمان اجرای فعلی و سودمندی منبع بروزرسانی می­ کند. اگر یک m داده شده برای رعایت QoS کافی نباشد تعداد نمونه­های ابزار کاربردی به m+1 تنظیم می­ شود و جستجوی آینده از این مقدار جدید (m+1) شروع می­ شود. اگر سودمندی منابع مرکز داده پایین باشد تهیه کننده منبع برخی نمونه­های ابزار کاربردی را خراب می­ کند. در این مورد اولین نمونه ­ابزار کاربردی که خراب می­ شود نمونه ­ای است که بیکار است. اگر تعداد نمونه­های بیکار از تعداد نمونه­هایی که باید خراب شوند کمتر باشند، نمونه­هایی که دارای درخواست­های کمتری هستند برای تخریب انتخاب می­شوند، البته آنها فورا تخریب نمی­شوند، بلکه دریافت درخواست­های ورودی بیشتر متوقف می­ شود و وقتی درخواست­های در حال اجرایش تمام شوند تخریب می­شوند، به عبارت دیگر اگر انتظار می­رود نرخ ورود افزایش یابد یا QoS رعایت نشود تهیه­کننده منبع ابزار کاربردی ابتدا نمونه­های ابزار کاربردی که انتخاب شده ­اند تا تخریب شوند، اما هنوز در حال پردازش ابزار کاربردی هستند را پیدا کرده و آنها را از لیست نمونه­هایی که باید تخریب شوند حذف می­ کند تا وقتی که تعداد نمونه­هایی که باید تخریب شوند بدست آید. اگر تعداد نمونه­های ابزار کاربردی که تولید شده نا کافی باشد، به مرکز داده درخواست ساخت نمونه­های مشابه با همان ویژگی نمونه­های از قبل ساخته شده داده می­ شود.
شی مرکز داده فعالیت­های مدیریتی مرکز داده را مدیریت می­ کند. مرکز داده یک متوازن­کننده VM را برای تعیین اینکه کدام VM باید به درخواست بعدی تخصیص یابد استفاده می­ کند. بیشتر متوازن­کننده­ های VM، الگوریتم­های توازن بار نظارت فعال و Throttled هستند. متوازن کننده بار Throttled یک رکورد از حالت هر VM (مشغول/ بیکار) را نگه­ می­دارد و متوازن کننده بار نظارت فعال اطلاعاتی راجع به هر VM وتعداد درخواست­هایی که در حال حاضر در هر VM تخصیص یافته را نگهداری می­ کند. در ]۳۷[ یک متد توازن بار VM پیشنهاد شده است که شامل دو فاز است، در فاز اول سودمندی CPU، میزان حافظه مصرفی مورد نیاز برای هر نمونه، چرخه CPU در هر دسترسی و حافظه هر VM بدست می­یاید. در فاز دوم منابع در دسترس و منابع مورد نیاز مقایسه می­شوند. اگر منابع در دسترس کافی باشند نمونه اضافه می­ شود، در غیر اینصورت نمونه رد می­ شود و در نهایت حالت نمونه به کاربر برگردانده می­ شود.
۴-۸ جمع­بندی
در این فصل ابتدا مفهوم SLA ، مولفه­های SLA، مزایا و چرخه حیات SLA تشریح شد و سپس مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه تخصیص منبع مبتنی بر SLA صورت گرفت. جدول ۳-۴ مروری بر الگوریتم­های مطرح شده در این فصل است. موضوع محاسبات ابری مبحثی نو در فناوری اطلاعات می­باشد و در نتیجه مسائل مرتبط به آن مثل تخصیص منبع و یا مسائل امنیتی نیز جدید هستند و همانطور که در این فصل بررسی شد هر یک از پژوهش­ها پارامترهای خاص خود را داشته و امکان مقایسه بین روش­ها از نظر پارامتر و یا برتری روش وجود ندارد، اما در یک جمع­بندی می­توان به موارد زیر اشاره کرد.
در بسیاری از مطالعات صورت گرفته پارامتر مهلت (Dealline) به عنوان تنها پارامتر SLA در نظر گرفته شده است مثل ]۱۵[ و ]۱۶[، چرا که زمان پارامتری کلیدی در اجرای درخواست­ها می­باشد. در الگوریتم ارائه شده در این پایان نامه نیز Dealline به عنوان SLA برای کاربر در نظر گرفته شده است.
در تمام روش­ها هدف فراهم­کنندگان کاهش هزینه، افزایش سود و کسب رضایت مشتری است. در این پایان نامه همین اهداف برای فراهم­کننده SaaS در نظر گرفته شده است.
در برخی از پژوهش­ها الگوریتم­هایی مختص ابزارهای خاص ارائه شده است، چرا که ابزارهای مختلف دارای بار کاری متفاوت هستند و در نتیجه دارای نیازهای Qos و SLAهای متفاوت هستند. به عنوان مثال مطالعه انجام شده در ]۲۸[ برای ابزار ERP و پژوهش­های انجام شده در ]۲۵ [و ]۳۰[ برای ابزارهای وبی (بار کاری تراکنشی) و HPC (بار کاری دسته­ای غیر محاوره­ای) می­باشند. در این پایان نامه کارها به دو دسته کارهای با اولویت بالا و کارهای با اولویت پایین تقسیم شده ­اند و بر نوع بار کاری خاصی تمرکز ندارد.
جدول ۳-۴: بررسی برخی روش­های مطرح شده در این فصل.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:54:00 ب.ظ ]




۵-۴-۱- پیشنهادهایی بر مبنای یافته های پژوهش ۹۸
۵-۴-۲- پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی ۹۹
مقاله - پروژه
خلاصه­ی فصل ۹۹

فهرست جداول و نمودار
عنوان صفحه
نمودار ۱-۲ هزینه سهام عادی ، بدهی و میانگین هزینه سرمایه بر اساس روش سود خالص ۳۲
نمودار ۲-۲ هزینه سهام عادی ، و بدهی و میانگین هزینه سرمایه بر اساس روش سود خالص عملیاتی ۳۳
نمودار ۳-۲ هزینه سهام عادی ، و بدهی و میانگین هزینه سرمایه بر اساس روش سنتی ۳۴
جدول شماره (۴-۱): آمار توصیفی متغیرهای مدل های آزمون فرضیه ها ۸۱
جدول شماره (۴-۲): نتایج آزمون F لیمر فرضیه ها ۸۲
جدول شماره (۴-۳): نتایج آزمون هاسمن فرضیه ها ۸۳
جدول شماره (۴-۴): نتایج آزمون ولدریج مدل های پژوهش ۸۴
جدول شماره (۴-۵): نتایج آزمون ناهمسانی واریانس مدل های پژوهش ۸۴
جدول شماره (۴-۶): نتایج برآورد مدل برای فرضیه اول با بهره گرفتن از روش EGLS 87
جدول شماره (۴-۷): نتایج برآورد مدل برای فرضیه دوم با بهره گرفتن از روش EGLS 89
جدول شماره (۴-۸): نتایج برآورد مدل برای فرضیه فرعی دوم با بهره گرفتن از روش EGLS 91
جدول خلاصه نتایج فرضیات ۹۲
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱ مقدمه
کیفیت صورت‌های مالی برای تصمیم‌گیرندگان مالی از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو تجدید ارائه صورت‌های مالی، با خود پیغامی از وجود نواقص و ایرادات در اقلام صورت‌های مالی به همراه دارد. که می‌تواند بر سیاست های تامین مالی شرکت تاثیر مهمی داشته باشد، کاهش کیفیت صورت‌های مالی از دید تامین‌کنندگان مالی می‌تواند موجبات خودداری از سرمایه‌گذاری را فراهم کند. همچنین در شرکت‌های دارای صورت‌های مالی تجدید ارائه شده احتمال اینکه حسابرس ثبات کمتری داشته باشد زیاد است، که می‌تواند ناشی از درخواست کارفرما (شرکت) باشد یا به اراده خود حسابرس تا از مسئولیت پاسخگویی شانه خالی کند. تجدیدارائه صورت‌های مالی به دلایل مختلفی می تواند رخ دهد، حسابرس و مدیر شرکت می توانند باعث تجدید ارائه صورت‌های مالی شوند و این زمانی رخ می دهد که صورت های مالی آن دوره یا دوره های قبل، در نتیجه وجود اشتباهاتی به شکل نادرست ارائه شده است، اصلاح آن اشتباهات از طریق تعدیل مانده اول دوره سود انباشته و تجدید ارائه صورت های مالی دوره گذشته ضرورت پیدا می کند. گرچه ارائه صورت های مالی، پدیده ای جدید نیست اما به دلیل وجود روش های حسابداری متهورانه[۱]، بی نظمی های حسابداری یا تقلب در حسابداری، تعداد و مبلغ ارائه سود شرکت ها در طول چند سال گذشته به طور چشم گیری افزایش یافته است. بنابراین، توجه بسیاری از سرمایه گذاران، تحلیل گران و تدوین کنندگان مقررات به موضوع تجدید ارائه جلب شده است. به دلیل تغییرات مستمر و مداومی که در شرایط اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد، ممکن است تغییر در اصول و روش های حسابداری به منظور هماهنگ کردن واحد تجاری با شرایط جدید، ضرورت یابد. هنگامی که مدیریت واحد تجاری به دلیل تغییر در شرایط اقتصادی و اجتماعی تصمیم به تغییر در اصول یا روش های حسابداری می گیرد، با این سوال مواجه می شود که این تغییر ( یا تغییرات) چگونه باید گزارش شوند تا قابلیت مقایسه صورت ها ی مالی دوره های مختلف حفظ گردد؟ بدیهی است که به کارگیری اصول و روش های جدید حسابداری در گزارش های سالانه می تواند به عدم یکنواختی صورت های مالی دوره جاری و دوره های گذشته منجر شود و قابلیت مقایسه آنها را با یکدیگر از بین ببرد. از طرف دیگر نمی توان صرفا به خاطر حفظ رعایت ثبات رویه از بکارگیری اصول جدید حسابداری چشم پوشی کرد (کراس و همکاران[۲]، ۲۰۰۳).
در این پژوهش با توجه به اهمیت صورت‌های مالی و کیفیت آن و همچنین تاثیرات منفی تجدید ارائه بر استفاده‌ کنندگان از گزارشات منتشرشده به بررسی تاثیر ارائه مجدد صورتهای مالی بر سیاستهای تامین مالی و پاسخگویی حسابرس پرداخته شده است، لذا در این فصل چارچوب پژوهش و کلیات آن ارائه می‌شود.
۱-۲ بیان مساله و تشریح موضوع
طبق مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران، هدف صورتهای مالی ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقه بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات، ” مربوط بودن” و ” قابل اتکا بودن” و خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با ارائه اطلاعات ” قابل مقایسه بودن” و “قابل فهم بودن ” است . اطلاعاتی که فاقد این خصوصیات باشد،مفید نبوده ویا دارای فایده محدودی است از آنجا که خصوصیات کیفی قابل مقایسه بودن و قابل فهم بودن ، بر مفید بودن اطلاعات می افزاید ،وجود ثبات رویه حسابداری در روش های بکارگرفته شده و افشای مناسب اطلاعات الزامی است ( کمیته تدوین استانداردهای حسابداری ، ۱۳۸۸ ) . لذا، در صورت وجود اشتباه یا تغییر رویه در صورت های مالی دوره جاری نسبت به دوره یا دوره های مالی قبل ، تجدید ارائه صورت های مالی ابزاری متداول جهت ایجاد ثبات رویه و افشاء مناسب اطلاعات خواهد بود. مهمترین علل تجدید ارائه صورت های مالی، شامل شناسائی درآمد ، ذخائر عمومی ، بیش از اندازه گزارش نمودن دارایی ها ، سرمایه ای نمودن نادرست برخی مخارج ، مخارج تجدید ساختار ، ارائه کمتر از واقع بدهی ها یا کاهش ارزش دارایی ها است .
از دیدگاه سرمایه گذاران، اخبار تجدید ارائه صورتهای مالی فقط بیانگر مشکلات عملکرد دوره گذشته نیست، بلکه نوعی پیش بینی مشکلات آتی برای شرکت و مدیریت آن محسوب می شود و موجب سلب اطمینان سرمایه‌گذاران نسبت به اعتبار و شایستگی مدیریت و کاهش کیفیت سود گزارش شده میگردد (کاظمی و شریعت پناهی،۱۳۸۹ ) . در واقع، صورتهای مالی تجدید ارائه شده به صورت صریح و شفاف، علائمی پیرامون قابل اتکا نبودن صورت های مالی دوره های گذشته و کاهش کیفیت گزارشگری مالی ارائه میکنند.
سوال اصلی این تحقیق این است که چگونه کیفیت اطلاعات حسابداری بر انواع سرمایه گذاران اثر می‌گذارد؟ یا به نحوی دیگر، آیا اطلاعات حسابداری باکیفیت بر انتخاب شرکتها از میان سرمایه گذاران خارجی اثر می گذارد؟
طبق چهارچوب مفهومی IASB [۳] ( هیئت استانداردهای حسابداری بین المللی) و FASB [۴] (هیئت تدوین استانداردهای مالی حسابداری)، گزارشگری مالی باید به سرمایه گذاران کمک کنند تصمیم بگیرند که چگونه منابع مالی را به یک نهاد مشخص تخصیص دهند.تدوین کنندگان استانداردها بیشتر تاکید می کنند که اطلاعات حسابداری باید برای طیف گسترده ای از سرمایه گذاران و بستانکاران مفید باشد ، تانسبت به تامین منابع مالی برای شرکت تصمیم گیری نمایند. تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری در سیاستهای تامین مالی خارجی شرکتها یک مسئله مهم برای مطالعه می باشد .
تحقیقات قبلی نشان می دهد که تجدید ارائه صورتهای مالی منجر به کاهش اعتبار اطلاعات حسابداری می گردد ( ویلسون ۲۰۰۸ ). بنابراین کاهش اعتبار اطلاعات حسابداری را به تغییرات در سیاست های تامین مالی شرکتها ارتباط می دهیم .
در اینجا ، بررسی می کنیم که چگونه تجدید ارائه صورتهای مالی به عنوان شاخص کاهش اعتبار اطلاعات حسابداری ، سیاستهای تامین مالی و حقوق صاحبان سهام شرکتها را تحت تاثیر قرار می دهد .
همچنین تجدید ارائه صورتهای مالی نشان دهنده شکست نه تنها مدیریت شرکت که مسئول ارائه صورت مالی می باشد بلکه حسابرسان خارجی بدلیل تشخیص و اظهار نظر اشتباه می باشد .به این ترتیب هر دوی مدیران و حسابرسان باید سرزنش و مجازاتهایی را برای ایفای نقش خود در تجدید ارائه داشته باشند . در این مطالعه شرایط تجدید ارائه که منجر به تغییر حسابرس می شود را ارزیابی می کنیم .
۱-۳ اهداف اساسی از انجام تحقیق
هر تحقیق از زمان آغاز یقینا با هدفی آغاز شده است که مطابق با آن هدف فرضیات و سوالات خود را تدوین کرده است و لذا این تحقیق نیز از این امر مستثنی نبوده و اهداف اصلی و فرعی مخصوص به خود را دارد.
هدف اصلی اول :
بررسی سیاست های تامین مالی شرکت‌های دارای صورت‌های مالی تجدید ارائه شده در دوره پس از تجدید ارائه.
هدف اصلی دوم :
بررسی گردش حسابرس در شرکت‌های دارای صورتهای مالی تجدید ارائه شده.
هدف اصلی سوم :
بررسی گردش حسابرس به حسابرسی کوچکتر یا بزرگتر در شرکت‌های دارای صورت‌های مالی تجدید ارائه شده.
۱-۴٫ سوالات تحقیق
با توجه به عنوان پژوهش و فرضیات و اهداف پژوهش، سوالات متناسب با آنها ارائه می‌شود:
سوال اول:
آیا شرکتهای دارای صورتهای مالی تجدید ارائه شده در دوره پس از تجدید ارائه، از تامین مالی بدهی بیشتر از حقوق صاحبان سهام استفاده می کنند؟
سوال دوم:
آیا در شرکت‌های دارای صورت‌های مالی تجدید ارائه شده گردش حسابرس بیشتر از شرکت‌هایی که صورتهای مالی خود راتجدید ارائه نکرده اند، می باشد؟
سوال سوم:
آیا گردش حسابرس در شرکت‌های دارای صورتهای مالی تجدید ارائه شده با حسابرس کوچک بیشتر از شرکت‌های تجدید ارائه شده با حسابرس بزرگ می باشد.
۱-۵٫ فرضیه‌های تحقیق
با توجه به موضوع و اهداف تحقیق و بیان مساله که بررسی تاثیر ارائه مجدد صورت‌های مالی بر سیاست‌های تامین مالی و پاسخگویی حسابرس می‌باشد لذا همسو با موارد فوق فرضیه‌های زیر تدوین می‌شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




۵-۵ نتیجه گیری کلی
در بررسی توصیفی عوامل موثر در استفاده از تکنولوژی اطلاعات تمام چهار عامل بالا تر از حد متوسط قرار دارند .بنا بر این چهار عامل تایید شده موثر در استفاده از تکنولوژی اطلاعات بر اساس شدت تاثیر که از آزمون های مقایسه ای و رتبه بندی عوامل بدست آمده است به ترتیب زیر می باشد .
کاهش خطای کاربران
کاهش مراجعه حضوری ارباب رجوع
کاهش هزینه های مالی سازمان
افزایش رضایت مندی ارباب رجوع
همچنین بر اساس نتایج مقایسه ای و رتبه بندی شدت تاثیر شاخص های هر یک از عوامل فوق در استفاده از تکنولوژی اطلاعات عامل کاهش خطای کاربران بالاترین رتبه را با توجه به شاخص های موجود بدست آورد و عامل افزایش رضایت مندی ارباب رجوع در پایین ترین رتبه با توجه به شاخص های موجود قرار گرفت .
۵-۶ مدل مفهومی نهایی
با توجه به مدل مفهومی ارائه شده در بخش ۱-۴ که بر اساس مبانی نظری و بیشینه تحقیق بیان شده بود ، با توجه به شدت تاثیر هر یک از فرضیه ها مدل اصلاح شده و عوامل نهایی عوامل موثر در استفاده از تکنولوژی اطلاعات در قالب شکل زیر ارائه می گردد .
مدل مفهومی :
تکنولوژی اطلاعات
عملکرد سازمان تامین اجتماعی
۱-کاهش خطای کاربران
۲-کاهش مراجعه حضوری ارباب رجوع
۳-کاهش هزینه های سازمان تامین اجتماعی
۴-افزایش رضایت مندی ارباب رجوع
۱-ارسال لیست اینترنتی
۲-پرداخت حق بیمه اینترنتی
۵-۷ مقایسه نتایج تحقیق با تحقیقات گذشته
در هر تحقیقی ، محقق به دنبال آن است که یا تحقیقات دیگران را بر اساس همان مدل ها در جامعه ای دیگر تکرار نماید و یا مفاهیم نظری را در قالب مدلی جدید مورد بررسی قرار دهد . هر دو حالت لازم است محقق، مقایسه بین نتلایج پژوهشی خود با تحقیقات گذشته انجام دهد ، و سپس به ارائه پیشنهاد های خود بپردازد .
در “بررسی نقش تحولات علمی و فناوری در وضعیت بازار کار “مشخص گردید که ،
علم و فناوری عنصـــر اساســی و موتور محرک اقتصاد مبتنی بر دانش یا اقتصاد دانائی محور است و بر کلیه زمینه های زندگی بشری از جمله کار و فعالیت او تأثیر دارد. در تحقیق انجام شده پس از مروری بر نظریات و تجربیات جهانی شاخصهای علم و فناوری در ۵ گروه به شرح زیر معرفی و مقدار کمی آن برای ایران در دوره
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱۳۷۵ - ۱۳۵۵ محاسبه شده است.

 

    1. شاخصهای معرف پیشرفت کلی علم و فناوری .

 

    1. شاخصهای معرف هزینه واحد تولید.

 

    1. شاخصهای معرف خرید فناوری

 

    1. شاخصهای معرف کاربرد علم و فناوری در تولید.

 

    1. شاخصهای معرف کاربرد عمومی و فناوری.

 

یافته های پژوهش نشان میدهد که افزایش سطح علم و فناوری در مجموع تأثیر مثبت برروی اشتغال کل و نیز اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی دارد.
یافته های پژوهش نشان میدهد که افزایش سطح علم و فناوری در مجموع تأثیر مثبت برروی اشتغال کل و نیز اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی دارد.
در بررسی ” فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و اشتغال در اقتصاد ایران” مشخص گردید که ،
 
          ITنقش دوگانه در اقتصاد دارد. آن نهاده برای صنایع استفاده‌کننده و ستانده برای استفاده‌ کنندگان فن‌آوری است. کیفیت شاغلین مربوط به ICT به دو گروه مهارت بالا و مهارت پایین تقسیم می شوند. ICT علاوه بر ایجاد اشتغال مستقیم، نقش موثری در افزایش اشتغال غیر مستقیم نیز دارد. سهم اشتغال بخش ارتباطات از اشتغال بخش خدمات بیش از یک درصد و از کل اشتغال  ایران حدود ۴۵/۰ درصد در سال ۱۳۸۲است. سوال این است که آیا ICT بر اشتغال و بهره‌وری کار در سطح کلان  در ایران تأثیر دارد؟
تشویق سرمایه‌گذاری و آزادسازی در بخش ICT ، اجرای سیاست‌های مکمل ICT  از قبیل سرمایه‌گذاری غیر ICT ، آگاه‌سازی، تربیت نیروی انسانی ماهر ، شفاف سازی قوانین، توسعه بخش خصوصی در افزایش اثرات و سرریز‌های آن موثر خواهد بود. برای گسترش اشتغال غیر مستقیم ICT، لازم است کاربری در زمینه‌های تجارت و اقتصاد مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس، بهبود زیر‌ساخت‌های مخابراتی از قبیل دسترسی به  اینترنت پرسرعت و باکیفیت و افزایش ضریب تفوذ میزبانان اینترنتی  ضروری است.
و همچنین در “ بررسی تأثیر فنآوری اطلاعات با اشتغال نیروی کار تحت پوشش قانون کار در ایران  ”
فناوری کاربرد علم درحوزه فنون و مهارتهای کاربردی است و منابع طبیعی ، سرمایه و نیروی انسانی را به کالا و خدمات تبدیل میکند. فناوری را میتوان ترکیبی از سختافزار و نرمافزار دانست و نرم افزار خود دارای سه جزءِ انسان افزار، اطلاعات افزار و سازمان افزار است.
جزء فناوری اطلاعات افزار یا فناوری اطلاعات از اجزا مهمی است که توجه بسیاری از کشورهارا در دو دهه اخیر به خود جلب نموده است .
در عصر حاضر فناوری اطلاعات به عنوان بستر و ابزاری قدرتمند به شمار میآید که میتواند تأثیرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شگرفی برجای بگذارد.
در این مجموعه سعی بر آن است که به بخشی از تأثیرات فوق اشاره شود؛ ” تأثیر فناوری اطلاعات بر اشتغال نیروی کار با تأکید بر ابعاد مدیریتی آن” . برای این منظور به طرح فرضیات ۷ گانه پرداخته شد، که در آن تأثیر فناوری اطلاعات بر تولید مشاغل جدید، نوسازی مشاغل، نوع نیروی کار مورد نیاز، نوع ساختار سازمانی و کارآفرینی ، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
ولی تحقیق حاضر بر تاثیر تکنولوژی اطلاعات بر عملکرد یک سازمان بزرگ به نام تامین اجتماعی متمرکز شده است که یک سازمان خدماتی در کل جهان محسوب می شود و در کشور ایران نیز با توجه به اینکه بیش از ۴۵ میلیون نفر از افراد جامعه با این سازمان بزرگ، از روز تولد تا مرگ سر و کار دارند و خدمت رسانی مطلوب، می تواند موجبات رضایت مندی این حجم بالای افراد جامعه را در بر داشته باشد و همچنین با توجه به اینکه تامین اجتماعی، در هر جامعه ای نشانگر توسعه یافتگی آن کشور محسوب می گردد و سازمان با این عرض و طول بلند بدون استفاده از تکنولوژی اطلاعات می تواند موجبات نارضایتی مشتریان و کارکنان شاغل در سازمان را سبب گردد لذا این تحقیق مشخص و تایید نمود که استفاده از تکنولوژی اطلاعات در سازمان تامین اجتماعی موجبات ،
کاهش خطای کاربران شاغل در سازمان
کاهش مراجعات به سازمان تامین اجتماعی
کاهش هزینه های مالی سازمان تامین اجتماعی
افزایش رضایت مندی مشتریان سازمان
را سبب می گردد .علاوه بر اینکه این تحقیق، بر استفاده از فن آوری های نوین جهت خدمت رسانی مطلوب تاکید دارد، ولی می تواند، باعث اشتغال افراد تحصیل کرده در سازمان و یا خارج سازمان به طور مستقیم و غیر مستقیم نیز گردد .
در نتیجه جمع بندی نتایج تحقیق حاضر همراه مقایسه آن ها با نتیج تحقیقات انجام شده، مباحثی را که در خصوص مبانی نظری تحقیق مورد بررسی قرار دادیم ف مورد تایید قرار دهد .
۵-۸ پیشنهاد ها
در این بخش با توجه به نتایج فرضیه ها و یافته های تحقیق، پیشنهاد های برای مسئولان سازمان تامین اجتماعی ارائه می شود تا بتوانند با بهره گرفتن از آن ها ، سازمان خود را به منظور موفقیت بیشتر در استفاده از تکنولوژی اطلاعات و خدمت رسانی مطلوب به حجم بالای افراد تحت پوشش این سازمان یاری دهد . برای این منظور ابتدا پیشنهاد های کاربردی بر مبنای نتایج فرضیه ها بیان شده و پس از ارائه پیشنهاد هایی که بر اساس یافته های تحقیق است ، پیشنهاد هایی برای تحقیقات آتی ارائه می شود .
۵-۸-۱ پیشنهاد های کاربردی همراه با ارائه راه کارهای اجرائی مبتنی بر نتایج فرضیه ها ی تحقیق
در این قسمت بر اساس نتایج فرضیه های تحقیق ، پیشنهاد هایی ارائه می شود و سعی می شود تا راهکار های عملی نیز برای این منظور ارائه گردد .
پیشنهاد اول :
مطابق نتیجه فرضیه اول – ارسال لیست حق بیمه و پرداخت آن به صورت اینترنتی باعث کاهش مرا جعه حضوری ارباب رجوه در سازمان می گردد . به این منظور پیشنهاد می گردد
سازمان تامین اجتماعی جهت کارفرمایان کارگاه ها برای استفاده از تکنولوژی اطلاعات بایستی تسهیلاتی مانند آموزش گروهی کارفرمایان در محل اداره کل سازمان تامین تدارک ببیند تا از سرگردانی کارفرمایان محترم جلوگیری به عمل آید .
سازمان تامین اجتماعی، بایستی زیر ساخت های لازم برای ارسال لیست غیر حضوری و پرداخت آن را تدارک ببیند به عنوان مثال سایت طراحی شده بابت این کار بایستی جوابگوی خیل عظیم مراجعه کننده بالاخص در آخر هر برج باشد که این کار مستلزم این می باشد که سایت و سرور مورد استفاده از جهت نرم افزاری و سخت افزاری خیلی قوی باشد تا مراجعه کنندگان محترم بدون اتلاف وقت به ارسال لیست و پرداخت آن اقدام نمایند .
سازمان تامین اجتماعی با همکاری دولت محترم بالاخص وزارت محترم ارتباطات و فن آوری اطلاعات بایستی زیر ساخت مخابراتی لازم از قبیل پهنای باند بالا جهت استفاده عموم مردم بالاخص کارفرمایان محترم برای استفاده از تکنولوژی اطلاعات را مهیا نماید تا کارفرمایان محترم با سرعت و دقت بیشتر به ارسال لیست و پرداخت حق بیمه خود اقدام نمایند .
سازمان تامین اجتماعی بایستی با همکاری کلیه بانک های عامل جهت تسریع و روانسازی پرداخت حق بیمه اقدامات لازم را به انجام برساند تا در هر لحظه از شبانه روز که کارفرمایان محترم اقدام به ارسال لیست حق بیمه و پرداخت آن می نمایند سریعا پول واریزی کارفرما به حساب کارگاه منظور شده و بیمه شدگان محترم بتوانند از مزایای قانونی لازم بهره مند گردند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ب.ظ ]




در خصوص فرضیه اول پژوهش مبنی بر این که “رابطه معناداری بین متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی و سرمایه فرهنگی با توجه به جنسیت وجود دارد.” نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها در آرمون همبستگی، نشان داد که بین دو متغیر نگرش درونی و بیرونی به آموزش عالی و متغیر سرمایه فرهنگی رابطه خطی معنی‌داری در جنس زن موجود است. همچنین بین متغیر نگرش بیرونی به آموزش عالی و سرمایه فرهنگی در جنس مرد رابطه معنی داری وجود دارد، اما بین متغیر نگرش درونی به آموزش عالی و سرمایه فرهنگی در بین مردان رابطۀ معنی‌داری موجود نیست. این نتیجه با دیدگاه بوردیو مبنی بر این که دانش‌آموزانی که با آورده‌های فرهنگی بیشتری پا به نظام آموزشی می‌گذارند، خود را بهتر می‌توانند با قوانین و قواعد حاکم بر نظام آموزشی وفق داده و در نتیجه مسیر رسیدن به سطوح بالای آموزشی را در مقایسه با دیگران برای خود هموار کنند، هم‌خوانی دارد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
در خصوص فرضیه دوم تحقیق مبنی بر این که “رابطه معناداری بین متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی و هویت نقش جنسیتی با توجه به جنسیت وجود دارد.” نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها در آزمون همبستگی، نشان داد که بین متغیر نگرش درونی به آموزش عالی و متغیر هویت نقش جنسیتی در بین زنان بیشتر از سطح معنی‌داری است، بنابراین فرض رابطه خطی بین این دو متغیر رد شد، اما بین متغیر نگرش بیرونی به آموزش عالی و هویت نقش جنسیتی در زنان رابطه معنی‌داری وجود دارد، لذا فرض رابطه خطی بین این دو متغیر در زنان پذیرفته شد. اما بین دو متغیر نگرش درونی و بیرونی به آموزش عالی و هویت نقش جنسیتی در بین مردان بیشتر از سطح معنی‌داری بود، لذا فرض رابطه خطی بین آنها رد شد. در خصوص فرضیه سوم پژوهش مبنی بر این که “ رابطه معناداری بین سرمایه فرهنگی و هویت نقش جنسیتی با توجه به جنسیت وجود دارد.” نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها در آزمون همبستگی نشان داد که بین متغیر هویت نقش جنسیتی و سرمایه فرهنگی در بین زنان کمتر از سطح معنی‌داری است، بنابراین فرض رابطه خطی بین این دو متغیر پذیرفته شد، اما همبستگی بین متغیر هویت نقش جنسیتی و سرمایه فرهنگی در مردان بیشتر از سطح معنی‌داری است، لذا فرض رابطه خطی بین این دو متغیر در مردان رد شد.
در خصوص فرضیه چهارم پژوهش مبنی بر این که “ابعاد سرمایه فرهنگی خانواده در بین دختران پیش‌بینی کننده متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی است.” نتایج حاصل از معادله رگرسیون نشان داد که بعد تجسم‌یافته و عینیت یافته در بین دختران پیش‌بینی کننده نگرش درونی به آموزش عالی است و هر سه بعد تجسم‌یافته، عینیت‌یافته و نهادینه شده پیش‌بینی کننده نگرش بیرونی به آموزش عالی است. با توجه به نتایج به دست آمده، بعد تجسم‌یافته بیشترین تأثیر را در گرایش زنان به آموزش عالی داشته است. در این رابطه باید گفت که تنها بعد نهادینه‌شده، در بعد درونی نگرش به آموزش عالی در دختران پیش‌بینی کننده نگرش آنان به آموزش عالی نیست.
در رابطه با فرضیه پنچم پژوهش مبنی بر این که “ابعاد سرمایه فرهنگی در پسران پیش‌بینی کننده متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی است.” نتایج معادله رگرسیون نشان دارد که تنها بعد تجسم‌یافته در بین پسران پیش‌بینی کننده نگرش درونی به آموزش عالی است. همچنین نتایج نشان داد که دو بعد تجسم‌یافته و عینیت‌یافته در بین پسران پیش‌بینی کننده نگرش بیرونی آنان به آموزش عالی است. در این رابطه باید گفت که در بعد درونی نگرش به آموزش عالی ابعاد عینیت‌یافته و نهادینه‌شده سرمایه فرهنگی، و در بعد بیرونی تنها، بعد نهادینه شده پیش‌بینی کننده نگرش مردان به آموزش عالی نیست. ضمن این که در مجموع بعد تجسم‌یافته بیشترین تأثیر را در گرایش مردان به آموزش عالی ایفا می‌کند. نتایج حاصل از دو متغیر سرمایه فرهنگی خانواده و نگرش به آموزش عالی در این تحقیق، با نتایج تحقیق دِگراف و همکارانش مبنی بر تأثیرگذاری سرمایه فرهنگی والدین بر مؤفقیت آموزشی فرزندان، همخوانی دارد.
در خصوص فرضیه ششم پژوهش مبنی بر این که “ابعاد هویت نقش جنسیتی در بین دختران پیش‌بینی کننده نگرش درونی و بیرونی آنان به آموزش عالی است.” نتایج حاصل از معادله رگرسیون نشان داد که هیچ یک از ابعاد سه گانه هویت نقش جنسیتی که شامل نقش‌ها، عدالت جنسیتی و صفات شخصیتی می‌شود، پیش‌بینی کننده نگرش دختران به آموزش عالی در بعد درونی نیست، اما بعد عدالت جنسیتی در بین دختران پیش‌بینی کننده نگرش آنان به آموزش عال در بعد بیرونی است. بنابراین بعد عدالت جنسیتی در گرایش زنان به آموزش عالی تأثیرگذار است.
در خصوص فرضیه هفتم پژوهش مبنی بر این که “ابعاد هویت نقش جنسیتی در بین پسران پیش‌بینی کننده نگرش درونی و بیرونی آنان به آموزش عالی است.” نتایج حاصل از معادله رگرسیون نشان داد که بعد نقش‌ها در بین پسران پیش‌بینی کننده نگرش به آموزش عالی در بعد درونی و بیرونی است. اما با توجه به این که معادله رگرسیون هویت نقش جنسیتی و نگرش به آموزش عالی معنی‌دار نشده است، فرضیه تحقیق رد و فرضیه صفر تأیید شد. لذا بین ابعاد هویت نقش جنسیتی و نگرش به آموزش عالی در دو بعد بیرونی و درونی رابطه معنی‌داری وجود ندارد.
در خصوص فرضیه هشتم پژوهش مبنی بر این که “ آیا متغیر سرمایه فرهنگی و هویت نقش جنسیتی پیش بینی کننده نگرش درونی به آموزش عالی است.” نتایج حاصل از معادله رگرسیون نشان داد که متغیر سرمایه فرهنگی پیش‌بینی کننده نگرش درونی به آموزش عالی است، اما هویت نقش جنسیتی پیش‌بینی کننده نگرش درونی به آموزش عالی نیست.
در خصوص فرضیه نهم پژوهش مبنی بر این که “ آیا سرمایه فرهنگی و هویت نقش جنسیتی پیش بینی کننده نگرش بیرونی به آموزش عالی است.” نتایج حاصل از معادله رگرسیون نشان داد که متغیر سرمایه فرهنگی پیش‌بینی کننده نگرش بیرونی به آموزش عالی است، اما هویت نقش جنسیتی پیش‌بینی کننده نگرش بیرونی به آموزش عالی نیست.
با توجه به نتایج پژوهش که مطابق است با نظریه بوردیو، می‌توان برداشت نمود که سرمایه فرهنگی خانواده در نگرش زنان و مردان به آموزش عالی تأثیرگذار است و خانواده‌هایی که سرمایه فرهنگی بیشتری در اختیار دارند، فرزندان آنها نیز در دست‌یابی به مدارک بالای دانشگاهی، مؤفق‌تر از خانواده‌هایی هستند که از سرمایه فرهنگی؛ محروم هستند. همچنین مطابق با نتایج پژوهش متغیر هویت نقش جنسیتی دانش‌آموزان دختر در گرایش آنان به آموزش عالی تأثیرگذار است. اما مطابق با نتایج به دست آمده، هویت نقش جنسیتی در نگرش مردان به آموزش عالی تأثیری نداشته است. لذا می‌توان گفت شکل‌گیری هویت نقش جنسیتی دانش‌آموزان دختر با توجه به بالا رفتن سطح فرهنگی جامعه نیز تغییر پیدا کرده و هویتی مدرن جایگزین هویت سنتی در آنان شده است و هویت جدیدی که در دختران شکل گرفته یکی از عوامل مؤثر و تأثیر گذار در گرایش زنان در آموزش عالی محسوب می‌شود.
۵-۲ پیشنهادات
یکی از مهم‌ترین مراحل پایان هر طرح تحقیقی، ارائۀ پیشنهادات و راهکارهایی برای انجام پژوهش‌هایی است که در آینده صورت خواهد گرفت. لذا با توجه به یافته‌های پژوهش مبنی بر رابطه معنی‌داری که بین دو متغیر مستقل تحقیق یعنی سرمایه فرهنگی خانواده و هویت نقش جنسیتی در گرایش به آموزش عالی وجود دارد، توسعۀ حضور زنان در عرصۀ آموزش عالی وابسته به سطح نگرش و باورهای فرهنگی جامعه به طور عام و خانواده به طور خاص است. همچنین کاهش حضور پسران در عدم اشتغال‌زایی مدارک دانشگاهی است، لذا در ادامه پیشنهاداتی در ارتباط با آن ارائه می‌شود.
۱- ارتقا و بالا بردن نیروی جذب دانش‌آموختگان دانشگاه اعم از مرد و زن توسط بازار کار.
۲- ارائۀ رشته‌هایی توسط آموزش عالی در دانشگاه‌ها که با تقاضای بازار کار همخوانی داشته باشد.
۳- ایجاد فرصت‌های شغلی برای زنانی که با مدارک دانشگاهی در جستجوی شغلی مناسب هستند.
۴- برقراری توازن جنسیتی دانشگاه‌ها نه با اجرایی کردن برنامۀ تفکیک جنسیتی در پذیرش دانشجوی زن و مرد، بلکه با ایجاد زیرساخت‌های مناسب در جذب نیروی تحصیل کرده.
۵- ایجاد فرصت‌های مناسب برای حضور زنان در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، و به تبع آن پذیرش پست‌های متوازن با جنسیت زنان.
۶- بالابردن کیفیت علمی دانشگاه‌ها با تربیت دانشجویان زن و مردی که در آینده، ادارۀ دانشگاه‌ها و ارگان‌های مهم دولتی را بر عهده خواهند گرفت.
۷- شناسایی عواملِ کاهش دانشجویان پسر و افزایش دانشجویان دختر در گرایش به آموزش عالی و برنامه‌ریزی جامع و حساب‌شده، جهت افزایش مجدد پسران در دانشگاه‌ها.
۸- ایجاد زمینه‌های مناسب برای انجام پژوهش‌های لازم و کارگشا در این زمینه.
۹- سعی در ایجاد محیط دانشگاهی‌ای که دانشجویان دانشگاه اعم از پسر و دختر بتوانند به راحتی افکار خود را بیان کنند.
۱۰- استفاده از راهکارهای پیشنهادی تحقیقاتی که در این حیطه انجام می‌گیرد.
منابع
- آراسته، ح (۱۳۸۴). تکامل آموزش عالی:تحولات تاریخی و مشکلات پیش‌روی کشورهای در حال توسعه، رهیافت، شماره ۳۶، صص ۱۵-۵٫
- آذربایجانی، م (۱۳۸۸). عدالت جنسیتی و اشتغال زنان، مطالعات راهبردی زنان، شماره ۴۶، صص ۱۰۶- ۸۱٫
- احمدی، م.ر (۱۳۸۵). خلاقیت چیست، مجلات عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، شماره ۴۸، ص ۲۸٫
- اوحدی، ب (۱۳۸۶). تمایلات و رفتارهای جنسی طبیعی و غیرطبیعی انسان، تهران، ص ۴۶٫
- اسمیت، ف (۱۳۸۴). درآمدی بر نظر یه فرهنگی،ترجمه حسن پویا، تهران، انتشارات دفتر پژوه ش های فرهنگی، ص ۲۲۴٫
- اسپرلینگ، آ (۱۳۷۲). روانشناسی، ترجمه مهدی محی‌الدین، بناب، تهران، انتشارات روز.
- ابوت، پ. والاس،ک (۱۳۸۱). جامعه شناسی زنان، ترجمه منیژه نجم عراقی، تهران، نشرنی، ۸۸-۸۴٫
- آگاه، ح (۱۳۴۲). رسالت دانشگاه در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.
- امینی یزدی، سید امیر (۱۳۷۳). بررسی تحول مفهوم خود نزد دختران و پسران شهر تهران، دانشگاه تهران.
- اعزازی، ش (۱۳۸۷). جامعه شناسی خانواده با تأکید بر نقش ساختار و کارکرد خانواده در دوران معاصر، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ص ۱۳۸٫
- ایزدی، ت (۱۳۸۶). سیری در سرمایه اجتماعی، تهران، نشر داریان.
- آذر مساواتی، م. مبانی جامعه‌شناسی، تبریز، احرار، بیتا، ص۱۵۱٫
- انتظاریان، ن. طهماسبی، ط (۱۳۹۰). بررسی میزان هماهنگی و انطباق نظام آموزش عالی و آموزش‌های فنی و حرفه‌ای با نیازهای بازار کار، ماهنامه کار و جامعه، شماره ۱۴۰، صص ۷۱-۶۰٫
- بنتهام، س (۱۳۸۴).روا نشناسی تربیتی، ترجمه اسماعیل بیابانگرد، تهران، رشد، ص ۱۸۸-۹۹٫
- باکاک، ر (۱۳۸۱). مصرف، ترجمه خسرو صبری، تهران، نشر و پژوهش شیرازه، ص ۹۹٫
- بازرگان، ع (۱۳۸۶). بررسی آموزش فرا ملی در ایران و پیشنهاد ساختار مناسب برای تضمین کیفیت آن، موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی.
- بازرگان، ع (۱۳۷۴). ارزیابی درونی دانشگاهی و آاربرد آن در بهبود مستمرکیفیت آموزش عالی، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموز ش عالی، شماره ٣ و ۴، ، صص۷۰-۴۹٫
- باقری‌خواه، ز و همکاران (۱۳۹۰). وضعیت پذیرش دانشجو در آموزش عالی ایران از دیدگاه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران، اعضای هیأت علمی سازمان سنجش و مسئولان ذی ربط آموزش عالی، فصلنامه اندازه‌گیری تربیتی، شماره ۶، سال دوم، صص ۱۳۶- ۱۱۱٫
- براتی بختیاری، س (۱۳۷۶). بررسی رابطه ساده و چندگانه متغیرهای خوداثربخشی، عزت نفس و خودپایی با عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان سال دوم نظام جدید متوسطه شهرستان اهواز، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید چمران اهواز.
- براری، م. و محسنی تبریزی، م (۱۳۸۹). پیامدهای اجتماعی تحصیلات عالی در زنان، زن: حقوق و توسعه (تحقیقات زنان) سال چهارم، شماره اول، صص ۹۸-۷۷٫
- بلیکی، ن (۱۳۹۲). استراتژی‌های پژوهش اجتماعی، ترجمه هاشم آقابیگ‌پوری،چاپ دوم، تهران، جامعه‌شناسان، ص ۲۵-۲۴٫
- بلیکی، ن (۱۳۸۴). طراحی پژوهش‌های اجتماعی، ترجمه حسن چاوشیان، تهران، نشرنی، ص ۱۲۲٫
- بوردیو، پ (۱۳۸۱). نظریه کنش،ترجمه مرتضی مردیها، تهران، انتشارات نقش و نگار.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]




گام هفتم: مدلسازی خودرگرسیونی با وقفه‌های توزیعی (ARDL)
پس از استخراج سری زمانی ریسک، با مدل خودرگرسیونی با وقفه‌های توزیعی، این متغیر (به عنوان متغیر وابسته) براساس سری زمانی نرخ ارز مدلسازی می‌شود. ضرایب بدست آمده (کوتاهمدت و بلندمدت) از متغیر مستقل سری زمانی نرخ ارز، بیانگر میزان تاثیرپذیری بازدهی منفی (ریسک) هر یک از صنایع از نوسانات نرخ ارز میباشد. در نهایت پس از استخراج ضرایب مذکور برای کلیه صنایع، این صنایع بر حسب میزان تاثیرپذیری از نوسانات نرخ ارز رتبهبندی میگردند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-۷-۲ جامعه آماری
در پژوهش حاضر دو نوع سری زمانی انتخاب گردید: سری زمانی نوسانات نرخ ارز و شاخص صنایع مختلف بورس. سری زمانی نرخ بازاری دلار از پایگاه اطلاعاتی شرکت بورس اوراق بهادار تهران استخراج گردید. در این مطالعه برای بررسی شاخص صنایع، صنایعی که در آن حداقل ۳ شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار (بازار اول و دوم) حضور دارند، انتخاب شد که با این قید، در مجموع ۱۷ صنعت به شرح زیر انتخاب گردید. صنایع منتخب شامل: سرمایه‌گذاری، شیمیایی، بانک، دارو، ماشین‌آلات، محصولات فلزی، فرآورده‌های نفتی، خودو، ساخت فلزات اساسی، مواد غذایی، قند و شکر، کاشی و سرامیک، پلاستیک (لاستیک)، سیمان، معدن، مستغلات و بیمه می‌باشد. اطلاعات مربوط به شاخص صنایع نیز از پایگاه اطلاعاتی شرکت بورس اوراق بهادار تهران استخراج شد.
دوره زمانی مورد مطالعه دوره ۵ ساله از ۳۱ شهریور سال ۱۳۸۸ تا ۳۱ شهریور ۱۳۹۳ می‌باشد و داده‌ها بصورت روزانه بوده و جمعاً ۱۲۱۰ مشاهده می‌باشد.
۱-۸ چارچوب تحقیق
در این پژوهش در فصل دوم به بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق پرداخته شده است. در بخش نخست این فصل به پشتوانه مطالعات تطبیقی به معرفی مفاهیم ریسک، ریسک نرخ ارز و ارتباط آن با بازار سرمایه پرداخته و در ادامه ادبیات نظری ریسک‌های مشتق از نوسانات نرخ ارز و شیوه‌ها و استراتژی‌های مدیریت ریسک تشریح شده است. شایان ذکر است که بخش عمده‌ای از ادبیات نظری مربوط به ریسک نوسانات نرخ ارز در سطح خرد برای نخستین بار در مطالعات داخلی بیان گردیده است[۱۱]. در بخش دوم فصل حاضر نیز مطالعات صورت گرفته در حوزه نوسانات نرخ ارز و بازار بورس در قالب ۴ حوزه: ۱) روابط بین نرخ ارز و بازدهی سهام، ۲) مطالعات مرتبط در حوزه خانواده GARCH، ۳) ارزش در معرض ریسک و ۴) زنحیره مارکوف پرداخته شده است.
در فصل سوم به بررسی مبانی نظری پژوهش و مروری بر متغیرهای مورد مطالعه پرداخته شده است. در بخش نخست فصل جاری به بررسی و تحلیل روند نرخ ارز، شاخص بورس و شاخص سهام برخی از صنایع پرداخته شد و در ادامه به تشریح مبانی نظری مدل‌های مورد استفاده در پژوهش اعم از مدل‌های خانواده GARCH، ارزش در معرض ریسک (VaR) و زنجیره مارکوف پرداخته شده است.
در فصل چهارم نیز در بخش نخست به برآورد و تجزیه و تحلیل نتایج بر اساس ۷ گام استخراج ریسک بنگاه از نوسانات نرخ ارز صنایع پرداخته شده و در بخش دوم آن نیز به معرفی و پیشنهاد ابزار جدید مدیریت ریسک نرخ ارز «اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام» پرداخته شده است.
فصل پایانی پژوهش حاضر نیز در بخش نخست به خلاصه‌ای از یافته‌های تحقیق در سه بخش؛ مبانی نظری ریسک نوسانات نرخ ارز، اندازه‌گیری ریسک صنایع و معرفی ابزار جدید مالی-اسلامی پرداخته و در بخش دوم پیشنهادات و توصیه‌های سیاستی برگرفته از نتایج این پژوهش بیان گردیده است.
۱-۸ تعاریف و اصطلاحات
در فرهنگ لغات سرمایه‌گذاری، ریسک به مفهوم زیان بالقوه سرمایه‌گذاری قابل محاسبه تعریف شده است. گالیتز[۱۲] ریسک را نوسانات در هرگونه عایدی می‌داند. تعریف مذکور این مطلب را روشن می‌کند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص، چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه می‌سازد. بنابراین، امکان دارد تغییرات موجب انتفاع یا زیان شود. دیدگاه دیگری نیز در خصوص ریسک وجود دارد که تنها به جنبه منفی نوسانات توجه دارد. هیوب[۱۳] ریسک را احتمال کاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف می‌کند.
ریسک نوسانات نرخ ارز؛ این اصطلاح که در عنوان پژوهش حاضر نیز ذکر شده است، در ادبیات مالی در مفهوم «تاثیر نوسانات نرخ ارز بر ریسک فعالیت بنگاه‌های اقتصادی» بکار برده می‌شود و خلاصه اصطلاح « ریسک بنگاه از نوسانات نرخ ارز» می‌باشد(راعی، ۱۳۹۰). بنابراین در متن اصلی پژوهش اصطلاح «ریسک بنگاه از نوسانات نرخ ارز» و « ریسک نوسانات نرخ ارز » دارای مفهوم یکسانی می‌باشد. در عنوان پژوهش نیز جهت کوتاه‌ نمودن عبارت، از اصطلاح «ریسک نوسانات نرخ ارز» استفاده شده است. شایان ذکر است که در برخی از مطالعات اقتصادی، ریسک نوسانات نرخ ارز به ریسکی اشاره می‌کند که بر اساس مدل‌های پارامتریک از سری زمانی نوسانات نرخ ارز مستخرج می‌شود که این مفهوم با توجه به اهداف، سوالات و فروض تحقیق، مورد نظر پژوهش حاضر نمی‌باشد.
بازده؛ در ادبیات اقتصادی به درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری گفته می‌شود و در تعریف آماری آن میزان تغییر قیمت جاری دارایی از دورهt به دوره t+1 گفته می‌شود. اگر قیمت دوره t+1 بیشتر از قیمت دوره t باشد، بازده مثبت و در غیر اینصورت بازده منفی می‌باشد. در صورت عدم تغییر قیمت نیز بازده برابر با صفر می‌باشد(دایره المعارف تخصصی حسابداری).
شاخص صنایع: میانگین وزنی قیمت سهام شرکت‌های فعال در آن صنعت، تحت عنوان شاخص صنعت x نامیده می‌شود. شاخص صنایع بصورت روزانه توسط بورس اوراق بهادار تهران محاسبه و منتشر می‌گردد.
ارزش در معرض ریسک: به حداقل زیان مورد انتظار در سطح اطمینان مشخص در یک دوره معین (معمولاً یک یا ده روزه) گفته می‌شود. برآورد ارزش در معرض ریسک بر اساس بازده و تلاطم قیمت دارایی انجام می‌شود (دایره المعارف تخصصی حسابداری).
مدیریت ریسک؛ فرآیندی است که به مدیران امکان می دهد میان هزینه‌های عملیاتی و هزینه‌های مالی اقدامات حفاظتی متعادلی برقرار کرده و از طریق حفاظت از فرآیندهای کسب و کار که پشتیبان اهداف سازمان هستند، به منافع مربوطه دست یابند. مدیریت ریسک، یک فرایند جامع است که به منظور تعیین، شناسایی، کنترل و حداقل نمودن تاثیرات و عواقب رویدادهای احتمالی مورد استفاده قرار می گیرد(دایره المعارف تخصصی حسابداری).
زنجیره مارکوف؛ دنباله‌ای از متغیرهای تصادفی است که همگی این متغیرهای تصادفی دارای فضای نمونه‌ای یکسان هستند اما، توزیع احتمالات آنها می‌تواند متفاوت باشد و در ضمن هر متغیر تصادفی در یک زنجیره مارکوف تنها به متغیر قبل از خود وابسته است. این فرایند تصادفی  در هر مرحله در حالت خاص و مشخصی قرار دارد و به صورت تصادفی در هر مرحله تغییر حالت می‌دهد. مراحل اغلب به عنوان لحظه‌های زمانی در نظر گرفته می‌شوند (میلر[۱۴]، ۱۹۹۷).
احتمال انتقال؛ احتمال‌هایی است که به تغییر حالت‌ها در هر مرحله نسبت داده می‌شوند (میلر، ۱۹۹۷).
رژیم ۱ و رژیم ۲؛ هر یک از دو رژیم تعیین شده برای بازده‌های شاخص صنایع تفسیر اقتصادی واضح و روشنی دارند. رژیم ۱ رژیمی است که رفتار شاخص صنعت را در حالت رکود با بازدهی مورد انتظار پایین و انحراف معیار بالا نشان می‌دهد. در حالی که رژیم دیگر (رژیم ۲) رفتار شاخص صنعت را در حالت رونق با بازدهی مورد انتظار بالا و انحراف معیار پایین نشان می‌دهد.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
مطالب این فصل بطور کلی در دو بخش ادبیات و پیشینه تحقیق بیان شده است. در بخش نخست ابتدا به بررسی رابطه ریسک نرخ ارز و ارتباط آن با بازارهای مالی بویژه بازار سرمایه پرداخته شده است. در این رابطه ابتدا به بررسی انواع ریسک ناشی از نوسانات نرخ ارز برای بنگاه‌های اقتصادی پرداخته و ضمن بیان راهکارهای مدیریت آن بر حسب ویژگی‌های شرکت‌ها، استراتژی‌های مدیریتی مناسبی در این رابطه معرفی شد. در بخش دوم به بررسی مطالعات صورت گرفته در حوزه نوسانات نرخ ارز و بازار بورس پرداخته شده است. در این بخش مطالعات به ۴ گروه تقسیم شده است. در واقع مطالعات این حوزه به ترتیب در گروه‌های ۱) روابط بین نوسانات نرخ ارز و بازدهی سهام ۲) مدل‌های خانواده GARCH، ۳) ارزش درمعرض ریسک، و ۴) مطالعات پیرامون مدل‌های مارکوف دسته‌بندی شده است. در حوزه برآورد ارزش درمعرض ریسک با بهره گرفتن از مدل‌های خانواده GARCH با لحاظ نمودن مدل‌های مارکوف، تعداد بسیار محدودی تحقیق انجام گردیده که در انتهای بخش بدان اشاره شده است. شایان ذکر است که با توجه به تعدد مطالعات صورت گرفته در ۴ بخش فوق، بخش عمده‌ای از مطالعات در قالب جداول منسجم در پیوست (الف) تا (د) ضمیمه شده‌اند.
۲-۲ ریسک نوسانات نرخ ارز و ارتباط آن با بازار سرمایه
با گسترش فعالیت‌های اقتصادی، فضای کسب و کار حاکم بر هر صنعت، در دو مولفه «دسترسی به منابع ارزان» و «بازارهای هدف مناسب» با تحول چشمگیری مواجه شده است. این تحولات در راستای قانون « منابع محدود - نیازهای نامحدود»، بنگاه‌های تولیدی را ملزم به بهرهگیری از منابع ارزان در خلق ارزش و دسترسی به بازارهای جهانی با رویکرد عرضه ارزش نموده است (ناچسی و پوتزولو[۱۵]، ۲۰۱۱). از سوی دیگر تجارت بین محصولات و کالاها در فضای جهانی می‌بایست برحسب ارزش‌های قابل قبول و مورد تایید کلیه کشورها باشد. این ارزش چیزی نیست جزء پول ملی کشور مبدا ( و پول ملی کشور طرف معامله که به اصطلاح «ارز» نامیده میشود). در واقع کالاها و خدمات در تجارت بینالملل بر حسب ارز، ارزش‌گذاری شده و مورد معامله قرار میگیرند(همان). بدون شک قیمت (اعتبار) ارز و نوسانات آن تابعی از شرایطی است که در مطالعه حاضر مورد نظر قرار نمی‌گیرد[۱۶]. در این رابطه با توجه به فضای کسب و کار بنگاه‌های اقتصادی، فرایند زنجیره تامین- تولید و توزیع محصول آنها تحت تاثیر نوسانات نرخ ارز می‌باشد. قاعدتاً عدم اطمینان از میزان نوسانات ارز برای هر بنگاه به عنوان ریسک تلقی می‌شود که می‌تواند چارچوب فعالیت بنگاه را تحت تاثیر قرار بدهد(برون[۱۷]، ۲۰۰۱). بنابراین مدیریت این ریسک به عنوان یکی از وظایف مهم مدیران مالی بنگاههای اقتصادی بحساب می‌آید.
۲-۲-۱ انواع ریسک نرخ ارز
«ریسک نرخ ارز» به خطر بالقوه‌ای اطلاق میشود که طی آن نوسانات نرخ ارز، عملکرد مالی شرکت را از طریق تغییر شرایط حسابهای مالی یا جریان نقدی شرکت تحت تاثیر قرار دهد و بگونهای موجب ایجاد نااطمینانی از میزان دریافتیها و پرداختیهای آینده برای شرکت گردد(آلپا[۱۸]، ۲۰۰۳). محققان این موضوع را هم از منظر تئوریک و هم بصورت تجربی مورد بررسی قرار دادهاند. مطالعات تئوریکی انجام شده به بررسی انواع مختلف ریسک نرخ ارز شرکتی و ارتباط این ریسکها با ارزش بازاری شرکت پرداختهاند. مطالعات تجربی نیز روش های مختلف مدیریت ریسک ارز در کشورهای مختلف را بررسی نمودهاند (ویچینوند و دیکس کامیرو[۱۹]، ۲۰۱۲). در ادامه به مطالعه ۳ ریسک عمده نوسانات نرخ ارز یعنی ریسک تبدیل[۲۰]، ریسک معامله[۲۱] و ریسک اقتصادی[۲۲] پرداخته میشود.
الف) ریسک تبدیل
فرایند تبدیل همراه با نوسانات نرخ ارز ممکن است موجب تغییر سود یا زیان در ترازنامه‌ شرکت‌ها شود. تغییر سود و زیان همان ریسک تبدیل است. این تبدیل در دارایی‌ها- بدهی‌ها- تعهدات(در واقع بخش حساب‌های ترازنامه‌ای) منعکس میشود. ریسک تبدیل در زمان تجدید ارزیابی حسابهای مالی سالانه نیز نمود پیدا میکند. ریسک تبدیل خود شامل؛ ۱) ریسک سود و زیان، ۲)ریسک ترازنامه یا اهرمی و ۳)ریسک درآمد خالص است(مارشال[۲۳]، ۲۰۰۸). در ادبیات اقتصادی، محققین ریسک تبدیل را در قالب اصطلاحی تحت عنوان «عدم تطابق ارزی[۲۴]» بیان می‌کنند. عدم تطابق ارزی به این موضوع اشاره دارد که چگونه نوسانات نرخ ارز موجب تغییر ارزش خالص فعلی جریان درآمد- مخارج آینده می‌شود. میزان این تغییر به دو عامل میزان حساسیت دارایی‌ها و تعهدات به نوسانات نرخ ارزی و بازدهی دارایی‌های سرمایه‌ای بستگی دارد(پانیتزا، ۲۰۰۷[۲۵]). عدم تطابق ارزی در واقع به عنوان تفاوت در ارزش ارزی دارایی‌ها و تعهدات موجود در ترازنامه‌های بنگاه‌ها، دولت و اقتصاد کشور تلقی می‌شود. برای یک بنگاه اقتصادی، عدم تطابق ارزی از رابطه بین تعهدات ارزی و ارزش خالص فعلی جریان نقدی پول ملی ناشی می‌شود. به عنوان نمونه چنانچه بانک‌ها تسهیلات ارزی دریافت شده را برحسب پول ملی در اقتصاد به جریان انداخته باشند، یک عدم تطابق ارزی بین دارایی‌ها و بدهی‌های بانکها به وجود می‌آید. در این وضعیت هرچند تراز مالی بانک در نرخ ارز جاری برقرار است، ولی هرگونه کاهش ارزش پول داخلی موجب می‌شود که تراز مالی بانک به هم بخورد. حال چنانچه این تغییر نرخ ارز شدید باشد، بانک دچار یک بحران جدی د ر بازپرداخت تعهـدات خود خواهد شد
ب) ریسک معاملاتی
در ادبیات مالی این ریسک محور اصلی مدیریت ریسک محسوب می‌شود. در واقع ریسک مذکور، یک ریسک جریان نقدی است که شرکت در حین تبدیل جریان نقدی پول خارجی خود، به پول ملی با آن مواجه می‌شود. شرکتهای صادرات محور که بخش اعظمی از منابع مورد نیاز خود را از داخل تامین میکنند، یا شرکتهایی که بخش اعظمی از مواد اولیه خود را از خارج تامین میکنند (و محصولات خود را در داخل به فروش میرسانند) از این ریسک تاثیر بیشتری می‌پذیرند. مطالعات گستردهای راجع به ریسک معاملاتی صورت گرفته و ابزارهای مالی متنوعی در خصوص مدیریت ریسک مزبور طراحی و به اجرا درآمده که در بخش مدیریت ریسک به آنها اشاره خواهد شد.
با توجه به مفاهیم نسبتاً نزدیک ریسک تبدیل و ریسک معاملاتی در جدول (۲-۱) برخی تفاوت‌های این دو نوع ریسک ذکر شده است.
جدول (۲-۱): تفاوت ریسک تبدیل و ریسک معاملاتی

 

مولفه ریسک تبدیل ریسک معاملاتی
زمان ظهور/ایجاد پایان دوره مالی طی دوره مالی/ جریان نقدی
حساب‌های مالی تاثیرپذیر ترازنامه‌ صورتحساب‌های سود و زیان میان‌دوره‌ای
بخش‌های تاثیرپذیر سود و زیان/ دارایی‌ها/ بدهی‌های ارزی/ درآمد خالص سود و زیان/ درآمد خالص
تاثیر بر سرمایه
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]




 

3-4- شیوه‌ی اجرا
برای گردآوری اطلاعات، بعد از انتخاب کلاس‌ها، قبل از آنکه پرسش‌نامه‌ها به دانشجویان داده شود، توضیحات مختصری درباره‌ی هدف پژوهش، ضرورت همکاری صادقانه‌ی آنها برای پیشبرد اهداف تحقيق و شیوه‌ی پاسخ‌گویی به سوالات داده شد و بیان گردید که فقط نگرش واقعی شما مورد نظر است و پاسخ صحیح و غلطی وجود ندارد و همچنین تاکید ‌گردید که نیازی به ذکر نام و مشخصات نیست. برای پاسخ‌گویی به سوالات زمان کافی به آن‌ها داده شد. جهت جلوگیری از هر نوع سوگیری نیز، ترتیب ارائه پرسشنامه‌ها به صورت تصادفی بود. در پایان نیز از همکاری آنها قدردانی گردی
پایان نامه - مقاله - پروژه
3-5- شیوه‌ی تجزیه وتحلیل اطلاعات
به منظور تجزیه و تحلیل آماری در این پژوهش، ابتدا با بهره گرفتن از شاخص‌های آمار توصیفی، اطلاعات توصیفی متغیر‌های پژوهش (شامل میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمرات) محاسبه گردید. سپس جهت بررسی فرضیه‌های پژوهش و بررسی چگونگی ارتباط بین متغیرهای موجود در مدل مورد نظر و میزان قدرت پیش‌بینی متغیرهای برون‌زاد (ابعاد هوش اخلاقی و ابعاد هوش عاطفی) و متغیر واسطه‌ای (همدلی) در پیش‌بینی متغیر درون‌زاد (ابعاد کیفیت زندگی)، از روش تحلیل مسیر به شیوه‌ی بارون و کنی (1986) و به شرح مسیرهای زیر استفاده شد:
1) رگرسیون همزمان ابعاد کیفیت زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روان، کیفیت محیط زندگی، روابط اجتماعی) بر روی ابعاد هوش اخلاقی و ابعاد هوش عاطفی.
2) رگرسیون همزمان همدلی روی ابعاد هوش اخلاقی و ابعاد هوش عاطفی.
3) رگرسیون همزمان ابعاد کیفیت زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روان، کیفیت محیط زندگی، روابط اجتماعی) بر روی همدلی با کنترل ابعاد هوش اخلاقی و ابعاد هوش عاطفی.
4 ) در آخر نیز برای تبیین نقش واسطه‌ای همدلی در رابطه ابعاد هوش اخلاقی و ابعاد هوش عاطفی با ابعاد کیفیت زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روان، کیفیت محیط زندگی، روابط اجتماعی)، ضرایب مربوط به رابطه ابعاد هوش اخلاقی و ابعاد هوش عاطفی با کیفیت زندگی در مرحله 1 با ضرایب مرحله 3 مورد مقایسه قرار گرفت.
فصل چهارم
یافته‌های پژوهش
در این فصل، با توجه به تحلیل‌های آماری انجام شده، ابتدا نتایج توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ارائه می‌شوند و سپس به بررسی ماتریس همبستگی، و رابطه بین متغیرها پرداخته شده و در ادامه، نتایج تحلیل‌هایی که برای بررسی فرضیه‌های پژوهش صورت گرفته‌اند، ارائه می‌گردد.
4-1- یافته‌های توصیفی متغیرها پژوهش
جدول 4-1 یافته‌های توصیفی متغیرهای پژوهش شامل میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمرات را نشان می‌دهد.
جدول4-1: یافته‌های توصیفی متغیرهای پژوهش

 

حداکثر نمره
حداقل نمره
انحراف معیار
میانگین
متغیرها

 

78
36
4/8
8/57
درستکاری
هوش اخلاقی

 

59
24
8/6
44
مسئولیت پذیری

 

40
15
9/4
2/29
بخشش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ب.ظ ]




 

۹

 

میزان و کیفیت تجهیزات ثابت(FA)[60]

 

این معیار در کارایی مناسب عملیات موثر است. اگر تأمینکننده بتواند کیفیت تجهیزات اعم از سیستم تهویه مطبوع، انبارها و وسایل حمل و نقل را با نیازهای برونسپار انطباق دهد یک نقطه قوت برای او محسوب میگردد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

۱۰

 

تجربه در محصولات مشابه(ESP)[61]

 

تجربه اولیه تأمینکننده در ارتباط با خط تولید برونسپار به عنوان یک مزیت برای برونسپار محسوب میگردد.

 

 

 

۱۱

 

کارایی تحویل فعالیتها (DP)[62]

 

این معیار دارای دو بعد سرعت و قابلیت اطمینان در تحویل فعالیتها است.

 

 

 

۱۲

 

سطح رضایت کارکنان(ESL)[63]

 

اهمیت این معیار در نشان دادن عدم رضایت کارکنان تأمینکننده است که میتواند احتمال برپایی اعتصاب، تحصن، فعالیتهای خرابکارانه و هرگونه فعالیت دیگر را که موجب تعطیلی تأمینکننده شود را نشان دهد. این مسائل موجب ایجاد تأثیرات منفی در عملیات تأمین برونسپار میشود.

 

 

 

۱۳

 

عملکرد مالی(FP)[64]

 

عملکرد مالی بدون اشکال تأمینکننده، اطمینان از استمرار ارائه خدمات و بروزرسانی منطقی تجهیزات و سرویسهایی که در عملیات تأمین مورد استفاده قرار میگیرد را از سوی تأمینکننده فراهم میآورد.

 

 

 

۱۴

 

سهم بازار(MS)[65]

 

سهم بازار تأمینکننده منعکسکننده عملکرد مالی، رضایت مشتریان و اعتبار و شهرت آن است.

 

 

 

۱۵

 

پراکندگی جغرافیایی و سطح تأمین خدمات(GS & RS)[66]

 

پراکندگی جغرافیایی زیاد و توانایی ارائه خدمات در ابعاد بالا برای افزایش دسترسی برونسپار به بازارهای مختلف مطلوب است و در عین حال میتواند موجب صرفهجویی در هزینه های توزیع و بازاریابی برونسپار گردد.

 

 

 

۱۶

 

مدیریت ریسک(RM)[67]

 

این معیار توانایی تأمینکننده را در ارائه برنامهها و اتفاقات پیشبینی نشده نشان میدهد. توجه به این معیار برای حصول اطمینان از استمرار ارائه خدمات مورد نیاز است.

 

 

 

۱۷

 

قابلیت افزایش ظرفیت(SC)[68]

 

اگر احتمال افزایش ناگهانی و غیرمنتظره تقاضا از برونسپار وجود داشته باشد این معیار مهم است.

 

 

 

۱۸

 

شرایط حکمیت و فسخ قرارداد(CAR)[69]

 

ایجاد یک مجادله و اختلاف نظر بین طرفین در بلندمدت یک امر غیر منتطره نیست و بنابراین تهیه یک شرایط حکمیت و فسخ قرارداد که مورد توافق طرفین باشد ضروری است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ب.ظ ]




امید است که نتایج حاصل از تحقیق بتواند با توجه به شرایط و امکانات موجود کشور، گامی مؤثر در بهبود و ارتقاء بهداشتی فرآورده‌های دامی مورد مصرف جامعه گردد و از این راه کمکی به بهداشت عمومی کشور شود.

طبقه‌بندی و انواع آنتی‌بیوتیک‌های مصرفی در دام و طیور

آنتی‌بیوتیک‌ها را به صورت‌های مختلف طبقه‌بندی می‌کنند و این طبقه‌بندی در فارماکلوژی در بعضی مواقع بر اساس تاریخ کشف آنها می‌باشد. آنتی‌بیوتیک‌ها را از نظر منشا نوع اثرات آن قدرت ضد میکروبی و مکانیسم اثر، ساختمان شیمیایی، میزان سمیت طبقات مختلف قرار می‌دهند.
براساس نوع عملکرد آنها را به سه گروه تقسیم می‌کنند:
بعضی سنتز دیواره سلولی باکتری را مختل کرده و موجب وقفه در آن می‌شود و باعث تجزیه سلول می‌شود. مانند: پنی‌سیلین‌ها، سفالوسپورینهاو باستراسین
دومین گروه از سنتز اسید‌های نوکلئیک جلوگیری می‌کنند و موجب وقفه سنتز پروتئین داخل باکتری می‌شوند. این اثر بدون سنتز DNA و RNA یک ارگانیسم نمی‌تواند تکثیر یابد و اطلاعات ژنتیکی را انتقال دهد. خاصیت باکترواستاتیک آنتی‌بیوتیک‌ها به حساب می‌آید. مانند: گریزئوفلووین، تتراسایکلین
سومین گروه نفوذپذیری دیواره سلولی را تغییر می‌دهند که منجر به خروج مواد مفید و حیاتی باکتری می‌شوند که برای ادامه حیات باکتری ضروری هستند. این عمل می‌تواند هم باکتریواستاتیک و هم باکتریوسیدال باشد. مانند: آمفوتریپسین B و پلی‌میکسین B (بررسی بقایای آنتی‌بیوتیک در گوشت)
پایان نامه - مقاله - پروژه
در ادامه انواع آنتی‌بیوتیک‌های مورد استفاده در صنعت دام و طیور را شرح می‌دهیم.
پنی‌سیلین، اکسی‌تتراسایکلین، کلرو تتراسایکلین: مؤثرترین آنتی‌بیوتیک‌هایی که در نگهداری گوشت مورد استفاده قرار می‌گیرند.
نووبیوسین: در درمان عفونت‌های استافیلوکوکی در ماکیان به کار می‌رود.
پنی‌سیلین: برای درمان ورم پستانی استفاده می‌شود که یکی از راه‌های اصلی برای ورود پنی‌سیلین به ماده غذایی مصرفی می‌باشد.
نیستاتین: که فقط محدود به استعمال خارجی است و به طور ناچیز جذب می‌شود.
تتراسایکلین: از آنتی‌بیوتیک‌های وسیع‌الطیف هستند که بسیار پر مصرف هستند.

مکانیسم عمل آنتی‌بیوتیک‌ها

در این بخش مکانیسم عمل آنتی‌بیوتیک‌ها توضیح داده می‌شود. منظور از مکانیسم عمل اثری است که آنتی‌بیوتیک مورد نظر می‌تواند بر روی باکتری خاصی داشته باشد. این مکانیسم می‌تواند به دو صورت باکتریواستاتیک و باکتریوساید وجود داشته باشد. در ادامه مکانیسم عمل آنتی‌بیوتیک‌های تتراسایکلین، اکسی‌تتراسایکلین، کلرامفنیکل و پنی‌سیلین شرح داده خواهد شد.

مکانیسم عمل تتراسایکلین‌ها

سنتز پروتئینی را در باکتری‌های متوقف می‌سازند و از دو راه بر روی ریبوزوم‌های باکتری‌های گرم منفی تاثیر می‌گذارند:
با عبور غیرفعال از طریق کانال‌های هیدروفیلیک پروتئین‌های پورینی در غشاء خارجی می‌تواند تاثیر بگذارد. مینوسیکلین و داکسی‌سیکلین بیش از سایر تتراسایکلین‌ها لیپوفیلیک بوده و مستقیماً از لایه لیپیدی عبور می کند.
با فرایند انتقال فعال وابسته به انرژی می‌تواند روی باکتری‌ها تاثیر بگذارد که همه تتراسایکلین‌ها را از غشاء سیتوپلاسمی به درون پمپ می‌کند.
پس از ورود به درون سلول تتراسایکلین‌ها به زیر واحد ۳۰S متصل می‌شوند. تتراسایکلین‌ها مانع رسیدن آمینواسیل tRNA به کمپکس ریبوزوم mRNA می‌گردد. با این روش از سنتز زنجیره پپتیدی جلوگیری می‌کند. اثرات بازدارندگی تتراسایکلین‌ها با جذب آنها قابل برگشت است. اختلاف حساسیت در سطح ریبوزوم‌ها نیز شاخص‌های مهم نقش انتخابی تتراسایکلین‌ها محسوب می‌شود.
تتراسایکلین‌ها حتی در تراکم‌های خیلی کم نیز قادرند از اتصال اشرشیا به سلول‌های اپیتلیال پستانداران در شرایط آزمایشگاهی جلوگیری کند.

مکانیسم عمل کلرامفنیکل

کلرامفنیکل سنتز پروتئین‌ها را در باکتری‌ها متوقف می‌کند. البته تا اندازه‌ای در سلول‌های یوکاریوتی هم می‌تواند این تاثیر را بگذارد. این آنتی‌بیوتیک با روش انتشار تسهیل شده و به درون سلول راه پیدا می‌کند. کلرامفنیکل با اتصال به ریبوزوم‌های ریبوزوم‌هایS 50 عمل می‌کند.
این آنتی‌بیوتیک به صورت رقابتی با آنتی‌بیوتیک‌های ماکرولیدی و کلیندامایسسین سنتز پروتئین را متوقف می‌کنند. این اتصال غیرقابل برگشت می‌باشد. این آنتی‌بیوتیک از اتصال اسید آمینه دارای انتهای آمینواسیل TRNA به محل پذیرش بر روی زیر واحد ریبوزی S 50 جلوگیری می کند. میان کنش بین اسید آمینه آن رخ نداده و تشکیل پیوند پپتدیل متوقف می‌گردد.
کلرامفنیکل از سنتز پروتئین میتوکندری‌ها در سلول‌های پستانداران جلوگیری می‌کند. زیرا ریبوزوم میتوکندری‌ها به ریبوزوم باکتری‌ها شباهت دارد. سلول‌ها خون ساز پستانداران حساسیت خاصی نسبت به کلرامفنیکل نشان می‌دهند.

مکانیسم عمل پنی‌سیلین

آنتی‌بیوتیک‌های بتالاکتامی نظیر پنی‌سیلین سنتز دیواره سلولی باکتری‌ها را مختل می‌سازد و با اتصال پیدا کردن به محل آنزیمی پروتئین‌های متصل شونده به پنی‌سیلین (PBPs) رشد باکتری‌ها را متوقف می‌سازند. PBPs پروتئین غشاء سیتوپلاسمی هستند که یکی از سه واکنش سنتز دیواره‌ی سلولی را هدایت می‌کنند: ترنس پپتیدازی، انو پپتیدازی و کربوکسی پپتیدازی.
در سویه‌های حساس استافیلوکوک اورئوس ۵ نوع PBPs کشف شده: ۱ و ۲ و ۳ و ۴ که وزن مولکولی آنها به ترتیب ۸۵، ۸۰، ۷۰، ۴۵ کیلو دالتون است. هنگامی که پنی‌سیلین همزمان به PBP‌های ۱، ۲، ۳ متصل می‌شود، بیشترین اثر خود را دارد. پنی‌سیلین به وسیله منع ترانس‌کریپتازی که آخرین مرحله ساخته شدن دیواره سلولی را راهبری می‌کند باعث از بین رفتن باکتری‌‌ می‌شود. پنی‌سیلین یک آنالوگ از استیل D-الالنین D-الانین ساختمان پنتاپپتید پپتیدگلیکان است. محل فعالیت D-الانین و پنی‌سیلین کاملاً به هم شبیه هستند بنابر‌‌این آنزیم ترنسپتیداز به پنی‌سیلین متصل می‌شود و به جای D-الانین پنی‌سیلین به بدنه پنتاپتیدی پپتیدگلیکان متصل می‌شود. بدین ترتیب D-الانین D-الانین اجازه اتصال به دیواره را نخواهد داشت و از ساخته شدن دیواره سلول جلوگیری می‌کند.

منابع شیمیایی

آنتی‌بیوتیک‌ها توسط راه‌های مختلفی به وجود می‌آیند. می‌توانند به طور طبیعی از طریق موجودات زنده مانند قارچ‌ها و یا به طور صنعتی ساخته شوند.

تتراسایکلین‌ها

اکسی‌تتراسایکلین به وسیله استرپتومیسس‌اورئوفیشنس و استرپتومیسسریموزس تولید می‌گردد. تتراسایکلین به طور نیمه‌ساختگی از کلروتتراسایکلین سنتز می‌شود.
شکل ‏۱‑۱: فرمول ساختاری تتراسایکلین
شکل ‏۱‑۲: فرمول ساختاری اکسی‌تتراسایکلین

پنی‌سیلین

ساختار اساسی پنی‌سیلین که شامل حلقه تیازومیدین (A) متصل به یک حلقه تبالاکتام (B) است و به حلقه بتالاکتام یک زنجیره جانبی ® متصل است. هسته پنی‌سیلین اصلی‌ترین بخش آن است و مسئول اصلی‌ترین فعالیت بیولوژیکی است. تغییر متابولیک یا شیمیایی این بخش باعث از دست رفتن فعالیت ضد باکتریایی می‌گردد. زنجیره جانبی مسئول تعیین بسیاری از ویژگی‌های ضد باکتریایی و فارمالوژیک پنی‌سیلین است.
بر حسب ترکیب شیمیایی که برای تخمیر پنی‌سیلیوم استفاده می‌شود، می‌توان انواع پنی‌سیلین‌های طبیعی را تولید نمود. پنی‌سیلین G که بالاترین فعالیت ضد میکروبی در میان این قبیل پنی‌سیلین‌ها را دارد، تنها پنی‌سیلین طبیعی است.
شکل ‏۱‑۳: فرمول ساختاری پنی‌سیلین

کلرامفنیکل

کلرامفنیکل دارای فرمول شیمیایی زیر است. این آنتی‌بیوتیک در میان ترکیبات طبیعی از لحاظ دارا بودن حلقه نیتروبنزینی منحصر به فرد بوده و مشتقی از اسید دی‌کلرواستیک است. شکل فعال آن از نظر بیولوژیکی چپ گرد است.
شکل ‏۱‑۴: فرمول ساختاری کلرامفنیکل

مکانیسم باقیماندن آنتی‌بیوتیک‌ها در گوشت، شیر و تخم مرغ

 

خواص فارماکوکینتیک تتراسایکلین‌ها

اغلب تتراسایکلین‌ها از دستگاه گوارش به میزان کافی اما تکمیل جذب می‌گردند. میزان جذب آنها بستگی به مقدار دارو در دستگاه گوارش داشته و از طرفی با افزایش میزان این داروها داروی جذب نشده نیز افزایش می‌یابد. درصد جذب تتراسایکلین‌ها در دستگاه گوارش بسیار متفاوت است.
به طوری که تتراسایکلین دارای کمترین مقدار ۳۰% و بیشتر درصد جذب برای (داکسی‌سایکلین ۹۵%) و مینوسایکلین (۱۰۰%) اعلام شده به دنبال تجویز خوراکی، تتراسایکلین‌ها به سهولت از معده و قسمت ابتدایی روده باریک جذب شده و حدود ۴-۲ ساعت پس از مصرف دارو در حیوانات گوشت خوار بیشترین سطح خونی را دارا می‌باشد که تا حدود ۶ ساعت یا بیشتر ادامه یافته و پس از آن کاهش تدریجی شروع می‌شود. به طوری که در حدود ۲۴ ساعت بعد به زحمت می‌توان دارو را در خون یافت. به همین دلیل فواصل ۱۲ ساعت جهت تجویز دارو توصیه شده است قسمتی از دارو توسط کبد تولید و از طریق صفرا دفع گشته و مجدداً توسط داروها جذب می‌گردد به طوری که مقدار کمی از دارو پس از تجویز در خون برای مدت طولانی باقی می‌ماند وجود تتراسایکلین‌ها در گردش خون پس از جذب یک تفاوت فاحش نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های دیگر که سریعاً از گردش خون خارج می‌شوند.
اکسی‌تتراسایکلین و تتراسایکلین جهت تزریق عضلانی مناسب بوده و غلظت‌های پلاسمایی قابل تشخیص را در طی ۱۵ دقیقه ایجاد می‌کنند که حداکثر آن پس از یک ساعت می‌باشد و غلظت خونی به مدت ۱۲ ساعت باقی می‌ماند و ۲۴ ساعت پس از تزریق دارو که به تدریج غلظت کاهش می‌یابد تا این که مقادیر جزئی در خون دیده می‌شود. برای تولید حداکثر غلظت‌های خونی در حیوانات نبایستی بیشتر از ۱۰ میلی‌گرم از دارو از راه داخل عضلانی در یک محل تزریق گردد. کلرتتراسایکلین به علت تحریک بافتی و جذب نامنظم و غیر کافی جهت تزریق از راه عضلانی مناسب نمی‌باشد مواد بی‌حس کننده موضعی به بعضی از فراورده‌های تتراسایکلین اضافه شده تا درد ناحیه تزریق عضلانی را کم نماید. این فراورده‌ها به علت اثر نامطلوبی که مواد بی‌حس کننده موضعی ممکن است روی جریان هدایتی قلب داشته باشند نبایستی به طریق وریدی تجویز شوند.
مقداری از کلرتتراسایکلین با اکسی‌تتراسایکلین تجویز شده از راه داخل پستانی نیز به داخل گردش خون جذب می‌شوند. جذب این داروها توسط فرآورده‌های شیر، ژله‌های هیدروکسید آلومینیوم، بیکرنبات سدیم، نمک‌های کلسیم و منیزیم و فرآورده‌های آهن کاهش می‌یابد که به نظر می‌رسد که مکانیسم‌های این کاهش جذب، شلاته شدن با یون‌های دو یا چند ظرفیتی موجود در دستگاه گوارش و کاهش اسیدیته معده باشد.
در پنجاه و چهارمین کمیته مشترک FAO، WHO مقدار ADI در حدود ۳-۰ میکروگرم در هر کیلوگرم وزن بدن برای اکسی‌تتراسایکلین، تتراسایکلین و کلرتتراسایکلین تنها و یا به صورت ترکیب توصیه شده است. مقدار ۲۰۰ میکروگرم در هر کیلوگرم عضله ۶۰۰ میکروگرم در هر کیلوگرم کبد و ۱۲۰۰ میکروگرم در هر کیلوگرم در کلیه در مورد گوسفند، طیور و مقدار ۴۰۰ میکروگرم در هر کیلوگرم برای تخم مرغ توصیه شده است.
مقدار باقی‌مانده تتراسایکلین‌ها در بافت‌های خوراکی و تخم‌مرغ یک موضوع قابل بحث است و برای جلوگیری از خطرات باقی‌مانده تتراسایکلین‌ها در مصرف‌کننده کمیته مشترک FAO، WHO و اتحادیه اروپا حد مجاز برای اکسی‌تتراسایکلین به مقدار ۱/۰ PPM در عضله ۳/۰ PPM در کبد ۲%PPM در تخم مرغ تعیین کرده است مقدار دریافت قابل قبول روزانه (AD) برای کل تتراسایکلین‌ها به مقدار ۲۵ میکروگرم برای هر کیلوگرم وزن بدن هر روز تعیین شده است.

خواص فارماکوکینتیک کلرامفنیکل :

به S50 ریبوزوم متصل می‌شود و مانع ساخت پروتئین در باکتری می‌شود و اثر باکتریواستاتیکی خود را اعمال می‌کند. انتشار وسیع در بافت‌ها مایعات بدن از جمله CNS دارد حدود نیمی از دارو با پروتئین باند می‌شود. متابولیزم دارو کبدی است. دفع کلیوی با نیمه عمر ۵/۴-۵/۸ ساعت دارد.
روش مصرف این دارو به صورت وریدی می‌تواند باشد اوج اثر در روش وریدی ۳-۱ ساعت است.
پس از تزریق این دارو در گاو زمان خاص قطع دارو ۱۶۵ ساعت می‌باشد.به هیچ عنوان نباید باقی مانده این آنتی‌بیوتیک در غذای مصرفی انسان وجود داشته باشد به دلیل اثرات مضر شدید این آنتی‌بیوتیک.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




  • مقیاس سازگاری فیشر[۵۱](FDAS)

 

  • پرسشنامه سازگاری بل[۵۲]

 

  • پرسشنامه سازگاری ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎزﮔﺎری داﻧﺶآﻣﻮزان سین ها و سینگ[۵۳]

 

  • پرسشنامه سازگاری روانی کودکان

 

که از مجموع آنها اینگونه بر می آید که این مقیاسها بر اساس خرد شاخصهای زیر تهیه شده اند:
در بالغین: اعتماد به نفس،جرأت ابراز وجود ، پشتکار، خود رهبری ، جاه طلبی ، تعادل ، سلطه گری ، نا مطمئن بودن و تکان شگری، اختلال در اجتماعی شدن،تحمل،خلاقیت،انعطاف پذیری، انطباق پذیری و تغییر پذیری ، وظیفه شناسی,مسئولیت پذیری، احساس خشم، افسردگی و اضطراب و در کودکان: خستگی، افت تحصیلی ، اشکال در دوست یابی، پرخاشگری، ترس، نگرانی، حسادت، عصبانیت، خجالت، بی تفاوتی ونفرت. در پژوهش حاضر، افسردگی، اضطراب، استرس و پرخاشگری به عنوان شاخص های سازگاری در کودکان در نظر گرفته شده است.
۲-۲-۶- افسردگی:
اﻓﺴﺮدﮔﯽ از اﺧﺘﻼﻻت ﺧﻠﻘﯽ ﺑﺴﯿﺎر ﺷﺎﯾﻌﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ دارای ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯾﯽ ﻫﻤﭽﻮنا ﺣﺴﺎس دﻟﺘﻨﮕﯽ از دﺳﺖدادن ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻟﺬتﺑﺨﺶ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫای ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و اﺧﺘﻼل ﻫﺎی ﺧﻮاب و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻫﻤﭽﻮن دﯾﺪﮔﺎه ﻣﻨﻔﯽ در ﻣﻮرد ﺧﻮد ، اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه ، ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ در ﺗﻤﺮﮐﺰ و ﺑﻼﺗﮑﻠﯿﻔﯽ اﺳﺖ ( ﻫﺎﻟﺠﯿﻦ[۵۴]و وﯾﺘﺒﻮرن[۵۵]،۲۰۰۹).
اﻓﺴﺮدﮔﯽ از ﻧﻈﺮ ﺷﺪت ، ﺑﻪ اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺧﻔﯿﻒ ، ﻣﺘﻮﺳﻂوﺷﺪﯾﺪ، ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪیﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﻮارد اﻓﺴﺮدگی ﺧﻔﯿﻒ ﺗﺎ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺗﺤﺖ روان درﻣﺎﻧﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد و در ﺻﻮرت ﺑﺮوز اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺷﺪﯾﺪﻏﺎﻟﺒﺎً دارو درﻣﺎﻧﯽ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. در اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ، وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻠﻖ ﭘﺎﯾﯿﻦ، اﻓﮑﺎر ﺑﺪ ﺑﯿﻨﺎﻧﻪ و ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺮژی وﻟﺬت وﺟﻮد دارد( ﮔﻠﺪر[۵۶] ، ﻟﻮﭘﺰ[۵۷]و آﻧﺪرﺳﻮن[۵۸]، ۲۰۰۳).
افسردگی بیماری درماندگی شخصی و شکست شخصی است. زمانی که خود را در دستیابی به هدفهای مان درمانده مییابیم، به افسردگی مبتلا می شویم. هرکس هرچه بیشتر خود را مهمتر از هر چیز تلقی کند و هرچه بیشتر برای هدفها، موفقیتها و رضایت خود ارزش بیش از حدی قائل شود ، در صورتی که شکست بخورد با ضربه سخت تری مواجه می شود و شکست و درماندگی را با شدت بیشتری تجربه می کند و این خود عامل خطر جدیدی برای افسردگی است ( سلیگمن[۵۹]،۲۰۰۲).
پایان نامه - مقاله - پروژه
افسردگی یکی از مهمترین اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان است که فراوانی آن با سن افزایش می یابد ( کارلسون و پاتاکی[۶۰]،۱۹۹۵). در سالهای اخیر وجودا فسردگی در کودکان و نوجوانان نه تنها محرز شناخته شده بلکه نظر بر این است که افسردگی کودکی می تواند مشکلات جدی برای سلامت عمومی ایجاد کند (لامارین[۶۱]،۱۹۹۵). به گونه ای که ممکن است پیامدهای جدی مانند غیبت از مدرسه و افت تحصیلی در بر داشته باشد (کارلسون،۲۰۰۰). فروپاشی و اضمحلال خانواده یک ویژگی پیوند خورده با افسردگی در دوران کودکی است. برای مثال شواهد مختلف ، کیفیت منفی ارتباط والدین و کودکان را با افسردگی در نوجوانان در این خانواده ها مربوط می دانند (نجاریان و داودی،۱۳۸۴). برخی پژوهشگران نیز نشان داده اند جدایی والدین ، سرپرستی توسط یکی از والدین ، پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین ، تجربه فقدان های مکرر ، اختلافات والد- کودک ، اختلافات زن و شوهر در مورد بچه داری ، کنترل بیش از حد والدین به رفتار کودک و روابط آسیب دیده با همسالان در بروز افسردگی دوران کودکی نقش دارد (فیروزبخت،۱۳۸۴). کودکانی که در خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند ، چه در باره مشکلات شخصی خود و چه درباره مشکلات جهان بدترین سناریوی ممکن را به ذهن می آورند. آنها به واسطه مسائل خارج از کنترل ، خودشان را سرزنش می کنند. آنها به طرف منفی ترین تفسیر از وقایع سوق پیدا میکنند. برای آنها تصور وقایع خوشبینانه دشوار است (سلیگمن،۲۰۰۲). اختلال افسردگی خاصی که غالبا در رابطه با کودکان مطرح می شود، اختلال افسردگی ماژور است. بر اساس متن ۱ ویراست چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[۶۲]DSM-IV، وقتی تشخیص افسردگی ماژور داده می شود که کودک در یک یا چند دوره ۲ هفته ای شواهدی دال بر تغییر کارکرد نشان بدهد؛ از جمله اینکه افسرده یا تحریک پذیر شود ، بی علاقه شود و از خیلی چیزها لذت نبرد یا هر دو حالت را داشته باشد. در ضمن ، کودک باید حداقل چهار مورد از این نشانه ها را تقریبا هر روز داشته باشد و برخی از کارکردهای مهم او مختل شود:
لاغر شدن و نرسیدن به وزن مورد انتظار
اختلال خواب شامل پر خوابی یا بی خوابی
کندی یا تحریک روانی حرکتی شدید
خستگی یا کم انرژی بودن
احساس بی ارزش بودن یا احساس گناه بیجا و افراطی
افت قوه تفکر، تمرکز و تصمیم گیری
فکرهای تکراری در مورد مرگ، خودکشی، اقدام به خودکشی یا داشتن نقشه برای خودکشی (فیروزبخت،۱۳۸۴).
درباره افسردگی کودکی توجه به سه نکته قابل ملاحظه است. نکته نخست این است که ملاک هایی که برای افسردگی بزرگسالان به کار رفته است می تواند برای افسردگی کودکان نیز به کار رود و ویژگیهای اساسی نشانگان افسردگی که در کودکان قابل تشخیص است همانند ویژگیهای بزرگسالان میباشد. نکته دوم چون برون نمود یا ایذایی کودکان در مقایسه با رفتار های درون نمود بیشتر مورد توجه قرار می گیرد گاه افسردگی دوران کودکی به عنوان یک رفتار درون نمود نادیده گرفته می شود و ممکن است تشخیص داده نشود یا ارزیابی نگردد. نکته آخر اینکه ویژگی های اندکی در مورد نشانگان افسردگی مانند خلق تحریک پذیر وجود دارد که بیشتر مخصوص کودکان می باشد (توزنده جانی، توکلی زاده ، جهانشیر و دهگانپور،۱۳۸۶).
۲-۲-۷- اضطراب
اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ از ﺷﺎﻳﻊﺗﺮﻳﻦ اﺧﺘﻼﻻت رواﻧﻲ و ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻣﻴـﺎن ﻛﻮدﻛـﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧـﺎن اﺳـﺖ . ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺷﻴﻮع ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺣﺪود ۸% ﺗﺎ ۱۲% ﻛﻮدﻛﺎن و ۵% ﺗﺎ ۱۰% ﻧﻮﺟﻮاﻧـﺎن ﺑـﺎ ﻳﻜﻲ از ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ اﺧـﺘﻼل در ﻋﻤﻠﻜـﺮد و روﻧـد ﻃﺒﻴﻌـﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﻮدک ﻣﻲﺷﻮد، مواﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ(اﺳﭙﻨﺲ[۶۳]،۱۹۹۸ اﺳﭙﻨﺲودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳). ﺑﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﺗﻔﺎوت در اﺑﺰار ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺗﻨـﻮع اﺧـﺘﻼﻻت، ﻣﻴـﺰان ﺷـﻴﻮع، ﻣﺘﻔـﺎوت ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ . اﺧﺘﻼﻻت اﺿـﻄﺮاﺑﻲ ﻣﻤﻜـﻦ اﺳـﺖ در ﻳﻜـﻲ از اﺷـﻜﺎل اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ، ﻫﺮاس اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ، اﺧﺘﻼل آﺳﻴﻤﮕﻲ ﺑـﺎ ﺑـﺎزار ﻫﺮاﺳـﻲ ﻳـﺎ ﺑﺪون ﺑﺎزار ﻫﺮاﺳﻲ، اﺧﺘﻼل وﺳﻮاسـ اﺟﺒﺎر و ﻫـﺮاسﻫـﺎی اﺧﺘـﺼﺎﺻﻲ ﻇـﺎﻫﺮ ﺷـﻮد (اﺳـﭙﻨﺲ، ۱۹۹۸ ). اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاب ﻛﻮدﻛﻲ و ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ ﺑﺎ ﭘﻲآﻣﺪﻫﺎی ﻣﻨﻔﻲ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪ در ﺳﺎزﮔﺎری ﺷﺨﺼﻲ، ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ (اﺳﺘﺮاوس[۶۴]،۱۹۹۰؛ اﺳﭙﻨﺲودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳). ﻋـﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﺷﻮاﻫﺪ ﻧﺸـﺎن ﻣﻲدﻫﺪ اﺧﺘﻼل اﺿﻄـﺮاب ﻛـﻮدﻛﻲ ﭘﺪﻳﺪه ای ﮔﺬرا ﻧﺒـﻮده و در ﺻـﻮرت ﻋـﺪم درﻣﺎن ﺗﺎ ﺳﻨﻴﻦ ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ و ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ اداﻣﻪ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﺪ و از اﻳﻦ رو ﻣﺸﻜﻼت ﺑـﺴﻴﺎری ﻓـﺮاروی ﻓﺮد ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد (ﻣﻮرﻳﺲودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳). ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ ﻛﻪ ﺿـﻤﻦ ﺷﻨﺎﺳـﺎﻳﻲ اﻳـﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻛﻮدﻛﺎن، زﻣﻴﻨﻪی درﻣﺎن ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﻣﺆﺛﺮ ﻧﻴﺰ ﻓﺮاﻫﻢ ﺷﻮد ( اﺳﭙﻨﺲ، ۱۹۹۸).
دوﻧﺎ[۶۵] و دﻳﮕﺮان (۲۰۰۵) در ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻧـﺸﺎن دادﻧـﺪ ﻛـﻪ ﻛﻮدﻛـﺎن دارای اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاﺑﻲ اﺣﺘﻤﺎﻻً ۸ ﺳﺎل ﭘﺲ از ﺷﺮوع اﺧﺘﻼل، ﻣﻼک ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ را درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴﺮی ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ دوران ﻛﻮدﻛﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﺰﻣﻦ ﺷﺪه و ﻣﺎﻧﺪﮔﺎر ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻧﺸﺎﻧﮕﺎن اﺧـﺘﻼﻻت اﺿـﻄﺮاﺑﻲ از ﻃـﺮف واﻟـﺪﻳﻦ ﺑـﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺶ ﺳﺎده ای از ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ ﻛﻮدک ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﺷﻮد، ﻣﻌﻤﻮﻻً در ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ اﻳـﻦ ﻧـﺸﺎﻧﮕﺎن ﻏﻔﻠﺖ ﻣﻲﺷﻮد.
ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﮋوﻫﺸﻲ در ﻧﻴﻮزﻟﻨﺪ ﺑﺮ روی ﻳﻚ ﻫـﺰار ﻧﻮﺟـﻮان ۱۵ ﺳـﺎﻟﻪ و ﻣـﺎدران آﻧﻬـﺎ ۵ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﻓـﺮاوان ﺗـﺮﻳﻦ اﺧـﺘﻼل ﻣﻴـﺎن ﺳـﺎﻳﺮ اﺧـﺘﻼﻻت اﺳـﺖ (راﭘـﻲ[۶۶]وﻫﻤﻜﺎران، ۲۰۰۶). ﺷﻴﻮع اﺧﺘﻼل در دﺧﺘﺮان و ﭘﺴﺮان ﻣﺴﺎوی ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳت. اﻳﻦ اﺧـﺘﻼل ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ در ﺳﺎلﻫﺎی ﭘﻴﺶ از ﻣﺪرﺳﻪ ﺷﺮوع ﺷﻮد وﻟﻲ اﻏﻠﺐ ﺳﻦ ﺷـﺮوع آن ۷ ﺗـﺎ ۸ ﺳـﺎﻟﮕﻲ اﺳﺖ. ﻣﻴﺰان اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ در ﻛﻮدﻛﺎن ﺳﻨﻴﻦ ﻣﺪرﺳﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ۳% ﺗﺨﻤﻴﻦ زده ﻣﻲﺷـﻮد. در ﻣﻴﺎن ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، ﺷﻴﻮع اﺧﺘﻼل آﺳﻴﻤﮕﻲ در ﻃﻮل ﻋﻤﺮ ۶% و ﺷﻴﻮع اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘـﻪ۷/ ۳ % اﺳﺖ (ﺳﺎدوک[۶۷]ودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳).
ﭘﮋوﻫﺶ راﭘﻲ (۱۹۹۸) ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺧﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ و ﻫﺮاس اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در ﻣﻴﺎن ﻛﻮدﻛﺎن و ﻫﺮاس اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤـﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘـﻪ در ﺳﻄﺢ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن از ﺷﻴﻮع ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻫﺎی روانﭘﺰﺷﻜﻲ دﻳﮕـﺮی را ﻧﻴـﺰ ﻫﻤﭽـﻮن اﺧـﺘﻼل آﺳـﻴﻤﮕﻲ و اﻓـﺴﺮدﮔﻲ ﺑﮕﻴﺮﻧـﺪ . ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﻧﻴﻤﻲ از ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﺒـﺘﻼ ﺑـﻪ اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﺟـﺪاﻳﻲ ﺑـﻪ اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ دﻳﮕﺮ ﻫﻤﭽﻮن ﻫﺮاس اﺧﺘﺼﺎﺻﻲ و اﺿـﻄﺮاب ﺗﻌﻤـﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘـﻪ ﻣﺒـﺘﻼ هـﺴﺘﻨﺪ (ﻣﻮن[۶۸]،۲۰۰۲).
اﻳﮕﺮ[۶۹] و دﻳﮕﺮان (۲۰۰۶)، ﻛﻮدﻛﺎن ۱۶ ـ ۹ ﺳﺎﻟﻪ و واﻟﺪﻳﻦ آﻧﻬﺎ را ﻣـﻮرد ارزﻳـﺎﺑﻲ ﻗـﺮار دادﻧـﺪ . دادهﻫﺎ از ۸ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪی روانﭘﺰﺷﻜﻲ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪ و ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺿﻄﺮاب اﻣﺘﻨﺎع از رﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺪرﺳﻪ ﺑﺎ اﻓﺴﺮدﮔﻲ و اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ. آﭼﻨﺒﺮاﻧﺪ[۷۰]و دﻳﮕﺮان (۲۰۱۰) در ﺗﺤﻘﻴﻘﻲ ۸۵ ﺑﻴﻤﺎر را ﻛﻪ ۷ اﻟﻲ ۴۲ ﺳﺎل ﻗﺒﻞ دارای اﺧـﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺗﻌﻤﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻳﺎ ﺟﻤﻊ ﻫﺮاﺳﻲ ﺑﻮدﻧﺪ، ﻣﻮرد ارزﻳﺎﺑﻲ ﻗﺮار دادﻧﺪ . آزﻣﻮدﻧﻲﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در دوران ﻛﻮدﻛﻲ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ داﺷﺘﻨﺪ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻧﻬـﺎﻳﻲ ﻛـﻪ دارای ﺗـﺸﺨﻴﺺ ﻫـﺎی دﻳﮕـﺮی ﺑﻮدﻧﺪ، ﺧﻄﺮ اﺑﺘﻼء ﺑﻴﺸﺘﺮی در اﺧﺘﻼل آﺳﻴﻤﮕﻲ و ﺑﺎزار ﻫﺮاﺳﻲ در اواﻳﻞ ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ، ﻧﺸﺎن دادﻧـﺪ . ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻖ، اﻳﻦ ﻓﺮﺿﻴﻪ را ﻛﻪ اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟـﺪاﻳﻲ دوران ﻛـﻮدﻛﻲ، ﻋﺎﻣـﻞ ﻣﺸﺨﺼﻲ ﺑﺮای ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ اﺧﺘﻼل ﻫﻮلو ﺑﺎزار ﻫﺮاﺳﻲ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ اﺳﺖ را ﺗﺄﻳﻴﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
مانیکاواﺳﺎﮔﺎر[۷۱] ودﻳﮕﺮان (۲۰۰۰) ﺑﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺑﺮرﺳـﻲ ﺗـﺪاوم اﺧـﺘﻼل اﺿـﻄﺮاب ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﺟﺪاﻳﻲ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ، ﺑﺮ روی ۷۰ ﺑﻴﻤﺎر ﺑﺰرﮔـﺴﺎل دارای اﺧـﺘﻼﻻت ﭘﺎﻧﻴـﻚ و اﺿـﻄﺮاب ﺗﻌﻤـﻴﻢ ﻳﺎﻓﺘﻪ، اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻧﺸﺎن داد ﻧـﺸﺎﻧﮕﺎن اﺿـﻄﺮاب ﺟـﺪاﻳﻲ ﺟـﻮاﻧﻲ ﻣﻌـﺎدل ۳۳% از وارﻳـﺎﻧﺲ ﻧﻤﺮات اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ در ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ را ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺑﺮای ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻋﻠﺖ ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮی اﺧﺘﻼل اﺿﻄﺮاب ﺟﺪاﻳﻲ، ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺮ درک راﺑﻄـﻪی و ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻣﻴﺎن ﻋﻮاﻣﻞ واﻟﺪﻳﻨﻲ و ﻛﻮدک در ﺑﺎﻓﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﺸﺎرزای ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ دارﻧﺪ (راﭘـﻲ، ۱۹۹۸ ).
در ﻣـﺪل رﺷﺪی ﻣﺎﻧﺎﺳﻴﺲ و دﻳﮕﺮان (۱۹۹۴) رﻓﺘﺎر واﻟﺪﻳﻨﻲ اﻫﻤﻴـﺖ ﺧﺎﺻـﻲ در ﺳـﺒﺐ ﺷﻨﺎﺳـﻲ و درﻣـﺎن اﺿﻄﺮاب ﻛﻮدک دارد . ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در زﻣﻴﻨـﻪ ی اﺛـﺮات واﻟـﺪﻳﻨﻲ و ﺧـﺎﻧﻮادﮔﻲ در اﻳﺠـﺎد ﻳﺎ ﺗﻘﻮﻳﺖ، ﻣﺪل ﺳﺎزی، ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻓﻮق اﻟﻌﺎده اﺧﺘﻼﻻت اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﺑﺮ ﻣﻮاردی ﻫﻤﭽﻮن ﻛﻨﺘﺮل زﻳﺎد در ﻣـﻮرد ﻛﻮدک ، ﻛﻤﺒﻮد ﻋﻮاﻃﻒ ﻣﺜﺒﺖ و ﮔﺮم رﻓﺘﺎر اﺿﻄﺮاﺑﻲ ﻳﺎ اﺟﺘﻨﺎﺑﻲ، ﺑﺎورﻫﺎ و اﻧﺘﻈﺎرات ﻣﻨﻔﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺳﺘﺎرک[۷۲] ودﻳﮕﺮان (۱۹۹۰) در بررﺳﻲ ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﺑﺎ ﺳـﻪ ﻣﺸﺨـﺼﻪی اﻓـﺴﺮده، اﻓـﺴﺮده و ﻣﻀﻄﺮب و ﻏﻴﺮ ﺑﻴﻤﺎر که ﻫﻴﭻ ﻛﻮدک ﺑﻴﻤﺎر ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، دریافتند ﻛﻪ در ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﺑﺎ ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﻀﻄﺮب ﮔﺮوه آزﻣﺎﻳﺶ ﺗﻌﺎرض ﺑﻴﺸﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﮔﺮوه ﻛﻨﺘﺮل وﺟﻮد دارد. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت دﻫﻪﻫﺎی اﺧﻴﺮ، اﺛـﺮ ﺑﺨـﺸﻲ ﺧـﺎﻧﻮاده درﻣـﺎﻧﻲ را در ﻣـﺸﻜﻼت ﻣﺘﻌـﺪد ﻛﻮدﻛـﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻧﻈﻴﺮ اﺧﺘﻼﻻت ﻋﺎﻃﻔﻲ در ﻛﻮدﻛﻲ و ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ، اﺧﺘﻼﻻت روانﺗﻨﻲ، اﺧـﺘﻼﻻت رﻓﺘـﺎر، ﺳﻮءاﺳﺘﻔﺎده ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ از ﻛﻮدک و … ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ (ﻛﺎﺳﻠﻮ[۷۳] ودﻳﮕﺮان،۲۰۰۲).
ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻧﻈﺮﻳﻪی ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎ، ﻫﺮ ﻋﻀﻮ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪی واﺣﺪی از ﺧﺎﻧﻮاده در ﺟﻬـﺖ ﺣﻔـﻆ ﺗﻌﺎدل ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده درﻣﺎﻧﻲ ﺑـﻪ ﭼﮕـﻮﻧﮕﻲ آﺷـﻜﺎر ﺳـﺎﺧﺘﻦ اﻟﮕﻮﻫـﺎی ﭘﻨﻬﺎن در ﺧﺎﻧﻮاده، ﺣﻔﻆ ﺗﻌﺎدل و ﺷﻨﺎﺧﺖ اﻫﺪاف اﻟﮕﻮﻫﺎ ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده ی درﻣـﺎﻧﮕﺮان ﺑـﺮ اﻳﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ آن ﻋﻀﻮ ﺧﺎﻧﻮاده ﻛﻪ ﺑﺮ ﭼﺴﺐ ﺑﻴﻤﺎر ﺑﻪ او زده ﺷﺪه و ﻣﺸﻜﻼت ﺧﺎﻧﻮاده ﺑـﻪ او ﻧﺴﺒﺖ داده ﻣﻲﺷﻮد، در ﻓﺮاﻳﻨﺪ درﻣﺎن ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ درﻣﺎن اﺳﺖ ﺑﻠﻜﻪ اﻋﻀﺎی دﻳﮕﺮ ﺧـﺎﻧﻮاده ﻧﻴـﺰ در اﻣﺮ درﻣﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ (ﺳﺎدوکودﻳﮕﺮان، ۲۰۰۳).
۲-۲-۸- پرخاشگری
در روانشناسی و دیگر علوم رفتاری و اجتماعی، به معنی رفتاری است که منجر به آزار و درد می‌شود.گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید و لورنزمعتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می‌شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می‌کند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلاً در طرق ورزش‌ها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه‌ای تخلیه می‌شود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت می‌کند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می‌کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می‌کند و از بین می‌برد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر می‌شود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد(اکبری،۱۳۸۱).
عده‌ای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب می‌شود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمی‌تواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه پرخاشگری منشاء غریزی و ذاتی نمی‌تواند داشته باشد ارائه داده‌اند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل .
گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپخته‌است، نمی‌داندکه نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد. لذا این کودک باستی به مرور یادبگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد (نوابی نژاد، ۱۳۷۲).
گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفته‌است. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانه‌است از خود دفاع می‌کند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد(نوابی نژاد، ۱۳۷۲).
بررسی های روان پزشکان نیز نشان داده است که طلاق و جدایی والدین از عمده ترین علل بیماری های روانی کودکان است. یکی از اختلالات رفتاری رایج در میان کودکان پرخاشگری ناشی از طلاق والدین آنهاست. امر طلاق برای والدین یک ضایعه و برای کودکان یک فاجعه است. طلاق بیشتر متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر گرم والدین داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناسند. طلاق پدر و مادر، کودک را به اختلال روانی و رفتاری دچار می کند در مواردی قدرت اندیشه و اراده را از او باز می ستاند و در کل او را چنان پریشان می کند که اثرات شوم آن مادام العمر عارض کودک است. تضاد یکی از دلایل مهمی است که طلاق والدین به بروز مشکلات رفتاری در کودکان منجر می شود. در سال (۲۰۰۰) باتلر و همکاران بیان کردند تضاد فرایند طلاق را برای کودکان مشکل می کند چرا که آنها برای انتخاب میان والدین خود احساس ضرورت می کنند که در واقع می بایست یا از آنها دفاع کنند یا از هر دو کناره گیری کنند. با تضاد بیشتر دلبستگی ها ناامن تر و اضطراب بیشتری رشد خواهد کرد که به تضاد شدید و پرخاشگری در کودکان منجر می شود.
بر اساس دستاوردهای پژوهشی فراری و شر(۱۹۸۴) کودکان خانواده های تک والدی در مقایسه با خانواده های عادی (از نظر وجود والدین) عزت نفس پایین تری دارند در به تاخیر انداختن ارضای نیازها تحمل کمتری دارند مهارت های مقابله اجتماعی آنها پایین تر است و فراوانی رخداد حالات عصبی، پرخاشگری و خودکشی در احساس ضرورت آنها بالاتر است. تاکمن و همکاران (۱۹۹۱) بیان کرده اند که کودکان بازمانده از طلاق اغلب رفتارهای پرخاشگرانه و ضد اجتماعی نشان می دهند. شب ادراری، خشم افراطی و فقدان اطاعت و حرف شنوی، بیشتر در کودکان بازمانده از جدایی و طلاق دیده می شود تا در کودکی که یکی از والدین را در اثر مرگ از دست داده است.
در ایران هم ناظمی زاده (۱۳۸۵) تحقیقی تحت عنوان «بررسی مقایسه ای میزان مشکلات رفتاری نوجوانی که در اشکال مختلف خانواده های (طلاق، ازدواج مجدد، فوت، اعتیاد و عادی» انجام داده است که بر اساس نتایج به دست آمده نوجوانان خانواده های طلاق و ازدواج مجدد کرده میزان بیشتری از اضطراب، پرخاشگری و مشکلات اجتماعی را نسبت به نوجوانان خانواده های عادی تجربه می کنند. هم چنین نتایج پژوهش اشنایدر (۱۹۸۸) تحت عنوان «مقایسه ویژگیهای کودکانی که با پدر خود زندگی می کنند و کودکانی که با مادر خود زندگی می کنند» نشان داد، بین فهرست رفتاری کودکان هر دو گروه که شامل پرخاشگری و سلوک نیز بود تفاوت معناداری وجود نداشت.
۲-۳- پیشینه پژوهش
۲-۳-۱- پیشینه پژوهش در خصوص تأثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر سازگاری زنان
در خصوص طلاق عاطفی تحقیقات انگشت شماری صورت گرفته است از آن میان می توان به تحقیق، اجتماعی (۱۳۸۹) اشاره کرد. این محقق با بررسی رابطه طلاق عاطفی با کیفیت زندگی دریافت رابطه منفی معنی داری بین این دو متغیر وجود دارد و طلاق عاطفی پیش بینی کننده منفی کیفیت زندگی در همه ابعاد سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و محیط می باشد. به عبارتی هر چه زنان نمرات بالاتری در مقیاس طلاق عاطفی کسب کرده بودند کیفیت زندگی پایین تری گزارش کردند.
لوکی و بین[۷۴](۱۹۸۲، به نقل از مارکوویسکی،۱۹۴۶) بر روی ۸۰ زوج که قبلا به دو دسته راضی و ناراضی تقسیم شده بودند، مطالعه کردند، ۶۲% زوج های ناراضی اظهار کردند که کودکان تنها وسیله رضایت خاطر آنان در زندگی مشترک هستند، در صورتی که ۴% زوج های راضی چنین نظری داشتند. در عوض ۶۸% زوج های راضی اظهار کرده اند که دوستی و رفاقت زن و شوهر بزرگترین عامل رضایت است و فقط ۱۸% زوج های ناراضی چنین عقیده ای داشتند. پس این گونه به نظر می آید که وجود کودک یکی از عوامل ایجاد رضایت در ازدواج است، ولی نمی تواند جانشین رضایت خاطری باشد که از دوستی و رفاقت همسر بر می خیزد.
ابراهیمی (۱۳۹۱) نیز با بررسی رابطه ناسازگاری روانی زنان با طلاق عاطفی دریافت طلاق عاطفی قادر به پیش بینی مثبت افسردگی، اضطراب و فشار روانی زنان می باشد به عبارتی با افزایش نمرات زنان در مقیاس طلاق عاطفی ناسازگاری روانی آنان نیز افزایش می یابد.
قاسمی (۱۳۸۰ )با مقایسه میزان سازگاری روانشناختی در مراجعین به مرکز پیشگیری از طلاق سازمان بهزیستی اصفهان و زوج های عادی به این نتیجه رسید که در این پژوهش تفاوت معنی دار در مورد تفاوت تحصیلی زوج ها و نیز وجود سابقه طلاق در فامیل و بستگان و تاثیر آن بر ناسازگاری به دست نیامده است.
اخوان تفتی (۱۳۸۲) در پژوهشی که به شیوه ای پیمایشی بر زنان و مردان طلاق گرفته صورت داد بر آسیب پذیری بیشتر زنان از پیامدهای اجتماعی طلاق تاکید نمود. در پژوهشی دیگر سیف (۱۳۸۳) به بررسی پیامدهای اجتماعی اقتصادی و روانی- عاطفی طلاق در سه مرحله (قبل، حین و بعد از طلاق) بین سه گروه از زنان و مردان مطلقه ایرانی مقیم ایران، ایرانی مقیم آمریکا و آمریکایی مقیم آمریکا به روش پیمایشی پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گروه اول بیش از گروه دوم و به همین ترتیب گروه دوم بیش از گروه سوم متحمل پیامدهای طلاق شده اند. همچنین زنان مطلقه ایرانی در مقایسه با مردان مطلقه ایرانی در تمامی سه مرحله قبل، هنگام و پس از طلاق پیامدهای بیشتری را متحمل می شوند.
قطبی و دیگران (۱۳۸۳) نیز در مطالعه ای که بر روی مردان و زنان مطلقه منطقه دولت آباد انجام دادند دریافتند که از میان مشکلات پس از طلاق مشکلات تربیت فرزندان و احساس تنهایی در گروه های سنی بالاتر شایع تر بوده است. همچنین عدم امنیت اجتماعی در زنان بارزتر و احساس افسردگی در مردان شایع تر بوده است. در نهایت کلانتری (۱۳۹۰) در فرا تحلیلی از آثار و پیامدهای طلاق نشان دادند که نه تنها طلاق به طور کلی می تواند باعث صدمه به سرمایه انسانی و اقتصادی جامعه شود بلکه در تحلیلی حساس به جنسیت می تواند مانع نقش آفرینی زنان در فرایند توسعه و در نتیجه به حاشیه راندن و استثمار زنان گردد.
سازگاری با طلاق به عنوان رها بودن از علائم و نشانه های بیماری جسمی و روانی، تسلط داشتن بر نقش ها و مسئولیت های روزمره زندگی اعم از شغلی، خانوادگی و دیگر فرصت ها و همچنین توسعه استقلال خود از همسر سابق تعریف شده است(کیتسون و راسچک[۷۵]،۱۹۸۱). فقدان کنترل کاهش اعتماد به نفس و خود ارزشمندی پایین فقدان هایی هستند که ممکن است فرد پس از دریافت آسیب بین فردی طی وقایع تنش زایی مانند طلاق آن ها را تجربه کند. همچنین عزت نفس پایین به عنوان شاخص ناسازگاری به طور مکرر بررسی شده است(دریمن[۷۶]،۱۹۹۷).
باورهای غیر منطقی به طور همه جانبه ای با عزت نفس پایین همبسته هستند. ارتباط بین این متغیرها در مطالعات قبلی با دانشجویان دانشگاه نیز ثابت شده است. همچنین دلبستگی به همسر سابق و فقدان رهایی از رابطه قبلی که درگیری ذهنی با خاطرات زندگی با همسر سابق را شامل می شود نیز با پریشانی های زیادی در دوران پس از طلاق مرتبط است(هوولند[۷۷]،۱۹۸۸).
گری و سیلور[۷۸] (۱۹۹۰) دریافتند که وجود احساس توانایی کنترل بر فرایند طلاق برای طرفی آسان تراست که پیشقدم در طلاق است. وایس[۷۹] (۱۹۷۹) دریافت که آن طرفی که برای طلاق پیشقدم است اغلب احساس گناه بیشتری را تجربه می کند. مطالعات آسلتین و کسلر[۸۰] (۱۹۹۳) نشان داد طرفی که آغاز کننده طلاق است زودتر از تعلقات مربوط به رابطه رها می شود اما این به معنی نبود پریشانی ناشی از طلاق نزد این فرد نیست. وایس (۱۹۷۹) اشاره می کند فردی که آغازگر طلاق است احساس گناه زیادی کرده و همین احساس گناه سبب تاخیر در رهایی کامل از رابطه می شود. فارنزورث[۸۱] و همکاران (۱۹۸۹) طی پژوهشی رهایی نیافتن سریع زنان از رابطه با همسر سابق طی طلاق را نشان داده اند.
ویکراما[۸۲] و همکاران (۲۰۰۶) با مطالعه بر روی شرایط مالی و سلامت فیزیکی زنان مطلقه نشان دادند که زنان مطلقه نسبت به زنان متاهل سطوح بالاتری از فشار مالی را تجربه می کنند و همچنین میزان بالاتری از ضعف را نشان می دهند. بومن[۸۳] (۲۰۰۷) نیز در تحقیق خود نشان داد که درصد بالایی از قشر کم درآمد را مطلقه ها تشکیل می دهند. دانینگ[۸۴] و همکاران (۲۰۰۶) در تحقیق خود که نوعی تحلیل کیفیت زندگی بود به این نتیجه رسیدند که مطلقه و میانسال بودن از پیش بینی کنندگان مهم کیفیت زندگی ضعیف هستند.
همچنین پژوهش ها نشان دهنده آن است که شیوع اختلال هراس و بی خوابی شدید که اثر معناداری بر کیفیت زندگی افراد دارد در افراد مطلقه بالاتر است.
فاکودا[۸۵] و همکاران (۲۰۰۵) در پژوهش خود نشان دادند که امید به تندرستی با طلاق همبستگی منفی دارد. لورنز[۸۶] و همکاران (۲۰۰۶) با مطالعه آثار کوتاه مدت و بلندمدت طلاق بر زنان به این نتیجه رسیدند که زنان مطلقه نسبت به زنان متاهل به طور معنا داری در سالهای اول بعد از طلاق سطوح بالاتری از فشار و پریشانی روانی و در یک دهه بعد سطوح بالاتری از بیماری را نشان داده و نیز این زنان سطوح بالاتری از حوادث پراسترس زندگی که در نهایت به افسردگی منجر می شد را تجربه می کنند. قطبی و همکاران (۱۳۸۲) در تحقیق خود نشان دادند که نداشتن امنیت اجتماعی از بارزترین مشکلات زنان مطلقه است. نصیری (۱۳۸۶) به این نتیجه رسید که رابطه مثبت و معناداری میان فقر مسکن (سکونت در مناطق محروم و جنوب شهر) و توزیع جغرافیایی زنان مطلقه خانه دار وجود دارد و حسینیان (۱۳۸۲) نشان داد که زنان مطلقه از سلامت روانی پایینی برخوردارند.
۲-۳-۲- پیشینه پژوهش در خصوص تأثیر طلاق و اختلافات زناشویی بر سازگاری کودکان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




«مفاد درخواست شاه ایران به شکل زیر تنظیم شده بود. من این درخواست را کلمه به کلمه بدون زیبا کردن آن ارائه خواهم کرد، تا از طریق طرز بیان ناپخته­اش، شاید بتوانیم بازتاب تحریف­نشده­ای از انگیزه­ این درخواست را ببینیم».[۲۷۶]
همانگونه که مشاهده شد تئوفیلاکت خود را متعهد به نوشتن متن اصلی نامه می­ کند. پس در اینجا برای روشن تر شدن مطلب، ترجمه­ی آن ارائه می­گردد. تئوفیلاکت نامه را این­گونه گزارش می­ کند:
پایان نامه - مقاله - پروژه
«خسرو شاه ایرانیان به خردمندترین شاه رومیان درود می­فرستد، نیکوکار، صلح جو، با مهارت، دوستدار نجبا و دشمن حکومت ستمگرانه، منصف، نیکوکار، نجات دهنده زخمیان، مهربان، بخشنده. خداوند باعث شد تا تمام جهان از آغاز با دو چشم، روشن گردد؛ یعنی با نیرومندترین پادشاهی رومی­ها، و با خردمندترین اقتدار دولت ایران. زیرا با این بزرگ­ترین قدرت­ها، قبایل نافرمان و جنگجو پراکنده گشته­اند، و راه بشر به طور پیوسته تنظیم و هدایت شده است و هر کسی می ­تواند ببیند که توالی رویدادها با کلمات ما هماهنگ است. پس از آن­جایی­که شیطان­های بد طینت و سرکش بسیاری در جهان وجود دارند، که می­خواهند طبیعت عالی خداوند را آشفته کنند، و اگر چه کارهایشان به نتیجه نمی­رسد، اما برای مردان پرهیزکار دوستدار خداوند که از خدا گنجینه­ای از خرد، بازوان قوی و اسلحه­های عدالت را دریافت کرده ­اند شایسته است که برعلیه این­ها بجنگند.[۲۷۷] حال در این روزها بداندیش­ترین دشمنان به دولت ایران حمله کرده ­اند، و کارهای وحشتناکی را به انجام رسانده­اند. برده­ها را بر ضد اربابان برانگیخته­اند، رعیت­ها را بر ضد پادشاهی، بی نظمی را علیه نظم، و زیان را بر ضد سود، و تمامی دشمنان خوبی را مسلح نموده ­اند؛ زیرا بهرام چوبین، آن برده­ی منفور که نیاکان ما او را تکریم کردند، و گرامی دانستند؛ نتوانست این افتخار بزرگ را حفظ کند، بلکه به ویرانی متمایل گشته است. ]وی[ پادشاهی را برای خود می­خواهد، تمام دولت ایران را آشفته کرده است. تمام کارها و تلاش­هایی که می­ کند به این خاطر است که شاید بتواند یک چشم بزرگ قدرت را خاموش کند، و بدان وسیله قبایل وحشی و بدنهاد بتوانند بر نجیب­ترین پادشاهی ایرانیان قدرت و اقتدار پیدا کنند، و بدین گونه در طول سال­ها قدرت مقاومت­ناپذیری به دست آورند، که بدون آسیب­های شدید به ملت­های خراج­گزار شما نیز تحقق نمی­یابد.[۲۷۸] پس این برای آینده­نگری صلح­جوی شما مناسب خواهد بود تا به یک پادشاهی که غاصبان آن را تاراج کرده و به زور تحت کنترل در آورده­اند دست کمک دهید، و از قدرتی که در نقطه­ی از هم پاشیدگی قرار دارد حمایت نمایید، تا سبب رستگاری را در دولت روم برقرار کنید؛ چنان­که یک پیروزی جهانی است و خود را به عنوان بنیان­گذاران، نجات­دهندگان و پزشکان دولت ایران معرفی کنید؛[۲۷۹] زیرا قدرتمندترین فرمانروایان باید به طور پیوسته تمام چیزهایی را که مربوط به عدالت هستند اجرا کنند. بدان وسیله حتی وقتی که دنیای کنونی را ترک کنند، برای بزرگواریشان ستایش خلل­ناپذیر جاودانه خواهند داشت، و الگویی ایجاد خواهند کرد که خدمتکاران نباید بر علیه اربابانشان اسلحه بردارند. پس درست این است که شما آشفتگی کنونی در امور دولت ایران را هدایت کنید، زیرا با این کار شما رومی­ها اعتبار افتخار­آمیزتری دریافت خواهند کرد.[۲۸۰] این کلماتی را که من «خسرو» می­نویسم به گونه ای به تو خطاب می­ شود که گویی من در حضورت هستم. من، خسرو، پسر، و استدعا کننده از تو؛ زیرا مسیر اتفاقات باعث نمی­ شود که تو آنچه را شایسته­ مقام من است نادیده بگیری. باشد فرشتگان خداوند که برکت ارزانی می­دارند، پادشاهیت و امپراتوری را از رسوایی و ظلم و ستم غاصبان حفظ کنند».[۲۸۱]
بر خلاف نظر تئوفیلاکت که این نامه را ناپخته می­داند، پختگی بسیاری را می­توان به وضوح در آن مشاهده کرد. از ابتدا تا انتهای نامه خسروپرویز سعی دارد منافع رومیان در کمک به ایران را برشمرد. او ابتدا بر خداپسندانه بودن این کار تأکید می­ کند، سپس دولت بهرام چوبین را، در صورت استقرار، تهدیدی بزرگ برای رومیان می­داند و ایران و روم را مانند دو چشم جهان می داند، که خاموش شدن یکی برای دیگری ضرر دارد. در نهایت به افتخاری اشاره می­ کند که با انجام این کار نصیب ماوریکیوس و امپراتوری بیزانس می­گردد، و نام آن را جاویدان می­ کند. البته به نظر می­رسد که این استدلال­ها برای رومیان کافی نبوده است، زیرا در سفارتی دیگر، خسروپرویز برای جلب نظر آن­ها قسمت­ هایی از قلمرو خود، در مرز بیزانس، را پیشنهاد کرد که در وقت خود به آن نیز خواهیم پرداخت.
در روایت سبئوس تنها به فرستادن یک سفارت و نامه از خسروپرویز به ماوریکیوس اشاره می شود. در نامه­ی خلاصه­ی سبئوس، خسروپرویز می گوید: «تخت و مقام شاهی پدران و اجدادم را به من بده. با ارتش از من حمایت کن که با آن شاید بتوانم دشمنم را شکست دهم و پادشاهیم را احیا کنم. سپس من پسر تو خواهم بود».[۲۸۲] در ادامه­ نامه، خسروپرویز، در عوض، حاضر به دادن بخش­هایی از سرزمینش به بیزانس می شود که در جای خود به آن نیز پرداخته خواهد شد
در روایت شاهنامه، پس از سخن­رانی خراد برزین، امپراتور به او وعده­ی یاری داد و نامه­ای به خسروپرویز نوشت و سواری را فرستاد تا به خسروپرویز بگوید که روم به او کمک می­ کند. پس از آن قیصر با مشاوران به مشورت برخاست و آن­ها او را از این کار منع کردند؛ با این استدلال که آن­ها از زمان مرگ اسکندر از ایرانیان در رنج و عذاب بوده­­اند و از جنگ و غارت و ریخته شدن خون بی­گناهان خسته­اند. اینک که خداوند این گرفتاری را برای ایرانیان پیش آورده است، بهتر است بی طرف بمانند تا بخت ساسانیان خود به خود از بین برود، زیرا اگر او قدرت را به دست آورد باز برای روم تهدیدی به حساب خواهد آمد:[۲۸۳]

 

اگر خسرو آن خسروانی کلاه
هم اندر زمان باژ خواهد ز روم
کنون در خور خود خرد یاد دار
  به دست آورد، سر برآرد به ماه
به پای اندر آرد همه مرز و بوم
سخن های ایرانیان باد دار[۲۸۴]

سبئوس نیز مخالفت رومیان را گزارش می­ کند. بر طبق روایت او، ماوریکیوس این موضوع را با مجلس سنا در میان گذاشت و نظر ایشان را جویا شد. آن­ها مخالفت کردند و استدلالشان چنین بود:
«درست نیست که موافقت شود زیرا آن­ها ملتی خدانشناس و پرنیرنگند؛ در هنگام پریشانی قول می­ دهند، اما وقتی که اوضاعشان آرام­تر شد انکار می­ کنند. ما زیان­های زیادی از آن­ها دیده­ایم. بگذار یکدیگر را قتل عام کنند و ما آرامش یابیم».[۲۸۵]
تئوفیلاکت اشاره­ای به مخالفت سنا و رومیان نمی­نماید، و تنها گزارش می­ کند که امپراتور مشغول بررسی این وضیعت شد.[۲۸۶]
برطبق روایت شاهنامه، امپراتور نیز تحت تأثیر سنا قرار گرفت و نامه­ای به خسروپرویز نوشت، و جواب منفی خود را اعلام نمود،[۲۸۷] اما در روایت سبئوس، امپراتور نظر سنا را رد نمود و به خسروپرویز کمک کرد.[۲۸۸]
در گزارش فردوسی خسروپرویز با دریافت نامه بسیار ناراحت شد و در جواب قیصر گفت، که اگر به وی کمک نکند نزد خاقان پناه می­برد. قیصر با خواندن نامه­ی او با وزیر دانای خود مشورت کرد، و گفت اگر خسروپرویز به کمک خاقان پیروز شود، برای آنها دردسر درست خواهد کرد. پس بهتر است سپاهی به او دهند تا در دلش کینه نگیرد. اخترشناسان او نیز گفتند که پادشاهی بزودی به خسروپرویز می­رسد و سی و هشت سال حکومت خواهد کرد. قیصر باز با وزیرش به مشورت پرداخت و آن­ها از ترس اینکه او با کمک خاقان پیروز شود، و از ایشان کینه به دل بگیرد به این نتیجه رسیدند که او را یاری کنند. قیصر نامه­ای به او نوشت و شرایط خود را برای کمک اعلام کرد.[۲۸۹]
گزارش شاهنامه در این مورد نمی­تواند درست باشد، زیرا خسروپرویز در شرایطی نبود که بتواند به خاقان پناه برد. بهرام چوبین سفرای خود را برای پس گرفتن خسروپرویز نزد امپراتور فرستاده بود، و اگر امپراتور اراده می­کرد به راحتی او را به بهرام چوبین تحویل می­داد. پس ترس از گریختن او نزد خاقان نمی­توانست انگیزه­ قیصر برای کمک به وی باشد. سبئوس نیز به این موضوع اشاره می­ کند:
«در آن مرحله شاه خسرو در خطر بزرگی بود و مرگ را در برابر چشمان خود می­دید، زیرا او از دهان شیر فرار کرده بود، اما در دهان دشمنانی افتاده بود که از آن­ها راه گریزی نبود».[۲۹۰]
۱-۸-۳ شرایط ماوریکیوس در ازای کمک به خسروپرویز
در گزارش شاهنامه­ی فردوسی این قیصر روم است که شرایط خود را ارائه می­دهد. یکی آن­که خسروپرویز نباید تا وقتی که پادشاه است رنج­هایی را که رومیان از ایران کشیده­اند نادیده بگیرد. دوم آن­که از رومیان باج نخواهد. سوم آن­که ایرانیان به مرز روم حمله نکنند، و هنگام جنگ با دشمنان با هم متحد شوند. عهدی مکتوب نوشته شود که دیگر از روزگار ایرج سخنی به میان نیاید[۲۹۱] و ایران و روم با هم متحد باشند.
هنگامی که آن نامه به خسروپرویز رسید بزرگان به او گفتند اگر از روم باج نخواهیم، سپاه تهیدست می­ماند و بر تاج­ها نام او را خواهند نوشت[۲۹۲]. خسروپرویز به پهلوی نامه­ای به قیصر نوشت که دیگر از رومیان باج نمی­خواهد و همه سرزمین­های روم را به آنان پس دهد.[۲۹۳] خواسته­ی دیگر خسروپرویز، دختر قیصر بود.[۲۹۴]
در روایت سبئوس این خود خسروپرویز است که در نامه­اش در ازای کمک بیزانس حاضر به اعطای امتیازاتی می­گردد:
«من سرزمین­های سوریه را به تو خواهم داد. تمام آرواستان[۲۹۵] تا شهر نصیبین از سرزمین ارمنستان منطقه­ تحت نفوذ تنوتر[۲۹۶] تا آرارات و شهر دوین[۲۹۷] و از بالا تا سواحل دریاچه ی بزنونیک[۲۹۸] }دریاچه ی وان{ و آرستاوان،[۲۹۹] بخش وسیعی از سرزمین گرجستان تا شهر تپخیس[۳۰۰] ]همان تفلیس[؛ بیا شاهد قرارداد صلحی بینمان باشیم که تا زمان مرگمان ادامه داشته باشد، و بگذار این پیمان بین ما و پسرانمان که پس از ما حکومت خواهند کرد حفظ شود».[۳۰۱]
همانگونه که مشاهده می­ شود، سبئوس اشاره ای به مسئله­ باج نمی­کند، و تنها اشاره به واگذاری برخی از سرزمین­ها دارد که البته فردوسی هم به آن اشاره می­ کند، اما نام آن­ها را نمی­برد.
در روایت تئوفیلاکت هنگامی که خسروپرویز سفارت دیگری نزد ماوریکیوس فرستاد (که به آن نیز پرداخته خواهد شد)، سفیر ایران شرایط زیر را متحمل شد:
«در عوض{کمک}، ما مارتیروپولیس ]میافارقین[ را پس می­دهیم. دارا را به عنوان هدیه پیشنهاد می­کنیم. بدون هیچ پولی جنگ را کنار می­گذاریم ]مطابق با روایت فردوسی مبنی بر عدم مطالبه­ی باج از رومیان[ و با بدرود گفتن به ارمنستان که به خاطر آن بدبختانه جنگ به کاری عادی در بین مردان تبدیل شده است، خانه­ای از صلح خواهیم ساخت». (این بخش با روایت سبئوس مبنی بر واگذاری بخش­های زیادی از ارمنستان مطابق است).[۳۰۲]
سفیر ایران در ادامه اظهار داشت:
«ما در قول­هایمان اعتدال به کار می­بریم تا بتوانیم به آن­ها عمل کنیم و وعده­ی گزاف نمی­دهیم، زیرا این کار موجب دشمنی ناتمام و برهم خوردن صلح آینده می­گردد».[۳۰۳]
۱-۸-۴ اشاره­ی برخی منابع به ازدواج خسروپرویز با مریم، دختر ماوریکیوس
سبئوس و تئوفیلاکت اشاره­ای به خواستگاری دختر قیصر نمی­کنند، اما همانگونه که پیش­تر ذکر شد، در شاهنامه این مسئله مطرح است. در روایت اواگریوس نیز اشاره­ای به این موضوع نیست. در رویدادنامه­ی خوزستان روایت می­ شود که خسروپرویز زنی مسیحی و بیزانسی به نام مریم داشت، اما هیچ اشاره­ای به این­که وی دختر یا خویشاوند ماوریکیوس بوده باشد نمی­گردد.[۳۰۴] رویدادنامه­ی سعرت ازدواج خسروپرویز با مریم، دختر قیصر، را گزارش می­ کند.[۳۰۵] میخاییل سوری گزارش می­ کند که خسروپرویز از ماوریکیوس دخترش مریم را خواستگاری کرد و با او ازدواج کرد.[۳۰۶]
با این حال نگارنده بر این باور است که احتمال درستی این ازدواج بسیار کم است، زیرا بسیار بعید است که چنین موضوع مهمی از چشم تئوفیلاکتی که در زمان حکومت خسروپرویز زندگی می­کرده است دور مانده باشد، و در گزارش مفصل خود به آن توجهی ننموده باشد. استدلال نگارنده بر این است که همانگونه که رویدادنامه­ی خوزستان روایت می­ کند، خسروپرویز همسری رومی به نام مریم داشته است که در نزد او قرب و مقامی زیاد دارا بوده است، اما شاید منابع ایرانی زمان خسروپرویز برای نشان دادن اهمیت او وی را دختر ماوریکیوس معرفی کرده باشند. این احتمال نیز وجود دارد که برخی شایعات شفاهی درباره او بعدها به صورت مکتوب در آمده باشد، و به عنوان منبع، مورد استفاده­ی کسانی قرار گرفته باشد که چند قرن بعد آن را به رشته تحریر در آورده بودند. علاوه بر آن بر طبق منابع بیزانسی، ماوریکیوس در آن زمان دختری که به سن ازدواج رسیده باشد نداشته است.[۳۰۷]
۱-۸-۵ داستان طلسم ساختن رومیان در شاهنامه
شاهنامه پس از آن داستانی درباره طلسم ساختن رومیان آورده است، که در منابع غیر ایرانی وجود ندارد. قیصر دستور داد تا طلسمی بسازند بدین صورت که تندیس زنی گریان که بر تخت نشسته بود و صحبت نمی­کرد، ساخته شد. هر کس که وی را از دور می­دید گمان می­کرد زنی است که بر مسیح گریه می­ کند. قیصر خود از دیدن آن شگفت­زده شد. سپس گستهم را فراخواند و به او گفت: «دختری دارم که وی را شوهر دادم و شوهر او فوت کرد، و اینک تنها سوگواری می­ کند، و صحبتی نمی­نماید. زحمتی بکش و او را ببین؛ شاید پند تو را بپذیرد». گستهم بسیار او را پند داد و متوجه نشد که با یک تندیس صحبت می­ کند. پس از او، در روزی دیگر قیصراز بالوی، اندیان و شاپور خواست تا نزد زن بروند. آن­ها نیز بسیار او را نصیحت کردند و پاسخی نشنیدند. پس از آن قیصر از خراد برزین خواست تا با او صحبت کند. او ابتدا زمانی دراز وی را نصیحت کرد و هنگامی که پاسخی دریافت نکرد، با دقت او را زیر نظر گرفت. با خود گفت اگر این زن از سوگواری ناراحت است، پس چرا پرستندگان اطراف وی نیز خاموشند. اگر از چشم او اشک می ­آید، پس باید در اثر این گریه­ی همیشگی خشم او کم می­شد. او تنها اشک می­ریزد و هیچ جنبشی از خود ندارد، در حالیکه اگر جان داشت اندام­های دیگر بدنش هم جز دستش تکان می­خورد؛ پس این جز یک طلسم فیلسوفی چیزی نیست. پس از آن نزد قیصر آمد و با خنده کشف خود را ابزار کرد. قیصر به او گفت که واقعاً شایسته­ وزیر بودن است. پس از آن طلسمی دیگر را نیز که تندیس سواری بر اسبی معلق در هوا بود به وی نشان داد.[۳۰۸]
خالقی مطلق این گزارش را مربوط به صنعت رومیان می­داند، که ایرانیان پس از بازگشت از روم تعریف کرده ­اند، و به صورت افسانه­وار وارد منابع شده است. او منبع شاهنامه را در این گزارش کتبی می داند نه شفاهی.[۳۰۹]
در روایت شاهنامه پس از آن مباحثه­ای دینی بین خراد برزین و قیصر در گرفت. خراد برزین اعمال دولت روم را متناقض با دین مسیحیت دانست، و لشکرکشی­های آن­ها را برخلاف دستور مسیح دانست. سپس اعتقاد رومیان مبنی بر فرزند خدا بودن مسیح را رد کرد، و یزدان را از فرزند و زن بی نیاز دانست. پس از آن شروع به ستایش از دین ایرانیان کرد، و آن را برترین دانست. قیصر نیز حرف­های وی را پسندید و بر او آفرین خواند.[۳۱۰]
فصل دوم
از شکست بهرام چوبین تا قتل ماوریکیوس در سال ۶۰۲م
۲-۱ کمک نظامی ماوریکیوس به خسروپرویز
موضوع مورد بحث بعدی در شاهنامه­ی فردوسی، موضوع کمک نظامی ماوریکیوس به خسروپرویز است. بر طبق روایت فردوسی، ماوریکیوس سپاهی صد هزار نفره آماده کرد و دختر خود را به گستهم سپرد، تا نزد خسروپرویز ببرد، و جهیزیه­ی فراوانی همراه او کرد. قیصر به سفیران خسروپرویز نیز هدایای بسیار بخشید. قیصر در روز بهرام چوبین (روز بیستم ماه) به همراه سپاه رفت؛ تا سه منزل آن­ها را همراهی کرد، و پس از صحبت با مریم، دختر خود، لشکر را به برادر خود نیاطوس سپرد و بازگشت.[۳۱۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ب.ظ ]




۲-۱-۲۰: اثر تنش کمبود آب بر قطر غوزه:
این صفت از این جهت مهم است که هر چه قطر غوزه بیشتر باشد تعداد دانه ی بیشتر و بزرگتری را می تواند در خود جای دهد. در تحقیقات انجام شده مشاهده گردید که تأثیر تنش خشکی بر قطر غوزه معنی دار بود به صورتی که باعث کاهش قطر غوزه در گلرنگ گردید (Camas et al., 2007; Ozturk et al., 2008). اعمال تنش خشکی باعث کاهش قطر طبق شده است چراکه وقوع تنش خشکی در طول دوره­ رویشی سبب نقصان تعداد برگ و در نهایت سطح برگ شده و درنتیجه کل مواد فتوسنتزی تولیدی برای رشد طبق و حصول عملکرد بالا کاهش می یابد. اثر تنش خشکی روی کاهش قطر طبق توسط کلهری و همکاران (۱۳۸۱)، (Andria et al., 1995) و (yegappan et al., 1982) نیز گزارش شده است. قطر طبق از جمله اساسی ترین صفاتی است که تحت تأثیر تنش رطوبتی افت می کند و بر اجزاء عملکرد نظیر، تعداد دانه در طبق تأثیر منفی می گذارد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱-۲۱: اثر تنش کمبود آب بر شاخص برداشت:
هرگاه شرایط زراعی برای تولید تعداد زیادی گل فراهم باشد و رشد رویشی و تولید مواد فتوسنتزی نیز در گیاه چشمگیر باشد، انتظار می رود که با انتقال حجم قابل توجهی از اسیمیلات ها به دانه ها، شاخص برداشت دانه در گیاه افزایش یابد. شرایط تنش آبی، باعث کاهش رشد رویشی گیاه شده و در نتیجه حجم اندام های رویشی گیاه نمی تواند پشتیبانی مناسبی را از فاز زایشی گیاه داشته باشد. در چنین شرایطی انتظار می رود که تعداد و اندازه­ دانه های موجود در واحد های زایشی گیاه کاهش یابد و باعث کاهش شاخص برداشت دانه می شود. نادری و همکاران (۱۳۸۴) اظهار داشتند که شاخص برداشت معیاری از کارایی انتقال مواد فتوسنتزی تولید شده در گیاه به دانه است. در تحقیقات ایشان شاخص برداشت تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار گردید، همچنین تنش خشکی شدید باعث افزایش معنی دار شاخص برداشت نسبت به تیمار شاهد و دیگر سطوح تنش گردید.
امیدی (۱۳۸۸) طی بررسی اثر تنش آبی بر ویژگی های زراعی و فیزیولوژیکی سه رقم گلرنگ بهاره در کرج اظهار داشت که در بین سطوح مختلف تنش آبی، بیشترین و کمترین شاخص برداشت دانه به ترتیب با میانگین ۲۳ و ۱۵ درصد مربوط به تیمار شاهد و تیمار قطع آبیاری در دو مرحله­ تکمه دهی و گلدهی بود. همچنین در بین ارقام مورد بررسی، بیشترین و کمترین شاخص برداشت دانه با میانگین ۲۱ و ۱۸ درصد به ترتیب مربوط به ارقام محلی اصفهان و رقم اراک-۲۸۱۱ بود. موحدی دهنوی و مدرس ثانوی (۱۳۸۵) در بررسی اثر محلول پاشی ارقام گلرنگ تحت تنش خشکی در منطقه اصفهان اظهار داشتند که بیشترین و کمترین مقدار شاخص برداشت دانه با میانگین ۵/۲۳ و ۶/۱۴ درصد به ترتیب مربوط به تیمار های قطع آبیاری در مرحله­ رویشی و قطع آبیاری در مراحل گلدهی و گرده افشانی بود. در مطالعه­ برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی ارقام گلرنگ بهاره تحت شرایط تنش آبی، گزارش شد که بیشترین شاخص برداشت دانه با میانگین ۷/۲۵ درصد توسط رقم RH 8018 در شرایط بدون تنش آبی و کمترین مقدار آن با میانگین ۲۱/۱۹ درصد در شرایط بدون تنش آبی، توسط رقم Arak تولید شد (Ashkani et al., 2007). در بررسی اثر تنش کمبود آب بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گلرنگ، بیشترین مقدار شاخص برداشت دانه با میانگین ۴/۲۸ درصد مربوط به تیمار آبیاری کامل (شاهد) و کمترین شاخص برداشت دانه با میانگین ۴/۲۳ درصد مربوط به تیمار قطع آبیاری در مرحله­ گلدهی گزارش شده است (Nabipour et al., 2007).
امیدی (۱۳۸۸) طی بررسی اثر تنش آبی بر ویژگی های زراعی و فیزیولوژیکی سه رقم گلرنگ بهاره در کرج اظهار داشت که در بین سطوح مختلف تنش آبی، بیشترین و کمترین شاخص برداشت دانه به ترتیب با میانگین ۲۳ و ۱۵ درصد مربوط به تیمار شاهد و تیمار قطع آبیاری در دو مرحله­ تکمه دهی و گلدهی بود. همچنین در بین ارقام مورد بررسی، بیشترین و کمترین شاخص برداشت دانه با میانگین ۲۱ و ۱۸ درصد به ترتیب مربوط به ارقام محلی اصفهان و رقم اراک-۲۸۱۱ بود. موحدی دهنوی و مدرس ثانوی (۱۳۸۵) در بررسی اثر محلول پاشی ارقام گلرنگ تحت تنش خشکی در منطقه اصفهان اظهار داشتند که بیشترین و کمترین مقدار شاخص برداشت دانه با میانگین ۵/۲۳ و ۶/۱۴ درصد به ترتیب مربوط به تیمار های قطع آبیاری در مرحله رویشی و قطع آبیاری در مراحل گلدهی و گرده افشانی بود.
۲-۱-۲۲: اثر تنش کمبود آب بر تعداد غوزه در بوته:
صفت تعدا غوزه در بوته در صفات تعداد دانه در گیاه و عملکرد دانه مؤثر است و از این رو با اهمیت می باشد.
اعمال تنش خشکی پس از تشکیل غوزه های اولیه باعث کاهش غوزه ها در مراحل بعدی رشد می شود (Dajue and Mundel, 1996). معمولاً در گلرنگ به ازای تولید هر شاخه­ فرعی، یک غوزه نیز تولید خواهد شد، و کمتر دیده شده که انتهای هر شاخه­ فرعی به یک غوزه ختم نگردد. برخی از محققان (Ashkani et al., 2007). طی تحقیقی که بر روی هشت رقم گلرنگ بهاره انجام داده اند، بیان کردند که رقم نبراسکا با میانگین (۸/۲۰ عدد) و رقم RH410118 با میانگین (۲/۱۴ عدد) غوزه در بوته به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد غوزه در بوته را به خود اختصاص دادند. اعمال تنش خشکی پس از مرحله­ تشکیل غوزه های اولیه باعث کاهش تعداد غوزه های ثانویه و ثالثیه می شود، که قطر این غوزه ها از غوزه های اولیه کمتر است (Dajue and Mundel, 1996). کافی و رستمی (۱۳۸۶) طی تحقیقی در مشهد، اظهار داشتند که، در هر دو سال آزمایش اثر تیمار تنش آبی بر تعداد غوزه در بوته معنی دار بود. به طوری که بیشترین تعداد غوزه در هر بوته با میانگین ۸/۱۰ عدد مربوط به تیمار آبیاری کامل (شاهد) و کمترین تعداد غوزه در هر بوته با میانگین ۱/۶ عدد مربوط به تیمار تنش خشکی شدید بود.
میرزاخانی و همکاران (۱۳۸۱) گزارش نمودند که رقم محلی اصفهان با میانگین ۷۸/۱۴ غوزه در گیاه در بین ارقام ژیلا، Uc-1 ،نبراسکا-۱۰، اراک -۲۸۱۱ دارای بیشترین تعداد غوزه بود. امیدی (۱۳۸۸) طی بررسی اثر تنش آبی بر ویژگی های زراعی و فیزیولوژیکی سه رقم گلرنگ بهاره در کرج اظهار داشت که در بین سطوح مختلف تنش آبی، بیشترین و کمترین تعداد غوزه در بوته به ترتیب با میانگین ۹/۷ و ۹/۵ عدد مربوط به تیمار شاهد و تیمار قطع آبیاری در دو مرحله­ تکمه دهی و گلدهی بود. همچنین در بین ارقام مورد بررسی، بیشترین و کمترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۷/۶ و ۹/۵ عدد به ترتیب مربوط به ارقام محلی اصفهان و Fo2 بود. موحدی دهنوی و مدرس ثانوی (۱۳۸۵) در بررسی اثر محلول پاشی ارقام گلرنگ تحت تنش خشکی در منطقه اصفهان اظهار داشتند که، بیشترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۵/۲۴ عدد به ترتیب مربوط به تیمار محلول پاشی عنصر روی به همراه قطع آبیاری در مرحله­ رسیدگی گیاه وکمترین مقدار آن با میانگین ۶/۱۱ عدد، مربوط به تیمار محلول پاشی با آب خالص به همراه قطع آبیاری در مراحله رشد رویشی گیاه بود. در مطالعه­ برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی ارقام گلرنگ بهاره تحت شرایط تنش آبی، گزارش شد که بیشترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۸/۲۰ عدد توسط رقم Nebraska-10 در شرایط بدون تنش آبی و کمترین تعداد آن با میانگین ۵/۶ عدد در شرایط تنش آبی، توسط رقم Nebraska-10 تولید شد (Ashkani et al., 2007). در بررسی اثر تنش کمبود آب بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گلرنگ، بیشترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۷/۲۵ عدد توسط رقم Esfahan در تیمار قطع آبیاری در مرحله گلدهی وکمترین تعداد غوزه در بوته با میانگین ۶/۱۷ عدد توسط رقم Arak در تیمار قطع آبیاری در مرحله­ گلدهی گزارش شده است (Nabipour et al., 2007).
۲-۱-۲۳: اثر تنش کمبود آب بر تعداد دانه در غوزه:
با افزایش شدت تنش کمبود آب، در میزان رشد رویشی و مقدار مواد فتوسنتزی گیاه کاهشی مشاهده خواهد شد و در نتیجه آن تأثیرات منفی چشمگیری در فاز زایشی گیاه بوجود خواهد آمد. از آن جمله می توان به کاهش تعداد غوزه در بوته و کاهش تعداد گل در هر غوزه اشاره نمود. ضمن اینکه تنش آبی گرده افشانی گل های موجود در هر غوزه را نیز تحت الشعاع خود قرار داده و این امکان وجود دارد که تمام گل ها به دانه تبدیل نشوند. همچنین اگر همه گل ها نیز موفق به تلقیح شوند، ولی چون در اثر تنش شدید آبی، مقدار اسیمیلات تولید شده در گیاه کاهش شدیدی یافته است، بنابراین برخی از گل های تلقیح شده موفق به دریافت کربوهیدرات کافی، برای توسعه و پر نمودن دانه دریافت نخواهند کرد و ناچاراً تعداد دانه در هر غوزه کمتر خواهد شد. امیدی (۱۳۸۸) طی بررسی اثر تنش آبی بر ویژگی های زراعی و فیزیولوژیکی سه رقم گلرنگ بهاره در کرج اظهار داشت که در بین سطوح مختلف تنش آبی، بیشترین و کمترین تعداد دانه در غوزه به ترتیب با میانگین ۵۵/۳۶ و ۷۵/۲۶ عدد مربوط به تیمار شاهد و تیمار قطع آبیاری در دو مرحله تکمه دهی و گلدهی بود. همچنین در بین ارقام مورد بررسی، بیشترین و کمترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۴۱/۳۰ و ۷۷/۲۹ عدد به ترتیب مربوط به ارقام محلی اصفهان و Fo2 بود. کافی و رستمی (۱۳۸۶) طی تحقیقی در مشهد، اظهار داشتند که، در هر دو سال آزمایش اثر تیمار تنش آبی بر تعداد دانه در غوزه در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. به طوری که در سال اول بیشترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۱/۳۴ عدد مربوط به تیمار آبیاری کامل (شاهد) و کمترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۲۵ عدد مربوط به تیمار تنش خشکی شدید در همان سال بود. موحدی دهنوی و مدرس ثانوی (۱۳۸۵) در بررسی اثر محلول پاشی ارقام گلرنگ تحت تنش خشکی در منطقه­ اصفهان اظهار داشتند که، بیشترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۴۱ عدد به ترتیب مربوط به محلول پاشی منگنز و تیمار قطع آبیاری در مرحله رشد رویشی و کمترین مقدار آن با میانگین ۶/۳۰ عدد، مربوط به تیمار عدم محلول پاشی به همراه قطع آبیاری در مراحل گلدهی و گرده افشانی بود. درمطالعه­ی برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی ارقام گلرنگ بهاره تحت شرایط تنش آبی، گزارش شد که بیشترین تعداد دانه در هر غوزه با میانگین ۹/۵۶ عدد توسط رقم Poshtkooh در شرایط بدون تنش آبی و کمترین تعداد آن با میانگین ۷/۲۳ عدد در شرایط تنش آبی، توسط رقم RH 410118 تولید شد (Ashkani et al., 2007). در بررسی اثر تنش کمبود آب بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گلرنگ، بیشترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۳/۳۷ عدد توسط رقم Esfahan در تیمار آبیاری کامل (شاهد) و کمترین تعداد دانه در غوزه با میانگین ۴/۱۷ عدد توسط رقم Fo2 در تیمار قطع آبیاری در مرحله گلدهی گزارش شده است (Nabipour et al., 2007). یکی از فاکتورهای مهم در عملکرد دانه صفت تعداد دانه در غوزه می باشد. در این صفت با افزایش تعداد دانه در غوزه، تعداد دانه در تک بوته و در نهایت عملکرد دانه در هکتار بالا می رود. نتایج محققان نشان داده است که تنش خشکی در مرحله ی گل دهی باعث اختلال در تلقیح و کاهش گلچه ها و در نتیجه کاهش تعداد دانه در غوزه می گردد، که هرچه زمان تنش به مرحله ی گل دهی نزدیک تر باشد، کاهش تعداد دانه در غوزه بیشتر است (یزدی صمدی، ۱۳۷۵ ؛ توکلی، ۱۳۸۱). ابوالحسنی (۱۳۸۱) در بررسی ۱۵ لاین بومی گلرنگ در شرایط تنش و بدون تنش اظهار داشت، صفت تعداد دانه در غوزه در شرایط تنش ۷۱% و در شرایط بدون تنش ۷۰% از تغییرات عملکرد دانه در بوته را توجیه می نماید.
۲-۱-۲۴: اثر تنش کمبود آب بر تعداد غوزه ی نابارور:
این صفت در حقیقت یک عامل منفی در عملکرد دانه محسوب می شود و با افزایش آن از تعداد غوزه های بارور نسبت به کل تعداد غوزه های یک گیاه کاسته می شود. از این رو این صفت مهم تلقی می شود.احتمالاً خشکی از گیرایی مادگی و همچنین دوام گرده می کاهد که از تلقیح گلچه ها و باروری آن ها جلوگیری می کند و در نتیجه غوزه های نابارور را افزایش می دهد (فراست، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲۵: اثر تنش کمبود آب بر شاخص سطح برگ:
صفت شاخص سطح برگ به منظور بررسی نسبت سطح سبز برای تولید مواد فتوسنتزی در مزرعه اندازه گیری می شود. نادری وهمکاران (۱۳۸۴) بیان داشتند که اثر تنش خشکی بر شاخص سطح برگ در زمان گل دهی از نظر آماری معنی دار بود. طبق نتایج حاصله اعمال تنش خشکی باعث افت شدیدی در این صفت در تمام سطوح تنش خشکی گردید. هاشمی دزفولی نیز نتایج مشابهی گزارش نمود (Hashemi Dezfouli, 1994).
۲-۱-۲۶: اثر تنش خشکی بر عملکرد روغن:
عملکرد روغن عمده ترین محصول اقتصادی در کشت و کار گلرنگ است، بنابر این اغلب پژوهش ها و تحقیق ها روی گیاه گلرنگ در این زمینه است. نادری و همکاران (۱۳۸۴) بیان کردند که عملکرد روغن در شرایط تنش به شدت کاهش می یابد به طوری که در تیمار شاهد عملکرد روغن ۱۱۷۹ کیلوگرم در هکتار برآورد شد که در سه سطح تنش کاهش معنی داری گزارش گردید. در تحقیقی در ترکیه مشخص شد که تنش بر میزان روغن دانه تأثیر معنی داری می گذارد (Ozturk et al., 2008). نادری و همکاران (۱۳۸۴) اظهار داشتند که عملکرد روغن به طور معنی داری در سطح احتمال یک درصد تحت تأثیر تیمارهای قطع آبیاری قرار گرفت. عملکرد روغن در تیمارهای کمبود آبیاری با یک دامنه ی حداقل ۸/۵۲۲ کیلوگرم در هکتار در تیمار آبیاری پس از ۷۰ میلی متر (شاهد) همگی در یک گروه آماری قرار داشتند، ولی در مقابل عملکرد روغن در تیمار آبیاری تارسیدگی فیزیولوژیکی با میزان ۸/۶۷۷ کیلوگرم در هکتار به طور معنی داری بیشتر از تیمارهای قطع آبیاری در مراحل گل دهی بود. همچنین تیمار قطع آبیاری در مرحله ی خاتمه ی گل دهی با میزان عملکرد روغن ۹/۵۶۰ کیلوگرم در هکتار به طور معنی داری نسبت به تیمار قطع آبیاری در مرحله ی شروع گل دهی برتری داشت.
نتایج نشان می دهد که با اعمال تنش خشکی میزان درصد روغن کاهش یافته است. تنش کم آبی همانند درجه حرارت بالا، درصد روغن دانه را کاهش می دهد. بر اثر تنش کم آبی، مقدار فتوسنتز خالص به دلیل کاهش ورود دی اکسید کربن به واسطه بسته شدن روزنه ها و تأثیر مستقیم خشکی بر سیستم فتوسنتزی، کاهش یافته که در این شرایط ، از میزان هیدرات های کربن (قندها) کاسته می شود ازطرفی، به دلیل این که در شرایط تنش کم آبی، رسیدگی گیاه تسریع می گردد، فرصت کافی جهت سنتز پروتئین ها و قندهای ذخیره شده دانه وجود نخواهد داشت و به همین دلیل، در این شرایط، درصد روغن دانه کاهش خواهد یافت (آلیاری و همکاران، ۲۰۰۰). در پژوهشی بیشترین عملکرد روغن به مقدار ۲/۴۰۷ کیلوگرم بر هکتار در تیمار آبیاری معادل ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه و کمترین عملکرد روغن به مقدار ۷/۲۹۷ کیلوگرم بر هکتار در تیمار آبیاری معادل ۵۰ درصد نیاز آبی گیاه بدست آمد (فراست، ۱۳۸۹). کافی و رستمی (۱۳۸۶) بیان داشتند که عملکرد روغن تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفت به طوری که بیشترین عملکرد روغن در تیمار آبیاری کامل و کمترین عملکرد روغن در تیمار تنش شدید خشکی حاصل گردید. نادری و همکاران (۱۳۸۴) اظهار داشتند که با اعمال تنش خشکی به گلرنگ عملکرد روغن به شدت کاهش می یابد ولی از طرفی با افزایش شدت تنش در سطوح بعدی افت عملکرد با شدت کمتری انجام می گیرد. در تحقیقات ایشان عملکرد روغن تحت تأثیر تنش خشکی کاهش یافت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. در یک بررسی در رابطه با گلرنگ مشاهده شد که عملکرد روغن نسبت به تنش خشکی کاهش یافت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار گردید (Esendal et al., 2008).
موسوی فر و همکاران (۱۳۸۸)، اظهار داشتند که بیشترین عملکرد روغن در تیمار آبیاری کامل و کمترین مقدار آن در شرایط آبیاری تا مرحله ی تکمه دهی حاصل شد. آن ها همچنین عنوان کردند که تیمار های آبیاری کامل و قطع آبیاری در مرحله ی دانه بندی از نظر درصد روغن تفاوت معنی داری نداشتند و از نظر مقایسه میانگین در یک گروه آماری قرار گرفتند، بنابر این تفاوت مشاهده شده در عملکرد روغن بین این دو سطح آبیاری مربوط به کاهش عملکرد دانه در شرایط قطع آبیاری در مرحله ی دانه بندی است. نتایج مطالعه ی Kafi and rostami (2008)، بر این نکته تأکید دارد که تغییرات عملکرد روغن مشابه تغیرات عملکرد دانه است و همبستگی زیادی با آن دارد. فراست (۱۳۸۹)، در پژوهشی اظهار داشت که عملکرد روغن تحت تأثیر آبیاری قرار گرفت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد به طوری که بیشترین و کمترین عملکرد روغن با میانگین های ۲/۴۰۷ و ۷/۲۹۷ کیلوگرم در هکتار به ترتیب مربوط به تیمار های آبیاری معادل ۱۰۰ و ۵۰ درصد نیاز آبی گیاه بدست آمد. در مطالعه ی نادری و همکاران (۱۳۸۴)، عملکرد روغن تحت تأثیر تنش خشکی کاهش یافت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. در یک بررسی در رابطه با گلرنگ مشاهده شد که عملکرد روغن نسبت به تنش خشکی کاهش یافت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار گردید (Esendal et al., 2008).
۲-۱-۲۷: اثر تنش خشکی بر درصد روغن:
درصد روغن دانه عبارت است از نسبت روغن موجود در دانه به کل وزن دانه که شامل پوست و فیبر نیز می
شود. چون شرایط تنش باعث کاهش کل وزن دانه می شود، بنابر این درصد روغن دانه نیز کاهش زیادی ندارد (توکلی، ۱۳۸۱). به نظر می رسد که اعمال تنش خشکی، طول دوره ی پر شدن دانه ها را کاهش می دهد و فرصت بیشتری برای تجمع پروتئین در دانه را فراهم می کند و در نتیجه درصد روغن را کاهش می دهد. نادری درباغشاهی و همکاران (۱۳۸۶)، در پژوهشی عنوان کردند که میزان روغن دانه تحت تأثیر هیچکدام از تیمار های آزمایشی قرار نگرفت و میزان روغن دانه با یک دامنه ی ۷۲/۲۷ تا ۲۴/۲۸ درصد بدون تفاوت معنی داری همگی در یک گروه آماری قرار گرفتند. در مطالعه ی Rudra naik et al (2001)، تنش خشکی باعث کاهش میزان روغن دانه ی ارقام گلرنگ گردید ولی در مطالعه ی طاوسی (۱۳۸۶)، تنش خشکی تأثیر معنی داری بر میزان روغن دانه ی ارقام گلرنگ بهاره نداشت. فراست (۱۳۸۹)، عنوان کرد که درصد روغن دانه تحت تأثیر آبیاری قرار گرفت و در سطح آماری یک درصد معنی دار شد به طوری که بیشترین درصد روغن دانه با میانگین ۸۳/۳۲ درصد در تیمار آبیاری معادل ۱۰۰ درصد نیاز آبی گیاه بدست آمد. ذاکری (۱۳۷۵) در بررسی خود بر روی ارقام بهاره ی گلرنگ در اصفهان گزارش نمود که متوسط درصد روغن ارقام مورد آزمایش بین ۲۷/۳۶ و ۹۸/۳۳ درصد بود. موسوی فر و همکاران (۱۳۸۸)، عنوان کردند درصد روغن دانه در تیمار های مختلف آبیاری تفاوت معنی داری داشت، به طوری که تیمار آبیاری کامل و آبیاری تا دانه بندی بیشترین درصد روغن را داشتند و میزان روغن دانه در دامنه ی ۲۱/۲۴ تا ۳۰/۳۶ درصد قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده ار تحقیق کافی و رستمی (۱۳۸۶)، درصد روغن دانه در تیمار های آبیاری اختلاف معنی داری داشت و در هر دو سال اجرای آزمایش بیشترین درصد روغن مربوط به تیمار آبیاری کامل بود که با دو تیمار دیگر اختلاف معنی داری داشت.
۲-۱-۲۸: اثر تنش خشکی بر پروتئین ها:
برخی از پروتئین ها در گیاهان به صورت ویژه ای ساخته می شوند. دهیدرین یکی از انواع پروتئین هایی است که به هنگام تولید هورمون ABA در گیاه ساخته می‌شود. در ارقام مقاوم به خشکی آفتابگردان مشخص شده است که تجمع دهیدرین در شرایط کمبود آب با مقاومت به خشکی و نیز سازگاری در برابر آن همراه است. در برگهای ارقام مقاوم به خشکی آفتابگردان تجمع دهیدرین همراه با ایجاد مکانیسم های مقاومت به خشکی سبب حفظ فشار آماس سلول ها می شود و اینگونه استنباط می شود که دهیدرین مانع از دهیدراسیون می شود (Lawlor, 1995).
۲-۱-۲۹: اثر تنش خشکی بر چربی ها:
چربی ها بر خلاف پروتئین ها فراوانترین جزء تشکیل دهنده غشاهای سلولی گیاه بوده و در محافظت از سلولهای گیاهی در شرایط محیطی مختلف و نیز استرس های محیطی نقش دارند. کمبود آب منجر به ایجاد تغییرات در ترکیب اسیدهای چرب کلروپلاست می شود. مهمترین این تغییرات افزایش در میزان اسیدهای چرب که کمتر از ۱۶ اتم کربن دارند می باشد. فعالیت آنزیم های مؤثر بر متابولیسم چربیها در شرایط خشکی تغییر می کند. دو مسیر آنزیمی متفاوت برای شرح و توصیف دفاع از بافت ها و سلولهای گیاهی در شرایط تنش خشکی شناسایی شده است (Sherwin, 1998). در تنش های شدید میزان چربی قطبی در برگ ها کاهش می یابد. این کاهش مربوط است به تغییرات در اجزاء گلیکولیپیدها. در آفتابگردان پس از کمبود شدید آب یک کاهش در مقدار اسید لینولنیک و اسیدهای چرب غیر اشباع و نیز آنتی اکسیدانتهای لیپولیتیک رخ می دهد. در تیلاکوئیدهای ارقام مقاوم به خشکی گندم به هنگام مواجه شدن با کمبود آب یک افزایش در نسبت چربی به پروتئین رخ می دهد در صورتیکه این نسبت در ارقام حساس به خشکی بدون تغییر باقی می ماند. در هر دو گروه، کمبود آب باعث بروز تغییر در ساختار قرارگیری (ترکیب قرارگیری) چربیهای قطبی و تیلاکوئیدی حاوی چربیهای قطبی گردید ولی سطح چربیهای غیر اشباع آنها تحت تأثیر قرار نگرفت (Araus, 2002).
۲-۱-۳۰: اثر تنش خشکی بر اولئیک اسید:
در مورد تأثیر رژیم آبیاری (Flagella et al., 2002)، افزایش اولئیک و کاهش لینولئیک اسید در شرایط بدون آبیاری نسبت به شرایط آبیاری کم آبی را گزارش کردند. در هنگام وقوع تنش کمبود آب در طول دوره ی پر شدن دانه در ارقام متداول و ارقام دارای اولئیک اسید زیاد، افزایش نسبت اولئیک اسید به لینوائیک اسید نسبت به شرایط آبیاری مطلوب در جنوب ایتالیا (Flagel et al., 2002) و شمال این کشور (Baldini et al., 2000). گزارش شد. (Salera and Baldini, 1998)، تیمار آبیاری را بر محتوای اولئیک اسید مؤثر ندانستند و (Unger, 1982)، همبستگی مثبتی را بین درصد اولئیک اسید و آب مصرفی در طول دوره ی رویشی گزارش کردند. کریمی کاخکی و همکاران (۱۳۸۹)، عنوان کردند که اثر آبیاری و رقم روی درصد اولئیک اسید در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. برخی محققان، افزایش اولئیک اسید به میزان ۶/۲ درصد را در شرایط بدون آبیاری نسبت به شرایط آبیاری کامل گزارش کردند (Flagela et al., 2002).
۲-۱-۳۱: اثر تنش خشکی بر لینولئیک اسید:
لینولئیک اسید (اولین اسید چرب از دسته ی امگا۶) مهمترین اسید چرب ضروری است که در اغلب روغن های گیاهی موجود می باشد. از بعد تغذیه ای مهمترین اسید چرب غیر اشباع، لینولئیک اسید می باشد به طوری که کمبود آن در رژیم غذایی باعث انسداد عروق و نهایتاً منجر به سکته ی قلبی خواهد شد. به علاوه این اسید چرب نقش مهمی در ترمیم بافت های مجروح، سلامتی پوست، مکانیسم رشد و تکامل و تولید پروستا گلانوین دارد (Smith, 2005; Isabelle et al., 2008; Sebastian et al., 2006). کریمی کاخکی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی عنوان کردند که درصد اسید چرب لینولئیک اسید تحت تأثیر معنی دار آبیاری (۰۱/۰ > P) قرار داشت. همچنین آن ها عنوان کردند که از نظر تأثیر آبیاری تنها بین تیمار کم آبیاری در مراحل گل دهی و دانه بندی (۱/۴۸ درصد) با آبیاری کامل (۹/۴۸ درصد) اختلاف معنی داری وجود داشت و دارای درصد کمتری لینولئیک اسید بود. (Flagla et al., 2002)، کاهش لینولئیک اسید به میزان ۸/۲ درصد را در شرایط بدون آبیاری نسبت به شرایط آبیاری کامل گزارش کردند. که نتایج آن ها با نتایج کریمی کاخکی و همکاران (۱۳۸۹) مطابقت داشت. (Flagla et al., 2002)، افزایش اولئیک اسید و کاهش لینولئیک اسید در شرایط کمبود آب را به تنش کمبود آب در مرحله ی دانه بندی در افزایش کیفیت روغن نسبت دادند. به گزارش مروتی و همکاران (۱۳۸۹)، مهمترین اسید چرب تشکیل دهنده ی روغن گلرنگ در ارقام ایرانی لینولئیک اسید می باشد. در مصالعه ی احمد زاده و همکاران (۱۳۸۸)، میزان لینولئیک اسید گلرنگ را بین ۱۴/۶۵ تا ۱۱/۸۰ درصد اعلام کردند. وراثت پذیری میزان روغن گلرنگ به طور نسبی بالا است و این صفت بیشتر توسط عوامل ژنتیکی کنترل می شود (فروزان، ۱۳۷۸). گلرنگ از نظر ترکیب اسید های چرب موجود در روغن آن نیز دارای تنوع ژنتیکی است (فروزان، ۱۳۷۸). روغن گلرنگ بالاترین مقدار لینولئیک اسید را در میان روغن های تجاری موجود دارد و از نظر میزان غیر اشباع بودن بین روغن سویا و روغن بزرک قرار دارد. روغن گلرنگ به دلیل داشتن میزان بالای لینولئیک اسید، اندیس یدی بالا، رنگ زرد روشن و طعم مطبوع ویژه به عنوان روغن مرغوب به شمار رفته و به صورت روغن سالاد، روغن پخت و پز و نیز در تهیه ی مارگارین و مایونز قابل استفاده است (Kucuk and Arsalan, 2005; Smith, 2005). میزان سطح زیر کشت گلرنگ حدود ۱۰ تا ۱۱ هزار هکتار گزارش شده است که طبق برنامه ریزی انجام شده، میزان کشت گلرنگ رو به افزایش بوده و پیش بینی می شود در سال زراعی ۸۸-۸۷ به حدود ۲۹ هزار هکتار در سطح کشور برسد (Anonymous, 2008).
فصل سوم
مواد و روش ها
۳: مواد و روش ها:
۳-۱: خصوصیات جغرافیایی و اقلیمی محل مورد آزمایش:

 

جدول ۳-۱ : جدول هواشناسی ایستگاه هواشناسی اراک درسال زراعی ۱۳۸۹
ماه حداقل دمای مطلق
(سانتی گراد)
حداکثر دمای مطلق
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ب.ظ ]




نهایتا نتیجه گیری و پیشنهادات راجع به این پایان نامه مطرح می گردد.
فصل اول
مفهوم تحریم وبررسی آن طبق منشور سازمان ملل متحد
فصل اول :مفهوم تحریم وبررسی آن طبق منشور سازمان ملل متحد
۱-۱- مبحث اول: تعریف تحریم
۱-۱-۱- گفتار اول: مفهوم تحریم و سابقه تاریخی آن
اصطلاح تحریم (Boycott) عبارت است از امتناعی نظام یافته از برقرای روابط اجتماعی، اتقتصادی، سیاسی یا نظامی یک دولت یا گروهی خاص از دولت ها برای تنبیه یا ایجاد رفتار مورد قبول. با وجود این، کاربرد آن بیشتر در روابط اقتصادی بین المللی رایج است و کالاها و خدمات تولیدی یک دولت خاص بایکوت می شود. تحریم ممکن است عام یعنی شامل همه کالاها و خدمات و یا خاص و محدود به یک نوع یا دسته خاصی از کالاها باشد.[۲]
پایان نامه
سابقه تحریم به سرنوشت «کاپیتان چالزسی بایکوت» یک ملاک انگلیسی در «Famine- Riddenn» ایرلند در اواخر دهه ۱۸۷۰ برمی گردد. در این جریان کاپیتان به خاطر رفتار ظالمانه نسبت به کشاورزان از سوی مجمع زمین ایرلند، از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در انزوا قرار گرفت. با شروع این قرن، اصلاح از کاربرد رایج خود در حقوق روابط کار به صحنه بین المللی انتقال یافت و دچار تغییرات و پیشرفت های بعدی شد.
تحریم در روابط بین الملل ابتدا جنبه خصوصی یا ملی داشته و اتحاد و یکپارچگی افرادی را توصیف می کرد که تصمیم داشتند به منظور وادار کردن کشور خارجی یا اتباعش به انجام رفتار معین، روابطی با افراد دارای ملیت خارجی نداشته باشند. این اصطلاح بعدها گسترش پیدا کرد؛ به طوری که شروع چنین اقداماتی از سوی یک کشور را نیز در برگرفت. قطع روابط مالی و اقتصادی با کشورهای دیگر و اتباعشان، ممکن است توسط یک کشور یا چندین کشور که مشترکاً عمل می کنند، به عنوان یک نوع فشار اقتصادی یا خصومت، هم در زمان جنگ و یا صلح انجام گیرد. تحریم همچنین ممکن است به عنوان یک مجازات اقتصادی جمعی در موارد تهدید یا نقض صلح از سوی سازمان ملل متحد علیه کشور خاصی بکار گرفته شود.
تحریم، به «تحریم اولیه» و «تحریم ثانویه » تقسیم می گردد. در صورتی که تحریم تنها به روابط دو کشور مربوط شود، به طوری که کشوری از برقراری تجارت یا تبادل خدمات یا سایر روابط اقتصادی و اجتماعی با کشور دیگری امتناع نماید، این تحریم اصطلاحاً «تحریم اولیه» یا ابتدایی که دامنه شمول آن محدود می باشد، خوانده می شود. گاهی کشوری ممکن است دامنه تحریم را گسترش داده و از برقراری روابط بازرگانی، مالی و سایر روابط با سایر کشورهایی که با کشور مورد تحریم دارای روابط می باشند خودداری نماید که اصطلاحاً این نوع تحریم، «تحریم ثانویه» نامیده می شود. گاهی در تحریم ثانویه، کشور تحریم کننده از این هم فراتر می رود و همچون قانون داماتو: آمریکا علیه ایران برای کشورها و یا شرکتهایی که با کشور تحریم شده روابط مالی و غیره برقرار نمایند مجازات تعیین می کند.[۳]
۱-۱-۲-گفتار دوم : انواع تحریم و مشروعیت آنها
۱-۱-۲-۱-بند اول: تحریم های خصوصی(یا ملی)
گاهی تحریم ممکن است توسط افراد، گروه ها یا تشکیلات غیر دولتی به منظور وادار کردن کشور خارجی یا اتباعش یا حتی دولت متبوع خود این افراد به انجام رفتار مشخصی صورت گیرد.
نخستین تحریم سرزمینی بزرگ، در بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۳۱، توسط مردم چین صورت گرفته است. در این فاصله زمانی یازده تحریم بوسیله گروه های بازرگانی چینی سازماندهی گردید، که نه مورد از آنها علیه واردات از ژاپن انجام گردید. از جمله تحریم های بسیار موثر مردم چین بین سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۳، پس از اشغال منچوری توسط ژاپن انجام شد که هدفش تجارت ژاپنی ها بود. این تحریم خوب سازماندهی شده بود و توانست حمایت نیمه رسمی دولت حاکم چین را به دست آورد. در زمان تحقیق و تفحص جامعه ملل، نماینده چین ادعای ژاپن را که تحریم بایستی محکوم گردد را رد کرد و بر اهمیت آن به عنوان وسیله صلح آمیز دفاع از خود که نسبت به یک ملت یاغی نظامی گرا قابل استفاده می باشد، تأکید نمود
نمونه های دیگری از تحریم های خصوصی می توان ذکر کرد: تحریم مردم هندوستان علیه انگلستان (۱۸۹۶، ۱۹۰۵، ۱۹۳۰)، تحریم مردم ترکیه علیه امپراطوری اتریش- مجارستان (۱۹۰۹، ۱۹۰۸) و تحریم مردم مصر علیه انگستان (۱۹۲۴). از دهه ۱۹۲۰ نیز اتحادیه های کارگری زیادی تحریم هایی را علیه حکومت های دیکتاتوری دیگر رژیم ها آغاز نمودند. برای نمونه، کارگران باراندازها و اتحادیه های ملوانان، غالباً از کار بر روی کشتی های کشورهای تحریم شده، کشتی هایی که در بندرهای مورد تحریم لنگر می انداختن و یا کشتی هایی که بار کشورهای تحریم شده را حمل می کردند، خودداری می نمودند. از این جمله اند: اقدام موسسه بین المللی کارگران ساحلی علیه کوبا (۱۹۶۲)، اقدام باراندازهای هلندی علیه افریقای جنوبی (۱۹۶۳)، اقدام باراندازهای ایتالیایی علیه یونان (۱۹۶۹) و اقدام باراندازهای مختلف علیه شیلی (۱۹۷۳). معمولاً با الهام از تحریم های دولتی رسمی، شرکتهای اصلی، شرکت های چند ملیتی، محدودیت هایی را در مورد رفتار تجاری شرکتهای وابسته شان قرار می دهند. برای مثال در قضیه Massardy v Fruehauf Corporation. در خصوص تحریم ایالات متحده بر علیه کوبا (۱۹۶۰)، مالکان خصوصی کشتی تحت فشار شرکتهای نفتی از هرگونه حمل و نقل به کوبا یا از کوبا خودداری نمودند.[۴] از ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳، به دنبال ملی شدن صنعت نفت در ایران نیز تانکرهای حمل کننده نفت ایران، ایران را مورد تحریم قرار دادند.
تحریم های خصوصی معمولاً مطابق با حقوق ملی مورد قضاوت قرار می گیرند، مگر اینکه دولت آنها را آغاز کرده یا دستور داده باشد یا به وسیله معاهدات دو جانبه یا چند جانبه، دولت متعهد شده باشد که جلوی تحریم را بگیرد. و اگر مشخص شود که یک تحریم خصوصی غیر قانونی بوده تنها در موارد نادری همچون موارد مربوط به نقض قواعد حمایت از زندگی و اموال بیگانگان، مسئولیت بین المللی دولت مطرح خواهد شد.[۵]
۱-۱-۲-۲-بند دوم: تحریم های دولتها علیه یکدیگر
در کنار تحریم های خصوصی که کاربرد محدودی دارند، یکی از موارد شایع استفاده از تحریم ها، تحریم های دولتی است. اصولاً یکی از فنون موثر و کارآمد در اجرای سیاست خارجی برای تحقق هدفها و تأمین منافع ملی، استفاده از ابزارهای اقتصادی، مالی، تجاری و تکنولوژیک است. در این راستا دولت استفاده کننده از این حربه ها سعی می کند دولتهای دیگر را به تغییر در رفتارهای سیاست خارجی شان وادار کند، به گونه ای که دگرگونیهای حاصل از داده های سیاست خارجی دیگران، منافع دولت استفاده کننده را از ابزارهای مورد نظر در پی آورد. بهره گیری از این حربه ها به عصر کنونی روابط بین الملل منحصر نیست بلکه در گذشته نیز دولتها سعی کرده اند از این طریق، دیگران را به تسلیم در مقابل خواسته های خود وادار کنند. [۶]
تاکنون تحریم های اقتصادی یک ابزار سیاسی مهم و بعضاً تأثیر گذار در دست کشورهای نیرومند جهان بوده است. آمریکا یکی از طرفداران مهم تحریم های تجاری، اقتصادی و سیاسی برای دستیابی به اهداف مورد نظر در سیاست خارجی خود بوده و برنامه های گسترده تحریم های اقتصادی و تجاری را طی سالهای پس از جنگ جهانی دوم به اجرا گذاشته است. برای نمونه به چند مورد از مهمترین آنها اشاره می نمائیم:
در منطقه آمریکای لاتین، سیاست تحریم آمریکا علیه کوبا از دید صاحب نظران، نمونه ای آشکار از فشار اقتصادی به عنوان ابزار سیاست خارجی آمریکا محسوب می شود. یکی از شاخص ترین ویزگی های سیاست خارجی آمریکا بر ضد کوبا این بود که آمریکا علاوه بر فشار اقتصادی که بر مردم کوبا وارد می کرد، دیگر کشورها را نیز برای تداوم پشتیبانی از اهداف خود در برابر کوبا تحت فشار سیاسی قرار می داد.
روابط خصمانه آمریکا با لیبی پس از به قدرت رسیدن سرهنگ قذافی نیز در همین مقوله جای می گیرد. ایالات متحده همواره از تحریم اقتصادی به عنوان واکنشی مناسب در برابر تروریسم بین المللی یاد می کند. در این میان لیبی به دلیل حمایت از برخی نهضتهای آزادی بخش جهان به یکی از هدفهای اصلی آمریکا در مبارزه با تروریسم بین المللی تبدیل شده است. آمریکا به بهانه اینکه دولت لیبی حامی تروریسم است ولذا تهدیدی جدی علیه جامعه جهانی است، تحریم های اقتصادی علیه او وضع کرده است. پس از واقعه لاکربی، تحریم ها از حالت یک جانبه به وضعیت بین المللی تغییر شکل داد، زیرا آمریکا توانست پای سازمان ملل متحد و شورای امنیت را به میان بکشد.[۷]
و بالاخره جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از اول خرداد سال ۱۳۵۹ تاکنون همواره مورد تحریم اقتصادی آمریکا قرار گرفته است. نمونه اخیر از این نوع تحریم ها که از جمله تحریم های ثانویه محسوب می گرد و واکنش شدید جامعه جهانی را در پی داشت، قانون داماتو می باشد. کلینتون رئیس جمهور آمریکا در تاریخ ۵ اوت سال ۱۹۹۶، لایحه تحریم اقتصادی- نفتی ایران را که طرح آن توسط سناتور جمهوری خواه آلفونسو داماتو به سنای آمریکا ارائه شده بود تصویب کرد. بر اساس این لایحه که با امضای رئیس جمهور جنبه قانونی پیدا کرده است، هر شرکت و یا بنگاه اقتصادی که با ایران قرارداد نفتی به مبلغ چهل میلیون دلار یا بیشتر امضا کند و در نتیجه اجرای چنین قراردادی ظرفیت تولید و یا توان نفتی ایران تقویت شود، تحت تحریم دولت آمریکا قرار خواهد گرفت و مجازاتهایی علیه این شرکتها وضع خواهد گردید. آمریکا از سال ۱۹۴۷ میلادی تاکنون حدود هفتاد مورد تحریم علیه سایر کشورها به مرحله اجرا درآورده، ولی این نوع تحریم در میان فهرست تحریم های آن کشور بی سابقه است.
از طرف دیگر تحریم های دولتی ممکن است به صورت جمعی بوسیله دولتهایی علیه دولت یا دولتهای دیگر صورت بگیرد. مهمترین تحریم جمعی، تحریم اسرائیل توسط کشورهای اتحادیه عرب می باشد که به عنوان قانون یک شکل، تحریم اسرائیل در سال ۱۹۵۴ تصویب گردید و بوسیله ۲۰ کشور عضو به صورت قانون داخلی درآمد. این تحریم، سازماندهی شده بود. در سال ۱۹۷۹ نیز سازمان کشورهای عرب صادر کننده نفت، چنین تحریمی را علیه مصر به خاطر گفتگوهای صلح آن کشور با اسرائیل به اجرا گذاشتند.[۸] در رابطه با بحران گروگانگیری ۱۹۸۰/۱۹۷۹ نیز تدابیر اقتصادی قهری بوسیله کشورهای غربی علیه ایران اعمال گردید.
از دیدگاه حقوق بین الملل در زمینه تحریم هایی که از سوی یک کشور علیه کشور دیگری اعمال می شود، سه نظر مختلف وجود دارد:« نظریه حاکمیت کشور»، «نظریه بی طرفی» و «نظریه منع قانونی».
در نظریه «حاکمیت کشور» استدلال این است که چون کشورها دارای حاکمیت هستند، می توانند در تنظیم روابط خارجی خود با دیگر کشورها آزادانه عمل کنند. این قاعده هم در روابط سیاسی و هم روابط اقتصادی وجود دارد. بنابراین نظر، یک کشور برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش می تواند کشور دیگری را تحت فشار اقتصادی قرار دهد. این نظر به طور مشخص از اواسط قرن هیجدهم توسط اشخاصی همچون واتل، حقوقدان سوئیسی عنوان گردید. از دید این گروه وظایف و تکالیفی که یک دولت نسبت به کشور خویش دارد نسبت به تکالیف آن دولت در قبال کشورهای دیگر و جامعه بین المللی در اولویت قرار دارد.[۹]
این افراد برای تأیید نظر خود به آراء قضایی و پاره ای از قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل استناد می نمایند. در رأی دیوان بین المللی دادگستری در خصوص شکایت نیکاراگوئه علیه آمریکا در ۱۹۸۶ آمده است: در صورت فقدان یک معاهده یا نوعی تعهد روشن قانونی، هیچ کشوری مکلف نیست که روابط تجاری خاصی را بیش از آنچه که به مصلحت می داند ادامه دهد.[۱۰]
همچنین در قطعنامه های مجمع عمومی از جمله قطعنامه شماره ۱۸۰۳ مورخ ۱۴ دسامبر ۱۹۶۲، بر اصل حاکمیت دولت ها بر منابع طبیعی خود مورد تأیید قرار گرفته است.
اعلامیه ۱۹۷۴ درباره حقوق و وظایف اقتصادی با اتکا به اصل آزادی ملل در تعیین سرنوشت خود، هر یک از اعضای جامعه بین المللی را در انتخاب طرف مقابل خود در داد و ستد آزاد گذاشته است (ماده ۴ منشور حقوق و وظایف اقتصادی دولت ها).
ماده یک (بند دوم) میثاق بین المللی مربوط به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ۱۹۶۶ نیز اعلام می دارد که کلیه ملت ها می توانند برای نیل به اهداف خود، منابع و ثروت های طبیعی خود را بدون لطمه به تعهدات ناشی از همکاری اقتصادی بین المللی مبتنی بر منافع مشترک و حقوق بین الملل، آزادانه به مصرف برساند.
نظریه دوم، «نظریه بی طرفی» است. این دیدگاه مابین دو رویکرد «حاکمیت کشور» و «منع قانونی» قرار دارد. این نظریه، جنگ مستقیم اقتصادی از سوی یک کشور علیه کشور دیگر را مجاز می داند، ولی بدنبال آن است که اثرات مضر و زیان آور آن را بر روی طرفهای ثالث به حداقل رساند. رویکرد بی طرفی آنچه را که به عنوان تحریم اولیه شناخته می شود مجاز می داند، ولی محدودیتهایی برای نوع ثانویه آن قائل شده است. در حالی که از دید نظریه حاکمیت کشور، هیچ تفاوت قابل ملاحظه ای بین درجات مختلف تحریم وجود ندارد و هر کشوری مجاز است از برقراری روابط اقتصادی با دیگران به هر دلیلی امتناع کند.
بر اساس «نظریه منع قانونی»، نه تنها تحریم ثانویه، بلکه تحریم اولیه نیز مجاز نیست. این نظریه که از دو رویکرد قبلی جدیدتر است، عمدتاً از نظریه های اقتصادی- سیاسی کلاسیک لیبرال ناشی شده است. اقتصاددانان سیاسی کلاسیک – لیبرال، مدافعان سرسخت تجارت آزادند، لذا هرگونه اختلال عمدی و آگاهانه در جریان طبیعی و عادی معاملات اقتصادی را موجب خسارت و آسیب به اقتصاد جهانی می دانند.[۱۱]
البته در تأیید این نظریه، حقوقدانان بین المللی، خصوصاً از کشورهای در حال توسعه، دلایلی برای غیر مجاز بودن تحریم های یک جانبه در حقوق بین الملل ارائه کرده اند. به اعتقاد اینان، اقدامات یک جانبه دولتها برای اعمال اقدامات اقتصادی قهرآمیز علیه سایر دولتها هیچ مبنایی در حقوق بین الملل ندارد. یکی از دلایلی که عمدتاً از سوی کشورهای درحال توسعه مطرح می شود، آن است که بند ۴ ماده منشور ملل متحد در خصوص تعهد اعضا از خودداری از توسل به زور تنها شامل زور نظامی نمی باشد بلکه زور سیاسی و اقتصادی را نیز در بر می گیرد. از طرف دیگر، اعلامیه ۱۹۷۰، در خصوص اصول حقوق بین الملل حاکم بر روابط دوستانه نیز، از دولت ها می خواهد که در روابط بین المللی خود از کاربرد زور از طریق نظامی، سیاسی و یا به هر نحوی دیگر خودداری نمایند.[۱۲]
در مقابل کشورهای توسعه یافته بر این عقیده اند که با توجه به تفسیر عینی مشهور من جمله به کار رفتن عبارت «نیروی نظامی» در مقدمه منشور و ماده ۵۱ در خصوص دفاع مشروع، کلمه زور در ماده ۲ (۴)، به معنای زور مسلحانه می باشد.[۱۳] اینان در تأیید دیدگاه خود به قطعنامه تعریف تجاوز ۱۹۷۴ اشاره می نمایند که در آن در تعریف تجاوز، منحصراً به جنبه های نظامی آن توجه شده است و اشکال دیگر آن را در نظر نگرفته است.
اما در بسیاری از قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تمام اشکال اجبار در زندگی بین المللی از جمله فشارهای اقتصادی حتی در صورت مبهم بودن این واژه محکوم شده است. در ذیل به پاره ای از این قطعنامه ها اشاره می نمائیم:
مجمع عمومی سازمان ملل در قعطنامه ای تحت عنوان «اقدامات اقتصادی به عنوان وسیله اجبار سیاسی و اقتصادی علیه کشورهای در حال توسعه» به شدت از کشورهای صنعتی می خواهد که از موضع برتر خود به عنوان وسیله اعمال فشار اقتصادی با هدف ایجاد تغییر در سیاستهای اقتصادی، سیاسی، تجاری و اجتماعی سایر کشورها استفاده نکنند (قطعنامه شماره ۲۱۰، ۱۹۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ب.ظ ]




وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات / بحر رمل مثمن مقصور
موضوع کلی:عشق عاشق واستغنای معشوق وتحمل سختی ها ی راه عشق
غزل مردّف با ردیف عبارت فعلی.
۱-عشوه، ناز وکرشمه معشوق/ مرجع ضمیر او، معشوق/ دوعالم، کنایه از دنیا وآخرت
۲-دل مجاز جزییه از انسان/آب حیات، رجوع کنید به غزل۳۳۰/ خط سبز، موهای نورسته بر صورت/ تلمیح به داستان موسی وخضر، رجوع کنید به غزل۳۱۵/ شکرلب، صفت مرکب.کنایه از لبی شیرین چون شکر و نیز شیرین سخن، معشوق ومحبوب./
۳-بت پرست عشق، کنایه از عاشق/ شام وسحرگه، تضاد/
۴-شاه حسن، کنایه از معشوق/ تکرار ، واژه گنه/ درمصراع دوم نوعی پارادکس وجود دارد ، هر که گوید بی گناهم این گناه او بس است./
۵- جنت جاوید، ترجمه خلد برین./ التفات، توجه/
۶-سرو سهی قد، سرو یلند قامت، استعاره از معشوق/ را فک اضافه است /تلمیح به روز قیامت/
غزل ۳۸۴

 

سجده ی بت گر کنم در نظرم روی تست
روی تو هر جا بود قبله جان من است
در نظر اهل دل هر دو جهان هیچ نیست
خاطر مجنون وشان از همه عالم گذشت

ما نه به خود گشته ایم صید کمند غمت
هر کس از این گلستان دل به مرادی نهاد
طرفه غزالان شهر گر دل مردم برند
  قبله جانم توئی روی دلم سوی تست
خاطر من هر کجا در حرم کوی تست
فتنه ی صاحبدلان نرگس جادوی تست
آنچه ازو نگذرد سلسله ی موی تست
سلسله جنبان شوق حلقه ی گیسوی تست
نخل مراد دلم قامت دلجوی تست
اهلی از آن فارغ است کو سگ آهوی تست

مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن- بحر منسرح مثمن مطوی مکشوف
موضوع کلی: عشق وبیان جلوه های زیبای عشق
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-تشبیه مضمر ، رومی معشوق به بت/ سجده، بت، قبله ، تناسب دارد./ روی دل، تشخیص/ قبله جانم تویی، تشبیه بلیغ اسنادی./
۲-تشبیه روی به قبله/ حرم وقبله تناسب دارد./ خاطر، یاد/
۳-اهل دل کنایه از عرفا ./ هردو جهان، کنایه از دنیا وآخرت./ صاحبدل، کنایه از عارف./نرگس، استعاره از چشم وجادو صفت نرگس است./ نرگس جادوی تو همچون فتنه برای صاحبدلان است، تشبیه بلیغ اسنادی است./
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-مجنون وش، همچون مجنون، وش پسوند شباهت است./از عالم گذشتن، کنایه از ترک عالم./ سلسله ی موی ، تشبیه بلیغ اضافی./سلسله ، زنجیر ./
۵-کمند غم ، تشبیه بلیغ اضافی./صید چیزی شدن، کنایه از عاشق وگرفتار گردیدن./ مصراع دوم تشبیه بلیغ اسنادی است، سلسله جنبان شوق حلقه ی گیسوی تست./
۶-گلستان، استعاره از دنیا./ دل به چیزی نهادن، کنایه از عاشق شدن./ نخل مراد، تشبیه بلیغ اضافی./ نخل مراد دلم قامت دلجوی تست، تشبیه بلیغ اسنادی است./
۷-طرفه، چیز شگفت انگیز وجالب./ غزال، استعاره از معشوق زیبا روی./ دل از چیزی بردن، کنایه از عاشق کردن کسی./سگ وآهو ، تناسب دارد./
غزل ۳۸۵

مجاورم چو سگان بهر پاس در کویت
چه جای آن که به بیگانه بینمت همدم
بدود آه جهانی سیه کنم هر شب
گشاد زلف تو صد دل به یک گره که گشود
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ب.ظ ]